مسقط و دختران تنفروش ایرانی
صدای تقتق کفشهای پاشنهبلندی که سکوت کافه را بههم میریزد، توجهم را جلب میکند. چهرهٔ زیبا و ظاهر آراستهاش پشت قلیانی که چاق کرده پنهان نمیشود. کمکم سر و کلهٔ دختران دیگر هم پیدا میشود و وقتی باهم شروع به صحبت میکنند تازه میفهمم که همه ایرانی هستند…
حکایت کارگران جنسی ایرانی در کشورهای حوزهٔ خلیج فارس ماجرای جدیدی نیست که خیلیها از آن بیخبر باشند. اینجا در عمان هم در بهروی همان پاشنهٔ قدیمی میچرخد البته با محدودیتهای کمتر نسبت به امارات و قطر و …
آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد این زنان در عمان وجود ندارد اما بر اساس گزارشهای میدانی میتوان ادعا کرد که تعداد کارگران جنسی ایرانی ساکن در مسقط اگر از دبی بیشتر نباشد کمتر از آنجا هم نیست.
گزارش حاضر مجموعهای از مشاهدهها، گفتوگوها و بررسیهای شخصی و میدانی من پیرامون این موضوع در مسقط پایتخت عمان است.
برای تنظیم این مطلب، با تعداد زیادی از افراد هر دو سوی عرضه و تقاضای خدمات جنسی، ناظران محلی، مدیران هتلها و کافهها و صرافیها و حتی برخی از مأموران پلیس گفتوگو کردم و برای تدقیق بیشتر هم سراغ یکی از هتلهای معروف مسقط رفتم و بهعنوان «نمونه» مورد بررسی قرار دادم.
در مسقط حداقل شش هتل بزرگ و معروف وجود دارند که از حیث حضور زنان ایرانی شهرت زیادی دارند و در هر کدامشان بیش از چهل دختر ایرانی، ساکن و مشغول کارگری جنسی هستند. هتلی که برای مطالعه انتخاب کردم یکی از همینها بود اما به لحاظ نرخهای خدمات جنسی از پایینترین سطح میان این هتلها برخوردار بود.
یادآوری میکنم هر ریال عمان تقریباً ۲۱۵هزار تومان است.
در ضمن همهٔ کسانیکه با آنها در این مورد صحبت کردم با شناخت و آگاهی نسبت به شغل من حاضر به گفتوگو شدند.
در اینکه دختران ایرانی جذاب هستند، دلبری بلدند و زیباییهای ویژهای دارند تردید ندارم اما بهعنوان یک ایرانی از نگاههای خیره و هیز مردانی با ملیتهای گوناگون به این دختران رنج میبردم.
«مرزوق» که یک تاجر تحصیلکردهٔ لبنانی ساکن مسقط بود، بهمحض اینکه فهمید ایرانی هستم این جمله را گفت: «دختران ایرانی بینظیرند…» پرسیدم از چه نظر؟ پاسخ داد: «من اینجا سه زن دارم اما به ندرت پیش میآید هنگامیکه با آنها همبستر میشوم به دختران ایرانی که با من سکس داشتهاند، فکر نکنم».
در مدتی که مشغول مطالعه روی این هتل بودم(تقریبا سه هفته) تعداد ۴۵ زن ایرانی را شمردم که در همانجا اقامت داشتند و کار میکردند. هر شب بابت هزینهٔ اقامت و غذا هم مبلغ ۵۰ ریال عمانی به هتل پرداخت میکردند. البته نرخ اتاقهای هتل بسیار پایینتر است اما از کارگران جنسی چندبرابر میگیرند.
غیر از ایرانیها، کارگران جنسی مراکشی و عراقی هم آنجا بودند که جمعشان به پنج نفر میرسید.
یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که حضور کارگران جنسی در آن محدودهٔ زمانی و با آن تعداد، هر شب حداقل ۲۵۰۰ ریال عمان(تقریباً معادل ۵۵۰میلیون تومان) نصیب آن هتل میکرد.
در بین این زنان با تیپها و شخصیتهای مختلفی مواجه شدم؛ از ورزشکار و نقاش و مهندس نرمافزار تا دانشجوی سابق پزشکی و فارغالتحصیل ادبیات و آرایشگر و خیاط. اما همهٔ آنها در یک چیز اشتراک داشتند: نیازهای عمیق مادی و مشکلات فراوان اقتصادی در ایران!
«ز» که ۳۵ سال داشت از بیماری مشترک خواهر و مادرش و هزینههای سرسامآور درمانشان میگفت، «ف» که ۳۹ ساله بود از ورشکستگی پدرش و پیامدهای آن میگفت، «م» که ۲۴ سال بیشتر نداشت مشغول جمع کردن پول برای برادرش بود که برای رهایی از اعدام نیاز داشت، «س» دختر ۳۰سالهای که خیلی هم جاافتاده به نظر میرسید میگفت:«در تهران هر کجا که کار کردم یا از سوی صاحبکار مورد سو استفاده جنسی قرار گرفتم یا حداقل برای ادامهٔ همکاری چنین درخواستی حتماً مطرح بود…»
با یکی از مأموران پلیس که با لباس شخصی و مرتباً به کافهٔ پایین هتل تردد داشت، صمیمیتر شدم. آنها همهٔ اماکن اقامتی مسقط را که در آنها خدمات جنسی ارائه میشود، بهصورت دائم تحت نظر دارند. پرسیدم چرا مثل امارات و قطر، اینجا به کارگران جنسی سخت نمیگیرند؟ پاسخ داد:«اینگونه اقدامات معمولاً نیازمند همکاریهای کنسولیست و بر خلاف کشورهایی مثل مراکش، هند و عراق، ما هیچوقت درخواست همکاری یا پیشنهادی از سوی سفارت جمهوری اسلامی در این زمینه نداشتهایم!!!» گفتم شاید اصلا اطلاعی ندارند. چند روز بعد در همان کافه مردی را نشانم داد و گفت: «کارمند سفارت شماست.»
✍روح الله رحیم پور
@hooreechannel
@EveDaughters
صدای تقتق کفشهای پاشنهبلندی که سکوت کافه را بههم میریزد، توجهم را جلب میکند. چهرهٔ زیبا و ظاهر آراستهاش پشت قلیانی که چاق کرده پنهان نمیشود. کمکم سر و کلهٔ دختران دیگر هم پیدا میشود و وقتی باهم شروع به صحبت میکنند تازه میفهمم که همه ایرانی هستند…
حکایت کارگران جنسی ایرانی در کشورهای حوزهٔ خلیج فارس ماجرای جدیدی نیست که خیلیها از آن بیخبر باشند. اینجا در عمان هم در بهروی همان پاشنهٔ قدیمی میچرخد البته با محدودیتهای کمتر نسبت به امارات و قطر و …
آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد این زنان در عمان وجود ندارد اما بر اساس گزارشهای میدانی میتوان ادعا کرد که تعداد کارگران جنسی ایرانی ساکن در مسقط اگر از دبی بیشتر نباشد کمتر از آنجا هم نیست.
گزارش حاضر مجموعهای از مشاهدهها، گفتوگوها و بررسیهای شخصی و میدانی من پیرامون این موضوع در مسقط پایتخت عمان است.
برای تنظیم این مطلب، با تعداد زیادی از افراد هر دو سوی عرضه و تقاضای خدمات جنسی، ناظران محلی، مدیران هتلها و کافهها و صرافیها و حتی برخی از مأموران پلیس گفتوگو کردم و برای تدقیق بیشتر هم سراغ یکی از هتلهای معروف مسقط رفتم و بهعنوان «نمونه» مورد بررسی قرار دادم.
در مسقط حداقل شش هتل بزرگ و معروف وجود دارند که از حیث حضور زنان ایرانی شهرت زیادی دارند و در هر کدامشان بیش از چهل دختر ایرانی، ساکن و مشغول کارگری جنسی هستند. هتلی که برای مطالعه انتخاب کردم یکی از همینها بود اما به لحاظ نرخهای خدمات جنسی از پایینترین سطح میان این هتلها برخوردار بود.
یادآوری میکنم هر ریال عمان تقریباً ۲۱۵هزار تومان است.
در ضمن همهٔ کسانیکه با آنها در این مورد صحبت کردم با شناخت و آگاهی نسبت به شغل من حاضر به گفتوگو شدند.
در اینکه دختران ایرانی جذاب هستند، دلبری بلدند و زیباییهای ویژهای دارند تردید ندارم اما بهعنوان یک ایرانی از نگاههای خیره و هیز مردانی با ملیتهای گوناگون به این دختران رنج میبردم.
«مرزوق» که یک تاجر تحصیلکردهٔ لبنانی ساکن مسقط بود، بهمحض اینکه فهمید ایرانی هستم این جمله را گفت: «دختران ایرانی بینظیرند…» پرسیدم از چه نظر؟ پاسخ داد: «من اینجا سه زن دارم اما به ندرت پیش میآید هنگامیکه با آنها همبستر میشوم به دختران ایرانی که با من سکس داشتهاند، فکر نکنم».
در مدتی که مشغول مطالعه روی این هتل بودم(تقریبا سه هفته) تعداد ۴۵ زن ایرانی را شمردم که در همانجا اقامت داشتند و کار میکردند. هر شب بابت هزینهٔ اقامت و غذا هم مبلغ ۵۰ ریال عمانی به هتل پرداخت میکردند. البته نرخ اتاقهای هتل بسیار پایینتر است اما از کارگران جنسی چندبرابر میگیرند.
غیر از ایرانیها، کارگران جنسی مراکشی و عراقی هم آنجا بودند که جمعشان به پنج نفر میرسید.
یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که حضور کارگران جنسی در آن محدودهٔ زمانی و با آن تعداد، هر شب حداقل ۲۵۰۰ ریال عمان(تقریباً معادل ۵۵۰میلیون تومان) نصیب آن هتل میکرد.
در بین این زنان با تیپها و شخصیتهای مختلفی مواجه شدم؛ از ورزشکار و نقاش و مهندس نرمافزار تا دانشجوی سابق پزشکی و فارغالتحصیل ادبیات و آرایشگر و خیاط. اما همهٔ آنها در یک چیز اشتراک داشتند: نیازهای عمیق مادی و مشکلات فراوان اقتصادی در ایران!
«ز» که ۳۵ سال داشت از بیماری مشترک خواهر و مادرش و هزینههای سرسامآور درمانشان میگفت، «ف» که ۳۹ ساله بود از ورشکستگی پدرش و پیامدهای آن میگفت، «م» که ۲۴ سال بیشتر نداشت مشغول جمع کردن پول برای برادرش بود که برای رهایی از اعدام نیاز داشت، «س» دختر ۳۰سالهای که خیلی هم جاافتاده به نظر میرسید میگفت:«در تهران هر کجا که کار کردم یا از سوی صاحبکار مورد سو استفاده جنسی قرار گرفتم یا حداقل برای ادامهٔ همکاری چنین درخواستی حتماً مطرح بود…»
با یکی از مأموران پلیس که با لباس شخصی و مرتباً به کافهٔ پایین هتل تردد داشت، صمیمیتر شدم. آنها همهٔ اماکن اقامتی مسقط را که در آنها خدمات جنسی ارائه میشود، بهصورت دائم تحت نظر دارند. پرسیدم چرا مثل امارات و قطر، اینجا به کارگران جنسی سخت نمیگیرند؟ پاسخ داد:«اینگونه اقدامات معمولاً نیازمند همکاریهای کنسولیست و بر خلاف کشورهایی مثل مراکش، هند و عراق، ما هیچوقت درخواست همکاری یا پیشنهادی از سوی سفارت جمهوری اسلامی در این زمینه نداشتهایم!!!» گفتم شاید اصلا اطلاعی ندارند. چند روز بعد در همان کافه مردی را نشانم داد و گفت: «کارمند سفارت شماست.»
✍روح الله رحیم پور
@hooreechannel
@EveDaughters
😭11😢4💔3👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📻پادکست با موضوعِ:
زنان ایرانی در طراحی گرافیک
داستان زندگی مینو واثقی
گرافیست و نقاش مطرح ایرانی
https://t.me/BookFeminism
برای آشنایی و دیدن نمونه کارهای مینو واثقی:
https://www.artymag.ir/counter/8mCz/
@EveDaughters
زنان ایرانی در طراحی گرافیک
داستان زندگی مینو واثقی
گرافیست و نقاش مطرح ایرانی
https://t.me/BookFeminism
برای آشنایی و دیدن نمونه کارهای مینو واثقی:
https://www.artymag.ir/counter/8mCz/
@EveDaughters
❤3
پویانمایی کوتاه حمله بیسکویتی
محصول ۲۰۱۲، آمریکا
انیمیشن چهار دقیقهای صامت، حمله بیسکویتی از جهات مختلف میتواند مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. یکی از این ابعاد، تقابل سنت و مدرنیته است که در پایان شاهد پیروزی مدرنیته در برابر سنت هستیم.
آنچه باعث اهمیت انیمیشن از این بعد در این نوشتار است، جنسیت نمایندگان هر کدام از این طیف است.
پیرزن نماینده رویکرد سنتی، آنهم صرفا با نمایش ابعاد منفی آن و پسر جوان، نماینده مدرنیته است.
در این نوشتار هدف، تحلیلی کوتاه از نماد پیرزن است. یکی از موضوعات مشترک در این انیمیشن با ادبیات داستانی و نمایشی، تفاوت جایگاه پیرمرد و پیرزن در قصهها است. برای مثال نقشهای منفی در ادبیات داستانی درصورت لزوم نمایش فردی کهنسال معمولا به پیرزنان داده میشود. مانند نقش جادوگران که در ذهن همه ما بعلت کثرت دیدن و خواندن چنین شخصیتی، پیرزنی ترسناک و بیرحم بازنمایی میشود. و بعد در در مقابل، نقش افراد خردمند و نمایندگان عقل کل را پیرمردان بازی میکنند. کلیشهای که کارگردان این انیمیشن نیز از آن تبعیت کردهاست.
@EveDaughters
محصول ۲۰۱۲، آمریکا
انیمیشن چهار دقیقهای صامت، حمله بیسکویتی از جهات مختلف میتواند مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. یکی از این ابعاد، تقابل سنت و مدرنیته است که در پایان شاهد پیروزی مدرنیته در برابر سنت هستیم.
آنچه باعث اهمیت انیمیشن از این بعد در این نوشتار است، جنسیت نمایندگان هر کدام از این طیف است.
پیرزن نماینده رویکرد سنتی، آنهم صرفا با نمایش ابعاد منفی آن و پسر جوان، نماینده مدرنیته است.
در این نوشتار هدف، تحلیلی کوتاه از نماد پیرزن است. یکی از موضوعات مشترک در این انیمیشن با ادبیات داستانی و نمایشی، تفاوت جایگاه پیرمرد و پیرزن در قصهها است. برای مثال نقشهای منفی در ادبیات داستانی درصورت لزوم نمایش فردی کهنسال معمولا به پیرزنان داده میشود. مانند نقش جادوگران که در ذهن همه ما بعلت کثرت دیدن و خواندن چنین شخصیتی، پیرزنی ترسناک و بیرحم بازنمایی میشود. و بعد در در مقابل، نقش افراد خردمند و نمایندگان عقل کل را پیرمردان بازی میکنند. کلیشهای که کارگردان این انیمیشن نیز از آن تبعیت کردهاست.
@EveDaughters
👍3
اپیزود پنجم
دکتر نفیسه مرادی
آیا زنان میتوانند بر مردان ولايت داشته باشند؟
🔖اپیزود ۵: #خلاصه_مقاله
"ولایت زنان"
✍نویسنده:
علیاکبر ذاکری
📚مشخصات نشر:
نشریه حوزه، بهار و تابستان ۱۳۹۱، دوره بیست و نهم، شماره ۱۶۳ - ۱۶۴، صفحات ۴۵ تا ۱۲۱.
http://noo.rs/0cMGW
🎤گوینده و متن:
دکتر نفیسه مرادی
📱#پادکست_علمی
کانال انسان مؤنث: پلی میان اسلام و زندگی زنانه
https://t.me/ensanemoannas
⏰ قرار ما: هر هفته جمعهها
@EveDaughters
🔖اپیزود ۵: #خلاصه_مقاله
"ولایت زنان"
✍نویسنده:
علیاکبر ذاکری
📚مشخصات نشر:
نشریه حوزه، بهار و تابستان ۱۳۹۱، دوره بیست و نهم، شماره ۱۶۳ - ۱۶۴، صفحات ۴۵ تا ۱۲۱.
http://noo.rs/0cMGW
🎤گوینده و متن:
دکتر نفیسه مرادی
📱#پادکست_علمی
کانال انسان مؤنث: پلی میان اسلام و زندگی زنانه
https://t.me/ensanemoannas
⏰ قرار ما: هر هفته جمعهها
@EveDaughters
👍3
داستان عابده از غور؛ دخترکی از غور که نمیخواست زن سوم یک طالب شود
قصه زنان
🖋آمنه نوری
در باغهای اردیبهشتی غور در افغانستان، عابده دختر نوجوانی بود با دلی پر از رؤیا؛ از زندگی، عشق و مادری. اما کابوس ازدواج اجباری با مردی طالب، همه چیز را در او سوزاند. این روایت، آتش زدن تن نیست، فریاد خاموشیست علیه ظلمی که در افغانستان ادامه دارد.این داستان واقعی است.
من عابده؛ دختری از غور
پاهایم را در جویچه آب فرو کردم و حرکت میدادم. در میان باغهای سرسبز ماه ثور (اردیبهشت)، خیالاتم مرا به دوردستها میبرد؛ جایی که آیندهام شکل میگرفت، جایی که مرد رؤیاهایم را پیدا میکردم.
با خود میگفتم روزی مادر میشوم، پسرم را مردوار کلان (بزرگ) میکنم و دخترم را با نوازش بزرگ میکنم.
بچههایم را چوتی (بافتن مو) میکنم، دانهدانه، و آخر چوتیهایش را به هم گره میزنم. موهای بلندشان را شانه میکنم، گل سرخ میزنم، منتظر میمانم بابه (پدر)شان از سر کار بیاید. برایش کالاهای بَف (لباسهای زمستانی) میخرم تا مثل گودیگ (عروسک) شود.
زیر تاک انگور جای میاندازم، چای و میوه خشک میآورم، روی دویده میروم استقبالش و میگویم: مانده نباشی (خسته نباشی).
دیگر تشویش (نگرانی) ندارم. همه دور هم میله (مهمانی) میگیریم و از زندگی لذت میبریم.
در همین فکرها بودم که دختر همسایهمان آمد و گفت:
ـ عابده شیرینت( شیرینی خوران) را میدهند.
گفتم:
ـ به کی؟
ـ فقط شنیدم طالب است و تو زن سومش هستی.
جهانم تار شد. رفتم خانه. پدرم گفت:
ـ کجا بودی دختر؟ عروسیت هست عنقریب (بهزودی). بیرون نرو دیگر.
پرسیدم:
ـ به کی دادیدم؟ من خبر ندارم.
جواب داد:
ـ به یک ملا. پول گرفتیم. خدا مبارک کند. من پدرت هستم، صلاح تو را میخواهم.
گفتم:
ـ من خرد (کوچک) هستم. من از ملا خوشم نمیآید. در جانش دو زن دارد. من را چرا سر امباق (هوو) دادی؟
التماس کردم:
ـ بلی از خدا و قرآن، آیندهام را خراب نکنید پدر جان. ما و آنها زمین تا آسمان فرق داریم.
اما پدرم فقط گفت:
ـ نکو (بس است)، دختر حق انتخاب نداره. صدایت را نشنوم.
ادامهی قصه را در وبسایت کانون زنان ایرانی بخوانید:
https://ir-women.com/20875
@EveDaughters
قصه زنان
🖋آمنه نوری
در باغهای اردیبهشتی غور در افغانستان، عابده دختر نوجوانی بود با دلی پر از رؤیا؛ از زندگی، عشق و مادری. اما کابوس ازدواج اجباری با مردی طالب، همه چیز را در او سوزاند. این روایت، آتش زدن تن نیست، فریاد خاموشیست علیه ظلمی که در افغانستان ادامه دارد.این داستان واقعی است.
من عابده؛ دختری از غور
پاهایم را در جویچه آب فرو کردم و حرکت میدادم. در میان باغهای سرسبز ماه ثور (اردیبهشت)، خیالاتم مرا به دوردستها میبرد؛ جایی که آیندهام شکل میگرفت، جایی که مرد رؤیاهایم را پیدا میکردم.
با خود میگفتم روزی مادر میشوم، پسرم را مردوار کلان (بزرگ) میکنم و دخترم را با نوازش بزرگ میکنم.
بچههایم را چوتی (بافتن مو) میکنم، دانهدانه، و آخر چوتیهایش را به هم گره میزنم. موهای بلندشان را شانه میکنم، گل سرخ میزنم، منتظر میمانم بابه (پدر)شان از سر کار بیاید. برایش کالاهای بَف (لباسهای زمستانی) میخرم تا مثل گودیگ (عروسک) شود.
زیر تاک انگور جای میاندازم، چای و میوه خشک میآورم، روی دویده میروم استقبالش و میگویم: مانده نباشی (خسته نباشی).
دیگر تشویش (نگرانی) ندارم. همه دور هم میله (مهمانی) میگیریم و از زندگی لذت میبریم.
در همین فکرها بودم که دختر همسایهمان آمد و گفت:
ـ عابده شیرینت( شیرینی خوران) را میدهند.
گفتم:
ـ به کی؟
ـ فقط شنیدم طالب است و تو زن سومش هستی.
جهانم تار شد. رفتم خانه. پدرم گفت:
ـ کجا بودی دختر؟ عروسیت هست عنقریب (بهزودی). بیرون نرو دیگر.
پرسیدم:
ـ به کی دادیدم؟ من خبر ندارم.
جواب داد:
ـ به یک ملا. پول گرفتیم. خدا مبارک کند. من پدرت هستم، صلاح تو را میخواهم.
گفتم:
ـ من خرد (کوچک) هستم. من از ملا خوشم نمیآید. در جانش دو زن دارد. من را چرا سر امباق (هوو) دادی؟
التماس کردم:
ـ بلی از خدا و قرآن، آیندهام را خراب نکنید پدر جان. ما و آنها زمین تا آسمان فرق داریم.
اما پدرم فقط گفت:
ـ نکو (بس است)، دختر حق انتخاب نداره. صدایت را نشنوم.
ادامهی قصه را در وبسایت کانون زنان ایرانی بخوانید:
https://ir-women.com/20875
@EveDaughters
کانون زنان ایرانی
داستان عابده از غور؛ دخترکی از غور که نمیخواست زن سوم یک طالب شود | کانون زنان ایرانی
😢6😭2
محمد غمخوار، خبرنگار حوادث: مرد افغان که سال ۹۲ با نیت شیطانی دختر تنهایی را در خانهشان با سیم شارژر خفه کرده بود، صبح امروز قصاص شد.
🔹مادر مقتول ۱۲ سال برای جور کردن و پرداخت تفاضل دیه دوندگی کرده بود.
🔹این خانواده به کارگر افغان ساختمان کناری غذا میدادند اما او اینطوری جواب محبتشان را داد ...
✅ @Khabar_Fouri
🔺پ.ن: مجدد بخوانید، دوازده سال تلاش برای تامین تفاضل دیه.
یکی از دردناکترین اتفاقهایی که در پروندههای کیفری شاهد هستیم، پروندههای مربوط به زنکشی است.
پروندههایی که قاتل مرد است و حالا ولی دم موظف است برای اجرا شدن تقاضای قصاص تفاضل دیه را پرداخت کند.
▪️چرا؟
🔸چون دیه زن نصف مرد است.
▪️چرا؟
🔸چون میگویند زن بهره اقتصادی ندارد.
▪️پس تکلیف زنان نانآور و مستقل چه میشود ؟
🔸هیچ. برای قانون گذار مهم نیست.
▪️حتی زنان سرپرست خانوار؟
🔸بله
▪️اگر مرد معتاد و بدون خانواده باشد چی؟ باز باید تفاضل دیه را پرداخت کرد؟
🔸بله، فرقی نمیکند. صرف مرد بودن کفایت میکند.
▪️پس با این حساب دلیل نانآوری مردان دلیل قوی نیست. اصل مرد بودن است نه نانآور بودن.
🔸بله درسته.
@EveDaughters
🔹مادر مقتول ۱۲ سال برای جور کردن و پرداخت تفاضل دیه دوندگی کرده بود.
🔹این خانواده به کارگر افغان ساختمان کناری غذا میدادند اما او اینطوری جواب محبتشان را داد ...
✅ @Khabar_Fouri
🔺پ.ن: مجدد بخوانید، دوازده سال تلاش برای تامین تفاضل دیه.
یکی از دردناکترین اتفاقهایی که در پروندههای کیفری شاهد هستیم، پروندههای مربوط به زنکشی است.
پروندههایی که قاتل مرد است و حالا ولی دم موظف است برای اجرا شدن تقاضای قصاص تفاضل دیه را پرداخت کند.
▪️چرا؟
🔸چون دیه زن نصف مرد است.
▪️چرا؟
🔸چون میگویند زن بهره اقتصادی ندارد.
▪️پس تکلیف زنان نانآور و مستقل چه میشود ؟
🔸هیچ. برای قانون گذار مهم نیست.
▪️حتی زنان سرپرست خانوار؟
🔸بله
▪️اگر مرد معتاد و بدون خانواده باشد چی؟ باز باید تفاضل دیه را پرداخت کرد؟
🔸بله، فرقی نمیکند. صرف مرد بودن کفایت میکند.
▪️پس با این حساب دلیل نانآوری مردان دلیل قوی نیست. اصل مرد بودن است نه نانآور بودن.
🔸بله درسته.
@EveDaughters
😭18👍3😱1
قتل الهه حسیننژاد؛ روایتی از خشونت، بیپناهی زنان و نکبت فقر
علیاصغر سیدآبادی
پس از ۱۰ روز سرانجام به جای الهه حسین نژاد پیکر بی جان او پیدا شد، دختری مسئول که برای نگهداری از برادر معلولش زودتر از سر کار راهی خانه شد و هرگز به خانه نرسید و امید خانواده و مردمی که انتظار یافتنش را میکشیدند ناامید شد. هولناکی این فاجعه برای خانواده روشن است و احساس ناامنی که در جامعه سربرآورده است نیازی به هیچ شرحی ندارد.
اطلاعاتی که از قاتل منتشر شده نشان میدهد او در تهران ماشین خواب بوده و در ماشینی که برادرش در اختیارش گذاشته بوده میخوابیده و با همان هم مسافرکشی میکرده است.
نمی دانم روایتی که از قاتل الهه حسین نژاد منتشر شده است چقدر درست است. اگر این روایت درست باشد و دروغی در کار نباشد او بدون نقشه ی قبلی و با وسوسه ی آنی سرقت موبایل الهه مرتکب آدم کشی شده است هر چند قوه قضاییه بر قصد شوم او و مقاومت دختر تاکید دارد.
در این مرحله ممکن است چیزی از حقیقت هنوز پنهان باشد اما در هر حال این جنایت هولناک با همین اطلاعات دو پرده را کنار زده است
آسیب پذیری دختران و زنان در جامعه و نکبتی که از فقر زاده می شود.
درباره ی آسیب پذیری زنان به رغم تغییرات جامعه ی ایران در دو دهه ی اخیر و بویژه پس از ۱۴۰۰ ، به دلایل مختلف از جمله کمبودهای قانونی و نکوهش قربانیان و ...... هنوز جنایت و خشونت علیه زنان آسانتر و کم هزینه تر است.
بسیاری از مردم به رغم فقر و بی عدالتی سعی میکنند، زندگی اخلاقی داشته باشند و بسیاری دیگر به رغم دارایی ، زندگی شان از اخلاق تهی است اما نمیتوان انکار کرد که ریشه بسیاری از سرقتها و خلافها فقر و بی عدالتی است.
ما به عنوان شهروندان و خانواده ها شاید بتوانیم و باید با آموزش دختران و پسرانمان و مراقبت مستمر از آنان از فاجعه ها پیشگیری کنیم شاید حتی ما مردم همواره با این فرض که دستگاه های رسمی مرده اند به فکر خودمان باشیم اما در هر حال مسئول اصلی امنیت و آموزش حاکمیت است. فاجعه این فاجعه ها نشانه ی ناکارآمدی تاکید بسیار بر برخی چیزها و غفلت از وظایف اصلی نهادهای مسئول است که در تشخیص اولویتها راه به خطا میبرند.
#الهه_حسیننژاد
#خشونت_علیه_زنان
#زنکشی
@irwomen
@EveDaughters
علیاصغر سیدآبادی
پس از ۱۰ روز سرانجام به جای الهه حسین نژاد پیکر بی جان او پیدا شد، دختری مسئول که برای نگهداری از برادر معلولش زودتر از سر کار راهی خانه شد و هرگز به خانه نرسید و امید خانواده و مردمی که انتظار یافتنش را میکشیدند ناامید شد. هولناکی این فاجعه برای خانواده روشن است و احساس ناامنی که در جامعه سربرآورده است نیازی به هیچ شرحی ندارد.
اطلاعاتی که از قاتل منتشر شده نشان میدهد او در تهران ماشین خواب بوده و در ماشینی که برادرش در اختیارش گذاشته بوده میخوابیده و با همان هم مسافرکشی میکرده است.
نمی دانم روایتی که از قاتل الهه حسین نژاد منتشر شده است چقدر درست است. اگر این روایت درست باشد و دروغی در کار نباشد او بدون نقشه ی قبلی و با وسوسه ی آنی سرقت موبایل الهه مرتکب آدم کشی شده است هر چند قوه قضاییه بر قصد شوم او و مقاومت دختر تاکید دارد.
در این مرحله ممکن است چیزی از حقیقت هنوز پنهان باشد اما در هر حال این جنایت هولناک با همین اطلاعات دو پرده را کنار زده است
آسیب پذیری دختران و زنان در جامعه و نکبتی که از فقر زاده می شود.
درباره ی آسیب پذیری زنان به رغم تغییرات جامعه ی ایران در دو دهه ی اخیر و بویژه پس از ۱۴۰۰ ، به دلایل مختلف از جمله کمبودهای قانونی و نکوهش قربانیان و ...... هنوز جنایت و خشونت علیه زنان آسانتر و کم هزینه تر است.
بسیاری از مردم به رغم فقر و بی عدالتی سعی میکنند، زندگی اخلاقی داشته باشند و بسیاری دیگر به رغم دارایی ، زندگی شان از اخلاق تهی است اما نمیتوان انکار کرد که ریشه بسیاری از سرقتها و خلافها فقر و بی عدالتی است.
ما به عنوان شهروندان و خانواده ها شاید بتوانیم و باید با آموزش دختران و پسرانمان و مراقبت مستمر از آنان از فاجعه ها پیشگیری کنیم شاید حتی ما مردم همواره با این فرض که دستگاه های رسمی مرده اند به فکر خودمان باشیم اما در هر حال مسئول اصلی امنیت و آموزش حاکمیت است. فاجعه این فاجعه ها نشانه ی ناکارآمدی تاکید بسیار بر برخی چیزها و غفلت از وظایف اصلی نهادهای مسئول است که در تشخیص اولویتها راه به خطا میبرند.
#الهه_حسیننژاد
#خشونت_علیه_زنان
#زنکشی
@irwomen
@EveDaughters
💔7👍2❤1
📌اندیشکده خردجنسی برگزار میکند:
🔸آیا خانواده #الهه_حسیننژاد برای قصاص قاتل باید نصف دیه را پرداخت کنند؟
🖋خبر تلخ قتل الهه حسیننژاد، بار دیگر گفتگو درباره ابعاد حقوقی قتل زن توسط مرد را زنده کرد. لزوم پرداخت #تفاضل_دیه توسط اولیای دم یا امکان پرداخت آن از طریق صندوق تأمین خسارتهای بدنی، برای قصاص قاتل، دعوایی است که در بسیاری از محافل خبری، به غلط بیان و تفسیر شده است.
همین امر ما را بر آن داشت که نشستی درباره این موضوع برگزار کرده و جوانب حقوقی چنین پروندههایی را بسنجیم.
سخنرانان:
🎙سمیه اصغرزاده
دکترای مطالعات زنان
مدرس دانشگاه علوم انتظامی امین
🎙صالحه خدادادی
دکترای مطالعات زنان
پژوهشگر حوزه خانواده
🔸جلسه بصورت مجازی در بستر گوگل میت برگزار میشود.
⏰ زمان:
دوشنبه، ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
ساعت: ۱۸_۱۷
🔻نشست رایگان است و امکان حضور برای کلیه علاقمندان وجود دارد.
🔴 لینک نشست:
meet.google.com/mpg-fhgs-gbe
@kherad_jensi
@EveDaughters
🔸آیا خانواده #الهه_حسیننژاد برای قصاص قاتل باید نصف دیه را پرداخت کنند؟
🖋خبر تلخ قتل الهه حسیننژاد، بار دیگر گفتگو درباره ابعاد حقوقی قتل زن توسط مرد را زنده کرد. لزوم پرداخت #تفاضل_دیه توسط اولیای دم یا امکان پرداخت آن از طریق صندوق تأمین خسارتهای بدنی، برای قصاص قاتل، دعوایی است که در بسیاری از محافل خبری، به غلط بیان و تفسیر شده است.
همین امر ما را بر آن داشت که نشستی درباره این موضوع برگزار کرده و جوانب حقوقی چنین پروندههایی را بسنجیم.
سخنرانان:
🎙سمیه اصغرزاده
دکترای مطالعات زنان
مدرس دانشگاه علوم انتظامی امین
🎙صالحه خدادادی
دکترای مطالعات زنان
پژوهشگر حوزه خانواده
🔸جلسه بصورت مجازی در بستر گوگل میت برگزار میشود.
⏰ زمان:
دوشنبه، ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
ساعت: ۱۸_۱۷
🔻نشست رایگان است و امکان حضور برای کلیه علاقمندان وجود دارد.
🔴 لینک نشست:
meet.google.com/mpg-fhgs-gbe
@kherad_jensi
@EveDaughters
👍3❤2
ریتا هیورث به اورسن ولز میگوید: یه سیگار بهم میدی؟ بعد از اون شب سیگار کشیدن یاد گرفتم...
سیگار، یکی از نشانههای مهم جذابیت و اغواگری فمفتال در فیلم نوآر است. به تعبیر لورا مالوی، خصلت فیتشیستی دارد و جایگزین فقدان فالوس مردانه به حساب میآید و به او قدرت میبخشد.
وقتی فمفتال به شیوهای وسوسهآمیز سیگاری گوشه لبش میگذارد و منتظر میماند تا قهرمان مرد فیلم روشنش کند، لحظه معناداری در فیلم نوآر است: اولین گام برای به دام انداختن مرد و همراه کردن او در طرح و توطئه جنایتکارانهاش.
مرد با روشن کردن سیگار زن، ناکامیاش از وصل زن را پشت سر میگذارد و تسلیم اغواگریاش میشود و نقشه او را برای قتل میپذیرد.
زن با لذت و خونسردی دود سیگار را بیرون میدهد. او به آنچه میخواسته، رسیده است: مردی که روبرویش ایستاده، به خاطر او دست به قتل خواهد زد...
شرح عکسها:
ریتا هیورث در فیلم بانویی از شانگهای
باربارا استانویک در فیلم غرامت مضاعف
لورن باکال در فیلم داشتن و نداشتن
ریتا هیورث در فیلم گیلدا
فی داناوی در فیلم محله چینیها
جین گریر در فیلم از دل گذشتهها
@cahiersdufeminisme
@EveDaughters
سیگار، یکی از نشانههای مهم جذابیت و اغواگری فمفتال در فیلم نوآر است. به تعبیر لورا مالوی، خصلت فیتشیستی دارد و جایگزین فقدان فالوس مردانه به حساب میآید و به او قدرت میبخشد.
وقتی فمفتال به شیوهای وسوسهآمیز سیگاری گوشه لبش میگذارد و منتظر میماند تا قهرمان مرد فیلم روشنش کند، لحظه معناداری در فیلم نوآر است: اولین گام برای به دام انداختن مرد و همراه کردن او در طرح و توطئه جنایتکارانهاش.
مرد با روشن کردن سیگار زن، ناکامیاش از وصل زن را پشت سر میگذارد و تسلیم اغواگریاش میشود و نقشه او را برای قتل میپذیرد.
زن با لذت و خونسردی دود سیگار را بیرون میدهد. او به آنچه میخواسته، رسیده است: مردی که روبرویش ایستاده، به خاطر او دست به قتل خواهد زد...
شرح عکسها:
ریتا هیورث در فیلم بانویی از شانگهای
باربارا استانویک در فیلم غرامت مضاعف
لورن باکال در فیلم داشتن و نداشتن
ریتا هیورث در فیلم گیلدا
فی داناوی در فیلم محله چینیها
جین گریر در فیلم از دل گذشتهها
@cahiersdufeminisme
@EveDaughters
👍7
یکی دیگر از چیزهایی که به ما مردها یاد نمی دهند، آدابِ "همسر یک زن باردار بودن" است.
این که بدانی تغییرات هولناک هورمونی و فیزیکی در ماه های بارداری، زن را بدل به موجودی آسیب پذیرتر و نحیف تر از همیشه می کند، بلوری شکننده که اگر حواست نباشد و بشکنی لبه های تیزش می تواند خودش را و تو را بدطور زخمی کند.
این که بدانی کنارت آدمی زیست می کند که تن همیشه تبدارش محتاج نوازشهای چشم و دست و کلام است. این که بدانی از همیشه بیشتر به تو تکیه کرده و ترس از درد زایمان - مخصوصا در بار اول بارداری - و ترس از فردای کودکش - مخصوصا حالا در بدترین دوران - و ترس از رسیدن روزهای مادر بودن و از دست رفتن بی شمار آزادی ها، مثل تازیانه های خیس روی روحش می خورند و پوست طاقتش بر می آید و همیشه آماده است که کم بیاورد.
این که به ما مردها یاد نمی دهند در این نه ماه باشکوه، زن را مثل خدای زمین روی چشم بگذاریم منصفانه نیست.
این را من می گویم، مردی که سالهاست به این فکر می کند سالها پیش مرد خوبی نبود و در آن نه ماه، حواسش درست و درمان به مادر پسرش نبود.
حالا تازه دلم نمی آید برایت بنویسم از مادرانی که تنهای تنها روزهای سخت عمرشان را می گذرانند و همدمی ندارند جز جنین ساکت آرام گرفته در بطنشان. انگار که ماهیان بهشتند و یونس های کوچکشان را با تمام جان مراقبت می کنند، روزهایشان سخت می گذرد اما دم نمی زنند و گلایه نمی کنند مبادا که کسی بفهمد شوری اشک هرشب گونه شان را می سوزاند. تمام جانشان محتاج دستی و آغوشی می شود، اما صدایشان در نمی آید مبادا که حریم و حرمتشان خدشه دار شود.
زیاد شده اند این زن ها، هم آن ها که در هنگام بارداری یا قبل از آن به ضرب بی وفایی مرد تنها می شوند و هم آن ها که مرد زندگیشان تنها اسمی است و سایه ای کمرنگ.
حالا سالهاست هر کدام از دوستانم که خبر می دهند قرار است پدر شوند، فوری برایشان یک سناریوی مفصل می چینم تا از تمام روزهای انتظار برای آمدن جناب عشق لذت ببرند. برخی حوصله می کنند و باران آرامش می شوند و روی تن داغ زنان می بارند، و برخی روزهای عزیز عمر را از دست می دهند و هیچ وقت نمی فهمند در این چندماه چقدر می توانستند زنشان را عاشق کنند.
با این همه، اگر کسی بود و یادمان می داد زنی که باردار است در عین باشکوه وقوی شدن چقدر لبریز توامان درد و تمناست، چقدر تشنه است و چقدر بی قرار، چقدر دختربچه است و نیازمند کسی که برایش پدری کند، آن وقت شاید یادمان نمی رفت پرنده باشیم و دور زیباترین موجود دنیا بگردیم، دور زنی که در آستانه خدا شدن است..../زنامروزی
@EveDaughters
این که بدانی تغییرات هولناک هورمونی و فیزیکی در ماه های بارداری، زن را بدل به موجودی آسیب پذیرتر و نحیف تر از همیشه می کند، بلوری شکننده که اگر حواست نباشد و بشکنی لبه های تیزش می تواند خودش را و تو را بدطور زخمی کند.
این که بدانی کنارت آدمی زیست می کند که تن همیشه تبدارش محتاج نوازشهای چشم و دست و کلام است. این که بدانی از همیشه بیشتر به تو تکیه کرده و ترس از درد زایمان - مخصوصا در بار اول بارداری - و ترس از فردای کودکش - مخصوصا حالا در بدترین دوران - و ترس از رسیدن روزهای مادر بودن و از دست رفتن بی شمار آزادی ها، مثل تازیانه های خیس روی روحش می خورند و پوست طاقتش بر می آید و همیشه آماده است که کم بیاورد.
این که به ما مردها یاد نمی دهند در این نه ماه باشکوه، زن را مثل خدای زمین روی چشم بگذاریم منصفانه نیست.
این را من می گویم، مردی که سالهاست به این فکر می کند سالها پیش مرد خوبی نبود و در آن نه ماه، حواسش درست و درمان به مادر پسرش نبود.
حالا تازه دلم نمی آید برایت بنویسم از مادرانی که تنهای تنها روزهای سخت عمرشان را می گذرانند و همدمی ندارند جز جنین ساکت آرام گرفته در بطنشان. انگار که ماهیان بهشتند و یونس های کوچکشان را با تمام جان مراقبت می کنند، روزهایشان سخت می گذرد اما دم نمی زنند و گلایه نمی کنند مبادا که کسی بفهمد شوری اشک هرشب گونه شان را می سوزاند. تمام جانشان محتاج دستی و آغوشی می شود، اما صدایشان در نمی آید مبادا که حریم و حرمتشان خدشه دار شود.
زیاد شده اند این زن ها، هم آن ها که در هنگام بارداری یا قبل از آن به ضرب بی وفایی مرد تنها می شوند و هم آن ها که مرد زندگیشان تنها اسمی است و سایه ای کمرنگ.
حالا سالهاست هر کدام از دوستانم که خبر می دهند قرار است پدر شوند، فوری برایشان یک سناریوی مفصل می چینم تا از تمام روزهای انتظار برای آمدن جناب عشق لذت ببرند. برخی حوصله می کنند و باران آرامش می شوند و روی تن داغ زنان می بارند، و برخی روزهای عزیز عمر را از دست می دهند و هیچ وقت نمی فهمند در این چندماه چقدر می توانستند زنشان را عاشق کنند.
با این همه، اگر کسی بود و یادمان می داد زنی که باردار است در عین باشکوه وقوی شدن چقدر لبریز توامان درد و تمناست، چقدر تشنه است و چقدر بی قرار، چقدر دختربچه است و نیازمند کسی که برایش پدری کند، آن وقت شاید یادمان نمی رفت پرنده باشیم و دور زیباترین موجود دنیا بگردیم، دور زنی که در آستانه خدا شدن است..../زنامروزی
حمیدسلیمی
@EveDaughters
❤7👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گرتا تونبرگ از عرشه کشتی بهسوی غزه: جهان در برابر نسلکشی سکوت نکند
گرتا تونبرگ، فعال سرشناس سوئدی، در پیامی ویدیویی از کشتی کمکرسانی «مدلین» اعلام کرد که علیرغم بمبگذاریهای مشکوک و تهدیدهای آشکار، قصد دارد بار دیگر به سوی نوار غزه حرکت کند. او با اشاره به نقش مستقیم اسرائیل در حمله به این کشتیها، از جامعه جهانی خواست سکوت مرگبار خود را بشکند و در برابر نسلکشی علنی و گرسنگی دادن سیستماتیک به دو میلیون انسان بیگناه، ایستادگی کند. تونبرگ تأکید کرد: زمان تماشا کردن گذشته، باید مقاومت کرد، تحریم کرد و خیابانها را ترک نگفت.
پیام گرتا به شرح زیر است:
سلام، من الان روی کشتی مدلین هستم،کشتیای که قرار است روز یکشنبه اول ژوئن دوباره به سمت غزه حرکت کند و با رساندن کمکهایی مانند غذا و دارو، محاصره را بشکند و یک کریدور بشردوستانه باز کند. آخرین باری که این کار را کردیم حدود یک ماه پیش بود.
ادامه صحبتهای تونبرگ:
https://t.me/irwomen/3509
متاسفانه رژیم صهیونسیتی، کشتی حامل او و همراهانش را متوقف و همگی را بازداشت کرد.
@EveDaughters
گرتا تونبرگ، فعال سرشناس سوئدی، در پیامی ویدیویی از کشتی کمکرسانی «مدلین» اعلام کرد که علیرغم بمبگذاریهای مشکوک و تهدیدهای آشکار، قصد دارد بار دیگر به سوی نوار غزه حرکت کند. او با اشاره به نقش مستقیم اسرائیل در حمله به این کشتیها، از جامعه جهانی خواست سکوت مرگبار خود را بشکند و در برابر نسلکشی علنی و گرسنگی دادن سیستماتیک به دو میلیون انسان بیگناه، ایستادگی کند. تونبرگ تأکید کرد: زمان تماشا کردن گذشته، باید مقاومت کرد، تحریم کرد و خیابانها را ترک نگفت.
پیام گرتا به شرح زیر است:
سلام، من الان روی کشتی مدلین هستم،کشتیای که قرار است روز یکشنبه اول ژوئن دوباره به سمت غزه حرکت کند و با رساندن کمکهایی مانند غذا و دارو، محاصره را بشکند و یک کریدور بشردوستانه باز کند. آخرین باری که این کار را کردیم حدود یک ماه پیش بود.
ادامه صحبتهای تونبرگ:
https://t.me/irwomen/3509
متاسفانه رژیم صهیونسیتی، کشتی حامل او و همراهانش را متوقف و همگی را بازداشت کرد.
@EveDaughters
❤5👎4💔2😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در حضور پلیس، با نیش باز مقتول مظلوم را «بیحیا» مینامد. چون میداند با «سیستمی» سر و کار دارد که در آن تهمت «بیحیایی»، به دردِ توجیه جنایت میخورد. چون میداند در این سیستم، خیلیها معتقدند اگر زنی انگ «بیحیایی» خورد، هر چه بر سرش بیاید حقش است...
حسین باستانی
@MarpichChannel
@EveDaughters
حسین باستانی
@MarpichChannel
@EveDaughters
🤬12
انجمن جامعهشناسی ايران با همكاری كانون فرهنگ و زندگی برگزار میكند:
🔻قانون خانواده و مهريه، تغييرات تاريخی و چالشهای امروزی
➖سركار خانم دكتر موسوی ويايه
جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده
📆سه شنبه ٢٠ خردادماه
🕙ساعت ١٠:٣٠ الی ١٢:٣٠
📍بوستان قيطريه، فرهنگسرای ملل، تالار فرهنگ- كانون فرهنگ و زندگی
▪️ورود برای همه علاقمندان آزاد است.
@EveDaughters
🔻قانون خانواده و مهريه، تغييرات تاريخی و چالشهای امروزی
➖سركار خانم دكتر موسوی ويايه
جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده
📆سه شنبه ٢٠ خردادماه
🕙ساعت ١٠:٣٠ الی ١٢:٣٠
📍بوستان قيطريه، فرهنگسرای ملل، تالار فرهنگ- كانون فرهنگ و زندگی
▪️ورود برای همه علاقمندان آزاد است.
@EveDaughters
🙏3
دستگیری یک ایرانی در نیوزیلند به جرم تجاوز
🔹نشریه نیوزیلند هرالد در گزارشی به خبر بازداشت و محاکمه یک مرد مهاجر ایرانی پرداخت که به جرم تجاوز به زندان رفت.
🔹این مهاجر قاچاقچی مواد مخدر بوده، دو همسر داشته و به جرم تجاوز زندانی شده است.
🔹این مرد 52 ساله درسال ۲۰۱۸ به جرم واردات متآمفتامین یا همان شیشه به ۱۰ سال زندان محکوم شد. سپس به شکل مشروط بیرون از زندان بود تا آنکه در سال ۲۰۲۱ جرم جدید وی اتفاق افتاد.
🔹در طول دادگاه و به هنگام رویارو شدن این مرد با قربانی پرونده، قربانی پرونده در حالی اشک میریخت، خطاب به وی گفت: «امیدوارم همانطوری که مرا حقیر و وحشت زده کردی، احساس حقارت و وحشت بکنی»
🔹او در زمان حضور در دادگاه و به هنگام قرائت اتهامهایش صورتش را با دست پوشانده بود. /جهانفوری
@EveDaughters
🔹نشریه نیوزیلند هرالد در گزارشی به خبر بازداشت و محاکمه یک مرد مهاجر ایرانی پرداخت که به جرم تجاوز به زندان رفت.
🔹این مهاجر قاچاقچی مواد مخدر بوده، دو همسر داشته و به جرم تجاوز زندانی شده است.
🔹این مرد 52 ساله درسال ۲۰۱۸ به جرم واردات متآمفتامین یا همان شیشه به ۱۰ سال زندان محکوم شد. سپس به شکل مشروط بیرون از زندان بود تا آنکه در سال ۲۰۲۱ جرم جدید وی اتفاق افتاد.
🔹در طول دادگاه و به هنگام رویارو شدن این مرد با قربانی پرونده، قربانی پرونده در حالی اشک میریخت، خطاب به وی گفت: «امیدوارم همانطوری که مرا حقیر و وحشت زده کردی، احساس حقارت و وحشت بکنی»
🔹او در زمان حضور در دادگاه و به هنگام قرائت اتهامهایش صورتش را با دست پوشانده بود. /جهانفوری
@EveDaughters
😱7👍1
«عقل که نباشد جان در عذاب است»
افغانستان جزو ده کشوری است که بالاترین میزان مرگومیر مادران و نوزادان را دارد. و اکنون هم با کمبود قابله مواجه است. طالبان آموزش دختران را حتی در آموزشگاههای طبی هم ممنوع کرده است.
مصداق بارز ضربالمثل: «عقل که نباشد جان در عذاب است.»
@EveDaughters
افغانستان جزو ده کشوری است که بالاترین میزان مرگومیر مادران و نوزادان را دارد. و اکنون هم با کمبود قابله مواجه است. طالبان آموزش دختران را حتی در آموزشگاههای طبی هم ممنوع کرده است.
مصداق بارز ضربالمثل: «عقل که نباشد جان در عذاب است.»
@EveDaughters
😢6🤬3💔2👏1