🔴ایران و جمهوریت
#تریبون_آزاد
🔸پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
🔸هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
🔸ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
🔸هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
🔸در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
🔸نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
🔸سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
🔸چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
🔸پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
🔸هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
🔸ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
🔸هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
🔸در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
🔸نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
🔸سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
🔸چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@C_B_SHAHZADEH