Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 .در چهارمین شب برگزاری فستیوال موسیقی «#کوچه»، کافه «#لنج» و کافه «#ناجی»، دو مکان از ۵ محل برگزاری این فستیوال موسیقی توسط نیروهای امنیتی و انتظامی پلمب شدند.
بعد از انتشار چند فیلم از رقص و همنوایی مخاطبین این فستیوال دو گروه مذهبی «القارعه» و «مضلین» وابسته به بسیج و سپاه پاسداران استان بوشهر در بیانیهای برپایی این فستیوال موسیقی را محکوم و برگزار کنندگان این جشنواره را تهدید کردند: «فعالیتهای ضد اخلاقی و ضد دینی « کافه لنج» در شهرستان شهیدپرور و ضد استعماری بوشهر مورد رصد سربازان گمنام امام زمان و عوامل شناسایی گردان القارعه قرار گرفته است و با مسببان این تهاجم فرهنگی و این استعمار نوین به شدت برخورد خواهد شد. گردانندگان کافههای بوشهر و شهرستانهای ساحلی بدانند که چشمان تیزبین حزب الله مداوم و لاینقطع در حال رصد و شناسایی دشمنان این کشور است.
#فستیوال_کوچه
#کافه_لنج
#کافه_ناجی
#بوشهر
بعد از انتشار چند فیلم از رقص و همنوایی مخاطبین این فستیوال دو گروه مذهبی «القارعه» و «مضلین» وابسته به بسیج و سپاه پاسداران استان بوشهر در بیانیهای برپایی این فستیوال موسیقی را محکوم و برگزار کنندگان این جشنواره را تهدید کردند: «فعالیتهای ضد اخلاقی و ضد دینی « کافه لنج» در شهرستان شهیدپرور و ضد استعماری بوشهر مورد رصد سربازان گمنام امام زمان و عوامل شناسایی گردان القارعه قرار گرفته است و با مسببان این تهاجم فرهنگی و این استعمار نوین به شدت برخورد خواهد شد. گردانندگان کافههای بوشهر و شهرستانهای ساحلی بدانند که چشمان تیزبین حزب الله مداوم و لاینقطع در حال رصد و شناسایی دشمنان این کشور است.
#فستیوال_کوچه
#کافه_لنج
#کافه_ناجی
#بوشهر
🔹با همین آبجو بدون الکل سر میکنیم؛ کافهای در تهران در محل کارخانه سابق آبجوسازی
در خیابان «کوشک» در محله «فردوسی» تهران ساختمانی قدیمی دیده میشود که دودکش بلندش جلب توجه میکند. این کارخانه پیش از انقلاب بیش از ۹ دهه محل فعالیت «آبجوسازی آرگو» بود. از چند سال پیش این محل به تملک یک بنیاد فرهنگی - هنری درآمده که کافهای نیز در آن دایر کرده است؛ کافهای با آبجوی بدون الکل.
***
اولین سوالی که با دیدن ساختمان متروکه قدیمی به ذهن میآید این است چطور این ملک از دست بساز و بفروشها در امان مانده است.
از در فلزی زنگزده که وارد حیاط شویم، نشانههایی از نوسازی و بازسازی حیاط و عمارت خودنمایی میکند. اینجا کارخانه آبجوسازی آرگو است که گوشهای از آن تبدیل به کافه شده است؛ کافهای با منوی متفاوت، شامل انواع و اقسام آبجو. آبجوهایی که البته هیچ یک الکلی نیست.
کافه درست شبیه یک بار نقلی طراحی شده است: یک کانتر بلند و طولانی که صندلیهای بلند دورش چیده شده است. لیوانهای آبجو خوری ردیف شدهاند و کارکنان در مورد تفاوت و ترکیب ماءالشعیرها توضیح میدهند. لیوانها را پر میکنند و روی آبجوها را کف میپوشاند.
مشتریها دور کانتر نشستهاند و با هم حرف میزنند. همه چیز شبیه یک بار حرفهای است. به قول مشتریها فقط یک چیز کم دارد: «الکل».
جزییات را در گزارش #شهروندخبرنگار ایرانوایر بخوانید:👇
#کافه_آرگو #تهران
@Farsi_Iranwire
در خیابان «کوشک» در محله «فردوسی» تهران ساختمانی قدیمی دیده میشود که دودکش بلندش جلب توجه میکند. این کارخانه پیش از انقلاب بیش از ۹ دهه محل فعالیت «آبجوسازی آرگو» بود. از چند سال پیش این محل به تملک یک بنیاد فرهنگی - هنری درآمده که کافهای نیز در آن دایر کرده است؛ کافهای با آبجوی بدون الکل.
***
اولین سوالی که با دیدن ساختمان متروکه قدیمی به ذهن میآید این است چطور این ملک از دست بساز و بفروشها در امان مانده است.
از در فلزی زنگزده که وارد حیاط شویم، نشانههایی از نوسازی و بازسازی حیاط و عمارت خودنمایی میکند. اینجا کارخانه آبجوسازی آرگو است که گوشهای از آن تبدیل به کافه شده است؛ کافهای با منوی متفاوت، شامل انواع و اقسام آبجو. آبجوهایی که البته هیچ یک الکلی نیست.
کافه درست شبیه یک بار نقلی طراحی شده است: یک کانتر بلند و طولانی که صندلیهای بلند دورش چیده شده است. لیوانهای آبجو خوری ردیف شدهاند و کارکنان در مورد تفاوت و ترکیب ماءالشعیرها توضیح میدهند. لیوانها را پر میکنند و روی آبجوها را کف میپوشاند.
مشتریها دور کانتر نشستهاند و با هم حرف میزنند. همه چیز شبیه یک بار حرفهای است. به قول مشتریها فقط یک چیز کم دارد: «الکل».
جزییات را در گزارش #شهروندخبرنگار ایرانوایر بخوانید:👇
#کافه_آرگو #تهران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
با همین آبجو بدون الکل سر میکنیم؛ کافهای در تهران در محل کارخانه سابق آبجوسازی
عباس ایزدخواه، شهروند خبرنگار، تهران
🔹ساعتی در عمارت فرهنگ و غذا؛ از روزنامهنگاری و رماننویسی تا کافهداری
بیرون عمارت با آجرهای سنتی، طاقچه و سایبان و نقاشیهای روی دیوار تزیین شده است. میز و صندلیها دور تا دور حوض و زیر سایبانهای سبز قرار گرفتهاند و کنار شمعدانیها و گلدانهای سرسبز حال و هوای نوستالژیکی رقم زدهاند، درست شبیه فضاهایی که در «رمان گود» ترسیم شدهاند و بازارچهها و محلههای قدیمی تهران را مثل پرده سینما جلوی چشم میآورند. اینجا عمارت فرهنگ و غذای «گود» است. «مهدی افشارنیک» یکی از موسسین این عمارت جذاب است، روزنامهنگاری که رماننویس شد و حالا کافهدار شده است، کافهاش هم همنام زمان محبوبش است؛ کافه گود.
***
رمان گود سال ۱۳۹۵ توسط «نشر چشمه» منتشر شده است. در زمان انتشار علیرغم بیمیلی مخاطب امروز به کتاب، مورد اقبال و استقبال قرار گرفت و به گفته منتقدان دلیل اصلی استقبال از این رمان، سابقه روزنامهنگاری مهدی افشارنیک و زمان روایت رمان است. بر خلاف رمانهای امروزی که در حال و هوای این روزها میگذرند، افشارنیک در رمانش به سراغ شکافهایی رفته است که در سالهای قبل از کودتای سال هزاروسیصدوسیودو آغاز شدهاند و تا به امروز ادامه دارند. در خلال این روایت توجه نویسنده به محلههای خاص و قدیمی تهران به چشم میآید؛ از بازارچه نایبالسلطنه تا محله آبمنگل و ادیب. اگر رمان گود را خوانده باشید اثر انگشت مشترک نویسنده کتاب و طراح کافه که خودشان آن را عمارت فرهنگ و غذای گود مینامند به وضوح برایتان مشخص میشود.
«ندا» روزنامهنگار است و با مهدی افشارنیک همکار است. او در مورد کافه عمارت گود میگوید: «اول از خودم باید برایتان بگویم. بیشتر ما روزنامهنگارها مثل تئاتریها و و بعضی از مجسمهسازها شغلمان با پول در آوردن در تضاد است؛ یعنی خودمان هم باور نداریم که باید از شغلمان پول زیادی در بیاوریم، به همین دلیل آرزوها و خواستهها و تفریحات و عشق و کیفمان هیچ وقت سمت شاسی بلند و پنت هاوس و اسکی و دیزین نمیرود. اما وجه اشتراک بیشترمان علاقه به تاریخ و خواندن است. کافه جایی است که اگر حالش خوب باشد و انرژی خوبی داشته باشد، عیش ما را کامل میکند و از آنجایی که مهدی افشارنیک روحیه ما را خوب میشناسد و یا بهتر بگوییم خودش هم همچنین روحیهای دارد، فضای کافه عمارت گود خیلی با روحیه و حال و هوای ما جور در میآید.»
#شهروندخبرنگاری #اطلاع_رسانی #کافه_عمارت_گود
ادامه گزارش سهیل علی نیا را در ایران وایر بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
بیرون عمارت با آجرهای سنتی، طاقچه و سایبان و نقاشیهای روی دیوار تزیین شده است. میز و صندلیها دور تا دور حوض و زیر سایبانهای سبز قرار گرفتهاند و کنار شمعدانیها و گلدانهای سرسبز حال و هوای نوستالژیکی رقم زدهاند، درست شبیه فضاهایی که در «رمان گود» ترسیم شدهاند و بازارچهها و محلههای قدیمی تهران را مثل پرده سینما جلوی چشم میآورند. اینجا عمارت فرهنگ و غذای «گود» است. «مهدی افشارنیک» یکی از موسسین این عمارت جذاب است، روزنامهنگاری که رماننویس شد و حالا کافهدار شده است، کافهاش هم همنام زمان محبوبش است؛ کافه گود.
***
رمان گود سال ۱۳۹۵ توسط «نشر چشمه» منتشر شده است. در زمان انتشار علیرغم بیمیلی مخاطب امروز به کتاب، مورد اقبال و استقبال قرار گرفت و به گفته منتقدان دلیل اصلی استقبال از این رمان، سابقه روزنامهنگاری مهدی افشارنیک و زمان روایت رمان است. بر خلاف رمانهای امروزی که در حال و هوای این روزها میگذرند، افشارنیک در رمانش به سراغ شکافهایی رفته است که در سالهای قبل از کودتای سال هزاروسیصدوسیودو آغاز شدهاند و تا به امروز ادامه دارند. در خلال این روایت توجه نویسنده به محلههای خاص و قدیمی تهران به چشم میآید؛ از بازارچه نایبالسلطنه تا محله آبمنگل و ادیب. اگر رمان گود را خوانده باشید اثر انگشت مشترک نویسنده کتاب و طراح کافه که خودشان آن را عمارت فرهنگ و غذای گود مینامند به وضوح برایتان مشخص میشود.
«ندا» روزنامهنگار است و با مهدی افشارنیک همکار است. او در مورد کافه عمارت گود میگوید: «اول از خودم باید برایتان بگویم. بیشتر ما روزنامهنگارها مثل تئاتریها و و بعضی از مجسمهسازها شغلمان با پول در آوردن در تضاد است؛ یعنی خودمان هم باور نداریم که باید از شغلمان پول زیادی در بیاوریم، به همین دلیل آرزوها و خواستهها و تفریحات و عشق و کیفمان هیچ وقت سمت شاسی بلند و پنت هاوس و اسکی و دیزین نمیرود. اما وجه اشتراک بیشترمان علاقه به تاریخ و خواندن است. کافه جایی است که اگر حالش خوب باشد و انرژی خوبی داشته باشد، عیش ما را کامل میکند و از آنجایی که مهدی افشارنیک روحیه ما را خوب میشناسد و یا بهتر بگوییم خودش هم همچنین روحیهای دارد، فضای کافه عمارت گود خیلی با روحیه و حال و هوای ما جور در میآید.»
#شهروندخبرنگاری #اطلاع_رسانی #کافه_عمارت_گود
ادامه گزارش سهیل علی نیا را در ایران وایر بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
ساعتی در عمارت فرهنگ و غذا؛ از روزنامهنگاری و رماننویسی تا کافهداری
سهیل علینیا، شهروندخبرنگار، تهران
خانهای بزرگ و دلباز با حیاطی دنج؛ هم برای میهمانان و هم برای گربهها. وارد این مکان که میشوید، باید روی کفشهایتان کاور بکشید. این قانون به خاطر شیوع ویروس کرونا گذاشته نشده بلکه از ابتدای تاسیس این کافه وجود داشته است تا آلودگی به گربهها منتقل نشود. اینجا «کافهموزه گربه ایرانی» است.
فضایی آرام و بیصدا، گربههایی که در گوشه و کنار کافه راه میروند و یا روی صندلیها لم دادهاند، ظروفی که شکل گربه روی آنها است و میهمانانی که انواع غذاهای گیاهی را سفارش میدهند و با گربهها معاشرت میکنند.
#تهران #شما_در_ایرانوایر #شهروند_خبرنگاری #شیما_شهرابی #کافه #کافه_موزه_گربه_ایرانی #گربه
فضایی آرام و بیصدا، گربههایی که در گوشه و کنار کافه راه میروند و یا روی صندلیها لم دادهاند، ظروفی که شکل گربه روی آنها است و میهمانانی که انواع غذاهای گیاهی را سفارش میدهند و با گربهها معاشرت میکنند.
#تهران #شما_در_ایرانوایر #شهروند_خبرنگاری #شیما_شهرابی #کافه #کافه_موزه_گربه_ایرانی #گربه