Iranwire
27.5K subscribers
21.1K photos
21.2K videos
940 files
34.4K links
عکس، فیلم، خبر و پیام‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
📞🎥📲📷 t.me/shomaIranwire
iranwire.com
instagram.com/iranwire
twitter.com/iranwire
facebook.com/iranwire
youtube.com/iranwire
Download Telegram
🔹مشت‌های گره‌شده‌ات را پر از مخدر خواهیم کرد!

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند. در این گزارش، قرار است روایتی داشته باشیم از چگونگی توزیع مخدر در بندهای مربوط به معترضان بازداشتی تظاهرات‌های دی ۱۳۹۶، مرداد ۱۳۹۷ و آبان ۱۳۹۸.
***

معترضان خیابان‌های تهران را در سه دوره تظاهرات، پس از بازداشت، بلافاصله به «زندان تهران بزرگ» (فشافویه) منتقل کردند. دوره‌ بازجویی‌ بسیاری از آن‌ها از همان لحظه‌ دستگیری شروع شد و بسته به محل دستگیری و نهاد بازداشت‌کننده، معترضان بازداشت ‌شده را به خانه‌های امن، قرارگاه‌های سپاه پاسداران نظیر «ثارالله»، بندهای پلیس امنیت، بندهای امنیتی زندان «اوین» مانند بند‌های ۲۰۹ و ۲۴۰ وزارت اطلاعات و بند اطلاعات سپاه(دو الف) منتقل کردند.

بعضی‌ها در زندان بازجویی شدند و بعضی هم در نهادهای امنیتی. پس از مدتی، بیشتر این معترضان بازداشت‌ شده را به زندان تهران بزرگ واقع در منطقه «حسن‌آباد» شهر «قم» منتقل کردند.

در بعضی موارد، یعنی وقتی نهادهای امنیتی یا زندان لازم بدانند، معترضان بازداشتی باید به محض ورود، مورد خشونت دیگری قرار بگیرند تا به قول معروف، «حساب کار دست‌شان بیاید». دو ردیف از سربازان مقابل هم به صف می‌ایستند تا بازداشتی‌ها که معمولا بدن‌هایشان از ضرب و شتم دوره بازداشت و بازجویی دردناک است، از میان آن‌ها رد شوند و دوباره مورد ضرب و شتم قرار بگیرند. آن‌ها پس از پیاده شدن از اتوبوس، وارد این دو صف می‌شوند که به «تونل سربازان» معروف است. سربازان هم با باتوم و پوتین از آن‌ها پذیرایی می‌کنند.

ادامه یادداشت احسان عبدی زاده را در ایران وایر بخوانید👇

#اخبار_ایران #اعتراضات_پاییز_۹۸ #اعتراضات_آبان #روایتهای_زندان #شهروندخبرنگار
@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹مشت‌های گره‌شده‌ات را پر از مخدر خواهیم کرد!

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند. در این گزارش، قرار است روایتی داشته باشیم از چگونگی توزیع مخدر در بندهای مربوط به معترضان بازداشتی تظاهرات‌های دی ۱۳۹۶، مرداد ۱۳۹۷ و آبان ۱۳۹۸.
***

معترضان خیابان‌های تهران را در سه دوره تظاهرات، پس از بازداشت، بلافاصله به «زندان تهران بزرگ» (فشافویه) منتقل کردند. دوره‌ بازجویی‌ بسیاری از آن‌ها از همان لحظه‌ دستگیری شروع شد و بسته به محل دستگیری و نهاد بازداشت‌کننده، معترضان بازداشت ‌شده را به خانه‌های امن، قرارگاه‌های سپاه پاسداران نظیر «ثارالله»، بندهای پلیس امنیت، بندهای امنیتی زندان «اوین» مانند بند‌های ۲۰۹ و ۲۴۰ وزارت اطلاعات و بند اطلاعات سپاه(دو الف) منتقل کردند.

بعضی‌ها در زندان بازجویی شدند و بعضی هم در نهادهای امنیتی. پس از مدتی، بیشتر این معترضان بازداشت‌ شده را به زندان تهران بزرگ واقع در منطقه «حسن‌آباد» شهر «قم» منتقل کردند.

در بعضی موارد، یعنی وقتی نهادهای امنیتی یا زندان لازم بدانند، معترضان بازداشتی باید به محض ورود، مورد خشونت دیگری قرار بگیرند تا به قول معروف، «حساب کار دست‌شان بیاید». دو ردیف از سربازان مقابل هم به صف می‌ایستند تا بازداشتی‌ها که معمولا بدن‌هایشان از ضرب و شتم دوره بازداشت و بازجویی دردناک است، از میان آن‌ها رد شوند و دوباره مورد ضرب و شتم قرار بگیرند. آن‌ها پس از پیاده شدن از اتوبوس، وارد این دو صف می‌شوند که به «تونل سربازان» معروف است. سربازان هم با باتوم و پوتین از آن‌ها پذیرایی می‌کنند.

ادامه یادداشت احسان عبدی زاده را در ایران وایر بخوانید👇

#اخبار_ایران #اعتراضات_پاییز_۹۸ #اعتراضات_آبان #روایتهای_زندان #شهروندخبرنگار
@Farsi_Iranwire
🔹 روایتهای زندان؛ بند دارالقرآن در دو پرده: آیت‌الکرسی و فیلم پورن

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند. در این گزارش، یکی از زندانیان «زندان تهران بزرگ» (فشافویه) «بند دارالقرآن» را در دو پرده روایت می‌کند؛ آیت‌الکرسی‌خوانی و تماشای شبانه فیلم پورن.
***
اگر حکایت هر بند زندان نمایشی تک‌پرده‌ای است، حکایت بند دارالقرآن را تنها می‌توان در نمایش‌نامه‌ای دو پرده‌ای روایت کرد.

پرده‌ اول: صبح بند دارالقرآن - زندان شماره ۱ (تیپ۱) تهران بزرگ

اذان صبح از پشت پیجر زندان پخش می‌شود. همه می‌بایست از خواب بلند شویم و به سمت نمازخانه برویم. اگر زندانی خوابش سنگین باشد، با اولین ضربه‌های لوله‌‌ پلاستیکی انتظامات به تنش سریع بیدار می‌شود‌.

مقابل در گاردونی (دستشویی زندان) یک به یک به صف می‌ایستیم و به در می‌کوبیم تا سریع‌تر خالی شود و نوبت‌مان برسد.

نماز به امامت فردی اقامه می‌شود که توسط معاونت فرهنگی زندان فرستاده شده است، که اگر سرحال باشد میکروفن را می‌گیرد و از حضور این همه زندانی اهل نماز و عبادت احساس خرسندی می‌کند.

ادامه روایت رضا رضوانی را بخوانید 👇

#اخبار_ایران #اطلاع_رسانی #روایت‌های_زندان #زندان_تهران_بزرگ #زندان_فشافویه #بند_دارالقرآن #زندانیان_سیاسی #زندانیان_عقیدتی
@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹 روایتهای زندان؛ بند دارالقرآن در دو پرده: آیت‌الکرسی و فیلم پورن

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند. در این گزارش، یکی از زندانیان «زندان تهران بزرگ» (فشافویه) «بند دارالقرآن» را در دو پرده روایت می‌کند؛ آیت‌الکرسی‌خوانی و تماشای شبانه فیلم پورن.
***
اگر حکایت هر بند زندان نمایشی تک‌پرده‌ای است، حکایت بند دارالقرآن را تنها می‌توان در نمایش‌نامه‌ای دو پرده‌ای روایت کرد.

پرده‌ی اول: صبح بند دارالقرآن - زندان شماره ۱ (تیپ۱) تهران بزرگ

اذان صبح از پشت پیجر زندان پخش می‌شود. همه می‌بایست از خواب بلند شویم و به سمت نمازخانه برویم. اگر زندانی خوابش سنگین باشد، با اولین ضربه‌های لوله‌‌ پلاستیکی انتظامات به تنش سریع بیدار می‌شود‌.

مقابل در گاردونی (دستشویی زندان) یک به یک به صف می‌ایستیم و به در می‌کوبیم تا سریع‌تر خالی شود و نوبت‌مان برسد.

نماز به امامت فردی اقامه می‌شود که توسط معاونت فرهنگی زندان فرستاده شده است، که اگر سرحال باشد میکروفن را می‌گیرد و از حضور این همه زندانی اهل نماز و عبادت احساس خرسندی می‌کند.

ادامه روایت رضا رضوانی را بخوانید 👇

#اخبار_ایران #اطلاع_رسانی #روایت‌های_زندان #زندان_تهران_بزرگ #زندان_فشافویه #بند_دارالقرآن #زندانیان_سیاسی #زندانیان_عقیدتی
@Farsi_Iranwire
🔹 روایتهای زندان؛ ضرب و شتم زندانیان یکی از مراحل «پذیرایی» است

زمان بازداشت بهترین فرصت برای ضرب و شتم متهم است. کم‌تر زندانی‌ وجود دارد که در لحظه‌ دستگیری و در حین انتقال به محل بازداشت یا زندان کتک نخورده باشد. اغلب بازداشت شده‌‌های اعتراضات خیابانی و زندانیان عقیدتی و سیاسی در بند‌های امنیتی، ضرب و شتم را پس از دستگیری و هنگام انتقال، در اتوبوس‌ها، مینی‌بوس‌ها و ون‌ها تجربه کرده‌اند.

متهمان با دست‌بند به یک‌دیگر وصل می‌شوند، به طوری‌ که امکان حفاظت از سر و صورت خود را ندارند و در این حالت، توسط تیم عملیات مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند. ماموران این تیم دوربین دارند و این لحظات تحقیر زندانی را ثبت می‌کنند. این روند در ون‌های انتقال، حین جابه‌جایی زندانی از زندان به نهاد امنیتی و بازگشت هم رخ می‌دهد.

بگو «گُه خوردم»، بگو «غلط کردم» و هزار بگو بگوی دیگر که چه بگویی و چه نگویی، مشتی بر صورت، چکی بر پس گردن و شوکری بر پهلویت می‌نوازند.

آزار دیگری نیز هم‌زمان در جریان است؛ نامشخص بودن مقصد ون‌ها. زندانی نمی‌داند با خروج از زندان قرار است کجا برده شود. ماموران نیز با جملاتی مثل «داریم می‌ریم کهریزک» یا «داریم می‌ریم یگان، ترتیب‌تون رو می‌دن» و تهدیدهای دیگر مسیر این جابه‌جایی را به جهنمی به طول یک عمر تبدیل می‌کنند. هرچند تهدیدها بعضی اوقات هم عملی می‌شوند؛ مثل وقتی که زندانی از معترضان خیابانی باشد و او را پس از دستگیری، به تونلی انسانی که از ماموران شکل می‌یابد، می‌فرستند و با باتون از یک معترض «پذیرایی» می‌کنند.

ادامه گزارش کوروش پایدار را اینجا بخوانید👇
#روایت‌های_زندان #اطلاع_رسانی #مجرم_گردانی #زندانیان_سیاسی #زندان_فشافویه

@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹روایتهای زندان؛ ضرب و شتم زندانیان یکی از مراحل «پذیرایی» است

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند. آن‌ها گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند. این گزارش، روند ضرب و شتم زندانیان است؛ آن‌چه پشت درهای بسته جریان دارد.

***

اصل ۳۹ «قانون اساسی»: «هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد، ممنوع و موجب مجازات است.»
در اجرای اصل ۳۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر منع هتک حیثیت افرادی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده‌اند، مراجع قضایی مکلف هستند موارد زیر را رعایت کند:

الف) اجتناب از هرگونه رفتار تحقیرآمیز و موجب اذیت و آزار جسمی یا روحی و روانی یا بی‌حرمتی به متهمان و محکومان.

ب) اجتناب از هرگونه رفتار غیرقانونی یا سلیقه‌ای مانند تراشیدن سر، استفاده از پابند (جز در مورد مجرمان خطرناک)، چشم‌بند، پوشاندن صورت و یا انتقال وی به اماکن نامعلوم توسط ضابطان دادگستری در جریان بازجویی. (دستورالعمل حفظ کرامت و ارزش‌های انسانی مصوب سال ۱۳۹۸ قوه‌ قضاییه)

اشاره به این اصل قانونی، مقدمه‌ای است برای آن‌چه می‌خواهم روایت کنم. این‌جا زندان است و ما همواره کتک می‌خوریم!

در مهر همین امسال، گردش متهمان در خیابان‌های تهران و ضرب و شتم آن‌ها مقابل دیدگان شهروندان، می‌تواند این سوال را مطرح کند که اگر در ملاءعام با متهمان این‌گونه برخورد می‌شود، در خلوت بازداشتگاه و زندان چه بر سر زندانیان می‌آید؟
آن‌چه در ادامه می‌خوانید، مشاهدات و تجربه‌های فردی من و دیگر زندانیانی است که برای روایت حقیقت، همکاری کرده‌اند؛ از جمله معترضان آبان ۱۳۹۸، دزدها و زندانیان مالی و بسیاری از آن‌ها که سال ۱۳۹۹ را در زندان «تهران بزرگ»(فشافویه) گذرانده‌اند.

ادامه این یادداشت از کوروش پایدار را اینجا بخوانید👇

#اخبار_ایران #اطلاع_رسانی #روایتهای_زندان
@Farsi_Iranwire
🔹روایتهای زندان؛ در جست‌وجوی خواب از دست رفته

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم. راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند.
در این گزارش، قرار است روایت زندانیان را درباره «خواب» بخوانیم؛ هم خواب و هم جای خواب!
***

در ادبیات زندان، به آن «تخم‌مرغ دزد» می‌گویند؛ یعنی کارتن‌خواب‌ها و خیابان‌گردهایی که در زمستان دزدی‌های خرد می‌کنند تا بلکه برای چند ماه به زندان بیفتند و جای خوابی داشته باشند؛ مجرمانی با حبس‌های شش ماهه که تعداد آن‌ها در زمستان و فصل سرما بیشتر می‌شود. هرچند زندگی در زندان، مثل سکونت در شهر، طبقاتی است. آن‌ها لزوما روی تخت و زیر پتو نمی‌خوابند بلکه فقط در خیابان نیستند؛ در آن سرمای به اصطلاح گداکش.

شروع فصل سرما در تهران، بی‌پناهان و کارتن‌خواب‌هایش را ناچار به یافتن چاره‌ای برای بقا می‌کند؛ از خوابیدن در قبرهای پیش ساخته در قبربستان تا عایق کردن محل خواب خود با کارتن و پلاستیک و پتو زیر پل‌ها. گروهی اما زندان را ترجیح می‌دهند.

در این یادداشت، از مراتب خوابگاهی در یک بند عادی در زندان می‌نویسم با در نظر داشتن این نکته که تفاوت میان بندهای مختلف و نیز واحدهای گوناگون وجود دارد؛ با علم به این موضوع که تمایزات دیگر نیز نظیر نوع جرم (دزدی، مالی، مسلحانه، قتل، امنیتی و...) سن (بند «شاپرک‌ها»، بند «جوانان» و ...) و محلات مختلف وجود دارد و خود لایه‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در زندان «تهران بزرگ»‌(فشافویه) را می‌سازند.

ادامه یادداشت سالار میرهاشمی را اینجا بخوانید👇

#اخبار_ایران #روایتهای_زندان #زندان
@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹روایتهای زندان؛ در جست‌وجوی خواب از دست رفته

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم. راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند.
در این گزارش، قرار است روایت زندانیان را درباره «خواب» بخوانیم؛ هم خواب و هم جای خواب!
***

در ادبیات زندان، به آن «تخم‌مرغ دزد» می‌گویند؛ یعنی کارتن‌خواب‌ها و خیابان‌گردهایی که در زمستان دزدی‌های خرد می‌کنند تا بلکه برای چند ماه به زندان بیفتند و جای خوابی داشته باشند؛ مجرمانی با حبس‌های شش ماهه که تعداد آن‌ها در زمستان و فصل سرما بیشتر می‌شود. هرچند زندگی در زندان، مثل سکونت در شهر، طبقاتی است. آن‌ها لزوما روی تخت و زیر پتو نمی‌خوابند بلکه فقط در خیابان نیستند؛ در آن سرمای به اصطلاح گداکش.

شروع فصل سرما در تهران، بی‌پناهان و کارتن‌خواب‌هایش را ناچار به یافتن چاره‌ای برای بقا می‌کند؛ از خوابیدن در قبرهای پیش ساخته در قبربستان تا عایق کردن محل خواب خود با کارتن و پلاستیک و پتو زیر پل‌ها. گروهی اما زندان را ترجیح می‌دهند.

در این یادداشت، از مراتب خوابگاهی در یک بند عادی در زندان می‌نویسم با در نظر داشتن این نکته که تفاوت میان بندهای مختلف و نیز واحدهای گوناگون وجود دارد؛ با علم به این موضوع که تمایزات دیگر نیز نظیر نوع جرم (دزدی، مالی، مسلحانه، قتل، امنیتی و...) سن (بند «شاپرک‌ها»، بند «جوانان» و ...) و محلات مختلف وجود دارد و خود لایه‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در زندان «تهران بزرگ»‌(فشافویه) را می‌سازند.

ادامه یادداشت سالار میرهاشمی را اینجا بخوانید👇

#اخبار_ایران #روایتهای_زندان #زندان
@Farsi_Iranwire
🔹 روایتهای زندان؛ ما پشت آن دیوارهای بلند بی‌مدعا جان می‌بازیم

«روایتهای زندان»، مجموعه‌ گزارش‌هایی است که راویان آن زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند یا محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف ببرند.

در این گزارش یکی از همین زندانیان ما را با زندگی طبقاتی در «فشافویه» همراه می‌کند؛ همان‌جایی که زندانی کارگر متعهد می‌شود ادعایی در قبال نقص عضو یا مرگ خود نداشته باشد.
***
«... و هم‌چنین در صورت بروز هرگونه حادثه‌ای در حین کار که منجر به نقص عضو و یا فوت این‌جانب گردد، هیچ‌گونه ادعایی نخواهم داشت.»

عبارت بالا نه متعلق به قرن گذشته است و نه ترجمه‌ای روسی از ادبیات دوران «تزار»؛ قسمتی از تعهدنامه‌‌‌ای است که این روزها زندانیان کارگر در زندان «تهران بزرگ» یا همان فشافویه پای آن را انگشت می‌زنند؛ تعهدنامه‌ای که «شورای طبقه‌بندی» و قاضی ناظر بر زندان از تمامی شاغلان می‌گیرند تا به اصطلاح، زندانی «رای کار» شود. سپس آن زندانی را به کارگاه‌های ساختمانی جهت ساخت واحدهای جدید، کار‌های تاسیساتی واحدها، کارگاه‌های خیاطی تولید لباس و ماسک، امور خدماتی زندان و ... می‌فرستند.

من نه فقط از امضاکنندگان این نامه هستم بلکه به تازگی ریاست مجموعه زندان بزرگ جلسه‌ای با چندین زندانی داشت که اتهام‌ آن‌ها «اخلال در نظام اقتصادی» به خاطر «طرح سرمایه‌گذاری مشترک برای تاسیس کارخانه‌های جدید در زمین‌های اطراف زندان» است. خبر برگزاری جلسه‌ ریاست زندان با زندانیان صاحب سرمایه برای کسی که زندان را تجربه نکرده است، می‌تواند غیرقابل باور باشد؛ اما این فقط بخشی از حقیقتی است که ما در آن زندگی می‌کنیم.

چه‌گونه زندان و دستگاه قضا به کسانی که تصاویرشان را در رسانه‌ها منتشر و به عنوان اخلال‌گر در نظام اقتصادی کشور به مردم معرفی کرده است، پیشنهاد همکاری مشترک و تاسیس کارخانه می‌دهد؟

سود حاصل از این فعالیت مشترک اقتصادی که ماحصل کار بی‌جیره و مواجب زندانیان کارگر است، چه میزان بوده که طرفین را بر سر میز گفت‌وگو آورده است؟

طرف‌های این بحث، مدیریت و کادر زندان، زندانیان صاحب سرمایه و زندانیان کارگر بوده‌اند.

گزارش شاهین روستایی را بخوانید 👇

#اخبار_ایران #روایت‌های_زندان #حقوق_بشر #زندان_فشافویه #زندان_تهران_بزرگ #زندانیان_کارگر
@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹 روایتهای زندان؛ ما پشت آن دیوارهای بلند بی‌مدعا جان می‌بازیم

«روایتهای زندان»، مجموعه‌ گزارش‌هایی است که راویان آن زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند یا محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف ببرند.

در این گزارش یکی از همین زندانیان ما را با زندگی طبقاتی در «فشافویه» همراه می‌کند؛ همان‌جایی که زندانی کارگر متعهد می‌شود ادعایی در قبال نقص عضو یا مرگ خود نداشته باشد.
***
«... و هم‌چنین در صورت بروز هرگونه حادثه‌ای در حین کار که منجر به نقص عضو و یا فوت این‌جانب گردد، هیچ‌گونه ادعایی نخواهم داشت.»

عبارت بالا نه متعلق به قرن گذشته است و نه ترجمه‌ای روسی از ادبیات دوران «تزار»؛ قسمتی از تعهدنامه‌‌‌ای است که این روزها زندانیان کارگر در زندان «تهران بزرگ» یا همان فشافویه پای آن را انگشت می‌زنند؛ تعهدنامه‌ای که «شورای طبقه‌بندی» و قاضی ناظر بر زندان از تمامی شاغلان می‌گیرند تا به اصطلاح، زندانی «رای کار» شود. سپس آن زندانی را به کارگاه‌های ساختمانی جهت ساخت واحدهای جدید، کار‌های تاسیساتی واحدها، کارگاه‌های خیاطی تولید لباس و ماسک، امور خدماتی زندان و ... می‌فرستند.

من نه فقط از امضاکنندگان این نامه هستم بلکه به تازگی ریاست مجموعه زندان بزرگ جلسه‌ای با چندین زندانی داشت که اتهام‌ آن‌ها «اخلال در نظام اقتصادی» به خاطر «طرح سرمایه‌گذاری مشترک برای تاسیس کارخانه‌های جدید در زمین‌های اطراف زندان» است. خبر برگزاری جلسه‌ ریاست زندان با زندانیان صاحب سرمایه برای کسی که زندان را تجربه نکرده است، می‌تواند غیرقابل باور باشد؛ اما این فقط بخشی از حقیقتی است که ما در آن زندگی می‌کنیم.

چه‌گونه زندان و دستگاه قضا به کسانی که تصاویرشان را در رسانه‌ها منتشر و به عنوان اخلال‌گر در نظام اقتصادی کشور به مردم معرفی کرده است، پیشنهاد همکاری مشترک و تاسیس کارخانه می‌دهد؟

سود حاصل از این فعالیت مشترک اقتصادی که ماحصل کار بی‌جیره و مواجب زندانیان کارگر است، چه میزان بوده که طرفین را بر سر میز گفت‌وگو آورده است؟

طرف‌های این بحث، مدیریت و کادر زندان، زندانیان صاحب سرمایه و زندانیان کارگر بوده‌اند.

گزارش شاهین روستایی را بخوانید 👇

#اخبار_ایران #روایت‌های_زندان #حقوق_بشر #زندان_فشافویه #زندان_تهران_بزرگ #زندانیان_کارگر
@Farsi_Iranwire
🔹روایتهای زندان؛ از تجاوز جنسی تا صیغه و ملاقات‌های شرعی

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند؛ گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند. در این گزارش قرار است بر اساس مشاهدات عینی و گزارش‌های دریافتی، به مساله رفتار جنسی در زندان بپردازیم؛ از مبادله عکس زنان برای خودارضایی تا تجاوزهای جنسی. مهم اما، روابط قدرت در این چرخه است که رفتار جنسی را هم تعیین می‌کند. در این گزارش گاه از جوانی ۱۸ ساله می‌گوییم که پنج سال گذشته را در کانون «اصلاح و تربیت» حبس کشیده و حالا برای ادامه تحمل کیفر به زندان آمده و گاه از میان‌سالی که جوانی‌اش را پشت میله‌های زندان سپری کرده است؛ جوانی که هیچ همبستری در زندگی‌اش نداشته تا پیرمردی که رابطه جنسی و عاطفی‌اش را در زندان شکل داده اما به تجاوز جنسی ختم شده است. در این میان برخی عزیزکرده هستند و حتی می‌توانند از ملاقات شرعی و صیغه هم برخوردار شوند. این گزارش نمایی کلی از عملیات و روابط جنسی در زندان «تهران بزرگ» می‌دهد.

تمامی نام‌ها در این مجموعه روایتهای زندان، مستعار است.

***

زندانیان زندان «تهران بزرگ» (فشافویه) را می‌توان در گسترده سنی ۱۷ تا ۷۷ سال جای داد؛ متهمان به قتل، سرقت مسلحانه، کلاه‌برداری اینترنتی، کامنت‌گذاران اینستاگرامی، بده‌کاران پنج میلیون تومانی تا متهمان بزرگ اقتصادی با قرارهای ۵۰ میلیون دلاری. این زندانیان با محکومیت‌های سه ماه و یک روزه تا حکم‌های ۳۵ ساله، همگی در یک نقطه اشتراک دارند؛ نیاز جنسی.

خودارضایی؛ مبادله تصاویر زنان

تصاویر زنان در بندهای زندان از ارزش مبادله برخوردار است؛ تصویری از مجله‌ای معمولی یا عکسی که با واسطه‌ای از خارج از زندان به بند وارد شده است. در بندهایی که امکان خرید تلویزیون و نمایش فیلم از روی فلش وجود دارد، پاسی از شب را بعد از اعلام خاموشی، به نمایش «فیلم فوتبالی» (پورن) اختصاص می‌دهند. این فلش‌مموری‌ها گاه تا یک میلیون تومان معامله می‌شوند و اغلب از خارج از زندان توسط افسر یا سربازی آورده یا توسط زندانیان که به طور مخفیانه دسترسی به موبایل دارند، تهیه می‌شوند.

اگر در بندی امکان پخش فیلم فراهم باشد، مانعی برای خودارضایی وجود ندارد و جمع تماشاکننده‌ پورن در تخت و زاغه‌هایشان، کار خود را می‌کنند. اما در بندهایی که دسترسی به پورن وجود ندارد، ارزش عکس‌های مبادله ‌شده، به ویژه تصاویر لخت یا جنسی، بالاتر است و با مواد مخدر مبادله می‌شود.

جزییات بیشتر را در یادداشت هوتن حائری بخوانید:👇
#آن_سوی_خبر #روایتهای_زندان #زندانیان_در_ایران #اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
🔹روایتهای زندان؛ این‌جا قبرستان زنده‌ها است

«رضایی» ۶۳ سال داشت. کرد بود و وقتی با تلفن با پسرش حرف می‌زد، صدایش آن‌قدر طنین داشت که همه‌ آن‌هایی که در راهروی زندان بودند جمله‌ هر روزه‌اش را می‌شنیدند: «این‌جا آخر دنیاست باباجان. "نلسون ماندلا" هم اگر شش ماه این‌جا حبس می‌کشید به غلط کردن می‌افتاد.» رضایی پرونده‌ مشروب داشت و باید بعد از گذراندن حبس سه ساله‌اش که دو ماه آن باقی مانده بود، جریمه می‌پرداخت؛ ده برابر ارزش الکلی که در مشروباتش بود. او با داشتن تجربه حبس در زندانهای ترکیه و بلغارستان شرایط این زندان را بدتر از تمامی حبس‌هایش در غربت توصیف می‌کرد.

شبی حدود ساعت یک بامداد، هنگامی که در گاردونی [توالت] بند سر شیشه [مخدر صنعتی] دعوا شد و همه‌ زندانیان بند از فریادها بیدار شدند، او هم از خواب پرید و با پنجاه زندانی مواجه شد که به دنبال جوانی از گاردونی به سر بند می‌دوند. او هم شاهدی شد بر واقعه آن شب؛ همان‌وقت که شلوار از تن آن جوان پایین کشیده بودند و … نمی‌دانم قبل از آن واقعه بود یا بعد از آن که خون در رگ‌های رضایی دلمه زد. او را روی ویلچر به بهداری بردند. نیم ساعت طول کشید تا دکتر از بهداری مرکز به بهداری زندان بیاید و دستور اعزام او را به بیمارستان، امضا کند. مدتی هم طول کشید تا آمبولانس سر برسد. نمی‌دانم عزرائیل در کجای مسیر به ملاقات رضایی آمد. اما ما برایش مراسم ختم می‌گیریم.

"اطاله" واژه‌ای صرفا برای روند دادرسی پرونده‌های زندانیان نیست. البته که تعدد متهمان ۳-۴ سال حبس کشیده‌ای که هنوز دادگاهی برای آن‌ها تشکیل نشده است، ضرورت واژه اطاله‌ دادرسی را ایجاب می‌کند. اما درمان زندانیان نیز مشمول چنین زمان‌بندی است.

#اخبار_ایران #روایتهای_زندان #فشافویه #حقوق_زندانیان
جزییات بیشتر را در روایت هیوا راد بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
🔹روایتهای زندان؛ یا می‌میریم یا سینه‌خیز به زندگی ادامه می‌دهیم

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند که گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند. «هیوا» در گزارش قبلی از نبود امکانات پزشکی در زندان «تهران بزرگ» گفت که گاه به قیمت جان زندانیان تمام می‌شود. او در این گزارش از وقایعی می‌گوید که فقدان روان‌پزشک یا روان‌شناس در زندان رقم می‌زند؛ مساله‌ای که سریع‌تر زندانیان را به قهقرا می‌برد.

***

در مکانی که زندانیان مرتب داروهای اعصاب مصرف می‌کنند یا به خوردشان داده می‌شود، خبری از روان‌پزشک و روان‌شناس نیست. در حالی‌که خودکشی، اوردوز و خودزنی به وقایعی رایج در زندان تبدیل شده‌اند؛ آن‌هم شرایطی که زندانیان با دوری از خانواده، نداشتن رابطه جنسی، سوء مصرف مواد مخدر، تجاوز،‌ مشکلات مالی و گاه طردشدگی از سوی خانواده‌های خود مواجه‌اند.

این‌بار با من به دیدار زندانیانی بیایید که نبود روان‌پزشک و روان‌شناس، آن‌ها را به قهقرا برده است.

«سه‌شنبه بود؛ بعد از آمار. طبق برنامه، ۱۰ نفر از ما می‌توانستند به سالن فرهنگی زندان بروند و برای یک‌ساعت از کتاب‌خانه دیدن کنند و دو کتاب به داخل بند بیاورند. بعد از گذشتن از دو افسر نگهبانی و ثبت اسامی‌ خود، وارد سالن فرهنگی شدیم. خاطرم نیست کدام کتاب را به دست داشتم که ناگهان صدای فریاد از توالت بلند شد. شروع به دویدن کردیم. "مرتضی" از نیروهای خدماتی به حساب می‌آمد. با جنازه‌اش مواجه شدیم که از سقف توالت سوم آویزان بود. بعدها شنیدم که مدت‌ها بود می‌خواست به زندگی خود پایان دهد. آن روز تا پایان زمان اداری در توالت پنهان شده بود و در نهایت، با ملحفه‌ای که پیش‌تر آماده کرده بود، خودش را حلق‌آویز کرد و مرد.»

این‌جا، هر ماه سه یا چهار نفر خودشان را می‌کشند. آن‌هایی هم که اقدام به خودکشی کرده‌ و زنده مانده‌اند، به حال خود رها می‌شوند و گاه در چندمین تلاش، می‌میرند. منظور مصرف‌کنندگان مواد مخدر نیست که برای فراموشی زندگی‌ خود آن‌قدر مخدر می‌کشند تا اوردوز می‌کنند و جان می‌دهند.

#روایتهای_زندان #اخبار_ایران
جزییات را در یادداشت هیوا راد بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
🔹 روایتهای زندان؛ دره‌ شاپرک‌ها؛ بند جوانان زندان تهران بزرگ

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند که گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم.

راویان این مجموعه، زندانی سیاسی و عقیدتی هستند و محکومان جرایم عادی. آن‌ها از زندگی خود در زندان می‌گویند و ما را با خودشان به سلول‌های مختلف می‌برند. این‌بار به «دره شاپرک‌ها» می‌رویم؛ بندهای نگه‌داری جوانان و نوجوانان.
***
«شرایط وحشتناک است؛ آب قابل آشامیدن نیست، تاسیسات بهداشتی معیوب هستند و حمام و توالت سهمیه‌بندی است. نیم‌ساعت در روز آب داغ داریم. بند کثیف است و پر از جمعیت. یک ملاقه عدس پر از سنگ و سوسیس‌های گندیده توقیفی، غذایی است که باید بخوریم. ساس و موش حتی از جمعیت ما هم بیشتر است. بهتر است بگویم این‌جا، دره شاپرک‌ها، یک روی دیگر جهنم است.»

این جمله‌ها، روایت‌ «آرش»، یکی از زندانیان «دره شاپرک‌ها» است که مدتی را در همین بند تیپ۴ زندان «تهران بزرگ»(فشافویه) گذرانده است. بند جوانان در میان زندانیان به دره شاپرک‌ها معروف است. در دره شاپرک‌ها انجام هیچ ورزشی مجاز نیست و حتی تمام بطری‌های آب معدنی که در بندهای دیگر به جای دمبل مورد استفاده قرار می‌گیرند، از این بند جمع‌آوری می‌شوند. جمعیت بالای زندانیان، رعایت بهداشت را به یک شوخی تبدیل کرده، در نتیجه بیماری‌های پوستی شایع است. این‌جا، در این بندها بیماری‌هایی مثل «هپاتیت» و «ایدز» به آسانی منتقل می‌شوند.

ادامه یادداشت رضا شهرام، شهروندخبرنگار، را اینجا بخوانید 👇

#اخبار_ایران #بند_شاپرک #حقوق_زندانیان #روایت‌های_زندان #زندان_فشافویه #شهروندخبرنگار
@Farsi_Iranwire
🔹 روایتهای زندان؛ افسران ابدی؛ بازداشت دو افسر نگهبان با اتهام حمل مواد مخدر

به فاصله‌ ۱۰ روز کاری، دو نفر از افسران نگهبان شاغل در تیپ۵ زندان تهران بزرگ به اتهام «حمل شیشه» [ماده مخدر] بازداشت و به دایره‌ مبارزه با مواد مخدر اداره آگاهی تهران و از آن‌جا به زندان «قزل‌حصار» منتقل شدند. به نظر می‌رسد با توجه به میزان مواد مخدری که این دو نفر به همراه داشتند، حبس طولانی‌مدتی در انتظارشان خواهد بود.

افسران نگهبان در زندان به گروه‌های سه نفره تقسیم می‌شوند و هر گروه شامل یک سرگروه با عنوان «افسر نگهبان» و دو زیردست با عنوان «افسر مراقب»، مسوول کنترل یک اندرزگاه می‌شوند. در هر زندان یک گروه نیز در ورودی زندان مستقر می‌شود که به آن‌ «سر شیفت» می‌گویند. شیفت‌های کاری افسران نگهبان ۲۴ ساعت کار و ۴۸ ساعت استراحت است. در واقع، هر افسر دو روز در میان به سر کار می‌آید و صبح فردا مرخص می‌شود. افسران هر روز ساعت هشت صبح آمار زندانیان به صف شده را ثبت می‌کنند. هر روز ساعت پنج عصر هم قبل از بسته شدن هواخوری‌ها، آمارگیری انجام می‌شود.
وظیفه آن‌ها در طول روز، «وقعه زنی»، یعنی یادداشت ورود و خروج زندانیان، اعزام به مراکز قضایی و تهیه گزارش اتفاقات و درگیری‌ها در بند است.

افسران نگهبان حقوق پایه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به همراه مفاد عائله‌مندی را دریافت می‌کنند؛ مبلغی بین سه تا چهار میلیون تومان در ماه. برخی از آن‌ها در استخدام وزارت دفاع و برخی دیگر کارمند سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی هستند.

ادامه یادداشت حسین زمانی را اینجا بخوانید

#شهروندخبرنگار #روایت‌های_زندان #زندان_بزرگ_تهران #فشافویه #مواد_مخدر
@Farsi_Iranwire
🔹روایتهای زندان؛ وظیفه اجباری و سربازان فشافویه

«روایتهای زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند. گاه از زندانهای معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌شان را هم نشنیده باشیم. این‌بار راوی گزارش، چند «سرباز صفر» زندان هستند؛ کسانی که شبانه‌روز خود را در زندان می‌گذرانند. غذای آن‌ها غذای زندانیان است؛ اما باتوم به دست دارند، زندانی را لخت و بازرسی می‌کنند، پابند به پای زندانیان اعزامی به بیمارستان می‌زنند و حتی حق شلیک و کشتن زندانی دارند. سرباز زندان ناخواسته یا بر اساس باورهایش، بخشی از دستگاه زندان در سیستم جمهوری اسلامی است. روایت این سربازها از انجام وظیفه خود چیست؟

***

زمانی که سیستم‌های ناعادل و خشن برمی‌افتند و ارکان مختلف آن به دادگاه‌ کشیده می‌شوند، بسیاری از متهمان در دفاع از خود می‌گویند که چاره‌ای جز تن دادن به اجبار فرماندهان نداشتند. نمونه بارز و مصداق معاصر آن، همان چیزی است که بعد از جنگ جهانی دوم و کشتار یهودیان به دست نازی‌های آلمان اتفاق افتاد. بسیاری می‌گفتند که ناچار بودند به اجبار «هیتلر» و حکومت آلمان آدم بکشند و اگر چنین نمی‌کردند، خودشان کشته می‌شدند. مسئله‌ای که هنوز هم از بحث‌های مطرح در خصوص زندان، قتل سیاسی و زندان‌بان‌ها و قربانیان جریان دارد؛ سیستم خشنی که فقط قربانی می‌گیرد.

در سیستم جمهوری اسلامی هم سربازی اجباری، بی‌شباهت به این امر نیست. انسان‌هایی که اگر باتوم بر سر زندانی نزنند، او را به تخت پابند نکنند و به زندانی در حال فرار شلیک نکنند، مورد توبیخ‌ و مجازات و اضافه خدمت در همان سیستم خشن می‌شوند. اما آیا می‌توان منکر دست داشتن آن‌ها در ساختار زندان و آزار و شکنجه‌ای شد که زندانیان متحمل می‌شوند؟

در ساختار زندان جمهوری اسلامی، سرباز که اغلب سرباز صفر [با مدرک تحصیلی دیپلم] است، وظیفه دارد زندانیان تازه‌وارد را لخت و بازرسی بدنی کند، موظف است تا در برجک زندان شیفت دهد و در صورت فرار زندانی، او را بکشد؛ او می‌بایست در لباس گارد زندان با کلاه، سپر و باتوم بر سر زندانی خاطی بزند و در بازرسی بند‌ها، تخت‌ها و لباس‌های زندانیان را زیر و رو کند، با زندانی به دادگاه برود و جلوی فرار احتمالی او را بگیرد و گاه باید با زندانی به بیمارستان برود و او را به تخت پا‌بند کند.

#شهروندخبرنگار #روایت‌های_زندان #زندان_تهران_بزرگ #زندان_فشافویه #سرباز_صفر #سربازی_اجباری

ادامه گزارش شاهد صفدری را در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صیغه کارگران جنسی در زندانهای ایران

به شهادت زندانیان، زندانیان خاص و با نفوذ در زندانهای جمهوری اسلامی می‌توانند با پول و رابطه از سرویس بهداشتی اختصاصی گرفته تا کارگران جنسی را در اختیار داشته باشند. برخی متهمان پرنفوذ پرونده‌های اخیر فساد اقتصادی از این دسته زندانیان هستند.

#راستی_آزمایی #روایت‌های_زندان

@Farsi_Iranwire