🔸هفته پشتیبانی از خانواده‌های بی‌سرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه

برنامه پشتیبانی از خانواده‌های بی سرپرست در سال ۱۳۵۱ به کوشش شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر می‌باشد و سرپرستی آن به شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابان‌های تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابان‌ها را به پرورشگاه‌ها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند.

برنامه پشتیبانی از خانواده‌های بی سرپرست، با توجه به هدف مهند انسانی و اجتماعی در برابر خانواده‌هایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست می‌دهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته می‌شود پیاده شد.

بر پایه این برنامه یکان‌هایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در پیوند پیوسته با قشرهای گوناگون مردم می‌باشد و آمار و ویژگی خانواده‌های بی سرپرست را گردآوری می‌کند و به نیکوکاران جامعه می‌شناساند و از سوی دیگر با دیده‌وری دایمی بر روش سرپرستی و بهره‌مند ساختن نیازمندان از کمک‌های مادی و معنوی این امکان را فراهم می‌سازد که خانواده‌های یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانه‌ای را آغاز نمایند.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
تا ابد #جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#آری_به_پادشاهی
#No2IR
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
زمانی که پریکلس در آتن ساختار #دموکراسی که مثلا رای اکثریت بر اقلیت بود را پایه گذاری کرد، در همان دوموس کراتوس (dêmos-κράτος)(دوموس به چم مردم و کراتوس به چم قدرت که میتوان گفت قدرت مردم)،اما این قدرت مردم منظور همه مردم نبود به دلیل اینکه زنان، مردم عادی، و مردان نابالغ و همچنین کارگران و بردگان هیچ حقی در این اظهار نظر نداشتند، فقط ثروتمندان و ملاکان میتوانستند نظر بدهند آنهم کسانی که در مرکز شهر سکونت داشتند(دولت-شهر های آتن) این یعنی الیگارشی، یعنی هرچه بخش خاص و ثروتمند و اشرافی جامعه بخواهند. در واقع مثلا دمکراسی که صحبتش را میکردند، بین خودشان بود، نه همگان. این نخستین دروغ آتن و غرب در ادعای دمکراسی بر پایه اکثریت است، حتی امروز هم در ساختارهای سیاسی غرب همان الیگارشی اجرا میشود اما با نام دمکراسی پوشیده و پنهان شده است و ما در جنبش هماره گفته ایم که (دمکراسی پوششی اهریمنی است برای پنهان کردن الیگارشی).
در همان زمان پادشاهی هخامنشی بر پایه فرهنگ و آموزه های زرتشت بزرگ که پایه گذار نخستین اندیشه دیالکتیک جهان بود، یعنی گفتگو و کنار آمدن و همگرایی و همراهی، همزیستی مسالمت آمیز که اینرا در جشنهای ملی خود میتوانیم مشاهده کنیم. همزیستی با طبیعت، اینرا در قانون اَشا میتوانیم مشاهده کنیم. یعنی همزیستی با هم نوع و طبیعت و جانوران و گیاهان و احترام به همه آنان. نخستین سیستم سیاسی دولت-ملت را کوروش بزرگ پایه گذاری کرد و در تسخیر بابل، نخستین منشور آزادگی و آزادزیستی بشر را به جهان پیشکش کرد و پدید آورد.
این همان جامعه ای است که با اندیشه های نیک، گفتار نیک، کردار نیک وهمچنین هفت ساختار اندیشه ای ایرانشهری رشد و همزیستی همگانی داشت و به حقوق همگانی احترام میگذاشت.
در همان زمان چیزی بعنوان برده در ایران وجود نداشت و کارگران از بالاترین حقوق کارگری و دست مزد برخوردار بودند، بانوان ما دارای احترام و مقام بودند، حتی به مقام پادشاهی و فرمانده ای ارتش میرسیدند، ایزدان ما ایرانیان ایزدبانوانی همچون آناهیتا و میترا و سپندارمذد بودند و این مقام بانوان را در اندیشه ایرانی نشان میدهد.
تفاوت بین این دو اندیشه ریشه ای و شناخت آن، میتواند راهگشای یک ساختار مدنی و پیشرفته برای آینده مان در ایران زمین باشد.
ارسطو فیلسوف نامدار یونانی درباره دمکراسی چنین میگوید:
دمکراسی را تنها در گروه های کوچک که منافع و هدف مشترک داشته باشند میتوان پایه گذاری کرد و به عمل رساند به شرطی که حسادت و طمع از اعضای گروه دور باشد.
دمکراسی یک نوع ساختار کشورداری است، از نوع اهریمنی و فریبکارانه آن. آنچه در اذهان همگانی جامعه ایرانی بعنوان آزادگی، آزادزیستی، شادزیستی،رفاه، آزادی قلم و بیان و رفتار نقش بسته است هیچ پیوندی با دمکراسی که اینروزها بسیار میشنویم ندارد.
نابترین نوع ساختار کشورداری را ما ایرانیان در هزاره های تاریخ و فرهنگ خود داریم، فقط بایست پیروز شویم و نیکان و خردمندان و ایرانگرایان آنرا به اجرا بگذاریم و آن چیزی نیست بجز ساختار سیاسی ایرانشهری.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
تا ابد #جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#آری_به_پادشاهی
#No2IR
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎