2 خرداد، سالمرگ #ناصر_حجازی، ورزشکار محبوب ایرانی
8 آذر 1328 از پدری تبریزی و مادری ابهری، در تهران زاده شد و در 1390 درگذشت.
با شرافت زیست و همواره دغدغه میهناش را داشت. خاک ایران را مانند گوشت تن میدانست.
روحش شاد
@C_B_SHAHZADEH
8 آذر 1328 از پدری تبریزی و مادری ابهری، در تهران زاده شد و در 1390 درگذشت.
با شرافت زیست و همواره دغدغه میهناش را داشت. خاک ایران را مانند گوشت تن میدانست.
روحش شاد
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادی از #ناصر_حجازی در سالروز زادروز وی
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
@C_B_SHAHZADEH
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
@C_B_SHAHZADEH
کمپین بازگشت شاهزاده
یادی از #ناصر_حجازی در سالروز زادروز وی ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود. در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال…
🔴 به بهانه سالگرد #ناصر_حجازی؛ مغرور و سرکش در ورزش و سیاست
✍️ احسان محمدی
🔸میگویند همیشه اینطور بود؛ مغرور و سرکش! حرف خودش را میزد و کوتاه نمیآمد، در نخستین انتخابات پس از انقلاب شرکت نکرد و گفت: «کاندیدای مورد نظر من در میان نفرات اعلام شده نیست».
🔸با قد ۱۸۵ سانتیمتری و چهرهای که ژورنالیستها برای روی جلد میپسندیدند ستاره تمام عیار و بیهمتای فوتبال ایران بود. اما خیلی زود قربانی سیاستهای جدید شد. به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. همسرش مدعی شد که «این قانون آن زمان تنها به ناصرحجازی ابلاغ شد».
🔸از رفتن او به فوتبال بنگلادش به عنوان یک «تبعید محترمانه» یاد میشود. حجازی در گفتگویی با تیتر جالب «از دیکتاتورها متنفرم» از آن روزها به تلخی یاد کرد و گفت: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
🔸حجازی با محمدان بنگلادش توانست پرسپولیس را شکست دهد، بُردی که همیشه با غرور از آن حرف میزد. او به فوتبال ایران برگشت و این بخت را یافت تا در استقلال به مربیگری برگردد گرچه سیاست و نگاه سیاسی همراه گلبولها توی رگهایش شناور بود. در آستانه انتخابات مجلس پنجم وقتی دوربین صدا وسیما در برنامهای مستقیم از بازیکنان استقلال تاییدی میگرفت برای شرکت در انتخابات، نوبت به ناصر حجازی که رسید، مربی گفت که « از من فقط درباره فوتبال بپرسید»!
🔸اما ۲۴ خرداد ۸۴ ناصر حجازی همه را حیرت زده کرد. او با کت اسپرت قهوه ای، شلوار کتان و صورت «شیو» شده برای شرکت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟!»
شورای نگهبان او را «رجل سیاسی» ندانست و تائید صلاحیت نکرد. حجازی در اطلاعیهای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
🔸سرطان اما همه را غافلگیر کرد. عکسهایی که از او منتشر شد قلب هزاران نفر را شکست. مردی که با آن بارانی بلند و دقت در پوشش و آراستگی خوش تیپ بود و از هواداران لقب «کاپلو» را گرفته بود، حالا با کلاهی بر سر، صورتی شکسته و لکنت در گفتار، شجاعانه روبروی دوربینها مینشست تا نشان دهد که زندگی میتواند تا این اندازه بیرحم باشد.
🔸او البته هنوز صریح بود. ناصر حجازی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و گفت: «دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.».
🔸در همان روزها دو شعر با دستخط حجازی بر تارک پرتال شخصیاش نشست، دو جمله ای که شاید عصاره همه حرف های مردی است که سایت های اصولگرا او را به خاطر گفتارش در خصوص یارانه ها «ناپخته»، «مخالف خوان» و … لقب دادند. « غم قفس به کنار/ آنچه عقاب را پیر میکند، پرواز زاغ های بی سروپاست». و تک بیت « من آن گلبرک مغرورم که میمیرم ز بی آبی/ ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم».
🔸سرطان ریه اما توانست مردی را که قامت خم نمیکرد از پای بیندازد. حجازی بعد از جدالی طولانی مدت و شجاعانه سرانجام در ۲ خرداد چشم از دنیا فروبست. مراسم تشیع پیکر او تحت تاثیر انتخابات ۸۸ با حضور موتورسواران یگان ویژه برگزار شد. از قرار معلوم اجازه نماز میت با حضور سیدحسن خمینی را هم نداند. برای تدفین او هم آنقدر شتاب کردند که حتی منتظر رسیدن «آتیلا» پسرش هم نشدند!
🔸«خداحافظ آقای عاصی خسته »،«مردی که کرنش نکرد» و «عقاب از سرزمین کلاغ ها پر کشید» از تیترهای ماندگار روزنامه ها بود.
@C_B_SHAHZADEH
✍️ احسان محمدی
🔸میگویند همیشه اینطور بود؛ مغرور و سرکش! حرف خودش را میزد و کوتاه نمیآمد، در نخستین انتخابات پس از انقلاب شرکت نکرد و گفت: «کاندیدای مورد نظر من در میان نفرات اعلام شده نیست».
🔸با قد ۱۸۵ سانتیمتری و چهرهای که ژورنالیستها برای روی جلد میپسندیدند ستاره تمام عیار و بیهمتای فوتبال ایران بود. اما خیلی زود قربانی سیاستهای جدید شد. به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. همسرش مدعی شد که «این قانون آن زمان تنها به ناصرحجازی ابلاغ شد».
🔸از رفتن او به فوتبال بنگلادش به عنوان یک «تبعید محترمانه» یاد میشود. حجازی در گفتگویی با تیتر جالب «از دیکتاتورها متنفرم» از آن روزها به تلخی یاد کرد و گفت: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
🔸حجازی با محمدان بنگلادش توانست پرسپولیس را شکست دهد، بُردی که همیشه با غرور از آن حرف میزد. او به فوتبال ایران برگشت و این بخت را یافت تا در استقلال به مربیگری برگردد گرچه سیاست و نگاه سیاسی همراه گلبولها توی رگهایش شناور بود. در آستانه انتخابات مجلس پنجم وقتی دوربین صدا وسیما در برنامهای مستقیم از بازیکنان استقلال تاییدی میگرفت برای شرکت در انتخابات، نوبت به ناصر حجازی که رسید، مربی گفت که « از من فقط درباره فوتبال بپرسید»!
🔸اما ۲۴ خرداد ۸۴ ناصر حجازی همه را حیرت زده کرد. او با کت اسپرت قهوه ای، شلوار کتان و صورت «شیو» شده برای شرکت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟!»
شورای نگهبان او را «رجل سیاسی» ندانست و تائید صلاحیت نکرد. حجازی در اطلاعیهای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
🔸سرطان اما همه را غافلگیر کرد. عکسهایی که از او منتشر شد قلب هزاران نفر را شکست. مردی که با آن بارانی بلند و دقت در پوشش و آراستگی خوش تیپ بود و از هواداران لقب «کاپلو» را گرفته بود، حالا با کلاهی بر سر، صورتی شکسته و لکنت در گفتار، شجاعانه روبروی دوربینها مینشست تا نشان دهد که زندگی میتواند تا این اندازه بیرحم باشد.
🔸او البته هنوز صریح بود. ناصر حجازی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و گفت: «دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.».
🔸در همان روزها دو شعر با دستخط حجازی بر تارک پرتال شخصیاش نشست، دو جمله ای که شاید عصاره همه حرف های مردی است که سایت های اصولگرا او را به خاطر گفتارش در خصوص یارانه ها «ناپخته»، «مخالف خوان» و … لقب دادند. « غم قفس به کنار/ آنچه عقاب را پیر میکند، پرواز زاغ های بی سروپاست». و تک بیت « من آن گلبرک مغرورم که میمیرم ز بی آبی/ ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم».
🔸سرطان ریه اما توانست مردی را که قامت خم نمیکرد از پای بیندازد. حجازی بعد از جدالی طولانی مدت و شجاعانه سرانجام در ۲ خرداد چشم از دنیا فروبست. مراسم تشیع پیکر او تحت تاثیر انتخابات ۸۸ با حضور موتورسواران یگان ویژه برگزار شد. از قرار معلوم اجازه نماز میت با حضور سیدحسن خمینی را هم نداند. برای تدفین او هم آنقدر شتاب کردند که حتی منتظر رسیدن «آتیلا» پسرش هم نشدند!
🔸«خداحافظ آقای عاصی خسته »،«مردی که کرنش نکرد» و «عقاب از سرزمین کلاغ ها پر کشید» از تیترهای ماندگار روزنامه ها بود.
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌ دخالت عجیب خبرگزاری فارس در عکس تیمی استقلال!
ماجرای پیراهن های آبی کار #وریا_غفوری بوده است
يک نام ديگر به اهالی با شرف فوتبال ايران اضافه کنيد👌🙏🏻
وریا تنها نیست
#وریا_غفوری راهی را می رود که #ناصر_حجازی رفت
مردم بله قربان گو نمی خواهند، مردم یکی را می خواهند که از جنس خودشان باشد، همدردشان باشد، زبان سختی هایشان باشد و وریا یکی از این جنس است نه از آن جنسی که چشم هایش را ببندد، زبانش را هم و چون کبکی سر در خود فرو ببرد. وریا غفوری متفاوت است، مردمی است.
#وریا_غفوری امروز همان راهی را می رود که #ناصرحجازی سال ها قبل رفت و چیزی که برای ناصر ماند عشق و ارادتی است که سال ها پس از مرگش هم پاک نمی شود.
بعد از #ناصر اما میتوان گفت #وریا هم یکی است از همین مکتب، با همین راه و اصول و همین است که مردم او را دوست دارند، در قلب شان جا دارد چون زبان این مردم است، زبان حال شان.
و حتما جاوید می شود کاپیتانی که راه حجازی را می رود. سربلند باشی غفوری با تعصب
@c_b_shahzadeh
ماجرای پیراهن های آبی کار #وریا_غفوری بوده است
يک نام ديگر به اهالی با شرف فوتبال ايران اضافه کنيد👌🙏🏻
وریا تنها نیست
#وریا_غفوری راهی را می رود که #ناصر_حجازی رفت
مردم بله قربان گو نمی خواهند، مردم یکی را می خواهند که از جنس خودشان باشد، همدردشان باشد، زبان سختی هایشان باشد و وریا یکی از این جنس است نه از آن جنسی که چشم هایش را ببندد، زبانش را هم و چون کبکی سر در خود فرو ببرد. وریا غفوری متفاوت است، مردمی است.
#وریا_غفوری امروز همان راهی را می رود که #ناصرحجازی سال ها قبل رفت و چیزی که برای ناصر ماند عشق و ارادتی است که سال ها پس از مرگش هم پاک نمی شود.
بعد از #ناصر اما میتوان گفت #وریا هم یکی است از همین مکتب، با همین راه و اصول و همین است که مردم او را دوست دارند، در قلب شان جا دارد چون زبان این مردم است، زبان حال شان.
و حتما جاوید می شود کاپیتانی که راه حجازی را می رود. سربلند باشی غفوری با تعصب
@c_b_shahzadeh
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادی از #ناصر_حجازی در سالگرد درگذشت او
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
🔴 به بهانه سالمرگ #ناصر_حجازی؛ مغرور و سرکش در ورزش و سیاست
✍️ احسان محمدی
🔸میگویند همیشه اینطور بود؛ مغرور و سرکش! حرف خودش را میزد و کوتاه نمیآمد، در نخستین انتخابات پس از انقلاب شرکت نکرد و گفت: «کاندیدای مورد نظر من در میان نفرات اعلام شده نیست».
🔸با قد ۱۸۵ سانتیمتری و چهرهای که ژورنالیستها برای روی جلد میپسندیدند ستاره تمام عیار و بیهمتای فوتبال ایران بود. اما خیلی زود قربانی سیاستهای جدید شد. به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. همسرش مدعی شد که «این قانون آن زمان تنها به ناصرحجازی ابلاغ شد».
🔸از رفتن او به فوتبال بنگلادش به عنوان یک «تبعید محترمانه» یاد میشود. حجازی در گفتگویی با تیتر جالب «از دیکتاتورها متنفرم» از آن روزها به تلخی یاد کرد و گفت: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
🔸حجازی با محمدان بنگلادش توانست پرسپولیس را شکست دهد، بُردی که همیشه با غرور از آن حرف میزد. او به فوتبال ایران برگشت و این بخت را یافت تا در استقلال به مربیگری برگردد گرچه سیاست و نگاه سیاسی همراه گلبولها توی رگهایش شناور بود. در آستانه انتخابات مجلس پنجم وقتی دوربین صدا وسیما در برنامهای مستقیم از بازیکنان استقلال تاییدی میگرفت برای شرکت در انتخابات، نوبت به ناصر حجازی که رسید، مربی گفت که « از من فقط درباره فوتبال بپرسید»!
🔸اما ۲۴ خرداد ۸۴ ناصر حجازی همه را حیرت زده کرد. او با کت اسپرت قهوه ای، شلوار کتان و صورت «شیو» شده برای شرکت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟!»
شورای نگهبان او را «رجل سیاسی» ندانست و تائید صلاحیت نکرد. حجازی در اطلاعیهای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
🔸سرطان اما همه را غافلگیر کرد. عکسهایی که از او منتشر شد قلب هزاران نفر را شکست. مردی که با آن بارانی بلند و دقت در پوشش و آراستگی خوش تیپ بود و از هواداران لقب «کاپلو» را گرفته بود، حالا با کلاهی بر سر، صورتی شکسته و لکنت در گفتار، شجاعانه روبروی دوربینها مینشست تا نشان دهد که زندگی میتواند تا این اندازه بیرحم باشد.
🔸او البته هنوز صریح بود. ناصر حجازی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و گفت: «دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.».
🔸در همان روزها دو شعر با دستخط حجازی بر تارک پرتال شخصیاش نشست، دو جمله ای که شاید عصاره همه حرف های مردی است که سایت های اصولگرا او را به خاطر گفتارش در خصوص یارانه ها «ناپخته»، «مخالف خوان» و … لقب دادند. « غم قفس به کنار/ آنچه عقاب را پیر میکند، پرواز زاغ های بی سروپاست». و تک بیت « من آن گلبرک مغرورم که میمیرم ز بی آبی/ ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم».
🔸سرطان ریه اما توانست مردی را که قامت خم نمیکرد از پای بیندازد. حجازی بعد از جدالی طولانی مدت و شجاعانه سرانجام در ۲ خرداد چشم از دنیا فروبست. مراسم تشیع پیکر او تحت تاثیر انتخابات ۸۸ با حضور موتورسواران یگان ویژه برگزار شد. از قرار معلوم اجازه نماز میت با حضور سیدحسن خمینی را هم نداند. برای تدفین او هم آنقدر شتاب کردند که حتی منتظر رسیدن «آتیلا» پسرش هم نشدند!
🔸«خداحافظ آقای عاصی خسته »،«مردی که کرنش نکرد» و «عقاب از سرزمین کلاغ ها پر کشید» از تیترهای ماندگار روزنامه ها بود.
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
✍️ احسان محمدی
🔸میگویند همیشه اینطور بود؛ مغرور و سرکش! حرف خودش را میزد و کوتاه نمیآمد، در نخستین انتخابات پس از انقلاب شرکت نکرد و گفت: «کاندیدای مورد نظر من در میان نفرات اعلام شده نیست».
🔸با قد ۱۸۵ سانتیمتری و چهرهای که ژورنالیستها برای روی جلد میپسندیدند ستاره تمام عیار و بیهمتای فوتبال ایران بود. اما خیلی زود قربانی سیاستهای جدید شد. به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. همسرش مدعی شد که «این قانون آن زمان تنها به ناصرحجازی ابلاغ شد».
🔸از رفتن او به فوتبال بنگلادش به عنوان یک «تبعید محترمانه» یاد میشود. حجازی در گفتگویی با تیتر جالب «از دیکتاتورها متنفرم» از آن روزها به تلخی یاد کرد و گفت: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
🔸حجازی با محمدان بنگلادش توانست پرسپولیس را شکست دهد، بُردی که همیشه با غرور از آن حرف میزد. او به فوتبال ایران برگشت و این بخت را یافت تا در استقلال به مربیگری برگردد گرچه سیاست و نگاه سیاسی همراه گلبولها توی رگهایش شناور بود. در آستانه انتخابات مجلس پنجم وقتی دوربین صدا وسیما در برنامهای مستقیم از بازیکنان استقلال تاییدی میگرفت برای شرکت در انتخابات، نوبت به ناصر حجازی که رسید، مربی گفت که « از من فقط درباره فوتبال بپرسید»!
🔸اما ۲۴ خرداد ۸۴ ناصر حجازی همه را حیرت زده کرد. او با کت اسپرت قهوه ای، شلوار کتان و صورت «شیو» شده برای شرکت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟!»
شورای نگهبان او را «رجل سیاسی» ندانست و تائید صلاحیت نکرد. حجازی در اطلاعیهای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
🔸سرطان اما همه را غافلگیر کرد. عکسهایی که از او منتشر شد قلب هزاران نفر را شکست. مردی که با آن بارانی بلند و دقت در پوشش و آراستگی خوش تیپ بود و از هواداران لقب «کاپلو» را گرفته بود، حالا با کلاهی بر سر، صورتی شکسته و لکنت در گفتار، شجاعانه روبروی دوربینها مینشست تا نشان دهد که زندگی میتواند تا این اندازه بیرحم باشد.
🔸او البته هنوز صریح بود. ناصر حجازی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و گفت: «دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.».
🔸در همان روزها دو شعر با دستخط حجازی بر تارک پرتال شخصیاش نشست، دو جمله ای که شاید عصاره همه حرف های مردی است که سایت های اصولگرا او را به خاطر گفتارش در خصوص یارانه ها «ناپخته»، «مخالف خوان» و … لقب دادند. « غم قفس به کنار/ آنچه عقاب را پیر میکند، پرواز زاغ های بی سروپاست». و تک بیت « من آن گلبرک مغرورم که میمیرم ز بی آبی/ ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم».
🔸سرطان ریه اما توانست مردی را که قامت خم نمیکرد از پای بیندازد. حجازی بعد از جدالی طولانی مدت و شجاعانه سرانجام در ۲ خرداد چشم از دنیا فروبست. مراسم تشیع پیکر او تحت تاثیر انتخابات ۸۸ با حضور موتورسواران یگان ویژه برگزار شد. از قرار معلوم اجازه نماز میت با حضور سیدحسن خمینی را هم نداند. برای تدفین او هم آنقدر شتاب کردند که حتی منتظر رسیدن «آتیلا» پسرش هم نشدند!
🔸«خداحافظ آقای عاصی خسته »،«مردی که کرنش نکرد» و «عقاب از سرزمین کلاغ ها پر کشید» از تیترهای ماندگار روزنامه ها بود.
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادی از #ناصر_حجازی در زادروز وی
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
2 خرداد، سالمرگ #ناصر_حجازی، ورزشکار محبوب ایرانی
8 آذر 1328 از پدری تبریزی و مادری ابهری، در تهران زاده شد و در 1390 درگذشت.
با شرافت زیست و همواره دغدغه میهناش را داشت. خاک ایران را مانند گوشت تن میدانست.
روحش شاد
@C_B_SHAHZADEH
8 آذر 1328 از پدری تبریزی و مادری ابهری، در تهران زاده شد و در 1390 درگذشت.
با شرافت زیست و همواره دغدغه میهناش را داشت. خاک ایران را مانند گوشت تن میدانست.
روحش شاد
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادی از #ناصر_حجازی در سالروز درگذشت وی
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
@C_B_SHAHZADEH
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
🔴 به بهانه سالمرگ #ناصر_حجازی؛ مغرور و سرکش در ورزش و سیاست
✍️ احسان محمدی
🔸میگویند همیشه اینطور بود؛ مغرور و سرکش! حرف خودش را میزد و کوتاه نمیآمد، در نخستین انتخابات پس از انقلاب شرکت نکرد و گفت: «کاندیدای مورد نظر من در میان نفرات اعلام شده نیست».
🔸با قد ۱۸۵ سانتیمتری و چهرهای که ژورنالیستها برای روی جلد میپسندیدند ستاره تمام عیار و بیهمتای فوتبال ایران بود. اما خیلی زود قربانی سیاستهای جدید شد. به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. همسرش مدعی شد که «این قانون آن زمان تنها به ناصرحجازی ابلاغ شد».
🔸از رفتن او به فوتبال بنگلادش به عنوان یک «تبعید محترمانه» یاد میشود. حجازی در گفتگویی با تیتر جالب «از دیکتاتورها متنفرم» از آن روزها به تلخی یاد کرد و گفت: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
🔸حجازی با محمدان بنگلادش توانست پرسپولیس را شکست دهد، بُردی که همیشه با غرور از آن حرف میزد. او به فوتبال ایران برگشت و این بخت را یافت تا در استقلال به مربیگری برگردد گرچه سیاست و نگاه سیاسی همراه گلبولها توی رگهایش شناور بود. در آستانه انتخابات مجلس پنجم وقتی دوربین صدا وسیما در برنامهای مستقیم از بازیکنان استقلال تاییدی میگرفت برای شرکت در انتخابات، نوبت به ناصر حجازی که رسید، مربی گفت که « از من فقط درباره فوتبال بپرسید»!
🔸اما ۲۴ خرداد ۸۴ ناصر حجازی همه را حیرت زده کرد. او با کت اسپرت قهوه ای، شلوار کتان و صورت «شیو» شده برای شرکت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟!»
شورای نگهبان او را «رجل سیاسی» ندانست و تائید صلاحیت نکرد. حجازی در اطلاعیهای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
🔸سرطان اما همه را غافلگیر کرد. عکسهایی که از او منتشر شد قلب هزاران نفر را شکست. مردی که با آن بارانی بلند و دقت در پوشش و آراستگی خوش تیپ بود و از هواداران لقب «کاپلو» را گرفته بود، حالا با کلاهی بر سر، صورتی شکسته و لکنت در گفتار، شجاعانه روبروی دوربینها مینشست تا نشان دهد که زندگی میتواند تا این اندازه بیرحم باشد.
🔸او البته هنوز صریح بود. ناصر حجازی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و گفت: «دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.».
🔸در همان روزها دو شعر با دستخط حجازی بر تارک پرتال شخصیاش نشست، دو جمله ای که شاید عصاره همه حرف های مردی است که سایت های اصولگرا او را به خاطر گفتارش در خصوص یارانه ها «ناپخته»، «مخالف خوان» و … لقب دادند. « غم قفس به کنار/ آنچه عقاب را پیر میکند، پرواز زاغ های بی سروپاست». و تک بیت « من آن گلبرک مغرورم که میمیرم ز بی آبی/ ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم».
🔸سرطان ریه اما توانست مردی را که قامت خم نمیکرد از پای بیندازد. حجازی بعد از جدالی طولانی مدت و شجاعانه سرانجام در ۲ خرداد چشم از دنیا فروبست. مراسم تشیع پیکر او تحت تاثیر انتخابات ۸۸ با حضور موتورسواران یگان ویژه برگزار شد. از قرار معلوم اجازه نماز میت با حضور سیدحسن خمینی را هم نداند. برای تدفین او هم آنقدر شتاب کردند که حتی منتظر رسیدن «آتیلا» پسرش هم نشدند!
🔸«خداحافظ آقای عاصی خسته »،«مردی که کرنش نکرد» و «عقاب از سرزمین کلاغ ها پر کشید» از تیترهای ماندگار روزنامه ها بود.
@C_B_SHAHZADEH
✍️ احسان محمدی
🔸میگویند همیشه اینطور بود؛ مغرور و سرکش! حرف خودش را میزد و کوتاه نمیآمد، در نخستین انتخابات پس از انقلاب شرکت نکرد و گفت: «کاندیدای مورد نظر من در میان نفرات اعلام شده نیست».
🔸با قد ۱۸۵ سانتیمتری و چهرهای که ژورنالیستها برای روی جلد میپسندیدند ستاره تمام عیار و بیهمتای فوتبال ایران بود. اما خیلی زود قربانی سیاستهای جدید شد. به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. همسرش مدعی شد که «این قانون آن زمان تنها به ناصرحجازی ابلاغ شد».
🔸از رفتن او به فوتبال بنگلادش به عنوان یک «تبعید محترمانه» یاد میشود. حجازی در گفتگویی با تیتر جالب «از دیکتاتورها متنفرم» از آن روزها به تلخی یاد کرد و گفت: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
🔸حجازی با محمدان بنگلادش توانست پرسپولیس را شکست دهد، بُردی که همیشه با غرور از آن حرف میزد. او به فوتبال ایران برگشت و این بخت را یافت تا در استقلال به مربیگری برگردد گرچه سیاست و نگاه سیاسی همراه گلبولها توی رگهایش شناور بود. در آستانه انتخابات مجلس پنجم وقتی دوربین صدا وسیما در برنامهای مستقیم از بازیکنان استقلال تاییدی میگرفت برای شرکت در انتخابات، نوبت به ناصر حجازی که رسید، مربی گفت که « از من فقط درباره فوتبال بپرسید»!
🔸اما ۲۴ خرداد ۸۴ ناصر حجازی همه را حیرت زده کرد. او با کت اسپرت قهوه ای، شلوار کتان و صورت «شیو» شده برای شرکت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟!»
شورای نگهبان او را «رجل سیاسی» ندانست و تائید صلاحیت نکرد. حجازی در اطلاعیهای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
🔸سرطان اما همه را غافلگیر کرد. عکسهایی که از او منتشر شد قلب هزاران نفر را شکست. مردی که با آن بارانی بلند و دقت در پوشش و آراستگی خوش تیپ بود و از هواداران لقب «کاپلو» را گرفته بود، حالا با کلاهی بر سر، صورتی شکسته و لکنت در گفتار، شجاعانه روبروی دوربینها مینشست تا نشان دهد که زندگی میتواند تا این اندازه بیرحم باشد.
🔸او البته هنوز صریح بود. ناصر حجازی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و گفت: «دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.».
🔸در همان روزها دو شعر با دستخط حجازی بر تارک پرتال شخصیاش نشست، دو جمله ای که شاید عصاره همه حرف های مردی است که سایت های اصولگرا او را به خاطر گفتارش در خصوص یارانه ها «ناپخته»، «مخالف خوان» و … لقب دادند. « غم قفس به کنار/ آنچه عقاب را پیر میکند، پرواز زاغ های بی سروپاست». و تک بیت « من آن گلبرک مغرورم که میمیرم ز بی آبی/ ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم».
🔸سرطان ریه اما توانست مردی را که قامت خم نمیکرد از پای بیندازد. حجازی بعد از جدالی طولانی مدت و شجاعانه سرانجام در ۲ خرداد چشم از دنیا فروبست. مراسم تشیع پیکر او تحت تاثیر انتخابات ۸۸ با حضور موتورسواران یگان ویژه برگزار شد. از قرار معلوم اجازه نماز میت با حضور سیدحسن خمینی را هم نداند. برای تدفین او هم آنقدر شتاب کردند که حتی منتظر رسیدن «آتیلا» پسرش هم نشدند!
🔸«خداحافظ آقای عاصی خسته »،«مردی که کرنش نکرد» و «عقاب از سرزمین کلاغ ها پر کشید» از تیترهای ماندگار روزنامه ها بود.
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادی از #ناصر_حجازی در سالروز زادروز وی
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
@C_B_SHAHZADEH
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرهاد مجیدی، سرمربی تیم فوتبال #تاج (استقلال) در نشست خبری در واکنش به سوال خبرنگار برنامه فوتبال برتر گفت:
وقاحت تا چه حد؟ عکس کاپیتان تیم من را حذف میکنید. من هیچ وقت جواب خبرنگار آن برنامه را نمیدهم. با چه رویی این کار را کردید؟ #وریا_غفوری کاپیتان تیم من است و شما اجازه نداشتید این کار را بکنید. اینکه فشار بیاورید که باید فلان کار را بکنم معنی ندارد؛ باید نداریم. من فرزند #ناصر_حجازی هستم و کسی نمیتواند به من بگوید باید به یک برنامه بروم.
@C_B_SHAHZADEH
وقاحت تا چه حد؟ عکس کاپیتان تیم من را حذف میکنید. من هیچ وقت جواب خبرنگار آن برنامه را نمیدهم. با چه رویی این کار را کردید؟ #وریا_غفوری کاپیتان تیم من است و شما اجازه نداشتید این کار را بکنید. اینکه فشار بیاورید که باید فلان کار را بکنم معنی ندارد؛ باید نداریم. من فرزند #ناصر_حجازی هستم و کسی نمیتواند به من بگوید باید به یک برنامه بروم.
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
🔴 به بهانه سالگرد #ناصر_حجازی؛ مغرور و سرکش در ورزش و سیاست
✍️ احسان محمدی
🔸میگویند همیشه اینطور بود؛ مغرور و سرکش! حرف خودش را میزد و کوتاه نمیآمد، در نخستین انتخابات پس از انقلاب شرکت نکرد و گفت: «کاندیدای مورد نظر من در میان نفرات اعلام شده نیست».
🔸با قد ۱۸۵ سانتیمتری و چهرهای که ژورنالیستها برای روی جلد میپسندیدند ستاره تمام عیار و بیهمتای فوتبال ایران بود. اما خیلی زود قربانی سیاستهای جدید شد. به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. همسرش مدعی شد که «این قانون آن زمان تنها به ناصرحجازی ابلاغ شد».
🔸از رفتن او به فوتبال بنگلادش به عنوان یک «تبعید محترمانه» یاد میشود. حجازی در گفتگویی با تیتر جالب «از دیکتاتورها متنفرم» از آن روزها به تلخی یاد کرد و گفت: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
🔸حجازی با محمدان بنگلادش توانست پرسپولیس را شکست دهد، بُردی که همیشه با غرور از آن حرف میزد. او به فوتبال ایران برگشت و این بخت را یافت تا در استقلال به مربیگری برگردد گرچه سیاست و نگاه سیاسی همراه گلبولها توی رگهایش شناور بود. در آستانه انتخابات مجلس پنجم وقتی دوربین صدا وسیما در برنامهای مستقیم از بازیکنان استقلال تاییدی میگرفت برای شرکت در انتخابات، نوبت به ناصر حجازی که رسید، مربی گفت که « از من فقط درباره فوتبال بپرسید»!
🔸اما ۲۴ خرداد ۸۴ ناصر حجازی همه را حیرت زده کرد. او با کت اسپرت قهوه ای، شلوار کتان و صورت «شیو» شده برای شرکت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟!»
شورای نگهبان او را «رجل سیاسی» ندانست و تائید صلاحیت نکرد. حجازی در اطلاعیهای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
🔸سرطان اما همه را غافلگیر کرد. عکسهایی که از او منتشر شد قلب هزاران نفر را شکست. مردی که با آن بارانی بلند و دقت در پوشش و آراستگی خوش تیپ بود و از هواداران لقب «کاپلو» را گرفته بود، حالا با کلاهی بر سر، صورتی شکسته و لکنت در گفتار، شجاعانه روبروی دوربینها مینشست تا نشان دهد که زندگی میتواند تا این اندازه بیرحم باشد.
🔸او البته هنوز صریح بود. ناصر حجازی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و گفت: «دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.».
🔸در همان روزها دو شعر با دستخط حجازی بر تارک پرتال شخصیاش نشست، دو جمله ای که شاید عصاره همه حرف های مردی است که سایت های اصولگرا او را به خاطر گفتارش در خصوص یارانه ها «ناپخته»، «مخالف خوان» و … لقب دادند. « غم قفس به کنار/ آنچه عقاب را پیر میکند، پرواز زاغ های بی سروپاست». و تک بیت « من آن گلبرک مغرورم که میمیرم ز بی آبی/ ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم».
🔸سرطان ریه اما توانست مردی را که قامت خم نمیکرد از پای بیندازد. حجازی بعد از جدالی طولانی مدت و شجاعانه سرانجام در ۲ خرداد چشم از دنیا فروبست. مراسم تشیع پیکر او تحت تاثیر انتخابات ۸۸ با حضور موتورسواران یگان ویژه برگزار شد. از قرار معلوم اجازه نماز میت با حضور سیدحسن خمینی را هم نداند. برای تدفین او هم آنقدر شتاب کردند که حتی منتظر رسیدن «آتیلا» پسرش هم نشدند!
🔸«خداحافظ آقای عاصی خسته »،«مردی که کرنش نکرد» و «عقاب از سرزمین کلاغ ها پر کشید» از تیترهای ماندگار روزنامه ها بود.
@C_B_SHAHZADEH
✍️ احسان محمدی
🔸میگویند همیشه اینطور بود؛ مغرور و سرکش! حرف خودش را میزد و کوتاه نمیآمد، در نخستین انتخابات پس از انقلاب شرکت نکرد و گفت: «کاندیدای مورد نظر من در میان نفرات اعلام شده نیست».
🔸با قد ۱۸۵ سانتیمتری و چهرهای که ژورنالیستها برای روی جلد میپسندیدند ستاره تمام عیار و بیهمتای فوتبال ایران بود. اما خیلی زود قربانی سیاستهای جدید شد. به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. همسرش مدعی شد که «این قانون آن زمان تنها به ناصرحجازی ابلاغ شد».
🔸از رفتن او به فوتبال بنگلادش به عنوان یک «تبعید محترمانه» یاد میشود. حجازی در گفتگویی با تیتر جالب «از دیکتاتورها متنفرم» از آن روزها به تلخی یاد کرد و گفت: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
🔸حجازی با محمدان بنگلادش توانست پرسپولیس را شکست دهد، بُردی که همیشه با غرور از آن حرف میزد. او به فوتبال ایران برگشت و این بخت را یافت تا در استقلال به مربیگری برگردد گرچه سیاست و نگاه سیاسی همراه گلبولها توی رگهایش شناور بود. در آستانه انتخابات مجلس پنجم وقتی دوربین صدا وسیما در برنامهای مستقیم از بازیکنان استقلال تاییدی میگرفت برای شرکت در انتخابات، نوبت به ناصر حجازی که رسید، مربی گفت که « از من فقط درباره فوتبال بپرسید»!
🔸اما ۲۴ خرداد ۸۴ ناصر حجازی همه را حیرت زده کرد. او با کت اسپرت قهوه ای، شلوار کتان و صورت «شیو» شده برای شرکت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟!»
شورای نگهبان او را «رجل سیاسی» ندانست و تائید صلاحیت نکرد. حجازی در اطلاعیهای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
🔸سرطان اما همه را غافلگیر کرد. عکسهایی که از او منتشر شد قلب هزاران نفر را شکست. مردی که با آن بارانی بلند و دقت در پوشش و آراستگی خوش تیپ بود و از هواداران لقب «کاپلو» را گرفته بود، حالا با کلاهی بر سر، صورتی شکسته و لکنت در گفتار، شجاعانه روبروی دوربینها مینشست تا نشان دهد که زندگی میتواند تا این اندازه بیرحم باشد.
🔸او البته هنوز صریح بود. ناصر حجازی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و گفت: «دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.».
🔸در همان روزها دو شعر با دستخط حجازی بر تارک پرتال شخصیاش نشست، دو جمله ای که شاید عصاره همه حرف های مردی است که سایت های اصولگرا او را به خاطر گفتارش در خصوص یارانه ها «ناپخته»، «مخالف خوان» و … لقب دادند. « غم قفس به کنار/ آنچه عقاب را پیر میکند، پرواز زاغ های بی سروپاست». و تک بیت « من آن گلبرک مغرورم که میمیرم ز بی آبی/ ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم».
🔸سرطان ریه اما توانست مردی را که قامت خم نمیکرد از پای بیندازد. حجازی بعد از جدالی طولانی مدت و شجاعانه سرانجام در ۲ خرداد چشم از دنیا فروبست. مراسم تشیع پیکر او تحت تاثیر انتخابات ۸۸ با حضور موتورسواران یگان ویژه برگزار شد. از قرار معلوم اجازه نماز میت با حضور سیدحسن خمینی را هم نداند. برای تدفین او هم آنقدر شتاب کردند که حتی منتظر رسیدن «آتیلا» پسرش هم نشدند!
🔸«خداحافظ آقای عاصی خسته »،«مردی که کرنش نکرد» و «عقاب از سرزمین کلاغ ها پر کشید» از تیترهای ماندگار روزنامه ها بود.
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فرهاد_مجیدی_هم_ممنوع_کار_شد...
دلیل رفتن #مجیدی سیاسی بود چون از #وریا_غفوری دفاع کرد و گفت من فرزند #ناصر_حجازی هستم و زیر بار #ظلم نمیرم...
@C_B_SHAHZADEH
دلیل رفتن #مجیدی سیاسی بود چون از #وریا_غفوری دفاع کرد و گفت من فرزند #ناصر_حجازی هستم و زیر بار #ظلم نمیرم...
@C_B_SHAHZADEH
برای جلوگیری از حضور وریا غفوری؛ اکران فیلم «من ناصر حجازی هستم» منتفی شد
فردا دوازدهمین سالگرد فوت #ناصر_حجازی، اسطوره فوتبال ایران است. نام #وریا_غفوری در لیست میهمانان ویژه اکران فیلم «من ناصر حجازی هستم» قرار داشت. مسئولان دستور حذف کاپیتان پیشین تیم استقلال از مراسم را دادند که با عدم پذیرش برگزارکنندگان، مراسم اکران فیلم کنسل شد.
@C_B_SHAHZADEH
فردا دوازدهمین سالگرد فوت #ناصر_حجازی، اسطوره فوتبال ایران است. نام #وریا_غفوری در لیست میهمانان ویژه اکران فیلم «من ناصر حجازی هستم» قرار داشت. مسئولان دستور حذف کاپیتان پیشین تیم استقلال از مراسم را دادند که با عدم پذیرش برگزارکنندگان، مراسم اکران فیلم کنسل شد.
@C_B_SHAHZADEH
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وقتی تیم فوتبال ایران، ملی و از مردم بود. سال پنجاه و هفت. جشن روزنامه اطلاعات برای تیم ملی فوتبال در یکی از پارکهای تهران
#ناصر_حجازی
#حسن_روشن
@C_B_SHAHZADEH
#ناصر_حجازی
#حسن_روشن
@C_B_SHAHZADEH
ناصر خان:
خداروشكر نيستى كه اين حجم چاپلوسى و پاچه خوارى رو ببينى🙏🙏🙏
روحت شاد و يادت گرامى💙❤️
#ناصر_حجازی
🔗 ali karimi (@alikarimi_ak8)
@C_B_SHAHZADEH
خداروشكر نيستى كه اين حجم چاپلوسى و پاچه خوارى رو ببينى🙏🙏🙏
روحت شاد و يادت گرامى💙❤️
#ناصر_حجازی
🔗 ali karimi (@alikarimi_ak8)
@C_B_SHAHZADEH
Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادی از #ناصر_حجازی در سالروز درگذشت وی
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
@C_B_SHAHZADEH
ناصر حجازی فردی رُک و صریح بود. و به خاطر همین صراحت و شهامت بسیاری از موقعیتها از او سلب شده بود.
در این ویدئو که در فضای مجازی هم بازتاب زیادی پیدا کرده بود، حجازی در برنامهی زندهی ۹۰ گفته بود: "میگوییم فوتبال ما ناپاک است، آیا جای دیگر ما پاک است یا نه؟"
#ناصر_حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
@C_B_SHAHZADEH