Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
رویت(رؤیت) = دیدن، دید، دیدار، بینش، دریافتن، زِنِشت، نما، ریخت
بد رویت = بد نما، بد ریخت
خوشرویت = خوشنما
قابل رویت = بیناک، نمایان، دیدنی، پیدا، آشکار، نمودار
✍نمونه:
🔺هلال ماه قابل رویت نیست =
گوژسانِ ماه آشکار نیست
اَندَرماه* نمایان نیست
کمانِ ماه پیدا نیست
ماهِ نو بیناک نیست
🔺ماشینِ قدیمی و خوشرویتی داشت =
خودرویِ کهنه و خوشنمایی داشت
🔺به رویت مشتری رسید =
به دید خریدار رسید
خریدار دید
* ماه تا شب هفتم را "اَندَرماه" گویند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#رویت #رؤیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
رویت(رؤیت) = دیدن، دید، دیدار، بینش، دریافتن، زِنِشت، نما، ریخت
بد رویت = بد نما، بد ریخت
خوشرویت = خوشنما
قابل رویت = بیناک، نمایان، دیدنی، پیدا، آشکار، نمودار
✍نمونه:
🔺هلال ماه قابل رویت نیست =
گوژسانِ ماه آشکار نیست
اَندَرماه* نمایان نیست
کمانِ ماه پیدا نیست
ماهِ نو بیناک نیست
🔺ماشینِ قدیمی و خوشرویتی داشت =
خودرویِ کهنه و خوشنمایی داشت
🔺به رویت مشتری رسید =
به دید خریدار رسید
خریدار دید
* ماه تا شب هفتم را "اَندَرماه" گویند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#رویت #رؤیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
مَکتب = (Doctrine، School)، دبیرستان، دبستان، آموزگاه، آموزشگاه، اندیشگاه، نِوِشتگاه، باوَرشیوه
مَکاتب = آموزگاهان، دبستانها
✍نمونه:
🔺حسنی به مکتب نمی رفت، وقتی می رفت جمعه میرفت =
هسنی به دبستان نمیرفت، زمانی که میرفت آدینه میرفت
🔺مکاتب دینی و فلسفی دنیا =
باوَرشیوههای دینی و فرزانی جهان
🔺مکتب فرانکفورت روشنفکران زیادی را بخود جذب کرده است =
اندیشگاه فرانکفورت، روشناندیشان فراوانی را بهسوی خود کشیده است
🔺شمع در مکتب عشاق که شد چله نشین
سوختن را زمن آموخت به پروانه قسم =
کندیل در آموزگاه دلدادگان که شد چلهنشین
سوختن را ز من آموخت، به پروانه سوگند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مکتب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
مَکتب = (Doctrine، School)، دبیرستان، دبستان، آموزگاه، آموزشگاه، اندیشگاه، نِوِشتگاه، باوَرشیوه
مَکاتب = آموزگاهان، دبستانها
✍نمونه:
🔺حسنی به مکتب نمی رفت، وقتی می رفت جمعه میرفت =
هسنی به دبستان نمیرفت، زمانی که میرفت آدینه میرفت
🔺مکاتب دینی و فلسفی دنیا =
باوَرشیوههای دینی و فرزانی جهان
🔺مکتب فرانکفورت روشنفکران زیادی را بخود جذب کرده است =
اندیشگاه فرانکفورت، روشناندیشان فراوانی را بهسوی خود کشیده است
🔺شمع در مکتب عشاق که شد چله نشین
سوختن را زمن آموخت به پروانه قسم =
کندیل در آموزگاه دلدادگان که شد چلهنشین
سوختن را ز من آموخت، به پروانه سوگند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مکتب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نیت = چیم، مراد، آرمان، آرزو، آهنگ، اندیشه، خواست، خواسته
🔻نیات = چیمها، آهنگها
🔻نیتکردن = چیمیدن، کامیستن، آهنگکردن
🔻حـُسننیت = نیکخواهی، دوستی، دوستانگی
🔻سوءنیت = دشمنی، دشمنانگی، کژ اندیشی(کجاندیشی)، بد اندیشی، بدسگالی، بدخواهی، بد دلی
🔻با حسننیت = دوستانه
🔻با سوءنیت = دشمنانه
🔻دارای سوءنیت = بد خواه
🔻خلوص نیت = پاکدلی، یکدلی
🔻با نیت خالص = با پاکدلی، با دل سپید
🔻خوشنیت = خوشسِگال، نیکاندیش
✍نمونه:
🔺در رسیدن به نیات خبیثش ناموفق ماند =
در رسیدن به چیمهای پلیدش ناکام ماند
🔺او نسبت به من حُسننیت دارد =
او نیکخواه من است
🔺سوءنیت او معلوم است =
بدخواهی او روشن است
🔺نیت چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را (نظامی) =
اندیشه چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را
🔺الاعمال بالنیات =
بنیاد کارها بر آرمانش استوار است
هر کاری به اندیشهاش سنجیده میشود
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نیت = چیم، مراد، آرمان، آرزو، آهنگ، اندیشه، خواست، خواسته
🔻نیات = چیمها، آهنگها
🔻نیتکردن = چیمیدن، کامیستن، آهنگکردن
🔻حـُسننیت = نیکخواهی، دوستی، دوستانگی
🔻سوءنیت = دشمنی، دشمنانگی، کژ اندیشی(کجاندیشی)، بد اندیشی، بدسگالی، بدخواهی، بد دلی
🔻با حسننیت = دوستانه
🔻با سوءنیت = دشمنانه
🔻دارای سوءنیت = بد خواه
🔻خلوص نیت = پاکدلی، یکدلی
🔻با نیت خالص = با پاکدلی، با دل سپید
🔻خوشنیت = خوشسِگال، نیکاندیش
✍نمونه:
🔺در رسیدن به نیات خبیثش ناموفق ماند =
در رسیدن به چیمهای پلیدش ناکام ماند
🔺او نسبت به من حُسننیت دارد =
او نیکخواه من است
🔺سوءنیت او معلوم است =
بدخواهی او روشن است
🔺نیت چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را (نظامی) =
اندیشه چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را
🔺الاعمال بالنیات =
بنیاد کارها بر آرمانش استوار است
هر کاری به اندیشهاش سنجیده میشود
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻منظور = فَردید، خواست، نِگرش، آرمان، آرزو، آماج، پسندیده، پاسداشته
🔻منظور کردن = پسند کردن، بهشمار آوردن، پاس داشتن، در نگر گرفتن، پذیرفتن
🔻منظور نظر = فَردید، در نگر گرفتهشده
🔻بهمنظور= برای
✍نمونه:
🔺این کنفرانس بهمنظور تجلیل از مقام شامخ و شاخص فردوسی است =
این فَراهَمایی برای بزرگداشت فردوسی است
🔺آن که منظور دیده و دل ماست
نتوان گفت شمس یا قمر است (سعدی) =
آن که آرزوی دیده و دل ماست
نتوان گفت مِهر یا ماه است
🔺وجهی را برای این کار منظور کرد =
پولی را برای این کار درنگر گرفت
🔺رفیقش را هم جزو مدعوین منظور کرد =
دوستش را هم از مهمانان به شمار آورد
🔺منظور من این است =
فَردید من این است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#منظور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻منظور = فَردید، خواست، نِگرش، آرمان، آرزو، آماج، پسندیده، پاسداشته
🔻منظور کردن = پسند کردن، بهشمار آوردن، پاس داشتن، در نگر گرفتن، پذیرفتن
🔻منظور نظر = فَردید، در نگر گرفتهشده
🔻بهمنظور= برای
✍نمونه:
🔺این کنفرانس بهمنظور تجلیل از مقام شامخ و شاخص فردوسی است =
این فَراهَمایی برای بزرگداشت فردوسی است
🔺آن که منظور دیده و دل ماست
نتوان گفت شمس یا قمر است (سعدی) =
آن که آرزوی دیده و دل ماست
نتوان گفت مِهر یا ماه است
🔺وجهی را برای این کار منظور کرد =
پولی را برای این کار درنگر گرفت
🔺رفیقش را هم جزو مدعوین منظور کرد =
دوستش را هم از مهمانان به شمار آورد
🔺منظور من این است =
فَردید من این است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#منظور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مواظبت = نگاهداری، نگهبانیکردن، رسیدگیکردن، تیمارکردن، تیمارداشت، پاییدن، بَرزِش، بَرزیدن، پرستاری، پاسداری
🔻مواظبتکردن = نگهداریکردن، رسیدگیکردن، نگهبانیکردن، تیمارکردن، تیمارداشتن، پاییدن، بَرزیدن
✍نمونه:
🔺وقت زیادی را برای مواظبت از باغچهاش میگذاشت =
وخت بسیاری را برای نگهداری از باغچهاش میگذاشت
زمان بالایی را برای رسیدگی به باغچهاش میگذاشت
🔺برای مواظبت از مریض، پرستار استخدام کرد =
برای تیمارداری بیمار، پرستار بکار گرفت
🔺برای مواظبنت از مرزها، نیرو اعزام کرد =
برای پاسداری از مرزها، نیرو گسیل داشت
🔺چگونه از ماشین خود مواظبت کنیم؟ =
چگونه از خودرو خود نگاهداری کنیم؟
🔺مواظب بچهها بود =
بچهها را می پایید
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مواظبت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مواظبت = نگاهداری، نگهبانیکردن، رسیدگیکردن، تیمارکردن، تیمارداشت، پاییدن، بَرزِش، بَرزیدن، پرستاری، پاسداری
🔻مواظبتکردن = نگهداریکردن، رسیدگیکردن، نگهبانیکردن، تیمارکردن، تیمارداشتن، پاییدن، بَرزیدن
✍نمونه:
🔺وقت زیادی را برای مواظبت از باغچهاش میگذاشت =
وخت بسیاری را برای نگهداری از باغچهاش میگذاشت
زمان بالایی را برای رسیدگی به باغچهاش میگذاشت
🔺برای مواظبت از مریض، پرستار استخدام کرد =
برای تیمارداری بیمار، پرستار بکار گرفت
🔺برای مواظبنت از مرزها، نیرو اعزام کرد =
برای پاسداری از مرزها، نیرو گسیل داشت
🔺چگونه از ماشین خود مواظبت کنیم؟ =
چگونه از خودرو خود نگاهداری کنیم؟
🔺مواظب بچهها بود =
بچهها را می پایید
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مواظبت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻شروع = آغاز، سرآغاز، آغازِش، آغازیدن
🔻شروع شده = آغاز شده
🔻شروع شدن= آغاز شدن، آغاز گشتن، آغازیدن
🔻شروع کار = آغاز کار، کاررفتاری
🔻شروع کردن = آغازیدن، آغازاندن، آغازانیدن، آغازكردن، فَرَکانیدن، فََراشُدن
🔻شروع کننده = آغازکننده، آغازگر، سَرُومَند
🔻نقطهی شروع = آغازگاه
✍نمونه:
🔺اگر چند لحظه صبر کنید، برنامه شروع میشود =
اگر اندکی شکیبایی کنید(بِشَکیبید)، برنامه آغاز میشود
🔺باید از نو شروع کرد =
باید از نو آغاز کرد
باید از نو آغازید
🔺نقطهی شروع این بیماری کشور عربستان است =
آغازگاه این بیماری کشور اَرَبستان است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#شروع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻شروع = آغاز، سرآغاز، آغازِش، آغازیدن
🔻شروع شده = آغاز شده
🔻شروع شدن= آغاز شدن، آغاز گشتن، آغازیدن
🔻شروع کار = آغاز کار، کاررفتاری
🔻شروع کردن = آغازیدن، آغازاندن، آغازانیدن، آغازكردن، فَرَکانیدن، فََراشُدن
🔻شروع کننده = آغازکننده، آغازگر، سَرُومَند
🔻نقطهی شروع = آغازگاه
✍نمونه:
🔺اگر چند لحظه صبر کنید، برنامه شروع میشود =
اگر اندکی شکیبایی کنید(بِشَکیبید)، برنامه آغاز میشود
🔺باید از نو شروع کرد =
باید از نو آغاز کرد
باید از نو آغازید
🔺نقطهی شروع این بیماری کشور عربستان است =
آغازگاه این بیماری کشور اَرَبستان است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#شروع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مقدمه = پیشگفتار، پیشگُفت، سرآغاز، پیشدرآمد، پيشآغاز، ديباچه
🔻مقدمه چینی = زمینهسازی، زمینهچینی، آغازگری
🔻بی مقدمه = بی پیشرو، بی دیباچه، بی پیشدرآمد، بی پیشینه
✍نمونه:
🔺"باستانی پاریزی" مقدمهی کتاب "سیاستمدار مورخ" را نوشت =
"باستانی پاریزی" پیشگفتار نبیگ "سیاستمدار مورخ" را نوشت
🔺در مقدمهی صحبتش موضوع مهمی را بیان کرد =
در سرآغاز سخنش جَستار مَهَندی را گفت
🔺بی مقدمه رفت سر اصل مطلب =
بی پیشدرآمد به سخن مِهادین پرداخت
🔺کاهش تولید، مقدمهچینی برای افزایش قیمت است =
کاهش فرآورش، زمینهسازی برای افزایش بها است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مقدمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مقدمه = پیشگفتار، پیشگُفت، سرآغاز، پیشدرآمد، پيشآغاز، ديباچه
🔻مقدمه چینی = زمینهسازی، زمینهچینی، آغازگری
🔻بی مقدمه = بی پیشرو، بی دیباچه، بی پیشدرآمد، بی پیشینه
✍نمونه:
🔺"باستانی پاریزی" مقدمهی کتاب "سیاستمدار مورخ" را نوشت =
"باستانی پاریزی" پیشگفتار نبیگ "سیاستمدار مورخ" را نوشت
🔺در مقدمهی صحبتش موضوع مهمی را بیان کرد =
در سرآغاز سخنش جَستار مَهَندی را گفت
🔺بی مقدمه رفت سر اصل مطلب =
بی پیشدرآمد به سخن مِهادین پرداخت
🔺کاهش تولید، مقدمهچینی برای افزایش قیمت است =
کاهش فرآورش، زمینهسازی برای افزایش بها است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مقدمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻ضد = هَمِستار(دشمن)، پَتیار، پاد، واروی، وارونه، وارو، ناهمسو، ناسازگار، ناساز، رویاروی، در برابر، باژگونه، خَشیج، آخشیج، دشمن، در دشمنی با، دَشمیز(دساتیری)
🔻ضدان = دو هَمِستار، آخشیجان، دوناساز
🔻ضد انفجار = پاد ترکش
🔻ضد جاسوسی = پاداَبیشِگی(اَبیشِه=جاسوس)
🔻ضد حال = ناخوشایند
🔻ضد حال زدن = رنجاندن
🔻ضد حمله = پادتک، پاتک
🔻ضد دین = ویدین، بیدین
🔻ضد دینی = ویندیک
🔻ضد زهر = پادزهر
🔻ضد سم = نوشدارو، پادزهر
🔻ضد ضربه = آسیبناپذیر
🔻ضدعفونی = گندزدایی، گندزدوده، پَلَشتبری، پَلَشتبردن، پادگندانش
🔻ضدعقلی = خردستیز
🔻ضد و نقیض = ناسازگار، ناسازگاری، ناهمتا، ناجور، دوگانه
🔻ضدیت = پدیاری، پَتیاری، پادورزی، ناسازگاری، دشمنی، ناسازی، هَمِستاری
✍نمونه:
واژهی تازی "ضـدّ" را میتوان به چند روش جایگزین کرد:
۱- با پیشوند "پاد":
ضـدّ سمّ = پادزهر
ضدماده = پادماتک
ضدحمله = پاتک(پادتک)
۲- با واژهی "بر پادِ":
او ضد آزادی است =
او برپادِ آزادی است
۳- با پسوند "ستیز":
ایدئولوژی ضـدّبشری... =
جهانبینی مردمستیز...
۴- گاهی ضد به چم "برعکس" است، که نابجا بکار میرود:
سفید ضد سیاه است =
سپید وارونِ سیاه است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#ضد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻ضد = هَمِستار(دشمن)، پَتیار، پاد، واروی، وارونه، وارو، ناهمسو، ناسازگار، ناساز، رویاروی، در برابر، باژگونه، خَشیج، آخشیج، دشمن، در دشمنی با، دَشمیز(دساتیری)
🔻ضدان = دو هَمِستار، آخشیجان، دوناساز
🔻ضد انفجار = پاد ترکش
🔻ضد جاسوسی = پاداَبیشِگی(اَبیشِه=جاسوس)
🔻ضد حال = ناخوشایند
🔻ضد حال زدن = رنجاندن
🔻ضد حمله = پادتک، پاتک
🔻ضد دین = ویدین، بیدین
🔻ضد دینی = ویندیک
🔻ضد زهر = پادزهر
🔻ضد سم = نوشدارو، پادزهر
🔻ضد ضربه = آسیبناپذیر
🔻ضدعفونی = گندزدایی، گندزدوده، پَلَشتبری، پَلَشتبردن، پادگندانش
🔻ضدعقلی = خردستیز
🔻ضد و نقیض = ناسازگار، ناسازگاری، ناهمتا، ناجور، دوگانه
🔻ضدیت = پدیاری، پَتیاری، پادورزی، ناسازگاری، دشمنی، ناسازی، هَمِستاری
✍نمونه:
واژهی تازی "ضـدّ" را میتوان به چند روش جایگزین کرد:
۱- با پیشوند "پاد":
ضـدّ سمّ = پادزهر
ضدماده = پادماتک
ضدحمله = پاتک(پادتک)
۲- با واژهی "بر پادِ":
او ضد آزادی است =
او برپادِ آزادی است
۳- با پسوند "ستیز":
ایدئولوژی ضـدّبشری... =
جهانبینی مردمستیز...
۴- گاهی ضد به چم "برعکس" است، که نابجا بکار میرود:
سفید ضد سیاه است =
سپید وارونِ سیاه است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#ضد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
یواش = آهسته، بهآهستگی، نرم، بهنرمی، آرام، بهآرامی
یواشکی = بهآهستگی، بهآرامی، پنهانی
یواش یواش = آهسته آهسته، آرام آرام، کم کم
✍نمونه:
☄مصداق آزادیهای یواشکی در ایران چیست؟ =
نمونهی آزادیهای پنهانی در ایران چیست؟
☄یواشکی از آن محل خارج شد =
بهآهستگی از آنجا بیرون رفت
☄یواش یواش به آخر سال نزدیک می شویم =
کمکم به پایان سال نزدیک میشویم
☄به دلیل کهولت سن، یواش قدم بر می داشت =
به شَوَندِ سالخوردگی، بهآرامی گام برمیداشت
چون پیر بود آهسته گام برمیداشت
دستش را یواش فشار داد =
دستش را آرام فشار داد
دستش را بهنرمی فِشُرد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#یواش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
یواش = آهسته، بهآهستگی، نرم، بهنرمی، آرام، بهآرامی
یواشکی = بهآهستگی، بهآرامی، پنهانی
یواش یواش = آهسته آهسته، آرام آرام، کم کم
✍نمونه:
☄مصداق آزادیهای یواشکی در ایران چیست؟ =
نمونهی آزادیهای پنهانی در ایران چیست؟
☄یواشکی از آن محل خارج شد =
بهآهستگی از آنجا بیرون رفت
☄یواش یواش به آخر سال نزدیک می شویم =
کمکم به پایان سال نزدیک میشویم
☄به دلیل کهولت سن، یواش قدم بر می داشت =
به شَوَندِ سالخوردگی، بهآرامی گام برمیداشت
چون پیر بود آهسته گام برمیداشت
دستش را یواش فشار داد =
دستش را آرام فشار داد
دستش را بهنرمی فِشُرد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#یواش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸