#آیا_می_دانستید 💡
در زمان ناصرالدین شاه به همت "میرزا ملکم خان ناظم الدوله "و جمعی از نوآموزان مدرسه دارالفنون اولین خط تلگراف در ایران راه اندازی شد.
روزی که تلگرافخانه برای اولین بار در تهران بازگشایی شد، مردم نمی توانستند باور کنند که، با کمک چند سیم، حرف های آنها به راحتی و در مدت زمان کوتاهی به نقاط مختلف ایران منتقل شود ، حتی بعضی گمان می کردند که این کار، شیاطین و اجنه است.
به دلیل عدم استقبال مردم از این دستگاه جدید، وزیر تلگراف وقت "علیقلی خان مخبرالدوله "به فکر چاره افتاد، به این منظور دستور داد که تلگرافخانه ها به صورت مجانی حرف های مردم را منتقل کنند، همین ترفند ساده باعث شد، مردم به تدریج از این دستگاه جدید استفاده کنند.
چون مشتری تلگراف زیاد شد، مخبرالدوله دستور داد که بر سر تمام تلگراف خانه ها بنویسند که دیگر"از امروز حرف مفت قبول نمی شود "،و برای هر کلمه یک عباسی حق المخابره باید پرداخت شود.
مردم که به حرف مفت عادت کرده بودند، برایشان این اقدام عجیب بود و از طرفی حرف از نظر مردم قیمت داشت و نباید سخنی را بدون تفکر بر زبان جاری کرد،در نتیجه این عبارت، یعنی "حرف مفت "در نظر مردم ناخوشایند آمد و با گذشت زمان این عبارت، برای مطالبی به کار برده می شود که گوینده بدون تامل و تفکر کافی کلامی را بر زبان جاری ساخته باشد.
@Library_Telegram
در زمان ناصرالدین شاه به همت "میرزا ملکم خان ناظم الدوله "و جمعی از نوآموزان مدرسه دارالفنون اولین خط تلگراف در ایران راه اندازی شد.
روزی که تلگرافخانه برای اولین بار در تهران بازگشایی شد، مردم نمی توانستند باور کنند که، با کمک چند سیم، حرف های آنها به راحتی و در مدت زمان کوتاهی به نقاط مختلف ایران منتقل شود ، حتی بعضی گمان می کردند که این کار، شیاطین و اجنه است.
به دلیل عدم استقبال مردم از این دستگاه جدید، وزیر تلگراف وقت "علیقلی خان مخبرالدوله "به فکر چاره افتاد، به این منظور دستور داد که تلگرافخانه ها به صورت مجانی حرف های مردم را منتقل کنند، همین ترفند ساده باعث شد، مردم به تدریج از این دستگاه جدید استفاده کنند.
چون مشتری تلگراف زیاد شد، مخبرالدوله دستور داد که بر سر تمام تلگراف خانه ها بنویسند که دیگر"از امروز حرف مفت قبول نمی شود "،و برای هر کلمه یک عباسی حق المخابره باید پرداخت شود.
مردم که به حرف مفت عادت کرده بودند، برایشان این اقدام عجیب بود و از طرفی حرف از نظر مردم قیمت داشت و نباید سخنی را بدون تفکر بر زبان جاری کرد،در نتیجه این عبارت، یعنی "حرف مفت "در نظر مردم ناخوشایند آمد و با گذشت زمان این عبارت، برای مطالبی به کار برده می شود که گوینده بدون تامل و تفکر کافی کلامی را بر زبان جاری ساخته باشد.
@Library_Telegram
#آیا_می_دانستید 💡
اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» زمانی به کار می رود که، شخصی مورد محبت و اظهار لطف بی اندازه قرار گیرد تا حدی که موجب شرمساری و خجالت او شود و شخص در مقام احترام به طرف مقابل که به او نیکی و محبت کرده است، این عبارت را می گوید.
حال ببینیم این چوبکاری چیست؟ در گذشته یکی از راه های مجازات گناهکاران این بود که، متهم را با چوب می زدند. اگر حکم فرد اعدام بود با چوبهای ضخیم آنقدر به شکم متهم ضربه می زدند تا در اثر خونریزی داخلی بمیرد، در غیر این صورت متهم بر اساس میزان گناهاش فلک شده و چوب را به کف پاهایش می زدند. معمولا ترکه ی مجازات از چوب آلبالو، انار و... بود، این روش مجازات بسیار محبوب بود، چون چوب به آسانی و در همه جا یافت می شده وتهیه ی آن خرج چندانی نیز نداشت.
اما از آنجاییکه متهم معمولا در انظار عمومی چوب می خورد و اگر شخص آبروداری بود که مثلا به علت عدم توانایی در پرداخت قرضش این مجازات برایش تعیین شده بود، این نحوه برخورد با او موجب شرمساری و خجالت او می شد. اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» در واقع به معنای این بوده که مرا با چوب مجازات نکنید که موجب شرمساری من نشود، در اثر گذر زمان و اینکه دیگر مجازات چوب زدن وجود ندارد، نحوه کاربرد این عبارت عوض شده است.
@Library_Telegram
اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» زمانی به کار می رود که، شخصی مورد محبت و اظهار لطف بی اندازه قرار گیرد تا حدی که موجب شرمساری و خجالت او شود و شخص در مقام احترام به طرف مقابل که به او نیکی و محبت کرده است، این عبارت را می گوید.
حال ببینیم این چوبکاری چیست؟ در گذشته یکی از راه های مجازات گناهکاران این بود که، متهم را با چوب می زدند. اگر حکم فرد اعدام بود با چوبهای ضخیم آنقدر به شکم متهم ضربه می زدند تا در اثر خونریزی داخلی بمیرد، در غیر این صورت متهم بر اساس میزان گناهاش فلک شده و چوب را به کف پاهایش می زدند. معمولا ترکه ی مجازات از چوب آلبالو، انار و... بود، این روش مجازات بسیار محبوب بود، چون چوب به آسانی و در همه جا یافت می شده وتهیه ی آن خرج چندانی نیز نداشت.
اما از آنجاییکه متهم معمولا در انظار عمومی چوب می خورد و اگر شخص آبروداری بود که مثلا به علت عدم توانایی در پرداخت قرضش این مجازات برایش تعیین شده بود، این نحوه برخورد با او موجب شرمساری و خجالت او می شد. اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» در واقع به معنای این بوده که مرا با چوب مجازات نکنید که موجب شرمساری من نشود، در اثر گذر زمان و اینکه دیگر مجازات چوب زدن وجود ندارد، نحوه کاربرد این عبارت عوض شده است.
@Library_Telegram