🆔@Farsi_Iranwire
🔴ناموسی که دماغ میشکند و آدم میکشد
🔴آیداقجر
حمدالله کریمی، نماینده مردم بیجار در مجلس شورای اسلامی دو روز پیش با مامور راهنمایی و رانندگی فرودگاه مهرآباد دست به یقه شد، با سر به صورت مامور زد و بینی اش را شکست و بعد توضیح داد: «در دفاع از حرمت ناموس خود» چنین کردم.
او گفته است مامور راهور ناجا مانع حرکت خودروی همسرش شده بود و به همسرش توهین کرده بود. به نظر کریمی، او بیقانونی نکرده او چهبسا برای دفاع از «ناموسش» انتظار تشویق هم دارد. ناموسی که گاه برایش خون ریخته میشود.
«ناموس» در فرهنگ ایران ارزشی اخلاقی به معنای «آبرو»، «نیکنامی»، «عصمت» و «شرف» شناخته میشود و با مفاهیمی چون «غیرت»، «حیا» و «عفت» در ارتباط است. مرد در چنین فرهنگی باید حافظ این مفاهیمی باشد که در قالب زن رخ مینماید؛ زنی که میتواند مادر، خواهر یا همسر او باشد. مرد حافظ ناموس است و زن، تبلور آن. هرچند وقتی صحبت از «ناموس» میشود رگهایی برافروخته، چشمانی به خون افتاده و چهرههایی مچالهشده خودنمایی میکند.
خشونت حاصل از ناموسداری که در فرهنگ ایران ریشه دارد به عنوان «خشونت حیثیتی» شناخته میشود که در آن حیثیت و بازگرداندن آبرو، خشونت را منزه میکند و به عنوان هنجار و ارزش اخلاقی جامعه شناخته میشود. نمونه بارزی از کنترل جنسیت و بدن زن که میتواند از حوزه میانفردی خارج شود و به صورت عام، در اختیار یک قبیله قرار بگیرد که برای لحظهای شک و تردید حتی خون بریزند.
در سال ۱۳۹۳ هادی مصطفایی، رییس پلیس مبارزه با جرایم جنایی اعلام کرده بود ۱۶ درصد از قتلهای ایران، ناموسی است. دو سال بعد، سردار مقیمی، رییس پلیس آگاهی خبر داد بیشترین نوع جنایت در ایران مربوط به مسایل ناموسی و شک به ارتباط با دیگری است. طبق آماری که او ارایه داد، در سال ۱۳۹۴ بیشتر از ۳۱ درصد قتلها ناموسی بوده و توسط بستگان و افراد درجه یک خانواده اتفاق افتاده است.
البته هیچکدام از این آمار نمیتواند میزان دقیق این نوع قتلها را گزارش کند. وقتی از شهرهای بزرگ به سمت شهرستانها و روستاها حرکت کنیم و در جامعههای قبیلهای قرار بگیریم، بسیاری از این قتلها حتی به پلیس هم گزارش داده نمیشود. دختران و زنانی که با موافقت جمعی کشته و بیسر و صدا دفن میشوند. در بسیاری از باورهای سنتی حتی خون پاکیزگی به بار میآورد و تنها به این طریق میتوان آبروی از دست رفته را به آن خانواده و قبیله برگرداند.
ادامه را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/342/22901
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire
🔴ناموسی که دماغ میشکند و آدم میکشد
🔴آیداقجر
حمدالله کریمی، نماینده مردم بیجار در مجلس شورای اسلامی دو روز پیش با مامور راهنمایی و رانندگی فرودگاه مهرآباد دست به یقه شد، با سر به صورت مامور زد و بینی اش را شکست و بعد توضیح داد: «در دفاع از حرمت ناموس خود» چنین کردم.
او گفته است مامور راهور ناجا مانع حرکت خودروی همسرش شده بود و به همسرش توهین کرده بود. به نظر کریمی، او بیقانونی نکرده او چهبسا برای دفاع از «ناموسش» انتظار تشویق هم دارد. ناموسی که گاه برایش خون ریخته میشود.
«ناموس» در فرهنگ ایران ارزشی اخلاقی به معنای «آبرو»، «نیکنامی»، «عصمت» و «شرف» شناخته میشود و با مفاهیمی چون «غیرت»، «حیا» و «عفت» در ارتباط است. مرد در چنین فرهنگی باید حافظ این مفاهیمی باشد که در قالب زن رخ مینماید؛ زنی که میتواند مادر، خواهر یا همسر او باشد. مرد حافظ ناموس است و زن، تبلور آن. هرچند وقتی صحبت از «ناموس» میشود رگهایی برافروخته، چشمانی به خون افتاده و چهرههایی مچالهشده خودنمایی میکند.
خشونت حاصل از ناموسداری که در فرهنگ ایران ریشه دارد به عنوان «خشونت حیثیتی» شناخته میشود که در آن حیثیت و بازگرداندن آبرو، خشونت را منزه میکند و به عنوان هنجار و ارزش اخلاقی جامعه شناخته میشود. نمونه بارزی از کنترل جنسیت و بدن زن که میتواند از حوزه میانفردی خارج شود و به صورت عام، در اختیار یک قبیله قرار بگیرد که برای لحظهای شک و تردید حتی خون بریزند.
در سال ۱۳۹۳ هادی مصطفایی، رییس پلیس مبارزه با جرایم جنایی اعلام کرده بود ۱۶ درصد از قتلهای ایران، ناموسی است. دو سال بعد، سردار مقیمی، رییس پلیس آگاهی خبر داد بیشترین نوع جنایت در ایران مربوط به مسایل ناموسی و شک به ارتباط با دیگری است. طبق آماری که او ارایه داد، در سال ۱۳۹۴ بیشتر از ۳۱ درصد قتلها ناموسی بوده و توسط بستگان و افراد درجه یک خانواده اتفاق افتاده است.
البته هیچکدام از این آمار نمیتواند میزان دقیق این نوع قتلها را گزارش کند. وقتی از شهرهای بزرگ به سمت شهرستانها و روستاها حرکت کنیم و در جامعههای قبیلهای قرار بگیریم، بسیاری از این قتلها حتی به پلیس هم گزارش داده نمیشود. دختران و زنانی که با موافقت جمعی کشته و بیسر و صدا دفن میشوند. در بسیاری از باورهای سنتی حتی خون پاکیزگی به بار میآورد و تنها به این طریق میتوان آبروی از دست رفته را به آن خانواده و قبیله برگرداند.
ادامه را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/342/22901
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
ناموسی که دماغ میشکند و آدم میکشد
جمهوری اسلامی و زامبی های جنسی!
@Farsi_Iranwire
شراگیم زند
خبر تجاوز سه مرد به یک دختربچه افغان در خمینی شهر به قدری تکان دهنده بود که ما امروز هیأت حقیقت یاب خود را مرخص کردیم تا با بهت و حیرت به اطراف خود نگاه کنیم و از خود بپرسیم که چطور میشود که در یک حکومت اسلامی که داعیه پرورش جامعه ای دینی دارد، اخبار جنایات جنسی و یا مزاحمتهای جنسی در کوچه و خیابان مسائلی روزمره و عادی شده اند. وقتی به عمق فاجعه بیشتر پی میبریم که بدانیم آن چیزی که رسانه ای میشود و ما میبینیم تنها نوک کوه یخی ست که در معرض دید قرار گرفته و بخش عمده این جنایات به خاطر ترس از آبرو و یا ناآگاهی و بی اطلاعی قربانیان و یا عدم اعتماد به دستگاه قضایی که در آن قربانی جرایم جنسی از نظر افکار عمومی و دادگاه بعضا خود متهم است، تنها در سینه قربانیان باقی میماند. چگونه است که مذهبی ترین شهرهای ایران رکورد دار بیشترین آمار جرم و جنایات جنسی هستند و کی و چگونه قرار است که بفهمیم این مسیر اشتباه است و این وضعیت باید تغییر کند؟
با کمترین ضریب هوشی هم میشود فهمید که نگه داشتن سر شلنگ میل جنسی انسانها با زور و ایجاد محدودیت و سختگیری و تابو سازی از مسائل جنسی، چاره کار نیست و به قیمت مهیب تر شدن فجایع، تنها گاهی آنها را به عقب میاندازد. فجایعی که این روزها دچارش هستیم و در حالی که حاکمان ما همه دنیا را فاسد و بی بند وبار میدانند، خود کشوری ساخته اند که اگر زنی با شلوار و مانتو در خیابان راه برود و فقط دکمه های مانتویش باز باشد در بعضی شهرهای ایران جوری نگاهش میکنند که انگار لخت مادرزاد است و از هرکسی متلک میشنود و پیشنهاد جنسی دریافت میکند. کمی آن سو تر در ترکیه، کشوری که دست بر قضا مسلمان هم هست اما مسلمانانش سرشان به مناسک و عبادات خودشان گرم است و خود را قیم و اختیاردار بالا و پائین مردم نمیدانند، همان زن اگر با شلوارک و یا بیکینی هم در معابر ظاهر شود بسیار بعید است که مزاحمین جنسی به این شکلی که در ایران هست احاطه اش کنند.
به جایی رسیده ایم که در ام القرای جهان اسلام تقریبا بعید است زنی با حجاب عرفی و معمول، دقایقی کنار خیابان بایستد و دهها خودرو برایش ترمز نکنند و انواع و اقسام پیشنهادهای جنسی دریافت نکند. پدیده ای که شاید محدود به خیابانهای مشخصی در غرب باشد که پاتوق روسپیان و کارگران جنسی ست.
در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/342/26336
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire
@Farsi_Iranwire
شراگیم زند
خبر تجاوز سه مرد به یک دختربچه افغان در خمینی شهر به قدری تکان دهنده بود که ما امروز هیأت حقیقت یاب خود را مرخص کردیم تا با بهت و حیرت به اطراف خود نگاه کنیم و از خود بپرسیم که چطور میشود که در یک حکومت اسلامی که داعیه پرورش جامعه ای دینی دارد، اخبار جنایات جنسی و یا مزاحمتهای جنسی در کوچه و خیابان مسائلی روزمره و عادی شده اند. وقتی به عمق فاجعه بیشتر پی میبریم که بدانیم آن چیزی که رسانه ای میشود و ما میبینیم تنها نوک کوه یخی ست که در معرض دید قرار گرفته و بخش عمده این جنایات به خاطر ترس از آبرو و یا ناآگاهی و بی اطلاعی قربانیان و یا عدم اعتماد به دستگاه قضایی که در آن قربانی جرایم جنسی از نظر افکار عمومی و دادگاه بعضا خود متهم است، تنها در سینه قربانیان باقی میماند. چگونه است که مذهبی ترین شهرهای ایران رکورد دار بیشترین آمار جرم و جنایات جنسی هستند و کی و چگونه قرار است که بفهمیم این مسیر اشتباه است و این وضعیت باید تغییر کند؟
با کمترین ضریب هوشی هم میشود فهمید که نگه داشتن سر شلنگ میل جنسی انسانها با زور و ایجاد محدودیت و سختگیری و تابو سازی از مسائل جنسی، چاره کار نیست و به قیمت مهیب تر شدن فجایع، تنها گاهی آنها را به عقب میاندازد. فجایعی که این روزها دچارش هستیم و در حالی که حاکمان ما همه دنیا را فاسد و بی بند وبار میدانند، خود کشوری ساخته اند که اگر زنی با شلوار و مانتو در خیابان راه برود و فقط دکمه های مانتویش باز باشد در بعضی شهرهای ایران جوری نگاهش میکنند که انگار لخت مادرزاد است و از هرکسی متلک میشنود و پیشنهاد جنسی دریافت میکند. کمی آن سو تر در ترکیه، کشوری که دست بر قضا مسلمان هم هست اما مسلمانانش سرشان به مناسک و عبادات خودشان گرم است و خود را قیم و اختیاردار بالا و پائین مردم نمیدانند، همان زن اگر با شلوارک و یا بیکینی هم در معابر ظاهر شود بسیار بعید است که مزاحمین جنسی به این شکلی که در ایران هست احاطه اش کنند.
به جایی رسیده ایم که در ام القرای جهان اسلام تقریبا بعید است زنی با حجاب عرفی و معمول، دقایقی کنار خیابان بایستد و دهها خودرو برایش ترمز نکنند و انواع و اقسام پیشنهادهای جنسی دریافت نکند. پدیده ای که شاید محدود به خیابانهای مشخصی در غرب باشد که پاتوق روسپیان و کارگران جنسی ست.
در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/342/26336
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
جمهوری اسلامی و زامبی های جنسی!
سفر جام جهانی؛ تصرف سن پطرزبورگ با سه پرچم ملی
رضا حقیقت نژاد
با پرتغالی ها که می خواستیم عکس یادگاری بگیریم، پرچمی که دست دوست مان بود، نشان «الله» داشت، بعضی ها دوست نداشتند با این پرچم عکس بگیرند، به پرچم می گفتند «خرچنگ نشان»، یک نفر درست وسط پرچم ایستاد که آرمش معلوم نباشد، یکی گفت «الله اکبر»های دورچین پرچم را چه میکنی. دنبال پرچم با نماد شیر و خورشید بودند، برخی هم که گیر فلسفی و سیاسی با سلطنت طلب ها داشتند، دنبال پرچم بدون آرم بودند. فکر می کنم تنها کشوری هستیم که در جام جهانی سه پرچم داریم.
وضع تشویق کردن که بدتر است. نفری که بوق دارد یا تمپو می زند یا شعار می دهد، مرتب داد می زند که آقا، لیدر باید یک نفر باشد، وگرنه بازی را به مراکشی ها می بازیم. این دو سه روز، ایرانی ها و مراکشی ها خیلی کل کل داشتند در خیابان های سن پطرزبورگ. جمع مراکشی ها مردانه تر است و سرود خواندن شان هماهنگ تر، سلاح ایرانی ها هم بوق است و تمپو، بندری خواندن و رقصیدن هم جواب می دهد. سن پطرزبورگی ها خیلی آدم های سرد و عبوسی هستند، حتی قدبلندهای قشنگش هم نگاه شان یخ زده است. خیلی هم اهل فوتبال و جام جهانی نیستند. روز اول که آمدیم، راننده تاکسی و یکی دو نفر دیگر سوال می کردند که برای سفر آمده ایم یا کار، اصلا خبر نداشتند که اینجا بازی برگزار می شود. خیابان هایشان هم رنگ و بوی جام جهانی ندارد. گوشه و کنارش بساط موسیقی خیابانی پهن است ولی خبر خاصی از فوتبال نیست. مسافران جام جهانی اما زحمتش را کشیده اند و کوچه به کوچه خیابان نووسکی – مشهورترین و زیباترین خیابان شهر- را تصرف کرده اند.
از میان آدم هایی که رد می شدند، می دیدیم که همدلی با ایرانی ها بیشتر است. گاهی ایران ایران می گفتند، شاید تلفظ مراکش برای شان سخت بود، شاید چون دانشجوی ایرانی اینجا بیشتر است و با ما آشناتر هستند و شاید هم پوتین دستور داده است. پوتین اینجا آدم محبوبی به نظر نمی رسد. وقت افتتاحیه که سخنرانی کوتاهش را در Fan Fest – جایی که مردم برای تماشای بازی ها جمع می شوند- پخش شد، علاقه و هیجانی در میان مردم نبود و وقتی جیانی اینفانتینو، رئيس فیفا اسمش را برد هم مردم واکنشی نشان ندادند. با آدم های زیادی درباره پوتین حرف نزدم. کلا اینقدر با ایرانی ها درباره سیاست حرف می زنم که وقتی به خارجی ها می رسم، دوست دارم درباره یک موضوع دیگر حرف بزنم. با یک دختر دانشجوی فرهنگ روسیه در دانشگاه سن پطرزبورگ که حرف می زدم، از زنده بودن و زیبایی های شهر می گفتم، گفتم اینقدر که می بینی، شاد نیست. خودش می خواست برود ایتالیا با دوست پسرش زندگی کند. مثالش جالب بود. می گفت شب های روشن را می بینی، آسمان روشن است ولی شب است، وضع خیلی از مردم و اوضاع شهر اینطوری است. این شب های روشن که البته عبارت درست ترش شب های سفید است، عجیب ترین پدیده روز اول ورودم به اینجا بود. ساعت ۱۱ شب به آسمان خیره شده بودم که چرا تاریک نمی شوی پس، ساعت ۳ بامداد که می خواستم بخوابم، دیدم روشن تر شده است. خود شهر اما اینطوری گیج کننده نیست، معماری بی نظیر و هماهنگ و چشم نوازش، انبوه بناهای تاریخی باشکوه، لب آب و کافه ها و نایت های کلاب های بسیار، می تواند مسافر را روزهای متوالی غرق خودش کند، شاد و مبهوت.
در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/342/26476
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire
رضا حقیقت نژاد
با پرتغالی ها که می خواستیم عکس یادگاری بگیریم، پرچمی که دست دوست مان بود، نشان «الله» داشت، بعضی ها دوست نداشتند با این پرچم عکس بگیرند، به پرچم می گفتند «خرچنگ نشان»، یک نفر درست وسط پرچم ایستاد که آرمش معلوم نباشد، یکی گفت «الله اکبر»های دورچین پرچم را چه میکنی. دنبال پرچم با نماد شیر و خورشید بودند، برخی هم که گیر فلسفی و سیاسی با سلطنت طلب ها داشتند، دنبال پرچم بدون آرم بودند. فکر می کنم تنها کشوری هستیم که در جام جهانی سه پرچم داریم.
وضع تشویق کردن که بدتر است. نفری که بوق دارد یا تمپو می زند یا شعار می دهد، مرتب داد می زند که آقا، لیدر باید یک نفر باشد، وگرنه بازی را به مراکشی ها می بازیم. این دو سه روز، ایرانی ها و مراکشی ها خیلی کل کل داشتند در خیابان های سن پطرزبورگ. جمع مراکشی ها مردانه تر است و سرود خواندن شان هماهنگ تر، سلاح ایرانی ها هم بوق است و تمپو، بندری خواندن و رقصیدن هم جواب می دهد. سن پطرزبورگی ها خیلی آدم های سرد و عبوسی هستند، حتی قدبلندهای قشنگش هم نگاه شان یخ زده است. خیلی هم اهل فوتبال و جام جهانی نیستند. روز اول که آمدیم، راننده تاکسی و یکی دو نفر دیگر سوال می کردند که برای سفر آمده ایم یا کار، اصلا خبر نداشتند که اینجا بازی برگزار می شود. خیابان هایشان هم رنگ و بوی جام جهانی ندارد. گوشه و کنارش بساط موسیقی خیابانی پهن است ولی خبر خاصی از فوتبال نیست. مسافران جام جهانی اما زحمتش را کشیده اند و کوچه به کوچه خیابان نووسکی – مشهورترین و زیباترین خیابان شهر- را تصرف کرده اند.
از میان آدم هایی که رد می شدند، می دیدیم که همدلی با ایرانی ها بیشتر است. گاهی ایران ایران می گفتند، شاید تلفظ مراکش برای شان سخت بود، شاید چون دانشجوی ایرانی اینجا بیشتر است و با ما آشناتر هستند و شاید هم پوتین دستور داده است. پوتین اینجا آدم محبوبی به نظر نمی رسد. وقت افتتاحیه که سخنرانی کوتاهش را در Fan Fest – جایی که مردم برای تماشای بازی ها جمع می شوند- پخش شد، علاقه و هیجانی در میان مردم نبود و وقتی جیانی اینفانتینو، رئيس فیفا اسمش را برد هم مردم واکنشی نشان ندادند. با آدم های زیادی درباره پوتین حرف نزدم. کلا اینقدر با ایرانی ها درباره سیاست حرف می زنم که وقتی به خارجی ها می رسم، دوست دارم درباره یک موضوع دیگر حرف بزنم. با یک دختر دانشجوی فرهنگ روسیه در دانشگاه سن پطرزبورگ که حرف می زدم، از زنده بودن و زیبایی های شهر می گفتم، گفتم اینقدر که می بینی، شاد نیست. خودش می خواست برود ایتالیا با دوست پسرش زندگی کند. مثالش جالب بود. می گفت شب های روشن را می بینی، آسمان روشن است ولی شب است، وضع خیلی از مردم و اوضاع شهر اینطوری است. این شب های روشن که البته عبارت درست ترش شب های سفید است، عجیب ترین پدیده روز اول ورودم به اینجا بود. ساعت ۱۱ شب به آسمان خیره شده بودم که چرا تاریک نمی شوی پس، ساعت ۳ بامداد که می خواستم بخوابم، دیدم روشن تر شده است. خود شهر اما اینطوری گیج کننده نیست، معماری بی نظیر و هماهنگ و چشم نوازش، انبوه بناهای تاریخی باشکوه، لب آب و کافه ها و نایت های کلاب های بسیار، می تواند مسافر را روزهای متوالی غرق خودش کند، شاد و مبهوت.
در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/342/26476
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
سفر جام جهانی؛ تصرف سن پطرزبورگ با سه پرچم ملی
⚽️شب آخر رونالدو با هواداران ایرانی
یشب ساعت یک وقتی می خواستم همراه با دو نفر از دوستانم، از جلوی هتل Mercure شهر سارنسک روسیه رد شوم، با ممانعت پلیس مواجه شدم و مجبور شدم دو کوچه پس کوچه بگردم تا میدان را رد کنم و به سمت هتل خودم بروم. هتل Mercure محل اقامت تیم ملی پرتغال است. یک ساعت پیش از آن، صد پنجاه تا دویست نفر از هواداران تیم ملی ایران جلوی این هتل جمع شده بودند و شعار داده بودند. هدف ایرانی ها هم این بود که نگذارند رونالدو و بازیکنان تیم پرتغال بخوابند که موفق نشدند. چون برخی با این کارشان مخالفت کردند و پلیس هم وارد ماجرا شد و هواداران پراکنده شدند.
هتل محل اقامت رونالدو و بازیکنان پرتغال، صد متر با Fan Fest فاصله دارد. به روال معمول همه شهرهای روسیه، هر روز از ساعت ۳ بعدازظهر تا ۱۲شب، همزمان با پخش بازی های فوتبال، هواداران در این محل جمع می شوند و یک فستیوال تمام عیار رقص و موسیقی راه می اندازند. دیشب هم همین وضعیت برقرار بود و تا ساعت ۱۲، صدای موسیقی شاد و پرانرژی از Fan Fest پخش می شد و به هتل هم می رسید. نکته دوم اینکه این هتل کوچک حدفاصل Fan Fest تا یکی دو پاساژ بزرگ که منطقه مرکزی شهر سارنسک واقع شده و هرکسی که از Fan Fest خارج شود و بخواهد به سبک همه تماشاگران، چند شعار بدهد و بوقی بزند و عکسی بگیرد، از جلوی این هتل رد می شود. به همین جهت، انتخاب این هتل در این محل که از قضا یکی دو نایت کلاب هم در اطرافش هستند، یک اشتباه تدارکاتی بوده است.
در بلاگ #اهالی_ایرانوایر به روایت رضا حقیقت نژاد بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F26599&rhash=df7ee40185a61c
یشب ساعت یک وقتی می خواستم همراه با دو نفر از دوستانم، از جلوی هتل Mercure شهر سارنسک روسیه رد شوم، با ممانعت پلیس مواجه شدم و مجبور شدم دو کوچه پس کوچه بگردم تا میدان را رد کنم و به سمت هتل خودم بروم. هتل Mercure محل اقامت تیم ملی پرتغال است. یک ساعت پیش از آن، صد پنجاه تا دویست نفر از هواداران تیم ملی ایران جلوی این هتل جمع شده بودند و شعار داده بودند. هدف ایرانی ها هم این بود که نگذارند رونالدو و بازیکنان تیم پرتغال بخوابند که موفق نشدند. چون برخی با این کارشان مخالفت کردند و پلیس هم وارد ماجرا شد و هواداران پراکنده شدند.
هتل محل اقامت رونالدو و بازیکنان پرتغال، صد متر با Fan Fest فاصله دارد. به روال معمول همه شهرهای روسیه، هر روز از ساعت ۳ بعدازظهر تا ۱۲شب، همزمان با پخش بازی های فوتبال، هواداران در این محل جمع می شوند و یک فستیوال تمام عیار رقص و موسیقی راه می اندازند. دیشب هم همین وضعیت برقرار بود و تا ساعت ۱۲، صدای موسیقی شاد و پرانرژی از Fan Fest پخش می شد و به هتل هم می رسید. نکته دوم اینکه این هتل کوچک حدفاصل Fan Fest تا یکی دو پاساژ بزرگ که منطقه مرکزی شهر سارنسک واقع شده و هرکسی که از Fan Fest خارج شود و بخواهد به سبک همه تماشاگران، چند شعار بدهد و بوقی بزند و عکسی بگیرد، از جلوی این هتل رد می شود. به همین جهت، انتخاب این هتل در این محل که از قضا یکی دو نایت کلاب هم در اطرافش هستند، یک اشتباه تدارکاتی بوده است.
در بلاگ #اهالی_ایرانوایر به روایت رضا حقیقت نژاد بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F26599&rhash=df7ee40185a61c
IranWire | خانه
شب آخر رونالدو با هواداران ایرانی
دیشب ساعت یک وقتی می خواستم همراه با دو نفر از دوستانم، از جلوی هتل Mercure شهر سارنسک روسیه رد شوم، با ممانعت پلیس مواجه شدم و مجبور شدم دو کوچه پس کوچه بگردم تا میدان را رد کنم و به سمت هتل خودم بروم. هتل Mercure محل اقامت تیم ملی پرتغال است. یک ساعت پیش…
فضای مجازی و پدیده فتورهچیسم!
🔴شراگیم زند
@Farsi_Iranwire
وجود کسانی مانند «نادر فتوره چی» در فضای مجازی برای حکومت ایران که همیشه از کنترل و تاثیرگذاری بر روی این فضا عاجز بوده، نعمت است. در ادامه در این مورد دقیق تر صحبت میکنم. اما قبل از آن نادر فتوره چی کیست؟ فتوره چی سال هاست که در روزنامه های مختلف درباره فرهنگ و سیاست می نویسد و چند کتاب هم نوشته و ترجمه کرده است. خیلی ها او را به دلیل شکایت بهاره رهنما و پیمان قاسم خانی می شناسند. فتوره چی بهاره رهنما را به «میانمایه گی» و «فرصت طلبی» متهم کرده بود و نوشته بود که «رهنما سالها است به در و دیوار میزند که چیزی بشود.».او مدتی هم کمپینی برای تحریم خریدن سریال شهرزاد راه انداخته بود که خب به خاطر شفاف نبودن و مسائلی بود که در مورد منابع مالی این سریال وجود داشت. به تازگی او دختران خیابان انقلاب و کمپین هایی مانند چهارشنبه های سفید را حرکتهایی برنامه ریزی شده از سوی جمهوری اسلامی نامیده بود که با هدف پرت کردن حواس مردم طراحی شده است. فتوره چی یک «منتقد همه چیز» است البته به جز طبقات فرودست... او به شدت عاشق طبقات فرودست است و به صورت خودخوانده آنها را در فضای مجازی نمایندگی میکند. او به دنبال عدالت اجتماعی ست و در راه رسیدن به آرمان خود با اعتماد به نفسی افسانه ای تقریبا از روی همه چیز و همه کس رد میشود. (البته به جز خطوط قرمز نظام که خب به خاطر زندگی در ایران اینکه پاورچین از کنار این خطوط میگذرد قابل درک است!). کمپین های موفق، کنشگران مدنی شناخته شده، چهره های سیاسی، سلبریتی ها و خلاصه همه کسانی که در عرصه فضای مجازی اعتبار و یا محبوبیتی دارند و یا تاثیر گذار هستند «اهداف» بالقوه او هستند و تخصص او این است که با اسناد و مدارک و شواهد و قرائنی که خودش پیدا میکند، نشان بدهد که همه یا مزدور و آلت دست رژیم هستند و دارند مردم را بازی میدهند و یا با یک درجه تخفیف میانمایه و مبتذل وسر تا پا فاسدند.
📌در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F26828&rhash=97782104fed07c
🔴شراگیم زند
@Farsi_Iranwire
وجود کسانی مانند «نادر فتوره چی» در فضای مجازی برای حکومت ایران که همیشه از کنترل و تاثیرگذاری بر روی این فضا عاجز بوده، نعمت است. در ادامه در این مورد دقیق تر صحبت میکنم. اما قبل از آن نادر فتوره چی کیست؟ فتوره چی سال هاست که در روزنامه های مختلف درباره فرهنگ و سیاست می نویسد و چند کتاب هم نوشته و ترجمه کرده است. خیلی ها او را به دلیل شکایت بهاره رهنما و پیمان قاسم خانی می شناسند. فتوره چی بهاره رهنما را به «میانمایه گی» و «فرصت طلبی» متهم کرده بود و نوشته بود که «رهنما سالها است به در و دیوار میزند که چیزی بشود.».او مدتی هم کمپینی برای تحریم خریدن سریال شهرزاد راه انداخته بود که خب به خاطر شفاف نبودن و مسائلی بود که در مورد منابع مالی این سریال وجود داشت. به تازگی او دختران خیابان انقلاب و کمپین هایی مانند چهارشنبه های سفید را حرکتهایی برنامه ریزی شده از سوی جمهوری اسلامی نامیده بود که با هدف پرت کردن حواس مردم طراحی شده است. فتوره چی یک «منتقد همه چیز» است البته به جز طبقات فرودست... او به شدت عاشق طبقات فرودست است و به صورت خودخوانده آنها را در فضای مجازی نمایندگی میکند. او به دنبال عدالت اجتماعی ست و در راه رسیدن به آرمان خود با اعتماد به نفسی افسانه ای تقریبا از روی همه چیز و همه کس رد میشود. (البته به جز خطوط قرمز نظام که خب به خاطر زندگی در ایران اینکه پاورچین از کنار این خطوط میگذرد قابل درک است!). کمپین های موفق، کنشگران مدنی شناخته شده، چهره های سیاسی، سلبریتی ها و خلاصه همه کسانی که در عرصه فضای مجازی اعتبار و یا محبوبیتی دارند و یا تاثیر گذار هستند «اهداف» بالقوه او هستند و تخصص او این است که با اسناد و مدارک و شواهد و قرائنی که خودش پیدا میکند، نشان بدهد که همه یا مزدور و آلت دست رژیم هستند و دارند مردم را بازی میدهند و یا با یک درجه تخفیف میانمایه و مبتذل وسر تا پا فاسدند.
📌در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F26828&rhash=97782104fed07c
IranWire | خانه
فضای مجازی و پدیده فتورهچیسم!
شراگيم زند
رفع حصر و سایر جامهای زهر
@Farsi_Iranwire
شراگیم زند
اگر یک نفر عاقل و مصلحت اندیش بین تصمیم گیرندگان اصلی نظام بود، حصر سالها پیش از این باید رفع میشد. شکی نیست که ادامه حصر حتی یک روزش هم نقض حقوق انسانی محصورین است و باید خاتمه پیدا کند. منتهی این تصمیمیست که حکومت وقتی در موضع قدرت بود و دست بالا را داشت باید میگرفت که نگرفت و حالا مجبور است از سر استیصال و از موضع ضعف به آن تن دهد. نوشیدن جام زهر انگار در جمهوری اسلامی تبدیل به سنت ثابت رهبران آن شده است. جامی که سر کشیدن آن در زمان درست میتواند کام همه را شیرین کند، اما با تندی و غرور پس زده میشود و تنها وقتی به سراغش میروند که تاریخ مصرف آن گذشته باشد و شهد موجود در آن به زهر تبدیل شده باشد.
شاید زمانی با رفع حصر و یا معرفی و محاکمه عوامل سرکوب جنبش سبز و اقداماتی از این دست میشد شکافهای بین مردم و حکومت را تا حدی پر کرد و یا لااقل جلوی گسترش و عمق پیدا کردنشان را گرفت اما حالا دیگر همه شکافها تبدیل به گسل شده اند و به قدری عمق یافته اند که پر کردنش با چنین چیزهایی ممکن نیست. بخش بزرگی از جامعه حالا به وضوح از اصلاح طلبان هم عبور کرده و خواستار تغییر حکومت و یا لااقل تغییرات ساختاری در حکومتند. در چنین شرایطی حالا تازه حاکمان ایران به فکر افتادهاند که میتوانند با کارتهای محصورین بازی کنند و تصورشان این است که با رفع حصر برگه آسی که تا امروز نگاه داشته بودند را برای مقابله با فروپاشی رو کردهاند. غافل از آنکه آسی که به موقع پائین نیاید فقط یک برگ سوخته است!
📌ادامه را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F27050&rhash=97782104fed07c
@Farsi_Iranwire
شراگیم زند
اگر یک نفر عاقل و مصلحت اندیش بین تصمیم گیرندگان اصلی نظام بود، حصر سالها پیش از این باید رفع میشد. شکی نیست که ادامه حصر حتی یک روزش هم نقض حقوق انسانی محصورین است و باید خاتمه پیدا کند. منتهی این تصمیمیست که حکومت وقتی در موضع قدرت بود و دست بالا را داشت باید میگرفت که نگرفت و حالا مجبور است از سر استیصال و از موضع ضعف به آن تن دهد. نوشیدن جام زهر انگار در جمهوری اسلامی تبدیل به سنت ثابت رهبران آن شده است. جامی که سر کشیدن آن در زمان درست میتواند کام همه را شیرین کند، اما با تندی و غرور پس زده میشود و تنها وقتی به سراغش میروند که تاریخ مصرف آن گذشته باشد و شهد موجود در آن به زهر تبدیل شده باشد.
شاید زمانی با رفع حصر و یا معرفی و محاکمه عوامل سرکوب جنبش سبز و اقداماتی از این دست میشد شکافهای بین مردم و حکومت را تا حدی پر کرد و یا لااقل جلوی گسترش و عمق پیدا کردنشان را گرفت اما حالا دیگر همه شکافها تبدیل به گسل شده اند و به قدری عمق یافته اند که پر کردنش با چنین چیزهایی ممکن نیست. بخش بزرگی از جامعه حالا به وضوح از اصلاح طلبان هم عبور کرده و خواستار تغییر حکومت و یا لااقل تغییرات ساختاری در حکومتند. در چنین شرایطی حالا تازه حاکمان ایران به فکر افتادهاند که میتوانند با کارتهای محصورین بازی کنند و تصورشان این است که با رفع حصر برگه آسی که تا امروز نگاه داشته بودند را برای مقابله با فروپاشی رو کردهاند. غافل از آنکه آسی که به موقع پائین نیاید فقط یک برگ سوخته است!
📌ادامه را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F27050&rhash=97782104fed07c
IranWire | خانه
رفع حصر و سایر جامهای زهر
شراگیم زند
صدا همان صدا است، صدای گری کوپر «ماجرای نیمروز»، جک نیکلسون «پرواز بر فراز آشیانه فاخته»، کسلر «ارتش سری»، ابوالفتح خان «هزار دستان»... مگر میشود اشتباه کنم، گوشهایم را تیز میکنم، نکند اشتباه میکنم، چند بار فیلم را به عقب برمیگردانم تصویر روی چهره باقر نمازی است، اما صدا آشناست، صدای ابوالفتح خان «هزاردستان» توی مغزم رژه میرود: «این مردم انسانهای شریفی هستند، بسیار والاتر از هم پالکیهای فالوده خور تو. فقط مظلوماند. ملتی که ادباش قناعت را فضیلت میداند هر ساله دچار قحطی است.» اما گوشهایم چیزهای دیگری میشنود، پروژه نفوذ، دستگیری ، جاسوس و..
یادداشت #شیماشهرابی را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F29258&rhash=97782104fed07c
یادداشت #شیماشهرابی را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F29258&rhash=97782104fed07c
IranWire | خانه
آقای طهماسب! این حنجره، این باغ صدا را نفروشید
شیما شهرابی
Iranwire
برای کیومرث مرزبان #مانانیستانی https://iranwire.com/fa/pictorian/29385
کیومرث مرزبان، نویسنده و طنزنویس جوان، چهارم شهریور امسال بازداشت شد، ریختند خانه اش و کامپیوتر و وسایلش را بردند و بعد سایتهای وابسته به اصولگرایان اعلام کردند که اتهام او سفر به آمریکا و دریافت پول برای راه اندازی شبکه (یا مزخرفی مثل این) است در حالی که هیچوقت از مالزی آن طرفتر نرفته بود. طبق آخرین اخباری که وکیلش اعلام کرده بعد از چهار ماه و نیم تحمل حبس در بازداشتگاه اطلاعات سپاه، اتهام او تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات اعلام شده. جرم اصلی کیومرث اما نوشتن طنز است و انتشارش در رسانههای منتقد و مخالف خارج از ایران.
در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F29384&rhash=97782104fed07c
در بلاگ #اهالی_ایرانوایر بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Fblogs%2F342%2F29384&rhash=97782104fed07c
IranWire | خانه
برای کیومرث مرزبان
مانا نیستانی
🔹خرمشهر، خرداد ۹۹؛ ۳۸ سال پس از آزادی
وقتی با فردی که زاده آبادان یا خرمشهر است و سنه تولدش به قبل از انقلاب ۱۳۵۷ باز میگردد هم صحبت بشویم و موضوع گفتوگو یکی، از این دو شهر باشد، فرد زاده شده در آبادان یا خرمشهر با یک «آه» شروع به حرف زدن میکند و در چشم بهم زدنی از حسرتها و گذشتهای میگوید که دیگر نیست و بعد شروع به گذشتهسرایی میکند، گویا که این دو شهر تا ابد قرار نیست حال و آیندهای داشته باشند.
قبل از دی ماه ۱۳۹۶ سالی یک بار آن هم روز سوم خرداد، سالروز آزاد سازی خرمشهر، نام این شهرستان تیتر رسانهها میشد یا صدا و سیمای ملی در جمهوری اسلامی به خاطر زنده نگاه داشتن یاد و خاطره هشت سال جنگ ویژهبرنامهای به صورت زنده در این شهر برای مردم ایران پخش میکرد و نهایت تلاشش را میکرد تا حس شهیدپروی را در فرهنگ جامعه اسلامی زنده نگاه دارد.
بعد از دی ۱۳۹۶ وقتی که مردم این شهرستان به اعتراضات گستردهای که در مابقی شهرهای ایران شکل گرفته بود پیوستند، این سنت به شکل موقتی شکسته شد و نام خرمشهر بهغیر ازسوم خرداد در روزهایی دیگری از سال در رسانههای به تیتر خبری تبدیل شد. اما به این شکل؛ «مردمی که هشت سال آواره بودند و خون جوانانشان بر زمین ریخته شد در اعتراض و به وضعیت معیشتی، نبود آب شرب، گران شدن بنزین و الخ توسط نیروهای امنیتی و پلیس کتک خوردند یا کشته شدند» و یا «خرمشهر هنوز آزاد نشده» و یا «خرمشهر آزاد شد اما آباد نشد» و الخ.
جزییات را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر به قلم #محمد_تنگستانی بخوانید:
#خوزستان #سوم_خرداد
@Farsi_Iranwire
وقتی با فردی که زاده آبادان یا خرمشهر است و سنه تولدش به قبل از انقلاب ۱۳۵۷ باز میگردد هم صحبت بشویم و موضوع گفتوگو یکی، از این دو شهر باشد، فرد زاده شده در آبادان یا خرمشهر با یک «آه» شروع به حرف زدن میکند و در چشم بهم زدنی از حسرتها و گذشتهای میگوید که دیگر نیست و بعد شروع به گذشتهسرایی میکند، گویا که این دو شهر تا ابد قرار نیست حال و آیندهای داشته باشند.
قبل از دی ماه ۱۳۹۶ سالی یک بار آن هم روز سوم خرداد، سالروز آزاد سازی خرمشهر، نام این شهرستان تیتر رسانهها میشد یا صدا و سیمای ملی در جمهوری اسلامی به خاطر زنده نگاه داشتن یاد و خاطره هشت سال جنگ ویژهبرنامهای به صورت زنده در این شهر برای مردم ایران پخش میکرد و نهایت تلاشش را میکرد تا حس شهیدپروی را در فرهنگ جامعه اسلامی زنده نگاه دارد.
بعد از دی ۱۳۹۶ وقتی که مردم این شهرستان به اعتراضات گستردهای که در مابقی شهرهای ایران شکل گرفته بود پیوستند، این سنت به شکل موقتی شکسته شد و نام خرمشهر بهغیر ازسوم خرداد در روزهایی دیگری از سال در رسانههای به تیتر خبری تبدیل شد. اما به این شکل؛ «مردمی که هشت سال آواره بودند و خون جوانانشان بر زمین ریخته شد در اعتراض و به وضعیت معیشتی، نبود آب شرب، گران شدن بنزین و الخ توسط نیروهای امنیتی و پلیس کتک خوردند یا کشته شدند» و یا «خرمشهر هنوز آزاد نشده» و یا «خرمشهر آزاد شد اما آباد نشد» و الخ.
جزییات را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر به قلم #محمد_تنگستانی بخوانید:
#خوزستان #سوم_خرداد
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
خرمشهر، خرداد ۹۹؛ ۳۸ سال پس از آزادی
محمد تنگستانی
Forwarded from Iranwire
🔹خرمشهر، خرداد ۹۹؛ ۳۸ سال پس از آزادی
وقتی با فردی که زاده آبادان یا خرمشهر است و سنه تولدش به قبل از انقلاب ۱۳۵۷ باز میگردد هم صحبت بشویم و موضوع گفتوگو یکی، از این دو شهر باشد، فرد زاده شده در آبادان یا خرمشهر با یک «آه» شروع به حرف زدن میکند و در چشم بهم زدنی از حسرتها و گذشتهای میگوید که دیگر نیست و بعد شروع به گذشتهسرایی میکند، گویا که این دو شهر تا ابد قرار نیست حال و آیندهای داشته باشند.
قبل از دی ماه ۱۳۹۶ سالی یک بار آن هم روز سوم خرداد، سالروز آزاد سازی خرمشهر، نام این شهرستان تیتر رسانهها میشد یا صدا و سیمای ملی در جمهوری اسلامی به خاطر زنده نگاه داشتن یاد و خاطره هشت سال جنگ ویژهبرنامهای به صورت زنده در این شهر برای مردم ایران پخش میکرد و نهایت تلاشش را میکرد تا حس شهیدپروی را در فرهنگ جامعه اسلامی زنده نگاه دارد.
بعد از دی ۱۳۹۶ وقتی که مردم این شهرستان به اعتراضات گستردهای که در مابقی شهرهای ایران شکل گرفته بود پیوستند، این سنت به شکل موقتی شکسته شد و نام خرمشهر بهغیر ازسوم خرداد در روزهایی دیگری از سال در رسانههای به تیتر خبری تبدیل شد. اما به این شکل؛ «مردمی که هشت سال آواره بودند و خون جوانانشان بر زمین ریخته شد در اعتراض و به وضعیت معیشتی، نبود آب شرب، گران شدن بنزین و الخ توسط نیروهای امنیتی و پلیس کتک خوردند یا کشته شدند» و یا «خرمشهر هنوز آزاد نشده» و یا «خرمشهر آزاد شد اما آباد نشد» و الخ.
جزییات را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر به قلم #محمد_تنگستانی بخوانید:
#خوزستان #سوم_خرداد
@Farsi_Iranwire
وقتی با فردی که زاده آبادان یا خرمشهر است و سنه تولدش به قبل از انقلاب ۱۳۵۷ باز میگردد هم صحبت بشویم و موضوع گفتوگو یکی، از این دو شهر باشد، فرد زاده شده در آبادان یا خرمشهر با یک «آه» شروع به حرف زدن میکند و در چشم بهم زدنی از حسرتها و گذشتهای میگوید که دیگر نیست و بعد شروع به گذشتهسرایی میکند، گویا که این دو شهر تا ابد قرار نیست حال و آیندهای داشته باشند.
قبل از دی ماه ۱۳۹۶ سالی یک بار آن هم روز سوم خرداد، سالروز آزاد سازی خرمشهر، نام این شهرستان تیتر رسانهها میشد یا صدا و سیمای ملی در جمهوری اسلامی به خاطر زنده نگاه داشتن یاد و خاطره هشت سال جنگ ویژهبرنامهای به صورت زنده در این شهر برای مردم ایران پخش میکرد و نهایت تلاشش را میکرد تا حس شهیدپروی را در فرهنگ جامعه اسلامی زنده نگاه دارد.
بعد از دی ۱۳۹۶ وقتی که مردم این شهرستان به اعتراضات گستردهای که در مابقی شهرهای ایران شکل گرفته بود پیوستند، این سنت به شکل موقتی شکسته شد و نام خرمشهر بهغیر ازسوم خرداد در روزهایی دیگری از سال در رسانههای به تیتر خبری تبدیل شد. اما به این شکل؛ «مردمی که هشت سال آواره بودند و خون جوانانشان بر زمین ریخته شد در اعتراض و به وضعیت معیشتی، نبود آب شرب، گران شدن بنزین و الخ توسط نیروهای امنیتی و پلیس کتک خوردند یا کشته شدند» و یا «خرمشهر هنوز آزاد نشده» و یا «خرمشهر آزاد شد اما آباد نشد» و الخ.
جزییات را در بلاگ #اهالی_ایرانوایر به قلم #محمد_تنگستانی بخوانید:
#خوزستان #سوم_خرداد
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
خرمشهر، خرداد ۹۹؛ ۳۸ سال پس از آزادی
محمد تنگستانی