Forwarded from Atheism Society
💥رسوایی و فضاحت اسلامگرایان در استناد به روایات ضعیف برای توجیه حدیث گسترش اسلام با زور شمشیر
#بخش_دوم
در بخش قبلی اشاره کردیم که برخلاف ادعای نویسندهی مسلمان، بر طبق حکم اسلام ناب محمدی! اساساً مشرکین حق زیستن در جامعهی اسلامی را ندارند و اگر مسلمان نشوند، با شمشیر پاسخ داده میشوند! اما کانال اسلامگرا برای کتمان این حقیقت دست به دامن احادیث ضعیف شدهاست! (جالب است که همین کانال اسلامی پیش از این سلسله مقالاتی در لزوم اعتقاد به وجود احادیث ضعیف و جعلی منتشر کرده بود و مدعی شده بود که باید از حجت قرار دادن چنین احادیثی حذر کرد!). در ادامه به بررسی سندی سایر احادیثی که مورد استناد کانال اسلامگرا قرار گرفتهاست میپردازیم.
❷ سلسله راویان روایت شماره ۲ مندرج در مقاله نویسندهی مسلمان به شرح زیر است:
[عَبْدُ الْوَارِثِ بْنُ عَبْدِ الصَّمَدِ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا أَبَانٌ الْعَطَّارُ، حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عُرْوَةَ، عَنْ عُرْوَة]
اما این روایت نیز مرسل و فاقد حجیت است، زیرا «عروة بن زبیر» تابعی است و پیامبر را در زمان مکه درک نکرده (او ۱۵ سال پس از فوت پیامبر متولد شد) که سخنش در مورد آن زمان اعتبار داشته باشد. اما نکتهی جالب توجه این است که همین کانال اسلامگرا در پستهای قبلی خود این راوی را شخصی دروغگو و فاسق معرفی کرده و سخنانش را فاقد وجاهت خوانده بود! (برای مشاهده اینجا کلیک کنید). نتیجه اینکه اساساً کلیشهی «روایت ضعیف و جعلی و...» چیزی نیست جز ملعبهی دکانداران دین برای فریب باورمندان سادهلوح.
#نکته:
ذکر این مسئله لازم است که در متن روایات نیز هیچ تاییدی بر استدلال نویسندهی مسلمان وجود ندارد! چرا که مطابق این روایات٬ مشرکان مکه صرفاً با بیان این که «چرا از دین پدرانتان برگشتید؟» موجب آن شدند که افراد از دین محمد بازگردند! گویا معتقدند همین سخن مشرکان هم مستوجب آن است که آنان با شمشیر اسلام قلع و قمع نمود!
از طرفی این روایات نشان میدهد محمد دستکم در برههای از زمان٬ در آزادی کامل به تبلیغ اسلام نزد عامه مردم پرداخته است! حال آنکه در دین اسلام اساساً پیروان هیچ دینی غیر از اسلام به هیچ عنوان حق تبلیغ دین خود را ندارند و حتی نمیتوانند برای خود عبادتگاه احداث کنند! آیت الله خمینی در این رابطه به صراحت میگوید:
[ كفّار- ذمّى باشند يا نه- حق ندارند در بلاد مسلمين، مذاهب فاسدشان را تبليغ نمايند و كتابهاى ضالّه را در آنها منتشر كنند و مسلمين و فرزندان آنها را به مذاهب باطلشان دعوت نمايند. و تعزير آنها واجب است و بر اولياى دول اسلامى است كه آنها را از اين كار به هر وسيله مناسب، جلوگيرى كنند. و بر مسلمين واجب است كه از كتابها و مجالس آنها احتراز نمايند و فرزندانشان را از آن منع كنند. و اگر از كتابها و اوراق ضالّه آنها چيزى به ايشان برسد محو آنها واجب است ]
#منبع: تحرير الوسيله ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۴۰
[اهل كتاب و كسى كه در حكم آنها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعهها و كنيسهها و صومعهها و آتشكدهها و غير آنها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آنها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آنها را از بين ببرد.]
#منبع: تحرير الوسيله ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۳۷
#نتیجه آنکه مشرکان مکه در مقایسه با اسلام ناب محمدی به مراتب نرمش و مدارای بیشتری نسبت به پیروی مردم از ادیان دیگر به خرج میدادند!
ادامه دارد
@atheism_society
#بخش_دوم
در بخش قبلی اشاره کردیم که برخلاف ادعای نویسندهی مسلمان، بر طبق حکم اسلام ناب محمدی! اساساً مشرکین حق زیستن در جامعهی اسلامی را ندارند و اگر مسلمان نشوند، با شمشیر پاسخ داده میشوند! اما کانال اسلامگرا برای کتمان این حقیقت دست به دامن احادیث ضعیف شدهاست! (جالب است که همین کانال اسلامی پیش از این سلسله مقالاتی در لزوم اعتقاد به وجود احادیث ضعیف و جعلی منتشر کرده بود و مدعی شده بود که باید از حجت قرار دادن چنین احادیثی حذر کرد!). در ادامه به بررسی سندی سایر احادیثی که مورد استناد کانال اسلامگرا قرار گرفتهاست میپردازیم.
❷ سلسله راویان روایت شماره ۲ مندرج در مقاله نویسندهی مسلمان به شرح زیر است:
[عَبْدُ الْوَارِثِ بْنُ عَبْدِ الصَّمَدِ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا أَبَانٌ الْعَطَّارُ، حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عُرْوَةَ، عَنْ عُرْوَة]
اما این روایت نیز مرسل و فاقد حجیت است، زیرا «عروة بن زبیر» تابعی است و پیامبر را در زمان مکه درک نکرده (او ۱۵ سال پس از فوت پیامبر متولد شد) که سخنش در مورد آن زمان اعتبار داشته باشد. اما نکتهی جالب توجه این است که همین کانال اسلامگرا در پستهای قبلی خود این راوی را شخصی دروغگو و فاسق معرفی کرده و سخنانش را فاقد وجاهت خوانده بود! (برای مشاهده اینجا کلیک کنید). نتیجه اینکه اساساً کلیشهی «روایت ضعیف و جعلی و...» چیزی نیست جز ملعبهی دکانداران دین برای فریب باورمندان سادهلوح.
#نکته:
ذکر این مسئله لازم است که در متن روایات نیز هیچ تاییدی بر استدلال نویسندهی مسلمان وجود ندارد! چرا که مطابق این روایات٬ مشرکان مکه صرفاً با بیان این که «چرا از دین پدرانتان برگشتید؟» موجب آن شدند که افراد از دین محمد بازگردند! گویا معتقدند همین سخن مشرکان هم مستوجب آن است که آنان با شمشیر اسلام قلع و قمع نمود!
از طرفی این روایات نشان میدهد محمد دستکم در برههای از زمان٬ در آزادی کامل به تبلیغ اسلام نزد عامه مردم پرداخته است! حال آنکه در دین اسلام اساساً پیروان هیچ دینی غیر از اسلام به هیچ عنوان حق تبلیغ دین خود را ندارند و حتی نمیتوانند برای خود عبادتگاه احداث کنند! آیت الله خمینی در این رابطه به صراحت میگوید:
[ كفّار- ذمّى باشند يا نه- حق ندارند در بلاد مسلمين، مذاهب فاسدشان را تبليغ نمايند و كتابهاى ضالّه را در آنها منتشر كنند و مسلمين و فرزندان آنها را به مذاهب باطلشان دعوت نمايند. و تعزير آنها واجب است و بر اولياى دول اسلامى است كه آنها را از اين كار به هر وسيله مناسب، جلوگيرى كنند. و بر مسلمين واجب است كه از كتابها و مجالس آنها احتراز نمايند و فرزندانشان را از آن منع كنند. و اگر از كتابها و اوراق ضالّه آنها چيزى به ايشان برسد محو آنها واجب است ]
#منبع: تحرير الوسيله ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۴۰
[اهل كتاب و كسى كه در حكم آنها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعهها و كنيسهها و صومعهها و آتشكدهها و غير آنها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آنها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آنها را از بين ببرد.]
#منبع: تحرير الوسيله ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۳۷
#نتیجه آنکه مشرکان مکه در مقایسه با اسلام ناب محمدی به مراتب نرمش و مدارای بیشتری نسبت به پیروی مردم از ادیان دیگر به خرج میدادند!
ادامه دارد
@atheism_society
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
❃تناقضگویی دیگری در اسلام: محمد٬ خود را شفیع بندگان در قیامت معرفی میکند٬ در حالی که در قرآن (احقاف/۹) به صراحت اقرار میکند که حتی خبر ندارد در آخرت جزو رستگاران است یا خیر!
🖋 بر طبق آیه ۸۲ سوره نساء٬ اگر قرآن از جانب خدایی حکیم باشد نباید در آن هیچگونه اختلاف و تناقضگویی یافت شود (وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ← چنانچه از سوی غیر خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونی بسیاری می یافتند.)
هر چند که عدم وجود اختلاف و تناقض نیز نمیتواند دلیلی بر الهی بودن آن باشد (چنانکه میبینیم در بسیاری از کتب و نوشتههای بشری نیز اختلاف و تناقضگویی یافت نمیشود اما هیچ ذیشعوری آنها را الهی نمیداند!) اما در این نوشتار به بررسی یکی از موارد ضد و نقیضگوییهای محمد در قرآن میپردازیم که کمتر بدان اشاره شدهاست.↓↓↓
🖋 محمد در آیه ۹ سوره احقاف به صراحت اعتراف میکند که نمیداند در آخرت با وی چگونه رفتار میشود! ← [وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ ← نمی دانم با من و شما (در دنیا و آخرت) چه خواهد شد]. این در حالیست که در آیهی ۵ سوره ضحی٬ خود را جزو رستگاران و شفیعان مردم در قیامت معرفی میکند! ← [وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ← و پروردگارت به زودى به تو (مقام شفاعت) میبخشد و خشنود میشوى]
🖋 #نتیجه: با توجه به مطالب مذکور٬ میتوان دریافت که محمد درست مانند یک انسان عادی در شرایط مختلف سخنان متفاوت و بعضاً متناقضی را بیان میکرد. زمانی که در موضع ضعف قرار داشت٬ خاضعانه خود را یک شخص عادی که حتی از آیندهی خودش هماطلاع ندارد معرفی میکرد؛ اما در جایی دیگر که نیاز داشت خود را صاحب جایگاهی متعالی نزد الله معرفی کند٬ چنین بیان میکرد که در آخرت نه تنها جزو رستگاران است٬ بلکه شفیع و نجات دهندهی سایر مردم نیز خواهد بود!
🏴@ISLIE
🖋 بر طبق آیه ۸۲ سوره نساء٬ اگر قرآن از جانب خدایی حکیم باشد نباید در آن هیچگونه اختلاف و تناقضگویی یافت شود (وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ← چنانچه از سوی غیر خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونی بسیاری می یافتند.)
هر چند که عدم وجود اختلاف و تناقض نیز نمیتواند دلیلی بر الهی بودن آن باشد (چنانکه میبینیم در بسیاری از کتب و نوشتههای بشری نیز اختلاف و تناقضگویی یافت نمیشود اما هیچ ذیشعوری آنها را الهی نمیداند!) اما در این نوشتار به بررسی یکی از موارد ضد و نقیضگوییهای محمد در قرآن میپردازیم که کمتر بدان اشاره شدهاست.↓↓↓
🖋 محمد در آیه ۹ سوره احقاف به صراحت اعتراف میکند که نمیداند در آخرت با وی چگونه رفتار میشود! ← [وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ ← نمی دانم با من و شما (در دنیا و آخرت) چه خواهد شد]. این در حالیست که در آیهی ۵ سوره ضحی٬ خود را جزو رستگاران و شفیعان مردم در قیامت معرفی میکند! ← [وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ← و پروردگارت به زودى به تو (مقام شفاعت) میبخشد و خشنود میشوى]
🖋 #نتیجه: با توجه به مطالب مذکور٬ میتوان دریافت که محمد درست مانند یک انسان عادی در شرایط مختلف سخنان متفاوت و بعضاً متناقضی را بیان میکرد. زمانی که در موضع ضعف قرار داشت٬ خاضعانه خود را یک شخص عادی که حتی از آیندهی خودش هماطلاع ندارد معرفی میکرد؛ اما در جایی دیگر که نیاز داشت خود را صاحب جایگاهی متعالی نزد الله معرفی کند٬ چنین بیان میکرد که در آخرت نه تنها جزو رستگاران است٬ بلکه شفیع و نجات دهندهی سایر مردم نیز خواهد بود!
🏴@ISLIE
Parsquran
متن قرآن, سوره 4: النساء, آیه 82 - آیه 91
آیا به قرآن [عمیقاً] نمی اندیشند؟ چنانچه از سوی غیر خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونی بسیاری می یافتند.. و هنگامی که خبری از ایمنی و ترس [چون پیروزی و شکست] به آنان
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]