🔳منجیان 🔳
#دیکتاتوریهای_کمونیستی
#دیکتاتوریهای_توتالیتر
از سده ۲۰، دولت-ملت هایی پیدا شده اند که به گونه ای خود را "منجی" یا رها کننده آحاد بشریت، یا نجات دهنده بخشی از آنان دانسته و همه هم و غم خویش را معمولا بی خواست و اجازه ملتشان، در این راه گذاشته اند.
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، جمهوری خلق چین، کوبا، آلبانی انور خوجه ، مصر جمال عبدالناصر، عراق صدام حسین، لیبی معمر القذافی و... از آن جمله بوده اند.
همه این رژیم ها دارای ویژگی های مشترکی بوده اند:
۱- ایدئولوژیک بوده اند؛
۲- پس از یک انقلاب یا کودتا یا جنگ عمومی و منطقه ای سر بر آورده اند؛
۳- ملتشان را مشغول مبارزه با دشمن یا دشمن خارجی کرده اند؛
۴- اهداف و علائق آنان، بس بزرگتر از توانشان بوده است؛
۵- اکثریت شهروندان این رژیم ها در شمار ناراضیان و مخالفین خاموش و یا نیمه فعال بوده اند؛
۶- این رژیم ها از دستگاه توانمند سرکوب و پلیس مخفی فراگیر، پیاپی و بی کمترین ملاحظه ای استفاده می کنند؛
۷- دارای یک میلیشیا(نیروی شبه نظامی سازماندهی شده) برای جاسوسی و کمک به سرکوبند؛
۸- فاقد قوه قضائیه مستقل بوده و دادگاه ها در جهت خواست نیروهای امنیتی حکم صادر می کنند؛
۹- دو گانگی اخلاقی در سپهر جامعه و در فضای عمومی- خصوصی کاملا جلوه گر است؛
۱۰- زیر پا نهادن حقوق اولیه بشری و سلب آزادی های جا افتاده در جهان، در این رژیم ها، بس عادی است؛
۱۱- این رژیم ها هیچ گاه نتوانسته اند به اهداف خود، مبنی بر نجات بشریت یا گروهی از آنان موفق شوند؛
۱۲- کاتالیزور (خمیرمایه) تداوم حیات آنان، تداوم تنش و استمرار حالت نه جنگ و نه صلح است؛
۱۳- ملت های زیر حکومت این رژیم ها، هرگز مزه رفاه،آزادی و خوشبختی و شادمانی را نچشیده و نخواهند چشید؛
۱۴- خوراک و تغذیه اصلی تداوم حیات این رژیم ها تداوم تنش، آشوب و زنده نگاه داشتن فضای نه صلح، نه جنگ است؛
۱۵- برخلاف تصور، این گونه رژیم ها، بسیار پوشالی بوده و به هنگامش ، سریع دچار فروپاشی خواهند شد؛
۱۶- یکی از عوامل سرپایی این رژیم ها، انحصار رسانه های تبلیغاتی است؛
۱۷- امید به بهبود اقتصادی- رفاهی در این رژیم ها، واهی است؛
۱۸- سرانجام رژیم های "منجی"، بی هیچ گمان و توجیهی،فروپاشی و یا در موارد نادر، اعتدال گرایی پیش از فروپاشی است.
#یدالله_کریمی_پور
@c_b_shahzadeh
#دیکتاتوریهای_کمونیستی
#دیکتاتوریهای_توتالیتر
از سده ۲۰، دولت-ملت هایی پیدا شده اند که به گونه ای خود را "منجی" یا رها کننده آحاد بشریت، یا نجات دهنده بخشی از آنان دانسته و همه هم و غم خویش را معمولا بی خواست و اجازه ملتشان، در این راه گذاشته اند.
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، جمهوری خلق چین، کوبا، آلبانی انور خوجه ، مصر جمال عبدالناصر، عراق صدام حسین، لیبی معمر القذافی و... از آن جمله بوده اند.
همه این رژیم ها دارای ویژگی های مشترکی بوده اند:
۱- ایدئولوژیک بوده اند؛
۲- پس از یک انقلاب یا کودتا یا جنگ عمومی و منطقه ای سر بر آورده اند؛
۳- ملتشان را مشغول مبارزه با دشمن یا دشمن خارجی کرده اند؛
۴- اهداف و علائق آنان، بس بزرگتر از توانشان بوده است؛
۵- اکثریت شهروندان این رژیم ها در شمار ناراضیان و مخالفین خاموش و یا نیمه فعال بوده اند؛
۶- این رژیم ها از دستگاه توانمند سرکوب و پلیس مخفی فراگیر، پیاپی و بی کمترین ملاحظه ای استفاده می کنند؛
۷- دارای یک میلیشیا(نیروی شبه نظامی سازماندهی شده) برای جاسوسی و کمک به سرکوبند؛
۸- فاقد قوه قضائیه مستقل بوده و دادگاه ها در جهت خواست نیروهای امنیتی حکم صادر می کنند؛
۹- دو گانگی اخلاقی در سپهر جامعه و در فضای عمومی- خصوصی کاملا جلوه گر است؛
۱۰- زیر پا نهادن حقوق اولیه بشری و سلب آزادی های جا افتاده در جهان، در این رژیم ها، بس عادی است؛
۱۱- این رژیم ها هیچ گاه نتوانسته اند به اهداف خود، مبنی بر نجات بشریت یا گروهی از آنان موفق شوند؛
۱۲- کاتالیزور (خمیرمایه) تداوم حیات آنان، تداوم تنش و استمرار حالت نه جنگ و نه صلح است؛
۱۳- ملت های زیر حکومت این رژیم ها، هرگز مزه رفاه،آزادی و خوشبختی و شادمانی را نچشیده و نخواهند چشید؛
۱۴- خوراک و تغذیه اصلی تداوم حیات این رژیم ها تداوم تنش، آشوب و زنده نگاه داشتن فضای نه صلح، نه جنگ است؛
۱۵- برخلاف تصور، این گونه رژیم ها، بسیار پوشالی بوده و به هنگامش ، سریع دچار فروپاشی خواهند شد؛
۱۶- یکی از عوامل سرپایی این رژیم ها، انحصار رسانه های تبلیغاتی است؛
۱۷- امید به بهبود اقتصادی- رفاهی در این رژیم ها، واهی است؛
۱۸- سرانجام رژیم های "منجی"، بی هیچ گمان و توجیهی،فروپاشی و یا در موارد نادر، اعتدال گرایی پیش از فروپاشی است.
#یدالله_کریمی_پور
@c_b_shahzadeh
🔴ایران و جمهوریت
#تریبون_آزاد
🔸پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
🔸هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
🔸ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
🔸هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
🔸در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
🔸نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
🔸سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
🔸چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
🔸پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
🔸هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
🔸ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
🔸هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
🔸در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
🔸نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
🔸سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
🔸چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@C_B_SHAHZADEH