Forwarded from Iranwire
🔹مدرسه نوابیغ/ زنگ انشاء/ قسمت سوم: نگهبان ناموس!
موضوع انشاء درآینده میخواهید چه کاره شوید؟
نویسنده: یک نوباوه غیرتمند
با نام و یاد خدا انشای خود را با موضوع در آینده میخواهید چه کاره شوید آغاز مینمایم. همه ما در آینده نیاز به شغلی داریم که بتوانیم تشکیل خانواده بدهیم.
با تشکیل خانواده یک شخص «بی ناموس» و یا «کم ناموس» تبدیل به یک مرد «پر ناموس» و خانواده دار میشود. من فکر میکنم اینکه ما در آینده چه شغلی داشته باشیم زیاد مهم نیست چون هر شغلی داشته باشیم بالاخره میتوانیم دست یک زنی را بگیریم و با او تشکیل خانواده بدهیم. در جامعه ما کسانی هستند که با زحمت زیاد دکتر، مهندس و یا حتی خلبان شده اند. اما در زندگی زناشویی، غیرت و تعصب لازم را برای نگهداری و هدایت نوامیس خود ندارند. نوامیس این دسته از افراد بدون قید و بند، برای خود به هرکجا که عشقشان کشید میروند و یا هرچه دلشان خواست میپوشند. ولی از آن سو هم کسانی هستند که چه بسا شغل آبرومندی هم نداشته باشند، اما با غیرت و تعصبی مثال زدنی نوامیس خود را به بهترین شکل کنترل کرده و همیشه با آبرو و سربلند زندگی کرده اند.
بنابراین شغل اصلی هر مرد در درجه اول، نگهبانی و نگهداری از نوامیس خود است. حتی حیوانات نر هم اگر حیوان نر دیگری به ماده و یا ماده هایشان نزدیک شود با آنها وارد جنگ شده و چه بسا در این جنگ جان خود را نیز از دست بدهند.
ما انسانها هم از حیوانات کمتر نیستیم و چه بسا با غیرت تر هم میباشیم. چرا که اگر کسی به ناموس ما نزدیک شود، ما از شدت غیرت حتی ممکن است ناموس خود را هم بکشیم، تا ننگ بی ناموسی بر دامن مان باقی نماند. حیوانات اما تا این حد نسبت به نوامیس خود با تعصب نیستند. مثلا حیوانات به خواهر، مادر و یا دختر خود تعصب خاصی ندارند. اما ما انسانها همه اینها را ناموس و بخشی از قلمرو خود میدانیم و چهارچشمی مراقبیم که به راه خطا نروند.
ادامه این نوشته طنز از شراگیم زند را اینجا بخوانید👇
#طنز #مدرسه_نوابیغ #ناموس
@Farsi_Iranwire
موضوع انشاء درآینده میخواهید چه کاره شوید؟
نویسنده: یک نوباوه غیرتمند
با نام و یاد خدا انشای خود را با موضوع در آینده میخواهید چه کاره شوید آغاز مینمایم. همه ما در آینده نیاز به شغلی داریم که بتوانیم تشکیل خانواده بدهیم.
با تشکیل خانواده یک شخص «بی ناموس» و یا «کم ناموس» تبدیل به یک مرد «پر ناموس» و خانواده دار میشود. من فکر میکنم اینکه ما در آینده چه شغلی داشته باشیم زیاد مهم نیست چون هر شغلی داشته باشیم بالاخره میتوانیم دست یک زنی را بگیریم و با او تشکیل خانواده بدهیم. در جامعه ما کسانی هستند که با زحمت زیاد دکتر، مهندس و یا حتی خلبان شده اند. اما در زندگی زناشویی، غیرت و تعصب لازم را برای نگهداری و هدایت نوامیس خود ندارند. نوامیس این دسته از افراد بدون قید و بند، برای خود به هرکجا که عشقشان کشید میروند و یا هرچه دلشان خواست میپوشند. ولی از آن سو هم کسانی هستند که چه بسا شغل آبرومندی هم نداشته باشند، اما با غیرت و تعصبی مثال زدنی نوامیس خود را به بهترین شکل کنترل کرده و همیشه با آبرو و سربلند زندگی کرده اند.
بنابراین شغل اصلی هر مرد در درجه اول، نگهبانی و نگهداری از نوامیس خود است. حتی حیوانات نر هم اگر حیوان نر دیگری به ماده و یا ماده هایشان نزدیک شود با آنها وارد جنگ شده و چه بسا در این جنگ جان خود را نیز از دست بدهند.
ما انسانها هم از حیوانات کمتر نیستیم و چه بسا با غیرت تر هم میباشیم. چرا که اگر کسی به ناموس ما نزدیک شود، ما از شدت غیرت حتی ممکن است ناموس خود را هم بکشیم، تا ننگ بی ناموسی بر دامن مان باقی نماند. حیوانات اما تا این حد نسبت به نوامیس خود با تعصب نیستند. مثلا حیوانات به خواهر، مادر و یا دختر خود تعصب خاصی ندارند. اما ما انسانها همه اینها را ناموس و بخشی از قلمرو خود میدانیم و چهارچشمی مراقبیم که به راه خطا نروند.
ادامه این نوشته طنز از شراگیم زند را اینجا بخوانید👇
#طنز #مدرسه_نوابیغ #ناموس
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
مدرسه نوابیغ/ زنگ انشاء/ قسمت سوم: نگهبان ناموس!
موضوع انشاء درآینده میخواهید چه کاره شوید؟
🔹 ساخت یک مدرسه دو اتاقه در «مچی دپ»، روستایی که نامش در اینترنت نیست
مهر که برسد مدرسه دو کلاسه «مچی دپ» شروع به کار میکند. مدرسهای که دو دختر جوان به یاد مادربزرگ تازه درگذشتهشان بانی ساخت آن شدهاند.
«رها» یکی از آنهاست. او میگوید: «مادربزرگم مذهبی بود. از این مذهبیهایی که همه دوستش داشتند حتی غیرمذهبیها و بیدینها، عاشق کار خیر بود. عاشق اینکه بتواند کاری انجام دهد که همه موجودات زنده روی زمین را خوشحال کند و پررنگترین چیزی که دلش را به درد میآورد فقر بود.»
دو سال پیش که مادربزرگ رها و سارا فوت میکند، آنها تصمیم میگیرند کاری کنند تا در فقدان او آرامش بیشتری به دست آورند: «راستش فوت مادربزرگم برای من و خواهرم خیلی فراتر از دست دادن یک مادربزرگ بود و تنها چیزی که تا حدودی باعث آرامش بیشتر ما شد این بود که کاری بکنیم که احساس میکنیم آرزوی قلبی مادربزرگم یا به قول خودمان مامانی ما بوده است.»
مچی دپ نام روستایی در استان سیستانوبلوچستان، شهرستان سرباز، بخش سربا، دهستان نسکند، میزان محرومیت و فقر و کمبود امکانات در این روستا تا جایی است که در گوگل و در جستجوی روستاهای شهرستان سرباز هم اثری از آثار این روستا نیست.
ادامه گزارش امید فرهادی شهروندخبرنگار ایرانوایر را اینجا بخوانید👇
#شهروندخبرنگاری #سیستان_و_بلوچستان #مدرسه_سازی #محرومیت #دانش_آموزان
@Farsi_Iranwire
مهر که برسد مدرسه دو کلاسه «مچی دپ» شروع به کار میکند. مدرسهای که دو دختر جوان به یاد مادربزرگ تازه درگذشتهشان بانی ساخت آن شدهاند.
«رها» یکی از آنهاست. او میگوید: «مادربزرگم مذهبی بود. از این مذهبیهایی که همه دوستش داشتند حتی غیرمذهبیها و بیدینها، عاشق کار خیر بود. عاشق اینکه بتواند کاری انجام دهد که همه موجودات زنده روی زمین را خوشحال کند و پررنگترین چیزی که دلش را به درد میآورد فقر بود.»
دو سال پیش که مادربزرگ رها و سارا فوت میکند، آنها تصمیم میگیرند کاری کنند تا در فقدان او آرامش بیشتری به دست آورند: «راستش فوت مادربزرگم برای من و خواهرم خیلی فراتر از دست دادن یک مادربزرگ بود و تنها چیزی که تا حدودی باعث آرامش بیشتر ما شد این بود که کاری بکنیم که احساس میکنیم آرزوی قلبی مادربزرگم یا به قول خودمان مامانی ما بوده است.»
مچی دپ نام روستایی در استان سیستانوبلوچستان، شهرستان سرباز، بخش سربا، دهستان نسکند، میزان محرومیت و فقر و کمبود امکانات در این روستا تا جایی است که در گوگل و در جستجوی روستاهای شهرستان سرباز هم اثری از آثار این روستا نیست.
ادامه گزارش امید فرهادی شهروندخبرنگار ایرانوایر را اینجا بخوانید👇
#شهروندخبرنگاری #سیستان_و_بلوچستان #مدرسه_سازی #محرومیت #دانش_آموزان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
ساخت یک مدرسه دو اتاقه در «مچی دپ»، روستایی که نامش در اینترنت نیست
امید فرهادی مهر که برسد مدرسه دو کلاسه «مچی دپ» شروع به کار میکند. مدرسهای که دو دختر جوان به یاد مادربزرگ تازه درگذشتهشان بانی ساخت آن شدهاند. «رها» یکی از آنهاست. او میگوید: «مادربزرگم مذهبی بود. از این مذهبیهایی که همه دوستش داشتند حتی غیرمذهبیها…