Amir Taheri امیر طاهری
10.4K subscribers
3.38K photos
1.98K videos
1 file
1.86K links
معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز چهل و پنجمین سالگرد اعدام فرخ‌رو پارسا نخستین زنی است که در ایران به مقامات وزارت رسید. او در میانه دهه چهل خورشیدی وزیر آموزش و پرورش شد. بعد از روی کار آمدن حکومت اسلامی، او به اعدام محکوم شد. داستان به دار آویخته شدن فرخ‌رو پارسا از تلخ‌ترین برگ‌های تاریخ معاصر ایران است.

اتاق خبر منوتو

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهزاده رضا پهلوی در گفتگویی تلویزیونی با شبکه آمریکایی فاکس به تصمیم احتمالی دونالد ترامپ برای تغییر نام خلیج‌ فارس واکنش نشان داد و گفت «شما نمی‌توانید فقط با یک امضای سیاسی، نام یک منطقه را تغییر دهید.» شاهزاده گفت رئیس جمهور آمریکا مانند بسیاری دیگر از مردم دنیا در مدرسه نام این پهنه آبی را با نام هزاران ساله‌‌اش، یعنی خلیج فارس آموخته است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهزاده رضا پهلوی در بخشی از گفتگویی تلویزیونی خود با شبکه آمریکایی فاکس، به حضور حسین موسویان، سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان در دانشگاه آمریکایی پرینستون واکنش نشان داد و گفت بسیاری از عناصر رژیم تروریست جمهوری اسلامی به اندیشکده‌ها و لابی‌ها نفوذ کرده‌اند. شاهزاده در ادامه به بازداشت هفت ایرانی متهم به اقدام تروریستی در بریتانیا اشاره کرد و گفت: همزمان با مذاکرات با آمریکا، عناصر رژیم همچنان فعال هستند.
‌‎#مکرون در حالیکه در پاریس برای استقبال از احمد الشرع، حاکم موقت سوریه، فرش قرمزی پهن کرده بود گفت: قتل عام علوی‌ها و دروزی‌ها «غیرقابل قبول» است.
فقط غیرقابل قبول؟
حتی «قابل محکوم کردن» هم نه؟
او خواستار لغو تحریم‌ها علیه ‎#سوریه شد.
در ازای چه چیزی؟
وی در این مورد ساکت است.

@AmirTaheri4
فاشیسم‌شناسی: یک راهنمای کوتاه
واژه فاشیسم درواقع بیانگر یک شیوه رفتار سیاسی است نه معرف یک ایدئولوژی یا مسلک متکی بر یک ساختار فکری منظم، چه خوب چه بد
امیر طاهری
جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۳ برابر با ۳۱ مه ۲۰۲۴ ۲۰:۰۰
در میان ده‌ها «ایسم» که به همت حزب توده وارد واژگان سیاسی ایرانیان شد، فاشیسم جای ویژه‌ای دارد. این واژه در دوران اشغال ایران از سوی متفقین - بریتانیا، اتحاد شوروی و اندکی دیرتر ایالات متحده ـ به ابتکار خانم آن همپتون، آتاشه (وابسته) مطبوعاتی سفارت بریتانیا در تهران و هماهنگ‌کننده تبلیغات متفقین، ازجمله در نشریات حزب توده، روزنامه‌های هوادار بریتانیا و در سطحی محدودتر، میان دوستداران نوپای ایالات متحده رونق یافت.

فاشیسم برچسب مفیدی بود، زیرا این تصور را رسم می‌کرد که هم جهان سرمایه‌داری و هم جهان کمونیسم یک دشمن مشترک دارند و درنتیجه می‌بایستی نبردی را که پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بینشان آغاز شده بود، کنار بگذارند. در همان حال ترسیم فاشیسم به‌عنوان دشمن کل بشریت، از مردم ایران اشغال‌شده و فراتر از آن، کشورهای قرارگرفته در حاشیه جنگ جهانی، دعوت می‌کرد که سختی‌های ناشی از جنگ - ازجمله تورم، قحطی و سیل آوارگان را به امید پیروزی بر شر مطلق تحمل کنند.

اما در پایان جنگ و خروج اشغالگران از ایران برچسب فاشیسم همچنان در صدر واژگان حزب توده، برای حمله به رقیبان، مخالفان و معاندان سیاسی باقی ماند. بدین‌سان، دکتر مصدق از آنجا که هوادارانش او را مانند هیتلر با عنوان پیشوا می‌ستودند، فاشیست بود. قوام‌السلطنه هم فاشیست بود چون به جای پیروی از اتحاد شوروی می‌کوشید تا متحدی تازه در ایالات متحده بجوید. فضل‌الله زاهدی هم فاشیست بود چون در حمله متفقین به ایران اسیر انگلیسی‌ها شده بود تا به اتهام هوادار آلمان بودن دوران تبعید را در فلسطین بگذراند. آیت‌الله کاشانی نیز به اتهام دشمنی با انگلستان، و در نتیجه سمپاتی با آلمان نازی، برچسب «آخوند فاشیست» را گرفت.

بیش از هفت دهه بعد، هنوز برخی فعالان چپ‌گرای ما از برچسب فاشیست برای تخطئه رقیبان، مخالفان و معاندان سیاسی خود بهره می‌گیرند. این روزها هدف اصلی این برچسب‌زنی کسانی‌اند که خواستار بهره‌گیری از پادشاهی مشروطه برای خروج ایران از بن‌بست کنونی‌اند.

اما آیا می‌توان به تعریفی واحد از فاشیسم رسید؟ مشکل اینجاست که واژه فاشیسم درواقع بیانگر یک شیوه رفتار سیاسی است نه معرف یک ایدئولوژی یا مسلک متکی بر یک ساختار فکری منظم، چه خوب چه بد. فاشیسم فاقد دیسیپلین ساختاری و منطق درونی دیگر ایسم‌هاست، ازجمله مارکسیسم یا ناسیونالیسم.

بدین‌سان سازمان‌ها، جنبش‌ها و حتی دولت‌های گوناگون را می‌توان یافت که در پاره‌ای از شرایط شکل‌گیری فاشیسم به‌عنوان یک شیوه رفتار سیاسی مشترک‌اند، بی‌آنکه صددرصد قابل انطباق با یکدیگر باشند. عنوان فاشیسم البته با جنبش سوسیال دموکراتیک موسولینی در ایتالیا آغاز شد. از دید او ایتالیا به‌عنوان وارث امپراتوری تمدن‌ساز روم باستان می‌بایستی بار دیگر در صف اول بشریت قرار گیرد، مانند لژیونرهایی که پیش‌قراول بودند و با حمل مشعل و تبر نقش ویژه خود را نشان می‌دادند، در داخل ایتالیا طبقه کارگر می‌بایستی نقش پیش‌قراول را داشته باشد.

بیشتر بخوانید

جنگ اوکراین و خطر گسترش فاشیسم

سیاستمداران راست‌گرا ایده‌های فاشیست‌های ۱۹۳۰ را تکرار می‌کنند

فوتبال؛ ابزار پروپاگاندای حکومت فاشیستی موسیلینی
اما پس از موسولینی برچسب فاشیست برای توصیف رهبران دیگر به کار رفته است که الزاما موسولینی را سرمشق خود نمی‌شناختند. هیتلر در آلمان، فرانکو در اسپانیا، سالازار در پرتغال و پرون در آرژانتین ازجمله کسانی‌اند که در تاریخ اروپا و آمریکای جنوبی جزو فاشیست‌ها به شمار می‌آیند. جنبش آپارتاید در آفریقای جنوبی، سازمان جوانان بهارات در هند تحت استعمار بریتانیا، و گروه خورشید تابان در ژاپن پیش از جنگ دوم نیز گرایش‌های فاشیستی داشتند، بی‌آنکه بتوان همگی آنان را فاشیست مطلق دانست. در ایران خودمان حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران (سومکا) کاریکاتوری از حزب نازی آلمان بود. کاریکاتورهای مشابهی در مجارستان، اتریش و رومانی نیز شکل گرفت.

اما با چه شرایطی می‌توان یک جنبش یا یک نظام سیاسی را فاشیست خواند؟ چند شرط به نظر می‌آید. البته برای گرفتن لقب فاشیست، یک حزب یا یک رژیم می‌بایست لااقل نیمی از آن شرایط را حائز شود. در غیر این صورت می‌بایستی از گرایش فاشیستی یک حزب یا یک رژیم سخن گفت.

نخستین و مهم‌ترین شرط، شمول‌گرایی یا تمامیت‌خواهی یا توتالیتاریسم است. یک حزب یا نظام فاشیست در پی توحید یا یکسان‌سازی جامعه است. شعار یک امت (فولک در آلمانی) یک دولت (رایش) و یک پیشوا (فوهرر) اعلام‌گر یک نظام فاشیستی است. شبیه این شعار را در ایران خودمان به صورت «حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله» دیده‌ایم.

@AmirTaheri4
از دیدگاه فاشیستی، حتی اگر انتخاباتی در کار باشد، باید براساس یک‌ بار انتخاب برای همیشه صورت گیرد. به گفته گوبلز، تبلیغات‌چی هیتلر، پیروزی حزب نازی در انتخابات پارلمانی ۱۹۳۲ میلادی انتخابی بود که ملت آلمان برای هزار سال آینده انجام داد. در جمهوری اسلامی رفراندوم آیت‌الله خمینی به‌عنوان انتخاب امت اسلام تا ظهور حضرت مهدی تبلیغ می‌شد.

دومین شرط فاشیسم مخالفت آن با آزادی دین و مذهب است. این مخالفت گاه به شکل تلفیق دولت و دین عرضه می‌شود که یک نمونه آن جمهوری اسلامی ایران است. رژیم فرانکو و رژیم سالازار با کنترل کلیسای کاتولیک نمونه‌های دیگری از همان ضدیت با آزادی دین و مذهب عرضه می‌کردند. در نظام فاشیستی هر خوانش غیرمجازی از مذهب و دین به‌عنوان شرک، ارتداد، زندقه، ابداع و التقاط محکوم است. در ایتالیای دوران فاشیسم پاپ در واتیکان مانند قناری در قفس بود. هیتلر برای آرام نگاه داشتن کاتولیک‌های ایالت بایرن، با پاپ پیوس دوازدهم قرارداد امضا کرد، اما اجازه نمی‌داد که اسقف‌های آلمانی را واتیکان انتخاب کند.

سومین شرط فاشیسم سنت‌گرایی یا درواقع شبه‌سنت‌گرایی است. می‌دانیم که اختراع سنت کار دشواری نیست. درخت کریسمس، پاپانوئل و اصطبل زادگاه حضرت عیسی که اکنون جزو سنن دو هزار و چند ساله به شمار می‌آید، درواقع در آلمان سده نوزدهم شکل گرفتند و سپس با صدور به امپراتوری بریتانیا جنبه جهانی پیدا کردند. در ایتالیا موسولینی ده‌ها سنت روم باستان را اختراع کرد. سالازار مدعی بود که تکه‌ای از صلیب واقعی حضرت عیسی به لیسبون رسید تا نشان دهد که پرتغال می‌بایستی پیام صلیب را به پنج قاره جهان برساند. در آلمان هیتلری، اسطوره وال‌هالا و گردهمایی قهرمانان، گاه با آبجو‌نوشی افراطی، به‌عنوان سنت دیرینه نژاد آریایی قالب شد. در جمهوری اسلامی افسانه‌های مربوط به عاشورا، شیر نقره‌ای و چاه جمکران، جزو ابزار تبلیغاتی - درواقع ضد دینی - رژیم به شمار می‌روند. آنچه در اینجا مطرح است موازی‌سازی تاریخی است، یعنی اختراع یک تاریخ خیالی برای گریز از تاریخ واقعی.

چهارمین شرط فاشیسم ترس از مدرنیته است. مدرنیته به معنای خروج تدریجی بشریت از عالم اوهام و خرافات، عصر روشنگری، تشخیص و تصدیق حقوق انسان‌ و تشویق تکثر فکری و خلاقیت ادبی و هنری است. ژوزف دو مستر، از مخالفان سرسخت انقلاب فرانسه، یک قرن پیش از ظهور فاشیسم، مدرنیته را به‌عنوان «کوشش انسان فانی برای تعیین سرنوشت خود» محکوم کرد.

در ۲۰۰۳ میلادی دکتر مهاتیر محمد، نخست‌وزیر مالزی، مدعی شد که مدرنیته را یهودیان اختراع کردند تا راه را برای تسلط خود بر جهان بگشایند. در ۲۰۰۸ محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، تاکید کرد که اعلامیه جهانی حقوق بشر یک سند «مسیحی - یهودی است» و درنتیجه نمی‌تواند مورد قبول مسلمانان قرار گیرد. حجت‌الاسلام محمد خاتمی در سخنرانی خود در دانشگاه فلورانس ایتالیا، عصر روشنگری را به‌عنوان گام نخست در راه جنگ، امپریالیسم و استعمار محکوم کرد.

یکی از مهم‌ترین شرایط فاشیسم شرط پنجم یا کیش رهبر است. از دیدگاه فاشیستی، یک رهبر سیاسی کسی نیست که برای خدمت به مردم به میدان آمده است. او موجودی است فوق‌العاده، ابرمردی برتر از رده‌بندی‌های سیاسی عادی.

موسولینی به لقب نخست‌وزیر راضی نیست، اما چون ایتالیا رژیم پادشاهی دارد نمی‌تواند خود را شاه بخواند، درنتیجه لقب ال دوچه (دوک) به خود می‌دهد. هیتلر فقط یک صدراعظم (کانزلر)نیست - او پیشوا (فوهرر) نژاد برتر است. فرانسوا دو والیه چیزی برتر از یک رییس‌جمهور (پرزیدان) است و با لقب پاپادوک (بابا دکتر) تجلیل می‌شود. اوا پرون، همسر دیکتاتور خوان پرون، یکی از قدیسان کلیسای کاتولیک است. آقای خمینی به لقب خود در قانون اساسی جمهوری اسلامی کفایت نمی‌کند، او باید «امام» خوانده شود.

شرط ششم بهره‌گیری عوام‌فریبانه از نارضایتی‌های اجتماعی و اقتصادی است. فاشیسم ناقل و مروج کینه، نفرت و حسادت علیه همه کسانی است که در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی موفقیت داشته‌اند. هیتلر با تبلیغ گیاه‌خواری خود و زندگی ساده‌اش از «دشمنان پرخور و فربه بورژوا» سخن می‌گفت. سالازار مدعی بود که هر سال با احترام به سنت کاتولیکی ۴۰ روز روزه می‌گیرد تا درد گرسنگان را بفهمد. فاشیست خود را منجی بینوایان معرفی می‌کند اما به‌وجودآورنده فقر و بینوایی است. روزی که هیتلر در پناهگاه کوهستانی خود مرد یا خودکشی کرد، مردم آلمان فقیرتر و بی‌خانمان‌تر از روزی بودند که حزب او در انتخابات یک بار برای هزار سال پیروز شد.

@AmirTaheri4
ضدیت با خارجی شرط هفتم فاشیسم است. فاشیسم جامعه را برخلاف مارکسیسم نه به طبقات، بلکه به خودی و غیرخودی تقسیم می‌کند. گاه خودی‌بودن را خون پاک تعیین می‌کند، مانند خون آریایی برای هیتلر. نسخه نژادپرستانه فاشیسم جامعه انسانی را بین نژادهای برتر (آریایی)، نژادهای میانه (دیگر سفید‌پوستان) و نژادهای درجه دوم (زردپوستان) و سرانجام نژادهای پست‌تر (سامیان و سیاهان) تقسیم می‌کند. در جمهوری اسلامی تقسیم‌بندی براساس دین و مذهب - اهل کتاب، اهل ذمه، کفار و کفار حربی شکل می‌گیرد. در آلمان هیتلری ضدیت با بلشوویسم یکی از جلوه‌های بیگانه‌ستیزی بود. در اروپای امروزی بیگانه‌ستیزی برای گروه‌هایی که گرایش فاشیستی دارند، به‌شکل اسلام‌ستیزی ظاهر می‌شود.

ضدیت با زن شرط هشتم فاشیسم است. آلمان هیتلری این ضدیت را با شعار «بچه‌ها، آشپزخانه و کلیسا» ابراز می‌کرد؛ زن یک ماشین بچه‌سازی، یک کارگر آشپزخانه، و یک زیارتگر کلیسا است. فرانکو و سالازار هریک چهار دهه در قدرت بودند اما هرگز اجازه ندادند حتی یک زن در سلسله مراتب دولتی به مقامی بالا برسد. همین تجربه را در جمهوری اسلامی شاهد بوده‌ایم. آیت‌الله خامنه‌ای دستور می‌دهد که زنان بروند بچه درست کنند.

شرط نهم فاشیسم کیش مرگ است. شعار فرانکو «زنده‌باد مرگ» بود. جمجمه انسانی نشان نیروی رزمی زبده هیتلری یعنی اس‌اس بود. در جمهوری اسلامی کیش مرگ به‌شکل شهادت‌جویی جلوه می‌کند. حتی کسی که در یک سقوط هلیکوپتر کشته شده است، شهید لقب می‌گیرد. تمامی نظام‌های فاشیستی در نقش ماشین‌های مرگ‌آور وارد تاریخ شده‌اند.

دهمین شرط کوشش برای یکسان‌نمایی در پوشاک و آرایش است. علاوه بر اونیفرم‌های نظامی و پلیسی، رژیم فاشیسم اونیفرم را در آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌ها تحمیل می‌کند. اعضای حزب نیز همگی اونیفرم‌پوش هستند. در جمهوری اسلامی ریش برای مردان و حجاب برای زنان، عمامه‌های سیاه و سفید برای آخوندها، کلاه‌های بسکتبال آمریکایی برای سپاه و بسیج و پیراهن بی‌یقه برای کارمندان جزو وسایل یکسان‌نمایی‌اند.

شرط یازدهم کیش جنگ است و تمامی رژیم‌های فاشیستی یا زاده جنگ یا زاینده جنگ‌اند - حتی اگر مانند اسپانیا جنگ داخلی مطرح باشد، یا مانند آرژانتین یک جنگ کوچک با شیلی. جنگ و فاشیسم دو روی یک سکه‌اند. به گفته آیت‌الله خمینی جنگ یک نعمت است.

دوازدهمین شرط، به کار بردن زبانی ویژه است که در آن کلمات معنای واقعی خود را از دست می‌دهند. مثلا سقوط هلیکوپتر می‌شود «فرود سخت». در گفتمان هیتلری «بازسازماندهی استراتژیک» به معنای عقب‌نشینی شرم‌آور پس از شکست استالینگراد است. «برجام» که درواقع سندی بود برای قرار دادن ایران تحت قیمومیت خارجی به‌عنوان «فروریزی دیوار تحریم‌ها» عرضه می‌شود. از دید سالازار استعمار پرتغال در آفریقا «هدیه تمدن به بخش محروم بشریت» بود. گوبلز می‌گفت کلمات باید در خدمت آرمان ما باشد نه آرمان ما در خدمت کلمات.

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM


خامنه‌ای: نفوذ شیطان در حوزه علم
یه
آیا شیطان رجیم در حوزه علیمه قم نفوذ کرده است تا مانع از آن شود که حوزه در خدمت «برترین هدف انقلاب اسلامی یعنی استقرار تمدن اسلامی» قرار گیرد؟ این پرسشی است که پس از مطالعه سخنان آیت‌الله علی خامنه‌ای، «رهبر عالیقدر»، در مراسم چهارشنبه گذشته پیش می‌آید؛ مراسمی که به مناسبت صدمین سالروز تاسیس «حوزه علمیه قم» در تهران برگزار شد. 

آقای خامنه‌ای و هواداران او نمی‌گویند که این رقم ۱۰۰ را کجا آورده‌اند. تا آنجا که تاریخ نشان می‌دهد، قم دست‌کم از زمان شاه‌‌عباس کبیر یک مرکز تعلیمات حوزوی شیعه بوده است، اما از آنجا که آقای خامنه‌ای و پیروان آیت‌الله روح‌الله خمینی در یک دنیای موازی به سر می‌برند، شگفتی‌آور نیست که یک تاریخ موازی نیز داشته باشند. بدین‌سان تاریخ ۱۰۰ ساله‌ای که «رهبر مسلمانان جهان» ذکر می‌کند، به گفته او، با ورود آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری به قم آغاز می‌شود.

@AmirTaheri4
خامنه‌ای: نفوذ شیطان در حوزه علمیه
خامنه‌ای: نفوذ شیطان در حوزه علمیه
آیا شیطان رجیم در حوزه علیمه قم نفوذ کرده است تا مانع از آن شود که حوزه در خدمت «برترین هدف انقلاب اسلامی یعنی استقرار تمدن اسلامی» قرار گیرد؟ این پرسشی است که پس از مطالعه سخنان آیت‌الله علی خامنه‌ای، «رهبر عالیقدر»، در مراسم چهارشنبه گذشته پیش می‌آید؛ مراسمی که به مناسبت صدمین سالروز تاسیس «حوزه علمیه قم» در تهران برگزار شد. 

آقای خامنه‌ای و هواداران او نمی‌گویند که این رقم ۱۰۰ را کجا آورده‌اند. تا آنجا که تاریخ نشان می‌دهد، قم دست‌کم از زمان شاه‌‌عباس کبیر یک مرکز تعلیمات حوزوی شیعه بوده است، اما از آنجا که آقای خامنه‌ای و پیروان آیت‌الله روح‌الله خمینی در یک دنیای موازی به سر می‌برند، شگفتی‌آور نیست که یک تاریخ موازی نیز داشته باشند. بدین‌سان تاریخ ۱۰۰ ساله‌ای که «رهبر مسلمانان جهان» ذکر می‌کند، به گفته او، با ورود آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری به قم آغاز می‌شود.

نسخه صوتی

@AmirTaheri4
نخست‌وزیر امیر عباس هویدا :
هیچ کشوری عاشق چشمان ما ایرانی ها نیست.

Persian picture Collection

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥🎥🎥🔊🔊🔊👇👇👇

ببخش ایران… که دیر فهمیدم.”

وقتی انقلاب شروع شد، با چشم خودم دیدم که واقعیت رو از ما پنهون کرده بودن.
صدای واقعی مردم ایران رو حذف می‌کنن،
گفتم: ایران، ببخش.
ببخش که ساکت بودم.
از اون لحظه، تصمیم گرفتم جبران کنم—با عمل، با صداقت، با ایستادگی.
.
سال‌ها سکوت کردم—
ولی دیگه نه.
این رژیم، بهترین‌های ما رو اعدام کرده،
صدای مادرها رو خفه کرده،
و بچه‌هامون رو دفن کرده.
و بعد به دنیا می‌گه این خواسته‌ی مردمه؟
نه.
دیگه کافیه.
ایرانی‌ها تحصیل‌کرده، نجیب، و آماده‌ی آزادی هستن.
مردهای ایرانی؟
رسانه‌ها می‌خوان نشون بدن که خشونت‌طلب‌ و زن‌ستیزن—
اما واقعیت اینه که هزاران نفر از اون‌ها برای آزادی کشته شدن.
من نمی‌خوام انقلاب فقط با ۴٪ باشه.
من ۱۰۰٪ مردم رو می‌خوام.
حتی اگه غیرواقعی به‌نظر بیاد، باید تا جایی که می‌تونیم نزدیکش بشیم.
این رژیم ۴۷ سال مونده چون بلده چطور مردم رو ناامید کنه.
ولی من دیگه سکوت نمی‌کنم.
تو هم بیدار شو»

اگر هنوز بیدار نشدی،
بدون من هم یه روز مثل تو بودم.
من هم روزی فکر می‌کردم “سیاست کثی...

ElhamSNajafi

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشک استاد حسن انوری وقتی نام ایران را بر زبان می آورد...
«تا شاهنامه، دیوان حافظ و مولانا هست، ایران هم پایدار است.»

برنامه «ایرانم» (ایرنا) گفت‌وگو از سرگه بارسقیان
گفتگوی کامل (https://irna.ir/xjTy34)

Iranistics UT - ایرانشناسی

@AmirTaheri4
‌‎#پوتین با دعوت نکردن از ایران برای رژه ماه مه مسکو به مناسبت پایان جنگ جهانی دوم، خامنه‌ای را تحقیر کرد.او ۲۹ کشورر ا که یا در آن زمان وجود نداشته و یا نقشی در جنگ نداشتند، از جمله چین،مصر، زیمبابوه و بورکینافاسو، دعوت کرد.وی برای آرام کردن خامنه‌ایِ عصبانی به تهران سفر خواهد کرد

@AmirTaheri4
حراج هلندی «عمو» اوجالان
نخستین عملیات مسلحانه پ‌کا‌کا در سال ۱۹۸۴ میلادی در دوران نخست‌وزیری تورگوت اوزال صورت گرفت و امروز به‌عنوان نمونه‌ای از وقت‌ناشناسی سیاسی به شمار می‌آید
امیر طاهری
جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ برابر با ۷ مارس ۲۰۲۵ ۲۰:۴۵
در حراج، آنطور که همه می‌شناسند، فروشنده کالایی را با قیمت پایین عرضه می‌کند و مشتریان احتمالی با افزایش آن، قیمت نهایی را تعیین می‌کنند. در حراج هلندی، فروشنده با قیمت بالا شروع می‌کند و مشتریان احتمالی با پایین آوردن پی در پی آن، سرانجام پایین‌ترین قیمت را به فروشنده تحمیل می‌کنند.

اصطلاح حراج هلندی را می‌توان برای توصیف تجربه سیاسی، عبدالله اوجالان، رهبر تاریخی حزب کارگران کردستان ترکیه (پ‌کا‌کا) به کار برد. اوجالان که هوادارانش او را «آپو» به معنای «عمو» یا به قولی «پدر» می‌خوانند هفته گذشته با انتشار بیانیه‌ای از زندان خواستار خلع سلاح رزمندگان پ‌کا‌کا و انحلال حزب شد‌ــ پدری که نورچشمی خود را به گورستان می‌فرستد.

در یک فلاش‌بک تاریخی، اوجالان جوان را می‌بینیم که در آغاز دهه ۱۹۷۰ میلادی فعالیت سیاسی خود را در کنار گروهک‌های چپ‌گرایی آغاز کرد که ایدئولوژی را به ملاحظات قومی ترجیح می‌دهند. او هنوز در ۳۰ سالگی خود را عضوی از خانواده بزرگ ترکیه می‌داند و حتی نام پسرش را عثمان می‌گذارد. اما به‌تدریج مخلوطی از مارکسیسم‌ــ‌استالینیسم بد‌فهمیده‌شده و فانتزی‌های هویتی او را در مسیری تازه قرار می‌دهد که سرانجام به تاسیس پ‌کا‌کا منجر می‌شود.

در این مخلوط یا کوکتل سیاسی، اوجالان یک طبقه کارگر خیالی کرد را در نقش پیش‌آهنگ انقلاب پرولتاریایی در ترکیه می‌بیند. برای او مهم نیست که مناطق کردنشین ترکیه اکثرا روستایی‌اند و پرولتاریا به معنای مارکسیستی آن حتی یک درصد از جمعیت را نیز تشکیل نمی‌دهد. از این مهم‌تر، هیچ یک از ۴۵ عضو بنیان‌گذار پ‌کاکا را نمی‌توان کارگر یا پرولتاریا خواند. به عبارت دیگر، پ‌کا‌کا حزب کارگران کردستان نیست، حزبی است برای کارگران کردستان به رهبری یک عده بچه‌پولدار یا بورژوا. از این گذشته، آپو هرگز روشن نمی‌کند که کردستان خیالی‌اش کجاست. او گاه از «همه کردها» سخن می‌گوید‌ــ در ترکیه، سوریه، عراق، ایران، لبنان، ارمنستان و آذربایجان شوروی و البته بیش از دو میلیون کارگر کرد که در آن زمان در اروپای غربی کار می‌کردند. اوجالان اما گاهی کردستان را بر چند ایالت جنوب خاوری آسیای صغیر محدود می‌کند، در حالی‌ که دست‌کم نیمی از اتباع کرد ترکیه خارج از آن محیط به سر می‌برند. شهر استانبول به‌تنهایی بیش از سه میلیون کرد را در برمی‌گیرد.

اوجالان برای گریز از این تضادها جنبه طبقاتی حزب نوبنیاد را تاکید می‌کند. پرولتاریای کرد رهبری پرولتاریای تمامی ترکیه را بر عهده می‌گیرد و با الهام از تجربه انقلاب اکتبر روسیه، یک نظام سوسیالیستی در سراسر آناتولی برقرار می‌کند. اما در اینجا نیز گفتمان «آپو» با مشکلات بزرگ روبرو می‌شود. اگر قرار است جامعه انسانی را بر اساس طبقات تقسیم کنیم، چه لزومی دارد که یک برچسب قومی به کار ببریم؟ از سوی دیگر، اگر قرار است انقلاب به رهبری طبقه کارگر داشته باشیم، چرا نباید کارگران ترک که بیش از ۹۵ درصد آن طبقه را تشکیل می‌دهند، در ایجاد دولت سوسیالیستی نقش رهبری داشته باشند؟

با شکست طرح تبدیل ترکیه به یک جمهوری سوسیالیستی به رهبری پ‌کا‌کا و پس از درگیری‌های خونین با دیگر گروه‌های کمونیست ترکیه، اوجالان و یارانش تصمیم گرفتند در حراج هلندی خود یک پله پایین بیایند و خواستار «استقلال» مناطق کردنشین ترکیه شوند. اما در این بخش از حراج هلندی نیز با مشکل روبرو شدند. نخست، دست‌کم ۴۰ درصد از اتباع کرد ترکیه در دیگر مناطق جمهوری آتاتورک به سر می‌برند. دوم، مناطقی که اکراد در آن اکثریت دارند، غالبا زیر نفوذ گروه‌های دینی و مذهبی‌ــ از جمله نقشبندیه و علویان‌ــ قرار دارند و مارکسیسم‌ــ‌لنینیسم را چندان نمی‌پسندند.

بدیهی است که جمهوری ترکیه هرگز نمی‌توانست تجزیه پیشنهادی را بپذیرد، به‌ویژه از آن رو که اکثریت اکراد ترکیه نیز چنین خواستی نداشتند.

بیشتر بخوانید

از «۳ بزرگ» تهران تا «۳ بزرگ» جدید واشینگتن

جنگ اوکراین: سه‌ سال کشتار بی‌‌حاصل

ترامپ و دنیا: تعامل، تهدید، تملق و تله‌گذاری
حراج هلندی اوجالان پس از شکست طرح تجزیه، یک پله پایین آمد و خواستار نوعی فدرالیسم شد که در آن یک جمهوری کرد در کنار یک جمهوری ترک قرار می‌گیرد. اما به‌زودی روشن شد که این طرح نیز خریداری ندارد. نخست، بدیهی است که هیئت حاکمه آنکارا حاضر نیست که جمهوری آتاتورک تجزیه شود. دوم، رهبران سنتی و ریش‌سفیدان مناطق کردنشین نیز محافظه‌کارتر از آن بودند که با طرح فدرالیسم به سوی آینده مجهول بروند.

@AmirTaheri4
اوجالان خوشبختانه آنقدر واقع‌بین بود که از شکست طرح‌های انقلاب بلشویکی به رهبری پ‌کا‌کا، استقلال مناطق کرد‌نشین و فدرالیسم درس بگیرد. اما حراج هلندی خود را یک پله پایین‌ آورد و خواستار خودمختاری، یعنی سیاست‌گذاری در امور محلی، شد. اما این طرح نیز به‌سرعت شکست خورد، زیرا جمهوری ترکیه دارای یک نظام بسیار تمرکزگرا است. در همان حال، مناطق کردنشین هنوز پرسنل سیاسی و اداری لازم برای بر عهده گرفتن بخش مهمی از وظایف در دولت مرکزی را ندارند.

این بار نیز با شکست طرح خودمختاری اوجالان، البته با حفظ پرچم سرخ و ستاره سرخ خود، تخفیف دیگری عرضه کرد و خواستار خودگردانی اداری شد؛ عبارتی که مفهوم آن هرگز روشن نشد.

در تمام مدتی که حراج هلندی آپو ادامه داشت، پ‌کا‌کا با الهام از شعار «تنها ره رهایی جنگ مسلحانه است» و این گفته مائو تسه تونگ که «قدرت از لوله تفنگ بیرون می‌آید»، به عملیات نظامی، در واقع تروریستی، خود ادامه داد. نخستین عملیات مسلحانه پ‌کا‌کا در سال ۱۹۸۴ میلادی در دوران نخست‌وزیری تورگوت اوزال صورت گرفت و امروز به‌عنوان نمونه‌ای از وقت‌ناشناسی سیاسی به شمار می‌آید. اوزال که از طریق خانواده مادری، خون کرد در رگ‌ها داشت، نخستین رهبر جمهوری ترکیه بود که پان‌ترکیسم افراطی قشرهای حاکم در آنکارا را مضر می‌دانست و حاضر بود ملت ترکیه را به صورت دسته‌گلی مرکب از گل‌های گوناگون در نظر بگیرد. در دو گفتگوی طولانی که با او داشتم، هم در جریان نبرد انتخاباتی‌اش، و هم در دوران نخست‌وزیری، اوزال از رفع تبعیض از گروه‌های قومی و مذهبی، حرکت به سوی اقتصاد بازار آزاد، تشویق بخش خصوصی و گسترش آزادی بیان سخن گفت و در عمل، نیز نشان داد که آن روش‌ها را بر روش حکمرانی خودمدارانه ترجیح می‌دهد.

متاسفانه آپو با روشن‌ کردن شعله یک جنگ داخلی، باعث شد که اوزال زیر فشار نظامیان و احزاب کمالیست، نه‌تنها در اجرای اصلاحات کلاچ بگیرد، بلکه در بعضی زمینه‌ها دنده‌ عقب بزند. اوزال دو حمله سال ۱۹۸۴ پ‌کا‌کا را «توطئه مشتی راهزن» خواند و دست ارتش را برای سرکوب آنان باز گذاشت. بدین‌سان جنگی آغاز شد که نزدیک به چهار دهه با شدت‌وحدت متفاوت ادامه یافت. در این جنگ، دست کم ۴۰ هزار تن، غالبا روستاییان بی‌گناه کرد، کشته شدند. در حالی که شمار مجروحان و معلولان بیش از ۱۰۰ هزار تن ذکر می‌شود. دست‌کم ۲۰۰ روستای کرد به آتش کشیده شدند و ده‌ها هزار ساکنانش آواره گردیدند. در همان حال، ناامنی ناشی از عملیات نظامی پ‌کا‌کا سد بزرگی شد در برابر سرمایه‌گذاری در مناطق کردنشین که با مرزهای بسته یا نیمه بسته با ایران و اتحاد شوروی آن زمان از یک سو و درون زمین نیمه خالی آناطولی؟؟؟ سوی دیگر، از انزوای ژئوپلیتیکی رنج می‌بردند.

در سال‌های پایانی قرن بیستم، مناطق کردنشین ترکیه پایگاهی شد برای احزاب اسلام‌گرا. در حالی که بلشویک‌های پ‌کا‌کا به عراق و سوریه و برای مدتی ایران کوچ کردند و به حملات خود از خاک آن سه کشور ادامه دادند. پ‌کا‌کا مانند تمامی سازمان‌های چریکی، سرانجام برای حفظ خود، تامین هزینه‌ها و حفظ نیروهای مسلح خود متکی شد به قدرت‌های خارجی. سوریه در دوران حکومت خانواده اسد، عراق زیر سلطه حزب بعث، ایران زیر حکومت خمینی‌گرایان کمک کردند تا پ‌کا‌کا زنده بماند. اما پ‌کا‌کا در همان حال از کمک‌های آمریکا و اسرائیل و لااقل تا سال ۱۹۸۸ اتحاد شوروی، نیز برخوردار بود.

با دوری از خاک ترکیه دست‌کم از ۲۰۱۵ میلادی، پ‌کا‌کا برای تامین هزینه‌های خود، به عملیات مافیایی در بسیار کشورها کشانده شد. بر اساس براورد کریس کوچرا، نویسنده فرانسوی و کارشناس اکراد، پ‌کا‌کا به‌سرعت تبدیل شد به حزبی که زیر سلطه اکراد خارج از خاورمیانه قرار دارد. پایگاه‌های فکری، تبلیغاتی و مالی حزب در آلمان فدرالی، فرانسه و سوئد شکل گرفت و اکرادی که تبعه آن کشورها شده بودند، نقش مهمی در رهبری حزب یافتند.

سال گذشته، وزارت کشور عراق مدعی شد که اکثریت اعضای حزب پژاک‌ــ شعبه پ‌کا‌کای ایرانی‌ــ در واقع اتباع کشورهای اروپایی هستند. در سوریه نیز اتباع اروپایی با اصل کردی نقش مهمی در رهبری شعبه پ‌کا‌کاــ زیر نام نیروهای دموکراتیک کردــ زیر کنترل ایالات متحده بر عهده دارند.

نخستین بار نیست که پ‌کا‌کا‌ــ که در اتحادیه اروپا بریتانیا و ایالات متحده جزو سازمان‌های تروریستی قرار گرفته است‌ــ انحلال خود را اعلام می‌کند. در سال ۲۰۰۳ پس از پیروزی حزب توسعه و عدالت رجب طیب اردوغان، بود که پ‌کا‌کا با اعلام آتش‌بس و توقف فعالیت‌های حزبی، به‌نوعی در مسیر انحلال قرار گرفت. اردوغان که با به دست آوردن آراء مناطق کردنشین، توانسته بود به قدرت برسد، خواستار ادامه اصلاحاتی بود که نجم‌الدین اربکان، رهبر حزب «رفاه» اسلامی، در دوران نخست‌وزیری آغاز کرده بود؛ اصلاحاتی در مسیر عرضه آزادی‌های فرهنگی به اکراد ترکیه.

@AmirTaheri4
اربکان و پس از او اردوغان، کوشیدند تا با تکیه بر هویت دینی‌ــ «همه ما مسلمانیم!»‌ــ پیام قومی‌‌ــ‌طبقاتی پ‌کا‌کا را خنثی کنند و در این زمینه موفقیت‌هایی نیز داشتند. در دو دهه گذشته بسیاری از اکراد و نه‌تنها در ترکیه، بلکه در سوریه و عراق نیز با دوری از گفتمان چپ‌گرا به سوی گفتمان اسلامی رفته‌اند.

تازه‌ترین مرحله از حراج هلندی آپو در شرایطی ارائه می‌شود که چند دهه خونریزی با بیش از ۳۰ میلیارد دلار هزینه‌ــ مبلغی که ممکن بود صرف توسعه مناطق کردنشین شودــ نتیجه‌ای جز کین و نفرت در بخش‌های بزرگی از مردم ترکیه نداشته است.

اما آیا این واقعا آخرین مرحله از حراج هلندی خونبار است؟ رهبران تبعیدی پ‌کا‌کا در عراق اعلام کرده‌اند که توصیه آپو را می‌پذیرند، اما انحلال حزب را منوط کرده‌اند به تشکیل کنگره حزب به ریاست شخص اوجالان. اما اوجالان در زندان است و نشانه‌ای از احتمال آزادی و سفرش به عراق دیده نمی‌شود. شعبه سوری پ‌کاکا از سوی دیگر کوشیده است تا توصیه آپو را زیرسبیلی در کند. مظلوم عایدی، رهبر شاخه سوری پ‌کا‌کا، می‌گوید ما نمی‌توانیم در جنگ باشیم و خلع سلاح کنیم!

البته آینده بخش سوری پ‌کاکا در واشینگتن تعیین خواهد شد، زیرا حکومت جدید پرزیدنت دونالد ترامپ علاقه‌ای به درگیر ماندن در دعواهای پیچیده در سرزمین‌های دوردست ندارد. اسرائیل نیز در شرایط کنونی سوریه، می‌تواند با دست باز عمل کند و نیازی به اکراد مسلح ندارد. سرنوشت بخش ایرانی پ‌کاکا نیز نامعلوم است، زیرا دولت بغداد ظاهرا در پی بیرون راندن گروه‌های مسلح خارجی از خاک عراق است.

چگونگی اجرای آخرین مرحله از حراج هلندی آپو هنوز معلوم نیست. پ‌کاکا سلاح‌های خود را به چه مرجعی تحویل خواهد داد؟ ده‌ها هزار رزمنده حرفه‌ای که کار دیگری بلد نیستند، به کجا خواهند رفت؟ آیا صدها زندانی سیاسی کرد در ترکیه آزاد خواهند شد؟ آیا خود آپو از زندان بیرون خواهد آمد؟ و اگر بیرون آید، به دست انتقامجویان ترک کشته نخواهد شد؟

حراج هلندی آپو یک تراژدی بود و مانند همه تراژدی‌ها، هیچ برنده‌ای نداشت.

واقعیت این است که مناطق کردنشین ترکیه هنوز از نظر توسعه اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با دیگر نقاط جمهوری عقب‌مانده به شمار می‌روند. این عقب‌ماندگی البته بیشتر ناشی از دوری از بازارهای بزرگ داخلی و خارجی است. اما استقرار فضای امنیتی، بی‌توجهی دولت مرکزی در آنکارا و کرد‌ستیزی گروه‌های پان‌ترکیست را نیز نباید فراموش کرد. در سه دهه گذشته، بسیاری از تبعیض‌هایی که علیه اکراد ترکیه اعمال شد، برطرف شده‌اند، اما هنوز تا رسیدن به برابری کامل شهروندی در مناطق کردنشین راه درازی در پیش است. با این حال، تازه‌ترین حرکت عبدالله اوجالان همراه با ظهور رهبران تازه‌ای در میان اکراد‌ــ رهبرانی که به دنبال انقلاب پرولتری، تجزیه و جنگ مسلحانه نیستند‌ــ امیدی تازه را برای پایان دادن به تراژدی موردبحث شکل می‌دهد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

@AmirTaheri4
‏مرگ و خاکسپاری حزب کارگران کردستان (‎#پ_ک_ک) و انشعاب هایش، نشان می‌دهد که جنبش‌های جدایی‌طلب نمی‌توانند بدون حمایت استعمار نو زنده بمانند.
پ_ک_ک در خدمت منافع اربابان خارجی خود بود و به آرمان پایان دادن به بی‌عدالتی‌ها علیه کردهای ترکیه و سوریه لطمه بزرگی وارد کرد.

@AmirTaheri4
رضاشاه_دوم | بجای مذاکره با رژیمی که، از روز اول تأسیس آن تاکنون، شعار "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" داده مردم ایران را وحشیانه سرکوب کرده، صدای مردم ایران را بشنوید!
راه رهایی ایران و منطقه و جهان از تروریزم جمهوری‌اسلامی، حمایت از مردم ایران است.
https://youtu.be/hlBzhhunC_U?si=v5IAMhulmQ7pYXvy

Nomoi_07

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 امیر طاهری: ترامپ و تله‌ی رهبر جمهوری اسلامی


ویدئوی کامل این تحلیل جذاب در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=9ieAABASit4

بیش از چهار دهه است که آیت‌الله‌ها، یکی پس از دیگری رؤسای‌جمهور ایالات متحده را وارد بازی پیچیده‌ای کرده‌اند؛ از جیمی کارتر و رونالد ریگان تا باراک اوباما و اکنون دونالد ترامپ.

📍 آیا ترامپ از ابعاد کامل این بازی فریبکارانه آگاه است؟
📍 چرا علی خامنه‌ای ناگهان موضعی نرم‌تر اتخاذ کرده است؟
📍 ترامپ و خامنه‌ای در این مذاکرات چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟
این برنامه برگردان فارسی تحلیلی از امیر طاهری در وبسایت گیت استون است که روندی را بازگو می‌کند که بارها تکرار شده و با نامه‌نگاری‌ها آغاز شده و اکنون به مرحله‌ای حساس رسیده است: نامه‌ی تازه‌ی ترامپ به علی خامنه‌ای، و ادامه یک حیله قدیمی از سوی آیت‎‌الله‌ها.

#ترامپ #مذاکرات_اتمی #توافق_هسته‌ای #خامنه‌ای #امیر_طاهری
@Unikador

@AmirTaheri4
Audio
📹 امیر طاهری: ترامپ و تله‌ی رهبر جمهوری اسلامی →


ویدئوی کامل این تحلیل جذاب در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=9ieAABASit4

بیش از چهار دهه است که آیت‌الله‌ها، یکی پس از دیگری رؤسای‌جمهور ایالات متحده را وارد بازی پیچیده‌ای کرده‌اند؛ از جیمی کارتر و رونالد ریگان تا باراک اوباما و اکنون دونالد ترامپ.

📍 آیا ترامپ از ابعاد کامل این بازی فریبکارانه آگاه است؟
📍 چرا علی خامنه‌ای ناگهان موضعی نرم‌تر اتخاذ کرده است؟
📍 ترامپ و خامنه‌ای در این مذاکرات چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟
این برنامه برگردان فارسی تحلیلی از امیر طاهری در وبسایت گیت استون است که روندی را بازگو می‌کند که بارها تکرار شده و با نامه‌نگاری‌ها آغاز شده و اکنون به مرحله‌ای حساس رسیده است: نامه‌ی تازه‌ی ترامپ به علی خامنه‌ای، و ادامه یک حیله قدیمی از سوی آیت‎‌الله‌ها.

#ترامپ #مذاکرات_اتمی #توافق_هسته‌ای #خامنه‌ای #امیر_طاهری
@Unikador

نسخه صوتی

@AmirTaheri4