❇️✴️ فرسایشی شدن مذاکرات؛ چرا و با چه هدفی؟!
آوردگاه مذاکرات فعلی، میدان دستاورد دندانگیر برای جمهوری اسلامی نخواهد بود و با توجه به عدم توازن دو طرف مذاکره، تحمیل خواستههای طرف قدرتمند کاملا قابل پیشبینی است حال چه با توافق و چه بدون توافق.
تجربههای پیشین نشان داده که جمهوری اسلامی تبحر و مهارت تام و تمامی در فرسایشی کردن مذاکرات دارد و به رموز پیچیدهی بازی دادن طرف مقابل و منتظر گذاردن مجامع و افکار عمومی به خوبی آگاه است. با توجه به فواصل زمانی یک هفتهای میان جلسات مذاکره و شواهد و قرائن موجود به نظر میرسد که این بار هم تا جای ممکن همین شیوه انتخاب شده و دنبال میشود. اینکه طولانی شدن روند مذاکرات چه منفعتهایی ممکن است برای این طرف ماجرا داشته باشد، قطعا قابل بررسی دقیق نیست ولی میتوان حدسهایی در این باره زد که برخی از آنها را در اینجا میآورم:
۱. انتظار طولانی مدت افکار عمومی، بازارهای مالی و فعالان صنعت و تجارت و در نتیجه بیتفاوتی نسبی به نتیجهی نهایی. این بی تفاوتی باعث میشود که در صورت توافق، انتظار زیادی از آن برای تغییر اوضاع دهشتناک جاری وجود نداشته باشد و در صورت شکست و عدم مذاکرات، این امر خیلی غیرقابل پذیرش نبوده و شوک بزرگی ایجاد نکند.
۲. بلاتکلیف ماندن اروپاییها و تردید آنها در فعال کردن مکانیسم ماشه تا لحظهی آخر و استفاده از تاکتیک خریدن زمان برای از دست رفتن اندک فرصت باقیمانده برای اروپاییها و حساب کردن بر روی اینکه ممکن است به جهت اختلافنظر آنها با ترامپ و به میان بودن مسالهی روسیه و اوکراین ممکن است فرجی بشود. (البته احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه بسیار بالاست و بعید است اروپاییها این فرصت را از دست بدهند.)
۳. حساب کردن بیش از حد روی اختلاف نظرهای موجود میان آمریکا و اسرائیل و اینکه شاید بالاخره با بالا گرفتن این اختلافات، ترامپ عجول و کمطاقت، از خواستههای خود عقبنشینی کرده و اندکی کوتاه بیاید که آن هم غنیمت است.
۴. منفعت کاسبان تحریم در داخل و تندروهایی که خواهان توافق نیستند و هر یک روز ادامهی تحریمها را برابر با ادامه یافتن سواستفادهی بیشتر از تجارت تحریمزده میبینند و به حیلههای گوناگون تلاش میکنند تا مذاکرات طولانیتر شود.
۵. همچنین به زعم جمهوری اسلامی فرسایشی شدن #مذاکرات میتواند با نگه داشتن کورسوی امید در #بازار_ارز و بورس، لااقل برای چند صباحی وضعیت ثبات نسبی را در این حوزه رقم بزند و حتی همین روزمرگی هم در شرایط فعلی خودش نعمت کمی نیست.
۶. با وجود انواع ناترازیها و کمبودها به ویژه در حوزهی آب و برق و بالا گرفتن اعتراضات از گوشه و کنار کشور، به هر حال تا هنگامی که بساط مذاکرات به میان باشد، جمهوری اسلامی امیدوار است که بخش بزرگی از وقت و توان مردم، نخبگان، اصحاب رسانه و فعالان سیاسی معطوف به مذاکرات و دنبال کردن اخبار پیرامونی و حواشی آن (که البته کم هم نیستند) میگذرد و تمرکز کمتری بر ناکارآمدی ویرانگر و وحشتناک حکومت در تامین نیازهای اولیهی جامعه وجود خواهد داشت یا دستکم به موج اعتراضی وسیع تبدیل نمیشود. (تصور کنید اگر خبرهای مربوط به مذاکرات نبود و بحث شیرین خلیج فارس مدد نمیکرد، اخبار و پرسشها و مطالبات دربارهی فاجعهی بندر رجایی تا کی میتوانست ادامه پیدا کند؟)
۷. هزینهی سنگین لشکرکشی آمریکا به منطقه و نگهداری آنها، در صورت به درازا کشیده شدن مذاکرات، میتواند اهرم فشاری بر دولت ترامپ باشد که با کوتاه آمدن از برخی خواستههای اولیه، به توافقی نه چندان ایدهآل تن بدهد.
البته که در کش دادن مذاکرات ممکن است نتایج و هدفهای دیگری هم برای جمهوری اسلامی نهفته باشد که از ذهن دور مانده باشد همانگونه که به نظر میرسد فعلا آمریکا هم با این کش دادن موافق است و دلایل آن را باید در جای خود مورد تامل و بررسی قرار داد.
اما آنچه که از کلیت ماجرا برداشت میشود، آوردگاه مذاکرات فعلی، میدان دستاورد دندانگیر برای جمهوری اسلامی نخواهد بود و با توجه به عدم توازن دو طرف مذاکره، تحمیل خواستههای طرف قدرتمند کاملا قابل پیشبینی است حال چه با #توافق و چه بدون توافق.
این دفعه و با وجود شرایط حساس کنونی در داخل و خارج، از این ستون تا آن ستون فرجی نمیتواند در کار باشد.
✍ #محسن_زینلیپور
@C_B_SHAHZADEH
آوردگاه مذاکرات فعلی، میدان دستاورد دندانگیر برای جمهوری اسلامی نخواهد بود و با توجه به عدم توازن دو طرف مذاکره، تحمیل خواستههای طرف قدرتمند کاملا قابل پیشبینی است حال چه با توافق و چه بدون توافق.
تجربههای پیشین نشان داده که جمهوری اسلامی تبحر و مهارت تام و تمامی در فرسایشی کردن مذاکرات دارد و به رموز پیچیدهی بازی دادن طرف مقابل و منتظر گذاردن مجامع و افکار عمومی به خوبی آگاه است. با توجه به فواصل زمانی یک هفتهای میان جلسات مذاکره و شواهد و قرائن موجود به نظر میرسد که این بار هم تا جای ممکن همین شیوه انتخاب شده و دنبال میشود. اینکه طولانی شدن روند مذاکرات چه منفعتهایی ممکن است برای این طرف ماجرا داشته باشد، قطعا قابل بررسی دقیق نیست ولی میتوان حدسهایی در این باره زد که برخی از آنها را در اینجا میآورم:
۱. انتظار طولانی مدت افکار عمومی، بازارهای مالی و فعالان صنعت و تجارت و در نتیجه بیتفاوتی نسبی به نتیجهی نهایی. این بی تفاوتی باعث میشود که در صورت توافق، انتظار زیادی از آن برای تغییر اوضاع دهشتناک جاری وجود نداشته باشد و در صورت شکست و عدم مذاکرات، این امر خیلی غیرقابل پذیرش نبوده و شوک بزرگی ایجاد نکند.
۲. بلاتکلیف ماندن اروپاییها و تردید آنها در فعال کردن مکانیسم ماشه تا لحظهی آخر و استفاده از تاکتیک خریدن زمان برای از دست رفتن اندک فرصت باقیمانده برای اروپاییها و حساب کردن بر روی اینکه ممکن است به جهت اختلافنظر آنها با ترامپ و به میان بودن مسالهی روسیه و اوکراین ممکن است فرجی بشود. (البته احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه بسیار بالاست و بعید است اروپاییها این فرصت را از دست بدهند.)
۳. حساب کردن بیش از حد روی اختلاف نظرهای موجود میان آمریکا و اسرائیل و اینکه شاید بالاخره با بالا گرفتن این اختلافات، ترامپ عجول و کمطاقت، از خواستههای خود عقبنشینی کرده و اندکی کوتاه بیاید که آن هم غنیمت است.
۴. منفعت کاسبان تحریم در داخل و تندروهایی که خواهان توافق نیستند و هر یک روز ادامهی تحریمها را برابر با ادامه یافتن سواستفادهی بیشتر از تجارت تحریمزده میبینند و به حیلههای گوناگون تلاش میکنند تا مذاکرات طولانیتر شود.
۵. همچنین به زعم جمهوری اسلامی فرسایشی شدن #مذاکرات میتواند با نگه داشتن کورسوی امید در #بازار_ارز و بورس، لااقل برای چند صباحی وضعیت ثبات نسبی را در این حوزه رقم بزند و حتی همین روزمرگی هم در شرایط فعلی خودش نعمت کمی نیست.
۶. با وجود انواع ناترازیها و کمبودها به ویژه در حوزهی آب و برق و بالا گرفتن اعتراضات از گوشه و کنار کشور، به هر حال تا هنگامی که بساط مذاکرات به میان باشد، جمهوری اسلامی امیدوار است که بخش بزرگی از وقت و توان مردم، نخبگان، اصحاب رسانه و فعالان سیاسی معطوف به مذاکرات و دنبال کردن اخبار پیرامونی و حواشی آن (که البته کم هم نیستند) میگذرد و تمرکز کمتری بر ناکارآمدی ویرانگر و وحشتناک حکومت در تامین نیازهای اولیهی جامعه وجود خواهد داشت یا دستکم به موج اعتراضی وسیع تبدیل نمیشود. (تصور کنید اگر خبرهای مربوط به مذاکرات نبود و بحث شیرین خلیج فارس مدد نمیکرد، اخبار و پرسشها و مطالبات دربارهی فاجعهی بندر رجایی تا کی میتوانست ادامه پیدا کند؟)
۷. هزینهی سنگین لشکرکشی آمریکا به منطقه و نگهداری آنها، در صورت به درازا کشیده شدن مذاکرات، میتواند اهرم فشاری بر دولت ترامپ باشد که با کوتاه آمدن از برخی خواستههای اولیه، به توافقی نه چندان ایدهآل تن بدهد.
البته که در کش دادن مذاکرات ممکن است نتایج و هدفهای دیگری هم برای جمهوری اسلامی نهفته باشد که از ذهن دور مانده باشد همانگونه که به نظر میرسد فعلا آمریکا هم با این کش دادن موافق است و دلایل آن را باید در جای خود مورد تامل و بررسی قرار داد.
اما آنچه که از کلیت ماجرا برداشت میشود، آوردگاه مذاکرات فعلی، میدان دستاورد دندانگیر برای جمهوری اسلامی نخواهد بود و با توجه به عدم توازن دو طرف مذاکره، تحمیل خواستههای طرف قدرتمند کاملا قابل پیشبینی است حال چه با #توافق و چه بدون توافق.
این دفعه و با وجود شرایط حساس کنونی در داخل و خارج، از این ستون تا آن ستون فرجی نمیتواند در کار باشد.
✍ #محسن_زینلیپور
@C_B_SHAHZADEH