بخشی از گزارش عدالت برای ایران در مورد اعدام های لاجوردی در دهه ۶۰
۳۷ سال پیش در #چنینروزهایی
🔴شش روزنامه با حکم اسدالله لاجوردی، دادستان وقت انقلاب اسلامی توقیف شد. لاجوردی در اطلاعیهای «ایجاد جو مسموم» و «اختلاف انگیز» در زمان جنگ و «توطئه خزنده علیه جمهوری اسلامی»و «مبانی مقدس اسلام» را از دلایل توقیف این روزنامهها اعلام کرد.
****
🔴پروانه عارف، هوادار سازمان پیکار که در ۱۷ سالگی و به دلیل گزارشهایی که از طریق مدرسه دربارهاش داده شده بازداشت شده بود، شبی را در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ به یاد میآورد که زندانیان را به حسینیه زندان اوین برده بودند. برخی از شبها در حسینیه اوین برنامههای مختلفی از دعای کمیل و عزاداریهای مذهبی، تا سخنرانی مسئولان زندان و نیز مصاحبه با توابان اجرا میشد. در آن شب، اسدالله لاجوردی که در آن تاریخ همزمان سرپرست زندانها، دادستان انقلاب مرکز و ریاست اطلاعات دادستانی بود، در سخنرانی خود برای زندانیان به موضوع تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام نیز پرداخته است. پروانه عارف میگوید:
🔴« حدوداً اواخر پاییز یا زمستان سال ۶۰ بود، ما در آپارتمانهای اوین بودیم، هنوز بندها پر بود و ما را آورده بودند در جایی که بهش میگفتند آپارتمان و معلوم بود که قبلاً زندان نبوده. زندانیانی که زیر بازجوییهای سخت بودند به آپارتمانها برده میشدند. بچهها هر روز بعد از شکنجههای خیلی شدید برمیگشتند. یادم است یک پنجشنبه بود؛ پنجشنبهها روز حسینیه بود. هنوز حسینیه رفتن را اجباری نکرده بودند ولی قبول کردیم برویم حسینیه شاید به خاطر اینکه احساس میکردیم در قفس تنگی افتادهایم، بدون هیچ ارتباطی. فکر میکردیم یک فضایی است که برویم بیرون و ببینیم چه خبر است؛ هنوز ملاقاتها شروع نشده بود. حسینیه جایی بود که بچههایی که بریده و تواب شده بودند صحبت میکردند. بعد از اینکه توابها صحبتشان را کردند، مثل همیشه که لاجوردی عادت داشت صحبتی بکند، شروع به تهدید کرد، برای اینکه روحیه بچهها را تضعیف کند. آن موقع اوایل جنگ بود، اولش در حسینیه آهنگهای جنگی پخش میکردند، انگار بخواهند نمایشی را شروع کنند. لاجوری هم از اصطلاحات جنگی استفاده میکرد. گفت: شماها اسرای مایید، اسیر جنگی هستید... و با اسیر جنگی هم هر کاری که بخواهیم میتوانیم بکنیم ...« بعد شروع کرد مثال آوردن. اولش از پسرها شروع کرد. من دقیقاً بخش مربوط به پسرها را در ذهنم نمانده ولی تکه مربوط به دخترها را خیلی خوب به یاد دارم چون خودم دختر بودم. برگشت گفت: فکر نکنید ما شما را باکره میفرستیم برای اعدام... و بعد یک خنده خیلی زشتی کرد. چون من یک مقدار چشمبندم را زده بودم بالا، میدیدمش که همانطور که ایستاده بود گفت: فکر میکنید باکره اعدامتون میکنیم که برید بهشت؟! نه، باکره اعدام نمیشید... فکر میکنم حتی آیهای ]حدیثی[ را هم خواند.»
۳۷ سال پیش در #چنینروزهایی
🔴شش روزنامه با حکم اسدالله لاجوردی، دادستان وقت انقلاب اسلامی توقیف شد. لاجوردی در اطلاعیهای «ایجاد جو مسموم» و «اختلاف انگیز» در زمان جنگ و «توطئه خزنده علیه جمهوری اسلامی»و «مبانی مقدس اسلام» را از دلایل توقیف این روزنامهها اعلام کرد.
****
🔴پروانه عارف، هوادار سازمان پیکار که در ۱۷ سالگی و به دلیل گزارشهایی که از طریق مدرسه دربارهاش داده شده بازداشت شده بود، شبی را در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ به یاد میآورد که زندانیان را به حسینیه زندان اوین برده بودند. برخی از شبها در حسینیه اوین برنامههای مختلفی از دعای کمیل و عزاداریهای مذهبی، تا سخنرانی مسئولان زندان و نیز مصاحبه با توابان اجرا میشد. در آن شب، اسدالله لاجوردی که در آن تاریخ همزمان سرپرست زندانها، دادستان انقلاب مرکز و ریاست اطلاعات دادستانی بود، در سخنرانی خود برای زندانیان به موضوع تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام نیز پرداخته است. پروانه عارف میگوید:
🔴« حدوداً اواخر پاییز یا زمستان سال ۶۰ بود، ما در آپارتمانهای اوین بودیم، هنوز بندها پر بود و ما را آورده بودند در جایی که بهش میگفتند آپارتمان و معلوم بود که قبلاً زندان نبوده. زندانیانی که زیر بازجوییهای سخت بودند به آپارتمانها برده میشدند. بچهها هر روز بعد از شکنجههای خیلی شدید برمیگشتند. یادم است یک پنجشنبه بود؛ پنجشنبهها روز حسینیه بود. هنوز حسینیه رفتن را اجباری نکرده بودند ولی قبول کردیم برویم حسینیه شاید به خاطر اینکه احساس میکردیم در قفس تنگی افتادهایم، بدون هیچ ارتباطی. فکر میکردیم یک فضایی است که برویم بیرون و ببینیم چه خبر است؛ هنوز ملاقاتها شروع نشده بود. حسینیه جایی بود که بچههایی که بریده و تواب شده بودند صحبت میکردند. بعد از اینکه توابها صحبتشان را کردند، مثل همیشه که لاجوردی عادت داشت صحبتی بکند، شروع به تهدید کرد، برای اینکه روحیه بچهها را تضعیف کند. آن موقع اوایل جنگ بود، اولش در حسینیه آهنگهای جنگی پخش میکردند، انگار بخواهند نمایشی را شروع کنند. لاجوری هم از اصطلاحات جنگی استفاده میکرد. گفت: شماها اسرای مایید، اسیر جنگی هستید... و با اسیر جنگی هم هر کاری که بخواهیم میتوانیم بکنیم ...« بعد شروع کرد مثال آوردن. اولش از پسرها شروع کرد. من دقیقاً بخش مربوط به پسرها را در ذهنم نمانده ولی تکه مربوط به دخترها را خیلی خوب به یاد دارم چون خودم دختر بودم. برگشت گفت: فکر نکنید ما شما را باکره میفرستیم برای اعدام... و بعد یک خنده خیلی زشتی کرد. چون من یک مقدار چشمبندم را زده بودم بالا، میدیدمش که همانطور که ایستاده بود گفت: فکر میکنید باکره اعدامتون میکنیم که برید بهشت؟! نه، باکره اعدام نمیشید... فکر میکنم حتی آیهای ]حدیثی[ را هم خواند.»
چشمبند، شلاق و اعدام؛ امکاناتی برای رفاهِ زندانیان
*****
۳۴ سال پیش در #چنینروزهایی، اسدالله لاجوردی در سخنانی پیش از خطبههای نمازجمعه تهران، گفت که امکانات رفاهی برای زندانیان ....
*****
۳۴ سال پیش در #چنینروزهایی، اسدالله لاجوردی در سخنانی پیش از خطبههای نمازجمعه تهران، گفت که امکانات رفاهی برای زندانیان ....
چشمبند، شلاق و اعدام؛ امکاناتی برای رفاهِ زندانیان
*****
۳۴ سال پیش در #چنینروزهایی، اسدالله لاجوردی در سخنانی پیش از خطبههای نمازجمعه تهران، گفت که امکانات رفاهی برای زندانیان سیاسی در زندان، از بسیاری از اقشار مرفه جامعه هم بهتر است. او که همزمان دادستانی و سرپرستی زندانهایِ دادستان مرکز را برعهده داشت، در ادامه این سخنان مدعی شد که شِش استخری که در زندان #اوین است، به زندانیان اختصاص داده شده و روزهای جمعه، زندانیان به باغهای مصفای تهران، و مراکز تفریحی میروند و آنجا استراحت میکنند.»
برخلاف این ادعا، بسیاری از زندانیان سیاسی که دوران حبسشان مقارن با هدایت لاجوردی بر دادستانی و زندانهای دادستان مرکز بودهاست، اِعمال انواع مختلف شکنجه را بر خود و دیگر زندانیان تایید کردهاند. کابل یا شلاق زدن به کف پا، با نام شرعی «تعزیر» به شکلی عادی و همگانی برای گرفتن اطلاعات علیه زندانیان اعمال میشدهاست و زندانیان ساعتها یا حتی روزها در راهروهای منتهی به اتاقهای بازجویی، چشم بسته و دست بسته نگه داشته میشدند تا نوبت بازجویی یا شکنجه شدنشان برسد. براساس شهادتهای متعدد زندانیان، اسدالله لاجوردی در تمامی روند بازجویی، شکنجه، اعترافگیری، حبس و اعدام زندانیان، مسئولیت و نظارت مستقیم داشتهاست و اخذ اعترافات اجباری و انتشار این اعترافات در قالب مصاحبههای مطبوعاتی یا تصاویر تلویزیونی نیز با هدایت او انجام میشدهاست.
*****
۳۴ سال پیش در #چنینروزهایی، اسدالله لاجوردی در سخنانی پیش از خطبههای نمازجمعه تهران، گفت که امکانات رفاهی برای زندانیان سیاسی در زندان، از بسیاری از اقشار مرفه جامعه هم بهتر است. او که همزمان دادستانی و سرپرستی زندانهایِ دادستان مرکز را برعهده داشت، در ادامه این سخنان مدعی شد که شِش استخری که در زندان #اوین است، به زندانیان اختصاص داده شده و روزهای جمعه، زندانیان به باغهای مصفای تهران، و مراکز تفریحی میروند و آنجا استراحت میکنند.»
برخلاف این ادعا، بسیاری از زندانیان سیاسی که دوران حبسشان مقارن با هدایت لاجوردی بر دادستانی و زندانهای دادستان مرکز بودهاست، اِعمال انواع مختلف شکنجه را بر خود و دیگر زندانیان تایید کردهاند. کابل یا شلاق زدن به کف پا، با نام شرعی «تعزیر» به شکلی عادی و همگانی برای گرفتن اطلاعات علیه زندانیان اعمال میشدهاست و زندانیان ساعتها یا حتی روزها در راهروهای منتهی به اتاقهای بازجویی، چشم بسته و دست بسته نگه داشته میشدند تا نوبت بازجویی یا شکنجه شدنشان برسد. براساس شهادتهای متعدد زندانیان، اسدالله لاجوردی در تمامی روند بازجویی، شکنجه، اعترافگیری، حبس و اعدام زندانیان، مسئولیت و نظارت مستقیم داشتهاست و اخذ اعترافات اجباری و انتشار این اعترافات در قالب مصاحبههای مطبوعاتی یا تصاویر تلویزیونی نیز با هدایت او انجام میشدهاست.
Forwarded from Attach Master
چهار دهه باران تیر و اعدام بر تنِ کردستان
🔺۳۹سال پیش در #چنینروزهایی، با حکم صادق خلخالی که با دستور روحالله خمینی به#کردستان اعزام شده بود، ۴۰ نفر در شهرهای #سنندج، #مریوان و #سقز تیرباران شدند.@Justice4iran
در مرداد ۱۳۵۸، روحالله خمینی دستور مداخله نظامی ارتش و سپاه در کردستان را صادر کرد. همزمان با حملات خونبارِ نیروهای نظامی و در کنترل درآوردنِ شهرهای کردنشین، خلخالی و همکاران او با برگزاریِ محاکمههایِ غیرمنصفانه و کوتاه، تنها با پرسیدنِ چند سوال، دهها تن و عمدتا از اعضای احزاب چپگرای کردستان را اعدام کردند.
🔺۳۹سال پیش در #چنینروزهایی، با حکم صادق خلخالی که با دستور روحالله خمینی به#کردستان اعزام شده بود، ۴۰ نفر در شهرهای #سنندج، #مریوان و #سقز تیرباران شدند.@Justice4iran
در مرداد ۱۳۵۸، روحالله خمینی دستور مداخله نظامی ارتش و سپاه در کردستان را صادر کرد. همزمان با حملات خونبارِ نیروهای نظامی و در کنترل درآوردنِ شهرهای کردنشین، خلخالی و همکاران او با برگزاریِ محاکمههایِ غیرمنصفانه و کوتاه، تنها با پرسیدنِ چند سوال، دهها تن و عمدتا از اعضای احزاب چپگرای کردستان را اعدام کردند.
Telegram
📎
دانشآموزی پس از نزاع عقیدتی اعدام شد
****
🔸۳۹ سال پیش در #چنینروزهایی، یکی از دانشآموزان دبیرستانی در شهر #کنگاور که یکی از همکلاسیهای خود را طی یک دعوای عقیدتی بهقتل رسانده بود، اعدام شد.
🔸ایران باوجود امضای کنوانسیون حقوق کودکان، از معدود کشورهای جهان است که سن مجازات کیفری را منطبق بر قوانین شرعی یعنی ۱۵ سال برای پسران و ۹ سال برای دختران تعیین کردهاست و همچنان به صدور حکم اعدام برای نوجوانان ادامه میدهد.
🔸براساس گزارش سازمانهای حقوق بشری، از سال ۱۳۸۴ تا کنون، #جمهوریاسلامی ۸۷ محکوم که هنگام ارتکاب جرم، کمتر از ۱۸ سال داشتند را اعدام کردهاست و دستِکم ۸۰ نفر دیگر نیز در صف اعدام قرار دارند.
****
🔸۳۹ سال پیش در #چنینروزهایی، یکی از دانشآموزان دبیرستانی در شهر #کنگاور که یکی از همکلاسیهای خود را طی یک دعوای عقیدتی بهقتل رسانده بود، اعدام شد.
🔸ایران باوجود امضای کنوانسیون حقوق کودکان، از معدود کشورهای جهان است که سن مجازات کیفری را منطبق بر قوانین شرعی یعنی ۱۵ سال برای پسران و ۹ سال برای دختران تعیین کردهاست و همچنان به صدور حکم اعدام برای نوجوانان ادامه میدهد.
🔸براساس گزارش سازمانهای حقوق بشری، از سال ۱۳۸۴ تا کنون، #جمهوریاسلامی ۸۷ محکوم که هنگام ارتکاب جرم، کمتر از ۱۸ سال داشتند را اعدام کردهاست و دستِکم ۸۰ نفر دیگر نیز در صف اعدام قرار دارند.