کمپین بازگشت شاهزاده
28.1K subscribers
62K photos
58.1K videos
430 files
27.8K links
https://telegram.me/C_B_SHAHZADEH
کانال کمپین👆
https://t.me/joinchat/QGibi-Oc3jFYRx5E
ابرگروه کمپین👆

https://twitter.com/payandeiranam
توییتر

@azadi5555
ارتباط با ما
Download Telegram
شهریاری نماینده زاهدان:
بر اساس آمار مردم سیستان و بلوچستان فقیرترین مردم کشور هستند

این استان به حدی فقیر است که دانش‌آموزان #مدرسه ،به‌دلیل #فقر شدید غذایی سر کلاس دچار ضعف می‌شوند

@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وضعيت #مدرسه هاى ايران در #سرما

#دانش_آموزان با پتو ميان سركلاس و خيلى هاشون بيمار شدن
🤔اونوقت مارو از داعش ميترسونن كه خوشحال باشيد امنيت داريم
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مدرسه ای که دانش آموز خودش باید برای بخاری قدیمی آن #نفت ببرد!


دلخوش به این مقدار نباشید ،،
ما #نفت را بر سر سفره های شما
می آوریم !

#کمپین_بازگشت_شاهزاده

@c_b_shahzadeh
شاه #عربستان در نشست خبری: از زمان #انقلاب ایران، منطقه #خاورمیانه ارامش خود را از دست داده. اطلاعات کاملی داریم در خصوص اینکه اکثر #مقامات کنونی ایران لبنانی هستند. آنها دلشان به حال ایرانیها نمیسوزد.
مجلس ایران و #قوه_قضاییه ایران در اختیار #لاریجانی هاست که لبنانی هستند.
مقامات ایرانی زیاد دیگر هم هستند که بیش از دویست نفر می شوند و پستهای کلیدی دارند و لبنانی هستند.
ایرانیها باید کاری کنند که لبنانی ها پستهای کلیدی کشورشان را اشغال نکنند تا پول #نفت در ایران خرج شود.
مقامات لبنانی ایران، به بهانه جنگ با #اسرائیل پولهای زیادی به اقوام لبنانی خود داده اند و #ایران به وضعیتی رسیده که کودکانش در #مدرسه های #تاسف باری درس می خوانند.
او همچنین گفت کشورهای همسایه ایران دچار #مصیبت شده اند زیرا ایران انقدر جنگ در #لبنان را حمایت کرد تا بالاخره جنگ به مرزهای خودش منتقل شد.
ایران مسئول جنگهای منطقه است.

@c_b_shahzadeh
Forwarded from دستیار
اولین #مدرسه ایرانی در #کمپ_آوارگان_میانماری شروع به کار کرد!
این درحالی ست که چندی پیش وزیر #آموزش_وپرورش به #کودکان_بلوچستانی که روی زمین نشسته بودند وعده حل #مشکلات آنها را تا سه سال آینده می‌دهد
#فرقه_تبهکار
#ایران_رو_پس_میگیریم
#براندازم
#اعتراضات_سراسری
🔵 @c_b_shahzadeh
گزارش #نوستالژیک شاهدی عینی از #گلستان_هفتم

از روزی که نام کوچه‌ی ما در #پاسداران به رسانه‌ها راه یافت، دل ما سه‌ تا خواهر مثل برگ بید می‌لرزد: #گلستان_هفتم برای شنوندگان #اخبار این روزها تنها نام یک کوچه است، اما برای ما ساکنان قدیمی آن، راستی که #گلستان یادهای #نوجوانی و خاطره‌های #جوانی است.

ما در این کوچه بزرگ شدیم، آن‌وقت‌ها که دو طرفش #خانه‌های_ویلایی قشنگ ردیف شده بود و ظهرها که از #مدرسه برمی‌گشتیم از پنجره‌ی خانه‌ها عطر #برنج_ایرانی و سبزی تازه بیرون می‌آمد. #چهارشنبه‌سوری‌ها در این کوچه #آتش برپا می‌کردیم، سرتا تهش را با #دوچرخه دور می‌زدیم و عاشقانمان را سر همین کوچه ملاقات می‌کردیم. یکی از قشنگ‌ترین خانه‌های این #کوچه درست روبه‌روی خانه‌ی ما بود، و وقتی صاحبانش خانه را فروختند و رفتند، قصه‌ی جدیدی در گلستان هفتم شروع شد. خانواده‌ی محترمی به نام «#تابنده» ساکن این خانه شدند و پنجره‌ به پنجره‌ی ما نشستند.

با آمدن خانواده‌ی تابنده به #گلستان_هفتم، فضای کوچه‌ی ما تغییر کرد. صبح‌های زود که می‌رفتیم مدرسه یا دانشگاه، می‌دیدیم #مردهای_سیبیلو جلو خانه ایستاده‌اند و خانم‌هایی با چادرنمازهای گل‌گلی به این خانه رفت‌وآمد می‌کنند. چهارشنبه‌ها مراسمی داشتند مثل #دعا یا #روضه، که جمعیتی را به آنجا می‌کشاند. کوچه پر می‌شد از آدم‌هایی که معلوم بود از #شهرستان‌ها آمده‌اند، و گاه از شب پیش در کوچه اتراق می‌کردند تا صبح زود به خانه‌ی همسایه‌ی نوآمده‌ی ما بروند. ما نمی‌دانستیم چه خبر است. تا آن موقع، که حوالی سال‌های ۷۷-۷۸ شمسی بود، نه اسم خانواده‌ی تابنده را شنیده بودیم و نه می‌دانستیم #درویش‌ چیست! از ناآگاهی ما بود. اطلاعاتِ خانواده‌ی ما از #دروایش منحصر می‌شد به دو سه مورد: یکی آهنگ #گلپا که بابا عاشقش بود و وقت سرمستی می‌خواندش: «#درویش_روهرگلیم پاره،شب_روسرمیاره،قطره_بایه_دریا،براش_فرقی_نداره...» دوم، آنچه در درس #عرفان و #تصوف رشته‌ی #ادبیات خوانده بودیم، که طبعاً اطلاعاتی #تاریخی بود و ما خیال نمی‌کردیم در زمانه‌ی ما هم مصداق دارد، و سوم هم #مستند «لحظاتی چند با #دراویش_قادریه» ساخته‌ی «#منوچهرطبری»، از تولیدات سازمان #رادیووتلویزیون_ملی_ایران. همین و همین. ما چیز دیگری از #درویش و درویش‌گری نمی‌دانستیم. طبعاً با این اندازه اطلاعات، نمی‌دانستیم با همسایه‌های تازه چه کنیم. صدای دعای آنها قاطی صدای MTV ما شده بود، و وقتی غروب‌ می‌شد و آنها #وضو می‌گرفتند، تازه ما بساط را در بالکن می‌چیدیم و تا آخرهای شب تو نمی‌رفتیم.
بابا که حوصلۀ صدای #دعاوروضه نداشت بنا کرد #اعتراض: «آقا چه خبر است اینجا؟ کوچه را به هم ریخته‌اید! صدای دعایتان را پایین بیاورید. مگر #مسجد است اینجا؟! #حسینیه است؟ حوصله نداریم....»
فردا صبح زنگ زدند. بابا با اوقات تلخ رفت دم در، و وقتی برگشت یک دسته گل دستش بود و یک سینی گوشت قربانی، گردنش هم بگویی‌نگویی کج. گفت: #آقای_تابنده بود، آمده بودند معذرت‌خواهی.

ما ده پانزده سال با خانواده‌ی #تابنده همسایه بودیم. در این سال‌ها جز مردمی، همراهی، مرافقت و مهربانی چیزی از ایشان ندیدیم. در خانه‌مان را که باز می‌کردیم برویم بیرون، بزرگ و کوچک تا کمر جلو ما خم می‌شدند و ما همیشه از اینهمه تواضع خجالت‌زده می‌شدیم. آشنایانی که اطلاعاتشان بیشتر از ما بود، وقتی کم‌کم از سکونت آقای تابنده در همسایگی ما مطلع شدند، می‌گفتند: «خوش به سعادتتان که با این #مردخدا مجاور شدید.» طبعاً سبک زندگی ما با آنها متفاوت بود و شاید برو بیایِ خانه‌ی ما، صدای #موزیک و مهمانی و... هم سبب ناراحتی‌شان می‌شد، اما آنها جز با لبخند و ادب و احترام با ما رفتار نمی‌کردند. آزارشان به مورچه هم نمی‌رسید. پس می‌توان فهمید که چقدر برای ما دشوار است انتساب رفتارهای #خشونت‌آمیز به #درویش‌ها را باور کنیم. دشوار، در حد ناممکن.

روزی که در #گلستان_هفتم آتش‌افروزی به اوج رسیده بود، ماشینم را چند کوچه بالاتر پارک کردم تا بتوانم پیاده خودم را به مدرسه‌ی دخترم برسانم. از میان #جمعیت_معترض که می‌گذشتم با یک نگاه تشخیص می‌دادم کدام‌ها درویشند و کدام‌ها #عابر یا #تماشاچی. ناگهان چشمم خورد به چند نفر با سبیل‌های کلفت که #قمه‌های خیلی بزرگ و #چاقو به دست داشتند. از ترس قالب تهی کردم. به جوانی که از شمایل آرام و محجوبش فهمیدم #درویش است گفتم: «آقا! اینجا #مدرسه‌ی_دخترانه است! جان بچه‌های مردم در خطر افتاده، دخترها ترسیده‌اند. چاقو و قمه چیست؟!» گفت: «خانم، ما نیستیم. قاطی ما شده‌اند. بیایید من شما را رد کنم.» همراه من شد و تا جلو مدرسه با من آمد. گفتم: «ممنون». گفت: «مثل تخم چشممان مراقب دخترهایتان هستیم. خیالتان راحت باشد...
#فرقه_تبهکار
#ایران_رو_پس_میگیریم
#براندازم
#اعتراضات_سراسری
🔵 @c_b_shahzadeh
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ 🔴#سیستان_و_بلوچستان

خشکسالی همه چیز را از سیستان و بلوچستان گرفته است #گورستان‌ها و خرابه‌های زابل پر از #جوانان_معتاد است.
مردم از #سوءتغذیه و #بیماری‌های_ تنفسی رنج می‌برند و کودکان از #گرسنگی #جانی برای درس خواندن ندارند.

اینها حرفهای نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانهاست.

وی میگوید مردم از #بی_آبی و #فقر و #بیکاری و #گرسنگی و رنج #اعتیادی که دامن #جوانانشان را گرفته است در حال کوچ از این #استان_ثروتمند اما #فقیر هستند.

سارانی میگوید: هیچ #کارخانه و #کارگاهی در اینجا وجود ندارد. در گذشته مردم #کشاورزی می کردند که دیگر با #خشکسالی این‌هم ممکن نیست. از سال ۹۶ به بعد همه #درآمدهای مردم از بین رفت و غیر از یارانه ساکنان اینجا منبع درآمد دیگری ندارند.

وی ادامه داد: خشکسالی‌های پی‌در‌پی‌، #ریزگردها و #شن‌های روان همه چیز را از سیستان و بلوچستان گرفته است و بیکاری موجب شده که در اکثر شهرهاو روستاها جوانان به اعتیاد روی آورند.
شبها در خیابانهای و حاشیه قبرستانها #کارتن‌_خوابها و معتادان را می‌بینید. بیکاری باعث همه این بدبختی‌ها و مشکلات شده است. در میان این کارتن‌خواب‌ها؛ #زنان، #کودکان و #دختران هم دیده می‌شوند.

سارانی با تاکید بر اینکه اعتیاد باعث نابودی و بیچارگی خانواده‌های سیستان و بلوچستانی شده است، افزود: اکثر آنها، روزها مشغول #جمع‌آوری_زباله و #گدایی هستند و بعضا در #خرابه‌هایی که فاصله کوتاهی با شهر دارند،#زندگی می‌کنند.

نماینده استان سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان‌ها با اشاره به شیوع سوء‌تغذیه شدید میان کودکان این منطقه و با تاکید بر اینکه خود نیز به کار آموزشی اشتغال دارد، افزود:

ما شدیداً با مشکل سوءتغذیه مواجه هستیم و شاهدیم که برخی دانش‌آموزان بدون #صبحانه وارد #مدرسه شده و تا ظهر که مدرسه تعطیل می‌شود چیزی برای #خوردن ندارند.

باید گفت اینجا شرایط #وحشتناک است.
#اتحاد_عمل_سرنگونی_فرقه_تبهکار
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#هرروز_6_عصر
@c_b_shahzadeh
Forwarded from اتچ بات
شروع سال تحصیلی جدید و دانش آموزانی که از ابتدایی ترین امکانات آموزشی محروم هستند.

یکی از شعارهای انقلاب «ایران را #مدرسه کنیم» بود، که نه تنها تحقق نیافت، بلکه طبق آمارهای غیررسمی به علت فقر و نبود امکانات، حدود 1/5 میلیون دانش آموز محروم از تحصیل در کشور وجود دارد.
چرا همه منتظرند معجزه شود تا اوضاع عوض شود و هیچ کس باور ندارد از خود ماست که دنیامان تغییر میکند
سکوت جایز نیست
#اتحاد_عمل_سرنگونی_فرقه_تبهکار
#ایرانو_پس_میگیریم
@c_b_shahzadeh
Forwarded from اتچ بات
🔴این خانم توی فیلم #مدیر دبستان پسرانه شهید بهبهانی واقع در کیانپارس اهواز هست.
که #خانواده ها بعد از اینکه متوجه شدند ۴ بار در محیط #مدرسه بچشون مورد #آزار_جنسی بوسیله دو نفر از بچه‌ها قرار گرفته اند به مدرسه مراجعه می‌کنند که موضوع بررسی بشه ولی در نهایت ناباوری با #برخورد بسیار بد و #فحاشی این مدیر روبرو شدند که نه تنها #مسئولیتی گردن نگرفت بلکه به جای آرام کردن خانواده آنها را زیر سوال برد و این اتفاق را خیلی #بی‌ارزش نشان داد.

#ایران_که_شاه_نداره_حساب_کتاب
#نداره
#اتحاد_ایران_براندازی_فرقه_تبهکار

@c_b_shahzadeh
Forwarded from اتچ بات
🔴‍ ‌#استاد_دانشگاه_تهران: من حرفی برای گفتن ندارم؛ مقابل شما هر چی نوشتم را پاره میکنم.

مجید حسینی استاد دانشگاه تهران و عضو هئیت علمی دانشگاه دریک سخنرانی در #سیستان متن سخنرانی اش را پاره کرد و گفت: اینجا مصداق #تبعیض است و من حرفی برای گفتن ندارم. متن سخنان مجید حسینی:
من اومده بودم اینجا درسیستان از تبعیض بگم
ولی دیدم اینجا مصداق تبعیضه ولی من حرفی برای گفتن ندارم من حرفی برای سخنرانی ندارم تک تک #چشمهایی که اینجانشسته اند مصداق تبعیض ان وقتی امروز رفتم به همت آباد توی #مدرسه ای که ۱۸۰۰تا دانش آموز داره و فقط سالی یک میلیون تومان بیشتر بهش میدن توی مدرسه ای که هیچ کدام از دانش آموزانش #کفش ندارن
من حرفی برای گفتن ندارم من مقابل شماهرچی نوشتم را #پاره میکنم من برای شما حرف نمی زنم من چی دارم که برای شما بگم
من اینجا می ایستم تک تک شما حرف خواهید زد و من صدای شما را تا اونجایی که می تونیم می رسونم...
#اتحاد_ایران_براندازی_فرقه_تبهکار
#میدان_میلیونی
#همبستگی_ملی
@c_b_shahzadeh
مهربانو یاسمین پهلوی در اینستاگرام خود نوشت؛

فاطمه و امیر فقط سیزده سال داشتند. دیروز در راه مدرسه جان‌شان را از دست دادند به خاطر اینکه جمهوری اسلامی آن‌ها و هم‌کلاسی‌شان را به جای اتوبوس یا مینی‌بوس ایمن، با وانت‌هایی جابجا میکند که حتی برای حیوانات هم امن نیست. این رژیم که ثروت مردم ایران را صرف ساخت بمب و موشک، و آموزش مزدور و تروریست. و صدور خشونت و آشوب از خاورمیانه تا آفریقا و آمریکای لاتین می‌کند، پول ندارد برای بچه های ما مدرسه و اتوبوس ایمن فراهم کند؟

#ایران #کودکان #مدرسه #تحصیل #پهلوی #براندازم #نه_به_جمهوری_اسلامی
@c_b_shahzadeh
بیست‌وششم بهمن‌ماه ۵۷، تیرباران‌ بر بام مدرسه رفاه

۲۶ بهمن‌ماه به حکم روح‌الله #خمینی بر بام مدرسه رفاه اعدام شدند. تنها چهار روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و بی‌شک می‌توان گفت که این اعدام‌ها روند دادرسی عادلانه را طی نکرده است و متهمان از حق داشتن وکیل و دادگاه علنی بی‌بهره بوده‌اند. آن روزها بخشی از انقلابیان از جمله آیت‌الله خلخالی معتقد بودند که آدم زنده که وکیل نمی‌خواهد. یا کاری را انجام داده است که می‌گوید انجام داده‌ام و یا انجام نداده است که آن را کتمان می‌کند و این قاضی شرع است که حکم را تشخیص می‌دهد.

منوچهر خسروداد، #رضا_ناجی و #مهدی_رحیمی سه نفر از کسانی بودند که ۲۶ بهمن‌ماه بر بام مدرسه‌ی علوی تیرباران شدند.

منوچهر خسروداد در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر آمل به دنیا آمد. او پس از اخذ دیپلم به ارتش وارد شد و در دبیرستان نظام ادامه تحصیل داد. خسروداد پس از طی دوره‌های نظامی گوناگون در هوانیروز نیروی زمینی شاهنشاهی ایران به خدمت پرداخت.

در سال ۱۳۴۱ خسروداد برای سپری‌کردن دوره‌های نظامی و خلبانی به آمریکا رفت و در آن‌جا دوره‌ای مختلف خلبانی را طی کرد و مدرک خلبانی ارتش آمریکا را دریافت کرد. او همینطور در یکی از برترین مدرسه‌های نظامی دنیا، مدرسه نظامی سن-سیر تحصیل کرد. این مدرسه مشهورترین مدرسه نظامی کشور فرانسه است.
خسروداد پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۰ به فرماندهی هواپیمایی نیروی زمینی گمارده شد و در سال ۱۳۵۴ به درجه‌ی سرلشکری ارتقا یافت.

منوچهر خسروداد در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ موفق شد در اهواز همراه با «کلم ای بیلی» خلبان آزمایش‌گر ارشد شرکت بل هلیکوپتر ۵ رکورد جدید پروازی را با اولین فروند از مدل تولیدی بل-۲۱۴ به ثبت برساند.

#منوچهر_خسروداد در ورزش نیز مقام کسب کرد. او رئیس فدراسیون سوارکاری و قهرمان پرش با اسب بود.

پنج‌شبنه ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ او در دادگاهی که از کم و کیف آن اطلاع جندانی در دست نیست «مفسد فی‌الارض» شناخته شد و در فرمانی از سوی خمینی بر پشت بام مدرسه رفاه #تیرباران شد.

سرعت محاکمات و عدم دسترسی متهمان به وکیل نشان از ان دارد که این دادگاه‌ها به شکلی ساختگی برگزار شده است و شرایط یک دادگاه عادلانه و منصفانه را نداشته است. اولین نقض #حقوق_بشر در ایران پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی و کشتار بی‌حساب و کتاب در واقع از بام #مدرسه_رفاه آغاز شد. کشتاری که در آن جو انقلابی کم‌تر کسی به زشتی و ناکارآمدی آن اذعان و اعتراض داشت. از آن روز تا کنون این اعدام‌های بی مبنا و محاکمات بی‌اساس ادامه دارد.

بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/3bczAFh
@c_b_shahzadeh
Forwarded from Iranwire
✍️ مدرسه نوابیغ/ زنگ انشاء/ قسمت اول «مهدی سبیلی» پزشک اسلامی و نوشنده شاش شتر!

موضوع انشاء: در آینده می‌خواهید چه کاره شوید؟
(نویسنده مهدی سبیلی ۱۲ ساله)

با نام و یاد خدا اکنون که قلم در دست دارم انشای خود را با موضوع در آینده می‌خواهید چه کاره شوید آغاز می‌نمایم.
بر همگان واضح و مبرهن است که بیشتر همسن و سالان من یا می‌خواهند دکتر شوند و یا خلبان.

من بین این دو شغل دکتر بودن را انتخاب می‌کنم. چرا که دکتر اگر یک بار اشتباه کند یک نفر را می‌کشد اما خلبان اگر اشتباه کند صدها نفر را نفله خواهد کرد.

دکتر شدن اما بسیار سخت است و نیاز به سالها درس خواندن و با عرض معذرت "خرخوانی" دارد. اما یک نوع پزشک دیگر نیز وجود دارد که به آن پزشک سنتی گفته می‌شود. این شغل با روحیات من کاملا سازگار است. چرا که من اگر حال داشتم درس بخوانم، آنقدر در کلاس پنجم درجا نمی‌زدم. من می‌خواهم وقتی بزرگ شدم و به امید خدا دیپلم خود را گرفتم، تبدیل به یک پزشک کاملا سنتی بشوم.

عمه ملوک من می‌گوید یک موی این پزشک‌های سنتی به کل هیکل پزشک‌های امروزی می‌ارزد. او از وقتی همسرش به خاطر بی‌سوادی پزشک‌های امروزی فوت کرده، دچار عارضه‌های جسمی زیادی شده است. برای همین هفته‌ای یک بار برای شکستن قولنج، یا درمان افتادگی ناف و یا انداختن زالو و گاهی هم برای چک‌آپ همینجوری یهویی، پیش یک پزشک سنتی که اهالی محل او را "حاجی" صدا می‌کنند می‌رود. او همیشه وقتی از دکتر برمی‌گردد کاملا خوب شده و لپهایش به اصطلاح گل انداخته است.

پدرم می‌گوید دوای همه دردهای بشریت در احادیث و روایات و آیات الهی آمده است. مثلا در قرآن یک سوره به نام شتر می‌باشد. اما ما از شتر چه می‌دانیم؟ ما فقط شتر را به عنوان فحش و برای مسخره کردن افراد لنگ دراز و یا دست انداختن کسانی که لک و لوچه آویزان دارند، استفاده می‌کنیم. اما خداوند به ما فرموده است که در خلقت شتر اندیشه نماییم.
خداوند می‌خواهد به ما بگوید که همین شتر در درون خود رازی دارد که شما باید آن را کشف کنید.

ادامه این نوشته طنز از شراگیم زند را اینجا بخوانید👇
#مدرسه_نوابیغ #طنز #کرونا #ویروس_کرونا #طب_اسلامی
@Farsi_Iranwire
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑جان دانش آموزان و خانواده ها را بدون تدبیر و برنامه ریزی به خطر نیاندازیم.
در دوران #کرونا: اول ایمنی، سپس آموزش!
🛑آیا این گامها برای ایمنی مدارس برداشته شده است؟
برای ایمنی خود و فرزندانتان به اشتراک بگذارید.

https://youtu.be/ud8CpPE1368

#ایران #آموزش_و_پرورش
#مدرسه #خانواده #معلم #دانش_آموز
#ایمنی #مناطق_محروم #حاشیه_نشینی
#کرونا_ویروس #فاصله_گذاری_اجتماعی #ماسک


#ازمردم_به_مردم #پروژه_ققنوس_ايران

@PhoenixpIran
🔻به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا) دوشنبه ۲۹ دی برخورد صاعقه با یک مدرسه کانکسی در منطقه چشمه شیرین و چنگستان بخش سردشت شهرستان دزفول واقع در استان خوزستان، به سوختگی و زخمی شدن سه معلم و دو دانش‌آموز این مدرسه انجامید.
Hra_news

◾️‏این همان ‎#مدرسه_کانکسی در سردشت دزفول است که با برخورد صاعقه آتش گرفت. سه معلم این مدرسه (‎حسین رضایی، ‎مجید مرادی و ‎علی ایسپره) در آتش سوختند و بعلت شدت سوختگی بستری هستند.
دیروز معلمان دزفولی در سرما ۴ساعت ایستادند تا وزیر آموزش و پرورش را ببینند، ولی او از در پشتی ساختمان خارج شد.

Fseifikaran
@C_B_SHAHZADEH
🟧 آژیر خطر نادانی‌ها!

🖋 رحیم قمیشی

🔸یادم هست سال‌های اول جنگ از رادیو اهواز، دائما آژیر خطر حمله هوایی و همان یا وضعیت قرمز پخش می‌شد، و در هر بار پخش هم صدای ضبط شده یکی بود:
"شنوندگان عزیز توجه فرمایید (۲ بار) ما کماکان در وضعیت قرمز به سر می‌بریم! لذا به محل امن پناه برده و تا اطلاع ثانوی از آنجا خارج نشوید."
و وضعیت سفیدی که هرگز از رادیو پخش نمی‌شد!

🔸خدا می‌داند چه دلهره‌ای در خانه‌ها ایجاد می‌شد، بخصوص که هیچ فضای امنی در خانه وجود نداشت، نمی‌دانستیم کجا باید برویم، گاهی کنار ستون‌ها، گاهی داخل انباری، گاهی گوشه پذیرایی کز می‌کردیم، و شروع به ذکر می‌کردیم.
شاید امنیت واقعی ما را همان ذکرها ایجاد می‌کردند که به ما آرامش قلبی می‌دادند، چون هیچکس به ما نگفته بود فضای امن کجاست، و کدام فضای امنی در خانه‌های مخروبه هست.

🔸اما نکته مهمی که مرا بسیار آزار می‌داد این بود که دائما گفته می‌شد ما "کماکان" در وضعیت قرمز هستیم. یعنی گوینده جوری القا می‌کرد که ما نه نیاز به ناهار و شام داریم، نه نیاز به دستشویی و حمام، و نه نیاز به استراحت، دائما در خانه باید با پوتین و در سنگر بتونی به حالت نشسته بخوابیم، تا کماکان در وضعیت قرمز باشیم!
و طبیعی بود هر بمبی که بر سر ما می‌خورد مقصر ما بودیم که خودمان را از وضعیت قرمز خارج کرده بودیم.
گوینده نمی‌دانست وضعیت خاص چند دقیقه، چند ساعت یا چند روز می‌تواند دوام داشته باشد، نمی‌شود یک سال و دو سال وضعیت قرمز مداوم اعلام شود.

🔸البته آن وضع جنگی بود و نزدیکی اهواز به مرز، و بی‌تجربگی همه ما. اما جنگ تمام شد، دیدیم مقامات به همین لفظ خیلی دلبسته شده‌اند! و ظاهرا منافع آن به دهانشان شیرین آمده و قصد ندارند از آن چشم پوشی کنند!

🔸"شنوندگان عزیز توجه فرمایید، کشور کماکان در وضعیت قرمز قرار دارد، لذا از هر گونه اعتراضی بپرهیزید، دستورات نظام را ولو غلط مو‌به‌مو اجرا نموده و بهانه به دست دشمن ندهید، هر لحظه احتمال بمباران تحریم‌ها و فتنه‌گری‌ها و برنامه‌ریزی دشمنان وجود دارد، عدم شرکت در انتخابات، اعتراض به کمبودها، اعتراض به گرانی‌ها، اعتراض به زندانی افراد به‌خاطر ابراز عقیده‌شان، اعتراض به صلاحیت مقامات در این برهه حساس، همه اینها، خدمت به دشمن است، وضعیت جنگی تمام نشده، لذا به خوابگاه‌هایتان بروید و تا زمان لغو وضعیت اضطراری آنجا را ترک نفرمائید!"

🔸و طبیعی است تلفات، مرگ و‌میر، بی‌سامانی، زندان رفتن، سرکوب، گرسنگی، بیکاری، وضعیت اسفناک اقتصادی و مدیریتی کشور، فقر، بی ارزشی پول ملی، آموزش و بهداشت سطح پایین شما، همه بخاطر وضعیت اضطراری و قرمز است و همه اقدامات سختگیرانه حاکمیت هم بخاطر حفظ جان شما!

🔸و نمی‌دانند وضع اضطراری چند روز و چند ماه و چند سال قابل دوام است نه ۴۲ سال. مردم دروغ را بعد از چند ماه می‌فهمند، اگر به روی خودشان هم نیاورند، ولی می‌دانند، این وضعیت تنها سرپوشی است بر ناکارآمدی شدید شما.

🔸وزیر بهداشت و معاونینش هم، این روزها همان رویه معمول نظام را در پیش گرفته‌اند، تصور می‌کنند این روش بسیار کارآمد و موفقی بوده و هست.
"وضعیت کرونا بسیار بسیار بد است، مردم در تعطیلات ۱۸ روزه عید اصلا رعایت نکردند... ما گفته بودیم!"

🔸بفرمایید قرار بود ۱۸ روز تعطیل شویم و در خانه همدیگر را نگاه کنیم؟
چرا جلوی تعطیلی را نگرفتید؟
چرا راه‌ها را کنترل نکردید؟
چرا ظرفیت برای مسافرت تعیین نکردید؟
چرا جلوی مسافرت کرونایی‌ها را نگرفتید؟
چرا در بین راه‌ها ایست و بازرسی چک سلامت نگذاشتید؟
چرا به وضعیت مهمانخانه‌ها و رستوران‌ها نظارت مؤثر بهداشتی نداشتید؟
و از همه اینها مهمتر؛
چرا واکسن به اندازه کافی وارد نکردید؟
مطابق عرف کشورهای متوسط ما الان باید بیست درصدمان واکسن زده بودیم، یعنی بیش از پنجاه درصد افراد با بیماری زمینه‌ای یا مسن که این روزها به‌راحتی آنها ازدست می‌روند.
چه کسی مقصر است، مردم؟
مشکل بودجه داشتید؟ مشکل تحریم بود؟ با صداقت بگویید.
یاهمان وضعیت قرمز است برای مردم!!

🔸وضعیت قرمز هزار مسئولیت برای شما ایجاد می‌کند و یک مسئولیت برای مردم.
معادله را وارونه نکنید!
طوری رفتار نکنیدبه عقل‌تان شک کنیم.
مردم بی‌درآمد، بیکار، خسته از آژیرهای خطر، خسته از صف‌های مرغ و روغن و دارو، هزار مسئولیت ندارد وشما تنها یک مسئولیت که مصاحبه کنید و مردم را سرزنش کرده دائما بترسانید! کرونای انگلیسی، کرونای برزیلی، کرونای آفریقای جنوبی...

🔸چه می‌شدعقلی درکار بود و انصاف و شجاعتی
وبعضی جایشان را به افراد توانمندتر از خودشان می‌دادند.
به‌خاطرسلامت مردم کشورشان...

🔸باورکنید این آژیرهای خسته کننده حال‌مان رابد می‌کند،وقتی آژیر بر خودتان و بالاترهایتان هیچ اثری ندارد آژیر خطر کرونا تصمیم‌های جدی وعمل می‌خواهدکه شما نه دانشش را دارید ونه توان عملش را.

#مدرسه_سیاست

@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴فوری

هم اکنون مردم #اردبیل در پی جنایت قتل #مدرسه_شاهد به خیابان امدند ....

درگیری مردم و مزدوران ....

@C_B_SHAHZADEH