این رو میزارم که یادمون بمونه چه کسانی با جمهوری اسلامی جنگیدند و چه کسانی ترجیح دادن که با آنهایی که با جمهوری اسلامی میجنگیدند بجنگند!
تقسیم وظایف یعنی این که ما دهنمون سرویس بشه از اینطرف دنیا تا اون طرف دنیا رو بکوبیم که با جمهوری اسلامی مبارزه کنیم و ایرانمون رو پس بگیریم و اونها هم بشینن تو خونشون کتاب بخونن.
امیدوارم که فردا که خواستیم داستان رو برای نسل بعد تعریف کنیم نیان بگن شما دارین مبارزه با جمهوری اسلامی رو هم مثل پرچم و میهنپرستی مصادره کنید! اگر گفتین چکه که میخورین!
#پاینده_ایران
🔗 Ali Emami 👊🏼👊🏾👊 ⚡️👑⚡️👊🏿👊🏻👊🏼 (@aliemamiofnyc)
@C_B_SHAHZADEH
تقسیم وظایف یعنی این که ما دهنمون سرویس بشه از اینطرف دنیا تا اون طرف دنیا رو بکوبیم که با جمهوری اسلامی مبارزه کنیم و ایرانمون رو پس بگیریم و اونها هم بشینن تو خونشون کتاب بخونن.
امیدوارم که فردا که خواستیم داستان رو برای نسل بعد تعریف کنیم نیان بگن شما دارین مبارزه با جمهوری اسلامی رو هم مثل پرچم و میهنپرستی مصادره کنید! اگر گفتین چکه که میخورین!
#پاینده_ایران
🔗 Ali Emami 👊🏼👊🏾👊 ⚡️👑⚡️👊🏿👊🏻👊🏼 (@aliemamiofnyc)
@C_B_SHAHZADEH
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در پیامی نوشت: «امیدوارم روسیه و اوکراین این هفته به توافق برسند. آنوقت هر دو کشور میتوانند با ایالات متحده، که در حال شکوفایی است، تجارت بزرگی انجام دهند و ثروتمند شوند.»
ترامپ با اشاره به اصول مورد نظرش در مذاکرات بینالمللی تاکید کرد: «قانون طلایی موفقیت و مذاکره این است: کسی که طلا دارد، قانون میگذارد»
اشاره او به برتری طرف دارای منابع و قدرت در مذاکره است.
رییس جمهور آمریکا افزود: «تاجران منتقد تعرفهها در تجارت ضعیفاند و در سیاست حتی بدتر. آنها نمیفهمند که من بزرگترین دوست سرمایهداری آمریکایی در تاریخ هستم.»
دونالد ترامپ در پیامی دیگر با تبریک عید پاک، بار دیگر شعار انتخاباتی خود را تکرار کرد: «عید پاک مبارک. ما دوباره عظمت را به آمریکا برمیگردانیم.»
او با نقلقولی اخلاقی و هشداردهنده نوشت: «جهان نه با اعمال شرورانه، بلکه با سکوت کسانی که در برابر آن کاری نمیکنند، نابود خواهد شد.»
@C_B_SHAHZADEH
ترامپ با اشاره به اصول مورد نظرش در مذاکرات بینالمللی تاکید کرد: «قانون طلایی موفقیت و مذاکره این است: کسی که طلا دارد، قانون میگذارد»
اشاره او به برتری طرف دارای منابع و قدرت در مذاکره است.
رییس جمهور آمریکا افزود: «تاجران منتقد تعرفهها در تجارت ضعیفاند و در سیاست حتی بدتر. آنها نمیفهمند که من بزرگترین دوست سرمایهداری آمریکایی در تاریخ هستم.»
دونالد ترامپ در پیامی دیگر با تبریک عید پاک، بار دیگر شعار انتخاباتی خود را تکرار کرد: «عید پاک مبارک. ما دوباره عظمت را به آمریکا برمیگردانیم.»
او با نقلقولی اخلاقی و هشداردهنده نوشت: «جهان نه با اعمال شرورانه، بلکه با سکوت کسانی که در برابر آن کاری نمیکنند، نابود خواهد شد.»
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جواب قاطع به توهم ملی کردن نفت توسط مصدق
نفت رو كه مفتى نميبردند مال ايران بود پولشم طبق قرار داد با قاجار پرداخت ميكردند، اين رضا خان بود كه چاه هاى نفت خوزستان رو به كشور بركردوند .
#خسرو_فروهر
@C_B_SHAHZADEH
نفت رو كه مفتى نميبردند مال ايران بود پولشم طبق قرار داد با قاجار پرداخت ميكردند، اين رضا خان بود كه چاه هاى نفت خوزستان رو به كشور بركردوند .
#خسرو_فروهر
@C_B_SHAHZADEH
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روسوفیل در ایران به افرادی اطلاق میشود که طرفدار نفوذ، فرهنگ، یا سیاستهای روسیه بودهاند و در تاریخ معاصر ایران، بهویژه از دوره قاجار، این پدیده به دلیل رقابتهای استعماری بین روسیه و بریتانیا برجسته شد. در ادامه شرح و تاریخچه مختصری از این موضوع ارائه میشود:
ریشههای تاریخی روسوفیلی در ایران
روسوفیلی در ایران ریشه در قرن نوزدهم و دوران قاجار دارد، زمانی که ایران به دلیل ضعف دولت مرکزی و رقابتهای استعماری بین روسیه تزاری و بریتانیا به میدان نفوذ این دو قدرت تبدیل شد. پس از شکستهای ایران در جنگهای ایران و روس (1804-1813 و 1826-1828) و تحمیل عهدنامههای گلستان و ترکمانچای، نفوذ روسیه در ایران افزایش یافت. این شکستها نه تنها بخشهایی از قفقاز را از ایران جدا کرد، بلکه جایگاه روسیه را بهعنوان یک قدرت مسلط در منطقه تقویت کرد.
در این دوره، برخی از رجال و درباریان قاجار به دلیل منافع شخصی، ضعف مالی، یا ترس از قدرت نظامی روسیه، به سمت حمایت از سیاستهای این کشور گرایش پیدا کردند. این گروه که به «روسوفیل» شهرت یافتند، در مقابل «آنگلوفیلها» (طرفداران بریتانیا) قرار داشتند. هر دو گروه اغلب منافع ملی ایران را فدای منافع قدرتهای خارجی یا منافع شخصی خود میکردند. 👇
ریشههای تاریخی روسوفیلی در ایران
روسوفیلی در ایران ریشه در قرن نوزدهم و دوران قاجار دارد، زمانی که ایران به دلیل ضعف دولت مرکزی و رقابتهای استعماری بین روسیه تزاری و بریتانیا به میدان نفوذ این دو قدرت تبدیل شد. پس از شکستهای ایران در جنگهای ایران و روس (1804-1813 و 1826-1828) و تحمیل عهدنامههای گلستان و ترکمانچای، نفوذ روسیه در ایران افزایش یافت. این شکستها نه تنها بخشهایی از قفقاز را از ایران جدا کرد، بلکه جایگاه روسیه را بهعنوان یک قدرت مسلط در منطقه تقویت کرد.
در این دوره، برخی از رجال و درباریان قاجار به دلیل منافع شخصی، ضعف مالی، یا ترس از قدرت نظامی روسیه، به سمت حمایت از سیاستهای این کشور گرایش پیدا کردند. این گروه که به «روسوفیل» شهرت یافتند، در مقابل «آنگلوفیلها» (طرفداران بریتانیا) قرار داشتند. هر دو گروه اغلب منافع ملی ایران را فدای منافع قدرتهای خارجی یا منافع شخصی خود میکردند. 👇
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روسوفیلی در دوره قاجار
در دوره قاجار، روسوفیلها بهویژه در میان برخی از درباریان و سیاستمداران برجسته بودند. به عنوان مثال، قزاقخانه ایران، یک نیروی نظامی تأسیسشده توسط ناصرالدینشاه تحت نظارت افسران روس، به ابزاری برای نفوذ روسیه تبدیل شد. فرماندهان این نیرو مستقیماً از سوی دولت تزاری منصوب میشدند و سیاستهای روسیه را در ایران پیش میبردند.
روسوفیلها در این دوره تلاش میکردند تا ایران را در حوزه نفوذ روسیه نگه دارند. این گرایش گاهی با حمایت از سیاستهای ضدبریتانیایی همراه بود، اما اغلب به معنای سرسپردگی به منافع خارجی بود تا استقلال ملی. به گفته احمد زیدآبادی، دربار قاجار مملو از افرادی بود که علناً یا در خفا از روسیه یا بریتانیا حمایت میکردند، اما معمولاً از افشای این وابستگی شرم داشتند.
یکی از نمونههای تاریخی، نقش روسیه در سرکوب مشروطهخواهان بود. نیروهای قزاق تحت فرمان افسران روس در به توپ بستن مجلس و سرکوب جنبش مشروطه (1908) نقش داشتند، که این اقدامات خشم ملیگرایان ایرانی را برانگیخت و چهره منفیتری از روسوفیلها ترسیم کرد.
روسوفیلی در دوره پهلوی و پس از آن
با انقلاب اکتبر 1917 و تغییر نظام سیاسی در روسیه، نفوذ مستقیم روسها در قزاقخانه کاهش یافت و بریتانیا فرصت را برای افزایش نفوذ خود غنیمت شمرد. با این حال، روسوفیلی به طور کامل از بین نرفت. در دوره پهلوی، گرایش به روسیه یا شوروی سابق در میان برخی گروههای چپ و کمونیستمانند حزب توده دیده میشد، که به دلیل ایدئولوژی ضدغربی و ضدسرمایهداری به شوروی تمایل داشتند.
پس از انقلاب 1357، شعار «نه شرقی، نه غربی» به عنوان اصل سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح شد، اما در عمل، برخی محافل سیاسی به دلیل تقابل با غرب و بهویژه آمریکا، به سمت نزدیکی با روسیه گرایش پیدا کردند. این گرایش در دهههای اخیر، بهویژه پس از جنگ اوکراین و افزایش تنشهای ایران با غرب، شدت گرفته است. برخی تحلیلگران معتقدند که این نوع روسوفیلی مدرن، بیش از آنکه مبتنی بر علاقه فرهنگی باشد، نتیجه ضرورتهای سیاسی و اقتصادی، مانند نیاز به حمایت دیپلماتیک یا همکاری نظامی با روسیه است. 👇
در دوره قاجار، روسوفیلها بهویژه در میان برخی از درباریان و سیاستمداران برجسته بودند. به عنوان مثال، قزاقخانه ایران، یک نیروی نظامی تأسیسشده توسط ناصرالدینشاه تحت نظارت افسران روس، به ابزاری برای نفوذ روسیه تبدیل شد. فرماندهان این نیرو مستقیماً از سوی دولت تزاری منصوب میشدند و سیاستهای روسیه را در ایران پیش میبردند.
روسوفیلها در این دوره تلاش میکردند تا ایران را در حوزه نفوذ روسیه نگه دارند. این گرایش گاهی با حمایت از سیاستهای ضدبریتانیایی همراه بود، اما اغلب به معنای سرسپردگی به منافع خارجی بود تا استقلال ملی. به گفته احمد زیدآبادی، دربار قاجار مملو از افرادی بود که علناً یا در خفا از روسیه یا بریتانیا حمایت میکردند، اما معمولاً از افشای این وابستگی شرم داشتند.
یکی از نمونههای تاریخی، نقش روسیه در سرکوب مشروطهخواهان بود. نیروهای قزاق تحت فرمان افسران روس در به توپ بستن مجلس و سرکوب جنبش مشروطه (1908) نقش داشتند، که این اقدامات خشم ملیگرایان ایرانی را برانگیخت و چهره منفیتری از روسوفیلها ترسیم کرد.
روسوفیلی در دوره پهلوی و پس از آن
با انقلاب اکتبر 1917 و تغییر نظام سیاسی در روسیه، نفوذ مستقیم روسها در قزاقخانه کاهش یافت و بریتانیا فرصت را برای افزایش نفوذ خود غنیمت شمرد. با این حال، روسوفیلی به طور کامل از بین نرفت. در دوره پهلوی، گرایش به روسیه یا شوروی سابق در میان برخی گروههای چپ و کمونیستمانند حزب توده دیده میشد، که به دلیل ایدئولوژی ضدغربی و ضدسرمایهداری به شوروی تمایل داشتند.
پس از انقلاب 1357، شعار «نه شرقی، نه غربی» به عنوان اصل سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح شد، اما در عمل، برخی محافل سیاسی به دلیل تقابل با غرب و بهویژه آمریکا، به سمت نزدیکی با روسیه گرایش پیدا کردند. این گرایش در دهههای اخیر، بهویژه پس از جنگ اوکراین و افزایش تنشهای ایران با غرب، شدت گرفته است. برخی تحلیلگران معتقدند که این نوع روسوفیلی مدرن، بیش از آنکه مبتنی بر علاقه فرهنگی باشد، نتیجه ضرورتهای سیاسی و اقتصادی، مانند نیاز به حمایت دیپلماتیک یا همکاری نظامی با روسیه است. 👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روسوفیلی معاصر و انتقادات
در دوران معاصر، روسوفیلی در ایران اغلب با انتقادات شدیدی همراه بوده است. منتقدان، از جمله احمد زیدآبادی، معتقدند که برخی رسانهها و محافل سیاسی در ایران به شکلی بیپروا از سیاستهای روسیه حمایت میکنند، تا حدی که منافع ملی ایران را نادیده میگیرند. به عنوان مثال، حمایت برخی گروهها از سیاستهای ولادیمیر پوتین یا توجیه اقدامات روسیه در اوکراین، بهعنوان نشانهای از روسوفیلی مدرن دیده میشود.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران مانند احترام توکلی تأکید دارند که روسوفیلی نباید صرفاً به معنای تأیید همه سیاستهای روسیه تلقی شود. این گرایش میتواند ناشی از روابط تاریخی، منافع اقتصادی، یا همکاریهای دیپلماتیک باشد. با این حال، تاریخ روابط ایران و روسیه، از جمله خیانتهای تاریخی مانند عهدنامههای گلستان و ترکمانچای یا تعلل در تعهدات هستهای (مانند تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر)، باعث شده که اعتماد به روسیه در میان بسیاری از ایرانیان کم باشد.
نمونههای فرهنگی و سیاسی
-فرهنگی: در برخی دورهها، علاقه به فرهنگ روسیه، مانند ادبیات (داستایوفسکی، تولستوی) یا موسیقی کلاسیک روس، در میان روشنفکران ایرانی دیده میشد، اما این نوع روسوفیلی معمولاً سیاسی نبود
-سیاسی: سریال «وزیرمختار» (دهه 1370) که به داستان قتل گریبایدوف، سفیر روسیه در ایران، میپرداخت، نمونهای از تلاش برای بازنمایی روابط ایران و روسیه در رسانههای ایرانی بود. برخی معتقدند این سریال به نوعی دیدگاه روسدوستانه را ترویج میکرد.
#پسرعاقل_نوح
۲۰ آوریل۲۰۲۵
در دوران معاصر، روسوفیلی در ایران اغلب با انتقادات شدیدی همراه بوده است. منتقدان، از جمله احمد زیدآبادی، معتقدند که برخی رسانهها و محافل سیاسی در ایران به شکلی بیپروا از سیاستهای روسیه حمایت میکنند، تا حدی که منافع ملی ایران را نادیده میگیرند. به عنوان مثال، حمایت برخی گروهها از سیاستهای ولادیمیر پوتین یا توجیه اقدامات روسیه در اوکراین، بهعنوان نشانهای از روسوفیلی مدرن دیده میشود.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران مانند احترام توکلی تأکید دارند که روسوفیلی نباید صرفاً به معنای تأیید همه سیاستهای روسیه تلقی شود. این گرایش میتواند ناشی از روابط تاریخی، منافع اقتصادی، یا همکاریهای دیپلماتیک باشد. با این حال، تاریخ روابط ایران و روسیه، از جمله خیانتهای تاریخی مانند عهدنامههای گلستان و ترکمانچای یا تعلل در تعهدات هستهای (مانند تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر)، باعث شده که اعتماد به روسیه در میان بسیاری از ایرانیان کم باشد.
نمونههای فرهنگی و سیاسی
-فرهنگی: در برخی دورهها، علاقه به فرهنگ روسیه، مانند ادبیات (داستایوفسکی، تولستوی) یا موسیقی کلاسیک روس، در میان روشنفکران ایرانی دیده میشد، اما این نوع روسوفیلی معمولاً سیاسی نبود
-سیاسی: سریال «وزیرمختار» (دهه 1370) که به داستان قتل گریبایدوف، سفیر روسیه در ایران، میپرداخت، نمونهای از تلاش برای بازنمایی روابط ایران و روسیه در رسانههای ایرانی بود. برخی معتقدند این سریال به نوعی دیدگاه روسدوستانه را ترویج میکرد.
#پسرعاقل_نوح
۲۰ آوریل۲۰۲۵
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روسوفیلی در دوره قاجار
در دوره قاجار، روسوفیلها بهویژه در میان برخی از درباریان و سیاستمداران برجسته بودند. به عنوان مثال، قزاقخانه ایران، یک نیروی نظامی تأسیسشده توسط ناصرالدینشاه تحت نظارت افسران روس، به ابزاری برای نفوذ روسیه تبدیل شد. فرماندهان این نیرو مستقیماً از سوی دولت تزاری منصوب میشدند و سیاستهای روسیه را در ایران پیش میبردند.
روسوفیلها در این دوره تلاش میکردند تا ایران را در حوزه نفوذ روسیه نگه دارند. این گرایش گاهی با حمایت از سیاستهای ضدبریتانیایی همراه بود، اما اغلب به معنای سرسپردگی به منافع خارجی بود تا استقلال ملی. به گفته احمد زیدآبادی، دربار قاجار مملو از افرادی بود که علناً یا در خفا از روسیه یا بریتانیا حمایت میکردند، اما معمولاً از افشای این وابستگی شرم داشتند.
یکی از نمونههای تاریخی، نقش روسیه در سرکوب مشروطهخواهان بود. نیروهای قزاق تحت فرمان افسران روس در به توپ بستن مجلس و سرکوب جنبش مشروطه (1908) نقش داشتند، که این اقدامات خشم ملیگرایان ایرانی را برانگیخت و چهره منفیتری از روسوفیلها ترسیم کرد.
روسوفیلی در دوره پهلوی و پس از آن
با انقلاب اکتبر 1917 و تغییر نظام سیاسی در روسیه، نفوذ مستقیم روسها در قزاقخانه کاهش یافت و بریتانیا فرصت را برای افزایش نفوذ خود غنیمت شمرد. با این حال، روسوفیلی به طور کامل از بین نرفت. در دوره پهلوی، گرایش به روسیه یا شوروی سابق در میان برخی گروههای چپ و کمونیستمانند حزب توده دیده میشد، که به دلیل ایدئولوژی ضدغربی و ضدسرمایهداری به شوروی تمایل داشتند.
پس از انقلاب 1357، شعار «نه شرقی، نه غربی» به عنوان اصل سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح شد، اما در عمل، برخی محافل سیاسی به دلیل تقابل با غرب و بهویژه آمریکا، به سمت نزدیکی با روسیه گرایش پیدا کردند. این گرایش در دهههای اخیر، بهویژه پس از جنگ اوکراین و افزایش تنشهای ایران با غرب، شدت گرفته است. برخی تحلیلگران معتقدند که این نوع روسوفیلی مدرن، بیش از آنکه مبتنی بر علاقه فرهنگی باشد، نتیجه ضرورتهای سیاسی و اقتصادی، مانند نیاز به حمایت دیپلماتیک یا همکاری نظامی با روسیه است. 👇
در دوره قاجار، روسوفیلها بهویژه در میان برخی از درباریان و سیاستمداران برجسته بودند. به عنوان مثال، قزاقخانه ایران، یک نیروی نظامی تأسیسشده توسط ناصرالدینشاه تحت نظارت افسران روس، به ابزاری برای نفوذ روسیه تبدیل شد. فرماندهان این نیرو مستقیماً از سوی دولت تزاری منصوب میشدند و سیاستهای روسیه را در ایران پیش میبردند.
روسوفیلها در این دوره تلاش میکردند تا ایران را در حوزه نفوذ روسیه نگه دارند. این گرایش گاهی با حمایت از سیاستهای ضدبریتانیایی همراه بود، اما اغلب به معنای سرسپردگی به منافع خارجی بود تا استقلال ملی. به گفته احمد زیدآبادی، دربار قاجار مملو از افرادی بود که علناً یا در خفا از روسیه یا بریتانیا حمایت میکردند، اما معمولاً از افشای این وابستگی شرم داشتند.
یکی از نمونههای تاریخی، نقش روسیه در سرکوب مشروطهخواهان بود. نیروهای قزاق تحت فرمان افسران روس در به توپ بستن مجلس و سرکوب جنبش مشروطه (1908) نقش داشتند، که این اقدامات خشم ملیگرایان ایرانی را برانگیخت و چهره منفیتری از روسوفیلها ترسیم کرد.
روسوفیلی در دوره پهلوی و پس از آن
با انقلاب اکتبر 1917 و تغییر نظام سیاسی در روسیه، نفوذ مستقیم روسها در قزاقخانه کاهش یافت و بریتانیا فرصت را برای افزایش نفوذ خود غنیمت شمرد. با این حال، روسوفیلی به طور کامل از بین نرفت. در دوره پهلوی، گرایش به روسیه یا شوروی سابق در میان برخی گروههای چپ و کمونیستمانند حزب توده دیده میشد، که به دلیل ایدئولوژی ضدغربی و ضدسرمایهداری به شوروی تمایل داشتند.
پس از انقلاب 1357، شعار «نه شرقی، نه غربی» به عنوان اصل سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح شد، اما در عمل، برخی محافل سیاسی به دلیل تقابل با غرب و بهویژه آمریکا، به سمت نزدیکی با روسیه گرایش پیدا کردند. این گرایش در دهههای اخیر، بهویژه پس از جنگ اوکراین و افزایش تنشهای ایران با غرب، شدت گرفته است. برخی تحلیلگران معتقدند که این نوع روسوفیلی مدرن، بیش از آنکه مبتنی بر علاقه فرهنگی باشد، نتیجه ضرورتهای سیاسی و اقتصادی، مانند نیاز به حمایت دیپلماتیک یا همکاری نظامی با روسیه است. 👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روسوفیلی معاصر و انتقادات
در دوران معاصر، روسوفیلی در ایران اغلب با انتقادات شدیدی همراه بوده است. منتقدان، از جمله احمد زیدآبادی، معتقدند که برخی رسانهها و محافل سیاسی در ایران به شکلی بیپروا از سیاستهای روسیه حمایت میکنند، تا حدی که منافع ملی ایران را نادیده میگیرند. به عنوان مثال، حمایت برخی گروهها از سیاستهای ولادیمیر پوتین یا توجیه اقدامات روسیه در اوکراین، بهعنوان نشانهای از روسوفیلی مدرن دیده میشود.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران مانند احترام توکلی تأکید دارند که روسوفیلی نباید صرفاً به معنای تأیید همه سیاستهای روسیه تلقی شود. این گرایش میتواند ناشی از روابط تاریخی، منافع اقتصادی، یا همکاریهای دیپلماتیک باشد. با این حال، تاریخ روابط ایران و روسیه، از جمله خیانتهای تاریخی مانند عهدنامههای گلستان و ترکمانچای یا تعلل در تعهدات هستهای (مانند تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر)، باعث شده که اعتماد به روسیه در میان بسیاری از ایرانیان کم باشد.
نمونههای فرهنگی و سیاسی
-فرهنگی: در برخی دورهها، علاقه به فرهنگ روسیه، مانند ادبیات (داستایوفسکی، تولستوی) یا موسیقی کلاسیک روس، در میان روشنفکران ایرانی دیده میشد، اما این نوع روسوفیلی معمولاً سیاسی نبود
-سیاسی: سریال «وزیرمختار» (دهه 1370) که به داستان قتل گریبایدوف، سفیر روسیه در ایران، میپرداخت، نمونهای از تلاش برای بازنمایی روابط ایران و روسیه در رسانههای ایرانی بود. برخی معتقدند این سریال به نوعی دیدگاه روسدوستانه را ترویج میکرد.
#پسرعاقل_نوح
۲۰ آوریل۲۰۲۵
در دوران معاصر، روسوفیلی در ایران اغلب با انتقادات شدیدی همراه بوده است. منتقدان، از جمله احمد زیدآبادی، معتقدند که برخی رسانهها و محافل سیاسی در ایران به شکلی بیپروا از سیاستهای روسیه حمایت میکنند، تا حدی که منافع ملی ایران را نادیده میگیرند. به عنوان مثال، حمایت برخی گروهها از سیاستهای ولادیمیر پوتین یا توجیه اقدامات روسیه در اوکراین، بهعنوان نشانهای از روسوفیلی مدرن دیده میشود.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران مانند احترام توکلی تأکید دارند که روسوفیلی نباید صرفاً به معنای تأیید همه سیاستهای روسیه تلقی شود. این گرایش میتواند ناشی از روابط تاریخی، منافع اقتصادی، یا همکاریهای دیپلماتیک باشد. با این حال، تاریخ روابط ایران و روسیه، از جمله خیانتهای تاریخی مانند عهدنامههای گلستان و ترکمانچای یا تعلل در تعهدات هستهای (مانند تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر)، باعث شده که اعتماد به روسیه در میان بسیاری از ایرانیان کم باشد.
نمونههای فرهنگی و سیاسی
-فرهنگی: در برخی دورهها، علاقه به فرهنگ روسیه، مانند ادبیات (داستایوفسکی، تولستوی) یا موسیقی کلاسیک روس، در میان روشنفکران ایرانی دیده میشد، اما این نوع روسوفیلی معمولاً سیاسی نبود
-سیاسی: سریال «وزیرمختار» (دهه 1370) که به داستان قتل گریبایدوف، سفیر روسیه در ایران، میپرداخت، نمونهای از تلاش برای بازنمایی روابط ایران و روسیه در رسانههای ایرانی بود. برخی معتقدند این سریال به نوعی دیدگاه روسدوستانه را ترویج میکرد.
#پسرعاقل_نوح
۲۰ آوریل۲۰۲۵
نتیجه ی مذاکرات در کف خیابانهای ایران توسط مردم مشخص می شود...!!
درود بر #شاهزاده_رضا_پهلوی
@C_B_SHAHZADEH
درود بر #شاهزاده_رضا_پهلوی
@C_B_SHAHZADEH
کمپین بازگشت شاهزاده
🔴گاف جدید جو بایدن این بار در دیدار با پاپ ؛ در حاشیه دیدار پاپ فرانسیس و بایدن رئیس جمهور آمریکا و در حالی که جوزف بایدن گلوبالیست با پاپ فرانسیس در حال خداحافظی بود، در گافی بسیار عجیب گفت: شما بازیکن بیسبال آفریقایی آمریکایی معروف در آمریکا هستید!!!…
پاپ فرانسیس، بالاترین مقام کلیسای کاتولیک در جهان، در سن ۸۴ سالگی و در روز عید پاک درگذشت!
او یک روز پیش از مرگ با جیدی ونس، معاون پرزیدنت ترامپ در واتیکان دیدار کرده بود.
پاپ فرانسیس آرژانتینی بود.
او در هفتههای اخیر به دلیل عفونت ریوی در بیمارستان بستری اما پس از مدتی مرخص شده و گمان میرفت که در حال بهبود است.
پاپ فرانسیس به دلیل برخی دیدگاههای پستمدرنش، از جانب باورمندان مسیحی به مارکسیسم فرهنگی متهم بود!
پاپ رهبر کاتولیکهای جهان محسوب میشود که پرشمارترین مذهب مسیحی است.
با مرگ پاپ، حالا کاردینالهای ارشد از سرتاسر جهان باید رهبر جدید واتیکان را انتخاب کنند.
@C_B_SHAHZADEH
او یک روز پیش از مرگ با جیدی ونس، معاون پرزیدنت ترامپ در واتیکان دیدار کرده بود.
پاپ فرانسیس آرژانتینی بود.
او در هفتههای اخیر به دلیل عفونت ریوی در بیمارستان بستری اما پس از مدتی مرخص شده و گمان میرفت که در حال بهبود است.
پاپ فرانسیس به دلیل برخی دیدگاههای پستمدرنش، از جانب باورمندان مسیحی به مارکسیسم فرهنگی متهم بود!
پاپ رهبر کاتولیکهای جهان محسوب میشود که پرشمارترین مذهب مسیحی است.
با مرگ پاپ، حالا کاردینالهای ارشد از سرتاسر جهان باید رهبر جدید واتیکان را انتخاب کنند.
@C_B_SHAHZADEH
آقای پرزیدنت ترامپ
کاش این عکس را ببینید.فرزند را کشتند اما فرزند تنها قربانی نبود.پدر،مادر و همه خانواده ما را با یک
گلوله کشتند.
جمهوری اسلامی فقط انرژی هسته ای نیست.
اسلحه است،گلوله است و ما قربانیان این حاکمیت هستیم.
مردم ما را قربانی نکنید.
@realDonaldTrump
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پاينده_ایران
🔗 Saba.Bakhtyari (@SabaBakhtyari)
@C_B_SHAHZADEH
کاش این عکس را ببینید.فرزند را کشتند اما فرزند تنها قربانی نبود.پدر،مادر و همه خانواده ما را با یک
گلوله کشتند.
جمهوری اسلامی فقط انرژی هسته ای نیست.
اسلحه است،گلوله است و ما قربانیان این حاکمیت هستیم.
مردم ما را قربانی نکنید.
@realDonaldTrump
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پاينده_ایران
🔗 Saba.Bakhtyari (@SabaBakhtyari)
@C_B_SHAHZADEH
🔴پلیس در مدارس؟
بیتا رشید حاجی
بر اساس خبری که اخیراً منتشر شد، وزارت آموزشوپرورش و نیروی انتظامی قراردادی منعقد کردهاند تا نیروهای پلیس بهطور رسمی وارد مدارس شوند.
🔸 این اقدام که بهعنوان تأمین امنیت دانشآموزان عنوان شده، با واکنشهای منفی زیادی از سوی روانشناسان، معلمان و کارشناسان آموزش همراه بوده است.
🔸 حضور نیروهای انتظامی در محیط مدرسه، که باید فضایی برای آرامش و رشد باشد، میتواند تأثیرات منفی بسیاری بر روان دانشآموزان بگذارد.
🔸 این اقدام بهویژه از دیدگاه روانشناسی کودک، ممکن است منجر به ایجاد فضای ترس و بیاعتمادی در میان دانشآموزان شود که اثرات آن ممکن است تا سالها ادامه یابد.
🔸 مدرسه باید محیطی برای آموزش، گفتوگو و رشد شخصیت باشد، نه محلی برای اعمال کنترلهای امنیتی. بهجای ورود نیروی انتظامی، باید بر تقویت مشاوره، مهارتهای ارتباطی و روانشناختی معلمان تأکید شود تا فضای آموزشی سالم و حمایتی برای دانشآموزان فراهم گردد.
🔸 با وجود بحرانهای آموزشی موجود، صرف هزینه برای ورود نیروهای انتظامی به مدارس نهتنها اولویتبندی نادرستی است، بلکه نشاندهنده نگرشی امنیتی به آموزش است.
🔸 این رویکرد ممکن است پیامدهای منفی برای جامعه به دنبال داشته باشد و روند امنیت مورد نیاز در آموزش را به حاشیه ببرد.
🔸 تصمیم برای حضور نیروی انتظامی در مدارس نهتنها به لحاظ تربیتی قابل دفاع نیست؛ بلکه باید بهجای آن، تلاش برای تقویت اعتماد و آگاهی در درون سیستم آموزشی انجام شود تا از اثرات منفی این تصمیم جلوگیری شود.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/189694
بیتا رشید حاجی
بر اساس خبری که اخیراً منتشر شد، وزارت آموزشوپرورش و نیروی انتظامی قراردادی منعقد کردهاند تا نیروهای پلیس بهطور رسمی وارد مدارس شوند.
🔸 این اقدام که بهعنوان تأمین امنیت دانشآموزان عنوان شده، با واکنشهای منفی زیادی از سوی روانشناسان، معلمان و کارشناسان آموزش همراه بوده است.
🔸 حضور نیروهای انتظامی در محیط مدرسه، که باید فضایی برای آرامش و رشد باشد، میتواند تأثیرات منفی بسیاری بر روان دانشآموزان بگذارد.
🔸 این اقدام بهویژه از دیدگاه روانشناسی کودک، ممکن است منجر به ایجاد فضای ترس و بیاعتمادی در میان دانشآموزان شود که اثرات آن ممکن است تا سالها ادامه یابد.
🔸 مدرسه باید محیطی برای آموزش، گفتوگو و رشد شخصیت باشد، نه محلی برای اعمال کنترلهای امنیتی. بهجای ورود نیروی انتظامی، باید بر تقویت مشاوره، مهارتهای ارتباطی و روانشناختی معلمان تأکید شود تا فضای آموزشی سالم و حمایتی برای دانشآموزان فراهم گردد.
🔸 با وجود بحرانهای آموزشی موجود، صرف هزینه برای ورود نیروهای انتظامی به مدارس نهتنها اولویتبندی نادرستی است، بلکه نشاندهنده نگرشی امنیتی به آموزش است.
🔸 این رویکرد ممکن است پیامدهای منفی برای جامعه به دنبال داشته باشد و روند امنیت مورد نیاز در آموزش را به حاشیه ببرد.
🔸 تصمیم برای حضور نیروی انتظامی در مدارس نهتنها به لحاظ تربیتی قابل دفاع نیست؛ بلکه باید بهجای آن، تلاش برای تقویت اعتماد و آگاهی در درون سیستم آموزشی انجام شود تا از اثرات منفی این تصمیم جلوگیری شود.
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/189694
Telegram
کمپین بازگشت شاهزاده
وزیر آموزش و پرورش و فرماندهی کل انتظامی توافق کردند که از این به بعد پلیس آزادانه وارد مدارس دخترانه بشه و تو امور فرهنگی دانشآموزا مثل "حجاب" مستقیما دخالت کنه و گیر بده
@C_B_SHAHZADEH
@C_B_SHAHZADEH
جا داره یادی کنیم از این دوتا خبر که یه زمانی عرزشیا باهاش اورگاسم میشدند😂😂😂
#عرزشی_عرعر_کن
🔗 عن چهره (@pesarrrr)
@C_B_SHAHZADEH
#عرزشی_عرعر_کن
🔗 عن چهره (@pesarrrr)
@C_B_SHAHZADEH
مارک والاس رئیس اتحاد علیه ایران اتمی در واشنگتن (یوآنی):
بنیاد کارنگی باید دعوت از عباس عراقچی، وزیر خارجه رژیم ایران، برای سخنرانی اصلی در کنفرانس روز دوشنبه را لغو کند. او عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ سازمانی که از سوی ایالات متحده بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی شناخته شده است. یکی از فرماندهان سابق سپاه حتی فاش کرده که عراقچی عضو نیروی قدس سپاه بوده؛ نیرویی که دستانش به خون آمریکاییها آلوده است.
عراقچی چهرهای خندان از رژیمی خونآلود است؛ رژیمی که در تلاش برای ترور رئیسجمهور ترامپ بوده و اکنون قصد فریب افکار عمومی جهان را دارد.
دعوت از او، حتی بهصورت مجازی، برای حضور در واشنگتن و انجام یک عملیات نفوذ شرورانه، مایهی ننگ است. بنیاد کارنگی باید این دعوت را لغو کند.
@C_B_SHAHZADEH
بنیاد کارنگی باید دعوت از عباس عراقچی، وزیر خارجه رژیم ایران، برای سخنرانی اصلی در کنفرانس روز دوشنبه را لغو کند. او عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ سازمانی که از سوی ایالات متحده بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی شناخته شده است. یکی از فرماندهان سابق سپاه حتی فاش کرده که عراقچی عضو نیروی قدس سپاه بوده؛ نیرویی که دستانش به خون آمریکاییها آلوده است.
عراقچی چهرهای خندان از رژیمی خونآلود است؛ رژیمی که در تلاش برای ترور رئیسجمهور ترامپ بوده و اکنون قصد فریب افکار عمومی جهان را دارد.
دعوت از او، حتی بهصورت مجازی، برای حضور در واشنگتن و انجام یک عملیات نفوذ شرورانه، مایهی ننگ است. بنیاد کارنگی باید این دعوت را لغو کند.
@C_B_SHAHZADEH
حسین شریعتمداری در کیهان: ممکن است مذاکرات مقدمه جنگ باشد
روزنامه کیهان با اشاره به نشست نماینده رژیم ملاها و آمریکا نوشت: «مذاکرات هستهای، مقدمهای است برای انجام مذاکرات بعدی این بار بر سر توان موشکی، منطقهای و هر موضوعی دیگری که بر مولفههای قدرت ایران افزوده است.»
این روزنامه ادامه داد: «آمریکا احتمالا مذاکرات هستهای را به عنوان، باز شدن راه مذاکره بر سر سایر مولفههای قدرت ایران میبیند و از دست رفتن مولفههای قدرت بدون کمترین تردید یعنی جنگ، جنگی که نتیجه آن معلوم است.»
این روزنامه اضافه کرد: «یک لحظه به پاسخ این سوال بیاندیشید که، چرا دشمن به ایرانی که نه توان اتمی دارد، نه توان موشکی دارد و نه توان پهپادی و متحدان منطقهایاش را هم در مذاکرات رها کرده، نباید حمله کند؟»
@C_B_SHAHZADEH
روزنامه کیهان با اشاره به نشست نماینده رژیم ملاها و آمریکا نوشت: «مذاکرات هستهای، مقدمهای است برای انجام مذاکرات بعدی این بار بر سر توان موشکی، منطقهای و هر موضوعی دیگری که بر مولفههای قدرت ایران افزوده است.»
این روزنامه ادامه داد: «آمریکا احتمالا مذاکرات هستهای را به عنوان، باز شدن راه مذاکره بر سر سایر مولفههای قدرت ایران میبیند و از دست رفتن مولفههای قدرت بدون کمترین تردید یعنی جنگ، جنگی که نتیجه آن معلوم است.»
این روزنامه اضافه کرد: «یک لحظه به پاسخ این سوال بیاندیشید که، چرا دشمن به ایرانی که نه توان اتمی دارد، نه توان موشکی دارد و نه توان پهپادی و متحدان منطقهایاش را هم در مذاکرات رها کرده، نباید حمله کند؟»
@C_B_SHAHZADEH