🔴🔴🔴 پوشش اخبار #شاه_مازندران و رجزخوانی مجازی!
دکتر #اکبر_نصراللهی*
یکی از موضوعاتی که تقربیا همهی رسانههای داخلی در چند روز اخیر، پوشش خبری گستردهای داشته است، انتشار #کلیپهای برخی از جوانان مازندران در فضای مجازی و #رجزخوانی و تهدید یکدیگر بود.
البته برخی از این کلیپها همانگونه که فرمانده #نیروی_انتظامی مازندران و مردم آنجا میگویند جدید نبود و تاریخ تولید و انتشار آن به چند ماه و یا یک سال قبل برمیگردد اما به گونهای پوشش داده شد که انگار همه آنها "جدید" است. فرآیند و مراحل پوشش و اقدام در مورد این موضوع در رسانهها و دستگاههای قضایی و انتظامی تاکنون، عبارتند از:
1- کلیپهایی از تهدید، فحاشی، زورگیری، خشونت، ناامنی در شهرهای توریسیتی مازندران و انفعال مسئولان قضایی و انتظامی در چند ماه اخیر
2- دخالت با تاخیر و همزمان رسانههای محلی و ملی به این موضوع و انتشار این نوع خبرها و تصاویر در سطح ملی
3- مداخله فعال و فوری مسئولان قضایی و پلیس و بازداشت آنها و بازنمایی قدرت و اقتدار پلیس
4- انتشار ابعاد و تصاویر جدید موضوع در فضای مجازی (به تازگی شرکت این افراد از جمله فرد معروف به شاه مازندران در مراسم #عزاداری تاسوعا و عاشورا و تصاویر آنها در #مراسم_ورزشی و... در حال انتشار است).
نحوهی بازنمایی متفاوت این ماجرا و واکنش مسئولان و رسانهها در هر یک از مراحل مذکور به گونهای بود که از منظر مختلف قابل تحلیل است؛
- چرایی شکلگیری و رواج این نوع ناهنجاریها در مناطق مختلف - حق مردم به دانستن و اینکه چرا این موضوع به موقع و مناسب پوشش داده نشد؟
-تعلل رسانهها، مسولان و دستگاههای امنیتی محلی در مواجهه با موضوعات محلی مثل #اسیدپاشی در اصفهان، ماجرای #خمینی_شهر و همچنین این موضوع.
-تبدیل مسئله و مشکل به #بحران و تعمیم مسئله و مشکل محلی به بحران ملی و تاثیرات اقتصادی و اجتماعی آن بر استان #توریستی مازندران و کشور.
- استفاده از واژگان مختلف و عجیب مثل شاه و... حدود 4 دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
- و در نهایت واکنش مسئولان به اقدام #خبرنگاران و حق و وظیفه آنان به خبررسانی (متاسفانه گفته میشود برخی رسانههای فعال به اتهام #تشویش_اذهان_عمومی #تحت_تعقیب قرار گرفتند) و تاثیر آن بر ادامه فعالیت روزنامهنگاران.
در این زمینه در فرصت مناسب بیشتر مینویسم اما به نظر میرسد رویکرد و راهبرد رسانههای محلی به دلیل مشکلات تاریخی و مزمن (ضعف حرفهای، آستانه تحمل پایین مسئولان، ناامنی شغلی و فقدان حمایتهای قانونی و صنفی) در مسایل و بحرانهای محلی، "سنتی و انفعالی یا واکنشی" است؛ به همین دلیل تاکنون هزینههای زیادی را به بار آوردهاند. بسیاری از این موضوعات محلی که به بحران در سطح ملی و ناامنی روانی منجر شدهاند اگر به موقع و هوشمندانه پوشش داده میشدند در همان موقعیت جغرافیایی شهری و استانی محدود میشدند. در مورد مازندران هم مثل اصفهان استان توریستی و مسیر میلیونها زایر امام رضا (ع) است؛ استان امن و زیبا و مملو از نعمتهای الهی که تاکنون با وجود رفت و آمد تقریبا زیاد به آنجا به دلیل اینکه زادگاه من است، قبل از انتشار این تصاویر و پوشش خبری آن، نشانهای از ناامنی ندیده، نشدیده و حس نکردهام اما اینک با اقدام نادرست و غیرمسئولانه رسانهها و بیش از همه مسئولان، به آن تصاویر و حس زیبا آسیب وارد شده است.
@A_Nasrollahi
* دکترای مدیرت رسانه، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
مدیر گروه ارتباطات مقطع ارشد و دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
و نویسنده کتابهای مدیریت پوشش اخبار بحران، راهنمای پوشش خبری و..
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
دکتر #اکبر_نصراللهی*
یکی از موضوعاتی که تقربیا همهی رسانههای داخلی در چند روز اخیر، پوشش خبری گستردهای داشته است، انتشار #کلیپهای برخی از جوانان مازندران در فضای مجازی و #رجزخوانی و تهدید یکدیگر بود.
البته برخی از این کلیپها همانگونه که فرمانده #نیروی_انتظامی مازندران و مردم آنجا میگویند جدید نبود و تاریخ تولید و انتشار آن به چند ماه و یا یک سال قبل برمیگردد اما به گونهای پوشش داده شد که انگار همه آنها "جدید" است. فرآیند و مراحل پوشش و اقدام در مورد این موضوع در رسانهها و دستگاههای قضایی و انتظامی تاکنون، عبارتند از:
1- کلیپهایی از تهدید، فحاشی، زورگیری، خشونت، ناامنی در شهرهای توریسیتی مازندران و انفعال مسئولان قضایی و انتظامی در چند ماه اخیر
2- دخالت با تاخیر و همزمان رسانههای محلی و ملی به این موضوع و انتشار این نوع خبرها و تصاویر در سطح ملی
3- مداخله فعال و فوری مسئولان قضایی و پلیس و بازداشت آنها و بازنمایی قدرت و اقتدار پلیس
4- انتشار ابعاد و تصاویر جدید موضوع در فضای مجازی (به تازگی شرکت این افراد از جمله فرد معروف به شاه مازندران در مراسم #عزاداری تاسوعا و عاشورا و تصاویر آنها در #مراسم_ورزشی و... در حال انتشار است).
نحوهی بازنمایی متفاوت این ماجرا و واکنش مسئولان و رسانهها در هر یک از مراحل مذکور به گونهای بود که از منظر مختلف قابل تحلیل است؛
- چرایی شکلگیری و رواج این نوع ناهنجاریها در مناطق مختلف - حق مردم به دانستن و اینکه چرا این موضوع به موقع و مناسب پوشش داده نشد؟
-تعلل رسانهها، مسولان و دستگاههای امنیتی محلی در مواجهه با موضوعات محلی مثل #اسیدپاشی در اصفهان، ماجرای #خمینی_شهر و همچنین این موضوع.
-تبدیل مسئله و مشکل به #بحران و تعمیم مسئله و مشکل محلی به بحران ملی و تاثیرات اقتصادی و اجتماعی آن بر استان #توریستی مازندران و کشور.
- استفاده از واژگان مختلف و عجیب مثل شاه و... حدود 4 دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
- و در نهایت واکنش مسئولان به اقدام #خبرنگاران و حق و وظیفه آنان به خبررسانی (متاسفانه گفته میشود برخی رسانههای فعال به اتهام #تشویش_اذهان_عمومی #تحت_تعقیب قرار گرفتند) و تاثیر آن بر ادامه فعالیت روزنامهنگاران.
در این زمینه در فرصت مناسب بیشتر مینویسم اما به نظر میرسد رویکرد و راهبرد رسانههای محلی به دلیل مشکلات تاریخی و مزمن (ضعف حرفهای، آستانه تحمل پایین مسئولان، ناامنی شغلی و فقدان حمایتهای قانونی و صنفی) در مسایل و بحرانهای محلی، "سنتی و انفعالی یا واکنشی" است؛ به همین دلیل تاکنون هزینههای زیادی را به بار آوردهاند. بسیاری از این موضوعات محلی که به بحران در سطح ملی و ناامنی روانی منجر شدهاند اگر به موقع و هوشمندانه پوشش داده میشدند در همان موقعیت جغرافیایی شهری و استانی محدود میشدند. در مورد مازندران هم مثل اصفهان استان توریستی و مسیر میلیونها زایر امام رضا (ع) است؛ استان امن و زیبا و مملو از نعمتهای الهی که تاکنون با وجود رفت و آمد تقریبا زیاد به آنجا به دلیل اینکه زادگاه من است، قبل از انتشار این تصاویر و پوشش خبری آن، نشانهای از ناامنی ندیده، نشدیده و حس نکردهام اما اینک با اقدام نادرست و غیرمسئولانه رسانهها و بیش از همه مسئولان، به آن تصاویر و حس زیبا آسیب وارد شده است.
@A_Nasrollahi
* دکترای مدیرت رسانه، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
مدیر گروه ارتباطات مقطع ارشد و دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
و نویسنده کتابهای مدیریت پوشش اخبار بحران، راهنمای پوشش خبری و..
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
#سید_علی_خمینی در #قائمشهر
انتقاد #آیت_الله_معلمی از او و بیت؛
پاسخ:
از فرزندان #خمینی یک کلام هم در تضعیف #خامنه_ای نخواهید شنید
شنبه، 9 مرداد 95
فایل صوتی دو سخنرانی 👇👇
@BabolShahreBaharNarenj
انتقاد #آیت_الله_معلمی از او و بیت؛
پاسخ:
از فرزندان #خمینی یک کلام هم در تضعیف #خامنه_ای نخواهید شنید
شنبه، 9 مرداد 95
فایل صوتی دو سخنرانی 👇👇
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 مأموریت تمام؛ زنده برگشتم / گرفتاریهای یک مأمور سرشماری در سال 1355
✍🏻 #جواد_هاشمی_حیدری
🔺 صفحه 1 از 2 🔺
در اوایل سالهای 1300 وقتی نخستین #سرشماری نفوس و مسکن انجام شد، نه خبری از کامپیوتر و اینترنت بود و نه حتی شناخت دقیقی از خود موضوع؛ نه مردم همکاری میکردند و نه مأمور سرشماری به خوبی از وظایف خود آگاه بود. اگر زمستان بود و روستایی در کمرکش کوه یا جایی آنسوی رود خروشان و در دل جنگلی انبوه، میشد دور از چشم دیگران، شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرد. هرچه بود تمرینی بود برای سال 1335 که پس از آن هر 10 سال یک بار تکرار شد. اما سرشماری فراگیر و علمی برمیگردد به سال 1355 که میبایست تصویر روشنی برای توسعه کشور فراهم میآورد. در خاطرهای که از یک مأمور سرشماری نفوس و مسکن سال 55 میخوانید، در قالب روایتی شیرین از مشقتهای سرشماری در مناطق کوهستانی و جنگلی مازندران، به پاسخ برخی پرسشها نیز خواهید رسید و یا لااقل اینکه به این پرسشها فکر خواهید کرد؛ آمار و توسعه چه رابطهای دارند؟ آیا آمار مقولهای سیاسی و در خدمت دولتها و حاکمیتهاست؟ و...
شهریور سال 1355 مرکز آمار ایران اعلام کرد آبانماه، سرشماری عمومی نفوس و مسکن را به اجرا خواهد گذاشت. این موضوع برای شناخت دقیق از کشور و برنامهریزی برای توسعه، امری حیاتی بود. آن زمان یکی از وزارتخانههایی که با #سازمان_برنامه و مرکز آمار ایران همکاری میکرد، #وزارت_بهداری بود و بازوهای اجرایی وزارت بهداری هم مراکز بهداشت بودند که هم امکانات گستردهای از جمله خودروهای جیپ و لندرور داشتند و هم دارای روابط گستردهای در شهرها و مناطق دور و نزدیک روستایی بودند.
من که خبردار شدم مرکز آمار، نیروی داوطلب میخواهد، با یکی دو نفر از دوستان به محل ثبتنام رفتیم. واقعاً شلوغ بود و امکان کمی برای جذب ما وجود داشت، مگر اینکه دست به تبلیغ منفی میزدیم تا عدهای را دلسرد کنیم. میانگین سنی داوطلبان بین 20 تا 25 سال بود و قرار بود بعد از جذب نیرو، 20 روزی هم آموزش ببینیم و بعد کارمان را شروع کنیم.
انگیزه من و یکی از دوستانم فقط مالی نبود. ما دوست داشتیم روستاهای دور افتاده جنگلی و کوهستانی را ببینیم و از نزدیک با وضعیت آن مناطق در مازندران آشنا شویم. روح ماجراجویانهای داشتیم و حاضر به از سر گذراندن خطرات زیادی بودیم. برای اینکه کسی داوطلب مأموریت سرشماری در مناطق مورد علاقه ما نشود، در زمان آموزش هم از شرایط سخت و خطرناک و راههای صعبالعبور صحبت میکردیم و میگفتیم که آن نواحی پر از حیوانات درنده مثل پلنگ، خرس و گرگ است. البته دروغ هم نمیگفتیم، زیرا مناطق جنگلی و کوهستانی #بابل چنین ویژگیهایی را دارا بود.
برای رفتن عزم خود را جزم کرده بودیم. از پس امتحان هم به خوبی برآمدیم. تبلیغاتمان هم کارگر افتاده بود و هیچ کس داوطلب مأموریت در آن مناطق نشده بود. ناگفته نماند که ما به راهنما یا بلد راه هم احتیاج داشتیم. راهنمای من مرد میانسالی بود به نام #مشهدی_قربان که مثل سایر راهنماها باید با اسب به مناطق سرشماری میآمد. به هرحال باید از رودخانهها و گذرگاههای سخت عبور میکردیم و امکان پیاده رفتن نبود. همچنین نمیتوانستیم در پیادهرویهای 8 تا 10 ساعته روزانه کولهبارمان را بر دوش بکشیم آن هم برای 20 روز متوالی که زمان کار بود.
قاسم مسئول پنج نفر از مأموران سرشماری یک منطقه بود، اما ترجیح داد که ابتدا با ما باشد. راهها، سنگلاخی و ناهموار و در بعضی جاها پر از گل و لای بود و ما را وادار میکرد سوار بر اسب شویم. با خودمان پوتین سربازی و چکمه هم داشتیم. جاهایی که ضروری نبود پیاده میرفتیم و فقط کولهبارمان بر زین اسبها بود. دم دمای غروب به #فیروزجا رسیدیم. با پرسش از اهالی محل که معتمد و بزرگ روستا چه کسی است به شیخ صمد معرفی شدیم. آدم بسیار متدینی بود. گویا روحانی بود اما لباس روحانیت بر تن نمیکرد. روزها را به کشاورزی و دامداری میگذراند و از این راه کسب درآمد میکرد و در امور روستا هم به اهالی کمک میکرد. او ما را به خانه شیخی در کسوت روحانی برد تا شب را آنجا اقامت کنیم.
صبح موقع صبحانه، روحانی میزبان خیلی رک و راحت پرسید «شما سیاسی هستید؟» گفتیم نه، چطور؟ گفت: «من دیشب پشت در به صحبتهای شما گوش میدادم. نترسید من طرفدار #شاه نیستم.» گفتم پس طرفدار کی هستی؟ گفت: «من در #حوزه_علمیه درس میخوانم و طرفدار آقای #خمینی هستم.»
بحث شب قبل افق دیدمان را روشن ساخته بود و آمار و اطلاعات دقیق در سرشماری را سرلوحه کارمان قرار داده بودیم و در عین حال به کسب تجربه و معرفت از مردم مناطق کوهستانی و گالشهای جنگل و اطلاع از اوضاع و احوالشان فکر میکردیم.
🔻ادامه در صفحه ۲🔻
#روزنامه_ایران
پنجشنبه، 6 آبان 95.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #جواد_هاشمی_حیدری
🔺 صفحه 1 از 2 🔺
در اوایل سالهای 1300 وقتی نخستین #سرشماری نفوس و مسکن انجام شد، نه خبری از کامپیوتر و اینترنت بود و نه حتی شناخت دقیقی از خود موضوع؛ نه مردم همکاری میکردند و نه مأمور سرشماری به خوبی از وظایف خود آگاه بود. اگر زمستان بود و روستایی در کمرکش کوه یا جایی آنسوی رود خروشان و در دل جنگلی انبوه، میشد دور از چشم دیگران، شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرد. هرچه بود تمرینی بود برای سال 1335 که پس از آن هر 10 سال یک بار تکرار شد. اما سرشماری فراگیر و علمی برمیگردد به سال 1355 که میبایست تصویر روشنی برای توسعه کشور فراهم میآورد. در خاطرهای که از یک مأمور سرشماری نفوس و مسکن سال 55 میخوانید، در قالب روایتی شیرین از مشقتهای سرشماری در مناطق کوهستانی و جنگلی مازندران، به پاسخ برخی پرسشها نیز خواهید رسید و یا لااقل اینکه به این پرسشها فکر خواهید کرد؛ آمار و توسعه چه رابطهای دارند؟ آیا آمار مقولهای سیاسی و در خدمت دولتها و حاکمیتهاست؟ و...
شهریور سال 1355 مرکز آمار ایران اعلام کرد آبانماه، سرشماری عمومی نفوس و مسکن را به اجرا خواهد گذاشت. این موضوع برای شناخت دقیق از کشور و برنامهریزی برای توسعه، امری حیاتی بود. آن زمان یکی از وزارتخانههایی که با #سازمان_برنامه و مرکز آمار ایران همکاری میکرد، #وزارت_بهداری بود و بازوهای اجرایی وزارت بهداری هم مراکز بهداشت بودند که هم امکانات گستردهای از جمله خودروهای جیپ و لندرور داشتند و هم دارای روابط گستردهای در شهرها و مناطق دور و نزدیک روستایی بودند.
من که خبردار شدم مرکز آمار، نیروی داوطلب میخواهد، با یکی دو نفر از دوستان به محل ثبتنام رفتیم. واقعاً شلوغ بود و امکان کمی برای جذب ما وجود داشت، مگر اینکه دست به تبلیغ منفی میزدیم تا عدهای را دلسرد کنیم. میانگین سنی داوطلبان بین 20 تا 25 سال بود و قرار بود بعد از جذب نیرو، 20 روزی هم آموزش ببینیم و بعد کارمان را شروع کنیم.
انگیزه من و یکی از دوستانم فقط مالی نبود. ما دوست داشتیم روستاهای دور افتاده جنگلی و کوهستانی را ببینیم و از نزدیک با وضعیت آن مناطق در مازندران آشنا شویم. روح ماجراجویانهای داشتیم و حاضر به از سر گذراندن خطرات زیادی بودیم. برای اینکه کسی داوطلب مأموریت سرشماری در مناطق مورد علاقه ما نشود، در زمان آموزش هم از شرایط سخت و خطرناک و راههای صعبالعبور صحبت میکردیم و میگفتیم که آن نواحی پر از حیوانات درنده مثل پلنگ، خرس و گرگ است. البته دروغ هم نمیگفتیم، زیرا مناطق جنگلی و کوهستانی #بابل چنین ویژگیهایی را دارا بود.
برای رفتن عزم خود را جزم کرده بودیم. از پس امتحان هم به خوبی برآمدیم. تبلیغاتمان هم کارگر افتاده بود و هیچ کس داوطلب مأموریت در آن مناطق نشده بود. ناگفته نماند که ما به راهنما یا بلد راه هم احتیاج داشتیم. راهنمای من مرد میانسالی بود به نام #مشهدی_قربان که مثل سایر راهنماها باید با اسب به مناطق سرشماری میآمد. به هرحال باید از رودخانهها و گذرگاههای سخت عبور میکردیم و امکان پیاده رفتن نبود. همچنین نمیتوانستیم در پیادهرویهای 8 تا 10 ساعته روزانه کولهبارمان را بر دوش بکشیم آن هم برای 20 روز متوالی که زمان کار بود.
قاسم مسئول پنج نفر از مأموران سرشماری یک منطقه بود، اما ترجیح داد که ابتدا با ما باشد. راهها، سنگلاخی و ناهموار و در بعضی جاها پر از گل و لای بود و ما را وادار میکرد سوار بر اسب شویم. با خودمان پوتین سربازی و چکمه هم داشتیم. جاهایی که ضروری نبود پیاده میرفتیم و فقط کولهبارمان بر زین اسبها بود. دم دمای غروب به #فیروزجا رسیدیم. با پرسش از اهالی محل که معتمد و بزرگ روستا چه کسی است به شیخ صمد معرفی شدیم. آدم بسیار متدینی بود. گویا روحانی بود اما لباس روحانیت بر تن نمیکرد. روزها را به کشاورزی و دامداری میگذراند و از این راه کسب درآمد میکرد و در امور روستا هم به اهالی کمک میکرد. او ما را به خانه شیخی در کسوت روحانی برد تا شب را آنجا اقامت کنیم.
صبح موقع صبحانه، روحانی میزبان خیلی رک و راحت پرسید «شما سیاسی هستید؟» گفتیم نه، چطور؟ گفت: «من دیشب پشت در به صحبتهای شما گوش میدادم. نترسید من طرفدار #شاه نیستم.» گفتم پس طرفدار کی هستی؟ گفت: «من در #حوزه_علمیه درس میخوانم و طرفدار آقای #خمینی هستم.»
بحث شب قبل افق دیدمان را روشن ساخته بود و آمار و اطلاعات دقیق در سرشماری را سرلوحه کارمان قرار داده بودیم و در عین حال به کسب تجربه و معرفت از مردم مناطق کوهستانی و گالشهای جنگل و اطلاع از اوضاع و احوالشان فکر میکردیم.
🔻ادامه در صفحه ۲🔻
#روزنامه_ایران
پنجشنبه، 6 آبان 95.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠 معاون وزیر بهداشت: ۲۳.۶ درصد مردم ایران دارای علایم اختلالات روانی هستند
#همایش پاسداشت سلامت همزمان با هفتمین سال تاسیس #بنیاد_نیکوکاری_سلامت با حضور معاون امور اجتماعی #وزارت_بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی بابل برگزار شد.
بخشهای مهم سخنان دکتر #سید_محمدهادی_ایازی شامل موارد زیر بود:
🔹 اگر خوب کار کنیم ۲۵ درصد حوزه سلامت اجتماعی را وزارت بهداشت عهدهدار است و ۷۵ درصد دیگر بر عهدهی دستگاههای دیگر است.
🔹 #سلامت_روان که این روزها مورد توجه جدی است، دستخوش مسایل پیچیده است.
🔹 ۲۳.۶ درصد مردم ایران دچار علایم #اختلالات_روانی هستند که #افسردگی از عوامل شایع آن است.
🔹 در #سلامت_اجتماعی ۲۰ سال عقب هستیم، اتفاقاتی مثل #گورخوابی در اطراف تهران خوب نیست.
🔹 با وجود تلاشها، در مساله #سلامت_معنوی در جهت سبک زندگی اسلامی توفیق لازم را نداشتیم.
🔹 مردم #خمینی_شهر اصفهان وقتی دیدند در فضای بیمارستانی دچار مشکل هستند با برپایی عزاداری محرم در مقابل بیمارستان، ۱۳ میلیارد تومان کمک جمع کردند.
🔹 ۲۷ درصد #خون ایران در #تهران مصرف میشود در حالی که تهران ۱۷ درصد این خون را تامین میکند.
🔹 #خیرین بابلی و مازندرانی ظرفیت بیشتری برای مشارکت دارند که بایستی به فعلیت برسد.
🔹#وزیر_بهداشت ابلاغ کردند هر بیمارستان باید یک #خیریه داشته باشد.
🔹 در سال ۹۴، ۱۰۰۰ میلیارد تومان در حوزه سلامت از مردم کمک گرفتیم، این میزان در ۶ ماهه سال ۹۵ به ۷۸۰ میلیارد تومان رسید.
🔹 در سال ۹۳ رضایتمندی #اهدای_پیوند_اعضا پس از #مرگ_مغزی ۵ درصد بود اما در سال ۹۴ به ۷۰ درصد رسید.
عکس و خبر: #بابک_ابهرزاد
پنجشنبه، ۹ دی ۹۵.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
#همایش پاسداشت سلامت همزمان با هفتمین سال تاسیس #بنیاد_نیکوکاری_سلامت با حضور معاون امور اجتماعی #وزارت_بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی بابل برگزار شد.
بخشهای مهم سخنان دکتر #سید_محمدهادی_ایازی شامل موارد زیر بود:
🔹 اگر خوب کار کنیم ۲۵ درصد حوزه سلامت اجتماعی را وزارت بهداشت عهدهدار است و ۷۵ درصد دیگر بر عهدهی دستگاههای دیگر است.
🔹 #سلامت_روان که این روزها مورد توجه جدی است، دستخوش مسایل پیچیده است.
🔹 ۲۳.۶ درصد مردم ایران دچار علایم #اختلالات_روانی هستند که #افسردگی از عوامل شایع آن است.
🔹 در #سلامت_اجتماعی ۲۰ سال عقب هستیم، اتفاقاتی مثل #گورخوابی در اطراف تهران خوب نیست.
🔹 با وجود تلاشها، در مساله #سلامت_معنوی در جهت سبک زندگی اسلامی توفیق لازم را نداشتیم.
🔹 مردم #خمینی_شهر اصفهان وقتی دیدند در فضای بیمارستانی دچار مشکل هستند با برپایی عزاداری محرم در مقابل بیمارستان، ۱۳ میلیارد تومان کمک جمع کردند.
🔹 ۲۷ درصد #خون ایران در #تهران مصرف میشود در حالی که تهران ۱۷ درصد این خون را تامین میکند.
🔹 #خیرین بابلی و مازندرانی ظرفیت بیشتری برای مشارکت دارند که بایستی به فعلیت برسد.
🔹#وزیر_بهداشت ابلاغ کردند هر بیمارستان باید یک #خیریه داشته باشد.
🔹 در سال ۹۴، ۱۰۰۰ میلیارد تومان در حوزه سلامت از مردم کمک گرفتیم، این میزان در ۶ ماهه سال ۹۵ به ۷۸۰ میلیارد تومان رسید.
🔹 در سال ۹۳ رضایتمندی #اهدای_پیوند_اعضا پس از #مرگ_مغزی ۵ درصد بود اما در سال ۹۴ به ۷۰ درصد رسید.
عکس و خبر: #بابک_ابهرزاد
پنجشنبه، ۹ دی ۹۵.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj