📝 حسین شیران ( لطفا بخونید )
‼ #دزدان_سرزمین یا #سرزمین_دزدان
سالها پیش در اواخر دوران #قاجار که تاریخ ایران داشت آخرین صفحاتش را با این سلسلۀ منحوس سر میکرد از یک مشاور آمریکایی در امور اقتصاد دعوت به عمل میآید به ایران بیاید تا شاید از این باب اصلاحاتی در امور کشوز ایجاد شود . از قرار معلوم مستشار به ایران میآید و مدتی هم در ایران مشغول کار میشود یا به عبارتی بهتر مدتی آب در هاون میکوبد و بعد که ناامید به کشورش بازمیگردد در پاسخ به خبرنگاری که از ماموریتش میپرسد میگوید : مملکتی که ١٠ میلیون دزد داشته باشد چگونه میخواهد اصلاح شود !!
دقت کنیم که رقم ١٠میلیون اشاره به کل جمعیت ایران در آن روزگار دارد یعنی منظور مستشار از جمله این بوده است : مملکتی که همه مردم آن دزد باشند چگونه میخواهد اصلاح شود ؟
همه میدانیم که اظهار نظرهایی اینچنین هرگز خوشایند ما ایرانیان نبوده و نیست ، خود من هم تا چند وقت قبل هرگاه با نظراتی اینگونه مواجه میشدم با عصبانیت در مقابل آن جبهه میگرفتم ولی یک جروبحث ساده میان دو تن از دوستان در حضور من نگاهم را تغییر داد ، داستان از این قرار بود که یکی از آنها دیگری را #حزب_باد خواند و او هم که از شنیدن چنین لقبی بسیار ناراحت شده بود به دفاع از خودش پرداخت اما طرف با همان لحنی که آغاز کرده بود ادامه داد : تو اتفاقا باید از من متشکر باشی چون چیزی را که همه پشت سرت میگویند من روبهرویت میگویم ، برادر من #هستی_میگویم_نباش
به این جمله خوب دقت کنید :
هستی میگویم نباش ... تنها هدف من از نقل این خاطره همین یک جمله بود و از آن روز به بعد هرگاه به مسائلی از این دست برمیخورم از خودم میپرسم : نکند هستیم که میگویند ؟
در این موضوع که عدهای در این سرزمین به نحوی که گاه میفهمیم و گاه نمیفهمیم در حال دزدی از خزانۀ دولت و ملت هستند حرفی نیست ، این گروه همان #دزدان_سرزمین هستند که شاید در هر کشوری و با هر فرهنگی وجود داشته باشد اما روی دیگر این سکه که با الهام از همان داستان مستشار مطرح میشود ، #سرزمین_دزدان : یعنی سرزمینی که در آن همه مردم به نحوی از ملک و مال و خلق خدا دزدی میکنند ...
حال با این مقدمه فرض کنید که آن مستشار آمریکایی همین حالا در تالار تاریخ مقابل ما ایستاده و بیرودربایستی اینگونه خطابمان میکند : شما ایرانیها همه دزد هستید ، شب و روز از یکدیگر میدزدید ، از بیتالمال خود میدزدید ، از جامعه خود میدزدید ، از کشور خود میدزدید و من خودم دیدم که شما چنین هستید ...
در مواجهه با این پرسش پیشنهاد میکنم برای یکبار هم شده فکر کنیم که : آیا واقعا فقط تعدادی خاص در این سرزمین مرتکب دزدی میشوند یا اینکه هرکدام از ما به نحوی که گاه میدانیم و گاه نمیدانیم در این کشور مشغول دزدی هستیم؟؟
@Library_Telegram
‼ #دزدان_سرزمین یا #سرزمین_دزدان
سالها پیش در اواخر دوران #قاجار که تاریخ ایران داشت آخرین صفحاتش را با این سلسلۀ منحوس سر میکرد از یک مشاور آمریکایی در امور اقتصاد دعوت به عمل میآید به ایران بیاید تا شاید از این باب اصلاحاتی در امور کشوز ایجاد شود . از قرار معلوم مستشار به ایران میآید و مدتی هم در ایران مشغول کار میشود یا به عبارتی بهتر مدتی آب در هاون میکوبد و بعد که ناامید به کشورش بازمیگردد در پاسخ به خبرنگاری که از ماموریتش میپرسد میگوید : مملکتی که ١٠ میلیون دزد داشته باشد چگونه میخواهد اصلاح شود !!
دقت کنیم که رقم ١٠میلیون اشاره به کل جمعیت ایران در آن روزگار دارد یعنی منظور مستشار از جمله این بوده است : مملکتی که همه مردم آن دزد باشند چگونه میخواهد اصلاح شود ؟
همه میدانیم که اظهار نظرهایی اینچنین هرگز خوشایند ما ایرانیان نبوده و نیست ، خود من هم تا چند وقت قبل هرگاه با نظراتی اینگونه مواجه میشدم با عصبانیت در مقابل آن جبهه میگرفتم ولی یک جروبحث ساده میان دو تن از دوستان در حضور من نگاهم را تغییر داد ، داستان از این قرار بود که یکی از آنها دیگری را #حزب_باد خواند و او هم که از شنیدن چنین لقبی بسیار ناراحت شده بود به دفاع از خودش پرداخت اما طرف با همان لحنی که آغاز کرده بود ادامه داد : تو اتفاقا باید از من متشکر باشی چون چیزی را که همه پشت سرت میگویند من روبهرویت میگویم ، برادر من #هستی_میگویم_نباش
به این جمله خوب دقت کنید :
هستی میگویم نباش ... تنها هدف من از نقل این خاطره همین یک جمله بود و از آن روز به بعد هرگاه به مسائلی از این دست برمیخورم از خودم میپرسم : نکند هستیم که میگویند ؟
در این موضوع که عدهای در این سرزمین به نحوی که گاه میفهمیم و گاه نمیفهمیم در حال دزدی از خزانۀ دولت و ملت هستند حرفی نیست ، این گروه همان #دزدان_سرزمین هستند که شاید در هر کشوری و با هر فرهنگی وجود داشته باشد اما روی دیگر این سکه که با الهام از همان داستان مستشار مطرح میشود ، #سرزمین_دزدان : یعنی سرزمینی که در آن همه مردم به نحوی از ملک و مال و خلق خدا دزدی میکنند ...
حال با این مقدمه فرض کنید که آن مستشار آمریکایی همین حالا در تالار تاریخ مقابل ما ایستاده و بیرودربایستی اینگونه خطابمان میکند : شما ایرانیها همه دزد هستید ، شب و روز از یکدیگر میدزدید ، از بیتالمال خود میدزدید ، از جامعه خود میدزدید ، از کشور خود میدزدید و من خودم دیدم که شما چنین هستید ...
در مواجهه با این پرسش پیشنهاد میکنم برای یکبار هم شده فکر کنیم که : آیا واقعا فقط تعدادی خاص در این سرزمین مرتکب دزدی میشوند یا اینکه هرکدام از ما به نحوی که گاه میدانیم و گاه نمیدانیم در این کشور مشغول دزدی هستیم؟؟
@Library_Telegram
#خرافه در دوره #قاجار
🤔 از ناخن هدهد تا مالیدن روغن گرگ به لباس
در دوره قاجار، عبور زنان از زیر شکم فیل به منظور رفع نازایی که گاهی صحنه هایی مضحک را به همراه داشت، (ر.ک: حاجی بابای اصفهانی، ص 58)
و یا مالیدن روغن گرگ به لباس زن برای دلسرد کردن شوهرش از او
خوراندن زهره گرگ به زن برای رفع نازایی
و استفاده از ناخن هدهد برای زمان بندی
و چشم خفاش برای خواب بندی
جگر میمون اکسیر محبت و ... (ر.ک: قبله عالم، ص 47)
کارهایی بود که از سوی زنان در این دوره انجام می شد.
این نفهمی و القای خرافات و جادو و جنبل دامن زنان دربار را نیز گرفته بود، به طوری که در سبب ناپدید شدن و یا مرگ فرزندان ناصرالدین شاه نقش مؤثری داشت.
(ر.ک: سفرنامه یوشید اماساهارو، ص 2111)
افکار و عقاید خرافی در میان شاهان و درباریان سلسله قاجاریه نیز بسیار رواج داشت، گویند:
خرافه پرستی فتحعلی شاه مانع از درک صحیح او از شرایط حساس کشور می شد.
(ر.ک: مشروطه سازان، ص 90-92)
مظفرالدین شاه مردی موهوم پرست و خرافاتی بود که بی تدبیری و ضعیف النفس بودنش از مهمترین دلایلی بود که وی را آلت دست درباریان ساخت و او را با مشکلات بزرگی مواجه کرد.(ر.ک: تهران دارالخلافه در یکصد سال پس، ص 53)
#منبع: ره افسانه(گفتارهای دین شناختی درباره خرافات، به کوشش سید محمدعلی ایازی و حسن پویا، جلد اول، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1390)
@Library_Telegram
🤔 از ناخن هدهد تا مالیدن روغن گرگ به لباس
در دوره قاجار، عبور زنان از زیر شکم فیل به منظور رفع نازایی که گاهی صحنه هایی مضحک را به همراه داشت، (ر.ک: حاجی بابای اصفهانی، ص 58)
و یا مالیدن روغن گرگ به لباس زن برای دلسرد کردن شوهرش از او
خوراندن زهره گرگ به زن برای رفع نازایی
و استفاده از ناخن هدهد برای زمان بندی
و چشم خفاش برای خواب بندی
جگر میمون اکسیر محبت و ... (ر.ک: قبله عالم، ص 47)
کارهایی بود که از سوی زنان در این دوره انجام می شد.
این نفهمی و القای خرافات و جادو و جنبل دامن زنان دربار را نیز گرفته بود، به طوری که در سبب ناپدید شدن و یا مرگ فرزندان ناصرالدین شاه نقش مؤثری داشت.
(ر.ک: سفرنامه یوشید اماساهارو، ص 2111)
افکار و عقاید خرافی در میان شاهان و درباریان سلسله قاجاریه نیز بسیار رواج داشت، گویند:
خرافه پرستی فتحعلی شاه مانع از درک صحیح او از شرایط حساس کشور می شد.
(ر.ک: مشروطه سازان، ص 90-92)
مظفرالدین شاه مردی موهوم پرست و خرافاتی بود که بی تدبیری و ضعیف النفس بودنش از مهمترین دلایلی بود که وی را آلت دست درباریان ساخت و او را با مشکلات بزرگی مواجه کرد.(ر.ک: تهران دارالخلافه در یکصد سال پس، ص 53)
#منبع: ره افسانه(گفتارهای دین شناختی درباره خرافات، به کوشش سید محمدعلی ایازی و حسن پویا، جلد اول، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1390)
@Library_Telegram