هفت تپه-کانال مستقل کارگران
2.98K subscribers
3.67K photos
2.49K videos
64 files
390 links
تماس با ادمین برای ارسال پیام و مطلب: @kargare7tapeh
صدای مستقل کارگران هفت تپه و کارگران طرح توسعه نیشکر
تنها روش پیروزی : تکیه بر اتحاد، آگاهی و سازمانیابی کارگری و طبقاتی و توهم نداشتن به جناح های مختلف سرمایه داری ست. روش شورایی یگانه راه رهایی ماست.
Download Telegram
 

ریاکاری و سیاست کثیف در حد اعلا در هفت تپه را دیدید؟
بقول مختار ثقفی ریا و تزویر امروز دین و ایمان تان را ضعیف میکند و فردا گردن همه را می شکند. چطور پیرمرد ریش سفید را کتک میزنند و روی زمین
می کشند و فحاشی میکنند؟ به قومیت
لر و عرب را در مقابل هم قرار میدهند و بعد از این همه فساد ماشین ها را میزنند و شیشه ها را نیروهای حراست می شکند که اعتراض کارگر را در نطفه خفه کند و بازداشت کند و ادعای خسارت کند بر علیه پیرمرد های سرشکسته ؟
بله درسته از این به بعد جواب اعتصاب کتک است و زندان همکاران فهیم عرب زبان هوشیار باشید نمونه سیاست جمهوری اسلامی در اعتراضات سال ۱۴۰۱
توسط حاج عباس خنیفر و محمد خنیفر و ملا دور باشی اجرا شد.
شاید برای شما عجیب نباشد که بعد از حتک حرمت وکتک کاری و بی احترامی به نمایندگان واقعی عباسی و بهمنی  چه کسی نماینده کارگر هفت تپه شد و در رسانه ها معروف شد 
تبریک به صدای کرخه و علی سعدی که نشان داد واقعا در کدام سمت داستان قرار دارد
عمر و عاص و معاویه در مقابل سیاست شما شاگردی میکند آقایان خنیفر و دورباش
حاج عباس چرچیل و ممد چرچیل
تاریخ شصت ساله هفت تپه را زیر سوال بردن آقایان دور باشی و خنیفر
این حرکت زمان اسدبیگی ملعون هم قفل بود اقوام لر و عرب که قرنهای متمادی در کنار هم برادرانه زندگی میکردند را به جان هم انداختند تا به راحتی پا بر گردن همه کارگر‌ان چه بومی و چه غیر بومی بگذارند.
شرمتان باد که با اهرم بیکاری و فقر مردم را کنترل میکنید
نکند انتظار دارید باور کنیم شماها واقعا نمازتان و روزه تان قبول درگاه حق است؟
زمانی هفت تپه پایگاه اتحاد بین تمام کارگران ایران بود و الان صحنه جنگ قومیتی، زیبا نیست ....
حکومت دارد به اهدافش میرسد
بوسیله نفاق انداختن حاج عباس و محمدخنیفر و دور باش
اسدبیگ هم داره برای خودش فرش قرمز پهن میکنه.
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
روزی که تعدادی ازکارگران به نمایندگان برحق کارگران هفت تپه حمله ورشدن و بهشون بی احترامی شد مرگ اتحاد بین کارگران کلید خورد و اتفاقی که دیروز درب شرکت افتاد تیر خلاصی بود بر پیکر بیجان اتحاد کارگران شاید دیگه دیر باشه که بخوام بگم خواهشا فریب بازی عوامل امنیتیها که مشخصا دراینجا منظورم با ممدخنیفر، ثعالبی، عباس خنیفر، رفعت جو و مروانی است نخورید که دقیقا پرچم دار حرکت حکومت برای تفرقه افکنی بین قومها هستند همان کاری که چند روز پیش درارومیه شاهد بودیم همان آتشی که باز به دست عوامل حکومت که خود را نمایندگان مردم در مجلس میدانند و با تفرقه افکنی و قومگرایی کردها و ترکهای منطقه ارومیه را روبری هم قراردادند .
در آخرشماهای که دیروز چماق برسرهمکارتون زدید آنهایی که خود را بخواب زدید که هیچ، ولی شماهای که هنوز شرافت و انسانیت در وجودتان هست و آینده هفت تپه براتون مهمه خواهشا واردبازی حکومت و به تبع آن وارد بازی عوامل حکومت مانند ممد خنیفر و رفعت جوو عباس خنیفرنشید
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
سلام به همه همکاران، لر و عرب و کورد همه درکنار هم در شرکت هفت تپه درحال کار بودند تنها کسی که باعث و بانی این اتفاقات است عباس خنیفر، محمد خنیفر، رفعت جو و مروانی و نوری زاده و دجال بزرگ دورباشی است  .ولی سخن ما این است که چرا بچه های حراست چنین کاری را انجام دادن.ضمدی  که پرونده اش روشن است و همه در جریان هستند  همکاران حراست ما همه همکار هستیم درخواست همکاران فصلی فقط قراردادی شدن است. همه همکاران عرب و لر و کورد...... ۱ ساعت دوستانه درب مدیریت کنار هم که به همه نشان دهیم شرکت هفت تپه با اتحاد عرب و لر و کورد تبدیل به نماد مقاومت در برابر ظلم و زورگویی است.  مبنای سیاست عباس خنیفر، محمد خنیفر، رفعت جو، مروانی، دورباشی مترسک، نوری زاده دزد و برخی دیگر از مدیران این است که تفرقه بیاندازند. همکاران و برادران از هر قوم و عشیره و ایل و طایفه یک ساعت کنار هم در مقابل مدیریت دوستانه به نشانه اتحاد تجمع کنیم. کلام آخر عباس خنیفر خجالت بکش.
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
خبرهای موثق حاکی از آن است که دیروز جلسه شورای تامین شهرستان شوش با حضور نماینده تامین اجتماعی و نماینده شهرستان برگزار شده است و خروجی این جلسه تعدیل  کارکنان قرار دادی شرکت بود. در حال حاضر حدود ۴۰۰۰ نفر نیروی قراردادی در شرکت وجود دارد، قصد دارند با تعدیل ۱۵۰۰ نیرو تعداد نیروها رو به ۲۵۰۰ نفر کاهش دهند تا به قول خودشان شرکت را از زیان دهی خارج کنند تا  واگذاری شرکت به سازمان تامین اجتماعی به جای مطالباتی که از دولت دارد و مدتی مسکوت شده بود دوباره استارت بزنند. ظاهرا کسیکه این موضوع را طرح کرده، کعب عمیر نماینده شهرستان بوده که قبلا هم دنبال این واگذاری بود و با ایستادگی فعالین ناکام ماند.
ظاهرا باز هم کعب عمیر و ناصری بر سر تقسیم غنائم به مشکل برخورده اند و این وسط ما کارگران هیزم آتش افروزی آنها شده ایم. که هر بار به عناوین مختلف و با دامن زدن به اختلافات بین کارگران و تفرقه انداختن که نمونه ان چند روز پیش اتفاق افتاد نقشه های ضد کارگری و تعدیل نیرو و بریدن نان کارگران به اجرا در میاورند. ما کارگران با قدرت با کسانیکه بخواهند با امنیت شغلی ما بازی کنند باید مبارزه کنیم و این را قبلا بارها ثابت کرده ایم، آزموده را آزمودن خطاست.
#زنده_باد_هفت_تپه
هفت تپه-کانال مستقل کارگران
خبرهای موثق حاکی از آن است که دیروز جلسه شورای تامین شهرستان شوش با حضور نماینده تامین اجتماعی و نماینده شهرستان برگزار شده است و خروجی این جلسه تعدیل  کارکنان قرار دادی شرکت بود. در حال حاضر حدود ۴۰۰۰ نفر نیروی قراردادی در شرکت وجود دارد، قصد دارند با تعدیل…
الان سال ۱۳۹۷ نیست دیگه در نیشکر هفت تپه دنبال اتحاد و همدلی نباشید ...
سپاه و اطلاعات و نهادهای حکومتی با نقشه قبلی که در تمامی شرکت ها اجرا کردن و همیشه هم موفق بودن توانستن نسل حق طلب و عدالت خواه هفت تپه رو از میدان بیرون کنن ...
اولا با تهدید و تشویق و بازداشت  فعالین  رو خاموش کردن ثانیا تا تونستن افراد وابسته به خودشون رو در هفت تپه استخدام کردن و اینجوری نبض جریانات هفت تپه رو به دست گرفتن ...
اگر خبر این پیام هم درست باشه حالا که دیگه خیالشون راحت شده وقت تصفیه حساب با افرادی که در اعتصابات ۱۳۹۷ به بعد حضور داشتند ...
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
هفت تپه-کانال مستقل کارگران
الان سال ۱۳۹۷ نیست دیگه در نیشکر هفت تپه دنبال اتحاد و همدلی نباشید ... سپاه و اطلاعات و نهادهای حکومتی با نقشه قبلی که در تمامی شرکت ها اجرا کردن و همیشه هم موفق بودن توانستن نسل حق طلب و عدالت خواه هفت تپه رو از میدان بیرون کنن ... اولا با تهدید و تشویق…
اگر واقعا شورای تامین شوش و نماینده شوش و مدیریت شرکت دنبال کاهش هزینه ها هستند از دزدی ها و غارت ها  و اختلاس ها  کم کنند...
طبق محاسبات انجام شده  می توانند به جای اخراج ۱۵۰۰ نفر با حذف پیمانکاری رستوران مبلغ ۴۰۰ میلیارد تومان صرفه جویی کنند و ۱۵۰۰ نفر رو اخراج نکنند ...
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
سلام خدمت همه عزیزان
مرد هزار و یک چهره هفت تپه مردی از جنس دورغ و رانت خوار و ایجاد بحران در هفت تپه، نوری زاده بی شرف کلی از شرکت و اشپزخانه و پیمانکاران خورد و همه را به جون نی بر اندازد، در ورزش با دهگان می‌خورد در امور منازل با نوچه بی شرفش سعیدی می‌خورد و آلان شخص دیگری به اسم دکتر ارنست را به جمع دزهایش اضافه کرده و می‌خواهد الان یک مدت هم با ارنست جان بخورد اما ارنست کیست ارنست یا جافریان همون کسی هست که ماهی ها را شبانه با هماهنگی نوری و داودی برد دزفول و فروخت و نوش جان کرد انگورها را برد فروخت گوسفندان را با هماهنگی نوری دزدی و برد فروخت، دکی ارنست راستی از اون لاشه ها و جورهایی که با ماشین بردی دزفول خونت نوش جان کردی جه خبر ؟ هنوز می بری عزیزم یا بیشترش کردی، بی شرف ها هفت تپه را رها کنید
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
وضعیت این روزهای هفت تپه بی نوا.
ممد خنیفر بی شرف با نوچه هاش در فرمانداری، فرماندار با حجی خنیفر در مزارع، بزبزقندی که نوری زاده بی‌ شرف در اهواز و تبریک عید به اربابشون ناصری، مزارع خشک شده که معلوم نیست حق آبی دسته کیه.
پایان بهره برداری با تناژ نامعلوم و سرنوشت محصول هفت تپه مشخص نیست، نوری و نوچه های بی شرفش در حال غارت هفت تپه، کارگرها هم فقط تماشاگر، همه چیز روز به روز در حال نابود شدن هست.
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
با حمایت جناب آقای نوری‌زاده، بسیاری از افراد نزدیک به دوره مدیریت اسدبیگ، از جمله کسانی که سابقه‌ای در چاپلوسی و همراهی بی‌قید و شرط داشته‌اند، به سمت‌ها و مسئولیت‌های مختلف منصوب شده‌اند. در آخرین انتصابات، باقی‌مانده عناوین نیز به دوستان، همشهریان و افراد  وابسته ایشان واگذار شده است.
در همین راستا، آقای دکتر ارنست که دارای مدرک دامپزشکی است، به عنوان مدیر خدمات شهری منصوب شده و خانم «مال اسد»، منشی سابق دفتر مدیرعامل، نیز اکنون مسئولیت مدیریت فناوری اطلاعات را بر عهده گرفته است.
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
سلام
ما کارگران هفت تپه از نحوه مدیریت  دورباشی زاده خسته و کلافه شدیم اختلاس ها،  دزدی ها و باندبازی ها همانند دوره اسدبیگی شده، هیچ چیزی سر جایش نیست، تصمیم گیرنده انتصابات و تقسیم نا مناسب کارگر رستوران شرکت کسی که سرکرده و لیدر تجمعات و آشوب براه انداختن قومی و غیر قومی، بومی و غیر بومی ( محمد خنیفر ) است
تنها راه نجات شرکت مدیریتی شایسته و کارآمد و بدون نگاه قومیتی است و مدیر بی لیاقت و قوم گرای دورباشی زاده را کنار زده که دیگر به درد هفت تپه نمیخورد در غیر اینصورت کارگران شریف هفت تپه خود بهتر میدانند که چگونه و به چه روشی با مدیریت فاسد دورباشی و عوامل دست نشانده آنها برخورد نمایند
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
🏮 تقابل قومی میان کارگران سیاست کارفرما است

همکاران عزیز، کارگران هفت تپه و خوزستان!
اتفاق ناخوشایند میان تعدادی از همکاران و نحوه برخورد حراست شرکت میان ما بحث های مختلفی را دامن زد. افراد محرک را همه میشناسیم. کار این افراد چه عمدی باشد و چه از روی نفهمی، یک نتیجه دارد و آن فرو کردن خنجر به کمر اتحاد کارگران هفت تپه است که سرمشقی برای کارگران ایران بوده است.

در هفت تپه در بیست سال گذشته هر از گاهی با این نوع تحریک ها روبرو بودیم. هر وقتی کارفرما در مقابل خواستهای برحق و اتحاد ما کم آوردند تلاش کردند رقابت و اختلاف بین عرب و لر و بختیاری را برجسته کنند. چرا؟ چون این وسیله ای است که اتحاد کارگر و درد مشترک را به تفرقه کارگر و «منفعت خودم» تبدیل میکند. ما برای اتحاد در هر کارگاه در هفت تپه رنج ها کشیدیم تا همه متوجه باشند که رسمی و قراردادی و غیره در مقابل کارفرمایان دزد یک منفعت دارند. همه کارگریم، همه در سرپا نگاه داشتن هفت تپه سهمی داریم و همه حقوقی داریم. اما هدف اول تفرقه قومی اینست که تعلق قومی ما را برجسته کند، کارگر بودن و منفعت مشترک را زیر بگیرد، اتحاد ما را بشکند، تعدادی را به عقب نشینی وادار کند، عده دیگری را با وعده ساکت کند، و نهایتا عده ای مزدور در کنار کارفرما به هدفشان برسند.

این واقعه در سطحی دیگر ایجاد آبروریزی برای سابقه درخشان کارگر هفت تپه است. ایجاد درگیری میان کارگران مایه شرمساری برای هفت تپه و تاریخ آبرومند آنست. این هدف اصلی است که میخواهد «شکست ما» را جار بزند. ما میگوییم زهی خیال باطل!

در هفت تپه نه اولین بار است و نه آخرین بار که تحریکات قومی بعنوان یک سیاست ضد کارگری برای به هم زدن اتحاد کارگران استفاده شده است. اما هر بار با درایت فعالان مورد اعتماد ما حاشیه ای شد و منفعت و هدف واحد و اتحاد ما اجازه نداد این سوءاستفاده کارفرما و مزدورانش موفق شود. متاسفانه اینبار آنها موفق شدند و ماجرای درگیری در مقابل حراست را ایجاد کردند. جزئیات را همه میدانیم اما بیرون ما میگویند: «کارگران هفت تپه برسر اختلاف قومی درگیر شدند»!!! و این هدف اصلی برنامه ریزان برای ایجاد یک آبروریزی در هفت تپه بود. توجه کنیم که این اتفاق درست در روزهایی افتاد که مقامات شورای شهر و نماینده سابق مجلس در ارومیه در این شهر چماق بدست گرفتند و علیه همشهری های کرد تظاهرات کردند. اتفاق هفت تپه در این فضا انعکاس منفی تری داشت. چرا؟ چون آنها در ارومیه از حکومت و مزدوران اجاره ای هستند و کارشان همین است اما در اینجا کارگران زحمتکشی هستیم که برای دوره ای گل سر سبد اعتراضات کارگری بودیم.

همکاران عزیز! به هوش باشیم. قدر سیاستهای درست سابق و اتحاد و تجارب خود را بدانیم. دوستان و دشمنان را بشناسیم. فقط تصور کنید در شوش و خوزستان مردم و ساکنین بدلیل اختلاف قومی بجان هم بیافتند. چه اتفاقی می افتد؟ همسایه ها از همدیگر بترسند و امنیت جانی نداشته باشند. فجایعی پیش بیاید که زخمی عمیق و غیر قابل جبران بر همزیستی انسانی همه ما بزند. تحریک و تقابل قومی و مذهبی را جدی بگیریم. خطر اینکار تنها برهم زدن اتحاد میان ما کارگران در هفت تپه نیست. این سیاست کثیف جان فرزندان ما را نشانه گرفته است و یک جامعه به وسعت ایران را تهدید میکند. در کشور ما و همه شهرهای بزرگ و کوچک مردم دارند باهم زندگی و کار میکنند. تقابل قومی و مذهبی میخواهد سفره ها را جدا و مثل فاشیست ها شعار «هر کسی که از قوم و نژاد ما نیست» را نابود کند. اول با تبعیض قومی شروع میشود و تحریک و بعد جنگ و نابودی. وقتی بخود می آیید که دیگر دیر شده است.

سخن آخر، هر کسی حق دارد قومش را دوست داشته باشد و خود را عرب یا لر یا هرچه بنامد. هیچکسی نباید بدلیل قومیت اش مورد تبعیض قرار بگیرد. اما بعنوان انسان، ما بعنوان کارگر برابریم و یک حق داریم. قومیت ما، مذهب ما، بی مذهبی ما، عقیده ما، امری شخصی است. ما منافع بزرگتری داریم چون در جامعه زندگی میکنیم. در یک جامعه تنوع عقاید و سلیقه وجود دارد. قومیگری میخواهد ما را از بغل دستی بترساند، علیه آنها تحریک کند، دشمنی و جنگ ایجاد کند و منافع خودش را ببرد. در دام این سیاستهایی که بوی خون میدهد نیافتیم.

ما کارگران هفت تپه برای اعاده حیثیت از تجارب درخشان خود و برای اینکه این سیاستها را خنثی کنیم به یک نمایش همسرنوشتی و اتحاد نیاز داریم. همه ما موظفیم بر اتحاد کارگری بکوبیم. یادمان باشد که مهمترین شعار و سیاست ما اینبود: «کارگر هفت تپه اتحاد اتحاد»! و این اتحاد بود که هفت تپه را نجات داد، از اخراج هزاران کارگر جلوگیری کرد و اسدبیگی ها را بیرون انداخت. امروز همان سیاستها یواش یواش برمیگردند و ایجاد تفرقه میان ما هدف اولش تحقق همان سیاستها است. بهوش باشیم! زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران هفت تپه!

پیام همکار
📌در مورد «سه جانبه گرایی» و موضوع تعیین دستمزد و تشکل کارگری

مقدمه و توضیح:
اوایل دیماه سال گذشته، یکی از پژوهشگران برای تهیه گزارشی به زبان انگلیسی درباره موانع «سه‌جانبه‌گرایی» در ایران، با طرح سوالاتی نظر ما را جویا شد. سوالاتی مانند:

- دولت ایران مقاوله‌نامه ۱۴۴ سازمان بین‌المللی کار درباره‌ی سه‌جانبه‌گرایی را امضا کرده اما به نظر می‌رسد که لوازم تحقق این موضوع در ایران به دلایل مختلفی وجود ندارد. موانع بر سر راه به نظر شما چیستند؟
- مقام‌های دولتی در تعیین حداقل دستمزد می‌گویند که به سه‌جانبه‌گرایی متکلف‌اند. نظر شما چیست؟
- ایران مقاوله‌نامه‌های ۸۷ و ۹۸ که به آزادی حق تشکل‌یابی و حق چانه‌زنی جمعی می‌پردازد،‌ امضا نکرده است. آیا امضای مقاوله‌نامه‌ ۱۴۴ بدون این دو راه به سه‌جانبه‌گرایی می‌برد؟

پاسخ سوالات فوق حدود یک هفته بعد داده شد. اینجا برای اطلاع خوانندگان کانال مستقل بازنشر میکنیم:

⭕️ "سه جانبه گرائی" علیه منافع کارگران است

معمولا سرمایه داران منافع شان را در پوشش عبارات دهان پرکن و بی محتوا می پیچانند. سه جانبه گرائی یکی از آنهاست که اساس ساختار ILO سازمان جهانی کار و موازین آنرا تشکیل میدهد. آنچه که در این سازمان با نام "گفتگوی اجتماعی" برای حل مسائل عنوان میشود، ترکیب نمایندگان کارفرمایان، نمایندگان دولت و نمایندگان کارگران است. در این تصویر کارگر یک رای و یک سمت و کارفرما و دولت دو رای و سمت دیگر هستند. دولت در واقع با تکیه به قانون و ابزار سرکوب حامی منافع سرمایه دار و کمیته اجرائی کارفرمایان است. در کشورهائی که کارگران از تشکل و سازمانهای اتحادیه ای برخوردارند، زمان انعقاد قراردادهای دستجمعی کار، در صورت عدم توافق در مذاکرات میتوانند دست به اعتصاب بزنند. این البته ظاهر موضوع و جنبه "قانونی بودن" اعتصاب است. در غیر اینصورت، اعتصاب از نظر قانون و دولت و کارفرما "اعتصاب وحشی" تلقی میشود و غیر قانونی است و کارفرما میتواند با شکایت با اتکا به دولت، سازمان کارگری و فعالان و رهبران کارگری را جریمه و حتی اخراج کند.

در این کشورها ظاهرا دولت بعنوان "ناظر" و گاهی "میانجی" برای جلوگیری از تنش و جهت دادن به توافق عمل میکند. تاکید این نکته لازم است که دولت هیچ جا بیطرف نیست، دولت خود یک سرمایه دار است و روی منابع و سرمایه زیادی تسلط دارد، از شهروندان مالیات میگیرد و هزینه هایش را تامین میکند. با اینحال در این حالت ظاهری و فرمال هم کارگر در معادله ای قرار میگیرد که دو بر یک بازنده است. اتحادیه های کارگری و یونیون ها در کشورهای غربی نیز عمدتا براساس سیاست احزاب مرکز مانند سوسیال دمکراسی و لیبر جهت سیاست شان را تعیین میکنند و در نظر گرفتن منافع کارفرمایان قطب نمای آنهاست. در دوره های بحران شاهد هستیم که خواست انجماد دستمزدها و حتی کاهش آنرا با توجیه "ممانعت از بیکاری و تعطیلی محل کار" در پیش می گیرند. سه جانبه گرائی هیچوقت و تحت هیچ شرایطی منافع کارگر را حتی در کشورهائی که سازمان و تشکل کارگری قانونی است نمایندگی نکرده است.

در ایران اوضاع بسیار وخیم تر است. در ایران تشکل کارگری غیر قانونی است و ما هر روز با سرکوب فعالان کارگری، سرکوب اعتصاب، غیرقانونی بودن اعتصاب، پرونده سازی برای کارگران و زندانی کردن آنها مواجهیم. کارگران هفت تپه یک نمونه و مشتی از خروار هستند که بیشتر از چند صد پرونده قضائی دارند. چرا؟ چون ابتدائی ترین خواست هایشان را طرح کردند و راسا دست به مبارزه زدند. در ایران نماینده دولت، نماینده کارفرما و نماینده شوراهای اسلامی کار (یعنی نماینده کارفرما و دولت میان کارگران) اسکلت این سه جانبه گرائی مسخره و باصطلاح "گفتگوی اجتماعی" را تشکیل میدهد. به همین دلیل است که کارگران در تعیین دستمزدها و امور مربوط به حقوق کار هیچ نقشی ندارند. تشکل ندارند. شورا و سندیکا و سازمان کارگری ندارند. احزاب سیاسی کلا ممنوع اند و حزب کارگری و سازمان کارگری مستقل همیشه غیر قانونی بوده است. از قانون رضاخانی ضد سازمان کارگری ١٣١٠ تا امروز در بر همین پاشنه چرخیده است. در این اوضاع سازمان جهانی کار به جمهوری اسلامی و اوباش ضد کارگرش کرسی میدهد و آنها را بعنوان "نمایندگان کارگری" قبول میکند.

ادامه در صفحه بعد ...
جمهوری اسلامی مقاوله نامه های ٩٨ و ٧٨ سازمان جهانی کار که ناظر بر دفاع و حمایت دولت از حق ایجاد سازمانها ، تشکلهای مستقل کارگری است را امضا نکرده است. این در شرایطی است که این دو مقاوله نامه جزو اسناد بنیادی سازمان جهانی کار است و هیچ دولت عضو سازمان بین المللی کار نمیتواند حق تشکلیابی کارگری را نادیده بگیرد حتی اگر این مقاوله نامه ها را امضا نکرده باشد. بعبارت دیگر هر دولت عضو سازمان جهانی کار موظف به دفاع و حمایت از حق تشکل یابی و ایجاد سازمان مستقل کارگری توسط خود کارگران است. بنابراین چون جمهوری اسلامی عضو سازمان جهانی کار است، موظف به رعایت حق ایجاد تشکل کارگری توسط کارگران است حتی اگر این دو مقاوله نامه را امضا نکرده باشد.

نکته مهم دیگر اینست که در سال ١٣٨٣ دولت جمهوری اسلامی و سازمان جهانی کار تفاهم نامه ای را امضا کردند. مفاد این تفاهم نامه از جمله اینست که دولت جمهوری اسلامی موظف شد فصل ششم قانون کار را که ناظر بر تشکل کارگری است و آنجا فقط از شورای اسلامی و انجمن های صنفی حرف زده شده است را تغییر دهد و کارگران قانونا حق داشته باشند که هر نوع تشکل کارگری را آزادانه ایجاد کنند. جمهوری اسلامی به این تفاهم نامه هم پایبند نبود.

علاوه بر بحث تشکل کارگری و مسائل فوق، دولت جمهوری اسلامی در امور بین المللی و مثلا در "کمیسیون آزادی تشکلهای کارگری و کارفرمائی سازمان جهانی کار" که شکایات مربوط به نقض حقوق کارگری مبنی بر تشکلیابی را بررسی میکند، در سال ٢٠٠٧ پرونده ای علیه رژیم ایران به همت فعالان کارگری مستقل باز شد که سالها جمهوری اسلامی ناچار به توجیه و دفاع از خود و تلاش برای بستن این پرونده شد. توجه به این نکته ظریف لازمست که جمهوری اسلامی هیچگاه و رسما به "کمیسیون آزادی تشکلهای کارگری و کارفرمائی سازمان جهانی کار" نمیگوید که "من حق ایجاد تشکل مستقل کارگری را توسط کارگران قبول ندارم"، مثلا نمیگوید من سندیکای واحد را سرکوب میکنم، چون اینها تشکل صنفی کارگران واحد هستند، بلکه میگوید اینها تشکل کارگری نیستند، اینها "ضد انقلاب" و "تروریست" اند، حتی ممکن است به مسلح بودن متهم شان کند یا میگوید اینها وابسته به احزاب غیر قانونی اند و با پرونده سازی از این تعهد قانونی عضویت در سازمان جهانی کار و شکایت کمیسیون فرار میکند. جمهوری اسلامی با اینکه اسناد و مقاوله نامه های ٩٨ و ٧٨ را امضا نکرده است، هیچوقت نمیگوید من حق ایجاد تشکل مستقل را قبول ندارم اما هر اقدام برای ایجاد تشکل مستقل را سرکوب میکند. این داستان تشکل در ایران در چهارچوب "سه جانبه گرائی" است.

مضافا اینکه دولت جمهوری اسلامی دو میثاق بین المللی "حقوق مدنی و سیاسی" و "حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی" را امضا کرده است. این میثاق های بین المللی از دوره رژیم پهلوی وجود داشتند و جمهوری اسلامی آنها را رد نکرده و ظاهرا به آنها پایبند است و همواره تعهد خود را به آنها اعلام میکند. براساس این دو میثاق بین المللی هم، حق ایجاد هر نوع تشکلی برای افراد اعم از کارگر و غیر کارگر آزاد است اما در عمل ممنوع است. بنا براین بر اساس این دو سند که به "میثاقین" شهرت دارند، سرکوب ایجاد سازمان مستقل کارگری توسط جمهوری اسلامی قانونا و در عرف بین المللی جرم محسوب میشود. در نتیجه مشکل وجود مفاد قانونی نیست، نفس عضویت در سازمان جهانی کار و اعلام پایبندی به این دو میثاق، جمهوری اسلامی موظف به رعایت حقوق کارگران و شهروندان برای ایجاد تشکل مستقل است اما منافع سرمایه داران ایجاب میکند که آنها را با ادله های پوچ دور بزند و هر تلاش کارگری را سرکوب کند.

در مورد محتوا و ماهیت سه جانبه گرائی، حتی اگر در ایران حق ایجاد تشکل کارگری آزاد بود و کارگران از تشکلهای مستقل خود برخوردار بودند و نمایندگان واقعی کارگران در این نهاد حضور میداشتند، باز سه جانبه گرائی دو نماینده دولت و کارفرما را در مقابل یک نماینده کارگر میگذارد و کارگر در این سیستم دو بر یک بازنده است. داستان این سیستم فاسد هم برمیگردد به تحولات سرمایه داری بعد از جنگ دوم جهانی و تناسب قوای ناشی از آن. سرمایه داری در تقابل با انقلابات کارگری و تلاش برای کنترل تحرکات کارگری، از سوئی با دولتهای رفاه بمیدان آمد تا جنبش کارگری را کنترل کنند، از سوی دیگر نظم سه جانبه گرائی را تکیه گاه دفاع از منافع سرمایه داران قرار دادند تا کارگر را در تناسب قوای ضعیف تر در موقعیت دفاعی قرار دهند. و بالاخره تلاش برای فاسد کردن سازمانهای کارگری و فعالان کارگری را از طریق همین اتحادیه ها و سازمانهای جانبی آن در دستور قرار داد تا سرمایه داران بتوانند با خیال راحت به استثمار خشن و کسب سودهای نجومی بپردازند و کارگران از سنگرهای واقعی برای دفاع از خود بی بهره باشند. این داستان سه جانبه گرائی در کشورهائی است که کارگران به هر حال سنگرهائی برای دفاع از خود دارند.
ادامه از صفحه دوم ...

چرا سه جانبه گرائی و نه رودروئی مستقیم و بلاواسطه کارفرما و کارگر در خرید و فروش نیروی کار، چون بنیاد سازمان جهانی کار بر سه جانبه گرائی است. در ایران که کلا مسئله مسخره است، جمهوری اسلامی از سه جانبه گرائی دفاع میکند چون سه نماینده ارتجاع ضد کارگری (کارفرما، دولت، مزدوران حکومتی با نام کارگر) جمیعا کارگر را به بردگی محض محکوم کردند و عملا کارگر سه برهیچ بازنده این بازی است. نفس سه جانبه گرائی بر نگرشی رفرمیستی استوار است، در ایران سه جانبه گرائی اما سنگر ارتجاع و ارتجاع و ارتجاع ضد کارگری است.

کارگران برای تامین منافع مستقل خود از خواستهای کوچک تا بزرگ تنها میتوانند بر سازمانهای مستقل از دولت و اتکا بر توده کارگران ذینفع متکی شوند. ما در هفت تپه سنت شورائی را دنبال میکنیم و در اعتراضات هزاران کارگر را برای دفاع از حقوق شان با اتکا بر مجمع عمومی و خرد جمعی بمیدان آوردیم. مجمع نمایندگان و شورای ما هم روی کاغذ قانونی نبود، دنبال سه جانبه گرائی هم نبود، اما قدرت داشت و نمایندگان ما طرف مذاکرات در دوره های سخت و اعتصابات طولانی و پرشکوه بودند. کارگران باید همه جا بر نیروی خودشان و خرد جمعی شان متکی شوند و وقت شان را با این مسائل تلف نکنند. ما در مبارزه با کارفرمایان فاسد و دولت حامی شان یاد گرفتیم که کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.

هرجا کارگر متحد و یکپارچه برای حقوق برحقش اعتراض و مبارزه کرد میتواند بر احقاق حق امیدوار باشد و هر جا اختیارش را دست این و آن داد، کلاهش پس معرکه است. به همین دلیل است که سنت هفت تپه و فولاد همه جا تکثیر میشود. سه جانبه گرائی چاه کارگر و ویترین حقوقی و قانونی برای سود سرمایه دار است. این دام از کارگر آگاه دور باد!

جمعی از کارگران هفت تپه
بهمن ١٤٠٣
فاجعه در کشاورزی، تاوان سوءمدیریت عادل رفعت‌جو را چه کسی می‌دهد؟

ما کارگران نیشکر هفت تپه، که سال‌هاست با عرق جبین و دستان پینه‌بسته، چرخ تولید این سرزمین را به گردش درآورده‌ایم، امروز صدای اعتراضمان را بلند می‌کنیم. صدای اعتراضی که از عمق جانمان برآمده و گواه رنج و خسارت‌های بی‌شماری است که بر پیکره کشاورزی این شرکت وارد شده است.

آقای عادل رفعت‌جو، معاون به اصطلاح کشاورزی! عملکرد ضعیف و فشل شما دیگر بر کسی پوشیده نیست. شما نه تنها نتوانستید گرهی از مشکلات کارگران این حوزه باز کنید، بلکه با تصمیمات نادرست و بی‌ تدبیری‌هایتان، کمر نیشکر هفت تپه را خم کرده‌اید. تمام خسارت‌های وارده بر این بخش حیاتی، مستقیماً متوجه سوءمدیریت جنابعالی است.
چگونه است که در سایه حضور شما، تولید نیشکر روز به روز کاهش می‌یابد؟ چگونه است که مزارع و کارگران ما با مشکلات عدیده کم‌آبی، نهاده‌های گران و بازارهای نابسامان دست و پنجه نرم می‌کنند؟ چگونه است که حاصل دسترنج ما کارگران، به دلیل بی‌برنامگی و عدم حمایت‌های لازم، به هدر می‌رود؟
سکوت مرگبار مدیرعامل نیشکر هفت تپه و مدیرعامل توسعه نیشکر در قبال این فاجعه، جای بسی تعجب و تأسف دارد. آقایان! چرا در برابر این حجم از خسارت و نابودی سکوت کرده‌اید؟ آیا منافع شخصی بر منافع کارگران و تولید  ارجحیت دارد؟ این سکوت، خود همدستی با عاملان این وضعیت اسفناک است و ما کارگران، این بی‌تفاوتی را هرگز نخواهیم بخشید.

دیگر زمان آن فرا رسیده است که این سکوت شکسته شود و مدیران مذکور، پاسخگوی عملکرد خود باشند. ما خواستار شفافیت و ارائه توضیحات قانع‌کننده در خصوص این وضعیت بحرانی هستیم.

اما مطالبه اصلی ما، فراتر از پاسخگویی است. ما کارگران هفت تپه، با صدای رسا اعلام می‌کنیم که دیگر تحمل این وضعیت را نداریم. ضرورت تغییر معاون کشاورزی و سپردن این مسئولیت خطیر به دست افراد متخصص، دلسوز و کارآمد، یک مطالبه ضروری است که باید هم اکنون و فوراً محقق شود.

کشاورزی، شاهرگ حیاتی این شرکت است و اداره آن نباید به دست افراد ناتوان و بی‌تجربه سپرده شود. ما خواستار به‌کارگیری اساتید دانشگاه، نخبگان و متخصصان واقعی در این حوزه هستیم. کسانی که با دانش و تجربه خود بتوانند راهکارهای علمی و عملی برای حل مشکلات ارائه دهند و رونق و آبادانی را به بخش کشاورزی بازگردانند.

آقایان مسئول! بدانید که صبر ما کارگران به سر آمده است. ما دیگر شاهد نابودی دسترنج خود و زمین‌هایمان نخواهیم بود. ما خواستار تغییر فوری و اساسی در مدیریت معاونت کشاورزی هستیم از رفعت تا مروانی دیگر جایی در اینجا نخواهند داشت و تا رسیدن به این مطالبه بر حق، از پای نخواهیم نشست. صدای ما، صدای تمام کارگران رنج‌دیده این شرکت است. این یک مطالبه کلی است و باید هرچه سریع‌تر به آن پاسخ داده شود و اجازه نخواهیم داد با چند نفر سیاهی لشکر بر آن سایه انداخت.
برسد به دست عبدعلی ناصری

آبیاران سه مدیریت تولید
کارگران دفع آفات و کنترل آب
کارگران تحقیقات
کارگران تجهیزات و مهندسی ماشین آلات
کارگران زیربنایی
و دیگر کارگران کشاورزی نیشکر هفت تپه
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
با خشم و اندوهی که در قلب هر کارگر هفت تپه شعله می‌کشد، این گزارش را به گوش تمام کسانی می‌رسانیم که صدای ما را می‌شنوند.
سکوت مرگبار عبدعلی ناصری و دورباشی زاده در برابر فاجعه‌ای که عادل رفعت جو بر سر هفت تپه آورده، دیگر قابل تحمل نیست!

قرار بود هفت تپه پس از سال‌ها رنج و محنت، طعم شیرین سوددهی را در سه سال پس از ورود توسعه نیشکر بچشد. وعده‌ها داده شد، امیدها جوانه زد. اما چه شد؟ ناتوانی و سوء مدیریت عادل رفعت جو، این عنصر ناپاک که همچون خوره به جان تولید افتاده، تمام آرزوهایمان را به خاکستر تبدیل کرد.

کدام کارگری می‌تواند آن آتش سوزی عمدی و هولناک را فراموش کند؟ پنج هزار هکتار نیشکر، حاصل دسترنج شبانه‌روزی ما، در آتش بی‌تدبیری و بی‌کفایتی او سوخت و خاکستر شد. دو هزار هکتار از این سرمایه ملی به بهانه‌های واهی دور ریخته شد! کمر تولید در هفت تپه شکست و آینده‌مان در هاله‌ای از ابهام فرو رفت.

اما دردناک‌تر از این خسارت‌های جبران‌ناپذیر، سکوت خائنانه عبدعلی ناصری و دورباشی زاده است. آقای ناصری! شما که روزی با وعده سودهی و رسیدن هفت تپه به روزهای طلایی طی سه سال، پای خودرا بر مسند مدیریت توسعه نیشکر محکمتر کردید، چرا چشمانتان را بر این همه فساد و تباهی بسته‌اید؟ چرا افکار و رفتار مسموم عادل رفعت جو را نمی‌بینید؟ آیا ترس وجودتان را فرا گرفته که زبان به انتقاد نمی‌گشایید؟

آقای دورباشی زاده! چرا امروز در برابر این ظلم آشکار سکوت اختیار کرده‌اید؟ این سکوت ننگین، خنجری است که شما و آقای ناصری به ریشه هفت تپه زده‌اید. شما شریک جرم تمام خسارت‌هایی هستید که این فرد نالایق به بار آورده است.

مهندس محمد فتحی مکوند، مرد شماره یک نیشکر کشور، تمام تلاش خود را برای آبادانی این خاک به کار بست. اما عادل رفعت جو با سوء مدیریت و اقدامات مخرب خود، تمام زحمات او را بر باد داد. این چه عدالتی است که یک فرد ناتوان و فاسد، ثمره سال‌ها تلاش دلسوزان این صنعت را نابود کند و شما سکوت کنید؟

ما، کارگران خسته و جان به لب رسیده هفت تپه، دیگر این وضعیت را تحمل نخواهیم کرد. ما خواستار عزل فوری و بی‌قید و شرط عادل رفعت جو هستیم. ما  را  سکوت عبدعلی ناصری و دورباشی زاده را خیانت به هفت تپه و کارگرانش می‌دانیم.

لعنت  بر تمام مسببان این خسارت‌های عظیم! لعنت بر کسانی که با سکوت خود، راه را برای نابودی این صنعت هموار می‌کنند! ما عدالت می‌خواهیم و تا احقاق حقمان از پای نخواهیم نشست. ، دیر یا زود، گوش‌های سنگین شما  صدای خشم کارگر هفت تپه را خواهد شنید!
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
وضعیت اسفناک شرکت هفت تپه در سایه مدیریت دکی قلابی، عادل رفعت جو روباه مکار

همه کارگران میدونند شرکت هفت تپه امروز در چنگال سوءمدیریت و فساد سیستمی فردی به نام عادل رفعت جو، ومدیریت به ورطه نابودی کشیده شده است. این گزارش، فریاد کارگرانی است که سال‌ها با خون دل در این خاک زرخیز عرق ریخته‌اند و اکنون شاهد تاراج دسترنج خود توسط این ام‌الفساد و شبکه مافیایی او هستند و از کانال مردمی مستقل کارگران هفت تپه میخواهند همانند دوران مبارزه با فساد اسدبیگی اکنون در برابر زالوهای فاسد کنونی افشاگری و مبارزه کند.

آقای عادل رفعت جو، نه به عنوان یک مدیر دلسوز و متخصص، بلکه به مثابه یک غارتگر بی‌رحم بر این مجموعه حکم می‌راند. زد و بند و تبانی در هفت تپه به حدی گسترده شده است که تمامی ارکان آن را فرا گرفته است. از قاچاق سازمان‌یافته گازوئیل گرفته تا تبانی‌های آشکار با پیمانکاران ماشین‌آلات، همگی با هدایت و نظارت مستقیم این شخص صورت می‌گیرد.

انحصارطلبی و رانت‌خواری در واگذاری پروژه‌ها به اوج خود رسیده است. تامین پمپ‌های آب‌رسانی، حیاتی‌ترین نیاز این مجموعه کشاورزی، به طور انحصاری در اختیار پیمانکاران مورد اعتماد آقای رفعت جو، ابتدا آقای سامی احمدی و سپس آقای بهدل و... قرار گرفته است. این انحصار، نه تنها منجر به افزایش هزینه‌ها و کاهش کیفیت شده، بلکه زمینه را برای فسادهای پنهان فراهم آورده است.

فساد مالی در این شرکت به سطحی باورنکردنی رسیده است. پیمانکاران بی‌صلاحیت به یکباره "کاربلد" می‌شوند و تنها با پرداخت رشوه به مدیران میانی، به قراردادهای پرسود دست می‌یابند. گویی منطق و تخصص در این مجموعه به فراموشی سپرده شده است. کافی است یک دستگاه قهوه‌ساز یا کولر گازی برای مدیران ارشد خریداری شود تا فاکتورهای نجومی آنان، بدون هیچگونه نظارت و بررسی، به سرعت مورد تایید و پرداخت قرار گیرد.
این رویه شرم‌آور، نشان از عمق فساد و بی‌اعتنایی به بیت‌المال دارد.

جنایت بزرگتر آقای رفعت جو در انتقال نیشکر با تریلی‌ها رخ داد. او با سوءاستفاده از موقعیت خود، از هر تریلی مبلغ هنگفتی به عنوان حق کمیسیون دریافت کرد و در مدتی کوتاه، سودی نجومی معادل یک سال حقوق تمام کارگران هفت تپه را به جیب زد. این خیانت آشکار به کارگران زحمتکش و چپاول اموال شرکت، لکه ننگی بر پیشانی او و حامیانش خواهد بود
.
آقای رفعت جو برای پنهان کردن معاملات شوم خود و تبادل اطلاعات با عوامل فاسد، جلسات شبانه را با نوچه و نیروی مکار خود،محمد خنیفر، در ویلاهای اطراف شوشتر و دزفول برگزار می‌کند. یک جلسه در هفته گذشته در اهواز و در یک رستوران مجلل برگزار شد یک رستوران ساحلی تا آقای معاون و همدستانش از منظره آن هم لذت ببرند.

این پنهان‌کاری و تبانی‌های شبانه، نشان از ماهیت غیرقانونی و مجرمانه اقدامات آنان دارد. حتی سهم سالن غذاخوری شرکت نیز به عنوان "حق‌الزحمه نوچگری" به همین  محمد خنیفر، واگذار شده است.

در حالی که هفت تپه در گرداب فساد غوطه‌ور است، رفتارهای سبک‌سرانه و بی‌مسئولانه برخی مدیران نیز نمکی بر زخم کارگران می‌پاشد.

آقای دکی قلابی به جای تمرکز بر حل مشکلات و بهبود وضعیت تولید، محل کار را با سالن عروسی اشتباه گرفته و با یک پیراهن آستین کوتاه و شلوار لی خوشتیپ کنان و به قولی ترگل ور گل به محل کار می آید.
آقایان مدیرعامل  هفت تپه توسعه نیشکر!
تا کی می‌خواهید در خواب غفلت بمانید؟ آیا صدای خرد شدن استخوان‌های این شرکت و ناله کارگران زحمتکش را نمی‌شنوید؟

آقای عبدعلی ناصری! شما که میگفتی طی سه سال هفت تپه را به دوران طلایی برسانید اما حالا پس از چهار سال، سکوت اختیار کردید، اکنون چه پاسخی برای این وضعیت دارید؟

آخرین باری که به هفت تپه آمدید، برج هفت سال قبل بود! شما از دور ایستاده‌اید و تنها به دریافت سهم خود از این تاراج مشغولید. این بی‌تفاوتی و عدم مسئولیت‌پذیری، جای بسی تاسف دارد.

هفت تپه امروز نیازمند یک انقلاب مدیریتی است. نیازمند مدیرانی پاکدست، متخصص و دلسوز که منافع کارگران و سربلندی این مجموعه را بر هر چیز دیگری ترجیح دهند. سکوت در برابر این فساد سازمان‌یافته، خیانت به تاریخ و آینده این صنعت خواهد بود. کارگران هفت تپه دیگر تحمل این ظلم و بی‌عدالتی را ندارند و به دستگاهای قضایی و اجرایی هم هیچ اعتمادی نداشته چون با همین فاسدان همدست هستند، فریاد دادخواهی کارگران دیر یا زود، بنیان این فساد را برخواهد کند.
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
آقایون حراست کل توسعه نیشکر خوابین یا خودتون رو زدین به خواب.... از حراست هفت تپه آبی گرم نشد و جز ضرر و زیان به کارگر و شرکت، هیچ خیری ازتون ندیدیم.
آهای آقایون حراست کل! کی می‌خواین چشمتون رو باز کنین؟ کی می‌خواین بفهمین چه خبره تو این شرکت؟ این عبدعلی ناصری کجاست؟ چرا اونم دیگه صداش در نمیاد؟ مگه نمی‌بینه همه چی داره به تاراج می‌ره؟
همه چی رو حراج کردن، همه چی سوخت! تولید شکر رسیده به سی هزار تن! قرار بود شرکت سودده بشه، چی شد پس؟ چرا مدیرعامل هفت تپه تو پیام‌هاش نگفت تولید شکر چقدر بوده؟ چون دارن شرکت رو نابود می‌کنن و خبری از تولید نیست! هیچکی نگفت چقدر نیشکر رفت اهواز و چقدر شکر تولید شد، چون اون رفعت، همون دکتر قلابی، مزارع رو نابود کرد!
ای محمد بی‌شرف! بیا جواب بده! تو که فقط برای دار و دسته خودت و اون رفعت دنبال پست و عنوان و حق شیفت بودی! تو که کثیف‌ترین آدمای بدتر از خودت رو سر کار آوردی! همونایی که به کارگران و فعالین واقعی پشت کردن، همونایی که بخاطر یه عنوان و یه ماشین زبونشون رو قورت دادن و خیانت کردن!
چرا فیش‌های حقوقی خودتون رو منتشر نمی‌کنین؟ چی توش قایم کردین؟ اون دو تا نماینده خودتون، نه نماینده ما کارگرا، بابت چه چیزایی به ما خیانت کردن؟ اون بوحمدان که همه می‌دونن بخاطر یه ماشین اجاره‌ای چه معامله‌ای کرد! اون سید بله قربان گوی خودت چی؟ سبیلش چطوری چرب شد؟
خیانت شما دیگه برای همه رو شده، دیگه هیچ پرده‌ای نمونده! لعنت به این سیستم فاسد توسعه نیشکر که شما فاسدها رو به رسمیت شناخت و بهتون جایگاه داد! ما کارگرای هفت تپه این ظلم رو فراموش نمی‌کنیم! منتظر روز حساب باشید!
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
همکارای عزیزم سلام
میخام حرفایی بزنم که خیلی وقته توسینه ام مونده و داره خفه ام میکنه اول از کانال مستقل که تنها کانال و فضایی هست که آدم میتونه بدون ترس حرفش رو بزنه تشکر میکنم

یادتونه یه روزایی یه سری از بچه های دلسوزمون، مثل همین ابراهیم عباسی و عادل سرخه و بقیه رفقای مستقل، داشتن داد می‌زدن و از یه خطراتی واسه هفت تپه حرف می‌زدن؟ یادتونه ما چه جوری پشتشونو خالی کردیم؟ چه جوری گول حرفای چرب و نرم این محمد خنیفر و رفعت جو رو خوردیم؟
اون روزای سیاه یادمون نرفته که یه عده از همین کارگرای حراست چطور جلوی این فعالای واقعی وایسادن. فکر می‌کردن دارن کار درستی می‌کنن، فکر می‌کردن این خنیفر و دار و دسته‌ش دلسوز ما هستن.

اما حالا چی؟ الان همون کارگرای حراست که اون روزا جلو عباسی وایسادن، سرشونو پایین انداختن و پشیمونن. فهمیدن این ممد خنیفر چه آدم فروش و مزدور بزرگیه. فهمیدن این آقا یه نردبون از بدبختی ما کارگرا درست کرد واسه بالا رفتن و دیده شدن. حالا همه ازش می‌ترسن، کسی جرات نداره بهش بگه بالای چشمت ابروئه.
این امنیتی‌ها هم که خیالشون از طرف فعالای واقعی راحت شده، دیگه کاری به کار این رفعت و خنیفر ندارن. انگار نه انگار دارن چه دزدی‌هایی می‌کنن، چه انتصاب‌های مشکوکی راه انداختن.
چرا کسی از این خنیفر نمی‌پرسه این تجمع‌های مصلحتی که به دستور اون رفعت خائن راه می‌اندازه واسه چیه؟ دقت کردین تو همین تجمع‌هایی که این آقا علم می‌کنه، کارگرای مدیریت داودی و مروانی و رفیعی همیشه صف اول و آخر هستن؟ بیچاره‌ها مجبورن، هم تهدید شدن که اگه نیان اضافه کار نمیگیرن، هم وعده گرفتن اگه خوب سروصدا کنن، فول تایم و حق شیفت می‌گیرن.
این وسط دورباشی‌زاده هم که انگار هنوز گول زبون چرب این رفعت رو خورده و نمی‌دونه چه خوابی براش دیدن.
رفقا، ما اگه ادعای آزادگی و مبارزه با فساد داریم، دیگه وقت تلف کردن نیست.تا هنوز دیر نشده هنوز. بیایین همه با هم جمع شیم و بریم از همین ابراهیم و بقیه فعالین واقعی بخوایم که این مزدورا رو از شرکت بندازیم بیرون. دیگه وقتی نمونده، داره دیر می‌شه! حواستون جمع باشه!
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh
همکاران و دوستان هفت تپه که اتحاد فراموش کردید طبق جلسه امروز که شورا و مدیران شرکت با دورباشی داشتند و تا ساعت  ۱۵ طول کشید گفت هیچ گونه پاداشی پرداخت نمی شود همکاران محترم در خواب که اتحاد فراموش کردید اینهم اخرش کل توسعه پاداش‌ گرفتن بجز ما
پیام همکار
تماس با ادمین برای ارسال مطلب و پیام: @kargare7tapeh