جامعه سکولاردموکرات
606 subscribers
35.9K photos
12.1K videos
371 files
29K links
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#رای_بی_رای
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#ایران_را_پس_میگیریم

🔴 جان مردم بی پناه از فشار و تبعیض و بی عدالتی و رانت و فساد و نابسامانی به لب رسیده.

در انتخابات ۹۶شمار واجدان شرایط رأی‌دهی۵۶٬۴۱۰٬۲۳۴ تن‌ بود که ۴۱٬۱۹۵٬۷۹۵ با مشارکت ۴۷.۳٪ در انتخابات شرکت کردند و ۲۳٬۶۳۶٬۶۵۲ تن به حسن روحانی و ۱۵٬۸۳۵٬۷۹۴ تن به ابراهیم رئیسی رای دادند، به این امید که اصلاحات شکست خورده در مقابل اصولگرایی، با اعتدال آشتی ملی ایجاد کرده امور را سامان دهند.

اما‌ هیچ امری سامان نیافت که هیچ هست و نیست مردم نیز برباد رفت و کسی صدای مردم را نشنید.

در انتخابات مجلس سال ۹۸با آمار ۵۷٬۹۱۸٬۱۵۹ واجدین شرایط۲۴٬۵۱۲٬۴۰۴ تن در انتخابات شرکت کرده و با کمترین میزان مشارکت ۴۲.۵٪ مجلس اقلیتها تشکیل شد.
اما این هشدار هم مورد ترتیب اثر قرار نگرفت، که در این دو سال این مجلس هشدار را دریافت کرده و فکری بحال کشور بکند، و ثابت شد که نه اصولگرا و نه اصلاح طلب و نه اعتدالی یعنی هر سه جریان چپ و راست و میانه جمهوری اسلامی اهمیتی حتی به معاش و معیشت مردم قائل نیستند؛ چه بماند بقیه مطالبات اجتماعی.

براساس هرم نیازهای مازلو ابتدایی ترین نیازهای انسان نیازهای فیزیکی مانند خورد و خواب و‌‌ مسکن و پوشاک و سلامت است.
مرحله دوم نیازها امنیت در زمینه فیزیکی و اجتماعی و شغلی و خانوادگی و سلامتی است.
در مرحله سوم نیاز به احترام و عشق و روابط اجتماعی و صمیمت
و مرحله سوم نیاز به عزت نفس و اعتماد به نفس و ارائه و کسب احترام به دیگران‌
و سطح بالا و نیازهای متعالی انسانی خودشکوفایی و بروز استعداد و نقش داشتن در حل مشکلات هست.

آنچه ‌ در این چهار دهه ملت ایران بصورت مستمر و بدون توجه به مختصات زمانی شاهد بودند اینکه، مردم از سال ۵۸ که بعنوان "ملت همیشه در صحنه" بودند و انقلاب و جنگ و مقاومت را مدیریت می کردند، بتدریج پس رانده شده و نقششان کاهش یافته و منزوی شده و عزت و احترام خود را از دست داده و بالاخره انقلابی که مدعی بود "میزان رای ملت است" به جایی رسید که گفت "مردم چکاره اند کسی را انتخاب کنند".

لذا می بینیم از بالاترین سطح نیازهای انسانی شروع به سلب شدن کرده تا رسیده به اینجا که امروز پایین ترین سطح نیازهای آنها نیز برآورده نمیشود، و از امکان زیست بیولوزیکی نیز باز می مانند، و امکان تامین نیازهای اولیه را ندارند.

بیش از یکی دو ماه از افزایش حقوق کارمندان نمی گذرد که امروز حتی نان که کالای استراتژیک هست را گران می کنند. از روغن نباتی و برنج و حبوبات و سبزیجات و میوه ... بگذریم... .

در میان ملت هشتاد سه میلیونی دو و نیم میلیون کارمند و سه و نیم میلیون بازنشسته و حداکثر ۱ میلیون نیروهای نظامی و انتظامی و ۱ میلیون هم کارمندان متفرقه هست؛ که در مجموع حدود ۸ میلیون حقوق بگیر هست؛ که اگر هریک را ۴ تن حساب کنیم ۳۲ میلیون می شوند.
یعنی افزایش حقوقها هم شامل حال ۳۲ میلیدن ایرانی شده که با افزایش تورم حاصل از همان افزایش نقدینگی کاذب، باز قدرت خرید آنها نسبت به سال قبل کاهش مییابد.

اما مابقی ۵۰ میلیون خارج از حوزه حقوق بگیران هست که فرض کنیم وضع زندگی ۲۰٪ آنها از عالی تا متوسط باشد.

مابقی ۴۰ میلیون یعنی حدود ۱۰ میلیون خانوار، نه درآمدشان افزایش یافته، و نه شغلشان پیشرفت کرده، و حتی جمعیتی بیش از نصف این جمعیت یعنی ۵ میلیون تن عملا بیکار هستند، و درآمد خاصی ندارند.

وقتی دولت مجوز گرانی بنزین و نان و روغن نباتی ... را میدهد، آیا به این ۴۰ میلیون انسان توجهی می کند که چگونه زندگی می کنند؟
به این ۱۰ میلیون سرپرست خانوار و ۵ میلیون بیکار فکر میکند که چه میزان شرمندگی از اهل و عیال را تحمل می کنند؟

راستی کسانی که در باستی هلیز تهران و در کاخ های پیشرفته تر از ورژن آمریکایی شان زندگی کرده و فرزندانشان یا در خارج سیر می کنند یا در داخل با خودروهای خارجی ویراژ می دهند؛ چگونه میتوانند بفکر این چهل میلیون باشند؟
آن هم ملتی که در چهار دهه عالی ترین حقوق آنها را گرفته اند و سکوت کرده‌اند.

با این وضع در کنار مجلس قانون گذار اقلیت ها، باید منتظر دولت اقلیت ها هم بود، تا شاهد آشکار حکومت اقلیت ۲۰٪ بر اکثریت ۸۰٪ بود.

#مجلس_اقلیت_مشروعیت_ندارد
#دولت_اقلیت_مشروعیت_ندارد

#بپاخیز_هموطن

#ایرانو_پس_نگیریم
#آروم_نمینشینیم