حاشیه نشینی در ایران؛ مشهد، دماسنج بحران
@Farsi_lranwire
پدیده حاشیهنشینی در مشهد و خراسان رضوی بیش از هر جای دیگری در ایران به چشم میآید. از یکسو آمار و ارقام، نشان از وضعیت دشوار مردمی دارد که در حاشیه شهر به سختی امورات میگذرانند، از سوی دیگر شواهد و قرائن حاکی از آنند که نخستین نشانههای بحرانهای اجتماعی و سیاسی در این منطقه آشکار میشود.
مشهد دماسنج بحران در ایران است. از شورش ۱۳۷۱ مشهد گرفته تا اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶؛ پیش از آنکه آتش بحران در ایران شعلهور شود، دود آن در شمال شرق ایران دیده شده و میشود؛ از آسیبهای اجتماعی گرفته تا بحرانهای رومزره و چالشهای نفسگیر سیاسی اقتصادی.
نهضت ساختوساز افراطی ایران در اواخر دهه ۱۳۸۰ از مشهد آغاز و اولین نشانههای رکود هم چند سال بعد همانجا پدیدار میشوند؛ خراسان رضوی هم پایتحت موسسههای مالی است و هم صدرنشن نرخ طلاق و رکوردار کودکان سرراهی در کشور. و هم پایگاه و پایتخت دولت سایه و غیررسمی ایران؛ چنانکه خطبههای احمد علمالهدی بیش از خطیبان جمعه در پایتخت در شکلگیری بحرانهای سیاسی اهمیت و تاثیر دارد...
«حاشیهنشینی» و «تمرکز امکانات اقتصادی و سیاسی» وجه مشترک و کلیدواژه وضعیتی است که مشهد را و در مقیاسی بزرگتر استان خراسان رضوی را در موقعیت یک پیشنشانگر بحران قرار داده است. از این رو بررسی پدیده حاشیهنشینی در مشهد و استان خراسان رضوی، به عنوان منطقهای پیشرو در بحرانهای شهری، تصویری بزرگ از وضعیت موجود ترسیم میکند.
جزئیات بیشتر در گزارشی از #علی_رنجی_پور:👇👇
#حاشیهنشینی #خراسانرضوی
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Ffeatures%2F26758&rhash=97782104fed07c
@Farsi_lranwire
پدیده حاشیهنشینی در مشهد و خراسان رضوی بیش از هر جای دیگری در ایران به چشم میآید. از یکسو آمار و ارقام، نشان از وضعیت دشوار مردمی دارد که در حاشیه شهر به سختی امورات میگذرانند، از سوی دیگر شواهد و قرائن حاکی از آنند که نخستین نشانههای بحرانهای اجتماعی و سیاسی در این منطقه آشکار میشود.
مشهد دماسنج بحران در ایران است. از شورش ۱۳۷۱ مشهد گرفته تا اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶؛ پیش از آنکه آتش بحران در ایران شعلهور شود، دود آن در شمال شرق ایران دیده شده و میشود؛ از آسیبهای اجتماعی گرفته تا بحرانهای رومزره و چالشهای نفسگیر سیاسی اقتصادی.
نهضت ساختوساز افراطی ایران در اواخر دهه ۱۳۸۰ از مشهد آغاز و اولین نشانههای رکود هم چند سال بعد همانجا پدیدار میشوند؛ خراسان رضوی هم پایتحت موسسههای مالی است و هم صدرنشن نرخ طلاق و رکوردار کودکان سرراهی در کشور. و هم پایگاه و پایتخت دولت سایه و غیررسمی ایران؛ چنانکه خطبههای احمد علمالهدی بیش از خطیبان جمعه در پایتخت در شکلگیری بحرانهای سیاسی اهمیت و تاثیر دارد...
«حاشیهنشینی» و «تمرکز امکانات اقتصادی و سیاسی» وجه مشترک و کلیدواژه وضعیتی است که مشهد را و در مقیاسی بزرگتر استان خراسان رضوی را در موقعیت یک پیشنشانگر بحران قرار داده است. از این رو بررسی پدیده حاشیهنشینی در مشهد و استان خراسان رضوی، به عنوان منطقهای پیشرو در بحرانهای شهری، تصویری بزرگ از وضعیت موجود ترسیم میکند.
جزئیات بیشتر در گزارشی از #علی_رنجی_پور:👇👇
#حاشیهنشینی #خراسانرضوی
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Ffeatures%2F26758&rhash=97782104fed07c
IranWire | خانه
حاشیه نشینی در ایران؛ مشهد، دماسنج بحران
پدیده حاشیهنشینی در مشهد و خراسان رضوی بیش از هر جای دیگری در ایران به چشم میآید. از یکسو آمار و ارقام، نشان از وضعیت دشوار مردمی دارد که در حاشیه شهر به سختی امورات میگذرانند، از سوی دیگر شواهد و قرائن حاکی از آنند که نخستین نشانههای بحرانهای اجتماعی…
حاشیهنشینی در ایران؛ بندرعباس قرار بود قطب تجارت باشد، نماد فقر شد
@Farsi_Iranwire
بخش اول، داستان جنوب
داستان اهالی جنوب، قصه مردمی است که سهمشان از سفره رنگین غذا، فقط بوی خوش آن است. روی کاغذ، روی گرانیگاه اقتصاد ایران نشستهاند و در عالم واقع روی عرصهای ناپایدار که هر لحظه ممکن است فرو بریزد.
داستان بندرعباس، بندرلنگه، خمیر، ابوموسی، میناب و… قصه جبر جغرافیایی است. انگار که دریا را دو نیم کرده و جام می را به خوشنشینان امارات و قطر و عمان داده باشند و خون دل را به کرانهنشینان و بندریهای ایران که سهمشان از گرانترین دریای جهان، شهرهای شلوغ و در هم ریخته است هوای شرجی و هزار و یک مساله و بحران که عرصه را بر زندگی اهالی جنوب تنگ میکند.
بندرعباس قرار بود آرام آرام قطب تجارت خلیج فارس شود، اما نشد. به جایش تبدیل به عینیترین نماد فقر و حاشیهنشینی شد. سایه فقر چنان بر آن گسترده است که حتی داد نهاد خیریه دولتی هم در آمده که این فقر شایسته «قطب اقتصادی» ایران نیست. اگر از هر ۱۰۰ خانواده ایرانی ۵ خانواده چشمشان به دست کمیته امداد قرار دارند، در هرمزگان نان شب ۸ خانواده به حمایتهای محقر این سازمان بسته است.
#اخبار_ایران #حاشیهنشینی
📌ادامه مطلب را در گزارش #علیرنجیپور بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Ffeatures%2F26885&rhash=97782104fed07c
@Farsi_Iranwire
بخش اول، داستان جنوب
داستان اهالی جنوب، قصه مردمی است که سهمشان از سفره رنگین غذا، فقط بوی خوش آن است. روی کاغذ، روی گرانیگاه اقتصاد ایران نشستهاند و در عالم واقع روی عرصهای ناپایدار که هر لحظه ممکن است فرو بریزد.
داستان بندرعباس، بندرلنگه، خمیر، ابوموسی، میناب و… قصه جبر جغرافیایی است. انگار که دریا را دو نیم کرده و جام می را به خوشنشینان امارات و قطر و عمان داده باشند و خون دل را به کرانهنشینان و بندریهای ایران که سهمشان از گرانترین دریای جهان، شهرهای شلوغ و در هم ریخته است هوای شرجی و هزار و یک مساله و بحران که عرصه را بر زندگی اهالی جنوب تنگ میکند.
بندرعباس قرار بود آرام آرام قطب تجارت خلیج فارس شود، اما نشد. به جایش تبدیل به عینیترین نماد فقر و حاشیهنشینی شد. سایه فقر چنان بر آن گسترده است که حتی داد نهاد خیریه دولتی هم در آمده که این فقر شایسته «قطب اقتصادی» ایران نیست. اگر از هر ۱۰۰ خانواده ایرانی ۵ خانواده چشمشان به دست کمیته امداد قرار دارند، در هرمزگان نان شب ۸ خانواده به حمایتهای محقر این سازمان بسته است.
#اخبار_ایران #حاشیهنشینی
📌ادامه مطلب را در گزارش #علیرنجیپور بخوانید:👇👇
https://t.me/iv?url=https%3A%2F%2Firanwire.com%2Ffa%2Ffeatures%2F26885&rhash=97782104fed07c
IranWire | خانه
حاشیهنشینی در ایران؛ بندرعباس قرار بود قطب تجارت باشد، نماد فقر شد
بخش اول، داستان جنوب
🔹 ناامیدی مطلق از خانهداری؛ زور طبقه متوسط به حومه شهر هم نمیرسد
در ابتدای دهه ۱۳۹۰، طبقه متوسط شهری نگران بود که از متن به حاشیه تهران رانده شود. آن موقع صحبت درباره «هجرت فقرا از تهران» و نگرانی از سقوط طبقه متوسط بود. حالا اما بحران چنان بالا گرفته که حومه پایتخت هم به کل از دسترس خارج شده است.
جمعیت خانهبهدوشان در تهران کم نیست. طبق آمار سرشماری چهار سال پیش، حدود ۴۴ درصد از خانوادههای ساکن استان تهران اجارهنشین بودهاند. میتوان فرض کرد این نسبت تا الان کمی افزایش داشته و به حدودی رسیده است که بگوییم در تهران به طور متوسط نیمی از خانوادهها دو خانه دارند و نیمی دیگر از قافله خانهداری جا ماندهاند.
حدود دو هفته پیش در گزارشی نشان دادیم با حساب عدد و رقم، یک خانواده متوسط با درآمد ماهانه بین ۱۰ میلیون تومان و قابلیت پسانداز ۴۰ میلیون تومان در سال، با فرض ثابت ماندن نسبت درآمد و قیمت مسکن، باید ۳۱ سال صبر کند تا بتواند یک آپارتمان ۷۰ متری با متوسط قیمت یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در یک محله متوسط در تهران خریداری کند. حتی با درآمد ماهانه ۲۰ میلیون تومان و ظرفیت پسانداز ۸۰ میلیون در سال هم طول دوره انتظار و امید به خانهداری ۱۵ سال است.
این محاسبه البته روی کاغذ معتبر است و صرفا به کار اندازهگیری شاخص «طول دوره انتظار» میآید، وگرنه در واقعیت، امید به خانهداری در پایتخت کمتر از این است. تجربه نشان داده است نسبت درآمد و قیمت مسکن در ایران هرگز ثابت نبوده و نیست. علاوه بر این، خانوادههای اجارهنشین مجبورند تمام ظرفیت پسانداز خود را ماه به ماه به حساب صاحبخانه واریز میکنند.
ادامه گزارش علی رنجیپور را اینجا بخوانید👇
#اقتصاد_ایران #بحران_مسکن #حاشیهنشینی #تهران
@Farsi_Iranwire
در ابتدای دهه ۱۳۹۰، طبقه متوسط شهری نگران بود که از متن به حاشیه تهران رانده شود. آن موقع صحبت درباره «هجرت فقرا از تهران» و نگرانی از سقوط طبقه متوسط بود. حالا اما بحران چنان بالا گرفته که حومه پایتخت هم به کل از دسترس خارج شده است.
جمعیت خانهبهدوشان در تهران کم نیست. طبق آمار سرشماری چهار سال پیش، حدود ۴۴ درصد از خانوادههای ساکن استان تهران اجارهنشین بودهاند. میتوان فرض کرد این نسبت تا الان کمی افزایش داشته و به حدودی رسیده است که بگوییم در تهران به طور متوسط نیمی از خانوادهها دو خانه دارند و نیمی دیگر از قافله خانهداری جا ماندهاند.
حدود دو هفته پیش در گزارشی نشان دادیم با حساب عدد و رقم، یک خانواده متوسط با درآمد ماهانه بین ۱۰ میلیون تومان و قابلیت پسانداز ۴۰ میلیون تومان در سال، با فرض ثابت ماندن نسبت درآمد و قیمت مسکن، باید ۳۱ سال صبر کند تا بتواند یک آپارتمان ۷۰ متری با متوسط قیمت یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در یک محله متوسط در تهران خریداری کند. حتی با درآمد ماهانه ۲۰ میلیون تومان و ظرفیت پسانداز ۸۰ میلیون در سال هم طول دوره انتظار و امید به خانهداری ۱۵ سال است.
این محاسبه البته روی کاغذ معتبر است و صرفا به کار اندازهگیری شاخص «طول دوره انتظار» میآید، وگرنه در واقعیت، امید به خانهداری در پایتخت کمتر از این است. تجربه نشان داده است نسبت درآمد و قیمت مسکن در ایران هرگز ثابت نبوده و نیست. علاوه بر این، خانوادههای اجارهنشین مجبورند تمام ظرفیت پسانداز خود را ماه به ماه به حساب صاحبخانه واریز میکنند.
ادامه گزارش علی رنجیپور را اینجا بخوانید👇
#اقتصاد_ایران #بحران_مسکن #حاشیهنشینی #تهران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
ناامیدی مطلق از خانهداری؛ زور طبقه متوسط به حومه شهر هم نمیرسد
Forwarded from Iranwire
🔹 ناامیدی مطلق از خانهداری؛ زور طبقه متوسط به حومه شهر هم نمیرسد
در ابتدای دهه ۱۳۹۰، طبقه متوسط شهری نگران بود که از متن به حاشیه تهران رانده شود. آن موقع صحبت درباره «هجرت فقرا از تهران» و نگرانی از سقوط طبقه متوسط بود. حالا اما بحران چنان بالا گرفته که حومه پایتخت هم به کل از دسترس خارج شده است.
جمعیت خانهبهدوشان در تهران کم نیست. طبق آمار سرشماری چهار سال پیش، حدود ۴۴ درصد از خانوادههای ساکن استان تهران اجارهنشین بودهاند. میتوان فرض کرد این نسبت تا الان کمی افزایش داشته و به حدودی رسیده است که بگوییم در تهران به طور متوسط نیمی از خانوادهها دو خانه دارند و نیمی دیگر از قافله خانهداری جا ماندهاند.
حدود دو هفته پیش در گزارشی نشان دادیم با حساب عدد و رقم، یک خانواده متوسط با درآمد ماهانه بین ۱۰ میلیون تومان و قابلیت پسانداز ۴۰ میلیون تومان در سال، با فرض ثابت ماندن نسبت درآمد و قیمت مسکن، باید ۳۱ سال صبر کند تا بتواند یک آپارتمان ۷۰ متری با متوسط قیمت یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در یک محله متوسط در تهران خریداری کند. حتی با درآمد ماهانه ۲۰ میلیون تومان و ظرفیت پسانداز ۸۰ میلیون در سال هم طول دوره انتظار و امید به خانهداری ۱۵ سال است.
این محاسبه البته روی کاغذ معتبر است و صرفا به کار اندازهگیری شاخص «طول دوره انتظار» میآید، وگرنه در واقعیت، امید به خانهداری در پایتخت کمتر از این است. تجربه نشان داده است نسبت درآمد و قیمت مسکن در ایران هرگز ثابت نبوده و نیست. علاوه بر این، خانوادههای اجارهنشین مجبورند تمام ظرفیت پسانداز خود را ماه به ماه به حساب صاحبخانه واریز میکنند.
ادامه گزارش علی رنجیپور را اینجا بخوانید👇
#اقتصاد_ایران #بحران_مسکن #حاشیهنشینی #تهران
@Farsi_Iranwire
در ابتدای دهه ۱۳۹۰، طبقه متوسط شهری نگران بود که از متن به حاشیه تهران رانده شود. آن موقع صحبت درباره «هجرت فقرا از تهران» و نگرانی از سقوط طبقه متوسط بود. حالا اما بحران چنان بالا گرفته که حومه پایتخت هم به کل از دسترس خارج شده است.
جمعیت خانهبهدوشان در تهران کم نیست. طبق آمار سرشماری چهار سال پیش، حدود ۴۴ درصد از خانوادههای ساکن استان تهران اجارهنشین بودهاند. میتوان فرض کرد این نسبت تا الان کمی افزایش داشته و به حدودی رسیده است که بگوییم در تهران به طور متوسط نیمی از خانوادهها دو خانه دارند و نیمی دیگر از قافله خانهداری جا ماندهاند.
حدود دو هفته پیش در گزارشی نشان دادیم با حساب عدد و رقم، یک خانواده متوسط با درآمد ماهانه بین ۱۰ میلیون تومان و قابلیت پسانداز ۴۰ میلیون تومان در سال، با فرض ثابت ماندن نسبت درآمد و قیمت مسکن، باید ۳۱ سال صبر کند تا بتواند یک آپارتمان ۷۰ متری با متوسط قیمت یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در یک محله متوسط در تهران خریداری کند. حتی با درآمد ماهانه ۲۰ میلیون تومان و ظرفیت پسانداز ۸۰ میلیون در سال هم طول دوره انتظار و امید به خانهداری ۱۵ سال است.
این محاسبه البته روی کاغذ معتبر است و صرفا به کار اندازهگیری شاخص «طول دوره انتظار» میآید، وگرنه در واقعیت، امید به خانهداری در پایتخت کمتر از این است. تجربه نشان داده است نسبت درآمد و قیمت مسکن در ایران هرگز ثابت نبوده و نیست. علاوه بر این، خانوادههای اجارهنشین مجبورند تمام ظرفیت پسانداز خود را ماه به ماه به حساب صاحبخانه واریز میکنند.
ادامه گزارش علی رنجیپور را اینجا بخوانید👇
#اقتصاد_ایران #بحران_مسکن #حاشیهنشینی #تهران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
ناامیدی مطلق از خانهداری؛ زور طبقه متوسط به حومه شهر هم نمیرسد
🔹 چرا مالیات گرفتن از خانههای خالی باعث کاهش قیمت مسکن نمیشود؟
در جایی که از حقوق ناچیز کارگران و کارمندان مالیات کسر میشود، حتما باید از صاحبان خانههای خالی هم مالیات گرفته شود، اما سادهانگاری و خیال خام است اگر تصور کنیم با مالیات گرفتن از خانههای خالی مشکل مسکن و اقتصاد بحرانزده مسکن حل میشود.
در روزهای اخیر که بحث قیمت مسکن در ایران بالا گرفته، برخی دوره راه افتادهاند که راه مهار بحران مسکن اخذ مالیات از خانههای خالی است. آنها میگویند طبق آمار چیزی بیش از حدود ۲ میلیون واحد مسکونی خالی در ایران وجود دارد. اگر صاحبان این ۲ میلیون واحد خالی تحت فشار مالیاتی مجبور شوند خانههایشان را برای اجاره یا فروش عرضه کنند، با سنگینتر شدن کفه عرضه به نسبت تقاضا قیمت اجاره و فروش مسکن پایین خواهد آمد. این تصور قطعا یک خیال خام و واهی است. اما چرا؟
۱- در مقیاس اقتصاد مسکن در تهران و شهرهای بزرگ، فشار مالیات به نسبت ارزش افزوده مثل نیش پشه به فیل است. طبق گزارشهای رسمی میانگین قیمت خرید یک متر خانه در تهران، در اردیبهشت ماه از متری ۱۷ میلیون تومان گذشته است. این رقم قطعا در برخی محلات به مراتب بیش از این است. مثلا به عنوان نمونه روز دوشنبه ۱۹ خرداد یک واحد آپارتمان ۱۷۵ متری در محله میرداماد تهران به قیمت ۸ میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان و به ارزش متری ۵۰ میلیون تومان قیمتگذاری شده است.
ادامه گزارش علی رنجیپور را اینجا بخوانید👇
#اقتصاد_ایران #بحران_مسکن #حاشیهنشینی #مالیات
@Farsi_Iranwire
در جایی که از حقوق ناچیز کارگران و کارمندان مالیات کسر میشود، حتما باید از صاحبان خانههای خالی هم مالیات گرفته شود، اما سادهانگاری و خیال خام است اگر تصور کنیم با مالیات گرفتن از خانههای خالی مشکل مسکن و اقتصاد بحرانزده مسکن حل میشود.
در روزهای اخیر که بحث قیمت مسکن در ایران بالا گرفته، برخی دوره راه افتادهاند که راه مهار بحران مسکن اخذ مالیات از خانههای خالی است. آنها میگویند طبق آمار چیزی بیش از حدود ۲ میلیون واحد مسکونی خالی در ایران وجود دارد. اگر صاحبان این ۲ میلیون واحد خالی تحت فشار مالیاتی مجبور شوند خانههایشان را برای اجاره یا فروش عرضه کنند، با سنگینتر شدن کفه عرضه به نسبت تقاضا قیمت اجاره و فروش مسکن پایین خواهد آمد. این تصور قطعا یک خیال خام و واهی است. اما چرا؟
۱- در مقیاس اقتصاد مسکن در تهران و شهرهای بزرگ، فشار مالیات به نسبت ارزش افزوده مثل نیش پشه به فیل است. طبق گزارشهای رسمی میانگین قیمت خرید یک متر خانه در تهران، در اردیبهشت ماه از متری ۱۷ میلیون تومان گذشته است. این رقم قطعا در برخی محلات به مراتب بیش از این است. مثلا به عنوان نمونه روز دوشنبه ۱۹ خرداد یک واحد آپارتمان ۱۷۵ متری در محله میرداماد تهران به قیمت ۸ میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان و به ارزش متری ۵۰ میلیون تومان قیمتگذاری شده است.
ادامه گزارش علی رنجیپور را اینجا بخوانید👇
#اقتصاد_ایران #بحران_مسکن #حاشیهنشینی #مالیات
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
چرا مالیات گرفتن از خانههای خالی باعث کاهش قیمت مسکن نمیشود؟
در جایی که از حقوق ناچیز کارگران و کارمندان مالیات کسر میشود، حتما باید از صاحبان خانههای خالی هم مالیات گرفته شود، اما سادهانگاری و خیال خام است اگر تصور کنیم با مالیات گرفتن از خانههای خالی مشکل مسکن و اقتصاد بحرانزده مسکن حل میشود.
Forwarded from Iranwire
🔹 چرا مالیات گرفتن از خانههای خالی باعث کاهش قیمت مسکن نمیشود؟
در جایی که از حقوق ناچیز کارگران و کارمندان مالیات کسر میشود، حتما باید از صاحبان خانههای خالی هم مالیات گرفته شود، اما سادهانگاری و خیال خام است اگر تصور کنیم با مالیات گرفتن از خانههای خالی مشکل مسکن و اقتصاد بحرانزده مسکن حل میشود.
در روزهای اخیر که بحث قیمت مسکن در ایران بالا گرفته، برخی دوره راه افتادهاند که راه مهار بحران مسکن اخذ مالیات از خانههای خالی است. آنها میگویند طبق آمار چیزی بیش از حدود ۲ میلیون واحد مسکونی خالی در ایران وجود دارد. اگر صاحبان این ۲ میلیون واحد خالی تحت فشار مالیاتی مجبور شوند خانههایشان را برای اجاره یا فروش عرضه کنند، با سنگینتر شدن کفه عرضه به نسبت تقاضا قیمت اجاره و فروش مسکن پایین خواهد آمد. این تصور قطعا یک خیال خام و واهی است. اما چرا؟
۱- در مقیاس اقتصاد مسکن در تهران و شهرهای بزرگ، فشار مالیات به نسبت ارزش افزوده مثل نیش پشه به فیل است. طبق گزارشهای رسمی میانگین قیمت خرید یک متر خانه در تهران، در اردیبهشت ماه از متری ۱۷ میلیون تومان گذشته است. این رقم قطعا در برخی محلات به مراتب بیش از این است. مثلا به عنوان نمونه روز دوشنبه ۱۹ خرداد یک واحد آپارتمان ۱۷۵ متری در محله میرداماد تهران به قیمت ۸ میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان و به ارزش متری ۵۰ میلیون تومان قیمتگذاری شده است.
ادامه گزارش علی رنجیپور را اینجا بخوانید👇
#اقتصاد_ایران #بحران_مسکن #حاشیهنشینی #مالیات
@Farsi_Iranwire
در جایی که از حقوق ناچیز کارگران و کارمندان مالیات کسر میشود، حتما باید از صاحبان خانههای خالی هم مالیات گرفته شود، اما سادهانگاری و خیال خام است اگر تصور کنیم با مالیات گرفتن از خانههای خالی مشکل مسکن و اقتصاد بحرانزده مسکن حل میشود.
در روزهای اخیر که بحث قیمت مسکن در ایران بالا گرفته، برخی دوره راه افتادهاند که راه مهار بحران مسکن اخذ مالیات از خانههای خالی است. آنها میگویند طبق آمار چیزی بیش از حدود ۲ میلیون واحد مسکونی خالی در ایران وجود دارد. اگر صاحبان این ۲ میلیون واحد خالی تحت فشار مالیاتی مجبور شوند خانههایشان را برای اجاره یا فروش عرضه کنند، با سنگینتر شدن کفه عرضه به نسبت تقاضا قیمت اجاره و فروش مسکن پایین خواهد آمد. این تصور قطعا یک خیال خام و واهی است. اما چرا؟
۱- در مقیاس اقتصاد مسکن در تهران و شهرهای بزرگ، فشار مالیات به نسبت ارزش افزوده مثل نیش پشه به فیل است. طبق گزارشهای رسمی میانگین قیمت خرید یک متر خانه در تهران، در اردیبهشت ماه از متری ۱۷ میلیون تومان گذشته است. این رقم قطعا در برخی محلات به مراتب بیش از این است. مثلا به عنوان نمونه روز دوشنبه ۱۹ خرداد یک واحد آپارتمان ۱۷۵ متری در محله میرداماد تهران به قیمت ۸ میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان و به ارزش متری ۵۰ میلیون تومان قیمتگذاری شده است.
ادامه گزارش علی رنجیپور را اینجا بخوانید👇
#اقتصاد_ایران #بحران_مسکن #حاشیهنشینی #مالیات
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
چرا مالیات گرفتن از خانههای خالی باعث کاهش قیمت مسکن نمیشود؟
در جایی که از حقوق ناچیز کارگران و کارمندان مالیات کسر میشود، حتما باید از صاحبان خانههای خالی هم مالیات گرفته شود، اما سادهانگاری و خیال خام است اگر تصور کنیم با مالیات گرفتن از خانههای خالی مشکل مسکن و اقتصاد بحرانزده مسکن حل میشود.
🔹رابطه مستقیم پراکندگی فقر و اعتراضات خیابانی
هر روز در گوشه و کنار خیابان و محله و کوی و برزنی، میتوان گروهی را دید که از فرط مشکلات اقتصادی گردهم آمدهاند و به دنبال یافتن مفری برای نجات از وضعیت وخیمی هستند که معتقدند مقامهای مسئول در رقم زدن آن نقش اصلی را دارند.
آخرین نمونه، اعتراضات شهر بهبهان است، زمانی که خبر رسید گروهی از ساکنان آن در اعتراض به صدور حکم اعدام سه معترض آبان ۱۳۹۸ به خیابانها آمده و شعارهای تندی علیه حکومت سر دادهاند.
بهبهان شهر به نسبت کوچکی در دل استان خوزستان است که بیکاری ۴۳ درصدیاش به همراه انبوهی از مشکلات، به تجمعات در این شهر، رنگ و بوی سیاسی داده است.
جریان اعتراضهای سراسری آبان ماه سال ۱۳۹۸ هم در بهبهان بسیار داغ بود، اعتراضاتی که با چندین کشته و بازداشتهای گسترده، توسط نیروهای نظامی و امنیتی در این شهر سرکوب شد.
اعتراضهای سراسری دی ماه سال ۱۳۹۶ و آبان ماه سال ۱۳۹۸ به واسطه نقش پررنگ شهرهای کوچک در این اعتراضها، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و تصمیمسازان و رسانهها قرار گرفتهاند.
طی این مدت، دهها تحلیل و گزارش و ارزیابی از شرایط این شهرها و ساکنان آنها منتشر شده است تا ارتباطی منطقی و تصویری روشن از نسبت این اعتراضها و شرایط فعلی معترضان به دست داده شود.
جزییات بیشتر در گزارش بهنام قلیپور:👇
#اعتراضات_سراسری #حاشیهنشینی #خوزستان
@Farsi_Iranwire
هر روز در گوشه و کنار خیابان و محله و کوی و برزنی، میتوان گروهی را دید که از فرط مشکلات اقتصادی گردهم آمدهاند و به دنبال یافتن مفری برای نجات از وضعیت وخیمی هستند که معتقدند مقامهای مسئول در رقم زدن آن نقش اصلی را دارند.
آخرین نمونه، اعتراضات شهر بهبهان است، زمانی که خبر رسید گروهی از ساکنان آن در اعتراض به صدور حکم اعدام سه معترض آبان ۱۳۹۸ به خیابانها آمده و شعارهای تندی علیه حکومت سر دادهاند.
بهبهان شهر به نسبت کوچکی در دل استان خوزستان است که بیکاری ۴۳ درصدیاش به همراه انبوهی از مشکلات، به تجمعات در این شهر، رنگ و بوی سیاسی داده است.
جریان اعتراضهای سراسری آبان ماه سال ۱۳۹۸ هم در بهبهان بسیار داغ بود، اعتراضاتی که با چندین کشته و بازداشتهای گسترده، توسط نیروهای نظامی و امنیتی در این شهر سرکوب شد.
اعتراضهای سراسری دی ماه سال ۱۳۹۶ و آبان ماه سال ۱۳۹۸ به واسطه نقش پررنگ شهرهای کوچک در این اعتراضها، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و تصمیمسازان و رسانهها قرار گرفتهاند.
طی این مدت، دهها تحلیل و گزارش و ارزیابی از شرایط این شهرها و ساکنان آنها منتشر شده است تا ارتباطی منطقی و تصویری روشن از نسبت این اعتراضها و شرایط فعلی معترضان به دست داده شود.
جزییات بیشتر در گزارش بهنام قلیپور:👇
#اعتراضات_سراسری #حاشیهنشینی #خوزستان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
رابطه مستقیم پراکندگی فقر و اعتراضات خیابانی
هر روز در گوشه و کنار خیابان و محله و کوی و برزنی، میتوان گروهی را دید که از فرط مشکلات اقتصادی گردهم آمدهاند و به دنبال یافتن مفری برای نجات از وضعیت وخیمی هستند که معتقدند مقامهای مسئول در رقم زدن آن نقش اصلی را دارند.
Forwarded from Iranwire
🔹رابطه مستقیم پراکندگی فقر و اعتراضات خیابانی
هر روز در گوشه و کنار خیابان و محله و کوی و برزنی، میتوان گروهی را دید که از فرط مشکلات اقتصادی گردهم آمدهاند و به دنبال یافتن مفری برای نجات از وضعیت وخیمی هستند که معتقدند مقامهای مسئول در رقم زدن آن نقش اصلی را دارند.
آخرین نمونه، اعتراضات شهر بهبهان است، زمانی که خبر رسید گروهی از ساکنان آن در اعتراض به صدور حکم اعدام سه معترض آبان ۱۳۹۸ به خیابانها آمده و شعارهای تندی علیه حکومت سر دادهاند.
بهبهان شهر به نسبت کوچکی در دل استان خوزستان است که بیکاری ۴۳ درصدیاش به همراه انبوهی از مشکلات، به تجمعات در این شهر، رنگ و بوی سیاسی داده است.
جریان اعتراضهای سراسری آبان ماه سال ۱۳۹۸ هم در بهبهان بسیار داغ بود، اعتراضاتی که با چندین کشته و بازداشتهای گسترده، توسط نیروهای نظامی و امنیتی در این شهر سرکوب شد.
اعتراضهای سراسری دی ماه سال ۱۳۹۶ و آبان ماه سال ۱۳۹۸ به واسطه نقش پررنگ شهرهای کوچک در این اعتراضها، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و تصمیمسازان و رسانهها قرار گرفتهاند.
طی این مدت، دهها تحلیل و گزارش و ارزیابی از شرایط این شهرها و ساکنان آنها منتشر شده است تا ارتباطی منطقی و تصویری روشن از نسبت این اعتراضها و شرایط فعلی معترضان به دست داده شود.
جزییات بیشتر در گزارش بهنام قلیپور:👇
#اعتراضات_سراسری #حاشیهنشینی #خوزستان
@Farsi_Iranwire
هر روز در گوشه و کنار خیابان و محله و کوی و برزنی، میتوان گروهی را دید که از فرط مشکلات اقتصادی گردهم آمدهاند و به دنبال یافتن مفری برای نجات از وضعیت وخیمی هستند که معتقدند مقامهای مسئول در رقم زدن آن نقش اصلی را دارند.
آخرین نمونه، اعتراضات شهر بهبهان است، زمانی که خبر رسید گروهی از ساکنان آن در اعتراض به صدور حکم اعدام سه معترض آبان ۱۳۹۸ به خیابانها آمده و شعارهای تندی علیه حکومت سر دادهاند.
بهبهان شهر به نسبت کوچکی در دل استان خوزستان است که بیکاری ۴۳ درصدیاش به همراه انبوهی از مشکلات، به تجمعات در این شهر، رنگ و بوی سیاسی داده است.
جریان اعتراضهای سراسری آبان ماه سال ۱۳۹۸ هم در بهبهان بسیار داغ بود، اعتراضاتی که با چندین کشته و بازداشتهای گسترده، توسط نیروهای نظامی و امنیتی در این شهر سرکوب شد.
اعتراضهای سراسری دی ماه سال ۱۳۹۶ و آبان ماه سال ۱۳۹۸ به واسطه نقش پررنگ شهرهای کوچک در این اعتراضها، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و تصمیمسازان و رسانهها قرار گرفتهاند.
طی این مدت، دهها تحلیل و گزارش و ارزیابی از شرایط این شهرها و ساکنان آنها منتشر شده است تا ارتباطی منطقی و تصویری روشن از نسبت این اعتراضها و شرایط فعلی معترضان به دست داده شود.
جزییات بیشتر در گزارش بهنام قلیپور:👇
#اعتراضات_سراسری #حاشیهنشینی #خوزستان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
رابطه مستقیم پراکندگی فقر و اعتراضات خیابانی
هر روز در گوشه و کنار خیابان و محله و کوی و برزنی، میتوان گروهی را دید که از فرط مشکلات اقتصادی گردهم آمدهاند و به دنبال یافتن مفری برای نجات از وضعیت وخیمی هستند که معتقدند مقامهای مسئول در رقم زدن آن نقش اصلی را دارند.
🔹گسترش سکونتگاههای غیررسمی در سایه ۱۷ قانون و ۱۷ نهاد
پدیده زندگی در سکونتگاههای غیررسمی امروز در ایران به اندازهای بزرگ شده است که علاوه بر حاشیهنشینی، خود را در قالبهای گونهگونی همچون قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی و خیابانخوابی نشان میدهد. بنا بر یک گزارش رسمی، دست کم ۱۸ نهاد و سازمان عهدهدار اجرای ۱۷ قانون و آییننامه هستند که درباره بحران سکونتگاههای غیررسمی تهیه شده است.
قوانین و مقررات پرشمار و سازمانها و نهادهای پرتعداد نتوانستهاند در چهل سال اخیر مانع از گسترش سکونتگاههای غیررسمی در ایران شوند.
سکونتگاه غیررسمی همانجایی است که اغلب فقرا و طبقات فرودست جامعه در آن زندگی میکنند؛ به خصوص در حاشیه کلانشهرها که بنا بر روایتهای مختلف، بین ۱۹ تا ۲۱ میلیون نفر را در خود جای دادهاند؛ جمعیتی معادل ۲۵ درصد جمعیت کل ایران.
این جمعیت کلان و این گسترش حاشیهنشینی یکشبه خلق نشده، بلکه طی چهل سال، به تدریج، آهسته و زیرپوستی جان گرفته است و حالا خود را در قالب قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی، خیابانخوابی و خیابانگردی، تکدیگری و هزار و یکجور معضل اجتماعی نشان میدهد.
جمعیت ۲۰ میلیون نفری این مناطق را که هر روز برای چندرغاز از مناطق حاشیهای به کلانشهرها هجوم میبرند تا در مترو چیزکی بفروشند یا در سطلهای زباله چیزی برای خوردن یا بردن پیدا کنند دیگر نمیتوان پنهان کرد.
#حاشیهنشینی #فقر #اخبار_ایران
جزییات را در گزارش بهنام قلیپور بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
پدیده زندگی در سکونتگاههای غیررسمی امروز در ایران به اندازهای بزرگ شده است که علاوه بر حاشیهنشینی، خود را در قالبهای گونهگونی همچون قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی و خیابانخوابی نشان میدهد. بنا بر یک گزارش رسمی، دست کم ۱۸ نهاد و سازمان عهدهدار اجرای ۱۷ قانون و آییننامه هستند که درباره بحران سکونتگاههای غیررسمی تهیه شده است.
قوانین و مقررات پرشمار و سازمانها و نهادهای پرتعداد نتوانستهاند در چهل سال اخیر مانع از گسترش سکونتگاههای غیررسمی در ایران شوند.
سکونتگاه غیررسمی همانجایی است که اغلب فقرا و طبقات فرودست جامعه در آن زندگی میکنند؛ به خصوص در حاشیه کلانشهرها که بنا بر روایتهای مختلف، بین ۱۹ تا ۲۱ میلیون نفر را در خود جای دادهاند؛ جمعیتی معادل ۲۵ درصد جمعیت کل ایران.
این جمعیت کلان و این گسترش حاشیهنشینی یکشبه خلق نشده، بلکه طی چهل سال، به تدریج، آهسته و زیرپوستی جان گرفته است و حالا خود را در قالب قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی، خیابانخوابی و خیابانگردی، تکدیگری و هزار و یکجور معضل اجتماعی نشان میدهد.
جمعیت ۲۰ میلیون نفری این مناطق را که هر روز برای چندرغاز از مناطق حاشیهای به کلانشهرها هجوم میبرند تا در مترو چیزکی بفروشند یا در سطلهای زباله چیزی برای خوردن یا بردن پیدا کنند دیگر نمیتوان پنهان کرد.
#حاشیهنشینی #فقر #اخبار_ایران
جزییات را در گزارش بهنام قلیپور بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
گسترش سکونتگاههای غیررسمی در سایه ۱۷ قانون و ۱۷ نهاد
پدیده زندگی در سکونتگاههای غیررسمی امروز در ایران به اندازهای بزرگ شده است که علاوه بر حاشیهنشینی، خود را در قالبهای گونهگونی همچون قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی و خیابانخوابی نشان میدهد. بنا بر یک گزارش رسمی، دست کم ۱۸ نهاد و سازمان عهدهدار…
Forwarded from Iranwire
🔹گسترش سکونتگاههای غیررسمی در سایه ۱۷ قانون و ۱۷ نهاد
پدیده زندگی در سکونتگاههای غیررسمی امروز در ایران به اندازهای بزرگ شده است که علاوه بر حاشیهنشینی، خود را در قالبهای گونهگونی همچون قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی و خیابانخوابی نشان میدهد. بنا بر یک گزارش رسمی، دست کم ۱۸ نهاد و سازمان عهدهدار اجرای ۱۷ قانون و آییننامه هستند که درباره بحران سکونتگاههای غیررسمی تهیه شده است.
قوانین و مقررات پرشمار و سازمانها و نهادهای پرتعداد نتوانستهاند در چهل سال اخیر مانع از گسترش سکونتگاههای غیررسمی در ایران شوند.
سکونتگاه غیررسمی همانجایی است که اغلب فقرا و طبقات فرودست جامعه در آن زندگی میکنند؛ به خصوص در حاشیه کلانشهرها که بنا بر روایتهای مختلف، بین ۱۹ تا ۲۱ میلیون نفر را در خود جای دادهاند؛ جمعیتی معادل ۲۵ درصد جمعیت کل ایران.
این جمعیت کلان و این گسترش حاشیهنشینی یکشبه خلق نشده، بلکه طی چهل سال، به تدریج، آهسته و زیرپوستی جان گرفته است و حالا خود را در قالب قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی، خیابانخوابی و خیابانگردی، تکدیگری و هزار و یکجور معضل اجتماعی نشان میدهد.
جمعیت ۲۰ میلیون نفری این مناطق را که هر روز برای چندرغاز از مناطق حاشیهای به کلانشهرها هجوم میبرند تا در مترو چیزکی بفروشند یا در سطلهای زباله چیزی برای خوردن یا بردن پیدا کنند دیگر نمیتوان پنهان کرد.
#حاشیهنشینی #فقر #اخبار_ایران
جزییات را در گزارش بهنام قلیپور بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
پدیده زندگی در سکونتگاههای غیررسمی امروز در ایران به اندازهای بزرگ شده است که علاوه بر حاشیهنشینی، خود را در قالبهای گونهگونی همچون قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی و خیابانخوابی نشان میدهد. بنا بر یک گزارش رسمی، دست کم ۱۸ نهاد و سازمان عهدهدار اجرای ۱۷ قانون و آییننامه هستند که درباره بحران سکونتگاههای غیررسمی تهیه شده است.
قوانین و مقررات پرشمار و سازمانها و نهادهای پرتعداد نتوانستهاند در چهل سال اخیر مانع از گسترش سکونتگاههای غیررسمی در ایران شوند.
سکونتگاه غیررسمی همانجایی است که اغلب فقرا و طبقات فرودست جامعه در آن زندگی میکنند؛ به خصوص در حاشیه کلانشهرها که بنا بر روایتهای مختلف، بین ۱۹ تا ۲۱ میلیون نفر را در خود جای دادهاند؛ جمعیتی معادل ۲۵ درصد جمعیت کل ایران.
این جمعیت کلان و این گسترش حاشیهنشینی یکشبه خلق نشده، بلکه طی چهل سال، به تدریج، آهسته و زیرپوستی جان گرفته است و حالا خود را در قالب قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی، خیابانخوابی و خیابانگردی، تکدیگری و هزار و یکجور معضل اجتماعی نشان میدهد.
جمعیت ۲۰ میلیون نفری این مناطق را که هر روز برای چندرغاز از مناطق حاشیهای به کلانشهرها هجوم میبرند تا در مترو چیزکی بفروشند یا در سطلهای زباله چیزی برای خوردن یا بردن پیدا کنند دیگر نمیتوان پنهان کرد.
#حاشیهنشینی #فقر #اخبار_ایران
جزییات را در گزارش بهنام قلیپور بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
گسترش سکونتگاههای غیررسمی در سایه ۱۷ قانون و ۱۷ نهاد
پدیده زندگی در سکونتگاههای غیررسمی امروز در ایران به اندازهای بزرگ شده است که علاوه بر حاشیهنشینی، خود را در قالبهای گونهگونی همچون قبرخوابی، باغخوابی، کانکسخوابی و خیابانخوابی نشان میدهد. بنا بر یک گزارش رسمی، دست کم ۱۸ نهاد و سازمان عهدهدار…
🔹 ۱۰ ماه حبس برای ضارب آسیه پناهی؛ قانونی یا غیرقانونی؟
پنج ماه بعد از مرگ «آسیه پناهی»، زن کرمانشاهی که بعد از حمله ماموران واحد اجراییات شهرداری این شهر به منزل مسکونی خود دچار حمله قلبی شد، حالا «سازمان حقوق بشر در ایران» گزارش داده که مأمور شهرداری که به صورت خانم پناهی اسپری فلفل پاشیده بود، به ۱۰ ماه حبس و پرداخت یک دهم دیه محکوم شده است.
حمله به منزل مسکونی آسیه پناهی از سوی مأموران شهرداری به دلیل آن چه واقع شدن منزل در زمین متعلق به شهرداری خواندند، روز ۳۰ اردیبهشت ماه امسال انجام شد.
روزنامه «همشهری» همان زمان در گزارشی نوشت که مأموران شهرداری علاوه بر پاشیدن اسپری فلفل به صورت آسیه پناهی که از بیماری قلبی رنج میبرد، کودکان حاضر در خانه را هم کتک زدهاند.
آسیه پناهی بعد از پاشیده شدن اسپری فلفل به صورتش، ابتدا بدحال شده و بعد در مسیر انتقال به بیمارستان فوت کرده بود. دو هفته بعد از این اتفاق که بازتاب زیادی در میان افکار عمومی داشت، حجتالاسلام «درویشیان»، رییس سازمان بازرسی کل کشور گفت مأموران شهرداری هیچ حکمی برای تخریب منزل نداشتهاند و برای این کار خود به حکم چند سال پیش یکی از مسوولان دادستانی انقلاب کرمانشاه که تنها برای یک سال اعتبار داشته است، استناد کردهاند.
ادامه گزارش میلاد پورعیسی را اینجا بخوانید👇
#آن_سوی_خبر #اخبار_ایران #آسیه_پناهی #کرمانشاه #حاشیهنشینی
@Farsi_Iranwire
پنج ماه بعد از مرگ «آسیه پناهی»، زن کرمانشاهی که بعد از حمله ماموران واحد اجراییات شهرداری این شهر به منزل مسکونی خود دچار حمله قلبی شد، حالا «سازمان حقوق بشر در ایران» گزارش داده که مأمور شهرداری که به صورت خانم پناهی اسپری فلفل پاشیده بود، به ۱۰ ماه حبس و پرداخت یک دهم دیه محکوم شده است.
حمله به منزل مسکونی آسیه پناهی از سوی مأموران شهرداری به دلیل آن چه واقع شدن منزل در زمین متعلق به شهرداری خواندند، روز ۳۰ اردیبهشت ماه امسال انجام شد.
روزنامه «همشهری» همان زمان در گزارشی نوشت که مأموران شهرداری علاوه بر پاشیدن اسپری فلفل به صورت آسیه پناهی که از بیماری قلبی رنج میبرد، کودکان حاضر در خانه را هم کتک زدهاند.
آسیه پناهی بعد از پاشیده شدن اسپری فلفل به صورتش، ابتدا بدحال شده و بعد در مسیر انتقال به بیمارستان فوت کرده بود. دو هفته بعد از این اتفاق که بازتاب زیادی در میان افکار عمومی داشت، حجتالاسلام «درویشیان»، رییس سازمان بازرسی کل کشور گفت مأموران شهرداری هیچ حکمی برای تخریب منزل نداشتهاند و برای این کار خود به حکم چند سال پیش یکی از مسوولان دادستانی انقلاب کرمانشاه که تنها برای یک سال اعتبار داشته است، استناد کردهاند.
ادامه گزارش میلاد پورعیسی را اینجا بخوانید👇
#آن_سوی_خبر #اخبار_ایران #آسیه_پناهی #کرمانشاه #حاشیهنشینی
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
۱۰ ماه حبس برای ضارب آسیه پناهی؛ قانونی یا غیرقانونی؟
پنج ماه بعد از مرگ «آسیه پناهی»، زن کرمانشاهی که بعد از حمله ماموران واحد اجراییات شهرداری این شهر به منزل مسکونی خود دچار حمله قلبی شد، حالا «سازمان حقوق بشر در ایران» گزارش داده که مأمور شهرداری که به صورت خانم پناهی اسپری فلفل پاشیده بود، به ۱۰ ماه حبس…
🔹محرومیت ۴۰۰ هزار حاشیهنشین در اهواز از همه امکانات شهری
نماینده استان خوزستان در شورای عالی استانها میگوید ۴۰۰ هزار نفر حاشیهنشین در شهر اهواز، یعنی یک سوم از جمعیت این شهر، «فاقد همه امکانات لازم و شرایط معمول زندگی شهری» هستند.
محسن موسویزاده گفته است بسیاری از این حاشیهنشینها را مهاجران جنگزده دوران جنگ ایران و عراق تشکیل میدهند که از شهرهای مرزی این استان به اهواز آمدند.
خبرگزاری ایلنا به نقل از محسن موسوی زاده نوشته است که مناطق غربی اهواز مثل «ملاشیه» جمعیتی بالغ بر ۵۰ هزار نفر و مناطقی مثل «کوی سادات، مندلی، گلدشت، سیاحی، عندو و سلیمآباد» با جمعیتی بیش از ۱۲۰ هزار نفر هنوز از جادههای آسفالت و سیستم فاضلاب بیبهرهاند و در مقایسه با مرکز شهر بسیار محرومترند و اکثر خیابانها یا آسفالتشان تخریب شده یا بر اثر بارندگیها و پس زدن فاضلاب با مشکل آبگرفتگی روبرو میشوند.
این اظهارات در حالی بیان میشود که روز ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ یک کودک سه ساله در «کوی درویشیه» در «کوت عبدالله» به داخل کانال روباز فاضلاب سقوط کرد و جان خود را از دست داد.
به گواه ساکنان این منطقه و فعالان حقوق بشر در خوزستان، این نخستین بار نیست که جویهای روباز فاضلاب قربانیان کوچک میگیرند.
مدیر شرکت آب و فاضلاب اهواز با تایید این خبر گفته است: «تکمیل نشدن شبکه فاضلاب و نبود سرپوش کانالهای روباز در کوت عبدالله معضل اساسی این منطقه است و مشکلات فراوانی برای مردم ایجاد کرده است.»
کانالهای روباز فاضلاب در منطقه کوت عبدالله و «کوی سیاحی» در اهواز که عمده ساکنان آنها عرب هستند، پیش از این دستکم چهار کودک دیگر را به کام مرگ فرو برده است.
نماینده خوزستان در شورای عالی استانها در این گفتگو به مشکلات زیادی که شهر اهواز با آن دست به گریبان است اشاره کرده و گفته است که بسیاری از منازل حاشیهنشین فاقد سند مالکیت هستند، هدایت فاضلاب به کارون آب اهواز را ناآشامیدنی کرده و آمار بیکاری در این شهر بسیار بالا رفته است.
محسن موسویزاده گفت: «ما از دولت صدقه نمیخواهیم. از نفتی که از اطراف این کلانشهر برداشت میکنند ۳ درصد از آن را در مجلس مصوب کردند که به خوزستان اختصاص دهند ولی هرگز اجرا نشد.»
شهر اهواز در سالهای اخیر با مشکلات زیادی چون کیفیت بد آب، قطع آب و برق، آبگرفتگی، بحران ریزگردها و سرکوب معترضان روبهرو بوده است.
#اخبار_ایران #خوزستان #فقر #حاشیهنشینی_در_اهواز
در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
نماینده استان خوزستان در شورای عالی استانها میگوید ۴۰۰ هزار نفر حاشیهنشین در شهر اهواز، یعنی یک سوم از جمعیت این شهر، «فاقد همه امکانات لازم و شرایط معمول زندگی شهری» هستند.
محسن موسویزاده گفته است بسیاری از این حاشیهنشینها را مهاجران جنگزده دوران جنگ ایران و عراق تشکیل میدهند که از شهرهای مرزی این استان به اهواز آمدند.
خبرگزاری ایلنا به نقل از محسن موسوی زاده نوشته است که مناطق غربی اهواز مثل «ملاشیه» جمعیتی بالغ بر ۵۰ هزار نفر و مناطقی مثل «کوی سادات، مندلی، گلدشت، سیاحی، عندو و سلیمآباد» با جمعیتی بیش از ۱۲۰ هزار نفر هنوز از جادههای آسفالت و سیستم فاضلاب بیبهرهاند و در مقایسه با مرکز شهر بسیار محرومترند و اکثر خیابانها یا آسفالتشان تخریب شده یا بر اثر بارندگیها و پس زدن فاضلاب با مشکل آبگرفتگی روبرو میشوند.
این اظهارات در حالی بیان میشود که روز ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ یک کودک سه ساله در «کوی درویشیه» در «کوت عبدالله» به داخل کانال روباز فاضلاب سقوط کرد و جان خود را از دست داد.
به گواه ساکنان این منطقه و فعالان حقوق بشر در خوزستان، این نخستین بار نیست که جویهای روباز فاضلاب قربانیان کوچک میگیرند.
مدیر شرکت آب و فاضلاب اهواز با تایید این خبر گفته است: «تکمیل نشدن شبکه فاضلاب و نبود سرپوش کانالهای روباز در کوت عبدالله معضل اساسی این منطقه است و مشکلات فراوانی برای مردم ایجاد کرده است.»
کانالهای روباز فاضلاب در منطقه کوت عبدالله و «کوی سیاحی» در اهواز که عمده ساکنان آنها عرب هستند، پیش از این دستکم چهار کودک دیگر را به کام مرگ فرو برده است.
نماینده خوزستان در شورای عالی استانها در این گفتگو به مشکلات زیادی که شهر اهواز با آن دست به گریبان است اشاره کرده و گفته است که بسیاری از منازل حاشیهنشین فاقد سند مالکیت هستند، هدایت فاضلاب به کارون آب اهواز را ناآشامیدنی کرده و آمار بیکاری در این شهر بسیار بالا رفته است.
محسن موسویزاده گفت: «ما از دولت صدقه نمیخواهیم. از نفتی که از اطراف این کلانشهر برداشت میکنند ۳ درصد از آن را در مجلس مصوب کردند که به خوزستان اختصاص دهند ولی هرگز اجرا نشد.»
شهر اهواز در سالهای اخیر با مشکلات زیادی چون کیفیت بد آب، قطع آب و برق، آبگرفتگی، بحران ریزگردها و سرکوب معترضان روبهرو بوده است.
#اخبار_ایران #خوزستان #فقر #حاشیهنشینی_در_اهواز
در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
محرومیت ۴۰۰ هزار حاشیهنشین در اهواز از همه امکانات شهری