کمپین بازگشت شاهزاده
28.1K subscribers
62K photos
58.1K videos
430 files
27.8K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
عوامل #داخلی:‌ 
نهضت مشروطه حاصل تلاش گروه‌ها و نیروهای اجتماعی متعددی بود که پس از شکل‌گیری، به‌جای گفت‌وگو با یکدیگر به درگیری‌های فیزیکی، تهمت و افترا، ترور و خشونت دست ‌زدند. اتفاقات جنگ جهانی اول، بی‌توجهی دولت‌های روسیه و انگلیس به مشروطه، گرسنگی، ناامنی و... از جمله عوامل داخلی بودند که در شکست مشروطه نقش داشتند. روحانیون نیز که از سیاستمداران خسته و دلسرد شده بودند، صحنه سیاست را به سود مستبدان خالی کردند. همچنین پیروزی مشروطه‌خواهان نتوانست تغییر چندانی در نهادهای سیاسی و اجتماعی به وجود آورد و طبقه حاکم همچنان وابستگان به نظام قبلی بودند

شاید بتوان تحصن در سفارت انگلیس را نقطه شروع انحراف در نهضت عدالتخانه تلقی کرد. در بدو امر خواسته‌ها و مطالبات معترضین نوعا رنگ و بوی مذهبی داشته و در راس آن تاسیس عدالتخانه قرار دارد. اما به‌مرور در میان خواسته‌ها جدایی پدید آمده و از فضای دین‌خواهی به سمت مشروطه غربی سوق می‌یابد. فرایند انحراف نهضت #عدالتخانه از مبدا اولیه و اصیل آن به سمت #مشروطه در طی چند مرحله رخ داده است:
۱. طرح مشروطه غربی به جای عدالتخانه بومی در جریان تحصن سفارت
۲. طرح تشکیل مجلس شورای ملی بدون درنظر گرفتن ملیت و فرهنگ ایرانی
۳. تدوین قانون اساسی توسط فرنگ‌رفته‌ها و با الگوبرداری از قانون اساسی بلژیک بدون درنظر گرفتن بافت سنتی و فرهنگ قومی
۴. اخلال در تصویب و تضعیف اصل نظارت ملی گرایی بر مصوبات مجلس شورا
۵. تبدیل واژه مشروطه ایرانی به مشروطه غربی در زمان محمدعلی شاه
۶. به‌کارگیری شعارها و اصطلاحات خاص سیاسی همچون قانون اساسی، مجلس شورا، مساوات، آزادی و … از سوی مشروطه‌خواهان غربی پسند.
این واژگان در آن روزگار ازلحاظ معنایی در میان عامه مردم چندان واضح و شفاف نبودند. کاربرد همراه با ابهام این واژگان توسط مشروطه‌خواهان، جای هرگونه برداشتی را آزاد می‌گذاشت.
۷. مخفی شدن جریان غرب‌گرا در سایه علماء نجف کلام آخر
مشروطۀ ایرانی شکست نخورد ولو تمام اهداف آن محقق نشده باشد زیرا ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ و درست ۱۱۸ سال پیش تازه نقطۀ آغاز یک حرکت بود و اتفاقات بعدی همه به نوعی متأثر از مشروطه بوده و مشروطه همچنان یک نقطۀ عطف است چون بازگشت به قبل از مشروطه امکان‌پذیر نیست و مهم ترین دستاورد آن همین است.
#آرتور_کوستلر درکتاب #خوابگردها می‌نویسد: 
«ما تنها می‌توانیم به دانایی خود بیفزاییم اما نمی‌توانیم از آن بکاهیم.» 
پس اگر انقلاب مشروطیت بر آگاهی‌های ما افزوده به بار نشسته است ولو تمام اهداف آن محقق نشده باشد.

انقلاب مشروطه نقطه عطفی بود تا بسترهای جامعه مدرن و دموکراتیک ایران شکل اساسی بگیرد اما جامعه ایران بدلیل وجود بافتهای مذهبی و سنتی پذیرای این موضوع نبود
و این امر مهم را بیش از پیش رضاشاه بزرگ دریافته بود که برای استقرار یک جامعه مشروطه پذیر و برپایی دموکراسی نیاز به بسترهایی هستیم تا مشروطه و مشروطه خواهی همچون طفلی از بطن مادر ایران چشم باز کند
رضاشاه دریافته بود که بسترهای جامعه آزاد :
تجددگرایی ، ملی گرایی ، و قانون گرایی است
او درطول ۱۶ سال پادشاهی خود تمام تلاش خود را در تحقق این بسترها بکار بست و تا زمینه های این ارزش بشری مدرن فراهم شود
پس از او فرزند خلفش ، محمدرضا شاه نیز به درستی مسیر طی شده او را دنبال کرد اما موج نا آرام مرتجعین ایران را از آبادی به ویرانه تبدیل کردند و قاجاریه دیگری را برای ما رقم زدند...


                                  " پایان "