Amir Taheri امیر طاهری
10.5K subscribers
3.34K photos
1.93K videos
1 file
1.8K links
معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌‎1984 𓃬‌‌‎☼

لبخند از لب مردم یک کشور رفت، وقتی این لبخندها محو شد.
اعلیحضرت #محمدرضاشاه
شاهدخت #لیلا_پهلوی

@AmirTaheri4
۱۳بدرِ سرنگونی را جدّی بگیرید !

در لحظه تحویل سال نو، شعارهایی سَرداده‌شد که اصل نظام را نشانه رفته بود. آن‌طور که از شعارها هویدا بود، مردم به‌عنوان بدن سیاسی شاه، از ولیعهد دعوت می‌کردند تا بدن طبیعی خویش را در راه سرنگونی رژیم با قیام ملّی آنان عجین کند. این بیانیه‌های مردمی از سوی ج‌ا چنان جدّی گرفته شد، که بلافاصله با نشان دادن چراغ سبز به تعدادی تجزیه‌طلب، کوشید تا با نفرت‌پراکنی‌قومی به مقابله با جنبش شهروندانه‌ای که می‌ترسید از همین نوروز آغاز شود، بپردازد. این همان پاس گلی بود که به مردم خسته از فرقه‌بازی‌های رژیم داده شد. فرصتی فراهم شد تا ولیعهد برای حضور سیاسی در جشن ۱۳بدر، فراخوان بدهند.

نکات کلیدی
۱‌. به‌لحاظ استراتژیکی تثبیت «وحدت ملّی» به حُکم «رضاشاه دوم»، یعنی استحکام رابطه اتّحاد شهروندان با یکدیگر در کنار فرمانبرداری از رهبر ارتش، تمام آن‌چیزی است که هدف ما است. این نبرد در واقع رزمآیشی جهت ایجاد آمادگی برای نبردهای آینده است، تا مردم قدرت خود را محک بزنند و شاه نیز نیروی مردمی خود را بسنجد. ه...

@IrBozorg

@AmirTaheri4
‏۱۳بدرِ سرنگونی را جدّی بگیرید !

در لحظه تحویل سال نو، شعارهایی سَرداده‌شد که اصل نظام را نشانه رفته بود. آن‌طور که از شعارها هویدا بود، مردم به‌عنوان بدن سیاسی شاه، از ولیعهد دعوت می‌کردند تا بدن طبیعی خویش را در راه سرنگونی رژیم با قیام ملّی آنان عجین کند. این بیانیه‌های مردمی از سوی ج‌ا چنان جدّی گرفته شد، که بلافاصله با نشان دادن چراغ سبز به تعدادی تجزیه‌طلب، کوشید تا با نفرت‌پراکنی‌قومی به مقابله با جنبش شهروندانه‌ای که می‌ترسید از همین نوروز آغاز شود، بپردازد. این همان پاس گلی بود که به مردم خسته از فرقه‌بازی‌های رژیم داده شد. فرصتی فراهم شد تا ولیعهد برای حضور سیاسی در جشن ۱۳بدر، فراخوان بدهند.

نکات کلیدی
۱‌. به‌لحاظ استراتژیکی تثبیت «وحدت ملّی» به حُکم «رضاشاه دوم»، یعنی استحکام رابطه اتّحاد شهروندان با یکدیگر در کنار فرمانبرداری از رهبر ارتش، تمام آن‌چیزی است که هدف ما است. این نبرد در واقع رزمآیشی جهت ایجاد آمادگی برای نبردهای آینده است، تا مردم قدرت خود را محک بزنند و شاه نیز نیروی مردمی خود را بسنجد. هدف ایجاد اعتمادی دوطرفه برای آینده است‌.

۲. این اوّلین نبرد جدّی در سلسله نبردهای منجر به سقوط ج‌ا است. رزمآیشی که پیروزی در آن آسان است. چون تنها وظیفه سربازانه‌ای که جهت پیروزی به رزمندگان محوّل شده، خواندن سرود «ای ایران» است، که هیچ هزینه‌ای برای کسی ندارد. ازین‌نظر کلّ جمعیّتی که در ۱۳بدر به‌سر می‌برد می‌توانند سرود را با غرضی سیاسی بخوانند.

۳. از میان جمعیّتی که سرود وحدت می‌خوانند، عدّه بسیاری هستند که از آن فراتر می‌روند و شعارهای پادشاهی‌خواهانه سر می‌دهند. اگرچه با خواندن همان سرود وحدت، پیروزی کافی حاصل می‌شود، امّا فرارفتن از آن، معادلات را کاملا تغییر خواهد داد. در این راستا اگر بتوان شواهد تبلیغاتی کافی از حضور گسترده همه اقشار جامعه و همه شهرها فراهم کرد، این پیروزی را اگرچه آسان حاصل شده، به بردی استراتژیک تبدیل خواهد کرد. نسبت به آسان بودن حصول پیروزی در مقایسه با نتایج مهمی که به‌دست می‌آید، این نبرد را کاملا می‌بایست جدّی گرفت و در پیروزی آن به سختی کوشید. این نبردی استراتژیک است. چون زمین جنگ را و میزان قدرت ادوات ما را نمایش خواهد داد.

۳. زمین نبرد ۱۳بدر «داخل ایران» است. به‌لحاظ تبلیغاتی به‌هیچ عنوان نباید که مرکز ثقل به خارج منتقل شود. یعنی ایرانیان داخل نباید تصوّر کنند که بار پیروزی در نبرد از روی دوش آن‌ها برداشته شده و به ایرانیان خارج منتقل شده؛ پس تمرکز ایرانیان خارج از کشور تنها باید به انعکاس جنبش ملّی داخل کشور باشد. ولو تظاهراتی هم در خارج رخ بدهد تحت هیچ عنوان نباید آن‌چه را در داخل رخ می‌دهد، به‌لحاظ تبلیغاتی خنثی کند. تظاهرات ایرانیان خارج از کشور تنها نقش مکمل قیام مردمی داخل ایران را دارند. بدین‌ترتیب که در زمان‌هایی که شعله آتش جنبش در ایران فرومی‌خوابد، جنبش‌های خارج از کشور، آتش را زنده نگاه می‌دارند. موازی‌کاری به قصد خودنمایی قدغن است!

تاکتیک مبارزه:
۱‌. دعوت رضاشاه دوم به سرود وحدت را برای همه دوستان و خانواده خویش می‌فرستیم.
۲. از یاران موافق درخواست تشکیل حلقه‌های اتحاد می‌کنیم، تا در روز سیزده‌بدر در ۵ سطح خانه‌ها، کوچه‌ها، خیابان‌ها، مراکز فرهنگی، و دشت‌ها سرود وحدت بخوانند.
۳. در بخش تبلیغاتی واجب است ویدئوهای فراوانی گرفته شده و جهت پخش عمومی آماده شود. چون فعّالیّتی که به نظر همگان نرسد، آتشی منفرد است که جنبش ملّی را چندان تغذیه نخواهد کرد.

نبردِ تبلیغاتی:
در رزمآیشی که در روز سیزدهم رخ می‌دهد، حجم ویدئوهایی که در سه سطح فردی، خانوادگی و قیام عمومی گرفته می‌شود واجب است به حدّی زیاد باشند که:

۱. نشان‌دهنده عمومی بودن آن در بین تمامی اقشار مردم باشد.
۲. به‌لحاظ جغرافیایی همه‌گیری آن را در هر شهر و روستا و استان نمایش بدهد.
۳. گویای آن باشد که این جنبش در پاسخ به فرمان اعلی‌حضرت (پیش‌برنده هدف سیاسی) ایجاد شده است.

قوای دشمن:
بی‌هیچ تردیدی ج‌ا در آماده‌باش کامل خواهد بود و تمامی قوای خود از جمله تجزیه‌طلبان را به خدمت فرامی‌خواند. مراکز فرهنگی را اگر نبندد کنترل می‌کند، یا تریبون‌هایی جهت دزدیدن شعارها ترتیب می‌دهد یا می‌کوشد تا بساط جمعیّت را بر هم بریزد. در هر صورت، اسلحه ما امّا ساده و برّنده است: خواندن سرود ای ایران.

نتیجه‌گیری:
پیروزی در این نبرد، آسان امّا مهم است. مردم را به حضور یکدیگر در قیام‌های آینده مطمئن می‌کند و دل شاه را نسبت به فرمان‌پذیری ملّت در دعوت بعدی قرص می‌کند. نیروی تبلیغاتی ج‌ا و تجزیه‌طلبان به هزیمت می‌روند. نیروهای حائل ج‌ا در داخل و خارج به‌کنار رانده شده تا زمینه برای جنگ نهایی بین مزدوران خامنه‌ای و ملّتِ شاهزاده آماده شود.

https://t.me/AmirTaheri4/6828

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهروند تحلیلگر منوتو: «بازگشت شکوه و عظمت ایران برای شما ترسناکه»
#شهروند_تحلیلگر

اتاق خبر منوتو

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
** می فرماد که: آزاده ! مووشکل نداره !**

اول، ترجمه از تارنمای رسمی وزارت امور خارجه آمریکا:

« برای شخصی که در ایالات متحده یا تحت صلاحیت قضایی ایالات متحده، زندگی می کند، غیرقانونی ست که آگاهانه از گروهک های تروریستی پشتیبانی کند یا منابع مادی و مالی را برای آن گروه تروریستی فراهم کند.... »

منبع:

https://www.state.gov/foreign-terrorist-organizations/

حالا بذل توجه کنین که @AmirTaheri4 در این مصاحبه چی میگه!
---
بر پدر امام حووسین لعنت، هیچکس غیر از من گوگل نداره؟ در فرانسه که استاد گرامی زندگی می کنن، تارنمای وزارت خارجۀ آمریکا فیلتر شده آیا؟

Mehrda
d I.

@AmirTaheri4
‏شفافیت به سبک خمینی
وزیر امور خارجه رژیم، عراقچی امروزگفت : نامه ‎#ترامپ در همه ابعاد مورد بررسی قرار گرفت. پاسخی مکتوب و به یک واسطه میانجی برای تحویل به روش مناسب، ارسال شد.»
(اما در نامه چه بود، چه کسی آن را مطالعه کرد، چه پاسخی داشت، چه کسی آن را تحویل می‌دهد؟)

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوهای دیگری از مراسم خاکسپاری ابوالفضل عابدینی به دست منوتو رسیده است. بر اساس گزارش‌های رسیده، مراسم خاکسپاری ابوالفضل عابدینی در رامهرمز در فضایی به‌شدت امنیتی برگزار شد. با این حال، در جریان این مراسم، سرود ملی «ای ایران» پخش شد و حاضران با وجود فضای امنیتی، تا پایان سرود ایستاده باقی ماندند. همچنین گزارش‌ها حاکی است که در این مراسم، پرچم بزرگی با نشان شیر و خورشید به همراه پیکر ابوالفضل عابدینی برده شده بود تا پیکر او را در بر بگیرد. بر اساس این گزارش‌ها، در لحظات پایانی، مأموران حکومتی پرچم را ربودند، اما در نهایت، حاضران توانستند پیکر او را با نشان سینه‌ای که نقشه ایران بر آن نقش بسته بود، به خاک بسپارند. ابوالفضل عابدینی، خبرنگار و زندانی سیاسی پادشاهی‌خواه و عضو حزب «پان‌ایرانیست» بود.

اتاق خبر منوتو

@AmirTaheri4
زندانیان سیاسی پادشاهی خواه، نوبل نمیگیرن،آنجلینا جولی باهاشون عکس نمیگیره،چهل کیلویی نمیرن داخل دویست کیلویی بیرون بیان،اسما زندانی و دائم المرخصی نیستن،اعتصاب غذاشون آجیلی نیست
مبارزین پادشاهی خواه دنبال نام نیستن
#ابوالفضل_عابدینی_نصر
فروتنانه زیست،یازده سال رنج زندان را بدون ‏مرخصی تحمل کرد،نه نوبل گرفت نه پشت روزنامه های فرانسوی عکسش رفت،حتی داروهای مورد نیازش ( به خاطر بیماری قلبی) را از وی دریغ می‌کردند تا بیشتر رنج بکشد
ابوالفضل هیچ وقت از دردش چیزی نگفت،صبورانه و شجاعانه جنگید
آخرین آرزویش برای ایران بود
روحش شاد و یادش پررهرو

👑Nastaran👑

@AmirTaheri4
میلاد دهقان
#ابوالفضل_عابدینی یک‌روز عصر سال ۱۳۸۴ پس از آزادی موقت از زندان، به من زنگ زد و با چنان انرژی و خوشحالی فریاد می‌زد میلااااد بگو الان کی‌ بهم زنگ زد؟! گفتم چیه چه‌خبره انقدر خوشحالی؟ گفت همین الان شاهزاده رضا پهلوی به من زنگ زد و جویای احوالم شد...
از خوشحالی روی ابرها بود...

Reza Pahlavi

ابوالفضل عابدینی، سرشار از عشق به ایران بود. او سال‌های جوانی خود را در زندان‌های رژیم گذراند و تا آخرین لحظات زندگی کوتاه اما با افتخار خود، با تمام وجود به رهایی ایران از اهریمن جمهوری اسلامی باور داشت. راه او تا تحقق خواست و باورش ادامه خواهد یافت و نام و یادش در تاریخ مبارزات ملی ما برای همیشه جاودانه خواهد ماند.


@AmirTaheri4
آیا هیتلر «چپ» بود و استالین «راست»؟
چپ ایرانی، در همه اشکال خود، در۱۳۵۷ با ائتلاف با راست مذهبی فریب خورد یا خود را فریب داد

امیر طاهری
جمعه 8 فروردین 1404 برابر با 28 مارس 2025 9:30

تصاویر هیتلر و استالین با پرچم‌های صلیب شکسته و داس‌وچکش/آرشیو-ایندیپندنت فارسی

در هفته‌های اخیر، پیوستن بعضی شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی‌ــ‌اجتماعی که به‌درستی یا نادرستی چپ خوانده می‌شوند، به جنبش پادشاهی مشروطه برای دوران گذار، بحث‌های فراوانی برانگیخته است. بعضی شرکت‌کنندگان در این بحث تاکید می‌کنند که هیچ فرد یا گروهی نمی‌تواند خود را چپ‌گرا بخواند و در همان حال از پادشاهی در هر شکل آن، حتی برای مدتی به‌عنوان دوران گذار، حمایت کند.

یکی از شاعران خود چپ‌نمای ما حتی خشم خود را از رفقای پیشین خود در یک قصیده عرضه می‌کند که در آن، چپ‌گرایان خواستار همکاری با پادشاهی‌خواهان، به‌عنوان پست‌ترین موجودات، شلاق می‌خورند.

اما آیا این عکس‌العمل‌ دراماتیک توجیه‌پذیر است؟ نخست باید ببینیم که منظور از «چپ» چیست. برای شاعر موردبحث ما، چپ بودن یعنی دشمنی با پادشاهی. اما این توصیف نیز قابل‌ بحث است، زیرا چپ‌گرای ما فقط با پادشاهی در ایران مخالف است و مشکلی با پادشاهی در بریتانیا یا کامبوج ندارد. متاسفانه در اینجا نیز نمی‌توان توقف کرد، زیرا چپ‌نمای گرامی ما برخلاف احمد شاملو به طور مثال، مخالف کل پادشاهی در سراسر تاریخ ایران نیست. او حتی ممکن است یکی دو بیت در تحسین از رضاشاه کبیر نیز بسراید. پس دشمنی او محدود می‌شود به محمدرضاشاه پهلوی. به عبارت دیگر، آنچه در اینجا مطرح است، نوعی بیماری روانی یا عقده است نه یک مکتب سیاسی جدی.

سپس ببینیم اصطلاح چپ از کجا آمد؟ منشا این اصطلاح مجلس مردمی (کنوانسیون) قرن هجدهم است که در جریان انقلاب کبیر فرانسه تشکیل شد. در آن مجلس، دو جناح بزرگ انقلابی یعنی ژاکوبن‌ها از یک طرف و مونتانیارها از سوی دیگر به ترتیب کرسی‌های سمت چپ و سمت راست سالن بزرگ مجلس را به خود اختصاص داده بودند.

ژاکوبن‌ها یعنی آنان که سمت چپ می‌نشستند، خواستار نابودی کامل کلیسا و مذهب و نهاد پادشاهی و اشرافیت بودند و اصرار داشتند که ایجاد جمهوری آرمانی آنان بدون صدور انقلاب و برافکندن همه نظام‌های پادشاهی در اروپا میسر نخواهد شد. گیوتین، ماشین سر بریدن، علامت ژاکوبن‌ها بود. در طی نزدیک به ۲۰ سال صدور انقلاب، کشتار در داخل و جنگ ژاکوبن‌ها به بخش بزرگی از آرمان‌های خود رسیدند. کلیسا مهار شد، اشرافیت پراکنده گردید و بسیاری از پادشاهی‌های اروپا سرنگون شدند. اما کسی که این آرمان‌ها را تحقق بخشید، یعنی ناپلئون بناپارت، در همان حال ژاکوبن‌ها و همراه با آنان کل انقلاب و آرزوی جمهوری را به گورستان تاریخ فرستاد.

مونتانیارها که سمت راست می‌نشستند، معتقد بودند که انقلاب اگر در جایی متوقف نشود، تبدیل خواهد شد به دشمن انقلاب‌ــ اژدهایی که دم خود را می‌گزد. آنان مخالف صدور انقلاب با جنگ بودند و مهار کردن کلیسا را در حد کنار گذاشتن کشیشان حرفه‌ای متعهد به پاپ در رم کافی می‌دانستند. به عبارت دیگر، ژاکوبن‌ها جنبه ویرانگر انقلاب و مونتانیارها فانتزی سازندگی در چارچوب انقلاب را معرفی می‌کردند.

برچسب «چپ» سپس برای توصیف شورش «کمون پاریس» در ۱۸۷۱ میلادی به کار رفت. کمونارها نیز خواهان جلوگیری از بازگشت نظام پادشاهی مشروطه و نابودی اشرافیت نوساخته در دوران ناپلئون اول و سوم بودند. مارکس و انگلس با انتشار «منشور کمونیست» خود برچسب سوسیالیسم را برای همه نیروهای مخالف وضع موجود در اروپای آن زمان ترویج کردند.

اما به کار بردن این برچسب به معنای تصدیق گرفتن از مارکس و انگلس نبود. مثلا برادران باوئر در اتریش خود را سوسیالیست می‌خواندند، اما مارکس و انگلس از آنان به‌عنوان سگ‌های نگهبان بورژوازی یاد می‌کردند.

بعدها جنگ برچسب‌های چپ و راست به اشکال دیگر ادامه پیدا کرد. کارل کائوتسکی و فردیناند لاسال رهبران بین‌المللی سوسیالیست بودند. اما لنین که بین‌الملل خود را تشکیل داد، آنان را سرسپردگان راست‌گرای بورژوازی می‌دانست. در همان حال، پیروان کائوتسکی و لاسال در سپهر سیاسی آلمان آن زمان، نماینده چپ‌گرایان شناخته می‌شدند.

در دوران استالین در اتحاد شوروی، کسانی مانند زینوویوف، کامنف، بوخارین و رادک که خواستار اجرای برنامه اقتصادی نو لنین‌ــ معروف به NEPــ بودند، به‌عنوان راست‌گرایان ضدانقلاب محاکمه و اعدام شدند. در همان حال لئون تروتسکی، بنیان‌گذار ارتش سرخ، استالین را «سگ هار راست‌گرایان» می‌خواند، زیرا دیکتاتوری که جانشین لنین شده بود، از «سوسیالیسم در یک کشور» یعنی از صدور انقلاب سخن نمی‌گفت. در حالی که هواداران تروتسکی مبلغ «انقلاب جهانی بی‌پایان» بودند.

@AmirTaheri4
کمی شلوغ شد، نه؟ دیدیم که برچسب‌های راست و چپ را می‌توان به شکل‌های گوناگون به کار برد. انگلس پیش از دیگران متوجه مشکل شده بود. او یادآور شد که احزاب را نمی‌توان فقط بر اساس نام یا ادعای مسلکی شناخت و به داوری کشید: «‌به جای آنکه بپذیریم که هستند آنچه خود می‌گویند، ببینیم چه می‌کنند!»

در دهه‌های پایانی سده نوزدهم و آغاز سده بیستم، کوشش‌های بیشتری برای تعریف راست و چپ صورت گرفت. سیاست‌شناس آلمانی شلگل (‌Schlegel‌) در «پژوهشی درباره مفهوم جمهوریت» نظام جمهوری را نوعی راست‌گرایی معرفی کرد، زیرا جمهوری مدعی است که آخرین و بهترین شیوه حکومت بر جوامع انسانی را یافته است، و به قول هگل، لغت «پایان» را در پایان تاریخ قرار داده است. بدین‌سان اگر جمهوریت به معنای نقطه پایان تکامل است، باید پذیرفت که سدی است در برابر تجربه و خطا و در نتیجه ترقی و تعالی.

اندک‌اندک برای بسیاری از سیاست‌پژوهان ترقی‌خواهی به‌عنوان خصلت ممیزه چپ ارائه شد. انسان می‌بایستی همه شرایط زندگی خود را مدام با دید انتقادی بررسی کند و ببیند کدام بخش را می‌توان بهتر کرد و کدام بخش را می‌بایست به زباله‌دان تاریخ افکند. بر این اساس، انقلاب کبیر فرانسه بار دیگر معیاری شد برای تعیین چپ و راست. ترقی‌خواهان، لیبرال‌ها، سوسیالیست‌ها و کمونیست‌های خارج از دایره تسلط شوروی خود را وارثان ژاکوبن‌ها می‌دانستند و در همان حال محافظه‌کاران و ملی‌گرایان در نقش وارثان مونتانیارها ظاهر شدند.

کوشش برای تعریف چپ و راست در سال‌ها پس از جنگ جهانی دوم، در مسیری تازه قرار گرفت. در این مسیر، چپ برچسب افراد و احزابی شد که خواستار مالکیت عمومی ابزار تولید، توزیع و مبادله، برنامه‌ریزی اقتصادی دولت و کنترل محتوای آموزش عمومی بودند. پرچمداران این تعریف جدید احزاب سوسیال دموکرات اروپایی بودند که فکر می‌کردند آرمان‌های مترقی را نه از طریق انقلاب بلکه از راه پیروزی در انتخابات می‌توان تحقق بخشید.

مشکل این بود که احزاب موردبحث با راهی دشوار برای رسیدن به قدرت حکومتی روبرو بودند. احزاب کمونیست حتی آنان که کم‌وبیش استقلال کلی از شوروی داشتند، هرگز نتوانستند از طریق انتخابات به قدرت برسند. احزاب سوسیالیست و سوسیال‌دموکرات نیز برخلاف انتظار، در کشورهای دارای نظام پادشاهی شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات داشتند. در بریتانیا به محض پایان جنگ جهانی دوم، حزب کارگر یعنی سوسیال‌دموکرات با اکثریت تاریخی به قدرت رسید و وسیع‌ترین برنامه ملی یا در واقع دولتی کردن صنایع، بانک‌‌ها، زیربناها و خدمات را اجرا کرد. همان حزب در چارچوب نظامی که در آن، پادشاه امپراتور یک امپراتوری وسیع حاضر در چهار قاره نیز بود، برنامه پایان استعمار و انحلال امپراتور را به اجرا گذاشت. به عبارت دیگر، برنامه‌هایی که چپ‌گراترین ژاکوبن‌ها و استالینیست‌ها در خواب هم نمی‌دیدند، در چارچوب یک نظام پادشاهی واقعیت یافت.

در آلمان فدرال، سوسیال‌دموکرات‌ها دهه‌ها بعد از هم‌مسلکان انگلیسی خودــ آن هم پس از کنار گذاشتن آخرین فانتزی‌های مارکسیستی خودــ از راه انتخابات به قدرت رسیدند. سوسیالیست‌های فرانسه نیز به دنبال هم‌مسلکان آلمانی خود به کمک ائتلاف با کمونیست‌ها در انتخابات ۱۹۸۰ پیروز شدند و برنامه وسیع دولتی‌سازی را اجرا کردند.

از دهه ۱۹۹۰ به بعد، با سقوط اتحاد شوروی و حذف کمونیسم از معادلات سیاسی، روشن شد که برنامه دولتی کردن اقتصاد با واقعیات جهان امروز در دوران انقلاب صنعتی دوم نمی‌خواند. این سبب شد که کوشش تازه‌ای برای تعریف چپ صورت گیرد. این کوشش‌ها منجر به تعریفی شد که در آن چپ به معنای برنامه توزیع میوه‌های پیشرفت اقتصادی و خصلتی بر اساس عدالت اجتماعی جلوه می‌کند. احزاب چپ طرفدار گرفتن مالیات بیشتر از مرفهان و توزیع آن بین «مظلومان»اند. خدمات اجتماعی، بیمه‌های درمانی و بیکاری، پذیرفتن کارگران مهاجر جزو علائم مشخصه «چپ» به شمار می‌روند.

اما این تعریف از «چپ» نیز چندان عمر نکرد، زیرا احزاب «راست» نیز نظام به اصطلاح توزیع عادلانه را پذیرفتند. این احزاب به دولتی کردن اقتصاد پایان دادند، اما همه خدمات اجتماعی عرضه‌شده را ادامه دادند.

این همسو شدن احزاب در چارچوب سیاست‌ها باعث شد که کوشش‌های تازه‌ای برای تعریف راست و چپ صورت گیرد. بر اساس این کوشش‌ها چپ شد لقب افراد و احزابی که مواضع اجتماعی‌ــ‌فرهنگی به قول خودشان ترقی‌خواهانه دارند: آزادی سقط جنین، حمایت از همجنسگرایان، دوجنسیتی‌ها و بی‌جنسیتی‌ها، رواداری با مهاجران از جمله مهاجران غیرقانونی، کمک به کشورهایی که روزی مستعمره بودند، اجازه دادن به زنان شوهردار که نام‌خانوادگی خود را به کار ببرند، طلاق آسان‌شده بر اساس توافق هر دو زوج، دادن یارانه به تولیدات هنری و فرهنگی، حتی اگر خریداری نداشته باشند، کوشش برای تصحیح خطاهای تاریخی، عذرخواهی از خطاهای گذشته، غرامت‌ دادن به بازماندگان
بردگان واقعی یا خیالی، تصحیح متون تاریخی برای حذف عبارات، اصطلاحات و افکار نژادپرستانه، ضد یهود، ضد اسلام و برتری‌جویی برای قوم خیالی «سفید» به‌ویژه مردان سفید.

می‌بینیم که در حال حاضر برچسب‌های چپ و راست‌ــ اگر هم روزی معنای خاصی داشتند‌ــ دیگر چندان معنایی ندارند و از دید زندگی سیاسی واقعی، کمکی به تحلیل اوضاع و یافتن راه‌حل برای مشکلات جامعه نمی‌کنند.

هیتلر و حزب نازی با تعریف «چپ» به‌عنوان کنترل‌کننده اقتصاد و مالکیت دولتی در جناح چپ قرار داشتند. استالین با تبدیل سوسیالیسم به یک کیش، دست کم از دید تروتسکی در جناح راست قرار داشت.

Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

برگردیم به ایران خودمان. تقریبا یک سال پیش از فاجعه ۱۳۵۷، خانم مارگارت تاچر که به‌تازگی به رهبری حزب محافظه‌کار رسیده بود، به تهران آمد. در دیدار با او در هتل هیلتون، خانم تاچر تعریف کرد که قبل از آمدن به تهران از ورشو، پایتخت لهستان که در آن زمان نظام کمونیستی داشت، دیدن کرده است. او با طنزی که مشخصه انگلیسی‌ها است، گفت: آنطور که می‌بینم، شما در ایران چپ‌گراتر از لهستانی‌ها هستید! در ایران آن زمان، سهم کنترل‌شده دولت از اقتصاد ملی بیشتر از سهمی بود که دولت کمونیست لهستان در اختیار داشت. نفت، تاسیسات زیربنایی، بانک‌های بزرگ، بزرگ‌ترین شرکت بیمه، راه‌آهن، شرکت‌های هواپیمایی و کشتی‌رانی و حتی سالن‌های موسیقی و تئاتر دولتی بودند. بسیاری از فیلم‌ها به خرج دولت تولید می‌شد. نویسندگانی که نمایشنامه‌هایشان در تئاترهای خصوصی راهی نداشت، در تئاترهای دولتی هنرنمایی می‌کردند. رادیو و تلویزیون در انحصار دولت بود و صدها هزار نوجوان به خرج دولت در داخل و خارج تحصیل می‌کردند.

در همان زمان، سقط جنین آزاد شده بود (در سال‌ ۱۳۵۵‌) کسی با همجنس‌گرایان یا دگرباشان کاری نداشت، بیش از یک میلیون کارگر و کارمند مهاجر پذیرفته شده بودند، حقوق زنان در سطح متوسط بین‌المللی تامین شده بود و می‌شد گفت که خانم تاچر با قرار دادن ایران ۱۳۵۶ در جناح چپ جهانی، چندان به خطا نرفته بود.

اما واقعیت این بود و هست که زندگی سیاسی یک فرد، گروه، حزب یا کشور را با یک برچسب نمی‌توان شناخت. یک نظام ممکن است همه مشخصه‌های یک برچسب را داشته باشد اما در عمل نمونه‌ای از محتویات آن برچسب نباشد. به عبارت دیگر، چپ‌گرایان نباید چپ‌گرایی خود را به صورت خصلتی برای خود درآورند. آنان باید ببینند چگونه می‌توان ایران را از بن‌بست کنونی با حداقل سوخت‌وسوز به درآورد و به حالت عادی یعنی حالت متعارف در مقیاس جهانی بازگرداند. در پادشاهی مشروطه در ایران همواره به شکل‌های گوناگون هم برای چپ جا بود و هم برای راست و در آینده نیز خواهد بود.

بگذارید یک نظریه تحریک آمیز دیگر عرضه کنم: چپ ایرانی، در همه اشکال خود، در۱۳۵۷ با ائتلاف با راست مذهبی فریب خورد یا خود را فریب داد. این بار باید مواظب باشد که با دشمنی با پادشاهی مشروطه در دام فریب بزرگ‌تری نیفتد.

@AmirTaheri4
‏نغمه رسانه ای اروپایی در این روزها: مشکل ‎#حماس راه حل نظامی ندارد!
(چطور به این نتیجه رسیدید؟
اگر راه حل نظامی ندارد چه جایگزینی را توصیه میکنید؟
و اگر ارتش نمی تواند راه حلی ارائه دهد، به چه دلیل منابع هنگفتی را صرف نگهداری این ارتش بی مصرف میکنید؟)

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@AmirTaheri4

لال نشی غضنفر، برو دقت کن ببین تو خودت کی هستی! - چنان شنید پیاله‌‌چی از توصیه استاد به رندی.

بار دیگر افتخار و سعادتش را دارم که با گلچینی از مصاحبه اخیرشان، برای لذت خودم و دوستدارانشان امکان شنیدن فقط خود حرف های خوب و آموزنده‌ی استاد امیر طاهری را فراهم ‌کنم.

دیر زیند و سلامت، با شادی و خوشکامی

Piyalechi

@AmirTaheri4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 امیر طاهری از شکاف در بالاترین سطوح رهبری ایران می‌گوید؛ پایان کار جمهوری اسلامی نزدیک است!


@AmirTaheri4
Audio
📹 امیر طاهری از شکاف در بالاترین سطوح رهبری ایران می‌گوید؛ پایان کار جمهوری اسلامی نزدیک است! →

نسخه صوتی


@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اجرای زیبای سرود ای ایران توسط آرتش شاهنشاهی ایران

سرودی که خواندنش روز جشن ملی #سيزده_بدر_۲۵۸۴ ضروری هست…

#جاويدشاه‌
#KingRezaPahlavi

@PahlaviReza

Sepidar

@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظام الدین زاهدی - سفیر تاجیکستان در جشن نوروز تخت چمشید:
«من افتخار دارم در تخت جمشید هستم.»

فیلم از مهدی اسماعیلی

Iranistics - University of Tehran

@AmirTaheri4