جلاد غلامحسین غیب پرور حذف ( هلاک) شد
غیب پرور از مهمترین عوامل سرکوب ملت ایران در طی دهه های گذشته بود
او رئیس پیشین بسیج و جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه مرکزی امام علی بود
گردانهای علی یگانهای امنیتی از نیروهای بسیج و تحت امر سپاههای استانی است که تحت نظر سپاه پاسداران فعالیت میکنند
و مسئولیت اصلی سرکوب ملت ایران در
سالهای متعددی منجمله 98 و 1401
را بر عهده داشتند
غلامحسین غیب پرور جلادی بود که از زمان فرماندهی بسیج تا فرماندهی قرارگاه مرکزی علی دستش مستقیما به خون تک به تک فرزندان دلیر این آب و خاک آلوده بود
از ندا تا پویا از مجیدرضا تا نیکا و ...
رسانههای رژیم وحشت زده جاعش
مرگ ناگهانی او را بر اثر عوارض شیمیایی مانده از جنگ اعلام کردند
در صورتی که هلاکت او طی عملیات چند روز اخیر "آقای ایمنی" باید درس عبرتی باشد برای نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی که بدانند دیگر هیچ کدام در هر درجه و مرتبه ای که باشند امنیت جانی ندارند
غیب پرور که جلادی پست بود
آنها که دستشان به خون آغشته نیست اما اگر هرچه سریعتر به کارزار #همکاری_ملی بپیوندند امنیت آتی شان تضمین شده است و حتی آنها هم که جنایت کردند به نفعشان هست که با پیوستن به این کارزار سرنوشتشان به دادگاه صالحه سپرده شود
و از فرصت گرفتن تخفیف مجازات بهره مند شوند
شهریار ایران عدالت انتقالی را تضمین کردند
https://t.me/AmirTaheri4/7478
🔗 Aria.Farpoori
@AmirTaheri4
غیب پرور از مهمترین عوامل سرکوب ملت ایران در طی دهه های گذشته بود
او رئیس پیشین بسیج و جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه مرکزی امام علی بود
گردانهای علی یگانهای امنیتی از نیروهای بسیج و تحت امر سپاههای استانی است که تحت نظر سپاه پاسداران فعالیت میکنند
و مسئولیت اصلی سرکوب ملت ایران در
سالهای متعددی منجمله 98 و 1401
را بر عهده داشتند
غلامحسین غیب پرور جلادی بود که از زمان فرماندهی بسیج تا فرماندهی قرارگاه مرکزی علی دستش مستقیما به خون تک به تک فرزندان دلیر این آب و خاک آلوده بود
از ندا تا پویا از مجیدرضا تا نیکا و ...
رسانههای رژیم وحشت زده جاعش
مرگ ناگهانی او را بر اثر عوارض شیمیایی مانده از جنگ اعلام کردند
در صورتی که هلاکت او طی عملیات چند روز اخیر "آقای ایمنی" باید درس عبرتی باشد برای نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی که بدانند دیگر هیچ کدام در هر درجه و مرتبه ای که باشند امنیت جانی ندارند
غیب پرور که جلادی پست بود
آنها که دستشان به خون آغشته نیست اما اگر هرچه سریعتر به کارزار #همکاری_ملی بپیوندند امنیت آتی شان تضمین شده است و حتی آنها هم که جنایت کردند به نفعشان هست که با پیوستن به این کارزار سرنوشتشان به دادگاه صالحه سپرده شود
و از فرصت گرفتن تخفیف مجازات بهره مند شوند
شهریار ایران عدالت انتقالی را تضمین کردند
https://t.me/AmirTaheri4/7478
🔗 Aria.Farpoori
@AmirTaheri4
Telegram
Amir Taheri امیر طاهری
@AmirTaheri4
🎉85❤12👍6🔥5👏2😁2
اصرار سخنگویان حکومت بر «حادثه» معرفی کردن تک-تک این انفجارها و مرگهای «مشکوک»، یک مشکل خاص دارد: اینکه تصور میکنند «تهِ» این بازی کجاست؟ اصرار بر «طبیعی» دانستن سلسله وقایع مشابه را، تا کِی «قابل ادامه» میدانند؟
Hossein Bastani حسین باستانی
@AmirTaheri4
Hossein Bastani حسین باستانی
از عجایب تاریخچه عملیات موساد در ایران، تلاش ج.ا برای «انکار مسئولیت» اسرائیل است. انفجار ۱۳۹۰ بیدگنه که به کشته شدن حسن طهرانی مقدم -پدر برنامه موشکی سپاه- انجامید، نمونه واضح این رویه بود: سپاه انفجار را نتیجه «حادثه» معرفی کرد، ولی بعدها معلوم شد که کار موساد بوده.
در انفجار ۲۱ آبان ۱۳۹۰ «پادگان موشکی شهید مدرس» در بیدگنه، سرتیپ طهرانی مقدم به همراه حدود ۴۰ نفر دیگر از پرسنل و افسران سپاه کشته شدند. منابع حکومتی در ابتدا دلیل واقعه را انفجار سیانجی (گاز طبیعی فشرده) و سپس، وقوع حادثه در هنگام جابهجایی مهمات دانستند. ولی بعدها، منابع اسرائیلی فاش کردند که انفجار بیدگنه کار موساد بوده و سریال امنیتی «گاندو» در تلویزیون ج.ا هم، به دستداشتن اسرائیل در انفجار بیدگنه اذعان کرد.
در مورد اصرار نهادهای نظامی-امنیتی ایران به انکار مسئولیت اسرائیل در وقایعی از این دست، البته میتوان تحلیلهای گوناگونی داشت. ولی در خوشبینانه ترین حالت، دلیل این تلاش را باید اولویت غیرطبیعی «تبلیغات» در رفتار ج.ا دانست. به عبارت دیگر، یک اولویت مهم حکومت در ارتباط با عملیات اسرائیلیها در خاک ایران، «زیر سوال نرفتن توانایی معتمدین نظام» در مقابل اسرائیل بوده است. حتی اگر این رویه، به نوعی تلاش مستمر، پرزحمت و پرهزینه برای -اصطلاحا- «ماله کشی» عملیات موساد در ایران منجر شود.
در فقره انفجارهای پی در پی هفته های اخیر در تهران و برخی شهرهای دیگر، البته هنوز اطمینان نداریم که که دلیل یا دلایل مشخص آنها چه بوده است. ولی تصاویر مکانهای انفجار، پذیرش روایات نهادهای حکومتی در مورد «انفجار گاز» را دشوار میکند. روایاتی که درواقع، یادآور تجربیات مشابه «اطلاعرسانی» حکومت راجع به منشا «انفجارهای مشکوک» در سالهای گذشته هستند.
Hossein Bastani حسین باستانی
@AmirTaheri4
👌80❤10👍10🎉1
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خبر فوری: خامنهای خود را رسماً به عنوان «موشعلی» تاریخ جمهوری اسلامی ثبت کرد
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=l1j_xPkB5_c
عصر روز پنجشنبه، ۲۶ تیرماه ۲۵۸۴و در یک لحظهی حقارتبار و تاریخی برای جمهوری اسلامی و یک پیروزی بزرگ و نمادین برای ملت ایران، صفحهی رسمی علی خامنهای، این رهبر بزدل، منزوی و وحشتزدهی رژیم، تصویرِ کارتونی احمقانهای منتشر کرد که با هوش مصنوعی ساخته شده است. تلاشی بیثمر برای فرار از واقعیتی که دیگر سراسر ایران و حتی سراسر جهان را فرا گرفته است: لقب "موشعلی".
خامنهای با این تصویر، بهجای خاموش کردن شعلهی تحقیر، بنزین روی آتش ریخت. خامنهای اگر اندکی شعور سیاسی داشت، میفهمید که این لحظه، لحظهی سکوت است، نه تبلیغات. اما او همان دیکتاتور درماندهی بیمغزیست که نه قدرتِ درک لحظه را دارد، نه جسارت پذیرش واقعیت را. تنها هنرش، خزیدن است. و حالا، با انتشار این تصویر مهندسی شده موشبارانشده، خود را رسماً به عنوان «موشعلی» تاریخ فاجعهبار جمهوری اسلامی ثبت کرده است.
#موشعلی #خامنهای #طلوع_شیرها #اسرائیل
@Unikador
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=l1j_xPkB5_c
عصر روز پنجشنبه، ۲۶ تیرماه ۲۵۸۴و در یک لحظهی حقارتبار و تاریخی برای جمهوری اسلامی و یک پیروزی بزرگ و نمادین برای ملت ایران، صفحهی رسمی علی خامنهای، این رهبر بزدل، منزوی و وحشتزدهی رژیم، تصویرِ کارتونی احمقانهای منتشر کرد که با هوش مصنوعی ساخته شده است. تلاشی بیثمر برای فرار از واقعیتی که دیگر سراسر ایران و حتی سراسر جهان را فرا گرفته است: لقب "موشعلی".
خامنهای با این تصویر، بهجای خاموش کردن شعلهی تحقیر، بنزین روی آتش ریخت. خامنهای اگر اندکی شعور سیاسی داشت، میفهمید که این لحظه، لحظهی سکوت است، نه تبلیغات. اما او همان دیکتاتور درماندهی بیمغزیست که نه قدرتِ درک لحظه را دارد، نه جسارت پذیرش واقعیت را. تنها هنرش، خزیدن است. و حالا، با انتشار این تصویر مهندسی شده موشبارانشده، خود را رسماً به عنوان «موشعلی» تاریخ فاجعهبار جمهوری اسلامی ثبت کرده است.
#موشعلی #خامنهای #طلوع_شیرها #اسرائیل
@Unikador
❤47👍30😁8😱2
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وعده نتانیاهو به ایرانیان: چنانکه کوروش بزرگ ما را آزاد کرد، ما نیز روزی ملت ایران را از استبداد نجات خواهیم داد | نسخه کامل با دوبله فارسی
نسخه کامل در لینک زیر:
https://youtu.be/I9uOIrENO0M?si=37Ku0FtlRUzckBHa
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، شامگاه چهارشنبه، ۲۵ تیرماه برابر یا ۱۶ جولای ۲۰۲۵، در نطقی کمنظیر و تاریخی در مراسم یادبودِ بنیامین ذئب (تئودور) هرتسل، بنیانگذار جنبش سیاسی صهیونیسم، به فرمان شگفتانگیز کوروش بزرگ برای رهایی یهودیان اشاره کرده و چنین گفت: « در جریان عملیات «طلوع شیرها»، زمانی که مستقیماً با مردم ایران سخن گفتم، به فرمان شگفتانگیز کوروش اشاره کردم، فرمانی که ۲۵۰۰ سال پیش صادر شد. پادشاه کوروش، ما یهودیان را آزاد کرد و راه بازگشت به صهیون را هموار ساخت. اما ما، در روزی از روزها، رهایی ملت ایران از زیر چکمهی استبدادی را که نزدیک به پنجاه سال است آنها را لگدمال کرده، محقق خواهیم کرد. شاید همین عملیات، شکافی در آن استبداد ایجاد کرده باشد و مسیری را هموار ساخته باشد که ملت ایران، با توان خویش، آن را به سرانجام برساند.»
#کوروش_بزرگ #بیبی #نتانیاهو #ایران
@Unikador
نسخه کامل در لینک زیر:
https://youtu.be/I9uOIrENO0M?si=37Ku0FtlRUzckBHa
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، شامگاه چهارشنبه، ۲۵ تیرماه برابر یا ۱۶ جولای ۲۰۲۵، در نطقی کمنظیر و تاریخی در مراسم یادبودِ بنیامین ذئب (تئودور) هرتسل، بنیانگذار جنبش سیاسی صهیونیسم، به فرمان شگفتانگیز کوروش بزرگ برای رهایی یهودیان اشاره کرده و چنین گفت: « در جریان عملیات «طلوع شیرها»، زمانی که مستقیماً با مردم ایران سخن گفتم، به فرمان شگفتانگیز کوروش اشاره کردم، فرمانی که ۲۵۰۰ سال پیش صادر شد. پادشاه کوروش، ما یهودیان را آزاد کرد و راه بازگشت به صهیون را هموار ساخت. اما ما، در روزی از روزها، رهایی ملت ایران از زیر چکمهی استبدادی را که نزدیک به پنجاه سال است آنها را لگدمال کرده، محقق خواهیم کرد. شاید همین عملیات، شکافی در آن استبداد ایجاد کرده باشد و مسیری را هموار ساخته باشد که ملت ایران، با توان خویش، آن را به سرانجام برساند.»
#کوروش_بزرگ #بیبی #نتانیاهو #ایران
@Unikador
👏94❤20🤩5👍4🤬1
چندسال است که بهطورِ پیوسته تذکّر میدهیم که:
۱. احیاء نهاد شاهی را به انقلابیگری فرونکاهید!
۲. جایگاه شاه را به رهبر انقلاب تنزّل ندهید!
۳. از قانون اساسی مشروطه به نفع نوشتن قانون اساسی جدید ایراد بنیاسرائیلی نگیرید!
۴. از رجعت به مشروطه بگویید نه از رفراندُم!
نتیجه اینکه اصلاحطلبان از صندوقشان، به زودی چند رهبر انقلابیِ علاقهمند به رفراندُم و قانون اساسی جدید بیرون میآورند. تازه با این مزیّت که داخل ایران اند و امکان تفویض قدرت نیز به آنها وجود دارد. این است کلّ ثمره عملیاتِ کسانی که از میان اصلاحطلبان لابلای جبهه پادشاهیخواهی خزیدند تا خصلت اصلی شاهزاده را که اتّصال به نهاد شاهی بود از او سلب کنند.
Masoud Espanteman
@AmirTaheri4
۱. احیاء نهاد شاهی را به انقلابیگری فرونکاهید!
۲. جایگاه شاه را به رهبر انقلاب تنزّل ندهید!
۳. از قانون اساسی مشروطه به نفع نوشتن قانون اساسی جدید ایراد بنیاسرائیلی نگیرید!
۴. از رجعت به مشروطه بگویید نه از رفراندُم!
نتیجه اینکه اصلاحطلبان از صندوقشان، به زودی چند رهبر انقلابیِ علاقهمند به رفراندُم و قانون اساسی جدید بیرون میآورند. تازه با این مزیّت که داخل ایران اند و امکان تفویض قدرت نیز به آنها وجود دارد. این است کلّ ثمره عملیاتِ کسانی که از میان اصلاحطلبان لابلای جبهه پادشاهیخواهی خزیدند تا خصلت اصلی شاهزاده را که اتّصال به نهاد شاهی بود از او سلب کنند.
Masoud Espanteman
@AmirTaheri4
❤83👍36👎3🔥2👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲 #یکصدمثانیه
توصیف اسلامآبادی که جمهوری اسلامی ساخته، آن هم روی دریای نفت، را از زبان این پسرک جنوبی بشنوید.
Nasser Karami ناصر کرمی
@AmirTaheri4
توصیف اسلامآبادی که جمهوری اسلامی ساخته، آن هم روی دریای نفت، را از زبان این پسرک جنوبی بشنوید.
Nasser Karami ناصر کرمی
@AmirTaheri4
👍77💔25🤬3❤1🎉1
گرچه اونطور هم پیچیده هم نیست، لاکن این متن از حیطه سواد انگلیسی این میمون موذی @araghchi خارجه. منو یاد موقعهایی میندازه که آلن ایر @AlanEyre1 فارسی حرف میزد و حافظ و سعدی هم برامون بلغور میکرد، در حالیکه معلوم بود با اون تلفظ افتضاح یکی داره لایو با گیرنده تو گوششش کمکش میکنه یا نشسته سریع یکی دو بار یه متنو تمرین کرده. عنصر دیگری منجمله گراک حتما متن پایینو واسش نوشته.
Piyalechi
@AmirTaheri4
Piyalechi
@AmirTaheri4
😁60👍7❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنانی کمتر شنیدهشده از پدرم درباره ضرورت مدرن کردن صنایع و کارخانجات ایران، آموزش نیروی انسانی متخصص، حمایت از کارگر ایرانی، و لزوم توسعهی بخش صنعت ایران بهعنوان پیشنیاز توسعه اقتصادی و سیاسی کشور برای رسیدن به کشورهای پیشرفته جهان۱/۳
پدرم معتقد بود که ترقی و پیشرفت صنعتی و اقتصادی ایران بر اساس بردهکشی و استثمار کارگر ارزانقیمت نمیتواند بنا بشود. بلکه کارگر ایرانی به اندازه مهارتش باید مزد بگیرد.۲/۳
پدرم درباره خانهسازی برای کارگران نیز میگوید: «دستور من به دولت این است که به شما زمین ۹۹ساله که درواقع مجانیست بدهد. پیش از هر چیز، این برای خود کارگر است که مانند همه افراد مملکت باید شرایط حداقل زندگی را داشته باشند. یکی از شرایط حداقل زندگی، داشتن خانه سالم است.»۳/۳
Reza Pahlavi
@AmirTaheri4
پدرم معتقد بود که ترقی و پیشرفت صنعتی و اقتصادی ایران بر اساس بردهکشی و استثمار کارگر ارزانقیمت نمیتواند بنا بشود. بلکه کارگر ایرانی به اندازه مهارتش باید مزد بگیرد.۲/۳
پدرم درباره خانهسازی برای کارگران نیز میگوید: «دستور من به دولت این است که به شما زمین ۹۹ساله که درواقع مجانیست بدهد. پیش از هر چیز، این برای خود کارگر است که مانند همه افراد مملکت باید شرایط حداقل زندگی را داشته باشند. یکی از شرایط حداقل زندگی، داشتن خانه سالم است.»۳/۳
Reza Pahlavi
@AmirTaheri4
❤150🫡16❤🔥4👍2😭2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیانات شاهنشاه اریامهر در گردهمایی بانوان در برابر کاخ مرمر برای حق رای دادن به بانوان ایرانی ۸ اسفند ۱۳۴۱.
Aurelian
@AmirTaheri4
Aurelian
@AmirTaheri4
❤164👍12🫡10❤🔥3🔥1😁1🤩1😭1
Forwarded from Reza Pahlavi | رضا پهلوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هممیهنانم،
رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی و رهبر ضحاکصفتش پس از چنددهه زیست انگلی و مکیدنِ شیره جان ایران، اینک که در آستانه سقوط قرار دارند، نقاب ایرانگرایی را به چهره پلیدشان زدهاند و با وقاحتی بیشرمانه و صدایی گوشخراش، به تحریف سرود «ای ایران» روی آوردهاند.
این همان حکومتیست که از آغاز برای مشروعیتبخشی به ظلم و جنایات بیرحمانه خود، به اسلام و تشیع چنگ زد، و دشمنی با ایران، فرهنگ، تمدن، خاک، ملت و منافع ملی را سرلوحه تمامی اقداماتش ساخت. حال در آستانه سقوط، خود را پاسدار ایران معرفی میکند؛ حال آنکه در نام سپاه تروریستی و سرکوبگر پاسدارانش حتی واژه ایران وجود ندارد؛ و چه بهتر که وجود ندارد.
خامنهای با خیال اینکه از این ستون به آن ستون شاید فرجی باشد، مَکر میورزد و گمان میبرد میتواند مردم ایران را فریب دهد. همین مردم اما بیدار و هوشیار هستند و مَکر او را با در هم کوبیدن بساط ظلمش به خود او بر خواهند گرداند.
یقین دارم که با عزم و اراده ملت بزرگ ایران، نور بر تاریکی پیروز خواهد شد.
پاینده ایران،
رضا پهلوی
@OfficialRezaPahlavi
رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی و رهبر ضحاکصفتش پس از چنددهه زیست انگلی و مکیدنِ شیره جان ایران، اینک که در آستانه سقوط قرار دارند، نقاب ایرانگرایی را به چهره پلیدشان زدهاند و با وقاحتی بیشرمانه و صدایی گوشخراش، به تحریف سرود «ای ایران» روی آوردهاند.
این همان حکومتیست که از آغاز برای مشروعیتبخشی به ظلم و جنایات بیرحمانه خود، به اسلام و تشیع چنگ زد، و دشمنی با ایران، فرهنگ، تمدن، خاک، ملت و منافع ملی را سرلوحه تمامی اقداماتش ساخت. حال در آستانه سقوط، خود را پاسدار ایران معرفی میکند؛ حال آنکه در نام سپاه تروریستی و سرکوبگر پاسدارانش حتی واژه ایران وجود ندارد؛ و چه بهتر که وجود ندارد.
خامنهای با خیال اینکه از این ستون به آن ستون شاید فرجی باشد، مَکر میورزد و گمان میبرد میتواند مردم ایران را فریب دهد. همین مردم اما بیدار و هوشیار هستند و مَکر او را با در هم کوبیدن بساط ظلمش به خود او بر خواهند گرداند.
یقین دارم که با عزم و اراده ملت بزرگ ایران، نور بر تاریکی پیروز خواهد شد.
پاینده ایران،
رضا پهلوی
@OfficialRezaPahlavi
👍187❤56🫡15👏5❤🔥3💯1
Forwarded from Reza Pahlavi | رضا پهلوی
دستِ ناپاکِ مزدورانِ سپاه و بسیج خامنهای، دیروز کیان پیرفلک و امروز رها شیخی را از ایران گرفتند. جنایت خمین و کشتار خانواده شیخی، بیانگر ماهیت رژیم درمانده و تبهکاری است که توان حفاظت از سرکردگان جنایتکار خود را ندارد؛ اما انتقام سختش را از ملت و کودکان بیپناه ایران میگیرد.
این دریای خون چنان میان ملت ایران و رژیم شکاف انداخته که با هیچ ترفند و فریبکاری پر نخواهد شد؛ و این جنایات هرروزه، جز با برانداختن رژیمِ جانی، و استقرار یک دولت ملی و دموکراتیک به پایان نخواهد رسید.
با خانواده جانباختگان و مردم شریف خمین عمیقا ابراز همدردی میکنم و نوید میدهم که نور دادرسی بر دل داغدیدهی دادخواهان خواهد تابید، و در یک دادگاه ملی و منصفانه، جنایتکارانِ کودککش به سزای اعمال خود خواهند رسید.
@OfficialRezaPahlavi
این دریای خون چنان میان ملت ایران و رژیم شکاف انداخته که با هیچ ترفند و فریبکاری پر نخواهد شد؛ و این جنایات هرروزه، جز با برانداختن رژیمِ جانی، و استقرار یک دولت ملی و دموکراتیک به پایان نخواهد رسید.
با خانواده جانباختگان و مردم شریف خمین عمیقا ابراز همدردی میکنم و نوید میدهم که نور دادرسی بر دل داغدیدهی دادخواهان خواهد تابید، و در یک دادگاه ملی و منصفانه، جنایتکارانِ کودککش به سزای اعمال خود خواهند رسید.
@OfficialRezaPahlavi
👍104❤31🫡10👏2😢2😭2
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
رژیم همچنان در پی ترور ترامپ و بازسازی نیروهای نیابتی خود است | آدینه ۲۷ تیر ۲۵۸۴
آنچه امروز میبینید و میشنوید:
📌 والاستریت ژورنال: جمهوری اسلامی همچنان در پی ترور ترامپ است
📌 والاستریت ژورنال: جمهوری اسلامی بازسازی نیروهای نیابتی خود را سرعت بخشیده است
📌 اورشلیمپست: دولت بایدن از پول مالیاتدهندگان آمریکایی اعتراضات علیه نتانیاهو را تامین مالی میکرد
#رسانههای_جهان #کندوکاو #جمهوری_اسلامی
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=nWEmE3JL0vs
آنچه امروز میبینید و میشنوید:
📌 والاستریت ژورنال: جمهوری اسلامی همچنان در پی ترور ترامپ است
📌 والاستریت ژورنال: جمهوری اسلامی بازسازی نیروهای نیابتی خود را سرعت بخشیده است
📌 اورشلیمپست: دولت بایدن از پول مالیاتدهندگان آمریکایی اعتراضات علیه نتانیاهو را تامین مالی میکرد
#رسانههای_جهان #کندوکاو #جمهوری_اسلامی
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=nWEmE3JL0vs
YouTube
رژیم همچنان در پی ترور ترامپ و بازسازی نیروهای نیابتی خود است | آدینه ۲۷ تیر ۲۵۸۴
آنچه امروز میبینید و میشنوید:
📌 والاستریت ژورنال: جمهوری اسلامی همچنان در پی ترور ترامپ است
📌 والاستریت ژورنال: جمهوری اسلامی بازسازی نیروهای نیابتی خود را سرعت بخشیده است
📌 اورشلیمپست: دولت بایدن از پول مالیاتدهندگان آمریکایی اعتراضات علیه نتانیاهو…
📌 والاستریت ژورنال: جمهوری اسلامی همچنان در پی ترور ترامپ است
📌 والاستریت ژورنال: جمهوری اسلامی بازسازی نیروهای نیابتی خود را سرعت بخشیده است
📌 اورشلیمپست: دولت بایدن از پول مالیاتدهندگان آمریکایی اعتراضات علیه نتانیاهو…
👍65🔥2❤1
ایست بازرسی در خمین، این بچه و خانوادهاش رو زدن کشتن.
دقت کنید: خمین یک جایی هست توی ایران، ربطی به فلسطین با بقای جمهوریاسلامینداره که صدای وطنپرستان ۱۲ روزه رو در بیاره.
این بلابی هست که هر روز تا جمهوری اسلامی هست، ممکنه سر تک تک ما بیاره.
1984 𓃬☼
@AmirTaheri4
دقت کنید: خمین یک جایی هست توی ایران، ربطی به فلسطین با بقای جمهوریاسلامینداره که صدای وطنپرستان ۱۲ روزه رو در بیاره.
این بلابی هست که هر روز تا جمهوری اسلامی هست، ممکنه سر تک تک ما بیاره.
1984 𓃬☼
@AmirTaheri4
😭65🤬30👍9❤5😢4🤔2🔥1
Forwarded from توییتر ممنوعه - میهنپرستان
ما هم میدونیم #رها_شیخی هموطن شما نبود که براش سینه چاک کنید و هموطن شما همون سپاهیای بوگندو بودن. فقط این روزا رو یه گوشه یادداشت کردیم برای یادگاری...
#خمین
🔗 گوهر بابا
@MihanParastaX
#خمین
🔗 گوهر بابا
@MihanParastaX
🤬76😢25❤4👍3🤯2
خبرگزاری ایلنا از افزایش شمار کشتهشدگان تیراندازی ماموران حکومتی به شهروندان خمین به ۴ نفر خبر داد. وحید براتیزاده، فرماندار شهرستان خمین در گفتگو با ایلنا گفت: « شامگاه پنجشنبه ۲۶ تیر ماه نیروهای حفاظت یکی از مراکز نظامی استان در شهرستان خمین به دو خودروی عبوری مشکوک شده و بر اثر تیراندازی به آنها ۳ نفر از هموطنان به شهادت میرسند. یکی از مجروحان این حادثه نیز امروز جمعه ۲۷ تیر ماه به شهادت رسید.»
خبرگزاریهای داخلی ایران پیش از این، مشکوک شدن «نیروهای حفاظت یکی از مراکز نظامی» به دو خودروی عبوری را علت این تیراندازی اعلام کرده بودند.
independentpersian
@AmirTaheri4
خبرگزاریهای داخلی ایران پیش از این، مشکوک شدن «نیروهای حفاظت یکی از مراکز نظامی» به دو خودروی عبوری را علت این تیراندازی اعلام کرده بودند.
independentpersian
@AmirTaheri4
🤬76😢10🤔2❤1🔥1
https://shahrivar.org/1404/04/28/losers-claimant-and-historian/
این یادداشت بسیار بهجالب و بهموقع از ناصر کرمی نازنین را در #شهریور بخوانید!
《چهل سال است سپاه پاسداران مملکت را به گروگان گرفته به این بهانه که این ما بودیم که در آن جنگ هشت ساله چنین و چنان کردیم و مملکت را نجات دادیم و فلان. نکته این است که در همهٔ این چهل سال تاریخ جنگ را فقط از زبان همینان شنیدهایم. سه نکتهای که در پی خواهد آمد به سادگی روشن میکند که داستانی که از آن جنگ ساختهاند تا چه پایه دروغین و فریبکارانه است》:
🔗 محسن بنائی
@AmirTaheri4
این یادداشت بسیار بهجالب و بهموقع از ناصر کرمی نازنین را در #شهریور بخوانید!
《چهل سال است سپاه پاسداران مملکت را به گروگان گرفته به این بهانه که این ما بودیم که در آن جنگ هشت ساله چنین و چنان کردیم و مملکت را نجات دادیم و فلان. نکته این است که در همهٔ این چهل سال تاریخ جنگ را فقط از زبان همینان شنیدهایم. سه نکتهای که در پی خواهد آمد به سادگی روشن میکند که داستانی که از آن جنگ ساختهاند تا چه پایه دروغین و فریبکارانه است》:
🔗 محسن بنائی
@AmirTaheri4
🤬42👍19❤6
تحریم و تبلیغ اختناق به نام آزادیخواهی
به کار بردن «تحریم»، دانسته یا ندانسته، ما را وارد نظام ارزیابی فقهی میکند که بر اساس آن، همه افعال و اعمال انسانی در یک طیف اخلاقی قرار دارند
امیر طاهری
چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ برابر با ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵ ۷:۳۰
مردم در ایران-جماران
«تحریم»! این واژهای است که در طی چند دهه به واژگان سیاسی ما راه یافته است، اما آیا این واژه چنان که مینماید، هست؟ و آیا کمکی به درک بهتر شرایط سیاسی ما عرضه میکند؟ به گمان من: نه. تحریم واژهای است گمراهکننده که میتواند ما را به بیراهه بکشاند.
این واژه نخستین بار در جریان تحریم تنباکو از سوی یکی از روحانیون شیعه در زمان ناصرالدین شاه سر زبانها افتاد و دستمایهای شد برای افسانهپردازی. بر اساس رایجترین این افسانهها، تحریم تنباکو سرآغاز جنبش ایرانیان در جستوجوی آزادی و حکومت قانون و مشروطیت بود. سازندگان این افسانه کسانی بودند که میخواستند جنبش مشروطه را به نام نسخه خودشان از دین اسلام ثبت کنند. خوشبختانه تاریخنویسان برجستهای مانند احمد کسروی، فریدون آدمیت و ماشاالله آجودانی، با همه تفاوتها و اختلافنظرهایی که با هم دارند، در افشای پوچی این افسانه متفقالقولاند. روحانیون شیعه البته با چند استثنای قابلتوجه، مخالف مشروطه بودند یا دستکم میکوشیدند تا برد تاریخیــاجتماعی آن را محدود کنند.
به کار بردن «تحریم»، دانسته یا ندانسته، ما را وارد نظام ارزیابی فقهی میکند که بر اساس آن، همه افعال و اعمال انسانی در یک طیف اخلاقی قرار دارند. از حلال و مباح و مستحب گرفته تا مکروه و حرام و با گذر از واجب فرضی و عینی و... .
این طیف در رقابت با طیف دیگری قرار دارد که با ارسطو در «اخلاقیات نیکوماخوسی» آغاز شد و با فارابی، ابنسینا، سهروردی، میرداماد و دیگر فیلسوفان ایرانی به نسخه ایرانیاش رسید. در این طیف، مصلحت انسانی و تجربه انسانی و ضرورت درک عزت و کرامت او تعیینکننده کردار و رفتار فردی و اجتماعی است. این طیف بر خلاف طیف فقها که البته شرعی است، عرفی است؛ عرف به معنای مجموعه تجربه انسانی در طی زمان، با این اصل که انسان قدرت و اختیار تمییز و تشخیص دارد.
در مشروطه، این قدرت و اختیار در هیئت قانون ظاهر میشود؛ قانونی که منبعث از اراده مردمی است که صاحب حاکمیتاند. به عبارت دیگر، قانون ناقض «فتوا» یعنی حکمرانی شرعی است. اگر این را بپذیریم، چرا باید از واژگان شرعی مانند «تحریم» استفاده کنیم؟
مسئله هنگامی پیچیدهتر میشود که واژه «تحریم» را در موارد گوناگون، گاه متضاد، به کار میبریم. مثلا مجازاتهایی را که سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و بسیار کشورهای دیگر علیه جمهوری اسلامی وضع کردهاند، «تحریم» میخوانیم. اعراب که در هر حال صاحب اولیه واژه «تحریم» هستند، برای واژه انگلیسی و فرانسوی Sanction، واژه «تحریم» را به کار نمیبرند و به جای آن از «عقوبات» استفاده میکنند. یعنی واژهای که هیچ بار فقهی ندارد و به معنای مجازات و بادافره قانونشکنی است، بر خلاف «تحریم» که محصول فتاوای فقهی است. عقوبات، مجازات یا بادافره محصول یک نظام قانونیعرفی است.
از سوی دیگر، گاه میبینیم که «تحریم» را به جای طرد، برائت با دوری از یک فکر یا سازمان به کار میبرند. در چنان مواردی، در جای واژه انگلیسی «بویکات» و شکل فرانسوی آن «بایکوت» قرار میگیرد. سروان بویکات یک افسر انگلیسی نبردی اشغالگر در ایرلندــ در دوران سلطه استعمارــ بود که به خاطر روش غیرانسانی خود، با طرد اجتماعی روبرو شد، اما در آن مورد، نیز طرد او جنبه شرعی نداشت و یک اقدام اجتماعی در چارچوب یک نبرد سیاسی بود.
خلاصه کنیم: کسانی که از «تحریم» سخن میگویند، دانسته یا ندانسته، بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به یک چارچوب فقهیشرعی میکشانند و در نتیجه، در خدمت یک طرز فکر استبدادی از نوع مذهبی آن قرار میگیرند. البته «فتوا» تنها شکل استبداد قضایی نیست. چهار خان مغول، چنگیز، اوکتای، قوبلای و هلاکو در چارچوب منشور ایلی خود، یاسا، از طغری، نوعی فتوای قبیلهای، استفاده میکردند. پیش از آنان امپراتوران روم پیش از پذیرفتن مسیحیت، «فرمان» یا EDICTUS عرضه میکردند. پاپ اعظم کاتولیکها فتاوی خود را «بول» (BULL) میخواند. تزار روسیه فتاوی خود را به نام اوکاز (UKASE) صادر میکرد.
خب، حالا فرض کنیم یک فرد یا یک سازمان یا یک وسیله ارتباط جمعی (رسانه) را مخالف نظرات خود بدانیم. آیا در آن صورت میتوانیم از واژه «تحریم» استفاده کنیم؟ جواب: البته که میتوانیم، اما اگر چنین کنیم، خود را در موقعیتی شکنندهــ شکننده از نظر اخلاقیــ قرار خواهیم داد.
به کار بردن «تحریم»، دانسته یا ندانسته، ما را وارد نظام ارزیابی فقهی میکند که بر اساس آن، همه افعال و اعمال انسانی در یک طیف اخلاقی قرار دارند
امیر طاهری
چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ برابر با ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵ ۷:۳۰
مردم در ایران-جماران
«تحریم»! این واژهای است که در طی چند دهه به واژگان سیاسی ما راه یافته است، اما آیا این واژه چنان که مینماید، هست؟ و آیا کمکی به درک بهتر شرایط سیاسی ما عرضه میکند؟ به گمان من: نه. تحریم واژهای است گمراهکننده که میتواند ما را به بیراهه بکشاند.
این واژه نخستین بار در جریان تحریم تنباکو از سوی یکی از روحانیون شیعه در زمان ناصرالدین شاه سر زبانها افتاد و دستمایهای شد برای افسانهپردازی. بر اساس رایجترین این افسانهها، تحریم تنباکو سرآغاز جنبش ایرانیان در جستوجوی آزادی و حکومت قانون و مشروطیت بود. سازندگان این افسانه کسانی بودند که میخواستند جنبش مشروطه را به نام نسخه خودشان از دین اسلام ثبت کنند. خوشبختانه تاریخنویسان برجستهای مانند احمد کسروی، فریدون آدمیت و ماشاالله آجودانی، با همه تفاوتها و اختلافنظرهایی که با هم دارند، در افشای پوچی این افسانه متفقالقولاند. روحانیون شیعه البته با چند استثنای قابلتوجه، مخالف مشروطه بودند یا دستکم میکوشیدند تا برد تاریخیــاجتماعی آن را محدود کنند.
به کار بردن «تحریم»، دانسته یا ندانسته، ما را وارد نظام ارزیابی فقهی میکند که بر اساس آن، همه افعال و اعمال انسانی در یک طیف اخلاقی قرار دارند. از حلال و مباح و مستحب گرفته تا مکروه و حرام و با گذر از واجب فرضی و عینی و... .
این طیف در رقابت با طیف دیگری قرار دارد که با ارسطو در «اخلاقیات نیکوماخوسی» آغاز شد و با فارابی، ابنسینا، سهروردی، میرداماد و دیگر فیلسوفان ایرانی به نسخه ایرانیاش رسید. در این طیف، مصلحت انسانی و تجربه انسانی و ضرورت درک عزت و کرامت او تعیینکننده کردار و رفتار فردی و اجتماعی است. این طیف بر خلاف طیف فقها که البته شرعی است، عرفی است؛ عرف به معنای مجموعه تجربه انسانی در طی زمان، با این اصل که انسان قدرت و اختیار تمییز و تشخیص دارد.
در مشروطه، این قدرت و اختیار در هیئت قانون ظاهر میشود؛ قانونی که منبعث از اراده مردمی است که صاحب حاکمیتاند. به عبارت دیگر، قانون ناقض «فتوا» یعنی حکمرانی شرعی است. اگر این را بپذیریم، چرا باید از واژگان شرعی مانند «تحریم» استفاده کنیم؟
مسئله هنگامی پیچیدهتر میشود که واژه «تحریم» را در موارد گوناگون، گاه متضاد، به کار میبریم. مثلا مجازاتهایی را که سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و بسیار کشورهای دیگر علیه جمهوری اسلامی وضع کردهاند، «تحریم» میخوانیم. اعراب که در هر حال صاحب اولیه واژه «تحریم» هستند، برای واژه انگلیسی و فرانسوی Sanction، واژه «تحریم» را به کار نمیبرند و به جای آن از «عقوبات» استفاده میکنند. یعنی واژهای که هیچ بار فقهی ندارد و به معنای مجازات و بادافره قانونشکنی است، بر خلاف «تحریم» که محصول فتاوای فقهی است. عقوبات، مجازات یا بادافره محصول یک نظام قانونیعرفی است.
از سوی دیگر، گاه میبینیم که «تحریم» را به جای طرد، برائت با دوری از یک فکر یا سازمان به کار میبرند. در چنان مواردی، در جای واژه انگلیسی «بویکات» و شکل فرانسوی آن «بایکوت» قرار میگیرد. سروان بویکات یک افسر انگلیسی نبردی اشغالگر در ایرلندــ در دوران سلطه استعمارــ بود که به خاطر روش غیرانسانی خود، با طرد اجتماعی روبرو شد، اما در آن مورد، نیز طرد او جنبه شرعی نداشت و یک اقدام اجتماعی در چارچوب یک نبرد سیاسی بود.
خلاصه کنیم: کسانی که از «تحریم» سخن میگویند، دانسته یا ندانسته، بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به یک چارچوب فقهیشرعی میکشانند و در نتیجه، در خدمت یک طرز فکر استبدادی از نوع مذهبی آن قرار میگیرند. البته «فتوا» تنها شکل استبداد قضایی نیست. چهار خان مغول، چنگیز، اوکتای، قوبلای و هلاکو در چارچوب منشور ایلی خود، یاسا، از طغری، نوعی فتوای قبیلهای، استفاده میکردند. پیش از آنان امپراتوران روم پیش از پذیرفتن مسیحیت، «فرمان» یا EDICTUS عرضه میکردند. پاپ اعظم کاتولیکها فتاوی خود را «بول» (BULL) میخواند. تزار روسیه فتاوی خود را به نام اوکاز (UKASE) صادر میکرد.
خب، حالا فرض کنیم یک فرد یا یک سازمان یا یک وسیله ارتباط جمعی (رسانه) را مخالف نظرات خود بدانیم. آیا در آن صورت میتوانیم از واژه «تحریم» استفاده کنیم؟ جواب: البته که میتوانیم، اما اگر چنین کنیم، خود را در موقعیتی شکنندهــ شکننده از نظر اخلاقیــ قرار خواهیم داد.
ایندیپندنت فارسی
امیر طاهری | تحریم و تبلیغ اختناق به نام آزادیخواهی
«تحریم»! این واژهای است که در طی چند دهه به واژگان سیاسی ما راه یافته است، اما آیا این واژه چنان که مینماید، هست؟ و آیا کمکی به درک بهتر شرایط سیاسی ما عرضه میکند؟ به گمان من: نه. تحریم واژهای
👍40❤6😁1
در سالهای اخیر، ما ایرانیان، بهویژه میلیونها آوارهشده در سراسر جهان، دعوت شدهایم که این یا آن رسانه را «تحریم» کنیم. تحریم بیبیسی فارسی دستکم سه دهه پیش آغاز شد. پس از آن کوشش بسیاری برای تحریم صدای آمریکا، رادیو اسرائیل و سپس رادیو فردا به راه افتاد. بازی تحریم حتی به تلویزیونهای خصوصی نیز رسید. از من و تو گرفته تا کانال یک و ایران فردا و در حال حاضر، ایران اینترنشنال.
در غالب موارد بالا، تحریمشدگان منعکسکننده یک خشم واقعی بودند. امروز همه ما ایرانیان همگی دردمندیم. همه ما ستم دیدهایم. کمتر ایرانی را میتوان یافت که در پنج دهه گذشته سوگوار عزیزی که قربانی انقلاب اسلامی شده است، نباشد. این خشم گاه سبب میشود که قابلیت مداقه و طمانینه و بررسی خونسردانه دادهها و پدیدهها را از دست بدهیم و به معرکه غوغا و غضب کشانده شویم. در چنان حالتی است که یکی از مهمترین درسهای فرهنگی خودمان را فراموش میکنیم؛ یعنی خودداری از داوری شتابزده با این تصور که کسی که با ما نیست، دشمن ماست.
در معرکه غوغا و غضب، ناچاریم خود را در مقام «مرجع تقلید» قرار دهیم؛ مقامی که به ما حق صدور فتوا میدهد. حتی اگر فتوا درباره مخالفت با یک نظر یا عقیده باشد. البته فتوادهنده که تلویحا خود را در مقام قاضیالقضات قرار داده است، میتواند هر که را بخواهد، مهدورالدم، محارب عن الله و مفسد فی الارض بخواند و خواستار نابودیاش شود. این البته کاملا با فرهنگ ایرانی بیگانه است؛ فرهنگی که در آن، مفهوم «گناه اولیه» و «ذنب لایغفرله» وجود ندارد.
به کار بردن سلاح «تحریم» راه را برای به کار بردن یک سلاح شوم دیگر، یعنی تکفیر، باز میکند و چشمانداز بازگشت به یک نظام قانونی بر اساس حاکمیت ملی را کدر میسازد. در دنیای شخصیتهایی مانند آیتالله روحالله خمینی و آیتالله علی خامنهای، مرجع صاحب فتوا در جای امام غایب قرار دارد و خود امام غایب نیز بقیهالله است؛ یعنی آنچه از خدا روی زمین باقی مانده است. بدینسان، شگفتیآور است که تعدادی از «روشنفکران» ما که غالبا خود را ترقیخواه، سوسیالیست، سوسیال دموکرات، لائيست، سکولار و خلقی میدانند، در یک مبارزه سیاسی، روش شرعی آقایان خمینی و خامنهای را به کار میبرند.
برافراشتن پرچم تحریم این یا آن رسانه، حزب، انجمن، اتحادیه کارگری، باهماد فرهنگی و غیره پذیرفتن سانسور و در نتیجه اختناق است. سانسور حتی در موجهترین شکل آن، یعنی دستکاری در خبرها در دوران جنگ، سرانجام بیش از آنکه سودی داشته باشد، زیانبار است. در جریان جنگ جهانی دوم، سانسوری که دولت چرچیل به کار میبرد، گاه سبب میشد که خود او و در نتیحه مردم بریتانیا از بعضی نقایص، خطاها و ندانمکاریهای نظامیان آگاه نشوند. در پارهای از موارد، مردم بریتانیا با گوش دادن به گزارشهای اد هارو، خبرنگار آمریکایی، متوجه میشدند که کجای کار عیب دارد.
تردید نیست که ادعای بیطرفی در مسائل سیاسی افسانهای بیش نیست. این نظر که در هر بحث بایستی مواضع دو طرف را شنید، نیز در دنیای واقعیات مخدوش میشود. در بحث بر سر هولوکاست، پنج دقیقه برای یهودیان و پنج دقیقه برای هیتلر، توهین به ارزشهای انسانی است. از این گذشته، مواردی هست که فرضیه «دو طرف» را نمیتوان به کار برد. مثلا در بحث بر سر کشتن تظاهراتکنندگان مسالمتآمیز در خیابانهای تهران، ضرورتی برای شنیدن «طرف دیگر»، یعنی سرکوبگران رژیم اسلامی، وجود ندارد.
با این حال خودداری از شنیدن نظر طرف دیگر به معنای خفه کردن او نیست. اگر با یک طرف خفهکننده روبرو هستیم، باید بکوشیم مانند او نشویم. اگر یک دشمن بد موفق شود ما را شبیه خودش کند، یعنی کاریکاتوری از او بشویم، او برنده و ما بازنده خواهیم بود.
البته آمادگی برای شنیدن نظر مخالف اگر در مسیر افراطی رسمشده از سوی ولتر قرار گیرد، ما را به مقام سرباز پیاده بدترین نظرها تبدیل خواهد کرد. ولتر میگوید: با نظر تو مخالفم، اما حاضرم جان بدهم تا تو بتوانی نظرت را ابراز کنی! بدیهی است که این ادعای معروف فیلسوف فرانسوی را نباید جدی گرفت. کدام انسان عاقلی حاضر است جانش را فدا کند تا دژخیمان تاریخی آزادانه اظهارنظر کنند؟
در بحث آزادی بیان، مانند همه بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بخشهای خاکستری یا هاشورخورده وجود دارد. بدینسان داوری درباره کل کارکرد یک رسانه دشوار میشود. مثلا بیبیسی را در نظر بگیرید. این یک موسسه دولتی است با منشوری که وظایف آن را برای تبلیغ نظرات بریتانیای کبیر تشریح میکند. بدیهی است که بیبیسی از دید آنان که با نظرات دولت فخیمه مخالفاند، یک حریف، رقیب یا حتی دشمن به شمار میآید. اتحاد شوروی و جمهوری خلق چین برای بیش از نیمقرن، آنچه را در توان داشتند، برای جلوگیری از شنیدن بیبیسی در قلمرو خودشان انجام دادند.
در غالب موارد بالا، تحریمشدگان منعکسکننده یک خشم واقعی بودند. امروز همه ما ایرانیان همگی دردمندیم. همه ما ستم دیدهایم. کمتر ایرانی را میتوان یافت که در پنج دهه گذشته سوگوار عزیزی که قربانی انقلاب اسلامی شده است، نباشد. این خشم گاه سبب میشود که قابلیت مداقه و طمانینه و بررسی خونسردانه دادهها و پدیدهها را از دست بدهیم و به معرکه غوغا و غضب کشانده شویم. در چنان حالتی است که یکی از مهمترین درسهای فرهنگی خودمان را فراموش میکنیم؛ یعنی خودداری از داوری شتابزده با این تصور که کسی که با ما نیست، دشمن ماست.
در معرکه غوغا و غضب، ناچاریم خود را در مقام «مرجع تقلید» قرار دهیم؛ مقامی که به ما حق صدور فتوا میدهد. حتی اگر فتوا درباره مخالفت با یک نظر یا عقیده باشد. البته فتوادهنده که تلویحا خود را در مقام قاضیالقضات قرار داده است، میتواند هر که را بخواهد، مهدورالدم، محارب عن الله و مفسد فی الارض بخواند و خواستار نابودیاش شود. این البته کاملا با فرهنگ ایرانی بیگانه است؛ فرهنگی که در آن، مفهوم «گناه اولیه» و «ذنب لایغفرله» وجود ندارد.
به کار بردن سلاح «تحریم» راه را برای به کار بردن یک سلاح شوم دیگر، یعنی تکفیر، باز میکند و چشمانداز بازگشت به یک نظام قانونی بر اساس حاکمیت ملی را کدر میسازد. در دنیای شخصیتهایی مانند آیتالله روحالله خمینی و آیتالله علی خامنهای، مرجع صاحب فتوا در جای امام غایب قرار دارد و خود امام غایب نیز بقیهالله است؛ یعنی آنچه از خدا روی زمین باقی مانده است. بدینسان، شگفتیآور است که تعدادی از «روشنفکران» ما که غالبا خود را ترقیخواه، سوسیالیست، سوسیال دموکرات، لائيست، سکولار و خلقی میدانند، در یک مبارزه سیاسی، روش شرعی آقایان خمینی و خامنهای را به کار میبرند.
برافراشتن پرچم تحریم این یا آن رسانه، حزب، انجمن، اتحادیه کارگری، باهماد فرهنگی و غیره پذیرفتن سانسور و در نتیجه اختناق است. سانسور حتی در موجهترین شکل آن، یعنی دستکاری در خبرها در دوران جنگ، سرانجام بیش از آنکه سودی داشته باشد، زیانبار است. در جریان جنگ جهانی دوم، سانسوری که دولت چرچیل به کار میبرد، گاه سبب میشد که خود او و در نتیحه مردم بریتانیا از بعضی نقایص، خطاها و ندانمکاریهای نظامیان آگاه نشوند. در پارهای از موارد، مردم بریتانیا با گوش دادن به گزارشهای اد هارو، خبرنگار آمریکایی، متوجه میشدند که کجای کار عیب دارد.
تردید نیست که ادعای بیطرفی در مسائل سیاسی افسانهای بیش نیست. این نظر که در هر بحث بایستی مواضع دو طرف را شنید، نیز در دنیای واقعیات مخدوش میشود. در بحث بر سر هولوکاست، پنج دقیقه برای یهودیان و پنج دقیقه برای هیتلر، توهین به ارزشهای انسانی است. از این گذشته، مواردی هست که فرضیه «دو طرف» را نمیتوان به کار برد. مثلا در بحث بر سر کشتن تظاهراتکنندگان مسالمتآمیز در خیابانهای تهران، ضرورتی برای شنیدن «طرف دیگر»، یعنی سرکوبگران رژیم اسلامی، وجود ندارد.
با این حال خودداری از شنیدن نظر طرف دیگر به معنای خفه کردن او نیست. اگر با یک طرف خفهکننده روبرو هستیم، باید بکوشیم مانند او نشویم. اگر یک دشمن بد موفق شود ما را شبیه خودش کند، یعنی کاریکاتوری از او بشویم، او برنده و ما بازنده خواهیم بود.
البته آمادگی برای شنیدن نظر مخالف اگر در مسیر افراطی رسمشده از سوی ولتر قرار گیرد، ما را به مقام سرباز پیاده بدترین نظرها تبدیل خواهد کرد. ولتر میگوید: با نظر تو مخالفم، اما حاضرم جان بدهم تا تو بتوانی نظرت را ابراز کنی! بدیهی است که این ادعای معروف فیلسوف فرانسوی را نباید جدی گرفت. کدام انسان عاقلی حاضر است جانش را فدا کند تا دژخیمان تاریخی آزادانه اظهارنظر کنند؟
در بحث آزادی بیان، مانند همه بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بخشهای خاکستری یا هاشورخورده وجود دارد. بدینسان داوری درباره کل کارکرد یک رسانه دشوار میشود. مثلا بیبیسی را در نظر بگیرید. این یک موسسه دولتی است با منشوری که وظایف آن را برای تبلیغ نظرات بریتانیای کبیر تشریح میکند. بدیهی است که بیبیسی از دید آنان که با نظرات دولت فخیمه مخالفاند، یک حریف، رقیب یا حتی دشمن به شمار میآید. اتحاد شوروی و جمهوری خلق چین برای بیش از نیمقرن، آنچه را در توان داشتند، برای جلوگیری از شنیدن بیبیسی در قلمرو خودشان انجام دادند.
👍40❤5
با این حال نتیجه این جنگ رادیویی محروم کردن شهروندان شوروی و چین از اطلاعاتی بود که بیبیسی از سراسر جهان عرضه میکرد؛ اطلاعاتی که در بهترین سطح روزنامهنگاری حرفهای گردآوری، ویراستاری و عرضه میشد.
در ایران خودمان، مسئله خاموش کردن بیبیسی در جریان انقلاب اسلامی مطرح شد. در نخستین هفتههای تنش انقلابی، روشن شد که بیبیسی، بهویژه بخش فارسی آن، در کنار انقلابیون قرار گرفته است و از هر فرصتی برای تحریک شنوندگان خود در ایران، علیه نظام پادشاهی مشروطه، استفاده میکند. تابستان ۱۳۵۷ آقای کاظم عتیق که وظیفه شنیدن رادیوهای خارجی را بر عهده داشت، در یک گزارش ۴۰ صفحهای دقیق، نشان داد که بیبیسی عملا تبدیل شده است به رادیو آیتالله روحالله خمینی و هواداران او. این گزارش سرانجام به میز وزیر امور خارجه، آقای امیرخسرو افشار، رسید، با این امید که او مسئله را با دولت بریتانیا، یعنی صاحب بیبیسی، در میان بگذارد. در دیداری که با آقای افشار، یک دوست خوب، داشتم، از او پرسیدم: در مورد بیبیسی چه کردهاید؟ پاسخ داد: گزارش را به وزیر خارجه انگلیس آقای دیوید اوئن دادهایم. پرسیدم: خب که چی؟ یا درخواستی کردهاید؟ گفت: نه. اگر آنها عامدا این کار را میکنند، هر درخواست ما بیثمر خواهد بود. اما اگر این روش حاصل فعالیت روزنامهنگاران ایرانیالاصل یا انگلیسی چپگرا است، مسئله نظارت وزارت خارجه انگلیس بر بیبیسی مطرح میشود که باز هم مربوط به خودشان است. از این گذشته، اگر ما بیبیسی را خفه کنیم، که میتوانیم با انداختن پارازیت قوی، بخشی از مردم خودمان را از آگاهی از آنچه میگذرد، محروم کردهایم! وزیر خارجه دولتی که دشمنانش آن را سمبل سانسور و اختناق میدانستند، حاضر نبود یک رادیو خارجی را که علیه نظام تبلیغ میکرد، خفه کند.
آیا امیرخسرو افشار حق داشت؟ این پرسشی است که برای نزدیک به نیم قرن برای من مطرح بوده است. از یک سو میتوان گفت حق با او بود. سانسور یا خفه کردن یک رادیو یک عکسالعمل بزدلانه است. در آن روزها ما میبایستی در حیطه رسانهای با بیبیسی وارد نبرد میشدیم. رادیوها، تلویزیونها و روزنامههای خودمان میبایستی و میتوانستند در یک نبرد رسانهای، از پس بیبیسی و رسانههای نیرومندتر از آن برآیند. اما هرگز این کار را نکردند، زیرا ته ذهنشان همواره این تردید وجود داشت: نکند حق با آنانی است که میخواهند ایران به خاکوخون بکشند!
درسی که افشار میخواست بدهد، این بود: دشمن را در میدان خودش ملاقات کن و با حربه خودش شکست بده!
امروز اگر فلان رسانه را دشمن میدانیم، میبایستی از درسی که افشار داد، استفاده کنیم. خوشبختانه در جهان امروز همه کسانی که حرفی برای گفتن دارند، میتوانند در نبرد گفتمانی شرکت کنند. آنان که خواستار خاموش کردن صداها هستند، متعلق به دنیای دیروزند که در آن وسایل ارتباط جمعی و منابع اطلاعاتی اساسا در انحصار دولتها و احزاب و کارتلهای بزرگ تجاری بود. در دنیای امروز، «تحریم» ضرورتی ندارد، زیرا تقبیح، رسواسازی و در مجموع پاسخگویی ممکن است.
مبلغان «تحریم» کسانیاند که دانسته یا ندانسته، همچنان اسیر تفکر فقهیاند. اخوانالمسلمین هر سال جزوهای منتشر میکند با عنوان «یجوز و لایجوز» که در آن، آنچه را مجاز است و آنچه را مجاز نیست، به اطلاع مومنان میرساند. مومن لازم نیست فکر کند و نیازی به قوه تمییز و تشخیص ندارد و کافی است مقلد مرجع تقلید و مجری اوامر مرشد اعلی باشد تا به حقایق امور برسد.
طرز فکر تحریمی همواره ما را به سوی استبداد میکشاند. یک روشنفکر انقلابیاسلامی که سخنگوی تحریمگران است، میگوید: من حاضرم با مقامات انگلیسی (یعنی دادگستری و پلیس) برای بستن ایران اینترنشنال همکاری کنم!
سانسورچی سرانجام پلیس را صدا میزند.
در قضاوت درباره هر رسانه، بایستی به یاد آوریم که رسانه موردبحث نمیتواند ۱۰۰ درصد در خدمت نظرات و اهداف ما باشد. یک خواننده روزنامه تایمز لندن هرگز از گاردین راضی نخواهد شد و بالعکس. برای یک تماشاگر تلویزیون فاکس در آمریکا، رسانهای مانند سیانان بلندگوی شیطان است.
سرانجام فراموش نکنیم که بزرگترین خطری که یک جامعه را تهدید میکند، خاموشی است. در دوران عثمانی، ضربالمثل «لبخند آناتولیایی» یادآور میلیونها شهروندی بود که در سکوت لبخند میزدند، اما در ته دل، خواستار سقوط خلافت مستبد بودند. از سوی دیگر، بزرگترین خطری که آزادی را تهدید میکند، تبلیغ تحریم و سانسور به نام آزادیخواهی است.
https://www.independentpersian.com/node/415588/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C
@AmirTaheri4
در ایران خودمان، مسئله خاموش کردن بیبیسی در جریان انقلاب اسلامی مطرح شد. در نخستین هفتههای تنش انقلابی، روشن شد که بیبیسی، بهویژه بخش فارسی آن، در کنار انقلابیون قرار گرفته است و از هر فرصتی برای تحریک شنوندگان خود در ایران، علیه نظام پادشاهی مشروطه، استفاده میکند. تابستان ۱۳۵۷ آقای کاظم عتیق که وظیفه شنیدن رادیوهای خارجی را بر عهده داشت، در یک گزارش ۴۰ صفحهای دقیق، نشان داد که بیبیسی عملا تبدیل شده است به رادیو آیتالله روحالله خمینی و هواداران او. این گزارش سرانجام به میز وزیر امور خارجه، آقای امیرخسرو افشار، رسید، با این امید که او مسئله را با دولت بریتانیا، یعنی صاحب بیبیسی، در میان بگذارد. در دیداری که با آقای افشار، یک دوست خوب، داشتم، از او پرسیدم: در مورد بیبیسی چه کردهاید؟ پاسخ داد: گزارش را به وزیر خارجه انگلیس آقای دیوید اوئن دادهایم. پرسیدم: خب که چی؟ یا درخواستی کردهاید؟ گفت: نه. اگر آنها عامدا این کار را میکنند، هر درخواست ما بیثمر خواهد بود. اما اگر این روش حاصل فعالیت روزنامهنگاران ایرانیالاصل یا انگلیسی چپگرا است، مسئله نظارت وزارت خارجه انگلیس بر بیبیسی مطرح میشود که باز هم مربوط به خودشان است. از این گذشته، اگر ما بیبیسی را خفه کنیم، که میتوانیم با انداختن پارازیت قوی، بخشی از مردم خودمان را از آگاهی از آنچه میگذرد، محروم کردهایم! وزیر خارجه دولتی که دشمنانش آن را سمبل سانسور و اختناق میدانستند، حاضر نبود یک رادیو خارجی را که علیه نظام تبلیغ میکرد، خفه کند.
آیا امیرخسرو افشار حق داشت؟ این پرسشی است که برای نزدیک به نیم قرن برای من مطرح بوده است. از یک سو میتوان گفت حق با او بود. سانسور یا خفه کردن یک رادیو یک عکسالعمل بزدلانه است. در آن روزها ما میبایستی در حیطه رسانهای با بیبیسی وارد نبرد میشدیم. رادیوها، تلویزیونها و روزنامههای خودمان میبایستی و میتوانستند در یک نبرد رسانهای، از پس بیبیسی و رسانههای نیرومندتر از آن برآیند. اما هرگز این کار را نکردند، زیرا ته ذهنشان همواره این تردید وجود داشت: نکند حق با آنانی است که میخواهند ایران به خاکوخون بکشند!
درسی که افشار میخواست بدهد، این بود: دشمن را در میدان خودش ملاقات کن و با حربه خودش شکست بده!
امروز اگر فلان رسانه را دشمن میدانیم، میبایستی از درسی که افشار داد، استفاده کنیم. خوشبختانه در جهان امروز همه کسانی که حرفی برای گفتن دارند، میتوانند در نبرد گفتمانی شرکت کنند. آنان که خواستار خاموش کردن صداها هستند، متعلق به دنیای دیروزند که در آن وسایل ارتباط جمعی و منابع اطلاعاتی اساسا در انحصار دولتها و احزاب و کارتلهای بزرگ تجاری بود. در دنیای امروز، «تحریم» ضرورتی ندارد، زیرا تقبیح، رسواسازی و در مجموع پاسخگویی ممکن است.
مبلغان «تحریم» کسانیاند که دانسته یا ندانسته، همچنان اسیر تفکر فقهیاند. اخوانالمسلمین هر سال جزوهای منتشر میکند با عنوان «یجوز و لایجوز» که در آن، آنچه را مجاز است و آنچه را مجاز نیست، به اطلاع مومنان میرساند. مومن لازم نیست فکر کند و نیازی به قوه تمییز و تشخیص ندارد و کافی است مقلد مرجع تقلید و مجری اوامر مرشد اعلی باشد تا به حقایق امور برسد.
طرز فکر تحریمی همواره ما را به سوی استبداد میکشاند. یک روشنفکر انقلابیاسلامی که سخنگوی تحریمگران است، میگوید: من حاضرم با مقامات انگلیسی (یعنی دادگستری و پلیس) برای بستن ایران اینترنشنال همکاری کنم!
سانسورچی سرانجام پلیس را صدا میزند.
در قضاوت درباره هر رسانه، بایستی به یاد آوریم که رسانه موردبحث نمیتواند ۱۰۰ درصد در خدمت نظرات و اهداف ما باشد. یک خواننده روزنامه تایمز لندن هرگز از گاردین راضی نخواهد شد و بالعکس. برای یک تماشاگر تلویزیون فاکس در آمریکا، رسانهای مانند سیانان بلندگوی شیطان است.
سرانجام فراموش نکنیم که بزرگترین خطری که یک جامعه را تهدید میکند، خاموشی است. در دوران عثمانی، ضربالمثل «لبخند آناتولیایی» یادآور میلیونها شهروندی بود که در سکوت لبخند میزدند، اما در ته دل، خواستار سقوط خلافت مستبد بودند. از سوی دیگر، بزرگترین خطری که آزادی را تهدید میکند، تبلیغ تحریم و سانسور به نام آزادیخواهی است.
https://www.independentpersian.com/node/415588/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C
@AmirTaheri4
👍39❤4