کسانی که به اسم #خیرخواهی خواهان تداوم #ترس نهادینه شده هستند و اجازه نمیدن #شجاعت فراموش شده که اونم در درون هر انسانی هست، برانگیخته بشه.. مواظب این غضنفرها باشیم
آنها خواهان تداوم مبارزه #پشت_نقاب هستند زیرا به خوبی میدونن که علاوه بر اینکه هیچ سودی نداره، تبلور ترس درونیست.
هر گردی گردو نیست و هر کسی به اسم خیرخواهی، خیر تو را نمیخاد.
@KhiresarMotamared
آنها خواهان تداوم مبارزه #پشت_نقاب هستند زیرا به خوبی میدونن که علاوه بر اینکه هیچ سودی نداره، تبلور ترس درونیست.
هر گردی گردو نیست و هر کسی به اسم خیرخواهی، خیر تو را نمیخاد.
@KhiresarMotamared
غضنفرهایی ندانسته در حال تداوم #ترس نهادینه شدهای که ج.ا تبلیغ میکنه هستند، و اجازه نمیدن #شجاعت فراموش شده که در درون هر انسانی هست، برانگیخته بشه..
آنها خواهان تداوم مبارزه #پشت_نقاب هستند زیرا به خوبی میدونن که علاوه بر اینکه هیچ سودی نداره، تبلور ترس درونیست.
https://t.me/KhiresarMotamared/306
آنها خواهان تداوم مبارزه #پشت_نقاب هستند زیرا به خوبی میدونن که علاوه بر اینکه هیچ سودی نداره، تبلور ترس درونیست.
https://t.me/KhiresarMotamared/306
Telegram
خیرهسر متمرد
شخصا هیچ وقت کسی را دعوت به حضور در خیابان نمیکنم، فقط میگم :هرکسی هستی یه دفعه قد بکش از پشتِ نقاب، از رو نوشته حرف نزن رها شو از...
برای یک بار که شده جای خودت نفس بکش
@KhiresarMotamared
برای یک بار که شده جای خودت نفس بکش
@KhiresarMotamared
Forwarded from قاصدک از ایران بگو (Reza Khosravian)
تقریبا دو سال پیش این متن رو نوشتم( این لینک👇)
https://t.me/ghasedak_rahaei/2072
اون موقع تصمیم گرفتم فعالیتم رو علنی کنم، پیش از آن نه راه ارتباطی برای اعضای کانال بود و نه نام من پای پستها.
پس از تشکیل کانال به مرور فهمیدم که شتر سواری دولا دولا نمیشه، چون چیزی برای پنهان کردن نداشتم تا امروز هم چیزی برای پنهان کردن ندارم، چون به جایی وصل نیستم و دلیلی برای ترسیدن نداشتم، این تغییرات تدریجی بود《1》
بارها دوستان و نزدیکان از سر دلسوزی به من هشدار میدادند و هنوز هم میگویند که مبادا برایت دردسر بشه، تو بچه داری و از این نصیحتها
و پاسخ تکراری من این بود:
معیارم همیشه میهنپرستیست
آنیکه باید بترسد، من نیستم
آنیکه؛
برعلیه منافع ملیست،
برعلیه امنیت ملیست،
برعلیه تمامیت ارضیست،
و آنیکه برعلیه مصالح مردم کشورش گام برمیدارد،
اینها باید بترسند، نه من!
من که از قبال این کانال حقوقی نمیگیرم
آنیکه از بیتالمال حقوق میگیرد باید بترسد
من که جز سربلندی ایران چیزی نمیخواهم
برای مصالح کشورم، رهبر که سهل است، مقابل نظام هم میایستم
چون تنها یک کشور داریم بنام ایران عزیز ولی حکومتها بارها آمدند و رفتند، ج.ا هم یکیش. 《2》
البته تا امروز تا حدودی سعی کردم یک خط قرمز برای خودم قائل باشم
برای همین از چند چیز دوری کردم
فراخوان دادن، فحش دادن، اخبار پیرامون زندان و سرکوب و از منافقین و تجزیهطلبان 《3》
به مرور وقتی رفتار حکومت عریانتر میشد، یک گام به جلو بر میداشتم
وقتی دیدم حکومت از این بحران به دل یک بحران دیگه پناه میبرد، فهمیدم از روی ترسش است
وقتی کشتار آبان رخ داد، فهمیدم این زور آخر بود، چون از روی اتفاق نبود، هدف کشتن گربه دم حجله بود
فهمیدم آبان دیگهای رو نمیتوانند دوباره بوجود بیارند، چون شرایط و توانش رو ندارند (به دلایل داخلی و خارجی)
دلایل خارجی: تحریم و فشار و نگاه بینالمللی بیشتر شده بویژه پس از هواپیمای اوکراینی
روسیه و چین هم اینجوری نیست که جنون داشته باشند، تا جایی که منافعشان لطمه نبیند حمایت میکنند، بهرحال ایندو کشور فردای پس از آزادی ایران رو هم میبینند و عاقل هستند
دلایل داخلی: ببینید وقتی از ناکارآمدی ج.ا میگیم، به این معنا نیست که از سر تا پایین همه آدمهاش سیاه باشن، اتفاقا انسانهای باشرف و مردمی داخل همین حکومت جهل و جنون هستند که در مواقع حاد، اهرم فشار و مانع باشند، بویژه پس از تجربه تلخ آبان.
تجربه تلخ آبان، شبیه تجربه تلخ ستار بهشتی بود، هر دو حماقت بود، و کُپن شان تمام شد
برای همین شیوه برخورد تغییر کرد
امروزه حساسیت ها بیشتر روی کسانی است که جایگاه اجتماعی بالایی از نظر شغلی و ارتباط مردمی و میزان تاثیر پذیری بیشتری داشته باشند یا به تعداد اعضای کانال و گروه و... یا نوع فعالیت میدانی و.... بستگی دارد.
پ.ن 《1》: به هر میزان که از افکار چپ فاصله میگرفتم و به میهنپرستیام افزوده میشد، به همان میزان از مصدق کندم و به پهلوی نزدیکتر شدم
توضیح بدم که منظورم از افکار چپ، این نبود که چپی بودم، بلکه از چپ متنفر بودم ولی آگاهیام نسبت به امروز کمتر بود. مثلا احسان طبری رو نمیشناختم! و به شاملو آنچنان حساس نبودم و فکر میکردم بحث مصدقی و شاهی، بیهوده است و باعث عدم اتحاد میشود، بعدها فهمیدم بحثِ حزب توده، بحثِ تجزیهطلبی بود، بحثِ شاملو، بحثِ ضدیت با شاهنامه و ادبیات پارسی بود، بحثِ مصدق، بحثِ خیانت بود، مصدق باعث شد که شکوه پادشاه بشکند، تا رسید به شورش ۵۷
نکبت امروز رو مدیون امثال دکتر علی شریعتی و دکتر محمد مصدق هستیم
لامصبها همه هم پیشوند دکتر دارند!
پ.ن 《2》: اگر مخالفت کردن بلد باشی، دشمنی کردن را هم خواهی آموخت، قابل توجه کسانی که حتی از لایک کردن هم میترسند! بویژه در اینستاگرام
عزیزجان، اگر قرار به بازداشت باشه، نویسنده بازداشت میشه، نه کسی که لایک میکنه!
البته حساب نون به نرخ روزخوران جداست.
پ.ن 《3》: هرگز حاضر نیستم ج.ا به هر قیمتی برود، چگونه رفتن مهمه، چنانچه قرار باشد ج.ا برود و بجایش منافقین بیایند!،
یا چنانچه قرار باشد ج.ا برود و کشور دست تجزیهطلبان بیافتد!؛
شرمنده!، ترجیح میدهم در چنین شرایطی پشت ج.ا بایستم
اینکه مدام از بازگشت به قانون اساسی مشروطه میگوییم، دلیلش همین است
اینکه از بازگشت به شاهنشاهی میگوییم یکی از دلایل این است که #پادشاه نماد وحدت در جامعه متکثر ایران است
پ.ن: اینها رو گفتم تا به شما هشدار بدم از #ترس_خودساخته و بگم که حکومت ها هم مانند انسانها عمل میکنند؛ هرکه هارت و هورتش بیشتر، درونش خالیتر.
مثل اراذل و اوباش، میدونی چرا سعی میکنند قیافهای ترسناک داشته باشند، چون نمیخواهند درگیر شوند، قیافه ترسناک، خود یک برگ برنده و عامل بازدارنده در درگیری است. برای همین، آنها وقتی بدانند جایی سنبه پرزور است، ورود نمیکنند.
@ghasedak_rahaei
✅هرجا نوشتم "من" ، تو بخوان "ما"
https://t.me/ghasedak_rahaei/2072
اون موقع تصمیم گرفتم فعالیتم رو علنی کنم، پیش از آن نه راه ارتباطی برای اعضای کانال بود و نه نام من پای پستها.
پس از تشکیل کانال به مرور فهمیدم که شتر سواری دولا دولا نمیشه، چون چیزی برای پنهان کردن نداشتم تا امروز هم چیزی برای پنهان کردن ندارم، چون به جایی وصل نیستم و دلیلی برای ترسیدن نداشتم، این تغییرات تدریجی بود《1》
بارها دوستان و نزدیکان از سر دلسوزی به من هشدار میدادند و هنوز هم میگویند که مبادا برایت دردسر بشه، تو بچه داری و از این نصیحتها
و پاسخ تکراری من این بود:
معیارم همیشه میهنپرستیست
آنیکه باید بترسد، من نیستم
آنیکه؛
برعلیه منافع ملیست،
برعلیه امنیت ملیست،
برعلیه تمامیت ارضیست،
و آنیکه برعلیه مصالح مردم کشورش گام برمیدارد،
اینها باید بترسند، نه من!
من که از قبال این کانال حقوقی نمیگیرم
آنیکه از بیتالمال حقوق میگیرد باید بترسد
من که جز سربلندی ایران چیزی نمیخواهم
برای مصالح کشورم، رهبر که سهل است، مقابل نظام هم میایستم
چون تنها یک کشور داریم بنام ایران عزیز ولی حکومتها بارها آمدند و رفتند، ج.ا هم یکیش. 《2》
البته تا امروز تا حدودی سعی کردم یک خط قرمز برای خودم قائل باشم
برای همین از چند چیز دوری کردم
فراخوان دادن، فحش دادن، اخبار پیرامون زندان و سرکوب و از منافقین و تجزیهطلبان 《3》
به مرور وقتی رفتار حکومت عریانتر میشد، یک گام به جلو بر میداشتم
وقتی دیدم حکومت از این بحران به دل یک بحران دیگه پناه میبرد، فهمیدم از روی ترسش است
وقتی کشتار آبان رخ داد، فهمیدم این زور آخر بود، چون از روی اتفاق نبود، هدف کشتن گربه دم حجله بود
فهمیدم آبان دیگهای رو نمیتوانند دوباره بوجود بیارند، چون شرایط و توانش رو ندارند (به دلایل داخلی و خارجی)
دلایل خارجی: تحریم و فشار و نگاه بینالمللی بیشتر شده بویژه پس از هواپیمای اوکراینی
روسیه و چین هم اینجوری نیست که جنون داشته باشند، تا جایی که منافعشان لطمه نبیند حمایت میکنند، بهرحال ایندو کشور فردای پس از آزادی ایران رو هم میبینند و عاقل هستند
دلایل داخلی: ببینید وقتی از ناکارآمدی ج.ا میگیم، به این معنا نیست که از سر تا پایین همه آدمهاش سیاه باشن، اتفاقا انسانهای باشرف و مردمی داخل همین حکومت جهل و جنون هستند که در مواقع حاد، اهرم فشار و مانع باشند، بویژه پس از تجربه تلخ آبان.
تجربه تلخ آبان، شبیه تجربه تلخ ستار بهشتی بود، هر دو حماقت بود، و کُپن شان تمام شد
برای همین شیوه برخورد تغییر کرد
امروزه حساسیت ها بیشتر روی کسانی است که جایگاه اجتماعی بالایی از نظر شغلی و ارتباط مردمی و میزان تاثیر پذیری بیشتری داشته باشند یا به تعداد اعضای کانال و گروه و... یا نوع فعالیت میدانی و.... بستگی دارد.
پ.ن 《1》: به هر میزان که از افکار چپ فاصله میگرفتم و به میهنپرستیام افزوده میشد، به همان میزان از مصدق کندم و به پهلوی نزدیکتر شدم
توضیح بدم که منظورم از افکار چپ، این نبود که چپی بودم، بلکه از چپ متنفر بودم ولی آگاهیام نسبت به امروز کمتر بود. مثلا احسان طبری رو نمیشناختم! و به شاملو آنچنان حساس نبودم و فکر میکردم بحث مصدقی و شاهی، بیهوده است و باعث عدم اتحاد میشود، بعدها فهمیدم بحثِ حزب توده، بحثِ تجزیهطلبی بود، بحثِ شاملو، بحثِ ضدیت با شاهنامه و ادبیات پارسی بود، بحثِ مصدق، بحثِ خیانت بود، مصدق باعث شد که شکوه پادشاه بشکند، تا رسید به شورش ۵۷
نکبت امروز رو مدیون امثال دکتر علی شریعتی و دکتر محمد مصدق هستیم
لامصبها همه هم پیشوند دکتر دارند!
پ.ن 《2》: اگر مخالفت کردن بلد باشی، دشمنی کردن را هم خواهی آموخت، قابل توجه کسانی که حتی از لایک کردن هم میترسند! بویژه در اینستاگرام
عزیزجان، اگر قرار به بازداشت باشه، نویسنده بازداشت میشه، نه کسی که لایک میکنه!
البته حساب نون به نرخ روزخوران جداست.
پ.ن 《3》: هرگز حاضر نیستم ج.ا به هر قیمتی برود، چگونه رفتن مهمه، چنانچه قرار باشد ج.ا برود و بجایش منافقین بیایند!،
یا چنانچه قرار باشد ج.ا برود و کشور دست تجزیهطلبان بیافتد!؛
شرمنده!، ترجیح میدهم در چنین شرایطی پشت ج.ا بایستم
اینکه مدام از بازگشت به قانون اساسی مشروطه میگوییم، دلیلش همین است
اینکه از بازگشت به شاهنشاهی میگوییم یکی از دلایل این است که #پادشاه نماد وحدت در جامعه متکثر ایران است
پ.ن: اینها رو گفتم تا به شما هشدار بدم از #ترس_خودساخته و بگم که حکومت ها هم مانند انسانها عمل میکنند؛ هرکه هارت و هورتش بیشتر، درونش خالیتر.
مثل اراذل و اوباش، میدونی چرا سعی میکنند قیافهای ترسناک داشته باشند، چون نمیخواهند درگیر شوند، قیافه ترسناک، خود یک برگ برنده و عامل بازدارنده در درگیری است. برای همین، آنها وقتی بدانند جایی سنبه پرزور است، ورود نمیکنند.
@ghasedak_rahaei
✅هرجا نوشتم "من" ، تو بخوان "ما"
Telegram
قاصدک رهایی
آنچه حایل بود را برداشتیم
شفافیت که باشد ؛
جانب اخلاق را بیشتر نگاه خواهیم داشت
در راه زندگی ، در راه آزادگی ، در راه رهایی ، صداقت باید پیشه کرد
پنهان کاری راه به جایی نخواهد برد
شفافیت لازم است
گفتنی ها را باید گفت ، منتهی ، سنجیده
اندیشه هایت را بگو…
شفافیت که باشد ؛
جانب اخلاق را بیشتر نگاه خواهیم داشت
در راه زندگی ، در راه آزادگی ، در راه رهایی ، صداقت باید پیشه کرد
پنهان کاری راه به جایی نخواهد برد
شفافیت لازم است
گفتنی ها را باید گفت ، منتهی ، سنجیده
اندیشه هایت را بگو…
رعب و وحشت مجدد #ترس_از_کرونا که جمهوری اسلامی براه انداخته همش به خاطر ترس از حضور مردم در خیابانها هست.
نه از دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی، نه از اخبار اعدام و نه از کرونا #دیگه_نمیترسیم
برعکس این شما هستید که از مردم میترسید و ترس خودتان را پشت سر کرونا پنهان کردید.
@KhiresarMotamared
نه از دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی، نه از اخبار اعدام و نه از کرونا #دیگه_نمیترسیم
برعکس این شما هستید که از مردم میترسید و ترس خودتان را پشت سر کرونا پنهان کردید.
@KhiresarMotamared
یکی از همراهان کانال، این نکته مهم را گوشزد کرد که «شاید مصاحبه با #روح_الله_زم پیش از دادن حکم اعدام او پر شده باشد».
راستش من به این موضوع فکر نکرده بودم ولی اگر درست باشد که احتمالش زیاد است، آنوقت میشود فهمید که چرا از داخلیهای دانهدرشتی که خبرها را به دستش میرساندند نام نمیبرد. نام نمیبرد چون میخواست از آن بهعنوان یک برگ برنده استفاده کند بلکه آنان برای رهاییاش کاری کنند.
به هر حال حرف و حدیث برای این مصاحبه بسیار است؛ خصوصا در این زمان که عمدا #کلید_واژه_اعدام در رسانهها منتشر میشود تا ترس در دل مردم بیاندازند و بگویند که آقازاده و غیرآقازاده ندارد.
اما بگویم اگر موفق شوند مردم را با #ترس_از_کرونا در خانهها نگه دارند و مردم اعتراض گستردهای به ظلم و ستم ملایان نکنند، شک ندارم که روح الله زم با عفو رهبری بخشیده خواهد شد و اگر روح الله زم تاکنون اسمی نیاورده باشد و بهعلت نداشتن اینترنت و تلویزیون، از حکم اعدام خودش خبر نداشته باشد، به احتمال زیاد همان دانه درشتهایی که به او خبر میرساندند دنبال اعدامش خواهند بود.
خلاصه ممکن است که این تور اطلاعات سپاه باشد تا واکنش اطرافیان دانه درشت در دولت و سایر حوزههای قدرت را رصد کند.
https://t.me/KhiresarMotamared/3036
راستش من به این موضوع فکر نکرده بودم ولی اگر درست باشد که احتمالش زیاد است، آنوقت میشود فهمید که چرا از داخلیهای دانهدرشتی که خبرها را به دستش میرساندند نام نمیبرد. نام نمیبرد چون میخواست از آن بهعنوان یک برگ برنده استفاده کند بلکه آنان برای رهاییاش کاری کنند.
به هر حال حرف و حدیث برای این مصاحبه بسیار است؛ خصوصا در این زمان که عمدا #کلید_واژه_اعدام در رسانهها منتشر میشود تا ترس در دل مردم بیاندازند و بگویند که آقازاده و غیرآقازاده ندارد.
اما بگویم اگر موفق شوند مردم را با #ترس_از_کرونا در خانهها نگه دارند و مردم اعتراض گستردهای به ظلم و ستم ملایان نکنند، شک ندارم که روح الله زم با عفو رهبری بخشیده خواهد شد و اگر روح الله زم تاکنون اسمی نیاورده باشد و بهعلت نداشتن اینترنت و تلویزیون، از حکم اعدام خودش خبر نداشته باشد، به احتمال زیاد همان دانه درشتهایی که به او خبر میرساندند دنبال اعدامش خواهند بود.
خلاصه ممکن است که این تور اطلاعات سپاه باشد تا واکنش اطرافیان دانه درشت در دولت و سایر حوزههای قدرت را رصد کند.
https://t.me/KhiresarMotamared/3036
Telegram
خیرهسر متمرد
مصاحبه #سید علی رضوانی با #روحالله_زم را دیدم. نمایش "گرفتن روح الله"، نمایش "دادگاه و گرفتن حکم اعدام" و حالا مصاحبه و #نمایش_پشیمانی. فقط سکانس آخر، یعنی #نمایش_عفورهبری و عطوفت و مهربانی رهبری مانده است که نمایش به پایان برسد.
کل این مصاحبه بر اساس …
کل این مصاحبه بر اساس …
Forwarded from قاصدک از ایران بگو (Reza Khosravian)
خبر خوب اینه که مردم دیگه آگاه شدند. اونایی که دیروز مخالف سرسخت بودند، امروز که منو میبینند، سکوت میکنند
اونایی که دیروز سکوت میکردند، امروز راه #رستاخیز_ملی_با_پهلوی رو تایید میکنند
من از فضای مجازی صحبت نمیکنم، از شهر آمل، از بطن جامعهای که در آن زندگی میکنم سخن میگم.
اونایی که منو میشناسند، دیگه نمیگن رضا ننویس خطرناکه! و...
امروز اون احساس ترس دیگه وجود نداره و دلیلش بر میگرده به جنس حرفهای ما
دقیقا شبکههای ماهوارهای برخلاف اون حرکت میکنن؛ ترسافزایی!
اینروزها در کوچه و خیابان کسانی رو میبینم که فکرش رو هم نمیکردم راه ما رو تایید کنند
خوشحالم از اینکه تاثیرگذار بودیم
همهاش بواسطه همین شبکههای اجتماعی بود. ما(همگی) رسانه فراگیر نبودیم و نیستیم ولی تونستیم نیتها رو برملا کنیم، نقابها رو برداریم، دروغها رو رسوا کنیم، چون از جنس مردم بودیم و هستیم
مردم روز به روز بالغتر میشن
مردم فهمیدند که راه #پادشاهیخواهان از ترور و خشونت و تخریب و تجزیه و دینهراسی و هرج و مرج جداست
مردم فهمیدند که #میهنپرستان بدنبال کینهتوزی نیستند بلکه ایرانی میخواهیم که دوباره به ریل توسعه دوران پهلوی برگرده. این ایران رو حتا برای اون سپاهی، اون قاضی، اون آخوند و اون نیروی امنیتی هم میخواهیم.
ما این توانایی رو داریم تا نیروهای شریف و یا نادم درون نظام رو متقاعد کنیم که اگه هر کاری میکنیم، برای آیندهی فرزندان آنها نیز هست
خبر خوب دیگه اینکه #مصدق_بازی در بستر مرگ قرار گرفته و امیدی به زنده ماندش نیست مگر اینکه ما مصدقیون رو دست کم بگیریم و از سوراخ ملا مصدق دوبار گزیده شویم!!
هرچه از خیانتهای جبهه ملی و مصدقالسلطنه و چصدقیون بگیم، کم گفتیم و فریب این ننه غریبم بازی هایی که میگن الان وقتش نیست و این دعوا دیگه فایدهای نداره و ... رو نخورید.
و نکته مهم اینکه جامعهای که چهل سال تحت آموزش غلط و اندوهگستر قرار گرفته باشه، آن جامعه #پویا و شاداب نیست
جامعهای که پویا و شاداب نباشه، بطور طبیعی منزوی و #خجالتی و درونگراست
ترمز اصلی آزادیخواهی مردم ایران #خجالت است و نه #ترس
این مردم از جنس شورشیانِ بیفرهنگِ ۵۷تی نیستن که دست به هر اقدام پلیدی بزنند!
این مردم در ذات خودشون ایرانیاند؛ با حجب و حیا و شریف و سخاوتمند
به این مردم سخت نیگیرن، یک شوک مثبت و نه منفی میتونه اون خجالت و درونگرایی رو بشکنه؛ چیزی شبیه بازی ایران و استرالیا و نه الزاما شبیه این.
چه استعدادهایی که پشت خط قرار دارند و در انتظار خدمت به میهن هستند و به هرز میرن!
چه تحلیلهایی و چه دانشی و چه میهنپرستانی که در پشت خط این فضای مجازی پنهان ماندهاند و زندگی روزمره این فرصت بروز را به آنها نمیدهد
فقط باید از این کثافت عبور کنیم
آینده بسیار روشن است.
@ghasedak_rahaei
#جاوید_شاه
اونایی که دیروز سکوت میکردند، امروز راه #رستاخیز_ملی_با_پهلوی رو تایید میکنند
من از فضای مجازی صحبت نمیکنم، از شهر آمل، از بطن جامعهای که در آن زندگی میکنم سخن میگم.
اونایی که منو میشناسند، دیگه نمیگن رضا ننویس خطرناکه! و...
امروز اون احساس ترس دیگه وجود نداره و دلیلش بر میگرده به جنس حرفهای ما
دقیقا شبکههای ماهوارهای برخلاف اون حرکت میکنن؛ ترسافزایی!
اینروزها در کوچه و خیابان کسانی رو میبینم که فکرش رو هم نمیکردم راه ما رو تایید کنند
خوشحالم از اینکه تاثیرگذار بودیم
همهاش بواسطه همین شبکههای اجتماعی بود. ما(همگی) رسانه فراگیر نبودیم و نیستیم ولی تونستیم نیتها رو برملا کنیم، نقابها رو برداریم، دروغها رو رسوا کنیم، چون از جنس مردم بودیم و هستیم
مردم روز به روز بالغتر میشن
مردم فهمیدند که راه #پادشاهیخواهان از ترور و خشونت و تخریب و تجزیه و دینهراسی و هرج و مرج جداست
مردم فهمیدند که #میهنپرستان بدنبال کینهتوزی نیستند بلکه ایرانی میخواهیم که دوباره به ریل توسعه دوران پهلوی برگرده. این ایران رو حتا برای اون سپاهی، اون قاضی، اون آخوند و اون نیروی امنیتی هم میخواهیم.
ما این توانایی رو داریم تا نیروهای شریف و یا نادم درون نظام رو متقاعد کنیم که اگه هر کاری میکنیم، برای آیندهی فرزندان آنها نیز هست
خبر خوب دیگه اینکه #مصدق_بازی در بستر مرگ قرار گرفته و امیدی به زنده ماندش نیست مگر اینکه ما مصدقیون رو دست کم بگیریم و از سوراخ ملا مصدق دوبار گزیده شویم!!
هرچه از خیانتهای جبهه ملی و مصدقالسلطنه و چصدقیون بگیم، کم گفتیم و فریب این ننه غریبم بازی هایی که میگن الان وقتش نیست و این دعوا دیگه فایدهای نداره و ... رو نخورید.
و نکته مهم اینکه جامعهای که چهل سال تحت آموزش غلط و اندوهگستر قرار گرفته باشه، آن جامعه #پویا و شاداب نیست
جامعهای که پویا و شاداب نباشه، بطور طبیعی منزوی و #خجالتی و درونگراست
ترمز اصلی آزادیخواهی مردم ایران #خجالت است و نه #ترس
این مردم از جنس شورشیانِ بیفرهنگِ ۵۷تی نیستن که دست به هر اقدام پلیدی بزنند!
این مردم در ذات خودشون ایرانیاند؛ با حجب و حیا و شریف و سخاوتمند
به این مردم سخت نیگیرن، یک شوک مثبت و نه منفی میتونه اون خجالت و درونگرایی رو بشکنه؛ چیزی شبیه بازی ایران و استرالیا و نه الزاما شبیه این.
چه استعدادهایی که پشت خط قرار دارند و در انتظار خدمت به میهن هستند و به هرز میرن!
چه تحلیلهایی و چه دانشی و چه میهنپرستانی که در پشت خط این فضای مجازی پنهان ماندهاند و زندگی روزمره این فرصت بروز را به آنها نمیدهد
فقط باید از این کثافت عبور کنیم
آینده بسیار روشن است.
@ghasedak_rahaei
#جاوید_شاه
یک #خاطره، خاطرهای که هر روز داریم میبینیم و هر دم تجربهاش میکنیم.
۱/۳
عراق سوسنگرد را محاصره کرده بود و اگر بخواهم برای جوانان امروز مختصر بگویم، ما اصلا سازماندهی نداشتیم و علیرغم اینکه همهٔ سران میدانستند بهزودی جنگ در میگیرد ولی عملا هیچ کاری نکردند؛ و فقط در ماه امرداد، برای راضی کردن دلواپسان آن روزها، در شهرهای خوزستان برای کمتر از پنج دقیقه خاموشی نمایشی بهراه انداختند. (فریب رسانهها را نخورید که میگویند از حملهٔ عراق بیخبر بودیم و برای اینکه رشتهٔ سخن گم نشود فقط همینجا بگویم که عراق میخواست سال ۵٨ به ایران حمله کند که سیل بهموقع در خوزستان مانع آن شد). همان خاموشی را هم مثل مانورهای زلزله که در این سالها دیدهاید همه به شوخی و سرسری میگرفتند. راستش نشان دادن بلبشوی آن دوران، خارج از حوصلهٔ خواننده (که شاید حوصله نکند همین متن کوتاه را هم بخواند) و توان نگارنده است؛
اما ماجرا: عراق عزم اشغال سوسنگرد کرد. چندین تن از نیروها در سوسنگرد در حال مقاومت و شماری هم بیرون سوسنگرد در حال فشار به ارتش عراق بودند تا خط محاصره سوسنگرد را بشکنند. لذا جادهٔ حمیدیه-سوسنگرد محل استقرار نیروهای ایران شد و فرماندهی جنگ مستقر در اهواز به این محور نیرو میفرستاد. این نیروها جادهٔ آسفالت را بهعنوان سنگر بهکار بستند؛ (بلندی جاده حدود دو تا سه متر بود؛ یک سنگر کاملا آماده.) از آنطرف جاده، تانکهای عراق به سمت نیروهای ایرانی شلیک و از این سمت جاده هم تیراندازی گاه بیهدف و گاه هدفمند که بستگی به سازماندهی آن دسته و تیم داشت به سمت عراق میشد (دسته و گروهها در کنار هم بودند ولی هیچ سازماندهی میانشان نبود.) رادیو هم طبق معمول فقط مارش پخش میکرد و گزارشها یکسره دربارهٔ تار و مار عراقیها بهدست ما بود!
کمی دورتر یک لندروور با آرم بهزیستی روی درش، به سمت سوسنگرد میرفت و از هر نقطهای که میگذشت تمام نیروها فریاد میزدند!!! و رانندهٔ لندروور بهجای ترمز و ایست، مدام بوق میزد و همراه دو سرنشینش دست تکان میدادند!!! فریاد نیروها اثری نداشت که نداشت و درست جلوی جای استقرار گروه ما، یک گلولهٔ تانک به شانهٔ جاده خورد و بلادرنگ رانندهٔ لندروور ترمز کرد و سرنشینانش خودرو را وسط جاده رها کردند و پشت جاده پناه گرفتند!!! ایستادن و ماندن لندروور جلوی سنگر ما، به معنی یک شاخص خوب برای تیراندازی به سوی ما بود. شاخصی دقیق حتی برای توپخانهٔ دشمن.
- کات -
#ترس
نمیخواهم ترس را تعریف کنم؛ اینکه آیا خوب است یا بد، و نشانههای آن چیست و چرا انسان گاه به بهانهٔ ترس سعی در توجیه رفتار بزدلانهٔ خود میکند و ترس خوب چیست و…؛ خیر، نیروهایی که برای جنگ آمده بودند هنوز اسیر تبلیغات بهشت فروشی رژیم نشده بودند و تنها و تنها برای میهن، پای به میدان نهاده بودند و از همهٔ طبقات در میانشان بود و جالبتر اینکه همهنوع جهانبینی به وفور پیدا میشد. یکی مذهبی، دیگری غیرمذهبی؛ خود مذهبیها انواع و اقسام داشتند چه رسد به غیرمذهبیها و…؛
پس از رها شدن لندروور ترس به جانمان افتاد. چه کنیم؟! آیا محل را تخلیه کنیم؟! کجا برویم؟! مگر میشود چند متر آنطرف پناه گرفت؟! نیروهای چند متر آنطرفتر کجا بروند؟! وقتی گراگیری ثبت شود، کافی بود گرا را در عرض تغییر دهند و آنگاه تمام طول پشت جاده را میتوانستند بزنند. تصور کنید شاید بتوانید عمق ترس وارده بر ما از این سیبل ثابت (لندرور) را ببینید. ما درست پشت این سیبل بودیم. دوستی به نام محمود که سالها بعد کشته شد، شروع کرد به قهقهه سر دادن؛ همسنگر دیگری بهنام ابراهیم به جابجایی جیپی که روی آن تفنگ ۱۰۶ بود فکر میکرد و همسنگر دیگری به رانندهٔ لندرور میگفت برو و ماشین را پایین بیاور. ولی سرنشینان لندرور در شوک کامل بودند و ترس تمام وجودشان را گرفته بود؛ طوری که حتی توان سخن گفتن نداشتند. دوست سابقم که امروز بهخاطر عقایدم من را دشمن و عامل بیگانه میداند، ناگزیر شد بر ترسش غلبه کند و خودش بهروی جاده رود و ماشین را روشن کند و پایین بیاورد. حتی امروز هم یادآوری اینکه همان هنگام استارت لعنتی گیر کرد و حداقل دو دقیقه درون ماشین ماند، تن او و همینطور من را به رعشه میاندازد. او بر اثر شلیک تیر مستقیم تانک زخمی شد و تاوان نادانی و سهلانگاری و سرخوشی همه را داد اما سرانجام خودرو پایین آمد و همهچیز آرام و سوسنگرد نیز آزاد شد.
- کات -
۱/۳
عراق سوسنگرد را محاصره کرده بود و اگر بخواهم برای جوانان امروز مختصر بگویم، ما اصلا سازماندهی نداشتیم و علیرغم اینکه همهٔ سران میدانستند بهزودی جنگ در میگیرد ولی عملا هیچ کاری نکردند؛ و فقط در ماه امرداد، برای راضی کردن دلواپسان آن روزها، در شهرهای خوزستان برای کمتر از پنج دقیقه خاموشی نمایشی بهراه انداختند. (فریب رسانهها را نخورید که میگویند از حملهٔ عراق بیخبر بودیم و برای اینکه رشتهٔ سخن گم نشود فقط همینجا بگویم که عراق میخواست سال ۵٨ به ایران حمله کند که سیل بهموقع در خوزستان مانع آن شد). همان خاموشی را هم مثل مانورهای زلزله که در این سالها دیدهاید همه به شوخی و سرسری میگرفتند. راستش نشان دادن بلبشوی آن دوران، خارج از حوصلهٔ خواننده (که شاید حوصله نکند همین متن کوتاه را هم بخواند) و توان نگارنده است؛
اما ماجرا: عراق عزم اشغال سوسنگرد کرد. چندین تن از نیروها در سوسنگرد در حال مقاومت و شماری هم بیرون سوسنگرد در حال فشار به ارتش عراق بودند تا خط محاصره سوسنگرد را بشکنند. لذا جادهٔ حمیدیه-سوسنگرد محل استقرار نیروهای ایران شد و فرماندهی جنگ مستقر در اهواز به این محور نیرو میفرستاد. این نیروها جادهٔ آسفالت را بهعنوان سنگر بهکار بستند؛ (بلندی جاده حدود دو تا سه متر بود؛ یک سنگر کاملا آماده.) از آنطرف جاده، تانکهای عراق به سمت نیروهای ایرانی شلیک و از این سمت جاده هم تیراندازی گاه بیهدف و گاه هدفمند که بستگی به سازماندهی آن دسته و تیم داشت به سمت عراق میشد (دسته و گروهها در کنار هم بودند ولی هیچ سازماندهی میانشان نبود.) رادیو هم طبق معمول فقط مارش پخش میکرد و گزارشها یکسره دربارهٔ تار و مار عراقیها بهدست ما بود!
کمی دورتر یک لندروور با آرم بهزیستی روی درش، به سمت سوسنگرد میرفت و از هر نقطهای که میگذشت تمام نیروها فریاد میزدند!!! و رانندهٔ لندروور بهجای ترمز و ایست، مدام بوق میزد و همراه دو سرنشینش دست تکان میدادند!!! فریاد نیروها اثری نداشت که نداشت و درست جلوی جای استقرار گروه ما، یک گلولهٔ تانک به شانهٔ جاده خورد و بلادرنگ رانندهٔ لندروور ترمز کرد و سرنشینانش خودرو را وسط جاده رها کردند و پشت جاده پناه گرفتند!!! ایستادن و ماندن لندروور جلوی سنگر ما، به معنی یک شاخص خوب برای تیراندازی به سوی ما بود. شاخصی دقیق حتی برای توپخانهٔ دشمن.
- کات -
#ترس
نمیخواهم ترس را تعریف کنم؛ اینکه آیا خوب است یا بد، و نشانههای آن چیست و چرا انسان گاه به بهانهٔ ترس سعی در توجیه رفتار بزدلانهٔ خود میکند و ترس خوب چیست و…؛ خیر، نیروهایی که برای جنگ آمده بودند هنوز اسیر تبلیغات بهشت فروشی رژیم نشده بودند و تنها و تنها برای میهن، پای به میدان نهاده بودند و از همهٔ طبقات در میانشان بود و جالبتر اینکه همهنوع جهانبینی به وفور پیدا میشد. یکی مذهبی، دیگری غیرمذهبی؛ خود مذهبیها انواع و اقسام داشتند چه رسد به غیرمذهبیها و…؛
پس از رها شدن لندروور ترس به جانمان افتاد. چه کنیم؟! آیا محل را تخلیه کنیم؟! کجا برویم؟! مگر میشود چند متر آنطرف پناه گرفت؟! نیروهای چند متر آنطرفتر کجا بروند؟! وقتی گراگیری ثبت شود، کافی بود گرا را در عرض تغییر دهند و آنگاه تمام طول پشت جاده را میتوانستند بزنند. تصور کنید شاید بتوانید عمق ترس وارده بر ما از این سیبل ثابت (لندرور) را ببینید. ما درست پشت این سیبل بودیم. دوستی به نام محمود که سالها بعد کشته شد، شروع کرد به قهقهه سر دادن؛ همسنگر دیگری بهنام ابراهیم به جابجایی جیپی که روی آن تفنگ ۱۰۶ بود فکر میکرد و همسنگر دیگری به رانندهٔ لندرور میگفت برو و ماشین را پایین بیاور. ولی سرنشینان لندرور در شوک کامل بودند و ترس تمام وجودشان را گرفته بود؛ طوری که حتی توان سخن گفتن نداشتند. دوست سابقم که امروز بهخاطر عقایدم من را دشمن و عامل بیگانه میداند، ناگزیر شد بر ترسش غلبه کند و خودش بهروی جاده رود و ماشین را روشن کند و پایین بیاورد. حتی امروز هم یادآوری اینکه همان هنگام استارت لعنتی گیر کرد و حداقل دو دقیقه درون ماشین ماند، تن او و همینطور من را به رعشه میاندازد. او بر اثر شلیک تیر مستقیم تانک زخمی شد و تاوان نادانی و سهلانگاری و سرخوشی همه را داد اما سرانجام خودرو پایین آمد و همهچیز آرام و سوسنگرد نیز آزاد شد.
- کات -
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نهادینه کردن #ترس توسط کانال منوتو (کانال شش ملّایان)
🔍 ببین تیوی - ببین تیوی - Bebin TV - یگان ویژه - نوپو - غلط نویسی عمدی - خلایق هرچه لایق - ذکر شجاعت - فردوسی - نارسانههایی برای تسخیر مغزها، نه آگاهی دادن - پهلوی - آلترناتیو - شهره آغداشلو - آنچه صداوسیما نتوانست به تو حقنه کند، منوتو میکند
🔍 ببین تیوی - ببین تیوی - Bebin TV - یگان ویژه - نوپو - غلط نویسی عمدی - خلایق هرچه لایق - ذکر شجاعت - فردوسی - نارسانههایی برای تسخیر مغزها، نه آگاهی دادن - پهلوی - آلترناتیو - شهره آغداشلو - آنچه صداوسیما نتوانست به تو حقنه کند، منوتو میکند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهزاده ضمن ابراز همدردی با مردم آبادان و جانباختگان فرمودند #شجاعت_همبستگی_و_تداوم #رمز_پیروزی ما هست و این را در جنگ ٨ساله به عینه دیدیم(درست برخلاف آنچه که در این سالها #ترس و عدم همبستگی توسط #فرقه_تبهکار به کالبد جامعه ترزیق میشد) و امروز #دشمن_در_بیت_تهران_نشسته_نه_در_بغداد