تحریم و تبلیغ اختناق به نام آزادیخواهی
به کار بردن «تحریم»، دانسته یا ندانسته، ما را وارد نظام ارزیابی فقهی میکند که بر اساس آن، همه افعال و اعمال انسانی در یک طیف اخلاقی قرار دارند
امیر طاهری
چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ برابر با ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵ ۷:۳۰
مردم در ایران-جماران
«تحریم»! این واژهای است که در طی چند دهه به واژگان سیاسی ما راه یافته است، اما آیا این واژه چنان که مینماید، هست؟ و آیا کمکی به درک بهتر شرایط سیاسی ما عرضه میکند؟ به گمان من: نه. تحریم واژهای است گمراهکننده که میتواند ما را به بیراهه بکشاند.
این واژه نخستین بار در جریان تحریم تنباکو از سوی یکی از روحانیون شیعه در زمان ناصرالدین شاه سر زبانها افتاد و دستمایهای شد برای افسانهپردازی. بر اساس رایجترین این افسانهها، تحریم تنباکو سرآغاز جنبش ایرانیان در جستوجوی آزادی و حکومت قانون و مشروطیت بود. سازندگان این افسانه کسانی بودند که میخواستند جنبش مشروطه را به نام نسخه خودشان از دین اسلام ثبت کنند. خوشبختانه تاریخنویسان برجستهای مانند احمد کسروی، فریدون آدمیت و ماشاالله آجودانی، با همه تفاوتها و اختلافنظرهایی که با هم دارند، در افشای پوچی این افسانه متفقالقولاند. روحانیون شیعه البته با چند استثنای قابلتوجه، مخالف مشروطه بودند یا دستکم میکوشیدند تا برد تاریخیــاجتماعی آن را محدود کنند.
به کار بردن «تحریم»، دانسته یا ندانسته، ما را وارد نظام ارزیابی فقهی میکند که بر اساس آن، همه افعال و اعمال انسانی در یک طیف اخلاقی قرار دارند. از حلال و مباح و مستحب گرفته تا مکروه و حرام و با گذر از واجب فرضی و عینی و... .
این طیف در رقابت با طیف دیگری قرار دارد که با ارسطو در «اخلاقیات نیکوماخوسی» آغاز شد و با فارابی، ابنسینا، سهروردی، میرداماد و دیگر فیلسوفان ایرانی به نسخه ایرانیاش رسید. در این طیف، مصلحت انسانی و تجربه انسانی و ضرورت درک عزت و کرامت او تعیینکننده کردار و رفتار فردی و اجتماعی است. این طیف بر خلاف طیف فقها که البته شرعی است، عرفی است؛ عرف به معنای مجموعه تجربه انسانی در طی زمان، با این اصل که انسان قدرت و اختیار تمییز و تشخیص دارد.
در مشروطه، این قدرت و اختیار در هیئت قانون ظاهر میشود؛ قانونی که منبعث از اراده مردمی است که صاحب حاکمیتاند. به عبارت دیگر، قانون ناقض «فتوا» یعنی حکمرانی شرعی است. اگر این را بپذیریم، چرا باید از واژگان شرعی مانند «تحریم» استفاده کنیم؟
مسئله هنگامی پیچیدهتر میشود که واژه «تحریم» را در موارد گوناگون، گاه متضاد، به کار میبریم. مثلا مجازاتهایی را که سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و بسیار کشورهای دیگر علیه جمهوری اسلامی وضع کردهاند، «تحریم» میخوانیم. اعراب که در هر حال صاحب اولیه واژه «تحریم» هستند، برای واژه انگلیسی و فرانسوی Sanction، واژه «تحریم» را به کار نمیبرند و به جای آن از «عقوبات» استفاده میکنند. یعنی واژهای که هیچ بار فقهی ندارد و به معنای مجازات و بادافره قانونشکنی است، بر خلاف «تحریم» که محصول فتاوای فقهی است. عقوبات، مجازات یا بادافره محصول یک نظام قانونیعرفی است.
از سوی دیگر، گاه میبینیم که «تحریم» را به جای طرد، برائت با دوری از یک فکر یا سازمان به کار میبرند. در چنان مواردی، در جای واژه انگلیسی «بویکات» و شکل فرانسوی آن «بایکوت» قرار میگیرد. سروان بویکات یک افسر انگلیسی نبردی اشغالگر در ایرلندــ در دوران سلطه استعمارــ بود که به خاطر روش غیرانسانی خود، با طرد اجتماعی روبرو شد، اما در آن مورد، نیز طرد او جنبه شرعی نداشت و یک اقدام اجتماعی در چارچوب یک نبرد سیاسی بود.
خلاصه کنیم: کسانی که از «تحریم» سخن میگویند، دانسته یا ندانسته، بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به یک چارچوب فقهیشرعی میکشانند و در نتیجه، در خدمت یک طرز فکر استبدادی از نوع مذهبی آن قرار میگیرند. البته «فتوا» تنها شکل استبداد قضایی نیست. چهار خان مغول، چنگیز، اوکتای، قوبلای و هلاکو در چارچوب منشور ایلی خود، یاسا، از طغری، نوعی فتوای قبیلهای، استفاده میکردند. پیش از آنان امپراتوران روم پیش از پذیرفتن مسیحیت، «فرمان» یا EDICTUS عرضه میکردند. پاپ اعظم کاتولیکها فتاوی خود را «بول» (BULL) میخواند. تزار روسیه فتاوی خود را به نام اوکاز (UKASE) صادر میکرد.
خب، حالا فرض کنیم یک فرد یا یک سازمان یا یک وسیله ارتباط جمعی (رسانه) را مخالف نظرات خود بدانیم. آیا در آن صورت میتوانیم از واژه «تحریم» استفاده کنیم؟ جواب: البته که میتوانیم، اما اگر چنین کنیم، خود را در موقعیتی شکنندهــ شکننده از نظر اخلاقیــ قرار خواهیم داد.
به کار بردن «تحریم»، دانسته یا ندانسته، ما را وارد نظام ارزیابی فقهی میکند که بر اساس آن، همه افعال و اعمال انسانی در یک طیف اخلاقی قرار دارند
امیر طاهری
چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ برابر با ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵ ۷:۳۰
مردم در ایران-جماران
«تحریم»! این واژهای است که در طی چند دهه به واژگان سیاسی ما راه یافته است، اما آیا این واژه چنان که مینماید، هست؟ و آیا کمکی به درک بهتر شرایط سیاسی ما عرضه میکند؟ به گمان من: نه. تحریم واژهای است گمراهکننده که میتواند ما را به بیراهه بکشاند.
این واژه نخستین بار در جریان تحریم تنباکو از سوی یکی از روحانیون شیعه در زمان ناصرالدین شاه سر زبانها افتاد و دستمایهای شد برای افسانهپردازی. بر اساس رایجترین این افسانهها، تحریم تنباکو سرآغاز جنبش ایرانیان در جستوجوی آزادی و حکومت قانون و مشروطیت بود. سازندگان این افسانه کسانی بودند که میخواستند جنبش مشروطه را به نام نسخه خودشان از دین اسلام ثبت کنند. خوشبختانه تاریخنویسان برجستهای مانند احمد کسروی، فریدون آدمیت و ماشاالله آجودانی، با همه تفاوتها و اختلافنظرهایی که با هم دارند، در افشای پوچی این افسانه متفقالقولاند. روحانیون شیعه البته با چند استثنای قابلتوجه، مخالف مشروطه بودند یا دستکم میکوشیدند تا برد تاریخیــاجتماعی آن را محدود کنند.
به کار بردن «تحریم»، دانسته یا ندانسته، ما را وارد نظام ارزیابی فقهی میکند که بر اساس آن، همه افعال و اعمال انسانی در یک طیف اخلاقی قرار دارند. از حلال و مباح و مستحب گرفته تا مکروه و حرام و با گذر از واجب فرضی و عینی و... .
این طیف در رقابت با طیف دیگری قرار دارد که با ارسطو در «اخلاقیات نیکوماخوسی» آغاز شد و با فارابی، ابنسینا، سهروردی، میرداماد و دیگر فیلسوفان ایرانی به نسخه ایرانیاش رسید. در این طیف، مصلحت انسانی و تجربه انسانی و ضرورت درک عزت و کرامت او تعیینکننده کردار و رفتار فردی و اجتماعی است. این طیف بر خلاف طیف فقها که البته شرعی است، عرفی است؛ عرف به معنای مجموعه تجربه انسانی در طی زمان، با این اصل که انسان قدرت و اختیار تمییز و تشخیص دارد.
در مشروطه، این قدرت و اختیار در هیئت قانون ظاهر میشود؛ قانونی که منبعث از اراده مردمی است که صاحب حاکمیتاند. به عبارت دیگر، قانون ناقض «فتوا» یعنی حکمرانی شرعی است. اگر این را بپذیریم، چرا باید از واژگان شرعی مانند «تحریم» استفاده کنیم؟
مسئله هنگامی پیچیدهتر میشود که واژه «تحریم» را در موارد گوناگون، گاه متضاد، به کار میبریم. مثلا مجازاتهایی را که سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و بسیار کشورهای دیگر علیه جمهوری اسلامی وضع کردهاند، «تحریم» میخوانیم. اعراب که در هر حال صاحب اولیه واژه «تحریم» هستند، برای واژه انگلیسی و فرانسوی Sanction، واژه «تحریم» را به کار نمیبرند و به جای آن از «عقوبات» استفاده میکنند. یعنی واژهای که هیچ بار فقهی ندارد و به معنای مجازات و بادافره قانونشکنی است، بر خلاف «تحریم» که محصول فتاوای فقهی است. عقوبات، مجازات یا بادافره محصول یک نظام قانونیعرفی است.
از سوی دیگر، گاه میبینیم که «تحریم» را به جای طرد، برائت با دوری از یک فکر یا سازمان به کار میبرند. در چنان مواردی، در جای واژه انگلیسی «بویکات» و شکل فرانسوی آن «بایکوت» قرار میگیرد. سروان بویکات یک افسر انگلیسی نبردی اشغالگر در ایرلندــ در دوران سلطه استعمارــ بود که به خاطر روش غیرانسانی خود، با طرد اجتماعی روبرو شد، اما در آن مورد، نیز طرد او جنبه شرعی نداشت و یک اقدام اجتماعی در چارچوب یک نبرد سیاسی بود.
خلاصه کنیم: کسانی که از «تحریم» سخن میگویند، دانسته یا ندانسته، بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به یک چارچوب فقهیشرعی میکشانند و در نتیجه، در خدمت یک طرز فکر استبدادی از نوع مذهبی آن قرار میگیرند. البته «فتوا» تنها شکل استبداد قضایی نیست. چهار خان مغول، چنگیز، اوکتای، قوبلای و هلاکو در چارچوب منشور ایلی خود، یاسا، از طغری، نوعی فتوای قبیلهای، استفاده میکردند. پیش از آنان امپراتوران روم پیش از پذیرفتن مسیحیت، «فرمان» یا EDICTUS عرضه میکردند. پاپ اعظم کاتولیکها فتاوی خود را «بول» (BULL) میخواند. تزار روسیه فتاوی خود را به نام اوکاز (UKASE) صادر میکرد.
خب، حالا فرض کنیم یک فرد یا یک سازمان یا یک وسیله ارتباط جمعی (رسانه) را مخالف نظرات خود بدانیم. آیا در آن صورت میتوانیم از واژه «تحریم» استفاده کنیم؟ جواب: البته که میتوانیم، اما اگر چنین کنیم، خود را در موقعیتی شکنندهــ شکننده از نظر اخلاقیــ قرار خواهیم داد.
ایندیپندنت فارسی
امیر طاهری | تحریم و تبلیغ اختناق به نام آزادیخواهی
«تحریم»! این واژهای است که در طی چند دهه به واژگان سیاسی ما راه یافته است، اما آیا این واژه چنان که مینماید، هست؟ و آیا کمکی به درک بهتر شرایط سیاسی ما عرضه میکند؟ به گمان من: نه. تحریم واژهای
👍40❤6😁1
در سالهای اخیر، ما ایرانیان، بهویژه میلیونها آوارهشده در سراسر جهان، دعوت شدهایم که این یا آن رسانه را «تحریم» کنیم. تحریم بیبیسی فارسی دستکم سه دهه پیش آغاز شد. پس از آن کوشش بسیاری برای تحریم صدای آمریکا، رادیو اسرائیل و سپس رادیو فردا به راه افتاد. بازی تحریم حتی به تلویزیونهای خصوصی نیز رسید. از من و تو گرفته تا کانال یک و ایران فردا و در حال حاضر، ایران اینترنشنال.
در غالب موارد بالا، تحریمشدگان منعکسکننده یک خشم واقعی بودند. امروز همه ما ایرانیان همگی دردمندیم. همه ما ستم دیدهایم. کمتر ایرانی را میتوان یافت که در پنج دهه گذشته سوگوار عزیزی که قربانی انقلاب اسلامی شده است، نباشد. این خشم گاه سبب میشود که قابلیت مداقه و طمانینه و بررسی خونسردانه دادهها و پدیدهها را از دست بدهیم و به معرکه غوغا و غضب کشانده شویم. در چنان حالتی است که یکی از مهمترین درسهای فرهنگی خودمان را فراموش میکنیم؛ یعنی خودداری از داوری شتابزده با این تصور که کسی که با ما نیست، دشمن ماست.
در معرکه غوغا و غضب، ناچاریم خود را در مقام «مرجع تقلید» قرار دهیم؛ مقامی که به ما حق صدور فتوا میدهد. حتی اگر فتوا درباره مخالفت با یک نظر یا عقیده باشد. البته فتوادهنده که تلویحا خود را در مقام قاضیالقضات قرار داده است، میتواند هر که را بخواهد، مهدورالدم، محارب عن الله و مفسد فی الارض بخواند و خواستار نابودیاش شود. این البته کاملا با فرهنگ ایرانی بیگانه است؛ فرهنگی که در آن، مفهوم «گناه اولیه» و «ذنب لایغفرله» وجود ندارد.
به کار بردن سلاح «تحریم» راه را برای به کار بردن یک سلاح شوم دیگر، یعنی تکفیر، باز میکند و چشمانداز بازگشت به یک نظام قانونی بر اساس حاکمیت ملی را کدر میسازد. در دنیای شخصیتهایی مانند آیتالله روحالله خمینی و آیتالله علی خامنهای، مرجع صاحب فتوا در جای امام غایب قرار دارد و خود امام غایب نیز بقیهالله است؛ یعنی آنچه از خدا روی زمین باقی مانده است. بدینسان، شگفتیآور است که تعدادی از «روشنفکران» ما که غالبا خود را ترقیخواه، سوسیالیست، سوسیال دموکرات، لائيست، سکولار و خلقی میدانند، در یک مبارزه سیاسی، روش شرعی آقایان خمینی و خامنهای را به کار میبرند.
برافراشتن پرچم تحریم این یا آن رسانه، حزب، انجمن، اتحادیه کارگری، باهماد فرهنگی و غیره پذیرفتن سانسور و در نتیجه اختناق است. سانسور حتی در موجهترین شکل آن، یعنی دستکاری در خبرها در دوران جنگ، سرانجام بیش از آنکه سودی داشته باشد، زیانبار است. در جریان جنگ جهانی دوم، سانسوری که دولت چرچیل به کار میبرد، گاه سبب میشد که خود او و در نتیحه مردم بریتانیا از بعضی نقایص، خطاها و ندانمکاریهای نظامیان آگاه نشوند. در پارهای از موارد، مردم بریتانیا با گوش دادن به گزارشهای اد هارو، خبرنگار آمریکایی، متوجه میشدند که کجای کار عیب دارد.
تردید نیست که ادعای بیطرفی در مسائل سیاسی افسانهای بیش نیست. این نظر که در هر بحث بایستی مواضع دو طرف را شنید، نیز در دنیای واقعیات مخدوش میشود. در بحث بر سر هولوکاست، پنج دقیقه برای یهودیان و پنج دقیقه برای هیتلر، توهین به ارزشهای انسانی است. از این گذشته، مواردی هست که فرضیه «دو طرف» را نمیتوان به کار برد. مثلا در بحث بر سر کشتن تظاهراتکنندگان مسالمتآمیز در خیابانهای تهران، ضرورتی برای شنیدن «طرف دیگر»، یعنی سرکوبگران رژیم اسلامی، وجود ندارد.
با این حال خودداری از شنیدن نظر طرف دیگر به معنای خفه کردن او نیست. اگر با یک طرف خفهکننده روبرو هستیم، باید بکوشیم مانند او نشویم. اگر یک دشمن بد موفق شود ما را شبیه خودش کند، یعنی کاریکاتوری از او بشویم، او برنده و ما بازنده خواهیم بود.
البته آمادگی برای شنیدن نظر مخالف اگر در مسیر افراطی رسمشده از سوی ولتر قرار گیرد، ما را به مقام سرباز پیاده بدترین نظرها تبدیل خواهد کرد. ولتر میگوید: با نظر تو مخالفم، اما حاضرم جان بدهم تا تو بتوانی نظرت را ابراز کنی! بدیهی است که این ادعای معروف فیلسوف فرانسوی را نباید جدی گرفت. کدام انسان عاقلی حاضر است جانش را فدا کند تا دژخیمان تاریخی آزادانه اظهارنظر کنند؟
در بحث آزادی بیان، مانند همه بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بخشهای خاکستری یا هاشورخورده وجود دارد. بدینسان داوری درباره کل کارکرد یک رسانه دشوار میشود. مثلا بیبیسی را در نظر بگیرید. این یک موسسه دولتی است با منشوری که وظایف آن را برای تبلیغ نظرات بریتانیای کبیر تشریح میکند. بدیهی است که بیبیسی از دید آنان که با نظرات دولت فخیمه مخالفاند، یک حریف، رقیب یا حتی دشمن به شمار میآید. اتحاد شوروی و جمهوری خلق چین برای بیش از نیمقرن، آنچه را در توان داشتند، برای جلوگیری از شنیدن بیبیسی در قلمرو خودشان انجام دادند.
در غالب موارد بالا، تحریمشدگان منعکسکننده یک خشم واقعی بودند. امروز همه ما ایرانیان همگی دردمندیم. همه ما ستم دیدهایم. کمتر ایرانی را میتوان یافت که در پنج دهه گذشته سوگوار عزیزی که قربانی انقلاب اسلامی شده است، نباشد. این خشم گاه سبب میشود که قابلیت مداقه و طمانینه و بررسی خونسردانه دادهها و پدیدهها را از دست بدهیم و به معرکه غوغا و غضب کشانده شویم. در چنان حالتی است که یکی از مهمترین درسهای فرهنگی خودمان را فراموش میکنیم؛ یعنی خودداری از داوری شتابزده با این تصور که کسی که با ما نیست، دشمن ماست.
در معرکه غوغا و غضب، ناچاریم خود را در مقام «مرجع تقلید» قرار دهیم؛ مقامی که به ما حق صدور فتوا میدهد. حتی اگر فتوا درباره مخالفت با یک نظر یا عقیده باشد. البته فتوادهنده که تلویحا خود را در مقام قاضیالقضات قرار داده است، میتواند هر که را بخواهد، مهدورالدم، محارب عن الله و مفسد فی الارض بخواند و خواستار نابودیاش شود. این البته کاملا با فرهنگ ایرانی بیگانه است؛ فرهنگی که در آن، مفهوم «گناه اولیه» و «ذنب لایغفرله» وجود ندارد.
به کار بردن سلاح «تحریم» راه را برای به کار بردن یک سلاح شوم دیگر، یعنی تکفیر، باز میکند و چشمانداز بازگشت به یک نظام قانونی بر اساس حاکمیت ملی را کدر میسازد. در دنیای شخصیتهایی مانند آیتالله روحالله خمینی و آیتالله علی خامنهای، مرجع صاحب فتوا در جای امام غایب قرار دارد و خود امام غایب نیز بقیهالله است؛ یعنی آنچه از خدا روی زمین باقی مانده است. بدینسان، شگفتیآور است که تعدادی از «روشنفکران» ما که غالبا خود را ترقیخواه، سوسیالیست، سوسیال دموکرات، لائيست، سکولار و خلقی میدانند، در یک مبارزه سیاسی، روش شرعی آقایان خمینی و خامنهای را به کار میبرند.
برافراشتن پرچم تحریم این یا آن رسانه، حزب، انجمن، اتحادیه کارگری، باهماد فرهنگی و غیره پذیرفتن سانسور و در نتیجه اختناق است. سانسور حتی در موجهترین شکل آن، یعنی دستکاری در خبرها در دوران جنگ، سرانجام بیش از آنکه سودی داشته باشد، زیانبار است. در جریان جنگ جهانی دوم، سانسوری که دولت چرچیل به کار میبرد، گاه سبب میشد که خود او و در نتیحه مردم بریتانیا از بعضی نقایص، خطاها و ندانمکاریهای نظامیان آگاه نشوند. در پارهای از موارد، مردم بریتانیا با گوش دادن به گزارشهای اد هارو، خبرنگار آمریکایی، متوجه میشدند که کجای کار عیب دارد.
تردید نیست که ادعای بیطرفی در مسائل سیاسی افسانهای بیش نیست. این نظر که در هر بحث بایستی مواضع دو طرف را شنید، نیز در دنیای واقعیات مخدوش میشود. در بحث بر سر هولوکاست، پنج دقیقه برای یهودیان و پنج دقیقه برای هیتلر، توهین به ارزشهای انسانی است. از این گذشته، مواردی هست که فرضیه «دو طرف» را نمیتوان به کار برد. مثلا در بحث بر سر کشتن تظاهراتکنندگان مسالمتآمیز در خیابانهای تهران، ضرورتی برای شنیدن «طرف دیگر»، یعنی سرکوبگران رژیم اسلامی، وجود ندارد.
با این حال خودداری از شنیدن نظر طرف دیگر به معنای خفه کردن او نیست. اگر با یک طرف خفهکننده روبرو هستیم، باید بکوشیم مانند او نشویم. اگر یک دشمن بد موفق شود ما را شبیه خودش کند، یعنی کاریکاتوری از او بشویم، او برنده و ما بازنده خواهیم بود.
البته آمادگی برای شنیدن نظر مخالف اگر در مسیر افراطی رسمشده از سوی ولتر قرار گیرد، ما را به مقام سرباز پیاده بدترین نظرها تبدیل خواهد کرد. ولتر میگوید: با نظر تو مخالفم، اما حاضرم جان بدهم تا تو بتوانی نظرت را ابراز کنی! بدیهی است که این ادعای معروف فیلسوف فرانسوی را نباید جدی گرفت. کدام انسان عاقلی حاضر است جانش را فدا کند تا دژخیمان تاریخی آزادانه اظهارنظر کنند؟
در بحث آزادی بیان، مانند همه بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بخشهای خاکستری یا هاشورخورده وجود دارد. بدینسان داوری درباره کل کارکرد یک رسانه دشوار میشود. مثلا بیبیسی را در نظر بگیرید. این یک موسسه دولتی است با منشوری که وظایف آن را برای تبلیغ نظرات بریتانیای کبیر تشریح میکند. بدیهی است که بیبیسی از دید آنان که با نظرات دولت فخیمه مخالفاند، یک حریف، رقیب یا حتی دشمن به شمار میآید. اتحاد شوروی و جمهوری خلق چین برای بیش از نیمقرن، آنچه را در توان داشتند، برای جلوگیری از شنیدن بیبیسی در قلمرو خودشان انجام دادند.
👍40❤5
با این حال نتیجه این جنگ رادیویی محروم کردن شهروندان شوروی و چین از اطلاعاتی بود که بیبیسی از سراسر جهان عرضه میکرد؛ اطلاعاتی که در بهترین سطح روزنامهنگاری حرفهای گردآوری، ویراستاری و عرضه میشد.
در ایران خودمان، مسئله خاموش کردن بیبیسی در جریان انقلاب اسلامی مطرح شد. در نخستین هفتههای تنش انقلابی، روشن شد که بیبیسی، بهویژه بخش فارسی آن، در کنار انقلابیون قرار گرفته است و از هر فرصتی برای تحریک شنوندگان خود در ایران، علیه نظام پادشاهی مشروطه، استفاده میکند. تابستان ۱۳۵۷ آقای کاظم عتیق که وظیفه شنیدن رادیوهای خارجی را بر عهده داشت، در یک گزارش ۴۰ صفحهای دقیق، نشان داد که بیبیسی عملا تبدیل شده است به رادیو آیتالله روحالله خمینی و هواداران او. این گزارش سرانجام به میز وزیر امور خارجه، آقای امیرخسرو افشار، رسید، با این امید که او مسئله را با دولت بریتانیا، یعنی صاحب بیبیسی، در میان بگذارد. در دیداری که با آقای افشار، یک دوست خوب، داشتم، از او پرسیدم: در مورد بیبیسی چه کردهاید؟ پاسخ داد: گزارش را به وزیر خارجه انگلیس آقای دیوید اوئن دادهایم. پرسیدم: خب که چی؟ یا درخواستی کردهاید؟ گفت: نه. اگر آنها عامدا این کار را میکنند، هر درخواست ما بیثمر خواهد بود. اما اگر این روش حاصل فعالیت روزنامهنگاران ایرانیالاصل یا انگلیسی چپگرا است، مسئله نظارت وزارت خارجه انگلیس بر بیبیسی مطرح میشود که باز هم مربوط به خودشان است. از این گذشته، اگر ما بیبیسی را خفه کنیم، که میتوانیم با انداختن پارازیت قوی، بخشی از مردم خودمان را از آگاهی از آنچه میگذرد، محروم کردهایم! وزیر خارجه دولتی که دشمنانش آن را سمبل سانسور و اختناق میدانستند، حاضر نبود یک رادیو خارجی را که علیه نظام تبلیغ میکرد، خفه کند.
آیا امیرخسرو افشار حق داشت؟ این پرسشی است که برای نزدیک به نیم قرن برای من مطرح بوده است. از یک سو میتوان گفت حق با او بود. سانسور یا خفه کردن یک رادیو یک عکسالعمل بزدلانه است. در آن روزها ما میبایستی در حیطه رسانهای با بیبیسی وارد نبرد میشدیم. رادیوها، تلویزیونها و روزنامههای خودمان میبایستی و میتوانستند در یک نبرد رسانهای، از پس بیبیسی و رسانههای نیرومندتر از آن برآیند. اما هرگز این کار را نکردند، زیرا ته ذهنشان همواره این تردید وجود داشت: نکند حق با آنانی است که میخواهند ایران به خاکوخون بکشند!
درسی که افشار میخواست بدهد، این بود: دشمن را در میدان خودش ملاقات کن و با حربه خودش شکست بده!
امروز اگر فلان رسانه را دشمن میدانیم، میبایستی از درسی که افشار داد، استفاده کنیم. خوشبختانه در جهان امروز همه کسانی که حرفی برای گفتن دارند، میتوانند در نبرد گفتمانی شرکت کنند. آنان که خواستار خاموش کردن صداها هستند، متعلق به دنیای دیروزند که در آن وسایل ارتباط جمعی و منابع اطلاعاتی اساسا در انحصار دولتها و احزاب و کارتلهای بزرگ تجاری بود. در دنیای امروز، «تحریم» ضرورتی ندارد، زیرا تقبیح، رسواسازی و در مجموع پاسخگویی ممکن است.
مبلغان «تحریم» کسانیاند که دانسته یا ندانسته، همچنان اسیر تفکر فقهیاند. اخوانالمسلمین هر سال جزوهای منتشر میکند با عنوان «یجوز و لایجوز» که در آن، آنچه را مجاز است و آنچه را مجاز نیست، به اطلاع مومنان میرساند. مومن لازم نیست فکر کند و نیازی به قوه تمییز و تشخیص ندارد و کافی است مقلد مرجع تقلید و مجری اوامر مرشد اعلی باشد تا به حقایق امور برسد.
طرز فکر تحریمی همواره ما را به سوی استبداد میکشاند. یک روشنفکر انقلابیاسلامی که سخنگوی تحریمگران است، میگوید: من حاضرم با مقامات انگلیسی (یعنی دادگستری و پلیس) برای بستن ایران اینترنشنال همکاری کنم!
سانسورچی سرانجام پلیس را صدا میزند.
در قضاوت درباره هر رسانه، بایستی به یاد آوریم که رسانه موردبحث نمیتواند ۱۰۰ درصد در خدمت نظرات و اهداف ما باشد. یک خواننده روزنامه تایمز لندن هرگز از گاردین راضی نخواهد شد و بالعکس. برای یک تماشاگر تلویزیون فاکس در آمریکا، رسانهای مانند سیانان بلندگوی شیطان است.
سرانجام فراموش نکنیم که بزرگترین خطری که یک جامعه را تهدید میکند، خاموشی است. در دوران عثمانی، ضربالمثل «لبخند آناتولیایی» یادآور میلیونها شهروندی بود که در سکوت لبخند میزدند، اما در ته دل، خواستار سقوط خلافت مستبد بودند. از سوی دیگر، بزرگترین خطری که آزادی را تهدید میکند، تبلیغ تحریم و سانسور به نام آزادیخواهی است.
https://www.independentpersian.com/node/415588/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C
@AmirTaheri4
در ایران خودمان، مسئله خاموش کردن بیبیسی در جریان انقلاب اسلامی مطرح شد. در نخستین هفتههای تنش انقلابی، روشن شد که بیبیسی، بهویژه بخش فارسی آن، در کنار انقلابیون قرار گرفته است و از هر فرصتی برای تحریک شنوندگان خود در ایران، علیه نظام پادشاهی مشروطه، استفاده میکند. تابستان ۱۳۵۷ آقای کاظم عتیق که وظیفه شنیدن رادیوهای خارجی را بر عهده داشت، در یک گزارش ۴۰ صفحهای دقیق، نشان داد که بیبیسی عملا تبدیل شده است به رادیو آیتالله روحالله خمینی و هواداران او. این گزارش سرانجام به میز وزیر امور خارجه، آقای امیرخسرو افشار، رسید، با این امید که او مسئله را با دولت بریتانیا، یعنی صاحب بیبیسی، در میان بگذارد. در دیداری که با آقای افشار، یک دوست خوب، داشتم، از او پرسیدم: در مورد بیبیسی چه کردهاید؟ پاسخ داد: گزارش را به وزیر خارجه انگلیس آقای دیوید اوئن دادهایم. پرسیدم: خب که چی؟ یا درخواستی کردهاید؟ گفت: نه. اگر آنها عامدا این کار را میکنند، هر درخواست ما بیثمر خواهد بود. اما اگر این روش حاصل فعالیت روزنامهنگاران ایرانیالاصل یا انگلیسی چپگرا است، مسئله نظارت وزارت خارجه انگلیس بر بیبیسی مطرح میشود که باز هم مربوط به خودشان است. از این گذشته، اگر ما بیبیسی را خفه کنیم، که میتوانیم با انداختن پارازیت قوی، بخشی از مردم خودمان را از آگاهی از آنچه میگذرد، محروم کردهایم! وزیر خارجه دولتی که دشمنانش آن را سمبل سانسور و اختناق میدانستند، حاضر نبود یک رادیو خارجی را که علیه نظام تبلیغ میکرد، خفه کند.
آیا امیرخسرو افشار حق داشت؟ این پرسشی است که برای نزدیک به نیم قرن برای من مطرح بوده است. از یک سو میتوان گفت حق با او بود. سانسور یا خفه کردن یک رادیو یک عکسالعمل بزدلانه است. در آن روزها ما میبایستی در حیطه رسانهای با بیبیسی وارد نبرد میشدیم. رادیوها، تلویزیونها و روزنامههای خودمان میبایستی و میتوانستند در یک نبرد رسانهای، از پس بیبیسی و رسانههای نیرومندتر از آن برآیند. اما هرگز این کار را نکردند، زیرا ته ذهنشان همواره این تردید وجود داشت: نکند حق با آنانی است که میخواهند ایران به خاکوخون بکشند!
درسی که افشار میخواست بدهد، این بود: دشمن را در میدان خودش ملاقات کن و با حربه خودش شکست بده!
امروز اگر فلان رسانه را دشمن میدانیم، میبایستی از درسی که افشار داد، استفاده کنیم. خوشبختانه در جهان امروز همه کسانی که حرفی برای گفتن دارند، میتوانند در نبرد گفتمانی شرکت کنند. آنان که خواستار خاموش کردن صداها هستند، متعلق به دنیای دیروزند که در آن وسایل ارتباط جمعی و منابع اطلاعاتی اساسا در انحصار دولتها و احزاب و کارتلهای بزرگ تجاری بود. در دنیای امروز، «تحریم» ضرورتی ندارد، زیرا تقبیح، رسواسازی و در مجموع پاسخگویی ممکن است.
مبلغان «تحریم» کسانیاند که دانسته یا ندانسته، همچنان اسیر تفکر فقهیاند. اخوانالمسلمین هر سال جزوهای منتشر میکند با عنوان «یجوز و لایجوز» که در آن، آنچه را مجاز است و آنچه را مجاز نیست، به اطلاع مومنان میرساند. مومن لازم نیست فکر کند و نیازی به قوه تمییز و تشخیص ندارد و کافی است مقلد مرجع تقلید و مجری اوامر مرشد اعلی باشد تا به حقایق امور برسد.
طرز فکر تحریمی همواره ما را به سوی استبداد میکشاند. یک روشنفکر انقلابیاسلامی که سخنگوی تحریمگران است، میگوید: من حاضرم با مقامات انگلیسی (یعنی دادگستری و پلیس) برای بستن ایران اینترنشنال همکاری کنم!
سانسورچی سرانجام پلیس را صدا میزند.
در قضاوت درباره هر رسانه، بایستی به یاد آوریم که رسانه موردبحث نمیتواند ۱۰۰ درصد در خدمت نظرات و اهداف ما باشد. یک خواننده روزنامه تایمز لندن هرگز از گاردین راضی نخواهد شد و بالعکس. برای یک تماشاگر تلویزیون فاکس در آمریکا، رسانهای مانند سیانان بلندگوی شیطان است.
سرانجام فراموش نکنیم که بزرگترین خطری که یک جامعه را تهدید میکند، خاموشی است. در دوران عثمانی، ضربالمثل «لبخند آناتولیایی» یادآور میلیونها شهروندی بود که در سکوت لبخند میزدند، اما در ته دل، خواستار سقوط خلافت مستبد بودند. از سوی دیگر، بزرگترین خطری که آزادی را تهدید میکند، تبلیغ تحریم و سانسور به نام آزادیخواهی است.
https://www.independentpersian.com/node/415588/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C
@AmirTaheri4
👍39❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این حرف علی کریمی امروز به هممون ثابت شد:
«کسانی که از شاهزاده رضا پهلوی انتقاد میکنن یا ذینفع جمهوری اسلامی هستن یا باعث بوجود اومدن جمهوری اسلامی بودن»
#همکاری_ملی
بئاتریس 𓃬☼
@AmirTaheri4
«کسانی که از شاهزاده رضا پهلوی انتقاد میکنن یا ذینفع جمهوری اسلامی هستن یا باعث بوجود اومدن جمهوری اسلامی بودن»
#همکاری_ملی
بئاتریس 𓃬☼
@AmirTaheri4
❤107💯23👍8👏5👎1🔥1
لُرد داود آلیانس، متولد کاشان، «پادشاه نساجى بریتانیا»، چشم از جهان فرو بست
- بازرگان برجسته، نيكوكار و كارآفرين ايرانى- بريتانيايى، با چهارده پوند سرمايه کار خود را آغاز کرد و با موفقیت در اقتصاد به كسب عضویت مجلس لُردها (اعيان) در بریتانیا نیز رسید.
- شرکتهاى تحت مدیریت داود آليانس بیش از ۷۵ هزار کارگر و کارمند در صدها کارخانه داشت که در بیش از ۶۰ کشور جهان پراکنده بودند. این موفقیتها اما پایان راه نبود.
- به باور داود آلیانس «پیشرفت و تکامل یک اقتصاد سالم»، اقتصادی که توان رقابت و حضور در سطح جهانی را داشته باشد، نیازمند «امنیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی» است.
https://kayhan.london/1404/04/28/382294/
KayhanLondon کیهان لندن
@AmirTaheri4
- بازرگان برجسته، نيكوكار و كارآفرين ايرانى- بريتانيايى، با چهارده پوند سرمايه کار خود را آغاز کرد و با موفقیت در اقتصاد به كسب عضویت مجلس لُردها (اعيان) در بریتانیا نیز رسید.
- شرکتهاى تحت مدیریت داود آليانس بیش از ۷۵ هزار کارگر و کارمند در صدها کارخانه داشت که در بیش از ۶۰ کشور جهان پراکنده بودند. این موفقیتها اما پایان راه نبود.
- به باور داود آلیانس «پیشرفت و تکامل یک اقتصاد سالم»، اقتصادی که توان رقابت و حضور در سطح جهانی را داشته باشد، نیازمند «امنیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی» است.
https://kayhan.london/1404/04/28/382294/
KayhanLondon کیهان لندن
@AmirTaheri4
❤64😢10🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندهیاد شجاعالدین شفاء :
«ویرانگران دیروز، نمیتوانند سازندگان فردا باشند»
CharliChaplin
@AmirTaheri4
«ویرانگران دیروز، نمیتوانند سازندگان فردا باشند»
CharliChaplin
فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی در جریان کارزار انتخابات ریاستجمهوری ۸۸، ۹ خرداد ۱۳۸۸
حافظه تاریخی
@AmirTaheri4
💯72❤13👏6👍2👎1
پیام یک افسر نیروی انتظامی:
«خواهان سرنگونی آخوندها هستیم»
نارضایتی در بین نیروهای مسلح به ویژه پس از حملات اسرائیل بیشتر شده است.
شرایط بد معیشتی اصلیترین عامل نارضایتی پرسنل نظامی است اما جنگ ۱۲ روزه پیامدهایی داشت که نارضایتی آنها را افزایش داده که از جمله میتوان به ریسک خدمت در پادگانها و مراکز نظامی اشاره کرد.
KayhanLondon کیهان لندن
@AmirTaheri4
«خواهان سرنگونی آخوندها هستیم»
نارضایتی در بین نیروهای مسلح به ویژه پس از حملات اسرائیل بیشتر شده است.
شرایط بد معیشتی اصلیترین عامل نارضایتی پرسنل نظامی است اما جنگ ۱۲ روزه پیامدهایی داشت که نارضایتی آنها را افزایش داده که از جمله میتوان به ریسک خدمت در پادگانها و مراکز نظامی اشاره کرد.
KayhanLondon کیهان لندن
@AmirTaheri4
👍65❤12👏5🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شکایت باندفاسدشادی امین/صدر ازمن باعث شدهم کلی به فالورهام درهمه شبکههااضافه بشه،هم خبرنگاران واقعی صدای مردم و حقیقت بیشترپیگیر فاندهای آنها وافشاگری باشند
بایدازشون سپاسگزاری کنم بگم یه شکایت دیگه ثبت کنیدتاهم فالورم بیشتربشه هم بیشتررسوابشن
چقدر هم میترسه که کمنتهاش رامیبنده
Akhtar Ghasemi
@AmirTaheri4
بایدازشون سپاسگزاری کنم بگم یه شکایت دیگه ثبت کنیدتاهم فالورم بیشتربشه هم بیشتررسوابشن
چقدر هم میترسه که کمنتهاش رامیبنده
Akhtar Ghasemi
دوشادی فاند بگیر و نا شادی های مردم ایران !
در لینک زیر می شنوید :
https://youtu.be/_5XqTooPM1k?si=Q9l4H_roDl7cgWO8
#ایران
Jamshid Chalangi
@AmirTaheri4
👍82❤3😱1
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاهزاده رضا پهلوی: نوید میدهم که نورِ دادرسی بر دلِ داغدیدهی دادخواهان خواهد تابید
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=AkfO7klxgQ4
شاهزاده رضا پهلوی، عصر امروز، شنبه، ۲۸ تیرماه برابر یا ۱۹ جولای ۲۰۲۵، با انتشار پیامی، ضمن واکنشِ شدید به جنایتِ جدید خامنهای و مزدورانش در به قتل رسانده اعضای یک خانوادهی اهل خمین، به ویژه دختر سه ساله این خانواده، نوید دادند که که نور دادرسی بر دل داغدیدهی دادخواهان خواهد تابید.
#شاهزاده_رضا_پهلوی #رها_شیخی #خمین #همکاری_ملی
@Unikador
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=AkfO7klxgQ4
شاهزاده رضا پهلوی، عصر امروز، شنبه، ۲۸ تیرماه برابر یا ۱۹ جولای ۲۰۲۵، با انتشار پیامی، ضمن واکنشِ شدید به جنایتِ جدید خامنهای و مزدورانش در به قتل رسانده اعضای یک خانوادهی اهل خمین، به ویژه دختر سه ساله این خانواده، نوید دادند که که نور دادرسی بر دل داغدیدهی دادخواهان خواهد تابید.
#شاهزاده_رضا_پهلوی #رها_شیخی #خمین #همکاری_ملی
@Unikador
❤99👍11❤🔥4
بازی آخر محللها
مهدی قدیمی - اندیکشده مسائل ایران
کمتر جریان سیاسی در جهان را میتوان یافت که بهاندازه اصلاحطلبان ایرانی دچار تناقضهای فکری، تضاد در پایگاه اجتماعی، و بیریشگی ایدئولوژیک باشد؛ جریانی که از کمونیستهای دوآتشه تا لیبرالهای افراطی، از آتئیستهای دینستیز تا فقهگرایان سنتی، و از فمنیستهای رادیکال تا طرفداران احکام شرعی درباره زنان را در خود جای داده است.
شاید بتوان، همانند روانکاوان که ریشه بحرانهای فردی را در کودکی جستوجو میکنند، تناقضات اصلاحطلبان را نیز در گذشته متلاطمشان یافت. در دهههای ۴۰ و ۵۰، زمانی که موج روشنفکری چپگرا از فرنگ به ایران رسیده بود، این جماعت با هدف عقب نماندن از مد روز، تلاش کردند مارکسیسم و لنینیسم را از دل قرآن و احادیث استخراج کنند. همانها، پس از فروپاشی شوروی، این بار لیبرالیسم و آموزههای پوپر را از همان متون مذهبی بیرون کشیدند.
در دهه ۶۰، از همان منابع دینی برای اجبار حجاب زنانه توجیه شرعی تراشیدند؛ بیست سال بعد، که گفتمان حقوق زنان در جامعه غالب شد، همان متون را مأخذی برای دفاع از فمنیسم اعلام کردند. این فرصتطلبی مستمر، در هر دهه، عدهای از جوانان و روشنفکران را به این جریان جذب کرده است.
طی این سالها، تازهواردان اصلاحطلبی معمولاً به سه دسته تقسیم شدهاند:
•آنهایی که با نزدیکی به جریان، صاحب منافع سیاسی یا اقتصادی شدهاند و خود بخشی از همین جماعت رنگارنگ شدهاند.
•کسانی که با برخی گعدهها و چهرههای جریان احساس نزدیکی فکری داشتهاند و از این طریق نیاز به احساس منتقد بودن را ارضا کردهاند.
•و آنان که پس از مدتی، متوجه فریبخوردن از یک پروژه کلاهبرداری سیاسی شده و از این جریان رویگردان شدهاند.
امروز اصلاحطلبی بیش از هر چیز به خمرهای شباهت دارد، پر از رسوبات فکری دهههای مختلف: از کمونیسم دهه چهل تا اسلامگرایی دهه پنجاه، لیبرالیسم دهه شصت، چپگرایی پستمدرن دهه هشتاد، و نیهیلیسم لیبرتارینی دهه نود. آنان با چسباندن مفاهیم متضاد از «سرمایه» مارکس تا «تحریرالوسیله» خمینی، و از «جامعه باز» پوپر تا «شیعه، یک حزب تمام» شریعتی، همواره در پی خلق توجیهی تازه برای ادامهی حیات جمهوری اسلامی بودهاند.
به اقتضای زمان، گاه چپگرایان را از خمره بیرون میکشند تا نقش منتقد دموکراسیخواه را بازی کنند، و زمانی دیگر راستگرایان را علم میکنند تا در رسانههای خارج از کشور، تصویری «متمدنانه» از نظام ارائه دهند.
فراتر از تضادهای درونجناحی، اصلاحطلبان یک ویژگی مشترک دارند: وفاداری به بقای ساختار. آنها ذینفع دزدسالاری مافیایی حاکماند و در عین حال با برخورداری از طیفی متنوع از چهرهها، مأموریت دارند چهره نظام را نزد مردم و غرب نرمال جلوه دهند.
از رسانههای داخلی و بودجههای ناشی از پولشویی و قاچاق تا قدیمیترین تیمهای امنیتی درون جمهوری اسلامی، همه در خدمت فروش دوباره این متاع پوسیدهاند. اما با همه رنگارنگیشان، یک خط قرمز درون این خمره همواره پابرجاست: نفی کامل پادشاهیخواهی. جریانی که از ابتدا خواهان براندازی ساختاری جمهوری اسلامی بوده و امروز به گفتمان غالب در جامعه بدل شده است.
اینجاست که «ابطال این سحر سیاسی» تنها در گرو یک خواست شفاف است: پرسش از اصلاحطلبان درباره «بودن یا نبودن جمهوری اسلامی». جایی که دیگر امکان دوپایگی میان مردم و حاکمیت وجود ندارد و همه نقشههای مزورانهی آنها، در این نقطه شکست میخورد. زیرا تمامی این جریان، از رادیکالترین تا نرمترین چهرههایشان، در دفاع از آنچه در سال ۵۷ و با نام انقلاب بر سر ایران آمد، کوچکترین تردیدی ندارند.
آغاز این شکست در برابر دوگانه صریح و واقعی، در دی ۹۶ بود؛ جایی که مردم با شعار “اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا”، “دشمن ما همینجاست، دروغ میگن امریکاست” و مهمتر از همه “رضاشاه روحت شاد”، پایان بازی را اعلام کردند. در ادامه، حرکت دختران خیابان انقلاب ضربهای جدی به اصلاحطلبان وارد کرد. تاجزاده در واکنشی که بیشتر به سردرگمی شبیه بود، پیشنهاد کرد زنان معترض “با حفظ حجاب” اعتراض کنند!
در آبان ۹۸ هم آنها، مانند دی ۹۶، به دلیل اینکه امکان وسط بازی وجود نداشت، مجبور شدند در جای واقعی خود، یعنی صف حامیان رژیم و روبهروی مردم بایستند.
اما در خیزش ۱۴۰۱، اصلاحطلبان بار دیگر تلاش کردند خود را با پوشش شعار زن، زندگی، آزادی، به صفوف اول مردم برسانند. ولی جامعهای که شعار دانشجویانش “نه اینوری، نه اونوری” و کنش دانشآموزانش “عمامهپرانی” بود، دیگر اجازه نمیداد اعتراض به حجاب بهجای مطالبه براندازی بنشیند.
امروز هم، در شرایطی که جمهوری اسلامی در آستانه سقوطی بیسابقه قرار دارد و هزینه دههها شرارت منطقهایاش را نیز به مردم ایران تحمیل کرده، اصلاحطلبان بار دیگر به میدان آمدهاند.
مسائل ایران
@AmirTaheri4
مهدی قدیمی - اندیکشده مسائل ایران
کمتر جریان سیاسی در جهان را میتوان یافت که بهاندازه اصلاحطلبان ایرانی دچار تناقضهای فکری، تضاد در پایگاه اجتماعی، و بیریشگی ایدئولوژیک باشد؛ جریانی که از کمونیستهای دوآتشه تا لیبرالهای افراطی، از آتئیستهای دینستیز تا فقهگرایان سنتی، و از فمنیستهای رادیکال تا طرفداران احکام شرعی درباره زنان را در خود جای داده است.
شاید بتوان، همانند روانکاوان که ریشه بحرانهای فردی را در کودکی جستوجو میکنند، تناقضات اصلاحطلبان را نیز در گذشته متلاطمشان یافت. در دهههای ۴۰ و ۵۰، زمانی که موج روشنفکری چپگرا از فرنگ به ایران رسیده بود، این جماعت با هدف عقب نماندن از مد روز، تلاش کردند مارکسیسم و لنینیسم را از دل قرآن و احادیث استخراج کنند. همانها، پس از فروپاشی شوروی، این بار لیبرالیسم و آموزههای پوپر را از همان متون مذهبی بیرون کشیدند.
در دهه ۶۰، از همان منابع دینی برای اجبار حجاب زنانه توجیه شرعی تراشیدند؛ بیست سال بعد، که گفتمان حقوق زنان در جامعه غالب شد، همان متون را مأخذی برای دفاع از فمنیسم اعلام کردند. این فرصتطلبی مستمر، در هر دهه، عدهای از جوانان و روشنفکران را به این جریان جذب کرده است.
طی این سالها، تازهواردان اصلاحطلبی معمولاً به سه دسته تقسیم شدهاند:
•آنهایی که با نزدیکی به جریان، صاحب منافع سیاسی یا اقتصادی شدهاند و خود بخشی از همین جماعت رنگارنگ شدهاند.
•کسانی که با برخی گعدهها و چهرههای جریان احساس نزدیکی فکری داشتهاند و از این طریق نیاز به احساس منتقد بودن را ارضا کردهاند.
•و آنان که پس از مدتی، متوجه فریبخوردن از یک پروژه کلاهبرداری سیاسی شده و از این جریان رویگردان شدهاند.
امروز اصلاحطلبی بیش از هر چیز به خمرهای شباهت دارد، پر از رسوبات فکری دهههای مختلف: از کمونیسم دهه چهل تا اسلامگرایی دهه پنجاه، لیبرالیسم دهه شصت، چپگرایی پستمدرن دهه هشتاد، و نیهیلیسم لیبرتارینی دهه نود. آنان با چسباندن مفاهیم متضاد از «سرمایه» مارکس تا «تحریرالوسیله» خمینی، و از «جامعه باز» پوپر تا «شیعه، یک حزب تمام» شریعتی، همواره در پی خلق توجیهی تازه برای ادامهی حیات جمهوری اسلامی بودهاند.
به اقتضای زمان، گاه چپگرایان را از خمره بیرون میکشند تا نقش منتقد دموکراسیخواه را بازی کنند، و زمانی دیگر راستگرایان را علم میکنند تا در رسانههای خارج از کشور، تصویری «متمدنانه» از نظام ارائه دهند.
فراتر از تضادهای درونجناحی، اصلاحطلبان یک ویژگی مشترک دارند: وفاداری به بقای ساختار. آنها ذینفع دزدسالاری مافیایی حاکماند و در عین حال با برخورداری از طیفی متنوع از چهرهها، مأموریت دارند چهره نظام را نزد مردم و غرب نرمال جلوه دهند.
از رسانههای داخلی و بودجههای ناشی از پولشویی و قاچاق تا قدیمیترین تیمهای امنیتی درون جمهوری اسلامی، همه در خدمت فروش دوباره این متاع پوسیدهاند. اما با همه رنگارنگیشان، یک خط قرمز درون این خمره همواره پابرجاست: نفی کامل پادشاهیخواهی. جریانی که از ابتدا خواهان براندازی ساختاری جمهوری اسلامی بوده و امروز به گفتمان غالب در جامعه بدل شده است.
اینجاست که «ابطال این سحر سیاسی» تنها در گرو یک خواست شفاف است: پرسش از اصلاحطلبان درباره «بودن یا نبودن جمهوری اسلامی». جایی که دیگر امکان دوپایگی میان مردم و حاکمیت وجود ندارد و همه نقشههای مزورانهی آنها، در این نقطه شکست میخورد. زیرا تمامی این جریان، از رادیکالترین تا نرمترین چهرههایشان، در دفاع از آنچه در سال ۵۷ و با نام انقلاب بر سر ایران آمد، کوچکترین تردیدی ندارند.
آغاز این شکست در برابر دوگانه صریح و واقعی، در دی ۹۶ بود؛ جایی که مردم با شعار “اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا”، “دشمن ما همینجاست، دروغ میگن امریکاست” و مهمتر از همه “رضاشاه روحت شاد”، پایان بازی را اعلام کردند. در ادامه، حرکت دختران خیابان انقلاب ضربهای جدی به اصلاحطلبان وارد کرد. تاجزاده در واکنشی که بیشتر به سردرگمی شبیه بود، پیشنهاد کرد زنان معترض “با حفظ حجاب” اعتراض کنند!
در آبان ۹۸ هم آنها، مانند دی ۹۶، به دلیل اینکه امکان وسط بازی وجود نداشت، مجبور شدند در جای واقعی خود، یعنی صف حامیان رژیم و روبهروی مردم بایستند.
اما در خیزش ۱۴۰۱، اصلاحطلبان بار دیگر تلاش کردند خود را با پوشش شعار زن، زندگی، آزادی، به صفوف اول مردم برسانند. ولی جامعهای که شعار دانشجویانش “نه اینوری، نه اونوری” و کنش دانشآموزانش “عمامهپرانی” بود، دیگر اجازه نمیداد اعتراض به حجاب بهجای مطالبه براندازی بنشیند.
امروز هم، در شرایطی که جمهوری اسلامی در آستانه سقوطی بیسابقه قرار دارد و هزینه دههها شرارت منطقهایاش را نیز به مردم ایران تحمیل کرده، اصلاحطلبان بار دیگر به میدان آمدهاند.
مسائل ایران
@AmirTaheri4
🧵 Thread • FixupX
مسائل ایران (@iraniansaffairs)
بازی آخر محللها
مهدی قدیمی - اندیکشده مسائل ایران
کمتر جریان سیاسی در جهان را میتوان یافت که بهاندازه اصلاحطلبان ایرانی دچار تناقضهای فکری، تضاد در پایگاه اجتماعی، و بیریشگی ایدئولوژیک باشد؛ جریانی که از کمونیستهای دوآتشه تا لیبرالهای افراطی، از…
مهدی قدیمی - اندیکشده مسائل ایران
کمتر جریان سیاسی در جهان را میتوان یافت که بهاندازه اصلاحطلبان ایرانی دچار تناقضهای فکری، تضاد در پایگاه اجتماعی، و بیریشگی ایدئولوژیک باشد؛ جریانی که از کمونیستهای دوآتشه تا لیبرالهای افراطی، از…
👍56💯10❤7👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👍72💯18❤9😢5❤🔥4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تحریم و تبلیغ اختناق به نام آزادیخواهی - امیر طاهری
دوستان، نوش به جمالتان-
قرائت آخرین مقاله بسیار آموزنده استاد نازنینمان تقدیم حضورتان میشود. سلامت و سرخوش باشند.🙏🍷
لینک دانلود:
https://piyalechi.com/wp-content/uploads/2025/07/ataheri-tahrim-07182025.mp3
منبع:
https://www.independentpersian.com/node/415588/
@AmirTaheri4
Piyalechi
@AmirTaheri4
دوستان، نوش به جمالتان-
قرائت آخرین مقاله بسیار آموزنده استاد نازنینمان تقدیم حضورتان میشود. سلامت و سرخوش باشند.🙏🍷
لینک دانلود:
https://piyalechi.com/wp-content/uploads/2025/07/ataheri-tahrim-07182025.mp3
منبع:
https://www.independentpersian.com/node/415588/
@AmirTaheri4
Piyalechi
@AmirTaheri4
👍79❤14🙏3🥰1
گزارش ویژه اسرائیلهیوم از نحوهی بهزانو درآمدن جمهوری اسلامی توسط…
گزارش ویژه اسرائیلهیوم از نحوهی بهزانو درآمدن جمهوری اسلامی توسط نیروی هوایی اسرائیل
نشریه «اسرائیل هیوم» در گزارشی ویژه، جزئیات تازهای از مراحل آمادهسازی عملیات بزرگ «طلوع شیرها» را فاش کرده است. عملیاتی که شکستی خفتبار را به رژیم پرهیاهو و پوشالی ملاها تحمیل کرد و بسیاری از فرماندهان ارشد نظامی، کارشناسان هستهای و زیرساختهای نظامی و اتمی جمهوری اسلامی را نابود ساخت.
در این برنامه، ترجمه کامل و شنیدنی این گزارش مهم را با شما به اشتراک میگذاریم.
#اسرائیل #طلوع_شیرها #جمهوری_اسلامی #ببر_کاغذی
=============================
نسخه صوتی
@AmirTaheri4
نشریه «اسرائیل هیوم» در گزارشی ویژه، جزئیات تازهای از مراحل آمادهسازی عملیات بزرگ «طلوع شیرها» را فاش کرده است. عملیاتی که شکستی خفتبار را به رژیم پرهیاهو و پوشالی ملاها تحمیل کرد و بسیاری از فرماندهان ارشد نظامی، کارشناسان هستهای و زیرساختهای نظامی و اتمی جمهوری اسلامی را نابود ساخت.
در این برنامه، ترجمه کامل و شنیدنی این گزارش مهم را با شما به اشتراک میگذاریم.
#اسرائیل #طلوع_شیرها #جمهوری_اسلامی #ببر_کاغذی
=============================
نسخه صوتی
@AmirTaheri4
👍59❤6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گزارش ویژه اسرائیلهیوم از نحوهی بهزانو درآمدن جمهوری اسلامی توسط نیروی هوایی اسرائیل
نشریه «اسرائیل هیوم» در گزارشی ویژه، جزئیات تازهای از مراحل آمادهسازی عملیات بزرگ «طلوع شیرها» را فاش کرده است. عملیاتی که شکستی خفتبار را به رژیم پرهیاهو و پوشالی ملاها تحمیل کرد و بسیاری از فرماندهان ارشد نظامی، کارشناسان هستهای و زیرساختهای نظامی و اتمی جمهوری اسلامی را نابود ساخت.
در این برنامه، ترجمه کامل و شنیدنی این گزارش مهم را با شما به اشتراک میگذاریم.
#اسرائیل #طلوع_شیرها #جمهوری_اسلامی #ببر_کاغذی
=============================
برای حمایت از ما لطفا کانال را سابسکرایب نمایید
@AmirTaheri4
نشریه «اسرائیل هیوم» در گزارشی ویژه، جزئیات تازهای از مراحل آمادهسازی عملیات بزرگ «طلوع شیرها» را فاش کرده است. عملیاتی که شکستی خفتبار را به رژیم پرهیاهو و پوشالی ملاها تحمیل کرد و بسیاری از فرماندهان ارشد نظامی، کارشناسان هستهای و زیرساختهای نظامی و اتمی جمهوری اسلامی را نابود ساخت.
در این برنامه، ترجمه کامل و شنیدنی این گزارش مهم را با شما به اشتراک میگذاریم.
#اسرائیل #طلوع_شیرها #جمهوری_اسلامی #ببر_کاغذی
=============================
برای حمایت از ما لطفا کانال را سابسکرایب نمایید
@AmirTaheri4
❤75👍23👎1
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وقتی آب نیست و دشمن در خانه است: خامنهای در برابر عشق ابدی شاهزاده به میهن و همدلی بیبی با مردم ایران
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=soBLsw5yVSY
در حالیکه میلیونها ایرانی با تشنگی، قطعی آب و برق و نابودی محیطزیست دستوپنجه نرم میکنند، خامنهای و رژیمش همچنان در حال فرافکنی و دروغپراکنی هستند. در این پادکست، صدای بیبی نتانیاهو را میشنویم که سالها پیش به مردم ایران دست یاری داد، و پیام شاهزاده رضا پهلوی را بازپخش میکنیم؛ صدایی از تبعید، اما آشناتر از همیشه. اینجا از نشان دادن خیانت نمیهراسیم و از بیان حقیقت نمیگذریم. ایران تشنه است، اما فرزندانش هنوز بیدارند.
#ایران #بحران_آب #شاهزاده_رضا_پهلوی #اسرائیل #بنیامین_نتانیاهو
@Unikador
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=soBLsw5yVSY
در حالیکه میلیونها ایرانی با تشنگی، قطعی آب و برق و نابودی محیطزیست دستوپنجه نرم میکنند، خامنهای و رژیمش همچنان در حال فرافکنی و دروغپراکنی هستند. در این پادکست، صدای بیبی نتانیاهو را میشنویم که سالها پیش به مردم ایران دست یاری داد، و پیام شاهزاده رضا پهلوی را بازپخش میکنیم؛ صدایی از تبعید، اما آشناتر از همیشه. اینجا از نشان دادن خیانت نمیهراسیم و از بیان حقیقت نمیگذریم. ایران تشنه است، اما فرزندانش هنوز بیدارند.
#ایران #بحران_آب #شاهزاده_رضا_پهلوی #اسرائیل #بنیامین_نتانیاهو
@Unikador
❤132👍12🙏3👎1🤬1😢1
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فرمانده ارتش اسرائیل: جنگ علیه جمهوری اسلامی هنوز به پایان نرسیده است | سهشنبه ۳۱ تیرماه
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=wH81hpz74iI
سپهبد ایال زمیر، فرمانده ارتش اسرائیل، روز سهشنبه، در یک نشست ویژه ارتش این کشور در خصوص ارزیابی وضعیت نبرد اسرائیل در چندجبهه گفت: "جمهوری اسلامی و محور وابسته به آن همچنان در تیررس ما قرار دارند؛ جنگ علیه جمهوری اسلامی هنوز به پایان نرسیده است."
او افزود: "ارتش اسرائیل موظف است بهطور پیشدستانه در چندین جبهه وارد عمل شود و همزمان اقدامات دفاعی لازم را در همان جبههها و در امتداد مرزها دنبال کند."
#اسرائیل #جمهوری_اسلامی #طلوع_شیرها #ایال_زمیر
@Unikador
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=wH81hpz74iI
سپهبد ایال زمیر، فرمانده ارتش اسرائیل، روز سهشنبه، در یک نشست ویژه ارتش این کشور در خصوص ارزیابی وضعیت نبرد اسرائیل در چندجبهه گفت: "جمهوری اسلامی و محور وابسته به آن همچنان در تیررس ما قرار دارند؛ جنگ علیه جمهوری اسلامی هنوز به پایان نرسیده است."
او افزود: "ارتش اسرائیل موظف است بهطور پیشدستانه در چندین جبهه وارد عمل شود و همزمان اقدامات دفاعی لازم را در همان جبههها و در امتداد مرزها دنبال کند."
#اسرائیل #جمهوری_اسلامی #طلوع_شیرها #ایال_زمیر
@Unikador
👍78❤5
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیبی در گفتگو با فول سند: صلح با جمهوری اسلامی هرگز، اما با مردم ایران، بله
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=FC2dxrdDCss
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در گفتگویی با پادکست «فول سند» که روز دوشنبه ۳۰ تیر برابر با ۲۱ جولای ۲۰۲۵ منتشر شده است، به پرسشهای مختلفی از جمله پرسشهای مربوط به ایران پاسخ داد.
او در این مصاحبه در پاسخ به احتمال صلح میان اسرائیل و جمهوری اسلامی، با تاکید بر دوستی تاریخی میان دو ملت یهود و ملت ایران گفت: «صلح با جمهوری اسلامی هرگز اما با مردم فوق العاده ایران بله! »
#اسرائیل #بنیامین_نتانیاهو #ایران #جمهوری_اسلامی
@Unikador
ویدئوی کامل در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=FC2dxrdDCss
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در گفتگویی با پادکست «فول سند» که روز دوشنبه ۳۰ تیر برابر با ۲۱ جولای ۲۰۲۵ منتشر شده است، به پرسشهای مختلفی از جمله پرسشهای مربوط به ایران پاسخ داد.
او در این مصاحبه در پاسخ به احتمال صلح میان اسرائیل و جمهوری اسلامی، با تاکید بر دوستی تاریخی میان دو ملت یهود و ملت ایران گفت: «صلح با جمهوری اسلامی هرگز اما با مردم فوق العاده ایران بله! »
#اسرائیل #بنیامین_نتانیاهو #ایران #جمهوری_اسلامی
@Unikador
👍130❤🔥17❤10👎1😁1🤬1😢1
Forwarded from Reza Pahlavi | رضا پهلوی
دستِ ناپاکِ مزدورانِ سپاه و بسیج خامنهای، دیروز کیان پیرفلک و امروز رها شیخی را از ایران گرفتند. جنایت خمین و کشتار خانواده شیخی، بیانگر ماهیت رژیم درمانده و تبهکاری است که توان حفاظت از سرکردگان جنایتکار خود را ندارد؛ اما انتقام سختش را از ملت و کودکان بیپناه ایران میگیرد.
این دریای خون چنان میان ملت ایران و رژیم شکاف انداخته که با هیچ ترفند و فریبکاری پر نخواهد شد؛ و این جنایات هرروزه، جز با برانداختن رژیمِ جانی، و استقرار یک دولت ملی و دموکراتیک به پایان نخواهد رسید.
با خانواده جانباختگان و مردم شریف خمین عمیقا ابراز همدردی میکنم و نوید میدهم که نور دادرسی بر دل داغدیدهی دادخواهان خواهد تابید، و در یک دادگاه ملی و منصفانه، جنایتکارانِ کودککش به سزای اعمال خود خواهند رسید.
@OfficialRezaPahlavi
این دریای خون چنان میان ملت ایران و رژیم شکاف انداخته که با هیچ ترفند و فریبکاری پر نخواهد شد؛ و این جنایات هرروزه، جز با برانداختن رژیمِ جانی، و استقرار یک دولت ملی و دموکراتیک به پایان نخواهد رسید.
با خانواده جانباختگان و مردم شریف خمین عمیقا ابراز همدردی میکنم و نوید میدهم که نور دادرسی بر دل داغدیدهی دادخواهان خواهد تابید، و در یک دادگاه ملی و منصفانه، جنایتکارانِ کودککش به سزای اعمال خود خواهند رسید.
@OfficialRezaPahlavi
😢92❤44👍13💯4
Forwarded from Reza Pahlavi | رضا پهلوی
این هفته بار دیگر در کنگره آمریکا بودم و با قانونگذاران در مجالس نمایندگان و سنا دیدار کردم.
برای آنان پیام روشنی داشتم: برنامه هستهای رژیم، تسلیحات موشکی، فتواها علیه پرزیدنت ترامپ، جنایات رژیم و فساد گستردهی آن، با تعلل یا دیپلماسی محو نخواهند شد. این تهدیدها زمانی کاملا از بین خواهند رفت که خود رژیم جمهوری اسلامی نابود شود. سقوط این رژیم اکنون اجتنابناپذیر است و من برای هدایت ایران به سوی دموکراسی، برنامه دارم.
جهان نباید برای رژیم طناب نجات بیندازد.
This week I was back on Capitol Hill meeting with lawmakers in the House and Senate.
My message was clear: the regime’s nuclear program, missile arsenal, fatwas on President Trump, and crimes and corruption will not go away through diplomacy or delay. These threats will only disappear when the regime does. The Islamic Republic’s collapse is now inevitable, and I have a plan to lead Iran to democracy.
Don’t throw it yet another lifeline.
@OfficialRezaPahlavi
برای آنان پیام روشنی داشتم: برنامه هستهای رژیم، تسلیحات موشکی، فتواها علیه پرزیدنت ترامپ، جنایات رژیم و فساد گستردهی آن، با تعلل یا دیپلماسی محو نخواهند شد. این تهدیدها زمانی کاملا از بین خواهند رفت که خود رژیم جمهوری اسلامی نابود شود. سقوط این رژیم اکنون اجتنابناپذیر است و من برای هدایت ایران به سوی دموکراسی، برنامه دارم.
جهان نباید برای رژیم طناب نجات بیندازد.
This week I was back on Capitol Hill meeting with lawmakers in the House and Senate.
My message was clear: the regime’s nuclear program, missile arsenal, fatwas on President Trump, and crimes and corruption will not go away through diplomacy or delay. These threats will only disappear when the regime does. The Islamic Republic’s collapse is now inevitable, and I have a plan to lead Iran to democracy.
Don’t throw it yet another lifeline.
@OfficialRezaPahlavi
❤197👍26❤🔥6💯4🤬2🤝1