حکایت تجاوز و ما
دکتر مختارمنش*
#تریبون_آزاد
حکایت:
آوردهاند که زوجی در سفر گرفتار راهزنی لئیم و بدسگال شدند و چون زن از زیبایی وافری برخوردار بود مورد طمع راهزن قرار گرفت. پس دشنه را از نیام برکشید و گرد مرد دایره ایی بر زمین نقش کرد و فریاد برآورد اگر پایت را از این خط بیرون نهی با همین دشنه هم خودت و هم این ضعیفه را خواهم کشت.
مرد که حسابی قافیه را باخته بود بدون تکلمی با تکان دادن سر اطاعت محض خویش را به راهزن اعلام کرد و راهزن کارش را کرد و اموالشان را برداشت و رفت.
زن با عصبانیت تمام به مرد اینچنین گفت: بیغیرت چگونه راضی شدی که عصمتم را بر باد دهی.
مرد راضی و مسرور گفت: ساکت باش همچین هم بی دست و پا نبودم، راهزن حواسش نبود و من چندین مرتبه پای از دایره بیرون نهادم و او متوجه نشد.
و ما:
حال حکایت روزگار ماست، چند روز پیش رهبر ایران در دیدار شرکت کنندگان در مسابقات قرآنی گفت: ما در تمام زمینه ها رشد کردهایم به رغم تمام تلاشهای استکبار جهانی!
یا فرق ما با کشورهای دیگر این است آنها هم جنایات آمریکا را میبینند ولی جرأت ندارند اعتراص کنند و بگویند مرگ بر آمریکا
باید گفت بزرگوار رشد را معنی هم بفرمایید! نشانههای رسیدن به قله را شرح دهید، اقتدار را توضیح دهید.
در رثای رشد و قله نشینی یا رسیدن به قله و اقتدار همین بس که نفتمان این ثروت ملی را به پایین ترین قیمت ممکن نه در ازای دلار و یورو و ین بلکه کالا و آن هم با انتخاب کشور خریدار میفروشیم، ناترازیها در حاملهای انرژی کمر صنعت و تولید و ملت و کشور را دارد میشکند، تورم طاقت فرسا و سرسام آور و جنون آمیز دارد دمار از بازار و مردم در میآورد، افزایش آن به آن دلار و یورو و ارزهای خارجی و کم ارزش شدن پول ملی بدبختی دیگریست که گریبانگیر اقتصادمان شده و هر روز سبد خانواده را خالی و سفره مان را کوچک میکند، فقر دامنگیر اکثر ملت شده و هر روز سطح فقر در سطح کلان کشور بالا میآید، زیرساخت های فرسوده بر اثر تحریم های ۴۶ ساله، آلودگی هوا و بحران آب از دیگر مصائب کشور است که از نظرها مخفی مانده، فساد و جنایت و کشتههای جاده ها و ناامنی ساختمانها و صنعت هوایی مستعمل و صنایع تولید خودرو بدون کیفیت و عاری از استانداردهای بین المللی و بالا رفتن سن ازدواج و افزایش طلاق و پایین آمدن سن اعتیاد و وفور مواد افیونی در بین زنان و دختران و جوانان و نوجوانان و افزایش بزههای اجتماعی قتل، خودکشی، دیگر آزاری، دزدی و سرقت و زورگیری، تجاوز و کابوس افاغنه و و و و و و و و و
وای خدایا مردیم از این همه رشد توهمی
باید گفت:
کجای این شب تیره
بیاویزم
قبای ژندهی خود را؟
حال کل مردم به این باور رسیدهاند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند چون او به کار خودش مشغول و ما گاهی پایی از دایره بیرون میگذاریم آن هم در اوج اقتدار و عزت و امنیت!
امنیت تنها واژهای که منت داشتنش را به هر مناسبت سرمان میگذارند و به رخمان میکشند و نمیدانیم گذاشتن بمب در بالش هنیه یا سقوط هلیکوپتر رئیس دولت یا اسید پاشی دستوری یا مسمومیت دانش آموزان دختر یا حجاببانهای خودسر یا فتح دیوار سفارتهای کشورها یا یا یا یا کجای امنیت جا میگیرند و توجیه میشوند، بماند مباحثی از قبیل نفوذیها و ریزشها و کمکاریها و اختلاسها و و و و و و و
بخش پایانی صحبتهای رهبر با شرکت کنندگان در چهل و یکمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم مورخه: ۱۴ بهمن ۱۴۰۳
"امروز ما در مقابل استکبار قرار داریم؛ [البتّه] نهفقط ما ملّت ایران. فرق ملّت ایران با بسیاری از ملّتهای دیگر این است که ملّت ایران این جرئت را دارد که بگوید آمریکا متجاوز است، آمریکا دروغگو است، آمریکا فریبکار است، آمریکا مستکبر است و «مرگ بر آمریکا»، [در حالی که] دیگران حس میکنند که آمریکا دروغگو است، حس میکنند که فریبگر است، حس میکنند استعمارگر است، حس میکنند متجاوز است، حس میکنند که به هیچ اصلی از اصول انسانی پایبند نیست، [امّا] جرئت نمیکنند این را بیان کنند، جرئت نمیکنند در مقابل او بِایستند. خیلی خب، سهم خودشان را انجام نمیدهند؛ وقتی انجام ندادند، نتیجه حاصل نمیشود. باید سهم خود را انجام داد، باید صبر داشت، باید مجاهدت داشت و تلاش کرد تا اینکه به این نتایج رسید.
ملّت ایران، در طول این چهل و چند سال، صبر کرده، تلاش کرده، همهی قدرتهای مستکبر دنیا در مقابلش صف کشیدند، علیه او تلاش کردند، کار کردند امّا ملّت ایران نهفقط ضربه ندیده، [بلکه] پیش رفته، ترقّی کرده، رشد کرده؛ ایرانِ امروز، ایرانِ چهل سال قبل نیست؛ ما در همهجهت رشد کردهایم. حالا بعضیها میگویند در جهات معنوی [رشد نکردهایم]؛ نه، در جهات معنوی هم بفرمایید: این نمونهی قرآنیاش است. [وقتی] این بچّهها قرآن میخوانند، انسان از خواندن اینها لذّت میبرد؛ حافظ قرآن و تالی(۱۴) قرآن [هستند].
دکتر مختارمنش*
#تریبون_آزاد
حکایت:
آوردهاند که زوجی در سفر گرفتار راهزنی لئیم و بدسگال شدند و چون زن از زیبایی وافری برخوردار بود مورد طمع راهزن قرار گرفت. پس دشنه را از نیام برکشید و گرد مرد دایره ایی بر زمین نقش کرد و فریاد برآورد اگر پایت را از این خط بیرون نهی با همین دشنه هم خودت و هم این ضعیفه را خواهم کشت.
مرد که حسابی قافیه را باخته بود بدون تکلمی با تکان دادن سر اطاعت محض خویش را به راهزن اعلام کرد و راهزن کارش را کرد و اموالشان را برداشت و رفت.
زن با عصبانیت تمام به مرد اینچنین گفت: بیغیرت چگونه راضی شدی که عصمتم را بر باد دهی.
مرد راضی و مسرور گفت: ساکت باش همچین هم بی دست و پا نبودم، راهزن حواسش نبود و من چندین مرتبه پای از دایره بیرون نهادم و او متوجه نشد.
و ما:
حال حکایت روزگار ماست، چند روز پیش رهبر ایران در دیدار شرکت کنندگان در مسابقات قرآنی گفت: ما در تمام زمینه ها رشد کردهایم به رغم تمام تلاشهای استکبار جهانی!
یا فرق ما با کشورهای دیگر این است آنها هم جنایات آمریکا را میبینند ولی جرأت ندارند اعتراص کنند و بگویند مرگ بر آمریکا
باید گفت بزرگوار رشد را معنی هم بفرمایید! نشانههای رسیدن به قله را شرح دهید، اقتدار را توضیح دهید.
در رثای رشد و قله نشینی یا رسیدن به قله و اقتدار همین بس که نفتمان این ثروت ملی را به پایین ترین قیمت ممکن نه در ازای دلار و یورو و ین بلکه کالا و آن هم با انتخاب کشور خریدار میفروشیم، ناترازیها در حاملهای انرژی کمر صنعت و تولید و ملت و کشور را دارد میشکند، تورم طاقت فرسا و سرسام آور و جنون آمیز دارد دمار از بازار و مردم در میآورد، افزایش آن به آن دلار و یورو و ارزهای خارجی و کم ارزش شدن پول ملی بدبختی دیگریست که گریبانگیر اقتصادمان شده و هر روز سبد خانواده را خالی و سفره مان را کوچک میکند، فقر دامنگیر اکثر ملت شده و هر روز سطح فقر در سطح کلان کشور بالا میآید، زیرساخت های فرسوده بر اثر تحریم های ۴۶ ساله، آلودگی هوا و بحران آب از دیگر مصائب کشور است که از نظرها مخفی مانده، فساد و جنایت و کشتههای جاده ها و ناامنی ساختمانها و صنعت هوایی مستعمل و صنایع تولید خودرو بدون کیفیت و عاری از استانداردهای بین المللی و بالا رفتن سن ازدواج و افزایش طلاق و پایین آمدن سن اعتیاد و وفور مواد افیونی در بین زنان و دختران و جوانان و نوجوانان و افزایش بزههای اجتماعی قتل، خودکشی، دیگر آزاری، دزدی و سرقت و زورگیری، تجاوز و کابوس افاغنه و و و و و و و و و
وای خدایا مردیم از این همه رشد توهمی
باید گفت:
کجای این شب تیره
بیاویزم
قبای ژندهی خود را؟
حال کل مردم به این باور رسیدهاند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند چون او به کار خودش مشغول و ما گاهی پایی از دایره بیرون میگذاریم آن هم در اوج اقتدار و عزت و امنیت!
امنیت تنها واژهای که منت داشتنش را به هر مناسبت سرمان میگذارند و به رخمان میکشند و نمیدانیم گذاشتن بمب در بالش هنیه یا سقوط هلیکوپتر رئیس دولت یا اسید پاشی دستوری یا مسمومیت دانش آموزان دختر یا حجاببانهای خودسر یا فتح دیوار سفارتهای کشورها یا یا یا یا کجای امنیت جا میگیرند و توجیه میشوند، بماند مباحثی از قبیل نفوذیها و ریزشها و کمکاریها و اختلاسها و و و و و و و
بخش پایانی صحبتهای رهبر با شرکت کنندگان در چهل و یکمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم مورخه: ۱۴ بهمن ۱۴۰۳
"امروز ما در مقابل استکبار قرار داریم؛ [البتّه] نهفقط ما ملّت ایران. فرق ملّت ایران با بسیاری از ملّتهای دیگر این است که ملّت ایران این جرئت را دارد که بگوید آمریکا متجاوز است، آمریکا دروغگو است، آمریکا فریبکار است، آمریکا مستکبر است و «مرگ بر آمریکا»، [در حالی که] دیگران حس میکنند که آمریکا دروغگو است، حس میکنند که فریبگر است، حس میکنند استعمارگر است، حس میکنند متجاوز است، حس میکنند که به هیچ اصلی از اصول انسانی پایبند نیست، [امّا] جرئت نمیکنند این را بیان کنند، جرئت نمیکنند در مقابل او بِایستند. خیلی خب، سهم خودشان را انجام نمیدهند؛ وقتی انجام ندادند، نتیجه حاصل نمیشود. باید سهم خود را انجام داد، باید صبر داشت، باید مجاهدت داشت و تلاش کرد تا اینکه به این نتایج رسید.
ملّت ایران، در طول این چهل و چند سال، صبر کرده، تلاش کرده، همهی قدرتهای مستکبر دنیا در مقابلش صف کشیدند، علیه او تلاش کردند، کار کردند امّا ملّت ایران نهفقط ضربه ندیده، [بلکه] پیش رفته، ترقّی کرده، رشد کرده؛ ایرانِ امروز، ایرانِ چهل سال قبل نیست؛ ما در همهجهت رشد کردهایم. حالا بعضیها میگویند در جهات معنوی [رشد نکردهایم]؛ نه، در جهات معنوی هم بفرمایید: این نمونهی قرآنیاش است. [وقتی] این بچّهها قرآن میخوانند، انسان از خواندن اینها لذّت میبرد؛ حافظ قرآن و تالی(۱۴) قرآن [هستند].
👍52🤬11❤3
🔴 نه خانی آمده، نه خانی رفته
یدالله کریمی پور
#تریبون_آزاد
🔸سردار پاسدار احمدیان دبیر شورای عالی امنیت ملی دیروز طی سخنرانی در جمع انجمن های اسلامی دانشجویان کشور در مشهد با تفکیک جنگاز مقاومت از یکدیگر، از جمله فرمودند: ما هرگز قصد جنگیدن با اسرائیل و نابودی آن را نداشتیم.
🔸رویکرد جدید و گهر بار سردار سرتیپ مرا به یاد قصه ای انداخت که همین چندی پیش در ده شلمرود رخداده است.
🔸توی ده شلمرود تنها حسنی نبود که تک و تنها نشسته بود و داستان ها به او ختم می شد، بلکه علی آقایی بود عیالوار، ندار و بی چیز، ولی با خیالات خیلی خیلی بزرگ. از جمله خود را رئیس و بلکه خان خانان می پنداشت. مردم خوش دل و نجیب شلمرود هم برای دلخوشی اش او را علی خان صدا می زدند. گرچه فقیر بود، ولی برای خودنمایی و نشان دادن دست و دلبازی خود، گاهی هرچه برای هزینه خانه و خانواده داشت، برای دیگران هزینه می کرد. او می خواست افزون بر شلمرود در آبادی های دیگر هم ثروتمند و خان جلوه کند.
🔸اتفاقا روزی به ده نزدیک می رفت. گرسنه اش شد و خواست چیزی بخرد و بخورد. ولی پول کمی تو جیبش داشت. رفت بازار و خربزه ای کوچک دید و خواست بخرد. ولی مردم آن قدر علی خان، علی خان می گفتند و با او چاق سلامتی می کردند که ناگزیر برای حفظ آبرویش همه دار و ندارش را داد و سنگین ترین خربزه را خرید و برداشت و برگشت به طرف شلمرود.
🔸ظهر شد و وقت ناهار و گشنگی. زیر درختی نشست و خربزه را قاچ کرد و نیمی از آن را خورد. ولی هنوز گشنه بود. به خودش گفت من که نمیتونم نصفش را با خودم ببرم. پوستش با کمی از گوشتش رو میزارم و بقیه را میزارم. تا اگر کسی از اینجا گذشت و دید، بداند که آدم دست و دلباز و دل سیری از اینجا رد شده و اینها را باقی گذاشته است. بقیه خربزه را خورد و زیر درخت چرتکی زد.
🔸وقتی بیدار شد باز هم احساس گرسنگی کرد. علی خان نمی دانست که همان اول باید فکر نان می کرد، که خربزه آب است.
🔸بنابراین از زور گرسنگی ته مانده گوشت جسبیده به پوست را هم به نیش کشید و پوست نازکی مثل کاغذ و هسته ها رو باقی گذاشت. راه افتاد به طرف شلمرود. ولی هنوز چند قدمی بر نداشته بود که چند باره علی خان شکمباره و سیری ناپذیر، احساس گرسنگی کرد. دو باره نشست و پوست های باقیمانده را همخورد و فقط هسته ها رو باقی گذاشت. ولی باز هم احساس گشنگی می کرد.
🔸سرتان را درد نیاورم، نشست و همه هسته ها را هم نوش جان کرد و دیگه حتی یه هسته هم باقی نماند. با آستین پیراهنش، دست و دهانش را پاک کرد و نفسی کشید و گفت:
🔸اصلا چه کسی می داند که علی خان از این راه گذشته؟! اگر هم فهمیدند که کاری نداره، در حاشا بلنده. اصلا نه خانی اومده نه خانی رفته.
🔸توی ده شلمرود مردم این ضرب المثل رو در باره کسی بکار می برند که پس از بارها تلاش و برنامه ریزی، نتونسته به آرزوش برسه و ناگزیر هدفش رو میزاره کنار و میگه بی خیال بابا، نه خانی اومده، نه خانی رفته.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/181281
یدالله کریمی پور
#تریبون_آزاد
🔸سردار پاسدار احمدیان دبیر شورای عالی امنیت ملی دیروز طی سخنرانی در جمع انجمن های اسلامی دانشجویان کشور در مشهد با تفکیک جنگاز مقاومت از یکدیگر، از جمله فرمودند: ما هرگز قصد جنگیدن با اسرائیل و نابودی آن را نداشتیم.
🔸رویکرد جدید و گهر بار سردار سرتیپ مرا به یاد قصه ای انداخت که همین چندی پیش در ده شلمرود رخداده است.
🔸توی ده شلمرود تنها حسنی نبود که تک و تنها نشسته بود و داستان ها به او ختم می شد، بلکه علی آقایی بود عیالوار، ندار و بی چیز، ولی با خیالات خیلی خیلی بزرگ. از جمله خود را رئیس و بلکه خان خانان می پنداشت. مردم خوش دل و نجیب شلمرود هم برای دلخوشی اش او را علی خان صدا می زدند. گرچه فقیر بود، ولی برای خودنمایی و نشان دادن دست و دلبازی خود، گاهی هرچه برای هزینه خانه و خانواده داشت، برای دیگران هزینه می کرد. او می خواست افزون بر شلمرود در آبادی های دیگر هم ثروتمند و خان جلوه کند.
🔸اتفاقا روزی به ده نزدیک می رفت. گرسنه اش شد و خواست چیزی بخرد و بخورد. ولی پول کمی تو جیبش داشت. رفت بازار و خربزه ای کوچک دید و خواست بخرد. ولی مردم آن قدر علی خان، علی خان می گفتند و با او چاق سلامتی می کردند که ناگزیر برای حفظ آبرویش همه دار و ندارش را داد و سنگین ترین خربزه را خرید و برداشت و برگشت به طرف شلمرود.
🔸ظهر شد و وقت ناهار و گشنگی. زیر درختی نشست و خربزه را قاچ کرد و نیمی از آن را خورد. ولی هنوز گشنه بود. به خودش گفت من که نمیتونم نصفش را با خودم ببرم. پوستش با کمی از گوشتش رو میزارم و بقیه را میزارم. تا اگر کسی از اینجا گذشت و دید، بداند که آدم دست و دلباز و دل سیری از اینجا رد شده و اینها را باقی گذاشته است. بقیه خربزه را خورد و زیر درخت چرتکی زد.
🔸وقتی بیدار شد باز هم احساس گرسنگی کرد. علی خان نمی دانست که همان اول باید فکر نان می کرد، که خربزه آب است.
🔸بنابراین از زور گرسنگی ته مانده گوشت جسبیده به پوست را هم به نیش کشید و پوست نازکی مثل کاغذ و هسته ها رو باقی گذاشت. راه افتاد به طرف شلمرود. ولی هنوز چند قدمی بر نداشته بود که چند باره علی خان شکمباره و سیری ناپذیر، احساس گرسنگی کرد. دو باره نشست و پوست های باقیمانده را همخورد و فقط هسته ها رو باقی گذاشت. ولی باز هم احساس گشنگی می کرد.
🔸سرتان را درد نیاورم، نشست و همه هسته ها را هم نوش جان کرد و دیگه حتی یه هسته هم باقی نماند. با آستین پیراهنش، دست و دهانش را پاک کرد و نفسی کشید و گفت:
🔸اصلا چه کسی می داند که علی خان از این راه گذشته؟! اگر هم فهمیدند که کاری نداره، در حاشا بلنده. اصلا نه خانی اومده نه خانی رفته.
🔸توی ده شلمرود مردم این ضرب المثل رو در باره کسی بکار می برند که پس از بارها تلاش و برنامه ریزی، نتونسته به آرزوش برسه و ناگزیر هدفش رو میزاره کنار و میگه بی خیال بابا، نه خانی اومده، نه خانی رفته.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/181281
👍90
🔴«فشار حداکثری و سیاستِ تکگزینهای»
#تریبون_آزاد
🔸«فشار حداکثری» برگشت و برگشتیم به ۹۷. همۀ آن چیزهایی که با قدری واقعبینی انتظارش میرفت رخ دهد، رخ داد. برگشتیم به ۹۷ و انگار نه انگار بایدنی آمده و رفته است. برای اینکه میزان بهرهبرداری از فرصت بایدن را بدانیم همین بس که اشاره کنم در این اثنا منادیان دور زدن تحریمها حتی نتوانستند آن هفت میلیارد دلار کذاییِ بلوکهشده در کره را آزاد کنند ــ بارها خبر آزادیاش آمد و پس از فتحالفتوحِ انتقال آن به قطر، همانجا ماند که ماند؛ و حالا دیگر با اطمینان میتوان گفت خواهد ماند. این هفت میلیارد مشت خوبی هم نمونۀ خروار و هم برای نشان دادن پایچشمِ کبود ماست.
🔸همزمانیِ دیدار فاتحانۀ نتانیاهو با ترامپ و امضای «یادداشت ریاستجمهوری» برای برگرداندن «فشار حداکثری»، به خوبی نشان میدهد قضیه از چه قرار است. ترامپ اهل مذاکره هست، اما توافقی میخواهد که بیبی هم از آن راضی باشد و کموبیش میتوان حدس زد رضایت بیبی شامل چه محتوایی است. در این نشستها، ترامپ و بیبی مانند دو هموطن دربارۀ مسائل اسرائیل صحبت میکردند. البته ترامپ که در قبال اسرائیل سخاوت عجیبی دارد، ناگهان حرفی زد که نیمهشب خواب از چشم متحدان عربش هم پرید: گفت مردم غزه باید بروند و آمریکا امور غزه را در دست میگیرد ــ خود بیبی راضی به این همه سخاوت نبود!
🔸نظریۀ ترامپ دربارۀ مسائل خارجی تقریباً در همۀ موارد یک چیز است: آمریکا باید طبق توان و جایگاهش با دوست و دشمن رفتار کند، نه الزاماً طبقِ تعارفات و قواعد بینالمللی. در دو هفتۀ اخیر ترامپ با همین روش به ترتیب کلمبیا، پاناما، مکزیک و کانادا را سر به راه کرد. در واقع ترامپ میگوید: جنگ میشود چون آمریکا وامیدهد. دربارۀ جمهوری اسلامی هم همین حرفها را تکرار میکند. حتی هفت اکتبر را به این ربط میدهد که بایدن فشار حداکثری را از روی ایران برداشت. حال بحث سر اینکه آیا این شبهدکترینِ او درست یا غلط است، کار بیهودهای است، زیرا اینک واقعیت موجود ترامپی است که اینطور فکر و عمل میکند.
🔸جایی که امروز ایستادهایم در امتداد همان مسیر آمریکاستیزی است که حزب توده اولین ایستگاهش را در دهۀ ۱۳۲۰ در تفکرات سیاسی ایران پایهگذاری کرد، انواع دستهبندیهای چپ آن را در نظر و عمل پروراندند، و بعد با کمک نهضت اسلامی در انقلاب ۵۷ قدرت را به دست گرفت. به همین دلیل، تقلیلِ وضع موجود به یک جریان و انتساب آن به این یا آن شخص درک جامع و درستی از آن به ما نمیدهد. آمریکاستیزی هویتی است که نمیتوان آن را مانند لباسی از تن درآورد، تا کرد و در گنجه گذاشت. با صدام میشد آشتی کرد، چون جنگ با او هویتی نبود، چنانکه در اوج جنگ با عراق هم، وقتی موشکِ روسی به خیابانی در تهران میخورد، مردمی که جمع میشدند یاد گرفته بودند پاسخ موشک روسیـعراقی را با شعار «مرگ بر آمریکا» دهند. فقط در این میان، چپِ ضدآمریکایی که بنیانگذار این سنت بود، از صف اول سیاست حذف شد یا در چپ اسلامی حل شد و به این ترتیب به این موقعیت لاکچری دست یافت که خود را ازهمهجابیخبر نشان دهد و مانند نظارهگری ساکت و راضی لذت ببرد از اینکه هزینههای سنگین سیاست مطلوبش به پای همرزمان انقلابی سابقش نوشته میشد.
🔸طبق نشانهها، مذاکره و توافقی که بتواند ترامپ را راضی کند، از نوع دگردیسی هویتی است. البته احتمالاً بدنۀ اصلاحطلبان و بازوهای رسانهایشان ــ که دوباره اغوا شدند و دستشان را زیر ساتور دولتداری گذاشتند ــ با تمام توان خواهند کوشید این واقعیت را ناچیز جلوه دهند. اما واقعیت را نمیتوان تغییر داد، چنانکه ظریف نتوانست با تقلیل آمریکا به تیم کریـاوباما و رفقای دموکراتشان واقعیت آمریکا را دور بزند. این مسیرِ هویتشناختیِ گرانبار، پرهزینه و پرتلفات از نوع فیلترینگگشاییِ حداقلی نیست که بتوان از واتساپ دستاورد ساخت. با آن شیوۀ تصمیمگیری که میخواهد برای افایتیاف ده سال چانهزنی و پاسکاری کند، در اینجا نمیتوان بازیسازی کرد. باری روی زمین است که کسی زور بلندکردنش را ندارد.
🔸ما که با جیب تهی صرفاً شاهدِ این بازاریم، میفهمیم این معامله برای این معاملهگر چندان فرقی با ورشکستگی ندارد. پس عجیب نیست صاحب اصلی نتواند بر تردیدها غلبه کند و در نتیجه میان دو گزینۀ نامطلوب از انتخاب بپرهیزد. بازیگران این سیاست، ماهیتاً از اینجاد به بعدش را بلد نیستند، تازه اگر هم تلاششان را بکنند، متوجه میشوند معمار در خروجی تعبیه نکرده است؛ نفس این سیاست تکگزینه است. فردا را خدا میداند، اما به حدس و گمان من مذاکرهای که مطلوب ترامپ باشد، رخ نخواهد داد. همۀ اینها یعنی تصمیم بر تحمل فشار حداکثری خواهد بود؛ ضمن تلاشهایی برای گشودن درهایی در اروپا؛ گرچه اروپا هم مدتی است سر قضیۀ اوکراین شمشیر را از رو بسته است ــ به لطف حضرات روس.
#تریبون_آزاد
🔸«فشار حداکثری» برگشت و برگشتیم به ۹۷. همۀ آن چیزهایی که با قدری واقعبینی انتظارش میرفت رخ دهد، رخ داد. برگشتیم به ۹۷ و انگار نه انگار بایدنی آمده و رفته است. برای اینکه میزان بهرهبرداری از فرصت بایدن را بدانیم همین بس که اشاره کنم در این اثنا منادیان دور زدن تحریمها حتی نتوانستند آن هفت میلیارد دلار کذاییِ بلوکهشده در کره را آزاد کنند ــ بارها خبر آزادیاش آمد و پس از فتحالفتوحِ انتقال آن به قطر، همانجا ماند که ماند؛ و حالا دیگر با اطمینان میتوان گفت خواهد ماند. این هفت میلیارد مشت خوبی هم نمونۀ خروار و هم برای نشان دادن پایچشمِ کبود ماست.
🔸همزمانیِ دیدار فاتحانۀ نتانیاهو با ترامپ و امضای «یادداشت ریاستجمهوری» برای برگرداندن «فشار حداکثری»، به خوبی نشان میدهد قضیه از چه قرار است. ترامپ اهل مذاکره هست، اما توافقی میخواهد که بیبی هم از آن راضی باشد و کموبیش میتوان حدس زد رضایت بیبی شامل چه محتوایی است. در این نشستها، ترامپ و بیبی مانند دو هموطن دربارۀ مسائل اسرائیل صحبت میکردند. البته ترامپ که در قبال اسرائیل سخاوت عجیبی دارد، ناگهان حرفی زد که نیمهشب خواب از چشم متحدان عربش هم پرید: گفت مردم غزه باید بروند و آمریکا امور غزه را در دست میگیرد ــ خود بیبی راضی به این همه سخاوت نبود!
🔸نظریۀ ترامپ دربارۀ مسائل خارجی تقریباً در همۀ موارد یک چیز است: آمریکا باید طبق توان و جایگاهش با دوست و دشمن رفتار کند، نه الزاماً طبقِ تعارفات و قواعد بینالمللی. در دو هفتۀ اخیر ترامپ با همین روش به ترتیب کلمبیا، پاناما، مکزیک و کانادا را سر به راه کرد. در واقع ترامپ میگوید: جنگ میشود چون آمریکا وامیدهد. دربارۀ جمهوری اسلامی هم همین حرفها را تکرار میکند. حتی هفت اکتبر را به این ربط میدهد که بایدن فشار حداکثری را از روی ایران برداشت. حال بحث سر اینکه آیا این شبهدکترینِ او درست یا غلط است، کار بیهودهای است، زیرا اینک واقعیت موجود ترامپی است که اینطور فکر و عمل میکند.
🔸جایی که امروز ایستادهایم در امتداد همان مسیر آمریکاستیزی است که حزب توده اولین ایستگاهش را در دهۀ ۱۳۲۰ در تفکرات سیاسی ایران پایهگذاری کرد، انواع دستهبندیهای چپ آن را در نظر و عمل پروراندند، و بعد با کمک نهضت اسلامی در انقلاب ۵۷ قدرت را به دست گرفت. به همین دلیل، تقلیلِ وضع موجود به یک جریان و انتساب آن به این یا آن شخص درک جامع و درستی از آن به ما نمیدهد. آمریکاستیزی هویتی است که نمیتوان آن را مانند لباسی از تن درآورد، تا کرد و در گنجه گذاشت. با صدام میشد آشتی کرد، چون جنگ با او هویتی نبود، چنانکه در اوج جنگ با عراق هم، وقتی موشکِ روسی به خیابانی در تهران میخورد، مردمی که جمع میشدند یاد گرفته بودند پاسخ موشک روسیـعراقی را با شعار «مرگ بر آمریکا» دهند. فقط در این میان، چپِ ضدآمریکایی که بنیانگذار این سنت بود، از صف اول سیاست حذف شد یا در چپ اسلامی حل شد و به این ترتیب به این موقعیت لاکچری دست یافت که خود را ازهمهجابیخبر نشان دهد و مانند نظارهگری ساکت و راضی لذت ببرد از اینکه هزینههای سنگین سیاست مطلوبش به پای همرزمان انقلابی سابقش نوشته میشد.
🔸طبق نشانهها، مذاکره و توافقی که بتواند ترامپ را راضی کند، از نوع دگردیسی هویتی است. البته احتمالاً بدنۀ اصلاحطلبان و بازوهای رسانهایشان ــ که دوباره اغوا شدند و دستشان را زیر ساتور دولتداری گذاشتند ــ با تمام توان خواهند کوشید این واقعیت را ناچیز جلوه دهند. اما واقعیت را نمیتوان تغییر داد، چنانکه ظریف نتوانست با تقلیل آمریکا به تیم کریـاوباما و رفقای دموکراتشان واقعیت آمریکا را دور بزند. این مسیرِ هویتشناختیِ گرانبار، پرهزینه و پرتلفات از نوع فیلترینگگشاییِ حداقلی نیست که بتوان از واتساپ دستاورد ساخت. با آن شیوۀ تصمیمگیری که میخواهد برای افایتیاف ده سال چانهزنی و پاسکاری کند، در اینجا نمیتوان بازیسازی کرد. باری روی زمین است که کسی زور بلندکردنش را ندارد.
🔸ما که با جیب تهی صرفاً شاهدِ این بازاریم، میفهمیم این معامله برای این معاملهگر چندان فرقی با ورشکستگی ندارد. پس عجیب نیست صاحب اصلی نتواند بر تردیدها غلبه کند و در نتیجه میان دو گزینۀ نامطلوب از انتخاب بپرهیزد. بازیگران این سیاست، ماهیتاً از اینجاد به بعدش را بلد نیستند، تازه اگر هم تلاششان را بکنند، متوجه میشوند معمار در خروجی تعبیه نکرده است؛ نفس این سیاست تکگزینه است. فردا را خدا میداند، اما به حدس و گمان من مذاکرهای که مطلوب ترامپ باشد، رخ نخواهد داد. همۀ اینها یعنی تصمیم بر تحمل فشار حداکثری خواهد بود؛ ضمن تلاشهایی برای گشودن درهایی در اروپا؛ گرچه اروپا هم مدتی است سر قضیۀ اوکراین شمشیر را از رو بسته است ــ به لطف حضرات روس.
👍83
#تریبون_آزاد
بنام نامی ایران
هموطنان عزیزم در پیچ بزرگ تاریخ هستیم آنجا که یا باید با صبر و حوصله و هوشیاری کامل کاروان ایران را از این پیچ به سلامتی بگذرانیم یا اینکه همه با ایرانمون به ته دره سقوط کنیم .
الان زمان انتخاب است
اگه ذره ای مهر ایران را در دل دارید نباید به وسوسه های باطل و پچ پچ های یک مشت انیرانی ضد ایرانی ک از مافیای جهانی پول و فاند گرفته اند تا ایران را به قهقرا ببرند توجه کنیم .
الان زمان انتخاب درست است
یادتونه یک عده ای چشم امید به ترامپ بسته بودند تا ترامپ بیایید و نسخه آخوندها را بپیچد ؟؟قطعا یادتونه
ولی داستان اینه ترامپ ک در دوره اول ریاست جمهوریش با گلوبالها و مافیای جهانی پنجه در پنجه شده بود از شواهد و قرائن پیداست که الان دارد طبق خواسته مافیای جهانی عمل میکند.
ترامپ هم به دستور دولت پشت پرده آمریکا قدم برمیدارد ک آن هم یا خود مافیای جهانیست یا در ارتباط هستند .
از برگ پادشاه در تبعید و در بند ما استفاده کردند تا جمهوری اسلامی را به زانو در بیاورند. جمهوری اسلامی هم ک خودش ولد چموش مافیای جهانی بود و میدانست برنامه آنها نابودی ایران است .برنامه فدرالی ک سالها پیش سوروس به خاتمی دیکته کرده بود توسط عارف و ظریف به پزشکیان القا شد سریع و دست و پا شکسته و بدون هیچ برنامه ریزی اعلام شد تا سیگنالی را برای مافیای جهانی بفرستد ک ما برای نابودی ایران برنامه داریم .پس بگذارید خودمان روی کار باشیم قول میدیم با تجزیه ایران به آرزوهای شما جامعه عمل بپوشانیم .و اینجا بود ک ترامپ قانع شد و عقب نشست و خواهان مذاکره برای بقا رژیم جمهوری و اسلامی شد .بخاطر این است که پادشاه در بند بارها و بارها و از هر فرصتی استفاده میکند و به ترامپ هشدار میدهد ک فرصت به رژیم فرقه تبهکار ندهد و مذاکره نکند چون به خوبی میداند این مذاکره برای نابودی ایران هست .برنامه جابه جایی پایتخت هم همین بود حواستان را بردند سمت مکران و چابهار ولی در کل هدف رژیم آخوندی بعد از تکه پاره کردن ایران نگهداری خوزستان برای خودش است پس خوزستان را پایتخت میکنند و بقیه ایران مهم نیست .و دوباره مردم ایران را با فدرالی کردن فریب داده و آنها را از هم جدا میکنند .به تجزیه طلبان بها میدهند و تریبون و این است آن پچ پچ ها و وسوسه های باطل .اگر بگذاریم به هدفشان برسند در آینده برادر کشی را خودمان با غیرت دروغینمان و رگ گردن کلفت شده انجام خواهیم داد .
فدرالی کردن داستانش زیاده فعلن در همین حد هشدار دادم اگر زنده ماندم بیشتر آگاهی خواهم داد
برگردیم به داستان ترامپ حالا ک از برگ پادشاه استفاده کرده و مردم مزه یکدلی و اتحاد و فریاد جاوید شاه به دهنشان مزه کرده پس هر لحظه ممکنه طغیان کنند و برنامه مافیای جهانی را بر هم بزنند .پس حالا بخاطر جلوگیری از اعتراضات از برگ مجاهدین خلق استفاده میکنند تا جلوی اعتراضات مردمی را بگیرند داستان ساواک هم تمامش بخاطر این است تا بگویند پادشاهی شاه فقید ساواک داشت همین .
پس هوشیار باشیم .هوشیار و با حوصله و آماده هر اتفاقی .یکبار بیشتر فرصت نداریم تا بجای ایران همه برنامه های مافیای جهانی و مهره های آنها را به ته دره بیندازیم .
یه سوال از خودتان بپرسید
مردمی ک اینهمه از تجزیه ایران هراس داشتند چرا ساکت هستند وقتی جمهوری اسلامی خودش بنای تجزیه را گذاشته ؟
یکی از دلایلش را من میگم بخاطر خاموش بودن قمپوزسیون ها
چون همه صادراتی هستند
چرا هیچ حرکتی نزدند وقتی درصد جمهور پوزیده اینو اعلام کرد .؟
بهش فکر کنید و به فکر ایرانمان باشیم
پاینده ایران و ایرانی
جاوید شاه
بر افراشته باد پرچم شیر و خورشید تاجدار
#تاج
@C_B_SHAHZADEH
بنام نامی ایران
هموطنان عزیزم در پیچ بزرگ تاریخ هستیم آنجا که یا باید با صبر و حوصله و هوشیاری کامل کاروان ایران را از این پیچ به سلامتی بگذرانیم یا اینکه همه با ایرانمون به ته دره سقوط کنیم .
الان زمان انتخاب است
اگه ذره ای مهر ایران را در دل دارید نباید به وسوسه های باطل و پچ پچ های یک مشت انیرانی ضد ایرانی ک از مافیای جهانی پول و فاند گرفته اند تا ایران را به قهقرا ببرند توجه کنیم .
الان زمان انتخاب درست است
یادتونه یک عده ای چشم امید به ترامپ بسته بودند تا ترامپ بیایید و نسخه آخوندها را بپیچد ؟؟قطعا یادتونه
ولی داستان اینه ترامپ ک در دوره اول ریاست جمهوریش با گلوبالها و مافیای جهانی پنجه در پنجه شده بود از شواهد و قرائن پیداست که الان دارد طبق خواسته مافیای جهانی عمل میکند.
ترامپ هم به دستور دولت پشت پرده آمریکا قدم برمیدارد ک آن هم یا خود مافیای جهانیست یا در ارتباط هستند .
از برگ پادشاه در تبعید و در بند ما استفاده کردند تا جمهوری اسلامی را به زانو در بیاورند. جمهوری اسلامی هم ک خودش ولد چموش مافیای جهانی بود و میدانست برنامه آنها نابودی ایران است .برنامه فدرالی ک سالها پیش سوروس به خاتمی دیکته کرده بود توسط عارف و ظریف به پزشکیان القا شد سریع و دست و پا شکسته و بدون هیچ برنامه ریزی اعلام شد تا سیگنالی را برای مافیای جهانی بفرستد ک ما برای نابودی ایران برنامه داریم .پس بگذارید خودمان روی کار باشیم قول میدیم با تجزیه ایران به آرزوهای شما جامعه عمل بپوشانیم .و اینجا بود ک ترامپ قانع شد و عقب نشست و خواهان مذاکره برای بقا رژیم جمهوری و اسلامی شد .بخاطر این است که پادشاه در بند بارها و بارها و از هر فرصتی استفاده میکند و به ترامپ هشدار میدهد ک فرصت به رژیم فرقه تبهکار ندهد و مذاکره نکند چون به خوبی میداند این مذاکره برای نابودی ایران هست .برنامه جابه جایی پایتخت هم همین بود حواستان را بردند سمت مکران و چابهار ولی در کل هدف رژیم آخوندی بعد از تکه پاره کردن ایران نگهداری خوزستان برای خودش است پس خوزستان را پایتخت میکنند و بقیه ایران مهم نیست .و دوباره مردم ایران را با فدرالی کردن فریب داده و آنها را از هم جدا میکنند .به تجزیه طلبان بها میدهند و تریبون و این است آن پچ پچ ها و وسوسه های باطل .اگر بگذاریم به هدفشان برسند در آینده برادر کشی را خودمان با غیرت دروغینمان و رگ گردن کلفت شده انجام خواهیم داد .
فدرالی کردن داستانش زیاده فعلن در همین حد هشدار دادم اگر زنده ماندم بیشتر آگاهی خواهم داد
برگردیم به داستان ترامپ حالا ک از برگ پادشاه استفاده کرده و مردم مزه یکدلی و اتحاد و فریاد جاوید شاه به دهنشان مزه کرده پس هر لحظه ممکنه طغیان کنند و برنامه مافیای جهانی را بر هم بزنند .پس حالا بخاطر جلوگیری از اعتراضات از برگ مجاهدین خلق استفاده میکنند تا جلوی اعتراضات مردمی را بگیرند داستان ساواک هم تمامش بخاطر این است تا بگویند پادشاهی شاه فقید ساواک داشت همین .
پس هوشیار باشیم .هوشیار و با حوصله و آماده هر اتفاقی .یکبار بیشتر فرصت نداریم تا بجای ایران همه برنامه های مافیای جهانی و مهره های آنها را به ته دره بیندازیم .
یه سوال از خودتان بپرسید
مردمی ک اینهمه از تجزیه ایران هراس داشتند چرا ساکت هستند وقتی جمهوری اسلامی خودش بنای تجزیه را گذاشته ؟
یکی از دلایلش را من میگم بخاطر خاموش بودن قمپوزسیون ها
چون همه صادراتی هستند
چرا هیچ حرکتی نزدند وقتی درصد جمهور پوزیده اینو اعلام کرد .؟
بهش فکر کنید و به فکر ایرانمان باشیم
پاینده ایران و ایرانی
جاوید شاه
بر افراشته باد پرچم شیر و خورشید تاجدار
#تاج
@C_B_SHAHZADEH
👍119❤9🔥2
🔴ایران و جمهوریت
#تریبون_آزاد
🔸پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
🔸هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
🔸ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
🔸هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
🔸در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
🔸نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
🔸سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
🔸چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
🔸پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
🔸هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
🔸ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
🔸هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
🔸در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
🔸نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
🔸سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
🔸چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@C_B_SHAHZADEH
👍106🔥5
نام او «مطلب» است؛ اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد.
#تریبون_آزاد
✍مهدی محمودیان
در اتاقی از زندان اوین، کنار من جوانی زندگی میکند که هر روز مقابل چشمانم آب میشود. نامش «مطلب احمدیان» است. ۱۶ سال است که در زندان بهسر میبرد. وقتی بازداشت شد، بیش از ۲۵ سال نداشت؛ حالا ۴۲ ساله است. تمام جوانیاش را میان دیوارهای بلند و سلولهای سرد گذرانده. هیچ قتل و جنایتی در پروندهاش نیست. هیچ خونی بر زمین نریخته. اما چنان تاوانی میپردازد که گویی دستگاه امنیتی و قضایی تصمیم گرفتهاند انتقام همهی اعتراضات و تمام نافرمانیها را یکجا از او بگیرند.
🔹مطلب، فرزند روستاست؛ زادهی کوه و دشت. از کودکی کار کرده و نگذاشته سختیها زندگیاش را بشکنند، زندان هم او را نشکسته است اما شکنجهگران استخوانبندیاش را، سلامتیاش را، شکستهاند و امروز، او با بدنی پر از زخم و درد ــ حاصل دو سال سلول انفرادی، تودهای در اثنیعشر، دستگاه گوارشی ویران، فتق پارهشده و کمری که در همان سلولها شکست ــ در میانهی بحرانی حیاتی قرار دارد.
🔹پزشکی قانونی به صراحت اعلام کرده که ادامه حبس برای او ممکن نیست و باید برای درمان فورا از زندان مرخص شود؛ حتی پزشکان معتمد دستگاه قضایی نیز همین را تأیید کردهاند. اما دادستان، با لجاجتی دونِ شأن انسان، همچنان با توقف موقت حکم مطلب مخالفت میکند.
🔹آیا عدالت چنین است؟
آیا آنانی که میلیاردها تومان از بیتالمال دزدیدند، جان و مال مردم را به یغما بردند و با وثیقههای سنگین، مرخصیهای متعدد و «عفوهای ویژه» آزاد شدند، از مطلب بیگناهتر بودند؟
آیا جرم مطلب، تنها روستازاده بودن است؟
اینکه خانوادهاش برای تأمین وثیقهی ۵ میلیارد تومانی، تمام خانههای سادهی خواهر، برادر و مادرش را رهن گذاشتهاند اما هنوز کافی نیست، چون دادستان میگوید: «پول بیشتری بیاورید»؟
🔹چرا دستگاه قضا فقط با فقرا قاطع است، و فقط با بیقدرتان قانونمدار؟
در این سالها، دهها مفسد با سلام و صلوات و تبریک عید، از زندان آزاد شدند. اما مطلب، با بدنی که زیر شکنجه خم شده، با آنکه همهی دارایی خانوادهاش را وثیقه گذاشتهاند و هفت نفر از وکلا و کارمندان دولت را به عنوان کفیل معرفی کرده، و با وجود هشدارهای پزشکان مورد اعتماد قوه قضاییه، همچنان در زندان است و حکمش حتی موقتا متوقف نمیشود.
🔹حالا که آخرین روزنهها نیز بسته شده، تصمیم گرفته از شنبه دست به اعتصاب غذا بزند؛ اعتصاب تر. یعنی فقط آب، نمک و چند حبه قند؛ و نه چیز دیگر. این تصمیم کسی است که هر آنچه داشته از او گرفتهاند، و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
🔹ما را ببخشید اگر فریادمان تلخ است.
ما را ببخشید اگر زبانمان آغشته به خشم شده است.
اما دستگاه قضایی و امنیتی، دیگر نه قانون اجرا میکند و نه عدالت. فقط انتقام میگیرد؛ انتقام از صداهایی که باید خاموش میشدند، اما هنوز حرف میزنند؛ از انسانهایی که باید له میشدند، اما هنوز نفس میکشند.
این انتقام، رسم جمهوری اسلامیست. اگر نیست، پس بگویید: چرا مطلب احمدیان هنوز در زندان است؟
🔹نام او «مطلب» است، اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد.
من اینجا هستم، در همان اتاق، و هر روز میبینم که چگونه دارد آب میشود.
بدانید که اینبار نیز، نه فقط یک «خطا»، بلکه در حال ارتکاب «جنایتی» دیگر هستید.
جناب دادستان این جنایت را متوقف کنید و اجازه بدهید درمان مطلب احمدیان که به گفته پزشکی قانونی، پزشکان زندان و پزشکان معتمدتان در زندان امکان پذیر نیست، در بیرون زندان ادامه پیدا کند، دست از لجاجت بردارید؛ جان یک انسان در خطر است.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍مهدی محمودیان
در اتاقی از زندان اوین، کنار من جوانی زندگی میکند که هر روز مقابل چشمانم آب میشود. نامش «مطلب احمدیان» است. ۱۶ سال است که در زندان بهسر میبرد. وقتی بازداشت شد، بیش از ۲۵ سال نداشت؛ حالا ۴۲ ساله است. تمام جوانیاش را میان دیوارهای بلند و سلولهای سرد گذرانده. هیچ قتل و جنایتی در پروندهاش نیست. هیچ خونی بر زمین نریخته. اما چنان تاوانی میپردازد که گویی دستگاه امنیتی و قضایی تصمیم گرفتهاند انتقام همهی اعتراضات و تمام نافرمانیها را یکجا از او بگیرند.
🔹مطلب، فرزند روستاست؛ زادهی کوه و دشت. از کودکی کار کرده و نگذاشته سختیها زندگیاش را بشکنند، زندان هم او را نشکسته است اما شکنجهگران استخوانبندیاش را، سلامتیاش را، شکستهاند و امروز، او با بدنی پر از زخم و درد ــ حاصل دو سال سلول انفرادی، تودهای در اثنیعشر، دستگاه گوارشی ویران، فتق پارهشده و کمری که در همان سلولها شکست ــ در میانهی بحرانی حیاتی قرار دارد.
🔹پزشکی قانونی به صراحت اعلام کرده که ادامه حبس برای او ممکن نیست و باید برای درمان فورا از زندان مرخص شود؛ حتی پزشکان معتمد دستگاه قضایی نیز همین را تأیید کردهاند. اما دادستان، با لجاجتی دونِ شأن انسان، همچنان با توقف موقت حکم مطلب مخالفت میکند.
🔹آیا عدالت چنین است؟
آیا آنانی که میلیاردها تومان از بیتالمال دزدیدند، جان و مال مردم را به یغما بردند و با وثیقههای سنگین، مرخصیهای متعدد و «عفوهای ویژه» آزاد شدند، از مطلب بیگناهتر بودند؟
آیا جرم مطلب، تنها روستازاده بودن است؟
اینکه خانوادهاش برای تأمین وثیقهی ۵ میلیارد تومانی، تمام خانههای سادهی خواهر، برادر و مادرش را رهن گذاشتهاند اما هنوز کافی نیست، چون دادستان میگوید: «پول بیشتری بیاورید»؟
🔹چرا دستگاه قضا فقط با فقرا قاطع است، و فقط با بیقدرتان قانونمدار؟
در این سالها، دهها مفسد با سلام و صلوات و تبریک عید، از زندان آزاد شدند. اما مطلب، با بدنی که زیر شکنجه خم شده، با آنکه همهی دارایی خانوادهاش را وثیقه گذاشتهاند و هفت نفر از وکلا و کارمندان دولت را به عنوان کفیل معرفی کرده، و با وجود هشدارهای پزشکان مورد اعتماد قوه قضاییه، همچنان در زندان است و حکمش حتی موقتا متوقف نمیشود.
🔹حالا که آخرین روزنهها نیز بسته شده، تصمیم گرفته از شنبه دست به اعتصاب غذا بزند؛ اعتصاب تر. یعنی فقط آب، نمک و چند حبه قند؛ و نه چیز دیگر. این تصمیم کسی است که هر آنچه داشته از او گرفتهاند، و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
🔹ما را ببخشید اگر فریادمان تلخ است.
ما را ببخشید اگر زبانمان آغشته به خشم شده است.
اما دستگاه قضایی و امنیتی، دیگر نه قانون اجرا میکند و نه عدالت. فقط انتقام میگیرد؛ انتقام از صداهایی که باید خاموش میشدند، اما هنوز حرف میزنند؛ از انسانهایی که باید له میشدند، اما هنوز نفس میکشند.
این انتقام، رسم جمهوری اسلامیست. اگر نیست، پس بگویید: چرا مطلب احمدیان هنوز در زندان است؟
🔹نام او «مطلب» است، اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد.
من اینجا هستم، در همان اتاق، و هر روز میبینم که چگونه دارد آب میشود.
بدانید که اینبار نیز، نه فقط یک «خطا»، بلکه در حال ارتکاب «جنایتی» دیگر هستید.
جناب دادستان این جنایت را متوقف کنید و اجازه بدهید درمان مطلب احمدیان که به گفته پزشکی قانونی، پزشکان زندان و پزشکان معتمدتان در زندان امکان پذیر نیست، در بیرون زندان ادامه پیدا کند، دست از لجاجت بردارید؛ جان یک انسان در خطر است.
@C_B_SHAHZADEH
👍92😢25🔥2
اسکلهی خصوصی برای قاچاق؛ اسکلهی عمومی برای کالای بسیار خطرناک!
#تریبون_آزاد
✍️ صالح علوی
ای خدا، ای فرشتگان آسمانی، ای فلک، ای طبیعت، ای همه ی مردمان جهان و تاریخ و ای سازمان های بین المللی و حقوقی و بشری..!
ببینید و بدانید و آگاه باشید که ما مردم ايران، نیم قرن است گرفتار و اسیر حاکمیتی هستیم که علاوه بر اشغال یک میلیون و 640 هزار کیلومتر مربع از خاکمان با همه امکانات و منابع آن، در گستره ی پهناور مرز آبی خلیج فارس با 1850 کیلومتر درازا، از بندر آبادان در خوزستان تا پسابندر در سیستان و بلوچستان؛ دهها و صدها بارانداز و اسکله و بندر و باند فرود مخفی و اشکار برای «قاچاق» لوازم آرایش و قطعات خودرو و... (به داخل) و سوخت و محصولات پتروشیمی و.. (به خارج) در تصاحب خود دارد و سرداران نهادهای امنیتی (به گفته و تاکید چندباره ی احمدی نژاد)! کانتینر کانتینر و کشتی کشتی «لوارم آرایش» را قاچاقی و دور از چشم مردم و رسانه ها و گمرک، وارد کشور میکنند و هیچ جنبنده ای هم جرات و توان نزدیک شدن به اسکله های خصوصی و مخفی آنها را ندارد..
اما همین سرداران عزیز، وقتی میخواهند سوخت موشک و کالاهای انفجاری و بسیار خطرناک را وارد کنند تا آن را برای ساخت تسلیحات (با هدف حفظ سلطه ی سیاه خودشان و بهکارگیری در جنگهایی که هیچ ربطی به مردم ایران ندارد)، استفاده کنند، از بنادر عمومی و از بزرگتربن شاهرگ حیات اقتصادی کشور استفاده میکنند که نه تنها مخفی و «ممنوع الورود» نیست، بلکه روزانه هزاران نفر از مردم عادی و کارگران و رانندگان بینوا در آن تردد دارند.. تا بزرگترین بندر ایران ویران گردد و همین نیمه نفس و نصفه رمقی که برای سفره و معیشت مردم باقی مانده، نابود شود..
بقول آن گنگ خوابدیده، علیزاده ی لندنی، تو که نمیتوانی چند کانتینر سوخت موشک را به دور از چشم اسرائیل، مستقیما به سایت نظامی مربوطه منتقل کنی و به خیال خود برای رد گم کردن، آن را لا به لای دهها هزار کانتینر و هزاران انسان بی دفاع مخفی میکنی، «غلط میکنی» ادعای آقایی و بزرگی منطقه را داری..
حتی اگر این انفجار، خرابکاری نبوده و حادثه بوده باشد، باز هم علاوه بر مقصر بودن تکتک رهبران و دولتیان بخاطر تقصیرهای متعدد و طولانی، دلیل مهم دیگری را از خاطر نبرید: اینکه بخاطر طمع زیاد و دست در جیب مردم کردن دائمی، مایحتاج مردم، از خودرو گرفته تا خوراک و کالاهای اساسی را هفته ها و ماهها در گمرکات عریض و طویل خود معطل میکنید و از ترخیص آن به شیوه معمول در کل جهان خودداری میکنید و قیمت خودرو چند صد میلیونی در خارج مرزها را به چند میلیارد میرسانید، و ناگهان آتش هایی که به جان مردم کردید جمع میشود و اینگونه دامانتان را میگیرد.. افسوس که آتش هوشمند نیست و تر و خشک را باهم میسوزاند و به جای آنکه مستقیم بر سر خودتان فرود آید، ابتدا همان کارگر و راننده ی بیچاره را که سالها اسیر دغلکاری و غارت شما بوده، در کام خود میکشد.
درود و رحمت نثار جانباختگان بیگناه و تسلیت و آرزوی سلامت برای مصدومان و بازماندگان؛.. و ننگ و نفرین به جان و روان پریشان عاملان و مسببان.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍️ صالح علوی
ای خدا، ای فرشتگان آسمانی، ای فلک، ای طبیعت، ای همه ی مردمان جهان و تاریخ و ای سازمان های بین المللی و حقوقی و بشری..!
ببینید و بدانید و آگاه باشید که ما مردم ايران، نیم قرن است گرفتار و اسیر حاکمیتی هستیم که علاوه بر اشغال یک میلیون و 640 هزار کیلومتر مربع از خاکمان با همه امکانات و منابع آن، در گستره ی پهناور مرز آبی خلیج فارس با 1850 کیلومتر درازا، از بندر آبادان در خوزستان تا پسابندر در سیستان و بلوچستان؛ دهها و صدها بارانداز و اسکله و بندر و باند فرود مخفی و اشکار برای «قاچاق» لوازم آرایش و قطعات خودرو و... (به داخل) و سوخت و محصولات پتروشیمی و.. (به خارج) در تصاحب خود دارد و سرداران نهادهای امنیتی (به گفته و تاکید چندباره ی احمدی نژاد)! کانتینر کانتینر و کشتی کشتی «لوارم آرایش» را قاچاقی و دور از چشم مردم و رسانه ها و گمرک، وارد کشور میکنند و هیچ جنبنده ای هم جرات و توان نزدیک شدن به اسکله های خصوصی و مخفی آنها را ندارد..
اما همین سرداران عزیز، وقتی میخواهند سوخت موشک و کالاهای انفجاری و بسیار خطرناک را وارد کنند تا آن را برای ساخت تسلیحات (با هدف حفظ سلطه ی سیاه خودشان و بهکارگیری در جنگهایی که هیچ ربطی به مردم ایران ندارد)، استفاده کنند، از بنادر عمومی و از بزرگتربن شاهرگ حیات اقتصادی کشور استفاده میکنند که نه تنها مخفی و «ممنوع الورود» نیست، بلکه روزانه هزاران نفر از مردم عادی و کارگران و رانندگان بینوا در آن تردد دارند.. تا بزرگترین بندر ایران ویران گردد و همین نیمه نفس و نصفه رمقی که برای سفره و معیشت مردم باقی مانده، نابود شود..
بقول آن گنگ خوابدیده، علیزاده ی لندنی، تو که نمیتوانی چند کانتینر سوخت موشک را به دور از چشم اسرائیل، مستقیما به سایت نظامی مربوطه منتقل کنی و به خیال خود برای رد گم کردن، آن را لا به لای دهها هزار کانتینر و هزاران انسان بی دفاع مخفی میکنی، «غلط میکنی» ادعای آقایی و بزرگی منطقه را داری..
حتی اگر این انفجار، خرابکاری نبوده و حادثه بوده باشد، باز هم علاوه بر مقصر بودن تکتک رهبران و دولتیان بخاطر تقصیرهای متعدد و طولانی، دلیل مهم دیگری را از خاطر نبرید: اینکه بخاطر طمع زیاد و دست در جیب مردم کردن دائمی، مایحتاج مردم، از خودرو گرفته تا خوراک و کالاهای اساسی را هفته ها و ماهها در گمرکات عریض و طویل خود معطل میکنید و از ترخیص آن به شیوه معمول در کل جهان خودداری میکنید و قیمت خودرو چند صد میلیونی در خارج مرزها را به چند میلیارد میرسانید، و ناگهان آتش هایی که به جان مردم کردید جمع میشود و اینگونه دامانتان را میگیرد.. افسوس که آتش هوشمند نیست و تر و خشک را باهم میسوزاند و به جای آنکه مستقیم بر سر خودتان فرود آید، ابتدا همان کارگر و راننده ی بیچاره را که سالها اسیر دغلکاری و غارت شما بوده، در کام خود میکشد.
درود و رحمت نثار جانباختگان بیگناه و تسلیت و آرزوی سلامت برای مصدومان و بازماندگان؛.. و ننگ و نفرین به جان و روان پریشان عاملان و مسببان.
@C_B_SHAHZADEH
👍111🔥6💯3❤2😢1
✍ بهنام امینی
#تریبون_آزاد
پایان ۲۴ ساعت انکار ،توجیه و فوران احساسات: ترامپ خوب است توی تله اصلاحطلبان افتادیم!
یک عده را جون به جونشون کنید دست از دخیل به امامزاده ترامپ برنمیدارن ! خلاصه:
۱.احتمال عقب نشینی ترامپ کم نیست. به دلیل شدت واکنش ها
۲.در خصومت میان آسوشیتد پرس و ترامپ حرفی نیست اما دست کم آسوشیتدپرس گفت این خبر را دو مقام دولتی به او داده و عدم تکذیب ترامپ نشان میده تا اینجا اصل خبر دروغ نبوده و ترامپ پیرامون این موضوع داشته سبک سنگین میکرده، درز خبر به آسوشیتدپرس بعید نیست از طرف خود تیم ترامپ برای افکار سنجی بوده باشه، چرا که اگر ترامپ بعدا به این نتیجه رسید که امکان چنین کاری نیست مدعی بشه آسوشیتدپرس یک رسانه دشمن ترامپ است.
۳. اصلاحطلبان و رژیم قطعا از این خبر برای ایجاد جو فیک ملی بهره می برند اما این منکر دلال بازی ترامپ نیست.
۴. چه نیت ترامپ بوده چه نبوده تا همین جا یک پاس گل به خامنه ای داده تا افکار عمومی را حول محور #خلیج_فارس حتی به ناچار حول نظام متحد کند و این نقطه خطرناک و بازی روانی ترامپ است.
۵.گیریم این خبر تله اصلاحطلبان بوده اما این ترامپ ۴سال دیگر بر سر کار است و از آنجا که آدم خودشیفته دمدمی مزاج و دلال مسلکی است این آخرین دست گلش نخواهد بود باید دید در ادامه مشتاقان افراطی و احساسی ترامپ چطور توجیه اش خواهند کرد.
و نهایت با چنین جماعت به انتظار منجی نشسته ، آزادی ایران که سهل است تا سر کوچه و بقال محل هم نمی شود همراه شد. ترامپ چه تصمیم بگیرد چه نگیرد هیچ اهمیت دیگری ندارد موضوع خراب تر این حرفهاست . البته که از دید یک عده هنوز ترامپ می داند چه بکند...
🔗 @mahistan
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
پایان ۲۴ ساعت انکار ،توجیه و فوران احساسات: ترامپ خوب است توی تله اصلاحطلبان افتادیم!
یک عده را جون به جونشون کنید دست از دخیل به امامزاده ترامپ برنمیدارن ! خلاصه:
۱.احتمال عقب نشینی ترامپ کم نیست. به دلیل شدت واکنش ها
۲.در خصومت میان آسوشیتد پرس و ترامپ حرفی نیست اما دست کم آسوشیتدپرس گفت این خبر را دو مقام دولتی به او داده و عدم تکذیب ترامپ نشان میده تا اینجا اصل خبر دروغ نبوده و ترامپ پیرامون این موضوع داشته سبک سنگین میکرده، درز خبر به آسوشیتدپرس بعید نیست از طرف خود تیم ترامپ برای افکار سنجی بوده باشه، چرا که اگر ترامپ بعدا به این نتیجه رسید که امکان چنین کاری نیست مدعی بشه آسوشیتدپرس یک رسانه دشمن ترامپ است.
۳. اصلاحطلبان و رژیم قطعا از این خبر برای ایجاد جو فیک ملی بهره می برند اما این منکر دلال بازی ترامپ نیست.
۴. چه نیت ترامپ بوده چه نبوده تا همین جا یک پاس گل به خامنه ای داده تا افکار عمومی را حول محور #خلیج_فارس حتی به ناچار حول نظام متحد کند و این نقطه خطرناک و بازی روانی ترامپ است.
۵.گیریم این خبر تله اصلاحطلبان بوده اما این ترامپ ۴سال دیگر بر سر کار است و از آنجا که آدم خودشیفته دمدمی مزاج و دلال مسلکی است این آخرین دست گلش نخواهد بود باید دید در ادامه مشتاقان افراطی و احساسی ترامپ چطور توجیه اش خواهند کرد.
و نهایت با چنین جماعت به انتظار منجی نشسته ، آزادی ایران که سهل است تا سر کوچه و بقال محل هم نمی شود همراه شد. ترامپ چه تصمیم بگیرد چه نگیرد هیچ اهمیت دیگری ندارد موضوع خراب تر این حرفهاست . البته که از دید یک عده هنوز ترامپ می داند چه بکند...
🔗 @mahistan
#کمپین_بازگشت_شاهزاده
@C_B_SHAHZADEH
👍103🔥5
لایقان تحقیر
#تریبون_آزاد
بیست و چهار ساعت از نطق بی سابقه دونالد ترامپ علیه دولتمردان ایرانی می گذرد؛
از سنگ صدا در آمده، اما یک نفر از این جماعت جواب او رو نداده. چرا؟ چون اساسا پاسخی وجود ندارد. انگار آن کلمات سنگین، جملات زهرآگین و طعنه های تند و تلخ چنان درست و دقیق بوده که این طایفه همیشه طلب کار رو هم از رو برده.
چه کسی فکرش رو می کرد یک روز رئیس جمهور آمریکا در نزدیک ترین نقطه به خلیج فارس، درخانه رقبای حیثیتی و منطقه ای ایران، با شمرده ترین واژه ها چوب حراج بر آبروی اینها بزند؟
از قطعی بحران آب و قطعی برق بگوید؟!
از خشک شدن مراتع و مزارع و از دو مسیر متفاوت که ایران و اعراب پیمودند و امروز اختلافش از زمین تا آسمان است؟!
اختلافی به اندازه خاموشی نورافکن زپرتی ورزشگاه آزادی و میزبانی جام جهانی در آن کشورها !!
نوش جان؛ سطر به سطر این خطابه تحقیر آمیز حق تان بود؛ حق شما که یک عمر منتقد دلسوز و وطن دوست ایرانی را به سیاه نمایی متهم کردید و دور را دست دلقلک های میان مایه دادید،
شما که سخنرانان آگاه و ایران پرست رو به محاق بردید و میکروفون رو به امثال رائفی پور سپردید تا از رابطه جن و شلوار جین حرف بزند و دستور عرق گیری از نمک خشک شده جوراب بدهد،
شما که باسوادترین اساتید رو به سمت مهاجرت یا خاموشی سوق دادید و کرسی دانشگاهها رو به مدیحه سرایان بخشیدید،
شما که نماینده مجلستان کسی است که ادعا داشت ویروس کرونا کلا دروغ است،
شما که مجری تلویزیون تان آن لوده چندش آور بی نمکی است که با ذره بین دنبال یک دقیقه خاموشی در کل جهان می گردد، تا سه ساعت، سه ساعت بی برقی ملت ایران را توجیه کند.!؟
الحق که تبدیل کردن یک کشور جوان و ثروتمند و امیدوار و به جامعه ای پیر و فقیر و دلگیر، فقط با همین کادر و کابین ممکن بود؛ لشکر مصمم و سختکوش جهل.
یکی از کثافت ترین واژه های که در همه این سالها اختراع شد، "خودتحقیری" بود، ابزاری برای سرکوب هر نوع نقد و نظر مخالف. هر که حرف زد و نگران بود و هشدار داد با همین کلمه نفرینی چوبش زدند و پرونده برایش ساختند. آشغال ها رو زیر فرش ریختند و گمان کردند کسی نمی بیند !!؟.
توییت دوخطی امثال دایی و مهدوی کیا را حمل بر وطن فروشی کردند و با بودجه دولتی به قهرمانان دلسوز این ملک تاختند.
حالا حق این کبک های سر زیر برف کرده است که این طور ملامت شوند، صدایی رو که از حنجره خسته دوست نشنیدند، امروز از گلوی تحقیر گر ترامپ بر سرشان فریاد می شود؛ پیش چشمان مشتاق و راضی شیوخ عرب !!!!؟
“رسول بهروش”
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
بیست و چهار ساعت از نطق بی سابقه دونالد ترامپ علیه دولتمردان ایرانی می گذرد؛
از سنگ صدا در آمده، اما یک نفر از این جماعت جواب او رو نداده. چرا؟ چون اساسا پاسخی وجود ندارد. انگار آن کلمات سنگین، جملات زهرآگین و طعنه های تند و تلخ چنان درست و دقیق بوده که این طایفه همیشه طلب کار رو هم از رو برده.
چه کسی فکرش رو می کرد یک روز رئیس جمهور آمریکا در نزدیک ترین نقطه به خلیج فارس، درخانه رقبای حیثیتی و منطقه ای ایران، با شمرده ترین واژه ها چوب حراج بر آبروی اینها بزند؟
از قطعی بحران آب و قطعی برق بگوید؟!
از خشک شدن مراتع و مزارع و از دو مسیر متفاوت که ایران و اعراب پیمودند و امروز اختلافش از زمین تا آسمان است؟!
اختلافی به اندازه خاموشی نورافکن زپرتی ورزشگاه آزادی و میزبانی جام جهانی در آن کشورها !!
نوش جان؛ سطر به سطر این خطابه تحقیر آمیز حق تان بود؛ حق شما که یک عمر منتقد دلسوز و وطن دوست ایرانی را به سیاه نمایی متهم کردید و دور را دست دلقلک های میان مایه دادید،
شما که سخنرانان آگاه و ایران پرست رو به محاق بردید و میکروفون رو به امثال رائفی پور سپردید تا از رابطه جن و شلوار جین حرف بزند و دستور عرق گیری از نمک خشک شده جوراب بدهد،
شما که باسوادترین اساتید رو به سمت مهاجرت یا خاموشی سوق دادید و کرسی دانشگاهها رو به مدیحه سرایان بخشیدید،
شما که نماینده مجلستان کسی است که ادعا داشت ویروس کرونا کلا دروغ است،
شما که مجری تلویزیون تان آن لوده چندش آور بی نمکی است که با ذره بین دنبال یک دقیقه خاموشی در کل جهان می گردد، تا سه ساعت، سه ساعت بی برقی ملت ایران را توجیه کند.!؟
الحق که تبدیل کردن یک کشور جوان و ثروتمند و امیدوار و به جامعه ای پیر و فقیر و دلگیر، فقط با همین کادر و کابین ممکن بود؛ لشکر مصمم و سختکوش جهل.
یکی از کثافت ترین واژه های که در همه این سالها اختراع شد، "خودتحقیری" بود، ابزاری برای سرکوب هر نوع نقد و نظر مخالف. هر که حرف زد و نگران بود و هشدار داد با همین کلمه نفرینی چوبش زدند و پرونده برایش ساختند. آشغال ها رو زیر فرش ریختند و گمان کردند کسی نمی بیند !!؟.
توییت دوخطی امثال دایی و مهدوی کیا را حمل بر وطن فروشی کردند و با بودجه دولتی به قهرمانان دلسوز این ملک تاختند.
حالا حق این کبک های سر زیر برف کرده است که این طور ملامت شوند، صدایی رو که از حنجره خسته دوست نشنیدند، امروز از گلوی تحقیر گر ترامپ بر سرشان فریاد می شود؛ پیش چشمان مشتاق و راضی شیوخ عرب !!!!؟
“رسول بهروش”
@C_B_SHAHZADEH
👍97❤6👏6
آن اسب ها یکی یکی رها می شوند
#تریبون_آزاد
✍احسان نگارچی
آمریکاییان، غنیسازی را به دُم اسبی دیگر بستهاند، و آن اسب، رمیده و تندخو، آماده دویدن است و فقط در انتظار یک "هی "می باشد و مهارِ کار، نه در دست جمهوری اسلامی که در چنگِ ترامپ است .
اما افسوس که جمهوری اسلامی بود که با بیخردی خود، دروازهها را گشود و این اسب های رامنشده را به میدانِ رها کرد وحالا فریاد میزند و طلب مهار میکند، در حالی که خود نخستین کسی بود که زخمهای این رمیدن ها را بر پیکر کشور نشاند.
دیروز ویتکاف به صراحت گفت: تنها غنیسازیِ صفر است که مقبول میافتد، و باید تمامِ تأسیسات هستهای برچیده شود .
مارکو روبیو ر نیز در امتداد همین زبان، شرطِ تازهای را که قبلا زمزمه می کردند را فریاد نمود و گفت ، جمهوری اسلامی باید نه فقط در بابِ غنیسازی، که موشکها و نیروهای نیابتی اش را به دم این اسبهای وحشی ببندد . پس از چهار دور گفتوگو، میتوان دریافت که توافق، اگر نگوییم محال، بسی بعید است. حتی اگر کلّ تأسیسات هستهای را نیز واگذار کنند، ماجرا پایان نخواهد گرفت؛ که این آغازِ داستانی بیانتهاست، داستانی که به نابودی تمامِ نظام میاندیشد. آری، آن اسب ها یکی دوتا نیستند.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍احسان نگارچی
آمریکاییان، غنیسازی را به دُم اسبی دیگر بستهاند، و آن اسب، رمیده و تندخو، آماده دویدن است و فقط در انتظار یک "هی "می باشد و مهارِ کار، نه در دست جمهوری اسلامی که در چنگِ ترامپ است .
اما افسوس که جمهوری اسلامی بود که با بیخردی خود، دروازهها را گشود و این اسب های رامنشده را به میدانِ رها کرد وحالا فریاد میزند و طلب مهار میکند، در حالی که خود نخستین کسی بود که زخمهای این رمیدن ها را بر پیکر کشور نشاند.
دیروز ویتکاف به صراحت گفت: تنها غنیسازیِ صفر است که مقبول میافتد، و باید تمامِ تأسیسات هستهای برچیده شود .
مارکو روبیو ر نیز در امتداد همین زبان، شرطِ تازهای را که قبلا زمزمه می کردند را فریاد نمود و گفت ، جمهوری اسلامی باید نه فقط در بابِ غنیسازی، که موشکها و نیروهای نیابتی اش را به دم این اسبهای وحشی ببندد . پس از چهار دور گفتوگو، میتوان دریافت که توافق، اگر نگوییم محال، بسی بعید است. حتی اگر کلّ تأسیسات هستهای را نیز واگذار کنند، ماجرا پایان نخواهد گرفت؛ که این آغازِ داستانی بیانتهاست، داستانی که به نابودی تمامِ نظام میاندیشد. آری، آن اسب ها یکی دوتا نیستند.
@C_B_SHAHZADEH
👍115❤6🔥3
سیاهپوش حسین و گدایی کاهی از گندم ری
#تریبون_آزاد
✍مژگان ایلانلو
در سال ۸۷ ، روز تاسوعا ، به رادیو فرهنگ دعوت شده بودم تا در یک برنامه رادیویی پر مخاطب، از منظر تاریخی، برای مردمی که آن سالها هنوز ذره ای ایمان در اعماق قلبشان باقی مانده بود ، از "حسین بن علی " و عاشورایش بگویم .
برنامه زنده بود و من به سوال های شنوندگان و دو مجری با سابقه و حرفهای زن و مرد پاسخ می دادم .
مجری زن در حالیکه دستش را روی شانه من گذاشته بود گفت : می خواهم یک سوال سخت بپرسم، سوالی که سالهاست ذهن مرا مشغول کرده
و بعد با آن صدای پخته و عمیقش پرسید : خانم ایلانلو همه اینها حرفهایی که گفتید قبول ولی شما فکر می کنید راز ماندگاری عاشورا بعد از هزار و اندی سال چیست ؟ به زبانی بگویید که حتی اگر کسی اعتقاد هم نداشت، بفهمد.
گفتم بگذارید آن را با یک سکانس سینمایی برایتان توصیف کنم، تصور کنید یک بیابان پر از خاک، در یک غروب نارنجی، چند سر بریده شده بر نیزه، چند زن و کودک پریشان حال بالای جسد همسران و برادران و فرزندانشان پریشان به این سو و آن سو می دوند، عده ای هلهله کنان سوار بر اسب میتازند.. صداها در هم آمیخته، خون و جسد و بی پناهی و هلهله و صدای شمشیر و غریو بدمستی یزیدیان.
من ایمان دارم صدای آن زنها در حافظه تاریخ گم نمیشود، حتی اگر از فرط رنج از حنجره بیرون نیاید، رسم دنیا این نیست.
جهان اینگونه نمیماند، خورشید دارد می بیند .قانون زمین است، صدای مظلوم را می شنود، تکان می خورد ، اگر چنین بود که دنیا همیشه به کام ظالم می ماند ، همان نخستین ظالمان تاریخ تا ابد ماندگار شده بودند.یک جایی ، یک جوری ، آن صدا شنیده می شود ،ظالم رسوا می شود .
خانم مجری عینکش را از چشم برداشت، نم اشک صورتش را پاک کرد و دستان مرا فشرد و کارگردان موسیقی پایان برنامه را بلند کرد.
یک سال گذشت، چند روز بعد از عاشورای هشتاد و هشت و آن محشر عظما، در اینترنت فیلمی را دیدم که غروبی خاک آلود و خسته است .
زنی ویران شده، مضطر و در خاک غلتیده در بهشت زهرا، زانو زده بر زمین از حنجره ای زخمی فریاد می کشد : خدایااااا می بینی.. پسرم را کشتن.. خدایا.. امیرم را کشتن.. امیر.. امیر..
و خورشید نظاره گر بود.. و آسمان می شنید ..
فیلم را متوقف کردم ، خوب که نگاه کردم، خودش بود، همان خانم مجری رادیو، خانم "شهین مهین فر" که پسرش" امیر ارشد تاجمیر " را در روز عاشورا از پل حافظ به زیر انداخته بودند و با ماشین از روی پیکر نیمه جانش رد شده بودند.. و بر پیکرش هلهله کرده بودند..
از آن سال سوگند خوردم که دیگر تا زنده هستم هر عاشورا یادی از این اتفاق کنم و یادی از دیگر کشتگان که بر خاک و آسفالت افتادند و خونشان بر جوی خیابان جاری شد و مادران و همسران و فرزندانشان بی پناه و مضطر از این خانه به آن خانه دنبال یخ دویدند و شب بر مزار شکسته فرزندشان بر زمین چنگ زدند و تصویر جسد در هم شکسته آنها در سردخانه، تا ابد از جلوی چشمانشان محو نخواهد شد...
و در شگفتم، از مردمانی که چشم خود بر این کشته ها میبندند، بر اسیری زندانیان بیگناه و کور شدگان نان آور خانه میبندند، بر آزار و ظلم به خانوادههای داغدار مهر سکوت بر لب زدند و انگار که نیستند و نمی بینند ...
اما بر مظلومیت حسین بن علی و اسیری زینب و بیماری زین العابدین... خود را سوگوار نشان میدهند.
در شگفتم، این سرزمین چه روزهایی به خود دید، چه آدمهایی به خود دید. تاریخ تشیع همه جور آدم به خود دیده بود الا آدم های روزگار ما. مردمانی که به طمع کاهی از گندم ری، در زمره سپاهیان معین یزید در می آیند و سکوت می کنند، اما این ایام که می رسد ، خود را سوگوار و سیاهپوش حسین می نمایند ...
عجب روزگاری به خود دید ، این سرزمین، عجب مردمانی.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍مژگان ایلانلو
در سال ۸۷ ، روز تاسوعا ، به رادیو فرهنگ دعوت شده بودم تا در یک برنامه رادیویی پر مخاطب، از منظر تاریخی، برای مردمی که آن سالها هنوز ذره ای ایمان در اعماق قلبشان باقی مانده بود ، از "حسین بن علی " و عاشورایش بگویم .
برنامه زنده بود و من به سوال های شنوندگان و دو مجری با سابقه و حرفهای زن و مرد پاسخ می دادم .
مجری زن در حالیکه دستش را روی شانه من گذاشته بود گفت : می خواهم یک سوال سخت بپرسم، سوالی که سالهاست ذهن مرا مشغول کرده
و بعد با آن صدای پخته و عمیقش پرسید : خانم ایلانلو همه اینها حرفهایی که گفتید قبول ولی شما فکر می کنید راز ماندگاری عاشورا بعد از هزار و اندی سال چیست ؟ به زبانی بگویید که حتی اگر کسی اعتقاد هم نداشت، بفهمد.
گفتم بگذارید آن را با یک سکانس سینمایی برایتان توصیف کنم، تصور کنید یک بیابان پر از خاک، در یک غروب نارنجی، چند سر بریده شده بر نیزه، چند زن و کودک پریشان حال بالای جسد همسران و برادران و فرزندانشان پریشان به این سو و آن سو می دوند، عده ای هلهله کنان سوار بر اسب میتازند.. صداها در هم آمیخته، خون و جسد و بی پناهی و هلهله و صدای شمشیر و غریو بدمستی یزیدیان.
من ایمان دارم صدای آن زنها در حافظه تاریخ گم نمیشود، حتی اگر از فرط رنج از حنجره بیرون نیاید، رسم دنیا این نیست.
جهان اینگونه نمیماند، خورشید دارد می بیند .قانون زمین است، صدای مظلوم را می شنود، تکان می خورد ، اگر چنین بود که دنیا همیشه به کام ظالم می ماند ، همان نخستین ظالمان تاریخ تا ابد ماندگار شده بودند.یک جایی ، یک جوری ، آن صدا شنیده می شود ،ظالم رسوا می شود .
خانم مجری عینکش را از چشم برداشت، نم اشک صورتش را پاک کرد و دستان مرا فشرد و کارگردان موسیقی پایان برنامه را بلند کرد.
یک سال گذشت، چند روز بعد از عاشورای هشتاد و هشت و آن محشر عظما، در اینترنت فیلمی را دیدم که غروبی خاک آلود و خسته است .
زنی ویران شده، مضطر و در خاک غلتیده در بهشت زهرا، زانو زده بر زمین از حنجره ای زخمی فریاد می کشد : خدایااااا می بینی.. پسرم را کشتن.. خدایا.. امیرم را کشتن.. امیر.. امیر..
و خورشید نظاره گر بود.. و آسمان می شنید ..
فیلم را متوقف کردم ، خوب که نگاه کردم، خودش بود، همان خانم مجری رادیو، خانم "شهین مهین فر" که پسرش" امیر ارشد تاجمیر " را در روز عاشورا از پل حافظ به زیر انداخته بودند و با ماشین از روی پیکر نیمه جانش رد شده بودند.. و بر پیکرش هلهله کرده بودند..
از آن سال سوگند خوردم که دیگر تا زنده هستم هر عاشورا یادی از این اتفاق کنم و یادی از دیگر کشتگان که بر خاک و آسفالت افتادند و خونشان بر جوی خیابان جاری شد و مادران و همسران و فرزندانشان بی پناه و مضطر از این خانه به آن خانه دنبال یخ دویدند و شب بر مزار شکسته فرزندشان بر زمین چنگ زدند و تصویر جسد در هم شکسته آنها در سردخانه، تا ابد از جلوی چشمانشان محو نخواهد شد...
و در شگفتم، از مردمانی که چشم خود بر این کشته ها میبندند، بر اسیری زندانیان بیگناه و کور شدگان نان آور خانه میبندند، بر آزار و ظلم به خانوادههای داغدار مهر سکوت بر لب زدند و انگار که نیستند و نمی بینند ...
اما بر مظلومیت حسین بن علی و اسیری زینب و بیماری زین العابدین... خود را سوگوار نشان میدهند.
در شگفتم، این سرزمین چه روزهایی به خود دید، چه آدمهایی به خود دید. تاریخ تشیع همه جور آدم به خود دیده بود الا آدم های روزگار ما. مردمانی که به طمع کاهی از گندم ری، در زمره سپاهیان معین یزید در می آیند و سکوت می کنند، اما این ایام که می رسد ، خود را سوگوار و سیاهپوش حسین می نمایند ...
عجب روزگاری به خود دید ، این سرزمین، عجب مردمانی.
@C_B_SHAHZADEH
👍186❤25💔16😢3
حتی اگر شاهزاده از سیاست خداحافظی کند باز هم تاجزاده و میرحسینموسوی نمیتوانند اجماع ملی درست کنند!
#تریبون_آزاد
#امیدفراغت روزنامهنگار
🔸چرا #مهدینصیری ایده از #تاجزاده تا #شاهزاده را مطرح کرد؟ انواع و اقسام نقدهای گوناگون در تایید و عدم تایید چنین ایدهای انجام شد. ناگفته نماند این ایده هنوز هم خاصیت کاربردی دارد. وقتی شاهزاده دیدگاه خود، مبنی بر همکاری با جریانهای سیاسی که تمامیتارضی و منشور حقوق بشر جهانی و ... قبول دارند را ارائه کرد، متاسفانه جوابی متناسب از سوی تاجزاده و #میرحسینموسوی داده نشد. البته ناگفته نماند تاجزاده نسبت به میرحسین حرفهایتر رفتار کرد و پایان دیدگاههایش را باز گذاشت تا برداشتهای متفاوتی صورت بپذیرد.
🔸 وقتی موضوع #ایران مطرح میشود، تمام افرادی که زاییده ایران هستند، حق دارند نسبت به وطنشان نقشآفرینی داشته باشند.
🔸تاریخ و خاطرات واقعی دوره پهلوی نشان داد که #اسلام و #مکتبشیعه در بالاترین سطح نقشآفرینی داشت. پس جریان #جمهوریخواه #اصلاحطلب و #چپمذهبی نمیتوانند پاشنهآشیل در آینده ایران را اسلامیت دانسته و جریان #ایرانگرایان را مورد هجمه قرار بدهند. وقتی تمایل درونی #رضاشاهفقید جمهوری بود، اما ۳ عالم روحانی، به دلایلی جمهوری را نفی و نسخه #پادشاهی را تجویز کردند، پیام آن کاملا واضح و مبرهن است.
🔸 نکته مهم اینکه #روحانیتمستقل به درستی میداند در #پادشاهیمشروطه، قدرت و اعتبار بالایی خواهند داشت. بنابراین اعتبار و قدرت #آیتاللهبروجردیفقید مرجع بزرگ شیعیان خود گواه این ادعاست و نمونهای در تاریخ است که میتواند به پادشاهی مشروطه اعتبار بالایی ببخشد.
🔸نکته مهم دیگر این است که قرار است آینده ایران از نظر شکل و محتوای حکومت و همچنین #قانوناساسی توسط ملت ایران در قالب #رفراندوم و #انتخاباتآزاد تعیین شود.
🔸در تمام تاریخ، حکمرانیها، #اپوزیسیون تولید میکند. در تاریخ ایران و همچنین تاریخ اسلام پُر از آمدن و رفتن حکمرانان بوده است. بنابراین #جمهوریاسلامی هم باید نقش اپوزیسیون را به رسمیت بشناسد چرا که اپوزیسون ادعا میکند نحوه حکمرانی جمهوریاسلامی به نتایج فاجعهباری رسیده که برای نجات ایران و ایرانیان از وضعیت موجود، آنان طرح و برنامهای متفاوت دارند. پس برخوردهای قهری، پاسخ این واقعیت طبیعی تاریخی نیست. برای مثال در دورهای #خمینیها #خامنهایها #رفسنجانیها #تاجزادهها #میرحسینموسویها #چپها #سازمانمجاهدین و ...اپوزیسیون حکمرانی #محمدرضاشاهفقید بودند و بالاخره قدرت را به دست گرفتند و ۴۶ سال است که طول، عرض و ارتفاع حکمرانیشان، نتایج امروز را رقم زده است. وقتی از دلِ این همگرایی، در نقطهای عدهای مانند تاجزاده و میرحسینها جدا شده و به اپوزیسیون داخلی تبدیل شدند، کاملا قابل درک است. پس وقتی چنین اپوزیسیونی قابل درک است چرا #شاهزادهرضاپهلوی و هوادارانشان نباید قابل درک باشند؟
🔸اجازه میخواهم مثالی بزنم. تصور کنید دختری در #دریا در حال #غرقشدن است، نجات غریقهایی در ساحل با اندیشه و گرایشهای متفاوت اجتماعی و سیاسی وجود دارند. اولویت در چنین شرایطی مگر نجات جان آن دختر نیست؟ اگر حاضرین در ساحل، ببینند آنان در حال دعوا و زد و خورد هستند که چه کسی شایستگی نجات آن دختر را دارد و دختر هم نفسهای آخر را میکشد، آیا حاضرین چیزی به نام #انسانیت و دغدغه نجات جان یک بشر را در وجود نجات غریقها، احساس میکنند؟ اینکه جمهوریخواهانی مانند #علیافشاری و امثال او، شبانه روز به #پهلوی بد و بیراه بگویند، آنگاه از بیانیه میرحسینموسوی دفاع کنند، آیا جامعه ایران حق دارد، نسبت به نجات ایران از سوی آنان شک کند؟
🔸دانشجویی گفت: من #پهلویستیزی را در جمهوریخواه، چپ و #اصلاحطلبان دیدهام اما جمهوریستیزی، چپستیزی و اصلاحطلبستیزی را از شخص شاهزاده ندیدهام. پیام چنین واقعیتی چه احساسی در مخاطبان یعنی مردم ایجاد میکند؟ کسی که خودش را باور دارد نباید از رقیب بترسد. اگر بترسد یعنی اینکه به خود و روش و منششان باور ندارند.
🔸من از کسی دفاع نمیکنم. حتی میگویم اگر در یک رفراندوم و انتخاباتآزاد واقعی و زیر نظر نهادهای بینالمللی اگر همین #جمهوریاسلامی مورد اعتماد مردم قرار گرفت، باید همگی آن را بپذیرند.
🔸حرف پایانی اینکه، آنانی که برای نجات ایران بر طبل #واگرایی میزنند فقط و فقط دغدغهشان #کسبقدرت است. به قول دانشجویی که در کافهای گفت: پیام #همکاریملی شاهزاده، آیا چیزی جز همگرایی است؟ تصور میکنم حتی اگر شاهزاده از سیاست هم خداحافظی بکند تاجزاده و میرحسینموسوی به دلیل اینکه اکثریت ملت ایران امروز، #دوبارهایرانی شدهاند، نمیتوانند #اجماعملی ایجاد کنند! یک دلیل این است که مردم ایران از هر گونه ستیزی با دنیا بیزار شدهاند.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
#امیدفراغت روزنامهنگار
🔸چرا #مهدینصیری ایده از #تاجزاده تا #شاهزاده را مطرح کرد؟ انواع و اقسام نقدهای گوناگون در تایید و عدم تایید چنین ایدهای انجام شد. ناگفته نماند این ایده هنوز هم خاصیت کاربردی دارد. وقتی شاهزاده دیدگاه خود، مبنی بر همکاری با جریانهای سیاسی که تمامیتارضی و منشور حقوق بشر جهانی و ... قبول دارند را ارائه کرد، متاسفانه جوابی متناسب از سوی تاجزاده و #میرحسینموسوی داده نشد. البته ناگفته نماند تاجزاده نسبت به میرحسین حرفهایتر رفتار کرد و پایان دیدگاههایش را باز گذاشت تا برداشتهای متفاوتی صورت بپذیرد.
🔸 وقتی موضوع #ایران مطرح میشود، تمام افرادی که زاییده ایران هستند، حق دارند نسبت به وطنشان نقشآفرینی داشته باشند.
🔸تاریخ و خاطرات واقعی دوره پهلوی نشان داد که #اسلام و #مکتبشیعه در بالاترین سطح نقشآفرینی داشت. پس جریان #جمهوریخواه #اصلاحطلب و #چپمذهبی نمیتوانند پاشنهآشیل در آینده ایران را اسلامیت دانسته و جریان #ایرانگرایان را مورد هجمه قرار بدهند. وقتی تمایل درونی #رضاشاهفقید جمهوری بود، اما ۳ عالم روحانی، به دلایلی جمهوری را نفی و نسخه #پادشاهی را تجویز کردند، پیام آن کاملا واضح و مبرهن است.
🔸 نکته مهم اینکه #روحانیتمستقل به درستی میداند در #پادشاهیمشروطه، قدرت و اعتبار بالایی خواهند داشت. بنابراین اعتبار و قدرت #آیتاللهبروجردیفقید مرجع بزرگ شیعیان خود گواه این ادعاست و نمونهای در تاریخ است که میتواند به پادشاهی مشروطه اعتبار بالایی ببخشد.
🔸نکته مهم دیگر این است که قرار است آینده ایران از نظر شکل و محتوای حکومت و همچنین #قانوناساسی توسط ملت ایران در قالب #رفراندوم و #انتخاباتآزاد تعیین شود.
🔸در تمام تاریخ، حکمرانیها، #اپوزیسیون تولید میکند. در تاریخ ایران و همچنین تاریخ اسلام پُر از آمدن و رفتن حکمرانان بوده است. بنابراین #جمهوریاسلامی هم باید نقش اپوزیسیون را به رسمیت بشناسد چرا که اپوزیسون ادعا میکند نحوه حکمرانی جمهوریاسلامی به نتایج فاجعهباری رسیده که برای نجات ایران و ایرانیان از وضعیت موجود، آنان طرح و برنامهای متفاوت دارند. پس برخوردهای قهری، پاسخ این واقعیت طبیعی تاریخی نیست. برای مثال در دورهای #خمینیها #خامنهایها #رفسنجانیها #تاجزادهها #میرحسینموسویها #چپها #سازمانمجاهدین و ...اپوزیسیون حکمرانی #محمدرضاشاهفقید بودند و بالاخره قدرت را به دست گرفتند و ۴۶ سال است که طول، عرض و ارتفاع حکمرانیشان، نتایج امروز را رقم زده است. وقتی از دلِ این همگرایی، در نقطهای عدهای مانند تاجزاده و میرحسینها جدا شده و به اپوزیسیون داخلی تبدیل شدند، کاملا قابل درک است. پس وقتی چنین اپوزیسیونی قابل درک است چرا #شاهزادهرضاپهلوی و هوادارانشان نباید قابل درک باشند؟
🔸اجازه میخواهم مثالی بزنم. تصور کنید دختری در #دریا در حال #غرقشدن است، نجات غریقهایی در ساحل با اندیشه و گرایشهای متفاوت اجتماعی و سیاسی وجود دارند. اولویت در چنین شرایطی مگر نجات جان آن دختر نیست؟ اگر حاضرین در ساحل، ببینند آنان در حال دعوا و زد و خورد هستند که چه کسی شایستگی نجات آن دختر را دارد و دختر هم نفسهای آخر را میکشد، آیا حاضرین چیزی به نام #انسانیت و دغدغه نجات جان یک بشر را در وجود نجات غریقها، احساس میکنند؟ اینکه جمهوریخواهانی مانند #علیافشاری و امثال او، شبانه روز به #پهلوی بد و بیراه بگویند، آنگاه از بیانیه میرحسینموسوی دفاع کنند، آیا جامعه ایران حق دارد، نسبت به نجات ایران از سوی آنان شک کند؟
🔸دانشجویی گفت: من #پهلویستیزی را در جمهوریخواه، چپ و #اصلاحطلبان دیدهام اما جمهوریستیزی، چپستیزی و اصلاحطلبستیزی را از شخص شاهزاده ندیدهام. پیام چنین واقعیتی چه احساسی در مخاطبان یعنی مردم ایجاد میکند؟ کسی که خودش را باور دارد نباید از رقیب بترسد. اگر بترسد یعنی اینکه به خود و روش و منششان باور ندارند.
🔸من از کسی دفاع نمیکنم. حتی میگویم اگر در یک رفراندوم و انتخاباتآزاد واقعی و زیر نظر نهادهای بینالمللی اگر همین #جمهوریاسلامی مورد اعتماد مردم قرار گرفت، باید همگی آن را بپذیرند.
🔸حرف پایانی اینکه، آنانی که برای نجات ایران بر طبل #واگرایی میزنند فقط و فقط دغدغهشان #کسبقدرت است. به قول دانشجویی که در کافهای گفت: پیام #همکاریملی شاهزاده، آیا چیزی جز همگرایی است؟ تصور میکنم حتی اگر شاهزاده از سیاست هم خداحافظی بکند تاجزاده و میرحسینموسوی به دلیل اینکه اکثریت ملت ایران امروز، #دوبارهایرانی شدهاند، نمیتوانند #اجماعملی ایجاد کنند! یک دلیل این است که مردم ایران از هر گونه ستیزی با دنیا بیزار شدهاند.
@C_B_SHAHZADEH
👏126❤18👍13💯8
«وقتی حضور نور پهلوی در کنار پدر (در همایش مونیخ) روایت سیاست ایران را عوض کرد»
#تریبون_آزاد
حضور موقرانه و هوشمندانه نور پهلوی به جای مادر، یک انتخاب نبود، بلکه پیامی مهم بود برای سه گروه:
۱. پیام به مخالفان رضا پهلوی
رد تصور پادشاهی سنتی: آوردن دخترش (و نه همسرش) پاسخی بود به کسانی که او را متهم میکنند به دنبال بازسازی مدل قدیمی «شاه و ملکه». این انتخاب نشان داد که او به دنبال تکرار تشریفات و نمایش سلطنتی نیست.
تمرکز بر آینده، نه گذشته: حضور نسل جدید، تأکید بر گذار از نمادهای گذشته و تمرکز بر آیندۀ ایران است.
۲. پیام به همراهان و هواداران
توجه به نسل جدید: این حرکت به حامیانش نشان داد که او میخواهد صدای نسل تازه را به مرکز گفتوگوها بیاورد.
نماد زن، زندگی، آزادی: انتخاب نور، بهعنوان یک زن جوان تحصیلکرده، پیامی روشن بود که زنان نسل جدید باید نقش مستقیم در تصمیمگیریهای آینده ایران داشته باشند.
۳. پیام به جهان
چهرهای مدرن از اپوزیسیون ایران: حضور نور پهلوی چهرهای متفاوت و مدرن از آلترناتیو ایرانی در ذهن سیاستمداران و رسانههای غربی ثبت کرد.
🔸زنان ایرانی بهعنوان بازیگران اصلی آینده: این پیام به جهانیان رسید که جنبش زنان در ایران نه یک شعار مقطعی، بلکه یک جریان عمیق و پایدار است.
🔸در یک جمله میشود گفت:
این حضور نمادین، تلاشی بود برای انتقال مرکز ثقل حرکت سیاسی ایران از گذشته به آینده، از مردان به زنان، و از نسل قدیم به نسل جدید.
الهام ر 27 ژوییه مصادف با 5 مرداد سالروز درگذشت محمدرضاشاه فقید.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
حضور موقرانه و هوشمندانه نور پهلوی به جای مادر، یک انتخاب نبود، بلکه پیامی مهم بود برای سه گروه:
۱. پیام به مخالفان رضا پهلوی
رد تصور پادشاهی سنتی: آوردن دخترش (و نه همسرش) پاسخی بود به کسانی که او را متهم میکنند به دنبال بازسازی مدل قدیمی «شاه و ملکه». این انتخاب نشان داد که او به دنبال تکرار تشریفات و نمایش سلطنتی نیست.
تمرکز بر آینده، نه گذشته: حضور نسل جدید، تأکید بر گذار از نمادهای گذشته و تمرکز بر آیندۀ ایران است.
۲. پیام به همراهان و هواداران
توجه به نسل جدید: این حرکت به حامیانش نشان داد که او میخواهد صدای نسل تازه را به مرکز گفتوگوها بیاورد.
نماد زن، زندگی، آزادی: انتخاب نور، بهعنوان یک زن جوان تحصیلکرده، پیامی روشن بود که زنان نسل جدید باید نقش مستقیم در تصمیمگیریهای آینده ایران داشته باشند.
۳. پیام به جهان
چهرهای مدرن از اپوزیسیون ایران: حضور نور پهلوی چهرهای متفاوت و مدرن از آلترناتیو ایرانی در ذهن سیاستمداران و رسانههای غربی ثبت کرد.
🔸زنان ایرانی بهعنوان بازیگران اصلی آینده: این پیام به جهانیان رسید که جنبش زنان در ایران نه یک شعار مقطعی، بلکه یک جریان عمیق و پایدار است.
🔸در یک جمله میشود گفت:
این حضور نمادین، تلاشی بود برای انتقال مرکز ثقل حرکت سیاسی ایران از گذشته به آینده، از مردان به زنان، و از نسل قدیم به نسل جدید.
الهام ر 27 ژوییه مصادف با 5 مرداد سالروز درگذشت محمدرضاشاه فقید.
@C_B_SHAHZADEH
❤270👏16👍8💯6
از اقبال به شاهزاده تا ساخت آینده: نقش تکنولوژی در انقلاب، گذار و حکومت نوین ایران
✍مسعود نورمحمدی
#تریبون_آزاد
🔸در شرایطی که ایران با یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخی خود مواجه است، شکلگیری اجماع ملی پیرامون شاهزاده رضا پهلوی را میتوان به عنوان نشانهای از بلوغ سیاسی جامعه و بازگشت اعتماد عمومی به یک چهره فراگیر تعبیر کرد. اما این اقبال عمومی، تنها با رهبری کاریزماتیک و حافظه تاریخی به ثمر نمینشیند؛ در جهان امروز، پیروزی و تداوم یک حرکت ملی نیازمند تلفیق هوشمندانهای از سیاست، اجتماع و تکنولوژی است.
🔸این مقاله نگاهی سهمرحلهای به نقش تکنولوژی در فرآیند انقلاب، گذار و حکومت آینده ایران دارد، با تمرکز بر ظرفیتهایی که در سایه رهبری شاهزاده میتواند بالفعل شود.
۱. انقلاب دیجیتال: سازماندهی بدون مرکز
در مرحله انقلاب، که هدف آن شکستن اقتدار رژیم و تقویت اراده عمومی برای تغییر است، تکنولوژی ابزاری حیاتی برای سازماندهی، همبستگی و روایتسازی محسوب میشود.
• شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای رمزنگاریشده مانند تلگرام، سیگنال و TOX امکان سازماندهی افقی اعتراضات را فراهم میکنند؛ بدون نیاز به مرکزیت یا هستههای قابل شناسایی.
• هوش مصنوعی و تحلیل دادهها میتواند مناطق مستعد اعتراض، ساعات مناسب تجمع، و نقاط ضعف نیروهای سرکوب را استخراج کند.
• ویدیوهای زنده و روایتهای شخصی در پلتفرمهایی مانند توییتر و اینستاگرام، توانستهاند روایت حکومتی را به چالش بکشند و افکار عمومی جهانی را بسیج کنند.
🔸 فناوری بلاکچین میتواند برای تأمین منابع مالی، با شفافیت کامل و دور زدن تحریمها، صندوقهای حمایت از اعتراضات را راهاندازی کند.
🔸در این مرحله، شاهزاده بهعنوان یک سمبل وحدت ملی میتواند مشروعیت این حرکت را تقویت کرده و روایت آن را با زبان جهانشمول حقوق بشر به دنیا منتقل کند.
۲. گذار فناورانه: مدیریت آشوب، تثبیت مشروعیت
فروپاشی یا تضعیف یک رژیم استبدادی لزوماً به ایجاد ثبات منجر نمیشود. کشورهایی چون لیبی و سوریه شاهد بیثباتی گسترده پس از سقوط دیکتاتورها بودهاند. ایران برای عبور موفق از این برزخ، نیاز به ابزارهایی دارد که تکنولوژی میتواند فراهم کند:
🔸پلتفرم دولت در سایه دیجیتال، تحت هدایت شاهزاده یا یک شورای گذار ملی، میتواند نقش مرجع سیاسی موقت را بازی کند و با انتشار بیانیهها، سیاستهای انتقالی و جذب نخبگان، اعتماد مردم را حفظ کند.
🔸 ثبت و آرشیو جنایات رژیم با فناوری بلاکچین، ضمن حفظ امنیت دادهها، به دادخواهی کمک میکند و مسیر عدالت انتقالی را هموار میسازد.
🔸 سیستمهای آنلاین نظرسنجی و مشارکت عمومی، اجازه میدهند تا مردم در فرآیند قانونگذاری موقت، ساختارهای جدید و حتی تعیین نوع نظام آینده نقش فعال داشته باشند.
در این مرحله، تکنولوژی باید نه فقط ابزار، بلکه زبان مشترک مردم، اپوزیسیون، و نهادهای نوظهور باشد.
۳. دولت آینده: جمهوری دیجیتال یا پادشاهی شفاف؟
ساخت یک ایران مدرن و دموکراتیک بدون اصلاح ساختارهای نهادی ممکن نیست. اینجاست که تکنولوژی نقش کلیدی در بازسازی اعتماد عمومی و افزایش کارآمدی دولت آینده ایفا میکند.
🔸استقرار یک دولت دیجیتال یکپارچه میتواند فساد را به شدت کاهش دهد، هزینه خدمات عمومی را کم کرده و شفافیت را افزایش دهد. مردم میتوانند از طریق اپلیکیشنهای واحد به خدمات درمانی، مالیاتی، حقوقی و آموزشی دسترسی داشته باشند.
🔸فناوری در حوزه آموزش و رسانههای آزاد میتواند نسلی از شهروندان آگاه، مستقل و پرسشگر تربیت کند؛ چیزی که جمهوری اسلامی از آن گریزان بود.
🔸 بلاکچین و قراردادهای هوشمند در اقتصاد، میتواند سرمایهگذاری شفاف داخلی و خارجی را ممکن کند و مانع شکلگیری الیگارشیهای تازه شود.
🔸 در نهایت، اگر شکل نظام آینده پادشاهی مشروطه باشد، میتوان از فناوری برای ایجاد یک پادشاهی شفاف و پاسخگو بهره گرفت، جایی که ارتباط پادشاه با مردم از طریق بسترهای عمومی و دیجیتال حفظ میشود.
🔸شاهزاده، تکنولوژی، و آینده ایران
در گذار از جمهوری اسلامی به سوی آیندهای بهتر، شاهزاده رضا پهلوی تنها یک نماد تاریخی نیست؛ بلکه میتواند معمار یک آینده فناورانه نیز باشد. اگر این رهبری تاریخی با هوش فناورانه تلفیق شود، میتوان آیندهای ساخت که در آن ایران نه تنها آزاد، بلکه شفاف، هوشمند و پیشرو باشد.
🔸تکنولوژی به خودی خود انقلاب نمیکند، اما به نیروهای اصیل مردمی این امکان را میدهد که با قدرت، امنیت و شفافیت انقلاب را به پیروزی برسانند و آن را به دموکراسی پایدار تبدیل کنند.
@C_B_SHAHZADEH
✍مسعود نورمحمدی
#تریبون_آزاد
🔸در شرایطی که ایران با یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخی خود مواجه است، شکلگیری اجماع ملی پیرامون شاهزاده رضا پهلوی را میتوان به عنوان نشانهای از بلوغ سیاسی جامعه و بازگشت اعتماد عمومی به یک چهره فراگیر تعبیر کرد. اما این اقبال عمومی، تنها با رهبری کاریزماتیک و حافظه تاریخی به ثمر نمینشیند؛ در جهان امروز، پیروزی و تداوم یک حرکت ملی نیازمند تلفیق هوشمندانهای از سیاست، اجتماع و تکنولوژی است.
🔸این مقاله نگاهی سهمرحلهای به نقش تکنولوژی در فرآیند انقلاب، گذار و حکومت آینده ایران دارد، با تمرکز بر ظرفیتهایی که در سایه رهبری شاهزاده میتواند بالفعل شود.
۱. انقلاب دیجیتال: سازماندهی بدون مرکز
در مرحله انقلاب، که هدف آن شکستن اقتدار رژیم و تقویت اراده عمومی برای تغییر است، تکنولوژی ابزاری حیاتی برای سازماندهی، همبستگی و روایتسازی محسوب میشود.
• شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای رمزنگاریشده مانند تلگرام، سیگنال و TOX امکان سازماندهی افقی اعتراضات را فراهم میکنند؛ بدون نیاز به مرکزیت یا هستههای قابل شناسایی.
• هوش مصنوعی و تحلیل دادهها میتواند مناطق مستعد اعتراض، ساعات مناسب تجمع، و نقاط ضعف نیروهای سرکوب را استخراج کند.
• ویدیوهای زنده و روایتهای شخصی در پلتفرمهایی مانند توییتر و اینستاگرام، توانستهاند روایت حکومتی را به چالش بکشند و افکار عمومی جهانی را بسیج کنند.
🔸 فناوری بلاکچین میتواند برای تأمین منابع مالی، با شفافیت کامل و دور زدن تحریمها، صندوقهای حمایت از اعتراضات را راهاندازی کند.
🔸در این مرحله، شاهزاده بهعنوان یک سمبل وحدت ملی میتواند مشروعیت این حرکت را تقویت کرده و روایت آن را با زبان جهانشمول حقوق بشر به دنیا منتقل کند.
۲. گذار فناورانه: مدیریت آشوب، تثبیت مشروعیت
فروپاشی یا تضعیف یک رژیم استبدادی لزوماً به ایجاد ثبات منجر نمیشود. کشورهایی چون لیبی و سوریه شاهد بیثباتی گسترده پس از سقوط دیکتاتورها بودهاند. ایران برای عبور موفق از این برزخ، نیاز به ابزارهایی دارد که تکنولوژی میتواند فراهم کند:
🔸پلتفرم دولت در سایه دیجیتال، تحت هدایت شاهزاده یا یک شورای گذار ملی، میتواند نقش مرجع سیاسی موقت را بازی کند و با انتشار بیانیهها، سیاستهای انتقالی و جذب نخبگان، اعتماد مردم را حفظ کند.
🔸 ثبت و آرشیو جنایات رژیم با فناوری بلاکچین، ضمن حفظ امنیت دادهها، به دادخواهی کمک میکند و مسیر عدالت انتقالی را هموار میسازد.
🔸 سیستمهای آنلاین نظرسنجی و مشارکت عمومی، اجازه میدهند تا مردم در فرآیند قانونگذاری موقت، ساختارهای جدید و حتی تعیین نوع نظام آینده نقش فعال داشته باشند.
در این مرحله، تکنولوژی باید نه فقط ابزار، بلکه زبان مشترک مردم، اپوزیسیون، و نهادهای نوظهور باشد.
۳. دولت آینده: جمهوری دیجیتال یا پادشاهی شفاف؟
ساخت یک ایران مدرن و دموکراتیک بدون اصلاح ساختارهای نهادی ممکن نیست. اینجاست که تکنولوژی نقش کلیدی در بازسازی اعتماد عمومی و افزایش کارآمدی دولت آینده ایفا میکند.
🔸استقرار یک دولت دیجیتال یکپارچه میتواند فساد را به شدت کاهش دهد، هزینه خدمات عمومی را کم کرده و شفافیت را افزایش دهد. مردم میتوانند از طریق اپلیکیشنهای واحد به خدمات درمانی، مالیاتی، حقوقی و آموزشی دسترسی داشته باشند.
🔸فناوری در حوزه آموزش و رسانههای آزاد میتواند نسلی از شهروندان آگاه، مستقل و پرسشگر تربیت کند؛ چیزی که جمهوری اسلامی از آن گریزان بود.
🔸 بلاکچین و قراردادهای هوشمند در اقتصاد، میتواند سرمایهگذاری شفاف داخلی و خارجی را ممکن کند و مانع شکلگیری الیگارشیهای تازه شود.
🔸 در نهایت، اگر شکل نظام آینده پادشاهی مشروطه باشد، میتوان از فناوری برای ایجاد یک پادشاهی شفاف و پاسخگو بهره گرفت، جایی که ارتباط پادشاه با مردم از طریق بسترهای عمومی و دیجیتال حفظ میشود.
🔸شاهزاده، تکنولوژی، و آینده ایران
در گذار از جمهوری اسلامی به سوی آیندهای بهتر، شاهزاده رضا پهلوی تنها یک نماد تاریخی نیست؛ بلکه میتواند معمار یک آینده فناورانه نیز باشد. اگر این رهبری تاریخی با هوش فناورانه تلفیق شود، میتوان آیندهای ساخت که در آن ایران نه تنها آزاد، بلکه شفاف، هوشمند و پیشرو باشد.
🔸تکنولوژی به خودی خود انقلاب نمیکند، اما به نیروهای اصیل مردمی این امکان را میدهد که با قدرت، امنیت و شفافیت انقلاب را به پیروزی برسانند و آن را به دموکراسی پایدار تبدیل کنند.
@C_B_SHAHZADEH
👍196❤49👏7💯2🤩1
به نام دین، به کام نظام مقدس و حکایت ضد دین خواندن پهلوی
✍احسان نگارچی
#تریبون_آزاد
🔸سالیان دراز است که دستهایی شیطان و زبانهایی شرور ، میکوشند تا چهرهی رضا پهلوی را با رنگِ «ضدیت با دین» بیالایند. شیطنتی که اول بار خمینی علیه پهلوی به راه انداخت و بسیاری چون مثلا عالم دین بود ،بدون فکر باور کردند و خمینی خوش شناس بود که قد فهم زمانه بیشتر از کلام او نبود.
🔸اما هرچه از آن سالها گذشت مردم بیشتری فهمیدند این دروغی ست آشکار ، جز عده ی قلیلی.
🔸اما این قوم هنوز پهلوی و شاهزاده را متهم میکنند که با دین ستیز دارد ،از همان دست بازی ها که با پدر کرده بودند ،آنها میگویندپهلوی گفته است ، «دین، از سیاست جدا باد!»
🔸اما این چه نسبتی دارد با ستیز با ایمان و مسجد ؟ آیا اگر گلی را از دست گرزی به گلخانهای ببری، به آن خیانت کردهای؟
پدرش، محمدرضا نیز بر همین راه رفته بود ؛ او نه دشمن مسجد بود و نه محراب ، نه درِب حسینیه را بست و نه بر طبل بیدینی کوبید ،او به علما نیز بسیار حرمت مینهاد ، اما سکولار بود؛ او می خواست که دین از چنگال دولت در امان بماند، و دولت از نیرنگ دینفروشان مصون ؛گفتمان و عملی که فهم فهیمان و درک حکیمان آن روزگار را به چالش کشیده بود .
🔸خمینی، اما، با شلاق کلمات، شاه را به آتش فتنه انداخت. فریاد برآورد که در این ملک، زن بیحجاب است، پیاله پر است، ساز و آواز بلند و این شهر شر است و شاهش شرور!
اما امروز ، همان پیاله هست، همان ساز و آواز بلنداست و زن هم بی حجاب ؛ با این تفاوت که زمام دولت در دست همان عالمان دین و ائمه ی جمعه است و "مساجد هم خالی و دزدی دولت مردان آشکار ".
🔸در دنیای امروز، جدایی دین و دولت نهفقط شعار نیست، بل یکی از ستونِ های یک قانون اساسی مدرن است ؛ قانونی که حتی مسلمانان مومن آن کشورها، به جدایی دین از سیاست لقب «دینستیزی» نمیدهند، بلکه آن را مسیر رشد و تعالی دین میدانند.
رضا پهلوی میگوید:
🔸نه از تو میپرسم که در سایهی کدام قبلهای،
و نه میجویم که مُهر کدام آیین بر پیشانی شناسنامهات نشسته است.
🔸نه حجابی برای رضایت حاکم زمین بگذار
و نه می خانه ای را از سر خشم بسوزان .
که نه رضای حاکم، رضوانِ الهیست،
و نه خشم او آتشِ خشم الهی .
دین، رابطهی توست با آسمان و دولت، وظیفهاش زمین را آباد کردن است.»
🔸و اینها شعار نیستند،بلکه از پایه های حکومت های سکولار دموکراتند که حالا بیش از هر زمان دیگری در شعور مردم ایران می گنجند و فهم حداقل نود و پنج درصد از ایرانیان به آن می رسد و پنج درصد باقی نیز روزی خواهند فهمید .
@C_B_SHAHZADEH
✍احسان نگارچی
#تریبون_آزاد
🔸سالیان دراز است که دستهایی شیطان و زبانهایی شرور ، میکوشند تا چهرهی رضا پهلوی را با رنگِ «ضدیت با دین» بیالایند. شیطنتی که اول بار خمینی علیه پهلوی به راه انداخت و بسیاری چون مثلا عالم دین بود ،بدون فکر باور کردند و خمینی خوش شناس بود که قد فهم زمانه بیشتر از کلام او نبود.
🔸اما هرچه از آن سالها گذشت مردم بیشتری فهمیدند این دروغی ست آشکار ، جز عده ی قلیلی.
🔸اما این قوم هنوز پهلوی و شاهزاده را متهم میکنند که با دین ستیز دارد ،از همان دست بازی ها که با پدر کرده بودند ،آنها میگویندپهلوی گفته است ، «دین، از سیاست جدا باد!»
🔸اما این چه نسبتی دارد با ستیز با ایمان و مسجد ؟ آیا اگر گلی را از دست گرزی به گلخانهای ببری، به آن خیانت کردهای؟
پدرش، محمدرضا نیز بر همین راه رفته بود ؛ او نه دشمن مسجد بود و نه محراب ، نه درِب حسینیه را بست و نه بر طبل بیدینی کوبید ،او به علما نیز بسیار حرمت مینهاد ، اما سکولار بود؛ او می خواست که دین از چنگال دولت در امان بماند، و دولت از نیرنگ دینفروشان مصون ؛گفتمان و عملی که فهم فهیمان و درک حکیمان آن روزگار را به چالش کشیده بود .
🔸خمینی، اما، با شلاق کلمات، شاه را به آتش فتنه انداخت. فریاد برآورد که در این ملک، زن بیحجاب است، پیاله پر است، ساز و آواز بلند و این شهر شر است و شاهش شرور!
اما امروز ، همان پیاله هست، همان ساز و آواز بلنداست و زن هم بی حجاب ؛ با این تفاوت که زمام دولت در دست همان عالمان دین و ائمه ی جمعه است و "مساجد هم خالی و دزدی دولت مردان آشکار ".
🔸در دنیای امروز، جدایی دین و دولت نهفقط شعار نیست، بل یکی از ستونِ های یک قانون اساسی مدرن است ؛ قانونی که حتی مسلمانان مومن آن کشورها، به جدایی دین از سیاست لقب «دینستیزی» نمیدهند، بلکه آن را مسیر رشد و تعالی دین میدانند.
رضا پهلوی میگوید:
🔸نه از تو میپرسم که در سایهی کدام قبلهای،
و نه میجویم که مُهر کدام آیین بر پیشانی شناسنامهات نشسته است.
🔸نه حجابی برای رضایت حاکم زمین بگذار
و نه می خانه ای را از سر خشم بسوزان .
که نه رضای حاکم، رضوانِ الهیست،
و نه خشم او آتشِ خشم الهی .
دین، رابطهی توست با آسمان و دولت، وظیفهاش زمین را آباد کردن است.»
🔸و اینها شعار نیستند،بلکه از پایه های حکومت های سکولار دموکراتند که حالا بیش از هر زمان دیگری در شعور مردم ایران می گنجند و فهم حداقل نود و پنج درصد از ایرانیان به آن می رسد و پنج درصد باقی نیز روزی خواهند فهمید .
@C_B_SHAHZADEH
Telegram
attach 📎
❤237👍20😢1
مزیت نسبی آقای پهلوی و نقش ما در راهبرد تبلیغاتی دوران گذار
#تریبون_آزاد
احسان، نگارچی
در دوران گذار سیاسی، جلب اعتماد مردم، بهویژه جامعهی مردد، از اهمیت بالایی برخوردار است. آنهایی که نه دلبستهی نظاماند و نه امیدی به جریانهای سابق دارند، در صورت دیدن صداقت و استقلال، به سمت حمایت حرکت میکنند.
آقای رضا پهلوی، بهعنوان چهرهای مستقل و ملی، دارای مزیتهاییست که اگر درست معرفی شود، میتواند حمایت این گروه مهم را جذب کند. اما این کار نیاز به همراهی و تلاش جمعی دارد. رساندن پیام، تنها کار یک کمپین رسمی نیست؛ کار ماست.
چند نکته :
۱. عدم وابستگی به جناحهای گذشته
آقای پهلوی نه بخشی از نظام جمهوری اسلامی بوده و نه وابسته به اصلاحطلبان. این استقلال، او را از ذهنیت «تکرار اشتباهات گذشته و فساد » دور نگه میدارد و امکان تصویرسازی از پاکدستی، صداقت و نگاه ملی را فراهم میکند.
شعار پیشنهادی:
ایرانی بدون رانت و فساد
پاکدستی، وعدهای در واقعیت
۲. اعتماد جامعهی مردد
مردم خسته از سیاستهای شکستخورده، به افراد مستقل اعتماد بیشتری دارند. وقتی ببینند که چهرهای وابسته به گذشته نیست، به او فرصت میدهند. این همان فرصتیست که باید با اطلاعرسانی درست به آن شکل داد.
۳. پیامرسانی مردمی و مؤثر
بیطرفی آقای پهلوی باید در پیامها دیده شود؛ بدون حمله، بدون نفرتپراکنی، فقط با راستی و امید. باید پیامها را از طریق شبکههای اجتماعی، محافل مردمی و گفتوگوهای دوستانه پخش کرد.
۴. تأکید بر هویت ملی و تمدن ایرانی
در سالهای اخیر، هویت ایرانی یا انکار شده یا تحقیر. آقای پهلوی بر ارزشهای ملی، تاریخ، تمدن و غرور ایرانی تأکید دارد؛ چیزی که میتواند پیوند دوبارهای میان مردم ایجاد کند.
شعار پیشنهادی:
قدرت ما، تمدن ماست
هویت ما، ملیت ماست
۵. راهبرد تبلیغاتی مؤثر و علمی توسط کمپین آقای پهلوی
۱. تبلیغ غیرمستقیم و آرام در دل مردم و توسط مردم
۲. تمرکز بر هویت ملی، حقوق بشر، معیشت، عدالت و شفافیت
۳. استفاده از اعتبار نخبگان و چهرههای اجتماعی برای حمایت غیرسیاسی
۴. انتقال پیام آیندهنگر و مثبت
جمعبندی و دعوت به مشارکت
اکنون زمان آن است که ما، نه صرفاً بهعنوان مخاطب، بلکه بهعنوان همراهان یک مسیر تاریخی، نقش ایفا کنیم. آقای پهلوی مزیتی دارد که میتواند آیندهای متفاوت برای ایران رقم بزند. اما بدون همراهی، این مزیت پنهان میماند.
با او :
هویت ملی و تمدنی دوباره احیا میشود
آینده ایران بدون مماشات با فساد
پاکدستی، وعدهای که واقعیت میشود
همه با هم، برای فردایی روشنتر.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
احسان، نگارچی
در دوران گذار سیاسی، جلب اعتماد مردم، بهویژه جامعهی مردد، از اهمیت بالایی برخوردار است. آنهایی که نه دلبستهی نظاماند و نه امیدی به جریانهای سابق دارند، در صورت دیدن صداقت و استقلال، به سمت حمایت حرکت میکنند.
آقای رضا پهلوی، بهعنوان چهرهای مستقل و ملی، دارای مزیتهاییست که اگر درست معرفی شود، میتواند حمایت این گروه مهم را جذب کند. اما این کار نیاز به همراهی و تلاش جمعی دارد. رساندن پیام، تنها کار یک کمپین رسمی نیست؛ کار ماست.
چند نکته :
۱. عدم وابستگی به جناحهای گذشته
آقای پهلوی نه بخشی از نظام جمهوری اسلامی بوده و نه وابسته به اصلاحطلبان. این استقلال، او را از ذهنیت «تکرار اشتباهات گذشته و فساد » دور نگه میدارد و امکان تصویرسازی از پاکدستی، صداقت و نگاه ملی را فراهم میکند.
شعار پیشنهادی:
ایرانی بدون رانت و فساد
پاکدستی، وعدهای در واقعیت
۲. اعتماد جامعهی مردد
مردم خسته از سیاستهای شکستخورده، به افراد مستقل اعتماد بیشتری دارند. وقتی ببینند که چهرهای وابسته به گذشته نیست، به او فرصت میدهند. این همان فرصتیست که باید با اطلاعرسانی درست به آن شکل داد.
۳. پیامرسانی مردمی و مؤثر
بیطرفی آقای پهلوی باید در پیامها دیده شود؛ بدون حمله، بدون نفرتپراکنی، فقط با راستی و امید. باید پیامها را از طریق شبکههای اجتماعی، محافل مردمی و گفتوگوهای دوستانه پخش کرد.
۴. تأکید بر هویت ملی و تمدن ایرانی
در سالهای اخیر، هویت ایرانی یا انکار شده یا تحقیر. آقای پهلوی بر ارزشهای ملی، تاریخ، تمدن و غرور ایرانی تأکید دارد؛ چیزی که میتواند پیوند دوبارهای میان مردم ایجاد کند.
شعار پیشنهادی:
قدرت ما، تمدن ماست
هویت ما، ملیت ماست
۵. راهبرد تبلیغاتی مؤثر و علمی توسط کمپین آقای پهلوی
۱. تبلیغ غیرمستقیم و آرام در دل مردم و توسط مردم
۲. تمرکز بر هویت ملی، حقوق بشر، معیشت، عدالت و شفافیت
۳. استفاده از اعتبار نخبگان و چهرههای اجتماعی برای حمایت غیرسیاسی
۴. انتقال پیام آیندهنگر و مثبت
جمعبندی و دعوت به مشارکت
اکنون زمان آن است که ما، نه صرفاً بهعنوان مخاطب، بلکه بهعنوان همراهان یک مسیر تاریخی، نقش ایفا کنیم. آقای پهلوی مزیتی دارد که میتواند آیندهای متفاوت برای ایران رقم بزند. اما بدون همراهی، این مزیت پنهان میماند.
با او :
هویت ملی و تمدنی دوباره احیا میشود
آینده ایران بدون مماشات با فساد
پاکدستی، وعدهای که واقعیت میشود
همه با هم، برای فردایی روشنتر.
@C_B_SHAHZADEH
❤160👍14🤩4👏2
چاقوی بی دستەی چین و روسیە!
#تریبون_آزاد
صلاح الدین خدیو
صد تا چاقو می سازد، یکیش هم دسته ندارد. این ضرب المثل مصداق رفتار چین و روسیه است. پیش نویس قطعنامەای را در شورای امتیت به رای گذاشتند که از قبل معلوم بود هیچ شانسی برای تصویب ندارد.
قطعنامەی تعویق شش ماهەی تحریم های ایران با ۹ رای مخالف رد شد. مهم تر از آن ۳ حق وتو هم دریافت کرد.
این باخت تنها دامن ایران را نمی گیرد، بلکه به لحاظ دیپلماتیک شکستی برای چین و روسیه هم هست.
با این وصف چرا این دو کشور اجازه دادند به اصطلاح حرفشان زمین بخورد؟
صرفا هدف نمایش همبستگی با ایران و قسمی رفع تکلیف بود؟
آیا این دو کشور و به ویژه چین حاضرند عملا در دور زدن تحریم ها کنار ایران بایستند؟
یا اینکه به تهاترهای سیاسی می اندیشند! نرخ ها را باز هم بالاتر برده و تخفیف های بیشتری از نفت تحریم شده می خواهند؟
واکنش برق آسای دلار به قطعنامەی امشب نشان از بی اعتمادی مطلق به همکاری موثر و عملی چین و روسیه دارد!
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
صلاح الدین خدیو
صد تا چاقو می سازد، یکیش هم دسته ندارد. این ضرب المثل مصداق رفتار چین و روسیه است. پیش نویس قطعنامەای را در شورای امتیت به رای گذاشتند که از قبل معلوم بود هیچ شانسی برای تصویب ندارد.
قطعنامەی تعویق شش ماهەی تحریم های ایران با ۹ رای مخالف رد شد. مهم تر از آن ۳ حق وتو هم دریافت کرد.
این باخت تنها دامن ایران را نمی گیرد، بلکه به لحاظ دیپلماتیک شکستی برای چین و روسیه هم هست.
با این وصف چرا این دو کشور اجازه دادند به اصطلاح حرفشان زمین بخورد؟
صرفا هدف نمایش همبستگی با ایران و قسمی رفع تکلیف بود؟
آیا این دو کشور و به ویژه چین حاضرند عملا در دور زدن تحریم ها کنار ایران بایستند؟
یا اینکه به تهاترهای سیاسی می اندیشند! نرخ ها را باز هم بالاتر برده و تخفیف های بیشتری از نفت تحریم شده می خواهند؟
واکنش برق آسای دلار به قطعنامەی امشب نشان از بی اعتمادی مطلق به همکاری موثر و عملی چین و روسیه دارد!
@C_B_SHAHZADEH
❤104👍43🤩4🔥2👌1
🔴. کرسنت؛ نمونه ای از جنگ یا همکاری اصلاحطلب و اصولگرا در بر باد دادن ثروت ایران
کدامیک ثروت ملت را به باد دادند؟
اصلاحطلبان یا اصولگرایان
فاجعه کرسنت و سکوت قوه قضاییه
#تریبون_آزاد
✍ علی مرادی
در تاریخ این سرزمین، پروندههایی هست که از جنس عدد و رقم نیستند؛ از جنس آهاند، از جنس خون دل مردم.
کرسنت یکی از همانهاست؛ زخمی عمیق بر پیکر ملتی که از فرط تکرار فریب، دیگر به عدالت باور ندارد.
قراردادی در دولت اصلاحات امضا شد، بهدست بیژن زنگنه، وزیر نفتی که وعدهی توسعه میداد؛
اما
لغو شد در دوران اصولگرایان، به تصمیم سعید جلیلی، مردی که شعار «ایستادگی» میداد. اما آنچه ماند، نه توسعه بود، نه ایستادگی؛ بلکه خاکستری از فرصتهای سوخته، و بدهیهایی که از جیب فقیرترین مردم این سرزمین پرداخت شد.
میگویند ایران در این پرونده بین ۱۴ تا ۵۶ میلیارد دلار زیان دیده است.
در یک فقره ساختمان شرکت ملی نفت ایران در لندن به نفع شرکت اماراتی مصادره شده و همچنین از حساب بابک زنجانی چند میلیارد بابت خسارات این قرارداد توقیف شده
اما این اعداد، در حقیقت، روایت بیپناهیاند. هر میلیارد دلار، نانِ شبِ هزاران خانواده است که به سنگ تبدیل شد. هر سطر از آن حکم نانوشته، سرنوشت جوانیست که میتوانست کار داشته باشد، بیماری که میتوانست دارو بیابد، و کودکی که شاید دیگر هرگز لبخند نزد.
و عجب آنکه هیچکس پاسخگو نیست.
نه آنان که قرارداد را بستند، نه آنان که بیمحابا لغوش کردند، و نه آنان که باید بر عدالت نظارت میکردند.
قوه قضاییه سکوت کرده است؛ سکوتی سنگینتر از هر حکم.
در این خاک، مجرم همیشه گمنام است، و قربانی همیشه ملت.
آری، اصلاحطلب و اصولگرا، هر دو در این آزمون رفوزه شدند. یکی با امضایی بیدقت، دیگری با تصمیمی بیعقل؛ و هر دو با بیتفاوتی نسبت به درد مردم.
کرسنت، نه فقط پروندهای نفتی، بلکه آیینهای است از زوال وجدان جمعی ما.
و امروز، پرسش آخرین همچنان بر لبان مردم مانده است:
وقتی ثروت این سرزمین، حاصل رنج کارگر و اشک مادر، چنین آسان در بازی قدرت بر باد میرود و هیچ قاضیای نمیپرسد «چه کسی خیانت کرد»،
انسان دردش را در کجا فریاد بزند؟
در کدام محکمه؟
در برابر کدام گوش شنوا؟
یا شاید تنها باید با خود گفت: در این دیار، عدالت نیز به کرسنت فروخته شده است...
@C_B_SHAHZADEH
کدامیک ثروت ملت را به باد دادند؟
اصلاحطلبان یا اصولگرایان
فاجعه کرسنت و سکوت قوه قضاییه
#تریبون_آزاد
✍ علی مرادی
در تاریخ این سرزمین، پروندههایی هست که از جنس عدد و رقم نیستند؛ از جنس آهاند، از جنس خون دل مردم.
کرسنت یکی از همانهاست؛ زخمی عمیق بر پیکر ملتی که از فرط تکرار فریب، دیگر به عدالت باور ندارد.
قراردادی در دولت اصلاحات امضا شد، بهدست بیژن زنگنه، وزیر نفتی که وعدهی توسعه میداد؛
اما
لغو شد در دوران اصولگرایان، به تصمیم سعید جلیلی، مردی که شعار «ایستادگی» میداد. اما آنچه ماند، نه توسعه بود، نه ایستادگی؛ بلکه خاکستری از فرصتهای سوخته، و بدهیهایی که از جیب فقیرترین مردم این سرزمین پرداخت شد.
میگویند ایران در این پرونده بین ۱۴ تا ۵۶ میلیارد دلار زیان دیده است.
در یک فقره ساختمان شرکت ملی نفت ایران در لندن به نفع شرکت اماراتی مصادره شده و همچنین از حساب بابک زنجانی چند میلیارد بابت خسارات این قرارداد توقیف شده
اما این اعداد، در حقیقت، روایت بیپناهیاند. هر میلیارد دلار، نانِ شبِ هزاران خانواده است که به سنگ تبدیل شد. هر سطر از آن حکم نانوشته، سرنوشت جوانیست که میتوانست کار داشته باشد، بیماری که میتوانست دارو بیابد، و کودکی که شاید دیگر هرگز لبخند نزد.
و عجب آنکه هیچکس پاسخگو نیست.
نه آنان که قرارداد را بستند، نه آنان که بیمحابا لغوش کردند، و نه آنان که باید بر عدالت نظارت میکردند.
قوه قضاییه سکوت کرده است؛ سکوتی سنگینتر از هر حکم.
در این خاک، مجرم همیشه گمنام است، و قربانی همیشه ملت.
آری، اصلاحطلب و اصولگرا، هر دو در این آزمون رفوزه شدند. یکی با امضایی بیدقت، دیگری با تصمیمی بیعقل؛ و هر دو با بیتفاوتی نسبت به درد مردم.
کرسنت، نه فقط پروندهای نفتی، بلکه آیینهای است از زوال وجدان جمعی ما.
و امروز، پرسش آخرین همچنان بر لبان مردم مانده است:
وقتی ثروت این سرزمین، حاصل رنج کارگر و اشک مادر، چنین آسان در بازی قدرت بر باد میرود و هیچ قاضیای نمیپرسد «چه کسی خیانت کرد»،
انسان دردش را در کجا فریاد بزند؟
در کدام محکمه؟
در برابر کدام گوش شنوا؟
یا شاید تنها باید با خود گفت: در این دیار، عدالت نیز به کرسنت فروخته شده است...
@C_B_SHAHZADEH
👍155❤12💔8🔥3🌚3👌1
چرا نمی روید؟
#تریبون_آزاد
#فیروز_محمودی
سوالی که امروز در ذهن و بر زبان میلیونها ایرانی از ج.ا. و حاکمان آن وجود دارد این است:
برای چه در قدرت مانده اید؟ چرا نمی روید؟
سوالی بسیار به جا که پاسخ حاکمیت به آن تا به امروز تنهاداغ و درفش بوده است.
واقعا چرا نمی روید؟
اگر هدف از امدنتان اباد کردن دین (اسلام و تشیع) و دنیای مردم بود نیازی به گفتن نیست که در رسیدن به این هدف کاملا شکست خورده و ناکام مانده اید هرچند دنیای خود و فرزندانتان را به خوبی آباد کرده اید.
شما دین مردمی که روحانیت به عنوان نماد و محور آن احترامی بس فراوان داشت را با جلوه گری در مقابل افتاب واقعیتها از آنان گرفتید و شاید تنها خدمت به خلقتان همین بود که از شما اموختند که با چشمان و گوشهای بسته نمی توان و نباید واقعیات درونی انسانها را نادیده گرفت و برصدرشان نشاند و انچه امروز نسلهای جدید و حتی قدیم به دنبال ان هستند اگر رگه ای هم از دینداری و خداپرستی داشته باشد خدایی بدون واسطه و روحانی و اخوند خواهد بود.
دنیای مردم را هم که همه می بینیم و هر روز تجربه می کنیم.
شما فقر و فلاکت را بر مردم تحمیل کرده اید به گونه ای که نه تنها داشتن خانه و ماشین و تفریح و سفر و استراحت و موسیقی و دها نیاز روحی و جسمی دیگر تبدیل به رویا شده که نان سنگک و تخم مرغ به مواد خوراکی لوکس تبدیل شده اند و شما هم می دانید اما خجالت نمی کشید و همچنان که برنامه ای برای اصلاح ندارید بر ماندن هم اصرار دارید.
شما محیط را هم برای زیستن این مردم ناامن و پرخطر کرده اید به گونه ای که نه تنها شهرها را الوده و رودخانه ها و چشمه ها را خشکانده و ابهای زیرزمینی را غارت کرده اید بلکه با هنرمندی تمام دریاچه ۱۳ هزار ساله ارومیه را نیز خشکاندید .
شما می خواستید انقلاب تان را به تمام دنیا صادر کنید و دنیا را سرشار از رفاه و نیکی و عدالت کنید اما انچه انجام شد به اتش کشیدن خاورمیانه بود.واقعا ببینید تا به حال پایتان را در جایی گذاشته اید که در ان حداقلی از ارامش حاکم شده باشد؟مردمان بیچاره غزه و لبنان و سوریه و یمن را علاوه بر مردم ایران ببینید که به چه بدبختی و فلاکتی کشانده اید و چه خوش شانس بوده اند مردم عراق که نه تنها در دام شبکه سازی های شما نیفتادند بلکه از جیب مردم ایران تا امکانش بوده مالک مال و مکنت شده اند.
جالب تر اینکه همه اینها در طول ۳ سال از بین رفت و ما مانده ایم و شما و نوای بی نوایی.
شعار نه شرقی، نه غربی،جمهوری اسلامی شما توده های ساده ملیونی را به دنبالتان کشاند اما در نهایت بدانجا ختم شد که مجبور به استخدام راهزنانی شده اید که نفت این ملت را با ترفندهای مختلف و با تخفیف فراوان به چین برسانند و در نهایت نه چین و نه راهزنان حاضر به بازگرداندن همان مقدار باقی مانده به صورت کامل هم نیستند.ان شرقی دیگر را نیز همه می دانند که مانند همیشه تاریخ جز فلاکت و بدبختی برای کشور ما رهاورد دیگری نداشته است.
جمهوری اسلامی تان نیز حکومتی شده که نه جمهوری است،نه اسلامی و نه ایرانی.
در طول این ۴۷ سال دو اصل اساسی را پایه و بنیان سیاستگذاری های خویش قرار دادید:
اصل حفظ نظام به هر طریق ممکن و اصل غارت.
ادامه دادن جنگ ایران و عراق به مدت ۸ سال، طراحی و اعمال سیاست های:
غرب ستیزی و شرق نوازی و استقبال از تحریم، ساختن محور مثلا مقاومت، حمایت از تولید داخلی، خودرو سازی، تشویق به فرزند اوری، نظارت استصوابی، برخورد با منتقدان و مخالفان، بستن روزنامه ها، و.... و دراخرین مرحله استقبال از مکانیسم ماشه با این تحلیل که هرچه پیش اید نظام خواهد ماند.. همه و همه بر اساس این دواصل پایه گذاری شد و مراسم ختم پدر علی انصاری و حمایت تمام از راهزنی به نام بابک زنجانی نشان داد که غارت در همه حال ادامه داشته و دارد مگر اینکه واقعا اصل نظام در خطر باشد و این یعنی به درک که چه بر سر مردم بیاید.
اکنون و در آستانه ورود به ۴۸ سالگی ج.ا. ملت ایران نه محیطی سالم برای زندگی کردن دارند و نه نانی برای زنده ماندن. البته شما حسابهایی لبریز از دلار دارید و فرزندانی خلف و بی ادب و بی نزاکت که در اقصی نقاط دنیا با پول این ملت با همان تیپ و قیافه ای که برای مردم حرام کرده اید به عیاشی مشغولند.
چرا باور نمی کنید که دیگر چیزی از ایران برای غارت باقی نمانده است؟ لطفا هرچه را در این غارت ۴۷ ساله بدست اورده اید بردارید و از این خاک بروید.به هرکجای دنیا که بروید با این سرمایه هایی که دارید در اوج لذت و رفاه زندگی خواهید کرد.
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
#فیروز_محمودی
سوالی که امروز در ذهن و بر زبان میلیونها ایرانی از ج.ا. و حاکمان آن وجود دارد این است:
برای چه در قدرت مانده اید؟ چرا نمی روید؟
سوالی بسیار به جا که پاسخ حاکمیت به آن تا به امروز تنهاداغ و درفش بوده است.
واقعا چرا نمی روید؟
اگر هدف از امدنتان اباد کردن دین (اسلام و تشیع) و دنیای مردم بود نیازی به گفتن نیست که در رسیدن به این هدف کاملا شکست خورده و ناکام مانده اید هرچند دنیای خود و فرزندانتان را به خوبی آباد کرده اید.
شما دین مردمی که روحانیت به عنوان نماد و محور آن احترامی بس فراوان داشت را با جلوه گری در مقابل افتاب واقعیتها از آنان گرفتید و شاید تنها خدمت به خلقتان همین بود که از شما اموختند که با چشمان و گوشهای بسته نمی توان و نباید واقعیات درونی انسانها را نادیده گرفت و برصدرشان نشاند و انچه امروز نسلهای جدید و حتی قدیم به دنبال ان هستند اگر رگه ای هم از دینداری و خداپرستی داشته باشد خدایی بدون واسطه و روحانی و اخوند خواهد بود.
دنیای مردم را هم که همه می بینیم و هر روز تجربه می کنیم.
شما فقر و فلاکت را بر مردم تحمیل کرده اید به گونه ای که نه تنها داشتن خانه و ماشین و تفریح و سفر و استراحت و موسیقی و دها نیاز روحی و جسمی دیگر تبدیل به رویا شده که نان سنگک و تخم مرغ به مواد خوراکی لوکس تبدیل شده اند و شما هم می دانید اما خجالت نمی کشید و همچنان که برنامه ای برای اصلاح ندارید بر ماندن هم اصرار دارید.
شما محیط را هم برای زیستن این مردم ناامن و پرخطر کرده اید به گونه ای که نه تنها شهرها را الوده و رودخانه ها و چشمه ها را خشکانده و ابهای زیرزمینی را غارت کرده اید بلکه با هنرمندی تمام دریاچه ۱۳ هزار ساله ارومیه را نیز خشکاندید .
شما می خواستید انقلاب تان را به تمام دنیا صادر کنید و دنیا را سرشار از رفاه و نیکی و عدالت کنید اما انچه انجام شد به اتش کشیدن خاورمیانه بود.واقعا ببینید تا به حال پایتان را در جایی گذاشته اید که در ان حداقلی از ارامش حاکم شده باشد؟مردمان بیچاره غزه و لبنان و سوریه و یمن را علاوه بر مردم ایران ببینید که به چه بدبختی و فلاکتی کشانده اید و چه خوش شانس بوده اند مردم عراق که نه تنها در دام شبکه سازی های شما نیفتادند بلکه از جیب مردم ایران تا امکانش بوده مالک مال و مکنت شده اند.
جالب تر اینکه همه اینها در طول ۳ سال از بین رفت و ما مانده ایم و شما و نوای بی نوایی.
شعار نه شرقی، نه غربی،جمهوری اسلامی شما توده های ساده ملیونی را به دنبالتان کشاند اما در نهایت بدانجا ختم شد که مجبور به استخدام راهزنانی شده اید که نفت این ملت را با ترفندهای مختلف و با تخفیف فراوان به چین برسانند و در نهایت نه چین و نه راهزنان حاضر به بازگرداندن همان مقدار باقی مانده به صورت کامل هم نیستند.ان شرقی دیگر را نیز همه می دانند که مانند همیشه تاریخ جز فلاکت و بدبختی برای کشور ما رهاورد دیگری نداشته است.
جمهوری اسلامی تان نیز حکومتی شده که نه جمهوری است،نه اسلامی و نه ایرانی.
در طول این ۴۷ سال دو اصل اساسی را پایه و بنیان سیاستگذاری های خویش قرار دادید:
اصل حفظ نظام به هر طریق ممکن و اصل غارت.
ادامه دادن جنگ ایران و عراق به مدت ۸ سال، طراحی و اعمال سیاست های:
غرب ستیزی و شرق نوازی و استقبال از تحریم، ساختن محور مثلا مقاومت، حمایت از تولید داخلی، خودرو سازی، تشویق به فرزند اوری، نظارت استصوابی، برخورد با منتقدان و مخالفان، بستن روزنامه ها، و.... و دراخرین مرحله استقبال از مکانیسم ماشه با این تحلیل که هرچه پیش اید نظام خواهد ماند.. همه و همه بر اساس این دواصل پایه گذاری شد و مراسم ختم پدر علی انصاری و حمایت تمام از راهزنی به نام بابک زنجانی نشان داد که غارت در همه حال ادامه داشته و دارد مگر اینکه واقعا اصل نظام در خطر باشد و این یعنی به درک که چه بر سر مردم بیاید.
اکنون و در آستانه ورود به ۴۸ سالگی ج.ا. ملت ایران نه محیطی سالم برای زندگی کردن دارند و نه نانی برای زنده ماندن. البته شما حسابهایی لبریز از دلار دارید و فرزندانی خلف و بی ادب و بی نزاکت که در اقصی نقاط دنیا با پول این ملت با همان تیپ و قیافه ای که برای مردم حرام کرده اید به عیاشی مشغولند.
چرا باور نمی کنید که دیگر چیزی از ایران برای غارت باقی نمانده است؟ لطفا هرچه را در این غارت ۴۷ ساله بدست اورده اید بردارید و از این خاک بروید.به هرکجای دنیا که بروید با این سرمایه هایی که دارید در اوج لذت و رفاه زندگی خواهید کرد.
@C_B_SHAHZADEH
👍120👏10❤8🔥3💔2
آقای شمخانی، همین چند روز را دندان روی جگر بگذارید!
#تریبون_آزاد
✍علی قاینی
آقای شمخانی این روزها باز اسمتان بر سرِ زبانهاست انگار که قرادادی نانوشته دارید که هر از چند گاهی فضای گوشیها را مال خودتان کنید روزی با نمازی که زیر اوار خواندید! و روزی با نازی که در تالار عروسی داشتید.
🔗 البته حق دهید که این یکی را دست به دست بچرخانیم چون اولین بار است که یک فرمانده را می بینیم که بین نامحرمان سان می بیند!
🔗ولی با همه ی حرف و حدیثی که این فیلم عروسی دارد باز آن تعریفات جذابتان از آوارای که ۳ ساعت رویتان بود و شما ۳ ساعت زیرش بودید و حتی نماز خواندید و حتی آذر را صدا زدید چیز دیگری ست.
🔗 بین خودمان باشد هر موقع دلمان برای آن مصاحبه تنگ میشود قلیانی را چاق میکنیم و با صدای کرکرش یاد آن کرکری اول مصاحبه ی شما می افتیم و هی دورهمی ان واقعه را تحلیل میکنیم.
🔗 جدیدا یکی از تحلیلهایمان این است که اگر آذر صدا را میشنید و می آمد و شما میگفتید آآآآذر حواست به فیلم عروسی باشد که لو نرود شاید الان عملیات اسپیناس لو نمیرفت.
البته فدای سرتان لو رفته که رفته مگه متروپل لو رفت طوری شد.
🔗 خوبیش به این است که ما خیلی زود فراموش میکنیم فقط چند روز با افتادن آب از آسیاب فاصله دارید همین چند روز را دندان روی جگر بگذارید باز روزهای عادی و نفتی و دلاریتان شروع خواهد شد ...
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
✍علی قاینی
آقای شمخانی این روزها باز اسمتان بر سرِ زبانهاست انگار که قرادادی نانوشته دارید که هر از چند گاهی فضای گوشیها را مال خودتان کنید روزی با نمازی که زیر اوار خواندید! و روزی با نازی که در تالار عروسی داشتید.
🔗 البته حق دهید که این یکی را دست به دست بچرخانیم چون اولین بار است که یک فرمانده را می بینیم که بین نامحرمان سان می بیند!
🔗ولی با همه ی حرف و حدیثی که این فیلم عروسی دارد باز آن تعریفات جذابتان از آوارای که ۳ ساعت رویتان بود و شما ۳ ساعت زیرش بودید و حتی نماز خواندید و حتی آذر را صدا زدید چیز دیگری ست.
🔗 بین خودمان باشد هر موقع دلمان برای آن مصاحبه تنگ میشود قلیانی را چاق میکنیم و با صدای کرکرش یاد آن کرکری اول مصاحبه ی شما می افتیم و هی دورهمی ان واقعه را تحلیل میکنیم.
🔗 جدیدا یکی از تحلیلهایمان این است که اگر آذر صدا را میشنید و می آمد و شما میگفتید آآآآذر حواست به فیلم عروسی باشد که لو نرود شاید الان عملیات اسپیناس لو نمیرفت.
البته فدای سرتان لو رفته که رفته مگه متروپل لو رفت طوری شد.
🔗 خوبیش به این است که ما خیلی زود فراموش میکنیم فقط چند روز با افتادن آب از آسیاب فاصله دارید همین چند روز را دندان روی جگر بگذارید باز روزهای عادی و نفتی و دلاریتان شروع خواهد شد ...
@C_B_SHAHZADEH
👍152🔥26❤7