همیشه سعی داشته ایم اکانت مفیدی باشیم و مطالبی را منتشر کنیم که لازمه ی راه باشند،با احترام بسیار بسیار زیاد به همراهان هرگز بدنبال فالور و بیگ اکانت شدن نبوده ایم و هدفمان #ایران بوده و بس.
#حاشیه چیست و چگونه یک انقلاب را میتواند ناکام گذارد؟
حاشیهسازی و ایجاد انحراف در مسیر انقلابها، از ابزارهای متداول برای شکست یا کمرنگ کردن جنبشهای مردمی است. این فرآیند معمولاً از طریق چند روش کلیدی صورت میگیرد:
۱-ایجاد شکاف و اختلاف میان گروههای انقلابی:
وقتی گروههای مختلف در انقلاب درگیر مسائل حاشیهای شوند (مثل رقابتهای شخصی، #ادرار_سازمانی-تف آغشته به ایدئولوژیکی،قبیله گرایی،فاند گیری و...) که در ادامه توضیح میدهم،
تمرکز از هدف اصلی یعنی تغییر و براندازی منحرف میشود. این شکافها معمولاً توسط عوامل داخلی یا خارجی تقویت میشود.
۲-فرافکنی با موضوعات غیرمرتبط:
پرداختن به مسائل حاشیهای یا پیش پا افتاده (مثل ادار کردن،کاریکاتوریست ابله و مغرض،اختلافات مذهبی، هویتی یا قبیله ای که همگی در اصل، امروزه از یک وزن برخوردارند)میتواند انرژی و توجه مردم را از اهداف مهم منحرف کند.
۳-تغذیه جریانهای وابسته از منابع خارجی:
برخی گروهها ممکن است با دریافت کمکهای مالی (فاند) یا حمایت سیاسی از کشورهای خارجی، عملاً به عامل پیادهسازی خواستههای قدرتهای بیرونی تبدیل شوند. در مورد انقلاب ایران، چنین مداخلاتی میتواند باعث شود گروههایی بهجای منافع ملی، برنامههای دموکراتهای آمریکایی یا دیگر بازیگران خارجی را دنبال کنند.«ایرانیان دیاسپورا کالکتیو،ایرانیان دموکراسی کانسل و...از آن دسته اند» که با دخالت افرادی همچو فاطمه حقیقت جو،مهدی یحیی نژاد،موسسه ی پور زند و...تقویت میشوند.
۴-تخریب اعتماد عمومی با شایعه و دروغ:
حاشیهسازی میتواند با ایجاد شایعات، تخریب شخصیت رهبران انقلابی یا القای ناامیدی، اعتماد عمومی را تضعیف کند. وقتی مردم نسبت به یکدیگر یا رهبران جنبش اعتمادشان را از دست دهند، همبستگی از بین میرود و فرسایشی شدن پروسه را رقم زند.
-در واقع فاکتورهای بالا میتواند علاوه بر به حاشیه بردن انقلاب باعث شود که:
فرسایش انرژی رقم خورد و وقت و انرژی جنبش بهجای پرداختن به مسائل اصلی، صرف پاسخگویی به مسائل فرعی و کماهمیت میشود.
همچنین مشروعیتزدایی از اهداف انقلاب که اگر انقلاب درگیر حاشیهها شود، مخالفان میتوانند آن را بهعنوان حرکتی غیرجدی یا حتی خطرناک معرفی کنند و مشروعیت آن را زیر سؤال ببرند.
برای جلوگیری از این انحراف، تمرکز بر اهداف اصلی انقلاب، افزایش آگاهی عمومی و شفافیت در عملکرد رهبران، و جلوگیری از تأثیرپذیری از بازیگران خارجی ضروری است و باید هوشیار بود و تجربه ی این چند دهه و به ویژه،دو سال گذشته را بکار برد و از شایعاتی مثل ترور فلان قاضی و لخت شدن فلان زن و فلان مرد پرهیز نمود و باتوجه به کارنامه ی افرادی همچو منتقم ها و دلالان انقلابی و غرامتگیران و همکارانشان،ایشان را به جد،ندید گرفت.
پ ن:
اینروزها شاهدیم که جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری ضعیف شده و همزمان فاکتورهای بالا نیز کاملا هدفدار و در راستای حمایت از رژیم،فعالتر شده اند و سعی دارند با هر ابزار و وسیله ای،خواست خود را رقم زنند،حتی به قیمت لخت شدن و هوچی گری و پروژه گرفتن های اینچنینی که مختص چپ گرایان است و در طول تاریخ ،مرتب و مکرر انجام شده.
#پسرعاقل_نوح
#حاشیه چیست و چگونه یک انقلاب را میتواند ناکام گذارد؟
حاشیهسازی و ایجاد انحراف در مسیر انقلابها، از ابزارهای متداول برای شکست یا کمرنگ کردن جنبشهای مردمی است. این فرآیند معمولاً از طریق چند روش کلیدی صورت میگیرد:
۱-ایجاد شکاف و اختلاف میان گروههای انقلابی:
وقتی گروههای مختلف در انقلاب درگیر مسائل حاشیهای شوند (مثل رقابتهای شخصی، #ادرار_سازمانی-تف آغشته به ایدئولوژیکی،قبیله گرایی،فاند گیری و...) که در ادامه توضیح میدهم،
تمرکز از هدف اصلی یعنی تغییر و براندازی منحرف میشود. این شکافها معمولاً توسط عوامل داخلی یا خارجی تقویت میشود.
۲-فرافکنی با موضوعات غیرمرتبط:
پرداختن به مسائل حاشیهای یا پیش پا افتاده (مثل ادار کردن،کاریکاتوریست ابله و مغرض،اختلافات مذهبی، هویتی یا قبیله ای که همگی در اصل، امروزه از یک وزن برخوردارند)میتواند انرژی و توجه مردم را از اهداف مهم منحرف کند.
۳-تغذیه جریانهای وابسته از منابع خارجی:
برخی گروهها ممکن است با دریافت کمکهای مالی (فاند) یا حمایت سیاسی از کشورهای خارجی، عملاً به عامل پیادهسازی خواستههای قدرتهای بیرونی تبدیل شوند. در مورد انقلاب ایران، چنین مداخلاتی میتواند باعث شود گروههایی بهجای منافع ملی، برنامههای دموکراتهای آمریکایی یا دیگر بازیگران خارجی را دنبال کنند.«ایرانیان دیاسپورا کالکتیو،ایرانیان دموکراسی کانسل و...از آن دسته اند» که با دخالت افرادی همچو فاطمه حقیقت جو،مهدی یحیی نژاد،موسسه ی پور زند و...تقویت میشوند.
۴-تخریب اعتماد عمومی با شایعه و دروغ:
حاشیهسازی میتواند با ایجاد شایعات، تخریب شخصیت رهبران انقلابی یا القای ناامیدی، اعتماد عمومی را تضعیف کند. وقتی مردم نسبت به یکدیگر یا رهبران جنبش اعتمادشان را از دست دهند، همبستگی از بین میرود و فرسایشی شدن پروسه را رقم زند.
-در واقع فاکتورهای بالا میتواند علاوه بر به حاشیه بردن انقلاب باعث شود که:
فرسایش انرژی رقم خورد و وقت و انرژی جنبش بهجای پرداختن به مسائل اصلی، صرف پاسخگویی به مسائل فرعی و کماهمیت میشود.
همچنین مشروعیتزدایی از اهداف انقلاب که اگر انقلاب درگیر حاشیهها شود، مخالفان میتوانند آن را بهعنوان حرکتی غیرجدی یا حتی خطرناک معرفی کنند و مشروعیت آن را زیر سؤال ببرند.
برای جلوگیری از این انحراف، تمرکز بر اهداف اصلی انقلاب، افزایش آگاهی عمومی و شفافیت در عملکرد رهبران، و جلوگیری از تأثیرپذیری از بازیگران خارجی ضروری است و باید هوشیار بود و تجربه ی این چند دهه و به ویژه،دو سال گذشته را بکار برد و از شایعاتی مثل ترور فلان قاضی و لخت شدن فلان زن و فلان مرد پرهیز نمود و باتوجه به کارنامه ی افرادی همچو منتقم ها و دلالان انقلابی و غرامتگیران و همکارانشان،ایشان را به جد،ندید گرفت.
پ ن:
اینروزها شاهدیم که جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری ضعیف شده و همزمان فاکتورهای بالا نیز کاملا هدفدار و در راستای حمایت از رژیم،فعالتر شده اند و سعی دارند با هر ابزار و وسیله ای،خواست خود را رقم زنند،حتی به قیمت لخت شدن و هوچی گری و پروژه گرفتن های اینچنینی که مختص چپ گرایان است و در طول تاریخ ،مرتب و مکرر انجام شده.
#پسرعاقل_نوح