🔹 تجربه کودکمهاجری که بارها در مسیر قاچاق در خودرو جاساز شد
تجربه تشنگی، گرسنگی، جاساز شدن در خودروهایی که دهها مسافر را کنار هم جای میدهند و عبور از مسیرهای سخت تنها بخشی از روایتهای مهاجران و پناهجویان از مسیر قاچاق انسان است. در این میان، کودکان بسیاری هستند که تنها و یا همراه خانواده چنین مسیری را تجربه میکنند با زخمها و آسیبهایی که ممکن است تا سالها با خود حمل کنند.
در گفتههای مهاجران و پناهجویان افغانستانی، روایتهای بسیاری از سختی مسیر از افغانستان تا ایران هست که در ادامه مسیرشان هم مدام تکرار میشود.
این گزارش، روایت مهاجری افغان است که در ۱۷ سالگی در پی مشکلات اقتصادی و معیشتی که در کشور خود با آنها روبهرو شد، قدم در این مسیر گذاشت و حالا در ایران کارگری میکند.
***
قرار بود به سادگی مرز را پشت سر بگذارد و به ایران برسد، کارگری کند و در تامین معیشت خانوادهاش شریک شود. اما آنچه با آن مواجه شد، انواع خشونتها بود. نام مستعارش را «سعید» میگذاریم؛ کودکمهاجری ۱۷ ساله که در سال ۱۳۹۶ راهی ایران شد. او نیز مثل بسیاری از مهاجران افغانستانی، به شهر مرزی «نیمروز» رفت، قاچاقبر پیدا کرد و در نهایت پس از روزها تحمل سختی، قدم به ایران گذاشت. اما خشونتها کم نشدند بلکه باز هم میان قاچاقبران دستبهدست شد تا بالاخره آن کابوس پایان یافت و زندگی دیگری از نوع کارگری برای او آغاز شد.
سعید اهل «جاغوری» در استان «غزنی» است که مشکلات اقتصادی و ناامنی افغانستان او را راهی ایران کرد. قاچاقبران او را به همراه دستکم ۵۰۰ مهاجر افغانستانی دیگر از شهر نیمروز به سمت پاکستان برده بودند. معمولا مهاجران و پناهجویان افغانستانی ابتدا به پاکستان برده میشوند و سپس با عبور از مرز و کوه و دشت، وارد ایران میشوند.
سعید در روایت آن روزها به «ایرانوایر» گفت: «ما را با یک گروه ۵۰۰ نفری، وقتی شب شده بود، به سمت پاکستان فرستادند. پاکستانیها به بهانههای مختلف از ما باج میگرفتند. هرکس هم که پول نداشت، لباسهایش را در میآوردند، او را لخت میکردند و آزارش میدادند؛ فقط به خاطر پنج هزار تومان.»
ادامه گزارش باقر ابراهیمی، شهروندخبرنگار، را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #کودک_مهاجری #افغانستان #شهروندخبرنگار
@Farsi_Iranwire
تجربه تشنگی، گرسنگی، جاساز شدن در خودروهایی که دهها مسافر را کنار هم جای میدهند و عبور از مسیرهای سخت تنها بخشی از روایتهای مهاجران و پناهجویان از مسیر قاچاق انسان است. در این میان، کودکان بسیاری هستند که تنها و یا همراه خانواده چنین مسیری را تجربه میکنند با زخمها و آسیبهایی که ممکن است تا سالها با خود حمل کنند.
در گفتههای مهاجران و پناهجویان افغانستانی، روایتهای بسیاری از سختی مسیر از افغانستان تا ایران هست که در ادامه مسیرشان هم مدام تکرار میشود.
این گزارش، روایت مهاجری افغان است که در ۱۷ سالگی در پی مشکلات اقتصادی و معیشتی که در کشور خود با آنها روبهرو شد، قدم در این مسیر گذاشت و حالا در ایران کارگری میکند.
***
قرار بود به سادگی مرز را پشت سر بگذارد و به ایران برسد، کارگری کند و در تامین معیشت خانوادهاش شریک شود. اما آنچه با آن مواجه شد، انواع خشونتها بود. نام مستعارش را «سعید» میگذاریم؛ کودکمهاجری ۱۷ ساله که در سال ۱۳۹۶ راهی ایران شد. او نیز مثل بسیاری از مهاجران افغانستانی، به شهر مرزی «نیمروز» رفت، قاچاقبر پیدا کرد و در نهایت پس از روزها تحمل سختی، قدم به ایران گذاشت. اما خشونتها کم نشدند بلکه باز هم میان قاچاقبران دستبهدست شد تا بالاخره آن کابوس پایان یافت و زندگی دیگری از نوع کارگری برای او آغاز شد.
سعید اهل «جاغوری» در استان «غزنی» است که مشکلات اقتصادی و ناامنی افغانستان او را راهی ایران کرد. قاچاقبران او را به همراه دستکم ۵۰۰ مهاجر افغانستانی دیگر از شهر نیمروز به سمت پاکستان برده بودند. معمولا مهاجران و پناهجویان افغانستانی ابتدا به پاکستان برده میشوند و سپس با عبور از مرز و کوه و دشت، وارد ایران میشوند.
سعید در روایت آن روزها به «ایرانوایر» گفت: «ما را با یک گروه ۵۰۰ نفری، وقتی شب شده بود، به سمت پاکستان فرستادند. پاکستانیها به بهانههای مختلف از ما باج میگرفتند. هرکس هم که پول نداشت، لباسهایش را در میآوردند، او را لخت میکردند و آزارش میدادند؛ فقط به خاطر پنج هزار تومان.»
ادامه گزارش باقر ابراهیمی، شهروندخبرنگار، را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #کودک_مهاجری #افغانستان #شهروندخبرنگار
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
تجربه کودکمهاجری که بارها در مسیر قاچاق در خودرو جاساز شد
باقر ابراهیمی