🔹سرکوب مداوم ادبیات نمایشی؛ سانسورچیهایی که درکی از درام ندارند
همزمان با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی، «سانسور» نیز بر سیمای هنر و فرهنگ در ایران سایه افکند و هنرمندان و نویسندگان زیادی را قربانی خویش کرد. عدهای مجبور به مهاجرت شدند و عدهای نیز مجبور به خانهنشینی یا خودسانسوری، تا آنچه که مدیران تصمیمگیر در نظام اسلامی ایران میخواهند اجرا شود.
***
در تئاتر و هنرهای نمایشی نیز سانسور هرروز به طریق و نوعی جدید رونمایی شد تا موجب آزار و اعتراض هنرمندان تئاتری شود. از جمله معروفترین این اعتراضها میتوان به قهر چندین ساله «حمید سمندریان» کارگردان و نویسنده معروف تئاتر اشاره کرد و اینکه او در اعتراض به توقیف تئاتر «گالیله» نوشته «برتولت برشت» که خود ترجمهاش کرده بود، مدتی را به شغل رستورانداری روی آورد.
یا «بهرام بیضایی» کارگردان و نمایشنامهنویس شهیر ایرانی که سال ۱۳۷۱ در نامهای نوشته بود: «من دستم را میشکنم و اجازه نمیدهم تا مرا سانسورچی خودم بکنید» و سرانجام هم پس از اعمال سانسورهای بیشمار در نمایشنامهها، اجراهای صحنه و فیلمهایش مجبور به ترک ایران شد.
همین سال قبل یعنی در اردیبهشت سال ۱۳۹۹ نیز ۲۵۰ هنرمند تئاتر در ایران طی نامهای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت حسن روحانی، نسبت به لزوم دریافت مجوزی دوباره از «سازمان سینمایی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای پخش تئاترهای خود در پلتفرمهای اینترنتی اعتراض کردند و پرسیدند؛ چرا تئاتری که یکبار از مرکز هنرهای نمایشی مجوز گرفته، دوباره باید از شبکه نمایش خانگی هم مجوز بگیرد و بازبینی مجدد بر روی آن انجام شود؟
#اطلاع_رسانی #سانسور_نمایشنامهها #سانسور #بهزاد_فراهانی #تینوش_نظمجو #روزبه_حسینی
ادامه گزارش امیرحسین میراسماعیلی را در اینجا بخوانید:
همزمان با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی، «سانسور» نیز بر سیمای هنر و فرهنگ در ایران سایه افکند و هنرمندان و نویسندگان زیادی را قربانی خویش کرد. عدهای مجبور به مهاجرت شدند و عدهای نیز مجبور به خانهنشینی یا خودسانسوری، تا آنچه که مدیران تصمیمگیر در نظام اسلامی ایران میخواهند اجرا شود.
***
در تئاتر و هنرهای نمایشی نیز سانسور هرروز به طریق و نوعی جدید رونمایی شد تا موجب آزار و اعتراض هنرمندان تئاتری شود. از جمله معروفترین این اعتراضها میتوان به قهر چندین ساله «حمید سمندریان» کارگردان و نویسنده معروف تئاتر اشاره کرد و اینکه او در اعتراض به توقیف تئاتر «گالیله» نوشته «برتولت برشت» که خود ترجمهاش کرده بود، مدتی را به شغل رستورانداری روی آورد.
یا «بهرام بیضایی» کارگردان و نمایشنامهنویس شهیر ایرانی که سال ۱۳۷۱ در نامهای نوشته بود: «من دستم را میشکنم و اجازه نمیدهم تا مرا سانسورچی خودم بکنید» و سرانجام هم پس از اعمال سانسورهای بیشمار در نمایشنامهها، اجراهای صحنه و فیلمهایش مجبور به ترک ایران شد.
همین سال قبل یعنی در اردیبهشت سال ۱۳۹۹ نیز ۲۵۰ هنرمند تئاتر در ایران طی نامهای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت حسن روحانی، نسبت به لزوم دریافت مجوزی دوباره از «سازمان سینمایی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای پخش تئاترهای خود در پلتفرمهای اینترنتی اعتراض کردند و پرسیدند؛ چرا تئاتری که یکبار از مرکز هنرهای نمایشی مجوز گرفته، دوباره باید از شبکه نمایش خانگی هم مجوز بگیرد و بازبینی مجدد بر روی آن انجام شود؟
#اطلاع_رسانی #سانسور_نمایشنامهها #سانسور #بهزاد_فراهانی #تینوش_نظمجو #روزبه_حسینی
ادامه گزارش امیرحسین میراسماعیلی را در اینجا بخوانید:
IranWire | خانه
سرکوب مداوم ادبیات نمایشی؛ سانسورچیهایی که درکی از درام ندارند
همزمان با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی، «سانسور» نیز بر سیمای هنر و فرهنگ در ایران سایه افکند و هنرمندان و نویسندگان زیادی را قربانی خویش کرد. عدهای مجبور به مهاجرت شدند و عدهای نیز مجبور به خانهنشینی یا خودسانسوری، تا آنچه که مدیران تصمیمگیر…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 «#بهزاد_فراهانی»، بازیگر، کارگردان و نمایشنامهنویس باسابقه تئاتر در ایران، در گفتوگو با «#خبرنگاری_جرم_نیست»، سانسور حکومتی در ایران را امری «کثیف» و «غیرانسانی» میخواند که موجب میشود فطرت و روح اثر هنری از بین برود.
#اطلاع_رسانی #سانسور_نمایشنامهها
@Farsi_Iranwire
#اطلاع_رسانی #سانسور_نمایشنامهها
@Farsi_Iranwire