Amir Taheri امیر طاهری
7.64K subscribers
4.23K photos
2.8K videos
1 file
3.65K links
معرفی دکتر امیر طاهری :
دارای دکترای اقتصاد از لندن، نویسنده ، مترجم و ژورنالیست بین الملل ، تنها شخصیت ایرانی که با رهبران بزرگی مانند گورباچف ،نیکسون ، کلینتون و #شاهنشاه_آریامهر به طور مستقیم گفتگو داشتند
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM


گفت‌وگوی استاد امیر طاهری با سردبیر ایندیپندنت فارسی؛ سازوکار حکومتی مناسب برای مردم ایران چیست؟
استاد امیر طاهری در گفت‌وگو با کاملیا انتخابی‌ فرد، سردبیر ایندیپندنت فارسی، درباره نظام مطلوب سیاسی ایران گفت مردم کشور ما در قرن گذشته دو شکل حکومت را تجربه کرده‌اند: پادشاهی مشروطه و نظام مشروعه. انتخاب بعدی باید از میان این دو گزینه آزموده انجام شود.

@AmirTaheri4
👍309💯2
گفت‌وگوی استاد امیر طاهری با سردبیر ایندیپندنت فارسی؛ سازوکار حکومتی…
indypersian
گفت‌وگوی استاد امیر طاهری با سردبیر ایندیپندنت فارسی؛ سازوکار حکومتی مناسب برای مردم ایران چیست؟
استاد امیر طاهری در گفت‌وگو با کاملیا انتخابی‌ فرد، سردبیر ایندیپندنت فارسی، درباره نظام مطلوب سیاسی ایران گفت مردم کشور ما در قرن گذشته دو شکل حکومت را تجربه کرده‌اند: پادشاهی مشروطه و نظام مشروعه. انتخاب بعدی باید از میان این دو گزینه آزموده انجام شود.
فایل صوتی

@AmirTaheri4
👍247💯1
ehs_arj:
همانند امامشون «خدعه» می‌کنند. شارلاتان‌های دوزاری از طرفی چپ و راست پادشاهی توییت می‌زنند و تازگی‌ها به زبان پهلوی هم صحبت می‌کنند که مشروعیت کسب کنند. بعد با همین مشروعیت، دفترچه می‌نویسند که شاه را حذف کنند و خودشان مملکت را بالا بکشند. جاوید شاه از زبانشون نمی‌افته ولی از شاه قانونی به عنوان «شاهزاده» و «پدر» نام میبرند. هر حقه‌ای هم‌که میزنند، اگر نگرفت، «شاهزاده» را هزینه می‌کنند.
واقعا که تخم آخوند از خود آخوند به مراتب حرام‌لقمه‌تر است.
کلاهبرداران نمیدونند ما بازی‌های آخوندی را از بریم. ما همه ترفند آخوندی با رنگ‌های متفاوت از شکلاتی، قهوه‌ای و سفید و سیاهش را دیدیم و هزینه‌اش هم دادیم.
نام: #بچه‌های_آیت‌الله
نام خانوادگی: #سراب_قدرت...


SGhasseminejad:
بخش‌هایی از سنگ‌نبشته شاهنشاه شاپور یکم در کعبه زرتشت

«من، ستایندۀ مزدا، بَغ شاپور، شاهان‌شاهِ ایرانیان و انیرانیان، از تبارِ ایزدان، پ...



@AmirTaheri4
👍37👌31💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این حرفها رو خسرو فروهر ۳سال پیش گفته، زمانیکه هنوز دفترچه هم درنیامده بود:
«ایران اگر جمهوری بشه، رئیس‌جمهور ایران رو آمریکایی‌ها تعیین می‌کنند… کاری که با شاهزاده رضا پهلوی می‌خوان بکنند، ایشان را پدر ایران بکنند، یکی از این فرشگردی‌ها مثلاً سعید قاسمی‌نزاد رو رئیس‌جمهور کنند»

1984 𓃬‌‌‎☼

@AmirTaheri4
👍524🤬2💯2❤‍🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«مشکل ما این بود که بلافاصله سیستم چندین ویدا را به خیابان فرستاد - بازی را لوث کرد - ایرادی نداره، یک تمرین دیگر، یک پرش دیگر، شما خواهید دید …»

1984 𓃬‌‌‎☼



زنده‌یاد #مانوک_خدابخشیان: ببینید! یک ویدایی آمد و ایران را لرزاند، خیابان انقلاب را فتح کرد.
مشکل ما این بود که بلافاصله سیستم چندین ویدا را به خیابان فرستاد - بازی را لوث کرد - ایرادی نداره، یک تمرین دیگر، یک پرش دیگر، شما خواهید دید …

‌‎1984 𓃬‌‌‎☼



@AmirTaheri4
40👍12💯1
به قول استاد عزیزمون، امیر طاهری:

"مساله اینه که یک ایرانِ جوانی وجود داره که میخواد ایرانی زندگی کنه؛

اگر واقعا به کلیشه‌های مبتذلی مثل دموکراسی، فدرالیزم، سکولاریزم و لائیسیته نیاز داشتیم، براسون لغت فارسی درست میکردیم!"

#جاویدشاه
#دفترچه_بیچارگی
#بچه‌های_آیت‌الله

George The Suspended

@AdlerB321 به نظرم خود ارزش انگاری دموکراسی هم غلطه
یعنی یه این شکل نیستش که دموکراسی یک چیز ارزشمندی است که ما به علت شرایط نمیتونیم داشته باشیمش

frank



@AmirTaheri4
👍5514💯4😁2🤬2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
UTI90lRPll:
اینجا مجری می خواد عنوان «پدر» رو به ترامپ بده ولی ترامپ، هوشمندانه، می گه من تا حالا بهش فکر نکرده بودم و در عوض ماهرانه بحث رو به عشقش به کشور و مردمش بر می گردونه.

ولی، این طرف، ما شاهزاده رضا پهلوی رو داریم که وارث یک پادشاهی موروثی باافتخاره ولی در عوض مقام پادشاهی موروثی رو نفی و تحقیر کردن و خودشون به خودشون عنوان «پدر» دادن!

ولیعهدی و پادشاهی هر دو مسئولیت‌های سیاسی هستند که با تعهد حقوقی همراه هستند‌. این تعهد به صورت بدیهی به معنای انجام وظیفه مربوط به اون مسئولیت ها هم می شه. اینکه شاهزاده رضا پهلوی، برداشت ملک شخصی از این مسئولیت مهمی که ترکش کردند دارند، فقط نشانه عدم درک درست ایشان از جایگاه حقوقی شان و تاریخ این سرزمین است....

Baharak\_Irani:
سوال: “یک رئیس‌جمهور خوب تا حدی شبیه یک پدر خوب ست؛ محبت همراه با سخت‌گیری و تعیین مرزهای روشن، به‌نفع مردمی که از آنها مراقبت میکنید….آی...



@AmirTaheri4
41👍16😁1😱1💯1😭1
🔗Saeid S.
به عنوان کسی که میخواسته یکی از ملی‌ترین عناصر ایرانی -یعنی وارث پادشاهی- رو بدزده و الانم سر جنگ با میراث مشروطه داره فکر نکنم «نگهبانی از میراث» خیلی شغل مناسبی باشه واسه ایشون.
یعنی اگه بخوایم لیست از آدمایی بنویسیم که حتی دزد هم نباید دستشون داد ایشون یکی از ۵ تا گزینه اوله.

Saeed Ghasseminejad
شادباش به دوستان فصلنامه شهریور برای انتشار یک شماره خوب و خواندنی دیگر در تبعید.



@AmirTaheri4
👍27👌71😭1
اگر «حضرت اشرف» سکان‌دار بود…

یادی از تلاش‌ها و روش‌های قوام‌السلطنه، سکان‌دار کشتی ایران در دورانی طوفانی


یکی از استراتژی‌های قوام‌السلطنه، تبدیل نقطه ضعف ایران به نقطه قوت بود

در حالی که کوشش‌های پشت پرده برای بازگشت جمهوری اسلامی ایران به میز مذاکره با قدرت‌های بزرگ شدت می‌گیرد، این پرسش بار دیگر مطرح می‌شود: آیا می‌توان امیدوار بود که مشکل ایران، در واقع مشکل جمهوری اسلامی ایران، از طریق دیپلماسی حل شود؟
تجربه چهل سال گذشته نشان می‌دهد که پاسخ به این پرسش، نمی‌تواند مثبت باشد. در طی چهار دهه گذشته، جمهوری اسلامی ایران با کشورهای گوناگون و در زمینه‌های گوناگون مذاکره کرده است، بی آن که نتیجه‌ای پایدار به دست آید. رهبران تهران، گه‌گاه تعهداتی را نیز پذیرفته‌اند، بی آن که هرگز بخواهند یا بتوانند به آن تعهدات عمل کنند.
در مذاکراتی که به «برجام» انجامید، رهبران کنونی تهران تعهداتی را پذیرفتند که هیچ کشور مستقلی نمی‌تواند بپذیرد، زیرا از آغاز می‎دانستند که به وعده‎های خود عمل نخواهند کرد. جمهوری اسلامی ایران، کنوانسیون دریای مازندران را بدون شرکت در مذاکرات امضا کرد، اما هنوز جرات نکرده است که آن را از تمامی مراحل قانونی لازم بگذراند.
از آنجا که جمهوری اسلامی ایران خود را تجسم زمینی وحی مُنزل می‌داند، رهبران آن آمادگی ذهنی برای مذاکرات، یعنی داد و ستد بین دو طرف بر اساس تساوی مشروعیت‌شان، ندارند. جمهوری اسلامی یا باید دیکته کند، یا دیکته بنویسد. پاسخ آیت‌الله خمینی به نامه میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق، که خواستار همکاری گسترده اقتصادی و سیاسی بود، نمونه بارزی از این طرز فکر به شمار می‌رود: « آقای گورباچف! بیایید به اسلام مشرف شوید!»
حالا، اگر ۷۵ سال به عقب برگردیم، با تصویری متفاوت از ایران به‌عنوان یک عضو خانواده جهانی روبه‌رو می‌شویم. در آن زمان، ایران هنوز در اشغال نیروهای اتحاد شوروی بود که در جنگ جهانی دوم با همراهی نیروهای انگلیس و سپس آمریکا، وارد کشور ما شده بودند.
در آن زمان، هیچ کس فکر نمی‌کرد که ایران ممکن است تنها کشوری بشود که پس از چند سال حضور ارتش سرخ در خاکش، بتواند استقلال و تمامیت ارضی خود را، آن هم از طرق دیپلماسی، پس بگیرد. ارتش سرخ، هر جا رفته بود، تا پایان عصر کمونیسم در سال ۱۹۹۰ میلادی باقی ماند؛ هرجا جز ایران.
حضور ارتش سرخ در بعضی استان‌های شمال و شمال غربی ایران، جزئی از طرح بزرگتری برای انحلال ایران به عنوان یک کشور مستقل و یکپارچه بود. در آذر ماه ۱۳۲۴ رادیو بی بی سی در برنامه خود به زبان فارسی خبر داد: « از تهران خبر می‌رسد که سِر ریدر بولارد، سفیر کبیر انگلیس، و والاس مری، سفیر کبیر آمریکا در تهران، به دولت ایران اطلاع داده‎اند که یک کمیته سه نفره مرکب از نمایندگان شوروی، آمریکا و انگلیس اوضاع ایران را به طور اعم، و اوضاع آذربایجان را به نحو اخص، مورد بررسی قرار خواهند داد. سفیران مذکور این طرح را به اعلیحضرت شاهنشاه تقدیم کرده‌اند، اما جواب موافق به طرح مذکور نگرفته‌اند.»

سِر ریدر بولارد، سفیر بریتانیا، بی آن که منتظر پاسخ رهبران ایران شود، فعالیت‌هایی را در لباس حاکم واقعی ایران اغاز کرد و طرحی برای اعلام چهار زبان فارسی، عربی، ترکی و کردی به عنوان زبان‌های رسمی ایران ارائه داد.
طرح کمیته سه نفره، اندک اندک، توسعه یافت و به شکل یک طرح ۱۱ ماده‌ای برای تحمیل قیمومیت سه قدرت فاتح (شوروی، بریتانیا و آمریکا) به حکیم‌الملک نخست وزیر، با حضور نجم‌الملک وزیر خارجه، ارائه شد. در همان زمان، وزارت خارجه بریتانیا در لندن طرحی را برای خودمختاری خوزستان و بلوچستان و تشکیل یک «شورای مدیریت گذار» مرکب از شوروی، آمریکا و بریتانیا، برای اداره ایران روی میز نهاد.
کابینه حکیم‌الملک طرح لندن را رد کرد و بی بی سی، بلافاصله تبلیغات گسترده‌ای را برای «شورای مدیریت گذار»، و در واقع تجزیه ایران، به راه انداخت.
در همان حال، فرماندهی کل ارتش سرخ در گزارشی که در ۲۵ دسامبر ۱۹۴۵ به دفتر سیاسی حزب کمونیست عرضه کرد، مدعی شد: «پیشرفت‌های روز‌افزونی در نقاط مختلف ایران، مخصوصا آذربایجان، زنجان، کردستان، مازندران و تهران نصیب هواخواهان شوروی شده است، در آینده نزدیک امید بسیار است که سرتاسر خاک ایران تا پایان سال ۱۹۴۶ به عنوان یک جمهوری جدید در صف دوَل متحد روسیه قرار گیرد. در این صورت جایز نیست که از خاک ایران سهمی برای انگلیس و امریکا در نظر گرفته شود.»
در چنان شرایطی بود که هیات حاکمه ایران، مرکب از شاه جوان، هیات دولت، گردانندگان پارلمان و ریش‌سفیدان سیاسی، تجاری و قومی، تصمیم گرفتند که احمد قوام یا قوام‌السلطنه را در راس دولت قرار دهند.

Independentpersian

@AmirTaheri4
24👍7😭1
نخست‌وزیری قوام با مخالفت شدید سفیر بریتانیا روبه‌رو شد. در واقع عوامل بریتانیا، چند سال قبل از بازگشت او به مرکز سیاست، خانه‌اش را آتش زده بودند. با این حال، قوام نخست‌وزیری را پذیرفت و در چارچوب تمرکز تصمیم گیری، وزارت امور خارجه و وزارت کشور را نیز خود بر عهده گرفت.
هیئت ایرانی به ریاست قوام پیش از سفر به مسکو- از صفحه ویکی پدیا احمد قوام


با توجه به احتمال دسیسه از سوی «هواداران انگلیس» در مجلس شورای ملی، قوام تصمیم گرفت که درست پس از رای اعتماد به کابینه‌اش، به مسکو سفر کند و برای پایان دادن به اشغال ارتش سرخ و حل غائله آذربایجان، مذاکرات خود را با استالین آغاز کند.
بسیاری از جزییات استراتژی قوام در این زمینه هنوز به‌طور کامل بررسی نشده است. در گفت‌وگوهایی که سال‌ها پیش در پاریس با مظفر فیروز، شاهزاده قاجار و همکار نزدیک قوام، داشتم، برایم روشن شد که «روباه عینکی»  (یکی از القاب قوام) به هیچ‌کس اجازه نمی‌داد که از مانورهای حساب شده‌اش باخبر شود. قوام، فیروز را به عنوان «دوست روسیه» در میدان داشت و در عین حال از احمد آرامش، همکار دیگرش ، به‌عنوان «دوست آمریکا» استفاده می‌کرد. اندکی بعد، قوام سرلشکر حسن ارفع را از ریاست ستاد ارتش برکنار کرد و سرلشکر آق‌اِولی را که روسی می‌دانست و هوادار مسکو به حساب می‎آمد، به جای او قرار داد.
هسته مرکزی استراتژی قوام از سه اصل تشکیل می‌شد. نخستین اصل، وحدت نهادهای دولتی ایران و نیروهای سیاسی کشور بود. به همین سبب، قوام اصرار داشت که محمد رضا شاه را که در آن زمان نفوذ چندانی نداشت، از اقدامات خود مطلع سازد و مانع از آن شود که معاندان، بین سلطنت و دولت اختلاف بیاندازند. در همان حال، آزادی همه احزاب را اعلام کرد و چهار وزیر توده‌ای را در کابینه خود جای داد. از سوی دیگر، فرماندهان ارتش هفته‌ای یک بار با نخست وزیر دیدار داشتند و از آن رو، احساس نمی‌کردند که از بازی حذف شده‌اند.
اصل دوم استراتژی قوام، جلوگیری از اتحاد سه قدرت بزرگ آن زمان علیه ایران بود. بدین سان، او حزب خود را «حزب دموکرات» خواند، یعنی به نام حزب دموکرات آمریکا که به رهبری پرزیدنت ترومن، قدرت را در دست داشت. در همان حال، با نادیده گرفتن دشمنی دیرین، در مهمانی بولارد، سفیر انگلیس، نیز حضور یافت و با چرب‌زبانی خاص، دشمنی او را تا حدی خنثی کرد. اصرار قوام برای نزدیکی دوستانه با جرج الن، سفیر جدید ایالات متحده، نیز در همین مسیر شکل گرفت.
اصل سوم استراتژی قوام، تبدیل ضعف ایران به یک نقطه قوت بود. در گفت‌و‌گوهامان در پاریس، فیروز یادآور شد که قوام پیش از آغاز مذاکرات با استالین، از همکاران خود پرسیده بود، «نقطه قوت ما در حال حاضر چیست؟» پاسخ‌های گوناگون همکاران، از جمله فیروز، آرامش، و حسن ارسنجانی، بازتابی از غرور و نخوت ما ایرانیان بود و خلاصه می‌شد در تاریخ پرشکوه ایران، فرهنگ و تمدن ما، و زبان و ادبیات فارسی که در جهان بی نظیر است.

پاسخ قوام این بود (نقل به معنی): «در وضعی که ما هستیم، همه این‌ها یک پول سیاه نمی‌ارزد. نقطه قوت ما در حال حاضر ضعف ماست. استالین نمی‌تواند تصور کند که یک کشور ضعیف، ممکن است از او اطاعت نکند، چه رسد به این که در برابرش موضع بگیرد.»
به عبارت دیگر، گذشته هر کشور، چیزی جز زرق و برقی بر ظاهر اینجا و اکنون آن نیست. دعوا بر سر گذشته یا فخر فروشی از آن، امروز را مخدوش می‌کند.
قوام از تکنیک سنتی‌ای که «کتمان» خوانده می‌شود، بسیار بهره گرفت. حتی امروز هم هیچ کس به درستی نمی‌داند که در کُنه ذهن قوام چه می‌گذشت. در نخستین دیدار با استالین، قوام آشکارا تحقیر شد. روشن بود که مستبد روس می‌خواهد سیاستمدار ایرانی را پیش از آغاز مذاکرات، خوار و خفیف کند. واکنش قوام، جاخالی دادن بود. برخلاف رهبران جمهوری اسلامی ایران که با دست خالی بلوف می‌زنند و طناب دور گردن خود را تنگ‌تر می کنند، قوام حاضر بود هر خفتی را در سطح شخصی بپذیرد، تا به هدف خود، تنها هدفش در آن زمان، یعنی پاکسازی ایران از نیروهای اشغالگر، برسد.
این که قوام بازی را بر اساس سناریو استالین انجام نداد، دیکتاتور شوروی را مبهوت ساخت. در نخستین مهمانی شام، قرار بود که قوام به تنهایی شرکت کند، در حالی که استالین چند همکار خود، از جمله وزیر امور خارجه، را نیز دعوت کرده بود. قوام موفق شد که برای همه اعضای هیات خود، از جمله روزنامه‌نگاران همراه، دعوتنامه بگیرد و مهمانی شام استالین را به صورت نمایشی از دوستی دو همسایه، بازنویسی کند.
قوام با مطالعه دقیق روش‌ها و عادات استالین به خوبی با شخصیت رهبر شوروی آشنا شده بود. او می‌دانست که استالین گفت‌و‌گو‎ها را با خیره شدن در چشمان طرف مذاکره آغاز می‌کند تا محیطی از رُعب توام با احترام به وجود آورد. این روش در مورد قوام که عینک ذره‌بینی سیاه داشت، کارآمد نبود.
21👍9😭1
در طی مذاکرات مسکو، ارزش واقعی قوام به عنوان نماینده یک سنت دولتی چند هزارساله و محصول یک فرهنگ پرتوان، در برابر رهبر رژیمی نوپا در چارچوب یک فرهنگ مسلک‌زده و ایدئولوژیک، اندک اندک آشکار شد. قوام‌السلطنه موفق شد استالین را قانع کند که خروج ارتش سرخ از ایران، به سود اتحاد شوروی نیز خواهد بود و ادامه غائله آذربایجان به سود هیچ کس نیست.
بقیه ماجرا را همه می‎دانند. کشوری که در ضعیف‌ترین موقعیت ممکن قرار داشت، موفق شد که با شکیبایی، دلاوری توام با تواضع، و یکپارچگی در سطح هیات حاکمه، از یک طوفان مرگبار سالم به‌درآید.
در پایان ماجرا، قوام لقب «حضرت اشرف» گرفت ، اما خانه‌نشین شد. ایرانیان، مانند همیشه، ناسپاسی خود را به بهترین فرزندانشان نشان دادند. دی ماه گذشته، هفتاد و پنجمین سالگرد مذاکرات قوام - استالین بود و ما را، به عنوان یک دانشجوی تاریخ، با این «اگر» روبه‌رو کرد: «اگر امروز «حضرت اشرف» به جای «حضرت آیت‌الله» سکاندار کشتی طوفان‌زده ایران می‌بود،...»

https://t.me/AmirTaheri4/9113

@AmirTaheri4
👍1912😭1
بکجایی استاد طاهری گفتند: ما در زبان فارسی واژه‌ای داریم که در هیچ زبان دیگری همتای واقعی ندارد؛ واژه‌ای به نام میهن.
این واژه در خود همه‌چیز را جمع کرده است: نسل‌های گذشته و آینده، تمامیت ارضی، فرهنگ، هویت و آن پیوند عمیقی که ایرانی را با خاک و تاریخ خود معنا می‌بخشد.
واقعا ایرانی بودن لیاقت می‌خواد.
#پاينده_ایران
#جاویدشاه

Ehsan Arjmand

@AmirTaheri4
👍2810😭1
به یاد جاویدنام #حمیدرضا_روحی در سالروز کشته شدنش، ۲۶ آبان

تو همان نوری هستی که تا ابد جاودانه است و روزی تاریکی را کنار خواهد زد.

Vida

@AmirTaheri4
💔34👍102😭1
ملت شریف ایران،
امروز لازم است حقیقتی را با صدای بلند اعلام کنیم،حقیقتی که دشمنان آگاهی مردم نمی‌خواهند شنیده شود.

عده‌ای با سوءاستفاده از اعتبار پادشاه و با تحریف آشکار پیام ایشان، تلاش کردند توییتی را که در پاسداشت یاد و آرمان‌های آبان ۹۸ بود، به عنوان «فراخوان خیابانی» جلوه دهند. هدفشان روشن بود: نه همراهی با مردم، نه دلسوزی برای ایران، بلکه تخریب چهره پادشاه در افکار عمومی.

اما ملت ایران هوشیارتر از آن است که در دام سناریوهای دست‌ساز بیفتد. مردم دقیقاً پیام پادشاه را همان‌گونه که بود دریافت کردند؛ امّا بازیچه‌ی جریان‌هایی نشدند که می‌خواستند با انتشار ویدئوهای قدیمی و القای فضای دروغین، یک شکست ساختگی بسازند و آن را به‌نام پادشاه تمام کنند.

بدانید و بشنوید:
ملت ایران هرگز پشت پادشاه خود را خالی نکرده و نخواهد کرد.

آنچه فرو ریخته، اعتبار کسانی است که می‌خواستند با تحریف، با هیاهو، و با فریب افکار عمومی، جایگاه پادشاه را لکه‌دار کنند. این شما هستید که در آزمون صداقت، ناکام ماندید ای #فرزندان_آیت_الله...

Behnaz610552955

@AmirTaheri4
👍29💯43💔1😭1
اقتصادی درست کرده‌اید که اگر کاغذ سفید بخرید و بگذارید یه گوشه، ۲ ماه بعد ارزشش دو برابر میشه و اگر به همان حجم اسکناس بگذارید کنار، ۲ ماه نشده ارزشش نصف میشه، اسمش را هم گذاشته‌اید؛
اقتصاد مقاومتی!
آنچه مقاومتی است، ۴دهه مقاومت شماست در برابر فهمیدن، فهمیدن اینکه اقتصاد علم است!

محمد پارسی


@AmirTaheri4
👍34👌74😭1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز گردهمایی پادشاهی خواهان در #هامبورگ برای سالگرد آبان خونین ۹۸ بود تلوزیون اینترنشنال با #شعار_جاوید شاه غافلگیر شد

Leila Arya👑

@AmirTaheri4
👍336💯1
نقدی به کتاب جک استراو «کار کارِ انگلیسی‌هاست!» و سیاست‌های انگلیس در ایران
دکتر امیر طاهری:
ببینید سوتیتر این کتاب هست «فهمیدن ایران» ولی وقتی کتاب می‌خونید در ۳۹۰صفحه که من با دقت خوندم و نقد کردم می‌فهمید که سوتتیر بهتر براش میشد «بد فهمیدن ایران»! به جای فهمیدن ایران و این بد فهمیدن به چه شکل هست شکل اول اینکه ایشون تصور می‌کنه که ایرانی‌ها یک تافته جدابافته هستند که نمی‌تونن خواست هایی رو که ملل دیگه دارن مثل دموکراسی آزادی‌ پیشرفت علمی و غیرو داشته باشند و بایستی همیشه زیر یک حکومت مذهبی زندگی بکنند و اینکه یک تزی بود که بسیاری انگلیسی‌ها داشتن من یادم هست موقعی که ۱۸سالم بود دانشجو بودم در انگلستان یک مناظره‌ای داشتم با خانم لمپتون که ایران شناس معروفی بود و کتاب‌های زیادی در مورد ایران نوشته بود و در زمان جنگ هم در سفارت انگلیس در تهران کار می‌کرد و مأمور گردوندن مطبوعات حزب توده و و طرفداران حزب بود چون اون موقع شوروی و انگلیس با هم متحد بودن ایشون به اصطلاح همه رو اداره می‌کرد ایشون در اون مناظره صحبت این بود که بین «ایرانیت» و «اسلامیت» من عقیده داشتم که ما بایستی بریم دنبال «ایرانیت» و اسلام یک جزوی از ایران است نه اینکه ایران جزوی از اسلام باشه! ایشون عقیده داشت که نه ایرانی ها نقطه مشترک‌شون مسلمون بودنشون هست و باید با این نقطه مشترک ساخت که بعداً یواش یواش یک رساله‌ای ایشون نوشت به تدریج در واقع زمینه رو برای ولایت فقیه آماده کرد!
آقای اینرو هم در کتابش از نقشی که روحانیون بازی کردن در تاریخ ایران بعد از شیعه شدن ایران از زمان صفوی نوشته و به نظر من خیلی در نقش روحانیون اغراق کرده! مثلا می‌دونید مسئله معروف تحریم تنباکو است که ملای شیرازی فتوا داد بعد از اون به بعد هیچکس حاضر نبود تنباکو بکشه ولی وقتی خوب مطالعه می‌کنید می‌بینم موقعی که این جریان اتفاق افتاد اولا تعداد کسانی که تنباکو می‌کشیدن خیلی کم بود در ایران! ثانیا فتوای ایشون به اون صورتی که فکر می‌کنن منتشر نشد! چون امکانات تبلیغ و اشاعه نظری مثل امروز وجود نداشت

که با توییتر فیسبوک اطلاع رسانی کنند و این نشون میده همیشه یه عده‌ای بودن به خصوص در انگلستان که فکر می‌کردن نقش اصلی در سیاست ایران باید روحانیون بازی کنن بعد ایشون میگه مشروطیت در ایران که اولین قدم ما هست به سمت دموکراسی باز نقش مهمی رو روحانیون داشتن فراموش می‌کنه که به هرحال فضل‌الله نوری رو که روحانی بود دار زدند! و نقش بقیه‌ی ایرانیان اصناف روشنفکران روسای قبایل اینها همه رو نادیده میگیره! به نظر من این اولین اشتباهه برای اینکه در این تردیدی نیست که اسلام و تشیع جزوی از هویت ایرانی هستند همین طور که ادیان دیگه هستند همینجور که تاریخ ما قبل از اسلام و دوران اسلام با همه پستی و بلندی‌هاش یک مجموعه‌ای است ولی فرع نمیتونه جای اصل بگیره! یعنی اگه ایرانی وجود نداشت باشه بقیه حرف‌ها کشکه!

بنابراین یعنی اول مسئله ایران برای ما مطرح هست بقیه هم مثلا من به اسلام علاقه‌ای دارم شخصاً برای اینکه اسلام در ایران وجود داره اگه نداشت چه علاقه‌ای بهش داشتم! مثلا چرا من به بودائیست علاقمند نیستم برای اینکه بودائیسم حضوری در ایران نداره!
اشتباه دومش که میرسیم به تیتر کتابش که کار کارِ انگلیسی‌هاست نقش انگلیس خیلی بزرگ می‌کنه در تاریخ ایران! انگلیسی‌ها خب اواسط قرن نوزدهم شروع کردن به نفوذ در ایران و با استفاده از ضعف ایران و با استفاده از فساد و ندادنم کاری رهبران اون موقع ایران و رقابت با روسیه تزاری موفق شدن که یک موقعیت خاصی برای خودشون پیدا کنم ولی اگه باز نگاه بکنیم اونقدر اهمیتی که خیلی‌ها فکر می‌کنن و کار کار انگلیسی هاست اینقدر اهمیت نداشت در اوج شکوفایی شرکت نفت انگلیس که البته متعلق بود به یک استرالیایی اولیش نه به یک انگلیسی بعد پیش از اون هم امتیازاتی که داده شده بود براندو رویترز که یک یهودی آلمانی بود گذرنامه انگلیسی گرفته بود در اوج حضور انگلیسی ها در تقریباً نیمی از خاک ایران بیشتر حضور نداشتن بالاترین تعداد کارمندان شرکت نفت ایرانیان انگلیس دویست نفر بود که از این دویست نفر اکثریت شون محافظین و رانندگانی بوده که سیم از پنجاب هندوستان آورده بودن بنابراین اکثریت ایرانی‌ها یک انگلیسی ندیده بودن در عمرشون!
و در تمام این ۱۵۰سال هم انگلیس هیچوقت جزو پنج شریک بزرگ تجارتی ایران نبود در هیچ مورد!

بعداً ایرانی‌ها شروع کردن به فرستادن بچه‌هاشون به خارج برای تحصیل انگلیس مقصد شماره یک نبود اون موقع که من دانشجو بودم در انگلستان تعداد دانشجویان ایرانی در انگلییس دویست نفر بیشتر نبود اما همون موقع سه هزار نفر دانشجو ایرانی در آلمان داشتیم و هشت هزار نفر در آمریکا داشتیم

@AmirTaheri4
👍277
نقدی به کتاب جک استراو «کار کارِ انگلیسی‌هاست!» و سیاست‌های انگلیس در ایران
دکتر امیر طاهری:

‍ زبون روشنفکران ایرانی و گروه زبدگان حکومت ایرانی فرانسوی بود نه انگلیسی! یعنی خیلی اغراق کردن انگلیسی‌ها خودشون بزرگ جلوه بدن
البته در سه مورد اینها به ما کلک‌زدن مورد اول جریان ترکمن چای بود که اینها یک گاوبندی با روسیه تزاری کردن و این عهدنامه رو به ما تحمیل کردن دومیش عهدنامه پاریس بود ۱۸۵۶ راجع به هرات بود که با نیرو فرستادن به بوشهر و تهدید اینها که اون موقع هم می‌دونید رهبران ایران فاسد و فاقد اعتماد به نفس بودن تسلیم شدن امضاء کردن
مجموع این کار رو نگاه کنید به نظر من انگلیسی‌ها با کمک خودمون البته خیلی نقش‌شون بزرگ کردن که اینها مثلا سرنوشت ساز بودن در حالی که اگه نگاه بکنید در تماس‌های ما با جهان بیرون یعنی به خصوص با اروپا نویسنده‌های فرانسوی ترجمه می‌شدن نویسنده‌های انگلیسی هنوزم ترجمه نشدن خیلی از نویسنده‌های بزرگشون نویسنده‌های روسی ترجمه می‌شدن نویسنده‌های آمریکایی از سال۱۹۵۰ به بعد ترجمه می‌شدن خود شکسپیر معروف هنوز تمام آثارش به فارسی ترجمه نشده! یعنی در این زمینه خیلی خیلی اغراق شده

ولی اینجا به نظر من ایشون اشتباه می‌کنه در تشخیصش چون ایران خوشبختانه ایران یک ملت پرشور و خلاق و پر از انرژی و فوران آفرینش هست الان اینو ایشون متوجه نیست زندگی ایران خلاصه نمیشه در روحانیت تشیع! تازه خود این رژیم هم نماینده روحانیت تشیع نیست چهار پنج هزار تا روحانی در این جریان شرکت دارند امام‌جمعه‌ها و مقامات دولتی که اینها بیشتر مقامات سیاسی شدن اکثریت روحانیت شیعه با این رژیم مخالفه روحانیون نجف اصلا حاضر نیستن برن ایران به خاطر اینکه نمی‌خوان جمهوری اسلامی ببینند! شهر قم الان یکی از پایگاه‌های مبارزه با رژیم کنونی شده !بنابراین اگه اینها رو نبینیم دلیلش چیه!؟ دلیلش اینکه یه عده‌ای در غرب احتمالا آقای استراو جزوشون هست! فکر می‌کنن که ما یک نوع بشریت خاصی هستیم که استعداد دموکراسی نداریم استعداد اینکه در یک دنیای امروزی زندگی کنیم نداریم

این یک گرفتاری‌ بزرگه در نتیجه ما بایستی همیشه یک قیم داشته باشیم و این چیزی بود که خانم لمپتون هم می‌گفت مثل یک افراد نابالغی هستیم که یه آقابالاسری همیشه داشته باشیم و با همین تز بود که اصلا امپریالیسم شروع شد که ما باید بریم این کشورهای عقب‌مونده رو وارد آمدن بکنیم اینها سرپرست لازم دارن و این نظریه به اشکال مختلف مونده
درحال حاضر به دو شکل درمیاد
یک شکل این است که من اسمش گذاشتم «امپریالیسم هرور» که هرچیزی خوبی هست در جهان سوم ما اروپایی‌ها ما آمریکایی ‌ها درست کردیم اگه ما نبودیم مگه ممکن بود مثلا هند راه‌آهن داشته باشه یا ارتش ایران توپخونه داشته باشه
بعد یه امپریالیسم دیگه هست من اسمش گذاشتم «امپریالیسم عذاب وجدان» که هر کار بدی که این کشورهای جهان سوم هرکاری بدی که کردن ما مسئولش بودیم مثلا شاه اومده مصدق تعیین کرده نخست وزیر بعد مصدق اخراج کرده دو دفعه هم اینکار کرده ولی ما امپریالیست‌ها بودیم باعث شدیم این مرد دموکرات و مبارز و مصدق برکنار بشه! و عذاب وجدان داریم! این دو نوع امپریالیسم دو شکل مختلف هست ولی نتیجه چیه؟ حذف بنده و جنابعالی! یعنی بنده و آقای اعتمادی کاره‌ای نیستیم حتی در داستان خودمون یعنی بنده و آقای اعتمادی حق نداریم خودمون اشتباه بکنیم اصلا ما آدم نیستیم! ما مفعول تاریخیم این بدترین توهین هست ولی خب ایران هم مثل انگلیسه فرق نمی‌کنه من موقعی که اومدم به انگلیس در مدرسه شبانه روزی بعد یک مدت دیدم نه تنها از همه شاگردهای دیگه بهترم برای اینکه آموزش ایرونی بهتر از اینها بود هیچ دلیلی نداره خیال کنم اینها فرشته ‌هایی هستن از آسمون افتادن!
اینها همچنان این فکر می‌کنن
میگن آقای طاهری از ایران اومدین رنج بردید! ما مصدق برکنار کردیم! این یک گرفتاری بزرگه با ما هم مثل افراد مساوی رفتار بکنید ما اشتباه می‌کنیم کارهای خوب هم می‌کنیم کارهای بد هم می‌کنیم خودمون هم صورت‌حساب خودمون می‌پردازیم! از شما هم چیزی نمی‌خوایم و کاری به کار ما نداشته باشید و این مسئله اساسی است.

@AmirTaheri4
👍195❤‍🔥3