Forwarded from آموزشکده توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهناز اکملی، مادر مصطفی و مریم کریمبیگی، در این ویدیوی کوتاه میگوید که از زمانی که مصطفی را به قتل رساندند صدای دادخواهی او بلند شده است و امروز دخترش را هم به خاطر دادخواهی بازداشت کردهاند اما این کار صدای آنها را خاموش نخواهد کرد.
او همچنین اطلاع میدهد که مریم کریمبیگی اعلام کرده که از زمان بازداشت دست به اعتصاب غذا زده است و جز آب، چیزی نمیخورد.
مریم کریمبیگی امروز در تماس تلفنی به مادرش اطلاع داد که به زندان اوین و بند ۳۰۹ منتقل شده است.
دادخواهی امروز حلقه وصل ایرانیان است. بر ماست که از خانواده.های دادخواه حمایت کنیم. به نظر شما چگونه میتوان به شهناز اکملی و مریم کریمبیگی یاری رساند؟
#شهناز_اکملی #مریم_کریم_بیگی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او همچنین اطلاع میدهد که مریم کریمبیگی اعلام کرده که از زمان بازداشت دست به اعتصاب غذا زده است و جز آب، چیزی نمیخورد.
مریم کریمبیگی امروز در تماس تلفنی به مادرش اطلاع داد که به زندان اوین و بند ۳۰۹ منتقل شده است.
دادخواهی امروز حلقه وصل ایرانیان است. بر ماست که از خانواده.های دادخواه حمایت کنیم. به نظر شما چگونه میتوان به شهناز اکملی و مریم کریمبیگی یاری رساند؟
#شهناز_اکملی #مریم_کریم_بیگی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ملاقات با #مریم_کریم_بیگی در زندان اوین
۲۴ روز از آخرین حضور دخترم در خانه گذشت، برای دیدن عزیزم امروز همراه با پدر مریم راهی زندان اوین شدیم،بعد از دو هفته که از اخرین دیدارمان میگذشت،دلتنگ دخترم بودم برای دیدن صورتش و در آغوش گرفتنش لحظه شماری میکردم،مریمم را دیدم،در آغوشش گرفتم، هرچند لبانش میخندید و روحیه ای خوب داشت اما جسمش ضعیف تر شده و بیمار است،نگران سلامت وجان تنها فرزندم هستم،هر روز در انتظار حضورش در خانه چشم به در دوخته ام، آرزو میکنم به زودی چشم مادرانی چون من که عزیزشان در زندان هست به حضور فرزندانشان روشن شود
برگرفته شده از صفحه فيسبوك شهناز اکملی
#مریم_کریمبیگی
#مصطفی_کریمبیگی
#جای_دادخواهان_زندان_نیست
#دادخواهی_جرم_نیست
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@cfppi3
۲۴ روز از آخرین حضور دخترم در خانه گذشت، برای دیدن عزیزم امروز همراه با پدر مریم راهی زندان اوین شدیم،بعد از دو هفته که از اخرین دیدارمان میگذشت،دلتنگ دخترم بودم برای دیدن صورتش و در آغوش گرفتنش لحظه شماری میکردم،مریمم را دیدم،در آغوشش گرفتم، هرچند لبانش میخندید و روحیه ای خوب داشت اما جسمش ضعیف تر شده و بیمار است،نگران سلامت وجان تنها فرزندم هستم،هر روز در انتظار حضورش در خانه چشم به در دوخته ام، آرزو میکنم به زودی چشم مادرانی چون من که عزیزشان در زندان هست به حضور فرزندانشان روشن شود
برگرفته شده از صفحه فيسبوك شهناز اکملی
#مریم_کریمبیگی
#مصطفی_کریمبیگی
#جای_دادخواهان_زندان_نیست
#دادخواهی_جرم_نیست
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@cfppi3