Iranwire
27.5K subscribers
21.1K photos
21.2K videos
940 files
34.4K links
عکس، فیلم، خبر و پیام‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
📞🎥📲📷 t.me/shomaIranwire
iranwire.com
instagram.com/iranwire
twitter.com/iranwire
facebook.com/iranwire
youtube.com/iranwire
Download Telegram
ردپای #داورزنی در سامانه 3090 و درآمدهای غیرشفاف(بخش اول)
مینا لباف، شهروند خبرنگار
#شمادرایران
https://iranwire.com/fa/features/22239
اگر هوادار استقلال یا پرسپولیس هستید و تا امروز یک بار (فقط یک بار) عدد ۶ یا ۴ را برای سامانه‌های هواداری این دو باشگاه پیامک کرده باشید، حتماً مجبور به ضرب و تقسیم اعداد شده و حساب‌وکتاب کرده‌اید که مثلاً از جمع هواداران پرسپولیس، چند نفر در سال چنین عددی را برای سامانه «۳۰۹۰» ارسال می‌کنند؟
اول باید ۳۰۹۰ را شناخت. فکر راه‌اندازی این سامانه را اول بار «حسین نصر»، یکی از مدیران «آی تی» شرکت «همراه اول» مطرح کرد. فقط قرار بود یک سامانه هواداری از سوی شرکت همراه اول برای کسب درآمد و همین‌طور سرشماری هواداران والیبال در کشور راه اندازی شود. سال ۹۲ این شرکت از هواداران تیم ملی والیبال خواست برای حمایت از تیم، عددی را به این سامانه پیامک کنند. میزان مشارکت حیرت‌انگیز بود. همراه اول انتظار بین ۳۰ تا ۱۰۰ هزار پیامک را داشت اما این رقم به بیش از یک و نیم میلیون رسید.
خیلی زود اتاق فکری با حضور «حسین نصر» و «وحید صدوقی»، مدیرعامل همراه اول شکل ‌گرفت و مقرر ‌شد پیش از آغاز جام جهانی، سامانه 3۰۹۰ برای هواداران تیم ملی طراحی شود. هدف مشخص بود؛ کسب درآمد و البته سرشماری جدید از هواداران ورزشی.
پس از جام جهانی، سودای درآمدزایی بیش تر ‌شد. همراه اول نه تنها یک سامانه جدید با نام ۳۰۹۰ را از سال ۹۳ طراحی کرد که حتی از سال ۹۴ خورشیدی با عقد قراردادی با «ایرانسل»، پای این اپراتور را هم به مشارکت و درآمدزایی باز کرد.
هر پیامک اعتبار ماهیانه داشت؛ یعنی اگر به‌عنوان هوادار استقلال، عدد 4 را وارد می‌کردید، شش هزار تومان در ماه از حساب شما کسر می‌شد. صداوسیما از چنین درآمد هنگفتی سهم می‌خواست. برای همین، از ابتدای لیگ ۹5-۹4 پخش تیزرهای تبلیغاتی ۳۰۹۰ را قطع ‌کرد.
«یدالله سیفی» مدیرعامل بازرگانی صداوسیما اردیبهشت سال ۹۵ گفت که سهم صداوسیما از درآمد خالص ۳۵ میلیارد تومانی این سامانه در سال ۹۴ فقط 10 درصد بوده است. اما یک ماه بعد حسین نصر در گفت‌وگو با روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت: «ما ۹۰ درصد درآمد را به باشگاه‌ها پرداخت می‌کنیم و 10 درصد در اختیار همراه اول قرار می‌گیرد.»
مساله فقط گم شدن 10 درصد صداوسیما در حساب‌وکتاب سامانه هواداری نبود؛ اعداد در این بازی سامانه‌ای گم شده اند.
همراه اول یک شرکت موازی را هم کنار ۳۰۹۰ با همان مدیران حاضر در این سامانه تأسیس کرد به نام «۳۰۶۰». استدلال‎شان هم این بود که اگر قرار است در این بازار دست تازه‌ای وارد شود، به دو دست اول بازار نرسد.
هیچ تناسب و صداقتی در اعداد ارایه‌ شده وجود ندارد. مدیر بازرگانی صداوسیما از ۳۵ میلیارد تومان حرف زده است؛ رقمی که به شدت غیرقابل‌باور به نظر می‌رسد.
خبرگزاری «میزان» اردیبهشت‌ماه یک سال بعد درآمد یک ساله این سامانه را ۱۲۰ میلیارد تومان گزارش کرد. سایت «طرفداری» نیز فروردین سال قبل مجموع درآمد این سامانه را طی سال‌های ۹۴ و ۹۵ خورشیدی بیش از ۲۱۰ میلیارد تومان اعلام کرد.
خبرگزاری «تسنیم» آبان ماه سال گذشته به بررسی بخشی از تناقض‌ها میان گفته‌های حسین نصر پرداخت و نوشت: «با مبنا قراردادن همان ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار کاربر که آقای نصر مدعی ثبت‌نام و ارسال پیامک به این سامانه برای باشگاه پرسپولیس است و با کسر حدود ۱۵ درصد، پرسپولیس باید ماهیانه نزدیک به دو میلیارد و سالیانه ۲۴ میلیارد تومان درآمد مستقیم تنها از همراه اول داشته باشد.»
اما پرسپولیس دقیقاً تا همین امروز بیش از 12 میلیارد تومان از قرارداد خود طی دو سال اخیر از این سامانه طلب‎کار است. این رقم طی ماه‌های اخیر، پنج میلیارد، هفت میلیارد و 11 میلیارد هم اعلام شده بود.
حالا اگر از آن جمعیت 30 میلیون نفری که کنفدراسیون فوتبال آسیا از هواداران این باشگاه تخمین زده و اعلام کرده است، فقط یک میلیون نفر (میانگین تعداد نفراتی که در حمایت از باشگاه پرسپولیس به برنامه تلویزیونی«90» هر هفته پیامک می‌زنند، عضو این سامانه شده باشند، درآمد این سامانه هرماه شش میلیارد تومان خواهد بود؛ یعنی سالی 72 میلیارد تومان.
از این مبلغ، دو درصد برای صداوسیما و همراه اول را که کسر کنیم، عدد 57 میلیارد و 600 میلیون تومان باقی می‌ماند. پرسپولیس و استقلال امروز برای مطالبات ۱۰ میلیاردی خود با سامانه ۳۰۹۰ دچار چالش جدی شده‌اند.
ردپای #داورزنی در سامانه 3090 و درآمدهای غیرشفاف(بخش دوم)
مینا لباف، شهروند خبرنگار
#شمادرایران
https://iranwire.com/fa/features/22239
خبرگزاری میزان سال گذشته در گزارش خود نوشته بود: «هواداران تیم‌های استقلال، تراکتورسازی و ملوان هم به عضویت این سامانه درآمده بودند که نکته مهم، پرداختِ تنها ۱۷ میلیارد تومان به باشگاه استقلال است. تاکنون نه مدیران شرکت اسپانسر و نه مسوولان دو باشگاه بزرگ پایتخت دراین‌باره شفاف‌سازی نکرده‌اند.»
این خبرگزاری به مبلغ واریزی سامانه «هواداری» به باشگاه پرسپولیس اشاره کرده و نوشته است: «نکته مهم این جا است که تنها رقمی در حدود ۳۰ میلیارد تومان به باشگاه پرسپولیس پرداخت شده و مشخص نیست مابقی این مبلغ کجا رفته و به چه کسی رسیده است.»
این‌که باقی مبلغ کجا رفته است را باید در تلاش‌های چند هفته اخیر شخصیت‌های سیاسی و ورزشی جست‌وجو کرد. این روزها یک مرد در ساختمان وزارت ورزش و جوانان به‌شدت خبرساز شده است؛ «محمدرضا داورزنی».
بیوگرافی محمدرضا داورزنی را می‌توان در گذشته‌ای مانند فرماندهی سپاه پاسداران (از جنگ ایران و عراق تا امروز به‌عنوان سردار)، مسوولیت آموزش‌های رزمی سربازان سپاه در لشگر ۲۷، مسوول تربیت‌بدنی سپاه کشور و همین‌طور ریاست بر فدراسیون‌های سوارکاری و چوگان، والیبال و حالا معاونت وزارت ورزش و جوانان دید.
سودای بزرگ او، ریاست بر باشگاه پرسپولیس بوده و هست. از نهم بهمن‌ماه که با حکم «مسعود سلطانی فر»، به‌عنوان معاون اول ورزش قهرمانی در وزارت ورزش و جوانان جای «نصرالله سجادی» را گرفت تا امروز، این خواسته را به خوبی نشان داده است. برای نمونه، فروردین‌ماه به «علی‌اکبر طاهرِی» دستور می‌دهد که برای پرسپولیس هیچ بازیکن داخلی و خارجی جذب نکند. تیمی که قهرمان لیگ شد و باید در لیگ قهرمانان آسیا امسال و سال بعد بجنگد و البته مدعی قهرمانی فصل بعد هم باشد، به دستور معاون وزیر از حضور در بازار نقل و انتقالات منع شده است.
اردیبهشت‌ماه امسال گفته بود پس از انتخابات، تغییراتی در هیات‌مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس (تیم‌های نایب‌قهرمان و قهرمان لیگ) به وجود خواهد آمد. این ادعایش را وزیر ورزش و جوانان رد کرد. بعد خودش دو روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری گفت که وزیر ورزش خواستار ثبات در هر دو باشگاه است. یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری هم به «فارس» گفت که به زودی تغییرات گسترده‌ای در اتاق مدیران استقلال و پرسپولیس شاهد خواهیم بود. او مهم‌ترین مخالف برای تمدید مجوز فعالیت علی‌اکبر طاهری از سوی هیات دولت هم هست. وزارت ورزش و جوانان به دلیل بازنشسته بودن طاهری، باید برای او مجوز مدیریت در باشگاه پرسپولیس را بگیرد که البته درخواست برای این مجوز از زمان حضور داورزنی در وزارت ورزش به تعویق افتاده است.
این بازی خاص داورزنی است؛ مردی که از مشاوران رسمی حسین نصر، مدیرعامل سامانه ۳۰۹۰ برای راه‌اندازی این شبکه تبلیغاتی و هواداری بوده است. حسین نصر در زمینهٔ راه‌اندازی این سامانه به دنیای اقتصاد واقعیت را گفت اما نه همه حقیقت را. بخشی از حقیقت این است که طرح سامانه کمک هواداران به فدراسیون والیبال را محمدرضا داورزنی به یار و همراه قدیمی خود در سپاه پاسداران (حسین نصر) ارایه کرده بود. درست وقتی‌که خودش رییس فدراسیون والیبال بود.
پس از آن، محمدرضا داورزنی تبدیل به مشاور نصر در سامانه ۳۰۹۰ می‌شود.
حالا اخبار را مرور کنیم؛ علی اکبر طاهری، سرپرست باشگاه پرسپولیس به دلیل بدهی‌های انباشته ‌شده سامانه ۳۰۹۰ و همین طور مشکل پرداخت مطالبات «مانوئل ژوزه» قصد تغییر اسپانسر خود را داشت. مذاکرات اولیه هم با چند شرکت، از جمله ایرانسل انجام شد اما دستور محمدرضا داورزنی، معاون وزارت ورزش مانع از لغو قرارداد اسپانسری ۳۰۹۰ با این باشگاه می‌شود.
خبرگزاری میزان دو هفته قبل خبر داد که علی اکبر طاهری به دلیل عدم پرداخت مطالبات باشگاه و مخالفت وزارت ورزش و جوانان از قرارداد جدید با اسپانسری دیگر، از حضور در باشگاه ممانعت کرده و به نشانه قهر در جلسات شرکت نمی‌کند.
میزان مطالبه باشگاه پرسپولیس از رقم نجومی و البته مخفی مانده سامانه ۳۰۹۰ را 12 میلیارد تومان گزارش کرد. اما محمدرضا داورزنی به‌عنوان معاون وزیر، در نقش وکیل مدافع شرکت ۳۰۹۰ بر آمد و دیروز (چهارشنبه) به «ورزش سه» گفت: «۳۰۹۰ سامانه‌ای است که با همکاری همراه اول اعداد قابل توجهی را به پرسپولیس و استقلال، تراکتورسازی و سایر باشگاه‌ها پرداخت کرده و طبعاً خواستار ادامه همکاری است.»
ردپای #داورزنی در سامانه 3090 و درآمدهای غیرشفاف(بخش پایانی)
مینا لباف، شهروند خبرنگار
#شمادرایران
https://iranwire.com/fa/features/22239
«پژمان راهبر»، سردبیر ورزش سه که با داورزنی مصاحبه کرده، در توییتر خود نوشته است: «شخصاً با آقای داورزنی مصاحبه کردم. در حرف‌های او عدم تمایل به ادامه مدیریت طاهری قابل حس کردن بود.»
نشانه‌های این عدم تمایل را در این جمله‌ داورزنی می توان یافت: «ما اختلاف‌نظری نداریم اما ممکن است سلیقه‌های متفاوتی داشته باشیم و هر کس روش خودش را بپسندد.»
او جای دیگری گفته است: «کاری که وزارت ورزش انجام می‌دهد این است که برنامه بخواهد. ما متولی این دو باشگاه هستیم و طبعاً مثبت و منفی عملکرد هر دو باشگاه تأثیر مستقیمی روی وزارت خانه خواهد داشت.»
چند سطر بعد هم کاملاً از سامانه ۳۰۹۰ حمایت کرده و حتی با این کلمات، به مدیریت باشگاه پرسپولیس راه‌حل جدید ارایه داده است: «نظر من این است که اگر اختلافی هست، قطعاً در قرارداد پیش‌بینی‌شده. اگر عدم تعهد و تخلفی هست، وکلایشان بیایند و کنار هم بنشینند و موضوع را حل کنند.»
یعنی اختلافات باید حل شود نه این که اسپانسر تغییر کند. وزارت ورزش (یا بهتر است دقیق تر گفت که شخص معاون وزیر) از این سامانه منتفع می‌شود. دست کم به‌عنوان یک مشاور و طراح اولیه سامانه در فدراسیون والیبال. اما داورزنی حتی تاریخ را تحریف می‌کند. او در همین مصاحبه به ورزش سه گفته است که طاهری تمایلی به ماندن ندارد و آقای وزیر با جدایی ایشان مخالفت کرده است.
نکته اول این است که براساس اعلام رسمی سرپرست باشگاه پرسپولیس، او تا امروز سه بار برای تمدید مجوز هیات دولت به وزارت ورزش نامه‌نگاری کرده که هر سه مورد بی‌جواب مانده است. طاهری برای فصل بعد اقدام به جذب بازیکن جدید (منشأ و خلیل زاده) کرد که با دستور معاون وزارت ورزش از ادامه نقل و انتقالات منع شد. شاید مهم‌ترین فردی که در وزارت ورزش خواهان پایان همکاری با طاهری است، شخص داورزنی باشد؛ مردی که هم‌اکنون هم بازنشسته سپاه است، هم سرپرست فدراسیون والیبال و هم معاون ورزش قهرمانی.
نمایش دوباره ایران و فدراسیون جهانی؛ خانم های خودمان آماده باشند(بخش اول)
#شمادرایران
ساناز کلانتری، شهروند خبرنگار
https://iranwire.com/fa/features/22289
طی سه سال اخیر، لیگ جهانی والیبال در حالی برگزار شده است که دختران ایران با تابلوی بزرگ «ورود ممنوع» در بالای سر در ورودی غربی ورزشگاه «آزادی» تهران روبه رو بوده اند. دختران حق ورود به سالن 12 هزار نفری این ورزشگاه را ندارند اگرچه فدراسیون والیبال ایران راه‏کارهای خودش را برای برگزاری رقابت های لیگ جهانی با حضور دختران و در عین حال بدون حضور آن ها دارد.
«محمدرضا داورزنی»، سرپرست کنونی وزارت ورزش و جوانان همیشه مدعی بوده که در تلاش است درهای ورزشگاه را به روی دختران ایران باز کند. اما وعده هایش همیشه در حد شعار باقی مانده اند. کم تر کسی در وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و حتی شورای تامین استان دیده است که او در مورد حضور بانوان در ورزشگاه ها تلاشی کند. حتی وقتی دو سال قبل هم شورای عالی امنیت ملی با حضور بانوان در ورزشگاه ها موافقت کرد، داورزنی نقشی در آن نداشت. وزارت ورزش تمام رایزنی ها را کرده بود.
فدراسیون داورزنی گاهی رفتارهای تبعیض آمیز جنسیتی خود را به صورت علنی نشان داده است؛ چهارم اردیبهشت ماه امسال «زهره میرسپاسی» از سمت معاونت بانوان فدراسیون والیبال استعفا داد. او پس از استعفایش، به خبرگزاری «ایرنا» گفت: «متاسفانه احترام لازم در حد شان نایب رییس بانوان و حوزه کاری وی در فدراسیون وجود ندارد و این ناشی از سانسور زنان در حوزه تصمیم گیری اساس نامه فدراسیون ها و نادیده گرفته شدن زنان در حوزه تصمیم سازی در فدراسیون والیبال است.»
یکی از نشانه های ساده بی میلی رییس سابق و سرپرست کنونی فدراسیون والیبال به حضور و نقش زنان در این حوزه را می توان در ممنوع اعلام شدن حضور خبرنگاران زن در ورزشگاه ها دید. سال 83 فدراسیون والیبال طی بخش نامه ای، حضور خبرنگاران خانم در ورزشگاه هایی که رقابت های والیبال مردان در آن ها برگزار می شود را ممنوع اعلام کرد اما معاونت ورزشی بانوان وزارت ورزش و جوانان این حکم را در دومین هفته رقابت های لیگ والیبال ایران شکست.
درعین حال، محمدرضا داورزنی علاقه مند به گسترش روابط خود با فدراسیون والیبال ایران بوده است. او طی سال های اخیر به هر شکل ممکن توانسته است امتیاز میزبانی رقابت های جهانی را از فدراسیون جهانی والیبال( FIVB) بگیرد.
مهم ترین دل‎خوشی زنان ایرانی که خواهان حضور در ورزشگاه ها هستند، نمایش فدراسیون جهانی والیبال در پایبندی به شعارهای حقوق بشری است. «آری گاراسا»، رییس این فدراسیون سال 2011 با سازمان ملل متحد قراردادی امضا کرد که براساس آن، در راستای حقوق شهروندی جهانی حرکت کند؛ مثل برابری حقوق زنان و مردان در والیبال. از آن سال، در اساس نامه فدراسیون جهانی بندی قید شد با این مضمون: «رقابت های بین المللی والیبال در هیچ ورزشگاهی که برابری های جنسی، نژادی، مذهبی و قومیتی در آن ها رعایت نشود، بزگرار نخواهد شد.»
این بند اساس نامه دقیقا برای فدراسیون جهانی والیبال یک قانون نمایشی بوده است. بهمن ماه سال 94 ایران میزبان رقابت های والیبال ساحلی جهانی در کیش شد. «ریچارد بیکر»، مدیر روابط عمومی فدراسیون جهانی گفته بود که ایران در زمان رایزنی ها هیچ تعهدی برای اجازه ورود بانوان به محل برگزاری مسابقات نداد و ما امیدوار بودیم بعد از آغاز این رقابت ها، ایران درها را بر روی دختران باز کند.
همان سال، وقتی سایت «Inside the games» در گزارشی اختصاصی، از نارضایتی دختران در ورود به ورزشگاه ها نوشت، درهای ورزشگاه به روی تعدادی از دختران گزینشی باز شد.
حالا دو سال است که بهمن ماه بعضی از خانم های خبرنگار و تعدادی از زنانی که از سوی نیروی انتظامی کیش مورد تایید قرار گرفته اند، تماشاگرهای نمایشی بازی های ساحلی جهانی می شوند. این نمایش مختص به رقابت های ساحلی هم نبوده است؛ والیبال ایران طی دو سال اخیر راه های میان بر را به خوبی یاد گرفته است. پس از آن که دلواپسان مقابل وزارت ورزش تجمع کردند، فدراسیون والیبال عقب کشید و وزارت ورزش و جوانان هرآن چه برای حضور دختران رشته کرده بود را پنبه شده دید. در نهایت هم هیچ دختری حق حضور در ورزشگاه را پیدا نکرد.
این اتفاق تازه ای نبود؛ یک سال قبل «غنچه قوامی» به جرم درخواست تماشای والیبال بازداشت و راهی زندان شد.
محمدرضا داورزنی بازی در زمین فدراسیون جهانی را به خوبی آموخته است. فدراسیون او که به گفته معاون بانوان سابقش، فدراسیونی سرآمد در تبعیض جنسیتی است، حتی توانسته است فدراسیون جهانی والیبال را متقاعد کند که فعالیت های «دریا صفایی» در جریان رقابت های المپیک، ساحلی هلند و همین طور لیگ جهانی والیبال، فعالیت های سیاسی است و نه حقوق بشری.
نمایش دوباره ایران و فدراسیون جهانی؛ خانم های خودمان آماده باشند(بخش دوم)
#شمادرایران
ساناز کلانتری، شهروند خبرنگار
https://iranwire.com/fa/features/22289
فدراسیون جهانی با فدراسیون داورزنی همراه شده است. برای FIVB، منافع کنونی در ایران مهم تر از حضور یا عدم حضور بانوان تلقی می شود. در رقابت های لیگ جهانی سال 2016 بیش ترین تماشاگری که از این رقابت ها در یک بازی در ایتالیا بازدید کرد، شش هزار نفر بود اما مجموع تماشاگران یک بازی ملی ایران از مرز 12 هزار مرد عبور می کند. این یعنی جذب بیش تر اسپانسر، بالا بردن قیمت حق پخش تلویزیونی و بازار جدید در خاورمیانه.
اما یک مشت راه‎کار ساده هم باقی می ماند برای این که در آینده کمیته جهانی المپیک، FIVB را محکوم به اجرایی نکردن اساس نامه خود نکند؛ مثل درخواست فدراسیون والیبال از خبرنگاران برای حضور در ورزشگاه با روسری های رنگی.
دو سال قبل، در جریان همین رقابت ها، فدراسیون والیبال و وزارت ورزش و جوانان از خبرنگارها خواسته بودند همراه خود روسری های رنگی (ترجیحا قرمز رنگ) ببرند و در ورزشگاه با روسری های رنگی (نه مقنعه و چادر) بنشینند. این درحالی است که خبرنگاران خانم در اماکنی که برای تهیه خبر می روند، باید همیشه با حجاب کامل (حداقل مقنعه) حاضر شوند.
راه حل دوم، استفاده از خانم های گزینشی بود. سال 94 چند خانم از کارمندان سفارت ایتالیا وارد سالن 12 هزارنفری آزادی شدند. بعد تعدادی از کارمندان وزارت ورزش و فدراسیون والیبال این مجوز را گرفتند. سال گذشته هم راه‎کار تازه ای پیدا شد؛ فدراسیون والیبال در تعامل با شهرداری تهران و نیروی انتظامی، مجوز ورود 100 خانم به ورزشگاه را به دست آورد.
این 100 نفر، کارمندان حراست شهرداری تهران و همین طور نیروهای رسمی نیروی انتظامی بودند. خانم هایی که به ورزشگاه آمدند، برای تماشای بازی، از شهرداری و نیروی انتظامی حق ماموریت هم گرفتند.
حالا فدراسیون برای میزبانی رقابت های لیگ سال 2017 تمام برنامه های خود را آماده کرده است. نخستین قدم، تلاش برای حضور خانم های خبرنگار است. یکی از همین خبرنگاران به «ایران‏وایر» می گوید: «من برای کارت ورودی رقابت ها در سایت فدراسیون جهانی ثبت نام نکرده بودم اما از فدراسیون تماس گرفتند و گفتند همه کارها را ما انجام می دهیم، فقط آماده باش که برای بازی ها به ورزشگاه بروی.»
خبرهایی هم از تعامل دوباره با نیروی انتظامی برای حضور نمایشی خانم ها در ورزشگاه به گوش رسیده است. مساله این است که فدراسیون جهانی والیبال چرا نمی پرسد از یک ورزشگاه 12هزار نفری، چه گونه فقط 100 خانم در سالن حضور دارند و سایر تماشاچیان همه مرد هستند. محمدرضا داورزنی البته یک بار در اجلاس توکیو (سال 2015) در این مورد توضیح قابل تاملی داده بود. اوگفته بود که والیبال برای دختران ایرانی چندان هم جذاب نیست.
کسانی که می خواهند بدانند والیبال برای دختران ایرانی چه قدر جذابیت دارد، می توانند دوباره در روزهای برگزاری لیگ جهانی (نوزدهم تا بیست و یکم خردادماه) به ورزشگاه آزادی بروند. با وجود اعلام ممنوعیت حضور دختران در آزادی، باز هم شاهد حضور آن ها خواهید بود.
بازیکن تیم ملی فوتبالدستی ایران: هزینه را خودمان دادیم، در مرکز اسلامی خوابیدیم(بخش اول)
پدرام قائمی، شهروند خبرنگار
#شمادرایران
https://iranwire.com/fa/features/22356
فروردین ماه امسال بود که تیم های فوتبال دستی ایران برای شرکت در رقابت های جام جهانی راهی هامبورگ شدند. اما یک داستان پشت این اعزام پنهان مانده بود؛ انجمن فوتبال دستی زمستان سال 95 به تیم ملی اعلام کرده بود که قادر به اعزام بازیکنان به هامبورگ و رقابت های جهانی نیست. «امیر غریبلو»، سرپرست انجمن به 24 عضو تیم ملی گفته بود که نه انجمن، نه دفتر مشترک فدراسیون ها و نه وزارت ورزش و جوانان عزمی برای اعزام تیم های ایرانی به این رقابت ها ندارد.
«ما از جیب خودمان نفری شش میلیون تومان هزینه کردیم. دنبال پرواز چارتر یا هتل پنج ستاره هم نبودیم، فقط می خواستیم به جام جهانی برویم چون این دوره مسابقات با همه رقابت های قبلی فرق داشت.»
این حرف های یکی از دخترانی است که با تیم ملی فوتبال دستی ایران به رقابت های جهانی هامبورگ آلمان رفته بود.
این روزها تصاویری از بازیکنان تیم در فضای مجازی منتشر شده است که آن ها را خوابیده در لابی هتل، سالن یک رستوران و همین طور مرکز اسلامی شهر هامبورگ نشان می دهند. داستان اما از جایی آغاز شد که اعضای تیم های فوتبال دستی ایران با پیشنهاد سرپرست انجمن روبه رو شدند؛ بهمن ماه سال قبل امیر غریبلو از بازیکنان تیم ملی ایران خواسته بود در صورتی که مایل به حضور در هامبورگ هستند، هزینه اعزام خود را پرداخت کنند. مبلغ پیشنهادی او شش میلیون تومان برای هر نفر بود.
یکی از دختران تیم ملی که نمی خواهد نامی از او منتشر شود، به «ایران‎وایر» می گوید: «این اعزام از طریق خود انجمن انجام شد. می توانم خبرهایی که خود انجمن فوتبال دستی قبل و بعد از بازی ها منتشر کرد را برای شما بفرستم. این که گفته اند ما شخصا به رقابت ها رفتیم و اعزام از سوی انجمن و یا مورد تایید فدراسیون نبوده، واقعا کذب محض است.»
بازیکنان حتی مجوز شورای برون مرزی وزارت ورزش را هم از حراست در دست داشتند. انجمن گفته بود تمامی مبلغی که از بازیکنان گرفته بود را خرج اعزام آن ها خواهد کرد اما خیلی زود مسوولان هتل در هامبورگ از بازیکنان می خواهند که هتل را ترک کنند: «یک سری خبر منتشر شده که ما فقط یک روز در هتل بودیم. اول این که بگویم آن جا اصلا هتل نبود؛ یعنی حتی هتل بی ستاره هم نبود. ما در یک خوابگاه می خوابیدیم که حالا نامش را گذاشته ایم هتل. اما واقعا این خبرِ یک روز هم درست نیست. ما دقیقا سه روز در هتل اقامت داشتیم اما شب سوم مسوولان هتل آمدند و گفتند که هیچ پولی به حساب آن ها واریز نشده است. برای همین مجبور بودیم که هتل را ترک کنیم. این در حالی است که حتی به ما گفته بودند اگر در آلمان نتیجه ها مناسب باشد و مدت حضور تیم و بازیکنان بیش تر شود، بخشی از هزینه ها را پرداخت خواهند کرد. اما این اتفاق هم نیفتاد.»
آن ها بازیکنان تیم ملی ایران بودند که همگی کارت شناسایی حضور در رقابت ها را داشتند. مسوولان هتل موافقت می کنند که فقط یک شب اجازه بدهند که بازیکنان در لابی بمانند و فردای آن روز هتل را ترک کنند. آن ها در همان یک شب فرصت داشتند تا با کنسول گری ایران در هامبورگ تماس بگیرند. نتیجه تلاش و تماس ها، رسیدن به مرکز اسلامی بود: «ما حتی نمی توانستیم برگردیم. بازی ها تازه شروع شده بود. بعضی از بازیکنان و تیم های ما هنوز اولین بازی خود را هم انجام نداده بودند. تنها اتفاقی که افتاد، این بود که ما به مرکز اسلامی هامبورگ (مسجد امام علی) رفتیم. آن جا به ما صبحانه و شام و جایی برای خواب دادند.»
البته جای خواب آن ها براساس آن چه در تصاویر می توان دید، شبیه به یک خوابگاه محقر هم نبوده است. از 24 بازیکن اعزامی به رقابت ها، 9 نفر خانم بودند. «عاطفه دهقان»، «فاطمه حسنی غفاری»، «شکیبا زیدی»، «ستاره امینی»، «مریم پارسا»، «مریم فرازیان» و «گلشن چمنی» تیم ملی بزرگ سالان را تشکیل می دادند و «الناز آقاجانی» و «گلنوش چمنی» هم اعضای تیم ملی جوانان بودند. آن ها هم باید مانند آقایان، روی صندلی ها یا در صحن مسجد شب را به صبح می رساندند.
عضو تیم ملی فوتبال دستی بانوان به «ایران‌وایر» می گوید: «جالب این بود که آقای غریبلو تماس تلفنی ما را جواب نمی داد.»
«ایسنا» امروز (یک شنبه) گزارشی از بی خانمانی اعضای تیم ملی فوتبال دستی منتشر کرده است. در این گزارش از سرپرست انجمن نقل شده که تمامی دختران عضو تیم ملی فوتبال دستی به دلایلی که فعلا از گفتن آن ها معذور است، به کمیته انضباطی انجمن احضار شده اند. اما این بخش از حرف های غریبلو دقایقی بعد و با اعتراض اعضای تیم ملی حذف شده است.
بازیکن تیم ملی فوتبالدستی ایران: هزینه را خودمان دادیم، در مرکز اسلامی خوابیدیم(بخش دوم)
پدرام قائمی، شهروند خبرنگار
#شمادرایران
https://iranwire.com/fa/features/22356
یک عضو تیم ملی فوتبال دستی ایران دلیل انتشار دیرهنگام این تصاویر در فضای مجازی را این گونه بیان می کند: «ما صبر کردیم تا شاید آقایان لااقل عذرخواهی کنند یا شاید بخشی از هزینه های اضافه ای که ما پرداخت کردیم را برگردانند اما هیچ اتفاقی نیفتاد. مساله اصلی این است که وزارت ورزش الان پی گیر شده و انجمن می خواهد ما را مجرم نشان دهد. برای همین مجبور شدیم عکس ها را منتشر کنیم.»
او در ادامه به «ایران وایر» می گوید: «باید به ما حق بدهید که نخواهیم خودمان را معرفی کنیم. آقایان از مدیریت کردن فقط تنبیه و اخراج و کمیته انضباطی را یاد گرفته اند.»
در تصاویر منتشر شده می توان دخترانی را دید که پای میزهای رستوران مرکز اسلامی خوابیده اند. ایسنا نوشته است که پی گیری مطالبات ملی پوشان تیم های فوتبال دستی که به رقابت های هامبورگ رفته بودند، در نهایت منجر به برکناری مسوولان معترض در کمیته ها و یا استان های دیگر شده است.
سرپرست کنونی انجمن فوتبال دستی در آخرین اقدام خود، «منصور زیدی»، رییس کمیته فوتبال دستی اصفهان را که خواهان رسیدگی به حق و حقوق ملی پوشان بوده، از سمت خود برکنار کرده است.
یک بانوی ملی پوش فوتبال دستی ایران به «ایران‎وایر» می گوید: «مساله ما فقط آن شش میلیون تومان که معلوم نیست چه شد یا هزینه های دیگری که اضافه در هامبورگ متحمل شدیم، نیست؛ می خواهیم بدانیم چرا وقتی داریم از طریق وزارت ورزش پی گیر مطالبات خود می شویم، ما را با حراست و کمیته انضباطی می ترسانند.»
به نظر می رسد انتشار تصاویر بازیکنان تیم ملی در شرایط نامناسبی که در هامبورگ داشتند، واکنشی به انجمن فوتبال دستی بوده است که وزارت ورزش تلویحا در گفت و گو با بازیکنان تیم ملی مدعی شده بود بخشی از هزینه سفر آن ها را به این انجمن پرداخت کرده است. اما نه خبری از شش میلیون بازیکنان هست، نه کمک مالی وزارت ورزش.
جرم آن ها فعلا این است که برای سفر به هامبورگ هزینه کردند، در لابی هتل و زیر میزهای رستوران و صحن مسجد خوابیدند، روزی دو وعده غذا خوردند و بعد از رقابت هایی که چندان هم پایاپای نبوده است، برگشتند.
تاثیر حمله تروریستی #داعش بر توریسم ایران چیست؟(بخش اول)
ثمینا حقیقی
#شمادرایران
https://iranwire.com/fa/features/22369
توریست و تروریسم، طبیعی ترین دشمنانی هستند که می توان شناخت، همین که تروریسم متولد می شود، توریسم رو به مرگ می رود؛ چیزی شبیه سکته قلبی. این سال ها، حملات تروریستی داعش در گوشه و کنار جهان این دوگانه را بیشتر برجسته کرده و خیلی کشورها را بازنده. در تهران پس از حمله تروریستی داعش هم طبیعی است که سوال های زیادی درباره آینده توریسم ایران که پس از برجام، چون یک نوزاد تازه راه افتاده در حال دلبری بود، پیش بیاید.
تا قبل از وقایع 11 سپتامبر، صنعت گردشگری با ایجاد یک شغل از هر 12 شغل بزرگترین صنعت جهان محسوب می شد. براساس موسسه ورلد واچ در واشنگتن، اتفاقات آن سال نه تنها ایالات متحده آمریکا بلکه کلیه ی کشورهایی را که به ورود گردشگر بین المللی وابسته بودند، در معرض آسیب قرارداد.
تاکنون، صنعت گردشگری کشورهای بسیاری از جمله فرانسه، انگلیس، ترکیه، تونس، مصر، بلژیک و آلمان قربانی حملات تروریستی شده اند.
هرچند ماهیت حمله ی تروریستی روز17 خرداد 1396 درتهران با حملات صورت گرفته در این کشورها کمی متفاوت بود اما خدشه دار شدن امنیت یا تصویر امنیت در هر مقصد گردشگری، عاری از پیامدهای منفی نیست.
آثار حملات تروریستی بر رونق گردشگری (به ویژه گردشگری ورودی) ممکن است کوتاه مدت یا بلندمدت باشد.
براساس تحقیقی که توسط سازمان جهانی گردشگری وابسته به سازمان ملل، انجام شده است، به طور متوسط 13 ماه زمان لازم است تا مقصد گردشگری از اثرات مخرب اتفاق تروریستی انجام شده، رها شود. با وجود آنکه این مدت ممکن است طولانی به نظر برسد اما درمقایسه با سایر اتفاقاتی که برای یک مقصد گردشگری، مخرب است، مانند شیوع بیماری ها (21 ماه)، بلایای طبیعی (24 ماه) و آشوب های سیاسی (27 ماه) این میزان چندان بلندمدت نیست.
یگانه مرکباتی استادیار دانشگاه بورنماوث انگلستان که برروی ارتباط تروریسم و گردشگری تحقیقات فراوانی انجام داده است معتقد است مردم اتفاقات تروریستی را فراموش می کنند و ترس از سفر کردن به مقاصدی که مورد حمله قرارگرفته اند موقتی است، البته تا آنجا که حمله دیگری اتفاق نیفتد.
در اتحادیه اروپا که گردشگری یکی از بخش های مهم اقتصادی است و 10 درصد فعالیت های اقتصادی را تشکیل می دهد، روند رشد صنعت گردشگری پس از حملات پاریس، نیس، بروکسل و برلین رو به کاهش رفته است. سرمایه گذاران خارجی از کشورهای اروپایی خارج نشده اند اما گردشگران خارجی ( به ویژه از ژاپن و آمریکا) به مقاصد دیگر همچون اسکاتلند و آمریکای لاتین فکر می کنند.
فرانسه بیشترین تعداد توریست را درمیان کشورهای اروپایی و دومین اقتصاد بزرگ را در اتحادیه اروپا دارد. با وجود 84 میلیون گردشگری که در سال 2015 به این کشور سفر کردند، نرخ اشغال هتل ها یک روز پس از حملات تروریستی، 23درصد و در آخر هفته پس از حمله، 21درصد کاهش داشت.
کشور ترکیه نیز که در طول سال های ۹۴ و ۹۵، زنجیره ای ایی از حملات تروریستی را در امکان شلوغ و ایستگاه متروی نزدیک به مراکز دیدنی خود داشت، تا ۳۰درصد کاهش درآمد داشت. در سال۹۵، ۲۵درصد از تعداد گردشگران این کشور کاسته شد. با این حال عده ایی هم معتقدند که اثر تروریسم بر هر مقصد باید به صورت مورد به مورد بررسی گردد.
بارزترین مثال از سرزمین هایی که دچار آثار مخرب بلند مدت تروریسم برگردشگری خود شدند، تونس است. در سال 2015 بعد از آنکه 38 توریست غالبا انگلیسی در ساحلی در تونس مورد حمله گروه داعش قرار گرفتند، چندین آژانس مسافرتی و تور اپراتور بزرگ اروپایی تورها و کشتی های تفریحی خود به مقصد این کشور را کنسل کردند. سال 2016 تعداد توریست های خارجی سفر کننده به این کشور به پایین ترین حد خود در دهه های گذشته رسید، 100 هتل تعطیل شدند و درآمد ناشی از گردشگری این کشور، ۳۵درصد کاهش پیدا کرد. انگلستان و کشورهای مشترک المنافع همچنان پس از گذشت 2 سال از این واقعه شهروندان خود را از رفتن به کشور تونس برحذر می دارند و این کشور را در لیست پرخطرقرارداده اند.
بنابراین به نظر می رسد که مسلمان بودن کشور مقصد و هدف قرارگرفتن شهروندان غربی یکی از عوامل تعیین کننده در زمان برگشت به شرایط عادی گردشگری است. کشورهای اسلامی به ویژه مخالف با گروهای تندرو و بازدید کننده های غربی این کشورها که به روشنی از مردم محلی قابل تشخیص هستند، همواره اهداف استراتژیکی برای گروه های تروریستی فراهم می کنند. حملاتی که در کشورهای ترکیه ، مراکش و مصر صورت گرفته است، شواهد این موضوع هستند.
تاثیر حمله تروریستی #داعش بر توریسم ایران چیست؟(بخش دوم)
ثمینا حقیقی
#شمادرایران
https://iranwire.com/fa/features/22369
اما آنچه در ایران اتفاق افتاد، نه حمله به یک مکان توریستی و نه خشنونتی بر علیه گردشگران خارجی بود. همچنین با توجه به اینکه این اتفاقات در پایان فصل اوج گردشگری ( اواخر زمستان تا بهار) صورت گرفت، اثرات فوری مخربی برروی ورود گردشگران خارجی که به هر حال به دلیل فصل گرم و ماه رمضان تعداد کمی داشتند، نداشت. هرچند پیش بینی مشابه برای فصل بعدی گردشگری ( اواخر تابستان تا نیمه های پاییز) کار سختی است اما با توجه به موارد مذکور، به نظر نمی رسد این واقعه تلخ در صورت تکرار نشدن، تاثیر پررنگ تری برای ورود گردشگران خارجی در فصل بعد داشته باشد.
با این حال، ایران که به تازگی رشد چشم گیری در جذب گردشگربین المللی را تجربه می کرد. بر اساس داده های بانک جهانی ورود گردشگرخارجی به ایران، در طی چهار سال گذشته را از حدود 2 میلیون نفر به بیش از 5 میلیون نفر درسال 2016 رسیده بود.
ثابت نگه داشتن یا افزایش این نرخ نیازمند یک برنامه ریزی گسترده و هدفمند و مدیریت بحران است.
در یک نمونه، اتفاقات تروریستی سال 2015 فرانسه این کشور را مصمم کرد تا 816 میلیون یورو برای امن کردن این کشور و محافظت از تعداد بالای گردشگران خود، در بودجه سال های بعد در نظر بگیرد
از دیگر راهکارهایی که برای برگشت سریع تر مقاصد مورد حمله تروریستی به وضعیت عادی پیشنهاد می شود، کاهش قیمت خدمات گردشگری برای مقاصدی است که جذابیت آنها بر خطرپذیری غلبه می کند.
در بعضی کشورها هم سیاست ترویج تصویر مناطق امن، به بهبود موقتی اثرات حمله های تروریستی کمک کرده است. به عنوان مثال تا سال ۲۰۱۵،‌ بسیاری از گردشگران خارجی حتی نمیدانستند که شرم الشیخ جزیی از مصر است زیرا دولت برای محافظت و امنیت این منطقه بودجه و برنامه ی ویژه ایی داشت و تلاش می کرد تصویری متفاوت از مصر از آن ارائه دهد. در حال حاضر نیاز به چنین اقداماتی برای ایران نیست ولی داشتن یک برنامه هدفمند برای محافظت بخش گردشگری از تروریسم یک اولویت مهم است.
این برنامه باید کاملا اجرایی،‌ هوشمند و انعطاف ناپذیر باشد. امروز محمود صادقی، نماینده مجلس در توییتر نوشته است در مجلس برای افزایش امنیت، با گونی های شن سنگرسازی می کنند، در حالی که مجلس یک سیستم هشدار ندارد. امیدواریم برای سیستم گردشگری اینطور برنامه ریزی نشود.
#برجام کلید واژه دیدار روحانی با تیم ملی فوتبال(بخش اول)
#شمادرایران
پدرام قائمی، شهروند خبرنگار
https://iranwire.com/fa/features/22393
«حسن روحانی» برای چهارمین بار در طول چهار سال ریاست جمهوری خود، با ورزشکاران دیدار کرده است. تیم ملی فوتبال ایران دومین سهم را از این چهار دیدار برده است. نخستین بار، پیش از سفر تیم ملی به جام جهانی برزیل بود، مرتبه دوم، دیدار با ورزشکاران مدال آور در بازی های آسیایی اینچئون، بار سوم، اسفندماه سال قبل و حالا دیدار با تیمی که به جام جهانی روسیه صعود کرده است.

نطق های غیرمرتبط
دیدار سران سیاسی هر کشور با ورزشکاران و تیم های ورزشی بسیار مرسوم است. «ولادمیر پوتین» در روسیه را می توان سرآمد سیاسیونی دانست که نه تنها علاقه‏مند به دیدار با ورزشکاران کشورش پیش و پس از بازی های المپیک بوده که تقریبا هر ساله تصاویری از او کنار جودوکاران روسیه منتشر می شود. رییس جمهوری روسیه جودوکار قهاری است.
«باراک اوباما» هم گاهی به صورت آشکارا به امور ورزشی ورود می کرد. او هوادار تیم بسکتبال «شیکاگو بولز» بود و گاهی هم در دوران ریاست جمهوری خود برای تماشای بازی های این تیم به ورزشگاه «یونایتد سنتر» می رفت. با «مایکل فلپس» افسانه ای رابطه ای صمیمانه داشت و از پرچم‎داری «ابتهاج محمد»، نخستین زن ورزشکار باحجاب امریکا در المپیک حمایت کرد.
«الهام علی اف»، رییس‌جمهوری آذربایجان مهم ترین بازیگر سال های اخیر در رشد ورزش کشورش بوده است. تخصیص بودجه های اختصاصی به کمیته ملی المپیک برای تغییر تابعیت ستاره های ورزشی سایر کشورها، یکی از اقدامات او است.
حسن روحانی اما به ذات، چندان علاقه‏مند به ورزش نیست. در تمام دیدارهایش با ورزشکاران، سعی می کند به تمام شاخه ها چنگ بزند. نمونه آن را در اسفندماه دیدیم؛ وقتی با ورزشکاران المپیکی پس از حدود شش ماه تاخیر، دیدار کرد و برای آن ها از شاخص ارز، رشد اقتصادی، ساختن «سبد امید» در جامعه، درخشش سینمای ایران در سطوح بین المللی و افزایش سود سرمایه گذاری حرف زد. پس تعجب برانگیز نیست که وقتی متن سخن‎رانی امروز رییس جمهوری ایران در جمع ملی پوشان فوتبال را مرور می کنیم، به چنین کلید واژه هایی برسیم: «تلاش برای زندگی علی وار»، «تعیین سرنوشت در شب قدر»، «کمک به مستمندان و فقرا با پرداخت زکات»، «بهره‌برداری از 11 فاز پارس جنوبی و امکان سبقت گرفتن از قطر در برداشت از منبع مشترک گازی»، «صادرات روزانه 13 میلیون لیتر گازوییل»، «پرچم‎داری ایران در مبارزه با خشونت» و «موفقیت تیم مذاکره کننده هسته‌ای در مذاکره با قدرت‌های جهانی و دست‎یابی به برجام.»
روحانی میان آن چه از شرع و سیاست گفت، اشاره هایی هم به وضعیت فوتبال ایران داشت و بازیکنان تیم ملی ایران را در رقابت‌های جام جهانی، «سفیران قدرت نرم» دانست. او حتی برای تمجید از «کارلوس کی روش»، سرمربی تیم ملی ایران هم وارد فضای دل‏خواه سیاسی خود شد. کنایه هایی هم البته به مخالفان خود زد: «همکاری مربی خارجی با بازیکنان ایرانی یکی از مظاهر کوچک تعامل با دنیا است و نشان می‌دهد که زمانی که با نخبگان دنیا به درستی تعامل کنیم، می‌توانیم افتخارات بیش تری بیافرینیم.»
برخلاف تصور، نطق های غیرمرتبط رییس جمهوری، برای کارلوس کی روش اصلا آزار دهنده نیستند. او سال 93، بخشی از مهم ترین حمایت سیاسی پیرامون خود را از همین نطق های غیرمرتبط به دست آورد. پس از جام جهانی فوتبال، «محمود گودرزی»، وزیر ورزش وقت دولت روحانی تلاش می کرد تغییراتی در کادر فنی تیم ملی ایران ایجاد کند. او مخالف سرسخت حضور دوباره کی روش در راس کادر فنی تیم ملی بود. در همان مقطع زمانی، حسن روحانی در جمع مدال آوران بازی های آسیایی اینچئون، بدون آن که حتی یکی از اعضای فدراسیون یا تیم ملی فوتبال ایران حضور داشته باشند، نمایش تیم ملی ایران مقابل آرژانتین را غرور آفرین توصیف کرد.همین تک جمله روحانی، به ابزاری برای حمایت از کی روش در رسانه ها و جامعه بدل شد
#برجام کلید واژه دیدار روحانی با تیم ملی فوتبال(بخش دوم)
#شمادرایران
پدرام قائمی، شهروند خبرنگار
https://iranwire.com/fa/features/22393
پسری جای پدر
دانش روحانی در قیاس با تمام روسای جمهوری پیش از خود، از فوتبال یا ورزش نازل تر است. «محمود احمدی نژاد» نه تنها فوتبالیست قهاری بود که حتی برای حضور در جمع ملی پوشان هم علاقه ای چند باره نشان می داد. به ورزشگاه می رفت، در سالن های ورزشی و تمرینات تیم های ملی حاضر می شد، در عزل و نصب مربیان (حضور و بعد اخراج علی دایی از تیم ملی) نقشی در سایه داشت و در پیش و پس دربی های تهران با اعضای هیات دولت کل کل های فوتبالی راه می انداخت. پیش از او، «محمد خاتمی» نه به حد احمدی نژاد اما با متانتی آمیخته با سیاست و همین طور آرامش دست در امور ورزشی می برد.
حضور «محسن صفایی فراهانی» برخلاف میل باطنی خوددر راس فدراسیون فوتبال، یکی از نشانه ها است. خاتمی سال 78 در دیدار با امیر قطر درخواست کرد بدهی 560 میلیون تومانی باشگاه «پرسپولیس» به باشگاه «السد» قطر را ببخشد. درخواست روحانی مورد موافقت امیر قطر قرار گرفت و به عنوان دستور، به باشگاه السد ابلاغ شد.
«اکبر هاشمی رفسنجانی» هم یدطولایی در مدیریت ورزش ایران داشت.
اما گویی حسن روحانی نسبت به ورود به ورزش نه تنها بی تمایل که حتی بی نیاز است. بخش عمده ای از تصمیم گیری های ورزشی رییس جمهوری را پسرش، «مجید روحانی» برعهده دارد. مهم ترین آن ها، حمایت تمام قد از کارلوس کی روش، سرمربی تیم ملی ایران است.
سه سال قبل، پس از بازی ایران مقابل نیجریه در جام جهانی فوتبال، تصویری از حسن روحانی با پیراهن تیم ملی ایران در حال تماشای مسابقه تیم ملی روی صفحه توییتر و اینستاگرام او منتشر شد. این عکس را مجید از او گرفت و در صفحه های اجتماعی پدر انتشار داد.
سال 94 هم «علی کفاشیان»، رییس وقت فدراسیون فوتبال به خبرگزاری «ایسنا» گفت: «هم پسر و هم برادر ایشان (حسن روحانی) به کارلوس علاقه دارند. با او حرف زدند، عکس گرفتند و از این مربی حمایت می‌کنند. خب! این‌یک فرصت برای ما است که در امضای قرارداد استفاده کنیم.»
پس شاید همین دلیل مهم ترین عامل در دیدار فوری روحانی با تیم ملی فوتبال ایران می شود. رییس جمهوری برای ملاقات با ورزشکارانی که در المپیک و پارالمپیک ریو مدال کسب کرده بودند، بیش از شش ماه تعلل کرد. اما دو روز بعد از صعود ایران به جام جهانی، با کی روش و بازیکنانش دیدار داشت. خبرگزاری دولتی «ایرنا» از قول رییس جمهوری نوشته است: «دولت با همه توان از تیم ملی فوتبال حمایت می کند.»
این دقیقا همان دلیلی است که «مهدی تاج»، رییس فدراسیون فوتبال کشور و کارلوس کی روش، سرمربی این تیم را در دیدار با روحانیحریص کرده بود.
#برجام کلید واژه دیدار روحانی با تیم ملی فوتبال(بخش پایانی)
#شمادرایران
پدرام قائمی، شهروند خبرنگار
https://iranwire.com/fa/features/22393
به دنبال وعده ها
حاصل دیدار با حسن روحانی چیست؟ نتیجه حضور ورزشکاران روسیه در کاخ «کرملین »،جوایز چشم‎گیر ولادمیر پوتین بود. ۱۹ ورزشکار روسی که در این رقابت‌ها مدال طلا کسب کردند، خودروی «بی‌ام‌و X6» تحویل گرفتند. ۱۸ ورزشکار نقره‌ای تیم المپیک این کشور خودروی «بی‌ام‌و X5S» و 19 مدال‌آور برنز هم خودروی «بی‌ام‌و X3» به خانه بردند.
سال قبل، «الهام علی‌اف»، رییس جمهوری آذربایجان برای مربیان و ورزشکاران کاروان المپیک کشورش سنگ تمام گذاشت. او به هر مدال آور طلا یا مربی که شاگردش را قهرمان جهان کرده بود، ۲۰۰ هزار دلار نقد اهدا کرد.
رییس‌جمهوری آذربایجان، بالاترین نشان ملی کشورش را هم همراه با ۲۰۰ هزار دلار پاداش، تقدیم به سرمربی ایرانی تیم ملی تکواندو آذربایجان کرده بود.
کی روش روز قبل از دیدار با حسن روحانی، به مهدی تاج، رییس فدراسیون فوتبال گفته بود که خواهان گفت و گوی مستقیم با رییس جمهوری است. بخشی از خواسته هایش را هم به صورت شفاهی از قبل با فدراسیون در میان گذاشت. «ایلنا» نوشته است وقتی روحانی و کی روش روبه روی هم قرار گرفتند، سرمربی تیم ملی ایران به رییس جمهوری ایران گفت: «عشق و شور مردم به فوتبال و وجود استعدادهای فراوان در این کشور، استحقاق حمایت های بیش تر دارد.»
مرد پرتغالی مانند تمام ادوار قبل، درخواست شخصی نداشته است.
روحانی وعده حمایت داده است. بخشی از این حمایت حتی نیاز به دست به جیب شدن هم ندارد؛ مثلا هنوز بیش از سه میلیون دلار بودجه فدراسیون فوتبال ایران که از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا و فدراسیون جهانی به این فدراسیون تعلق گرفته، از سوی بانک های سوییس و امارات آزاد نشده است.
این سه میلیون دلار، منهای رقمی است که روز گذشته فدراسیون جهانی فوتبال به صورت رسمی اعلام کرد. طبق اعلام کمیته‌ اقتصادی فیفا، تیم‌ ‌ملی فوتبال ایران به دلیل صعود به جام جهانی روسیه، ۱۰ میلیون دلار پاداش دریافت می کند که البته این رقم از هزینه آماده‌سازی جدا است. هر تیم راه یافته به جام جهانی به واسطه حضور در این جام، دو میلیون دلار دیگر برای آماده‌سازی خود در این رقابت ها خواهد گرفت و البته حق بیمه و مبلغ پرداختی به باشگاه‌هایی که بازیکنانشان در جام جهانی حضور خواهند داشت نیز به این مبلغ اضافه خواهد شد.
این دو میلیون دلار باید تا پایان سال جاری میلادی به حساب فدراسیون فوتبال ایران در سوییس واریز شود. اما فدراسیون ایران احتمالا با حفظ روند کنونی، باز هم از دست یافتن و خرج این پاداش محروم می ماند.
حسن روحانی امروز در دیدار با اعضای تیم ملی فوتبال ایران، از «برجام»، سیاست خارجه و توافقات جهانی حرف زده است و شاید بتواند با استفاده از همین فاکتورها، تا خرداد سال آینده بیش از 20 میلیون دلار (مجموع درآمدهای حضور ایران در دو جام جهانی برزیل و روسیه) را برای فوتبال ایران آزاد کند.
موارد ساده تر، استفاده از ظرفیت وزارت امور خارجه است؛ اتفاقی که دو دیدار تدارکاتی با برزیل و روسیه را برای ایران در پیش و پس از جام ملت های آسیای قطر برای تیم ملی ایران همراه داشت. تکرار آن از سوی وزارت امور خارجه دولت روحانی چندان غیرممکن به نظر نمی رسد.