#به_پابوسی_شاهزاده
به قلم #پسرعاقل_نوح
نقش شاهزاده رضا پهلوی در تأکید بر تمامیت ارضی ایران و واکنشهای اپوزیسیون:
در فضای سیاسی اپوزیسیون ایران، یکی از موضوعات بحثبرانگیز و حساس، تأکید #شاه زاده رضا پهلوی بر حفظ تمامیت ارضی ایران و جلوگیری از هرگونه تجزیهطلبی است. واژه ی شاه بی شک همیشه با موضوع تمامیت ارضی و حفظ و یکپارچگی ملت مانوس شده است و این موضع، اگرچه از درصد بسیار بسیاری از ایرانیان بهعنوان یک اصل بنیادین و غیرقابلمذاکره مورد حمایت قرار گرفته، اما در عین حال به نقطهای بزرگ برای اختلاف با بخش عمده ای از گروهها و احزاب اپوزیسیون تبدیل شده است. برخی معتقدند که اگر شاهزاده پهلوی از این موضع کوتاه بیاید، بسیاری از احزاب و گروههای مخالف او حاضر خواهند شد نهتنها با او همراهی کنند، بلکه به تعبیری به #پابوسی او بروند و از او حمایت کنند.
شاه نامیدن ایشان از سوی هوادارانشان از این رو پررنگتر شده چرا که وی معتقد است که ایران با تنوع قومی و فرهنگی خود باید بهعنوان یک کشور واحد باقی بماند و هرگونه تلاش برای تجزیه یا جداییطلبی میتواند به تضعیف ایران و بیثباتی منطقه منجر شود. این موضع ریشه در تاریخ و هویت ملی ایران دارد و برای بسیاری از ایرانیان، چه در داخل و چه در خارج از کشور، یک خط قرمز محسوب میشود.
خط قرمزی که اما برای احزابی برامده از ناکجا آبادهایسیاسی عمدتا افراطی که فقط به لطف البسه ی جدید و تبلیغات بنگاههای خبر فروشی بدل به غیر تروریست های مدرن شده اند که به محض گشودن دهان هویت و ذات شان هویدا میشود هرچند فارسی صحبت میکنند و مدتهاست که با تروریست های مختلف همچو MEK عهد اخوت بسته اند و در میان خزعبلات چند ماده ای شان ایران را همچون کیکی چند قاچ نموده و بین خود تقسیم کرده اند!
آنهایی که بر مطالبات قومی تمرکز دارند یا گرایشهای تجزیهطلبانه را دنبال میکنند، این مرد را مانعی برای تحقق اهداف خود میدانند،مانعی قوی و غیر قابل رضایت گرفتن در باب چنین اندیشه ی تاریکی ،این گروهها خواستار چند پاره شدن ایران تحت الفاظی همچو خودمختاری و فدرالیسم و استقلال طلبی هستند و تأکید شاهزاده پهلوی بر تمامیت ارضی را در تضاد با خواستههای خود تفسیر میکنند که دقیقا چنین است. همچنین، برخی احزاب دیگر به دلایل سیاسی، ایدئولوژیک یا تاریخی با شاهزاده پهلوی و میراث پهلوی مخالف هستند و این موضع او را بهانهای برای دشمنی با او قرار دادهاند و در این راستا همگی شان ولو با سکوتشان یک اشتراک سیاه و خائنانه دارند.
شکی نیست که گروههای قوممحور یا تجزیهطلب، که بخش قابلتوجهی از مخالفان شاهزاده پهلوی را تشکیل میدهند، چنین در نظر دارند که با کوتاه آمدن ایشان از موضوع تمامیت ارضی، انگیزه کمتری برای دشمنی با او داشته باشند یعنی اگر وی به خواستههای این گروهها، مانند خودمختاری یا حتی استقلال مناطق خاص، چراغ سبز نشان دهد، این گروهها ممکن است او را بهعنوان یک متحد بالقوه ببینند. در این سناریو، برخی از این گروهها ممکن است حاضر شوند از او حمایت کنند و حتی بهصورت نمادین به «پابوسی» او بروند تا از نفوذ او برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند،موضوعی که یک غیر ممکن بزرگ بهمراه دارد چرا که با وجود مردی از تبار #پهلوی و ارتباط نا گسستنی بنام #پیوند_شاه_و_ملت یک امر محال را در سر میپرورانند و نویسنده تاکید دارد ؛انکه پیروز این مهم هست، ملی گرایان و خواستاران یکپارچگی ایران و تمامیت ارضی خاکی هستند که بدون کردستان،سیستان و بلوچستان،خوزستان،گیلان و هرمزگان و خراسان و آذربایجان و مرکزی و ...خلاصه بدون حتی ذره ای از این خاک دیگر ایران نیست.
پ ن مهم:
باید خاطر نشان کرد که بر فرض هزاران محال،عدم پایداری بر مواضع کنونی «ملی گرایان» و هرگونه عقبنشینی از یک اصل بنیادین مانند تمامیت ارضی و ایجاد هرگونه توافقی،یک توافق شکننده و موقتی میباشد که علاوه بر خیانت بارگی، شکی نیست که این گروههای پابوس پس از دستیابی به اهداف خود، دوباره به مخالفت با پهلوی (بخوانید مخالفت با ایران) برخواهند آمد،چراکه ذات این افراد و احزاب و تشکل ها نه تعالی ایران و ایرانی که فقط کسب قدرت و ثروت و به ثمر رساندن ایدیولوژی های خطرناک انگلی در پس شعارهای تهی از شعور است و بابتش نه تنها حاضر به پابوسی هر تفکر و قدرتی هستند،بلکه همزمان قادر به هر جنایت بربرگونه نیز میباشند ،همانطور که امروز بوسه های مکرر بر کفش های جیمز پرنس و هیلاری کلینتون و جورج سوروس و لابی های مختلف و ...میزنند که تاریخ این خاک همیشه از این پابوسان را شاهد بوده است.
بزودی اسناد مهمی در مورد شورای گذار و مدیریت سابق ارایه میگردد.
جلال / آوریل 2025
به قلم #پسرعاقل_نوح
نقش شاهزاده رضا پهلوی در تأکید بر تمامیت ارضی ایران و واکنشهای اپوزیسیون:
در فضای سیاسی اپوزیسیون ایران، یکی از موضوعات بحثبرانگیز و حساس، تأکید #شاه زاده رضا پهلوی بر حفظ تمامیت ارضی ایران و جلوگیری از هرگونه تجزیهطلبی است. واژه ی شاه بی شک همیشه با موضوع تمامیت ارضی و حفظ و یکپارچگی ملت مانوس شده است و این موضع، اگرچه از درصد بسیار بسیاری از ایرانیان بهعنوان یک اصل بنیادین و غیرقابلمذاکره مورد حمایت قرار گرفته، اما در عین حال به نقطهای بزرگ برای اختلاف با بخش عمده ای از گروهها و احزاب اپوزیسیون تبدیل شده است. برخی معتقدند که اگر شاهزاده پهلوی از این موضع کوتاه بیاید، بسیاری از احزاب و گروههای مخالف او حاضر خواهند شد نهتنها با او همراهی کنند، بلکه به تعبیری به #پابوسی او بروند و از او حمایت کنند.
شاه نامیدن ایشان از سوی هوادارانشان از این رو پررنگتر شده چرا که وی معتقد است که ایران با تنوع قومی و فرهنگی خود باید بهعنوان یک کشور واحد باقی بماند و هرگونه تلاش برای تجزیه یا جداییطلبی میتواند به تضعیف ایران و بیثباتی منطقه منجر شود. این موضع ریشه در تاریخ و هویت ملی ایران دارد و برای بسیاری از ایرانیان، چه در داخل و چه در خارج از کشور، یک خط قرمز محسوب میشود.
خط قرمزی که اما برای احزابی برامده از ناکجا آبادهایسیاسی عمدتا افراطی که فقط به لطف البسه ی جدید و تبلیغات بنگاههای خبر فروشی بدل به غیر تروریست های مدرن شده اند که به محض گشودن دهان هویت و ذات شان هویدا میشود هرچند فارسی صحبت میکنند و مدتهاست که با تروریست های مختلف همچو MEK عهد اخوت بسته اند و در میان خزعبلات چند ماده ای شان ایران را همچون کیکی چند قاچ نموده و بین خود تقسیم کرده اند!
آنهایی که بر مطالبات قومی تمرکز دارند یا گرایشهای تجزیهطلبانه را دنبال میکنند، این مرد را مانعی برای تحقق اهداف خود میدانند،مانعی قوی و غیر قابل رضایت گرفتن در باب چنین اندیشه ی تاریکی ،این گروهها خواستار چند پاره شدن ایران تحت الفاظی همچو خودمختاری و فدرالیسم و استقلال طلبی هستند و تأکید شاهزاده پهلوی بر تمامیت ارضی را در تضاد با خواستههای خود تفسیر میکنند که دقیقا چنین است. همچنین، برخی احزاب دیگر به دلایل سیاسی، ایدئولوژیک یا تاریخی با شاهزاده پهلوی و میراث پهلوی مخالف هستند و این موضع او را بهانهای برای دشمنی با او قرار دادهاند و در این راستا همگی شان ولو با سکوتشان یک اشتراک سیاه و خائنانه دارند.
شکی نیست که گروههای قوممحور یا تجزیهطلب، که بخش قابلتوجهی از مخالفان شاهزاده پهلوی را تشکیل میدهند، چنین در نظر دارند که با کوتاه آمدن ایشان از موضوع تمامیت ارضی، انگیزه کمتری برای دشمنی با او داشته باشند یعنی اگر وی به خواستههای این گروهها، مانند خودمختاری یا حتی استقلال مناطق خاص، چراغ سبز نشان دهد، این گروهها ممکن است او را بهعنوان یک متحد بالقوه ببینند. در این سناریو، برخی از این گروهها ممکن است حاضر شوند از او حمایت کنند و حتی بهصورت نمادین به «پابوسی» او بروند تا از نفوذ او برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند،موضوعی که یک غیر ممکن بزرگ بهمراه دارد چرا که با وجود مردی از تبار #پهلوی و ارتباط نا گسستنی بنام #پیوند_شاه_و_ملت یک امر محال را در سر میپرورانند و نویسنده تاکید دارد ؛انکه پیروز این مهم هست، ملی گرایان و خواستاران یکپارچگی ایران و تمامیت ارضی خاکی هستند که بدون کردستان،سیستان و بلوچستان،خوزستان،گیلان و هرمزگان و خراسان و آذربایجان و مرکزی و ...خلاصه بدون حتی ذره ای از این خاک دیگر ایران نیست.
پ ن مهم:
باید خاطر نشان کرد که بر فرض هزاران محال،عدم پایداری بر مواضع کنونی «ملی گرایان» و هرگونه عقبنشینی از یک اصل بنیادین مانند تمامیت ارضی و ایجاد هرگونه توافقی،یک توافق شکننده و موقتی میباشد که علاوه بر خیانت بارگی، شکی نیست که این گروههای پابوس پس از دستیابی به اهداف خود، دوباره به مخالفت با پهلوی (بخوانید مخالفت با ایران) برخواهند آمد،چراکه ذات این افراد و احزاب و تشکل ها نه تعالی ایران و ایرانی که فقط کسب قدرت و ثروت و به ثمر رساندن ایدیولوژی های خطرناک انگلی در پس شعارهای تهی از شعور است و بابتش نه تنها حاضر به پابوسی هر تفکر و قدرتی هستند،بلکه همزمان قادر به هر جنایت بربرگونه نیز میباشند ،همانطور که امروز بوسه های مکرر بر کفش های جیمز پرنس و هیلاری کلینتون و جورج سوروس و لابی های مختلف و ...میزنند که تاریخ این خاک همیشه از این پابوسان را شاهد بوده است.
بزودی اسناد مهمی در مورد شورای گذار و مدیریت سابق ارایه میگردد.
جلال / آوریل 2025