Iranwire
27.5K subscribers
21.1K photos
21.2K videos
940 files
34.4K links
عکس، فیلم، خبر و پیام‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
📞🎥📲📷 t.me/shomaIranwire
iranwire.com
instagram.com/iranwire
twitter.com/iranwire
facebook.com/iranwire
youtube.com/iranwire
Download Telegram
🆔@Farsi_Iranwire
عیسی سحرخیز: عدم اطلاع رسانی خانواده زندانیان یک مشکل بزرگ است
محمد تنگستانی



بارها در شبکه‌های اجتماعی خوانده و یا شنیده‌ایم که یک زندانی به این دلیل که چهره سرشناس و یا از خانواده‌ای شناخته شده است، مورد حمایت رسانه‌ها قرار گرفته و یا این که بسیاری از زندانیان عقیدتی و سیاسی در شهرستان‌ها به دلیل گم‏نامی، مورد توجه رسانه‌ها قرار نمی گیرند. این گله های عمومی از عملکرد رسانه ها گاهی درست هستند و گاهی نه؛ زیرا در مواردی، خانواده‌های افراد بازداشت شده، به ویژه در شهرستان ها به دلیل عدم آگاهی از اهمیت تاثیر مدیا در وضعیت پرونده ها و یا ترس از تهدید‌های نیروهای امنیتی، اطلاعاتی در اختیار رسانه ها قرار نمی‌دهند. برای حل چنین مشکلی چه می توان کرد؟ چه طور می توان دسترسی عادلانه و مطلوب به رسانه ها را برای همه بخش های جامعه فراهم کرد. «ایران وایر» در این زمینه با چند کارشناسان و فعال در حوزه رسانه گفت وگو کرده است. در سومین بخش از این مجموعه، از «عیسی سحرخیز»، روزنامه نگار ساکن ایران پرسیده ایم:

در بین بازداشت شدگان جریان اعتراضات به نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸ و یا اعتراضات سراسری در دی‌ماه سال جاری، هنرمندان و فعالان مدنی کم نبوده‌اند. تعداد زیادی از این بازداشت شده ها ساکن شهرهای دور افتاده و مرزی هستند اما تنها افراد معدودی مورد توجه رسانه ها و شبکه‌های اجتماعی قرار ‌گرفتند؛ افرادی که نام شناخته شده ای دارند و یا ساکن کلان‌شهرهایی مانند تهران هستند. چرا از بازداشت‌شدگان گم‎نام و ساکن در شهرهای کوچک کم تر حمایت و یا خبری از آن ها منتشر می‌شود؟

عیسی سحرخیز: قبل از این که بخواهیم به موضوع حمایت از بازداشت‌شده ها بپردازیم، باید ببینیم مردم چه قدر از اتفاقات و اعتراضاتی که در شهرستان‌های کوچک و دور افتاده رخ می دهد، مطلع می‌شوند. موضوع اول، اطلاع یافتن است و بعد واکنش به آن خبر و واقعه‌ای که رخ داده است. ما از ابتدای این موضوع در جامعه مشکل داریم. خیلی از موارد در شهرستان‌های کوچک اتفاق می‌افتند اما به این دلیل که خانواده‌ها نمی‌دانند باید چه کار و چه گونه اطلاع‌رسانی کنند و از چه کسانی طلب درخواست و کمک داشته باشند، بلاتکلیف می‌مانند. در نتیجه، وقتی خبر دستگیری و بازداشت شخصی منعکس نشود، واکنش مناسب هم نسبت به آن هم رخ نمی دهد. ما باید ابتدا وضعیت گام اول را مشخص کنیم و ببینیم آیا اطلاع رسانی می‌شود و رسانه‌ها اهمیت نمی‌دهند یا در عدم خبررسانی باید از رسانه‌ها توقع داشت که خودشان خبرسازی کنند.
جزئیات را در بلاگ #میهمان ایران وایر بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/215/24641
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire
🆔@Farsi_Iranwire
«پشت این هول‌آور تاریک آفتابی آشیان دارد»
تازه چند روزی بود از ایران برگشته بودم -اشباع از مشاهده‌ها و تجربه‌ها و معلق میان برداشت‌ها و فکرهای نیمه‌تمام- که وکیلم از تهران تماس گرفت و خبر داد که دادگاه انقلاب رأی به محکومیت من صادر کرده است: شش سال حبس تعلیقی؛ پنج سال به جرم توهین به مقدسات و سیدالشهدا و یک سال به جرم تبلیغ علیه نظام. حکم را زودتر از آنچه فکر می‌کردم صادر کرده بودند و سنگین‌تر از آن بود که انتظارش را داشتم. واژه‌ی تعلیقی در انتهای رأی البته عجالتاً به معنای نفس راحت بود.

در گیرودار تنظیم تقاضای تجدید نظر بودم که خبر اولین تجمع‌های اعتراضی در ایران پخش شد. اعتراضی که در پهنه‌ی وسیع ایران با شتاب و شدتی بی‌مانند از اینجا و آنجا بیرون زد و حضور سرکش و جسور خود را به دوران ما اعلام کرد. چنین رخدادهایی نه تنها آینده‌ی زمانه‌ی خود را تغییر می‌دهند بلکه خوانش ما از گذشته‌شان را نیز متحول می‌کنند. در بستر یک تاریخ، مسیری را عیان می‌کنند که تا پیش از آن محو می‌نموده یا نفی می‌شده است. از زاویه‌ی فردی چنین موقعیتی، بزنگاهی‌ست برای محکِ برداشت‌های خویش، برای طرح این پرسش اساسی از خود که کجا ایستاده‌ام، با چه چشم‌انداز و امیدی؟ و چه تلاشی برای تحقق این امید کرده و می‌کنم؟

در چنین لحظه‌هایی آن پیوند عمیق و محکم به مردم سرزمین مادری‌ و پدری‌ام با تمام قوا فعال می‌شود و واژه‌ی همبستگی را با عمق معنای خود جفت می‌کند. انگار آن‌ها در کار ساختن سرنوشتی شده بودند که سرنوشت من نیز خواهد بود. شدم تماشاچی و خواننده‌ی ذوق‌زده و ملتهبی که فکرهایش دنبال شور و حس‌اش می‌دود، به عزم فهمیدن آن پیکره‌ی سیال و ناگهانی اعتراض و در اشتیاق یافتن نقطه‌های اتصال و اشتراک خود با آن قیامی که مردم می‌کردند. شدم روایتگر اعتراض مردم در رسانه‌های آلمانی‌زبان که از فرط گوش دادن به حرف‌های تحلیل‌گران مدافع اعتدال از تبیین آنچه می‌گذشت عقب مانده بودند.

خبرهایی که از تظاهرات می‌رسید بیشتر از تصویر، فریاد و حرکت داشت. اعتراض خود را در شعارهایی که جمعی سر داده می‌شد و یا خطابه‌ی خشمگینی که از گلوی یک فرد بیرون می‌ریخت و حرف جمع می‌شد، بیان می‌کرد. در همان روزهای اوج خیزش مردم، که حرف از محدود ماندن اعتراض به فرودستان جامعه و کناره‌جویی طیف‌های وسیعی از ناراضیان زده می‌شد، با چند نفر از دوستان داخل‌نشین که این گفته شامل حالشان بود، حرف زدم و در فضای مجازی بحث‌های مربوط را دنبال کردم. اغلب موضع خود را با واهمه از آشوب و چرخش وضعیت به نفع «بدتر»های داخلی یا «خارج‌نشین» توضیح می‌دادند، یا با تأکید بر ریشه‌های اقتصادی و معیشتی، وجه سیاسی اعتراض‌ها را مسکوت می‌گذاشتند و از این‌رو ضرورت مشارکت همگانی را نمی‌پذیرفتند. برخی حتی در مشارکت، خطر خودجلواندازی‌های معمول و مصادره‌ی حرکتی را می‌دیدند که «دیگران» در شکل‌گیری آن سهمی نداشته‌اند.
یادداشت #پرستوفروهر را در بلاگ #میهمان بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/215/24870
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire