#دیالوگ
#جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...مثله تو...کسی که بهم میگفت:من خیلی نگرانتم
همیشه بهم میگفت باید بیشتر بخندم.....
قمار بازی میکرد و یه عالمه هم بدهی بالا آورده بود...طلبکار ها صورتش رو خط خطی کردن..ما پولی برای جراحیش نداشتیم نمی تونست تحمل کنه...
من می خواستم دوباره لبخندش رو ببینم...
فقط میخواستم بدونه زخم هاش برام اهمیتی نداره...پس یه تیغ گذاشتم توی
دهنمو این کارووو کردم....میدونی بعدش چی شد؟اون نتونست اینجوری منو ببینه
تررررکم کرد....قضیه برام بامزه شد،حالا همیشه می خندم..هاهاهاهاهاهاهاها
#شوالیه_تاریکی
#thedarkknight
@filmbazan
#جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...مثله تو...کسی که بهم میگفت:من خیلی نگرانتم
همیشه بهم میگفت باید بیشتر بخندم.....
قمار بازی میکرد و یه عالمه هم بدهی بالا آورده بود...طلبکار ها صورتش رو خط خطی کردن..ما پولی برای جراحیش نداشتیم نمی تونست تحمل کنه...
من می خواستم دوباره لبخندش رو ببینم...
فقط میخواستم بدونه زخم هاش برام اهمیتی نداره...پس یه تیغ گذاشتم توی
دهنمو این کارووو کردم....میدونی بعدش چی شد؟اون نتونست اینجوری منو ببینه
تررررکم کرد....قضیه برام بامزه شد،حالا همیشه می خندم..هاهاهاهاهاهاهاها
#شوالیه_تاریکی
#thedarkknight
@filmbazan