🔹 قربانیان غیرت فقط زنان نیستند؛ روایت قتلهای ناموسی در جامعه رنگینکمانی
«سیاوش»، مرد ترنس ۲۳ ساله، مرداد ۱۳۹۶ در خرمآباد به دست پدرش به دلیل آنچه حفظ آبرو خوانده میشد با شلیک گلوله به قتل رسید. پدرش پس از اطمینان از مرگ سیاوش خودش را هم کشت. سایت ششرنگ در همان زمان نوشته بود اعلامیهای که منتشر شده مرگ پدر و پسر را تایید میکند اما هویت او آنقدر برای خانوادهاش غیرقابلتحمل بوده که از او با همان نام شناسنامهای «معصومه» یاد شده و تصویری هم ندارد.
«مهسا»، زن ترنس ۲۷ سالهای که چند سال پیش موفق به انجام عمل تطبیق جنسیت شده بود، به دست پدر، برادرخوانده و پسرعموهایش در بیابانهای حوالی شادگان در دی ۱۳۹۷ به قتل رسید. بنا بر آنچه وبسایت ششرنگ از جزییات این قتل نوشته است پدر، برادرخوانده، مردان خانواده عموی مهسا، در جریان قتل مهسا که قبل از تطبیق جنسیت، به نام «مصطفی» صدا میشد، خبر داشتند و به طرق مختلف در این قتل شرکت کردهاند. پدر مهسا به دلیل مشارکت در قتل عمد و برادر مهسا به دلیل اعمال قتل توسط پلیس محلی شادگان دستگیر شدند اما پدر مهسا بهعنوان ولیدم و به دلیل نداشتن شاکی خصوصی از زندان آزاد شد.
داستان زندگی صبا، سیاوش و مهسا تنها بخش کوچکی از روایتهای ثبتشده از خشونتها و آزارهای جسمی است که به جامعه رنگینکمانی در یک جامعه مردسالار تحمیل میشود. افراد ترنسجندر اگر تصمیم به انجام عمل تطبیق جنسیت که در ایران با فتوای آیتالله خمینی قانونی اعلام شده بگیرند بازهم از سوی عرف و فرهنگ جامعه مورد خشونت واقع خواهند شد و این جدا از رنجها و زخمهایی است که نگاهها و کلامهای آزاردهنده به روح و روان آنها خواهند زد.
شایا گلدوست میگوید: «همجنسگراها در ایران وضعیتی بهمراتب بدتر و هولناکتر از بقیه رنگینکمانیها دارند. حضور مرد همجنسگرا را نه خانواده برمیتابد و نه جامعه. ایران از معدود کشورهای جهان است که در آن همجنسگرایان با خطر محکومیت به اعدام به دلیل رابطه جنسی مواجه هستند. اگرچه در لایحه جدید شرایط را اندکی تغییر دادهاند.»
گزارش مریم دهکردی را اینجا بخوانید👇
#قتل_ناموسی #جامعه_رنگین_کمانی #اقلیتهای_جنسی #دگرباشان_ایران #حقوق_دگرباشان #ترنس #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
«سیاوش»، مرد ترنس ۲۳ ساله، مرداد ۱۳۹۶ در خرمآباد به دست پدرش به دلیل آنچه حفظ آبرو خوانده میشد با شلیک گلوله به قتل رسید. پدرش پس از اطمینان از مرگ سیاوش خودش را هم کشت. سایت ششرنگ در همان زمان نوشته بود اعلامیهای که منتشر شده مرگ پدر و پسر را تایید میکند اما هویت او آنقدر برای خانوادهاش غیرقابلتحمل بوده که از او با همان نام شناسنامهای «معصومه» یاد شده و تصویری هم ندارد.
«مهسا»، زن ترنس ۲۷ سالهای که چند سال پیش موفق به انجام عمل تطبیق جنسیت شده بود، به دست پدر، برادرخوانده و پسرعموهایش در بیابانهای حوالی شادگان در دی ۱۳۹۷ به قتل رسید. بنا بر آنچه وبسایت ششرنگ از جزییات این قتل نوشته است پدر، برادرخوانده، مردان خانواده عموی مهسا، در جریان قتل مهسا که قبل از تطبیق جنسیت، به نام «مصطفی» صدا میشد، خبر داشتند و به طرق مختلف در این قتل شرکت کردهاند. پدر مهسا به دلیل مشارکت در قتل عمد و برادر مهسا به دلیل اعمال قتل توسط پلیس محلی شادگان دستگیر شدند اما پدر مهسا بهعنوان ولیدم و به دلیل نداشتن شاکی خصوصی از زندان آزاد شد.
داستان زندگی صبا، سیاوش و مهسا تنها بخش کوچکی از روایتهای ثبتشده از خشونتها و آزارهای جسمی است که به جامعه رنگینکمانی در یک جامعه مردسالار تحمیل میشود. افراد ترنسجندر اگر تصمیم به انجام عمل تطبیق جنسیت که در ایران با فتوای آیتالله خمینی قانونی اعلام شده بگیرند بازهم از سوی عرف و فرهنگ جامعه مورد خشونت واقع خواهند شد و این جدا از رنجها و زخمهایی است که نگاهها و کلامهای آزاردهنده به روح و روان آنها خواهند زد.
شایا گلدوست میگوید: «همجنسگراها در ایران وضعیتی بهمراتب بدتر و هولناکتر از بقیه رنگینکمانیها دارند. حضور مرد همجنسگرا را نه خانواده برمیتابد و نه جامعه. ایران از معدود کشورهای جهان است که در آن همجنسگرایان با خطر محکومیت به اعدام به دلیل رابطه جنسی مواجه هستند. اگرچه در لایحه جدید شرایط را اندکی تغییر دادهاند.»
گزارش مریم دهکردی را اینجا بخوانید👇
#قتل_ناموسی #جامعه_رنگین_کمانی #اقلیتهای_جنسی #دگرباشان_ایران #حقوق_دگرباشان #ترنس #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
قربانیان غیرت فقط زنان نیستند؛ روایت قتلهای ناموسی در جامعه رنگینکمانی
خودش را «صبا» معرفی میکند. ۴۰ ساله است و ساکن یکی از شهرهای کوچک شمال ایران. میگوید یکی از صدها ترنسی است که وقتی خانوادهاش میفهمند قصد دارد برای انجام عمل تطبیق جنسیت به تایلند برود، مورد خشونت قرار میگیرد. پدرش حتی عزمش را جزم میکند که او را بکشد.…
Forwarded from Iranwire
🔹 قربانیان غیرت فقط زنان نیستند؛ روایت قتلهای ناموسی در جامعه رنگینکمانی
«سیاوش»، مرد ترنس ۲۳ ساله، مرداد ۱۳۹۶ در خرمآباد به دست پدرش به دلیل آنچه حفظ آبرو خوانده میشد با شلیک گلوله به قتل رسید. پدرش پس از اطمینان از مرگ سیاوش خودش را هم کشت. سایت ششرنگ در همان زمان نوشته بود اعلامیهای که منتشر شده مرگ پدر و پسر را تایید میکند اما هویت او آنقدر برای خانوادهاش غیرقابلتحمل بوده که از او با همان نام شناسنامهای «معصومه» یاد شده و تصویری هم ندارد.
«مهسا»، زن ترنس ۲۷ سالهای که چند سال پیش موفق به انجام عمل تطبیق جنسیت شده بود، به دست پدر، برادرخوانده و پسرعموهایش در بیابانهای حوالی شادگان در دی ۱۳۹۷ به قتل رسید. بنا بر آنچه وبسایت ششرنگ از جزییات این قتل نوشته است پدر، برادرخوانده، مردان خانواده عموی مهسا، در جریان قتل مهسا که قبل از تطبیق جنسیت، به نام «مصطفی» صدا میشد، خبر داشتند و به طرق مختلف در این قتل شرکت کردهاند. پدر مهسا به دلیل مشارکت در قتل عمد و برادر مهسا به دلیل اعمال قتل توسط پلیس محلی شادگان دستگیر شدند اما پدر مهسا بهعنوان ولیدم و به دلیل نداشتن شاکی خصوصی از زندان آزاد شد.
داستان زندگی صبا، سیاوش و مهسا تنها بخش کوچکی از روایتهای ثبتشده از خشونتها و آزارهای جسمی است که به جامعه رنگینکمانی در یک جامعه مردسالار تحمیل میشود. افراد ترنسجندر اگر تصمیم به انجام عمل تطبیق جنسیت که در ایران با فتوای آیتالله خمینی قانونی اعلام شده بگیرند بازهم از سوی عرف و فرهنگ جامعه مورد خشونت واقع خواهند شد و این جدا از رنجها و زخمهایی است که نگاهها و کلامهای آزاردهنده به روح و روان آنها خواهند زد.
شایا گلدوست میگوید: «همجنسگراها در ایران وضعیتی بهمراتب بدتر و هولناکتر از بقیه رنگینکمانیها دارند. حضور مرد همجنسگرا را نه خانواده برمیتابد و نه جامعه. ایران از معدود کشورهای جهان است که در آن همجنسگرایان با خطر محکومیت به اعدام به دلیل رابطه جنسی مواجه هستند. اگرچه در لایحه جدید شرایط را اندکی تغییر دادهاند.»
گزارش مریم دهکردی را اینجا بخوانید👇
#قتل_ناموسی #جامعه_رنگین_کمانی #اقلیتهای_جنسی #دگرباشان_ایران #حقوق_دگرباشان #ترنس #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
«سیاوش»، مرد ترنس ۲۳ ساله، مرداد ۱۳۹۶ در خرمآباد به دست پدرش به دلیل آنچه حفظ آبرو خوانده میشد با شلیک گلوله به قتل رسید. پدرش پس از اطمینان از مرگ سیاوش خودش را هم کشت. سایت ششرنگ در همان زمان نوشته بود اعلامیهای که منتشر شده مرگ پدر و پسر را تایید میکند اما هویت او آنقدر برای خانوادهاش غیرقابلتحمل بوده که از او با همان نام شناسنامهای «معصومه» یاد شده و تصویری هم ندارد.
«مهسا»، زن ترنس ۲۷ سالهای که چند سال پیش موفق به انجام عمل تطبیق جنسیت شده بود، به دست پدر، برادرخوانده و پسرعموهایش در بیابانهای حوالی شادگان در دی ۱۳۹۷ به قتل رسید. بنا بر آنچه وبسایت ششرنگ از جزییات این قتل نوشته است پدر، برادرخوانده، مردان خانواده عموی مهسا، در جریان قتل مهسا که قبل از تطبیق جنسیت، به نام «مصطفی» صدا میشد، خبر داشتند و به طرق مختلف در این قتل شرکت کردهاند. پدر مهسا به دلیل مشارکت در قتل عمد و برادر مهسا به دلیل اعمال قتل توسط پلیس محلی شادگان دستگیر شدند اما پدر مهسا بهعنوان ولیدم و به دلیل نداشتن شاکی خصوصی از زندان آزاد شد.
داستان زندگی صبا، سیاوش و مهسا تنها بخش کوچکی از روایتهای ثبتشده از خشونتها و آزارهای جسمی است که به جامعه رنگینکمانی در یک جامعه مردسالار تحمیل میشود. افراد ترنسجندر اگر تصمیم به انجام عمل تطبیق جنسیت که در ایران با فتوای آیتالله خمینی قانونی اعلام شده بگیرند بازهم از سوی عرف و فرهنگ جامعه مورد خشونت واقع خواهند شد و این جدا از رنجها و زخمهایی است که نگاهها و کلامهای آزاردهنده به روح و روان آنها خواهند زد.
شایا گلدوست میگوید: «همجنسگراها در ایران وضعیتی بهمراتب بدتر و هولناکتر از بقیه رنگینکمانیها دارند. حضور مرد همجنسگرا را نه خانواده برمیتابد و نه جامعه. ایران از معدود کشورهای جهان است که در آن همجنسگرایان با خطر محکومیت به اعدام به دلیل رابطه جنسی مواجه هستند. اگرچه در لایحه جدید شرایط را اندکی تغییر دادهاند.»
گزارش مریم دهکردی را اینجا بخوانید👇
#قتل_ناموسی #جامعه_رنگین_کمانی #اقلیتهای_جنسی #دگرباشان_ایران #حقوق_دگرباشان #ترنس #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
قربانیان غیرت فقط زنان نیستند؛ روایت قتلهای ناموسی در جامعه رنگینکمانی
خودش را «صبا» معرفی میکند. ۴۰ ساله است و ساکن یکی از شهرهای کوچک شمال ایران. میگوید یکی از صدها ترنسی است که وقتی خانوادهاش میفهمند قصد دارد برای انجام عمل تطبیق جنسیت به تایلند برود، مورد خشونت قرار میگیرد. پدرش حتی عزمش را جزم میکند که او را بکشد.…
🔹 اولین رژه افتخار جامعه رنگینکمانی ایران؛ تجسم همدلی و همراهی
روی پوسترهای تبلیغاتی خود نوشته بودند: «تاریخ را رقم میزنیم. روزی در خیابانهای ایران زیر پرچم شش رنگ رنگینکمانی یکصدا فریاد میزنیم "شش رنگ، با افتخار".» این شعار، تبلیغ برگزاری اولین «رژه افتخار» مجازی جامعه رنگینکمانی ایران بود که سایت «شش رنگ» برنامهریزی کرده بود. این رژه در روز ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ برای اولین بار توسط جامعه رنگین کمانی ایرانی و البته به صورت مجازی برگزار شد.
«رژه پراید» (Pride) یا رژه افتخار جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی (شامل افراد همجنسگرای زن و مرد، دوجنسگراها، ترنسجندرها و اینترسکسها، نانباینریها، کوییرها، هیچجنسگراها و مانند دیگر گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی) به یک روز یا هفته مشخص در تقویم شهرهای مختلف دنیا اطلاق میشود که در آن فستیوالی به پاسداشت این بخش از جامعه برگزار میشود.
جزییات این فستیوال در شهرهای مختلف دنیا با هم متفاوت هستند. اما در تقویم ایران تا امسال چنین روز مشخصی وجود نداشت و جامعه رنگینکمانی ایران بهدلایل مختلف، از جمله مشکلات امنیتی، مشکلاتی که قانون مبتنی بر «شرع» برای مجازات آنها به ارمغان میآورد و همچنین تهدیدهایی که آشکارسازی ممکن است از سوی خانوادهها و نزدیکان متوجه آنها کند، از برگزاری چنین مراسمی محروم بودند.
شیوع ویروس کرونا بسیاری از مراسم رسمی در کشورهای مختلف را تعطیل کرد یا به تعویق انداخت. از رویدادهای مهم ورزشی مثل المپیک تا جشنوارههای مختلف فرهنگی همچون «جشنواره کن» در سایه شیوع بیماری کووید-۱۹ یا معلق و یا اگر امکانش بود، به صورت آنلاین برگزار شدند. اغلب افراد شاغل، دورکاری را برای ادامه فعالیتهایشان برگزیدند و جلسهها و میتینگهای کاری را پشت مانیتورها و تلفنهای هوشمند برگزار کردند.
ادامه گزارش مریم دهکردی را اینجا بخوانید👇
#اقلیتهای_جنسی #جامعه_رنگین_کمانی #رژه_افتخار_آنلاین #همجنسگرایان_ایران #حقوق_شهروندی #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
روی پوسترهای تبلیغاتی خود نوشته بودند: «تاریخ را رقم میزنیم. روزی در خیابانهای ایران زیر پرچم شش رنگ رنگینکمانی یکصدا فریاد میزنیم "شش رنگ، با افتخار".» این شعار، تبلیغ برگزاری اولین «رژه افتخار» مجازی جامعه رنگینکمانی ایران بود که سایت «شش رنگ» برنامهریزی کرده بود. این رژه در روز ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ برای اولین بار توسط جامعه رنگین کمانی ایرانی و البته به صورت مجازی برگزار شد.
«رژه پراید» (Pride) یا رژه افتخار جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی (شامل افراد همجنسگرای زن و مرد، دوجنسگراها، ترنسجندرها و اینترسکسها، نانباینریها، کوییرها، هیچجنسگراها و مانند دیگر گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی) به یک روز یا هفته مشخص در تقویم شهرهای مختلف دنیا اطلاق میشود که در آن فستیوالی به پاسداشت این بخش از جامعه برگزار میشود.
جزییات این فستیوال در شهرهای مختلف دنیا با هم متفاوت هستند. اما در تقویم ایران تا امسال چنین روز مشخصی وجود نداشت و جامعه رنگینکمانی ایران بهدلایل مختلف، از جمله مشکلات امنیتی، مشکلاتی که قانون مبتنی بر «شرع» برای مجازات آنها به ارمغان میآورد و همچنین تهدیدهایی که آشکارسازی ممکن است از سوی خانوادهها و نزدیکان متوجه آنها کند، از برگزاری چنین مراسمی محروم بودند.
شیوع ویروس کرونا بسیاری از مراسم رسمی در کشورهای مختلف را تعطیل کرد یا به تعویق انداخت. از رویدادهای مهم ورزشی مثل المپیک تا جشنوارههای مختلف فرهنگی همچون «جشنواره کن» در سایه شیوع بیماری کووید-۱۹ یا معلق و یا اگر امکانش بود، به صورت آنلاین برگزار شدند. اغلب افراد شاغل، دورکاری را برای ادامه فعالیتهایشان برگزیدند و جلسهها و میتینگهای کاری را پشت مانیتورها و تلفنهای هوشمند برگزار کردند.
ادامه گزارش مریم دهکردی را اینجا بخوانید👇
#اقلیتهای_جنسی #جامعه_رنگین_کمانی #رژه_افتخار_آنلاین #همجنسگرایان_ایران #حقوق_شهروندی #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
اولین رژه افتخار جامعه رنگینکمانی ایران؛ تجسم همدلی و همراهی
روی پوسترهای تبلیغاتی خود نوشته بودند: «تاریخ را رقم میزنیم. روزی در خیابانهای ایران زیر پرچم شش رنگ رنگینکمانی یکصدا فریاد میزنیم "شش رنگ، با افتخار".» این شعار، تبلیغ برگزاری اولین «رژه افتخار» مجازی جامعه رنگینکمانی ایران بود که سایت «شش رنگ» برنامهریزی…
Forwarded from Iranwire
🔹 اولین رژه افتخار جامعه رنگینکمانی ایران؛ تجسم همدلی و همراهی
روی پوسترهای تبلیغاتی خود نوشته بودند: «تاریخ را رقم میزنیم. روزی در خیابانهای ایران زیر پرچم شش رنگ رنگینکمانی یکصدا فریاد میزنیم "شش رنگ، با افتخار".» این شعار، تبلیغ برگزاری اولین «رژه افتخار» مجازی جامعه رنگینکمانی ایران بود که سایت «شش رنگ» برنامهریزی کرده بود. این رژه در روز ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ برای اولین بار توسط جامعه رنگین کمانی ایرانی و البته به صورت مجازی برگزار شد.
«رژه پراید» (Pride) یا رژه افتخار جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی (شامل افراد همجنسگرای زن و مرد، دوجنسگراها، ترنسجندرها و اینترسکسها، نانباینریها، کوییرها، هیچجنسگراها و مانند دیگر گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی) به یک روز یا هفته مشخص در تقویم شهرهای مختلف دنیا اطلاق میشود که در آن فستیوالی به پاسداشت این بخش از جامعه برگزار میشود.
جزییات این فستیوال در شهرهای مختلف دنیا با هم متفاوت هستند. اما در تقویم ایران تا امسال چنین روز مشخصی وجود نداشت و جامعه رنگینکمانی ایران بهدلایل مختلف، از جمله مشکلات امنیتی، مشکلاتی که قانون مبتنی بر «شرع» برای مجازات آنها به ارمغان میآورد و همچنین تهدیدهایی که آشکارسازی ممکن است از سوی خانوادهها و نزدیکان متوجه آنها کند، از برگزاری چنین مراسمی محروم بودند.
شیوع ویروس کرونا بسیاری از مراسم رسمی در کشورهای مختلف را تعطیل کرد یا به تعویق انداخت. از رویدادهای مهم ورزشی مثل المپیک تا جشنوارههای مختلف فرهنگی همچون «جشنواره کن» در سایه شیوع بیماری کووید-۱۹ یا معلق و یا اگر امکانش بود، به صورت آنلاین برگزار شدند. اغلب افراد شاغل، دورکاری را برای ادامه فعالیتهایشان برگزیدند و جلسهها و میتینگهای کاری را پشت مانیتورها و تلفنهای هوشمند برگزار کردند.
ادامه گزارش مریم دهکردی را اینجا بخوانید👇
#اقلیتهای_جنسی #جامعه_رنگین_کمانی #رژه_افتخار_آنلاین #همجنسگرایان_ایران #حقوق_شهروندی #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
روی پوسترهای تبلیغاتی خود نوشته بودند: «تاریخ را رقم میزنیم. روزی در خیابانهای ایران زیر پرچم شش رنگ رنگینکمانی یکصدا فریاد میزنیم "شش رنگ، با افتخار".» این شعار، تبلیغ برگزاری اولین «رژه افتخار» مجازی جامعه رنگینکمانی ایران بود که سایت «شش رنگ» برنامهریزی کرده بود. این رژه در روز ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ برای اولین بار توسط جامعه رنگین کمانی ایرانی و البته به صورت مجازی برگزار شد.
«رژه پراید» (Pride) یا رژه افتخار جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی (شامل افراد همجنسگرای زن و مرد، دوجنسگراها، ترنسجندرها و اینترسکسها، نانباینریها، کوییرها، هیچجنسگراها و مانند دیگر گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی) به یک روز یا هفته مشخص در تقویم شهرهای مختلف دنیا اطلاق میشود که در آن فستیوالی به پاسداشت این بخش از جامعه برگزار میشود.
جزییات این فستیوال در شهرهای مختلف دنیا با هم متفاوت هستند. اما در تقویم ایران تا امسال چنین روز مشخصی وجود نداشت و جامعه رنگینکمانی ایران بهدلایل مختلف، از جمله مشکلات امنیتی، مشکلاتی که قانون مبتنی بر «شرع» برای مجازات آنها به ارمغان میآورد و همچنین تهدیدهایی که آشکارسازی ممکن است از سوی خانوادهها و نزدیکان متوجه آنها کند، از برگزاری چنین مراسمی محروم بودند.
شیوع ویروس کرونا بسیاری از مراسم رسمی در کشورهای مختلف را تعطیل کرد یا به تعویق انداخت. از رویدادهای مهم ورزشی مثل المپیک تا جشنوارههای مختلف فرهنگی همچون «جشنواره کن» در سایه شیوع بیماری کووید-۱۹ یا معلق و یا اگر امکانش بود، به صورت آنلاین برگزار شدند. اغلب افراد شاغل، دورکاری را برای ادامه فعالیتهایشان برگزیدند و جلسهها و میتینگهای کاری را پشت مانیتورها و تلفنهای هوشمند برگزار کردند.
ادامه گزارش مریم دهکردی را اینجا بخوانید👇
#اقلیتهای_جنسی #جامعه_رنگین_کمانی #رژه_افتخار_آنلاین #همجنسگرایان_ایران #حقوق_شهروندی #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
اولین رژه افتخار جامعه رنگینکمانی ایران؛ تجسم همدلی و همراهی
روی پوسترهای تبلیغاتی خود نوشته بودند: «تاریخ را رقم میزنیم. روزی در خیابانهای ایران زیر پرچم شش رنگ رنگینکمانی یکصدا فریاد میزنیم "شش رنگ، با افتخار".» این شعار، تبلیغ برگزاری اولین «رژه افتخار» مجازی جامعه رنگینکمانی ایران بود که سایت «شش رنگ» برنامهریزی…
🔹یک عضو جامعه رنگینکمانی افغانستان؛ هموطنانم بیشترین آزار را به من تحمیل میکنند
یکی از گروههای آسیبپذیر رنگینکمانی فارسیزبان که متاسفانه بسیار کم به آنها پرداخته شده و صدایشان کمتر شنیده شده، جامعه رنگینکمانی افغانستان است؛ کشور همسایه ایران که از نظر فرهنگی و مذهبی شباهتهای زیادی با جامعه ما دارد. شرایط برای جامعه رنگینکمانی افغانستان در موارد زیادی حتی بدتر از ایران است. گفتوگوی «ایرانوایر» با یکی از افراد جامعه رنگین کمانی افغانستان را میخوانید.
***
خودش را «دنیل» معرفی میکند:
«از یک خانواده اهل افغانستان اما متولد ایران هستم. ۱۲ ساله بودم که متوجه گرایش جنسی خود شدم و فهمیدم که به همجنس خود گرایش عاطفی و جنسی دارم و همجنسگرا هستم. کم سن و سال بودم که عاشق پسردایی خود شدم و با هم رابطه جنسی داشتیم. این اولین تجربه من از رابطه جنسی بود.
از کودکی بارها مورد تجاوز قرار گرفته اما جسارت حرف زدن درباره این موضوع را نداشتهام. نه کسی من را میفهمید و نه خانوادهای داشتم که درک و حمایتم کند. در آخر هم فردی که مدتهای طولانی با خشونت و تهدید من را وادار به روابط جنسی متعدد میکرد، همه چیز را به خانوادهام گفت.
از خانواده طرد شدم و شرایط آن قدر وحشتناک شد که مجبور شدم ایران را به مقصد ترکیه ترک کنم و حالا چند سالی است که اینجا پناهنده هستم.»
ترکیه اولین کشور امن برای توقف موقت و درخواست پناهجویی برای ساکنان ایران، افغانستان و کشورهای دیگر خاورمیانه است. بسیاری از اعضای جامعه رنگینکمانی به دلیل شرایط سخت خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، قانونی و… مجبور به ترک کشور خود و پناهجویی در ترکیه هستند به این امید که با کمک سازمانهای حقوق بشری، به کشوری امن و آزاد برسند؛ جایی که بتوانند به عنوان یک انسان، با وجود همه تفاوتها، به دور از تبعیضها، حقوق برابری با سایر انسانها داشته باشند و آزادانه زندگی و آرزوهای خود را دنبال کنند.
دنیل دلیل خود برای آمدن به ترکیه و شرایط را این طور تعریف میکند: «چاره دیگری نداشتم، فقط به فکر نجات جانم بودم. شرایط برایم آن قدر سخت شده بود که حتی نمیتوانستم از خانه بیرون بروم چون میترسیدم مورد تعرض و آزار جنسی قرار بگیرم. چون از سوی افرادی که من را میشناختند، مدام تهدید میشدم.
ادامه این گزارش و گفت و گو از شایا گلدوست را اینجا بخوانید👇
#اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #قاچاق_انسان #افغانستان #رنگینکمان_ایرانی
@Farsi_Iranwire
یکی از گروههای آسیبپذیر رنگینکمانی فارسیزبان که متاسفانه بسیار کم به آنها پرداخته شده و صدایشان کمتر شنیده شده، جامعه رنگینکمانی افغانستان است؛ کشور همسایه ایران که از نظر فرهنگی و مذهبی شباهتهای زیادی با جامعه ما دارد. شرایط برای جامعه رنگینکمانی افغانستان در موارد زیادی حتی بدتر از ایران است. گفتوگوی «ایرانوایر» با یکی از افراد جامعه رنگین کمانی افغانستان را میخوانید.
***
خودش را «دنیل» معرفی میکند:
«از یک خانواده اهل افغانستان اما متولد ایران هستم. ۱۲ ساله بودم که متوجه گرایش جنسی خود شدم و فهمیدم که به همجنس خود گرایش عاطفی و جنسی دارم و همجنسگرا هستم. کم سن و سال بودم که عاشق پسردایی خود شدم و با هم رابطه جنسی داشتیم. این اولین تجربه من از رابطه جنسی بود.
از کودکی بارها مورد تجاوز قرار گرفته اما جسارت حرف زدن درباره این موضوع را نداشتهام. نه کسی من را میفهمید و نه خانوادهای داشتم که درک و حمایتم کند. در آخر هم فردی که مدتهای طولانی با خشونت و تهدید من را وادار به روابط جنسی متعدد میکرد، همه چیز را به خانوادهام گفت.
از خانواده طرد شدم و شرایط آن قدر وحشتناک شد که مجبور شدم ایران را به مقصد ترکیه ترک کنم و حالا چند سالی است که اینجا پناهنده هستم.»
ترکیه اولین کشور امن برای توقف موقت و درخواست پناهجویی برای ساکنان ایران، افغانستان و کشورهای دیگر خاورمیانه است. بسیاری از اعضای جامعه رنگینکمانی به دلیل شرایط سخت خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، قانونی و… مجبور به ترک کشور خود و پناهجویی در ترکیه هستند به این امید که با کمک سازمانهای حقوق بشری، به کشوری امن و آزاد برسند؛ جایی که بتوانند به عنوان یک انسان، با وجود همه تفاوتها، به دور از تبعیضها، حقوق برابری با سایر انسانها داشته باشند و آزادانه زندگی و آرزوهای خود را دنبال کنند.
دنیل دلیل خود برای آمدن به ترکیه و شرایط را این طور تعریف میکند: «چاره دیگری نداشتم، فقط به فکر نجات جانم بودم. شرایط برایم آن قدر سخت شده بود که حتی نمیتوانستم از خانه بیرون بروم چون میترسیدم مورد تعرض و آزار جنسی قرار بگیرم. چون از سوی افرادی که من را میشناختند، مدام تهدید میشدم.
ادامه این گزارش و گفت و گو از شایا گلدوست را اینجا بخوانید👇
#اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #قاچاق_انسان #افغانستان #رنگینکمان_ایرانی
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
یک عضو جامعه رنگینکمانی افغانستان؛ هموطنانم بیشترین آزار را به من تحمیل میکنند
شایا گلدوست
Forwarded from Iranwire
🔹یک عضو جامعه رنگینکمانی افغانستان؛ هموطنانم بیشترین آزار را به من تحمیل میکنند
یکی از گروههای آسیبپذیر رنگینکمانی فارسیزبان که متاسفانه بسیار کم به آنها پرداخته شده و صدایشان کمتر شنیده شده، جامعه رنگینکمانی افغانستان است؛ کشور همسایه ایران که از نظر فرهنگی و مذهبی شباهتهای زیادی با جامعه ما دارد. شرایط برای جامعه رنگینکمانی افغانستان در موارد زیادی حتی بدتر از ایران است. گفتوگوی «ایرانوایر» با یکی از افراد جامعه رنگین کمانی افغانستان را میخوانید.
***
خودش را «دنیل» معرفی میکند:
«از یک خانواده اهل افغانستان اما متولد ایران هستم. ۱۲ ساله بودم که متوجه گرایش جنسی خود شدم و فهمیدم که به همجنس خود گرایش عاطفی و جنسی دارم و همجنسگرا هستم. کم سن و سال بودم که عاشق پسردایی خود شدم و با هم رابطه جنسی داشتیم. این اولین تجربه من از رابطه جنسی بود.
از کودکی بارها مورد تجاوز قرار گرفته اما جسارت حرف زدن درباره این موضوع را نداشتهام. نه کسی من را میفهمید و نه خانوادهای داشتم که درک و حمایتم کند. در آخر هم فردی که مدتهای طولانی با خشونت و تهدید من را وادار به روابط جنسی متعدد میکرد، همه چیز را به خانوادهام گفت.
از خانواده طرد شدم و شرایط آن قدر وحشتناک شد که مجبور شدم ایران را به مقصد ترکیه ترک کنم و حالا چند سالی است که اینجا پناهنده هستم.»
ترکیه اولین کشور امن برای توقف موقت و درخواست پناهجویی برای ساکنان ایران، افغانستان و کشورهای دیگر خاورمیانه است. بسیاری از اعضای جامعه رنگینکمانی به دلیل شرایط سخت خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، قانونی و… مجبور به ترک کشور خود و پناهجویی در ترکیه هستند به این امید که با کمک سازمانهای حقوق بشری، به کشوری امن و آزاد برسند؛ جایی که بتوانند به عنوان یک انسان، با وجود همه تفاوتها، به دور از تبعیضها، حقوق برابری با سایر انسانها داشته باشند و آزادانه زندگی و آرزوهای خود را دنبال کنند.
دنیل دلیل خود برای آمدن به ترکیه و شرایط را این طور تعریف میکند: «چاره دیگری نداشتم، فقط به فکر نجات جانم بودم. شرایط برایم آن قدر سخت شده بود که حتی نمیتوانستم از خانه بیرون بروم چون میترسیدم مورد تعرض و آزار جنسی قرار بگیرم. چون از سوی افرادی که من را میشناختند، مدام تهدید میشدم.
ادامه این گزارش و گفت و گو از شایا گلدوست را اینجا بخوانید👇
#اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #قاچاق_انسان #افغانستان
@Farsi_Iranwire
یکی از گروههای آسیبپذیر رنگینکمانی فارسیزبان که متاسفانه بسیار کم به آنها پرداخته شده و صدایشان کمتر شنیده شده، جامعه رنگینکمانی افغانستان است؛ کشور همسایه ایران که از نظر فرهنگی و مذهبی شباهتهای زیادی با جامعه ما دارد. شرایط برای جامعه رنگینکمانی افغانستان در موارد زیادی حتی بدتر از ایران است. گفتوگوی «ایرانوایر» با یکی از افراد جامعه رنگین کمانی افغانستان را میخوانید.
***
خودش را «دنیل» معرفی میکند:
«از یک خانواده اهل افغانستان اما متولد ایران هستم. ۱۲ ساله بودم که متوجه گرایش جنسی خود شدم و فهمیدم که به همجنس خود گرایش عاطفی و جنسی دارم و همجنسگرا هستم. کم سن و سال بودم که عاشق پسردایی خود شدم و با هم رابطه جنسی داشتیم. این اولین تجربه من از رابطه جنسی بود.
از کودکی بارها مورد تجاوز قرار گرفته اما جسارت حرف زدن درباره این موضوع را نداشتهام. نه کسی من را میفهمید و نه خانوادهای داشتم که درک و حمایتم کند. در آخر هم فردی که مدتهای طولانی با خشونت و تهدید من را وادار به روابط جنسی متعدد میکرد، همه چیز را به خانوادهام گفت.
از خانواده طرد شدم و شرایط آن قدر وحشتناک شد که مجبور شدم ایران را به مقصد ترکیه ترک کنم و حالا چند سالی است که اینجا پناهنده هستم.»
ترکیه اولین کشور امن برای توقف موقت و درخواست پناهجویی برای ساکنان ایران، افغانستان و کشورهای دیگر خاورمیانه است. بسیاری از اعضای جامعه رنگینکمانی به دلیل شرایط سخت خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، قانونی و… مجبور به ترک کشور خود و پناهجویی در ترکیه هستند به این امید که با کمک سازمانهای حقوق بشری، به کشوری امن و آزاد برسند؛ جایی که بتوانند به عنوان یک انسان، با وجود همه تفاوتها، به دور از تبعیضها، حقوق برابری با سایر انسانها داشته باشند و آزادانه زندگی و آرزوهای خود را دنبال کنند.
دنیل دلیل خود برای آمدن به ترکیه و شرایط را این طور تعریف میکند: «چاره دیگری نداشتم، فقط به فکر نجات جانم بودم. شرایط برایم آن قدر سخت شده بود که حتی نمیتوانستم از خانه بیرون بروم چون میترسیدم مورد تعرض و آزار جنسی قرار بگیرم. چون از سوی افرادی که من را میشناختند، مدام تهدید میشدم.
ادامه این گزارش و گفت و گو از شایا گلدوست را اینجا بخوانید👇
#اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #قاچاق_انسان #افغانستان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
یک عضو جامعه رنگینکمانی افغانستان؛ هموطنانم بیشترین آزار را به من تحمیل میکنند
شایا گلدوست
🌈نگرانی از بازگرداندن دو پناهجوی رنگینکمانی به ایران
«دیانا» و «سِودا»، دو زن ترنس پناهنده در شهر «یالوا» ترکیه توسط پلیس دستگیر شده و در بازداشت به سر میبرند و فعالان حقوق بشر نگران بازگرداندن این دو پناهجو به ایران هستند؛ اتفاقی که برای سه متهم اعتراضات آبان ۱۳۹۹ که به حکم اعدام محکوم شده بودند، رخ داد.
«ساسان»، یکی از دوستان نزدیک «دیانا» و «سودا» در گفتوگو با «ایرانوایر» ماجرا را اینطور شرح میدهد: «هفته گذشته خانه دوستانم میهمان بودم. خواب بودیم که صدای در آمد. پلیس بود؛ البته با لباس شخصی. کارتهای شناسایی ما را کنترل کردند و به بهانه شکایت چند ماه پیش سِودا از شخصی که به او در خانهاش تعرض کرده و تلفن و اشیای شخصی وی را دزدیده بود، ما را به اداره پلیس بردند؛ حتی من را که ارتباطی به ماجرا نداشتم و آنجا میهمان بودم. ما را به اداره امنیت بردند. بسیار تعجب کردم که چرا بخش مربوط به مواد مخدر و فحشا؟ برخوردشان دوستانه و نرم بود و با تک تک ما به صورت جداگانه صحبت کردند و اطلاعاتی که میخواستند را گرفتند؛ البته بدون حضور مترجم، وکیل و حتی دسترسی به تلفن. بعد از چند ساعت به من گفتند میتوانی بروی اما دوستانت اینجا میمانند و پروندههایشان به اداره مهاجرت داده میشود. آنجا بود که متوجه شدم دوستانم را به اتهام فحشا دستگیر کردهاند و این گفتوگوهای به ظاهر دوستانه، اعترافاتی بودند که از آنها میگرفتند.»
ساسان چند ساعت بعد با تماس دیانا متوجه میشود که میخواهند آنها را به مرکز دیپورت منتقل کنند. سریع با سازمانهایی که برای حقوق پناهندگان در ترکیه فعالیت میکنند، تماس میگیرد تا شاید وکلای آنها بتوانند این ماجرا را پیگیری کنند.
جزییات را در بلاگ شایا گلدوست بخوانید:👇
#رنگین_کمان_ایرانی #اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #قاچاق_انسان
@Farsi_Iranwire
«دیانا» و «سِودا»، دو زن ترنس پناهنده در شهر «یالوا» ترکیه توسط پلیس دستگیر شده و در بازداشت به سر میبرند و فعالان حقوق بشر نگران بازگرداندن این دو پناهجو به ایران هستند؛ اتفاقی که برای سه متهم اعتراضات آبان ۱۳۹۹ که به حکم اعدام محکوم شده بودند، رخ داد.
«ساسان»، یکی از دوستان نزدیک «دیانا» و «سودا» در گفتوگو با «ایرانوایر» ماجرا را اینطور شرح میدهد: «هفته گذشته خانه دوستانم میهمان بودم. خواب بودیم که صدای در آمد. پلیس بود؛ البته با لباس شخصی. کارتهای شناسایی ما را کنترل کردند و به بهانه شکایت چند ماه پیش سِودا از شخصی که به او در خانهاش تعرض کرده و تلفن و اشیای شخصی وی را دزدیده بود، ما را به اداره پلیس بردند؛ حتی من را که ارتباطی به ماجرا نداشتم و آنجا میهمان بودم. ما را به اداره امنیت بردند. بسیار تعجب کردم که چرا بخش مربوط به مواد مخدر و فحشا؟ برخوردشان دوستانه و نرم بود و با تک تک ما به صورت جداگانه صحبت کردند و اطلاعاتی که میخواستند را گرفتند؛ البته بدون حضور مترجم، وکیل و حتی دسترسی به تلفن. بعد از چند ساعت به من گفتند میتوانی بروی اما دوستانت اینجا میمانند و پروندههایشان به اداره مهاجرت داده میشود. آنجا بود که متوجه شدم دوستانم را به اتهام فحشا دستگیر کردهاند و این گفتوگوهای به ظاهر دوستانه، اعترافاتی بودند که از آنها میگرفتند.»
ساسان چند ساعت بعد با تماس دیانا متوجه میشود که میخواهند آنها را به مرکز دیپورت منتقل کنند. سریع با سازمانهایی که برای حقوق پناهندگان در ترکیه فعالیت میکنند، تماس میگیرد تا شاید وکلای آنها بتوانند این ماجرا را پیگیری کنند.
جزییات را در بلاگ شایا گلدوست بخوانید:👇
#رنگین_کمان_ایرانی #اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #قاچاق_انسان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
نگرانی از بازگرداندن دو پناهجوی رنگینکمانی به ایران
شایا گلدوست
🔹صاحبان قدرت، ضرب و شتم و تجاوز؛ قصه تلخ جامعه رنگینکمانی در افغانستان
در هفتههای اخیر ویدیویی از ضرب و شتم یک زن «ترنس» توسط فردی در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که انتقادهای بسیاری به همراه داشت و خشم جامعه رنگینکمانی و حامیان آنها را برانگیخت.
این فرد که به نظر میرسد در کابل پلیس است، زن ترنس را مورد خشونت قرار داده و با ضرب و شتم موهای او را تراشیده است.
«آرتمیس اکبری»، مرد همجنسگرای افغانستانی و فعال جامعه رنگینکمانی در این زمینه میگوید: «نام فرد ضارب، "پهلوان مصطفی پغمانی" بوده و به عنوان پلیس در وزارت داخله کار میکرده است.
این شخص مدام با فرد ترنس تماس میگرفته و پیشنهاد رابطه جنسی میداده اما فرد ترنس جواب تماسهایش را نمیداده است. در نهایت آن شخص با چند نفر دیگر به زور وارد خانهاش میشوند و کتکش میزنند. بعد موهای او را با کارد میبرند و فحاشی میکنند. بعد از اعتراضات مردم در شبکههای اجتماعی نسبت به این اتفاق، وزارت داخله شخص مجرم را دستگیر و روانه زندان میکند اما در حال حاضر محکمه هیچ حکمی براش صادر نکرده است.»
#رنگین_کمان_ایرانی #جامعه_رنگین_کمانی #ترسجندرها #اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #هویت_جنسی
جزییات بیشتر در یادداشت شایا گلدوست:👇
@Farsi_Iranwire
در هفتههای اخیر ویدیویی از ضرب و شتم یک زن «ترنس» توسط فردی در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که انتقادهای بسیاری به همراه داشت و خشم جامعه رنگینکمانی و حامیان آنها را برانگیخت.
این فرد که به نظر میرسد در کابل پلیس است، زن ترنس را مورد خشونت قرار داده و با ضرب و شتم موهای او را تراشیده است.
«آرتمیس اکبری»، مرد همجنسگرای افغانستانی و فعال جامعه رنگینکمانی در این زمینه میگوید: «نام فرد ضارب، "پهلوان مصطفی پغمانی" بوده و به عنوان پلیس در وزارت داخله کار میکرده است.
این شخص مدام با فرد ترنس تماس میگرفته و پیشنهاد رابطه جنسی میداده اما فرد ترنس جواب تماسهایش را نمیداده است. در نهایت آن شخص با چند نفر دیگر به زور وارد خانهاش میشوند و کتکش میزنند. بعد موهای او را با کارد میبرند و فحاشی میکنند. بعد از اعتراضات مردم در شبکههای اجتماعی نسبت به این اتفاق، وزارت داخله شخص مجرم را دستگیر و روانه زندان میکند اما در حال حاضر محکمه هیچ حکمی براش صادر نکرده است.»
#رنگین_کمان_ایرانی #جامعه_رنگین_کمانی #ترسجندرها #اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #هویت_جنسی
جزییات بیشتر در یادداشت شایا گلدوست:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
صاحبان قدرت، ضرب و شتم و تجاوز؛ قصه تلخ جامعه رنگینکمانی در افغانستان
شایا گلدوست
🌈کارن، یک مرد همجنسگرا از ایران: کاش خانوادهام درک میکردند
«
از مردم میترسم، از آدمهای این شهر، از رفتارهایشان، از نگاههای بد و تمسخرهایشان. از طعنهها و کنایههایشان. به خاطر ظاهر و رفتار متفاوتم همه فکر میکنند که یک ترنس هستم، اما من خودم را «ترنس» هویتیابی نمیکنم. احساس بسیار بدی است که در مقابل خشونتهای افراد جامعه توان دفاع کردن از خودم را هم ندارم و به اجبار سکوت میکنم. فکر میکردم اگر از شر محیط مدرسه خلاص شوم کمی راحتتر میشوم، ولی هرچه که پیش میروم شرایط سختتر میشود. نمیتوانم مشکلاتم را با خانوادهام هم در میان بگذارم، چون آنها هم مرا درک نمیکنند. فقط میخواهند مردی باشم که آنها توقع دارند. گاهی آنقدر شرایط برایم سخت میشود که خودم را برای روزها در خانه حبس میکنم و میترسم پایم را بیرون بگذارم. نمیدانم برای خانوادهام چه بهانهای بیاورم، برای این در خانه ماندنها و از اجتماع دوری کردنها. زندگی برایم خیلی ترسناک است، خیلی زیاد.»
«کارن» یک مرد همجنسگرای بیست ساله ساکن شهر میانه در نزدیکی تبریز است. خودش دانشجوی رشته روانشناسی است؛ اما میگوید به خاطر شرایط روحی بدی که دارد، احساس میکند باید با یک روانشناس و مشاور در ارتباط باشد. اما در محیط کوچک و بستهای که زندگی میکند، امکان دسترسی به روانشناسی که دیدگاه باز و اطلاعات کافی نسبت به جامعه رنگینکمانی داشته باشد، وجود ندارد: «در شهر ما مرکز روانشناسی و مشاوره مناسبی برای مراجعه افرادی مثل من وجود ندارد، به همین دلیل تا حالا به روانشناسی مراجعه نکردهام تا بتوانم از گرایش جنسیام با او صحبت کنم. تنها یک دوست نزدیک دارم که او مرا درک میکند و گاهی با او حرف میزنم.
#اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #همجنسگرایی
#رنگین_کمان_ایرانی
یادداشت شایا گلدوست را بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
«
از مردم میترسم، از آدمهای این شهر، از رفتارهایشان، از نگاههای بد و تمسخرهایشان. از طعنهها و کنایههایشان. به خاطر ظاهر و رفتار متفاوتم همه فکر میکنند که یک ترنس هستم، اما من خودم را «ترنس» هویتیابی نمیکنم. احساس بسیار بدی است که در مقابل خشونتهای افراد جامعه توان دفاع کردن از خودم را هم ندارم و به اجبار سکوت میکنم. فکر میکردم اگر از شر محیط مدرسه خلاص شوم کمی راحتتر میشوم، ولی هرچه که پیش میروم شرایط سختتر میشود. نمیتوانم مشکلاتم را با خانوادهام هم در میان بگذارم، چون آنها هم مرا درک نمیکنند. فقط میخواهند مردی باشم که آنها توقع دارند. گاهی آنقدر شرایط برایم سخت میشود که خودم را برای روزها در خانه حبس میکنم و میترسم پایم را بیرون بگذارم. نمیدانم برای خانوادهام چه بهانهای بیاورم، برای این در خانه ماندنها و از اجتماع دوری کردنها. زندگی برایم خیلی ترسناک است، خیلی زیاد.»
«کارن» یک مرد همجنسگرای بیست ساله ساکن شهر میانه در نزدیکی تبریز است. خودش دانشجوی رشته روانشناسی است؛ اما میگوید به خاطر شرایط روحی بدی که دارد، احساس میکند باید با یک روانشناس و مشاور در ارتباط باشد. اما در محیط کوچک و بستهای که زندگی میکند، امکان دسترسی به روانشناسی که دیدگاه باز و اطلاعات کافی نسبت به جامعه رنگینکمانی داشته باشد، وجود ندارد: «در شهر ما مرکز روانشناسی و مشاوره مناسبی برای مراجعه افرادی مثل من وجود ندارد، به همین دلیل تا حالا به روانشناسی مراجعه نکردهام تا بتوانم از گرایش جنسیام با او صحبت کنم. تنها یک دوست نزدیک دارم که او مرا درک میکند و گاهی با او حرف میزنم.
#اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #همجنسگرایی
#رنگین_کمان_ایرانی
یادداشت شایا گلدوست را بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
کارن، یک مرد همجنسگرا از ایران: کاش خانوادهام درک میکردند
شایا گلدوست
🔹 ولنتاین در جامعه رنگینکمانی؛ عشق، عشق است
بادکنکهای قرمز، مغازهها با ویترینی پر از عروسکهای رنگی و قلبی قرمز در دستشان و جعبه کادوهای پر زرق و برق و شکلاتهای گرانقیمت. اینها تصویریست که شاید این روزها زیاد میبینید. در تکاپو هستیم تا برای کسی که دوستش داریم هدیهای بگیریم، هر چند کوچک اما پر از عشق، یا شاید در انتظار عشقمان باشیم تا با هدیه مورد علاقهمان غافلگیر شویم. خلاصه که این روزها حرف حرف عشق و عاشقی و «ولنتاین» است. آنهایی هم که کسی در زندگیشان نیست یا داستان عشق دیگران را به نظاره مینشینند و یا عشقشان را به دوست، والدین یا اعضای خانواده ابراز میکنند. چه فرقی میکند؟ مهم این است که مفهوم عشق و عشق ورزیدن را از یاد نبریم.
***
روز ولنتاین، که همچنین به نام روز عشق یا روز عشاق یا جشن ولنتاین نیز شناخته میشود، هر سال در روز ۱۴ فوریه برگزار میشود. روز ولنتاین برگرفته از سنن روم باستان و مسیحیت است.
طبق روایات، «سنت ولنتاین» کشیش معبدی در نزدیکی رم بود که در ۱۴ فوریه سال ۲۶۹ میلادی به دستور امپراطور وقت و به دلیل کمک به زوجهای جوان مسیحی برای ازدواج، گردن زده شد. اما ساکنان رم کشیش ولنتاین را فراموش نکردند و حتی کلیسایی را به یاد او نامگذاری کردند. به تدریج نیز ولنتاین به قدیس حامی عاشقان تبدیل شد و این روز به عنوان روز عشق نامگذاری شد.
این روزها با حال خراب دنیا و وضعیت نابهسامان اقتصادی شاید کمتر کسی در ایران دل و دماغ جشن ولنتاین را داشته باشد. یا این که دولت همانند سالهای قبل با ابلاغ بخشنامههایی، اماکن را به بهانه رواج غربگرایی یا به اصطلاح تهاجم فرهنگی بر سر مغازهداران و کاسبان ریخته و بند و بساط ولنتاینیشان را جمع کرده و خرس و بادکنک و شکلاتها را به غارت برده باشد.
اما گذشته از همه اینها خوب است دقایقی با خود فکر کنیم به این که تعریف ما از عشق چیست؟ روابط عاشقانه برای ما چه مفهومی دارند و مرز عاشقی کردن برای ما کجاست؟ آیا در جوامع و فرهنگهایی که لایه به لایه آن درگیر کلیشههاییست که برایمان تعیین کردهاند، عشق میتواند راه گریزی پیدا کند و این مرزها را بشکند؟
ادامه یادداشت شایا گلدوست را بخوانید 👇
#اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #هویت_جنسی #جامعه_رنگین_کمانی #ولنتاین #روز_عشق #ترنسجندر #همجنسگرایی #رنگین_کمان_ایرانی #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
بادکنکهای قرمز، مغازهها با ویترینی پر از عروسکهای رنگی و قلبی قرمز در دستشان و جعبه کادوهای پر زرق و برق و شکلاتهای گرانقیمت. اینها تصویریست که شاید این روزها زیاد میبینید. در تکاپو هستیم تا برای کسی که دوستش داریم هدیهای بگیریم، هر چند کوچک اما پر از عشق، یا شاید در انتظار عشقمان باشیم تا با هدیه مورد علاقهمان غافلگیر شویم. خلاصه که این روزها حرف حرف عشق و عاشقی و «ولنتاین» است. آنهایی هم که کسی در زندگیشان نیست یا داستان عشق دیگران را به نظاره مینشینند و یا عشقشان را به دوست، والدین یا اعضای خانواده ابراز میکنند. چه فرقی میکند؟ مهم این است که مفهوم عشق و عشق ورزیدن را از یاد نبریم.
***
روز ولنتاین، که همچنین به نام روز عشق یا روز عشاق یا جشن ولنتاین نیز شناخته میشود، هر سال در روز ۱۴ فوریه برگزار میشود. روز ولنتاین برگرفته از سنن روم باستان و مسیحیت است.
طبق روایات، «سنت ولنتاین» کشیش معبدی در نزدیکی رم بود که در ۱۴ فوریه سال ۲۶۹ میلادی به دستور امپراطور وقت و به دلیل کمک به زوجهای جوان مسیحی برای ازدواج، گردن زده شد. اما ساکنان رم کشیش ولنتاین را فراموش نکردند و حتی کلیسایی را به یاد او نامگذاری کردند. به تدریج نیز ولنتاین به قدیس حامی عاشقان تبدیل شد و این روز به عنوان روز عشق نامگذاری شد.
این روزها با حال خراب دنیا و وضعیت نابهسامان اقتصادی شاید کمتر کسی در ایران دل و دماغ جشن ولنتاین را داشته باشد. یا این که دولت همانند سالهای قبل با ابلاغ بخشنامههایی، اماکن را به بهانه رواج غربگرایی یا به اصطلاح تهاجم فرهنگی بر سر مغازهداران و کاسبان ریخته و بند و بساط ولنتاینیشان را جمع کرده و خرس و بادکنک و شکلاتها را به غارت برده باشد.
اما گذشته از همه اینها خوب است دقایقی با خود فکر کنیم به این که تعریف ما از عشق چیست؟ روابط عاشقانه برای ما چه مفهومی دارند و مرز عاشقی کردن برای ما کجاست؟ آیا در جوامع و فرهنگهایی که لایه به لایه آن درگیر کلیشههاییست که برایمان تعیین کردهاند، عشق میتواند راه گریزی پیدا کند و این مرزها را بشکند؟
ادامه یادداشت شایا گلدوست را بخوانید 👇
#اقلیتهای_جنسی #اقلیتهای_جنسیتی #هویت_جنسی #جامعه_رنگین_کمانی #ولنتاین #روز_عشق #ترنسجندر #همجنسگرایی #رنگین_کمان_ایرانی #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
ولنتاین در جامعه رنگینکمانی؛ عشق، عشق است
شایا گلدوست
🔹 داستان فرحان؛ زندگی پر پیچ و خم یک نویسنده رنگینکمانی
«در زندگی چالشهای زیادی را تحمل کردم. از طرد شدن از خانواده تا بیخانمانی، دردهاییست که سالها با آنها زندگی میکنم. تعرض، تجاوز و خشونت، تجربیات تلخ، اما آشنایی هستند که بارها برایم اتفاق افتادهاند، شاید تنها به این دلیل که با آنچه همه از من انتظار داشتند متفاوت بودم. فشارها مرا به مرز دیوانگی کشاندند، تا جایی که چندین بار تصمیم گرفتم خودم را از شر این زندگی خلاص کنم، اما ناموفق بودم. به امید رهایی و آزادی ترک وطن کردم. آمدم تا بتوانم زندگی کنم، نفس بکشم، اما دریغ که خیالی باطل بود. زندگی اینجا هم روی خوشش را به من نشان نداد.»
«فرحان عباسی رودکناری» نویسنده کتابهای «عشق محکوم به رویا» و «فریاد سکوت» است که قصه زندگی خود را اینگونه روایت میکند. مرد همجنسگرایی که داستان ۲۲ سال زندگیاش میتواند چند جلد کتاب باشد.
«داستان کتاب دومم، عشق محکوم به رویا، را با هدف نشان دادن رابطه عاشقانه یک فرد همجنسگرا نوشتم اما متاسفانه آنطور که من میخواستم تمام نشد. بخشهای زیادی را حذف یا اصلاح کردند و داستان به شکل دیگری، غیر از آنچه من میخواستم تمام شد. شاید انتظار زیادی بود که بتوانم در ایران قصه عشق فردی با تمایلات همجنسگرایانه را روایت کنم. نمیدانم شاید میخواستم با نوشتن مرهمی بر زخمهای خودم بگذارم، اما نهتنها کتاب آن چیزی که من میخواستم نشد، زندگی خودم هم بر خلاف هر آنچه تصور میکردم تغییر مسیر داد.»
ادامه یادداشت شایا گلدوست را بخوانید 👇
#اطلاع_رسانی #اقلیتهای_جنسی #جامعه_رنگین_کمانی #رنگین_کمان_ایران #فرحان_عباسی_رودکناری
@Farsi_Iranwire
«در زندگی چالشهای زیادی را تحمل کردم. از طرد شدن از خانواده تا بیخانمانی، دردهاییست که سالها با آنها زندگی میکنم. تعرض، تجاوز و خشونت، تجربیات تلخ، اما آشنایی هستند که بارها برایم اتفاق افتادهاند، شاید تنها به این دلیل که با آنچه همه از من انتظار داشتند متفاوت بودم. فشارها مرا به مرز دیوانگی کشاندند، تا جایی که چندین بار تصمیم گرفتم خودم را از شر این زندگی خلاص کنم، اما ناموفق بودم. به امید رهایی و آزادی ترک وطن کردم. آمدم تا بتوانم زندگی کنم، نفس بکشم، اما دریغ که خیالی باطل بود. زندگی اینجا هم روی خوشش را به من نشان نداد.»
«فرحان عباسی رودکناری» نویسنده کتابهای «عشق محکوم به رویا» و «فریاد سکوت» است که قصه زندگی خود را اینگونه روایت میکند. مرد همجنسگرایی که داستان ۲۲ سال زندگیاش میتواند چند جلد کتاب باشد.
«داستان کتاب دومم، عشق محکوم به رویا، را با هدف نشان دادن رابطه عاشقانه یک فرد همجنسگرا نوشتم اما متاسفانه آنطور که من میخواستم تمام نشد. بخشهای زیادی را حذف یا اصلاح کردند و داستان به شکل دیگری، غیر از آنچه من میخواستم تمام شد. شاید انتظار زیادی بود که بتوانم در ایران قصه عشق فردی با تمایلات همجنسگرایانه را روایت کنم. نمیدانم شاید میخواستم با نوشتن مرهمی بر زخمهای خودم بگذارم، اما نهتنها کتاب آن چیزی که من میخواستم نشد، زندگی خودم هم بر خلاف هر آنچه تصور میکردم تغییر مسیر داد.»
ادامه یادداشت شایا گلدوست را بخوانید 👇
#اطلاع_رسانی #اقلیتهای_جنسی #جامعه_رنگین_کمانی #رنگین_کمان_ایران #فرحان_عباسی_رودکناری
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
داستان فرحان؛ زندگی پر پیچ و خم یک نویسنده رنگینکمانی
شایا گلدوست
🔹 چه طور خودمان را بپذیریم و با بدن خود آشتی کنیم؟
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یک کنشگر در این حوزه درباره مسایل مربوط به جسم و روان این جامعه گفتوگو میکنم. بسیاری از افراد ترنس برای رسیدن به ظاهر مطلوب منطبق با جنسیتی که برای خود تعریف میکنند، رو به هورمونتراپی و انجام برخی از جراحیها میآورند. اما میزان این تغییرات در افراد مختلف بسیار متفاوت است.
این افراد چهطور میتوانند با بدن خود آشتی کنند؟ «کیمیا تهرانی»، فعال جنبش مثبتنگری این هفته در لایو اینستاگرامی درباره پذیرش و آشتی با بدن خود میگوید. در زیر، بخشی از مهمترین موضوعاتی که در این لایو اینستاگرامی مطرح شد را میخوانید.
***
دلیل اینکه برخی افراد با بدن خود احساس بیگانگی میکنند، چیست و تعاریف کلیشهای چه قدر در ایجاد این احساس موثر هستند؟
افراد به دلایل مختلف با بدن خود احساس بیگانگی و یا نفرت میکنند. یکی از این دلایل میتواند تعاریف کلیشهای از زیبایی باشد که در فرهنگها و جوامع مختلف وجود دارد. هر فردی ممکن است در زمانی دچار اختلال با تصویر جسمی خود شود. رسانهها میتوانند یکی از مهمترین دلایلی باشند که افراد را دچار این احساس میکنند.
خلاصه گفتوگوی شایا گلدوست با کیمیا تهرانی و ویدیوی این لایو اینستاگرامی 👇
#اطلاع_رسانی #آشتی_با_بدن #ترنس #ترنسجندر #گرایش_جنسی #هویت_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #شایا_گلدوست #کیمیا_تهرانی #کلیشههای_جنسی
@Farsi_Iranwire
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یک کنشگر در این حوزه درباره مسایل مربوط به جسم و روان این جامعه گفتوگو میکنم. بسیاری از افراد ترنس برای رسیدن به ظاهر مطلوب منطبق با جنسیتی که برای خود تعریف میکنند، رو به هورمونتراپی و انجام برخی از جراحیها میآورند. اما میزان این تغییرات در افراد مختلف بسیار متفاوت است.
این افراد چهطور میتوانند با بدن خود آشتی کنند؟ «کیمیا تهرانی»، فعال جنبش مثبتنگری این هفته در لایو اینستاگرامی درباره پذیرش و آشتی با بدن خود میگوید. در زیر، بخشی از مهمترین موضوعاتی که در این لایو اینستاگرامی مطرح شد را میخوانید.
***
دلیل اینکه برخی افراد با بدن خود احساس بیگانگی میکنند، چیست و تعاریف کلیشهای چه قدر در ایجاد این احساس موثر هستند؟
افراد به دلایل مختلف با بدن خود احساس بیگانگی و یا نفرت میکنند. یکی از این دلایل میتواند تعاریف کلیشهای از زیبایی باشد که در فرهنگها و جوامع مختلف وجود دارد. هر فردی ممکن است در زمانی دچار اختلال با تصویر جسمی خود شود. رسانهها میتوانند یکی از مهمترین دلایلی باشند که افراد را دچار این احساس میکنند.
خلاصه گفتوگوی شایا گلدوست با کیمیا تهرانی و ویدیوی این لایو اینستاگرامی 👇
#اطلاع_رسانی #آشتی_با_بدن #ترنس #ترنسجندر #گرایش_جنسی #هویت_جنسیتی #جامعه_رنگین_کمانی #شایا_گلدوست #کیمیا_تهرانی #کلیشههای_جنسی
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
چه طور خودمان را بپذیریم و با بدن خود آشتی کنیم؟
شایا گلدوست
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مهمترین نکته #رژه_افتخار این است که اعضای #جامعه_رنگین_کمانی میتوانند به گرایش جنسی، هویت و بیان جنسیتی خود افتخار کنند. رژههای افتخار در اعتراض به تبعیضها شروع شد و رفتهرفته باعث شد تا رنگینکمانیها بسیاری از حقوق طبیعی خود را به دست آورند.
#اقلیت_های_جنسی #اطلاع_رسانی
#اقلیت_های_جنسی #اطلاع_رسانی