قسمت نخست
#ایدئولوژی
به زبان ساده ایدئولوژی یعنی آیین عقیدتی
در این سری نگارش ها، نگارنده، به دامنه های وسیع مفهومی ایدئولوژی و رفتار شناسی ایدئولوگ ها میپردازد۰
امروزه از ایدئولوژی نه تنها برای ترویج فرهنگی خاص که برای تعریف جعلی از قدرت و سیاست استفاده میشود۰
میتوان گفت که در ایدئولوژی؛
ریاکاری، زودباوری،
آگاهی منفی، کاذب و جعلی،
توهم، بیمارگونگی،
انحصار، انزوا،
نااستواری، بی ثباتی،
تلقین های انسانی و اخلاقی،
آرمان گرایی، ناهمگونگی،
تعصب منفی، روحیه خطرجو،
تشویش، نظام اقماری،
بی شکلی در شکل، بی نظمی،
کاستی، نیست گرایی،
جهت گیری منفعلانه، کیش شخصیت، گوشت تلخی، موجه نمایی،
تبلیغ و تطهیر، اقرارگیری،
عقل باختگی، عوام فریبی،
دوپارگی، خودسرانگی،
ذره ذره شدن، رویگردانی از اصالت، فروریختگی، خشونت و ارعاب،
تام گرایی، بیدادگری و بی ریشگی و نهایتاً تفکر و تصور دلخواسته را بسیار میتوان دید•
#ایدئولوژی نسبت به هرگونه قوانین عرفی بی اعتناست و مدعی استقرار حاکمیت #عدالت جویانه، مقدس و مطهر بر روی زمین به دست خود است۰
( اشکال کارش هم همینجاست، نمیگوید ما قصد داریم اداره امور را به دست انانکه شایسته اند بسپاریم، بلکه خود را شایسته بلامنازع معرفی میکند)
حال آنکه موارد بسیار متناقضی در مختصات و مانیفست اش بنا به تجربه تاریخی اش میتوان یافت که نمیتوان تحت شمول معیارهای حداقلی عدالت قرارش داد۰
در ایدئولوژی هایی که به توتالیتاریسم می انجامد، معیارهای عدالت گونه تحت الشعاع رفتار افرادی قرار میگیرد که با پیاده کردن برداشت های شخصی از #حقوق، نوع بشر جدید و مطیعی را به عنوان محصول نهایی معرفی میکند، این مهندسی بر اساس الگوهای ایدئولوژیک به منظور فرمانروایی جهانی، که هدف نهایی است پیاده میشود، هدفی که جلوتر از تصاحب قدرت نمیرود و واپسگرایی و واپسزدگی بعد از آن سرعت میگیرد۰
شاهد بودیم درایدئولوژی مذهبی، سیاسی که به توتالیتاریسم انجامیده، توده ها پیش از پیاده کردن ماهیت مفهومی آن ایدئولوژی، به گونه ای انفعالی و از روی ناچاری قبل از شناخت و فهم آن ایدئولوژی از آن تبعیت کرده اند، انقلاب اسلامی، انقلابهای بلشویکی و نازیسم مصداق بارز آن میباشند۰
ممکن است خواننده در این پاراگراف این برداشت را داشته باشد که ما قصد تعریف و تمجید ایدئولوژی مذهبی، سیاسی را داشته باشیم و تمام دیوار را بر روی توتالیتاریسم آوار کنیم! در صورتیکه، به نقش خودسرانه ایدئولوگهای تودهای در به سر انجام نشاندن آن آیین عقیدتی میپردازیم۰
رضا علیجانی یکی از انقلابیون 57تی که این روزها بعنوان فعال سیاسی در شبکه های فارسی زبان حاضر میشود، در سلسله اعترافات خود علیه ج ا و مقوله ولایت فقیه میگوید: آن زمان ما در تب و تاب انقلاب و انقلابی گری با اینکه کتاب ولایت فقیه خمینی را دیده، اما نخوانده بودیم، بنا به اقتضاعات و عطش انقلابی آنرا پذیرفته بودیم، چنین مواردی ثابت میکند مسئله خواندن، نخواندن، فهمیدن، نفهمیدن آن ایدئولوژی نیست، مسئله همان #نظام_اقماری، سلسله مراتبی است که بعنوان مشخصه در ابتدا از آن نام بردیم۰
میان #ایدئولوگ ها تابع بودن و تبعیت کردن از اقتضاعات ( دستورات ) عاری از فهم، نزدیک ترین آدرس است به وضعیتی شبیه آگاهی کاذب یا جعلی که میتوان از آن نام برد.
با این پاراگراف بسیار سریع میگوییم شخص به نیروی مطیع تبدیل میشود، حال جلو میرویم تا برسیم به عامل
عامل به موازات اینکه مرتکب جنایت های دهشتناک در دوران خدمت میشود، دچار سرگردانی و #گسستگی با خویشتن نیز میباشد.
عامل پس از هر تبعیت، از معیارها و الگوهای دستوری، از آن فاصله میگیرد و بدنبال راه چاره و تمرد میگردد، اما بخاطر تهی بودن از #شخصیت وهویت و نیز وابستگی شدید به مادیات، دوباره به آن بازمیگردند۰
عده ی دیگر از عامل ها، با تکرار جنایت های دهشتناک مثال طعمه ای که در آن بلعیده میشوند در یک خودفریبی با فضیلت شمردن اعمال و عملکرد خود پایبندی به آن را یک رسالت میپندارند،
این حالت بی شباهت به تلقین بر جسمی بی جان نیست۰
پی بردن به ماهیت ضدبشری و ضد عرفی ایدئولوژی ها، نخست در بین خود نیروها بدست می اید، #اعتراف های پس از ریزش و جدا شدن به تشریح و برملا کردن فهم واقعی آن آموزه ها کمک شایانی میکند۰
عامل بازگشت به کاروان جوامع عصر جدید را در یک سلسله افشاگری ها و برملاسازی ها مییابد و میکوشد #مناسبات اجتماعی و فرهنگی خود را در این #مکانیزم ترمیم بخشد۰
( به هشدار اخیر خامنه ای در انتخابات پیش رو توجه کنید، موضوع افشاگری انقدر جدی میشود که مناظرات نمایشی برایش نگران کننده و افشاگری را با چوب خط (( لجن پراکنی )) خط قرمز میخواند )
#سیرک_انتخابات
✍ دغدغه مند
@C_B_SHAHZADEH
#ایدئولوژی
به زبان ساده ایدئولوژی یعنی آیین عقیدتی
در این سری نگارش ها، نگارنده، به دامنه های وسیع مفهومی ایدئولوژی و رفتار شناسی ایدئولوگ ها میپردازد۰
امروزه از ایدئولوژی نه تنها برای ترویج فرهنگی خاص که برای تعریف جعلی از قدرت و سیاست استفاده میشود۰
میتوان گفت که در ایدئولوژی؛
ریاکاری، زودباوری،
آگاهی منفی، کاذب و جعلی،
توهم، بیمارگونگی،
انحصار، انزوا،
نااستواری، بی ثباتی،
تلقین های انسانی و اخلاقی،
آرمان گرایی، ناهمگونگی،
تعصب منفی، روحیه خطرجو،
تشویش، نظام اقماری،
بی شکلی در شکل، بی نظمی،
کاستی، نیست گرایی،
جهت گیری منفعلانه، کیش شخصیت، گوشت تلخی، موجه نمایی،
تبلیغ و تطهیر، اقرارگیری،
عقل باختگی، عوام فریبی،
دوپارگی، خودسرانگی،
ذره ذره شدن، رویگردانی از اصالت، فروریختگی، خشونت و ارعاب،
تام گرایی، بیدادگری و بی ریشگی و نهایتاً تفکر و تصور دلخواسته را بسیار میتوان دید•
#ایدئولوژی نسبت به هرگونه قوانین عرفی بی اعتناست و مدعی استقرار حاکمیت #عدالت جویانه، مقدس و مطهر بر روی زمین به دست خود است۰
( اشکال کارش هم همینجاست، نمیگوید ما قصد داریم اداره امور را به دست انانکه شایسته اند بسپاریم، بلکه خود را شایسته بلامنازع معرفی میکند)
حال آنکه موارد بسیار متناقضی در مختصات و مانیفست اش بنا به تجربه تاریخی اش میتوان یافت که نمیتوان تحت شمول معیارهای حداقلی عدالت قرارش داد۰
در ایدئولوژی هایی که به توتالیتاریسم می انجامد، معیارهای عدالت گونه تحت الشعاع رفتار افرادی قرار میگیرد که با پیاده کردن برداشت های شخصی از #حقوق، نوع بشر جدید و مطیعی را به عنوان محصول نهایی معرفی میکند، این مهندسی بر اساس الگوهای ایدئولوژیک به منظور فرمانروایی جهانی، که هدف نهایی است پیاده میشود، هدفی که جلوتر از تصاحب قدرت نمیرود و واپسگرایی و واپسزدگی بعد از آن سرعت میگیرد۰
شاهد بودیم درایدئولوژی مذهبی، سیاسی که به توتالیتاریسم انجامیده، توده ها پیش از پیاده کردن ماهیت مفهومی آن ایدئولوژی، به گونه ای انفعالی و از روی ناچاری قبل از شناخت و فهم آن ایدئولوژی از آن تبعیت کرده اند، انقلاب اسلامی، انقلابهای بلشویکی و نازیسم مصداق بارز آن میباشند۰
ممکن است خواننده در این پاراگراف این برداشت را داشته باشد که ما قصد تعریف و تمجید ایدئولوژی مذهبی، سیاسی را داشته باشیم و تمام دیوار را بر روی توتالیتاریسم آوار کنیم! در صورتیکه، به نقش خودسرانه ایدئولوگهای تودهای در به سر انجام نشاندن آن آیین عقیدتی میپردازیم۰
رضا علیجانی یکی از انقلابیون 57تی که این روزها بعنوان فعال سیاسی در شبکه های فارسی زبان حاضر میشود، در سلسله اعترافات خود علیه ج ا و مقوله ولایت فقیه میگوید: آن زمان ما در تب و تاب انقلاب و انقلابی گری با اینکه کتاب ولایت فقیه خمینی را دیده، اما نخوانده بودیم، بنا به اقتضاعات و عطش انقلابی آنرا پذیرفته بودیم، چنین مواردی ثابت میکند مسئله خواندن، نخواندن، فهمیدن، نفهمیدن آن ایدئولوژی نیست، مسئله همان #نظام_اقماری، سلسله مراتبی است که بعنوان مشخصه در ابتدا از آن نام بردیم۰
میان #ایدئولوگ ها تابع بودن و تبعیت کردن از اقتضاعات ( دستورات ) عاری از فهم، نزدیک ترین آدرس است به وضعیتی شبیه آگاهی کاذب یا جعلی که میتوان از آن نام برد.
با این پاراگراف بسیار سریع میگوییم شخص به نیروی مطیع تبدیل میشود، حال جلو میرویم تا برسیم به عامل
عامل به موازات اینکه مرتکب جنایت های دهشتناک در دوران خدمت میشود، دچار سرگردانی و #گسستگی با خویشتن نیز میباشد.
عامل پس از هر تبعیت، از معیارها و الگوهای دستوری، از آن فاصله میگیرد و بدنبال راه چاره و تمرد میگردد، اما بخاطر تهی بودن از #شخصیت وهویت و نیز وابستگی شدید به مادیات، دوباره به آن بازمیگردند۰
عده ی دیگر از عامل ها، با تکرار جنایت های دهشتناک مثال طعمه ای که در آن بلعیده میشوند در یک خودفریبی با فضیلت شمردن اعمال و عملکرد خود پایبندی به آن را یک رسالت میپندارند،
این حالت بی شباهت به تلقین بر جسمی بی جان نیست۰
پی بردن به ماهیت ضدبشری و ضد عرفی ایدئولوژی ها، نخست در بین خود نیروها بدست می اید، #اعتراف های پس از ریزش و جدا شدن به تشریح و برملا کردن فهم واقعی آن آموزه ها کمک شایانی میکند۰
عامل بازگشت به کاروان جوامع عصر جدید را در یک سلسله افشاگری ها و برملاسازی ها مییابد و میکوشد #مناسبات اجتماعی و فرهنگی خود را در این #مکانیزم ترمیم بخشد۰
( به هشدار اخیر خامنه ای در انتخابات پیش رو توجه کنید، موضوع افشاگری انقدر جدی میشود که مناظرات نمایشی برایش نگران کننده و افشاگری را با چوب خط (( لجن پراکنی )) خط قرمز میخواند )
#سیرک_انتخابات
✍ دغدغه مند
@C_B_SHAHZADEH