♦️سرقت رسانهی اصلاحطلبان با عنوان جعلی "اختصاصی"
🔻پیشتر هم دیده بودم که برخی از اصلاحطلبان مطالب کانال مرا بهعنوان مطلب خودشان منتشر کردند اما دستکم آنان (نام نمیبرم) قدری شرافت داشتند و بر آن عنوان "اختصاصی" نزده بودند.
🔻حالا مطلبی که اینجا منتشر شده را یکی از کانالهای تلگرامی اصلاحطلبان منتشر کرده و نه تنها نشانی کانال بنده را درج نکرده، نشانی پایگاه اینترنتی فرارو هم در این گزارش خیلی "اختصاصی"! درج نشده است.
🔻هم نوشتهاند "اختصاصی" و هم نوشتهاند "گروه خبر" امتداد! به نظراَم خوب است کسی پیدا شود و معنای صفت "اختصاصی" را در عرصهی روزنامهنگاری و خبرنگاری به این موجودات آموزش بدهد.
🔻متأسفانه ادب اجازه نمیدهد بیش از این سخن بگویم!
🔻اما از مخاطبان محترم تقاضا دارم به زمان انتشار مطلب بنده در بالا 👆و زمان انتشار مطلب زیر در کانال "اختصاصی" اصلاحطلبان یعنی امتداد (چهار و بیست و نه دقیقه) توجه فرمایید!👇👇👇
حسن محدثی گیلوایی / 13 خرداد 1398
#سرقت_رسانهای
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
🔻پیشتر هم دیده بودم که برخی از اصلاحطلبان مطالب کانال مرا بهعنوان مطلب خودشان منتشر کردند اما دستکم آنان (نام نمیبرم) قدری شرافت داشتند و بر آن عنوان "اختصاصی" نزده بودند.
🔻حالا مطلبی که اینجا منتشر شده را یکی از کانالهای تلگرامی اصلاحطلبان منتشر کرده و نه تنها نشانی کانال بنده را درج نکرده، نشانی پایگاه اینترنتی فرارو هم در این گزارش خیلی "اختصاصی"! درج نشده است.
🔻هم نوشتهاند "اختصاصی" و هم نوشتهاند "گروه خبر" امتداد! به نظراَم خوب است کسی پیدا شود و معنای صفت "اختصاصی" را در عرصهی روزنامهنگاری و خبرنگاری به این موجودات آموزش بدهد.
🔻متأسفانه ادب اجازه نمیدهد بیش از این سخن بگویم!
🔻اما از مخاطبان محترم تقاضا دارم به زمان انتشار مطلب بنده در بالا 👆و زمان انتشار مطلب زیر در کانال "اختصاصی" اصلاحطلبان یعنی امتداد (چهار و بیست و نه دقیقه) توجه فرمایید!👇👇👇
حسن محدثی گیلوایی / 13 خرداد 1398
#سرقت_رسانهای
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
Forwarded from امتداد
#اختصاصی
✅آنتن صدا سیما دقیقهای چند؟ پزشکانی که پول میگیرند و در سیما حاضر میشوند
📌امتداد-گروه خبر: "۸ تا ۱۱ میلیون تومان یا حدود یک میلیون تومان بهازای هر دقیقه! اینها مبالغی است که برخی پزشکان برای شرکت در برنامههای تلویزیونی پرداخت میکنند تا به عنوان کارشناس در این برنامهها حضور یابند. پزشکانی که برخی از آنها به گفته مسئولان نظام پزشکی ممنوعالکار شدهاند."
📌در همین رابطه یکی از پزشکانی که از سوی صداوسیما برای گفتوگو با او تماس گرفتهاند به امتداد میگوید: “چندی پیش یک خانم با من تماس گرفت و از من برای شرکت در برنامه صبح بخیر ایران دعوت کرد. او مانند یک ویزیتور در مورد برنامه و فرصت من برای معرفی خود و ارائه نظراتم صحبت کرد و من که گیج شده بودم از اینکه چطور شده از من برای شرکت در این برنامه دعوت میکنند با خودمکلنجار میرفتم که بپذیرم یا نپذیرم که در آخر آن خانم گفت شما باید ۱۲ میلیون تومان بپردازید. با تعجب پرسیدم: من؟ گفت بله و من هم گفتم نمیخواهم و خداحافظی کردم."
📌به نظر میرسد این مسالهای است که در صداوسیما به صورت یک عرف درآمده و برای آن قرار دادی نیز تنظیم کردهاند.
📌روزنامه شرق نیز در گزارشی که روز گذشته منتشر کرد خبر میدهد که گویی مسئولان وزارت بهداشت نیز از این امر بیخبر نیستند.
بر اساس این گزارش، در یکی از قراردادهایی که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، نام برنامههای مختلفی در حوزه سلامت در شبکههای جام جم، شما، شبکه آموزش، شبکه دو و سه نوشته شده است؛ برنامههایی که حضور پزشک در آنها بهعنوان کارشناس ۸ تا ۱۱ میلیون تومان آب میخورد.
📌گویی حضور پزشکان در صداوسیما به این شیوه به یک رویه و عرف تبدیل شده است و آنها برای این کار قراردادی را نیز میان خودشان تنظیم میکنند؛ قراردادی که به آن شکل و شمایل قانونی میدهند. علاوه بر این چندی پیش پزشکی در توئیتر قراردادی در این زمینه منتشر کرده بود که در آن مبلغ قرارداد برای حضور بهعنوان کارشناس در برنامه تلویزیونی «دکتر سلام» که از شبکه آموزش پخش میشود، ۱۰ میلیون تومان قید شده بود، قراردادی با چندین ماده و تبصره.
📌علی فتاحی، معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی، دراینباره میگوید: «ما بارها در این خصوص با صداوسیما صحبت کردهایم و بابت این موضوع از آنها گله داریم. ما بارها از آنها خواستهایم هنگام دعوت از کارشناسان به تلویزیون از فیلترهای خاصی آنها را عبور دهند و هیچ فیلتری بهتر از وزارت بهداشت، نظام پزشکی و انجمنهای علمی و تخصصی نیست. این ارگانها کاملاً پزشکان را میشناسند و به موضوع اشراف دارند.
📌هفته گذشته جلسهای با مسئولان صداوسیما داشتیم که در آن جلسه از آنها گلهمند شدیم، حتی به مسئولانی که در آن جلسه شرکت کرده بودند گفتیم ما پزشکی را دو سال از طبابت محروم کرده بودیم که فردای آن روز بهعنوان کارشناس در تلویزیون حضور پیدا کرده بود.
📌وقتی ما پزشکانی را از کار محروم کردهایم و حتی پزشکی بهطور دائم از کار محروم شده است، چطور بهعنوان کارشناس در برنامه تلویزیونی حضور پیدا میکند. صداوسیما اطلاعی از پرونده این پزشکان ندارد، بهدلیل این که پرونده آنها بهصورت محرمانه نزد ما قرار دارد، به آنها نیز اعلام کردهایم آمادگی این را داریم که در هر رشته پزشکی که صداوسیما میخواهد، به آنها کارشناس معرفی کنیم.
📌این کار، هم به نفع صداوسیما و هم به نفع مردم جامعه است. البته پیش از این نیز که ما از آنها گله کرده بودیم، مسئولان صداوسیما ابتدا هنگام معرفی کارشناس از ما استعلام میگرفتند اما با گذشت زمان باز به همان رویه خود بازگشتند.»
yon.ir/UXYmz
#امتداد
@emtedadnet
✅آنتن صدا سیما دقیقهای چند؟ پزشکانی که پول میگیرند و در سیما حاضر میشوند
📌امتداد-گروه خبر: "۸ تا ۱۱ میلیون تومان یا حدود یک میلیون تومان بهازای هر دقیقه! اینها مبالغی است که برخی پزشکان برای شرکت در برنامههای تلویزیونی پرداخت میکنند تا به عنوان کارشناس در این برنامهها حضور یابند. پزشکانی که برخی از آنها به گفته مسئولان نظام پزشکی ممنوعالکار شدهاند."
📌در همین رابطه یکی از پزشکانی که از سوی صداوسیما برای گفتوگو با او تماس گرفتهاند به امتداد میگوید: “چندی پیش یک خانم با من تماس گرفت و از من برای شرکت در برنامه صبح بخیر ایران دعوت کرد. او مانند یک ویزیتور در مورد برنامه و فرصت من برای معرفی خود و ارائه نظراتم صحبت کرد و من که گیج شده بودم از اینکه چطور شده از من برای شرکت در این برنامه دعوت میکنند با خودمکلنجار میرفتم که بپذیرم یا نپذیرم که در آخر آن خانم گفت شما باید ۱۲ میلیون تومان بپردازید. با تعجب پرسیدم: من؟ گفت بله و من هم گفتم نمیخواهم و خداحافظی کردم."
📌به نظر میرسد این مسالهای است که در صداوسیما به صورت یک عرف درآمده و برای آن قرار دادی نیز تنظیم کردهاند.
📌روزنامه شرق نیز در گزارشی که روز گذشته منتشر کرد خبر میدهد که گویی مسئولان وزارت بهداشت نیز از این امر بیخبر نیستند.
بر اساس این گزارش، در یکی از قراردادهایی که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، نام برنامههای مختلفی در حوزه سلامت در شبکههای جام جم، شما، شبکه آموزش، شبکه دو و سه نوشته شده است؛ برنامههایی که حضور پزشک در آنها بهعنوان کارشناس ۸ تا ۱۱ میلیون تومان آب میخورد.
📌گویی حضور پزشکان در صداوسیما به این شیوه به یک رویه و عرف تبدیل شده است و آنها برای این کار قراردادی را نیز میان خودشان تنظیم میکنند؛ قراردادی که به آن شکل و شمایل قانونی میدهند. علاوه بر این چندی پیش پزشکی در توئیتر قراردادی در این زمینه منتشر کرده بود که در آن مبلغ قرارداد برای حضور بهعنوان کارشناس در برنامه تلویزیونی «دکتر سلام» که از شبکه آموزش پخش میشود، ۱۰ میلیون تومان قید شده بود، قراردادی با چندین ماده و تبصره.
📌علی فتاحی، معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی، دراینباره میگوید: «ما بارها در این خصوص با صداوسیما صحبت کردهایم و بابت این موضوع از آنها گله داریم. ما بارها از آنها خواستهایم هنگام دعوت از کارشناسان به تلویزیون از فیلترهای خاصی آنها را عبور دهند و هیچ فیلتری بهتر از وزارت بهداشت، نظام پزشکی و انجمنهای علمی و تخصصی نیست. این ارگانها کاملاً پزشکان را میشناسند و به موضوع اشراف دارند.
📌هفته گذشته جلسهای با مسئولان صداوسیما داشتیم که در آن جلسه از آنها گلهمند شدیم، حتی به مسئولانی که در آن جلسه شرکت کرده بودند گفتیم ما پزشکی را دو سال از طبابت محروم کرده بودیم که فردای آن روز بهعنوان کارشناس در تلویزیون حضور پیدا کرده بود.
📌وقتی ما پزشکانی را از کار محروم کردهایم و حتی پزشکی بهطور دائم از کار محروم شده است، چطور بهعنوان کارشناس در برنامه تلویزیونی حضور پیدا میکند. صداوسیما اطلاعی از پرونده این پزشکان ندارد، بهدلیل این که پرونده آنها بهصورت محرمانه نزد ما قرار دارد، به آنها نیز اعلام کردهایم آمادگی این را داریم که در هر رشته پزشکی که صداوسیما میخواهد، به آنها کارشناس معرفی کنیم.
📌این کار، هم به نفع صداوسیما و هم به نفع مردم جامعه است. البته پیش از این نیز که ما از آنها گله کرده بودیم، مسئولان صداوسیما ابتدا هنگام معرفی کارشناس از ما استعلام میگرفتند اما با گذشت زمان باز به همان رویه خود بازگشتند.»
yon.ir/UXYmz
#امتداد
@emtedadnet
#عیدفطر
عاشقان عیدتان مبارک باد
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
فرهیختگان حلول ماه نو و عیدسعید فطر را به همه عزیزان خواننده و ایرانیان تبریک گفته و برای روزه داران گرامی قبولی طاعات و عبادات و برای همگان برکت و عافیت آرزو میکند.
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
عاشقان عیدتان مبارک باد
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
فرهیختگان حلول ماه نو و عیدسعید فطر را به همه عزیزان خواننده و ایرانیان تبریک گفته و برای روزه داران گرامی قبولی طاعات و عبادات و برای همگان برکت و عافیت آرزو میکند.
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#عیدانه
بداهه نوازی کیهان کلهر و بهروز جمالی - کیفیت HD
فستیوال موسیقی بیگ اییرز (گوشهای بزرگ)
ناکسویل آمریکا فروردین ۱۳۹۸
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
بداهه نوازی کیهان کلهر و بهروز جمالی - کیفیت HD
فستیوال موسیقی بیگ اییرز (گوشهای بزرگ)
ناکسویل آمریکا فروردین ۱۳۹۸
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
آیا «رهبر باید عاقل باشد»؟
طاها پارسا
زیتون: چند ماه پس از انتخاب آقای خاتمی به مقام ریاستجمهوری، شبی را میهمان دوستی بودیم که فرزند باهوش و پر جنبوجوشی داشت. برای ما نقل کرد که معلم در کلاسِ آموزش زبانِ فارسی از بچهها خواسته است که با کلمهی «رهبر» جملهای بسازند. به روالِ معمول فرهنگ حاکم بر سیستم آموزشی و فرهنگی، اغلب جملههایی که دانش آموزان دبستانی با این کلمه ساخته بودند در مدح رهبر بود، اما فرزند باهوشِ میزبانِ ما، نوشته بود: «رهبر باید عاقل باشد». معلم [احتمالا پس از لبخند یا تلخندی] از او خواسته بود که جمله را پاک کند جملهی دیگری بسازد، لابد از ترس اینکه کار دست خودش، معلم و یا دیگران بدهد.
۳۰ سال از زعامت و رهبری آقای خامنهای میگذرد. ولایتفقیه، اگر در دوران آقای خمینی فرصت نیافت که بهتمامی به نهاد تبدیل و مستقر شود و دستگاه رهبری چنانکه باید و شاید مجال نیافت تا به همگان نشان دهد که در این سیستم امکان حیاتی برای نهادهای مستقل دیگری وجود ندارد، ۳۰ سال رهبری ایشان اما به خوبی از عهدهی این نمایش برآمد.
مهدی بازرگان گفته بود که ولایت فقیه عبایی دوخته به قامت آیتالله خمینی دیده بود. شاید آن مرحوم اگر این روزها را میدید، در همین اندازه هم تجدیدنظر میکرد و میدید که ولایت فقیه فراتر از یک عبا و فراتر از هر کس است و چیزی جز نام شرعی و شیعی دیکتاتوری نیست. گشادی این عبا به تن ادمی زار میزند و جز بر تن خدایگان نمینشیند. شاید اگر پارهای از فقهای سنتی شیعه گفتهاند در دوران غیبتِ معصوم از تشکیل حکومت دینی باید پرهیز کرد، به همین خاطر است که امناسبات عصر عصمت را نباید به عصر غیبت تعمیم داد و البته ولایت فقیه وظیفهای و کارکردی جز این تعمیم ندارد.
https://tinyurl.com/yyce3ksr
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
طاها پارسا
زیتون: چند ماه پس از انتخاب آقای خاتمی به مقام ریاستجمهوری، شبی را میهمان دوستی بودیم که فرزند باهوش و پر جنبوجوشی داشت. برای ما نقل کرد که معلم در کلاسِ آموزش زبانِ فارسی از بچهها خواسته است که با کلمهی «رهبر» جملهای بسازند. به روالِ معمول فرهنگ حاکم بر سیستم آموزشی و فرهنگی، اغلب جملههایی که دانش آموزان دبستانی با این کلمه ساخته بودند در مدح رهبر بود، اما فرزند باهوشِ میزبانِ ما، نوشته بود: «رهبر باید عاقل باشد». معلم [احتمالا پس از لبخند یا تلخندی] از او خواسته بود که جمله را پاک کند جملهی دیگری بسازد، لابد از ترس اینکه کار دست خودش، معلم و یا دیگران بدهد.
۳۰ سال از زعامت و رهبری آقای خامنهای میگذرد. ولایتفقیه، اگر در دوران آقای خمینی فرصت نیافت که بهتمامی به نهاد تبدیل و مستقر شود و دستگاه رهبری چنانکه باید و شاید مجال نیافت تا به همگان نشان دهد که در این سیستم امکان حیاتی برای نهادهای مستقل دیگری وجود ندارد، ۳۰ سال رهبری ایشان اما به خوبی از عهدهی این نمایش برآمد.
مهدی بازرگان گفته بود که ولایت فقیه عبایی دوخته به قامت آیتالله خمینی دیده بود. شاید آن مرحوم اگر این روزها را میدید، در همین اندازه هم تجدیدنظر میکرد و میدید که ولایت فقیه فراتر از یک عبا و فراتر از هر کس است و چیزی جز نام شرعی و شیعی دیکتاتوری نیست. گشادی این عبا به تن ادمی زار میزند و جز بر تن خدایگان نمینشیند. شاید اگر پارهای از فقهای سنتی شیعه گفتهاند در دوران غیبتِ معصوم از تشکیل حکومت دینی باید پرهیز کرد، به همین خاطر است که امناسبات عصر عصمت را نباید به عصر غیبت تعمیم داد و البته ولایت فقیه وظیفهای و کارکردی جز این تعمیم ندارد.
https://tinyurl.com/yyce3ksr
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
آرش افشار دفتری یادگاری دارد که ناموران ایران؛ بزرگانی چون محمود افشار، مجتبی مینوی، حبیب یغمایی، فریدون توللی، ناصح ناطق، عبدالله انتظام، محمدجعفر محجوب، محمدعلی جمال زاده، عباس زریاب، محمد امین ریاحی و دیگران در آن به یادگار جملاتی نوشتهاند. این دفتر مورد علاقۀ خاص استاد ایرج افشار بود. استاد چند نامه دربارۀ این دفتر نوشته که آنها را به همراه عکسها و اسناد دیگر به لطف آرش در مجله بخارا (ش۱۱۴) منتشر کردم.
برای کاری به آویزههای (۳۵) مراجعه داشتم. یادداشت استاد شفیعی کدکنی را در دفتر یادگاری آرش افشار خواندم. گفتم در اینجا هم بگذارم یادداشت نغز استاد را. در روزگاری که همه در پی آزار یکدیگریم و آزارگر بزرگ و ابرآزارگر دولت است، باید به خنکای دلپذیر بیت حافظ پناه برد از این دوزخ تفتهای که به نام زندگی برای خود ساختهایم و برایمان ساختهاند...
متن یادداشت کوتاه استاد شفیعی کدکنی در دفتر یادگاری آرش افشار این است:
« آرش بسیارعزیز و مهربان
بهتر از سخن خواجۀ آزادگان جهان حافظ شیراز چه میتوان نوشت:
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
که در طریقت ما غیر ازین گناهی نیست
محمدرضا شفیعی کدکنی- ۱۱/۱۲/ ۸۳ ».
میلاد عظیمی
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
آرش افشار دفتری یادگاری دارد که ناموران ایران؛ بزرگانی چون محمود افشار، مجتبی مینوی، حبیب یغمایی، فریدون توللی، ناصح ناطق، عبدالله انتظام، محمدجعفر محجوب، محمدعلی جمال زاده، عباس زریاب، محمد امین ریاحی و دیگران در آن به یادگار جملاتی نوشتهاند. این دفتر مورد علاقۀ خاص استاد ایرج افشار بود. استاد چند نامه دربارۀ این دفتر نوشته که آنها را به همراه عکسها و اسناد دیگر به لطف آرش در مجله بخارا (ش۱۱۴) منتشر کردم.
برای کاری به آویزههای (۳۵) مراجعه داشتم. یادداشت استاد شفیعی کدکنی را در دفتر یادگاری آرش افشار خواندم. گفتم در اینجا هم بگذارم یادداشت نغز استاد را. در روزگاری که همه در پی آزار یکدیگریم و آزارگر بزرگ و ابرآزارگر دولت است، باید به خنکای دلپذیر بیت حافظ پناه برد از این دوزخ تفتهای که به نام زندگی برای خود ساختهایم و برایمان ساختهاند...
متن یادداشت کوتاه استاد شفیعی کدکنی در دفتر یادگاری آرش افشار این است:
« آرش بسیارعزیز و مهربان
بهتر از سخن خواجۀ آزادگان جهان حافظ شیراز چه میتوان نوشت:
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
که در طریقت ما غیر ازین گناهی نیست
محمدرضا شفیعی کدکنی- ۱۱/۱۲/ ۸۳ ».
میلاد عظیمی
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
پاکستانیزه شدن یا مصری شدن
🔹چند وقته هشدارهایی در مورد پاکستانیزه شدن اقتصاد ایران داده میشه. جدا از اینکه مشابهتسازی اینچنینی کلا نادرسته، اما آیا این مساله در حال وقوعه؟ تصویر پایین تولید ناخالص داخلی ۱۰ سال اخیر ایران، مصر و پاکستان است.
۱. بر خلاف ایران و مصر که تولید ناخالص داخلیشون گرفتار موج سینوسیه، پاکستان از رشد موزونتری برخورداره، رشد اقتصادی عمدتا بر پایه تولید شرکتهای کوچک و متوسط و باثباتتر، نرخ بیکاری پائین (۵٪) و درآمد سالانه ۲۰میلیاردی از رمیتانس ورودی، کاهش بودجه نظامی از ۶۰٪ به ۲۵٪ بودجه دولت و سرمایهگذاری کلان چین، آینده مناسبتری را فراهم کرده.
هرچند نظامیان در نفت و گاز، املاک و حوزه بانکی فعال هستند اما مشابه بنگاههای نظامی ترکیه، کارآمدتر اداره میشوند (نظیر بنیاد فوجی و بانک عسکری) و توان ایجاد انحصار در بخشهای مهم اقتصاد ندارند. ۲۰ سال پس از آخرین کودتای نظامی در پاکستان و علیرغم حضور نظامیان در سیاست، ساختار سیاسی و انتخاباتی پاکستان به نسبت همسایگان آزادتره، شاخص آزادی رسانه بالاتر، نهادهای صنفی قدرتمند، و از همه مهمتر کانون وکلای پرقدرت و نهاد قضایی مستقلتری دارد.
۲. مصر نیز همانند ایران در دو سال گذشته افت شدید در تولید ناخالص داخلی داشته است، بعد از بهار عربی و کودتای سیسی ساختار سیاسی کاملا مسدود شده. نمایندگان بیش از نیمی از جامعه در خطر دستگیری و اعدام هستند. مطبوعات در معرض سانسور شدید است و نظام قضایی کاملا تحت نفوذ ارتش. سهم نظامیان در اقتصاد تا ۷۰٪ تخمین زده میشه و تمام بخشهای اقتصاد را در بر میگیره (حتی خردهفروشیها) سرمایهگذاری حمایتی اعراب از جمله سرمایهگذاری ۴۰میلیارد دلاری "عرب تک" امارات در زمینه ساخت خانه با ارتش مصر صورت گرفته، ایضا سرمایهگذاری ۱۸میلیارد دلاری عربستان در بخش انرژی نیز با ارتش منعقد شده است. برنامه ریاضت اقتصادی با بحران ارزی و افت ۱۰۰٪ ارزش پول و تورم سنگین ۳۵٪ همراه بوده، علیرغم ورودی ۲۰میلیارد دلار مصریهای شاغل در خارج، مصر با کاهش شدید ذخیره ارزی و بدهی بالای دولت درگیر است. سهم ۴۰٪ اقتصاد زیرزمینی مصر نیز باعث عدم تحقق درآمدهای مالیاتی شده است. از طرفی ۵۰ سال بعد از مصادره اموال بخش خصوصی (در زمان جمال عبدالناصر) و نابودی بورژوازی ملی مصر هنوز آثار روانیاش برقراره، برغم ثروت بالای مصریان مهاجر، بخش خصوصی بزرگ در مصر شکل نگرفته و بخش خصوصی فعلی در رقابت با نظامیان در حال ورشکستگی ست. رشد نظامیان در اقتصاد، فضای بسته سیاسی، فقدان شفافیت مالی و قضایی، باعث گسترده شدن فساد در همه سطوح گردیده است.
۳. اقتصاد نفتی ایران و بر پایه شرکتهای بزرگ دولتی و خصولتی، کمترین شباهتی به پاکستان داره و پاکستانیزه شدنش حرف درستی نیست.. خطر واقعی ادامهدار شدن روند نزولی اقتصاد ایران و پیشی گرفتن تولید ناخالص داخلی پاکستان از ایرانه که تا یک دهه قبل حجمش ۴۰٪ اقتصاد ایران (و ۴۰ سال قبل فقط ۱۰٪ اقتصاد ایران) بود، امری که جدا از مخاطرات اقتصادی، در آینده نزدیک مخاطرات سیاسی بیشتری دارد. کشوری همسایه با اقتصاد بزرگتر، نیروی نظامی قدرتمندتر و دارای توان هستهای و جمعیت کثیر بنیادگرا، بهمراه سرمایهگذاری و نفوذ بالای عربستان از یکسو و چین از سوی دیگر، خطر بزرگتری برای ایران خواهد بود.
۴. اقتصاد مصر مشکلات شبیه ایران دارد: تورم، بحران ارزی، جمعیت جوان، نرخ بیکاری بالا، جمعیت زیر خط فقر، نظام یارانهای ناکارآمد، ذخیره ارزی پایین، فساد شدید مالی، سهم بالای نهادهای دولتی، حکومتی و نظامی در اقتصاد، افول بخش خصوصی واقعی، اقتصاد زیرزمینی بزرگ، نظام مالیاتی ناکارآمد، با اینحال خطر اصلی ایران این مسائل نیستند. خطر اصلی در بنبست قرار گرفتن ساختار سیاسی و اقتصادی است به نحوی که با همه حمایتها توان حل هیچ یک از مشکلاتش را ندارد که از آن به "مصری شدن" یاد کردم.
۵. مورد مصر گواه خوبیست که کشوری بدون تحریم، با روابط قدرتمند با کشورها و نهادهای مالی دنیا، برخورداری از کمک نظامی آمریکا، پیوند با اسرائیل، سرمایهگذاری اعراب، بیش از ۳ میلیون توریست عمدتا غربی، تا ساختار سیاسی اقتصادی خودش را ترمیم نکند، مسائل جامعهاش را درونزا حل نکند، همچنان در باتلاق توسعه خواهد ماند. نه اقتصادش بسامان میشود نه جامعهاش، درسی برای ایران و مسئولینش که رشد و توسعه بیشتر از آنکه ناشی از بازگشت آمریکا به برجام باشد، ناشی از حل مسائل و بحرانهای پیشرو جامعه ایرانه، امری که البته بدون آزادی و مشارکت همه بخشهای جامعه قابل تحقق نیست.
از کانال اساسالاقتباس
https://ibb.co/yWgRZLw
https://ibb.co/y8ff32L
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
🔹چند وقته هشدارهایی در مورد پاکستانیزه شدن اقتصاد ایران داده میشه. جدا از اینکه مشابهتسازی اینچنینی کلا نادرسته، اما آیا این مساله در حال وقوعه؟ تصویر پایین تولید ناخالص داخلی ۱۰ سال اخیر ایران، مصر و پاکستان است.
۱. بر خلاف ایران و مصر که تولید ناخالص داخلیشون گرفتار موج سینوسیه، پاکستان از رشد موزونتری برخورداره، رشد اقتصادی عمدتا بر پایه تولید شرکتهای کوچک و متوسط و باثباتتر، نرخ بیکاری پائین (۵٪) و درآمد سالانه ۲۰میلیاردی از رمیتانس ورودی، کاهش بودجه نظامی از ۶۰٪ به ۲۵٪ بودجه دولت و سرمایهگذاری کلان چین، آینده مناسبتری را فراهم کرده.
هرچند نظامیان در نفت و گاز، املاک و حوزه بانکی فعال هستند اما مشابه بنگاههای نظامی ترکیه، کارآمدتر اداره میشوند (نظیر بنیاد فوجی و بانک عسکری) و توان ایجاد انحصار در بخشهای مهم اقتصاد ندارند. ۲۰ سال پس از آخرین کودتای نظامی در پاکستان و علیرغم حضور نظامیان در سیاست، ساختار سیاسی و انتخاباتی پاکستان به نسبت همسایگان آزادتره، شاخص آزادی رسانه بالاتر، نهادهای صنفی قدرتمند، و از همه مهمتر کانون وکلای پرقدرت و نهاد قضایی مستقلتری دارد.
۲. مصر نیز همانند ایران در دو سال گذشته افت شدید در تولید ناخالص داخلی داشته است، بعد از بهار عربی و کودتای سیسی ساختار سیاسی کاملا مسدود شده. نمایندگان بیش از نیمی از جامعه در خطر دستگیری و اعدام هستند. مطبوعات در معرض سانسور شدید است و نظام قضایی کاملا تحت نفوذ ارتش. سهم نظامیان در اقتصاد تا ۷۰٪ تخمین زده میشه و تمام بخشهای اقتصاد را در بر میگیره (حتی خردهفروشیها) سرمایهگذاری حمایتی اعراب از جمله سرمایهگذاری ۴۰میلیارد دلاری "عرب تک" امارات در زمینه ساخت خانه با ارتش مصر صورت گرفته، ایضا سرمایهگذاری ۱۸میلیارد دلاری عربستان در بخش انرژی نیز با ارتش منعقد شده است. برنامه ریاضت اقتصادی با بحران ارزی و افت ۱۰۰٪ ارزش پول و تورم سنگین ۳۵٪ همراه بوده، علیرغم ورودی ۲۰میلیارد دلار مصریهای شاغل در خارج، مصر با کاهش شدید ذخیره ارزی و بدهی بالای دولت درگیر است. سهم ۴۰٪ اقتصاد زیرزمینی مصر نیز باعث عدم تحقق درآمدهای مالیاتی شده است. از طرفی ۵۰ سال بعد از مصادره اموال بخش خصوصی (در زمان جمال عبدالناصر) و نابودی بورژوازی ملی مصر هنوز آثار روانیاش برقراره، برغم ثروت بالای مصریان مهاجر، بخش خصوصی بزرگ در مصر شکل نگرفته و بخش خصوصی فعلی در رقابت با نظامیان در حال ورشکستگی ست. رشد نظامیان در اقتصاد، فضای بسته سیاسی، فقدان شفافیت مالی و قضایی، باعث گسترده شدن فساد در همه سطوح گردیده است.
۳. اقتصاد نفتی ایران و بر پایه شرکتهای بزرگ دولتی و خصولتی، کمترین شباهتی به پاکستان داره و پاکستانیزه شدنش حرف درستی نیست.. خطر واقعی ادامهدار شدن روند نزولی اقتصاد ایران و پیشی گرفتن تولید ناخالص داخلی پاکستان از ایرانه که تا یک دهه قبل حجمش ۴۰٪ اقتصاد ایران (و ۴۰ سال قبل فقط ۱۰٪ اقتصاد ایران) بود، امری که جدا از مخاطرات اقتصادی، در آینده نزدیک مخاطرات سیاسی بیشتری دارد. کشوری همسایه با اقتصاد بزرگتر، نیروی نظامی قدرتمندتر و دارای توان هستهای و جمعیت کثیر بنیادگرا، بهمراه سرمایهگذاری و نفوذ بالای عربستان از یکسو و چین از سوی دیگر، خطر بزرگتری برای ایران خواهد بود.
۴. اقتصاد مصر مشکلات شبیه ایران دارد: تورم، بحران ارزی، جمعیت جوان، نرخ بیکاری بالا، جمعیت زیر خط فقر، نظام یارانهای ناکارآمد، ذخیره ارزی پایین، فساد شدید مالی، سهم بالای نهادهای دولتی، حکومتی و نظامی در اقتصاد، افول بخش خصوصی واقعی، اقتصاد زیرزمینی بزرگ، نظام مالیاتی ناکارآمد، با اینحال خطر اصلی ایران این مسائل نیستند. خطر اصلی در بنبست قرار گرفتن ساختار سیاسی و اقتصادی است به نحوی که با همه حمایتها توان حل هیچ یک از مشکلاتش را ندارد که از آن به "مصری شدن" یاد کردم.
۵. مورد مصر گواه خوبیست که کشوری بدون تحریم، با روابط قدرتمند با کشورها و نهادهای مالی دنیا، برخورداری از کمک نظامی آمریکا، پیوند با اسرائیل، سرمایهگذاری اعراب، بیش از ۳ میلیون توریست عمدتا غربی، تا ساختار سیاسی اقتصادی خودش را ترمیم نکند، مسائل جامعهاش را درونزا حل نکند، همچنان در باتلاق توسعه خواهد ماند. نه اقتصادش بسامان میشود نه جامعهاش، درسی برای ایران و مسئولینش که رشد و توسعه بیشتر از آنکه ناشی از بازگشت آمریکا به برجام باشد، ناشی از حل مسائل و بحرانهای پیشرو جامعه ایرانه، امری که البته بدون آزادی و مشارکت همه بخشهای جامعه قابل تحقق نیست.
از کانال اساسالاقتباس
https://ibb.co/yWgRZLw
https://ibb.co/y8ff32L
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
ImgBB
image
Image image hosted in ImgBB
رمضان بیست ونهم: عشــق
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ. س. بقره آ. ۱۶۵
در روزگار رونق قسطنطنیه، جوانان و پیران جملگی عاشق بودند و کافّه خلق ازپیهم در وصل و فصل مُدام. از کناره بحر اسود تا کرانه بُـرسا جامهای عشق نوشانوش میشد و دلبرکانی ازهرسو دل میبردند و در رویای آغوش، خون جگر میخوردند. طُرفه، اینهمه کام لبالب از ناکامی بود و احدی راضی نبود و طرّارانِ دل و ماهرویانِ خوش آب وگِل توسن حرص میراندند و تخم هوس می فشاندند.
یکی از مریدان فیض مشرقی را پرسید این همه ناسیری و عطش از کجاست؟ چرا طالبان فرْج و تن آرام ندارند؟
فیض: میان عشق و دوستی فاصلههاست. آنچه میبینی پیچک عشق است پیچیده دراوهام و از سرِ بام نمیگذرد. مردمان در عیش فانی، بقا میجویند و ناسنخ بهم میآویزند بقصد الفت اما چون علت محبت، لذت است آنی میپژمرد.
مرید: زاهدان هم ملامت میکنند !
فیض: مناسکیِ پای درگِل، عشق نمیداند و ژاژ میخاید، دِل بجویید !
فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه. #رمضان
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ. س. بقره آ. ۱۶۵
در روزگار رونق قسطنطنیه، جوانان و پیران جملگی عاشق بودند و کافّه خلق ازپیهم در وصل و فصل مُدام. از کناره بحر اسود تا کرانه بُـرسا جامهای عشق نوشانوش میشد و دلبرکانی ازهرسو دل میبردند و در رویای آغوش، خون جگر میخوردند. طُرفه، اینهمه کام لبالب از ناکامی بود و احدی راضی نبود و طرّارانِ دل و ماهرویانِ خوش آب وگِل توسن حرص میراندند و تخم هوس می فشاندند.
یکی از مریدان فیض مشرقی را پرسید این همه ناسیری و عطش از کجاست؟ چرا طالبان فرْج و تن آرام ندارند؟
فیض: میان عشق و دوستی فاصلههاست. آنچه میبینی پیچک عشق است پیچیده دراوهام و از سرِ بام نمیگذرد. مردمان در عیش فانی، بقا میجویند و ناسنخ بهم میآویزند بقصد الفت اما چون علت محبت، لذت است آنی میپژمرد.
مرید: زاهدان هم ملامت میکنند !
فیض: مناسکیِ پای درگِل، عشق نمیداند و ژاژ میخاید، دِل بجویید !
فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه. #رمضان
معرفی کانالهای فاخر و اندیشمندان
#صدیقه_وسمقی
@DrVasmaghi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدرضاجلایی_پور
@jalaeipour
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رضابابایی
@rezababaei43
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدفاضلی
@fazeli_mohammad
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#بیژن_عبدالکریمی
@bijanabdolkarimi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدباقرتاج_الدین
@tajeddin_mohammadbagher
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدمهدی_مجاهدی
@MMojahedi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#صدیق_قطبی
@sedigh_63
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رضاعلیجانی
@rezaalijani41
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سروش_دباغ
@Soroushdabbagh_Official
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#عبدالکریم_سروش
@DrSoroush
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سیدجوادطباطبایی
@javadtabatabai
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مصطفی_ملکیان
@mostafamalekian
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رسول_جعفریان
@jafarian1964
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#ایرج_شهبازی
@irajshahbazi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدعلی_موحد
@movahed1302
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدامین_قانعی_راد
@MAminGhaneirad
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مقصودفراستخواه
@mfarasatkhah
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محسن_کدیور
@Mohsen_Kadivar_Official
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#حسین_قاضیان
@hghazian
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#حسن_محدثی_گیلوایی
@NewHasanMohaddesi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#میلادعظیمی
@n00re30yah
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سایه_اقتصادی_نیا
@Sayehsaar
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#عاطفه_طیه
@atefeh_tayyeh
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رضاداوری_اردکانی
@rezadavariardakani
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مرتضی_مردیها
@mardihamorteza
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#آرش_نراقی
@arash_naraghi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مجتهدشبستری
@mojtahedshabestari
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#دینانی
@DrEbrahimiDinani
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#داودفیرحی
@Feirahi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مسعودزنجانی
@vivaphilosophy
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مسعودنیلی
@masoudnili
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#حمیدرضاجلایی_پور
@hamidrezajalaeipour
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#فریدمدرسی
@faridmod
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#صادق_زیباکلام
@sadeghZibakalam
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدموسوی_عقیقی
@fekr_rak
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#امیرترکاشوند
@baznegari
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#امیرناظمی
@sharenovate
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدسروش_محلاتی
@mohammadsorooshmahallati
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدحسین_کریمی_پور
@M_H_Karimipour
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#صدانت
@sedanet
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#امام_موسی_صدر
@imammoussasadr
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#ابوالقاسم_فنائی
@abolghasemfanaei
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#داریوش_شایگان
@Dariush_Shayegan
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#نهضت_آزادى_ايران
@NehzatAzadiIran
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#نعمت_الله_صالحی_نجف_آبادی
@salehinajafabadi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#اردشیرمنصوری
@ardeshirmansouri
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدرضاحکیمی
@ostadhakimi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محسن_رنانی
@Renani_Mohsen
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#پژوهشگاه_علوم_انسانی
@ihcss
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#میرجلال_الدین_کزازی
@DrKazzazi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#ناصر_مهدوی
@kanoon_neshan
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#داودفیرحی
@Feirahi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#یوسف_اباذری
@yousefabazari
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمودسریع_القلم
@sariolghalam
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رامین_جهانبگلو
@Ramin_Jahanbegloo
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#حسام_الدین_آشنا
@hesmashena
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رسول_جعفریان
@jafarian1964
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#نعمت_الله_فاضلی
@DrNematallahFazeli
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#خوابگرد
@khabgard
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سخنرانیها
@sokhanranihaa
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#موفقیت_های_کوچک_ایرانیان
@IR_S_S
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#بیزن_عبدالکریمی
@bijanabdolkarimi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سعیدحجاریان
@vht2017
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مجیدتفرشی
@majidtafreshi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#احمدزیدابادی
@ahmadzeidabad
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#علی_زمانیان
@kherade_montaghed
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سیدحسن_اسلامی_اردکانی
@hassan_eslami
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مصطفی_تاج_زاده
@MostafaTajzadeh
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محسن_حسام_مظاهری
@mohsenhesammazaheri
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مهران_صولتی
@solati_mehran
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مجیدتفرشی
@majidtafreshi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
جان آگه با #فرهیختگان
t.me/IRANIntellectuals
#صدیقه_وسمقی
@DrVasmaghi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدرضاجلایی_پور
@jalaeipour
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رضابابایی
@rezababaei43
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدفاضلی
@fazeli_mohammad
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#بیژن_عبدالکریمی
@bijanabdolkarimi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدباقرتاج_الدین
@tajeddin_mohammadbagher
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدمهدی_مجاهدی
@MMojahedi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#صدیق_قطبی
@sedigh_63
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رضاعلیجانی
@rezaalijani41
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سروش_دباغ
@Soroushdabbagh_Official
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#عبدالکریم_سروش
@DrSoroush
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سیدجوادطباطبایی
@javadtabatabai
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مصطفی_ملکیان
@mostafamalekian
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رسول_جعفریان
@jafarian1964
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#ایرج_شهبازی
@irajshahbazi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدعلی_موحد
@movahed1302
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدامین_قانعی_راد
@MAminGhaneirad
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مقصودفراستخواه
@mfarasatkhah
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محسن_کدیور
@Mohsen_Kadivar_Official
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#حسین_قاضیان
@hghazian
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#حسن_محدثی_گیلوایی
@NewHasanMohaddesi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#میلادعظیمی
@n00re30yah
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سایه_اقتصادی_نیا
@Sayehsaar
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#عاطفه_طیه
@atefeh_tayyeh
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رضاداوری_اردکانی
@rezadavariardakani
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مرتضی_مردیها
@mardihamorteza
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#آرش_نراقی
@arash_naraghi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مجتهدشبستری
@mojtahedshabestari
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#دینانی
@DrEbrahimiDinani
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#داودفیرحی
@Feirahi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مسعودزنجانی
@vivaphilosophy
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مسعودنیلی
@masoudnili
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#حمیدرضاجلایی_پور
@hamidrezajalaeipour
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#فریدمدرسی
@faridmod
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#صادق_زیباکلام
@sadeghZibakalam
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدموسوی_عقیقی
@fekr_rak
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#امیرترکاشوند
@baznegari
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#امیرناظمی
@sharenovate
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدسروش_محلاتی
@mohammadsorooshmahallati
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدحسین_کریمی_پور
@M_H_Karimipour
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#صدانت
@sedanet
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#امام_موسی_صدر
@imammoussasadr
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#ابوالقاسم_فنائی
@abolghasemfanaei
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#داریوش_شایگان
@Dariush_Shayegan
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#نهضت_آزادى_ايران
@NehzatAzadiIran
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#نعمت_الله_صالحی_نجف_آبادی
@salehinajafabadi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#اردشیرمنصوری
@ardeshirmansouri
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمدرضاحکیمی
@ostadhakimi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محسن_رنانی
@Renani_Mohsen
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#پژوهشگاه_علوم_انسانی
@ihcss
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#میرجلال_الدین_کزازی
@DrKazzazi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#ناصر_مهدوی
@kanoon_neshan
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#داودفیرحی
@Feirahi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#یوسف_اباذری
@yousefabazari
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محمودسریع_القلم
@sariolghalam
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رامین_جهانبگلو
@Ramin_Jahanbegloo
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#حسام_الدین_آشنا
@hesmashena
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#رسول_جعفریان
@jafarian1964
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#نعمت_الله_فاضلی
@DrNematallahFazeli
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#خوابگرد
@khabgard
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سخنرانیها
@sokhanranihaa
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#موفقیت_های_کوچک_ایرانیان
@IR_S_S
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#بیزن_عبدالکریمی
@bijanabdolkarimi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سعیدحجاریان
@vht2017
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مجیدتفرشی
@majidtafreshi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#احمدزیدابادی
@ahmadzeidabad
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#علی_زمانیان
@kherade_montaghed
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#سیدحسن_اسلامی_اردکانی
@hassan_eslami
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مصطفی_تاج_زاده
@MostafaTajzadeh
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#محسن_حسام_مظاهری
@mohsenhesammazaheri
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مهران_صولتی
@solati_mehran
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
#مجیدتفرشی
@majidtafreshi
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
جان آگه با #فرهیختگان
t.me/IRANIntellectuals
Telegram
فرهیختگان
آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمیشناسد
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد
ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاعتر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد
ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاعتر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
عید فطر مبارک باد...
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده ی عشق زیارت کرد
بارها گفته ام که عیدکردن یکی از جنبه های هویتی هر قوم است. ما عید نوروز داریم که عید ملی ماست و در عید نوروز ما همه به یکدیگر یادآوری می کنیم و به یاد خود می آوریم ک ما متعلق به یک جمع ویژه ای هستیم . متعلق به یک تاریخ ویژه ای هستیم و این تاریخ ویژه در دل خود عیدها دارد، عزاها دارد، مناسبت ها دارد و داستانها دارد، اسطوره ها دارد و غیره و غیره... و از این طریق احساس نزدیکی و یگانگی و همبستگی بیشتری با هم می کنیم. به همین سبب هم این عیدها آنچنان اند که باید بزرگ داشته شوند و همه در آن شرکت کنند و هر چه بیشتر علنی و عمومی تر باشد. و هرچه بیشتر به آگاهی یکدیگر برسد و نسل اندر نسل تداوم پیدا کند و نسلهای مختلف این را به منزله میراثی برای آیندگان باقی بگذارند.
عیدهای مذهبی هم همین طورند. آنها هم جنبه های هویتی قوی دارند و عمومی اند برای همه اهل دیانت اند و نقش عظیمی در همبستگی و در تداوم تاریخی یک نسل و یک قوم دارند. کریسمس را نگاه کنید، گرچه که یک مناسبت دینی است ولی به هر حال دیگر تبدیل به یک مناسبت ملی هم شده و چنان است که همه کسانی که در مغرب زمین زندگی می کنند، آن روز را عید می گیرند، به تعطیلات می روند و حساب ویژه ای برای آن باز می کنند. ما در اسلام دو تا عید مهم داریم. یکی عید قربان است و یکی هم عید فطر است. البته شیعیان عید غدیر را هم به آن افزوده اند. اما این عید ویژگی شیعی دارد و به دلیل اعتقاداتی که شیعیان دارند که در آن روز امام علی به امامت منصوب شده، آن را عید بزرگی می شمارند. اما از اینکه بگذریم، دو عید بزرگ اسلامی داریم که فطر و قربان باشد. عید فطر پایان ماه روزه است و همچنان که از نامش هم برمی آید فطر یعنی انفطار، یعنی انتشار، یعنی گشوده شدن، یعنی شکوفا شدن. فُطر در عربی به معنای قارچ است، قارچ که زمین را می شکافد و از زمین بیرون می آید. روح آدمی وقتی شکفته می شود، مثل یک خاک حاصلخیزی می شود، سبزه بر روی آن می روید، گل بر روی آن می روید، عید فطر است. و عید فطر دقیقاً به دنبال ماه روزه است به خاطر اینکه آدمی در طول این ماه زمین روح خودش را شخم زده و علف های هرزه را کنده و خاک را آماده رویش و باروری کرد و جانوران و آن حشرات زائد را به دور ریخته و لذا کاملا آماده فیض الهی است و دیدن نورها و افق هایی که قبلا یا نمی دید یا در تاریکی بود و چشم درون آدمی باز می شود و گوشش باز می شود و آماده شنیدن صداهای تازه، منظرهای تازه می شود و وقتی که این طور شد، عید حادث شده است. هر وقت آدمی چنین بشود، عید او قائم و حادث شده است. منتهی استعداد و احتمال وقوع چنین عیدی پس از ماه روزه بسیار است.
عید دوم هم عید قربان است. چنانکه می دانید وقتی است که حاجی ها حاجی می شوند. یعنی قربانی کردن با هدیه ای به درگاه خدا بردن و با کاری کردن که نماد از جان گذشتگی و از خود گذشتگی است. می گویند که ما وارد مرحله تازه ای از زندگی شدیم، بیعت مجددی با خدای این جهان کردیم، تحولی در روح خود و وجود خود به وجود آوردیم و آماده نحوه تازه ای از زندگی شدیم. آن روز هم روز عید قربان است. قربان از نظر لغوی به معنای نزدیک شدن است. قربانی کردن یعنی یک کاری بکنیم که نزدیک بشویم، یعنی تقرّب پیدا بکنیم والا خود گوسفند و ... اسمشان قربانی نیست، بلکه عمل قربانی کردن است و آن عمل قربانی کردن یعنی عمل تقرّب جستن و از طریق هدیه ای به درگاه خداوند بردن، آدمی این تقرّب خود را آشکار می کند.
این نماز و روزه و حج و جهاد
هم گواهی دادن است از اعتقاد
معنی تکبیر اینست ای امام
کای خدا پیش تو ما قربان شدیم...
عبدالکریم سروش
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده ی عشق زیارت کرد
بارها گفته ام که عیدکردن یکی از جنبه های هویتی هر قوم است. ما عید نوروز داریم که عید ملی ماست و در عید نوروز ما همه به یکدیگر یادآوری می کنیم و به یاد خود می آوریم ک ما متعلق به یک جمع ویژه ای هستیم . متعلق به یک تاریخ ویژه ای هستیم و این تاریخ ویژه در دل خود عیدها دارد، عزاها دارد، مناسبت ها دارد و داستانها دارد، اسطوره ها دارد و غیره و غیره... و از این طریق احساس نزدیکی و یگانگی و همبستگی بیشتری با هم می کنیم. به همین سبب هم این عیدها آنچنان اند که باید بزرگ داشته شوند و همه در آن شرکت کنند و هر چه بیشتر علنی و عمومی تر باشد. و هرچه بیشتر به آگاهی یکدیگر برسد و نسل اندر نسل تداوم پیدا کند و نسلهای مختلف این را به منزله میراثی برای آیندگان باقی بگذارند.
عیدهای مذهبی هم همین طورند. آنها هم جنبه های هویتی قوی دارند و عمومی اند برای همه اهل دیانت اند و نقش عظیمی در همبستگی و در تداوم تاریخی یک نسل و یک قوم دارند. کریسمس را نگاه کنید، گرچه که یک مناسبت دینی است ولی به هر حال دیگر تبدیل به یک مناسبت ملی هم شده و چنان است که همه کسانی که در مغرب زمین زندگی می کنند، آن روز را عید می گیرند، به تعطیلات می روند و حساب ویژه ای برای آن باز می کنند. ما در اسلام دو تا عید مهم داریم. یکی عید قربان است و یکی هم عید فطر است. البته شیعیان عید غدیر را هم به آن افزوده اند. اما این عید ویژگی شیعی دارد و به دلیل اعتقاداتی که شیعیان دارند که در آن روز امام علی به امامت منصوب شده، آن را عید بزرگی می شمارند. اما از اینکه بگذریم، دو عید بزرگ اسلامی داریم که فطر و قربان باشد. عید فطر پایان ماه روزه است و همچنان که از نامش هم برمی آید فطر یعنی انفطار، یعنی انتشار، یعنی گشوده شدن، یعنی شکوفا شدن. فُطر در عربی به معنای قارچ است، قارچ که زمین را می شکافد و از زمین بیرون می آید. روح آدمی وقتی شکفته می شود، مثل یک خاک حاصلخیزی می شود، سبزه بر روی آن می روید، گل بر روی آن می روید، عید فطر است. و عید فطر دقیقاً به دنبال ماه روزه است به خاطر اینکه آدمی در طول این ماه زمین روح خودش را شخم زده و علف های هرزه را کنده و خاک را آماده رویش و باروری کرد و جانوران و آن حشرات زائد را به دور ریخته و لذا کاملا آماده فیض الهی است و دیدن نورها و افق هایی که قبلا یا نمی دید یا در تاریکی بود و چشم درون آدمی باز می شود و گوشش باز می شود و آماده شنیدن صداهای تازه، منظرهای تازه می شود و وقتی که این طور شد، عید حادث شده است. هر وقت آدمی چنین بشود، عید او قائم و حادث شده است. منتهی استعداد و احتمال وقوع چنین عیدی پس از ماه روزه بسیار است.
عید دوم هم عید قربان است. چنانکه می دانید وقتی است که حاجی ها حاجی می شوند. یعنی قربانی کردن با هدیه ای به درگاه خدا بردن و با کاری کردن که نماد از جان گذشتگی و از خود گذشتگی است. می گویند که ما وارد مرحله تازه ای از زندگی شدیم، بیعت مجددی با خدای این جهان کردیم، تحولی در روح خود و وجود خود به وجود آوردیم و آماده نحوه تازه ای از زندگی شدیم. آن روز هم روز عید قربان است. قربان از نظر لغوی به معنای نزدیک شدن است. قربانی کردن یعنی یک کاری بکنیم که نزدیک بشویم، یعنی تقرّب پیدا بکنیم والا خود گوسفند و ... اسمشان قربانی نیست، بلکه عمل قربانی کردن است و آن عمل قربانی کردن یعنی عمل تقرّب جستن و از طریق هدیه ای به درگاه خداوند بردن، آدمی این تقرّب خود را آشکار می کند.
این نماز و روزه و حج و جهاد
هم گواهی دادن است از اعتقاد
معنی تکبیر اینست ای امام
کای خدا پیش تو ما قربان شدیم...
عبدالکریم سروش
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
نکاتی پیرامون "ولایت مطلقه فقیه"
🔹"هیچکس بخاطر اینکه فکرش و نظرش مخالف حکومت است مورد فشار و تهدید و تعقیب قرار نمیگیرد و هر کس ادعا کند که من مورد فشار قرار گرفتهام چون عقیدهام در فلان مسئله برخلاف عقیده حکومت بوده، هر کسی اینجور ادعایی بکند دروغ گفته است" رهبر انقلاب/حرم رضوی ۹۷/۱/۱
🔹این سخنان را به فال نیک گرفته و ایرادتی که پیرامون "نظریه ولایت مطلقه فقیه" مطرح است را به صورت شفاف بیان میکنم.
1️⃣ اینکه بالاترین قدرت سیاسی کشور همواره در اختیار قشر روحانیون قرار داشته باشد و سایر اقشار جامعه صرف نظر از توانایی و استعدادهایی که دارند از آن محروم باشند یک تبعیض و امتیازدهی ویژه به قشری خاص از جامعه محسوب میشود که با عدالت اجتماعی سازگار نیست. علاوه بر این، منصبهای کلیدی دیگری نیز در انحصار این قشر میباشند.
2️⃣ یکی از شروط ولایتفقیه رسیدن به درجه اجتهاد است. در حالی که اختیارات ولایتفقیه طیفی وسیعی از علوم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، و نظامی را در برمیگیرد که ولایتفقیه در آنها صاحبنظر نیست. ابلاغ سیاستهای کلی نظام توسط ولیفقیه که برای قوای سهگانه لازمالاجراست با استقلال قوای سهگانه سازگار نیست و عملاً ابتکار عمل و اختیار را از آنها سلب میکند.
3️⃣ علاوه بر اختیاراتی که در ذیل اصل 110 قانون اساسی به ولایتفقیه محول شده؛ ولایتفقیه مجاز است که هر جا مصلحت بداند از "حکم حکومتی" استفاده کند که فراتر از همه قوانین کشور است. در واقع برای اختیارات ولایتفقیه هیچ حد و مرزی وجود ندارد. در حالیکه با افزایش قدرت و اختیارات فرد؛ زمینه بروز خطا هم افزایش مییابد. این تصور که ولایتفقیه به دلیل داشتن تحصیلات حوزوی مصون از خطا است یک تصور نادرست است.
4️⃣ نامحدود بودن مدت زمامداری ولایتفقیه را میتوان بزرگترین نقص این نظریه برشمرد. حتی در جوامعی که افراد از طریق یک فرایند دموکراتیک و انتخابات آزاد برگزیده میشوند فقط برای یک دوره محدود زمام امور را در دست میگیرند و بعد از آن حتی اگر از توانایی خارقالعاده هم برخوردار باشند باید کنار بروند تا از بروز هرگونه دیکتاتوری جلوگیری شود. در حالی که در مورد ولایتفقیه چنین محدودیتی وجود ندارد. گرچه مجلس خبرگان وظیفه عزل و نصب رهبری را برعهده دارد ولیکن اعضای آن قبل از اینکه به رأی مردم گذاشته شوند توسط شورای نگهبان که منصوبین رهبری هستند غربال و دستچین میشوند. بنابراین از ظرفیت لازم برای عزل و نصب رهبری برخوردار نیستند.
5️⃣ هیچ نهاد نظارتی برای پایش تصمیمات و عملکرد ولایتفقیه در قانون اساسی پیشبینی نشده است تا هر جا شائبه خطایی وجود داشت از وی توضیح بخواهد. فقدان چنین ابزار نظارتی سبب شده تا ولایتفقیه هر تصمیمی بگیرد و هر اقدامی انجام دهد به هیچ نهادی پاسخگو نباشد. فقدان نظارت در کنار اختیارات گسترده ولایتفقیه نشان میدهد که قانون اساسی چقدر ناشیانه (یا شاید هدفمند) تدوین شده است.
6️⃣ در بسیاری از موارد ممکن است نظر ولیفقیه که بر اساس استنباط از متون فقهی صورت میگیرد با نظر آحاد مردم در تعارض قرار بگیرد. در چنین شرایطی حتی اگر 99/99 درصد مردم هم با نظر ولیفقیه مخالف باشند مانعی برای او ایجاد نمیکند زیرا نظر ولیفقیه دستور دین و خداوند تلقی میشود. به بیان سادهتر در نظام سیاسی تحت زعامت ولایتفقیه، جمهوری و دموکراسی واژگانی بیمفهومند.
🔹شاید این سؤال مطرح شود که اگر نظریه ولایتفقیه تا این حد دارای ایراد است پس چرا سیاسیون در برابر آن سکوت اختیار کردهاند. در واقع بسیاری از سیاسیون به این امر واقفند ولیکن مخالفت آنها به قیمت از دست دادن جایگاه سیاسیشان تمام خواهد شد. بنابراین آنها منافع فردی را به منافع ملی ترجیح دادهاند. البته فرهیختگانی هم بودهاند که به دلیل انتقاد از ولایتفقیه ضمن محروم شدن از حقوق اجتماعی به حصر و حبس طولانی مدت محکوم شدهاند.
🔹شاید کسانی که نظریه ولایتفقیه را در متن قانون اساسی گنجاندند هرگز تصور نمیکردند که این نظریه روزی کشور را دچار بنبست سیاسی کند. البته برخی از آنها بعداً در زمان حیات خود مخالفت خود را ابراز نمودند و نتیجه مخالفت خود را هم چشیدند!
🔹واقعیت این است که کسانی که قلبشان برای کشور و مردم میتپد نباید در برابر این موضوع که سرنوشت کشور و مردم و حتی نسلهای آتی را تحت تأثیر خود قرار داده است سکوت اختیار کنند. استمرار این روند کشور را در بحرانی نافرجام فرو خواهد برد که نه تنها از ولایتفقیه اثری باقی نمیگذارد بلکه امنیت و انسجام ملی هم را به محاق خواهد برد. بنابراین تنها راهحل خروج از این بنبست، تغییر قانون اساسی است که باید به یک مطالبه همگانی تبدیل شود تا ضمن اصلاح ساختار سیاسی کشور وحدت و انسجام ملی حفظ شود.
جلال پورالعجل ـ ۱۴ خرداد ۱۳۹۸
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
🔹"هیچکس بخاطر اینکه فکرش و نظرش مخالف حکومت است مورد فشار و تهدید و تعقیب قرار نمیگیرد و هر کس ادعا کند که من مورد فشار قرار گرفتهام چون عقیدهام در فلان مسئله برخلاف عقیده حکومت بوده، هر کسی اینجور ادعایی بکند دروغ گفته است" رهبر انقلاب/حرم رضوی ۹۷/۱/۱
🔹این سخنان را به فال نیک گرفته و ایرادتی که پیرامون "نظریه ولایت مطلقه فقیه" مطرح است را به صورت شفاف بیان میکنم.
1️⃣ اینکه بالاترین قدرت سیاسی کشور همواره در اختیار قشر روحانیون قرار داشته باشد و سایر اقشار جامعه صرف نظر از توانایی و استعدادهایی که دارند از آن محروم باشند یک تبعیض و امتیازدهی ویژه به قشری خاص از جامعه محسوب میشود که با عدالت اجتماعی سازگار نیست. علاوه بر این، منصبهای کلیدی دیگری نیز در انحصار این قشر میباشند.
2️⃣ یکی از شروط ولایتفقیه رسیدن به درجه اجتهاد است. در حالی که اختیارات ولایتفقیه طیفی وسیعی از علوم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، و نظامی را در برمیگیرد که ولایتفقیه در آنها صاحبنظر نیست. ابلاغ سیاستهای کلی نظام توسط ولیفقیه که برای قوای سهگانه لازمالاجراست با استقلال قوای سهگانه سازگار نیست و عملاً ابتکار عمل و اختیار را از آنها سلب میکند.
3️⃣ علاوه بر اختیاراتی که در ذیل اصل 110 قانون اساسی به ولایتفقیه محول شده؛ ولایتفقیه مجاز است که هر جا مصلحت بداند از "حکم حکومتی" استفاده کند که فراتر از همه قوانین کشور است. در واقع برای اختیارات ولایتفقیه هیچ حد و مرزی وجود ندارد. در حالیکه با افزایش قدرت و اختیارات فرد؛ زمینه بروز خطا هم افزایش مییابد. این تصور که ولایتفقیه به دلیل داشتن تحصیلات حوزوی مصون از خطا است یک تصور نادرست است.
4️⃣ نامحدود بودن مدت زمامداری ولایتفقیه را میتوان بزرگترین نقص این نظریه برشمرد. حتی در جوامعی که افراد از طریق یک فرایند دموکراتیک و انتخابات آزاد برگزیده میشوند فقط برای یک دوره محدود زمام امور را در دست میگیرند و بعد از آن حتی اگر از توانایی خارقالعاده هم برخوردار باشند باید کنار بروند تا از بروز هرگونه دیکتاتوری جلوگیری شود. در حالی که در مورد ولایتفقیه چنین محدودیتی وجود ندارد. گرچه مجلس خبرگان وظیفه عزل و نصب رهبری را برعهده دارد ولیکن اعضای آن قبل از اینکه به رأی مردم گذاشته شوند توسط شورای نگهبان که منصوبین رهبری هستند غربال و دستچین میشوند. بنابراین از ظرفیت لازم برای عزل و نصب رهبری برخوردار نیستند.
5️⃣ هیچ نهاد نظارتی برای پایش تصمیمات و عملکرد ولایتفقیه در قانون اساسی پیشبینی نشده است تا هر جا شائبه خطایی وجود داشت از وی توضیح بخواهد. فقدان چنین ابزار نظارتی سبب شده تا ولایتفقیه هر تصمیمی بگیرد و هر اقدامی انجام دهد به هیچ نهادی پاسخگو نباشد. فقدان نظارت در کنار اختیارات گسترده ولایتفقیه نشان میدهد که قانون اساسی چقدر ناشیانه (یا شاید هدفمند) تدوین شده است.
6️⃣ در بسیاری از موارد ممکن است نظر ولیفقیه که بر اساس استنباط از متون فقهی صورت میگیرد با نظر آحاد مردم در تعارض قرار بگیرد. در چنین شرایطی حتی اگر 99/99 درصد مردم هم با نظر ولیفقیه مخالف باشند مانعی برای او ایجاد نمیکند زیرا نظر ولیفقیه دستور دین و خداوند تلقی میشود. به بیان سادهتر در نظام سیاسی تحت زعامت ولایتفقیه، جمهوری و دموکراسی واژگانی بیمفهومند.
🔹شاید این سؤال مطرح شود که اگر نظریه ولایتفقیه تا این حد دارای ایراد است پس چرا سیاسیون در برابر آن سکوت اختیار کردهاند. در واقع بسیاری از سیاسیون به این امر واقفند ولیکن مخالفت آنها به قیمت از دست دادن جایگاه سیاسیشان تمام خواهد شد. بنابراین آنها منافع فردی را به منافع ملی ترجیح دادهاند. البته فرهیختگانی هم بودهاند که به دلیل انتقاد از ولایتفقیه ضمن محروم شدن از حقوق اجتماعی به حصر و حبس طولانی مدت محکوم شدهاند.
🔹شاید کسانی که نظریه ولایتفقیه را در متن قانون اساسی گنجاندند هرگز تصور نمیکردند که این نظریه روزی کشور را دچار بنبست سیاسی کند. البته برخی از آنها بعداً در زمان حیات خود مخالفت خود را ابراز نمودند و نتیجه مخالفت خود را هم چشیدند!
🔹واقعیت این است که کسانی که قلبشان برای کشور و مردم میتپد نباید در برابر این موضوع که سرنوشت کشور و مردم و حتی نسلهای آتی را تحت تأثیر خود قرار داده است سکوت اختیار کنند. استمرار این روند کشور را در بحرانی نافرجام فرو خواهد برد که نه تنها از ولایتفقیه اثری باقی نمیگذارد بلکه امنیت و انسجام ملی هم را به محاق خواهد برد. بنابراین تنها راهحل خروج از این بنبست، تغییر قانون اساسی است که باید به یک مطالبه همگانی تبدیل شود تا ضمن اصلاح ساختار سیاسی کشور وحدت و انسجام ملی حفظ شود.
جلال پورالعجل ـ ۱۴ خرداد ۱۳۹۸
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
سریال های تلویزیون
🔹سریال های تلویزیون به ویژه سریال های مناسبتی حکایت بامزه و خاصی است و جهان فانتزی زیبایی در تک تک آنها موج می زند.. در این سریال ها نه از فقر و بدبختی خبری هست و نه کسی از گرانی و بیکاری و نبود چشم انداز روشن در زندگی دل نگران است.
🔹سوژه های این سریال ها چیزی به نام غریزه جنسی ندارند، همه پاک طینت و پاک سیرتند و تنها هدفی که دنبال می کنند چنگ زدن به ریسمان الهی است.
🔹در این سریال ها نود درصد زنان مومنانی هستند که یک دست چادر سفید با سجاده چند متری در کنج خانه دارند و اغلب مواقع در حال راز و نیاز و عبادت با خالق خود هستند. در این سریال ها نود درصد مردان مومنانی هستند که به مقدار لازم ریش و ته ریش داشته و در اغلب مواقع با آستین های بالا در حال وضو گرفتن و راهی شدن به مسجد هستند تا با حاج آقای خندان و شاداب محل پس از نماز جماعت و گوش سپردن به روضه از دختر دم بخت تنها خانواده کم بضاعت محل دستگیری نمایند.
🔹در این سریال ها زنان بد ذات و خلافکار هم کاملا محجبه بوده و نهایت رفتار ناهنجارشان پرت کردن کوله پشتی و تند جویدن آدامس است. در این سریال ها مردان منفی، نهایت خلاف شان پوشیدن تی شرت و راه رفتن با کفش بر روی فرش است.
🔹در این سریال ها مطلقا از خیانت و هوسبازی مردان و زنان خبری نیست. در این سریال ها هیچکس دغدغه سیاسی ندارد و یک کلمه از سیاست و حکومت سخنی به میان نمی آید و همگان منتطرند تا بیست و دو بهمن و روز قدس برسد تا تکلیف سیاسی خود را انجام دهند.
🔹جوان یا زنی که سریال های تلویزیون ما ارائه می کند، نه همان زن و جوانی که در کوچه و خیابان و جامعه حضور دارد بلکه فردی است که مدیران این تلویزیون دوست دارند در جامعه ببینند. تلویزیون ما صرفا یک نمایشگاه پر خرج برای تماشای رویاهای کودکانه مدیران این رسانه عجیب و غریب است. تلویزیون ما شبیه صحنه نمایشی است که افرادی در ازاء دریافت پول کلان بر آن حاضر می شوند و با ایفای نقش محول شده پرده را کنار زده و به سراغ زندگی شخصی خود می روند.
🔹در این تلویزیون دیگر نه از هزارداستان و روزی روزگاری خبری هست و نه از قیام لینچان و شورشیان همراهش، امروزه اغلب سریال های این رسانه فاخر داستان زندگی مومنین اولترا میلیاردی است که در خانه های هزار متری و دوبلکس با ماشین های گرانقیمت خارجی زندگی می کنند که گاهی هم اندک لغزش هایی در زندگی شان ایجاد می شود، مومنینی که پس از عمری زندگی باعزت ذره ای دچار لغزش می شوند و در پایان دوباره خود را بازیافته و در شب قدر یا عاشورایی توبه کرده و با چشمانی اشکبار و سری پایین وارد امامزاده و مسجد محل می شوند و همه چیز به خوشی به پایان می رسد.
🔹این سالها سریال های تلویزیون پر از حاجی ها و زنان چادری موفق و پولداری است که سبک جدیدی از زندگی را تبلیغ می کنند. سبک جدیدی که در آن دیگر هیچ تضاد و منافاتی بین کاخ نشینی و دینداری هم وجود ندارد.
فرهاد قنبری
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
🔹سریال های تلویزیون به ویژه سریال های مناسبتی حکایت بامزه و خاصی است و جهان فانتزی زیبایی در تک تک آنها موج می زند.. در این سریال ها نه از فقر و بدبختی خبری هست و نه کسی از گرانی و بیکاری و نبود چشم انداز روشن در زندگی دل نگران است.
🔹سوژه های این سریال ها چیزی به نام غریزه جنسی ندارند، همه پاک طینت و پاک سیرتند و تنها هدفی که دنبال می کنند چنگ زدن به ریسمان الهی است.
🔹در این سریال ها نود درصد زنان مومنانی هستند که یک دست چادر سفید با سجاده چند متری در کنج خانه دارند و اغلب مواقع در حال راز و نیاز و عبادت با خالق خود هستند. در این سریال ها نود درصد مردان مومنانی هستند که به مقدار لازم ریش و ته ریش داشته و در اغلب مواقع با آستین های بالا در حال وضو گرفتن و راهی شدن به مسجد هستند تا با حاج آقای خندان و شاداب محل پس از نماز جماعت و گوش سپردن به روضه از دختر دم بخت تنها خانواده کم بضاعت محل دستگیری نمایند.
🔹در این سریال ها زنان بد ذات و خلافکار هم کاملا محجبه بوده و نهایت رفتار ناهنجارشان پرت کردن کوله پشتی و تند جویدن آدامس است. در این سریال ها مردان منفی، نهایت خلاف شان پوشیدن تی شرت و راه رفتن با کفش بر روی فرش است.
🔹در این سریال ها مطلقا از خیانت و هوسبازی مردان و زنان خبری نیست. در این سریال ها هیچکس دغدغه سیاسی ندارد و یک کلمه از سیاست و حکومت سخنی به میان نمی آید و همگان منتطرند تا بیست و دو بهمن و روز قدس برسد تا تکلیف سیاسی خود را انجام دهند.
🔹جوان یا زنی که سریال های تلویزیون ما ارائه می کند، نه همان زن و جوانی که در کوچه و خیابان و جامعه حضور دارد بلکه فردی است که مدیران این تلویزیون دوست دارند در جامعه ببینند. تلویزیون ما صرفا یک نمایشگاه پر خرج برای تماشای رویاهای کودکانه مدیران این رسانه عجیب و غریب است. تلویزیون ما شبیه صحنه نمایشی است که افرادی در ازاء دریافت پول کلان بر آن حاضر می شوند و با ایفای نقش محول شده پرده را کنار زده و به سراغ زندگی شخصی خود می روند.
🔹در این تلویزیون دیگر نه از هزارداستان و روزی روزگاری خبری هست و نه از قیام لینچان و شورشیان همراهش، امروزه اغلب سریال های این رسانه فاخر داستان زندگی مومنین اولترا میلیاردی است که در خانه های هزار متری و دوبلکس با ماشین های گرانقیمت خارجی زندگی می کنند که گاهی هم اندک لغزش هایی در زندگی شان ایجاد می شود، مومنینی که پس از عمری زندگی باعزت ذره ای دچار لغزش می شوند و در پایان دوباره خود را بازیافته و در شب قدر یا عاشورایی توبه کرده و با چشمانی اشکبار و سری پایین وارد امامزاده و مسجد محل می شوند و همه چیز به خوشی به پایان می رسد.
🔹این سالها سریال های تلویزیون پر از حاجی ها و زنان چادری موفق و پولداری است که سبک جدیدی از زندگی را تبلیغ می کنند. سبک جدیدی که در آن دیگر هیچ تضاد و منافاتی بین کاخ نشینی و دینداری هم وجود ندارد.
فرهاد قنبری
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
خواندن محمد عابد جابری بس!
سال های میانی دهه نود میلادی با آثار و افکار محمد عابد جابری آشنا شدم. در بیروت تقریباً بیشتر آثار او را تهیه کردم و به تدریج خواندم. آن سال ها او در اوج شهرت خود بود. نقدهای جورج طرابیشی که به تدرج منتشر شد از شهرت و اعتبار جابری هم به تدریج کم شد. اینکه می گویم کم شد نه به این معناست که قبلاً در جهان آکادمیک سخنان او جدی گرفته می شد. خیر. مقصودم شهرت و اعتبار او در جهان عرب ، در میان نسل روشنفکران و ژورنالیست ها و دلبستگان گفتمان های معاصر عربی است. زمانی که به پاریس برای ادامه تحصیل رفتم فهمیدم که در میان بخشی از استادان فلسفه مغرب عربی هم سخنان جابری اعتبار خود را از دست داده است. او بیش از آنکه یک دانشمند به معنای آکادمیک خود باشد یک ایدئولوگ برای ناسیونالیسم عربی بود. نوشته هایش را هم مرکز دراسات الوحده العربیه بیروت چاپ می کرد و همچنان منتشر می کند. جنبه دیگری هم در اندیشه و نوشته هایش بود و آن اهتمام به مغرب عربی به عنوان پایگاهی برای تجدید قومیت و همچنین به تعبیر او نهضت و یا تجدد عربی بود. دیدگاه های او در خصوص تاریخنگاری انواع گفتمان های فکری و فلسفی اسلامی بی هیچ سخن نه تنها علمی نیست بلکه یکسره در بهترین تفسیر ناشی از بد خوانی و نا آشنایی با تفکر فلسفی و تاریخ ملل و نحل و کلام اسلامی است. اصل سخنانش را قبل از او کسانی مانند علی سامی النشار گفته اند و او آنچه بدان اضافه کرده ناشی از یک بد فهمی تمام عیار است از تاریخنگاری اندیشه. جابری تقریباً هیچ آشنایی با تحقیقات جدید در حوزه اسلامشناسی غرب ندارد و به آنها بی اعتنا و بل بدبین است. طرابیشی با زبان خود او و با همان چارچوب دانشی و مرجعیت فکری که جابری هم بدان تعلق داشت در نوشته ها و نقدهایش پوچی سخنان جابری را بر آفتاب کرد. جابری نمی داند که جدی ترین گفتمان فلسفی در اسلام همانا همان نظام تفکر فلسفی فارابی و ابن سیناست که او آنها را به اشراقی بودن متهم می کند و در مقابل ابن رشد را که تنها مفسر ظاهرگرای ارسطو است اوج تفکر فلسفی اسلامی می پندارد. تازه تفسیرش از ابن رشد هم سر تا پا ایدئولوژیک و زمان پریشانه است. مغرب اسلامی که او از آن به عنوان نماد فرهنگ عقلی عربی در مقابل مشرق اسلامی به عنوان نماد اشراقی گری یاد می کند قرن ها زادگاه متفکرانی با گرایشات باطنی و متمایل به تفکرات عرفانی و اشراقی و اسماعیلی و اخوان الصفایی بوده است. کافی است به مطالعات اسلامشناسانی مانند ماریبل فیرو بنگرید تا پوچی ادعاهای جابری روشن شود. او به فرهنگ ایرانی پیشا و پسا اسلامی (و شیعی) که از آن هیچ نمی داند با نگاهی ایدئولوژیک حمله می کند و آن را منبع بی خردی در جهان اسلام و انحطاط می داند. از تفکر مغرب عربی به عنوان پایگاه تجدید عربی یاد می کند در حالی که نمی داند ابن رشدی که او را ستایش می کند و اوج عقلانیت عربی می داند در همان فرهنگ و تاریخ مغرب عربی تا چه اندازه مورد غفلت قرار گرفته و نقد شده است. ابن رشد منتقد اشعری گری بود و همین برای نقد او در مغرب عربی در طول قرن ها کافی بود. برخلاف آنچه او می گوید مغرب عربی قرن ها شاهد رشد تقلید از مکتب اشعری بود؛ مکتبی که در مشرق اسلامی توسط همان هایی تجدید حیات یافت که از ابن سینا برای احیای مکتب اشعری یاری می گرفتند.
سخن گفتن درباره جابری و تفکرش اتلاف وقتی بیش نیست. متأسفانه در میان نسل دلبسته به روشنفکری دینی و یا طبقاتی از علاقمندان به منشورات جهان عرب در ایران در سال های گذشته جابری و نوشته هایش جدی گرفته شد. من خود وقتی نوشته های او را می خواندم و جدی می گرفتم. بعدها برایم معلوم شد که تا چه اندازه داوری های او ناشی از نا آگاهی از تاریخ اندیشه فلسفی و سیاسی اسلامی است و تنها به کار ناسیونالیسم از نوع تمامیت خواه عربی می خورد.
حسن انصاری
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
سال های میانی دهه نود میلادی با آثار و افکار محمد عابد جابری آشنا شدم. در بیروت تقریباً بیشتر آثار او را تهیه کردم و به تدریج خواندم. آن سال ها او در اوج شهرت خود بود. نقدهای جورج طرابیشی که به تدرج منتشر شد از شهرت و اعتبار جابری هم به تدریج کم شد. اینکه می گویم کم شد نه به این معناست که قبلاً در جهان آکادمیک سخنان او جدی گرفته می شد. خیر. مقصودم شهرت و اعتبار او در جهان عرب ، در میان نسل روشنفکران و ژورنالیست ها و دلبستگان گفتمان های معاصر عربی است. زمانی که به پاریس برای ادامه تحصیل رفتم فهمیدم که در میان بخشی از استادان فلسفه مغرب عربی هم سخنان جابری اعتبار خود را از دست داده است. او بیش از آنکه یک دانشمند به معنای آکادمیک خود باشد یک ایدئولوگ برای ناسیونالیسم عربی بود. نوشته هایش را هم مرکز دراسات الوحده العربیه بیروت چاپ می کرد و همچنان منتشر می کند. جنبه دیگری هم در اندیشه و نوشته هایش بود و آن اهتمام به مغرب عربی به عنوان پایگاهی برای تجدید قومیت و همچنین به تعبیر او نهضت و یا تجدد عربی بود. دیدگاه های او در خصوص تاریخنگاری انواع گفتمان های فکری و فلسفی اسلامی بی هیچ سخن نه تنها علمی نیست بلکه یکسره در بهترین تفسیر ناشی از بد خوانی و نا آشنایی با تفکر فلسفی و تاریخ ملل و نحل و کلام اسلامی است. اصل سخنانش را قبل از او کسانی مانند علی سامی النشار گفته اند و او آنچه بدان اضافه کرده ناشی از یک بد فهمی تمام عیار است از تاریخنگاری اندیشه. جابری تقریباً هیچ آشنایی با تحقیقات جدید در حوزه اسلامشناسی غرب ندارد و به آنها بی اعتنا و بل بدبین است. طرابیشی با زبان خود او و با همان چارچوب دانشی و مرجعیت فکری که جابری هم بدان تعلق داشت در نوشته ها و نقدهایش پوچی سخنان جابری را بر آفتاب کرد. جابری نمی داند که جدی ترین گفتمان فلسفی در اسلام همانا همان نظام تفکر فلسفی فارابی و ابن سیناست که او آنها را به اشراقی بودن متهم می کند و در مقابل ابن رشد را که تنها مفسر ظاهرگرای ارسطو است اوج تفکر فلسفی اسلامی می پندارد. تازه تفسیرش از ابن رشد هم سر تا پا ایدئولوژیک و زمان پریشانه است. مغرب اسلامی که او از آن به عنوان نماد فرهنگ عقلی عربی در مقابل مشرق اسلامی به عنوان نماد اشراقی گری یاد می کند قرن ها زادگاه متفکرانی با گرایشات باطنی و متمایل به تفکرات عرفانی و اشراقی و اسماعیلی و اخوان الصفایی بوده است. کافی است به مطالعات اسلامشناسانی مانند ماریبل فیرو بنگرید تا پوچی ادعاهای جابری روشن شود. او به فرهنگ ایرانی پیشا و پسا اسلامی (و شیعی) که از آن هیچ نمی داند با نگاهی ایدئولوژیک حمله می کند و آن را منبع بی خردی در جهان اسلام و انحطاط می داند. از تفکر مغرب عربی به عنوان پایگاه تجدید عربی یاد می کند در حالی که نمی داند ابن رشدی که او را ستایش می کند و اوج عقلانیت عربی می داند در همان فرهنگ و تاریخ مغرب عربی تا چه اندازه مورد غفلت قرار گرفته و نقد شده است. ابن رشد منتقد اشعری گری بود و همین برای نقد او در مغرب عربی در طول قرن ها کافی بود. برخلاف آنچه او می گوید مغرب عربی قرن ها شاهد رشد تقلید از مکتب اشعری بود؛ مکتبی که در مشرق اسلامی توسط همان هایی تجدید حیات یافت که از ابن سینا برای احیای مکتب اشعری یاری می گرفتند.
سخن گفتن درباره جابری و تفکرش اتلاف وقتی بیش نیست. متأسفانه در میان نسل دلبسته به روشنفکری دینی و یا طبقاتی از علاقمندان به منشورات جهان عرب در ایران در سال های گذشته جابری و نوشته هایش جدی گرفته شد. من خود وقتی نوشته های او را می خواندم و جدی می گرفتم. بعدها برایم معلوم شد که تا چه اندازه داوری های او ناشی از نا آگاهی از تاریخ اندیشه فلسفی و سیاسی اسلامی است و تنها به کار ناسیونالیسم از نوع تمامیت خواه عربی می خورد.
حسن انصاری
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
عید واقعی، سخنرانی عبدالکریم سروش در روز عید فطر در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۳۶۹
سروش در این سخنرانی - که یکی از بهترین خطابههای او است- درباره مفهوم عید و جایگاه آن در سلوک معنوی سخن میگوید.
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
سروش در این سخنرانی - که یکی از بهترین خطابههای او است- درباره مفهوم عید و جایگاه آن در سلوک معنوی سخن میگوید.
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
Telegram
attach 📎
رمضان بیست ونهم: عشــق
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ. س. بقره آ. ۱۶۵
در روزگار رونق قسطنطنیه، جوانان و پیران جملگی عاشق بودند و کافّه خلق ازپیهم در وصل و فصل مُدام. از کناره بحر اسود تا کرانه بُـرسا جامهای عشق نوشانوش میشد و دلبرکانی ازهرسو دل میبردند و در رویای آغوش خون جگر میخوردند. طُرفه، اینهمه کام لبالب از ناکامی بود و احدی راضی نبود و طرّاران دل و ماهرویان خوش آب وگِل توسن حرص میراندند و تخم هوس می فشاندند.
یکی از مریدان فیض مشرقی را پرسید این همه ناسیری و عطش از کجاست؟ چرا طالبان فرْج و تن آرام ندارند؟
فیض: میان عشق و دوستی فاصلههاست. آنچه میبینی پیچک عشق است پیچیده دراوهام و از سر بام نمیگذرد. مردمان در عیش فانی، بقا میجویند و ناسنخ بهم میآویزند بقصد الفت اما چون علت محبت، لذت است آنی میپژمرد.
مرید: زاهدان هم ملامت میکنند
فیض: مناسکی پای درگِل، عشق نمیداند و ژاژ میخاید، دِل بجویید !
فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه.
#رمضان
kherad.org
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ. س. بقره آ. ۱۶۵
در روزگار رونق قسطنطنیه، جوانان و پیران جملگی عاشق بودند و کافّه خلق ازپیهم در وصل و فصل مُدام. از کناره بحر اسود تا کرانه بُـرسا جامهای عشق نوشانوش میشد و دلبرکانی ازهرسو دل میبردند و در رویای آغوش خون جگر میخوردند. طُرفه، اینهمه کام لبالب از ناکامی بود و احدی راضی نبود و طرّاران دل و ماهرویان خوش آب وگِل توسن حرص میراندند و تخم هوس می فشاندند.
یکی از مریدان فیض مشرقی را پرسید این همه ناسیری و عطش از کجاست؟ چرا طالبان فرْج و تن آرام ندارند؟
فیض: میان عشق و دوستی فاصلههاست. آنچه میبینی پیچک عشق است پیچیده دراوهام و از سر بام نمیگذرد. مردمان در عیش فانی، بقا میجویند و ناسنخ بهم میآویزند بقصد الفت اما چون علت محبت، لذت است آنی میپژمرد.
مرید: زاهدان هم ملامت میکنند
فیض: مناسکی پای درگِل، عشق نمیداند و ژاژ میخاید، دِل بجویید !
فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه.
#رمضان
kherad.org
رمضان سیام: شــادی
فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ال عمران آ. ۱۷۰
روزگاری پس از یورش غازیانِ مغول بر خُجند و خرابی آن نگین ماوراءالنهر و هلاکت و استیصال مردمان، گلهای شادی میشکفت و خُجندیان را آثار وجد و طرب هویدا، چندانکه گاه از فرط خوشی به سفاهت میزد. شیوخ قبایل چالاکی شباب، نوخطان عیاشی فُسّاق و زنان گستاخی عیّاران پیشه کرده و کسی را در شادی قرار و از طرب دریغ نبود. یاران مجنون مغربی را شکوه اوردند که این طایفه هیچ از فضایل سُغدی و ملکات پارسیان قدیم نشان ندارد و شادی در مرز ابتذالِ سفاهت است.
مجنون گفت: شارعان شرع در خاکستر تاراج مغول و هنگامه مصیبت، گشایشی صورت ندادند و رسم مدارا و مسامحت ننهادند و نعمت مسرت مردمان برچیدند، چنان کردند و چنین شد.
یاران گفتند: این انحطاط قومست.
مجنون گفت: تاب آورید. این قوم به مدارای انبیاء و اعتدال اولیاء بازخواهد گشت. خردمندان جهان، آیت نشاط و خصم اندوهند.
فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه.
#رمضان
فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ال عمران آ. ۱۷۰
روزگاری پس از یورش غازیانِ مغول بر خُجند و خرابی آن نگین ماوراءالنهر و هلاکت و استیصال مردمان، گلهای شادی میشکفت و خُجندیان را آثار وجد و طرب هویدا، چندانکه گاه از فرط خوشی به سفاهت میزد. شیوخ قبایل چالاکی شباب، نوخطان عیاشی فُسّاق و زنان گستاخی عیّاران پیشه کرده و کسی را در شادی قرار و از طرب دریغ نبود. یاران مجنون مغربی را شکوه اوردند که این طایفه هیچ از فضایل سُغدی و ملکات پارسیان قدیم نشان ندارد و شادی در مرز ابتذالِ سفاهت است.
مجنون گفت: شارعان شرع در خاکستر تاراج مغول و هنگامه مصیبت، گشایشی صورت ندادند و رسم مدارا و مسامحت ننهادند و نعمت مسرت مردمان برچیدند، چنان کردند و چنین شد.
یاران گفتند: این انحطاط قومست.
مجنون گفت: تاب آورید. این قوم به مدارای انبیاء و اعتدال اولیاء بازخواهد گشت. خردمندان جهان، آیت نشاط و خصم اندوهند.
فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه.
#رمضان
📢 گفتوگو و نقد اندیشه
✅ #ایده_ایران
☑️ با حضور
🔘 عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی
🔘 علی میرزاخانی، تحلیلگر اقتصادی و سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد
🔘 محمدمهدی مجاهدی، استاد دانشگاه و پژوهشگر اندیشه سیاسی در ایران و آلمان
🗓 یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۸
⏰ ۶ تا ۹ عصر
✅ اطلاعات بیشتر👇
https://t.me/KafehDialog/297
✅ #ایده_ایران
☑️ با حضور
🔘 عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی
🔘 علی میرزاخانی، تحلیلگر اقتصادی و سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد
🔘 محمدمهدی مجاهدی، استاد دانشگاه و پژوهشگر اندیشه سیاسی در ایران و آلمان
🗓 یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۸
⏰ ۶ تا ۹ عصر
✅ اطلاعات بیشتر👇
https://t.me/KafehDialog/297
یکی، هنگام غروب، از آفتاب پرسید:
امروز بر هیچ اندوهگینی
تافتی؟
رسالهٔ #قشیریه
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری
#متن_شب
از کانال سهندایرانمهر
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
امروز بر هیچ اندوهگینی
تافتی؟
رسالهٔ #قشیریه
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری
#متن_شب
از کانال سهندایرانمهر
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
دین عمومی و اتوریتۀ عامه
جز چند پیام کوتاه و کلی و چند برنامۀ عبادی ساده، دیگر اجزا و باورهای منسوب به دین، مخلوطی از تاریخ دین و تأملات بشری و فرهنگ زمانه و اجتهاد عالمان و ظنون است. دین در بهترین حالت، پدیدهای الهی – بشری یا به گمان من، بشری – الهی است. دین آسمانی، به این معنا که از صدر تا ذیل آن نسبتی روشن با آسمان و خدا داشته باشد، وجود خارجی ندارد. از همین رو است که عالمان عمیق و متقی، تسامح و تواضع بیشتری دارند و کمتر دیگران را به نادانی یا دشمنی متهم میکنند؛ چون میدانند که حقیقت چندان آشکار نیست که بتوان در هیچ مسئلهای به جزم و یقین رسید و مخالف را به نادانی و کوری یا سرسپردگی به بیگانگان متهم کرد.
«اما» گرایش مردم عادی و عامی همواره به سوی کسانی است که با جزم و قطع بیشتری سخن میگویند و تصویری روشنتر ارائه میدهند و بر آن پافشاری میکنند. این میل و گرایش، دلایل جامعهشناختی و فرهنگی دارد و البته در منابع دینی نیز میتوان گزارههایی در تأیید آن یافت؛ اگرچه با روح دینداری و بدیهیات دینی و «شریعت سهله و سمحه» نمیسازد. از پیامبر اسلام(ص) چندین روایت نقل شده است که فرمودهاند در دین «تعمق» نکنید: «إياكم و التعمّق فی الدّين فإن الله تعالی قد جعله سهلاً؛ از سختگیری در دین بپرهیزید که خدا دین را بر شما آسان کرده است.» (کنز العمال، ج۳، ص۳۵). به عبارت دیگر، باریکبینی و نازکاندیشی و خیالپردازی و تعمیم در دین ممنوع است. اما در نظر دینداران عامی، عالمان سختگیرتر، مقدستر و پرهیزگارترند و عالمانی که تساهل و تسامح بیشتری دارند و کمتر احتیاط میکنند، سزاوار تقلید و تقدیس نیستند. از همین رو است که اقتدار اجتماعی و منابع مالی جامعۀ دینی، بیشتر به سوی عالمان سختگیرتر میرود و آنان جایگاهی بلندتر مییابند و دست بالا را دارند. در مقابل، عالمان آسانگیر و اهل مدارا به حاشیه میروند و از قداست کمتری برخوردارند و گاه به بیمبالاتی و اباحیگری در دین متهم میشوند.
قدرت و ثروت در نزد عامۀ مردم است و استقبال آنان از فهم و قرائتی خاص از دین، تعیینکننده است. اگر مرجع تقلیدی در قم مانند آیت الله صانعی، بهرغم آسانگیری در فتوا، مقلدان کمتری دارد، از همین رو است. اگر نام عالمانی همچون سید محمدجواد غروی اصفهانی و آقا رحیم ارباب و استادش سید محمدباقر درچهای اصفهانی و شیخ هادی نجمآبادی و سید مرتضی جزائری که اعتقادی به حجاب مشهور نداشت و هیچیک از آثار قلمی او اجازۀ نشر نیافتهاند، کمتر بر سر زبانهاست، از همین رو است. اگر دقتهای ریاضیوار و عجیب و غریب و احتیاطهای گیجکنندۀ شیخ مرتضی انصاری الگوی اجتهاد شیعی شد و اکنون کتابهای او درسنامههای حوزوی است، از همین رو است. بسیار بسیار مهم است که بدانیم آنچه روایتی را از دین بر روایتهای دیگر غالب میکند، کموکیف استقبال مردم عامی است، نه منطق درونی آن. هر روایت و فهمی از دین که زمینۀ اجتماعی بیشتری دارد، صدرنشین میشود و عالمانی که به هر دلیلی به آن روایت وفادارترند، اقبال بیشتری میبینند.
در عهد قاجار، مردم روستایی که همۀ آنان مقلد مرجع تقلیدی در نجف بودند، شخصی را به نجف فرستادند تا آقا را زیارت کند و وجوهات سالانۀ آنان را به ایشان تحویل دهد. نمایندۀ روستا در یکی از روزهای ماه رمضان، هنگام اذان ظهر، آقا را در بیت او ملاقات میکند؛ اما در کمال تعجب میبیند که آقا سیگار میکشد و به جای اقامۀ نمار در اول وقت، با شاگردان و مراجعان به گفتوگو نشسته است. مرد روستایی بدون هیچ گفتوگویی به روستا برمیگردد و به همولایتیهای خود میگوید: «وای بر ما، تا امروز از کسی تقلید میکردیم که نه نماز میخواند و نه روزه میگیرد. من دیگر از او تقلید نمیکنم. مردم نیز یکصدا مرجع پیشین خود را لعن کردند.» در نظر مردم آن روستا، خواندن نماز در اول وقت واجب بود و دود سیگار، مفطر روزه.
رضا بابایی
۹۸/۳/۱۵
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org
جز چند پیام کوتاه و کلی و چند برنامۀ عبادی ساده، دیگر اجزا و باورهای منسوب به دین، مخلوطی از تاریخ دین و تأملات بشری و فرهنگ زمانه و اجتهاد عالمان و ظنون است. دین در بهترین حالت، پدیدهای الهی – بشری یا به گمان من، بشری – الهی است. دین آسمانی، به این معنا که از صدر تا ذیل آن نسبتی روشن با آسمان و خدا داشته باشد، وجود خارجی ندارد. از همین رو است که عالمان عمیق و متقی، تسامح و تواضع بیشتری دارند و کمتر دیگران را به نادانی یا دشمنی متهم میکنند؛ چون میدانند که حقیقت چندان آشکار نیست که بتوان در هیچ مسئلهای به جزم و یقین رسید و مخالف را به نادانی و کوری یا سرسپردگی به بیگانگان متهم کرد.
«اما» گرایش مردم عادی و عامی همواره به سوی کسانی است که با جزم و قطع بیشتری سخن میگویند و تصویری روشنتر ارائه میدهند و بر آن پافشاری میکنند. این میل و گرایش، دلایل جامعهشناختی و فرهنگی دارد و البته در منابع دینی نیز میتوان گزارههایی در تأیید آن یافت؛ اگرچه با روح دینداری و بدیهیات دینی و «شریعت سهله و سمحه» نمیسازد. از پیامبر اسلام(ص) چندین روایت نقل شده است که فرمودهاند در دین «تعمق» نکنید: «إياكم و التعمّق فی الدّين فإن الله تعالی قد جعله سهلاً؛ از سختگیری در دین بپرهیزید که خدا دین را بر شما آسان کرده است.» (کنز العمال، ج۳، ص۳۵). به عبارت دیگر، باریکبینی و نازکاندیشی و خیالپردازی و تعمیم در دین ممنوع است. اما در نظر دینداران عامی، عالمان سختگیرتر، مقدستر و پرهیزگارترند و عالمانی که تساهل و تسامح بیشتری دارند و کمتر احتیاط میکنند، سزاوار تقلید و تقدیس نیستند. از همین رو است که اقتدار اجتماعی و منابع مالی جامعۀ دینی، بیشتر به سوی عالمان سختگیرتر میرود و آنان جایگاهی بلندتر مییابند و دست بالا را دارند. در مقابل، عالمان آسانگیر و اهل مدارا به حاشیه میروند و از قداست کمتری برخوردارند و گاه به بیمبالاتی و اباحیگری در دین متهم میشوند.
قدرت و ثروت در نزد عامۀ مردم است و استقبال آنان از فهم و قرائتی خاص از دین، تعیینکننده است. اگر مرجع تقلیدی در قم مانند آیت الله صانعی، بهرغم آسانگیری در فتوا، مقلدان کمتری دارد، از همین رو است. اگر نام عالمانی همچون سید محمدجواد غروی اصفهانی و آقا رحیم ارباب و استادش سید محمدباقر درچهای اصفهانی و شیخ هادی نجمآبادی و سید مرتضی جزائری که اعتقادی به حجاب مشهور نداشت و هیچیک از آثار قلمی او اجازۀ نشر نیافتهاند، کمتر بر سر زبانهاست، از همین رو است. اگر دقتهای ریاضیوار و عجیب و غریب و احتیاطهای گیجکنندۀ شیخ مرتضی انصاری الگوی اجتهاد شیعی شد و اکنون کتابهای او درسنامههای حوزوی است، از همین رو است. بسیار بسیار مهم است که بدانیم آنچه روایتی را از دین بر روایتهای دیگر غالب میکند، کموکیف استقبال مردم عامی است، نه منطق درونی آن. هر روایت و فهمی از دین که زمینۀ اجتماعی بیشتری دارد، صدرنشین میشود و عالمانی که به هر دلیلی به آن روایت وفادارترند، اقبال بیشتری میبینند.
در عهد قاجار، مردم روستایی که همۀ آنان مقلد مرجع تقلیدی در نجف بودند، شخصی را به نجف فرستادند تا آقا را زیارت کند و وجوهات سالانۀ آنان را به ایشان تحویل دهد. نمایندۀ روستا در یکی از روزهای ماه رمضان، هنگام اذان ظهر، آقا را در بیت او ملاقات میکند؛ اما در کمال تعجب میبیند که آقا سیگار میکشد و به جای اقامۀ نمار در اول وقت، با شاگردان و مراجعان به گفتوگو نشسته است. مرد روستایی بدون هیچ گفتوگویی به روستا برمیگردد و به همولایتیهای خود میگوید: «وای بر ما، تا امروز از کسی تقلید میکردیم که نه نماز میخواند و نه روزه میگیرد. من دیگر از او تقلید نمیکنم. مردم نیز یکصدا مرجع پیشین خود را لعن کردند.» در نظر مردم آن روستا، خواندن نماز در اول وقت واجب بود و دود سیگار، مفطر روزه.
رضا بابایی
۹۸/۳/۱۵
جان آگه با #فرهیختگان
kherad.org