Iranwire
27.6K subscribers
21.1K photos
21.2K videos
940 files
34.4K links
عکس، فیلم، خبر و پیام‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
📞🎥📲📷 t.me/shomaIranwire
iranwire.com
instagram.com/iranwire
twitter.com/iranwire
facebook.com/iranwire
youtube.com/iranwire
Download Telegram
🔹زندگی عالیه علی‌پور؛ داستان ناتمام یکی دیگر از مادران خاوران

عالیه علی‌پور متولد ۱۳۰۴ بود و بهمن ماه ۱۳۹۸، در سن ۸۷ سالگی در حالی زندگی را بدرود گفت که گران‌بهاترین دارایی‌‌ زندگی‌‌اش، تصویر رنگ و رو رفته فرزندش بود.

منصور متولد ۱۳۳۷، دانشجوی رشته فیزیک «دانشگاه صنعتی شریف» و از هواداران «سازمان اتحاد مبارزان کمونیست» بود.

آن روزها سیاست بر زندگی جوانان دانشجو سایه ‌انداخته بود و همه جوان‌ها جذب یک گروه سیاسی می‌شدند. منصور اما بسیار جوان بود که بازداشتش کردند. هفت سال و اندی در زندان ماند و سرانجام هنوز ۳۰ سالش را تمام نکرده بود که به دار آویخته شد.

اعدام منصور، عالیه علی‌پور را از یک مادر معمولی، به زنی تبدیل کرد که در بطن جانش معترض و سیاسی بود. او که تا پیش از این اتفاق به جوانان فامیل توصیه می‌کرد خودشان را به خطر نیاندازند، حالا هر جا که نشست و برخاست می‌کرد، در حاشیه سخنرانی یا در راهرو اتوبوس برای مردم از بی‌عدالتی جاری زیرپوست شهر می‌گفت.

ادامه گزارش ماهرخ غلامحسین‌پور را در ایران‌وایر بخوانید👇

#مادران_خاوران #دادخواهی
@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹زندگی عالیه علی‌پور؛ داستان ناتمام یکی دیگر از مادران خاوران

عالیه علی‌پور متولد ۱۳۰۴ بود و بهمن ماه ۱۳۹۸، در سن ۸۷ سالگی در حالی زندگی را بدرود گفت که گران‌بهاترین دارایی‌‌ زندگی‌‌اش، تصویر رنگ و رو رفته فرزندش بود.

منصور متولد ۱۳۳۷، دانشجوی رشته فیزیک «دانشگاه صنعتی شریف» و از هواداران «سازمان اتحاد مبارزان کمونیست» بود.

آن روزها سیاست بر زندگی جوانان دانشجو سایه ‌انداخته بود و همه جوان‌ها جذب یک گروه سیاسی می‌شدند. منصور اما بسیار جوان بود که بازداشتش کردند. هفت سال و اندی در زندان ماند و سرانجام هنوز ۳۰ سالش را تمام نکرده بود که به دار آویخته شد.

اعدام منصور، عالیه علی‌پور را از یک مادر معمولی، به زنی تبدیل کرد که در بطن جانش معترض و سیاسی بود. او که تا پیش از این اتفاق به جوانان فامیل توصیه می‌کرد خودشان را به خطر نیاندازند، حالا هر جا که نشست و برخاست می‌کرد، در حاشیه سخنرانی یا در راهرو اتوبوس برای مردم از بی‌عدالتی جاری زیرپوست شهر می‌گفت.

ادامه گزارش ماهرخ غلامحسین‌پور را در ایران‌وایر بخوانید👇

#مادران_خاوران #دادخواهی
@Farsi_Iranwire
🔹زندگی عالیه علی‌پور؛ داستان ناتمام یکی دیگر از مادران خاوران

به نام «مادران خاوران» مشهورند اما «مادران انتظار» بهترین نامی است که می‌توان به آن‌ها داد. زنانی که یک عمر در حسرت دادخواهی خون فرزندان‌شان مانده‌اند. مادرانی که در دهه ۶۰ خبر کشته شدن فرزندان‌شان را شنیدند اما نه جسدی دیدند و نه قبری. ساک‌های کوچک یادگاری آن‌ها را تحویل گرفتند اما حتی نتوانستند عزاداری کنند. یک عمر از خاطرات جوانان‌شان و دادخواهی خون آن‌ها گفتند و قصه بسیاری از آن‌ها اما ناتمام ماند.

«معصومه دانشمند»، مادر «بیژن بازرگان» آخرین آن‌ها است که قصه‌اش بی‌پایان ماند. او روز دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ درگذشت اما در تمام عمر تلاش کرد صدای حق‌خواهی خود را به گوش دنیا برساند. روایت تلاش‌های او را می‌توانید در این‌جا بخوانید.

عالیه علی‌پور اما پیش از معصومه دانشمند و در بحبوحه خبرهای مربوط به ویروس کرونا و شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراین درگذشت و قصه دادخواهی او برای خون پسرش، «منصور دلال‌زاده جهانگیری» نیمه تمام ماند.

او بهمن ۱۳۹۸ درگذشت و تمام عمر برای زنده نگه داشتن یاد جوانانی که بی‌گناه کشته شده‌ بودند، تلاش کرد. این گزارش، روایت «سپیده ناصری»، نوه عالیه علی‌‌پور است از آن‌چه در این سی و چند سال بر مادربزرگش گذشت.

گزارش ماهرخ غلامحسین پور را اینجا بخوانید👇
#اخبار_ایران #کشتار۶۷ #خاوران #مادران_خاوران
@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹زندگی عالیه علی‌پور؛ داستان ناتمام یکی دیگر از مادران خاوران

به نام «مادران خاوران» مشهورند اما «مادران انتظار» بهترین نامی است که می‌توان به آن‌ها داد. زنانی که یک عمر در حسرت دادخواهی خون فرزندان‌شان مانده‌اند. مادرانی که در دهه ۶۰ خبر کشته شدن فرزندان‌شان را شنیدند اما نه جسدی دیدند و نه قبری. ساک‌های کوچک یادگاری آن‌ها را تحویل گرفتند اما حتی نتوانستند عزاداری کنند. یک عمر از خاطرات جوانان‌شان و دادخواهی خون آن‌ها گفتند و قصه بسیاری از آن‌ها اما ناتمام ماند.

«معصومه دانشمند»، مادر «بیژن بازرگان» آخرین آن‌ها است که قصه‌اش بی‌پایان ماند. او روز دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ درگذشت اما در تمام عمر تلاش کرد صدای حق‌خواهی خود را به گوش دنیا برساند. روایت تلاش‌های او را می‌توانید در این‌جا بخوانید.

عالیه علی‌پور اما پیش از معصومه دانشمند و در بحبوحه خبرهای مربوط به ویروس کرونا و شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراین درگذشت و قصه دادخواهی او برای خون پسرش، «منصور دلال‌زاده جهانگیری» نیمه تمام ماند.

او بهمن ۱۳۹۸ درگذشت و تمام عمر برای زنده نگه داشتن یاد جوانانی که بی‌گناه کشته شده‌ بودند، تلاش کرد. این گزارش، روایت «سپیده ناصری»، نوه عالیه علی‌‌پور است از آن‌چه در این سی و چند سال بر مادربزرگش گذشت.

گزارش ماهرخ غلامحسین پور را اینجا بخوانید👇
#اخبار_ایران #کشتار۶۷ #خاوران #مادران_خاوران
@Farsi_Iranwire
🔹مادران داغ‌دار و دادخواه؛ از آرژانتین تا خاوران، از کوبا تا بیمارستان لقمان

تنها یک عکس است از پنج مادر کنار هم در حیاط بیمارستان «لقمان» که ثانیه‌های حیات «بهنام محجوبی» در آن روایت می‌شوند؛ درویش زندانی که بعد از هشت ماه شکنجه در حبس، با دستگاه تنفس می‌کرد.
میان پنج مادر، آخرین داغ‌، به دل «بتول حسینی» نشسته است؛ پیچیده در پتو، با چشمانی خیس که میان آغوش مادران داغ‌دار ضجه می‌زند: «چرا بچه‌ام را از من گرفتند؟»

تنها یک عکس و پنج مادر داغ‌دار کنار هم با آغوش‌هایی که به تلخی داغ‌شان را یادآور می‌شود، روایت بیش از چهار دهه ظلم و قتل و اعدام است؛ از مادران خاوران که روز دادخواهی ندیدند و جای‌شان بر نیمکت بیمارستان لقمان خالی بود تا تمامی مادران پرچم‌دار دادخواهی که گیسوان سفیدشان انگار تا آرژانتین و کوبا ریشه دوانده است؛ داغ‌داران دادخواه.

***

۲۸بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۰ و۳۰ دقیقه شب به وقت ایران، در حیاط بیمارستان لقمان، همان‌جایی که پیکر بی‌جان بهنام محجوبی را به دستگاه وصل کرده‌اند، بتول حسینی روی نیمکتی نشسته است و در ۲۳ ثانیه، پنج بار می‌گوید: «می‌خواهم بچه‌ام را ببینم.»

اما زندان‌بانان جمهوری اسلامی اجازه نمی‌دهند مادر به بالین فرزندش برود. شب با حسرت دیدار به پایان می‌رسد تا با برآمدن آفتاب، جمع یاران سر برسند و بتول حسینی را در آغوش بکشند. مادر «مصطفی»، مادر «پویا»، مادر «ابراهیم» و مادر «سعید» به نمایندگی از تمامی مادران داغ‌دار، مادر بهنام را در آغوش می‌کشند و با هق‌هق‌هایش، اشک می‌ریزند.

انگار تاریخ است که تکرار می‌شود؛ نسل به نسل فرزندانی که کشته شده‌اند و مادرانی که پرچم دادخواهی به دوش می‌کشند و بر داغ خود و یک‌دیگر اشک می‌ریزند.

قدیمی‌ترین مادر داغ‌دار میان آن‌ها، مادر سعید است. «سعید زینالی» را پنج روز بعد از واقعه کوی «دانشگاه تهران»، در منزل وی بازداشت کردند و به محل نامعلومی بردند. ۱۸ تیر ۱۳۷۸ بود که نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و «عزت ابراهیم‌نژاد» را کشتند، چندین دانشجو را مجروح و زندانی کردند و ۲۰ سال است که مادر سعید به دنبال فرزندش می‌گردد و هیچ پاسخی نمی‌گیرد.

#دادخواهی #مادران_دادخواه #مادران_خاوران #آن_سوی_خبر

جزییات را در گزارش آیدا قجر بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire