This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وطن! ای مادر افتاده در بند!
شکوه دامنت چین دماوند
سلام ای سرزمین مهربانی!
سلام ای آفتاب زندگانی!
دلت آیینهٔ شفاف الماس
نسیمت تازه، چون عطر گل یاس
سرود صبح امیدی، پناهی
نشستی گر چه در شام سیاهی
اسیر دشمنان بیخرد، تو
گرفتار خرافات و حسد، تو
تو ای میراث قوم آریایی!
شکفته در میان خون چرایی؟
چرا اینگونه غمگین در سکوتی؟
چرا خالیتر از صحرای لوتی؟
چرا در پنجهٔ دشمن اسیری؟
نمیخیزد چرا از تو نفیری؟
نسیم باد نوروزت کجا رفت؟
شب تاریک من! روزت کجا رفت؟
چرا آمیخت با ماتم سرشتت؟
قلم آخر چرا در خون نوشتت؟
جوانی کردم و کردم رهایت
تن و جانم بود ایران! فدایت!
تو را در داغ ویرانی نبینم!
الهی از دلت ماتم نچینم!
من، آن فرزند بیاندیشه، چون باد
رها کردم تو را در دست صیاد
رها کردم تو را، در بند گشتم
جدا از ریشه و پیوند گشتم
به دور از تو، گسسته تار و پودم
گرفته پیلهای از غم، وجودم
همان فرزند دور از مادرم من
ببین! گنجشک بی بال و پرم من
به سویت کاش روزی پر گشایم!
چنان طفلی به دامانت بیایم
خرابی باد سهم دشمنانت!
فدای خاک پاک و آسمانت!
در این عالم شکوهت جاودان باد!
دل مرد و زنانت شادمان باد!
پناه کودکانت باد خاکت!
فدایت عاشقان سینه چاکت!
اگر دورم، دلم همواره آنجاست
که ایران تا قیامت خانهٔ ماست
شاعر و گوینده: علی رضا جعفری(آزادی)
▪️ سایر پستها با مضمون مشابه را با کلیک روی هشتگ #هنر_و_ادبیات ببینید
@NejatBahrami
شکوه دامنت چین دماوند
سلام ای سرزمین مهربانی!
سلام ای آفتاب زندگانی!
دلت آیینهٔ شفاف الماس
نسیمت تازه، چون عطر گل یاس
سرود صبح امیدی، پناهی
نشستی گر چه در شام سیاهی
اسیر دشمنان بیخرد، تو
گرفتار خرافات و حسد، تو
تو ای میراث قوم آریایی!
شکفته در میان خون چرایی؟
چرا اینگونه غمگین در سکوتی؟
چرا خالیتر از صحرای لوتی؟
چرا در پنجهٔ دشمن اسیری؟
نمیخیزد چرا از تو نفیری؟
نسیم باد نوروزت کجا رفت؟
شب تاریک من! روزت کجا رفت؟
چرا آمیخت با ماتم سرشتت؟
قلم آخر چرا در خون نوشتت؟
جوانی کردم و کردم رهایت
تن و جانم بود ایران! فدایت!
تو را در داغ ویرانی نبینم!
الهی از دلت ماتم نچینم!
من، آن فرزند بیاندیشه، چون باد
رها کردم تو را در دست صیاد
رها کردم تو را، در بند گشتم
جدا از ریشه و پیوند گشتم
به دور از تو، گسسته تار و پودم
گرفته پیلهای از غم، وجودم
همان فرزند دور از مادرم من
ببین! گنجشک بی بال و پرم من
به سویت کاش روزی پر گشایم!
چنان طفلی به دامانت بیایم
خرابی باد سهم دشمنانت!
فدای خاک پاک و آسمانت!
در این عالم شکوهت جاودان باد!
دل مرد و زنانت شادمان باد!
پناه کودکانت باد خاکت!
فدایت عاشقان سینه چاکت!
اگر دورم، دلم همواره آنجاست
که ایران تا قیامت خانهٔ ماست
شاعر و گوینده: علی رضا جعفری(آزادی)
▪️ سایر پستها با مضمون مشابه را با کلیک روی هشتگ #هنر_و_ادبیات ببینید
@NejatBahrami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است
گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري
داني که رسيدن هنر گام زمان است
تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبي که بر آسود زمينش بخورد زود
دريا شود آن رود که پيوسته روان است
از روي تو دل کندنم آموخت زمانه
اين ديده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دريغا که در اين بازي خونين
بازيچه ايام دل آدميان است
دل بر گذر قافله لاله و گل داشت
اين دشت که پامال سواران خزان است
روزي که بجنبد نفس باد بهاري
بيني که گل و سبزه کران تا به کران است
اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي
دردي است در اين سينه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
يارب چقدر فاصله دست و زبان است
خون ميرود از ديده در اين کنج صبوري
اين صبر که من ميکنم افشاندن جان است
از راه مرو سايه که ان گوهر مقصود
گنجي است که اندر قدم راهروان است
#هنر_و_ادبیات
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است
گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري
داني که رسيدن هنر گام زمان است
تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبي که بر آسود زمينش بخورد زود
دريا شود آن رود که پيوسته روان است
از روي تو دل کندنم آموخت زمانه
اين ديده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دريغا که در اين بازي خونين
بازيچه ايام دل آدميان است
دل بر گذر قافله لاله و گل داشت
اين دشت که پامال سواران خزان است
روزي که بجنبد نفس باد بهاري
بيني که گل و سبزه کران تا به کران است
اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي
دردي است در اين سينه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
يارب چقدر فاصله دست و زبان است
خون ميرود از ديده در اين کنج صبوري
اين صبر که من ميکنم افشاندن جان است
از راه مرو سايه که ان گوهر مقصود
گنجي است که اندر قدم راهروان است
#هنر_و_ادبیات
#نجات_بهرامی
@C_B_SHAHZADEH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندهیاد پرویز مشکاتیان: در نهانخانهی ذهن هر ایرانی چیزی پنهان است و آن ایران است. برای آن جانفشانی میکند، آهنگ میسازد، اشک میریزد و به موقعش شمشیر هم میکشد.
- واقعا برخی آهنگها تبدیل به میراث فرهنگی شدهاند. یکی همین «وطن من» با صدای زندهیاد ایرج بسطامی.
#نجات_بهرامی
#هنر_و_ادبیات
@C_B_SHAHZADEH
- واقعا برخی آهنگها تبدیل به میراث فرهنگی شدهاند. یکی همین «وطن من» با صدای زندهیاد ایرج بسطامی.
#نجات_بهرامی
#هنر_و_ادبیات
@C_B_SHAHZADEH