Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ذهن انسان به طور غریزی به راحتی تمایل داره و توجهش بیشتر جلبِ چیزهایی میشه که کمتر نیازمند اندیشیدن هستند.
مثلا اگر وحید بهمن عکس یه کوزهی ۴هزارساله از تپهی سیلک رو منتشر کنه و بگه "قدمت همین کوزه از باکو بیشتره" بیشتر از صحبتهای پایین امیر طاهری مورد توجه قرار میگیره :))
aryan mirzaee
@AmirTaheri4
مثلا اگر وحید بهمن عکس یه کوزهی ۴هزارساله از تپهی سیلک رو منتشر کنه و بگه "قدمت همین کوزه از باکو بیشتره" بیشتر از صحبتهای پایین امیر طاهری مورد توجه قرار میگیره :))
aryan mirzaee
«شکاف و اختلاف بین سلطنتطلبان!» با این الفاظ بود که یکی از برنامههای اخیر بیبیسی فارسی کوشید تا توجه تماشاگرانش را جلب کند. موضوع برنامه متنی بود که پس از گردهمایی مونیخ با حضور رضا شاه دوم از سوی گروهی از فعالان سیاسی جوان با هدف اصلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی و بهرهگیری از رهبری رضا شاه دوم در یک دوران گذار ۱۰۰ تا ۱۸۰ روزه منتشر شد.
مقالهای به قلم استاد امیر طاهری @AmirTaheri4
ویدیوی کامل را در یوتیوب ایندیپندنت فارسی تماشا کنید:
https://youtu.be/cc6CR2kYvVo
ndependentpersian
@AmirTaheri4
❤28👍12👏3
از خوبیهای دفترچه:
۱/پادشاهی انتخابی
۲/درباره مرزهای ایران با کشورکهای همسایه مذاکره میکنیم
۳/نیروی نظامی و ارتش باید زیر نظر کشورهای خارجی یا نهادهای بینالمللی فعالیت داشته باشند
۴/قانون اساسی مشروطه ملغی و قانون اساسی مدنی جمهوری اسلامی حکمفرما خواهد بود
#یامرگ_یامشروطه
Mahmoud R Amani
@AmirTaheri4
۱/پادشاهی انتخابی
۲/درباره مرزهای ایران با کشورکهای همسایه مذاکره میکنیم
۳/نیروی نظامی و ارتش باید زیر نظر کشورهای خارجی یا نهادهای بینالمللی فعالیت داشته باشند
۴/قانون اساسی مشروطه ملغی و قانون اساسی مدنی جمهوری اسلامی حکمفرما خواهد بود
#یامرگ_یامشروطه
Mahmoud R Amani
@AmirTaheri4
X (formerly Twitter)
Mahmoud R Amani (@AsbeAtash45) on X
از خوبیهای دفترچه:
۱/پادشاهی انتخابی
۲/درباره مرزهای ایران با کشورکهای همسایه مذاکره میکنیم
۳/نیروی نظامی و ارتش باید زیر نظر کشورهای خارجی یا نهادهای بینالمللی فعالیت داشته باشند
۴/قانون اساسی مشروطه ملغی و قانون اساسی مدنی جمهوری اسلامی حکمفرما خواهد…
۱/پادشاهی انتخابی
۲/درباره مرزهای ایران با کشورکهای همسایه مذاکره میکنیم
۳/نیروی نظامی و ارتش باید زیر نظر کشورهای خارجی یا نهادهای بینالمللی فعالیت داشته باشند
۴/قانون اساسی مشروطه ملغی و قانون اساسی مدنی جمهوری اسلامی حکمفرما خواهد…
👍28😐11🤯9🔥1
مسیر ترامپ؛
جادهای که جمهوری اسلامی با بیعرضگی برای نابودی ایران ساخت
(دیدگاه / شهرام سبزواری)
- مسیر ترامپ، یعنی جادهای ۴۳ کیلومتری که خاک ارمنستان را شکافته تا جمهوری آذربایجان را مستقیماً به نخجوان و از آنجا به ترکیه وصل کند. سازندهاش شرکتهای آمریکاییاند، مدیر پروژه هم تحت قوانین ارمنستان کار میکند، و امنیت آن را نیز نیروهایی تأمین میکنند که تا دیروز پشت مرزهای ایران حتی اجازه عکسبرداری نداشتند.
- اینهمه در حالیست که در دوران پهلوی، ایران بازیگر اول قفقاز و شریک اصلی پروژههای منطقهای بود. شاه فقید، مسیر ریلی و جادهای شمال را به اروپا وصل کرد، اما جمهوری اسلامی بعد از بیش از چهار دهه به اصطلاح «میدانداری»، کاری کرده که حتی یک جاده کوچک با نام «ترامپ»، مسیر کشور ایران به جهان را مسدود کند.
- مسیر ترامپ نه فقط یک جاده، که سند شکست کامل «دیپلماسی و میدان» جمهوری اسلامی است؛ شکستی که هیچ رسانه حکومتی جرأت بازگو کردن آن را ندارد، اما در نقشه جهان برای همیشه ثبت شده است.
https://t.co/McpcjrWqQu...
@KayhanLondon
@AmirTaheri4
جادهای که جمهوری اسلامی با بیعرضگی برای نابودی ایران ساخت
(دیدگاه / شهرام سبزواری)
- مسیر ترامپ، یعنی جادهای ۴۳ کیلومتری که خاک ارمنستان را شکافته تا جمهوری آذربایجان را مستقیماً به نخجوان و از آنجا به ترکیه وصل کند. سازندهاش شرکتهای آمریکاییاند، مدیر پروژه هم تحت قوانین ارمنستان کار میکند، و امنیت آن را نیز نیروهایی تأمین میکنند که تا دیروز پشت مرزهای ایران حتی اجازه عکسبرداری نداشتند.
- اینهمه در حالیست که در دوران پهلوی، ایران بازیگر اول قفقاز و شریک اصلی پروژههای منطقهای بود. شاه فقید، مسیر ریلی و جادهای شمال را به اروپا وصل کرد، اما جمهوری اسلامی بعد از بیش از چهار دهه به اصطلاح «میدانداری»، کاری کرده که حتی یک جاده کوچک با نام «ترامپ»، مسیر کشور ایران به جهان را مسدود کند.
- مسیر ترامپ نه فقط یک جاده، که سند شکست کامل «دیپلماسی و میدان» جمهوری اسلامی است؛ شکستی که هیچ رسانه حکومتی جرأت بازگو کردن آن را ندارد، اما در نقشه جهان برای همیشه ثبت شده است.
https://t.co/McpcjrWqQu...
@KayhanLondon
@AmirTaheri4
👍41🤬12
از نگاه یک ایرانی دوتابعیتی وابسته به منافع آمریکا، واگذاری زنگزور به آمریکا بهترین قرارداد است؛ اما برای یک ایرانی وطنپرست یعنی خفگی ژئوپلیتیک و مسیری که مثل «شیر آب کنترلشده» هر وقت بخواهند میبندند .
#مزدور
#نوید_محبی
آیوار ۲
@AmirTaheri4
#مزدور
#نوید_محبی
آیوار ۲
@AmirTaheri4
😱26👍13🤬9❤3🔥1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد امیر طاهری:
چطور است حالا که منشورنویسی مد شده است ما هم یک #دفترچه_اضطرام منتشر کنیم؟
اضطرام به معنی زبانه کشیدن آتش است.
خشم ملت ایران آتشیست که پس از سالها حفظ خویش زیر خاکستر، در مسیر زبانهکشیدن قرار دارد؛ زبانه کشیدن زیر پرچم پادشاهی مشروطه و وارث آن #رضاشاه_دوم
Azar
@AmirTaheri4
چطور است حالا که منشورنویسی مد شده است ما هم یک #دفترچه_اضطرام منتشر کنیم؟
اضطرام به معنی زبانه کشیدن آتش است.
خشم ملت ایران آتشیست که پس از سالها حفظ خویش زیر خاکستر، در مسیر زبانهکشیدن قرار دارد؛ زبانه کشیدن زیر پرچم پادشاهی مشروطه و وارث آن #رضاشاه_دوم
Azar
پادشاهی مشروطه و انحلال جمهوری اسلامی
مقالهای از استاد امیر طاهری
@AmirTaheri4
برگرفته از ایندیپندنت فارسی
#سازمان_مشروطه_ایران
سازمان مشروطه ایران
@AmirTaheri4
👏42❤9👍4🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ضرب المثلی اروپایی هست که میگه اگر از مرز سیاسی کالا عبور نکند، تانک عبور خواهد کرد. یعنی مراودات اقتصادی عامل صلح پایدار است. ایرانزُدایی از قفقاز، اجرای کریدور زنگهزور و حذف کامل ایران از مسیرهای تجاری، نتیجه آمریکا ستیزی پنجاه و هفتیهاست. بقول بنیصدر ملعون حذف نظام سلطه.
Masoud Salehi
@AmirTaheri4
Masoud Salehi
@AmirTaheri4
🤬46👍14😢3🔥2👎1
یکشنبه شب، ساعت ۹ بهوقت ایران در اسپیسی توییتری با میزبانی ایران بزرگ فرهنگی
#پاينده_ایران
👑 کاوه آهنگر #برای_ایران👑
@AmirTaheri4
#پاينده_ایران
👑 کاوه آهنگر #برای_ایران👑
@AmirTaheri4
❤42👍12👌3🔥1
آنچه در مورد #زنگهزور رخ داد، زهری است بر پیکر ایران بی پناه که دهه های آینده بیشتر نمایان خواهد شد. زنگه زور فقط یک کریدور نیست ، آشیانه عقاب و گهواره تاریخ ایران است. حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی اکنون ایران را در منزوی ترین دوران تاریخ خود قرار داده است
Behnam Amini بهنام امینی
@AmirTaheri4
Behnam Amini بهنام امینی
@AmirTaheri4
❤38👍19👌9🤬3
بدیهی است که مبارزان راه پادشاهی مشروطه نمیتوانند نظام مندرآوردی «مهان» را بپذیرند. آنان مخالف قرار دادن ارتش و نیروهای نظامی کشور زیر کنترل بیگانگان هستند. به بازی گرفتن مرزهای آبی و خاکی ما نیز از سوی «مهان» پذیرفتنی نیست.
مقالهای به قلم استاد امیر طاهری
@AmirTaheri4
https://www.independentpersian.com/node/415985
independentpersian
@AmirTaheri4
مقالهای به قلم استاد امیر طاهری
@AmirTaheri4
https://www.independentpersian.com/node/415985
independentpersian
@AmirTaheri4
❤49👍14💯4👎1🤬1
در گرامیداشت سالروز جنبش مشروطیت در اسپیس توییتر ما را همراهی کنید.
یکشنبه نوزدهم امرداد برابر با دهم آگوست ساعت ۹ شب به وقت ایران
https://x.com/i/spaces/1OwGWXereEZJQ
ایران بزرگ فرهنگی
@AmirTaheri4
یکشنبه نوزدهم امرداد برابر با دهم آگوست ساعت ۹ شب به وقت ایران
https://x.com/i/spaces/1OwGWXereEZJQ
ایران بزرگ فرهنگی
@AmirTaheri4
X (formerly Twitter)
ایران بزرگ فرهنگی (@IrBozorg) on X
در گرامیداشت سالروز جنبش مشروطیت در اسپیس توییتر ما را همراهی کنید.
یکشنبه نوزدهم امرداد برابر با دهم آگوست ساعت ۹ شب به وقت ایران
https://t.co/AnIIvOev2t
یکشنبه نوزدهم امرداد برابر با دهم آگوست ساعت ۹ شب به وقت ایران
https://t.co/AnIIvOev2t
👍32❤7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Video 686. Dr. Amir Taheri and Iman Ansari
میهمان این هفته ما آقای دکتر امیر طاهری هستند که درباره:
1- انقلاب مشروطه، یک انقلاب واقعی.
2- نقش روحانیون در جنبش مشروطه
3- دستآوردهای انقلاب مشروطه
4- استفاده از قانون اساسی برای دوران گذار
سخن میگویند.
@AmirTaheri4
میهمان این هفته ما آقای دکتر امیر طاهری هستند که درباره:
1- انقلاب مشروطه، یک انقلاب واقعی.
2- نقش روحانیون در جنبش مشروطه
3- دستآوردهای انقلاب مشروطه
4- استفاده از قانون اساسی برای دوران گذار
سخن میگویند.
@AmirTaheri4
❤44👍11👎4
Audio
Video 686. Dr. Amir Taheri and Iman Ansari
میهمان این هفته ما آقای دکتر امیر طاهری هستند که درباره:
1- انقلاب مشروطه، یک انقلاب واقعی.
2- نقش روحانیون در جنبش مشروطه
3- دستآوردهای انقلاب مشروطه
4- استفاده از قانون اساسی برای دوران گذار
سخن میگویند.
نسخه صوتی
@AmirTaheri4
میهمان این هفته ما آقای دکتر امیر طاهری هستند که درباره:
1- انقلاب مشروطه، یک انقلاب واقعی.
2- نقش روحانیون در جنبش مشروطه
3- دستآوردهای انقلاب مشروطه
4- استفاده از قانون اساسی برای دوران گذار
سخن میگویند.
نسخه صوتی
@AmirTaheri4
❤38👍10👎4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏62👎14❤11👍3🫡2😁1🤔1
به چه خفتی افتادند که دارن با سابقه ترین پادشاهی خواه رو تخریب میکنند.
استاد طاهری به عنوان یک خبرنگار صرفا این اتفاقرو توصیف کردند. کاش خجالت بکشید
قمارباز
@AmirTaheri4
استاد طاهری به عنوان یک خبرنگار صرفا این اتفاقرو توصیف کردند. کاش خجالت بکشید
قمارباز
@AmirTaheri4
👍67❤9😁3👌3
کسانیکه دنبال مقاله کامل طاهری هستند اینجاست.
هیچ چی غیر عادی درش نمیبینم . فکر کرده اند با کپی یک قسمت متن و اینکه دیگران به باقی متن دسترسی ندارند میتوانند پروپاگاندا راه بیاندازند.
---
در پست بعدی متن و ترجمه اش هم هست
متن و ترجمه اش
Hunter
@AmirTaheri4
هیچ چی غیر عادی درش نمیبینم . فکر کرده اند با کپی یک قسمت متن و اینکه دیگران به باقی متن دسترسی ندارند میتوانند پروپاگاندا راه بیاندازند.
---
در پست بعدی متن و ترجمه اش هم هست
متن و ترجمه اش
Hunter
@AmirTaheri4
🧵 Thread • FixupX
HUNTER (@hunter__of_57s)
کسانیکه دنبال مقاله کامل طاهری هستند اینجاست.
هیچ چی غیر عادی درش نمیبینم . فکر کرده اند با کپی یک قسمت متن و اینکه دیگران به باقی متن دسترسی ندارند میتوانند پروپاگاندا راه بیاندازند.
---
در پست بعدی متن و ترجمه اش هم هست
https://hacusa.org/february-21-2011/
هیچ چی غیر عادی درش نمیبینم . فکر کرده اند با کپی یک قسمت متن و اینکه دیگران به باقی متن دسترسی ندارند میتوانند پروپاگاندا راه بیاندازند.
---
در پست بعدی متن و ترجمه اش هم هست
https://hacusa.org/february-21-2011/
❤35👍15
قضیه این بوده قاسمینژاد سیاهنامه رو صبح روز مونیخ ۲ فرستاده برای طاهری، اونم گفته دیر فرستادید نمیام ولی اینو میفرستم برای همه اونا که دعوت نشدن بخونن...همه هم خوندن صداشون تو اینترنت دراومده و یجورایی اینا تو کار انجام شده موندن برای همین رم کردن
شراب
اینا واقعا فکر کردن با یه کلیپ از ارتش شاهنشاهی و دو تا نطق مزخرف مثل وحید بهمن ما خر میشیم میذاریم چنین کلاه گشادی سرمون بذارن؟
Chionophile
همون تیم نظامی هرسال تو آمریکا برنامه میزاره شاه رو تنها دعوت میکنن ریخت کیفکشها رو نبینن مرام گذاشته بودن اومده بودن ایندفعه
شراب
اگر این طور بوده دم طاهری گرم. اینا همیشه به طور خاصی با کسایی که بازیشون رو میخوندن بد بودند و سعی میکردن جلوی نزدیک شدنشون رو بگیرن. مانوک و سکویی و الان طاهری.
Parsa
@AmirTaheri4
شراب
اینا واقعا فکر کردن با یه کلیپ از ارتش شاهنشاهی و دو تا نطق مزخرف مثل وحید بهمن ما خر میشیم میذاریم چنین کلاه گشادی سرمون بذارن؟
Chionophile
همون تیم نظامی هرسال تو آمریکا برنامه میزاره شاه رو تنها دعوت میکنن ریخت کیفکشها رو نبینن مرام گذاشته بودن اومده بودن ایندفعه
شراب
اگر این طور بوده دم طاهری گرم. اینا همیشه به طور خاصی با کسایی که بازیشون رو میخوندن بد بودند و سعی میکردن جلوی نزدیک شدنشون رو بگیرن. مانوک و سکویی و الان طاهری.
Parsa
@AmirTaheri4
❤42💯9👍7👎2😁1
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
چرا ایران حرف آخر را میزند
امروز پرچمدار برنامه ایرانزدایی، یعنی آیتالله خامنهای، از ملت عزیز ایران سخن میگوید و از شاپور ذوالاکتاف (که از دید اعراب منفورترین چهره تاریخ است) و آرش کمانگیر کمک میطلبد
امیر طاهری
جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴ برابر با ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۵ ۱۳:۰۰
نقشه ایران، با پرچم سه رنگ و آثار تمدن ایرانی-ایندیپندنت فارسی
چرا ایران حرف آخر را میزند
«ایران تحقیر شد!» این عبارتی است که بسیاری از تحلیلگران غربی و عرب در ارزیابی خود از حملات اخیر اسرائیل و آمریکا به جمهوری اسلامی در ایران به کار میبرند. تحقیر یعنی کوچک شدن و بدینسان شگفتآور نیست که بعضی تحلیلگران اکنون از کوچک شدن جغرافیاییــسیاسی ایران سخن میگویند. کشوری که در صحنه نبرد تحقیر شده است، میتواند روی نقشه جغرافیا نیز کوچک شود. همانطور که امپراتوری اتریشــمجارستان، امپراتوری تزاری و امپراتوری عثمانی پس از جنگ اول از تحقیر نظامی به تحقیر جغرافیایی کشانده شدند. بعضی بهاصطلاح صاحبنظران غربی برآناند که «خاورمیانه بزرگ»، برنامهای که در زمان ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش طرح شد، بدون کوچک شدن ایران، عملی نخواهد شد. به عبارت دیگر، خاورمیانه بزرگ باید نخست ایران کوچک را به وجود آورد.
میتوان دید که دشمنان درونی و بیرونی ایران بار دیگر رویای تجزیه ایران را در سر میپرورانند. اما بگذارید پیش از پرداختن به اصل مطلب، تاکید کنیم که این رویا، یعنی آنچه برای ما ایرانیان یک کابوس است، هرگز تحقق نخواهد یافت. در ایران، هیچ محمل سیاسی و فرهنگی برای تجزیهطلبی وجود ندارد. حتی معدود تجزیهطلبان خجالتی که در حاشیه میپلکند، جرات ابراز هویت خود را ندارند و زیر نقابهای قلابی «حقوق بشر»، «خواستههای اتنیکی» و «عدم تمرکز» پنهان میشوند. بعضی آنان این نمایش را بهعنوان حرفه خود گزیدهاند و از دشمنان خارجی ما مزد میگیرند. بعضی دیگر فریفته احساسات خام، دانش ناکافی و کینهتوزی فردی شدهاند.
آنچه ما را تهدید میکند، تجزیه جغرافیایی نیست. تهدید واقعی کنونی علیه موجودیت ما بهعنوان یک دولتــملت، کوششهایی است که برای نفاقافکنی، یعنی تجزیه سیاسی، صورت میگیرد.
آیتالله خامنهای و پیروان ایشان اکنون میکوشند با آمیزهای از اسلامگرایی به شیوه خودشان و ایرانگرایی به تقلید از میهنپرستان، هویتی تازه برای خود جعل کنند. آنان مدعیاند که میهنپرستی به معنای ضدیت یا حتی دشمنی با دین به طور کلی و اسلام به طور اخص است. یکی از مبلغان خمینیگرایی میگوید: ایرانگرایان با طرح مسائلی مانند سکولاریزم میخواهند اسلام را از زندگی ایرانی حذف کنند.
اما واقعیت این است که ایرانگرایان، یعنی میهنپرستان، هم دینفروشان را بیگانه میدانند و هم دینستیزان را. یکی از ستونهای فرهنگ ایرانی آزادی دین است که از آغاز تاریخ مدرن ما، بارها تاکید شده است. ایران نهتنها کشنده ادیان نبوده است، بلکه میتوان گفت مادر بسیاری از ادیان تاریخی به شمار میرود. ادیان اهورایی، مهرپرستی (میترائيسم)، مانوی و مزدکی در ایران زاده شدند و سپس به دنیای بیرون راه یافتند و در شکل دادن به دین یهود و مسیحیت سهم گرفتند.
پس از اسلام نیز ایران زادگاه ادیان و مذاهب گوناگون شد. تشیع در انواع گوناگون آن، اسماعیلیه نزاری، یحیویون، نصیریه، ایزدیان، علویان، اهل حق، سلسلههای گوناگون صوفیه و سرانجام دین دروزی که این روزها با بقایای تکفیریها در سویدای سوریه در نبرد است. دین بهایی نیز یکی از صادرات فرهنگی ایران از سده نوزدهم به بعد به شمار میرود.
مشکل ایران با دین، هر دینی، هنگامی بروز کرده است که پیروان یک دین کوشیدهاند تا آن را بهعنوان تنها گرینه دینیــمذهبی بر همه مردم ایران تحمیل کنند. این کوششها همواره به خونریزی و فاجعه منجر شده است. ظاهر کردن ایران در هویت اسلامی در هر شکل آن با طبیعت ایران بهعنوان یک ملت پرچمدار آزادی سازگار نیست. اسلام یا هر دین یا ایدئولوژی سیاسی همواره قابی است کوچکتر از تصویر ایران و البته تصویر بزرگتر همواره قاب کوچکتر را میشکند تا به طور کامل جلوهگر شود.
میس آن لمبتون، ایرانشناس نامی انگلیسی، در مناظرهای در لندن در سال ۱۹۶۰ میلادی، مدعی بود که هویت ایرانی اگر در چارچوب تشیع مجسم نشود، هرگز واقعیت نخواهد یافت. او با حمایت از جزوهای که مهدی بازرگان در حمایت از حکومت دینی در ایران منتشر کرده بود، تاکید کرد که تنها تشیع میتواند مانع از آن شود که کمونیستها در ایران به قدرت برسند. البته ۴۰ سال پس از آن، اثری از اتحاد جماهیر شوروی در کار نبود، اما دینفروشان به رهبری آیتالله خمینی ماموریت حمله به هویت ملی ایران را بر عهده گرفته بودند.
امروز پرچمدار برنامه ایرانزدایی، یعنی آیتالله خامنهای، از ملت عزیز ایران سخن میگوید و از شاپور ذوالاکتاف (که از دید اعراب منفورترین چهره تاریخ است) و آرش کمانگیر کمک میطلبد
امیر طاهری
جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴ برابر با ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۵ ۱۳:۰۰
نقشه ایران، با پرچم سه رنگ و آثار تمدن ایرانی-ایندیپندنت فارسی
چرا ایران حرف آخر را میزند
«ایران تحقیر شد!» این عبارتی است که بسیاری از تحلیلگران غربی و عرب در ارزیابی خود از حملات اخیر اسرائیل و آمریکا به جمهوری اسلامی در ایران به کار میبرند. تحقیر یعنی کوچک شدن و بدینسان شگفتآور نیست که بعضی تحلیلگران اکنون از کوچک شدن جغرافیاییــسیاسی ایران سخن میگویند. کشوری که در صحنه نبرد تحقیر شده است، میتواند روی نقشه جغرافیا نیز کوچک شود. همانطور که امپراتوری اتریشــمجارستان، امپراتوری تزاری و امپراتوری عثمانی پس از جنگ اول از تحقیر نظامی به تحقیر جغرافیایی کشانده شدند. بعضی بهاصطلاح صاحبنظران غربی برآناند که «خاورمیانه بزرگ»، برنامهای که در زمان ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش طرح شد، بدون کوچک شدن ایران، عملی نخواهد شد. به عبارت دیگر، خاورمیانه بزرگ باید نخست ایران کوچک را به وجود آورد.
میتوان دید که دشمنان درونی و بیرونی ایران بار دیگر رویای تجزیه ایران را در سر میپرورانند. اما بگذارید پیش از پرداختن به اصل مطلب، تاکید کنیم که این رویا، یعنی آنچه برای ما ایرانیان یک کابوس است، هرگز تحقق نخواهد یافت. در ایران، هیچ محمل سیاسی و فرهنگی برای تجزیهطلبی وجود ندارد. حتی معدود تجزیهطلبان خجالتی که در حاشیه میپلکند، جرات ابراز هویت خود را ندارند و زیر نقابهای قلابی «حقوق بشر»، «خواستههای اتنیکی» و «عدم تمرکز» پنهان میشوند. بعضی آنان این نمایش را بهعنوان حرفه خود گزیدهاند و از دشمنان خارجی ما مزد میگیرند. بعضی دیگر فریفته احساسات خام، دانش ناکافی و کینهتوزی فردی شدهاند.
آنچه ما را تهدید میکند، تجزیه جغرافیایی نیست. تهدید واقعی کنونی علیه موجودیت ما بهعنوان یک دولتــملت، کوششهایی است که برای نفاقافکنی، یعنی تجزیه سیاسی، صورت میگیرد.
آیتالله خامنهای و پیروان ایشان اکنون میکوشند با آمیزهای از اسلامگرایی به شیوه خودشان و ایرانگرایی به تقلید از میهنپرستان، هویتی تازه برای خود جعل کنند. آنان مدعیاند که میهنپرستی به معنای ضدیت یا حتی دشمنی با دین به طور کلی و اسلام به طور اخص است. یکی از مبلغان خمینیگرایی میگوید: ایرانگرایان با طرح مسائلی مانند سکولاریزم میخواهند اسلام را از زندگی ایرانی حذف کنند.
اما واقعیت این است که ایرانگرایان، یعنی میهنپرستان، هم دینفروشان را بیگانه میدانند و هم دینستیزان را. یکی از ستونهای فرهنگ ایرانی آزادی دین است که از آغاز تاریخ مدرن ما، بارها تاکید شده است. ایران نهتنها کشنده ادیان نبوده است، بلکه میتوان گفت مادر بسیاری از ادیان تاریخی به شمار میرود. ادیان اهورایی، مهرپرستی (میترائيسم)، مانوی و مزدکی در ایران زاده شدند و سپس به دنیای بیرون راه یافتند و در شکل دادن به دین یهود و مسیحیت سهم گرفتند.
پس از اسلام نیز ایران زادگاه ادیان و مذاهب گوناگون شد. تشیع در انواع گوناگون آن، اسماعیلیه نزاری، یحیویون، نصیریه، ایزدیان، علویان، اهل حق، سلسلههای گوناگون صوفیه و سرانجام دین دروزی که این روزها با بقایای تکفیریها در سویدای سوریه در نبرد است. دین بهایی نیز یکی از صادرات فرهنگی ایران از سده نوزدهم به بعد به شمار میرود.
مشکل ایران با دین، هر دینی، هنگامی بروز کرده است که پیروان یک دین کوشیدهاند تا آن را بهعنوان تنها گرینه دینیــمذهبی بر همه مردم ایران تحمیل کنند. این کوششها همواره به خونریزی و فاجعه منجر شده است. ظاهر کردن ایران در هویت اسلامی در هر شکل آن با طبیعت ایران بهعنوان یک ملت پرچمدار آزادی سازگار نیست. اسلام یا هر دین یا ایدئولوژی سیاسی همواره قابی است کوچکتر از تصویر ایران و البته تصویر بزرگتر همواره قاب کوچکتر را میشکند تا به طور کامل جلوهگر شود.
میس آن لمبتون، ایرانشناس نامی انگلیسی، در مناظرهای در لندن در سال ۱۹۶۰ میلادی، مدعی بود که هویت ایرانی اگر در چارچوب تشیع مجسم نشود، هرگز واقعیت نخواهد یافت. او با حمایت از جزوهای که مهدی بازرگان در حمایت از حکومت دینی در ایران منتشر کرده بود، تاکید کرد که تنها تشیع میتواند مانع از آن شود که کمونیستها در ایران به قدرت برسند. البته ۴۰ سال پس از آن، اثری از اتحاد جماهیر شوروی در کار نبود، اما دینفروشان به رهبری آیتالله خمینی ماموریت حمله به هویت ملی ایران را بر عهده گرفته بودند.
ایندیپندنت فارسی
امیر طاهری | چرا ایران حرف آخر را میزند
چرا ایران حرف آخر را میزند «ایران تحقیر شد!» این عبارتی است که بسیاری از تحلیلگران غربی و عرب در ارزیابی خود از حملات اخیر اسرائیل و آمریکا به جمهوری اسلامی در ایران به کار میبرند. تحقیر یعنی کوچک
❤35👍7
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
جان فاستر دالس، وزیر خارجه مقتدر رئیسجمهوری دوایت آیزنهاور، نیز ایران را جزئی از «قرنطینه» اسلامی برای منزوی کردن اتحاد شوروی میدانست. همین نظر دههها بعد در دوران ریاستجمهوری جیمی کارتر از سوی مشاور امنیتی او، زبیگنیو برژینسکی، بهعنوان «کمربند سبز اسلامی» مطرح شد.
مشکل میس لمبتون و همگنان او بیاطلاعی از تاریخ ایران بود. نخست، آنان نمیدانستند که ایرانی بودن به معنی زیستن و رشد کردن در یک چارچوب فرهنگیــانسانی است؛ ثابتی که جغرافیا و دین از متغیران آن به شمار میروند. ایران را اسلام به وجود نیاورد، آنطور که مسیحیت امپراتوریهای روم شرقی و غربی را آفرید. اسلام امپراتوریهای بنیامیه و بنیعباس را ایجاد کرد؛ امپراتوریهایی که از آغاز با ایران بهعنوان یک چالشگر فرهنگی در نبرد بودند. بنیامیه توانست برای نزدیک به ۸۰ سال تسلط صوری خود را بر سرزمینهای ایرانی حفظ کند، اما در آنجا نیز از کمک برخی خائنان داخلی بهره گرفت.
تاریخنویس برجسته ما، پروانه پورشریعتی، در کتاب «انحطاط و سقوط ساسانیان» نشان میدهد که غلبه اعراب بر ایرانزمین بدون خیانت بعضی خانوادههای برجسته شمالشرقی ایران ممکن نبود.
در هر حال، ایران نهتنها هرگز سرباز اسلام نبود، بلکه طی دههها با قیامهای مردمی، علیه اشغالگران جنگید و با اخراج بنیامیه از آنچه اکنون خاورمیانه خوانده میشود، خلافت عباسی را به وجود آورد و نخستین گام را در مسیر احیای دولتهای ایرانی برداشت. در سدههای میانی، ایران در جنگهای صلیبی شرکت نکرد، زیرا هیچیک از آن نبردها از دید ما، جنبه میهنی نداشت.
پتروشفسکی، ایرانشناس روس، در «اسلام در ایران» نشان میدهد که اسلام برای مدتی ایران را از مسیر تاریخی خود منحرف کرد، اما نتوانست آن را به مسیر خاص اسلامی بکشد. پس از ۸۰ سال سلطه بنیامیه، ایران فقیرتر از دوران پیش از حمله اعراب بود، اما هویت خود را حفظ کرده بود. سرانجام این اسلام بود که بهعنوان یک همراه به مسیر ایران کشانده شد و به یک بازتعریف ایرانی تن داد؛ بازتعریفی که از دید ۹۰ درصد از مسلمانان، نوعی زندقه به شما میآید.
در چهار دهه اخیر، خمینیگرایان کوشیدهاند تا با تزریق بخشی از تاریخ عرب به ذهن عمومی ایرانیان، ملت ما را در حد بخشی از «امت بزرگ اسلام» تحقیر کنند. آنها جنگهای گوناگون اعراب را به گفتمان تاریخ ما تحمیل کردهاند. جنگهای حضرت محمد با بنیامیه و یهود در شبهجزیره، جنگهای آل عثمان و آل علی و در مقیاسی محدودتر، قیام امام حسین علیه یزید ابن معاویه را بهعنوان وقایعی که مربوط به ما است، عرضه میکنند، اما با یک نگاه سطحی، نیز میتوان دریافت که ایرانیان در هیچیک از این وقایع شرکت نداشتند و نتیجهشان نیز کوچکترین اهمیتی از دید ایرانیان نداشت.
نسخه امروزی کوشش برای کشاندن ایران به جنگهایی که به ما مربوط نیست، برنامه آقایان خمینی و خامنهای برای حذف اسرائیل از نقشه عالم، آزادی فلسطین و برافراشتن پرچم حسین در دمشق، پایتخت یزید، است. این برنامه البته پس از وارد کردن ضربات سنگین به ایران، اکنون شکست خورده است. با این حال، فراموش نکنیم که هدف آن نابودی هویت ایرانی بود. حسن نصرالله، رهبر «شهید» حزبالله، گفته بود: آنچه در ایران امروز هست، یک فرهنگ و تمدن عربی است. خود امام خمینی و امام خامنهای نیز عرب هستند! (نقل به مضمون)
اما گیرشمن، ایرانشناس فرانسوی، مینویسد: «اعراب زیر بیرق اسلام توانستند هویت تاریخی مصر، کلدان، آشور، بابل و بیزانطیه را از بین ببرند، اما در ایران به صخرهای محکم برخوردند که جابجاشدنی نبود!»
میتوان گفت که انقلاب ۱۳۵۷ سرآغاز دومین تلاش بزرگ برای خرد کردن آن صخره محکم و تغییر هویت ملی ایران بود، اما امروز میبینیم که این دومین تلاش نیز شکست خورده است. ایران در تاریخ طولانی خود با بسیار چالشهای مشابه یا حتی خطرناکتر روبرو شده و همواره پیروز به درآمده است. اسکندر، اگر واقعا چنین کسی وجود داشته، نتوانست هویت ایران را از بین ببرد و سرانجام ناچار شد به خودایرانینمایی بپردازد. در سراسر ایران، حتی یک تندیس از او وجود ندارد. تنها نزدیک به ۳۰۰ واژه یونانی وارد واژگان متوسط ایرانی شده است (در مقایسه با ۱۲ هزار واژه عربی، سههزار واژه فرانسوی و ۸۰۰ واژه ترکی). رومیان که همواره سودای اسکندر دوم شدن در سر داشتند، نیز از دهها حمله به ایران نتیجه بهتری نگرفتند. آنان تقریبا تمامی اروپای غربی، شبهجزیره بالکان، شمال آفریقا، منطقه لوانت (شام) را رومی کردند، اما نتوانستند الگوی رومی را به ایران تحمیل کنند. برعکس، در بسیاری زمینهها، ناچار شدند برای حفظ خود از الگوی ایران تقلید کنند (از جمله با تبدیل جمهوری به پادشاهی).
@AmirTaheri4
مشکل میس لمبتون و همگنان او بیاطلاعی از تاریخ ایران بود. نخست، آنان نمیدانستند که ایرانی بودن به معنی زیستن و رشد کردن در یک چارچوب فرهنگیــانسانی است؛ ثابتی که جغرافیا و دین از متغیران آن به شمار میروند. ایران را اسلام به وجود نیاورد، آنطور که مسیحیت امپراتوریهای روم شرقی و غربی را آفرید. اسلام امپراتوریهای بنیامیه و بنیعباس را ایجاد کرد؛ امپراتوریهایی که از آغاز با ایران بهعنوان یک چالشگر فرهنگی در نبرد بودند. بنیامیه توانست برای نزدیک به ۸۰ سال تسلط صوری خود را بر سرزمینهای ایرانی حفظ کند، اما در آنجا نیز از کمک برخی خائنان داخلی بهره گرفت.
تاریخنویس برجسته ما، پروانه پورشریعتی، در کتاب «انحطاط و سقوط ساسانیان» نشان میدهد که غلبه اعراب بر ایرانزمین بدون خیانت بعضی خانوادههای برجسته شمالشرقی ایران ممکن نبود.
در هر حال، ایران نهتنها هرگز سرباز اسلام نبود، بلکه طی دههها با قیامهای مردمی، علیه اشغالگران جنگید و با اخراج بنیامیه از آنچه اکنون خاورمیانه خوانده میشود، خلافت عباسی را به وجود آورد و نخستین گام را در مسیر احیای دولتهای ایرانی برداشت. در سدههای میانی، ایران در جنگهای صلیبی شرکت نکرد، زیرا هیچیک از آن نبردها از دید ما، جنبه میهنی نداشت.
پتروشفسکی، ایرانشناس روس، در «اسلام در ایران» نشان میدهد که اسلام برای مدتی ایران را از مسیر تاریخی خود منحرف کرد، اما نتوانست آن را به مسیر خاص اسلامی بکشد. پس از ۸۰ سال سلطه بنیامیه، ایران فقیرتر از دوران پیش از حمله اعراب بود، اما هویت خود را حفظ کرده بود. سرانجام این اسلام بود که بهعنوان یک همراه به مسیر ایران کشانده شد و به یک بازتعریف ایرانی تن داد؛ بازتعریفی که از دید ۹۰ درصد از مسلمانان، نوعی زندقه به شما میآید.
در چهار دهه اخیر، خمینیگرایان کوشیدهاند تا با تزریق بخشی از تاریخ عرب به ذهن عمومی ایرانیان، ملت ما را در حد بخشی از «امت بزرگ اسلام» تحقیر کنند. آنها جنگهای گوناگون اعراب را به گفتمان تاریخ ما تحمیل کردهاند. جنگهای حضرت محمد با بنیامیه و یهود در شبهجزیره، جنگهای آل عثمان و آل علی و در مقیاسی محدودتر، قیام امام حسین علیه یزید ابن معاویه را بهعنوان وقایعی که مربوط به ما است، عرضه میکنند، اما با یک نگاه سطحی، نیز میتوان دریافت که ایرانیان در هیچیک از این وقایع شرکت نداشتند و نتیجهشان نیز کوچکترین اهمیتی از دید ایرانیان نداشت.
نسخه امروزی کوشش برای کشاندن ایران به جنگهایی که به ما مربوط نیست، برنامه آقایان خمینی و خامنهای برای حذف اسرائیل از نقشه عالم، آزادی فلسطین و برافراشتن پرچم حسین در دمشق، پایتخت یزید، است. این برنامه البته پس از وارد کردن ضربات سنگین به ایران، اکنون شکست خورده است. با این حال، فراموش نکنیم که هدف آن نابودی هویت ایرانی بود. حسن نصرالله، رهبر «شهید» حزبالله، گفته بود: آنچه در ایران امروز هست، یک فرهنگ و تمدن عربی است. خود امام خمینی و امام خامنهای نیز عرب هستند! (نقل به مضمون)
اما گیرشمن، ایرانشناس فرانسوی، مینویسد: «اعراب زیر بیرق اسلام توانستند هویت تاریخی مصر، کلدان، آشور، بابل و بیزانطیه را از بین ببرند، اما در ایران به صخرهای محکم برخوردند که جابجاشدنی نبود!»
میتوان گفت که انقلاب ۱۳۵۷ سرآغاز دومین تلاش بزرگ برای خرد کردن آن صخره محکم و تغییر هویت ملی ایران بود، اما امروز میبینیم که این دومین تلاش نیز شکست خورده است. ایران در تاریخ طولانی خود با بسیار چالشهای مشابه یا حتی خطرناکتر روبرو شده و همواره پیروز به درآمده است. اسکندر، اگر واقعا چنین کسی وجود داشته، نتوانست هویت ایران را از بین ببرد و سرانجام ناچار شد به خودایرانینمایی بپردازد. در سراسر ایران، حتی یک تندیس از او وجود ندارد. تنها نزدیک به ۳۰۰ واژه یونانی وارد واژگان متوسط ایرانی شده است (در مقایسه با ۱۲ هزار واژه عربی، سههزار واژه فرانسوی و ۸۰۰ واژه ترکی). رومیان که همواره سودای اسکندر دوم شدن در سر داشتند، نیز از دهها حمله به ایران نتیجه بهتری نگرفتند. آنان تقریبا تمامی اروپای غربی، شبهجزیره بالکان، شمال آفریقا، منطقه لوانت (شام) را رومی کردند، اما نتوانستند الگوی رومی را به ایران تحمیل کنند. برعکس، در بسیاری زمینهها، ناچار شدند برای حفظ خود از الگوی ایران تقلید کنند (از جمله با تبدیل جمهوری به پادشاهی).
@AmirTaheri4
❤29👍5
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
ایران: زیانهای نمایش سایهها
ایران همواره از دیگر فرهنگها و تمدنها آموخته است، بیآنکه هویت خود را از دست بدهد. مانند شیری که حیوانات دیگر را میخورد و به سطحی بالاتر میرساند.
ایران از چالش حمله مغول نیز جان سالم به در برد و توانست مهاجمان را هضم کند و به سطحی بالاتر ارتقا دهد.
در رویارویی با همه آن چالشها، ایران نشان داد که خشونت نشانه قهرمانی نیست و آنچه انسان را از حیوان متمایز میکند، دوراندیشی، شکیبایی، اعتماد به نفس و خیرخواهی است. این صفات بودند که در سده نوزدهم یعنی در اوج قدرتگیری امپریالیسم روس و انگلیس، به ایران ناتوان، راندهبهحاشیه و فقیر امکان دادند که هویت خود را حفظ کند. همانطور که ایران تنها سرزمینی بود که به تصرف رومیان در نیامد (البته در دنیای آن زمان)، روس و انگلیس هم نتوانستند چتر استعماری خود را بر ما تحمیل کنند.
بدینسان شگفتیآور نیست که امروز نیز ایران از درون چالش عربیسازی ایران پیروز به درمیآید و مانند همیشه حرف آخر را میزند. امروز پرچمدار برنامه ایرانزدایی، یعنی آیتالله خامنهای، از ملت عزیز ایران سخن میگوید و از شاپور ذوالاکتاف (که از دید اعراب منفورترین چهره تاریخ است) و آرش کمانگیر کمک میطلبد. او بیتردید با خشم پنهانشده در دل و بغض گیرکرده در گلو، میپذیرد که خالد شوقی اسلامبولی، هنیه، نصرالله، سنوار و مشابه آنان هرگز از دید ایرانیان قهرمان نبوده و نخواهند شد و رویای ابوالعلاء مودودی و سیدقطب، دو مرشد اعلای آقای خامنهای، برای تحقیر ایرانــ یعنی پایین آوردن آنــ به سطح جزئی از «امت بزرگ اسلام»، شکست خورده است. از دید ایرانیان میهنپرست، اسلام تنها جزئی از هویت ایرانی است. همانطور که دینهای دیگر ایرانیان نیز اجزای این کل بزرگ به شمار میروند.
علاوه بر کوششهایی که برای تجزیه ایران بر اساس دین در جریان بوده است، ترفندهای محدودتری برای ایجاد نفاق بر اساس ایدئولوژی یا مسلک سیاسی نیز صورت میگیرد.
بازیگران این ترفندها مدعیاند که شیوه زندگی سیاسی ایرانی، یعنی پادشاهی مشروطه، به حذف دیگر افکار و عقاید سیاسی منجر میشود و سرانجام دیکتاتوری را تحمیل میکند. اما نگاهی به تاریخ ایران در دوران مشروطیت این ترفند را نیز بیاثر میکند. اولین پارلمان جهان، خارج از جهان غرب، در ایران شکل گرفت. ایران یکی از نخستین کشورهایی بود که خود را در چارچوب یک قانون اساسی قرار داد. نخستین حزب سوسیالدموکرات (خارج از اروپا) در ایران شکل گرفت (اجتماعیون عامیون). برای نزدیک به ۱۵ سال، بزرگترین حزب کمونیست جهان (خارج از بلوک شوروی، اروپای غربی و چین) در ایران فعالیت داشت. همه احزابی که در مواقع گوناگون در اروپای غربی جلوهگر شدندــ از لیبرال تا ملیسوسیالیستــ در ایران نیز حضور پیدا کردند. اولین لژ فراماسونری خارج از غرب و امپراتوری عثمانی، در تهران قرن نوزدهم تشکیل شد. حتی بیش از دو سه سالی که در آن، ایران با حزب رستاخیز بهاصطلاح یکحزبی شده بود، ما پنج حزب سیاسی داشتیم که هریک منعکسکننده یک دید سیاسیــاقتصادی بودند. رستاخیز نیز هرگز در عمل به صورت حزب واحد در نیامد و از آغاز، با حداقل سه جناحــ مترقی، سازندگان و اندیشمندانــ جلوه کرد.
بدینسان در چارچوب پادشاهی مشروطه در ایران، هم برای همه ادیان و مذاهب جا هست و هم برای همه مرامها و مسالک. کوشش برای تجزیه ایرانیان بر اساس دین یا عقیده سیاسی هم ناجوانمردانه است و هم در تحلیل نهایی، عبث.
بعضی مبلغان «خاورمیانه بزرگ» و «ایران کوچک» میکوشند تا ملت ما را فقط با دو گزینه به بنبست بکشانند؛ پذیرفتن خطر تکهتکه شدن کشور از یک سو و قرار دادن ایران زیر قیمومیت ایالات متحده از سوی دیگر.
اما هیچیک از این گزینهها منعکسکننده اراده ملت ما نیست. میهنپرستان ایرانی هرگز اجازه نخواهند داد که دسایس ماجراجویان بیگانه و خودفروشان داخلی موجودیت جغرافیاییــسیاسی ایران را بهعنوان یک دولتــملت واحد و تجزیهناپذیر، تهدید کند. از سوی دیگر، برنامه جناحی از بهاصطلاح اصلاحطلبان با این شعار که «آمریکا کدخدای جهان است»، برای قرار دادن ایران زیر قیمومیت واشینگتن، نیز نتیجهای جز رسوایی مبلغان داخلی و خارجی آن ندارد.
آقای عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، میگوید: اگر آنان حقوق ما را به رسمیت بشناسند، حاضر به مذاکره هستیم! (نقل به مضمون) به عبارت دیگر، او تلویحا میپذیرد که ایران نمیتواند از حقوقی که در چارچوب قوانین بینالمللی برای همه ۲۰۰ ملت (بهویژه ۱۹۳ دولتــملت عضو سازمان ملل متحد) به رسمیت شناخته شده است، بهرهمند شود، مگر اینکه واشینگتن آن حقوق را به رسمیت بشناسد. این طرز تفکر نواستعماری منجر شد به توافق شوم «برجام» که شعبه حزب دموکرات آمریکا در تهران به جمهوری اسلامی تحمیل کرد.
@AmirTaheri4
ایران همواره از دیگر فرهنگها و تمدنها آموخته است، بیآنکه هویت خود را از دست بدهد. مانند شیری که حیوانات دیگر را میخورد و به سطحی بالاتر میرساند.
ایران از چالش حمله مغول نیز جان سالم به در برد و توانست مهاجمان را هضم کند و به سطحی بالاتر ارتقا دهد.
در رویارویی با همه آن چالشها، ایران نشان داد که خشونت نشانه قهرمانی نیست و آنچه انسان را از حیوان متمایز میکند، دوراندیشی، شکیبایی، اعتماد به نفس و خیرخواهی است. این صفات بودند که در سده نوزدهم یعنی در اوج قدرتگیری امپریالیسم روس و انگلیس، به ایران ناتوان، راندهبهحاشیه و فقیر امکان دادند که هویت خود را حفظ کند. همانطور که ایران تنها سرزمینی بود که به تصرف رومیان در نیامد (البته در دنیای آن زمان)، روس و انگلیس هم نتوانستند چتر استعماری خود را بر ما تحمیل کنند.
بدینسان شگفتیآور نیست که امروز نیز ایران از درون چالش عربیسازی ایران پیروز به درمیآید و مانند همیشه حرف آخر را میزند. امروز پرچمدار برنامه ایرانزدایی، یعنی آیتالله خامنهای، از ملت عزیز ایران سخن میگوید و از شاپور ذوالاکتاف (که از دید اعراب منفورترین چهره تاریخ است) و آرش کمانگیر کمک میطلبد. او بیتردید با خشم پنهانشده در دل و بغض گیرکرده در گلو، میپذیرد که خالد شوقی اسلامبولی، هنیه، نصرالله، سنوار و مشابه آنان هرگز از دید ایرانیان قهرمان نبوده و نخواهند شد و رویای ابوالعلاء مودودی و سیدقطب، دو مرشد اعلای آقای خامنهای، برای تحقیر ایرانــ یعنی پایین آوردن آنــ به سطح جزئی از «امت بزرگ اسلام»، شکست خورده است. از دید ایرانیان میهنپرست، اسلام تنها جزئی از هویت ایرانی است. همانطور که دینهای دیگر ایرانیان نیز اجزای این کل بزرگ به شمار میروند.
علاوه بر کوششهایی که برای تجزیه ایران بر اساس دین در جریان بوده است، ترفندهای محدودتری برای ایجاد نفاق بر اساس ایدئولوژی یا مسلک سیاسی نیز صورت میگیرد.
بازیگران این ترفندها مدعیاند که شیوه زندگی سیاسی ایرانی، یعنی پادشاهی مشروطه، به حذف دیگر افکار و عقاید سیاسی منجر میشود و سرانجام دیکتاتوری را تحمیل میکند. اما نگاهی به تاریخ ایران در دوران مشروطیت این ترفند را نیز بیاثر میکند. اولین پارلمان جهان، خارج از جهان غرب، در ایران شکل گرفت. ایران یکی از نخستین کشورهایی بود که خود را در چارچوب یک قانون اساسی قرار داد. نخستین حزب سوسیالدموکرات (خارج از اروپا) در ایران شکل گرفت (اجتماعیون عامیون). برای نزدیک به ۱۵ سال، بزرگترین حزب کمونیست جهان (خارج از بلوک شوروی، اروپای غربی و چین) در ایران فعالیت داشت. همه احزابی که در مواقع گوناگون در اروپای غربی جلوهگر شدندــ از لیبرال تا ملیسوسیالیستــ در ایران نیز حضور پیدا کردند. اولین لژ فراماسونری خارج از غرب و امپراتوری عثمانی، در تهران قرن نوزدهم تشکیل شد. حتی بیش از دو سه سالی که در آن، ایران با حزب رستاخیز بهاصطلاح یکحزبی شده بود، ما پنج حزب سیاسی داشتیم که هریک منعکسکننده یک دید سیاسیــاقتصادی بودند. رستاخیز نیز هرگز در عمل به صورت حزب واحد در نیامد و از آغاز، با حداقل سه جناحــ مترقی، سازندگان و اندیشمندانــ جلوه کرد.
بدینسان در چارچوب پادشاهی مشروطه در ایران، هم برای همه ادیان و مذاهب جا هست و هم برای همه مرامها و مسالک. کوشش برای تجزیه ایرانیان بر اساس دین یا عقیده سیاسی هم ناجوانمردانه است و هم در تحلیل نهایی، عبث.
بعضی مبلغان «خاورمیانه بزرگ» و «ایران کوچک» میکوشند تا ملت ما را فقط با دو گزینه به بنبست بکشانند؛ پذیرفتن خطر تکهتکه شدن کشور از یک سو و قرار دادن ایران زیر قیمومیت ایالات متحده از سوی دیگر.
اما هیچیک از این گزینهها منعکسکننده اراده ملت ما نیست. میهنپرستان ایرانی هرگز اجازه نخواهند داد که دسایس ماجراجویان بیگانه و خودفروشان داخلی موجودیت جغرافیاییــسیاسی ایران را بهعنوان یک دولتــملت واحد و تجزیهناپذیر، تهدید کند. از سوی دیگر، برنامه جناحی از بهاصطلاح اصلاحطلبان با این شعار که «آمریکا کدخدای جهان است»، برای قرار دادن ایران زیر قیمومیت واشینگتن، نیز نتیجهای جز رسوایی مبلغان داخلی و خارجی آن ندارد.
آقای عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، میگوید: اگر آنان حقوق ما را به رسمیت بشناسند، حاضر به مذاکره هستیم! (نقل به مضمون) به عبارت دیگر، او تلویحا میپذیرد که ایران نمیتواند از حقوقی که در چارچوب قوانین بینالمللی برای همه ۲۰۰ ملت (بهویژه ۱۹۳ دولتــملت عضو سازمان ملل متحد) به رسمیت شناخته شده است، بهرهمند شود، مگر اینکه واشینگتن آن حقوق را به رسمیت بشناسد. این طرز تفکر نواستعماری منجر شد به توافق شوم «برجام» که شعبه حزب دموکرات آمریکا در تهران به جمهوری اسلامی تحمیل کرد.
@AmirTaheri4
❤26👍6