This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اورشلیم پست: آیا پایانِ کرونا با پایانِ عمرِ رژیم منحوس آیتاللهها همراه میشود؟
روزنامه اورشلیم پست در یادداشتی به قلم دانیل دانا میگوید با توجه به اینکه آیتاللهها در ایران از بیماری کرونا برای ساکت نگاه داشتن و ترساندن مردم ایران سو استفاده میکنند میتوان یقین داشت که با پایان یافتم این بیماری در ایران، مجال ادامه حیات به این رژیم خودکامه نخواهند داد و پایان رژیم آیتاللهها در ایران رقم خواهد خورد...
#یادداشت_سیاسی
#اعتراضات_سراسری
#آبان_خونین
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=Uobu6ZX33WQ
@C_B_SHAHZADEH
روزنامه اورشلیم پست در یادداشتی به قلم دانیل دانا میگوید با توجه به اینکه آیتاللهها در ایران از بیماری کرونا برای ساکت نگاه داشتن و ترساندن مردم ایران سو استفاده میکنند میتوان یقین داشت که با پایان یافتم این بیماری در ایران، مجال ادامه حیات به این رژیم خودکامه نخواهند داد و پایان رژیم آیتاللهها در ایران رقم خواهد خورد...
#یادداشت_سیاسی
#اعتراضات_سراسری
#آبان_خونین
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=Uobu6ZX33WQ
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماحصل گفتگوی برجامی؛ غرب به دنبال صیغه کردن آیت اللهِ برجام
واقعیت اینست که سیرک برجام شکست خورده و ادامه دادن بیشتر این بلهبرونِ بیحاصل جز کمک به استمرار محور شرارتِ منطقه و دادن فرصت بیشتر به جمهوری اسلامی برای رفتن به سوی بمب هستهای، راه به جایی نخواهد برد. غربیها با اندیشهی صیغه نمودن آیتالله برجام وحداقل توافق، در حالی جمهوری اسلامی را وارد حجله کردهاند که همچنان عامدانه از تشخیص جنسِ جمهوری اسلامی با تمام عملکرد مخرب چهل سالهاش، خود را عاجز نشان میدهند.اما جمهوری اسلامی چه با توافق ، چه بی توافق ، و چه با اتم یا بدون آن، یک نظام برآمده از ایدئولوژی اسلامی- انقلابی است، و هرگز نمیتواند مانند یک حکومت عادی رفتار نماید.
** بر اساس یادداشتی از زمان فیلی در کیهان لندن
#یادداشت_سیاسی
#زمان_فیلی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
https://www.youtube.com/watch?v=ocjrWfTZ33g
@C_B_SHAHZADEH
واقعیت اینست که سیرک برجام شکست خورده و ادامه دادن بیشتر این بلهبرونِ بیحاصل جز کمک به استمرار محور شرارتِ منطقه و دادن فرصت بیشتر به جمهوری اسلامی برای رفتن به سوی بمب هستهای، راه به جایی نخواهد برد. غربیها با اندیشهی صیغه نمودن آیتالله برجام وحداقل توافق، در حالی جمهوری اسلامی را وارد حجله کردهاند که همچنان عامدانه از تشخیص جنسِ جمهوری اسلامی با تمام عملکرد مخرب چهل سالهاش، خود را عاجز نشان میدهند.اما جمهوری اسلامی چه با توافق ، چه بی توافق ، و چه با اتم یا بدون آن، یک نظام برآمده از ایدئولوژی اسلامی- انقلابی است، و هرگز نمیتواند مانند یک حکومت عادی رفتار نماید.
** بر اساس یادداشتی از زمان فیلی در کیهان لندن
#یادداشت_سیاسی
#زمان_فیلی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
https://www.youtube.com/watch?v=ocjrWfTZ33g
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با نگاهی به دور جدید گفتگوهای برجامی و آنچه در رسانههای غربی منتشر می شود نمیتوان آنچه را اسرائیل ممکن است از نظر نظامی یا اطلاعاتی بطور مستقیم یا غیرمستقیم علیه رژیمِ آیتاللهها تا کنون اتخاذ کرده و یا در آینده به کار خواهد بست نادیده گرفت. با نگاهی به عملکرد این روزهای سیاستورزان و دلتمردان اسرائیلی شاهد یک مذاراه موازی با آنچه در وین در حال انجام است هستیم. مذاکراتی که میتوان آن را «مذاکرات در سایه» نامید؛ مذاکراتی که چه بسا نتایج آن خیلی سریعتر از نشست خود وین به دست آید!ب
****برگردان فارسی یادداشت الی کوهانیم و ویکتوریا کوتس در نیوزویک با عنوان اصلی The U.S. Must Side with Our Ally Israel to Thwart a Nuclear Iran ***
#یادداشت_سیاسی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#برنامه_اتمی
@Unikador
https://youtu.be/YXmo7WA0-XA
@C_B_SHAHZADEH
****برگردان فارسی یادداشت الی کوهانیم و ویکتوریا کوتس در نیوزویک با عنوان اصلی The U.S. Must Side with Our Ally Israel to Thwart a Nuclear Iran ***
#یادداشت_سیاسی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#برنامه_اتمی
@Unikador
https://youtu.be/YXmo7WA0-XA
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۵۸ روز ؛ این «جمهوری اسلامی» واقعی است
از جرقه اعتراضات در آبان ۹۸ تا ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و سپس زیر بار رفتن رژیم برای اذعان به ارتکاب جنایت ۵۸ روز گذشت. ۵۸ روزی که آینه ای تمام قد از رژیمی اهریمنی به نام «جمهوری اسلامی» است
*بر اساس یادداشتی از«یوحنا نجدی» در رادیوفردا*
#پرواز_۷۵۲
#جمهوری_اسلامی
#یادداشت_سیاسی
@Unikador
https://youtu.be/TY1Ey63K1Zg
@C_B_SHAHZADEH
از جرقه اعتراضات در آبان ۹۸ تا ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و سپس زیر بار رفتن رژیم برای اذعان به ارتکاب جنایت ۵۸ روز گذشت. ۵۸ روزی که آینه ای تمام قد از رژیمی اهریمنی به نام «جمهوری اسلامی» است
*بر اساس یادداشتی از«یوحنا نجدی» در رادیوفردا*
#پرواز_۷۵۲
#جمهوری_اسلامی
#یادداشت_سیاسی
@Unikador
https://youtu.be/TY1Ey63K1Zg
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طاعون خمینیسم؛ چه دادیم و چه به دست آوردیم!؟
با استقرار شورشیان اسلامیست، امنیت پایدار منطقهای فرو پاشید و نام تروریسم به عنوان ودیعهی خمینی بر پیشانی ایرانیان مُهر زده شد. ایران به عنوان کشوری فقیر با حاکمیتی تروریستی به دنیا معرفی گردید و اعتبار ایرانی و پاسپورتش، به رویاها پیوست و به جولانگاه روس و چین و پایگاه تروریستها مبدل شده است. امروز مردم با مسائلی روبرو هستند که در هیچ کابوسی نیز قابل تصور نیست. با استمرار حکومت تبهکاران مذهبی، این کابوس هر لحظه پر رنگتر شد و حال با بر افتادن پردههای دروغ، همه چیز عیان شده و مردم فهمیدهاند چه چیز از دست داده و چه به دست آوردهاند!...
**براساس یادداشتی از فرد صابری
#ای_شاه_ایران_برگرد_به_ایران
#یادداشت_سیاسی
#فتنه۲۲بهمن
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=sSnJ6rHxPHU
@C_B_SHAHZADEH
با استقرار شورشیان اسلامیست، امنیت پایدار منطقهای فرو پاشید و نام تروریسم به عنوان ودیعهی خمینی بر پیشانی ایرانیان مُهر زده شد. ایران به عنوان کشوری فقیر با حاکمیتی تروریستی به دنیا معرفی گردید و اعتبار ایرانی و پاسپورتش، به رویاها پیوست و به جولانگاه روس و چین و پایگاه تروریستها مبدل شده است. امروز مردم با مسائلی روبرو هستند که در هیچ کابوسی نیز قابل تصور نیست. با استمرار حکومت تبهکاران مذهبی، این کابوس هر لحظه پر رنگتر شد و حال با بر افتادن پردههای دروغ، همه چیز عیان شده و مردم فهمیدهاند چه چیز از دست داده و چه به دست آوردهاند!...
**براساس یادداشتی از فرد صابری
#ای_شاه_ایران_برگرد_به_ایران
#یادداشت_سیاسی
#فتنه۲۲بهمن
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=sSnJ6rHxPHU
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما انقلاب نکرده ها
همه ما انقلاب نکردهها ضدانقلاب نبودیم. بسیاری از ما فقط در انقلاب شرکت نکردیم. تنها عده کمی از ما ضدانقلاب بودیم و هستیم و خواهیم بود. در ابتدا، بین ما نه تودهای بود، نه فدائی، نه مائوئیست، نه مجاهد خلق و صدالبته نه ملّی- مذهبی. همه اینها را خمینی به بیگاری گرفته بود....
*براساس یادداشت دکتر مهدی مظفری در کیهان لندن
#انقلاب_اسلامی
#یادداشت_سیاسی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Unikador
https://youtu.be/suWa-djzlHk
@C_B_SHAHZADEH
همه ما انقلاب نکردهها ضدانقلاب نبودیم. بسیاری از ما فقط در انقلاب شرکت نکردیم. تنها عده کمی از ما ضدانقلاب بودیم و هستیم و خواهیم بود. در ابتدا، بین ما نه تودهای بود، نه فدائی، نه مائوئیست، نه مجاهد خلق و صدالبته نه ملّی- مذهبی. همه اینها را خمینی به بیگاری گرفته بود....
*براساس یادداشت دکتر مهدی مظفری در کیهان لندن
#انقلاب_اسلامی
#یادداشت_سیاسی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Unikador
https://youtu.be/suWa-djzlHk
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عربده کشی تزار ولادیمیر در کوچه های خالی غرب
ضعف و سردرگمی سیاستمداران غربی در مقابل روسیه چنان آشکار شده که پوتین با تمام انتقادهای جهانی با نیروی نظامی خاک اوکراین را به اشغال خود درآورده است. ولادیمیر پوتین که خود را در هیبت «تزار قرن ۲۱ » با آرزوی زنده کردن دوبارهی امپراتوری روسیه میبیند؛ در مقابل چشم جامعهی جهانی و به خصوص غربیها، بدون هیچ واکنشِ عملی و بازدارندهی موثر، خود را غالب و پیروز میداند.
** تحلیلی از فرد صابری در کیهان لندن
#یادداشت_سیاسی
#پوتین
#فرد_صابری
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=FrT7BZ2Duxw
@C_B_SHAHZADEH
ضعف و سردرگمی سیاستمداران غربی در مقابل روسیه چنان آشکار شده که پوتین با تمام انتقادهای جهانی با نیروی نظامی خاک اوکراین را به اشغال خود درآورده است. ولادیمیر پوتین که خود را در هیبت «تزار قرن ۲۱ » با آرزوی زنده کردن دوبارهی امپراتوری روسیه میبیند؛ در مقابل چشم جامعهی جهانی و به خصوص غربیها، بدون هیچ واکنشِ عملی و بازدارندهی موثر، خود را غالب و پیروز میداند.
** تحلیلی از فرد صابری در کیهان لندن
#یادداشت_سیاسی
#پوتین
#فرد_صابری
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=FrT7BZ2Duxw
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پوتین و نبردِ از پیش باخته
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که داستان دلاوری اوکرایینیها نه تنها به مردم اوکراین بلکه به تمام جهان خصوصا ایرانیها شهامت میبخشد. این نام میخائیل گورباچف نیست که بر سند مرگ امپراتوری روسیه حک میشود بلکه این نام پوتین خواهد بود.*
** بر اساس یادداشتی از یووال نوح هراری در گاردین با ترجمه سودابه قیصری
#یادداشت_سیاسی
#پوتین
#اوکراین
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=zJfZO0DXKTo
@C_B_SHAHZADEH
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که داستان دلاوری اوکرایینیها نه تنها به مردم اوکراین بلکه به تمام جهان خصوصا ایرانیها شهامت میبخشد. این نام میخائیل گورباچف نیست که بر سند مرگ امپراتوری روسیه حک میشود بلکه این نام پوتین خواهد بود.*
** بر اساس یادداشتی از یووال نوح هراری در گاردین با ترجمه سودابه قیصری
#یادداشت_سیاسی
#پوتین
#اوکراین
@Unikador
https://www.youtube.com/watch?v=zJfZO0DXKTo
@C_B_SHAHZADEH
🔸انقلابیون ۵۷ معنای آزادی را نمی دانستند
#یادداشت_مهمان
▪️خانم دکتر هما ناطق دانشآموخته جامعهشناسی دانشگاه سوربن پاریس که در دهه چهل خورشیدی در فرانسه به عضویت کنفدارسیون دانشجویان، (ترکیبی چپ از مخالفان شاه) در آمد، بعد از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۷، بدون توجه به سوابقش، استاد دانشگاه تهران شد و در جریان انقلاب ۵۷ برای سازمان چریکهای فدایی خلق کتابها و مقالات مختلف ترجمه میکرد و مینوشت.
▪️او میگوید برای این سازمان و طیف فکریشای محتوا تولید میکرده، گرچه حتی برخی اوقات خودش با آنچه مینوشته مخالف بوده است!! او در یک گفتگو با بیبیسی در دهه هفتاد خورشیدی میگوید: «ما دنبال آزادی بودیم، اما از آزادی چیزی نمیفهمیدیم. نه من میفهمیدم و نه هیچکس از کسانی که صحبت از آزادی میکردند. نمیدانستیم آزادی یعنی چه و هر جور که به نفعمان بود معنیاش میکردیم.»
▪️خانم هما ناطق که میگوید خودش مخالف حجاب اجباری بود، در همان ماههای نخست انقلاب و به منظور کمک به دولت انقلابی در وضع قانون حجاب، در یک گفتگوی تلویزیونی و نیز در جمع هواداران سازمان چریکهای فدایی میگوید حجاب همیشه در فرهنگ ایران بوده است و اگر قرار باشد زنان با سر کردن حجاب، به آزادی برسند، آنها حاضرند پتو هم بر سر بکنند.
▪️در نبرد بر سر قدرت بین انقلابیون ۵۷، خط امام برنده شد و گروههای دیگر را یکییکی از صحنه خارج کرد. مجاهدین خلق، چریکهای فدایی اقلیت و اکثریت، حزب توده، جنبش مسلمانان مبارز، یکی یکی سرکوب شدند و فقط حزب الله ماند. هما ناطق از ایران به فرانسه گریخت. آنگاه بود که او فرصت مرور گذشته و انتقاد از خود را پیدا کرد. این یک انقلاب شیعی علیه سلطنت بود و چپیها و ملیهای سکولار بیخود خود را به آن چسباندهبودند.
▪️هما ناطق هفتم اسفند ۱۳۸۱ و در مقالهای برای کیهان لندن مینویسد: «پرونده بنده چه بسا نابخشودنیتر از دیگران باشد؛ چرا که در انقلاب، هم مدرس بودم و هم محقق. بدا که شور چنان برم داشت که اندوختهها و دانستهها را به زبالهدانی ریختم و در هماهنگی با جهل جماعت، به خیابانها سرازیر شدم. ادیبانهتر بگویم گه زدم و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را قاشق قاشق میخورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشهای خزیدهام تا چه پیش آید.» او در مصاحبه دیگری گفته است: «خودم کردم که لعنت بر خودم باد».
▪️حالا اما، چهل و پنج سال پس از انقلابی که به پایان حکومت پهلوی منجر شد، جمهوری اسلامی ایران با معضلی تازه روبروست: نسل تازه، در مخالفت با رژیم فعلی، شعارهایی به نفع حکومت پهلوی میدهند. شعار رضا شاه روحت شاد حالا چند سالی است که در جریان برخی تظاهرات ضد حکومتی شنیده میشود. این شعار، در کنار عذرخواهی و طلب بخشش برخی از هواداران انقلاب سال ۱۳۵۷،این سوال را مطرح میکند که انقلاب ۵۷ برای شهروند معمولی ایران چه دستاوردی داشت ؟
▪️صادق زیبا کلام، انقلابی ۵۷ و استاد اخراجی دانشگاه تهران، که برخی هم او را سوپاپ اطمینان رژیم میدانند می گوید: «ما به ذهنمان هم نمیرسید که روزی نظارت استصوابی وجود داشته باشد و انتخابات به این شکل باشد. اشتباه ما این بود که به جای آنکه دنبال اهداف انقلاب که آزادی و دمکراسی بود برویم، دنبال شعارهای ضد امپریالیستی گروههای چپ مثل مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و اسرائیل را نابود میکنیم، رفتیم.»
▪️صادق زیبا کلام هم راست نمی گوید. در ۵۷ همه گروه ها مذهبی و غیر مذهبی البته شعار آزادی می دادند، اما منظورشان آزادی با تعاریف ایدئولوژیک بود. مثلا آزادی از سلطه استعمار و امپریالیسم و نظام پادشاهی یا آزادی از بند ابتذال فرهنگی غرب، یا آزادی از قید و بند قوانین عرفی. مذهبیها ولایت فقیه را عین آزادی و ولی فقیه را مهمترین مانع در برابر استبداد میدانستند. چپیها بر اساس لنینیسم، دیکتاتوری پرولتاریا را هزار برابر آزادتر از لیبرال دمکراسیها میدانستند.
▪️فهم نسل امروز ایران از آزادی با نسل ۵۷ی متفاوت است، نسل زیر ۵۰ سال امروز ایران دنبال مبارزه با استکبار و امپریالیسم و نابودی این و آن و مدیریت جهان نیست. دنبال یک زندگی نرمال با حداکثر آزادیهای فردی تعریف شده (پوشیدن، رقصیدن، خواندن، نوشیدن، شنیدن، دیدن)اند. نسل جدید دنبال آزادی با تعریف جهانیاند، یعنی آزادی در برابر قانون، حق مالکیت، حق رقابت، حق آزادی بیان و آزادی پس از بیان.
#نجات_بهرامی
📎 @C_B_SHAHZADEH
#یادداشت_مهمان
▪️خانم دکتر هما ناطق دانشآموخته جامعهشناسی دانشگاه سوربن پاریس که در دهه چهل خورشیدی در فرانسه به عضویت کنفدارسیون دانشجویان، (ترکیبی چپ از مخالفان شاه) در آمد، بعد از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۷، بدون توجه به سوابقش، استاد دانشگاه تهران شد و در جریان انقلاب ۵۷ برای سازمان چریکهای فدایی خلق کتابها و مقالات مختلف ترجمه میکرد و مینوشت.
▪️او میگوید برای این سازمان و طیف فکریشای محتوا تولید میکرده، گرچه حتی برخی اوقات خودش با آنچه مینوشته مخالف بوده است!! او در یک گفتگو با بیبیسی در دهه هفتاد خورشیدی میگوید: «ما دنبال آزادی بودیم، اما از آزادی چیزی نمیفهمیدیم. نه من میفهمیدم و نه هیچکس از کسانی که صحبت از آزادی میکردند. نمیدانستیم آزادی یعنی چه و هر جور که به نفعمان بود معنیاش میکردیم.»
▪️خانم هما ناطق که میگوید خودش مخالف حجاب اجباری بود، در همان ماههای نخست انقلاب و به منظور کمک به دولت انقلابی در وضع قانون حجاب، در یک گفتگوی تلویزیونی و نیز در جمع هواداران سازمان چریکهای فدایی میگوید حجاب همیشه در فرهنگ ایران بوده است و اگر قرار باشد زنان با سر کردن حجاب، به آزادی برسند، آنها حاضرند پتو هم بر سر بکنند.
▪️در نبرد بر سر قدرت بین انقلابیون ۵۷، خط امام برنده شد و گروههای دیگر را یکییکی از صحنه خارج کرد. مجاهدین خلق، چریکهای فدایی اقلیت و اکثریت، حزب توده، جنبش مسلمانان مبارز، یکی یکی سرکوب شدند و فقط حزب الله ماند. هما ناطق از ایران به فرانسه گریخت. آنگاه بود که او فرصت مرور گذشته و انتقاد از خود را پیدا کرد. این یک انقلاب شیعی علیه سلطنت بود و چپیها و ملیهای سکولار بیخود خود را به آن چسباندهبودند.
▪️هما ناطق هفتم اسفند ۱۳۸۱ و در مقالهای برای کیهان لندن مینویسد: «پرونده بنده چه بسا نابخشودنیتر از دیگران باشد؛ چرا که در انقلاب، هم مدرس بودم و هم محقق. بدا که شور چنان برم داشت که اندوختهها و دانستهها را به زبالهدانی ریختم و در هماهنگی با جهل جماعت، به خیابانها سرازیر شدم. ادیبانهتر بگویم گه زدم و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را قاشق قاشق میخورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشهای خزیدهام تا چه پیش آید.» او در مصاحبه دیگری گفته است: «خودم کردم که لعنت بر خودم باد».
▪️حالا اما، چهل و پنج سال پس از انقلابی که به پایان حکومت پهلوی منجر شد، جمهوری اسلامی ایران با معضلی تازه روبروست: نسل تازه، در مخالفت با رژیم فعلی، شعارهایی به نفع حکومت پهلوی میدهند. شعار رضا شاه روحت شاد حالا چند سالی است که در جریان برخی تظاهرات ضد حکومتی شنیده میشود. این شعار، در کنار عذرخواهی و طلب بخشش برخی از هواداران انقلاب سال ۱۳۵۷،این سوال را مطرح میکند که انقلاب ۵۷ برای شهروند معمولی ایران چه دستاوردی داشت ؟
▪️صادق زیبا کلام، انقلابی ۵۷ و استاد اخراجی دانشگاه تهران، که برخی هم او را سوپاپ اطمینان رژیم میدانند می گوید: «ما به ذهنمان هم نمیرسید که روزی نظارت استصوابی وجود داشته باشد و انتخابات به این شکل باشد. اشتباه ما این بود که به جای آنکه دنبال اهداف انقلاب که آزادی و دمکراسی بود برویم، دنبال شعارهای ضد امپریالیستی گروههای چپ مثل مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و اسرائیل را نابود میکنیم، رفتیم.»
▪️صادق زیبا کلام هم راست نمی گوید. در ۵۷ همه گروه ها مذهبی و غیر مذهبی البته شعار آزادی می دادند، اما منظورشان آزادی با تعاریف ایدئولوژیک بود. مثلا آزادی از سلطه استعمار و امپریالیسم و نظام پادشاهی یا آزادی از بند ابتذال فرهنگی غرب، یا آزادی از قید و بند قوانین عرفی. مذهبیها ولایت فقیه را عین آزادی و ولی فقیه را مهمترین مانع در برابر استبداد میدانستند. چپیها بر اساس لنینیسم، دیکتاتوری پرولتاریا را هزار برابر آزادتر از لیبرال دمکراسیها میدانستند.
▪️فهم نسل امروز ایران از آزادی با نسل ۵۷ی متفاوت است، نسل زیر ۵۰ سال امروز ایران دنبال مبارزه با استکبار و امپریالیسم و نابودی این و آن و مدیریت جهان نیست. دنبال یک زندگی نرمال با حداکثر آزادیهای فردی تعریف شده (پوشیدن، رقصیدن، خواندن، نوشیدن، شنیدن، دیدن)اند. نسل جدید دنبال آزادی با تعریف جهانیاند، یعنی آزادی در برابر قانون، حق مالکیت، حق رقابت، حق آزادی بیان و آزادی پس از بیان.
#نجات_بهرامی
📎 @C_B_SHAHZADEH
Telegram
کمپین بازگشت شاهزاده
▪️هما ناطق، استاد درگذشته تاریخ و فعال چپگرا و مشاور کمیته مرکزی سازمان چریک های فدایی خلق ایران در اسفند ۵۷: حجاب برای ما مسئلهای نبوده. همه زنان ایران حاضرند حجاب سر کنند اگر به قیمت خلاصی از امپریالیسم باشد.
▪️هما فروردین ۶۳: تظاهرات زنان بعد از…
▪️هما فروردین ۶۳: تظاهرات زنان بعد از…
🔸نشانههای گفتمانی که یک تجزیهطلب را لو میدهد!
#یادداشت_مهمان
▪️ همه ایرانیان به رغم اختلاف در سیاست و اقتصاد و شیوه حکمرانی باید حفظ ایران و تمامیت ارضی و منافع ملی را در اولویت قرار دهند. دشمنان ایران و تمامیت ارضی آن، تمایلات خود را پشت یک سری مفاهیم سیاسی ظاهرا موجه مانند «آموزش زبان مادری» و «تمرکز زدایی» و «حقوق اقلیت ها» پنهان می کنند و وقتی دستشان رو می شود ، تجزیه طلبی را یک اتهام و برچسب ناروا می دانند.
▪️اما در گفتار و نوشتار آنها نشانه هایی وجود دارد که آنها را لو می دهد. مثلا به جای «ملت ایران » می گویند «ملل ایران » یا «خلق های ایران».از نظر آنها ایران یک کشور «کثیرالمله» مثل شوروی یا یوگسلاوی سابق است. در ادامه می گویند،طبق منشور سازمان ملل، هر ملتی«حق تعیین سرنوشت» دارد. دنباله منطقی این طرح تقسیم ایران به ۶-۷ اقلیم خودمختار با محفوظ داشتن حق جدایی یا«طلاق» ولو با جنگ مسلحانه است.
▪️یکی دیگر از کدهای ضد ایرانی که کمی هم شیک و آکادمیک است، طرح « فدرالیسم قومی» برای آینده ایران است. یعنی تقسیم «حاکمیت ملی ایران» بین ۷-۸ تا «اقلیم خودمختار» کرد و ترک و ترکمن و عرب و لر و گیلک و بلوچ و…به بهانه رفع سلطه قوم «فارس»! تجزیه طلبان و فدرالیستها، تمرکز زدایی به معنای «واگذاری اختیارات به استانهای فعلی» را قبول ندارند و معتقدند که ایران بر اساس خطوط قومی باید تقسیم بندی شود.
▪️یکی دیگر از نشانه های ضد ایرانی مخالفت با زبان فارسی ، شاهنامه فردوسی، پرچم سه رنگ شیرو خورشید، کاوه آهنگر ، تاریخ ایران مخصوصا تاریخ قبل از اسلام و نمادهایی مانند کوروش و تخت جمشید و پراکندن این شبهه است که گویا تا صدسال قبل کشوری به نام ایران وجود نداشته و زیان فارسی یک زبان محلی «قوم فارس » در گوشه ای از ایران بوده که رضا شاه با ضرب و زور به ملتهای غیر فارس تحمیل کرده است.
▪️ ایران کشوری باستانی با سابقه چند هزارساله است و فردوسی ۱۱۰۰ سال پیش گفته : «چو ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر زنده یک تن مباد». دامنه گسترش زبان فارسی در گذشته حتی بسیار وسیع تر از جغرافیای امروز ایران (شبه قاره هند و استان سین کیانگ چین و قفقاز و عراق و حاشیه جنوبی خلیج فارس )بوده است. در ایران استان فارس داریم اما قومی به نام قوم فارس نداریم و استان فارس علاوه بر فارس زبانها زیستگاه ایل قشقایی ( ترک زبان ) و عشایر لر است.
▪️زنده نگهداشتن زبان و لهجه های اقوام ایرانی و حتی آموزش آنها در مدارس و دانشگاه ها خواسته ای معقول و ملی است.اما فارسی، زبان تاریخی ، ادبی، اداری و میانجی همه اقوام ایرانی بوده و خواهد بود. تجزیه طلبان خواهان آموزش به زبان مادری هستند. چنین خواسته ای زمینه را برای تجزیه کشور فراهم می کند. آموزش به زبان مادری صرف نظر از مشکلات اجرایی آن که تقریبا غیرممکن است، بیشتر از همه باعث عقب ماندگی اقوام ایرانی می شود.
▪️آنجه برای پیشرفت ایران مورد نیاز است آموزش زبان انگلیسی در کنار زبان فارسی در مدارس از دوره ابتدایی به شکل اصولی است. در رژیم گذشته و حتی اکنون منعی برای تکلم و انتشار کتاب و روزنامه و مجله به زیان های غیر فارسی ( ترکی ، کردی ، عربی و…)وجود نداشته و ندارد. تلویزیون و رادیو در مراکز استانها به زبان های محلی برنامه اجرا می کنند.از نظر اجرایی هم مثلا ۴ گویش کردی وجود دارد که تفاوتشان از تفاوت هریک با زبان فارسی بیشتر است.آموزش به زبان مادری گامی در جهت تفرقه ایرانیان و مقدمه ای برای تجزیه ایران است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
#یادداشت_مهمان
▪️ همه ایرانیان به رغم اختلاف در سیاست و اقتصاد و شیوه حکمرانی باید حفظ ایران و تمامیت ارضی و منافع ملی را در اولویت قرار دهند. دشمنان ایران و تمامیت ارضی آن، تمایلات خود را پشت یک سری مفاهیم سیاسی ظاهرا موجه مانند «آموزش زبان مادری» و «تمرکز زدایی» و «حقوق اقلیت ها» پنهان می کنند و وقتی دستشان رو می شود ، تجزیه طلبی را یک اتهام و برچسب ناروا می دانند.
▪️اما در گفتار و نوشتار آنها نشانه هایی وجود دارد که آنها را لو می دهد. مثلا به جای «ملت ایران » می گویند «ملل ایران » یا «خلق های ایران».از نظر آنها ایران یک کشور «کثیرالمله» مثل شوروی یا یوگسلاوی سابق است. در ادامه می گویند،طبق منشور سازمان ملل، هر ملتی«حق تعیین سرنوشت» دارد. دنباله منطقی این طرح تقسیم ایران به ۶-۷ اقلیم خودمختار با محفوظ داشتن حق جدایی یا«طلاق» ولو با جنگ مسلحانه است.
▪️یکی دیگر از کدهای ضد ایرانی که کمی هم شیک و آکادمیک است، طرح « فدرالیسم قومی» برای آینده ایران است. یعنی تقسیم «حاکمیت ملی ایران» بین ۷-۸ تا «اقلیم خودمختار» کرد و ترک و ترکمن و عرب و لر و گیلک و بلوچ و…به بهانه رفع سلطه قوم «فارس»! تجزیه طلبان و فدرالیستها، تمرکز زدایی به معنای «واگذاری اختیارات به استانهای فعلی» را قبول ندارند و معتقدند که ایران بر اساس خطوط قومی باید تقسیم بندی شود.
▪️یکی دیگر از نشانه های ضد ایرانی مخالفت با زبان فارسی ، شاهنامه فردوسی، پرچم سه رنگ شیرو خورشید، کاوه آهنگر ، تاریخ ایران مخصوصا تاریخ قبل از اسلام و نمادهایی مانند کوروش و تخت جمشید و پراکندن این شبهه است که گویا تا صدسال قبل کشوری به نام ایران وجود نداشته و زیان فارسی یک زبان محلی «قوم فارس » در گوشه ای از ایران بوده که رضا شاه با ضرب و زور به ملتهای غیر فارس تحمیل کرده است.
▪️ ایران کشوری باستانی با سابقه چند هزارساله است و فردوسی ۱۱۰۰ سال پیش گفته : «چو ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر زنده یک تن مباد». دامنه گسترش زبان فارسی در گذشته حتی بسیار وسیع تر از جغرافیای امروز ایران (شبه قاره هند و استان سین کیانگ چین و قفقاز و عراق و حاشیه جنوبی خلیج فارس )بوده است. در ایران استان فارس داریم اما قومی به نام قوم فارس نداریم و استان فارس علاوه بر فارس زبانها زیستگاه ایل قشقایی ( ترک زبان ) و عشایر لر است.
▪️زنده نگهداشتن زبان و لهجه های اقوام ایرانی و حتی آموزش آنها در مدارس و دانشگاه ها خواسته ای معقول و ملی است.اما فارسی، زبان تاریخی ، ادبی، اداری و میانجی همه اقوام ایرانی بوده و خواهد بود. تجزیه طلبان خواهان آموزش به زبان مادری هستند. چنین خواسته ای زمینه را برای تجزیه کشور فراهم می کند. آموزش به زبان مادری صرف نظر از مشکلات اجرایی آن که تقریبا غیرممکن است، بیشتر از همه باعث عقب ماندگی اقوام ایرانی می شود.
▪️آنجه برای پیشرفت ایران مورد نیاز است آموزش زبان انگلیسی در کنار زبان فارسی در مدارس از دوره ابتدایی به شکل اصولی است. در رژیم گذشته و حتی اکنون منعی برای تکلم و انتشار کتاب و روزنامه و مجله به زیان های غیر فارسی ( ترکی ، کردی ، عربی و…)وجود نداشته و ندارد. تلویزیون و رادیو در مراکز استانها به زبان های محلی برنامه اجرا می کنند.از نظر اجرایی هم مثلا ۴ گویش کردی وجود دارد که تفاوتشان از تفاوت هریک با زبان فارسی بیشتر است.آموزش به زبان مادری گامی در جهت تفرقه ایرانیان و مقدمه ای برای تجزیه ایران است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
🔸قانون حمایت از خانواده چرا تصویب و چرا لغو شد؟
#یادداشت_مهمان
▪️پنجاه سال پیش، دست مردان برای «اختیار زن دوم» بسته شد! روزنامه اطلاعات حدود ۵۰ سال پیش در صفحه نخست خود درباره لایحه حمایت از خانواده و جلوگیری از داشتن همسران متعدد توسط مردان نوشت:« به موجب لایحه حمایت از خانواده که امروز ۱۵ بهمنماه ۱۳۵۳ به تصویب مجلس رسید، هیچ مردی نمی تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند، مگر در ۹ مورد.
▪️رضایت همسر اول، عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشوئی، عدم تمکین زن از شوهر، ابتلا زن به جنون یا امراض صعب العلاج، محکومیت زن، ابتلا زن به هرگونه اعتیاد مضر، ترک زندگی خانوادگی و...»
▪️در این قانون در مورد صیغه چیزی عنوان نشده بود اما وزارت دادگستری محضرهای رسمی را موظف کرد از هر مردی که تقاضای ازدواج موقت میکند اظهارنامهای بگیرد مبنی بر این که هیچ زن دیگری ندارد.
▪️قانون حمایت از خانواده همچنین چگونگی طلاق زوجین را پیشبینی کرده است که به موجب آن زن و شوهر در ۱۴ مورد می توانند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش کنند.پیش از آن حق طلاق در اختیار مردان بود. این قانون در آن زمان بسیار مترقی بود.
▪️قوانین حمایت از زنان باعث نارضایتی روحانیون می شد. در دوران پهلوی و تا انقلاب اسلامی، مراجع مذهبی و روحانیون که بین مردم نفوذ زیادی داشتند، یکی از موانع اساسی بر سر راه تصویب قوانینی در حمایت از حقوق زنان و کودکان بودند.دادن حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای نمایندگی مجلس یکی از عوامل نارضایتی روحانیت و شورش سال ۴۲ بود.
▪️قانون حمایت از خانواده سال ۱۳۵۳ سن ازدواج را برای دختران ۱۸ سالگی و برای پسران ۲۰ سالگی در نظر گرفته بود. شریف امامی در شهریور سال ۱۳۵۷ که دوران پرآشوب نخستوزیری خود را میگذرانید، برای راضی کردن روحانیون این قانون را بیاعتبار اعلام کرد. سیاست امتیاز دادن فقط باعث تشویق انقلابیون و سرسختی آنها می شد.
▪️قانون حمایت خانواده پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ششم اسفند ۵۷ از قوانین مدنی ایران حذف و احکام و مقررات شرعی بر اساس فقه شیعه جایگزین شد.دفتر آیت الله خمینی در نامه ای به وزارت دادگستری نوشت :«چون قانون حمایت خانواده مخالف شرع اسلام است از اجرای آن خودداری شود.»
▪️در فضای انقلابی سال ۵۷ تعدادی از زنان دانشجو ، معلم و کارمند و به طور کلی زنان مدرن جامعه در ۸ مارس (۱۷ اسفند)در یک راهپیمایی بزرگ به حجاب اجباری و پایمال شدن حقوق زنان اعتراض کردند. همه احزاب انقلابی ، مذهبی و غیر مذهبی (چپ ، راست ، ملی )، این تظاهرات را محکوم کردند و حمایت از انقلاب و مبارزه با آمریکا و بقایای نظام پادشاهی را مهم تر از حجاب اجباری و آزادی زنان دانستند.
▪️بزرگترین بازنده انقلاب ۵۷ ، زنان ایرانی مخصوصا زنان مدرن بودند . زنانی که تا حدودی، با پشتیبانی پادشاهان پهلوی ودولت و قانون از قید و بندهای جامعه مرد سالار رها شده بودند. دبیرستان و دانشگاه رفته بودند. کارمند و معلم و استاد دانشگاه و رئیس اداره و معاون وزیر و وزیر و قاضی شده بودند . اختیار پوشش خود را داشتند.حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای مجلس را کسب کرده بودند. حق طلاق و حضانت فرزند را به دست آورده بودند…زنان ایران در یک قمار انقلابی همه دستاوردهای ۵۰ ساله خود را بر باد دادند.
@NejatBahrami | یوتیوب
#یادداشت_مهمان
▪️پنجاه سال پیش، دست مردان برای «اختیار زن دوم» بسته شد! روزنامه اطلاعات حدود ۵۰ سال پیش در صفحه نخست خود درباره لایحه حمایت از خانواده و جلوگیری از داشتن همسران متعدد توسط مردان نوشت:« به موجب لایحه حمایت از خانواده که امروز ۱۵ بهمنماه ۱۳۵۳ به تصویب مجلس رسید، هیچ مردی نمی تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند، مگر در ۹ مورد.
▪️رضایت همسر اول، عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشوئی، عدم تمکین زن از شوهر، ابتلا زن به جنون یا امراض صعب العلاج، محکومیت زن، ابتلا زن به هرگونه اعتیاد مضر، ترک زندگی خانوادگی و...»
▪️در این قانون در مورد صیغه چیزی عنوان نشده بود اما وزارت دادگستری محضرهای رسمی را موظف کرد از هر مردی که تقاضای ازدواج موقت میکند اظهارنامهای بگیرد مبنی بر این که هیچ زن دیگری ندارد.
▪️قانون حمایت از خانواده همچنین چگونگی طلاق زوجین را پیشبینی کرده است که به موجب آن زن و شوهر در ۱۴ مورد می توانند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش کنند.پیش از آن حق طلاق در اختیار مردان بود. این قانون در آن زمان بسیار مترقی بود.
▪️قوانین حمایت از زنان باعث نارضایتی روحانیون می شد. در دوران پهلوی و تا انقلاب اسلامی، مراجع مذهبی و روحانیون که بین مردم نفوذ زیادی داشتند، یکی از موانع اساسی بر سر راه تصویب قوانینی در حمایت از حقوق زنان و کودکان بودند.دادن حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای نمایندگی مجلس یکی از عوامل نارضایتی روحانیت و شورش سال ۴۲ بود.
▪️قانون حمایت از خانواده سال ۱۳۵۳ سن ازدواج را برای دختران ۱۸ سالگی و برای پسران ۲۰ سالگی در نظر گرفته بود. شریف امامی در شهریور سال ۱۳۵۷ که دوران پرآشوب نخستوزیری خود را میگذرانید، برای راضی کردن روحانیون این قانون را بیاعتبار اعلام کرد. سیاست امتیاز دادن فقط باعث تشویق انقلابیون و سرسختی آنها می شد.
▪️قانون حمایت خانواده پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ششم اسفند ۵۷ از قوانین مدنی ایران حذف و احکام و مقررات شرعی بر اساس فقه شیعه جایگزین شد.دفتر آیت الله خمینی در نامه ای به وزارت دادگستری نوشت :«چون قانون حمایت خانواده مخالف شرع اسلام است از اجرای آن خودداری شود.»
▪️در فضای انقلابی سال ۵۷ تعدادی از زنان دانشجو ، معلم و کارمند و به طور کلی زنان مدرن جامعه در ۸ مارس (۱۷ اسفند)در یک راهپیمایی بزرگ به حجاب اجباری و پایمال شدن حقوق زنان اعتراض کردند. همه احزاب انقلابی ، مذهبی و غیر مذهبی (چپ ، راست ، ملی )، این تظاهرات را محکوم کردند و حمایت از انقلاب و مبارزه با آمریکا و بقایای نظام پادشاهی را مهم تر از حجاب اجباری و آزادی زنان دانستند.
▪️بزرگترین بازنده انقلاب ۵۷ ، زنان ایرانی مخصوصا زنان مدرن بودند . زنانی که تا حدودی، با پشتیبانی پادشاهان پهلوی ودولت و قانون از قید و بندهای جامعه مرد سالار رها شده بودند. دبیرستان و دانشگاه رفته بودند. کارمند و معلم و استاد دانشگاه و رئیس اداره و معاون وزیر و وزیر و قاضی شده بودند . اختیار پوشش خود را داشتند.حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای مجلس را کسب کرده بودند. حق طلاق و حضانت فرزند را به دست آورده بودند…زنان ایران در یک قمار انقلابی همه دستاوردهای ۵۰ ساله خود را بر باد دادند.
@NejatBahrami | یوتیوب
🔸تجربه دمکراسی در ایران؟
#یادداشت_مهمان
▪️تاریخ نویسان چپ و مصدقی از دو دوره طلایی دمکراسی و آزادی در تاریخ معاصر ایران سخن میگویند و حسرت این دو دوره را میخورند، یکی دورهی بعد از استبداد صغیر (۱۲۸۸) که با کودتای اسفند ۱۲۹۹ و برآمدن سردارسپه، این دمکراسی سرکوب و پایمال شد. دومی بعد از تبعید رضاشاه از شهریور ۱۳۲۰ تا سال ۳۲ یعنی یک فرجه ۱۲ ساله شکوفایی دمکراسی و آزادی که آن هم به دیکتاتوری محمدرضاشاه ختم شد!
▪️اما آیا واقعا این دو برهه در ایران دمکراسی و آزادی برقرار بود؟ آیا ایران در این دو مقطع حداقل به سمت دمکراسی میرفت ؟ در فاصله ۱۲ ساله مشروطه قبل از آمدن رضاشاه، ۴۲ نخستوزیر پشت سر هم سرکار آمدند و عمر هر دولت بین ۳ تا ۴ ماه بود. قدرت دولت از دروازههای تهران فراتر نمیرفت. در گیلان و خراسان و آذربایجان غربی و کردستان و خوزستان و مازندران، قدرتهای محلی شکل گرفتهبود که داعیه جدایی و خودسری داشتند.
▪️در بوشهر و بندر عباس انگلیسیها پلیس جنوب تشکیل دادهبودند و ماموران دولت ایران را راه نمیدادند. در این دوره طلایی آزادی نه دولتی به معنای واقعی وجود داشت، نه ارتشی و نه قانونی. حتی انتخاباتی هم برگزار نمیشد. نخبگان سیاسی آن دوره به این اجماع رسیدند که تشکیل دولت نیرومند و کارآمد بر دمکراسی اولویت دارد و ادامه هرج و مرج، ایران را تجزیه و تکهپاره میکند. تقریبا همه نخبگان آن زمان از برآمدن سردارسپه استقبال کردند.
▪️دوره دوم دمکراسی ۱۳۲۰ تا ۳۲ هم این وضعیت بیدولتی و بیقانونی و هرج و مرج تکرار شد. روس و انگلیس ایران را اشغال کردند. روسها سال ۱۳۲۰ حزب توده و سال ۱۳۲۴ فرقه دمکرات آذربایجان و جمهوری مهاباد را تاسیس کردند. هدف روسها تجزیه ایران بود. فداییان اسلام تاسیس و ترور مخالفان آغاز شد. به دستور نواب صفوی احمدکسروی را در کاخ دادگستری با تفنگ و چاقو کشتند و چند روز بعد قاتلین (برادران امامی) بدون مجازات آزاد شدند. چون دولت ضعیف بود و نمی توانست قانون را اجرا کند.
▪️جالب اینکه یکی از برادران امامی چند سال بعد عبدالحسین هژیر وزیر دربار را ترور کرد! سال ۲۷ یک عضو مخفی حزب توده در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی کرد. سال ۲۹ فداییان اسلام در تبانی با جبهه ملی سپهبد حاجعلی رزم آرا نخست وزیر وقت را به قتل رساندند. در کشوری که در روز روشن افرادی با هویت مشخص نخست وزیر و وزیر و نویسنده ترور میکنند و راست راست میگردند و با سیاستمداران فالوده می خورند آیا دمکراسی برقرار است؟
▪️نمایندگان جبهۀ ملی در مجلس شورای ملی، بعد از قتل رزم آرا ماده واحدهای با قید سه فوریت برای آزادی و عفو ضارب رزمآرا ارائه و نمایندگان مجلس از ترس قرار گرفتن در لیست ترور آن را تصویب کردند. مصوبهای کمسابقه که دو استاد برجستۀ حقوق دانشگاه تهران دکتر کریم سنجابی و دکتر سید علی شایگان هم طرح آن را امضا کرده بودند.
▪️متن ماده واحده پیشنهادی که به تصویب رسید چنین بود : «چون جنایت حاجعلی رزمآرا و حمایت از اجانب بر ملت ایران ثابت است، بر فرض که قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت ایران بیگناه شناخته و تبرئه میشود».
در چنین فضایی مصدق به نخست وزیری رسید .
▪️عزتالله سحابی در کتاب خاطرات خود از جلسهای با حضور نواب صفوی، دکتر فاطمی، دکتر بقایی، حسین مکی، دکتر شایگان و چند تن دیگر از رهبران جبهه ملی خبر میدهد که در آن حضار بر سر این که خطر واقعی رزمآراست و نه شاه، توافق داشته اند و نواب در آن جلسه میگوید: «فرض کنید همین امروز رزمآرا ساقط شد و میپرسد: «بعد از ساقط شدن او قول میدهید احکام اسلام را اجرا کنید؟» این جلسه یکی دو ماه قبل از 16 اسفند 1329 روز قتل رزم آرا برگزار شده بود.
▪️سومین تلاش برای آزادی و دمکراسی را در سال ۱۳۵۵ تجربه کردیم که به انقلابی منجر شد که تمام دستاوردهای مشروطه را بر باد داد و پیروان شیخ فضل الله نوری را به قدرت رساند. دموکراسی بدون دولت نیرومند پایدار نخواهد بود و به هرج و مرج و آشوب کشانده خواهد شد و هرج ومرج و ناامنی زمینه را برای برآمدن نظامی دیکتاتوری هموار خواهد ساخت.بنابراین برای توسعه سیاسی اولویت با دولت نیرومند و کارآمد است.
▪️امروز نگاه انقلابیون ۵۷ به دمکراسی از جنس نگاه آنها در دهه ۵۰ به دیکتاتوری پرولتاریا و جامعه بی طبقه توحیدی و مبارزه با امپریالیسم است. همان اندازه دگم و شعاری. در فردای بعد از جمهوری اسلامی اگر گرفتار بیدولتی یا دولت ضعیف شویم، به جای آزادی، هرج و مرج حاکم می شود، اگر تجزیه طلبان مسلح قومی بر مناطقی از کردستان و خوزستان و ترکمن صحرا و آذربایجان مسلط شوند، بعد از چند سال جنگ داخلی و ترور و غارت (اگر ایرانی بماند) به طور طبیعی دوباره یک دیکتاتور ظهور خواهد کرد.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
#یادداشت_مهمان
▪️تاریخ نویسان چپ و مصدقی از دو دوره طلایی دمکراسی و آزادی در تاریخ معاصر ایران سخن میگویند و حسرت این دو دوره را میخورند، یکی دورهی بعد از استبداد صغیر (۱۲۸۸) که با کودتای اسفند ۱۲۹۹ و برآمدن سردارسپه، این دمکراسی سرکوب و پایمال شد. دومی بعد از تبعید رضاشاه از شهریور ۱۳۲۰ تا سال ۳۲ یعنی یک فرجه ۱۲ ساله شکوفایی دمکراسی و آزادی که آن هم به دیکتاتوری محمدرضاشاه ختم شد!
▪️اما آیا واقعا این دو برهه در ایران دمکراسی و آزادی برقرار بود؟ آیا ایران در این دو مقطع حداقل به سمت دمکراسی میرفت ؟ در فاصله ۱۲ ساله مشروطه قبل از آمدن رضاشاه، ۴۲ نخستوزیر پشت سر هم سرکار آمدند و عمر هر دولت بین ۳ تا ۴ ماه بود. قدرت دولت از دروازههای تهران فراتر نمیرفت. در گیلان و خراسان و آذربایجان غربی و کردستان و خوزستان و مازندران، قدرتهای محلی شکل گرفتهبود که داعیه جدایی و خودسری داشتند.
▪️در بوشهر و بندر عباس انگلیسیها پلیس جنوب تشکیل دادهبودند و ماموران دولت ایران را راه نمیدادند. در این دوره طلایی آزادی نه دولتی به معنای واقعی وجود داشت، نه ارتشی و نه قانونی. حتی انتخاباتی هم برگزار نمیشد. نخبگان سیاسی آن دوره به این اجماع رسیدند که تشکیل دولت نیرومند و کارآمد بر دمکراسی اولویت دارد و ادامه هرج و مرج، ایران را تجزیه و تکهپاره میکند. تقریبا همه نخبگان آن زمان از برآمدن سردارسپه استقبال کردند.
▪️دوره دوم دمکراسی ۱۳۲۰ تا ۳۲ هم این وضعیت بیدولتی و بیقانونی و هرج و مرج تکرار شد. روس و انگلیس ایران را اشغال کردند. روسها سال ۱۳۲۰ حزب توده و سال ۱۳۲۴ فرقه دمکرات آذربایجان و جمهوری مهاباد را تاسیس کردند. هدف روسها تجزیه ایران بود. فداییان اسلام تاسیس و ترور مخالفان آغاز شد. به دستور نواب صفوی احمدکسروی را در کاخ دادگستری با تفنگ و چاقو کشتند و چند روز بعد قاتلین (برادران امامی) بدون مجازات آزاد شدند. چون دولت ضعیف بود و نمی توانست قانون را اجرا کند.
▪️جالب اینکه یکی از برادران امامی چند سال بعد عبدالحسین هژیر وزیر دربار را ترور کرد! سال ۲۷ یک عضو مخفی حزب توده در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی کرد. سال ۲۹ فداییان اسلام در تبانی با جبهه ملی سپهبد حاجعلی رزم آرا نخست وزیر وقت را به قتل رساندند. در کشوری که در روز روشن افرادی با هویت مشخص نخست وزیر و وزیر و نویسنده ترور میکنند و راست راست میگردند و با سیاستمداران فالوده می خورند آیا دمکراسی برقرار است؟
▪️نمایندگان جبهۀ ملی در مجلس شورای ملی، بعد از قتل رزم آرا ماده واحدهای با قید سه فوریت برای آزادی و عفو ضارب رزمآرا ارائه و نمایندگان مجلس از ترس قرار گرفتن در لیست ترور آن را تصویب کردند. مصوبهای کمسابقه که دو استاد برجستۀ حقوق دانشگاه تهران دکتر کریم سنجابی و دکتر سید علی شایگان هم طرح آن را امضا کرده بودند.
▪️متن ماده واحده پیشنهادی که به تصویب رسید چنین بود : «چون جنایت حاجعلی رزمآرا و حمایت از اجانب بر ملت ایران ثابت است، بر فرض که قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت ایران بیگناه شناخته و تبرئه میشود».
در چنین فضایی مصدق به نخست وزیری رسید .
▪️عزتالله سحابی در کتاب خاطرات خود از جلسهای با حضور نواب صفوی، دکتر فاطمی، دکتر بقایی، حسین مکی، دکتر شایگان و چند تن دیگر از رهبران جبهه ملی خبر میدهد که در آن حضار بر سر این که خطر واقعی رزمآراست و نه شاه، توافق داشته اند و نواب در آن جلسه میگوید: «فرض کنید همین امروز رزمآرا ساقط شد و میپرسد: «بعد از ساقط شدن او قول میدهید احکام اسلام را اجرا کنید؟» این جلسه یکی دو ماه قبل از 16 اسفند 1329 روز قتل رزم آرا برگزار شده بود.
▪️سومین تلاش برای آزادی و دمکراسی را در سال ۱۳۵۵ تجربه کردیم که به انقلابی منجر شد که تمام دستاوردهای مشروطه را بر باد داد و پیروان شیخ فضل الله نوری را به قدرت رساند. دموکراسی بدون دولت نیرومند پایدار نخواهد بود و به هرج و مرج و آشوب کشانده خواهد شد و هرج ومرج و ناامنی زمینه را برای برآمدن نظامی دیکتاتوری هموار خواهد ساخت.بنابراین برای توسعه سیاسی اولویت با دولت نیرومند و کارآمد است.
▪️امروز نگاه انقلابیون ۵۷ به دمکراسی از جنس نگاه آنها در دهه ۵۰ به دیکتاتوری پرولتاریا و جامعه بی طبقه توحیدی و مبارزه با امپریالیسم است. همان اندازه دگم و شعاری. در فردای بعد از جمهوری اسلامی اگر گرفتار بیدولتی یا دولت ضعیف شویم، به جای آزادی، هرج و مرج حاکم می شود، اگر تجزیه طلبان مسلح قومی بر مناطقی از کردستان و خوزستان و ترکمن صحرا و آذربایجان مسلط شوند، بعد از چند سال جنگ داخلی و ترور و غارت (اگر ایرانی بماند) به طور طبیعی دوباره یک دیکتاتور ظهور خواهد کرد.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
🔸راه در جهان یکی است و آن راستی است
▪️زادروز زردشت سپیتمان آموزگار بزرگ نیکی، خرد و تمدن بر جهان راستی و نور فرخنده باد
✍ محمد کوراوند | اختصاصی به عنوان #یادداشت_مهمان
▪️با ظهور زردشت فصلی نو در تاریخ ایران و جهان آغاز شد. زردشت را پیام آور تمدن و خردمندی در تاریخ میدانند چونکه او بشر را از زندگی چادر نشینی، شکار و غارت به یکجانشینی، آبادی، کشاورزی و قانون دعوت کرد. اندیشمندان دوران باستان از فیثاغورس تا ارسطو و افلاطون به افتخار از او یاد کردهاند و بسیاری او را نخستین فیلسوف میدانند.
در فلسفهی زردشت دو مینوی همزاد در جهان وجود داشت؛ خیر و شر. این دو به هم رسیدند (برخوردند) تا زندگی و مرگ در گیتی مادی ایجاد شد. پس از آغاز زندگی و درک هستی دو موهبت آزادی (اختیار) و خرد (انتخاب) در دسترس انسان قرار میگیرد. و بدینسان مسؤلیت آغاز میشود. از نیکی، نیکی نصیب گردد و از زشتی، شر. برخی آموزههای زردشت برای نخستین بار در تاریخ بشر بیان شده است. پس از زخمی شدن در جنگ با تورانیان و دیدن بلایای جنگ بسیار آزرده شد و از خدا خواست مردم از جنگ، بلایا و بیخانمانی و دروغ به دور باشند. آموزهی بزرگ او پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک بود که نیکی در همه ابعاد وجودی انسان را دربر میگیرد.
▪️از قول خردمند باستان چنین گویند: نخستین آفریده از هستی یافتگان بهمن (وهومن) ،اندیشه نیک، به شکل نور اول است. سپس اردیبهشت، بهترین راستی و نظم، نور دوم. سپس شهریور و سپس اسفندارمذ و سپس خرداد و سپس امرداد. و هر یک دیگری را پدید کرده و از او هستی یافته است، چنانچه چراغی را از چراغ دیگر روشن کنند، چنانچه از چراغ نخستین هیچ کاسته نمیگردد...
▪️نیچهی بزرگ در ستایش زردشت چنین گوید:
شعلهی سپید آتش، عاشقانه سر به سوی دوردست میکند و رو به بلندیهای آرام و هوای دلپذیر آن میآورد. من این آتش سپند را در برابر خویش نهادهام، زیرا این آتش روح من است. مگر نه روح من نیز پیوسته آرزوی کرانههای ناشناس و دوردست دارد و با گرمای سیریناپذیر خود هردَم بیشتر رو بهسوی بالا میکند؟
اما چرا زردشت ناگهان از انسانها دوری گزیده؟ چرا زمین و خشکی را ترک گفته و از آنها گریخته است؟
آخر او شش گام تنهایی را پشتسر گذاشته و از آن گذشته است اما برای هفتمین گام زمین در نظر او خاستگاهی ناچیز بود. دریا نیز بسنده نبود. زردشت به جزیرهای دورافتاده در دل امواج پناه برد. به کوهستان رفت و شعلهی آتش شد... اینست سرودی که زردشت خواند. چشم به راه نشسته بودم، اما چشمداشت هیچ چیز را نداشتم. در فراسوی خیر و شر بودم. گاه با نور گاه با تاریکی بازی میکردم، هر چه بود برایم بازی بود... یا گذشت بیهدف زمان. آن وقت ای دوست من، آن وقت بود که یکی دو تا شد و زردشت از برابر من گذشت...
▪️و بزرگانی دیگر که در حق او گفته اند:
زردشت با فلسفه خود بشر را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخت و اساس دین خود را بر آموزش نیکی نهاد. کردار نیک موقعی نیک است که از برای خود نیکی به جا آورده شود (نه به امید پاداش یا بیم عذاب) این حقیقت درخشان زمانی از اندیشه زردشت در جهان ظلمانی تابیدن گرفت که بشر در منتهای گمراهی و نادانی گرفتار بود زردشت از همهی مراسمات ظاهری و قربانیهای خونین رو بگردانید و آموزش داد که هیچ فدیه و نثاری جز سپاس و کردار نیک در نزد اهورامزدا پذیرفته نمیشود...
▪️زردشت برای ما سخنانی آورده که هر هجای آن از اندیشه انباشته است، فشردگی فکر در آن به اندازهای است که مانند ندارد، فرزانه باستانی ایرانی این راستی جاوید را به زبان راند که پاداش بهشت و کیفر تنها از درون است، بهشت او منش و گفتار و رفتار پاک است، آنچه زردشت آموخته امروز بدان نیازمندیم، هنوز بدان نیازمندیم که ما را به آموختن و به کار بستن این فکر ها وادارد. هرگز کسی به هیچ زبانی بلند و شگرف این کهنترین بخشهای اوستا را رد نکرده است. کجا در فکر مردم چنین بلندی و شکوه یافت شده است؟
زردشت سپیتمان خردمند ایران باستان روانی یگانه و بی همتاست، حق دارد ایران از او سرفراز باشد که آوازهاش جهانگیر و نامش نزد همه گرامی است...
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
▪️زادروز زردشت سپیتمان آموزگار بزرگ نیکی، خرد و تمدن بر جهان راستی و نور فرخنده باد
✍ محمد کوراوند | اختصاصی به عنوان #یادداشت_مهمان
▪️با ظهور زردشت فصلی نو در تاریخ ایران و جهان آغاز شد. زردشت را پیام آور تمدن و خردمندی در تاریخ میدانند چونکه او بشر را از زندگی چادر نشینی، شکار و غارت به یکجانشینی، آبادی، کشاورزی و قانون دعوت کرد. اندیشمندان دوران باستان از فیثاغورس تا ارسطو و افلاطون به افتخار از او یاد کردهاند و بسیاری او را نخستین فیلسوف میدانند.
در فلسفهی زردشت دو مینوی همزاد در جهان وجود داشت؛ خیر و شر. این دو به هم رسیدند (برخوردند) تا زندگی و مرگ در گیتی مادی ایجاد شد. پس از آغاز زندگی و درک هستی دو موهبت آزادی (اختیار) و خرد (انتخاب) در دسترس انسان قرار میگیرد. و بدینسان مسؤلیت آغاز میشود. از نیکی، نیکی نصیب گردد و از زشتی، شر. برخی آموزههای زردشت برای نخستین بار در تاریخ بشر بیان شده است. پس از زخمی شدن در جنگ با تورانیان و دیدن بلایای جنگ بسیار آزرده شد و از خدا خواست مردم از جنگ، بلایا و بیخانمانی و دروغ به دور باشند. آموزهی بزرگ او پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک بود که نیکی در همه ابعاد وجودی انسان را دربر میگیرد.
▪️از قول خردمند باستان چنین گویند: نخستین آفریده از هستی یافتگان بهمن (وهومن) ،اندیشه نیک، به شکل نور اول است. سپس اردیبهشت، بهترین راستی و نظم، نور دوم. سپس شهریور و سپس اسفندارمذ و سپس خرداد و سپس امرداد. و هر یک دیگری را پدید کرده و از او هستی یافته است، چنانچه چراغی را از چراغ دیگر روشن کنند، چنانچه از چراغ نخستین هیچ کاسته نمیگردد...
▪️نیچهی بزرگ در ستایش زردشت چنین گوید:
شعلهی سپید آتش، عاشقانه سر به سوی دوردست میکند و رو به بلندیهای آرام و هوای دلپذیر آن میآورد. من این آتش سپند را در برابر خویش نهادهام، زیرا این آتش روح من است. مگر نه روح من نیز پیوسته آرزوی کرانههای ناشناس و دوردست دارد و با گرمای سیریناپذیر خود هردَم بیشتر رو بهسوی بالا میکند؟
اما چرا زردشت ناگهان از انسانها دوری گزیده؟ چرا زمین و خشکی را ترک گفته و از آنها گریخته است؟
آخر او شش گام تنهایی را پشتسر گذاشته و از آن گذشته است اما برای هفتمین گام زمین در نظر او خاستگاهی ناچیز بود. دریا نیز بسنده نبود. زردشت به جزیرهای دورافتاده در دل امواج پناه برد. به کوهستان رفت و شعلهی آتش شد... اینست سرودی که زردشت خواند. چشم به راه نشسته بودم، اما چشمداشت هیچ چیز را نداشتم. در فراسوی خیر و شر بودم. گاه با نور گاه با تاریکی بازی میکردم، هر چه بود برایم بازی بود... یا گذشت بیهدف زمان. آن وقت ای دوست من، آن وقت بود که یکی دو تا شد و زردشت از برابر من گذشت...
▪️و بزرگانی دیگر که در حق او گفته اند:
زردشت با فلسفه خود بشر را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخت و اساس دین خود را بر آموزش نیکی نهاد. کردار نیک موقعی نیک است که از برای خود نیکی به جا آورده شود (نه به امید پاداش یا بیم عذاب) این حقیقت درخشان زمانی از اندیشه زردشت در جهان ظلمانی تابیدن گرفت که بشر در منتهای گمراهی و نادانی گرفتار بود زردشت از همهی مراسمات ظاهری و قربانیهای خونین رو بگردانید و آموزش داد که هیچ فدیه و نثاری جز سپاس و کردار نیک در نزد اهورامزدا پذیرفته نمیشود...
▪️زردشت برای ما سخنانی آورده که هر هجای آن از اندیشه انباشته است، فشردگی فکر در آن به اندازهای است که مانند ندارد، فرزانه باستانی ایرانی این راستی جاوید را به زبان راند که پاداش بهشت و کیفر تنها از درون است، بهشت او منش و گفتار و رفتار پاک است، آنچه زردشت آموخته امروز بدان نیازمندیم، هنوز بدان نیازمندیم که ما را به آموختن و به کار بستن این فکر ها وادارد. هرگز کسی به هیچ زبانی بلند و شگرف این کهنترین بخشهای اوستا را رد نکرده است. کجا در فکر مردم چنین بلندی و شکوه یافت شده است؟
زردشت سپیتمان خردمند ایران باستان روانی یگانه و بی همتاست، حق دارد ایران از او سرفراز باشد که آوازهاش جهانگیر و نامش نزد همه گرامی است...
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
Telegram
attach 📎
✳️ ما بلوک تحریمی ها از رییس جمهور پزشکیان چه انتظاری داریم ؟
- ارسالی به عنوان #یادداشت_مهمان
◾️برای اولین بار رهبر جمهوری اسلامی قبل از دور دوم انتخابات قبول کرد که بخشی از ۶۰ درصد افرادی که در انتخابات شرکت نکردند ، با انگیزه سیاسی انتخابات را تحریم کرده اند و حتی گفت که حرفهای آنها را شنیده است. برای اولین بار جمهوری اسلامی وجود بلوک تحریم را بدون آنکه مزدور و وابسته و فریب خورده دشمن بنامد را تایید کرد.
◾️آن آرایی که دور دوم به پزشکیان اضافه شد، از جانب تحریمی ها بود، که فکر می کردند رای دادن به پزشکیان مانع پیروزی فردی متوهم و بسیار خطرناک مانند جلیلی می شود که الگوی حکومتی او ملاعمر در افغانستان است. این آرا از ترس طالبانیسم شیعی ، به سود ادامه وضع موجود با امید اندکی بهبود به سبد رای پزشکیان ریخته شد.
◾️من با این هراس افکنی در مورد جلیلی موافق نبودم چون به نظرم اگر فرض کنیم که جریان پایداری با رهبری خامنه ای و هسته سخت قدرت مخالف است و می خواهد آیت الله میرباقری آخرالزمانی را در مقابل آیت الله خامنه ای قرار دهدو یا جانشین او کند ، همان گونه که پزشکیان یا اصلاح طلبان نمی توانند تاثیر چندانی بر سیستم بگذارند ، جلیلی و جریان پایداری هم نمی توانند.
◾️ما باید به احترام دوستان تحریمی که دور دوم به پزشکیان رای دادند ، به پزشکیان فرصت بدهیم و از همین اول به سوی او آتش نگشاییم که تو نمی توانی! در این صورت متهم به پیشداوری و عجله می شویم. به جای تخریب ، محترمانه از پزشکیان بخواهیم که چند وعده حداقلی خود را که نیازی به بودجه و ساختارشکنی ! ندارد را عملی کند.
◾️مثلا پزشکیان در جایگاه رییس جمهور در تعامل با رهبری ، گشت ارشاد را جمع کند و فیلترینگ اینترنت را بردارد یا آتش به اختیارها را کنترل کند که به کنسرتها و اجتماعات حمله نکنند، یا وزارت کشور پزشکیان به جریانهای سیاسی شناسنامه دار اجازه برگزاری تجمع بدهد یا دولت لایحه صیانت را از مجلس پس بگیرد، یا وزارت ارشاد دست از ممیزی فیلم وکتاب بردارد.
◾️اگر نظام اجازه داد و دولت او توانست این کارها را به عنوان دست گرمی بکند ، آنوقت مطالبات اساسی تری مثل عادی سازی رابطه با غرب ، تغییر سیاست هسته ای ، تغییر سیاست منطقه ای و… را که سخت تر است را به عنوان مطالبه ملت ۸۰ درصدی مطرح کنیم. اگر حکومت قدم به قدم در برابر مطالبات ملت عقب بنشیند ، فبها ! چه چیز از این بهتر .
◾️اما اگر حکومت مقاومت کند و مقابل پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت دیوار بکشد و او را یک تدارکاتچی ببیند، معلوم می شود که حق با تحریمی ها بود. در این صورت ، می توان تصور کرد که جریان اصلاح طلب تمام می شود و از آن به بعد دو جریان در فضای سیاسی ایران وجود خواهد داشت : ۱- جریان حامی حکومت اعم از پایداری و اصولگرا و میانه و بقایای اصلاح طلبان . ۲- جریان مخالف جمهوری اسلامی که شامل طیف گسترده ای از پادشاهی خواهان و جمهوری خواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
- ارسالی به عنوان #یادداشت_مهمان
◾️برای اولین بار رهبر جمهوری اسلامی قبل از دور دوم انتخابات قبول کرد که بخشی از ۶۰ درصد افرادی که در انتخابات شرکت نکردند ، با انگیزه سیاسی انتخابات را تحریم کرده اند و حتی گفت که حرفهای آنها را شنیده است. برای اولین بار جمهوری اسلامی وجود بلوک تحریم را بدون آنکه مزدور و وابسته و فریب خورده دشمن بنامد را تایید کرد.
◾️آن آرایی که دور دوم به پزشکیان اضافه شد، از جانب تحریمی ها بود، که فکر می کردند رای دادن به پزشکیان مانع پیروزی فردی متوهم و بسیار خطرناک مانند جلیلی می شود که الگوی حکومتی او ملاعمر در افغانستان است. این آرا از ترس طالبانیسم شیعی ، به سود ادامه وضع موجود با امید اندکی بهبود به سبد رای پزشکیان ریخته شد.
◾️من با این هراس افکنی در مورد جلیلی موافق نبودم چون به نظرم اگر فرض کنیم که جریان پایداری با رهبری خامنه ای و هسته سخت قدرت مخالف است و می خواهد آیت الله میرباقری آخرالزمانی را در مقابل آیت الله خامنه ای قرار دهدو یا جانشین او کند ، همان گونه که پزشکیان یا اصلاح طلبان نمی توانند تاثیر چندانی بر سیستم بگذارند ، جلیلی و جریان پایداری هم نمی توانند.
◾️ما باید به احترام دوستان تحریمی که دور دوم به پزشکیان رای دادند ، به پزشکیان فرصت بدهیم و از همین اول به سوی او آتش نگشاییم که تو نمی توانی! در این صورت متهم به پیشداوری و عجله می شویم. به جای تخریب ، محترمانه از پزشکیان بخواهیم که چند وعده حداقلی خود را که نیازی به بودجه و ساختارشکنی ! ندارد را عملی کند.
◾️مثلا پزشکیان در جایگاه رییس جمهور در تعامل با رهبری ، گشت ارشاد را جمع کند و فیلترینگ اینترنت را بردارد یا آتش به اختیارها را کنترل کند که به کنسرتها و اجتماعات حمله نکنند، یا وزارت کشور پزشکیان به جریانهای سیاسی شناسنامه دار اجازه برگزاری تجمع بدهد یا دولت لایحه صیانت را از مجلس پس بگیرد، یا وزارت ارشاد دست از ممیزی فیلم وکتاب بردارد.
◾️اگر نظام اجازه داد و دولت او توانست این کارها را به عنوان دست گرمی بکند ، آنوقت مطالبات اساسی تری مثل عادی سازی رابطه با غرب ، تغییر سیاست هسته ای ، تغییر سیاست منطقه ای و… را که سخت تر است را به عنوان مطالبه ملت ۸۰ درصدی مطرح کنیم. اگر حکومت قدم به قدم در برابر مطالبات ملت عقب بنشیند ، فبها ! چه چیز از این بهتر .
◾️اما اگر حکومت مقاومت کند و مقابل پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت دیوار بکشد و او را یک تدارکاتچی ببیند، معلوم می شود که حق با تحریمی ها بود. در این صورت ، می توان تصور کرد که جریان اصلاح طلب تمام می شود و از آن به بعد دو جریان در فضای سیاسی ایران وجود خواهد داشت : ۱- جریان حامی حکومت اعم از پایداری و اصولگرا و میانه و بقایای اصلاح طلبان . ۲- جریان مخالف جمهوری اسلامی که شامل طیف گسترده ای از پادشاهی خواهان و جمهوری خواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
جناب بهرامی درود
بابت حضور و پاسخگویی شما در تالار کمپین بازگشت شاهزاده سپاسگزارم
استاد بزرگوار اجازه میخواهم تا بدون مقدمه چینی و تعارفات معمول که موجب اطالهی کلام است در مورد مرقومهتان با عنوان #یادداشت_مهمان
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/167032
پرسشهایی را مطرح کنم و درخواست پاسخ داشته باشم .
نخست باید عرض کنم من بنده ؛ گمان میکنم منظور شما را از نگارش متن فوق دریافتهام و خواهش میکنم طرح این پرسشها را حمل بر کجفهمی یا دیرفهمی اینجانب نفرمایید 🙏
به نظر میرسد شما به صرف آگاهی از این واقعیت که انتصاب پزشکیان نمیتواند تاثیر چندانی بر سیاستگذاری کلان جمهوری اسلامی در هیچ امری داشته باشد و موجب تغییر وضع سیاسی ایران نخواهد شد ؛ به گونهای کنایهآمیز #یادداشت_مهمان را نوشتهاید و این را من میفهمم.
اما در بخش پایانی یادداشت مواردی را متذکر شدهاید که گمان میکنم نیاز به اندکی توضیح دارد .
نوشتهاید :
اما اگر حکومت مقاومت کند و مقابل پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت دیوار بکشد و او را یک تدارکاتچی ببیند، معلوم می شود که حق با تحریمی ها بود. در این صورت ، می توان تصور کرد که جریان اصلاح طلب تمام می شود و از آن به بعد دو جریان در فضای سیاسی ایران وجود خواهد داشت : ۱- جریان حامی حکومت اعم از پایداری و اصولگرا و میانه و بقایای اصلاح طلبان . ۲- جریان مخالف جمهوری اسلامی که شامل طیف گسترده ای از پادشاهی خواهان و جمهوری خواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی است.
نخست :
عنوان ریاست جمهوری را تا چه اندازه در ایران حائز مشروعیت حقوقی میدانید ؟
یعنی اینکه وقتی مینویسید:
پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت ...!
تا چه اندازه به بخش پایانی نوشتهی خود باور دارید ؟
آیا اینگونه اظهارنظر، بذل مشروعیت به جمهوری اسلامی نیست؟
آیا از نظر شما جمهوری اسلامی یک جمهوریت قانونمند طبیعی در ایران است که انتخابات برگزار کرده و حالا رئیس جمهوری دارد که او هماینک به پشتوانهی رأی اندک خود میتواند نمایندهی بخشی از ملت باشد !؟
دویم :
همه میدانیم مسعود پزشکیان #نظام_شهروندی_ایران را نمیپذیرد و به گونهای تمایلات تجزیه طلبانه دارد و البته که بعضاً در لفافه نیز از اظهار آن تمایلات پوچ و بیارزش اما بسیار خطرناک دریغ نمیورزد .
با این تفاسیر، باز هم باید پرسید: چگونه او را نمایندهی بخشی از ملت معرفی میکنید !؟
اینکه بخشی از مردم به او رأی دادهاند درست ؛ اما اعطای عنوان حقوقی نماینده بخشی از ملت از جانب جنابعالی چندان زیبنده نیست . اگر اینگونه باشد که شما میفرمایید، علی خامنهای هم سالهاست مدعی کسب نمایندگی از جانب تمام ملت ، با واسطه ؛ از طریق شورای نگهبان است .
به نظرم پزشکیان در نهایت نمایندهی بخش نفوذیِ پانترکیستی_ولایی_اصلاحطلب ساکن در بدنهی فاسد جمهوری اسلامی ، نشسته بر سفرهی انقلاب است.
سهیم:
شما جریان مخالف جمهوری اسلامی را شامل طیف گسترده ای از پادشاهیخواهان و جمهوریخواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی معرفی کردهاید .
آیا تاجزاده میرحسین موسوی از نظر حضرتعالی واقعا خواهان گذار از جمهوری اسلامی هستند !؟
چهارم :
آیا انکار میکنید که تمام مشکلات امروز ایران ناشی از #بی_دولتی است !؟
آیا بیدولتیِ امروز ایران حاصل فتنه بر علیه #قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی_ایران نیست !؟
آیا #فتنه_۵۷ را همین جمهوریخواهانی که شما مخالفت امروزین آنها را با جمهوری اسلامی تأیید میکنید و بدان لباس عرف میپوشانید ؛ به راه نیانداختهاند و هنوز در جریان نیست !؟
و در پایان :
آیا فرصت به رئیس جمهور پزشکیان!؟
ضایعهی بیدولتی ایران را در آینده برطرف خواهد کرد !؟
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#خسرو
@C_B_SHAHZADEH
بابت حضور و پاسخگویی شما در تالار کمپین بازگشت شاهزاده سپاسگزارم
استاد بزرگوار اجازه میخواهم تا بدون مقدمه چینی و تعارفات معمول که موجب اطالهی کلام است در مورد مرقومهتان با عنوان #یادداشت_مهمان
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/167032
پرسشهایی را مطرح کنم و درخواست پاسخ داشته باشم .
نخست باید عرض کنم من بنده ؛ گمان میکنم منظور شما را از نگارش متن فوق دریافتهام و خواهش میکنم طرح این پرسشها را حمل بر کجفهمی یا دیرفهمی اینجانب نفرمایید 🙏
به نظر میرسد شما به صرف آگاهی از این واقعیت که انتصاب پزشکیان نمیتواند تاثیر چندانی بر سیاستگذاری کلان جمهوری اسلامی در هیچ امری داشته باشد و موجب تغییر وضع سیاسی ایران نخواهد شد ؛ به گونهای کنایهآمیز #یادداشت_مهمان را نوشتهاید و این را من میفهمم.
اما در بخش پایانی یادداشت مواردی را متذکر شدهاید که گمان میکنم نیاز به اندکی توضیح دارد .
نوشتهاید :
اما اگر حکومت مقاومت کند و مقابل پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت دیوار بکشد و او را یک تدارکاتچی ببیند، معلوم می شود که حق با تحریمی ها بود. در این صورت ، می توان تصور کرد که جریان اصلاح طلب تمام می شود و از آن به بعد دو جریان در فضای سیاسی ایران وجود خواهد داشت : ۱- جریان حامی حکومت اعم از پایداری و اصولگرا و میانه و بقایای اصلاح طلبان . ۲- جریان مخالف جمهوری اسلامی که شامل طیف گسترده ای از پادشاهی خواهان و جمهوری خواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی است.
نخست :
عنوان ریاست جمهوری را تا چه اندازه در ایران حائز مشروعیت حقوقی میدانید ؟
یعنی اینکه وقتی مینویسید:
پزشکیان به عنوان رئیس جمهور و نماینده بخشی از ملت ...!
تا چه اندازه به بخش پایانی نوشتهی خود باور دارید ؟
آیا اینگونه اظهارنظر، بذل مشروعیت به جمهوری اسلامی نیست؟
آیا از نظر شما جمهوری اسلامی یک جمهوریت قانونمند طبیعی در ایران است که انتخابات برگزار کرده و حالا رئیس جمهوری دارد که او هماینک به پشتوانهی رأی اندک خود میتواند نمایندهی بخشی از ملت باشد !؟
دویم :
همه میدانیم مسعود پزشکیان #نظام_شهروندی_ایران را نمیپذیرد و به گونهای تمایلات تجزیه طلبانه دارد و البته که بعضاً در لفافه نیز از اظهار آن تمایلات پوچ و بیارزش اما بسیار خطرناک دریغ نمیورزد .
با این تفاسیر، باز هم باید پرسید: چگونه او را نمایندهی بخشی از ملت معرفی میکنید !؟
اینکه بخشی از مردم به او رأی دادهاند درست ؛ اما اعطای عنوان حقوقی نماینده بخشی از ملت از جانب جنابعالی چندان زیبنده نیست . اگر اینگونه باشد که شما میفرمایید، علی خامنهای هم سالهاست مدعی کسب نمایندگی از جانب تمام ملت ، با واسطه ؛ از طریق شورای نگهبان است .
به نظرم پزشکیان در نهایت نمایندهی بخش نفوذیِ پانترکیستی_ولایی_اصلاحطلب ساکن در بدنهی فاسد جمهوری اسلامی ، نشسته بر سفرهی انقلاب است.
سهیم:
شما جریان مخالف جمهوری اسلامی را شامل طیف گسترده ای از پادشاهیخواهان و جمهوریخواهان و گذار طلبانی مانند تاجزاده و موسوی معرفی کردهاید .
آیا تاجزاده میرحسین موسوی از نظر حضرتعالی واقعا خواهان گذار از جمهوری اسلامی هستند !؟
چهارم :
آیا انکار میکنید که تمام مشکلات امروز ایران ناشی از #بی_دولتی است !؟
آیا بیدولتیِ امروز ایران حاصل فتنه بر علیه #قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی_ایران نیست !؟
آیا #فتنه_۵۷ را همین جمهوریخواهانی که شما مخالفت امروزین آنها را با جمهوری اسلامی تأیید میکنید و بدان لباس عرف میپوشانید ؛ به راه نیانداختهاند و هنوز در جریان نیست !؟
و در پایان :
آیا فرصت به رئیس جمهور پزشکیان!؟
ضایعهی بیدولتی ایران را در آینده برطرف خواهد کرد !؟
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#خسرو
@C_B_SHAHZADEH
Telegram
کمپین بازگشت شاهزاده
✳️ ما بلوک تحریمی ها از رییس جمهور پزشکیان چه انتظاری داریم ؟
- ارسالی به عنوان #یادداشت_مهمان
◾️برای اولین بار رهبر جمهوری اسلامی قبل از دور دوم انتخابات قبول کرد که بخشی از ۶۰ درصد افرادی که در انتخابات شرکت نکردند ، با انگیزه سیاسی انتخابات را تحریم…
- ارسالی به عنوان #یادداشت_مهمان
◾️برای اولین بار رهبر جمهوری اسلامی قبل از دور دوم انتخابات قبول کرد که بخشی از ۶۰ درصد افرادی که در انتخابات شرکت نکردند ، با انگیزه سیاسی انتخابات را تحریم…
انگار روح کیانوری در کالبد فرخ نگهدار دمیده شده، تحلیل ها و حتی لحن او شبیه کیانوری است. نکته دیگر و مهم تر منافع او در حمایت از جمهوری اسلامی است.
فرخ نگهدار خواهرزاده محمد صادق و محمدرضا انصاری مدیر و سهامدار شرکت کیسون است. تقریبا تمام کارکنان شرکت کیسون هواداران فداییان اکثریت هستند. این شرکت در ایران پروژههای متعددی در حوزه نفت، گاز و صنعت انجام داده که گندله سازی گل گهر، فولاد سازی و فاز اول آب شیرین کن گیشاب چابهار ،مجتمع فولاد بافق، فاز ۱۲ میدان گازی پارس جنوبی، فاز ۴ و ۵ پارس جنوبی، خط گازی علی آباد کتول به شاهرود به طول ۷۰ کیلومتر از اصلیترین پروژههای آن هستند.
این شرکت در ونزوئلا ۱۰ هزار واحد مسکونی ساختهاست و پروژه مخازن ذخیرهسازی قیر شرکت پالایش نفت جی را نیز در حال ساختن است.طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ تعداد ۳۴۵۶ واحد مسکونی توسط این شرکت در نزدیکی شهر والنسیا در غرب کاراکاس پایتخت ونزوئلا احداث شدهاست. این مکان شهرک هوگو چاوز یا شهرک ایرانیها نام دارد. این شرکت ۲۰ هزار واحد مسکونی در هفت استان ونزوئلا ساختهاست که در مجوع دولت این کشور ۲ میلیارد دلار به این شرکت پرداخت کردهاست. سود حاصل حدود ۴۰۰ میلیون دلار بودهاست.
به نظر می رسد که فرخ نگهدار وزیر امور خارجه و دلال شرکت کیسون است و نقش او ایجاد امنیت برای شرکت کیسون است.
_ مطلب ارسالی و #یادداشت_مهمان
- این پست را هم ببینید
@Nejatbahrami
فرخ نگهدار خواهرزاده محمد صادق و محمدرضا انصاری مدیر و سهامدار شرکت کیسون است. تقریبا تمام کارکنان شرکت کیسون هواداران فداییان اکثریت هستند. این شرکت در ایران پروژههای متعددی در حوزه نفت، گاز و صنعت انجام داده که گندله سازی گل گهر، فولاد سازی و فاز اول آب شیرین کن گیشاب چابهار ،مجتمع فولاد بافق، فاز ۱۲ میدان گازی پارس جنوبی، فاز ۴ و ۵ پارس جنوبی، خط گازی علی آباد کتول به شاهرود به طول ۷۰ کیلومتر از اصلیترین پروژههای آن هستند.
این شرکت در ونزوئلا ۱۰ هزار واحد مسکونی ساختهاست و پروژه مخازن ذخیرهسازی قیر شرکت پالایش نفت جی را نیز در حال ساختن است.طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ تعداد ۳۴۵۶ واحد مسکونی توسط این شرکت در نزدیکی شهر والنسیا در غرب کاراکاس پایتخت ونزوئلا احداث شدهاست. این مکان شهرک هوگو چاوز یا شهرک ایرانیها نام دارد. این شرکت ۲۰ هزار واحد مسکونی در هفت استان ونزوئلا ساختهاست که در مجوع دولت این کشور ۲ میلیارد دلار به این شرکت پرداخت کردهاست. سود حاصل حدود ۴۰۰ میلیون دلار بودهاست.
به نظر می رسد که فرخ نگهدار وزیر امور خارجه و دلال شرکت کیسون است و نقش او ایجاد امنیت برای شرکت کیسون است.
_ مطلب ارسالی و #یادداشت_مهمان
- این پست را هم ببینید
@Nejatbahrami
Forwarded from ️ نجات بهرامی
▪️مرگ بر وطن! برای چه انقلاب کردید؟
#یادداشت_مهمان
▪️جوان انقلابی آتش به اختیار که با رانت حکومتی به مجلس شورای اسلامی راه یافته ، صریح می گوید که «مرز و میهن و وطن» ارزشی ندارد و همبستگی اعتقادی، مهمتر از «هم میهن» بودن است. او واقعیتی را صریحا بیان کرده که بسیاری از انقلابیون ۵۷ که حالا سیاستمدار شدهاند، هنوز در دل باور دارند اما از ترس واکنش مردم بر زبان نمیآورند و حتی برای جلب نظر مردم، شعار «ایران ، ایران» میدهند. ایران یک ملت پرافتخار است که در برابر هیچ تهاجمی تسلیم نشدهاست.
▪️واضعان ایدئولوژی های «جهان وطنی » چه پرولتری و چه امتگرا آشکارا و به صد زبان گفتهاند که ارزشی برای «خاک و وطن و ملت و مرز جغرافیایی» قائل نیستند و مرزهای واقعی را مرزهای اعتقادی میدانند . اسلامگرایان به وحدت «امت اسلامی» و چپگرایان به وحدت «کارگران و زحمتکشان» سراسر جهان معتقدند که هر دو ضد ملی است.
▪️در هر دو ایدئولوژی، «ملت» مجموعه ای متعارض از «مستضعف و مستکبر » و یا «کارگر و سرمایهدار و خرده بورژوازی» است که در جنگ دائمی با هم به سر میبرند. ویژگی مهم ایدئولوژی های جهانوطنی، تفکیک و تجزیه ملت به اجزای متضاد بر اساس دین ، طبقه اقتصادی، جنسیت، قومیت ،زبان و نژاد است. جهانوطنیها به مفهومی یکپارچه و متحد به نام «ملت» باور ندارند.
▪️سابقه بیاعتنایی به مفاهیم وطن و ملت، به انقلاب ۵۷ و اگر دقیقتر بگوییم به دهه ۲۰ خورشیدی، یعنی اشغال ایران و برآمدن دو ایدئولوژی موازی «مارکسیسم روسی» در قالب حزب توده و «بنیادگرایی اسلامی» در قالب فداییان اسلام به دلیل ضعف حاکمیت ملی برمیگردد. دو جریانی که به موازات هم رشد کردند و در دهه ۵۰ در ضدیت با تحولات مدرن جامعه با هم متحد شدند و انقلاب بهمن ۵۷ را رقم زدند. انقلابی که دستاورد آن پیروزی مشروعه بر مشروطه بعد از ۷۰ سال بود.
▪️انقلاب ۵۷ ادامه مشروطه نبود. عکسهای تظاهرات موجود است، در هیچ یک از تظاهرات انقلابی سال ۵۷، انقلابیون مذهبی، ملیمذهبی ، جبهه ملی، مجاهدین خلق و گروه های متعدد مارکسیستی، پرچم ایران را به عنوان نماد ملت بلند نکردند. صحبتی از نظم و قانون نبود. در صدها تظاهرات اعتراضی و میلیونها اعلامیه حتی یک شعار میهنپرستانه بیان نشد.
▪️به جای نامهای رستم، سیاوش، گردآفرید، کورش، آرش، فریدون، آریو برزن، کاوه آهنگر ، باربد، نکیسا، شاه عباس ، نادرشاه و… اسامی ابوذر، عما، سمیه، میثم تمار، چه گوارا، فیدل کاسترو، مائو، لنین، عرفات و جرج حبش ورد زبان انقلابیون بود. انقلاب مشروطه که برای حاکمیت قانون بود، برای چپها خلاصه میشد در بمباندازیهای حیدر عمواوغلی و جمهوری سوسیالیستی گیلان و برای اسلامگریان، خلاصهشد در انتقام بردارشدن شیخ فضل الله نوری از متجددین و ایراندوستان.
▪️ناسیونالیسم، ایران دوستی، میهن پرستی، پرچم سه رنگ شیر و خورشید، قانون اساسی مشروطه، آزادیهای اجتماعی مانند آزادی پوشش زنان و کراوات و کت و شلوار به عنوان مفاهیم و نمادهای طاغوت و به تعبیر چپیها ، نمادهای بورژواژی و ضد انقلاب و ارتجاع معرفی شدند. تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران تحت عنوان طاغوت و ستمشاهی یکسره نفی و تخطئه شد .با شعار حمایت از مستضعف و کارگر، کارآفرینان و صنعتگران به مصادره اموال و گاهی زندان محکوم و صنعت نوپای ایران نابود شد و البته چیزی جز فقر و بیکاری نصیب کارگران و مستضعفان نشد.
▪️در سالهای اخیر و بعد از شکست گفتمان اصلاح طلبی بعد از ۲۰ سال آزمون و خطا، گفتمان انقلاب ۵۷ در ذهن اکثریت ایرانیان شکسته شد. مردم به جای رویا اندیشی های آرمانی انقلابیون شکستخورده ۵۷، که هنوز دچار آناکرونیسم (زمان پریشی) و در حال مبارزه با نظام پادشاهیاند، خواهان بازگشت به حکومتی نرمال در سال ۲۰۲۴ هستند که به جای اهداف ایدئولوژیک دنبال منافع ملی ایرانیان باشد. تصویر سالهای قبل از انقلاب برای جوانان امروز باور نکردنی است. آنها می بینند که ایران از کجا به کجا رسیده است. پرسش جوانان از پدر بزرگها ومادر بزرگها این است : برای چه انقلاب کردید؟ آیا خوشی زیر دلتان زد؟
@NejatBahrami
#یادداشت_مهمان
▪️جوان انقلابی آتش به اختیار که با رانت حکومتی به مجلس شورای اسلامی راه یافته ، صریح می گوید که «مرز و میهن و وطن» ارزشی ندارد و همبستگی اعتقادی، مهمتر از «هم میهن» بودن است. او واقعیتی را صریحا بیان کرده که بسیاری از انقلابیون ۵۷ که حالا سیاستمدار شدهاند، هنوز در دل باور دارند اما از ترس واکنش مردم بر زبان نمیآورند و حتی برای جلب نظر مردم، شعار «ایران ، ایران» میدهند. ایران یک ملت پرافتخار است که در برابر هیچ تهاجمی تسلیم نشدهاست.
▪️واضعان ایدئولوژی های «جهان وطنی » چه پرولتری و چه امتگرا آشکارا و به صد زبان گفتهاند که ارزشی برای «خاک و وطن و ملت و مرز جغرافیایی» قائل نیستند و مرزهای واقعی را مرزهای اعتقادی میدانند . اسلامگرایان به وحدت «امت اسلامی» و چپگرایان به وحدت «کارگران و زحمتکشان» سراسر جهان معتقدند که هر دو ضد ملی است.
▪️در هر دو ایدئولوژی، «ملت» مجموعه ای متعارض از «مستضعف و مستکبر » و یا «کارگر و سرمایهدار و خرده بورژوازی» است که در جنگ دائمی با هم به سر میبرند. ویژگی مهم ایدئولوژی های جهانوطنی، تفکیک و تجزیه ملت به اجزای متضاد بر اساس دین ، طبقه اقتصادی، جنسیت، قومیت ،زبان و نژاد است. جهانوطنیها به مفهومی یکپارچه و متحد به نام «ملت» باور ندارند.
▪️سابقه بیاعتنایی به مفاهیم وطن و ملت، به انقلاب ۵۷ و اگر دقیقتر بگوییم به دهه ۲۰ خورشیدی، یعنی اشغال ایران و برآمدن دو ایدئولوژی موازی «مارکسیسم روسی» در قالب حزب توده و «بنیادگرایی اسلامی» در قالب فداییان اسلام به دلیل ضعف حاکمیت ملی برمیگردد. دو جریانی که به موازات هم رشد کردند و در دهه ۵۰ در ضدیت با تحولات مدرن جامعه با هم متحد شدند و انقلاب بهمن ۵۷ را رقم زدند. انقلابی که دستاورد آن پیروزی مشروعه بر مشروطه بعد از ۷۰ سال بود.
▪️انقلاب ۵۷ ادامه مشروطه نبود. عکسهای تظاهرات موجود است، در هیچ یک از تظاهرات انقلابی سال ۵۷، انقلابیون مذهبی، ملیمذهبی ، جبهه ملی، مجاهدین خلق و گروه های متعدد مارکسیستی، پرچم ایران را به عنوان نماد ملت بلند نکردند. صحبتی از نظم و قانون نبود. در صدها تظاهرات اعتراضی و میلیونها اعلامیه حتی یک شعار میهنپرستانه بیان نشد.
▪️به جای نامهای رستم، سیاوش، گردآفرید، کورش، آرش، فریدون، آریو برزن، کاوه آهنگر ، باربد، نکیسا، شاه عباس ، نادرشاه و… اسامی ابوذر، عما، سمیه، میثم تمار، چه گوارا، فیدل کاسترو، مائو، لنین، عرفات و جرج حبش ورد زبان انقلابیون بود. انقلاب مشروطه که برای حاکمیت قانون بود، برای چپها خلاصه میشد در بمباندازیهای حیدر عمواوغلی و جمهوری سوسیالیستی گیلان و برای اسلامگریان، خلاصهشد در انتقام بردارشدن شیخ فضل الله نوری از متجددین و ایراندوستان.
▪️ناسیونالیسم، ایران دوستی، میهن پرستی، پرچم سه رنگ شیر و خورشید، قانون اساسی مشروطه، آزادیهای اجتماعی مانند آزادی پوشش زنان و کراوات و کت و شلوار به عنوان مفاهیم و نمادهای طاغوت و به تعبیر چپیها ، نمادهای بورژواژی و ضد انقلاب و ارتجاع معرفی شدند. تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران تحت عنوان طاغوت و ستمشاهی یکسره نفی و تخطئه شد .با شعار حمایت از مستضعف و کارگر، کارآفرینان و صنعتگران به مصادره اموال و گاهی زندان محکوم و صنعت نوپای ایران نابود شد و البته چیزی جز فقر و بیکاری نصیب کارگران و مستضعفان نشد.
▪️در سالهای اخیر و بعد از شکست گفتمان اصلاح طلبی بعد از ۲۰ سال آزمون و خطا، گفتمان انقلاب ۵۷ در ذهن اکثریت ایرانیان شکسته شد. مردم به جای رویا اندیشی های آرمانی انقلابیون شکستخورده ۵۷، که هنوز دچار آناکرونیسم (زمان پریشی) و در حال مبارزه با نظام پادشاهیاند، خواهان بازگشت به حکومتی نرمال در سال ۲۰۲۴ هستند که به جای اهداف ایدئولوژیک دنبال منافع ملی ایرانیان باشد. تصویر سالهای قبل از انقلاب برای جوانان امروز باور نکردنی است. آنها می بینند که ایران از کجا به کجا رسیده است. پرسش جوانان از پدر بزرگها ومادر بزرگها این است : برای چه انقلاب کردید؟ آیا خوشی زیر دلتان زد؟
@NejatBahrami
Telegram
️ نجات بهرامی
تولید جفنگ برای توجیه وطنفروشی از جمله اشتراکات مهم کمونیستها و اسلامیستهاست. یکی نام بیوطنی را «انترناسیونالیسم» میگذارد و دیگری «امتگرایی»!
هر دو از ایران تغذیه میکردند و تغذیه میکنند اما به ایران لگد میزنند و امکانات ایران را برای ایدهها و ذهنیتهای…
هر دو از ایران تغذیه میکردند و تغذیه میکنند اما به ایران لگد میزنند و امکانات ایران را برای ایدهها و ذهنیتهای…
▪️این عکس سعید جلیلی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در مراسم اربعین امسال است. ببینید کسی که قرار بود رییس جمهور ایران شود ، پرچمعراق را دور گردنش انداخته است. تعجب نکنید! امتگرایان اسلامی ، اعتقادی به ملت و وطن و سرزمین ندارند، آنها جهان وطن ودنبال وحدت مسلمین در سراسر جهانند. ایدئولوژی های جهانشمول وطن دوستی و ملی گرایی را ارتجاعی می دانند و برای آنها تهران و اهواز و بندرعباس و رشت فرقی با بغداد و دمشق و بیروت و مسکو و پکن و…ندارد. نام ایران ، پرچم ایران ، تاریخ ایران ، نوروز ، مهرگان ، شاهنامه ، کاوه آهنگر ، آرش ، تخت جمشید ، پاسارگاد و…جایی در احساسات آنها ندارد . آنها جهان وطنی اند.
▪️ارسالی و #یادداشت_مهمان
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
▪️ارسالی و #یادداشت_مهمان
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
🔸شرّی به نام عدالت اجتماعی ( سوسیالیسم) ، عامل عقب ماندگی و فقر و دیکتاتوری کشورها
- ارسالی و #یادداشت_مهمان
◾️چیزی شبیه معجزه در آرژانتین رخ داده است .تورم ماهانه که در دسامبر گذشته ، موقع آمدن خاویر میلی لیبرتارین، به ۲۵ درصد رسیده بود، در ماه مه ۲۰۲۴،به زیر پنج درصد رسید. مردم آرژانتین با رأی به خاویر میلی علیه مفهوم «عدالت اجتماعی» و دولت مداخله گر به پا خاستند و نتیجه گرفتند.
◾️دو مفهوم «برابری »و «آزادی» در کانون نزاع سوسیالیست ها و لیبرالها قرار دارد. سوسیالیست ها برابری را بر آزادی ترجیح می دهند و لیبرالها آزادی را برتر از برابری می دانند. از دید سوسیالیست ها برابری یعنی بازتوزیع درآمدها . اما از دید لیبرالها برابری یعنی « برابری در مقابل قانون» نه برابری در درآمد.
◾️زیباترین و گیراترین شعار مخالفان لیبرالیسم ، «عدالت اجتماعی» است. عدالت اجتماعی یعنی قسمتی از درآمد افراد موفق را بگیریم و به افراد ناموفق بدهیم. چنداتفاق مهم می افتد : اولا انگیزه افراد موفق برای تولید ثروت و نو آوری از بین می رود یا کاهش می یابد. دوم اینکه بخشی از جامعه به خدمات دولتی معتاد می شوند . سوم اینکه برای بازتوزیع ثروت نیاز به دولت بزرگ و مداخله گر پیدا می شود و چهارم اینکه فساد و دزدی در سیستم دولتی افزایش می یابد.
◾️علاوه بر کاهش خلاقیت و نو آوری ، ایجاد یک طبقه مفتخوار حامی دولت ، دولت اقتدارگرا و افزایش فساد و رانت در سیستم مبتنی بر عدالت اجتماعی، کارآفرین ها و افراد موفق از این کشورها می گریزند و صاحبان سرمایه، سرمایه خود را خارج می کنند. نتیجه نهایی اجرای عدالت اجتماعی، کاهش تولید ناخالص داخلی ،عقب ماندگی تکنولوژی و انواع محدودیتها از طریق وضع قوانین است.
◾️لیبرالیسم طرفدار آزادی فرد در برابر دولت و احترام به مالکیت است. لیبرالها هم به برابری اعتقاد دارند اما «برابری در برابر قانون» و «برابری فرصت ها »، نه برابری در توزیع ثروت. در لیبرال دمکراسی ها حمایت های اجتماعی شامل حال افرادی می شود که توانایی کارکردن ندارند یا درآمدشان از حدی پایین تر است.
◾️در نظام های لیبرالی دولت کوچک است . وظیفه دولت حفظ فضای رقابتی بین تولید کنندگان و انواع و اقسام حرفه ها و شرکتها از طریق جلوگیری از انحصار و تشکیل کارتل تولید کنندگان و ایجاد امنیت و اجرای قانون است. رقابت بین تولیدکنندگان باعث پایین آمدن قیمت و احترام به مشتری و به سود مصرف کننده است.
◾️اجرای عدالت اجتماعی( توزیع پول و کالا ) توسط دولت ، بدون محدود کردن آزادی افراد، میسر نیست. به همان درجه که اختیارات دولت در توزیع ثروت افزون تر شود، دیکتاتوری و فقر و فساد بیشتر می شود. در نظام های سوسیالیستی و کمونیستی مانند شوروی سابق ، کوبا ، کره شمالی ، ونزوئلا، فقر و فساد و دیکتاتوری بیداد می کرد و می کند. رژیم های کمونیستی و سوسیالیستی به همان درجه که قواعد بازار آزاد و کاپیتالیسم را بپذیرند، از نظر اقتصادی پیشرفت می کنند ( چین و ویتنام )
◾️افزایش قدرت دولت ، کُند شدن پیشرفت و کاهش درآمد و ثروت ملی به زیان همه ، حتی کسانی است که از سوبسید و مزایای اجتماعی نظام استفاده می کنند. نظام های کمونیستی و سوسیالیستی فقر را به مساوات تقسیم می کنند. در ایران دولت با شعار حمایت از مستضعفان چنان گسترش یافته که کل زندگی شهروندان را رقم میزند و همه اسیر دولتیم.مردمی که از اتوپیای دولتگرایی برهند، مزد روشنبینی و عقلانیت خود را زود میستانند. شاید مردم ما هم روزی پذیرفتند که عدالت اجتماعی یعنی سوسیالیسم در همه اشکال آن ایدهای ناعادلانه است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
- ارسالی و #یادداشت_مهمان
◾️چیزی شبیه معجزه در آرژانتین رخ داده است .تورم ماهانه که در دسامبر گذشته ، موقع آمدن خاویر میلی لیبرتارین، به ۲۵ درصد رسیده بود، در ماه مه ۲۰۲۴،به زیر پنج درصد رسید. مردم آرژانتین با رأی به خاویر میلی علیه مفهوم «عدالت اجتماعی» و دولت مداخله گر به پا خاستند و نتیجه گرفتند.
◾️دو مفهوم «برابری »و «آزادی» در کانون نزاع سوسیالیست ها و لیبرالها قرار دارد. سوسیالیست ها برابری را بر آزادی ترجیح می دهند و لیبرالها آزادی را برتر از برابری می دانند. از دید سوسیالیست ها برابری یعنی بازتوزیع درآمدها . اما از دید لیبرالها برابری یعنی « برابری در مقابل قانون» نه برابری در درآمد.
◾️زیباترین و گیراترین شعار مخالفان لیبرالیسم ، «عدالت اجتماعی» است. عدالت اجتماعی یعنی قسمتی از درآمد افراد موفق را بگیریم و به افراد ناموفق بدهیم. چنداتفاق مهم می افتد : اولا انگیزه افراد موفق برای تولید ثروت و نو آوری از بین می رود یا کاهش می یابد. دوم اینکه بخشی از جامعه به خدمات دولتی معتاد می شوند . سوم اینکه برای بازتوزیع ثروت نیاز به دولت بزرگ و مداخله گر پیدا می شود و چهارم اینکه فساد و دزدی در سیستم دولتی افزایش می یابد.
◾️علاوه بر کاهش خلاقیت و نو آوری ، ایجاد یک طبقه مفتخوار حامی دولت ، دولت اقتدارگرا و افزایش فساد و رانت در سیستم مبتنی بر عدالت اجتماعی، کارآفرین ها و افراد موفق از این کشورها می گریزند و صاحبان سرمایه، سرمایه خود را خارج می کنند. نتیجه نهایی اجرای عدالت اجتماعی، کاهش تولید ناخالص داخلی ،عقب ماندگی تکنولوژی و انواع محدودیتها از طریق وضع قوانین است.
◾️لیبرالیسم طرفدار آزادی فرد در برابر دولت و احترام به مالکیت است. لیبرالها هم به برابری اعتقاد دارند اما «برابری در برابر قانون» و «برابری فرصت ها »، نه برابری در توزیع ثروت. در لیبرال دمکراسی ها حمایت های اجتماعی شامل حال افرادی می شود که توانایی کارکردن ندارند یا درآمدشان از حدی پایین تر است.
◾️در نظام های لیبرالی دولت کوچک است . وظیفه دولت حفظ فضای رقابتی بین تولید کنندگان و انواع و اقسام حرفه ها و شرکتها از طریق جلوگیری از انحصار و تشکیل کارتل تولید کنندگان و ایجاد امنیت و اجرای قانون است. رقابت بین تولیدکنندگان باعث پایین آمدن قیمت و احترام به مشتری و به سود مصرف کننده است.
◾️اجرای عدالت اجتماعی( توزیع پول و کالا ) توسط دولت ، بدون محدود کردن آزادی افراد، میسر نیست. به همان درجه که اختیارات دولت در توزیع ثروت افزون تر شود، دیکتاتوری و فقر و فساد بیشتر می شود. در نظام های سوسیالیستی و کمونیستی مانند شوروی سابق ، کوبا ، کره شمالی ، ونزوئلا، فقر و فساد و دیکتاتوری بیداد می کرد و می کند. رژیم های کمونیستی و سوسیالیستی به همان درجه که قواعد بازار آزاد و کاپیتالیسم را بپذیرند، از نظر اقتصادی پیشرفت می کنند ( چین و ویتنام )
◾️افزایش قدرت دولت ، کُند شدن پیشرفت و کاهش درآمد و ثروت ملی به زیان همه ، حتی کسانی است که از سوبسید و مزایای اجتماعی نظام استفاده می کنند. نظام های کمونیستی و سوسیالیستی فقر را به مساوات تقسیم می کنند. در ایران دولت با شعار حمایت از مستضعفان چنان گسترش یافته که کل زندگی شهروندان را رقم میزند و همه اسیر دولتیم.مردمی که از اتوپیای دولتگرایی برهند، مزد روشنبینی و عقلانیت خود را زود میستانند. شاید مردم ما هم روزی پذیرفتند که عدالت اجتماعی یعنی سوسیالیسم در همه اشکال آن ایدهای ناعادلانه است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
🔸چپهای ایرانی، سوسیال دمکراسی اروپایی را ادامه و جانشین مارکسیسم -لنینیسم میدانند
#یادداشت_مهمان
◾️بر خلاف تصور چپیها، نظام سوسیال دمکراسی اروپایی شکلی از نظام کاپیتالیستی است. کمونیستها از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴)به بعد همواره سوسیال دمکراتها و بنیانگذاران سوسیال دمکراسی اروپایی از جمله برنشتاین و کائوتسکی را خائن به طبقه کارگر میدانستند. حتی لنین کتابی پر از دشنام به نام «انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد» علیه کارل کائوتسکی از رهبران سوسیال دمکراسی آلمان نوشت.
◾️بعد از سقوط کمونیسم در دهه ۹۰ قرن بیستم، برخی از کمونیستها، با بریدن نصفه و نیمه از گذشته (حفظ مواضع ضدامپریالیستی و ضد کاپیتالیستی) از دیکتاتوری پرولتاریا و ضدیت با آزادی و مخالفت با مالکیت خصوصی (البته مشروط)صرف نظر کردند، اما برای ادامه ضدیت با لیبرال دمکراسیهای غربی، سوسیال دمکراسی اروپایی(سوئد و نروژ و فنلاند)را به عنوان نظام مطلوب خود معرفیکردند.
◾️ چپهای سابق مانند فرج سرکوهی، فرخ نگهدار، محمدرضا نیکفر و بسیاری از مبارزان چریک دهه ۵۰ که همچنان احساسات ضد امپریالیستی و ضد کاپیتالیستی خود را حفظ کردهاند، این افسانه را دامن میزنند که گویا سوسیال دمکراسی از نوع آلمان و سوئد و دانمارک و فنلاند، شاخهای از مارکسیسم و آلترناتیو نظامهای لیبرال دمکراسی غربی مخصوصا آمریکا است.
◾️تصور برخی چپهای سابق از سوسیال دمکراسی اروپایی، اشتباه و یا حداقل قدیمی است. نظامهای سوسیال دمکراسی در اصول با لیبرال دمکراسیها یکسانند و بر خلاف مارکسیست -لنینیستها مالکیت خصوصی را محترم میدانند و مانند لیبرال دمکراسیها به آزادیهای فردی، حکومت قانون، دمکراسی و تعدد احزاب و گردش قدرت معتقدند. جالب اینکه سوئد و دانمارک و فنلاند رسما عضو پیمان نظامی ناتو هستند.
◾️تفاوت سوسیال دمکراتها با لیبرال دمکراتها این است که سوسیال دمکراتها مالیات بیشتری از مردم به صورت تصاعدی میگیرند و خدمات عمومی بیشتری به شهروندان ارائه میدهند. یعنی هر کسی سود بیشتری میبرد باید مالیات بیشتری بپردازد. مالیات تصاعدی و دریافت مالیات بیشتر از سود ِ بیشتر، یعنی شما هر چقدر موفقتر و خلاقتر باشید، بیشتر جریمه میشوید. این شیوه دخالت دولت، مزاحم توسعه و پیشرفت است.
◾️پیامد اخذ مالیات تصاعدی، فرار سرمایه، کاهش نوآوری و افزایش بودجه دولتی و اتلاف منابع در سوسیال دمکراسیها و دولتهای رفاه بعد از جنگ جهانی دوم بوده. هرچند سرمایهداران و کارآفرینان موتور محرکه پیشرفت اقتصادی جوامع هستند اما مالیات بر سود، عادلانه است. با این حال حالت افراطی آن یعنی مالیات تصاعدی بر سود، حامل این پیام است که کارآفرین به خاطر نوآوریهایش، به خاطر خلاقیتش باید تنبیه شود . او هم در واکنش سرمایهاش را بر میدارد و به جایی میگریزد که به خاطر نوآوری تشویق شود و نه تنبیه.
◾️بر خلاف تصور ما در کشوری مانند سوئد، اکثریت مردم در سالهای اخیر از سوسیال دمکراتها رویگردان شدهاند و هم اکنون ائتلافی از احزاب راست دولت را اداره میکنند. در واقع اروپا نه تنها از مارکسیسم لنینیسم عبور کرده ، بلکه به ناکارآمدی نظام سوسیال دمکراسی و دولت نیز رفاه پیبرده است. فرانسه یک استثنا است. فرانسه بیش از همه با میراث انقلابی و سوسیالیستی خود دست به گریبان و گرفتار چپگرایی است. نتیجه چپگرایی بالا آمدن حزب راست افراطی جبهه ملی ماری لوپن است.
◾️اما در ایران نمادهای آکادمیک چپ غیر مارکسیست - لنینیست مانند یوسف اباذری، محمد مالجو، کمال اطهاری و سلف درگذشته اینها فریبرز رییس دانا و… تبلیغ میکردند و میکنند که در ایران نظام اقتصادی کاپیتالیسم آن هم از نوع نولیبرالیسم حاکم است. یعنی در کشوری که ۸۰ درصد اقتصاد آن دولتی یا متعلق به نهادهای غیردولتی مانند سپاه و بیت است، آزادی سرمایه و بخش خصوصی، آن هم در سطح جهانی و بدون رعایت مرزها وجود دارد!
◾️واقعیت اقتصاد ایران، تحریم، تورم ۴۰ درصدی، انزوا، سیاست خودکفایی و اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد ایران لیبرال نو نیست بلکه از نوع کلپتوکراسی (kleptocracy) یا دزد سالاری است. حکومتی که به ظاهر با رای مردم انتخابشده اما هدف کارگزاران آن چپاول و غارت اموال عمومی است.
◾️معرفی نظام کلپتوکراسی با عنوان نئولیبرالیسم از سوی چپگرایان، توهین به واژهها و مفاهیم علمی و نوعی غرضورزی ایدئولوژیک است. چپهای سابق در هم آوایی عجیبی با جمهوری اسلامی، هنوز غرب را امپریالیسم می دانند و در انتظار طلوع خورشید رهایی از پکن و مسکو و افول آمریکا و غرب هستند. آنها نظام «مشتری سالار» کاپیتالیسم را استثمارگر تودهها معرفی می کنند، در حالی که در نظامهای لیبرالی منافع و رضایت مصرف کننده، مهمترین عامل در اقتصاد تولیدی و مصرفی است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
#یادداشت_مهمان
◾️بر خلاف تصور چپیها، نظام سوسیال دمکراسی اروپایی شکلی از نظام کاپیتالیستی است. کمونیستها از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴)به بعد همواره سوسیال دمکراتها و بنیانگذاران سوسیال دمکراسی اروپایی از جمله برنشتاین و کائوتسکی را خائن به طبقه کارگر میدانستند. حتی لنین کتابی پر از دشنام به نام «انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد» علیه کارل کائوتسکی از رهبران سوسیال دمکراسی آلمان نوشت.
◾️بعد از سقوط کمونیسم در دهه ۹۰ قرن بیستم، برخی از کمونیستها، با بریدن نصفه و نیمه از گذشته (حفظ مواضع ضدامپریالیستی و ضد کاپیتالیستی) از دیکتاتوری پرولتاریا و ضدیت با آزادی و مخالفت با مالکیت خصوصی (البته مشروط)صرف نظر کردند، اما برای ادامه ضدیت با لیبرال دمکراسیهای غربی، سوسیال دمکراسی اروپایی(سوئد و نروژ و فنلاند)را به عنوان نظام مطلوب خود معرفیکردند.
◾️ چپهای سابق مانند فرج سرکوهی، فرخ نگهدار، محمدرضا نیکفر و بسیاری از مبارزان چریک دهه ۵۰ که همچنان احساسات ضد امپریالیستی و ضد کاپیتالیستی خود را حفظ کردهاند، این افسانه را دامن میزنند که گویا سوسیال دمکراسی از نوع آلمان و سوئد و دانمارک و فنلاند، شاخهای از مارکسیسم و آلترناتیو نظامهای لیبرال دمکراسی غربی مخصوصا آمریکا است.
◾️تصور برخی چپهای سابق از سوسیال دمکراسی اروپایی، اشتباه و یا حداقل قدیمی است. نظامهای سوسیال دمکراسی در اصول با لیبرال دمکراسیها یکسانند و بر خلاف مارکسیست -لنینیستها مالکیت خصوصی را محترم میدانند و مانند لیبرال دمکراسیها به آزادیهای فردی، حکومت قانون، دمکراسی و تعدد احزاب و گردش قدرت معتقدند. جالب اینکه سوئد و دانمارک و فنلاند رسما عضو پیمان نظامی ناتو هستند.
◾️تفاوت سوسیال دمکراتها با لیبرال دمکراتها این است که سوسیال دمکراتها مالیات بیشتری از مردم به صورت تصاعدی میگیرند و خدمات عمومی بیشتری به شهروندان ارائه میدهند. یعنی هر کسی سود بیشتری میبرد باید مالیات بیشتری بپردازد. مالیات تصاعدی و دریافت مالیات بیشتر از سود ِ بیشتر، یعنی شما هر چقدر موفقتر و خلاقتر باشید، بیشتر جریمه میشوید. این شیوه دخالت دولت، مزاحم توسعه و پیشرفت است.
◾️پیامد اخذ مالیات تصاعدی، فرار سرمایه، کاهش نوآوری و افزایش بودجه دولتی و اتلاف منابع در سوسیال دمکراسیها و دولتهای رفاه بعد از جنگ جهانی دوم بوده. هرچند سرمایهداران و کارآفرینان موتور محرکه پیشرفت اقتصادی جوامع هستند اما مالیات بر سود، عادلانه است. با این حال حالت افراطی آن یعنی مالیات تصاعدی بر سود، حامل این پیام است که کارآفرین به خاطر نوآوریهایش، به خاطر خلاقیتش باید تنبیه شود . او هم در واکنش سرمایهاش را بر میدارد و به جایی میگریزد که به خاطر نوآوری تشویق شود و نه تنبیه.
◾️بر خلاف تصور ما در کشوری مانند سوئد، اکثریت مردم در سالهای اخیر از سوسیال دمکراتها رویگردان شدهاند و هم اکنون ائتلافی از احزاب راست دولت را اداره میکنند. در واقع اروپا نه تنها از مارکسیسم لنینیسم عبور کرده ، بلکه به ناکارآمدی نظام سوسیال دمکراسی و دولت نیز رفاه پیبرده است. فرانسه یک استثنا است. فرانسه بیش از همه با میراث انقلابی و سوسیالیستی خود دست به گریبان و گرفتار چپگرایی است. نتیجه چپگرایی بالا آمدن حزب راست افراطی جبهه ملی ماری لوپن است.
◾️اما در ایران نمادهای آکادمیک چپ غیر مارکسیست - لنینیست مانند یوسف اباذری، محمد مالجو، کمال اطهاری و سلف درگذشته اینها فریبرز رییس دانا و… تبلیغ میکردند و میکنند که در ایران نظام اقتصادی کاپیتالیسم آن هم از نوع نولیبرالیسم حاکم است. یعنی در کشوری که ۸۰ درصد اقتصاد آن دولتی یا متعلق به نهادهای غیردولتی مانند سپاه و بیت است، آزادی سرمایه و بخش خصوصی، آن هم در سطح جهانی و بدون رعایت مرزها وجود دارد!
◾️واقعیت اقتصاد ایران، تحریم، تورم ۴۰ درصدی، انزوا، سیاست خودکفایی و اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد ایران لیبرال نو نیست بلکه از نوع کلپتوکراسی (kleptocracy) یا دزد سالاری است. حکومتی که به ظاهر با رای مردم انتخابشده اما هدف کارگزاران آن چپاول و غارت اموال عمومی است.
◾️معرفی نظام کلپتوکراسی با عنوان نئولیبرالیسم از سوی چپگرایان، توهین به واژهها و مفاهیم علمی و نوعی غرضورزی ایدئولوژیک است. چپهای سابق در هم آوایی عجیبی با جمهوری اسلامی، هنوز غرب را امپریالیسم می دانند و در انتظار طلوع خورشید رهایی از پکن و مسکو و افول آمریکا و غرب هستند. آنها نظام «مشتری سالار» کاپیتالیسم را استثمارگر تودهها معرفی می کنند، در حالی که در نظامهای لیبرالی منافع و رضایت مصرف کننده، مهمترین عامل در اقتصاد تولیدی و مصرفی است.
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH