کمپین بازگشت شاهزاده
28.1K subscribers
62K photos
58.1K videos
430 files
27.8K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
کمپین بازگشت شاهزاده
🔴 #سرچشمه_های _قدرت در کل شش سر چشمه کلی برای تأمین قدرت #حاکمیت می توان برشمرد که در اصل، اساس قدرت سیاسی حاکمیتند، مانند #مشروعیت (که از حق رای مردم ناشی می شود)، #منابع_انسانی، #مهارت_هاوتخصص_ها، #عوامل_ناپدیدار، #منابع_مادی_ومالی و #ممنوعیت_ها. خاستگاه…
🔻 #مشروعیت
#مشروعیت پایه اصلی ادعای داشتن حق حاکمیت و تقاضا از مردم برای# فرمانبرداری است. نتایج #انتخابات اغلب به عنوان محکم ترین سند برای اثبات داشتن صلاحیت برای #حکومت کردن به کار گرفته می شود. به همین دلیل است که بسیاری از حکومتهای مستبد، نظارت بسیار زیادی بر #انتخابات می کنند و انتخابات انحصاری، با #صندوق های مخفی برگزار می کنند، به روشهای مختلف #رأی_دهندگان را مرعوب می کنند، فعالیت های انتخاباتی #مخالفان را محدود و از اعلام نتایج انتخاباتی که به زیانشان است خودداری می کنند، قانونی بودن برای هر حکومتی یک اصل حیاتی مهم است، این مسئله که یک حکومت بر پایه #قانون_اساسی بر سر کار آمده یا اینکه غیر قانونی است، پیامدهای بسیار جدی در سطح #داخلی و #بین_المللی برای حكمرانان دارد. از بعد داخلی، از دست دادن وجهه #قانونی ظاهری، امتیازی مهم برای #مشروعیت بخشی به گروه های سیاسی مخالف محسوب می شود. گروه های سیاسی مخالف حاکمیت، با استناد به مفهوم واژه «#پیمان_مردمی» این نکته را به مردم یاد آوری می کنند که #رژیم غیر قانونی این اصل اساسی را نقض می کند و هیچ دلیلی برای ادامه #همکاری مردم با رژیم و حمایت از آن وجود ندارد. از بعد #خارجی، عدم مشروعیت و قانونی بودن رژیم می تواند به اتحاد جامعه بین الملل برای در نظر گرفتن برخی #مجازات های #اقتصادی و #سیاسی منجر شود. تحریم های سیاسی و اقتصادی موجب ضعف چنین رژیم هایی می شود. این مسئله برای رژیم #نژادپرست #آفریقای جنوبی و دیکتاتوری #برمه اتفاق افتاده است و کشور خودمان ایران. تعليق #زیمبابوه از مجموعه کشورهای مشترک المنافع تحت حمایت #انگلیس در سال ۲۰۰۲م تأثیر بسیار زیادی بر وضعیت سیاسی این #کشور داشت تا آنجا که از پذیرش این حکومت به عنوان عضوی از مجموعه کشورهای تازه #استقلال یافته دموکراتیک خودداری گردید. علاوه بر این، گروه های سیاسی مخالف رژیم در شرایطی که #مشروعیت رژیم زیر سؤال رفته باشد به راحتی می توانند در سطح بین المللی برای جذب کمک های مالی و معنوی اقدام کنند. پس مشروعيت عبارت است از اختیار و حقی که بر اساس آن حاکمیت می تواند #داوری_ها، #تصمیمات، #نظریات و #شیوه_های_عملکرد_افراد و #نهادهای مردمی را هدایت کند، مردم مشروعيت را با تأیید خویش به حاکمیت اعطا می کنند و پس از به #رسمیت شناختن حاکمیت، از فرمان ها و قانون هایی اطاعت می کنند که توسط حاکمیت و با تأیید نمایندگان و نهاد های مردمی به تصویب رسیده اند، و با دولت همکاری می کنند. مشروعیت سر چشمه اصلی #قدرت #سیاسی، حاکمیت است اما به معنی قدرت سیاسی نیست.

ارسالی اعضای #کمپین_بازگشت_شاهزاده

https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
#کارتونیست
#دارو در داخل ایران تحریم است نه خارج
#عامل تحریم هم #داخلی ایست.

قابل توجه #هنربندان خود فروخته

#شعار_هر_ازاده
#امروز_فقط_شاهزاده
@c_b_shahzadeh
ابتدا ۵۰۰ نفر و روز بعد ۱۲۰۰ نفر تا روز بیستم جمعیت متحصنین نزدیک به هجده هزارنفر میرسد . جمعیت مردم بحدی زیاد بود که دورتادور سفارت انگلیس مملو از جمعیت بود و در این میان سفارت انگلیس تمامی مخارج آن بخصوص خوراک روزانه را نیز تهیه مینمود و هر روز با دربار مظفرالدین شاه نیز رایزنی های متعددی داشت
علت حمایت انگلیس در ادامه بازگو خواهد شد.
سفیر انگلیس در ایران که با روشنفکران ایرانی در ارتباط بود باید موضوع اساسی را مطرح میکردند و آن درخواست #مشروطه بود
تا اینکه با سفارت انگلیس با روحانیون معترض یعنی بهبهانی و طباطبایی به مذاکره پرداختند و اعلام کردند که اگر صرفا صحبت از عدالتخانه شود ممکن است پس از گذشت مدت کوتاهی ، شاه دستور به انحلال آن دهد.
روحانیون چاره دیگری خواستند که برای اولین بار و پس از گذشت دوهفته از اعتراض ، سفیر انگلیس گفت که به دربار و مردم بگویید که حکومت مشروطه میخواهیم تا اختیارات و وضع قوانین توسط مجلس که نمایندگان آن منتخب مردم است ، بصورت قانون تصویب شود .
پس از رایزنی های مختلف بین روحانیون و بازاریان ، خواسته اصلی به مردم اعلام میشود و دربار و دولت نیز با خواسته جدیدی مواجه میشوند و انگلیس نیز با اعمال فشار مضاعف جهت مشخص شدن تکلیف معترضین در سفارتش ، با خواسته آنها موافقت میشود

دلایلی که باعث شد حکومت مشروطه به وقوع بپيوندد :
زمینه های اقتصادی و سیاسی :
1_ جدا شدن سرزمین های بسیاری از کشور
2_ امتیاز هایی که حکومت قاجار به روسیه و انگلستان می داد
3_ تسلط بیگانگان بر منابع و ثروت اقتصادی کشور
4_ ضربه ی شدید به صنعت بازرگانی و کشاورزی
5_ گسترش بیکاری در سطح کشور
6_ شدت فقر به خاطر بی رحمی و سخت گیری ماموران مالیاتی
زمینه ی فکری و فرهنگی : #داخلی و #خارجی
#داخلی : آموزه های اسلام و مذهب شیعه که مردم رو به مبارزه و تلاش برای برقراری عدالت تشویق می کرد
#خارجی : آشنایی ایران با افکار و دستاورد های تمدن اروپا
#روشنفکران ؛
عده ای از ایرانیان تحصیل کرده اروپا و دارالفنون که به این نتیجه رسیدند که ایران با داشتن حکومت مشروطه می تواند در مسیر پیشرفت قرار بگیرد روشنفکران نام داشتند .این افراد تلاش کردند که با کتاب مردم رو با حکومت مشروطه آشنا کنند و معایب حکومت استبدادی رو برای مردم بازگو کنند از جمله این افراد جلال الدین و میرزا حسن‌ خان بودند .
ایران بیچاره با خزانه خالی و بدون مجلس در حالی که مردان قابلش را از بین برده بودند، میان دو چنگال آهنین گیر کرده بود و روز به روز بیش از پیش مورد فشار بیگانگان واقع می‌شد و فقط یک شاه نابالغ در آنجا سلطنت می‌کرد
#روسها، بریگاد قزاق را در ایران در دست داشتند و ##انگلیس‌ها هم ، پلیس جنوب را
روسها و انگلیس‌ها در تبریز و رشت و دیگر شهرها چوبه‌های دار برپا کردند و شماری از رجال ایران را تیرباران کردند، مجلس شورای ملی را بستند ، روزنامه‌ها را توقیف نموده و جمعیت‌های سیاسی را تعطیل نمودند
تمام این پیشامدها نتیجه #قرارداد ۱۹۰۷ بود که راه انگلیسی ها را در ایران هموار کرد روسها در #شمال و انگلیس‌ها در #جنوب به واسطه دخالت‌های خود دولت ایران را در مرکز به کلی فلج کرده بودند ولی خوشبختانه انقلاب روسیه کاخ ظلم و تعدی تزار را خراب کرد و به جای آن حکومت #شوروی_سوسیالیستی برقرار گردید و در همان روزهای نخستین این دولت تمام امتیازات راکه دولت تزاری از ملت ستم دیده ایران در عرض سال‌های دراز گرفته بود به استثنای خطه قفقاز #باطل اعلام کرد و قروضی که ایران به دولت تزاری داشت بخشید و اوایل سال ۱۹۱۸ میلادی #تروتسکی وزیر امور خارجه روسیه شوروی ابطال عهدنامه ۱۹۰۷ میلادی را به دولت ایران اطلاع داد و در اینجا یک بند محکمی از دست و پای ملت ایران گشوده شد
اما انگلیسی‌ها در تجارت خود در جنوب ایران پس از برقراری نظم و امنیت راه‌ها فایده زیادی می‌بردند انگلیسی‌ها می‌خواستند سوئدی‌ها را بازیچه خود قرار داده آنها را بر ضد بریگاد قزاق به کار بیندازند و از آنجا که بودجه ژاندارمری به دست آنها افتاده بود می‌کوشیدند ژاندارمری را با ندادن پول بر خلاف قراردادی که ملزم به دادن آن بودند ضعیف نمایند و چون برای این کار بهانه‌ای لازم بود شروع کردند به صاحب منصبان سوئدی تهمت زدن و حقوق آنان را به عقب انداختند

پس از ابطال معاهده ۱۹۰۷ توسط بلشویک‌ها به رهبری #لنین، و آزاد شدن قسمت شمالی کشور از دست روسیه تزاری ، در این زمان انگلیس درصدد برآمد که تمامی ایران را در اختیار خود بگیرد زیرا منافعی عظیم در نفت ایران که آنها را در جنگ اول جهانی به پیروزی رسانده بود داشتند
و کسانی که در این راه اجرای نقش نمودند:
لرد کرزن _ نورمان_ آیرون ساید_ اردشیر جی_ وثوق الدوله و... بودند

امتیازات برای انگلیس:
امتیاز استخراج نفت جنوب
امتیاز چاپ و نشر اسکناس
امتیاز ایجاد خطوط تلگرافی جنوب
امتیاز ایجاد بنادر بازرگانی در کرانه خلیج فارس
امتیاز احداث راه آهن خرمشهر به خرم آباد

امتیازات برای روسیه :
امتیاز بانک استقراضی روس
امتیاز شیلات دریای خزر
امتیاز احداث راه شوسه بندر پهلوی به قزوین
امتیاز راه آهن تهران به قزوین
امتیاز معادن مغان و قرچه داغ
امتیاز بهره‌برداری از جنگل‌های مازندران
امتیاز خطوط تلگرافی در شمال کشور
امتیاز استخراج نفت شمال

عوامل شکست نهضت مشروطه را می‌توان به دو دسته #خارجی و #داخلی تقسیم کرد:

عوامل #خارجی
اتحاد دولت‌های روسیه و انگلیس در برابر آلمان و تقسیم ایران در قرارداد ۱۹۰۷ از عوامل موثر در شکست مشروطه‌ بود. نیروهای روس نه‌تنها مجلس را به توپ بستند، بلکه شمال کشور را به اشغال خود درآورند و به جرم و جنایت پرداختند. جنوب ایران نیز به دست انگلیسی‌ها افتاد. علاوه بر این، جنگ جهانی اول شروع شد و چیزی جز افزایش قحطی، گرسنگی و بیماری و مرگ‌ومیر برای مردم نداشت. مردم در این شرایط رمقی برای فکر به مشروطه نداشتند و حتی برخی این بلاها را بلای مشروطه می‌دانستند.
 اعدام چند تن از مشروطه خواهان به دست سربازان قزاق در تبریز
عوامل #داخلی:‌ 
نهضت مشروطه حاصل تلاش گروه‌ها و نیروهای اجتماعی متعددی بود که پس از شکل‌گیری، به‌جای گفت‌وگو با یکدیگر به درگیری‌های فیزیکی، تهمت و افترا، ترور و خشونت دست ‌زدند. اتفاقات جنگ جهانی اول، بی‌توجهی دولت‌های روسیه و انگلیس به مشروطه، گرسنگی، ناامنی و... از جمله عوامل داخلی بودند که در شکست مشروطه نقش داشتند. روحانیون نیز که از سیاستمداران خسته و دلسرد شده بودند، صحنه سیاست را به سود مستبدان خالی کردند. همچنین پیروزی مشروطه‌خواهان نتوانست تغییر چندانی در نهادهای سیاسی و اجتماعی به وجود آورد و طبقه حاکم همچنان وابستگان به نظام قبلی بودند

شاید بتوان تحصن در سفارت انگلیس را نقطه شروع انحراف در نهضت عدالتخانه تلقی کرد. در بدو امر خواسته‌ها و مطالبات معترضین نوعا رنگ و بوی مذهبی داشته و در راس آن تاسیس عدالتخانه قرار دارد. اما به‌مرور در میان خواسته‌ها جدایی پدید آمده و از فضای دین‌خواهی به سمت مشروطه غربی سوق می‌یابد. فرایند انحراف نهضت #عدالتخانه از مبدا اولیه و اصیل آن به سمت #مشروطه در طی چند مرحله رخ داده است:
۱. طرح مشروطه غربی به جای عدالتخانه بومی در جریان تحصن سفارت
۲. طرح تشکیل مجلس شورای ملی بدون درنظر گرفتن ملیت و فرهنگ ایرانی
۳. تدوین قانون اساسی توسط فرنگ‌رفته‌ها و با الگوبرداری از قانون اساسی بلژیک بدون درنظر گرفتن بافت سنتی و فرهنگ قومی
۴. اخلال در تصویب و تضعیف اصل نظارت ملی گرایی بر مصوبات مجلس شورا
۵. تبدیل واژه مشروطه ایرانی به مشروطه غربی در زمان محمدعلی شاه
۶. به‌کارگیری شعارها و اصطلاحات خاص سیاسی همچون قانون اساسی، مجلس شورا، مساوات، آزادی و … از سوی مشروطه‌خواهان غربی پسند.
این واژگان در آن روزگار ازلحاظ معنایی در میان عامه مردم چندان واضح و شفاف نبودند. کاربرد همراه با ابهام این واژگان توسط مشروطه‌خواهان، جای هرگونه برداشتی را آزاد می‌گذاشت.
۷. مخفی شدن جریان غرب‌گرا در سایه علماء نجف کلام آخر
مشروطۀ ایرانی شکست نخورد ولو تمام اهداف آن محقق نشده باشد زیرا ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ و درست ۱۱۸ سال پیش تازه نقطۀ آغاز یک حرکت بود و اتفاقات بعدی همه به نوعی متأثر از مشروطه بوده و مشروطه همچنان یک نقطۀ عطف است چون بازگشت به قبل از مشروطه امکان‌پذیر نیست و مهم ترین دستاورد آن همین است.
#آرتور_کوستلر درکتاب #خوابگردها می‌نویسد: 
«ما تنها می‌توانیم به دانایی خود بیفزاییم اما نمی‌توانیم از آن بکاهیم.» 
پس اگر انقلاب مشروطیت بر آگاهی‌های ما افزوده به بار نشسته است ولو تمام اهداف آن محقق نشده باشد.

انقلاب مشروطه نقطه عطفی بود تا بسترهای جامعه مدرن و دموکراتیک ایران شکل اساسی بگیرد اما جامعه ایران بدلیل وجود بافتهای مذهبی و سنتی پذیرای این موضوع نبود
و این امر مهم را بیش از پیش رضاشاه بزرگ دریافته بود که برای استقرار یک جامعه مشروطه پذیر و برپایی دموکراسی نیاز به بسترهایی هستیم تا مشروطه و مشروطه خواهی همچون طفلی از بطن مادر ایران چشم باز کند
رضاشاه دریافته بود که بسترهای جامعه آزاد :
تجددگرایی ، ملی گرایی ، و قانون گرایی است
او درطول ۱۶ سال پادشاهی خود تمام تلاش خود را در تحقق این بسترها بکار بست و تا زمینه های این ارزش بشری مدرن فراهم شود
پس از او فرزند خلفش ، محمدرضا شاه نیز به درستی مسیر طی شده او را دنبال کرد اما موج نا آرام مرتجعین ایران را از آبادی به ویرانه تبدیل کردند و قاجاریه دیگری را برای ما رقم زدند...


                                  " پایان "