💫
به همه خاطـرههایم گرهی کور زدم
به یکی انگ و دگر وصلهی ناجور زدم
تو شدی منکـر ما بودن ما اینهمه سال
همه بر خیل خوش خاطرم هاشور زدم
از همان دم که پرید عطر وجودت ز تنم
مـُـردم و بـر بدنم یکـسـره کافــور زدم
لب من نوش دگر جز لب تو نوش نکرد
بوسه تنها به لب خمرهی انگور زدم
خسته از آن همه روزِ پُرِ نیرنگ و ریا
دل بریدم ز سحر بر شب بی نور زدم
رگ خشکیدهی من تیزی تیغی نبرید
من به آن تیغ تـبـر تیزی ساطــور زدم
تو تنت را به تن گرم دگر دادی و من
تن سردم به تن یـخ زدهی گـور زدم
چشم بر من تو ببستی و منم بر دنیا
باز از پیش خدا چشمکت از دور زدم!
#کامیار_کریمی
@AdabSar
به همه خاطـرههایم گرهی کور زدم
به یکی انگ و دگر وصلهی ناجور زدم
تو شدی منکـر ما بودن ما اینهمه سال
همه بر خیل خوش خاطرم هاشور زدم
از همان دم که پرید عطر وجودت ز تنم
مـُـردم و بـر بدنم یکـسـره کافــور زدم
لب من نوش دگر جز لب تو نوش نکرد
بوسه تنها به لب خمرهی انگور زدم
خسته از آن همه روزِ پُرِ نیرنگ و ریا
دل بریدم ز سحر بر شب بی نور زدم
رگ خشکیدهی من تیزی تیغی نبرید
من به آن تیغ تـبـر تیزی ساطــور زدم
تو تنت را به تن گرم دگر دادی و من
تن سردم به تن یـخ زدهی گـور زدم
چشم بر من تو ببستی و منم بر دنیا
باز از پیش خدا چشمکت از دور زدم!
#کامیار_کریمی
@AdabSar