🔴 استمرارطلبانی که دوست دارند #اصلاحطلب خوانده شوند!
در هر جامعه سیاسی دچار انسدادی، برخی از فعالان و مردم میکوشند با روشهای مسالمت آمیز و اصلاحطلبانه نظام و ساخت سیاسی را اصلاح و دچار دگرگونی ساختاری کنند و برخی به روشهای انقلابی و قهرآمیز روی میآورند.
بحثهای رایج درباره اصلاحطلبان در ایران کنونی، لزوما این نیست که اصلاحطلبی روشی درست است یا موثر. مساله این است که ما در ایران اصولا جریان اصلاحطلبی واقعی نداریم! آن گروهی که دوست دارند خود را اصلاحطلب بنامند و نزدیک به 20 سال است از این رهگذر در فضای سیاسی جامعه ایران فعال هستند، هیچ درکی از مفهوم اصلاحات ندارند و در 20 سال گذشته نیز گامی جدی برای اصلاحات برنداشتهاند. اینها به تعبیر درستتر چنانکه صاحبنظران تاکید کردهاند " #استمراطلب" هستند. نامی که عمار ملکی به درستی برای این دسته برگزیده است.
بنابراین بخشی از مخالفتها با اصلاحطلبان حکومتی و نقدها به "اصلاحطلبی" در ایران نه لزوما نشانه مخالفت با روشهای واقعا اصلاحطلبانه که واکنش طبیعی به " #استمرارطلبانی" است که هویت و بند ناف حیات سیاسی و اجتماعیشان به #دوام_جمهوری_اعدام گره خورده است. اینها میخواهند خود را اصلاحطلب بنامند و اصلاحطلبی را به مماشات با نظام اعدام و سرکوب تقلیل دادهاند. این جماعت که همه در دهه 60 جمهوری اسلامی از مسئولان و #کارگزاران کشتار و سرکوب مردم بودند برای دوام خودشان مفهوم اصلاحطلبی را همچون بسیاری از مفاهمی دیگر به ابتذال کشاندهاند.
به نظر میرسد گام نخست برای بیاعتبار کردن این گروه طلبکار مدعی که تمام جایگاه و منزلت اجتماعیشان هم مدیون نظام گزینش و #رانت حکومتی است، خطاب کردن آنها با نام درستشان است.
ما در درون نظام سیاسی ایران دو گروه فعال رقیب داریم. گروهی محافظهکاران سنتی و به شدت مرتجع نزدیک به بیت خامنهای و سپاه و روحانیون سنتی/حکومتی رانتی هستند و گروه دوم استمرارطلبانی هستند که با نشان دادن چهرهای مثلا اصلاحطلبانه از خود، میکوشند خود را به عنوان #آلترناتیو محافظهکاران نشان دهند.
مردم در اعتراضات اخیر نشان دادند که این دو چهره جمهوری اسلامی را #مکمل همدیگر میبینند و هیچکدام از آنها را نمیخواهند. استمرارطلبان این پیام را شنیدهاند و برای همین به دست و پا زدن افتادهاند. دست و پا زدنی بیفایده!
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
در هر جامعه سیاسی دچار انسدادی، برخی از فعالان و مردم میکوشند با روشهای مسالمت آمیز و اصلاحطلبانه نظام و ساخت سیاسی را اصلاح و دچار دگرگونی ساختاری کنند و برخی به روشهای انقلابی و قهرآمیز روی میآورند.
بحثهای رایج درباره اصلاحطلبان در ایران کنونی، لزوما این نیست که اصلاحطلبی روشی درست است یا موثر. مساله این است که ما در ایران اصولا جریان اصلاحطلبی واقعی نداریم! آن گروهی که دوست دارند خود را اصلاحطلب بنامند و نزدیک به 20 سال است از این رهگذر در فضای سیاسی جامعه ایران فعال هستند، هیچ درکی از مفهوم اصلاحات ندارند و در 20 سال گذشته نیز گامی جدی برای اصلاحات برنداشتهاند. اینها به تعبیر درستتر چنانکه صاحبنظران تاکید کردهاند " #استمراطلب" هستند. نامی که عمار ملکی به درستی برای این دسته برگزیده است.
بنابراین بخشی از مخالفتها با اصلاحطلبان حکومتی و نقدها به "اصلاحطلبی" در ایران نه لزوما نشانه مخالفت با روشهای واقعا اصلاحطلبانه که واکنش طبیعی به " #استمرارطلبانی" است که هویت و بند ناف حیات سیاسی و اجتماعیشان به #دوام_جمهوری_اعدام گره خورده است. اینها میخواهند خود را اصلاحطلب بنامند و اصلاحطلبی را به مماشات با نظام اعدام و سرکوب تقلیل دادهاند. این جماعت که همه در دهه 60 جمهوری اسلامی از مسئولان و #کارگزاران کشتار و سرکوب مردم بودند برای دوام خودشان مفهوم اصلاحطلبی را همچون بسیاری از مفاهمی دیگر به ابتذال کشاندهاند.
به نظر میرسد گام نخست برای بیاعتبار کردن این گروه طلبکار مدعی که تمام جایگاه و منزلت اجتماعیشان هم مدیون نظام گزینش و #رانت حکومتی است، خطاب کردن آنها با نام درستشان است.
ما در درون نظام سیاسی ایران دو گروه فعال رقیب داریم. گروهی محافظهکاران سنتی و به شدت مرتجع نزدیک به بیت خامنهای و سپاه و روحانیون سنتی/حکومتی رانتی هستند و گروه دوم استمرارطلبانی هستند که با نشان دادن چهرهای مثلا اصلاحطلبانه از خود، میکوشند خود را به عنوان #آلترناتیو محافظهکاران نشان دهند.
مردم در اعتراضات اخیر نشان دادند که این دو چهره جمهوری اسلامی را #مکمل همدیگر میبینند و هیچکدام از آنها را نمیخواهند. استمرارطلبان این پیام را شنیدهاند و برای همین به دست و پا زدن افتادهاند. دست و پا زدنی بیفایده!
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ