🔹سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی- بلاخره کنده میشه گور قصه؟
بلاخره کنده میشه گور قصه؟
پاسخ آری و نه!
آری! برای آن که آنان تا میتوانند برای حفظ رژیم میکوشند و در هر آینده نزدیک هم خواهند کوشید.
نه برای آن که آنان با دریافت پیام قاطع ،مردم همانگونه که منافع درازمدت شان را به تخت خلیفه گری فاقد حمایت مردم هم نخواهند بست آنان در حال حاضر همه فرصت ها را برای تقویت بالانس بین جناح های رژیم مورد استفاده قرار می دهند، اما يقيناً وقتی فهمیدند که تمامیت رژیم جمهوری اسلامی از دید مردم ایران مردود است، به جای دفاع بی حاصل از این یا آن جناح، سود خود را در پیوستن به آلترناتیو های مورد رضایت مردم خواهند دید.
شاهزاده به خوبی در این سخنرانی در نقش رهبر جنبش ، تلاش نمود اربابان جهانی را متقاعد سازد که مردم این رژیم را نمیخواهند!
اما بیایید این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم!
آیا اربابان جهانی، پیام شاهزاده را با حمایت خود پاسخ خواهند داد یا ساده تر برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی اقدامی خواهند کرد؟
پاسخ نه و آری!
پاسخ نه برای آنکه از امروز تا زمانی اعتبار دارد که استراتژی سبز تسلیحاتی و وظایفی که از این طریق به عهده رژيم محول شده ادامه می یابد.
پاسخ آری زمانی تحقق خواهد یافت که یا استراتژی‌های موجود جهانی و منطقه ای تغییر یافته و تاریخ مصرف رژیم مثل تجربه برافتادن شاه به سر رسیده باشد یا مبارزات مردم ایران نشان داده که اوضاع بی ثبات است و این رژیم از عهدۀ کنترل اوضاع داخلی بر نمی آید.
ابتدا استرتژی های جهانی تغییر می کنند پس به تبعیت از آن و رژیم های دست نشانده جا به جا میشوند. این رژیم مجری برنامه های استراتژی های تسلیحات منطقه ای است بدین معنی تا زمانی که این استراتژی ها ادامه دارد بازار جهانی به سرکردگی آمریکا نیز خواهان دوام و بقای آن است و بر عکس.
یعنی هر وقت هم این استراتژی ها تغییر کردند و استراتژی های جدیدی به اجرا در آمدند این رژیم نیز همانگونه که در مورد برافتادن رژیم شاه تجربه کردیم جای خود را به رژیم مجری استراتژی های جدید خواهد داد. موج اگر باد برنخیزد محکوم به فناست.
یک-از دید اربابان جهانی بی ثباتی اوضاع به اشکال مختلفی بروز میکند و می تواند از قهر مدنی و بايكوت سیاسی مردم مثل عدم شرکت در بازی های انتخاباتی مجالس ،بزرگداشت و روزهای عزاداری منسوب به رژیم و ایدئولوژی شیعه گری اش تا اعتراضات آشکار علیه تمامیت رژیم، شیوه ها و تاکتیکهای مختلفی را در بر بگیرد.
در شرایطی که رژیم جز از طریق سرکوب پلیسی قادر به کنترل نافرمانی و اعتراضات عمومی نیست و مبارزۀ مردم می رود که به فاز بالاتری از سازماندهی و رهبری برسد چراغ های خطر اربابان جهانی روشن میشوند.
این است که رژیم جمهوری اسلامی از هر مدتی آلترناتیو اصلاح طلب خود را ارائه می دهد و برای گذر به جامعه ای که بتواند با پنبه سر ببرد میکوشد تا کنون از این همه تلاش و برنامه ریزی هیچ نتیجه ای عایدش نشده، چرا که رژیم از ترس آن که توبه گرگ مرگ است قادر به تعطیل و تقلیل موقتی سرکوبی و استبداد دینی اش هم نیست.
نظر مردم و میزان همکاری شان با رژیم ملاک مهمی برای خوب و بد بودن اوضاع است و سرنوشت رژیم را تعیین میکنند.
بدین ترتیب، وقتی معلوم شد که مردم با رژیم در قهر و اعتراض به سر میبرند در بازی‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اش شرکت نمی کنند و حتی بیش از آن، مبارزۀ مردم به کانال هایی افتاده که ممکن است برای عوامل بازار جهانی به سرکردگی آمریکا قابل کنترل نباشند چراغ های خطر اربابان جهانی شروع به چشمک زدن خواهند کرد و سرنوشت رژیم و جایگزین آن یعنی ، پادشاهی رضا شاه دوم را به بحث خواهد گذاشت!
پس با این تحلیل هم آری هم نه به این نتیجه میرسیم که اربابان جهانی پس از پیام روشن شاهزاده رضا پهلوی که مردم ایران این رژیم را نمیخواهند ، چشمان خود را بیش از پیش به حوادث ایران خواهند دوخت!
بلاخره گور قصه جمهوری اسلامی کنده میشود هم پاسخش به خودمان بستگی دارد که آری باشد یا نه !
پس رفتار ما مردم در مقابل رژیم جمهوری اسلامی پس از این سخنرانی ، هم برای جنبش خودمان و حمایت اربابان جهانی از این جنبش مهم است و هم جایگاه شاهزاده ، چرا که با ادامه وضعیت موجود و سکوت مردم ایران نقش شاهزاده از رهبر به یک مخالف سیاسی که فقد نظریه های خود را بیان میکند در دید اربابان جهانی تغییر خواهد یافت!
✍ #اشو
دست به تخمم هر موقع میاد عزرائیل سر وقتم
تهدید به مرگ میکنن
مگه هر شب کم میمیرم؟
منو از چی میترسونی؟
اونی ام که از سر بریده لب می‌گیرم
احسنت به لبخند مبارزی که جا دستبند رو دستشه جا دستبند!
آری یا نه هم میهن؟
@C_B_SHAHZADEH
بلاخره کنده میشه گور قصه؟
پاسخ آری و نه!
آری! برای آن که آنان تا میتوانند برای حفظ رژیم میکوشند و در هر آینده نزدیک هم خواهند کوشید.
نه برای آن که آنان با دریافت پیام قاطع ،مردم همانگونه که منافع درازمدت شان را به تخت خلیفه گری فاقد حمایت مردم هم نخواهند بست آنان در حال حاضر همه فرصت ها را برای تقویت بالانس بین جناح های رژیم مورد استفاده قرار می دهند، اما يقيناً وقتی فهمیدند که تمامیت رژیم جمهوری اسلامی از دید مردم ایران مردود است، به جای دفاع بی حاصل از این یا آن جناح، سود خود را در پیوستن به آلترناتیو های مورد رضایت مردم خواهند دید.
شاهزاده به خوبی در این سخنرانی در نقش رهبر جنبش ، تلاش نمود اربابان جهانی را متقاعد سازد که مردم این رژیم را نمیخواهند!
اما بیایید این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم!
آیا اربابان جهانی، پیام شاهزاده را با حمایت خود پاسخ خواهند داد یا ساده تر برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی اقدامی خواهند کرد؟
پاسخ نه و آری!
پاسخ نه برای آنکه از امروز تا زمانی اعتبار دارد که استراتژی سبز تسلیحاتی و وظایفی که از این طریق به عهده رژيم محول شده ادامه می یابد.
پاسخ آری زمانی تحقق خواهد یافت که یا استراتژی‌های موجود جهانی و منطقه ای تغییر یافته و تاریخ مصرف رژیم مثل تجربه برافتادن شاه به سر رسیده باشد یا مبارزات مردم ایران نشان داده که اوضاع بی ثبات است و این رژیم از عهدۀ کنترل اوضاع داخلی بر نمی آید.
ابتدا استرتژی های جهانی تغییر می کنند پس به تبعیت از آن و رژیم های دست نشانده جا به جا میشوند. این رژیم مجری برنامه های استراتژی های تسلیحات منطقه ای است بدین معنی تا زمانی که این استراتژی ها ادامه دارد بازار جهانی به سرکردگی آمریکا نیز خواهان دوام و بقای آن است و بر عکس.
یعنی هر وقت هم این استراتژی ها تغییر کردند و استراتژی های جدیدی به اجرا در آمدند این رژیم نیز همانگونه که در مورد برافتادن رژیم شاه تجربه کردیم جای خود را به رژیم مجری استراتژی های جدید خواهد داد. موج اگر باد برنخیزد محکوم به فناست.
یک-از دید اربابان جهانی بی ثباتی اوضاع به اشکال مختلفی بروز میکند و می تواند از قهر مدنی و بايكوت سیاسی مردم مثل عدم شرکت در بازی های انتخاباتی مجالس ،بزرگداشت و روزهای عزاداری منسوب به رژیم و ایدئولوژی شیعه گری اش تا اعتراضات آشکار علیه تمامیت رژیم، شیوه ها و تاکتیکهای مختلفی را در بر بگیرد.
در شرایطی که رژیم جز از طریق سرکوب پلیسی قادر به کنترل نافرمانی و اعتراضات عمومی نیست و مبارزۀ مردم می رود که به فاز بالاتری از سازماندهی و رهبری برسد چراغ های خطر اربابان جهانی روشن میشوند.
این است که رژیم جمهوری اسلامی از هر مدتی آلترناتیو اصلاح طلب خود را ارائه می دهد و برای گذر به جامعه ای که بتواند با پنبه سر ببرد میکوشد تا کنون از این همه تلاش و برنامه ریزی هیچ نتیجه ای عایدش نشده، چرا که رژیم از ترس آن که توبه گرگ مرگ است قادر به تعطیل و تقلیل موقتی سرکوبی و استبداد دینی اش هم نیست.
نظر مردم و میزان همکاری شان با رژیم ملاک مهمی برای خوب و بد بودن اوضاع است و سرنوشت رژیم را تعیین میکنند.
بدین ترتیب، وقتی معلوم شد که مردم با رژیم در قهر و اعتراض به سر میبرند در بازی‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اش شرکت نمی کنند و حتی بیش از آن، مبارزۀ مردم به کانال هایی افتاده که ممکن است برای عوامل بازار جهانی به سرکردگی آمریکا قابل کنترل نباشند چراغ های خطر اربابان جهانی شروع به چشمک زدن خواهند کرد و سرنوشت رژیم و جایگزین آن یعنی ، پادشاهی رضا شاه دوم را به بحث خواهد گذاشت!
پس با این تحلیل هم آری هم نه به این نتیجه میرسیم که اربابان جهانی پس از پیام روشن شاهزاده رضا پهلوی که مردم ایران این رژیم را نمیخواهند ، چشمان خود را بیش از پیش به حوادث ایران خواهند دوخت!
بلاخره گور قصه جمهوری اسلامی کنده میشود هم پاسخش به خودمان بستگی دارد که آری باشد یا نه !
پس رفتار ما مردم در مقابل رژیم جمهوری اسلامی پس از این سخنرانی ، هم برای جنبش خودمان و حمایت اربابان جهانی از این جنبش مهم است و هم جایگاه شاهزاده ، چرا که با ادامه وضعیت موجود و سکوت مردم ایران نقش شاهزاده از رهبر به یک مخالف سیاسی که فقد نظریه های خود را بیان میکند در دید اربابان جهانی تغییر خواهد یافت!
✍ #اشو
دست به تخمم هر موقع میاد عزرائیل سر وقتم
تهدید به مرگ میکنن
مگه هر شب کم میمیرم؟
منو از چی میترسونی؟
اونی ام که از سر بریده لب می‌گیرم
احسنت به لبخند مبارزی که جا دستبند رو دستشه جا دستبند!
آری یا نه هم میهن؟
@C_B_SHAHZADEH
🔹تاثیر خیال باسوادی بالا و درک نکردن یک مطلب بسیار ساده؛ توهم با سوادی ولی صدا بمب میده بازتاب تف تو شیکم چاه!
۱. وقتی واژه تاریخ مصرف رژیم به پایان میرسد در مطلب ذکر شد، به معنای این بود که در دید اربابان جهانی، حضور نظام شاهنشاهی عزیزمان و بقای آن در ایران منافع آنان در در خطر قرار میدهد و برنامه های آنان با بقای نظام شاهنشاهی عزیزمان پیش نمیرود ؛ شما که مغزت نمیکشه اجازه بدین خیلی ساده ترش کنم برات ، نظام شاهنشاهی از وظیفه و کارهای جمهوری اسلامی پس از استقرار در ایران بر نمی آمد، برپا کردن یک رژیم تندرو با گرایش های افراطی شیعی در مقابل رژیم شاهنشاهی عزیزیمان یک راه ،چاره و شاید تنها راه چاره بود از این جا، خمینی و انقلاب اسلامی اش به پاسخ معما تبدیل شدند. پروژه حاضر شد، برنامه ریخته شد، نقش ها تقسیم شدند، و قیام های براندازی نظام شاهنشاهی به راه افتادند. بیا پایین داداش
۲. متوهم، جمهوری اسلامی با تصمیم اربابان جهانی کنار نمیره چون بهترین گزینه برای اونا همین جمهوری اسلامیه، ذهن مخاطب رو گمراه نکن، جمهوری اسلامی با حمایت اربابان جهانی از خواست مردم به کنار میره، چون زمانی که مردم خواسته خود براندازی رژیم رو به طور شیوا و رسا بیان کنن اربابان جهانی منافع دراز مدت خودشون رو به جمهوری اسلامی ترجیح میدن ، و بعد چطور میشه کنش مردم هیچ تأثیری نداره؟ بیا پایین داداش
۳. اگر شاهزاده و اطرافیان ایشان بتوانند روابطی علنی و شفافی را با این اربابان جهانی برقرار کرده و پیش ببرند از ابتدا به طور صریح توضیح دهند که در رابطه با منافع موجود بازار جهانی در ایران در چه مواردی متعهد به حفظ منافع ملت و کشورشان اند، بر اساس کدام منافع متقابل با همدیگر همکاری میکنند، و محتوای همکاری شان بر چه اصول بده و بستانی بنا شده است از حالا معلوم کنند که چه می دهند و چه می گیرند. و از طریق همکاری و رقابت با سایرین در راه جذب سرمایه و تکنولوژی صنعتی به کشورمان گام بردارند این نه تنها به سود توسعه و ترقی در کشور است بلکه لابد بدتر از جمهوری اسلامی هم نیست . بیا پایین داداش
لازم به توضیح نبود چون مطلب کاملا شفاف بود و حتی یک فرد با سواد نه چندان بالا لپ کلام این مطلب رو درک میکرد ، حالا اینکه شما چطور نتونستی تفسیر کنی بماند من فکر میکنم دلیلش توهمه و صد البته نردبون خواستن !
چرا انقدر لفظ دزدی میکنید! کودک دبستانی ما همون بچه دبستانی نباشیم خودمه!؟
حالا این لفظ دزدی ها به کنار شما توهم نزن که آره بابا مجلس پیشنهادی شاهزاده هم همون مجلس خبرگانه رهبریه!
مثل یه سایبری تمام عیار داری تو زمین جمهوری اسلامی بازی میکنی !
شما مثل یه سایبری تمام عیار تخریب نکن که آره اگر دولت های خارجی از جنبش حمایت کنن و شاهزاده بیاد راس کار از جمهوری اسلامی هم بدتره نمیخواد مطالب مارو تفسیر کنی
نردبون میخوای ایراد بنی اسرائیلی از مطلب میگیری یا اینکه واقعا اونقدر سواتتت بالاست که از درک مطلب ناتوانی؟
زمان میبره خوشه بشه شراب...
صدا بمب میده بازتاب تف تو شیکم چاه
آره گل میزنم بیشتر از علی دایی
شما می‌زنید توی اوت دروازه خالی
برار با این مسیری که شما پیش گرفتی نهایتا بتونی دهل بغل کنی تو دسته دنده‌عقب بری...
تو زمین جمهوری اسلامی بازی نکن، لفظ دزدی نکن، پسر خوبی باش و بیا پایین از اون منبر سایبری تمام عیار بودن . روزت نیک باد بوس بوس
✍ #اشو
@C_B_SHAHZADEH
۱. وقتی واژه تاریخ مصرف رژیم به پایان میرسد در مطلب ذکر شد، به معنای این بود که در دید اربابان جهانی، حضور نظام شاهنشاهی عزیزمان و بقای آن در ایران منافع آنان در در خطر قرار میدهد و برنامه های آنان با بقای نظام شاهنشاهی عزیزمان پیش نمیرود ؛ شما که مغزت نمیکشه اجازه بدین خیلی ساده ترش کنم برات ، نظام شاهنشاهی از وظیفه و کارهای جمهوری اسلامی پس از استقرار در ایران بر نمی آمد، برپا کردن یک رژیم تندرو با گرایش های افراطی شیعی در مقابل رژیم شاهنشاهی عزیزیمان یک راه ،چاره و شاید تنها راه چاره بود از این جا، خمینی و انقلاب اسلامی اش به پاسخ معما تبدیل شدند. پروژه حاضر شد، برنامه ریخته شد، نقش ها تقسیم شدند، و قیام های براندازی نظام شاهنشاهی به راه افتادند. بیا پایین داداش
۲. متوهم، جمهوری اسلامی با تصمیم اربابان جهانی کنار نمیره چون بهترین گزینه برای اونا همین جمهوری اسلامیه، ذهن مخاطب رو گمراه نکن، جمهوری اسلامی با حمایت اربابان جهانی از خواست مردم به کنار میره، چون زمانی که مردم خواسته خود براندازی رژیم رو به طور شیوا و رسا بیان کنن اربابان جهانی منافع دراز مدت خودشون رو به جمهوری اسلامی ترجیح میدن ، و بعد چطور میشه کنش مردم هیچ تأثیری نداره؟ بیا پایین داداش
۳. اگر شاهزاده و اطرافیان ایشان بتوانند روابطی علنی و شفافی را با این اربابان جهانی برقرار کرده و پیش ببرند از ابتدا به طور صریح توضیح دهند که در رابطه با منافع موجود بازار جهانی در ایران در چه مواردی متعهد به حفظ منافع ملت و کشورشان اند، بر اساس کدام منافع متقابل با همدیگر همکاری میکنند، و محتوای همکاری شان بر چه اصول بده و بستانی بنا شده است از حالا معلوم کنند که چه می دهند و چه می گیرند. و از طریق همکاری و رقابت با سایرین در راه جذب سرمایه و تکنولوژی صنعتی به کشورمان گام بردارند این نه تنها به سود توسعه و ترقی در کشور است بلکه لابد بدتر از جمهوری اسلامی هم نیست . بیا پایین داداش
لازم به توضیح نبود چون مطلب کاملا شفاف بود و حتی یک فرد با سواد نه چندان بالا لپ کلام این مطلب رو درک میکرد ، حالا اینکه شما چطور نتونستی تفسیر کنی بماند من فکر میکنم دلیلش توهمه و صد البته نردبون خواستن !
چرا انقدر لفظ دزدی میکنید! کودک دبستانی ما همون بچه دبستانی نباشیم خودمه!؟
حالا این لفظ دزدی ها به کنار شما توهم نزن که آره بابا مجلس پیشنهادی شاهزاده هم همون مجلس خبرگانه رهبریه!
مثل یه سایبری تمام عیار داری تو زمین جمهوری اسلامی بازی میکنی !
شما مثل یه سایبری تمام عیار تخریب نکن که آره اگر دولت های خارجی از جنبش حمایت کنن و شاهزاده بیاد راس کار از جمهوری اسلامی هم بدتره نمیخواد مطالب مارو تفسیر کنی
نردبون میخوای ایراد بنی اسرائیلی از مطلب میگیری یا اینکه واقعا اونقدر سواتتت بالاست که از درک مطلب ناتوانی؟
زمان میبره خوشه بشه شراب...
صدا بمب میده بازتاب تف تو شیکم چاه
آره گل میزنم بیشتر از علی دایی
شما می‌زنید توی اوت دروازه خالی
برار با این مسیری که شما پیش گرفتی نهایتا بتونی دهل بغل کنی تو دسته دنده‌عقب بری...
تو زمین جمهوری اسلامی بازی نکن، لفظ دزدی نکن، پسر خوبی باش و بیا پایین از اون منبر سایبری تمام عیار بودن . روزت نیک باد بوس بوس
✍ #اشو
@C_B_SHAHZADEH
🔹نهادهای پایه ای طرحی ضروری برای مردم ایران - بخش نخست
نهاد پایه ای از جمعی کوچک و خصوصی تشکیل میشود که می خواهند در جریان یک تمرین جمعی و اجتماعی جمع خود را از نظر اجتماعی سیاسی و فرهنگی از عادت ها و بازمانده های تاریخی برهانند و به جای آن فرهنگ و عادات های متفاوت و برگزیده ای را جایگزین سازند.
در این راه اولین گام رد همه معیارها باورها و ارزش های سیاسی یی عادت شده است. رد می کنی کافر میشوی جرأت کفر می یابی و به دیگران هم فرصت کفر و رد می دهی.
از خود انتقاد می کنی و میگذاری دیگران هم از تو انتقاد کنند بدین وسیله هم یاد می گیری که انتقاد کنی و آن را هم قبل از همه از خودت شروع بکنی و هم تحمل شنیدن انتقاد از خود و متقابلاً احترام به آزادی اندیشه و بیان خود و دیگران را تمرین می کنی. سپس، در گاه بعدی، مانند تعمیر کاری عمل می کنی که برای ساختن موتور اتومبیلی ابتدا تمام قطعات موتور را پیاده می کند.
هر قطعه را می آزماید، تعمیر می کند، تمیز می کند، روغنکاری می کند.
هر آلایش ناشی از کارکردهای سابق را از روی قطعات سالم و لازم پاک میکند و سپس شروع می کند به سوار کردن این قطعات بی آلایش و تعمیر شده تا موتوری دگرگونه و قابل کار بسازد.
تو هم درست به همان کار منظم، سیتماتیک و نه چندان آسان دست میزنی از رد و کفر گذشته و باورها و ارزش های خودت شروع می کنی، بعد از آن قطعات باقیمانده را که بنا به منطق بشری ات قابل استفاده اند، از آلایش های پیشین شان زدوده و به کار می بری آنهایی را هم که دیگر کارکردی ندارند و به دردی نمیخورند با کمال شجاعت دور میریزی و با ،معیارها، ارزش ها و عناصر فرهنگی جدیدی تعویض می کنی، بدین ترتیب، قدم به قدم از انکار و کفر به باور و تأیید می رسی.
مثل منطق من فکر میکنم پس هستم بدین معنی: ابتدا همه عادت ها و یادگیری ها را یکباره بیرون ریخته و نفی میکنم و سپس هر کدام را که درست و منطقی یافتم، به کوله بار دانستنی ها و یادمانده هایم می افزایم.
این کار البته هم جمعی است و هم باید قدم به قدم در جریان عمل و تمرین اجتماعی پیش رفته و تجربه شود. کار جمعی مانند بازی با توپ است که جز با پاس دادن و گرفتن قابل تمرین نیست. این است که یک نفر به تنهایی از عهده انقلاب عليه باورها و اعتقادات غلط خود بر نمی آید، چرا که برای ارزیابی هر باور و ارزش عادت شده باید بتوان آن را با منطق متقابلش سنجید و با آلترناتیوهای دیگر به مقایسه کشید برای انجام آن ابتدا باید چند نفر رل متقابل همدیگر را بازی کرده و همدیگر را در یک پروسه تز- آنتی تز- سنتز یا (عرضه، رد ،نتیجه گیری) قرار دهند.
تز به معنی برداشتن قدم رد و کفر است. آنتی تز، نظریات جدیدی اند که به عنوان آلترناتیو و برای مقایسه و ارزیابی ارائه می شوند و سنتز نتایجی اند که از برخود و تکرار این بازی متقابل تز و ضد تز حاصل می شوند.
در ضمن نهاد پایه ای همان اندازه که نهادی جمعی است ،ظرفیت محدودی دارد و شرکت کنندگانش از حد و حدود تعداد انگشتان یک دست فراتر نمی رود. افزایش تعداد شرکت کنندگان جریان متقابل تز -آنتی تز- سنتز را متوقف کرده و از کار می اندازد.
این است که از هر فرصتی باید به جای افزون تعداد شرکت کنندگان بر تعداد نهادها افزود. در آن صورت، هر عضوی می تواند نهاد دیگری تشکیل داده و به عنوان عضو مرتبط این نهادها نقش ایفا کند. این پیوندهای جدید نباید استقلال و خصوصی بودن محرمانه و غیر قابل تعقیب بودن نهادهای پایه ای را به خطر بیاندازند.
حالا اگر کسی بیاید و سؤال کند خوب ما آمدیم و با ۴-۳ نفر از نزدیک ترین هایمان یک نهاد پایه ای به وجود آوردیم و بعدش هم همانند تعمیر کاران ،موتور عناصر فرهنگی، عادت ها، سنت ها، مناسبات و ارزش ها، معیارهای ارزشی خود را در رابطه متقابل اجتماعی و سیاسی زیر ذره بین قرار داده و به نقد و اصلاحشان دست زدیم در آن صورت چه عناصری را باید به طور مشخص زیر ضرب بگیریم و از چه راهی برای تغییر و تحولشان بکوشیم؟
اول باید عقل و منطق بشری خود را عامل غالب و تعیین کننده قرار دهیم و بر این اساس، از نو در مورد هر رابطه ای داوری کنیم هر رابطه ای را از نو تعریف کنیم و هر آنچه را که به طور منطقی مردود است رد و هر چه را هم که به طور منطقی تأیید می شود، تأیید کنیم.
✍ #اشو
قلم مشعله، پاره میشه دل شب
شما عمل صالح ما گناه کبیره
شما دانای عالم ما کلونی نادان
کمپین سر بلنده مثل سَرو
کمپین نوک هرمه، بالاس
قیمت تک تک اعضاش بالاس
مثله ماه تو دل تاریک شب بالاس
ازبالا تا پایین سیاست با ماس
من اشو، همونی که واسه کمپین گردن میزد
هنوز به بدخواه پهلوی سردرد میدم
ساکته آخه زیاده ادب مرده
کف تلگرام افتاده جسد لختش
گزارش بازپرس میگه: تمیز کشتنش
قلم اشو اثر جرمه
@C_B_SHAHZADEH
نهاد پایه ای از جمعی کوچک و خصوصی تشکیل میشود که می خواهند در جریان یک تمرین جمعی و اجتماعی جمع خود را از نظر اجتماعی سیاسی و فرهنگی از عادت ها و بازمانده های تاریخی برهانند و به جای آن فرهنگ و عادات های متفاوت و برگزیده ای را جایگزین سازند.
در این راه اولین گام رد همه معیارها باورها و ارزش های سیاسی یی عادت شده است. رد می کنی کافر میشوی جرأت کفر می یابی و به دیگران هم فرصت کفر و رد می دهی.
از خود انتقاد می کنی و میگذاری دیگران هم از تو انتقاد کنند بدین وسیله هم یاد می گیری که انتقاد کنی و آن را هم قبل از همه از خودت شروع بکنی و هم تحمل شنیدن انتقاد از خود و متقابلاً احترام به آزادی اندیشه و بیان خود و دیگران را تمرین می کنی. سپس، در گاه بعدی، مانند تعمیر کاری عمل می کنی که برای ساختن موتور اتومبیلی ابتدا تمام قطعات موتور را پیاده می کند.
هر قطعه را می آزماید، تعمیر می کند، تمیز می کند، روغنکاری می کند.
هر آلایش ناشی از کارکردهای سابق را از روی قطعات سالم و لازم پاک میکند و سپس شروع می کند به سوار کردن این قطعات بی آلایش و تعمیر شده تا موتوری دگرگونه و قابل کار بسازد.
تو هم درست به همان کار منظم، سیتماتیک و نه چندان آسان دست میزنی از رد و کفر گذشته و باورها و ارزش های خودت شروع می کنی، بعد از آن قطعات باقیمانده را که بنا به منطق بشری ات قابل استفاده اند، از آلایش های پیشین شان زدوده و به کار می بری آنهایی را هم که دیگر کارکردی ندارند و به دردی نمیخورند با کمال شجاعت دور میریزی و با ،معیارها، ارزش ها و عناصر فرهنگی جدیدی تعویض می کنی، بدین ترتیب، قدم به قدم از انکار و کفر به باور و تأیید می رسی.
مثل منطق من فکر میکنم پس هستم بدین معنی: ابتدا همه عادت ها و یادگیری ها را یکباره بیرون ریخته و نفی میکنم و سپس هر کدام را که درست و منطقی یافتم، به کوله بار دانستنی ها و یادمانده هایم می افزایم.
این کار البته هم جمعی است و هم باید قدم به قدم در جریان عمل و تمرین اجتماعی پیش رفته و تجربه شود. کار جمعی مانند بازی با توپ است که جز با پاس دادن و گرفتن قابل تمرین نیست. این است که یک نفر به تنهایی از عهده انقلاب عليه باورها و اعتقادات غلط خود بر نمی آید، چرا که برای ارزیابی هر باور و ارزش عادت شده باید بتوان آن را با منطق متقابلش سنجید و با آلترناتیوهای دیگر به مقایسه کشید برای انجام آن ابتدا باید چند نفر رل متقابل همدیگر را بازی کرده و همدیگر را در یک پروسه تز- آنتی تز- سنتز یا (عرضه، رد ،نتیجه گیری) قرار دهند.
تز به معنی برداشتن قدم رد و کفر است. آنتی تز، نظریات جدیدی اند که به عنوان آلترناتیو و برای مقایسه و ارزیابی ارائه می شوند و سنتز نتایجی اند که از برخود و تکرار این بازی متقابل تز و ضد تز حاصل می شوند.
در ضمن نهاد پایه ای همان اندازه که نهادی جمعی است ،ظرفیت محدودی دارد و شرکت کنندگانش از حد و حدود تعداد انگشتان یک دست فراتر نمی رود. افزایش تعداد شرکت کنندگان جریان متقابل تز -آنتی تز- سنتز را متوقف کرده و از کار می اندازد.
این است که از هر فرصتی باید به جای افزون تعداد شرکت کنندگان بر تعداد نهادها افزود. در آن صورت، هر عضوی می تواند نهاد دیگری تشکیل داده و به عنوان عضو مرتبط این نهادها نقش ایفا کند. این پیوندهای جدید نباید استقلال و خصوصی بودن محرمانه و غیر قابل تعقیب بودن نهادهای پایه ای را به خطر بیاندازند.
حالا اگر کسی بیاید و سؤال کند خوب ما آمدیم و با ۴-۳ نفر از نزدیک ترین هایمان یک نهاد پایه ای به وجود آوردیم و بعدش هم همانند تعمیر کاران ،موتور عناصر فرهنگی، عادت ها، سنت ها، مناسبات و ارزش ها، معیارهای ارزشی خود را در رابطه متقابل اجتماعی و سیاسی زیر ذره بین قرار داده و به نقد و اصلاحشان دست زدیم در آن صورت چه عناصری را باید به طور مشخص زیر ضرب بگیریم و از چه راهی برای تغییر و تحولشان بکوشیم؟
اول باید عقل و منطق بشری خود را عامل غالب و تعیین کننده قرار دهیم و بر این اساس، از نو در مورد هر رابطه ای داوری کنیم هر رابطه ای را از نو تعریف کنیم و هر آنچه را که به طور منطقی مردود است رد و هر چه را هم که به طور منطقی تأیید می شود، تأیید کنیم.
✍ #اشو
قلم مشعله، پاره میشه دل شب
شما عمل صالح ما گناه کبیره
شما دانای عالم ما کلونی نادان
کمپین سر بلنده مثل سَرو
کمپین نوک هرمه، بالاس
قیمت تک تک اعضاش بالاس
مثله ماه تو دل تاریک شب بالاس
ازبالا تا پایین سیاست با ماس
من اشو، همونی که واسه کمپین گردن میزد
هنوز به بدخواه پهلوی سردرد میدم
ساکته آخه زیاده ادب مرده
کف تلگرام افتاده جسد لختش
گزارش بازپرس میگه: تمیز کشتنش
قلم اشو اثر جرمه
@C_B_SHAHZADEH
🔹نهادهای پایه ای طرحی ضروری برای مردم ایران- بخش دوم؛ ویژگی های بنیادی نهادهای پایه ای(۲/۱)
باید از نقد و ارزیابی حساس ترین باورها و اساسی ترین ارزش‌های خویشاوندی، دینی، اعتقادی، عاطفی و سیاسی مان شروع کنیم و سپس آن را تا به ساده ترین رابطه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مان توسعه دهیم.
باید جریان خودسازی نقد، ارزیابی و اصلاح را ابتدا و اساسا از خود شروع و از راه نقد خود و خودی ها به حوزه های مناسباتی دورتر گسترش دهیم.
یک. عقلانیت و منطق ودیعه طبیعی هر انسان است، فرزند انسانی به سبب توانایی مغزی خارق العاده خود، منطق و عقلانیت را از طبیعت یاد میگیرد و بدین طریق خود را از سایر حیوانات جدا کرده و به کنترل طبیعت و جهان دست میزند با این، وجود توانایی های عقلانی و منطقی انسان ها با همدیگر متفاوت اند. در این مورد نیز هر کسی در کلاس خاص خود قرار دارد و مسائل و موضوعات را به اندازه توانایی‌های کلاس خود حل و فصل میکند مثل شاگردان یک مدرسه، همه در مقام مقایسه با بیسوادان باسواد اند اما هر کس به نسبت توانایی خود و سطح کلاسش از عهده حل مسائل درسی اش بر می آید در اینجا ،هم توانایی عقل و منطق هر انسانی محدود است و هر کسی فقط در محدوده این محدودیت ها قادر به استفاده از عقل و منطق خود است. از این رو، کسی که در هوای عقلانی و منطقی کردن زندگی خود است، باید تا می تواند کلاس و سطح عقلانی و منطقی خود را بالا ببرد تا میتواند بیاموزد تحصیل کند و در رابطه بحث ها و برخورد اندیشه ها قرار بگیرد و تا می تواند با پیشبرد بحث های نقد آمیز، راه و چاه عرضه منطق و ضد منطق را یاد گرفته و تمرین کند، نقد را با تخریب اشتباه نگیرید!
این است که نهاد پایه ای باید به محلی برای آموختن تحصیل، مطالعه کردن و بالا بردن آگاهی اعضایش تبدیل شود.
دو. نقد کردن و کفر گفتن و از آنجا به باور رسیدن پروسه متقابل یاد گرفتن و یاد دادن را تکمیل کند. آزادی کفر باید با آزادی باور به یکسان پیش برده شوند.
سه. رهایی از فرهنگ اسلامی با تمام اجزایش از قدم های آغازین این پروسه ۱- نقد، ۲- تمرین و ۳- اصلاح و خودسازی است. از اینجا تعریف و تمرین فرهنگ نوین برابری و حقوق یکسان بشری در همه عرصه های زندگی از برابری جنسی ،قومی، شغلی، طبقاتی، زبانی تا برابری فرهنگی و دینی در برنامه قرار می گیرد.
چهار. تمرین آزادی و دموکراسی باید در مرکز مناسبات نهاد پایه ای قرار گیرد. برای رهایی از فرهنگ دیکتاتوری باید فرهنگ طایفه ای اسلامی را با تمام نابرابری ها و تعصبات خویشاوندی و گروهی اش در خود و جمع خود نابود کرد این کار شدنی نیست مگر با تقویت وجدان اجتماعی، مگر آن که بتوان دیگران را هم با همان چشمی دید که خود و وابستگان را. باید بتوانیم مبانی ارزشی جامعه مدرن و فردگرای امروزی را به مبانی ارزشی جامعه سنتی مان حاکم سازیم.
پنج. برای تمرین سازماندهی و رهبری باید هر عضوی خود را در رل های مختلف کوچک نهاد پایه ای خود سازمان بدهد هر عضوی باید بتواند به طور داوطلبانه هم در کار رهبری شرکت کند و هم پذیرش رهبری دیگران را بیاموزد هم در نقش رهبری این جمع کوچک، گردن نهادن به حقوق دموکراسی دیگران را تمرین کند و هم تحت رهبری دیگران قرار گرفته و ضمن تبعیت، دفاع از حق اعتراض و نافرمانی مدنی خود را تمرین کرده و بیاموزد. هم آزادی و استقلال فردی و هم دیسیپلین جمعی را یاد گرفته و تمرین کند.
ما اون سیلی که میکنه ستوناتونو منحنی
کوه یخیم آب میشیم تو چشم یه غربتی
ما هم طواف میکنیم ولی مثل گرگ دور طعمه
فارغ از رنگ و زبون میشیم عنصر جنبش
✍ #اشو
کارد فرو نمیره تو قلب سنگی
اهل جنگیم
ما رو با اینا نکنید دسته‌بندی
تهش ملک الموت و برگ ترخیص
میریم بالا دنده‌سنگین
#جاوید_شاه میخوره رو در پاسگا
رسیده به استخون خمه کاردا
کمپین سر بلنده مثل سَرو
کمپین نوک هرمه، بالاس
قیمت تک تک اعضاش بالاس
مثله ماه تو دل تاریک شب بالاس
ازبالا تا پایین سیاست با ماس
◻️به ما بپیوندید؛
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆
باید از نقد و ارزیابی حساس ترین باورها و اساسی ترین ارزش‌های خویشاوندی، دینی، اعتقادی، عاطفی و سیاسی مان شروع کنیم و سپس آن را تا به ساده ترین رابطه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مان توسعه دهیم.
باید جریان خودسازی نقد، ارزیابی و اصلاح را ابتدا و اساسا از خود شروع و از راه نقد خود و خودی ها به حوزه های مناسباتی دورتر گسترش دهیم.
یک. عقلانیت و منطق ودیعه طبیعی هر انسان است، فرزند انسانی به سبب توانایی مغزی خارق العاده خود، منطق و عقلانیت را از طبیعت یاد میگیرد و بدین طریق خود را از سایر حیوانات جدا کرده و به کنترل طبیعت و جهان دست میزند با این، وجود توانایی های عقلانی و منطقی انسان ها با همدیگر متفاوت اند. در این مورد نیز هر کسی در کلاس خاص خود قرار دارد و مسائل و موضوعات را به اندازه توانایی‌های کلاس خود حل و فصل میکند مثل شاگردان یک مدرسه، همه در مقام مقایسه با بیسوادان باسواد اند اما هر کس به نسبت توانایی خود و سطح کلاسش از عهده حل مسائل درسی اش بر می آید در اینجا ،هم توانایی عقل و منطق هر انسانی محدود است و هر کسی فقط در محدوده این محدودیت ها قادر به استفاده از عقل و منطق خود است. از این رو، کسی که در هوای عقلانی و منطقی کردن زندگی خود است، باید تا می تواند کلاس و سطح عقلانی و منطقی خود را بالا ببرد تا میتواند بیاموزد تحصیل کند و در رابطه بحث ها و برخورد اندیشه ها قرار بگیرد و تا می تواند با پیشبرد بحث های نقد آمیز، راه و چاه عرضه منطق و ضد منطق را یاد گرفته و تمرین کند، نقد را با تخریب اشتباه نگیرید!
این است که نهاد پایه ای باید به محلی برای آموختن تحصیل، مطالعه کردن و بالا بردن آگاهی اعضایش تبدیل شود.
دو. نقد کردن و کفر گفتن و از آنجا به باور رسیدن پروسه متقابل یاد گرفتن و یاد دادن را تکمیل کند. آزادی کفر باید با آزادی باور به یکسان پیش برده شوند.
سه. رهایی از فرهنگ اسلامی با تمام اجزایش از قدم های آغازین این پروسه ۱- نقد، ۲- تمرین و ۳- اصلاح و خودسازی است. از اینجا تعریف و تمرین فرهنگ نوین برابری و حقوق یکسان بشری در همه عرصه های زندگی از برابری جنسی ،قومی، شغلی، طبقاتی، زبانی تا برابری فرهنگی و دینی در برنامه قرار می گیرد.
چهار. تمرین آزادی و دموکراسی باید در مرکز مناسبات نهاد پایه ای قرار گیرد. برای رهایی از فرهنگ دیکتاتوری باید فرهنگ طایفه ای اسلامی را با تمام نابرابری ها و تعصبات خویشاوندی و گروهی اش در خود و جمع خود نابود کرد این کار شدنی نیست مگر با تقویت وجدان اجتماعی، مگر آن که بتوان دیگران را هم با همان چشمی دید که خود و وابستگان را. باید بتوانیم مبانی ارزشی جامعه مدرن و فردگرای امروزی را به مبانی ارزشی جامعه سنتی مان حاکم سازیم.
پنج. برای تمرین سازماندهی و رهبری باید هر عضوی خود را در رل های مختلف کوچک نهاد پایه ای خود سازمان بدهد هر عضوی باید بتواند به طور داوطلبانه هم در کار رهبری شرکت کند و هم پذیرش رهبری دیگران را بیاموزد هم در نقش رهبری این جمع کوچک، گردن نهادن به حقوق دموکراسی دیگران را تمرین کند و هم تحت رهبری دیگران قرار گرفته و ضمن تبعیت، دفاع از حق اعتراض و نافرمانی مدنی خود را تمرین کرده و بیاموزد. هم آزادی و استقلال فردی و هم دیسیپلین جمعی را یاد گرفته و تمرین کند.
ما اون سیلی که میکنه ستوناتونو منحنی
کوه یخیم آب میشیم تو چشم یه غربتی
ما هم طواف میکنیم ولی مثل گرگ دور طعمه
فارغ از رنگ و زبون میشیم عنصر جنبش
✍ #اشو
کارد فرو نمیره تو قلب سنگی
اهل جنگیم
ما رو با اینا نکنید دسته‌بندی
تهش ملک الموت و برگ ترخیص
میریم بالا دنده‌سنگین
#جاوید_شاه میخوره رو در پاسگا
رسیده به استخون خمه کاردا
کمپین سر بلنده مثل سَرو
کمپین نوک هرمه، بالاس
قیمت تک تک اعضاش بالاس
مثله ماه تو دل تاریک شب بالاس
ازبالا تا پایین سیاست با ماس
◻️به ما بپیوندید؛
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆
🔹نهادهای پایه ای طرحی ضروری برای مردم ایران- بخش دوم؛ ویژگی های بنیادی نهادهای پایه ای(۲/۲)
شش. این امور ابتدا باید به صورت تئوریک و بحث و جدل منطقی ،آغاز و سپس بدون درنگ در عمل پراکتیک اجتماعی تز آنتی تز - سنتز به بوته آزمایش اجتماعی گذاشته شوند. از آنجا که یادگیری مترادف با تغییر رفتار است پس هر جلسه ای باید رفتار اجتماعی شرکت کنندگان را در خانواده و جامعه تغییر دهد. تغییر ندهد، یعنی که همه این حرف ها و کارها باد هوایی بیش نبوده اند. همراه این جریان، دموکراسی و مناسبات دموکراتیک در مرکز تمرین و اجرا قرار می گیرد. باید محتوای مفاهیمی چون حقوق بشر دموکراسی آزادی و همچنین رابطه آزادی با نظم و تفاوت آن با آنارشی و حد و حدود آزادی‌های فردی و جمعی بحث شده و تمرین شوند. برخورد با دیکتاتوری اسلامی حاکم بر ایران هم از این مرحله از نهاد پایه ای ،شروع به برخورد با دیکتاتوری در نهادهای کوچکتر مثل خانواده تا نهادهای بزرگتر اجتماعی و سیاسی گسترش یابد.
هفت. به طور طبیعی باید هر مرحله از یادگیری و تمرین باعث بروز تضاد و تعارض بین خود امروزی و دیروزی هر عضو و همچنین بین شرکت کنندگان و دیگران شود. این است که به موازات پیشرفت این جلسات خودسازی ،جمعی باید خود به خود دوره نقد و نافرمانی اجتماعی آغاز شود. این نافرمانی باید حوزه های مختلف ،سیاسی ،فرهنگی اجتماعی و اقتصادی در بر گرفته، به عادتی فرهنگی تبدیل شود. تمرین دخالت اجتماعی سیاسی و فرهنگی با توسعه نقد و نافرمانی ،آغاز و قدم به قدم تا قهر سیاسی فرهنگی ادامه می یابد تمرین نافرمانی و قهر سیاسی ،فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی علیه منابع و نهادهای دیکتاتوری از آن میان رژیم دیکتاتوری اسلامی باید آگاهانه پیش رفته و از نظر زمان و مکان برنامه ریزی شده و تحت کنترل باشد. دخالت های سیاسی و فرهنگی نه به خاطر واکنش های خودجوش عاطفی و سیاسی، بلکه باید به صورت پروسه ای در حال رشد برنامه ریزی شده پیش برود. باید حوزه نافرمانی اعضا رفته رفته و گام به گام گسترش یافته از سطوح آغازین نافرمانی و مقاومت غیر فعال درونی آغاز و به سطوح بالاتر قهر و اعتراض فعال بیرونی برسد. از نهادهای کوچک خانواده و جمع دوستان آغاز و به نهادهای بزرگتر ،سیاسی ،دینی اجتماعی و فرهنگی برسد.
هشت. قابل پیش بینی است که با شرکت در یک چنین پروسه جمعی خودسازی و ادامه آن، هم پله های بعدی صعود فرهنگی سیاسی و اجتماعی نمایان تر و هم راه برای بر داشتن قدم های بعدی هموار تر خواهند شد.
پس با تشکیل نهاد پایه ای از بین اعضای خانواده یا دوستان خود ، راه سقوط دیکتاتوری جمهوری اسلامی را آسان تر کنیم.
این است که تشکیل نهاد های پایه ای ، طرحی ضروری برای ما پادشاهی خواهان، ما مردم ایران است.
دستامون بسته به هم مثل زنجیر
بزودی وقتش میرسه خیابونا بشه تسخیر
نه یادمون نمیره ما صورت ندا
این سری خون میپاچه بیرون از تو رگ نظام
✍ #اشو
کارد فرو نمیره تو قلب سنگی
اهل جنگیم
ما رو با اینا نکنید دسته‌بندی
تهش ملک الموت و برگ ترخیص
میریم بالا دنده‌سنگین
#جاوید_شاه میخوره رو در پاسگا
رسیده به استخون خمه کاردا
کمپین سر بلنده مثل سَرو
کمپین نوک هرمه، بالاس
قیمت تک تک اعضاش بالاس
مثله ماه تو دل تاریک شب بالاس
ازبالا تا پایین سیاست با ماس
◻️به ما بپیوندید؛
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆
شش. این امور ابتدا باید به صورت تئوریک و بحث و جدل منطقی ،آغاز و سپس بدون درنگ در عمل پراکتیک اجتماعی تز آنتی تز - سنتز به بوته آزمایش اجتماعی گذاشته شوند. از آنجا که یادگیری مترادف با تغییر رفتار است پس هر جلسه ای باید رفتار اجتماعی شرکت کنندگان را در خانواده و جامعه تغییر دهد. تغییر ندهد، یعنی که همه این حرف ها و کارها باد هوایی بیش نبوده اند. همراه این جریان، دموکراسی و مناسبات دموکراتیک در مرکز تمرین و اجرا قرار می گیرد. باید محتوای مفاهیمی چون حقوق بشر دموکراسی آزادی و همچنین رابطه آزادی با نظم و تفاوت آن با آنارشی و حد و حدود آزادی‌های فردی و جمعی بحث شده و تمرین شوند. برخورد با دیکتاتوری اسلامی حاکم بر ایران هم از این مرحله از نهاد پایه ای ،شروع به برخورد با دیکتاتوری در نهادهای کوچکتر مثل خانواده تا نهادهای بزرگتر اجتماعی و سیاسی گسترش یابد.
هفت. به طور طبیعی باید هر مرحله از یادگیری و تمرین باعث بروز تضاد و تعارض بین خود امروزی و دیروزی هر عضو و همچنین بین شرکت کنندگان و دیگران شود. این است که به موازات پیشرفت این جلسات خودسازی ،جمعی باید خود به خود دوره نقد و نافرمانی اجتماعی آغاز شود. این نافرمانی باید حوزه های مختلف ،سیاسی ،فرهنگی اجتماعی و اقتصادی در بر گرفته، به عادتی فرهنگی تبدیل شود. تمرین دخالت اجتماعی سیاسی و فرهنگی با توسعه نقد و نافرمانی ،آغاز و قدم به قدم تا قهر سیاسی فرهنگی ادامه می یابد تمرین نافرمانی و قهر سیاسی ،فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی علیه منابع و نهادهای دیکتاتوری از آن میان رژیم دیکتاتوری اسلامی باید آگاهانه پیش رفته و از نظر زمان و مکان برنامه ریزی شده و تحت کنترل باشد. دخالت های سیاسی و فرهنگی نه به خاطر واکنش های خودجوش عاطفی و سیاسی، بلکه باید به صورت پروسه ای در حال رشد برنامه ریزی شده پیش برود. باید حوزه نافرمانی اعضا رفته رفته و گام به گام گسترش یافته از سطوح آغازین نافرمانی و مقاومت غیر فعال درونی آغاز و به سطوح بالاتر قهر و اعتراض فعال بیرونی برسد. از نهادهای کوچک خانواده و جمع دوستان آغاز و به نهادهای بزرگتر ،سیاسی ،دینی اجتماعی و فرهنگی برسد.
هشت. قابل پیش بینی است که با شرکت در یک چنین پروسه جمعی خودسازی و ادامه آن، هم پله های بعدی صعود فرهنگی سیاسی و اجتماعی نمایان تر و هم راه برای بر داشتن قدم های بعدی هموار تر خواهند شد.
پس با تشکیل نهاد پایه ای از بین اعضای خانواده یا دوستان خود ، راه سقوط دیکتاتوری جمهوری اسلامی را آسان تر کنیم.
این است که تشکیل نهاد های پایه ای ، طرحی ضروری برای ما پادشاهی خواهان، ما مردم ایران است.
دستامون بسته به هم مثل زنجیر
بزودی وقتش میرسه خیابونا بشه تسخیر
نه یادمون نمیره ما صورت ندا
این سری خون میپاچه بیرون از تو رگ نظام
✍ #اشو
کارد فرو نمیره تو قلب سنگی
اهل جنگیم
ما رو با اینا نکنید دسته‌بندی
تهش ملک الموت و برگ ترخیص
میریم بالا دنده‌سنگین
#جاوید_شاه میخوره رو در پاسگا
رسیده به استخون خمه کاردا
کمپین سر بلنده مثل سَرو
کمپین نوک هرمه، بالاس
قیمت تک تک اعضاش بالاس
مثله ماه تو دل تاریک شب بالاس
ازبالا تا پایین سیاست با ماس
◻️به ما بپیوندید؛
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆
🔹غریبی نکن، میشناسی مارو مشتی ، دست و پا زنجیر، بچه ناف تیمارستان دیکتاتوریم- بخش اول؛ دیکتاتوری
تکرار زیاد پاره هایی مانند رهبران و آخوندها و گردانندگان دیکتاتوری جمهوری اسلامی در این قلم همچون دیوار نویسی هایی ، روشنگری ها و هشدارهای قلم را نشانگر است. شما را به خواندن این روشنگری ها و هشدارها، دعوت می کنم.
دیکتاتوری گونه ای از حکومت است که در همه ی تاریخ بشر خواسته که از سروري انسان نقشی خُدایگون بیافریند و زمان هر حکومت دیکتاتوری را در کشور حکم فرمایی آن به نمایش های ویژه ی قدرت و توانایی و شکوه ویژه ی آن دوره و آن سرزمین آراسته است. دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران هم با آخوندها و رهبران و گردانندگانش در ایران شکل گرفته است. یعنی کشوری در میانه ی خاورمیانه که چندهزار سال است با وضعیت جغرافیایی خاص آن هم رویای فتح سردارانی پرآوازه بوده است، هم گذر تاخت و تاز کشور گشایانی که رهسپار جایی دیگر بوده اند و بارها نیز از سوی همسایه های دور و نزدیک اشغال شده که ویرانی های جنگ و به ویژه نابسامانی ها و ناامنی ها مردم ایران را به سوی امیدی فوری یعنی یک حکومت محکم و منظم دیکتاتوری برده است که شاید آن خرابی ها و نابسامانی ها ساخته و بهتر شود و حتا شده به زور امنیت به ایران بازگردد. شاهان بسیاری در تاریخ ایران چه از سرزمین های دیگر و چه از خود ،ایران ،آسان تر یا سخت تر، با دیکتاتوری در ایران حکومت کردهاند اما هیچ حکومت دیکتاتوری شاهنشاهی در تاریخ ایران مانند حکومت جمهوری اسلامی با دروغ و نیرنگ و همراه نبوده و با این همه دزدی و فساد و خرابی های همه جانبه ای که این نظام در ایران به بار آورده، هیچ شاه دیکتاتوری در همه ی تاریخ ایران مانند رهبران جمهوری اسلامی، ادعای خدای مانندی و امامی و ولایت و معنویت نداشته است.
این قلم گزارش هایی کوتاه از گوشه ها و بخش هایی از جنایت ها و دروغ ها و دزدی ها و ویرانی های دیکتاتوری جمهوری اسلامی و رهبران گردانندگان آن را در بر دارد با واقعیت ها و حقیقت هایی که در پي نگاه هایی به این خراب ترین حکومت تاریخ ایران به اشاره بیان شده است اما هرگز هیچ گزارش یا اشاره ی نا درستی در این قلم نیست و به لطف و معجزه ی زمان یعنی انقلاب رسانه ها و رابطه ها و دسترسی به اینترنت و دیگر ابزارهای جستجو هرکس با هر تردیدی می تواند نه چندان سخت به درستی یا نادرستی هر آنچه در این قلم است، پی ببرد.
✍ #اشو
من چه میدونم؟
چرا گرگا اهلی نمیشن
و تو قفس نمیمونن
سگا مثل قناریا نمیخونن
باور کن نمی‌دونم
خدا هس یا ن !
◽️به ما بپیوندید
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆
تکرار زیاد پاره هایی مانند رهبران و آخوندها و گردانندگان دیکتاتوری جمهوری اسلامی در این قلم همچون دیوار نویسی هایی ، روشنگری ها و هشدارهای قلم را نشانگر است. شما را به خواندن این روشنگری ها و هشدارها، دعوت می کنم.
دیکتاتوری گونه ای از حکومت است که در همه ی تاریخ بشر خواسته که از سروري انسان نقشی خُدایگون بیافریند و زمان هر حکومت دیکتاتوری را در کشور حکم فرمایی آن به نمایش های ویژه ی قدرت و توانایی و شکوه ویژه ی آن دوره و آن سرزمین آراسته است. دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران هم با آخوندها و رهبران و گردانندگانش در ایران شکل گرفته است. یعنی کشوری در میانه ی خاورمیانه که چندهزار سال است با وضعیت جغرافیایی خاص آن هم رویای فتح سردارانی پرآوازه بوده است، هم گذر تاخت و تاز کشور گشایانی که رهسپار جایی دیگر بوده اند و بارها نیز از سوی همسایه های دور و نزدیک اشغال شده که ویرانی های جنگ و به ویژه نابسامانی ها و ناامنی ها مردم ایران را به سوی امیدی فوری یعنی یک حکومت محکم و منظم دیکتاتوری برده است که شاید آن خرابی ها و نابسامانی ها ساخته و بهتر شود و حتا شده به زور امنیت به ایران بازگردد. شاهان بسیاری در تاریخ ایران چه از سرزمین های دیگر و چه از خود ،ایران ،آسان تر یا سخت تر، با دیکتاتوری در ایران حکومت کردهاند اما هیچ حکومت دیکتاتوری شاهنشاهی در تاریخ ایران مانند حکومت جمهوری اسلامی با دروغ و نیرنگ و همراه نبوده و با این همه دزدی و فساد و خرابی های همه جانبه ای که این نظام در ایران به بار آورده، هیچ شاه دیکتاتوری در همه ی تاریخ ایران مانند رهبران جمهوری اسلامی، ادعای خدای مانندی و امامی و ولایت و معنویت نداشته است.
این قلم گزارش هایی کوتاه از گوشه ها و بخش هایی از جنایت ها و دروغ ها و دزدی ها و ویرانی های دیکتاتوری جمهوری اسلامی و رهبران گردانندگان آن را در بر دارد با واقعیت ها و حقیقت هایی که در پي نگاه هایی به این خراب ترین حکومت تاریخ ایران به اشاره بیان شده است اما هرگز هیچ گزارش یا اشاره ی نا درستی در این قلم نیست و به لطف و معجزه ی زمان یعنی انقلاب رسانه ها و رابطه ها و دسترسی به اینترنت و دیگر ابزارهای جستجو هرکس با هر تردیدی می تواند نه چندان سخت به درستی یا نادرستی هر آنچه در این قلم است، پی ببرد.
✍ #اشو
من چه میدونم؟
چرا گرگا اهلی نمیشن
و تو قفس نمیمونن
سگا مثل قناریا نمیخونن
باور کن نمی‌دونم
خدا هس یا ن !
◽️به ما بپیوندید
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆
🔹غریبی نکن، میشناسی مارو مشتی ، دست و پا زنجیر، بچه ناف تیمارستان دیکتاتوریم- بخش دوم؛ آخوندهای دیکتاتوری( ۱/۲)
هر حکومت دیکتاتوری بر بنیاد و محور گروهی از آدم های یک کشور مانند نظامیان و اینچنین دسته هایی از آدم و با تکیه به قدرت نفوذ و پول آن گروه از آدمیان آن کشور حکومت دیکتاتوری را در آن کشور به راه اندازد.
محور دیکتاتوری جمهوری اسلامی هم آخوندها هستند، یعنی پیشوایان دینی ای که از چند قرن پیش یعنی در دوره حکومت صفویان به ساختار قدرت در ایران راه یافته اند و چند صد سال است که کم و بیش در زندگی مردم ایران تاثیر گذار بوده اند و اکنون چهل و اندی سال است که با دنیایی از دروغ و دزدی و جنایت ویران و خرابی‌های ایران و زندگی مردم ایران را، بسیار بیش از پیش کرده اند.
به همین دلیل ساده و این خاستگاه آخوندها و رهبران دیکتاتوری جمهوری اسلامی امروزه همواره تاکید می کنند که دین از سیاست جدا نیست چون برجسته شدن نقش و ادامه حيات آخوندها در جامعه ی ایران بنیانی کاملا سیاسی داشته است و اگر شاه اسماعیل صفوی با هدف جهادی کردن جنگ بین ایران و عثمانی، در حالی که بیشتر مردم ایران در آن دوره سنی مذهب بودند، مذهب شیعه را در ایران رسمی نمی کرد و اگر دلیل دیگری پیدا نمیشد آخوندها شاید همواره در حاشیه ی جامعه ی ایران در حوزه هایشان سرگرم دنیای خیالاتشان بودند و به احتمالی افزون تر تا امروز محو شده بودند.
بنا براین دین اگر از سیاست جدا شود آخوندها با از دست دادن جایگاهشان در ایران در خطر انقراض قرار خواهند گرفت.
پس آخوندها از همان دوره، به شکلی سازمان یافته و گاهی حتا در سخنرانی هایشان به صورتی بداهه ، هر چه توانسته اند حديث جعل کرده اند و روایت ها و تاریخ اسلام را دستکاری کرده اند، واقعیت های زیادی را پنهان کرده و دروغ های بسیاری را وارد دین و آگاهی و فرهنگ کرده اند تا جایگاهی را که در ساختار قدرت حکومت های ایران و دخالت در زندگی مردم ایران بدست آورده اند با ادامه نیرنگ و فریب، حفظ کنند.
که این نیاز آخوندها برای بقاء و روش از پایه دروغ پرداز آنها برای ادامه ی حیات اجتماعی در ایران، همواره در حیات و روش زندگی اجتماعی و حتا شخصی آخوندها، در جریان و در زندگی میلیون ها نفر از مردم ایران نیز تاثیر گذار بوده است.
یک آخوند درجه های پیشروی و صعود خود را در تشکیلات حوزوی از طلبه تا حجت الاسلام و آیت الله و آیت الله العظماء نه به دلیل توانمند شدن او در بیان یا آشکار کردن دین بلکه بر اساس توانایی و هوشمندی و زرنگی او برای دروغ پردازی و پوشاندن حقیقت های دین دریافت میکند، این آموزش و روال دروغ پردازی و جعل آنچنان است که هیچ انسان حق پنداری نمیتواند به رتبه های بالای آخوندی برسد و جان به در برد مگر فریبکاری ستون ذاتش شده باشد و در کل یک آخوند در هرجا که حاضر است یعنی در کوچه و خیابان و مسجد و منبر و نماز جمعه و خطبه ی عقد و در منصب های حکومتی و هرجا که کسی غیر از نزدیکان و خانواده و محافظان احتمالي او شاهد رفتار او است همیشه در حال اجرای نوع خاصی از نمایش است که هرگز نباید حقیقت آن فاش شود و گاهی ممکن است حتا خود او نداند که سال ها دست پرورده ی نیرنگ های چه تشکیلات فریبکاری بوده است چرا که این گونه ی خاص نمایش هزاران بار در تاریخ، مرگ و زندگی بسیاری از مردم را رقم زده است و حالا که حقیقت این نمایش فریب آخوندها فاش شده دیگر ،آخوندی، دست کم با آن لباس و ان روش باقی نخواهد ماند.
پارتون میکنیم !
همان ضرورت یا استراتژی جنگی صفویان در جنگ های بین ایران و عثمانی که برای مشروعیت بخشیدن به حکومت و همچنین تهییج و برانگیختن مردم ایران و باورهای مردم آخوندها را وارد قدرت کرد تا با کوشش ،آنها این جنگ، رویه ای کاملا مذهبی و جهادی به خود بگیرد.
سپس، بعد از مرگ آقامحمدخان نخستين پادشاه قاجار، نفوذ آخوندها در حکومت های قاجاریه آن ها را با تجربه های تازه و گوناگونی در قدرت در دین و در ایران و زندگی مردم روبرو کرد.
آخوندهای ایران به شاهان قاجار، برای بخشیدن برخی از شهرها و روستاهای ایران به روسیه در عهدنامه های ترکمانچای و گلستان مشورت دادند.
پذیرفتن امتیازهای بسیاری برای کمپانی‌ها انگلستان از سوی دربار قاجار، بدون توصیه ی آخوندها ممکن نبود همچنین کشتن امیر کبیر یکی از کاردان ترین وزیرهای همه ی تاریخ ایران با فتوای آخوندها میسر شد، چون امیرکبیر از نفوذ آخوندها به دربار و پول ها و تُحفه های دریافتی آنها بسیار کاسته بود.
✍#اشو
جوری بچه می‌کشن انگار دیده فرعون خواب
قرتی حزب‌الله
دیدی نون گیر کرد تو گلوت مثل قلاب؟
زیر هفت تیره ورق نوشته
قراره که نصیب یه طلبه شه
انتقام پهلوونامون رو می‌گیریم
آخوندو می‌کشیم با هر کی که بغلشه
🆔@C_B_SHAHZADEH
هر حکومت دیکتاتوری بر بنیاد و محور گروهی از آدم های یک کشور مانند نظامیان و اینچنین دسته هایی از آدم و با تکیه به قدرت نفوذ و پول آن گروه از آدمیان آن کشور حکومت دیکتاتوری را در آن کشور به راه اندازد.
محور دیکتاتوری جمهوری اسلامی هم آخوندها هستند، یعنی پیشوایان دینی ای که از چند قرن پیش یعنی در دوره حکومت صفویان به ساختار قدرت در ایران راه یافته اند و چند صد سال است که کم و بیش در زندگی مردم ایران تاثیر گذار بوده اند و اکنون چهل و اندی سال است که با دنیایی از دروغ و دزدی و جنایت ویران و خرابی‌های ایران و زندگی مردم ایران را، بسیار بیش از پیش کرده اند.
به همین دلیل ساده و این خاستگاه آخوندها و رهبران دیکتاتوری جمهوری اسلامی امروزه همواره تاکید می کنند که دین از سیاست جدا نیست چون برجسته شدن نقش و ادامه حيات آخوندها در جامعه ی ایران بنیانی کاملا سیاسی داشته است و اگر شاه اسماعیل صفوی با هدف جهادی کردن جنگ بین ایران و عثمانی، در حالی که بیشتر مردم ایران در آن دوره سنی مذهب بودند، مذهب شیعه را در ایران رسمی نمی کرد و اگر دلیل دیگری پیدا نمیشد آخوندها شاید همواره در حاشیه ی جامعه ی ایران در حوزه هایشان سرگرم دنیای خیالاتشان بودند و به احتمالی افزون تر تا امروز محو شده بودند.
بنا براین دین اگر از سیاست جدا شود آخوندها با از دست دادن جایگاهشان در ایران در خطر انقراض قرار خواهند گرفت.
پس آخوندها از همان دوره، به شکلی سازمان یافته و گاهی حتا در سخنرانی هایشان به صورتی بداهه ، هر چه توانسته اند حديث جعل کرده اند و روایت ها و تاریخ اسلام را دستکاری کرده اند، واقعیت های زیادی را پنهان کرده و دروغ های بسیاری را وارد دین و آگاهی و فرهنگ کرده اند تا جایگاهی را که در ساختار قدرت حکومت های ایران و دخالت در زندگی مردم ایران بدست آورده اند با ادامه نیرنگ و فریب، حفظ کنند.
که این نیاز آخوندها برای بقاء و روش از پایه دروغ پرداز آنها برای ادامه ی حیات اجتماعی در ایران، همواره در حیات و روش زندگی اجتماعی و حتا شخصی آخوندها، در جریان و در زندگی میلیون ها نفر از مردم ایران نیز تاثیر گذار بوده است.
یک آخوند درجه های پیشروی و صعود خود را در تشکیلات حوزوی از طلبه تا حجت الاسلام و آیت الله و آیت الله العظماء نه به دلیل توانمند شدن او در بیان یا آشکار کردن دین بلکه بر اساس توانایی و هوشمندی و زرنگی او برای دروغ پردازی و پوشاندن حقیقت های دین دریافت میکند، این آموزش و روال دروغ پردازی و جعل آنچنان است که هیچ انسان حق پنداری نمیتواند به رتبه های بالای آخوندی برسد و جان به در برد مگر فریبکاری ستون ذاتش شده باشد و در کل یک آخوند در هرجا که حاضر است یعنی در کوچه و خیابان و مسجد و منبر و نماز جمعه و خطبه ی عقد و در منصب های حکومتی و هرجا که کسی غیر از نزدیکان و خانواده و محافظان احتمالي او شاهد رفتار او است همیشه در حال اجرای نوع خاصی از نمایش است که هرگز نباید حقیقت آن فاش شود و گاهی ممکن است حتا خود او نداند که سال ها دست پرورده ی نیرنگ های چه تشکیلات فریبکاری بوده است چرا که این گونه ی خاص نمایش هزاران بار در تاریخ، مرگ و زندگی بسیاری از مردم را رقم زده است و حالا که حقیقت این نمایش فریب آخوندها فاش شده دیگر ،آخوندی، دست کم با آن لباس و ان روش باقی نخواهد ماند.
پارتون میکنیم !
همان ضرورت یا استراتژی جنگی صفویان در جنگ های بین ایران و عثمانی که برای مشروعیت بخشیدن به حکومت و همچنین تهییج و برانگیختن مردم ایران و باورهای مردم آخوندها را وارد قدرت کرد تا با کوشش ،آنها این جنگ، رویه ای کاملا مذهبی و جهادی به خود بگیرد.
سپس، بعد از مرگ آقامحمدخان نخستين پادشاه قاجار، نفوذ آخوندها در حکومت های قاجاریه آن ها را با تجربه های تازه و گوناگونی در قدرت در دین و در ایران و زندگی مردم روبرو کرد.
آخوندهای ایران به شاهان قاجار، برای بخشیدن برخی از شهرها و روستاهای ایران به روسیه در عهدنامه های ترکمانچای و گلستان مشورت دادند.
پذیرفتن امتیازهای بسیاری برای کمپانی‌ها انگلستان از سوی دربار قاجار، بدون توصیه ی آخوندها ممکن نبود همچنین کشتن امیر کبیر یکی از کاردان ترین وزیرهای همه ی تاریخ ایران با فتوای آخوندها میسر شد، چون امیرکبیر از نفوذ آخوندها به دربار و پول ها و تُحفه های دریافتی آنها بسیار کاسته بود.
✍#اشو
جوری بچه می‌کشن انگار دیده فرعون خواب
قرتی حزب‌الله
دیدی نون گیر کرد تو گلوت مثل قلاب؟
زیر هفت تیره ورق نوشته
قراره که نصیب یه طلبه شه
انتقام پهلوونامون رو می‌گیریم
آخوندو می‌کشیم با هر کی که بغلشه
🆔@C_B_SHAHZADEH
🔹غریبی نکن، میشناسی مارو مشتی ، دست و پا زنجیر، بچه ناف تیمارستان دیکتاتوریم-بخش دوم، آخوندهای دیکتاتوری(۲/۲)
آخوندها در دوره ی قاجاریه با جعل انواع حدیث و روایت برای تایید انواع تصمیم های شاهان قاجار و صدور جواز صیغه و انواع ازدواج یا حتا لواط برای درباریان قاجار و فتوای انواع ستم ها بر مردم در آن دوره ی سخت زندگی مردم ایران چیزی از خود ساختند که هنوز ادامه دارد و امروزه هم که حکومت جمهوری اسلامی را در ایران برپا کرده اند.
🔶این مستند را ببینید:
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171147
در شهرهایی مثل مشهد و قم با عنوان صیغه به روسپی داری مشغولند یا از لواط در حوزه های علمیه یا در بیرون ،جامعه به آسانی چشم پوشی کنند و اینچنین است که آخوندهای طراز اولی که در دوره ی قاجار رابط کسب مجوز برای انواع امتیازها و خواسته‌های روسیه و انگلستان بودند، امروز نیز در جایگاه های بالای نظام جمهوری اسلامی برای هر درمانی پزشکی انگلستان را به پزشکی ایران ترجیح میدهند یا در عراق رابطه ی نزدیکی با انگلیسی ها دارند و اینکه در دریای خزر و هرجای دیگر تا این اندازه به روسیه باج می دهند.
و از یاد نمی بریم که آخوند بی ارزشی با نام شیخ فضل الله نوری که به انواع فساد آلوده بود و وقتی که مردم ایران در انقلاب مشروطه در حال دگرگون کردن آن همه خرابی و عقب ماندگی حکومت قاجار بودند همین شیخ، رابطه ی تنگاتنگی با شاه و درباریان قاجار داشت. امروز او از ارزش‌های دیکتاتوری جمهوری اسلامی است که همین شیخ فضل الله هنگامی که میبیند با سقوط حکومت قاجار دیگر جایی برای آخوندها در قدرت و پول ایران نمی ماند پیشنهاد مشروطه ی مشروعه را طرح می کند که تا به این وسیله نفوذ چند صد ساله ی آخوندها در قدرت ادامه یابد.
شیخ فضل الله به سبب خیانت هایش به مردم ایران کشته میشود و سپس آخوندی با نام مدرس که در میان آن‌همه آخوند ترسو که ترس و محافظه کاری آن ها نیز به دلیل دروغ پردازی همواره ی سازمان آنها پدید آمده بود از آخوندهای ديگر جسورتر است ، می کوشد خودش و آخوندها را دوباره در قدرت سهیم کند.
پیروز زور آزمایی سیاسی آن دوره، رضا شاه است و او دست آخوندها را از قدرت کوتاه میکند و دوست های خارجی آخوندها یعنی روسیه و انگلستان هم نفوذ فلج کننده ی خود را در ایران، از دست می دهند.
نمونه ای از ترس تشکیلات آخوندها در همین زمان روی می دهد و هنگامی که رضاشاه می خواهد به مردم نشان دهد که برداشتن حجاب سر زنان، ضدیت با دین نیست و او برای آبادانی کشور در شرایطی که ایران با خرابی های بسیار سخت نیازمند نیروی کار است و برای آسان شدن حضور و کار نیمی از مردم ایران یعنی زنان در جامعه، پوشش سر آنها را سد میبیند خواسته که زنان آن پوشش سابق را بردارند یا با کلاه تغییرش دهند به دخترانش میگوید که بدون سر پوش به زیارت حرم معصومه در قم بروند و وقتی آن ها بدون حجاب به زیارت می روند در میان آن همه آخوند باز فقط یک آخوند اعتراض میکند و هنگامی که رضاشاه آن آخوند را در همان قم، فلک میکند هیچ کدام از آخوندها شهامت دفاع از همکارشان را ندارند.
پس از تبعید رضا شاه و راه یافتن دوباره روسیه و انگلستان و اینبار به همراه آمریکا به ایران، آخوندها با همراهی یار دیرینشان در قدرت و ثروت ایران یعنی انگلستان بار دیگر مجال می یابند در قدرت سهیم شوند.
اکنون که آخوندها دوباره خود را در حکومت ایران بازیافته بوند و بر این باور بودند که ياری آنها و توان و نفوذ آن ها در مردم بسیار است ، اندیشیدند چرا خود آن ها شاه نشوند؟
اما شاه شدن یک آخوند ممکن نبود چون سر انسان یا جای تاج است يا جاي عمامه پس ، ولایت فقیه را برساختند و شاه را برانداختند( البته این بدان معنا نیست که آخوند ها به تنهایی و بدون برنامه ریزی اربابان جهانی به قدرت رسیدند، و جای این بحث در این مطلب نیست).
دیکتاتوری جمهوری اسلامی را برپا کردند و چهل سال و اندی است که آخوندها و رهبران و گردانندگانِ دیکتاتوری جمهوری اسلامی بسیاری از مردم ایران را کشته اند به زندان افکنده اند، شکنجه کرده اند، قطع عضو کرده اند و هرچه توانسته اند از ایران خراب کردهاند تا حکومت کنند، در آسایش دزدی کنند و چندین و چند برابر هرچه در این چند صد سال آخوندها از مردم ایران خُمس و زکات گرفته بودند با پول نفت ایران عیش کنند. که یک پنجم خمس برای آنها کافی نبود و بنابراین همه اش را برداشتند. ایران را برداشتند !
✍#اشو
میدونن آدم با فکرش میبره
میخوان بشه دانش آموز سر کلاس آینده شیمیایی
میگن اصلاح میشیم
انگار بدی وعده‌ی ثواب به شیطان
خامنه‌ای آچمز
سپاهی تو خیابون آچمز
تو حلقوم آخوند پاشنه میره
همین غذاشونه از این به بعد ماییم آشپز
🆔@C_B_SHAHZADEH
آخوندها در دوره ی قاجاریه با جعل انواع حدیث و روایت برای تایید انواع تصمیم های شاهان قاجار و صدور جواز صیغه و انواع ازدواج یا حتا لواط برای درباریان قاجار و فتوای انواع ستم ها بر مردم در آن دوره ی سخت زندگی مردم ایران چیزی از خود ساختند که هنوز ادامه دارد و امروزه هم که حکومت جمهوری اسلامی را در ایران برپا کرده اند.
🔶این مستند را ببینید:
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171147
در شهرهایی مثل مشهد و قم با عنوان صیغه به روسپی داری مشغولند یا از لواط در حوزه های علمیه یا در بیرون ،جامعه به آسانی چشم پوشی کنند و اینچنین است که آخوندهای طراز اولی که در دوره ی قاجار رابط کسب مجوز برای انواع امتیازها و خواسته‌های روسیه و انگلستان بودند، امروز نیز در جایگاه های بالای نظام جمهوری اسلامی برای هر درمانی پزشکی انگلستان را به پزشکی ایران ترجیح میدهند یا در عراق رابطه ی نزدیکی با انگلیسی ها دارند و اینکه در دریای خزر و هرجای دیگر تا این اندازه به روسیه باج می دهند.
و از یاد نمی بریم که آخوند بی ارزشی با نام شیخ فضل الله نوری که به انواع فساد آلوده بود و وقتی که مردم ایران در انقلاب مشروطه در حال دگرگون کردن آن همه خرابی و عقب ماندگی حکومت قاجار بودند همین شیخ، رابطه ی تنگاتنگی با شاه و درباریان قاجار داشت. امروز او از ارزش‌های دیکتاتوری جمهوری اسلامی است که همین شیخ فضل الله هنگامی که میبیند با سقوط حکومت قاجار دیگر جایی برای آخوندها در قدرت و پول ایران نمی ماند پیشنهاد مشروطه ی مشروعه را طرح می کند که تا به این وسیله نفوذ چند صد ساله ی آخوندها در قدرت ادامه یابد.
شیخ فضل الله به سبب خیانت هایش به مردم ایران کشته میشود و سپس آخوندی با نام مدرس که در میان آن‌همه آخوند ترسو که ترس و محافظه کاری آن ها نیز به دلیل دروغ پردازی همواره ی سازمان آنها پدید آمده بود از آخوندهای ديگر جسورتر است ، می کوشد خودش و آخوندها را دوباره در قدرت سهیم کند.
پیروز زور آزمایی سیاسی آن دوره، رضا شاه است و او دست آخوندها را از قدرت کوتاه میکند و دوست های خارجی آخوندها یعنی روسیه و انگلستان هم نفوذ فلج کننده ی خود را در ایران، از دست می دهند.
نمونه ای از ترس تشکیلات آخوندها در همین زمان روی می دهد و هنگامی که رضاشاه می خواهد به مردم نشان دهد که برداشتن حجاب سر زنان، ضدیت با دین نیست و او برای آبادانی کشور در شرایطی که ایران با خرابی های بسیار سخت نیازمند نیروی کار است و برای آسان شدن حضور و کار نیمی از مردم ایران یعنی زنان در جامعه، پوشش سر آنها را سد میبیند خواسته که زنان آن پوشش سابق را بردارند یا با کلاه تغییرش دهند به دخترانش میگوید که بدون سر پوش به زیارت حرم معصومه در قم بروند و وقتی آن ها بدون حجاب به زیارت می روند در میان آن همه آخوند باز فقط یک آخوند اعتراض میکند و هنگامی که رضاشاه آن آخوند را در همان قم، فلک میکند هیچ کدام از آخوندها شهامت دفاع از همکارشان را ندارند.
پس از تبعید رضا شاه و راه یافتن دوباره روسیه و انگلستان و اینبار به همراه آمریکا به ایران، آخوندها با همراهی یار دیرینشان در قدرت و ثروت ایران یعنی انگلستان بار دیگر مجال می یابند در قدرت سهیم شوند.
اکنون که آخوندها دوباره خود را در حکومت ایران بازیافته بوند و بر این باور بودند که ياری آنها و توان و نفوذ آن ها در مردم بسیار است ، اندیشیدند چرا خود آن ها شاه نشوند؟
اما شاه شدن یک آخوند ممکن نبود چون سر انسان یا جای تاج است يا جاي عمامه پس ، ولایت فقیه را برساختند و شاه را برانداختند( البته این بدان معنا نیست که آخوند ها به تنهایی و بدون برنامه ریزی اربابان جهانی به قدرت رسیدند، و جای این بحث در این مطلب نیست).
دیکتاتوری جمهوری اسلامی را برپا کردند و چهل سال و اندی است که آخوندها و رهبران و گردانندگانِ دیکتاتوری جمهوری اسلامی بسیاری از مردم ایران را کشته اند به زندان افکنده اند، شکنجه کرده اند، قطع عضو کرده اند و هرچه توانسته اند از ایران خراب کردهاند تا حکومت کنند، در آسایش دزدی کنند و چندین و چند برابر هرچه در این چند صد سال آخوندها از مردم ایران خُمس و زکات گرفته بودند با پول نفت ایران عیش کنند. که یک پنجم خمس برای آنها کافی نبود و بنابراین همه اش را برداشتند. ایران را برداشتند !
✍#اشو
میدونن آدم با فکرش میبره
میخوان بشه دانش آموز سر کلاس آینده شیمیایی
میگن اصلاح میشیم
انگار بدی وعده‌ی ثواب به شیطان
خامنه‌ای آچمز
سپاهی تو خیابون آچمز
تو حلقوم آخوند پاشنه میره
همین غذاشونه از این به بعد ماییم آشپز
🆔@C_B_SHAHZADEH
🔹نهادهای پایه ای طرحی ضروری برای مردم ایران- بخش سوم- فکتاتون دروغه ، قانون اساسی مشروطه سنتی باطله!
نمیشه سر بسته حرف زد!
جوهرم پُره، این یه تصمیم کشنده س
بالاسرتونم با دلیل مشخص
ما همیشه موندگاریم، شما ها موقتی
بلند نشید، قلم تیزه مثل تیغ توی کیفجنده ها
❗️مهم❗️
قبل از خواندن این مطالب ، مطالب زیر را بخوانید که دچار تعصب و کج اندیشی نشوید!
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171248
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171301
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171302
این ما مردم ایرانیم که باید مفاهیمی همچون آزاد زیستن، دموکراسی داشتن جدا کردن دین از دنیا و برقراری عدالت اجتماعی اقتصادی را به درستی تعریف کنیم.
این مائیم که باید این لباس های طلایی را به تن ایران و فرهنگ ایران بپوشانیم ادبیات رهایی بخش سیاسی - اجتماعی به وجود آوریم و راه نقب زدن از درون دیکتاتوری امروزی به آزادی فردا را پیدا کنیم. معلومه که جز خود ما هیچ کسی نمی تواند این خواسته ها را تحقق ببخشد، تخم فردای مورد نظر ما را بکارد، بار آورد و تا زمان شکفتنش هم به پایش بایستد.
این است که هر کسی باید بتواند قبل از همه خودش را بار آورد به خودش یاد بدهد، خودش را آگاه سازد و کمبودهای فرهنگی اجتماعی و علمی خود را برطرف سازد. هر کسی باید بتواند به خودش تمرین آزادی و دموکراسی بدهد.
هر کسی باید بتواند قبل از همه گلیم اصلاح و نوسازی فرهنگی خود را به درستی بشوید و از آب بیرون بکشد و سپس با استفاده از این تجربیات به یاری دیگران بشتابد.
❗️این است که قانون اساسی سنتی مشروطه که صد و اندی سال از قدمتش میگذرد ضامن دموکراسی و آزادی و همه ارزش های یک جامعه مدرن نیست !
همش حرفین، پس کو عمل؟
رو قلمم
میکنمشون شیش ماهه میاد کودکم
نتیجه پیشکشت، ندیده م هم دیدم من
حتی اگه نر باشین شیرتون رو میدوشم
متوجهین؟ نه نیستین.
زوده براتون حریف شین
اینجاست که محفل های روشنفکری و نهادهای پایه ای مطرح میشوند، و در این نهادها و محافل است که میتوانیم خود را از عادت های فرهنگی سنتی که به زیان ایران فرداست برهانیم.
دموکراسی و همزیستی با مخالفان را تمرین بکنیم سازماندهی و رهبری دموکراتیک را بیاموزیم دانش های اجتماعی فرهنگی و سیاسی رهایی بخش تولید بکنید.
از این روست که تشکیل نهادهای پایه ای به ضرورت تاریخی ما مردم برخاسته از طبقه متوسط مدرن ایران تبدیل شود.
از این روست که فکر بازسازی و خودسازی از پایه و اساس باید از سوی هر آن که دلش به حال و روز امروز ما و کشور و مردم مان میسوزد جدی گرفته شود، چرا که قبلاً نتیجه گرفته ایم که مبارزه و تمرین برای رها کردن خود از دست دیکتاتوری فرهنگی درون خودمان به اندازه مبارزه برای رهایی از دیکتاتوری رژیم حاکم بر کشورمان اهمیت دارد و مقدمه آن است.
از این روست که هر کس که در هوای زندگی آزاد و متفاوتی است باید اندیشه زیربنایی این راه برون رفت را مورد ارزیابی و ارزشیابی قرار دهد آن را با دیدگاه ها و آلترناتیوهای دیگر مقایسه کند و در صورت ممکن با دست آوردهای تازه تر تکمیل کرده و نهایتاً و حتماً به بوته آزمایش و تجربه بگذارد.
این است که پیشتر گفتم:
باید از نقد و ارزیابی حساس ترین باورها و اساسی ترین ارزش‌های خویشاوندی، دینی، اعتقادی، عاطفی و سیاسی مان شروع کنیم و سپس آن را تا به ساده ترین رابطه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مان توسعه دهیم.
عاشقای لاتی ضد زن
قلما مخبری ، محتوا کمدی
دروازه خالیه، کلاشی رو گذاشتید واسه گلری؟
این است وقتی گفته میشود، فکتاتون دروغه ، مشروطه سنتی باطله و باید اصلاح بشه:
بدان معناست که در فردای پس از آزادی، این قانون اساسی مشروطه سنتی ، نیازمند تغییر و اصلاح است ! در تاریخ بارها این تغییر و اصلاح رخ داده و پس از آزادی ایران هم مجددا تغییر خواهد کرد، چه بخوایم چه نخوایم، حالا شما با دوتا شعار پاینده ایران، بگین بر اساس قانون اساسی مشروطه شاهدخت نور نمیتواند ولیعهد باشد، دخترا تو خیابون واستادن جلو گلوله
وقتی شما چاقالا چپیده بودین تو خونه!
فراموش نکنیم که نقد و حتی رد این دیدگاه این واقعیت را تغییر نمی دهد که فردای آزاد و دموکراسی ما بدون تغییر قانون اساسی مشروطه سنتی و بدون عبور از اینگونه رنسانس فرهنگی جمعی و مردمی نه ممکن و نه قابل تضمین است.
متعصبین قانون اساسی مشروطه سنتی بدون اصلاح و تغییر باطل است!
آره منم متعصبم ، ولی زمان مشخص میکنه کی تو لجنه! و تعصب کی بجاست!
به هیچ تلاشی پاسخ داده نخواهد شد.
تز- آنتی تز- سنتز ...
✍ #اشو
از ذهنت اسلحه میسازن ضد فردای ایران و بی خبری
اونوقت حرفای ما اَخه ، چون داره بی ادبی
این حرفا بی اثر نیست
بالاخره جا میوفته سکه تو جاش
@C_B_SHAHZADEH
نمیشه سر بسته حرف زد!
جوهرم پُره، این یه تصمیم کشنده س
بالاسرتونم با دلیل مشخص
ما همیشه موندگاریم، شما ها موقتی
بلند نشید، قلم تیزه مثل تیغ توی کیف
❗️مهم❗️
قبل از خواندن این مطالب ، مطالب زیر را بخوانید که دچار تعصب و کج اندیشی نشوید!
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171248
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171301
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/171302
این ما مردم ایرانیم که باید مفاهیمی همچون آزاد زیستن، دموکراسی داشتن جدا کردن دین از دنیا و برقراری عدالت اجتماعی اقتصادی را به درستی تعریف کنیم.
این مائیم که باید این لباس های طلایی را به تن ایران و فرهنگ ایران بپوشانیم ادبیات رهایی بخش سیاسی - اجتماعی به وجود آوریم و راه نقب زدن از درون دیکتاتوری امروزی به آزادی فردا را پیدا کنیم. معلومه که جز خود ما هیچ کسی نمی تواند این خواسته ها را تحقق ببخشد، تخم فردای مورد نظر ما را بکارد، بار آورد و تا زمان شکفتنش هم به پایش بایستد.
این است که هر کسی باید بتواند قبل از همه خودش را بار آورد به خودش یاد بدهد، خودش را آگاه سازد و کمبودهای فرهنگی اجتماعی و علمی خود را برطرف سازد. هر کسی باید بتواند به خودش تمرین آزادی و دموکراسی بدهد.
هر کسی باید بتواند قبل از همه گلیم اصلاح و نوسازی فرهنگی خود را به درستی بشوید و از آب بیرون بکشد و سپس با استفاده از این تجربیات به یاری دیگران بشتابد.
❗️این است که قانون اساسی سنتی مشروطه که صد و اندی سال از قدمتش میگذرد ضامن دموکراسی و آزادی و همه ارزش های یک جامعه مدرن نیست !
همش حرفین، پس کو عمل؟
رو قلمم
میکنمشون شیش ماهه میاد کودکم
نتیجه پیشکشت، ندیده م هم دیدم من
حتی اگه نر باشین شیرتون رو میدوشم
متوجهین؟ نه نیستین.
زوده براتون حریف شین
اینجاست که محفل های روشنفکری و نهادهای پایه ای مطرح میشوند، و در این نهادها و محافل است که میتوانیم خود را از عادت های فرهنگی سنتی که به زیان ایران فرداست برهانیم.
دموکراسی و همزیستی با مخالفان را تمرین بکنیم سازماندهی و رهبری دموکراتیک را بیاموزیم دانش های اجتماعی فرهنگی و سیاسی رهایی بخش تولید بکنید.
از این روست که تشکیل نهادهای پایه ای به ضرورت تاریخی ما مردم برخاسته از طبقه متوسط مدرن ایران تبدیل شود.
از این روست که فکر بازسازی و خودسازی از پایه و اساس باید از سوی هر آن که دلش به حال و روز امروز ما و کشور و مردم مان میسوزد جدی گرفته شود، چرا که قبلاً نتیجه گرفته ایم که مبارزه و تمرین برای رها کردن خود از دست دیکتاتوری فرهنگی درون خودمان به اندازه مبارزه برای رهایی از دیکتاتوری رژیم حاکم بر کشورمان اهمیت دارد و مقدمه آن است.
از این روست که هر کس که در هوای زندگی آزاد و متفاوتی است باید اندیشه زیربنایی این راه برون رفت را مورد ارزیابی و ارزشیابی قرار دهد آن را با دیدگاه ها و آلترناتیوهای دیگر مقایسه کند و در صورت ممکن با دست آوردهای تازه تر تکمیل کرده و نهایتاً و حتماً به بوته آزمایش و تجربه بگذارد.
این است که پیشتر گفتم:
باید از نقد و ارزیابی حساس ترین باورها و اساسی ترین ارزش‌های خویشاوندی، دینی، اعتقادی، عاطفی و سیاسی مان شروع کنیم و سپس آن را تا به ساده ترین رابطه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مان توسعه دهیم.
عاشقای لاتی ضد زن
قلما مخبری ، محتوا کمدی
دروازه خالیه، کلاشی رو گذاشتید واسه گلری؟
این است وقتی گفته میشود، فکتاتون دروغه ، مشروطه سنتی باطله و باید اصلاح بشه:
بدان معناست که در فردای پس از آزادی، این قانون اساسی مشروطه سنتی ، نیازمند تغییر و اصلاح است ! در تاریخ بارها این تغییر و اصلاح رخ داده و پس از آزادی ایران هم مجددا تغییر خواهد کرد، چه بخوایم چه نخوایم، حالا شما با دوتا شعار پاینده ایران، بگین بر اساس قانون اساسی مشروطه شاهدخت نور نمیتواند ولیعهد باشد، دخترا تو خیابون واستادن جلو گلوله
وقتی شما چاقالا چپیده بودین تو خونه!
فراموش نکنیم که نقد و حتی رد این دیدگاه این واقعیت را تغییر نمی دهد که فردای آزاد و دموکراسی ما بدون تغییر قانون اساسی مشروطه سنتی و بدون عبور از اینگونه رنسانس فرهنگی جمعی و مردمی نه ممکن و نه قابل تضمین است.
متعصبین قانون اساسی مشروطه سنتی بدون اصلاح و تغییر باطل است!
آره منم متعصبم ، ولی زمان مشخص میکنه کی تو لجنه! و تعصب کی بجاست!
به هیچ تلاشی پاسخ داده نخواهد شد.
تز- آنتی تز- سنتز ...
✍ #اشو
از ذهنت اسلحه میسازن ضد فردای ایران و بی خبری
اونوقت حرفای ما اَخه ، چون داره بی ادبی
این حرفا بی اثر نیست
بالاخره جا میوفته سکه تو جاش
@C_B_SHAHZADEH
🔹فکتاتون دروغه ، قانون اساسی مشروطه سنتی باطله- مشروطه خواهان بزنم پس کلتون صدا دبه میده! (۲/۱)
#تریبون_آزاد
سراغتون میام به نوبت
فرو میرید تو صندلی اشو بذاره پاشو رو پدال قلم!
ایندفعه نوبت شما مشروطه خواهان متعصب است...
من به جنگ با خائنا عادت دارم مثل ظهر به آفتاب ، فکر کردی #اشو امونتون میده؟
پذیرش برابری زن و مرد به عنوان یک حق انسانی و این اندیشه که برابری زن و مرد باید در عمل تامین شود طی سالیان اخیر در مبارزات و خواست ملت ایران پیشرفت بسیار کرده است.
امروزه درستی این تحول را هیچ کس انکار نمی کند و بسیاری از مسئولان کشورها برای عملی کردن آن تلاش می ورزند.
پادشاهی خواهان برای افشای هر چه بیشتر تأثیر منفی پیش داوری های تبعیض جنسی در جامعه و مدرسه که به برابری و احترام متقابل زن و مرد آسیب می رسانند، نقشی مهم در این مبارزه ایفا کرده است.
باید با کنار گذاشتن تصویرهای کلیشه ای سنتی از نقش های مرد و زن و با کمک به آفرینش تصویرهای جدید و مثبت تر از شرکت زنان در زندگی خانوادگی شغلی، اجتماعی، عمومی و سیاسی به دگرگونی اندیشه ها و برخوردها یاری رساند.
وقتی اشو میگوید مشروطه خواهان متعصب فکت هایشان و سخن هایشان دروغ است دقیقا از چه سخن میگوید!
پس از چهار دهه تحقیر و خشونت علیه شخصیت زن از سوی نظام سیاسی حاکم که در واقع ناشی از تبعیض جنسیتی ریشه دار در فرهنگ و نیز عدم آگاهی نسبت به ارزش های اعتقادی در ایران بوده است، شاهد باز شدن فصلی نو در تاریخ این کشور بویژه در حیات سیاسی و اجتماعی زنان هستیم. آری فصلی نو ، سقوط جمهوری اسلامی و برابری جنسیتی!
وقتی از آینده ایران سخن میگوییم زنان امیدوار به حضور مؤثر در جامعه میشوند!
برابری جنسیتی این خواست ملت است!
کما اینکه قانون اساسی مشروطه ، بر نابرابری جنسیتی تاکید دارد.
از طرفی مشروطه خواهان مدعی دموکراسی، برابری و آزادی اند، از طرفی دیگر میخی بر پیکره برابری میکوبند، چگونه است که از طرفی این مشروطه خواهان متعصب، از برابری سخن میگویند و خود را در جنگ و ستیز دائمی با خاندان پهلوی میبینند اما وقتی از نابرابری در قانون اساسی مشروطه سخن میگوییم و با ارائه بند های این قانون اساسی سعی در روشنگری مسیر اشتباه آنها میکنیم متعصبانه گردن نمی‌گیرند!
این است که میگویم مشروطه خواهان متعصب و با دورویی در حال پیکار با دو جبهه- جمهوری اسلامی- خاندان پهلوی اند.
❗️اصل سی و هفتم قانون اساسی مشروطه:
ولایت عهد در صورت تعداد اولاد به پسر اکبر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل و شاهزاده باشد میرسد و درصورتیکه برای پادشاه اولاد ذکور نباشد اکبر خاندان سلطنت با رعایت الاقرب فالاقرب برتبه ولایت عهد نایل میشود و هرگاه در صورت مفروضه فوق اولاد ذکوری برای پادشاه بوجود آید حقاً ولایت عهد باو خواهد رسید.
چگونه میشود هم بگوییم آری منِ مشروطه خواه در پیکار با جمهوری اسلامی برای رسیدن به جامعه ای بدون تبعیض تا پایان دیکتاتوری اسلامی ادامه میدهم اما ، از قانون اساسی مشروطه، دفاع کنیم و بگوییم آری بدون هیچ غید و شرطی ، بدون هیچ اصلاح و تغییری در این قانون اساسی بایستی ، چهار چوب ، و قانون اساسی ایران آزاد فردا همین قانون اساسی مشروطه که خود نوعی تبعیض را در یکی از بند هایش قرار داده است هم دفاع کنیم و محکم بگوییم این قانون هویت ماست و بدون تغییر بایستی در ایران فردا حکم فرما باشد!
این دورویی تا کجا؟
مگر میشود هم مدعی شد آری بنده برای برابری میجنگم و هم از قانونی دفاع کرد که سَر برابری را میبرد!
از باتلاق دروغاتون بیرون زده سرتون!
خائنا رو غیب میکنم، طلسمم
مشروطه خواهان دورو ، حالا چرا با خاندان پهلوی در ستیز دائمی هستید؟ آها! دلیلش رو میدونم تو یه مطلب دیگه به این مورد میپردازم ،مدرک و سند دارم مثل نقل و نبات
کاغذ و خودکار و یه گل ناب
کیمیا میکنم با کلمه‌ها!
هنو دُم خیلیا رو نچیدم
عظمت قلمو ندیدن اینا...
از هرطرف میزنن پهلوی رو، جلوشون کمپین سپره اشو شمشیر دولبه
وصیت اعلیحضرت را فراموش نکرده ایم!
برا #رضاشاه‌دوم جلیقه میپوشم میرم جنگ روانی...
بلند بگو #کینگ_رضا‌پهلوی ، #رضاشاه‌دوم تا بدونن مشروطه خواهان واقعی ماهیم که تعصب را کنار گذاشته ایم و میگوییم قانون اساسی مشروطه باید تغییر کند. پس از گذر از جمهوری اسلامی ، رضا شاه دوم تاج گذاری خواهد کرد و قانون اساسی مشروطه با اندکی تغییرات چارجوب مملکت ایران فردا خواهد شد . شماها باطلین
حتی اگه یه روز سرمون بره
خورده به پیروزی تنمون گره!
✍ #اشو
بزنید هویج لیس حداقل ببینه چشم هاتون
قاطی دارم مثل کوکائین تهرانم...
سیاست بهم میگه: دست مریزاد، ارادت ...
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
سراغتون میام به نوبت
فرو میرید تو صندلی اشو بذاره پاشو رو پدال قلم!
ایندفعه نوبت شما مشروطه خواهان متعصب است...
من به جنگ با خائنا عادت دارم مثل ظهر به آفتاب ، فکر کردی #اشو امونتون میده؟
پذیرش برابری زن و مرد به عنوان یک حق انسانی و این اندیشه که برابری زن و مرد باید در عمل تامین شود طی سالیان اخیر در مبارزات و خواست ملت ایران پیشرفت بسیار کرده است.
امروزه درستی این تحول را هیچ کس انکار نمی کند و بسیاری از مسئولان کشورها برای عملی کردن آن تلاش می ورزند.
پادشاهی خواهان برای افشای هر چه بیشتر تأثیر منفی پیش داوری های تبعیض جنسی در جامعه و مدرسه که به برابری و احترام متقابل زن و مرد آسیب می رسانند، نقشی مهم در این مبارزه ایفا کرده است.
باید با کنار گذاشتن تصویرهای کلیشه ای سنتی از نقش های مرد و زن و با کمک به آفرینش تصویرهای جدید و مثبت تر از شرکت زنان در زندگی خانوادگی شغلی، اجتماعی، عمومی و سیاسی به دگرگونی اندیشه ها و برخوردها یاری رساند.
وقتی اشو میگوید مشروطه خواهان متعصب فکت هایشان و سخن هایشان دروغ است دقیقا از چه سخن میگوید!
پس از چهار دهه تحقیر و خشونت علیه شخصیت زن از سوی نظام سیاسی حاکم که در واقع ناشی از تبعیض جنسیتی ریشه دار در فرهنگ و نیز عدم آگاهی نسبت به ارزش های اعتقادی در ایران بوده است، شاهد باز شدن فصلی نو در تاریخ این کشور بویژه در حیات سیاسی و اجتماعی زنان هستیم. آری فصلی نو ، سقوط جمهوری اسلامی و برابری جنسیتی!
وقتی از آینده ایران سخن میگوییم زنان امیدوار به حضور مؤثر در جامعه میشوند!
برابری جنسیتی این خواست ملت است!
کما اینکه قانون اساسی مشروطه ، بر نابرابری جنسیتی تاکید دارد.
از طرفی مشروطه خواهان مدعی دموکراسی، برابری و آزادی اند، از طرفی دیگر میخی بر پیکره برابری میکوبند، چگونه است که از طرفی این مشروطه خواهان متعصب، از برابری سخن میگویند و خود را در جنگ و ستیز دائمی با خاندان پهلوی میبینند اما وقتی از نابرابری در قانون اساسی مشروطه سخن میگوییم و با ارائه بند های این قانون اساسی سعی در روشنگری مسیر اشتباه آنها میکنیم متعصبانه گردن نمی‌گیرند!
این است که میگویم مشروطه خواهان متعصب و با دورویی در حال پیکار با دو جبهه- جمهوری اسلامی- خاندان پهلوی اند.
❗️اصل سی و هفتم قانون اساسی مشروطه:
ولایت عهد در صورت تعداد اولاد به پسر اکبر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل و شاهزاده باشد میرسد و درصورتیکه برای پادشاه اولاد ذکور نباشد اکبر خاندان سلطنت با رعایت الاقرب فالاقرب برتبه ولایت عهد نایل میشود و هرگاه در صورت مفروضه فوق اولاد ذکوری برای پادشاه بوجود آید حقاً ولایت عهد باو خواهد رسید.
چگونه میشود هم بگوییم آری منِ مشروطه خواه در پیکار با جمهوری اسلامی برای رسیدن به جامعه ای بدون تبعیض تا پایان دیکتاتوری اسلامی ادامه میدهم اما ، از قانون اساسی مشروطه، دفاع کنیم و بگوییم آری بدون هیچ غید و شرطی ، بدون هیچ اصلاح و تغییری در این قانون اساسی بایستی ، چهار چوب ، و قانون اساسی ایران آزاد فردا همین قانون اساسی مشروطه که خود نوعی تبعیض را در یکی از بند هایش قرار داده است هم دفاع کنیم و محکم بگوییم این قانون هویت ماست و بدون تغییر بایستی در ایران فردا حکم فرما باشد!
این دورویی تا کجا؟
مگر میشود هم مدعی شد آری بنده برای برابری میجنگم و هم از قانونی دفاع کرد که سَر برابری را میبرد!
از باتلاق دروغاتون بیرون زده سرتون!
خائنا رو غیب میکنم، طلسمم
مشروطه خواهان دورو ، حالا چرا با خاندان پهلوی در ستیز دائمی هستید؟ آها! دلیلش رو میدونم تو یه مطلب دیگه به این مورد میپردازم ،مدرک و سند دارم مثل نقل و نبات
کاغذ و خودکار و یه گل ناب
کیمیا میکنم با کلمه‌ها!
هنو دُم خیلیا رو نچیدم
عظمت قلمو ندیدن اینا...
از هرطرف میزنن پهلوی رو، جلوشون کمپین سپره اشو شمشیر دولبه
وصیت اعلیحضرت را فراموش نکرده ایم!
برا #رضاشاه‌دوم جلیقه میپوشم میرم جنگ روانی...
بلند بگو #کینگ_رضا‌پهلوی ، #رضاشاه‌دوم تا بدونن مشروطه خواهان واقعی ماهیم که تعصب را کنار گذاشته ایم و میگوییم قانون اساسی مشروطه باید تغییر کند. پس از گذر از جمهوری اسلامی ، رضا شاه دوم تاج گذاری خواهد کرد و قانون اساسی مشروطه با اندکی تغییرات چارجوب مملکت ایران فردا خواهد شد . شماها باطلین
حتی اگه یه روز سرمون بره
خورده به پیروزی تنمون گره!
✍ #اشو
بزنید هویج لیس حداقل ببینه چشم هاتون
قاطی دارم مثل کوکائین تهرانم...
سیاست بهم میگه: دست مریزاد، ارادت ...
@C_B_SHAHZADEH
🔹فکتاتون دروغه ، قانون اساسی مشروطه سنتی باطله- مشروطه خواهان بزنم پس کلتون صدا دبه میده!(۲/۲)
#تریبون_آزاد
میرسیم به بحث سکولاریسم! که مشروطه خواهان با اینم مشکل دارن!
❗️اصل اول
مذهب رسمي ايران اسلام و طريقه حقه جعفريه اثني عشريه است بايد پادشاه ايران دارا و مروج اين مذهب باشد.
حسین، حسین، حسین
سینه نزنید اینجا هیئت نیست !
مذهبی ضد زن ببینم، پس‌گردنی محکم
امر به معروف، بوس، نهی از منکر
اسلام ایرانو گاییده پس کیف منم تو ه الله !
مذهب رسمی کشور اسلام باشه بعد جمهوری اسلامی؟
شما مشروطه خواهان نمیتوانید هم زمان ادعای دفاع از سکولاریسم را داشته باشید ولی تا از اصلاح و ایراد های قانون اساسی مشروطه سخن میگویم تخماتون باد میکنه!
از آن جا که انسان موجودی اجتماعی است به طور قهری دربارۀ آن چه در اجتماعش میگذرد حساس و کنجکاو بوده در برابر حوادث و پدیده های نوظهور بی تفاوت نخواهد بود و این حساسیت آنگاه بیشتر خواهد شد که آن پدیده یا مسأله جدید، بر زندگی اجتماعی اش تأثیرگذار باشد.
ما در جایگاه دانش پژوه علوم اجتماعی به طور طبیعی درباره مسائل و موضوعات نوظهور در جامعه حساس بوده برای شناخت آن مسئولیت بیشتری خواهیم داشت.
از جمله مسائلی که امروزه در مراکز سیاسی اجتماعی، در جنبش، و خواست بر حق ملت ایران بر سر زبان ها و بر نوک قلم ها جاری و ساری است مسأله سکولاریسم یا اندیشه جدایی سیاست از دیانت است که ضامن آزادی و دموکراسی ست!
❗️اصل پنجاه و هشتم قانون اساسی مشروطه:
هیچکس نمیتواند بمقام وزارت برسد مگر آنکه مسلمان و ایرانی‌الاصل و تبعه ایران باشد.
این یارو اسمش چی چی بود تو مجلس راه پیدا نکرد بدلیل زرتشتی بودن !؟
نسخه دوم جمهوری اسلامی رو دنبال میکنید که شماها!
دورویی و دروغگویی این مشروطه خواهان متعصب تمامی ندارد!
در کشور ما، دیکتاتوری عنصری فرهنگی است.
بدین معنی نه فقط دیکتاتورها دیکتاتوری کنند، بلکه تعدادی از مردم دیکتاتور زده هم با دیکتاتوری خو گرفته و بدون دیکتاتور و دیکتاتوری قادر به گذران زندگی نیستند.
بسیاری از مشروطه خواهان دیکتاتوری را به عنوان یک عادت و نرم اجتماعی پذیرفته و از آن حمایت میکنند بسیاری حتی این قانون اساسی را به مقام خدایی رسانیده و می پرستند!
اونوقت به ما پادشاهی خواهان میگویند متعصب!
چرا ما متعصبیم، چون وقتی جفتک میزنن به خانواده پهلوی دفاع میکنیم!
ولی خودشون که نه تنها متعصب هستن بلکه چشم هارا بر روی تبعیض موجود در قانون اساسی مشروطه و عدم به رسمیت شناختن سکولاریسم بسته اند و خواهان آنند که این قانون اساسی چارچوب مملکت فردا را تشکیل دهد؛ رسما دیکتاتوری رو دنبال میکنند ایراد نداره!
من اشو زنده ام و سراغ همه دورو ها، خائن ها، دروغگو ها میام به نوبت، جدید اسممو شنیدین؟ من پیر بازی ام صد تا مار سمی سر بریدم زیر آستینم!
انقدر شاهزاده را تخریب نکنید، بی مصرف ها اگر شاهزاده نباشد همین قانون اساسی مشروطه را با کی و چی میخواهید اجرایی کنید؟ تقلین ،پر از دوز و دغلین
باشه اصلا بلدین
استادین. از نوع اسدی
به رضا شاه دوم میزنین تیزی رو هم میدین بغلی
پس پنچرتون میکنم
قالپاقاتون رو هم غنیمت جنگی میکشم رو دوشم
عوضیا دم از مردونگی نزنید سنگینه، سرفتون میگیره
وای به حالتون بشینین با اشو پای کار
پیش ما بیای نیست منظره قشنگ
تو دفترم میشن بیشتر از منطقه تلف...
لازم به ذکر است که این فقد سه مورد از قانون اساسی مشروطه سنتی بود، فقد سه مورد- پس نتیجه : قانون اساسی مشروطه بدون تغییر باطل است ، این مشروطه خواهان متعصب با همین قانون اساسی مشروطه سنتی پر از مشکل #رضاشاه_دوم رو تخریب میکنند.
میزنم ضربدر❌ روی قانونی که تبعیض درش هست !
میزنم ضربدر❌ روی قانونی که به سکولاریسم نه بگوید!
میزنم ضربدر❌ روی بعضی از مشروطه خواهان دورو، دروغگو و بی مصرف
بی مصرفین مثل جنتی تو سکس ...
مثل همیشه اشو پاررره میکنه
کف حموم افتاده جسد لختشون
گزارش بازپرس میگه: تمیز کشتنشون
قلم اشو اثر جرمه
به هیچ تلاشی پاسخ داده نخواهد شد.
از هرطرف میزنن پهلوی رو، جلوشون کمپین سپره اشو شمشیر دولبه
خون این دوروهای متعصب هم ریختم سلامتی خوبا...
دوروهای مذهبی ضد زن من بعد رو دارین از قانون اساسی مشروطه بدون تغییر و اصلاح صحبت کنید. البته بی چشم و روعین میاین جلو میگین چشم مایین!
آینه گفت تک برو جلو جریان بساز...
میکنم پیرهن ورقو سیاه
میترسن از کفنم علناً
من از تولدم ابدم
رقماتون نمنه، ریاضی بلدم
رادیکالیم ما اینا عددن
✍ #اشو
مامامیا ماماسیتا بدین دنده شیش...
تتو میشه رضا شاه دوم رویِ تن تهران
سیاست بهم میگه: دست مریزاد، ارادت ...
@C_B_SHAHZADEH
#تریبون_آزاد
میرسیم به بحث سکولاریسم! که مشروطه خواهان با اینم مشکل دارن!
❗️اصل اول
مذهب رسمي ايران اسلام و طريقه حقه جعفريه اثني عشريه است بايد پادشاه ايران دارا و مروج اين مذهب باشد.
حسین، حسین، حسین
سینه نزنید اینجا هیئت نیست !
مذهبی ضد زن ببینم، پس‌گردنی محکم
امر به معروف، بوس، نهی از منکر
مذهب رسمی کشور اسلام باشه بعد جمهوری اسلامی؟
شما مشروطه خواهان نمیتوانید هم زمان ادعای دفاع از سکولاریسم را داشته باشید ولی تا از اصلاح و ایراد های قانون اساسی مشروطه سخن میگویم تخماتون باد میکنه!
از آن جا که انسان موجودی اجتماعی است به طور قهری دربارۀ آن چه در اجتماعش میگذرد حساس و کنجکاو بوده در برابر حوادث و پدیده های نوظهور بی تفاوت نخواهد بود و این حساسیت آنگاه بیشتر خواهد شد که آن پدیده یا مسأله جدید، بر زندگی اجتماعی اش تأثیرگذار باشد.
ما در جایگاه دانش پژوه علوم اجتماعی به طور طبیعی درباره مسائل و موضوعات نوظهور در جامعه حساس بوده برای شناخت آن مسئولیت بیشتری خواهیم داشت.
از جمله مسائلی که امروزه در مراکز سیاسی اجتماعی، در جنبش، و خواست بر حق ملت ایران بر سر زبان ها و بر نوک قلم ها جاری و ساری است مسأله سکولاریسم یا اندیشه جدایی سیاست از دیانت است که ضامن آزادی و دموکراسی ست!
❗️اصل پنجاه و هشتم قانون اساسی مشروطه:
هیچکس نمیتواند بمقام وزارت برسد مگر آنکه مسلمان و ایرانی‌الاصل و تبعه ایران باشد.
این یارو اسمش چی چی بود تو مجلس راه پیدا نکرد بدلیل زرتشتی بودن !؟
نسخه دوم جمهوری اسلامی رو دنبال میکنید که شماها!
دورویی و دروغگویی این مشروطه خواهان متعصب تمامی ندارد!
در کشور ما، دیکتاتوری عنصری فرهنگی است.
بدین معنی نه فقط دیکتاتورها دیکتاتوری کنند، بلکه تعدادی از مردم دیکتاتور زده هم با دیکتاتوری خو گرفته و بدون دیکتاتور و دیکتاتوری قادر به گذران زندگی نیستند.
بسیاری از مشروطه خواهان دیکتاتوری را به عنوان یک عادت و نرم اجتماعی پذیرفته و از آن حمایت میکنند بسیاری حتی این قانون اساسی را به مقام خدایی رسانیده و می پرستند!
اونوقت به ما پادشاهی خواهان میگویند متعصب!
چرا ما متعصبیم، چون وقتی جفتک میزنن به خانواده پهلوی دفاع میکنیم!
ولی خودشون که نه تنها متعصب هستن بلکه چشم هارا بر روی تبعیض موجود در قانون اساسی مشروطه و عدم به رسمیت شناختن سکولاریسم بسته اند و خواهان آنند که این قانون اساسی چارچوب مملکت فردا را تشکیل دهد؛ رسما دیکتاتوری رو دنبال میکنند ایراد نداره!
من اشو زنده ام و سراغ همه دورو ها، خائن ها، دروغگو ها میام به نوبت، جدید اسممو شنیدین؟ من پیر بازی ام صد تا مار سمی سر بریدم زیر آستینم!
انقدر شاهزاده را تخریب نکنید، بی مصرف ها اگر شاهزاده نباشد همین قانون اساسی مشروطه را با کی و چی میخواهید اجرایی کنید؟ تقلین ،پر از دوز و دغلین
باشه اصلا بلدین
استادین. از نوع اسدی
به رضا شاه دوم میزنین تیزی رو هم میدین بغلی
پس پنچرتون میکنم
قالپاقاتون رو هم غنیمت جنگی میکشم رو دوشم
عوضیا دم از مردونگی نزنید سنگینه، سرفتون میگیره
وای به حالتون بشینین با اشو پای کار
پیش ما بیای نیست منظره قشنگ
تو دفترم میشن بیشتر از منطقه تلف...
لازم به ذکر است که این فقد سه مورد از قانون اساسی مشروطه سنتی بود، فقد سه مورد- پس نتیجه : قانون اساسی مشروطه بدون تغییر باطل است ، این مشروطه خواهان متعصب با همین قانون اساسی مشروطه سنتی پر از مشکل #رضاشاه_دوم رو تخریب میکنند.
میزنم ضربدر❌ روی قانونی که تبعیض درش هست !
میزنم ضربدر❌ روی قانونی که به سکولاریسم نه بگوید!
میزنم ضربدر❌ روی بعضی از مشروطه خواهان دورو، دروغگو و بی مصرف
بی مصرفین مثل جنتی تو سکس ...
مثل همیشه اشو پاررره میکنه
کف حموم افتاده جسد لختشون
گزارش بازپرس میگه: تمیز کشتنشون
قلم اشو اثر جرمه
به هیچ تلاشی پاسخ داده نخواهد شد.
از هرطرف میزنن پهلوی رو، جلوشون کمپین سپره اشو شمشیر دولبه
خون این دوروهای متعصب هم ریختم سلامتی خوبا...
دوروهای مذهبی ضد زن من بعد رو دارین از قانون اساسی مشروطه بدون تغییر و اصلاح صحبت کنید. البته بی چشم و روعین میاین جلو میگین چشم مایین!
آینه گفت تک برو جلو جریان بساز...
میکنم پیرهن ورقو سیاه
میترسن از کفنم علناً
من از تولدم ابدم
رقماتون نمنه، ریاضی بلدم
رادیکالیم ما اینا عددن
✍ #اشو
مامامیا ماماسیتا بدین دنده شیش...
تتو میشه رضا شاه دوم رویِ تن تهران
سیاست بهم میگه: دست مریزاد، ارادت ...
@C_B_SHAHZADEH
Telegram
attach 📎
🔹بلاخره کنده میشه گور قصه؟- بخش دوم؛
دعا كن الفبا بميرد، ضمن آن دهانت را عقیم کن !
آری کنده میشه!
رضا شاه دوم به جهان و مردم خط میدهد که موجودیت رژیم اسلامی را علیه منافع حیاتی، آزادی ها و حقوق مردم و کشور ارزیابی کنند.
رضا شاه دوم به جهان خط میدهد که اولاً اصلاح رژیم ناممکن و در ثانی سرنگونی رژیم اسلامی تنها راه رهانی کشور ، منطقه و مردم ایران از این دیکتاتوری، سرکوبی و تالان و تاراج داخلی و خارجی است.
رضا شاه دوم خط میدهد، جدائی مطلق دین از سیاست بخش جدایی ناپذیر این سرنگونی است. مردم ایران خواهان دموکراسی یا حکومت مردم بر مردم هستند. این به معنی آن است که فقط رأی، تصمیم و اراده مردم تعیین کننده است و هیچ گونه حکم، سنت یا قاعده دینی و سنتی باطلی نمیتواند این تصمیمات را تغییر داده یا مانع شود.
از این رو رضا شاه دوم به جهان نشان داد ، سرنگونی رژیم به معنی سرنگونی سیستم فکری و ایدئولوژیکی دین سالاری و بنیادگرایی اسلامی هم هست، و این به معنای صلح در منطقه است.
چرا که رضا شاه دوم خط میدهد، تا بنیادگرائی اسلامی از ریشه کنده نشده همیشه امکان رویش رژیمی اسلامی بر این پایه و بازگشت رهبران و حاکمانی که دین را آلت دست سیاست قرار میدهند در خاورمیانه وجود دارد و وجود خواهد داشت و منطقه به آرامش نخواهد رسید.
این است که رضا شاه دوم خط میدهد جنبش پادشاهی خواهان از سایر حرکات براندازی که دموکراسی و آزادی را شرط نمیگذارند متمایز شده و جدا میشود.
رضا شاه دوم خط میدهد، نیروهای آزادی خواه و طرفدار پادشاهی، از آن نظر خواهان سرنگونی رژیم اند که جز سرنگونی این رژیم دیکتاتوری دین سالار، برقراری آزادی و دموکراسی در ایران و برقراری ثبات و امنیت در خاور میانه ممکن نیست.
این است که امروزه اربابان جهانی از شاه ما حمایت میکنند و برای نایل شدن به آزادی و دموکراسی در ایران و صلح ، امنیت و آرامش در منطقه ،هم هوادار سرنگونی رژیم اند و هم سرنگونی رژیم و رژیمیان را به تنهایی کافی نمی بینند.
رایرنی های رضا شاه دوم در سال های اخیر اربابان جهانی را به این نتیجه رسانده که راه مبارزه برای آزادی و دموکراسی ایران و آرامش و امنیت منطقه لزوما هم از سرنگونی رژیم و رژیمیان موجود و هم نابودی اصل دین سالاری و بنیادگرایی اسلامی در همه اشکال آن گذرد.
اسلامگرایان و پیروان اسلام سیاسی خوب هم در نهایت فرقی با سیاستمداران اسلامی بد ندارند، چرا که هر دو، منابع دینی سیاسی مشترکی دارند و هر دو هم به کتاب و شریعت یکسانی مراجعه می کنند و این است که امروزه، اسرائیل با پشتوانه اربابان جهانی به نوبت اسلام گرایان افراطی را این بنیاد گرایان اسلامی، را در هم کوبیده است.
ضرب المثلی می گوید دعا کن الفبا بمیرد با مردن معلم، درس و مشق از بین نمی رود با صرف نابودی رژیم جمهوری اسلامی، استبداد دینی در ایران و منطقه به پایان نمی رسد. همراه با آن باید اندیشه حکومت دینی و اسلامی نابود شود. این است که من اشو ، از زدن حماس، حزب الله و تمامی نیروهای اسلامی افراطی توسط اسرائیل حمایت میکنم.
تذکر لازم به ذکر است که رضا شاه دوم قبلا خط داده بود که ممنوعیت دین سالاری و بنیادگرایی اسلامی و گذر به نظام لائیک اجتماعی و سیاسی به معنی ممنوع کردن دینداری به صورت ایمان قلبی فردها نیست، و حتی به کلی از آن مغایر است بر خلاف ادعای دین فروشان شریعت ،خواه، حکومت های دینی و رژیم های اسلامی در حقیقت رژیم های ضد آزادی دین اند.
عکس آن را رضا شاه دوم به جهان نشان داده است، ایرانی که حرمت آزادی دینی شهروندانش را بدون هر گونه تمایز دینی داشته و تضمین می کند، نظام سیاسی لائیک و دموکرات است.
این است که جنگ اسرائیل با دین داران افراطی و تروریست های جمهوری اسلامی ، نه تنها ضد ایران و ضد ارزش هایی چون دموکراسی، سکولاریسم نیست بلکه نهایتا به فروپاشی رژیم دینی ایران هم منجر خواهد شد. پس دهان را عقیم کنید و با تز میهن پرستانه، در زمین جمهوری اسلامی بازی نکنید و این جنگ را ضد منافع ملی ندانید، این جنگ به معنای پایان اسلام گرایی، پایان جمهوری اسلامی ست.
https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1407
با توسعه روزافزون رایرنی های رضا شاه دوم ، افکار براندازی نظام دینی ایران توسط اربابان جهانی به وجود آمده، و عهده دار رسیدگی به ایران پس از جمهوری اسلامی کینگ رضا پهلوی هستند. رضا شاه دوم از سطوح مطلوب دانش و قدرت درک برخوردار است و توانسته به شیوه صحیح و کارآمد اعمال مدیریت و نقش رهبری را به خوبی بازی کند.
✍ #اشو
واسه سرکوب میکشیدن از سوریه گردان
دم اسرائیل گرم دیگه نمیتونن بیارن گردان
پرچم های #شیر_و_خورشید را آماده کنید که بزودی وقتش فرا خواهد رسید #رضاشاه‌دوم را فریاد بزنیم و پس از سالها تلاش، به آزادی برسیم.
@C_B_SHAHZADEH
دعا كن الفبا بميرد، ضمن آن دهانت را عقیم کن !
آری کنده میشه!
رضا شاه دوم به جهان و مردم خط میدهد که موجودیت رژیم اسلامی را علیه منافع حیاتی، آزادی ها و حقوق مردم و کشور ارزیابی کنند.
رضا شاه دوم به جهان خط میدهد که اولاً اصلاح رژیم ناممکن و در ثانی سرنگونی رژیم اسلامی تنها راه رهانی کشور ، منطقه و مردم ایران از این دیکتاتوری، سرکوبی و تالان و تاراج داخلی و خارجی است.
رضا شاه دوم خط میدهد، جدائی مطلق دین از سیاست بخش جدایی ناپذیر این سرنگونی است. مردم ایران خواهان دموکراسی یا حکومت مردم بر مردم هستند. این به معنی آن است که فقط رأی، تصمیم و اراده مردم تعیین کننده است و هیچ گونه حکم، سنت یا قاعده دینی و سنتی باطلی نمیتواند این تصمیمات را تغییر داده یا مانع شود.
از این رو رضا شاه دوم به جهان نشان داد ، سرنگونی رژیم به معنی سرنگونی سیستم فکری و ایدئولوژیکی دین سالاری و بنیادگرایی اسلامی هم هست، و این به معنای صلح در منطقه است.
چرا که رضا شاه دوم خط میدهد، تا بنیادگرائی اسلامی از ریشه کنده نشده همیشه امکان رویش رژیمی اسلامی بر این پایه و بازگشت رهبران و حاکمانی که دین را آلت دست سیاست قرار میدهند در خاورمیانه وجود دارد و وجود خواهد داشت و منطقه به آرامش نخواهد رسید.
این است که رضا شاه دوم خط میدهد جنبش پادشاهی خواهان از سایر حرکات براندازی که دموکراسی و آزادی را شرط نمیگذارند متمایز شده و جدا میشود.
رضا شاه دوم خط میدهد، نیروهای آزادی خواه و طرفدار پادشاهی، از آن نظر خواهان سرنگونی رژیم اند که جز سرنگونی این رژیم دیکتاتوری دین سالار، برقراری آزادی و دموکراسی در ایران و برقراری ثبات و امنیت در خاور میانه ممکن نیست.
این است که امروزه اربابان جهانی از شاه ما حمایت میکنند و برای نایل شدن به آزادی و دموکراسی در ایران و صلح ، امنیت و آرامش در منطقه ،هم هوادار سرنگونی رژیم اند و هم سرنگونی رژیم و رژیمیان را به تنهایی کافی نمی بینند.
رایرنی های رضا شاه دوم در سال های اخیر اربابان جهانی را به این نتیجه رسانده که راه مبارزه برای آزادی و دموکراسی ایران و آرامش و امنیت منطقه لزوما هم از سرنگونی رژیم و رژیمیان موجود و هم نابودی اصل دین سالاری و بنیادگرایی اسلامی در همه اشکال آن گذرد.
اسلامگرایان و پیروان اسلام سیاسی خوب هم در نهایت فرقی با سیاستمداران اسلامی بد ندارند، چرا که هر دو، منابع دینی سیاسی مشترکی دارند و هر دو هم به کتاب و شریعت یکسانی مراجعه می کنند و این است که امروزه، اسرائیل با پشتوانه اربابان جهانی به نوبت اسلام گرایان افراطی را این بنیاد گرایان اسلامی، را در هم کوبیده است.
ضرب المثلی می گوید دعا کن الفبا بمیرد با مردن معلم، درس و مشق از بین نمی رود با صرف نابودی رژیم جمهوری اسلامی، استبداد دینی در ایران و منطقه به پایان نمی رسد. همراه با آن باید اندیشه حکومت دینی و اسلامی نابود شود. این است که من اشو ، از زدن حماس، حزب الله و تمامی نیروهای اسلامی افراطی توسط اسرائیل حمایت میکنم.
تذکر لازم به ذکر است که رضا شاه دوم قبلا خط داده بود که ممنوعیت دین سالاری و بنیادگرایی اسلامی و گذر به نظام لائیک اجتماعی و سیاسی به معنی ممنوع کردن دینداری به صورت ایمان قلبی فردها نیست، و حتی به کلی از آن مغایر است بر خلاف ادعای دین فروشان شریعت ،خواه، حکومت های دینی و رژیم های اسلامی در حقیقت رژیم های ضد آزادی دین اند.
عکس آن را رضا شاه دوم به جهان نشان داده است، ایرانی که حرمت آزادی دینی شهروندانش را بدون هر گونه تمایز دینی داشته و تضمین می کند، نظام سیاسی لائیک و دموکرات است.
این است که جنگ اسرائیل با دین داران افراطی و تروریست های جمهوری اسلامی ، نه تنها ضد ایران و ضد ارزش هایی چون دموکراسی، سکولاریسم نیست بلکه نهایتا به فروپاشی رژیم دینی ایران هم منجر خواهد شد. پس دهان را عقیم کنید و با تز میهن پرستانه، در زمین جمهوری اسلامی بازی نکنید و این جنگ را ضد منافع ملی ندانید، این جنگ به معنای پایان اسلام گرایی، پایان جمهوری اسلامی ست.
https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1407
با توسعه روزافزون رایرنی های رضا شاه دوم ، افکار براندازی نظام دینی ایران توسط اربابان جهانی به وجود آمده، و عهده دار رسیدگی به ایران پس از جمهوری اسلامی کینگ رضا پهلوی هستند. رضا شاه دوم از سطوح مطلوب دانش و قدرت درک برخوردار است و توانسته به شیوه صحیح و کارآمد اعمال مدیریت و نقش رهبری را به خوبی بازی کند.
✍ #اشو
واسه سرکوب میکشیدن از سوریه گردان
دم اسرائیل گرم دیگه نمیتونن بیارن گردان
پرچم های #شیر_و_خورشید را آماده کنید که بزودی وقتش فرا خواهد رسید #رضاشاه‌دوم را فریاد بزنیم و پس از سالها تلاش، به آزادی برسیم.
@C_B_SHAHZADEH
🔹نه به جنگ از اتاق فکر جمهوری اسلامی و با جریان چپ هماهنگ است؛ قبله میهن ستیزان مشترک است (۲/۱)
https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1407
از شاه بیت های سیاست های رژیم و افرادی که در زمین این رژیم بازی میکنند این است که ، رضا شاه دوم را که خواهان فشار قدرت های خارجی بر نظام و محدودکردن حیطه قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی آن جهت تسهیل سقوط رژیم یا مهار قدرت آن باشند، جنگ طلب معرفی میکنند.
از این نگاه رضا شاه دوم را که خواهان تحریم سپاه و بیت رهبری بودند و اکنون جنگ جمهوری اسلامی را جنگ مرم ایران نمیدانند، تا دیدار با مقامات آمریکایی و اسرائیلی مخالف جمهوری اسلامی ، جنگ طلب معرفی میکنند.
اسرائیل از پدیده هایی است که اگر کسی از آن در برخورد از تروریسم فلسطینی ها انتقاد نکند، یا به اسرائیل سفر کند حتما جنگ طلب است.
از نگاه افرادی که در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنند، همپیمانی با تروریست های اسلام گرا با کشتار یهودیان ، همراهی با #نه_به_جنگ و لذا اقدامی میهن پرستانه است؛ اما اسرائیل را متحد راهبردی ایران در منطقه دانستن عین خیانت و تقاضای نابودی کشور است.
این موضوع نیز از مواردی است که با نگرش جریان چپ هماهنگ است.
۱. اسرائیل ستیزی، که در این قلمرو به معنای سیاه نمایی هر آن چیزی است که در مورد کشور اسرائیل و اقدامات آن گزارش میشود، به همین دلیل هر آنچه از نگاه ماله کشان جمهوری اسلامی مثبت تلقی شود گزارش نمیشود! مثبت برای نمونه زدن بازوهای رژیم اسلامی، حماس و حزب الله!
۲ .سفیدنمایی هر آنچه در تخریب خاندان پهلوی از سوی جریان چپ و اتاق فکر جمهوری اسلامی تزریق میشود تو رگا ؛ بنابر این است که امروز شاهد جفتک پرانی های بی ثابقه از سوی جریان های چپ، اصلاح طلبان و بعضا مشروطه خواهان به خاندان پهلوی هستیم و همه جناح های مذکور از این تخریب ها راضی اند و تخریب های خود را در قالب تحلیل درست و منطقی به خورد مخاطبین میدهند و خوش حال هم هستند ! حتی کسانی که روزی با استفاده از نام خاندان پهلوی برای خود اندک مخاطبینی را دست و پا کردند.
اینها ، نه تنها در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنند بلکه با جریان های چپ نیز هماهنگ هستند ، هم جریان چپ را شادمان میکنند و هم جمهوری اسلامی با تمامی جناح هایش !
حقیقت این است که امروز مساله اول این جاهلان نه اسرائيل، نه فلسطین، و نه آمریکا، بلکه ترس از بازگشت رضا شاه دوم و نظام شاهنشاهی به ایران است.
برخی از روحانیون قدرتمند و موثر شیعه، یهودیان را منشأ همه شرور عالم معرفی میکنند. آنها یهودیان را فاسدترین قوم معرفی میکنند، که این البته بدین معنا ست که بیش از همه به آن ها دشمنی میورزند. اینگونه سخنان نه از سوی روحانیون عادی، بلکه از سوی کسی گفته میشود که به نظر رهبر کشور نظریه پرداز نظام است و چند نسل از سپاهیان و بسیجیان تحت آموزش ایده های وی هستند: یهود فاسدترین طایفه است!
دقیقا جریان چپ، صادراتی های رژیم و برخی از مشروطه خواهان در همین زمین بازی میکنند و نظریه رهبر جمهوری اسلامی را تایید و در قالب واژه های دیگر بیان میکنند، که فرقی ندارد، آنها در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنند و با جریان چپ نیز هماهنگ هستند.
✍ #اشو
از باتلاق دروغاتون بیرون زده سرتون
گلوتونو میگیره اشو مثل سگ سرابی
حتی اگه داشته باشه سه تا پوزه‌بند
چشم‌توچشم میشم تکی با همه تون
میخوره لب جدول ته بطری
@C_B_SHAHZADEH
https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1407
از شاه بیت های سیاست های رژیم و افرادی که در زمین این رژیم بازی میکنند این است که ، رضا شاه دوم را که خواهان فشار قدرت های خارجی بر نظام و محدودکردن حیطه قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی آن جهت تسهیل سقوط رژیم یا مهار قدرت آن باشند، جنگ طلب معرفی میکنند.
از این نگاه رضا شاه دوم را که خواهان تحریم سپاه و بیت رهبری بودند و اکنون جنگ جمهوری اسلامی را جنگ مرم ایران نمیدانند، تا دیدار با مقامات آمریکایی و اسرائیلی مخالف جمهوری اسلامی ، جنگ طلب معرفی میکنند.
اسرائیل از پدیده هایی است که اگر کسی از آن در برخورد از تروریسم فلسطینی ها انتقاد نکند، یا به اسرائیل سفر کند حتما جنگ طلب است.
از نگاه افرادی که در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنند، همپیمانی با تروریست های اسلام گرا با کشتار یهودیان ، همراهی با #نه_به_جنگ و لذا اقدامی میهن پرستانه است؛ اما اسرائیل را متحد راهبردی ایران در منطقه دانستن عین خیانت و تقاضای نابودی کشور است.
این موضوع نیز از مواردی است که با نگرش جریان چپ هماهنگ است.
۱. اسرائیل ستیزی، که در این قلمرو به معنای سیاه نمایی هر آن چیزی است که در مورد کشور اسرائیل و اقدامات آن گزارش میشود، به همین دلیل هر آنچه از نگاه ماله کشان جمهوری اسلامی مثبت تلقی شود گزارش نمیشود! مثبت برای نمونه زدن بازوهای رژیم اسلامی، حماس و حزب الله!
۲ .سفیدنمایی هر آنچه در تخریب خاندان پهلوی از سوی جریان چپ و اتاق فکر جمهوری اسلامی تزریق میشود تو رگا ؛ بنابر این است که امروز شاهد جفتک پرانی های بی ثابقه از سوی جریان های چپ، اصلاح طلبان و بعضا مشروطه خواهان به خاندان پهلوی هستیم و همه جناح های مذکور از این تخریب ها راضی اند و تخریب های خود را در قالب تحلیل درست و منطقی به خورد مخاطبین میدهند و خوش حال هم هستند ! حتی کسانی که روزی با استفاده از نام خاندان پهلوی برای خود اندک مخاطبینی را دست و پا کردند.
اینها ، نه تنها در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنند بلکه با جریان های چپ نیز هماهنگ هستند ، هم جریان چپ را شادمان میکنند و هم جمهوری اسلامی با تمامی جناح هایش !
حقیقت این است که امروز مساله اول این جاهلان نه اسرائيل، نه فلسطین، و نه آمریکا، بلکه ترس از بازگشت رضا شاه دوم و نظام شاهنشاهی به ایران است.
برخی از روحانیون قدرتمند و موثر شیعه، یهودیان را منشأ همه شرور عالم معرفی میکنند. آنها یهودیان را فاسدترین قوم معرفی میکنند، که این البته بدین معنا ست که بیش از همه به آن ها دشمنی میورزند. اینگونه سخنان نه از سوی روحانیون عادی، بلکه از سوی کسی گفته میشود که به نظر رهبر کشور نظریه پرداز نظام است و چند نسل از سپاهیان و بسیجیان تحت آموزش ایده های وی هستند: یهود فاسدترین طایفه است!
دقیقا جریان چپ، صادراتی های رژیم و برخی از مشروطه خواهان در همین زمین بازی میکنند و نظریه رهبر جمهوری اسلامی را تایید و در قالب واژه های دیگر بیان میکنند، که فرقی ندارد، آنها در زمین جمهوری اسلامی بازی میکنند و با جریان چپ نیز هماهنگ هستند.
✍ #اشو
از باتلاق دروغاتون بیرون زده سرتون
گلوتونو میگیره اشو مثل سگ سرابی
حتی اگه داشته باشه سه تا پوزه‌بند
چشم‌توچشم میشم تکی با همه تون
میخوره لب جدول ته بطری
@C_B_SHAHZADEH
🔹نه به جنگ از اتاق فکر جمهوری اسلامی و با جریان چپ هماهنگ است؛ مشکل جدی آنها چیست؟ (۲/۲)
https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1407
یکی از ماموریت های میهن ستیزان جمهوری اسلامی آنچه به عنوان مبارز معرفی شده اند تبلیغات ضد پهلوی است. این کار با چه تاکتیک‌ها و راهبردهایی انجام میشود؟
به صورت لیست و تیتر وار این اقدامات را که امروزه از سوی جریان چپ و اتاق فکر جمهوری اسلامی بیرون آمده است را قلم میزنم!
- شاهزاده رضا پهلوی جنگ طلب است
-شاهزاده رضا پهلوی خائن است و با فاسد ترین قوم یعنی یهود هم پیمان شده
- به گذشته دامن میزنند که چرا شاهزاده در کنار عبدالله مهتدی نشست، در واقع از فعالیت ها و درایت امروزی شاهزاده نمیتوانند ایراد درستی بگیرند برای همین به گذشته دامن میزنند.
- به قانون اساسی مشروطه سنتی پر از اشکال دامن میزنند و با استفاده از بند های ضد برابری آن خاندان پهلوی را تخریب میکنند.
- بی نتیجه و بی اعتبار نشان دادن اقدامات شاهزاده رضا پهلوی در طی سالهای اخیر
- نقد منصفانه و منطقی نمیکنند برچسب میزنند؛ برای مثال شاهزاده را متهم به وابستگی به اسرائیل میکنند بدون باز کردن مطلب ، سند و مدرک
❗️نکته: تبلیغات ضد پهلوی در ایران صرفا به حکومت اختصاص ندارد؛ بلکه هر گروهی که بخواهد ژست روشن عن فکر و مبارز به خود بگیرد، علیه شاهزاده سخن میگوید.
این سخنان اغلب تخریب شخص رضاشاه دوم به تنهایی نیست ؛ بلکه خانواده محترم ایشان و سیاست های ایشان را مورد حمله قرار میدهند.
این اقدامات آنها دکانی برای جذب حمایت مردم فقیر و بیکار است!
اما در نهایت در پی این هجم از تخریب و جفتک پرانی، امروزه رضا شاه دوم یک شخصیت کاریزماتیک است؛ یعنی ظهور یک رهبر با ویژگی های خارق العاده که اختیار قدرت را در دست دارد و از ویژگی ها و صفاتی فوق العاده برخوردار است و در اذهان مردم و اربابان جهانی به عنوان رهبری جاذب، بی نظیر و مرجع نمود پیدا کرده.
امروزه شاهزاده اعتماد اربابان جهانی و مردم ایران را کسب کرده است و این است که مزدوران رژیم اسلامی را بیش از پیش به هراس انداخته است !
ابعاد اعتماد شامل موارد زیر است :
۱. صداقت : درستی و پاکی ، وفاداری و حقیقت جویی
۲. شایستگی : داشتن مهارت و دانش در زمینه ی سیاست و روابط با اربابان جهانی و مردم ایران
۳. ثبات یا پایداری: قابلیت اعتماد، توان پیش بینی و قضاوت خوب به هنگام رویارویی با اوضاع و شرایط مخلتف.
و اما جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل، مشکل فوق اگر موردی نادر بود و هدف را اسرائیل مشخص نمیکرد یعنی آنکه اسرائیل میگوید هدف آسیب به سر مار یا همان جمهوری اسلامیست، میشد این اصلاح طلبان حکومتی ، صادراتی های رژیم ، جریان چپ و برخی از مشروطه خواهان را به اشتباهات تحلیلی خودشان نسبت داد؛ اما رواج آن تحلیل های میهن ستیزانه آنان نمایانگر مشکلات جدی در دستگاه آنها است.
مشکل جدی آنها میدانید چیست؟
صدای پای رضا شاه را شنیده اند و با #نه_به_جنگ میخواهند سر مار زده نشود و سال های دیگر به عمر این رژیم افزوده شود !
وقتی مسیح علینژاد میگوید نه به جنگ دیگر خودتان ته داستان را بخوانید که این صادراتی چه هدفی از نه به جنگ دارد و برخی مشروطه خواهان که سخنان شاهزاده را بایکوت کرده اند ، جریان چپ ، اصلاح طلبان و صادراتی های رژیم پشت دست این مسیح علینژاد شیاد بازی میکنند و خوده مسیح علینژاد در زمین جمهوری اسلامی ؛ قبله همه آنان مشترک است ! بلاخره تابلو میشه کی بوده تو زرد...
من اشو ، میگویم آری به جنگ با سر مار، آری به تضعیف جمهوری اسلامی و در نهایت آری به رضا شاه دوم و بازگشت ایشان .
این جنگ ، چه بخواهیم ، چه نخواهیم سر مار را خواهد زد و رضا شاه دوم به میهن خویش بازخواهد گشت و اما شما مزدوران رژیم، که هم از آلت تناسلی چپ هم از آلت تناسلی جمهوری اسلامی میخورید میمانید و دو چشم "ت" تاریخ
✍ #اشو
#رضاشاه‌دوم دستشو کرد تا آرنج تو عسل، باز گرفتین گاز
مرامتون مُرده میده بو جسد، میخورید به در باز
روتون زیاده، کمه شرفتون
سر که هیچی حتی خمه کمرتون
@C_B_SHAHZADEH
https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1407
یکی از ماموریت های میهن ستیزان جمهوری اسلامی آنچه به عنوان مبارز معرفی شده اند تبلیغات ضد پهلوی است. این کار با چه تاکتیک‌ها و راهبردهایی انجام میشود؟
به صورت لیست و تیتر وار این اقدامات را که امروزه از سوی جریان چپ و اتاق فکر جمهوری اسلامی بیرون آمده است را قلم میزنم!
- شاهزاده رضا پهلوی جنگ طلب است
-شاهزاده رضا پهلوی خائن است و با فاسد ترین قوم یعنی یهود هم پیمان شده
- به گذشته دامن میزنند که چرا شاهزاده در کنار عبدالله مهتدی نشست، در واقع از فعالیت ها و درایت امروزی شاهزاده نمیتوانند ایراد درستی بگیرند برای همین به گذشته دامن میزنند.
- به قانون اساسی مشروطه سنتی پر از اشکال دامن میزنند و با استفاده از بند های ضد برابری آن خاندان پهلوی را تخریب میکنند.
- بی نتیجه و بی اعتبار نشان دادن اقدامات شاهزاده رضا پهلوی در طی سالهای اخیر
- نقد منصفانه و منطقی نمیکنند برچسب میزنند؛ برای مثال شاهزاده را متهم به وابستگی به اسرائیل میکنند بدون باز کردن مطلب ، سند و مدرک
❗️نکته: تبلیغات ضد پهلوی در ایران صرفا به حکومت اختصاص ندارد؛ بلکه هر گروهی که بخواهد ژست روشن عن فکر و مبارز به خود بگیرد، علیه شاهزاده سخن میگوید.
این سخنان اغلب تخریب شخص رضاشاه دوم به تنهایی نیست ؛ بلکه خانواده محترم ایشان و سیاست های ایشان را مورد حمله قرار میدهند.
این اقدامات آنها دکانی برای جذب حمایت مردم فقیر و بیکار است!
اما در نهایت در پی این هجم از تخریب و جفتک پرانی، امروزه رضا شاه دوم یک شخصیت کاریزماتیک است؛ یعنی ظهور یک رهبر با ویژگی های خارق العاده که اختیار قدرت را در دست دارد و از ویژگی ها و صفاتی فوق العاده برخوردار است و در اذهان مردم و اربابان جهانی به عنوان رهبری جاذب، بی نظیر و مرجع نمود پیدا کرده.
امروزه شاهزاده اعتماد اربابان جهانی و مردم ایران را کسب کرده است و این است که مزدوران رژیم اسلامی را بیش از پیش به هراس انداخته است !
ابعاد اعتماد شامل موارد زیر است :
۱. صداقت : درستی و پاکی ، وفاداری و حقیقت جویی
۲. شایستگی : داشتن مهارت و دانش در زمینه ی سیاست و روابط با اربابان جهانی و مردم ایران
۳. ثبات یا پایداری: قابلیت اعتماد، توان پیش بینی و قضاوت خوب به هنگام رویارویی با اوضاع و شرایط مخلتف.
و اما جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل، مشکل فوق اگر موردی نادر بود و هدف را اسرائیل مشخص نمیکرد یعنی آنکه اسرائیل میگوید هدف آسیب به سر مار یا همان جمهوری اسلامیست، میشد این اصلاح طلبان حکومتی ، صادراتی های رژیم ، جریان چپ و برخی از مشروطه خواهان را به اشتباهات تحلیلی خودشان نسبت داد؛ اما رواج آن تحلیل های میهن ستیزانه آنان نمایانگر مشکلات جدی در دستگاه آنها است.
مشکل جدی آنها میدانید چیست؟
صدای پای رضا شاه را شنیده اند و با #نه_به_جنگ میخواهند سر مار زده نشود و سال های دیگر به عمر این رژیم افزوده شود !
وقتی مسیح علینژاد میگوید نه به جنگ دیگر خودتان ته داستان را بخوانید که این صادراتی چه هدفی از نه به جنگ دارد و برخی مشروطه خواهان که سخنان شاهزاده را بایکوت کرده اند ، جریان چپ ، اصلاح طلبان و صادراتی های رژیم پشت دست این مسیح علینژاد شیاد بازی میکنند و خوده مسیح علینژاد در زمین جمهوری اسلامی ؛ قبله همه آنان مشترک است ! بلاخره تابلو میشه کی بوده تو زرد...
من اشو ، میگویم آری به جنگ با سر مار، آری به تضعیف جمهوری اسلامی و در نهایت آری به رضا شاه دوم و بازگشت ایشان .
این جنگ ، چه بخواهیم ، چه نخواهیم سر مار را خواهد زد و رضا شاه دوم به میهن خویش بازخواهد گشت و اما شما مزدوران رژیم، که هم از آلت تناسلی چپ هم از آلت تناسلی جمهوری اسلامی میخورید میمانید و دو چشم "ت" تاریخ
✍ #اشو
#رضاشاه‌دوم دستشو کرد تا آرنج تو عسل، باز گرفتین گاز
مرامتون مُرده میده بو جسد، میخورید به در باز
روتون زیاده، کمه شرفتون
سر که هیچی حتی خمه کمرتون
@C_B_SHAHZADEH
🔷وحشت؛ از چپ تا برخی مشروطه خواهان
یکی از اصلی ترین برنامه های نظام اسلامی امروزه ، ایجاد ترس و وحشت از جنگ اسرائیل در میان مردم است.
◽️ بخوانید برخی مشروطه خواهان با جریان چپ هماهنگ اند :
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/172411
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/172412
تا آنجا که صادراتی ها ، چپ ها ، اصلاح طلبان و برخی از مشروطه خواهان از این وحشت سخن میگویند تا اندازه ای که هیچ کس نتواند تحلیل درستی از این جنگ ارائه دهد و مخصوصن هیچ کس جرئت نکند درباره آری به جنگ حرفی بزند زیرا با استفاده از تز های میهن پرستانه هر شخصی که به این جنگ آری بگوید را متهم به خیانت به وطن میکنند.
آخوندهایی که سازمان دهنده و برپا کننده ی دیکتاتوری جمهوری اسلامی بوده اند کسانی هستند که چند قرن است با انواع دروغ و دسیسه و جَعل حدیث و خبر، برای خود پول و قدرت و اعتبار برساخته اند و به دلیل این رویه ی بنیادین دروغ پردازی آخوندها همواره از بحث و جدلی جدی و حقیقی درباره ی آنچه بیان می دارند، هر طور که توانسته اند گریخته اند.
چون همیشه در هراس لو رفتن بوده اند.
اما در بسیاری از موقعیت ها از نیروهای چپ تا برخی از مشروطه خواهان که خواسته اند نمایش منطقی بودن و برحق بودن ارائه کنند یا چاره ای جز بحث نداشته اند به هر ترتیبی که توانسته اند با ایجاد فضای رعب و وحشت از این جنگ توان سخن گفتن و موافقت با این جنگ را تا حدودی از میهن پرستان گرفته اند یا در جایی از بحث با قیل و قال مجادله را پایان داده اند.
و امروزه که آخوندها ، در ایران دیکتاتوری جمهوری اسلامی را تشکیل داده اند و رهبران و گردانندگان این نظام به دزدی و جنایت و خرابی در ایران سرگرم اند ایجاد رعب و وحشت برای ترساندن مردم ایران از جنگ با استفاده از نیروهای مخالف نمای خود از چپ تا برخی مشروطه خواهان، آنچنان که کمتر کسی بتواند تایید کند این جنگ، جنگ مردم نیست، نتواند انتقاد کند و نه حتا چیزی از خرابی یا آسیب هایی که حکومت با این جنگ دریافت میکند را بیان کند زیرا آن را متهم میکنند به وطن فروش، خائن به وطن !
اصلی ترین وظیفه ی سازمان ها و نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با استفاده از مخالفین نما های خود از چپ تا برخی مشروطه خواهان این است که بسیاری وقت ها در انواع رسانه های مخالف خود ، گزارش های #نه_به_جنگ پخش میکنند و از ویرانی های جنگ سخن میگویند تا در مردم ایران ترس ایجاد کنند.
ایجاد ترس و وحشت در مردم ایران به این دلیل است که رهبران و گردانندگان جمهوری اسلامی بیش از همه چیز از مردم ایران میترسند و بعد از آن از جنگ با اسرائیل !
به ویژه وحشت بزرگ آنها بازخواست شدن از سوی شمار بزرگی از مردم ایران است زیرا میدانند این جنگ نهایتا به فروپاشی حکومت آنها منجر خواهد شد.
به همین دلیل کوچکترین موافقت با جنگ را با استفاده از نیروهای برانداز نمای خود از چپ تا مشروطه خواه سرکوب رسانه ای می کنند که آن آری به جنگ، و دید باز و تحلیل درست از جنگ رسانه ای نشود.
چون دیکتاتوری جمهوری اسلامی با همه ی هیاهوی نیرومندی توان برخورد با اسرائیل را ندارد.
در یک معادله ی بسیار ساده همانطور که با چند لحظه درنگ ، اندیشیدن و دقت، برای بیشتر مردمان این روزگار درک فساد مسیرهای تباهی ممکن است و زمان به مرور و در این اکنون ها، بسیار سریعتر ،در حال واژگون کردن وحشت است، با روشنی بخشیدن به حقیقت و همزمان با کور کردن دروغ ، آشکار کردن دروغ.
❗️نکته: در یک معادله ی بسیار ساده باید دریابیم که این جنگی که برانداز نماهای حکومت از چپ تا برخی مشروطه خواهان از آن سخن میگویند، از ویرانی های آن ، جنگ ایران و عراق است، آنها نمیخواهند به شما بگویند، نمیخواهند شما بفهمید که ابعاد جنگ اسرائیل و ایران به گستردگی جنگ ایران و عراق نیست !
در مورد خاک ایران سخن میگویم ، زدن نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی بحث دیگری ست ، در مورد پاسخ اسرائیل به موشک پرانی جمهوری اسلامی سخن میگویم ، اسرائیل میگوید مردم ایران جدا از حکومت اند و جنگ ما آسیب به سر مار است !
این جنگ جمهوری اسلامی را به زیر خواهد کشید برای همین است که وحشت تمام دستگاه های رژیم را فرار گرفته از بر انداز نماهای چپ تا مشروطه خواهان!
عراق قصد داشت کشور گشایی کند ، اسرائیل قصد دارد سر مار را بزند، پس به هیچ عنوان قابل مقایسه نیستند.
من اشو میگویم آری به جنگ و زدن سر مار !
قبله همه خائن ها که به جنگ نه میگویند مشترک است و آن قبله جمهوری اسلامی ست.
در آخر شمارو به تماشای سخنان استاد بزرگ مانوک خدابخشیان دعوت میکنم !
✍ #اشو
آدم چشم سفید حقیقتو نمیبینه نه
کوه که با دو تا طوفان نمیریزه نه
قلمو میکشم رو گردنتون مثل آرشه ی ویولن
جونور خائن راحت نمیمیره نه
@C_B_SHAHZADEH
یکی از اصلی ترین برنامه های نظام اسلامی امروزه ، ایجاد ترس و وحشت از جنگ اسرائیل در میان مردم است.
◽️ بخوانید برخی مشروطه خواهان با جریان چپ هماهنگ اند :
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/172411
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/172412
تا آنجا که صادراتی ها ، چپ ها ، اصلاح طلبان و برخی از مشروطه خواهان از این وحشت سخن میگویند تا اندازه ای که هیچ کس نتواند تحلیل درستی از این جنگ ارائه دهد و مخصوصن هیچ کس جرئت نکند درباره آری به جنگ حرفی بزند زیرا با استفاده از تز های میهن پرستانه هر شخصی که به این جنگ آری بگوید را متهم به خیانت به وطن میکنند.
آخوندهایی که سازمان دهنده و برپا کننده ی دیکتاتوری جمهوری اسلامی بوده اند کسانی هستند که چند قرن است با انواع دروغ و دسیسه و جَعل حدیث و خبر، برای خود پول و قدرت و اعتبار برساخته اند و به دلیل این رویه ی بنیادین دروغ پردازی آخوندها همواره از بحث و جدلی جدی و حقیقی درباره ی آنچه بیان می دارند، هر طور که توانسته اند گریخته اند.
چون همیشه در هراس لو رفتن بوده اند.
اما در بسیاری از موقعیت ها از نیروهای چپ تا برخی از مشروطه خواهان که خواسته اند نمایش منطقی بودن و برحق بودن ارائه کنند یا چاره ای جز بحث نداشته اند به هر ترتیبی که توانسته اند با ایجاد فضای رعب و وحشت از این جنگ توان سخن گفتن و موافقت با این جنگ را تا حدودی از میهن پرستان گرفته اند یا در جایی از بحث با قیل و قال مجادله را پایان داده اند.
و امروزه که آخوندها ، در ایران دیکتاتوری جمهوری اسلامی را تشکیل داده اند و رهبران و گردانندگان این نظام به دزدی و جنایت و خرابی در ایران سرگرم اند ایجاد رعب و وحشت برای ترساندن مردم ایران از جنگ با استفاده از نیروهای مخالف نمای خود از چپ تا برخی مشروطه خواهان، آنچنان که کمتر کسی بتواند تایید کند این جنگ، جنگ مردم نیست، نتواند انتقاد کند و نه حتا چیزی از خرابی یا آسیب هایی که حکومت با این جنگ دریافت میکند را بیان کند زیرا آن را متهم میکنند به وطن فروش، خائن به وطن !
اصلی ترین وظیفه ی سازمان ها و نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با استفاده از مخالفین نما های خود از چپ تا برخی مشروطه خواهان این است که بسیاری وقت ها در انواع رسانه های مخالف خود ، گزارش های #نه_به_جنگ پخش میکنند و از ویرانی های جنگ سخن میگویند تا در مردم ایران ترس ایجاد کنند.
ایجاد ترس و وحشت در مردم ایران به این دلیل است که رهبران و گردانندگان جمهوری اسلامی بیش از همه چیز از مردم ایران میترسند و بعد از آن از جنگ با اسرائیل !
به ویژه وحشت بزرگ آنها بازخواست شدن از سوی شمار بزرگی از مردم ایران است زیرا میدانند این جنگ نهایتا به فروپاشی حکومت آنها منجر خواهد شد.
به همین دلیل کوچکترین موافقت با جنگ را با استفاده از نیروهای برانداز نمای خود از چپ تا مشروطه خواه سرکوب رسانه ای می کنند که آن آری به جنگ، و دید باز و تحلیل درست از جنگ رسانه ای نشود.
چون دیکتاتوری جمهوری اسلامی با همه ی هیاهوی نیرومندی توان برخورد با اسرائیل را ندارد.
در یک معادله ی بسیار ساده همانطور که با چند لحظه درنگ ، اندیشیدن و دقت، برای بیشتر مردمان این روزگار درک فساد مسیرهای تباهی ممکن است و زمان به مرور و در این اکنون ها، بسیار سریعتر ،در حال واژگون کردن وحشت است، با روشنی بخشیدن به حقیقت و همزمان با کور کردن دروغ ، آشکار کردن دروغ.
❗️نکته: در یک معادله ی بسیار ساده باید دریابیم که این جنگی که برانداز نماهای حکومت از چپ تا برخی مشروطه خواهان از آن سخن میگویند، از ویرانی های آن ، جنگ ایران و عراق است، آنها نمیخواهند به شما بگویند، نمیخواهند شما بفهمید که ابعاد جنگ اسرائیل و ایران به گستردگی جنگ ایران و عراق نیست !
در مورد خاک ایران سخن میگویم ، زدن نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی بحث دیگری ست ، در مورد پاسخ اسرائیل به موشک پرانی جمهوری اسلامی سخن میگویم ، اسرائیل میگوید مردم ایران جدا از حکومت اند و جنگ ما آسیب به سر مار است !
این جنگ جمهوری اسلامی را به زیر خواهد کشید برای همین است که وحشت تمام دستگاه های رژیم را فرار گرفته از بر انداز نماهای چپ تا مشروطه خواهان!
عراق قصد داشت کشور گشایی کند ، اسرائیل قصد دارد سر مار را بزند، پس به هیچ عنوان قابل مقایسه نیستند.
من اشو میگویم آری به جنگ و زدن سر مار !
قبله همه خائن ها که به جنگ نه میگویند مشترک است و آن قبله جمهوری اسلامی ست.
در آخر شمارو به تماشای سخنان استاد بزرگ مانوک خدابخشیان دعوت میکنم !
✍ #اشو
آدم چشم سفید حقیقتو نمیبینه نه
کوه که با دو تا طوفان نمیریزه نه
قلمو میکشم رو گردنتون مثل آرشه ی ویولن
جونور خائن راحت نمیمیره نه
@C_B_SHAHZADEH
Telegram
attach 📎
🔹غریبی نکن، میشناسی مارو مشتی ، دست و پا زنجیر، بچه ناف تیمارستان دیکتاتوریم- بخش سوم؛ ایران دیکتاتوری
تاریخ یک کشور آیین ها ،هنر ،فرهنگ ،دین ارزش ها، احساس های جمعی ، ویژگی‌های قومی و حساسیت‌ها مردم یک کشور بزرگترین سرمایه ی یک حکومت دیکتاتوری برای ایجاد زمینه های هرگونه رشد توان و پایداری حکومت، برانگیختن هیجان های ملی و از همه مهمتر ساختن انگیزه برای یک جنگ و به ویژه برای ادامه ی جنگ است.
اما نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی با رهبران و آخوندها و گردانندگان دزد و فاسد آن کاملا سازمان یافته و نیافته فرهنگ و هنر و احساس های ملی و تاریخ مردم ایران را ویران کرده است.
ایران یعنی کشوری که در شرایط جغرافیایی، تاریخ زندگی و نیاکانی آمیخته از اقوام گوناگون که همانگونه که می دانیم چند هزار سال پیش چنا پیش از ورود آریاییان مردمانی در ایران زندگی می کردند و توانایی برنامه ریزی و نیروی دگرگونی و درجه ی هوشمندی امروز مردم ایران، آمیخته ای از همه ی آنها است و با زبانی امروزه بیشتر فارسی که ایرانیان آن را از این همه شکست در امان داشته‌اند اما دارای زبان ها و اقوام گوناگونی است که بر پایه ی آنچه دانش ژنتیک و مردم شناسی پیش روی ما نهاده این گوناگونی اقوامی و فرهنگی می تواند نیرویی عالی برای پیشرفت باشد و با اینهمه تبار و فرهنگ و زبان آمیخته و این جغرافیا، محیط و تاریخی پر از تجربه های بسیار گوناگون و با این خاک و نفت و با هرآنچه برایش مانده تحت ستم دیکتاتوری جمهوری اسلامی با رهبران و آخوندها و گردانندگان فاسد و خراب آن در حال نابودی است.
نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی در تلویزیون و هر رسانه ای که دارد با جنایتی سازمان یافته همه ی قوم ها و زبان های گوناگون و پر ارزش ایران را که تبار برخی از آن ها چند هزار سال است که در ایران سکنا گزیده اند به سخره می گیرد، میان گروه های گوناگون مردم ایران دشمنی و جنایی میاندازد و در هر جا که می تواند قوم های ایرانی را در هر جای ایران برهم میشوراند چون رهبران و گردانندگان و آخوندهای جمهوری اسلامی از یکپارچگی مردم ایران در برابر حکومت وحشت دارند و هرکاری میکنند تا از وحدت مردم ایران در برابر نظام پیشگیری کنند.
و با تمام هیاهوهای دین مداری این ،نظام احساس ها و باورهای دینی مردم ایران نسبت به گذشته بسیار کمتر شده است و در آخرین جنگ ایران یعنی جنگ تقریبا هشت ساله با عراق که به راحتی میشد بسیار کوتاه تر و با پیروزی ایران، تمام شود، این حساسیت ها و باورهای ملی باقی مانده از گذشته و همینطور احساس ها و باورهای دینی هنوز با جمهوری اسلامی خراب نشده ی مردم ایران کمک کرد تا رهبران و گردانندگان جمهوری اسلامی جنگ با عراق را چند سال ادامه دهند.
اما اکنون از سویی نظام جمهوری اسلامی برای ارزشمند جا زدن خود با بی ارزش جلوه دادن تمام تاریخ باستان و کم و بیش پس از آن ایران، احساس ها و باورهای ملی و دینی مردم ایران را بسیار سست کرده و از سوی دیگر به طور خاص فسادها و دزدی های رهبران و مسئولین نظام آنچنان آشکار شده که با وجود این همه هیاهوی توانایی نظامی رهبران جمهوری اسلامی، با این شرایط ایران و مدیریت خراب حاکم بر آن دیکتاتوری جمهوری اسلامی توان شرکت در هیچ جنگ بزرگی را ندارد قدرت های جهانی مانند آمریکا و اسرائیل هم با آگاهی تقریبا کامل از توان نظامی و اجتماعی و پولی و فرماندهی دیکتاتوری جمهوری اسلامی، می کوشد با تشدید تحریم ها و محاصره‌ی نظامی کار را به جایی بکشاند که رهبران و گردانندگان جمهوری اسلامی همچون عقربی در محاصره ی آتش، آنگاه که با نیروی نظامی و پولی از این هم کمتر به سقوط نزدیک شده اند، در یک خودزنی تمام عیار در منطقه خاورمیانه جنگ به راه بیاندازد و با اسرائیل به نبرد برخیزند. اسرائیل این خود زنی را از جمهوری اسلامی میخواهد و رهبران جمهوری اسلامی به خوبی میدانند بهترین دفاع، سکوت و پاسخ ندادن است.
و آمریکا و دیگر قدرت های جهانی به بهانه تضعیف هر چه بیشتر جمهوری اسلامی با هزینه ی کمتر و به سرمایه ی آن کشور یا کشورها، جمهوری اسلامی را که دیگر مانند پیش از این برای آن ها سودآور نیست سرنگون کنند.
این برنامه ی قدرت های سرمایه داری جهانی برای آینده ی ایران است.
نیروی آشکار مردم ایران این جریان را دگرگون میکند، نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی تا نابودی کامل ایران پیش رود و معجزه ای بزرگ رخ میدهد. بازگشت نظام شاهنشاهی و تاج گذاری رضا شاه دوم !
✍ #اشو
دین یه ماشینه که با خون پر میکنه باکو
ولی شیطون از همه اماما داره آتو
یه جوری سینه میزنن که انگار
با حسین داشتن عکس تکی
طوری تاریخ تحریف میشه که
درمیره فنر تخت جمشید
@C_B_SHAHZADEH
تاریخ یک کشور آیین ها ،هنر ،فرهنگ ،دین ارزش ها، احساس های جمعی ، ویژگی‌های قومی و حساسیت‌ها مردم یک کشور بزرگترین سرمایه ی یک حکومت دیکتاتوری برای ایجاد زمینه های هرگونه رشد توان و پایداری حکومت، برانگیختن هیجان های ملی و از همه مهمتر ساختن انگیزه برای یک جنگ و به ویژه برای ادامه ی جنگ است.
اما نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی با رهبران و آخوندها و گردانندگان دزد و فاسد آن کاملا سازمان یافته و نیافته فرهنگ و هنر و احساس های ملی و تاریخ مردم ایران را ویران کرده است.
ایران یعنی کشوری که در شرایط جغرافیایی، تاریخ زندگی و نیاکانی آمیخته از اقوام گوناگون که همانگونه که می دانیم چند هزار سال پیش چنا پیش از ورود آریاییان مردمانی در ایران زندگی می کردند و توانایی برنامه ریزی و نیروی دگرگونی و درجه ی هوشمندی امروز مردم ایران، آمیخته ای از همه ی آنها است و با زبانی امروزه بیشتر فارسی که ایرانیان آن را از این همه شکست در امان داشته‌اند اما دارای زبان ها و اقوام گوناگونی است که بر پایه ی آنچه دانش ژنتیک و مردم شناسی پیش روی ما نهاده این گوناگونی اقوامی و فرهنگی می تواند نیرویی عالی برای پیشرفت باشد و با اینهمه تبار و فرهنگ و زبان آمیخته و این جغرافیا، محیط و تاریخی پر از تجربه های بسیار گوناگون و با این خاک و نفت و با هرآنچه برایش مانده تحت ستم دیکتاتوری جمهوری اسلامی با رهبران و آخوندها و گردانندگان فاسد و خراب آن در حال نابودی است.
نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی در تلویزیون و هر رسانه ای که دارد با جنایتی سازمان یافته همه ی قوم ها و زبان های گوناگون و پر ارزش ایران را که تبار برخی از آن ها چند هزار سال است که در ایران سکنا گزیده اند به سخره می گیرد، میان گروه های گوناگون مردم ایران دشمنی و جنایی میاندازد و در هر جا که می تواند قوم های ایرانی را در هر جای ایران برهم میشوراند چون رهبران و گردانندگان و آخوندهای جمهوری اسلامی از یکپارچگی مردم ایران در برابر حکومت وحشت دارند و هرکاری میکنند تا از وحدت مردم ایران در برابر نظام پیشگیری کنند.
و با تمام هیاهوهای دین مداری این ،نظام احساس ها و باورهای دینی مردم ایران نسبت به گذشته بسیار کمتر شده است و در آخرین جنگ ایران یعنی جنگ تقریبا هشت ساله با عراق که به راحتی میشد بسیار کوتاه تر و با پیروزی ایران، تمام شود، این حساسیت ها و باورهای ملی باقی مانده از گذشته و همینطور احساس ها و باورهای دینی هنوز با جمهوری اسلامی خراب نشده ی مردم ایران کمک کرد تا رهبران و گردانندگان جمهوری اسلامی جنگ با عراق را چند سال ادامه دهند.
اما اکنون از سویی نظام جمهوری اسلامی برای ارزشمند جا زدن خود با بی ارزش جلوه دادن تمام تاریخ باستان و کم و بیش پس از آن ایران، احساس ها و باورهای ملی و دینی مردم ایران را بسیار سست کرده و از سوی دیگر به طور خاص فسادها و دزدی های رهبران و مسئولین نظام آنچنان آشکار شده که با وجود این همه هیاهوی توانایی نظامی رهبران جمهوری اسلامی، با این شرایط ایران و مدیریت خراب حاکم بر آن دیکتاتوری جمهوری اسلامی توان شرکت در هیچ جنگ بزرگی را ندارد قدرت های جهانی مانند آمریکا و اسرائیل هم با آگاهی تقریبا کامل از توان نظامی و اجتماعی و پولی و فرماندهی دیکتاتوری جمهوری اسلامی، می کوشد با تشدید تحریم ها و محاصره‌ی نظامی کار را به جایی بکشاند که رهبران و گردانندگان جمهوری اسلامی همچون عقربی در محاصره ی آتش، آنگاه که با نیروی نظامی و پولی از این هم کمتر به سقوط نزدیک شده اند، در یک خودزنی تمام عیار در منطقه خاورمیانه جنگ به راه بیاندازد و با اسرائیل به نبرد برخیزند. اسرائیل این خود زنی را از جمهوری اسلامی میخواهد و رهبران جمهوری اسلامی به خوبی میدانند بهترین دفاع، سکوت و پاسخ ندادن است.
و آمریکا و دیگر قدرت های جهانی به بهانه تضعیف هر چه بیشتر جمهوری اسلامی با هزینه ی کمتر و به سرمایه ی آن کشور یا کشورها، جمهوری اسلامی را که دیگر مانند پیش از این برای آن ها سودآور نیست سرنگون کنند.
این برنامه ی قدرت های سرمایه داری جهانی برای آینده ی ایران است.
نیروی آشکار مردم ایران این جریان را دگرگون میکند، نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی تا نابودی کامل ایران پیش رود و معجزه ای بزرگ رخ میدهد. بازگشت نظام شاهنشاهی و تاج گذاری رضا شاه دوم !
✍ #اشو
دین یه ماشینه که با خون پر میکنه باکو
ولی شیطون از همه اماما داره آتو
یه جوری سینه میزنن که انگار
با حسین داشتن عکس تکی
طوری تاریخ تحریف میشه که
درمیره فنر تخت جمشید
@C_B_SHAHZADEH
🔹غریبی نکن، میشناسی مارو مشتی ، دست و پا زنجیر، بچه ناف تیمارستان دیکتاتوریم- بخش چهارم؛ نمایش های دیکتاتوری
بيشتر آخوندها ،کشیش ها خاخام ها و هر که از اینگونه آدمی، از آنجا پدید آمده اند که به پرسش های دینی مردم، پاسخ دهند و هر چه آگاهی دینی آدمیان بیشتر شود نیاز به پاسخ های چنین آدم هایی کمتر می شود.
به همین سبب ، یک روحانی دینی بنابر یک دلیل وجودی ساده برای بقای خود، همواره میکوشد حقیقت دین، هر چه پوشیده تر و نا معلوم تر و همیشه در هاله ای از ابهام باشد تا نیاز به وجود او از میان نرود. این پایه ی قرن ها پوشیدگی حقیقت و دروغ دین در چنبره ی نیرنگ و جادویی کاسب کارانه ، جنایت بار و پر از خرابی است پر از نمایش ها و حقته هایی برای فریفتن مردم و در کنار این جریان هر حکومت دیکتاتوری نیز برای نشان دادن کارایی، قدرتمندی و حقیقی بودن خود ناچار است، برای هر ادعای نظام خود نمایش هایی عمومی مانند راهپیمایی، پیشوازهای ساختگی از رهبران خود و انواع دیگری از نمایش های استواری و سپاس و وفاداری برگزار کند که در حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی که بر محور آخوند و کسب و کار آخوند می چرخد همه ی این نمایش های فریب، بیشتر و گسترده تر و نیرنگ آمیزتر اند.
چنین حکومتی با گذشته ای پر از خرابی و ویرانی و فساد همواره مجبور است، با برگذاری راهپیمایی برنامه‌های تجلیل و انتخابات ساختگی هواداری از نظام خود و بر حق بودن و توانمندی و روحانی بودن و مردمی بودن حکومت آخوندهای حاکم بر ایران نظامش را همه به هزینه ی مردم ،بانگ بزند و نمایش دهد.
و در میان این همه نمایش و حقته های رنگارنگ دیکتاتوری جمهوری اسلامی وحشت بزرگ رهبران نظام آشکار شدن حقیقت است و این وحشت ،همواره محور همه ی برنامه های امنیت نظام جمهوری اسلامی برای پنهان ماندن حقیقت خرابی دیکتاتوری آخوندی جمهوری اسلامی در پشت همه ی نمایش های نظام است.
اما انقلاب رسانه ای دنیا با آسان کردن دست یابی انسان ها به آگاهی در ایران و جای جای زمین برگزار کردن چنین نمایش هایی را بسیار دشوار کرده است که اینهمه سانسور اخبار و کتاب و اینترنت و ماهواره و روزنامه و هر وسیله ی آگاهی بخش دیگر در جمهوری اسلامی، از سویی برای بی خبر ماندن مردم ایران از ساز و کار آنها است و از دیگر سو برای باوراندن این نمایش های جمهوری اسلامی به مردم در حالی که با این همه گسترش ابزارهای دستیابی به خبر و آگاهی، مدیران تبلیغاتی جمهوری اسلامی حتی نمیتوانند نمایی باز از یک راه پیمایی حکومتی نشان دهند چون هواداران رایگان نظام بسیار کمتر شده‌اند و در فیلمی با نمای باز از راه پیمایی های ساختگی جمهوری اسلامی همه میبینند که دیکتاتور آخوندی به چند نفر بند است و زمان آنگونه پیش آمده که برگزاری نمایش و نمایشِ نمایش و باوراندن نمایش را برای دیکتاتوری آخوندی جمهوری اسلامی بسیار سخت کرده است. این وضعیت نوید فضایی نه چندان دور است که زمان حقیقت را فراتر از هر نمایش ممکن و تا اکنون بوده ی سیاسی با هنرمندی تمام پیش همه ی چشم ها نمایش دهد نما فقط نمای سیری ناپذیر حقیقت شود و دروغ محو.
✍ #اشو
گوش ما پره از حرف مجری بی بی سی و منبر تو مسجد
هرطور که بتونن باج بگیرن از مردم
دستخوش به معلمی که ریه ش از گچ پر شد و
اینا رو یاد ما داد آره بابا
من از آتیش اومدم و به آتیش میرم
تخممه بهشت با کل اهالیش
🆔@C_B_SHAHZADEH
بيشتر آخوندها ،کشیش ها خاخام ها و هر که از اینگونه آدمی، از آنجا پدید آمده اند که به پرسش های دینی مردم، پاسخ دهند و هر چه آگاهی دینی آدمیان بیشتر شود نیاز به پاسخ های چنین آدم هایی کمتر می شود.
به همین سبب ، یک روحانی دینی بنابر یک دلیل وجودی ساده برای بقای خود، همواره میکوشد حقیقت دین، هر چه پوشیده تر و نا معلوم تر و همیشه در هاله ای از ابهام باشد تا نیاز به وجود او از میان نرود. این پایه ی قرن ها پوشیدگی حقیقت و دروغ دین در چنبره ی نیرنگ و جادویی کاسب کارانه ، جنایت بار و پر از خرابی است پر از نمایش ها و حقته هایی برای فریفتن مردم و در کنار این جریان هر حکومت دیکتاتوری نیز برای نشان دادن کارایی، قدرتمندی و حقیقی بودن خود ناچار است، برای هر ادعای نظام خود نمایش هایی عمومی مانند راهپیمایی، پیشوازهای ساختگی از رهبران خود و انواع دیگری از نمایش های استواری و سپاس و وفاداری برگزار کند که در حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی که بر محور آخوند و کسب و کار آخوند می چرخد همه ی این نمایش های فریب، بیشتر و گسترده تر و نیرنگ آمیزتر اند.
چنین حکومتی با گذشته ای پر از خرابی و ویرانی و فساد همواره مجبور است، با برگذاری راهپیمایی برنامه‌های تجلیل و انتخابات ساختگی هواداری از نظام خود و بر حق بودن و توانمندی و روحانی بودن و مردمی بودن حکومت آخوندهای حاکم بر ایران نظامش را همه به هزینه ی مردم ،بانگ بزند و نمایش دهد.
و در میان این همه نمایش و حقته های رنگارنگ دیکتاتوری جمهوری اسلامی وحشت بزرگ رهبران نظام آشکار شدن حقیقت است و این وحشت ،همواره محور همه ی برنامه های امنیت نظام جمهوری اسلامی برای پنهان ماندن حقیقت خرابی دیکتاتوری آخوندی جمهوری اسلامی در پشت همه ی نمایش های نظام است.
اما انقلاب رسانه ای دنیا با آسان کردن دست یابی انسان ها به آگاهی در ایران و جای جای زمین برگزار کردن چنین نمایش هایی را بسیار دشوار کرده است که اینهمه سانسور اخبار و کتاب و اینترنت و ماهواره و روزنامه و هر وسیله ی آگاهی بخش دیگر در جمهوری اسلامی، از سویی برای بی خبر ماندن مردم ایران از ساز و کار آنها است و از دیگر سو برای باوراندن این نمایش های جمهوری اسلامی به مردم در حالی که با این همه گسترش ابزارهای دستیابی به خبر و آگاهی، مدیران تبلیغاتی جمهوری اسلامی حتی نمیتوانند نمایی باز از یک راه پیمایی حکومتی نشان دهند چون هواداران رایگان نظام بسیار کمتر شده‌اند و در فیلمی با نمای باز از راه پیمایی های ساختگی جمهوری اسلامی همه میبینند که دیکتاتور آخوندی به چند نفر بند است و زمان آنگونه پیش آمده که برگزاری نمایش و نمایشِ نمایش و باوراندن نمایش را برای دیکتاتوری آخوندی جمهوری اسلامی بسیار سخت کرده است. این وضعیت نوید فضایی نه چندان دور است که زمان حقیقت را فراتر از هر نمایش ممکن و تا اکنون بوده ی سیاسی با هنرمندی تمام پیش همه ی چشم ها نمایش دهد نما فقط نمای سیری ناپذیر حقیقت شود و دروغ محو.
✍ #اشو
گوش ما پره از حرف مجری بی بی سی و منبر تو مسجد
هرطور که بتونن باج بگیرن از مردم
دستخوش به معلمی که ریه ش از گچ پر شد و
اینا رو یاد ما داد آره بابا
من از آتیش اومدم و به آتیش میرم
تخممه بهشت با کل اهالیش
🆔@C_B_SHAHZADEH
🔹غریبی نکن، میشناسی مارو مشتی ، دست و پا زنجیر، بچه ناف تیمارستان دیکتاتوریم- بخش پنجم؛دروغ دیکتاتوری
حکومت های دیکتاتوری به دلیل بزرگنمایی توانایی های محدودشان یا سرپوش گذاشتن بر ناتوانی ها و وعده هایی که با این بزرگنمایی ها و سرپوش ها به مردم می دهند و همچنین پنهان کردن انواع جنایت هایشان همواره دروغ پردازی می کنند. رسانه ها و سازمان های امنیتی و تبلیغاتی دیکتاتوری جمهوری اسلامی هم، به دستور و تصمیم رهبران و گردانندگان جمهوری اسلامی و به پیروی از روش و کردار آخوندهایی که محور این نظام هستند و از بنیادشان تا امروز، جامعه و مردم و پیروانشان را فریفته اند همواره می کوشند برای پوشاندن کاستی ها و آراستن دیکتاتوری دزدان حاکم بر ایران با ابهتی دروغین تا هرجایی که بتوانند، مردم ایران را از حقیقت و واقعیت ماجرای جمهوری اسلامی و آخوندها و رهبران و گردانندگان دزد و خرابکار آن دور نگه دارند که افزون بر دروغ های خبری و تبلیغاتی حکومتِ جمهوری اسلامی، سازمان های بسیاری در دیکتاتوری آخوندی وجود دارند که حتی در این روزگار سخت تر شدن زندگی بیشتر مردم ایران با بودجه های میلیاردی ، سرگرم جعل کردن انواع دروغ های کلان و ساختن نیرنگ و توهم در سخنرانی ها و دانشگاه و مدرسه و هرجای دیگر برای مردم ایران هستند تا در میان اینهمه دروغ و نیرنگ و نمایش و توهم و با اینهمه گرفتاری و انواع فقر و مشکل برای مردمِ ایران، دیگر توانی برای مغزهای مردم ایران برای سر درآوردن از کار رهبران و آخوندهای دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی باقی نماند جمهوری اسلامی نظامی است که با وعده های دروغی مانند آب و برق مجانی و اتوبوس مجانی پا گرفته و با دروغ تا به امروز ادامه یافته است و هرکس میتواند سخنرانی های گذشته تا امروز رهبران و گردانندگان نظام را مرور کند و آسان ببیند که همه ی حرف ها و وعده های آنها، دروغ بوده است که تمام وعده های نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی دروغ پردازی دزدانی ناتوان از اداره کشور است و هر خدا و پیامبر و امام و هر حقیقتی و واقعیتی که از آن میگویند خود آن چیز نیست، دروغی بی ارزش است.
✍ #اشو
جایی که بودم رو جز خودم،فقط کف کفشا دیدن
آینه رو میشکنم،صد تا میشم
خلاف موجا رفتی ولی دریا به شنای ساحل
جنازه تو داده تحویل
از کدوم پرتگاه پرت شدی؟
که روحت شکسته و بدنت سرپاست...
@C_B_SHAHZADEH
حکومت های دیکتاتوری به دلیل بزرگنمایی توانایی های محدودشان یا سرپوش گذاشتن بر ناتوانی ها و وعده هایی که با این بزرگنمایی ها و سرپوش ها به مردم می دهند و همچنین پنهان کردن انواع جنایت هایشان همواره دروغ پردازی می کنند. رسانه ها و سازمان های امنیتی و تبلیغاتی دیکتاتوری جمهوری اسلامی هم، به دستور و تصمیم رهبران و گردانندگان جمهوری اسلامی و به پیروی از روش و کردار آخوندهایی که محور این نظام هستند و از بنیادشان تا امروز، جامعه و مردم و پیروانشان را فریفته اند همواره می کوشند برای پوشاندن کاستی ها و آراستن دیکتاتوری دزدان حاکم بر ایران با ابهتی دروغین تا هرجایی که بتوانند، مردم ایران را از حقیقت و واقعیت ماجرای جمهوری اسلامی و آخوندها و رهبران و گردانندگان دزد و خرابکار آن دور نگه دارند که افزون بر دروغ های خبری و تبلیغاتی حکومتِ جمهوری اسلامی، سازمان های بسیاری در دیکتاتوری آخوندی وجود دارند که حتی در این روزگار سخت تر شدن زندگی بیشتر مردم ایران با بودجه های میلیاردی ، سرگرم جعل کردن انواع دروغ های کلان و ساختن نیرنگ و توهم در سخنرانی ها و دانشگاه و مدرسه و هرجای دیگر برای مردم ایران هستند تا در میان اینهمه دروغ و نیرنگ و نمایش و توهم و با اینهمه گرفتاری و انواع فقر و مشکل برای مردمِ ایران، دیگر توانی برای مغزهای مردم ایران برای سر درآوردن از کار رهبران و آخوندهای دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی باقی نماند جمهوری اسلامی نظامی است که با وعده های دروغی مانند آب و برق مجانی و اتوبوس مجانی پا گرفته و با دروغ تا به امروز ادامه یافته است و هرکس میتواند سخنرانی های گذشته تا امروز رهبران و گردانندگان نظام را مرور کند و آسان ببیند که همه ی حرف ها و وعده های آنها، دروغ بوده است که تمام وعده های نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی دروغ پردازی دزدانی ناتوان از اداره کشور است و هر خدا و پیامبر و امام و هر حقیقتی و واقعیتی که از آن میگویند خود آن چیز نیست، دروغی بی ارزش است.
✍ #اشو
جایی که بودم رو جز خودم،فقط کف کفشا دیدن
آینه رو میشکنم،صد تا میشم
خلاف موجا رفتی ولی دریا به شنای ساحل
جنازه تو داده تحویل
از کدوم پرتگاه پرت شدی؟
که روحت شکسته و بدنت سرپاست...
@C_B_SHAHZADEH
🔹غریبی نکن، میشناسی مارو مشتی ، دست و پا زنجیر، بچه ناف تیمارستان دیکتاتوریم- بخش ششم؛ ارزش های دیکتاتوری
حکومت های دیکتاتوری در قانون های نوشته و نانوشته و هر آنچه که بیان کرده اند یا نگفته در سکوت اجرا میکنند به نسبت منافع، خواست ها ترفندها و نیازهای امنیتی و اندیشه ای که مدعی کشف یا ساخت آن هستند با نیاز به نمایش قدرت و ارزش ، به نسبت ارزش های کشوری که در آن حاکم هستند ارزش های جدیدی می سازند و بر می سازند.
نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی با آخوندها و رهبران و گردانندگان آن با جعل ارزش های دروغین، ساختگی و بی پایه از یک سو و از سوی دیگر ضعیف کردن نهاد خانواده و تهی کردن هر اندازه ممکن مدرسه ها و دانشگاه های ایران از ارزش های هنری و فرهنگی واقعی، ارزش آزادی، ارزش حقیقت و حتی ارزش دین بر اساس واقعیت دین و ارزش های تاریخ و ادب و دانش و فرهنگ ایران، همه ی ارزش های حقیقی و انسانی جامعه ی ایران را ویران کرده است.
و با این همه خرابی و ویرانی که دیکتاتوری جمهوری اسلامی در ایران و بر سر ارزش های ایران و مردم ایران آورده است در دروغ بزرگی دیگر، ادعا می کند نظام ارزش ها است. در اساس در دیکتاتوری واپسگرای آخوندی جمهوری اسلامی که توان ساختن ساده ترین چیزها و از جمله ساختن فرهنگ و هنر و هیچ ارزشی را
ندارد، ارزش هایی دروغین ،نمایشی، سست و بی رمق بدون ارزش واقعی ، جعل می شوند تا زینت حکومت بی ارزش جمهوری اسلامی در ایران باشند که هر کسی در ایران حتی با همه ی گرفتاری ها و سختی هایی که حکومت جمهوری اسلامی برای زندگی مردم ایران، ایجاد کرده، میتواند به هرجا و هر جایگاهی، بنگرد و ببیند که چگونه آخوندهای حاکم بر ایران و مزدورانشان ارزش هر چیز ایرانی و انسانی و معنادار را با ستیزی بنیادین ،با هر ارزش حقیقی نابود کرده اند یا ویرانه و خرابه ای بد ریخت از آن به جا گذاشته اند تا ارزش های دروغین و بی ارزش آنها چشمگیر شوند این جنگ آنچنان سازمان یافته است که با نگاهی به کتاب های آموزشی مدرسه ها و دانشگاه ها به آسانی میتوان دید این نظام چگونه با همه ی توان سعی کرده ارزش های واقعی ایران و مردم ایران و تاریخ و خانواده ی ایرانی را نادیده بگیرد، خرابش کند و یا اگر نتوانست ارزشی را از میان بردارد، سست و بدنما کند.
همچنین در نگاهی روشنگر، هر کس میتواند به قتل های نیروهای امنیتی دیکتاتوری جمهوری اسلامی نظری افکند و ببیند که چند نفر از نویسندگان و پژوهشگران و استادان دانشگاهی که از پاسداران و پژوهندگان و بیانگران ارزش های تاریخ و ادب و فرهنگ ایران یا آشکارگر ارزش های رو به نابودی ایران بوده اند ، در چهل و اندی سال حاکمیت آخوندها بر ایران به خواست این نظام کشته شده اند، تا هم ارزش های دروغین آخوندهای حاکم بر ایران به خطر نیفتند و هم دیگران بترسند و به آن راه نروند و دزدان بی ارزش نظام بی ارزش در آرامش باشند.
✍ #اشو
اشو قویه، انفجارا شدیده
مطالبم همه پدیده
بدخواه که ناپدیده، سلیطه میگیری؟
خودکارم سیاهه و کاغذم چاه نفت
میخوان پادشاه بشن با تاج ما، میگیری؟
من ویکی لیکس، تو در حد غیبتا بیبیتی
مگس دور شیرینی
تهش موقع ورق زدن مطالبم بدم شصتمو بیلیسی
زیقی پیقی میگیری؟
@C_B_SHAHZADEH
حکومت های دیکتاتوری در قانون های نوشته و نانوشته و هر آنچه که بیان کرده اند یا نگفته در سکوت اجرا میکنند به نسبت منافع، خواست ها ترفندها و نیازهای امنیتی و اندیشه ای که مدعی کشف یا ساخت آن هستند با نیاز به نمایش قدرت و ارزش ، به نسبت ارزش های کشوری که در آن حاکم هستند ارزش های جدیدی می سازند و بر می سازند.
نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی با آخوندها و رهبران و گردانندگان آن با جعل ارزش های دروغین، ساختگی و بی پایه از یک سو و از سوی دیگر ضعیف کردن نهاد خانواده و تهی کردن هر اندازه ممکن مدرسه ها و دانشگاه های ایران از ارزش های هنری و فرهنگی واقعی، ارزش آزادی، ارزش حقیقت و حتی ارزش دین بر اساس واقعیت دین و ارزش های تاریخ و ادب و دانش و فرهنگ ایران، همه ی ارزش های حقیقی و انسانی جامعه ی ایران را ویران کرده است.
و با این همه خرابی و ویرانی که دیکتاتوری جمهوری اسلامی در ایران و بر سر ارزش های ایران و مردم ایران آورده است در دروغ بزرگی دیگر، ادعا می کند نظام ارزش ها است. در اساس در دیکتاتوری واپسگرای آخوندی جمهوری اسلامی که توان ساختن ساده ترین چیزها و از جمله ساختن فرهنگ و هنر و هیچ ارزشی را
ندارد، ارزش هایی دروغین ،نمایشی، سست و بی رمق بدون ارزش واقعی ، جعل می شوند تا زینت حکومت بی ارزش جمهوری اسلامی در ایران باشند که هر کسی در ایران حتی با همه ی گرفتاری ها و سختی هایی که حکومت جمهوری اسلامی برای زندگی مردم ایران، ایجاد کرده، میتواند به هرجا و هر جایگاهی، بنگرد و ببیند که چگونه آخوندهای حاکم بر ایران و مزدورانشان ارزش هر چیز ایرانی و انسانی و معنادار را با ستیزی بنیادین ،با هر ارزش حقیقی نابود کرده اند یا ویرانه و خرابه ای بد ریخت از آن به جا گذاشته اند تا ارزش های دروغین و بی ارزش آنها چشمگیر شوند این جنگ آنچنان سازمان یافته است که با نگاهی به کتاب های آموزشی مدرسه ها و دانشگاه ها به آسانی میتوان دید این نظام چگونه با همه ی توان سعی کرده ارزش های واقعی ایران و مردم ایران و تاریخ و خانواده ی ایرانی را نادیده بگیرد، خرابش کند و یا اگر نتوانست ارزشی را از میان بردارد، سست و بدنما کند.
همچنین در نگاهی روشنگر، هر کس میتواند به قتل های نیروهای امنیتی دیکتاتوری جمهوری اسلامی نظری افکند و ببیند که چند نفر از نویسندگان و پژوهشگران و استادان دانشگاهی که از پاسداران و پژوهندگان و بیانگران ارزش های تاریخ و ادب و فرهنگ ایران یا آشکارگر ارزش های رو به نابودی ایران بوده اند ، در چهل و اندی سال حاکمیت آخوندها بر ایران به خواست این نظام کشته شده اند، تا هم ارزش های دروغین آخوندهای حاکم بر ایران به خطر نیفتند و هم دیگران بترسند و به آن راه نروند و دزدان بی ارزش نظام بی ارزش در آرامش باشند.
✍ #اشو
اشو قویه، انفجارا شدیده
مطالبم همه پدیده
بدخواه که ناپدیده، سلیطه میگیری؟
خودکارم سیاهه و کاغذم چاه نفت
میخوان پادشاه بشن با تاج ما، میگیری؟
من ویکی لیکس، تو در حد غیبتا بیبیتی
مگس دور شیرینی
تهش موقع ورق زدن مطالبم بدم شصتمو بیلیسی
زیقی پیقی میگیری؟
@C_B_SHAHZADEH
🔹غریبی نکن، میشناسی مارو مشتی ، دست و پا زنجیر، بچه ناف تیمارستان دیکتاتوریم- بخش هفتم؛ خلوتِ دیکتاتوری
پشت پرده ی هر حکومت دیکتاتوری نمایی هست که سران آن نمی خواهند مردم آن را ببینند و اگر دیدند یا شنیدند آن را باور نکنند.
این خَلوت پر است از حقیقت وجود رهبران و واقعیت فریب هایشان و این یک اصل اساسی در هر دیکتاتوری است که جدایی این خلوت و نمای عمومی دیکتاتوری و رهبران آن، همیشه با دقت حفظ شود تا مردم آن نما را باور کنند و حتی اگر بی باور هم هستند از آن خلوت ،با خبر نشوند گاهی گروه محوری اصلی یک حکومت دیکتاتوری، گروهی از نظامیانند، و حتی گاهی ممکن است دسته ای از سیاستمداران با منافع و مرامی خاص باشند اما این خلوت هسته مرکزی دیکتاتوری که آنجا ناتوانی هایشان خرابی هایشان اشتباه هایشان، نیرنگ هایشان و جنایت هایشان همانگونه که هست، بازگو میشود باید از دید و اطلاع مردم پنهان بماند.
دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران با محوریت آخوندهایی که چون شگرد همه ی برنامه هایشان نیرنگ پردازی بوده بی تردید زبده ترین متخصص های ریاکاری و فریب، در همه ی تاریخ ایران از آغاز تا امروز بوده اند و تا سرحد ممکنی که توانسته اند خلوت خود را ،از دید مردم پنهان و مرزهای این خلوت را از کردار بیرونیشان، جدا کرده اند از همان شورش 57 که در ایران به قدرت رسیدند، همه ی تصمیم ها را که برای جنگ و صلح و کشتار و شکنجه و گرفتار کردن مردم ایران گرفته اند همه در خلوت بوده است و آنچه نمایش عمومی یافته است دقیقا نمایشی بوده که آخوندها و رهبران جمهوری اسلامی در همان خلوت برای جامعه ی ایران و مردم ایران، طراحی کرده اند.
و حلقه ی رهبران و گردانندگان و آخوندهای هسته ی مرکزی این خلوت دیکتاتوری جمهوری اسلامی بنا به جبر شرایط ، گاهی تنگتر و گاهی بازتر شده است آنچنان که حتی گاهی برخی از با نفوذترین اعضای این خلوت در پی توطئه ی اعضای بیشتر یا قوی تر خلوت به قتل رسیده اند یا از خلوت بیرون شده اند یا در نمونه ای دیگر تصمیم کشتار هزاران نفر از مردم ایران در سال 60 یا 67 ،68 ،98 و جنبش مهسا یا کشتن بسیاری از روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان یا فعالان سیاسی ایران، همه در چنین خلوتی گرفته شده و بیرون در نما تا جایی که شده، همه ی تصمیم ها و تاثیرها و مهمتر از همه وجود چنین خلوتی، دروغ خوانده شده است.
اما این خلوت، همان تله ای است که زمان، هر جنایت کار نیرنگ بازی را سرگرم بازی های آن میکند که خطا پیشه گی آن ها خرابشان کند، از آنرو که پایه ی چنین سرنوشتی، دقیقا خواست و انتخاب خود آنها بوده است. که آغاز چنین دامی به خواست و مَکرِ چنین جاندارانی است و ادامه ی این دام که در نهایت آمر، چاه نابودی چنین آخوندها و رهبران و مزدورانشان است است، مکر و هوش و آگاهی بی نهایت دقیقا زمان، که چنین جانوران نیرنگ باز و دزد و جنایت کار را تا نابودی آن ها، به بازي حُقته های خلوت دسیسه و نادانی و جنایت، واگذاشته است، اما تا زمانی که پایانش حتی هزارمی از ثانیه پس و پیش نخواهد شد.
سنگ یا بَرد که گودی یادته گهو؟ کوینی ؟ تاج؟ بیاو پی وی ایه ابینی ، دونوم ابینی! بیاو !
@Ashoo2577
✍ #اشو
از قبله نما می پرسم کعبه کدوم وره؟
عقربه میکنه فِس فِس
نمیخوامممم حتی یه مشعلِ کم نور
تنهایی میزنم به لشکرِ نمرود
شیپورِ خونی به گوشِ مردمِ خواب
خیمه شب بازیِ قتل و قصاص
اون چیه که می کنه خیر رو از شر دور؟
یالا، بگو چرا نمیندازه دیگه لیلا النگو؟
بازیِ لِی لِی بینِ دلِ رسوا و عالمِ غیبه
رقصِ یه کولیِ مُرده تو پوستِ یه آدمِ زنده
🆔 @C_B_SHAHZADEH
پشت پرده ی هر حکومت دیکتاتوری نمایی هست که سران آن نمی خواهند مردم آن را ببینند و اگر دیدند یا شنیدند آن را باور نکنند.
این خَلوت پر است از حقیقت وجود رهبران و واقعیت فریب هایشان و این یک اصل اساسی در هر دیکتاتوری است که جدایی این خلوت و نمای عمومی دیکتاتوری و رهبران آن، همیشه با دقت حفظ شود تا مردم آن نما را باور کنند و حتی اگر بی باور هم هستند از آن خلوت ،با خبر نشوند گاهی گروه محوری اصلی یک حکومت دیکتاتوری، گروهی از نظامیانند، و حتی گاهی ممکن است دسته ای از سیاستمداران با منافع و مرامی خاص باشند اما این خلوت هسته مرکزی دیکتاتوری که آنجا ناتوانی هایشان خرابی هایشان اشتباه هایشان، نیرنگ هایشان و جنایت هایشان همانگونه که هست، بازگو میشود باید از دید و اطلاع مردم پنهان بماند.
دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران با محوریت آخوندهایی که چون شگرد همه ی برنامه هایشان نیرنگ پردازی بوده بی تردید زبده ترین متخصص های ریاکاری و فریب، در همه ی تاریخ ایران از آغاز تا امروز بوده اند و تا سرحد ممکنی که توانسته اند خلوت خود را ،از دید مردم پنهان و مرزهای این خلوت را از کردار بیرونیشان، جدا کرده اند از همان شورش 57 که در ایران به قدرت رسیدند، همه ی تصمیم ها را که برای جنگ و صلح و کشتار و شکنجه و گرفتار کردن مردم ایران گرفته اند همه در خلوت بوده است و آنچه نمایش عمومی یافته است دقیقا نمایشی بوده که آخوندها و رهبران جمهوری اسلامی در همان خلوت برای جامعه ی ایران و مردم ایران، طراحی کرده اند.
و حلقه ی رهبران و گردانندگان و آخوندهای هسته ی مرکزی این خلوت دیکتاتوری جمهوری اسلامی بنا به جبر شرایط ، گاهی تنگتر و گاهی بازتر شده است آنچنان که حتی گاهی برخی از با نفوذترین اعضای این خلوت در پی توطئه ی اعضای بیشتر یا قوی تر خلوت به قتل رسیده اند یا از خلوت بیرون شده اند یا در نمونه ای دیگر تصمیم کشتار هزاران نفر از مردم ایران در سال 60 یا 67 ،68 ،98 و جنبش مهسا یا کشتن بسیاری از روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان یا فعالان سیاسی ایران، همه در چنین خلوتی گرفته شده و بیرون در نما تا جایی که شده، همه ی تصمیم ها و تاثیرها و مهمتر از همه وجود چنین خلوتی، دروغ خوانده شده است.
اما این خلوت، همان تله ای است که زمان، هر جنایت کار نیرنگ بازی را سرگرم بازی های آن میکند که خطا پیشه گی آن ها خرابشان کند، از آنرو که پایه ی چنین سرنوشتی، دقیقا خواست و انتخاب خود آنها بوده است. که آغاز چنین دامی به خواست و مَکرِ چنین جاندارانی است و ادامه ی این دام که در نهایت آمر، چاه نابودی چنین آخوندها و رهبران و مزدورانشان است است، مکر و هوش و آگاهی بی نهایت دقیقا زمان، که چنین جانوران نیرنگ باز و دزد و جنایت کار را تا نابودی آن ها، به بازي حُقته های خلوت دسیسه و نادانی و جنایت، واگذاشته است، اما تا زمانی که پایانش حتی هزارمی از ثانیه پس و پیش نخواهد شد.
سنگ یا بَرد که گودی یادته گهو؟ کوینی ؟ تاج؟ بیاو پی وی ایه ابینی ، دونوم ابینی! بیاو !
@Ashoo2577
✍ #اشو
از قبله نما می پرسم کعبه کدوم وره؟
عقربه میکنه فِس فِس
نمیخوامممم حتی یه مشعلِ کم نور
تنهایی میزنم به لشکرِ نمرود
شیپورِ خونی به گوشِ مردمِ خواب
خیمه شب بازیِ قتل و قصاص
اون چیه که می کنه خیر رو از شر دور؟
یالا، بگو چرا نمیندازه دیگه لیلا النگو؟
بازیِ لِی لِی بینِ دلِ رسوا و عالمِ غیبه
رقصِ یه کولیِ مُرده تو پوستِ یه آدمِ زنده
🆔 @C_B_SHAHZADEH
