Forwarded from همه چی، هیچی
🔻 #فساد یعنی اینکه مسئولی در جمهوری اسلامی ( #حسین_فریدون ) جیب مردم را خالی کند و با حمله قلبی ساختگی و هماهنگ برایش وثیقه ۵۰میلیاردی تعیین شود و مسئول دیگری ( #وزیر_بهداشت ) برای برادر #رییس_جمهوری #وثیقه آزادی را تامین کند و به خاطر این خوش خدمتی مجددا #وزیر شود!
▪️هنگامه شهیدی
@hychy
▪️هنگامه شهیدی
@hychy
#حسین_شریعتمداری را تعریف کنید ؟
موفقترین سردبیر روزنامههای ایرانی که توانسته در مدت ٣٠ سال با یک نظم دقیق و حساب شده تیراژ روزنامه کیهان را از صدها هزار نسخه به دو سه هزار نسخه کاهش بدهد ، وی تعیین کنندۀ سیاستهای رهبری ، شورای نگهبان ، سپاه و سیاست خارجی کشور است و کار خبرنگاری ، طنزنویسی ، بازجویی ، کار اطلاعاتی ، کار امنیتی ، تلاش برای سرنگونی دولت ، کوشش برای مبارزه با دشمنان حکومت ، مبارزه با امپریالیزم ، سازماندهی اپوزیسیون ، تلاش برای بازپس گیری بحرین و حفظ حکومت سوریه را نیز به طور همزمان انجام میدهد ...
یکی از سادهترین کارها کشیدن کاریکاتور از اوست چون کاریکاتوریست اصولا لازم نیست کار خاصی کند، یکی از بزرگترین معجزات او هم #صفحه_دوم روزنامه کیهان است که در آن تمام اتفاقات سیاسی، دستگیریها، حمله به سفارت خانهها و ... که در هفته آینده قرار است اتفاق بیفتد نوشته شده است
@Library_Telegram
موفقترین سردبیر روزنامههای ایرانی که توانسته در مدت ٣٠ سال با یک نظم دقیق و حساب شده تیراژ روزنامه کیهان را از صدها هزار نسخه به دو سه هزار نسخه کاهش بدهد ، وی تعیین کنندۀ سیاستهای رهبری ، شورای نگهبان ، سپاه و سیاست خارجی کشور است و کار خبرنگاری ، طنزنویسی ، بازجویی ، کار اطلاعاتی ، کار امنیتی ، تلاش برای سرنگونی دولت ، کوشش برای مبارزه با دشمنان حکومت ، مبارزه با امپریالیزم ، سازماندهی اپوزیسیون ، تلاش برای بازپس گیری بحرین و حفظ حکومت سوریه را نیز به طور همزمان انجام میدهد ...
یکی از سادهترین کارها کشیدن کاریکاتور از اوست چون کاریکاتوریست اصولا لازم نیست کار خاصی کند، یکی از بزرگترین معجزات او هم #صفحه_دوم روزنامه کیهان است که در آن تمام اتفاقات سیاسی، دستگیریها، حمله به سفارت خانهها و ... که در هفته آینده قرار است اتفاق بیفتد نوشته شده است
@Library_Telegram
🤔 صداقت رئیس جمهور ڪف و سقف ندارد.
آقای #روحانی در سال۹۳ گفت : اینجا پسر عمه و پسرخاله نداریم، اگر شفافیت بود و رانت نبود، آنوقت اقتصاد نجات پیدا می ڪند"
#اسماعیل_نجار؛
پسر عموی شوهر خواهر روحانی!
رئیس ستاد بحران ڪشور
#اسدالله_وطنی؛
شوهر خواهر روحانی
دبیر شورای عالی گزینش ریاست جمهوری
#علی_اصغر_پیوندی؛
پسر عمه روحانی
سرپرست دانشگاه علوم پزشڪی شهید بهشتی
#علی_اصغر_مونسان؛
پسر خواهر روحانی
مدیرعامل منطقه آزاد کیش
#مهدی_مونسان؛
پسر خواهر روحانی
رئیس گروه صنعتی واردات قطعات اتومبیل ایران.
#اسماعیل_سماوی؛
پسر خواهر روحانی
رئیس مرڪز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری!
#حسین_فریدون
برادر روحانی
دستیار اول ریاست جمهوری!
#عبدالحسین_فریدون؛
پسرعموی روحانی
مشاور وزیر علوم
#غلامعلی_خوشر؛
پدر داماد حسین فریدون
نماینده ایران در سازمان ملل
#حسین_بهشتی؛
پدر داماد روحانی
رئیس مافیای واردات میوه
#طاهره_قیومی؛
نوه خاله روحانی
مسئول روابط عمومی نهاد ریاست جمهوری.
🔻 بقول آقای #نوبخت ڪه گفت فرزندان مسؤلان در خارج از ایران برای دور زدن تحریم ها تلاش می ڪنند، بقیه قوم و خویش رئیس جمهور در اروپا و آمریڪا در حال دور زدن مردم. ، ببخشید دور زدن تحریم ها هستند.
@Library_Telegram
آقای #روحانی در سال۹۳ گفت : اینجا پسر عمه و پسرخاله نداریم، اگر شفافیت بود و رانت نبود، آنوقت اقتصاد نجات پیدا می ڪند"
#اسماعیل_نجار؛
پسر عموی شوهر خواهر روحانی!
رئیس ستاد بحران ڪشور
#اسدالله_وطنی؛
شوهر خواهر روحانی
دبیر شورای عالی گزینش ریاست جمهوری
#علی_اصغر_پیوندی؛
پسر عمه روحانی
سرپرست دانشگاه علوم پزشڪی شهید بهشتی
#علی_اصغر_مونسان؛
پسر خواهر روحانی
مدیرعامل منطقه آزاد کیش
#مهدی_مونسان؛
پسر خواهر روحانی
رئیس گروه صنعتی واردات قطعات اتومبیل ایران.
#اسماعیل_سماوی؛
پسر خواهر روحانی
رئیس مرڪز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری!
#حسین_فریدون
برادر روحانی
دستیار اول ریاست جمهوری!
#عبدالحسین_فریدون؛
پسرعموی روحانی
مشاور وزیر علوم
#غلامعلی_خوشر؛
پدر داماد حسین فریدون
نماینده ایران در سازمان ملل
#حسین_بهشتی؛
پدر داماد روحانی
رئیس مافیای واردات میوه
#طاهره_قیومی؛
نوه خاله روحانی
مسئول روابط عمومی نهاد ریاست جمهوری.
🔻 بقول آقای #نوبخت ڪه گفت فرزندان مسؤلان در خارج از ایران برای دور زدن تحریم ها تلاش می ڪنند، بقیه قوم و خویش رئیس جمهور در اروپا و آمریڪا در حال دور زدن مردم. ، ببخشید دور زدن تحریم ها هستند.
@Library_Telegram
#تا_انتها_مطالعه_کنید!!!!
قاتل امام حسین...!!؟
#حسین_رزاق
باقر نوبخت، سخنگوی روحانی، چند روز پیش اعلام کرد که دولت از همه ایرانیان خارج از کشور میخواهد تا در این جنگ اقتصادی، سرمایههای خود را وارد کشور کنند!
ناخودآگاه یاد یک رفیق افتادم، "کارن وفاداری"…
حتما اگر نوبخت یا روحانی ندانند "کارن وفاداری" کیست، هم دولتی عزیزشان خانم مولاوردی، اگر نگاهی به پروندههای زمان معاونت حقوق بشریاش کرده باشد، او را میشناسند،
گرچه او از قبیله اصلاح طلبان یا معتدلیون نیست تا برای ایشان مهم باشد!!
اما "کارن"…
نمیشود یکبار با "کارن وفاداری" نشست و برخواست کرده باشی و شیفتهی او نشده باشی، شیفتهی مهربانی و انسانیتش...
"کارن وفاداری" از خانوادهی بزرگ و خَیِر فیروزگر (وقف کننده بیمارستان فیروزگر) یک ثروتمند اصیل ایرانیست که سالها در آمریکا درس خواند و کار اقتصادی کرد، اما به عشق وطن و برای آنکه در ایران خدمتی کرده باشد و بقول خودش سالهای پایانی عمر را در سرزمین مادری بگذراند، همراه با همسر هنرمندش، "آفرین نیساری" به ایران بازگشت...
بسیاری از اموال پدری او بموجب نبودن طولانی به تصرف دیگران درآمده بود و او توانست بخش از آن را بی هیچ رانت و پارتی و پولی فقط از راه قانونی آنها را پس بگیرد. (بیشتر املاک واقع در ده ونک متعلق به کارن است)
"کارن" در ایران شروع به کار اقتصادی کرد و چندین برج تجاری ساخت و سرمایه کلانی را به کشور آورد. همسرش "آفرین" هم یک گالری هنری در ونک راه انداخت با نام گالری “آن” که سالها محفلی برای نمایش آثار هنری ایرانیان بود و بموجب روابطی که با جامعهی ایرانی خارج از کشور داشتند، توانستند کمک مادی خوبی به هنرمندان داخلی بکنند...
اما ناگهان، سازمانی که تا به آنروز نه کارن نه آفرین، حتی نامش را هم نشنیده بودند، “ساس” پا در زندگی خصوصی آقا و خانم "وفاداری" گذاشت و زندگی آنها دگرگون شد!
ابتدا "آفرین" در فرودگاه دستگیر میشود و بعدش "کارن". اما با نزدیکان آنها تماس گرفته میشود و در ازای پرداخت مبلغ بسیار هنگفتی قول آزادی آنها داده میشود و خانواده به هوای گروگانگیری به قانون مراجعه میکنند اما موضوع یک گروگانگیری معمولی نیست. "کارن و آفرین" در بازداشتگاه انفرادی بند دو الف اوین حبس شده اند و در ازای آزادی باید اموالشان را بدهند!!!
به کارن گفته میشود که بدلیل رفت و آمد برخی سفرای خارجی به گالری، میتوانند او را به جاسوسی متهم کنند تا به همین اتهام اعدام شود!!!!
کارن زیر بار نمیرود و به هیچ اعتراف تحمیلی تن نمیدهد. از خانهی او چند شیشه مشروب پیدا میکنند و تهدید میکنند، بجرم قاچاق مشروبات الکلی حبس طویلالمدت میگیرد!! اما باز هم کارن زیر بار نمیرود...
“قاضی صلواتی” همان قاضی معروف دادگاههای نمایشی هشتادوهشت، قاضی پرونده اوست و بارها و بارها کارن را برای همکاری با خواستههای سازمان به احکام سنگین وعده میدهد، اما نه کارن و نه همسرش زیر بار نمیروند؛ چون یقین در بیگناهی خود دارند؛ تا نهایتا طبق یک قانون جزائی مصوب زمان رضاشاه و بدلیل دو تابعیتی بودن کارن و آفرین، و مدت مدیدی که در ایران زندگی نمیکردند، اموال آنها توقیف میشود!!!
در جلسه آخر دادگاه وقتی قاضی صلواتی شادمان از پیروزی بر کارن و رسیدن به هدف سازمانی خود با نیشخند به او میگوید، که چون همکاری نکردی هم همهی اموالت را گرفتم و هم آنقدر در زندان نگهت میدارم تا همانجا جان بدهی، کارن پاسخ میدهد؛ که من تا قبل از زندان اصلا اهل سیاست نبودم، بحدی که حتی فرق رئیس جمهور و رهبر را نمیدانستم، تا بحال هم مشروب مصرف میکردم و هم سیگار میکشیدم، اما از امروز و در زندان آنقدر سالم زندگی میکنم تا آنقدر زنده بمانم که از زندان بیرون بیایم و زندگیام را از شماها پس بگیرم...
حالا کارن در اوین نمادی از امید و بزرگی است، مردی شاد و بزله گو که دائم در حال ورزش کردن است و صبحها اگر او نرمش صبحگاهی ندهد، کسی تکانی به خودش نخواهد داد...
آنقدر پروندههای ساختگی برای او زیاد و اتهاماتش عجیب و غریب بوده! که بین زندانیان معروف شده “کارن، قاتل امام حسین هم هست"!!!
آخرین روزی که که کارن را دیدم گفتم کاش سیاسی بودی و اهل یک حزب، چون در این مملکت قبیلهای اگر وابسته به جناحی نباشی هیچ مقام مسئول سابق و لاحقی دنبال کارت را نمیگیرد. اما خندید و گفت من خدا را دارم...
دلم برای کارن و زندگی ای که از او گرفتند، هیچوقت نمیسوزد؛ اما دلم برای خودش خیلی تنگ شده… 🤔😔🌸
#کارن_وفاداری_نماد_مظلومیت_حسین
@Library_Telegram
قاتل امام حسین...!!؟
#حسین_رزاق
باقر نوبخت، سخنگوی روحانی، چند روز پیش اعلام کرد که دولت از همه ایرانیان خارج از کشور میخواهد تا در این جنگ اقتصادی، سرمایههای خود را وارد کشور کنند!
ناخودآگاه یاد یک رفیق افتادم، "کارن وفاداری"…
حتما اگر نوبخت یا روحانی ندانند "کارن وفاداری" کیست، هم دولتی عزیزشان خانم مولاوردی، اگر نگاهی به پروندههای زمان معاونت حقوق بشریاش کرده باشد، او را میشناسند،
گرچه او از قبیله اصلاح طلبان یا معتدلیون نیست تا برای ایشان مهم باشد!!
اما "کارن"…
نمیشود یکبار با "کارن وفاداری" نشست و برخواست کرده باشی و شیفتهی او نشده باشی، شیفتهی مهربانی و انسانیتش...
"کارن وفاداری" از خانوادهی بزرگ و خَیِر فیروزگر (وقف کننده بیمارستان فیروزگر) یک ثروتمند اصیل ایرانیست که سالها در آمریکا درس خواند و کار اقتصادی کرد، اما به عشق وطن و برای آنکه در ایران خدمتی کرده باشد و بقول خودش سالهای پایانی عمر را در سرزمین مادری بگذراند، همراه با همسر هنرمندش، "آفرین نیساری" به ایران بازگشت...
بسیاری از اموال پدری او بموجب نبودن طولانی به تصرف دیگران درآمده بود و او توانست بخش از آن را بی هیچ رانت و پارتی و پولی فقط از راه قانونی آنها را پس بگیرد. (بیشتر املاک واقع در ده ونک متعلق به کارن است)
"کارن" در ایران شروع به کار اقتصادی کرد و چندین برج تجاری ساخت و سرمایه کلانی را به کشور آورد. همسرش "آفرین" هم یک گالری هنری در ونک راه انداخت با نام گالری “آن” که سالها محفلی برای نمایش آثار هنری ایرانیان بود و بموجب روابطی که با جامعهی ایرانی خارج از کشور داشتند، توانستند کمک مادی خوبی به هنرمندان داخلی بکنند...
اما ناگهان، سازمانی که تا به آنروز نه کارن نه آفرین، حتی نامش را هم نشنیده بودند، “ساس” پا در زندگی خصوصی آقا و خانم "وفاداری" گذاشت و زندگی آنها دگرگون شد!
ابتدا "آفرین" در فرودگاه دستگیر میشود و بعدش "کارن". اما با نزدیکان آنها تماس گرفته میشود و در ازای پرداخت مبلغ بسیار هنگفتی قول آزادی آنها داده میشود و خانواده به هوای گروگانگیری به قانون مراجعه میکنند اما موضوع یک گروگانگیری معمولی نیست. "کارن و آفرین" در بازداشتگاه انفرادی بند دو الف اوین حبس شده اند و در ازای آزادی باید اموالشان را بدهند!!!
به کارن گفته میشود که بدلیل رفت و آمد برخی سفرای خارجی به گالری، میتوانند او را به جاسوسی متهم کنند تا به همین اتهام اعدام شود!!!!
کارن زیر بار نمیرود و به هیچ اعتراف تحمیلی تن نمیدهد. از خانهی او چند شیشه مشروب پیدا میکنند و تهدید میکنند، بجرم قاچاق مشروبات الکلی حبس طویلالمدت میگیرد!! اما باز هم کارن زیر بار نمیرود...
“قاضی صلواتی” همان قاضی معروف دادگاههای نمایشی هشتادوهشت، قاضی پرونده اوست و بارها و بارها کارن را برای همکاری با خواستههای سازمان به احکام سنگین وعده میدهد، اما نه کارن و نه همسرش زیر بار نمیروند؛ چون یقین در بیگناهی خود دارند؛ تا نهایتا طبق یک قانون جزائی مصوب زمان رضاشاه و بدلیل دو تابعیتی بودن کارن و آفرین، و مدت مدیدی که در ایران زندگی نمیکردند، اموال آنها توقیف میشود!!!
در جلسه آخر دادگاه وقتی قاضی صلواتی شادمان از پیروزی بر کارن و رسیدن به هدف سازمانی خود با نیشخند به او میگوید، که چون همکاری نکردی هم همهی اموالت را گرفتم و هم آنقدر در زندان نگهت میدارم تا همانجا جان بدهی، کارن پاسخ میدهد؛ که من تا قبل از زندان اصلا اهل سیاست نبودم، بحدی که حتی فرق رئیس جمهور و رهبر را نمیدانستم، تا بحال هم مشروب مصرف میکردم و هم سیگار میکشیدم، اما از امروز و در زندان آنقدر سالم زندگی میکنم تا آنقدر زنده بمانم که از زندان بیرون بیایم و زندگیام را از شماها پس بگیرم...
حالا کارن در اوین نمادی از امید و بزرگی است، مردی شاد و بزله گو که دائم در حال ورزش کردن است و صبحها اگر او نرمش صبحگاهی ندهد، کسی تکانی به خودش نخواهد داد...
آنقدر پروندههای ساختگی برای او زیاد و اتهاماتش عجیب و غریب بوده! که بین زندانیان معروف شده “کارن، قاتل امام حسین هم هست"!!!
آخرین روزی که که کارن را دیدم گفتم کاش سیاسی بودی و اهل یک حزب، چون در این مملکت قبیلهای اگر وابسته به جناحی نباشی هیچ مقام مسئول سابق و لاحقی دنبال کارت را نمیگیرد. اما خندید و گفت من خدا را دارم...
دلم برای کارن و زندگی ای که از او گرفتند، هیچوقت نمیسوزد؛ اما دلم برای خودش خیلی تنگ شده… 🤔😔🌸
#کارن_وفاداری_نماد_مظلومیت_حسین
@Library_Telegram
📕 #سقوط_79
✍ #پل_اردمن
🔃 #حسین_ابوترابیان
اوائل سال 1977 کتابی به نام The Crash Of ' 79 در آمریکا انتشار یافت که با استقبال عجیبی روبرو گردید و نسخه های آن چنان سریع بفروش رفت که تعجب همگان را برانگیخت.
این کتاب، که هم اکنون ترجمه فارسی آن را تحت عنوان «سقوط 79» در پیش رو دارید.
بعد از آن بسرعت در آمریکا و انگلستان تجدید چاپ شد و آنقدر مورد توجه قرار گرفت که تا نوامبر 1977 یعنی در کمتر از 10 ماه به چاپ پانزدهم رسید و بیش از 2 میلیون نسخه از آن بفروش رسید. بطوریکه تا مدتها در فهرست کتابهای پرفروش امریکا و انگلیس قرار داشت و مجله « تایم » آمریکا پس از 2 ماه از این دوره ، کتاب سقوط 79 را بعنوان دومین پرفروش در لیست معروف کتابهای در فروش هفته معرفی کرد.
مهمترین دلیل استقبال عجیب مردم از این کتاب ، انتقادهای کوبنده ای است که که از نظام سرمایه داری غرب بعمل آورده و با دیدی روشن همه مفاسد دنیای غرب را در قالب یک داستان تخیلی از پرده برون انداخته و حرص و خودخواهی و پول پرستی بانکداران ، صاحبان صنایع ، کمپانیهای نفتی ، و سیاستمداران مغرب زمین را به جهان نشان داده است ، ولی نکته بسیار مهم دیگری که میتواند عامل اساسی توجه مردم به این کتاب باشد، وجود ایران بعنوان محل وقوع حوادث اصلی و حضور سیاه ایران بصورت یکی از چهره های اصلی کتاب است.
اما در این کتاب نویسنده با موذیگری خاصی ، علاوه بر آنکه هدف اصلی خود در نوشتن این داستان یعنی منزه جلوه دادن صهیونیسم را کاملا به نمایش گذاشته ، ضمناً در قالب یک داستان تخیلی ، ایران و عربستان را در یک جنگ اتمی درگیر کرده و با پیش کشیدن مسئله نفت و انرژی ، سیستم بانک و سرمایه داری ، و مناقشات اعراب و اسرائیل ، داستانی آنچنان شیرین و جذاب آفریده که عده ای خوش خیال نیز حرفهای او را جدی گرفته و احتمالا تصور کرده اند که حوادث این کتاب در زمان خودش - یعنی در مارس 1979 - اتفاق خواهد افتاد.
@Library_Telegram
✍ #پل_اردمن
🔃 #حسین_ابوترابیان
اوائل سال 1977 کتابی به نام The Crash Of ' 79 در آمریکا انتشار یافت که با استقبال عجیبی روبرو گردید و نسخه های آن چنان سریع بفروش رفت که تعجب همگان را برانگیخت.
این کتاب، که هم اکنون ترجمه فارسی آن را تحت عنوان «سقوط 79» در پیش رو دارید.
بعد از آن بسرعت در آمریکا و انگلستان تجدید چاپ شد و آنقدر مورد توجه قرار گرفت که تا نوامبر 1977 یعنی در کمتر از 10 ماه به چاپ پانزدهم رسید و بیش از 2 میلیون نسخه از آن بفروش رسید. بطوریکه تا مدتها در فهرست کتابهای پرفروش امریکا و انگلیس قرار داشت و مجله « تایم » آمریکا پس از 2 ماه از این دوره ، کتاب سقوط 79 را بعنوان دومین پرفروش در لیست معروف کتابهای در فروش هفته معرفی کرد.
مهمترین دلیل استقبال عجیب مردم از این کتاب ، انتقادهای کوبنده ای است که که از نظام سرمایه داری غرب بعمل آورده و با دیدی روشن همه مفاسد دنیای غرب را در قالب یک داستان تخیلی از پرده برون انداخته و حرص و خودخواهی و پول پرستی بانکداران ، صاحبان صنایع ، کمپانیهای نفتی ، و سیاستمداران مغرب زمین را به جهان نشان داده است ، ولی نکته بسیار مهم دیگری که میتواند عامل اساسی توجه مردم به این کتاب باشد، وجود ایران بعنوان محل وقوع حوادث اصلی و حضور سیاه ایران بصورت یکی از چهره های اصلی کتاب است.
اما در این کتاب نویسنده با موذیگری خاصی ، علاوه بر آنکه هدف اصلی خود در نوشتن این داستان یعنی منزه جلوه دادن صهیونیسم را کاملا به نمایش گذاشته ، ضمناً در قالب یک داستان تخیلی ، ایران و عربستان را در یک جنگ اتمی درگیر کرده و با پیش کشیدن مسئله نفت و انرژی ، سیستم بانک و سرمایه داری ، و مناقشات اعراب و اسرائیل ، داستانی آنچنان شیرین و جذاب آفریده که عده ای خوش خیال نیز حرفهای او را جدی گرفته و احتمالا تصور کرده اند که حوادث این کتاب در زمان خودش - یعنی در مارس 1979 - اتفاق خواهد افتاد.
@Library_Telegram
سقوط79.pdf
5.9 MB
📕 #سقوط_79
✍ #پل_اردمن
🔃 #حسین_ابوترابیان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
✍ #پل_اردمن
🔃 #حسین_ابوترابیان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
🌀دعوت به مناظره اقتصادی🌀
هم اکنون که اقتصاد ایران بزرگترین شوک تاریخی ارزی خود را تجربه می کند و هرج و مرج و بی ثباتی و نااطمینانی بر آن حکمفرما شده است، گروهی که خود مسبب و زمینه ساز این اوضاع هستند، در مقام دادستان نشسته اند و منتقدین را متهم می کنند.
هنگامی که طی فصل بهار نرخ ارز ۲ برابر شد و هنوز تابستان به پایان نرسیده،بیش از ۳ برابر میشود، بدیهی است که ادامه این روند قیمت دلار ۴۰ هزار تومانی را در پایان سال جاری به دنبال خواهد داشت و اعلام این موضوع اخطار و هشداری برای توقف روند مخرب و ضد مردمی کنونی است.
کسانی که طولانی ترین دوره تثبیت نرخ ارز پس از انقلاب (84-1378) را به عنوان افتخار دولت های وقت عنوان می کردند و اگر هم انتقادی داشتند ملایم و در حاشیه بود، در نه ماه اخیر با عنوان کردن موضوعات غیر کارشناسی مانند «فنر نرخ ارز» و «همبستگی بین نقدینگی ایران و آمریکا با نرخ ارز» به اندازه کل فعالیت رسانه ای خود در دفاع از افزایش نرخ ارز به هر سفسطه و مغلطه ای چنگ زدند و با مهندسی افکار عمومی و فضاسازی رسانه ای زرد، زمینه سازی ابر شوک ارزی کنونی را رقم زدند، اکنون برای ساکت کردن منتقدان، اقدام به متهم کردن آنها می کنند. مدافعان افزایش نرخ ارز به جای جوابگویی به ماهیت و محتوای بحث های منتقدین، اقدام به کلیشه سازی، تهمت زنی و توهین می کنند که البته اقتضای طبیعت ایشان چنین است.
این گروه در شرایطی که شش ماه است مردم و بخش خصوصی واقعی در تب و تاب و اضطراب اوضاع نابسامان کنونی درگیر هزاران مشکل و معضل شده اند، در برابر روند افسار گسیخته افزایش نرخ ارز سکوت می کنند! و به نام بازار آزاد اجازه داده اند معاملات بازار سیاه که فقط ۳ درصد از کل معاملات ارزی را شامل می شود، پایه قیمت گذاری طلا، کالاهای وارداتی و حتی مواد اولیه داخلی شود و در نتیجه مبنای تعیین نرخ تورم و شاخص های اقتصاد کشور گردد. اینها با دفاع از ایجاد بازار ثانویه ارز، امکان فروش ارز حاصل از صادرات مواد خام و اولیه معدنی و فلزی و محصولات پتروشیمی را که حاصل رانت منابع است، به بهای دلخواه جهت کسب منافع رانتی کلان فراهم کردند. پرسش این است که چرا دولت این ارز را به بهای عادلانه نمی خرد یا نهاده های تولید اینها را قیمت گذاری واقعی نمی کند تا مانع از توزیع رانت های کلان شود و چرا مدافعان افزایش نرخ ارز در برابر اعطای این رانت های کلان سکوت محض اختیار کرده اند، این سکوت شائبه نفع مشترک ایشان را تقویت می کند.
همان گونه که پس از شوک ارزی سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲، سیاست ها و عملکرد اقتصادی دولتهای نهم و دهم منشاء اصلی بحران اقتصادی آن زمان بود، هم اکنون نیز استمرار و تشدید همان سیاست ها و بی توجهی کامل به نظرات اقتصاددانان و کارشناسان مستقل، شرایط سخت و دشوار کنونی را رقم زده است.
به منظور تنویر افکار عمومی و روشن شدن ابعاد و جوانب شرایط کنونی و چالش ها و بحران های پیش روی کشور بدینوسیله از جناب آقای دکتر مسعود نیلی دعوت می کنم در یک مناظره عمومی شرکت فرمایند. تعیین مکان و زمان آن به انتخاب ایشان.
#حسین_راغفر
@Library_Telegram
هم اکنون که اقتصاد ایران بزرگترین شوک تاریخی ارزی خود را تجربه می کند و هرج و مرج و بی ثباتی و نااطمینانی بر آن حکمفرما شده است، گروهی که خود مسبب و زمینه ساز این اوضاع هستند، در مقام دادستان نشسته اند و منتقدین را متهم می کنند.
هنگامی که طی فصل بهار نرخ ارز ۲ برابر شد و هنوز تابستان به پایان نرسیده،بیش از ۳ برابر میشود، بدیهی است که ادامه این روند قیمت دلار ۴۰ هزار تومانی را در پایان سال جاری به دنبال خواهد داشت و اعلام این موضوع اخطار و هشداری برای توقف روند مخرب و ضد مردمی کنونی است.
کسانی که طولانی ترین دوره تثبیت نرخ ارز پس از انقلاب (84-1378) را به عنوان افتخار دولت های وقت عنوان می کردند و اگر هم انتقادی داشتند ملایم و در حاشیه بود، در نه ماه اخیر با عنوان کردن موضوعات غیر کارشناسی مانند «فنر نرخ ارز» و «همبستگی بین نقدینگی ایران و آمریکا با نرخ ارز» به اندازه کل فعالیت رسانه ای خود در دفاع از افزایش نرخ ارز به هر سفسطه و مغلطه ای چنگ زدند و با مهندسی افکار عمومی و فضاسازی رسانه ای زرد، زمینه سازی ابر شوک ارزی کنونی را رقم زدند، اکنون برای ساکت کردن منتقدان، اقدام به متهم کردن آنها می کنند. مدافعان افزایش نرخ ارز به جای جوابگویی به ماهیت و محتوای بحث های منتقدین، اقدام به کلیشه سازی، تهمت زنی و توهین می کنند که البته اقتضای طبیعت ایشان چنین است.
این گروه در شرایطی که شش ماه است مردم و بخش خصوصی واقعی در تب و تاب و اضطراب اوضاع نابسامان کنونی درگیر هزاران مشکل و معضل شده اند، در برابر روند افسار گسیخته افزایش نرخ ارز سکوت می کنند! و به نام بازار آزاد اجازه داده اند معاملات بازار سیاه که فقط ۳ درصد از کل معاملات ارزی را شامل می شود، پایه قیمت گذاری طلا، کالاهای وارداتی و حتی مواد اولیه داخلی شود و در نتیجه مبنای تعیین نرخ تورم و شاخص های اقتصاد کشور گردد. اینها با دفاع از ایجاد بازار ثانویه ارز، امکان فروش ارز حاصل از صادرات مواد خام و اولیه معدنی و فلزی و محصولات پتروشیمی را که حاصل رانت منابع است، به بهای دلخواه جهت کسب منافع رانتی کلان فراهم کردند. پرسش این است که چرا دولت این ارز را به بهای عادلانه نمی خرد یا نهاده های تولید اینها را قیمت گذاری واقعی نمی کند تا مانع از توزیع رانت های کلان شود و چرا مدافعان افزایش نرخ ارز در برابر اعطای این رانت های کلان سکوت محض اختیار کرده اند، این سکوت شائبه نفع مشترک ایشان را تقویت می کند.
همان گونه که پس از شوک ارزی سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲، سیاست ها و عملکرد اقتصادی دولتهای نهم و دهم منشاء اصلی بحران اقتصادی آن زمان بود، هم اکنون نیز استمرار و تشدید همان سیاست ها و بی توجهی کامل به نظرات اقتصاددانان و کارشناسان مستقل، شرایط سخت و دشوار کنونی را رقم زده است.
به منظور تنویر افکار عمومی و روشن شدن ابعاد و جوانب شرایط کنونی و چالش ها و بحران های پیش روی کشور بدینوسیله از جناب آقای دکتر مسعود نیلی دعوت می کنم در یک مناظره عمومی شرکت فرمایند. تعیین مکان و زمان آن به انتخاب ایشان.
#حسین_راغفر
@Library_Telegram
قرار بود با سواد شویم❗️
یک عمر صبح زود بیدار شدیم و لباس فرم پوشیدیم. صبحانه خورده و نخورده، خواب و بیدار، خوشحال و ناراحت، با ذوق یا به زور، راه افتادیم به سمت مدرسه...
قرار بود با سواد شویم...
روی نیمکت نشستیم، صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند سیاه است را شنیدیم، با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم و زنگ آخر که می خورد مثل پرنده که در قفسش باز می شود از خوشحالی پرواز کردیم...
قرار بود با سواد شویم...
بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم، به ما دیکته گفتند تا درست بنویسیم...
گفتند از روی غلط هایت بنویس تا یاد بگیری، ما نوشتیم و یاد گرفتیم...
قرار بود با سواد شویم...
از شعر، از گذشته های دور، از مناطق حاصل خیز، از جامعه، از فیثاغورث، از قانون جاذبه، از جدول مندلیف گفتند ، تا ما همه چیز را یاد بگیریم...
استرس و نگرانی... شب بیداری و تارک دنیا شدن. کنکور شوخی نداشت، باید دانشجو می شدیم.
قرار بود با سواد شویم...
دانشگاه، جزوه، کتاب، امتحان و نمره... تمام شد. تبریک حالا ما دیگر با سواد شدیم
فقط می خواهم چند سوال بپرسم...
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ما چقدر سواد دوست داشتن داریم؟
ما چقدر سواد انسانیت داریم؟
ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم ...
#حسین_حائریان
@Library_Telegram
یک عمر صبح زود بیدار شدیم و لباس فرم پوشیدیم. صبحانه خورده و نخورده، خواب و بیدار، خوشحال و ناراحت، با ذوق یا به زور، راه افتادیم به سمت مدرسه...
قرار بود با سواد شویم...
روی نیمکت نشستیم، صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند سیاه است را شنیدیم، با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم و زنگ آخر که می خورد مثل پرنده که در قفسش باز می شود از خوشحالی پرواز کردیم...
قرار بود با سواد شویم...
بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم، به ما دیکته گفتند تا درست بنویسیم...
گفتند از روی غلط هایت بنویس تا یاد بگیری، ما نوشتیم و یاد گرفتیم...
قرار بود با سواد شویم...
از شعر، از گذشته های دور، از مناطق حاصل خیز، از جامعه، از فیثاغورث، از قانون جاذبه، از جدول مندلیف گفتند ، تا ما همه چیز را یاد بگیریم...
استرس و نگرانی... شب بیداری و تارک دنیا شدن. کنکور شوخی نداشت، باید دانشجو می شدیم.
قرار بود با سواد شویم...
دانشگاه، جزوه، کتاب، امتحان و نمره... تمام شد. تبریک حالا ما دیگر با سواد شدیم
فقط می خواهم چند سوال بپرسم...
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ما چقدر سواد دوست داشتن داریم؟
ما چقدر سواد انسانیت داریم؟
ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم ...
#حسین_حائریان
@Library_Telegram
قرار بود با سواد شویم❗️
یک عمر صبح زود بیدار شدیم و لباس فرم پوشیدیم. صبحانه خورده و نخورده، خواب و بیدار، خوشحال و ناراحت، با ذوق یا به زور، راه افتادیم به سمت مدرسه...
قرار بود با سواد شویم...
روی نیمکت نشستیم، صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند سیاه است را شنیدیم، با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم و زنگ آخر که می خورد مثل پرنده که در قفسش باز می شود از خوشحالی پرواز کردیم...
قرار بود با سواد شویم...
بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم، به ما دیکته گفتند تا درست بنویسیم...
گفتند از روی غلط هایت بنویس تا یاد بگیری، ما نوشتیم و یاد گرفتیم...
قرار بود با سواد شویم...
از شعر، از گذشته های دور، از مناطق حاصل خیز، از جامعه، از فیثاغورث، از قانون جاذبه، از جدول مندلیف گفتند ، تا ما همه چیز را یاد بگیریم...
استرس و نگرانی... شب بیداری و تارک دنیا شدن. کنکور شوخی نداشت، باید دانشجو می شدیم.
قرار بود با سواد شویم...
دانشگاه، جزوه، کتاب، امتحان و نمره... تمام شد. تبریک حالا ما دیگر با سواد شدیم
فقط می خواهم چند سوال بپرسم...
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ما چقدر سواد دوست داشتن داریم؟
ما چقدر سواد انسانیت داریم؟
ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم ...
#حسین_حائریان
@Library_Telegram
یک عمر صبح زود بیدار شدیم و لباس فرم پوشیدیم. صبحانه خورده و نخورده، خواب و بیدار، خوشحال و ناراحت، با ذوق یا به زور، راه افتادیم به سمت مدرسه...
قرار بود با سواد شویم...
روی نیمکت نشستیم، صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند سیاه است را شنیدیم، با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم و زنگ آخر که می خورد مثل پرنده که در قفسش باز می شود از خوشحالی پرواز کردیم...
قرار بود با سواد شویم...
بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم، به ما دیکته گفتند تا درست بنویسیم...
گفتند از روی غلط هایت بنویس تا یاد بگیری، ما نوشتیم و یاد گرفتیم...
قرار بود با سواد شویم...
از شعر، از گذشته های دور، از مناطق حاصل خیز، از جامعه، از فیثاغورث، از قانون جاذبه، از جدول مندلیف گفتند ، تا ما همه چیز را یاد بگیریم...
استرس و نگرانی... شب بیداری و تارک دنیا شدن. کنکور شوخی نداشت، باید دانشجو می شدیم.
قرار بود با سواد شویم...
دانشگاه، جزوه، کتاب، امتحان و نمره... تمام شد. تبریک حالا ما دیگر با سواد شدیم
فقط می خواهم چند سوال بپرسم...
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ما چقدر سواد دوست داشتن داریم؟
ما چقدر سواد انسانیت داریم؟
ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم ...
#حسین_حائریان
@Library_Telegram
🔘 #تضاد_منافع مسئولان؛ عامل افشای برخی #مفاسد!
✍️ اکبر اعلمی از نمایندگان سابق تبریز در مجلس
↩️ #حسن_روحانی رئیس جمهور که تا قبل از محکومیت و بازداشت برادرش #حسین_فریدون، در برابر مفاسد اقتصادی و فساد برخی وزرایش، روزه سکوت و گاهی هم لکنتزبان گرفته بود، در یزد، روزه خود را شکسته و خطاب به بخشی از هیات حاکمه پرسشهای خوبی را مطرح کرده است:
📣 از قوهقضاییه میخواهم حالا که با فسادهای میلیونی و میلیاردی برخورد میکند، مبارزه با فسادهای #میلیارد_دلاری را هم برای مردم توضیح دهد.
📣چرا هنوز مشخص نیست آقایی که دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار پول مردم را خورد و دستگیر شد و حکم اعدام گرفت، این پول کجا رفت؟ چه کسانی مسئول هستند و چرا برای مردم توضیح داده نمیشود؟ این بیتالمال بوده.
📣 دو میلیارد دلار پولی که به حلقوم آمریکا رفت و دولت قبل در ۱۰ ماه زمان خود دست روی دست گذاشت و شورایعالی امنیت ملی تصویب کرد که قوهقضاییه به این پرونده رسیدگی کند و تا امروز خبری نشده است.
📣 ما میخواهیم پرونده دو میلیارد دلاری برای مردم روشن شود. اگر روز مبارزه با فساد است؛ فساد میلیارد دلاری را برای مردم توضیح دهید.
📣 یک #نهاد ۹۷۴ میلیون دلار گرفته و حساب پس نداده است. وزیر نفت را مسئول میکنم که این ارقام را برای مردم توضیح دهد.
📣 رییس بانک مرکزی را مسئول میکنم تا #دو_میلیارد_دلار را برای مردم توضیح دهند. به وزیر نفت میگویم که هفتصد میلیون پول نفت را برای مردم توضیح دهد.
📣 فساد دانهدرشتها کجاست؟ چرا به این پولها رسیدگی نمیکنید؟ با به دادگاه بردن چندنفر و سروصدا کردن سر مردم کلاه نمیرود.
#وجهالمصالحه
@Library_Telegram
✍️ اکبر اعلمی از نمایندگان سابق تبریز در مجلس
↩️ #حسن_روحانی رئیس جمهور که تا قبل از محکومیت و بازداشت برادرش #حسین_فریدون، در برابر مفاسد اقتصادی و فساد برخی وزرایش، روزه سکوت و گاهی هم لکنتزبان گرفته بود، در یزد، روزه خود را شکسته و خطاب به بخشی از هیات حاکمه پرسشهای خوبی را مطرح کرده است:
📣 از قوهقضاییه میخواهم حالا که با فسادهای میلیونی و میلیاردی برخورد میکند، مبارزه با فسادهای #میلیارد_دلاری را هم برای مردم توضیح دهد.
📣چرا هنوز مشخص نیست آقایی که دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار پول مردم را خورد و دستگیر شد و حکم اعدام گرفت، این پول کجا رفت؟ چه کسانی مسئول هستند و چرا برای مردم توضیح داده نمیشود؟ این بیتالمال بوده.
📣 دو میلیارد دلار پولی که به حلقوم آمریکا رفت و دولت قبل در ۱۰ ماه زمان خود دست روی دست گذاشت و شورایعالی امنیت ملی تصویب کرد که قوهقضاییه به این پرونده رسیدگی کند و تا امروز خبری نشده است.
📣 ما میخواهیم پرونده دو میلیارد دلاری برای مردم روشن شود. اگر روز مبارزه با فساد است؛ فساد میلیارد دلاری را برای مردم توضیح دهید.
📣 یک #نهاد ۹۷۴ میلیون دلار گرفته و حساب پس نداده است. وزیر نفت را مسئول میکنم که این ارقام را برای مردم توضیح دهد.
📣 رییس بانک مرکزی را مسئول میکنم تا #دو_میلیارد_دلار را برای مردم توضیح دهند. به وزیر نفت میگویم که هفتصد میلیون پول نفت را برای مردم توضیح دهد.
📣 فساد دانهدرشتها کجاست؟ چرا به این پولها رسیدگی نمیکنید؟ با به دادگاه بردن چندنفر و سروصدا کردن سر مردم کلاه نمیرود.
#وجهالمصالحه
@Library_Telegram
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!
من می مانم و خدا.....
با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند..
چرا...؟؟؟
#حسین_پناهی
@Library_Telegram
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!
من می مانم و خدا.....
با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند..
چرا...؟؟؟
#حسین_پناهی
@Library_Telegram
قرار بود با سواد شویم
یک عمر صبح زود بیدار شدیم لباس فرم پوشیدیم صبحانه خورده و نخورده خواب و بیدار خوشحال یا ناراحت با ذوق یا به زور راه افتادیم به سمت مدرسه
قرار بود با سواد شویم روی نیمکت های چوبی نشستیم صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند سیاه است را شنیدیم با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم و زنگ آخر که می خورد مثل یک پرنده که در قفسش باز می شود از خوشحالی پرواز کردیم
قرار بود با سواد شویم بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم به ما دیکته گفتند تا درست بنویسیم گفتند از روی غلط هایت بنویس تا یاد بگیری، ما نوشتیم و یاد گرفتیم
قرار بود با سواد شویم از شعر گفتند از گذشته های دور گفتند از مناطق حاصل خیز گفتند از جامعه گفتند از فیثاغورث گفتند از قانون جاذبه گفتند از جدول مندلیف گفتند استرس ترس نگرانی دلهره حرف مردم شب بیداری و تارک دنیا شدن کنکور شوخی نداشت باید دانشجو می شدیم قرار بود با سواد شویم دانشگاه و جزوه و کتاب و امتحان و نمره و معدل تمام شد
تبریک حالا ما دیگر با سواد شدیم
فقط می خواهم چند سوال بپرسم
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ماچقدر سواد دوست داشتن داریم؟؟
ماچقدر سواد انسانیت داریم؟
و ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم
#حسین_حائریان
@Library_Telegram
یک عمر صبح زود بیدار شدیم لباس فرم پوشیدیم صبحانه خورده و نخورده خواب و بیدار خوشحال یا ناراحت با ذوق یا به زور راه افتادیم به سمت مدرسه
قرار بود با سواد شویم روی نیمکت های چوبی نشستیم صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند سیاه است را شنیدیم با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم و زنگ آخر که می خورد مثل یک پرنده که در قفسش باز می شود از خوشحالی پرواز کردیم
قرار بود با سواد شویم بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم به ما دیکته گفتند تا درست بنویسیم گفتند از روی غلط هایت بنویس تا یاد بگیری، ما نوشتیم و یاد گرفتیم
قرار بود با سواد شویم از شعر گفتند از گذشته های دور گفتند از مناطق حاصل خیز گفتند از جامعه گفتند از فیثاغورث گفتند از قانون جاذبه گفتند از جدول مندلیف گفتند استرس ترس نگرانی دلهره حرف مردم شب بیداری و تارک دنیا شدن کنکور شوخی نداشت باید دانشجو می شدیم قرار بود با سواد شویم دانشگاه و جزوه و کتاب و امتحان و نمره و معدل تمام شد
تبریک حالا ما دیگر با سواد شدیم
فقط می خواهم چند سوال بپرسم
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ماچقدر سواد دوست داشتن داریم؟؟
ماچقدر سواد انسانیت داریم؟
و ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم
#حسین_حائریان
@Library_Telegram
#تلنگر 📚
دنیا پادشاهان زیادی به خود دیده است.
بعضی دادگر و بسیاری ستمگر.
آن بسیارها در یک چیز با هم مشترک بودهاند: آرزوی اینکه همهچیز را تحت فرمان خود درآورند و بر هر جنبندهای حکم برانند. زنان و مردان و کودکان، کارگران و دهقانان، ماکیان و چارپایان؛
احمقترها حتی گمان میبردند که میتوانند به باد و خاک و باران و آسمان هم دستور دهند.
تاریخ میگوید که آنها گاهی موفق شدهاند.
عدهای را در بند کردهاند یا بر سر دار کشیدهاند. دهانها دوختهاند و زبانها بریدهاند. خانهها ویران کردهاند و جنگلها سوزاندهاند.
اما همان تاریخ یک چیز دیگر را هم میگوید:
آنها هرگز نتوانستهاند بر ذهن مردمانی که آزاد میاندیشند حکمرانی کنند.
ما نه، بلکه تاریخی که به اندازهی عمر بشر مو سپید کرده، به ما اطمینان میدهد که بستن هیچ پنجره و مسدود کردن هیچ دریچهای نمیتواند راه را بر فکر و ایده و اندیشه ببندد.
ما زندهایم و زنده خواهیم ماند، زیرا آزاد میاندیشیم ...
👤 #حسین_وحدانی
@Library_Telegram
دنیا پادشاهان زیادی به خود دیده است.
بعضی دادگر و بسیاری ستمگر.
آن بسیارها در یک چیز با هم مشترک بودهاند: آرزوی اینکه همهچیز را تحت فرمان خود درآورند و بر هر جنبندهای حکم برانند. زنان و مردان و کودکان، کارگران و دهقانان، ماکیان و چارپایان؛
احمقترها حتی گمان میبردند که میتوانند به باد و خاک و باران و آسمان هم دستور دهند.
تاریخ میگوید که آنها گاهی موفق شدهاند.
عدهای را در بند کردهاند یا بر سر دار کشیدهاند. دهانها دوختهاند و زبانها بریدهاند. خانهها ویران کردهاند و جنگلها سوزاندهاند.
اما همان تاریخ یک چیز دیگر را هم میگوید:
آنها هرگز نتوانستهاند بر ذهن مردمانی که آزاد میاندیشند حکمرانی کنند.
ما نه، بلکه تاریخی که به اندازهی عمر بشر مو سپید کرده، به ما اطمینان میدهد که بستن هیچ پنجره و مسدود کردن هیچ دریچهای نمیتواند راه را بر فکر و ایده و اندیشه ببندد.
ما زندهایم و زنده خواهیم ماند، زیرا آزاد میاندیشیم ...
👤 #حسین_وحدانی
@Library_Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرکسی یک وقتی، با یک چیزی باورش میشود که بهار دارد میآید. یکی با دیدن بنفشهها. یکی با خرید عید. یکی با بو کشیدن هوا. یکی با ورق زدن تقویم. یکی با اولین بوسهی بعد از سالتحویل.
خب، کو بنفشههامان؟ کو خندههامان؟ کو بوسههامان؟ کو روزهامان اصلن؟ امسال که خیلیهامان هیچ نشانی از نوروز سراغ نداریم، کو نوروزمان؟ از کجا بفهمیم بهار شده است؟
بگذارید بگویمتان: باید پناه ببریم به پنجرهها. باید ایمان بیاوریم به اینکه روزی باز میشوند. باید باور کنیم که پشت پنجره، آسمانی هست؛ و آسمان، تنها جاییست که برای باورِ بهار، دلیل نمیخواهد.
پشت این پنجره پرواز است. و این پنجره بزرگترین سهم ماست از دنیا. دنیا یک پنجرهی باز، یک پرواز، آن بالابالاها به ما بدهکار است، رفیق.
پنجره،
پرواز،
آزادی،
سهم من و تو باشد امسال.
✍ #حسین_وجدانی
@Library_Telegram
خب، کو بنفشههامان؟ کو خندههامان؟ کو بوسههامان؟ کو روزهامان اصلن؟ امسال که خیلیهامان هیچ نشانی از نوروز سراغ نداریم، کو نوروزمان؟ از کجا بفهمیم بهار شده است؟
بگذارید بگویمتان: باید پناه ببریم به پنجرهها. باید ایمان بیاوریم به اینکه روزی باز میشوند. باید باور کنیم که پشت پنجره، آسمانی هست؛ و آسمان، تنها جاییست که برای باورِ بهار، دلیل نمیخواهد.
پشت این پنجره پرواز است. و این پنجره بزرگترین سهم ماست از دنیا. دنیا یک پنجرهی باز، یک پرواز، آن بالابالاها به ما بدهکار است، رفیق.
پنجره،
پرواز،
آزادی،
سهم من و تو باشد امسال.
✍ #حسین_وجدانی
@Library_Telegram
Forwarded from موسیقی اصیل ایرانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«میهن»
ایران خورشیدی تابان دارد
با جان پیوندی پنهان دارد
آهنگساز: #حسین_علیزاده
بازخوانی: #سارنگ_سیفی_زاده
شعر: #احسان_طبری
تار: #ارژنگ_سیفی_زاده
تنبک: #پدرام_خاورزمینی
💠💠💠
کانال موسیقی اصیل ایرانی
@Original_IR_Music
ایران خورشیدی تابان دارد
با جان پیوندی پنهان دارد
آهنگساز: #حسین_علیزاده
بازخوانی: #سارنگ_سیفی_زاده
شعر: #احسان_طبری
تار: #ارژنگ_سیفی_زاده
تنبک: #پدرام_خاورزمینی
💠💠💠
کانال موسیقی اصیل ایرانی
@Original_IR_Music
☕️ قطعهای از کتاب
ما بايد پدرانمان را دوست بداريم
برايشان دمپايی مرغوب بخريم
و وقتی ديديم به نقطه ای خيره مانده اند
برايشان يک استكان چای بريزيم.
پدران، پدران،
پدرانمان را
ما بايد که دوست بداريم،
قبل از آن که
همه چیز به خاطره مبدل گردد!
📕 #کابوس_های_روسی
✍ #حسین_پناهی
@Library_Telegram
ما بايد پدرانمان را دوست بداريم
برايشان دمپايی مرغوب بخريم
و وقتی ديديم به نقطه ای خيره مانده اند
برايشان يک استكان چای بريزيم.
پدران، پدران،
پدرانمان را
ما بايد که دوست بداريم،
قبل از آن که
همه چیز به خاطره مبدل گردد!
📕 #کابوس_های_روسی
✍ #حسین_پناهی
@Library_Telegram
Forwarded from همه چی، هیچی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 افسانه تشنه بودن حسین و یارانش در کربلا
امام حسین در صبح عاشورا با مقدار زیادی آب به استحمام رفته و سپس حذف موهای زائد پرداخته است.
منبع تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر
📙 تاریخ طبری، جلد ۷ صفحه ۳۰۲۱
📙 لهوف صفحه ۱۳۷
عباس بن علی به همراه پنجاه نفر سواره و پیاده، همراه با بیست مشک آب آمدند و پر کردند و به نزد حسین بردند
📙 ترجمه تاریخ طبری، جلد ۷ صفحه ۳۰۰۶ و ۳۰۰۷
کاملا مشخص است که با توجه به اسناد معتبر به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت که حسین بن علی و یارانش در کربلا تشنه بوده اند.
#ماه_محرم #عاشورا #حسین #تشنه #آب
#امام_حسین #دروغ #کربلا #محرم #تاسوعا
@hychy
امام حسین در صبح عاشورا با مقدار زیادی آب به استحمام رفته و سپس حذف موهای زائد پرداخته است.
منبع تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر
📙 تاریخ طبری، جلد ۷ صفحه ۳۰۲۱
📙 لهوف صفحه ۱۳۷
عباس بن علی به همراه پنجاه نفر سواره و پیاده، همراه با بیست مشک آب آمدند و پر کردند و به نزد حسین بردند
📙 ترجمه تاریخ طبری، جلد ۷ صفحه ۳۰۰۶ و ۳۰۰۷
کاملا مشخص است که با توجه به اسناد معتبر به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت که حسین بن علی و یارانش در کربلا تشنه بوده اند.
#ماه_محرم #عاشورا #حسین #تشنه #آب
#امام_حسین #دروغ #کربلا #محرم #تاسوعا
@hychy
Forwarded from موسیقی اصیل ایرانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«میهن»
ایران خورشیدی تابان دارد
با جان پیوندی پنهان دارد
آهنگساز: #حسین_علیزاده
بازخوانی: #سارنگ_سیفی_زاده
شعر: #احسان_طبری
تار: #ارژنگ_سیفی_زاده
تنبک: #پدرام_خاورزمینی
💠💠💠
کانال موسیقی اصیل ایرانی
@Original_IR_Music
ایران خورشیدی تابان دارد
با جان پیوندی پنهان دارد
آهنگساز: #حسین_علیزاده
بازخوانی: #سارنگ_سیفی_زاده
شعر: #احسان_طبری
تار: #ارژنگ_سیفی_زاده
تنبک: #پدرام_خاورزمینی
💠💠💠
کانال موسیقی اصیل ایرانی
@Original_IR_Music
🔴 ما که عادت نداشتیم دخترانمان را زنده به گور کنیم.
ما برای خودمان تمدن و ثروت و #آزادی و آبادی داشتیم و #فقر را فخر نمیدانستیم همه اینها را از ما گرفتند و بجایش فقر و پشیمانی و مرده پرستی و گریه ، عزا و پوچی برایمان آوردند...
👤 صادق هدایت
#اسلام #محرم #عزاداری #جهل
#تاسوعا #عاشورا #نذری #کربلا
#حسین #امام_حسین #ماه_محرم
@Library_Telegram
ما برای خودمان تمدن و ثروت و #آزادی و آبادی داشتیم و #فقر را فخر نمیدانستیم همه اینها را از ما گرفتند و بجایش فقر و پشیمانی و مرده پرستی و گریه ، عزا و پوچی برایمان آوردند...
👤 صادق هدایت
#اسلام #محرم #عزاداری #جهل
#تاسوعا #عاشورا #نذری #کربلا
#حسین #امام_حسین #ماه_محرم
@Library_Telegram
فقط دو روز مانده بود تا تولد بهترین دوستم. فکر و ذکرم شده بود انتخاب هدیه برای او. می دانستم دلش اسیر یک جعبه ی مداد رنگی بیست و چهارتایی ست چون بارها درباره اش با من حرف زده بود اما من فقط هشت سالم بود. پول تو جیبی هایم کفاف این هدیه را نمی داد. فقط یک راه داشتم، اینکه به سراغ قلکم بروم. قلکی که چند ماه تمام امانت دار پول تو جیبی هایم شده بود تا بتوانم اسکیت بخرم. اما من می خواستم دوستم را به آرزویش برسانم. قلکم را بالا بردم و به زمین کوبیدم...
آرزوی خودم را شکاندم. می دانستم وقتی هدیه ی من را باز کند خوشحال ترین آدم دنیا می شود
ولی... ولی آنقدر هدیه ی خوب برایش آورده بودند که اصلا هدیه ی من به چشمش نیامد. حتی یک تشکر هم نکرد. من برای خوشحال کردنش از آرزوی خودم گذشته بودم؛ همه ی پس اندازی که مدت ها برایش از خواسته هایم زده بودم را خرج برآورده شدن آرزوی او کرده بودم اما او هرگز نفهمید.
من ماندم و یک قلک شکسته ی خالی...
حالا بعد از این همه سال به این فکر می کنم که آدم ها هر کدام قلک هایی دارند که در آن چیزهایی مهم تر از پول را پس انداز می کنند.
محبت، وفاداری و عشق را ذخیره می کنند تا در زمان مناسب خرجش کنند. اما گاهی قلکشان را برای آدم اشتباهی می شکنند. کسی که چشمهایش به روی محبت و فداکاری و عشق آن ها بسته ست.
کاش حواسمان باشد قلکمان را برای چه کسی می شکنیم. قلکی که خالی شود خیلی سخت پر می شود...
#حسین_حائریان
@Library_Telegram
آرزوی خودم را شکاندم. می دانستم وقتی هدیه ی من را باز کند خوشحال ترین آدم دنیا می شود
ولی... ولی آنقدر هدیه ی خوب برایش آورده بودند که اصلا هدیه ی من به چشمش نیامد. حتی یک تشکر هم نکرد. من برای خوشحال کردنش از آرزوی خودم گذشته بودم؛ همه ی پس اندازی که مدت ها برایش از خواسته هایم زده بودم را خرج برآورده شدن آرزوی او کرده بودم اما او هرگز نفهمید.
من ماندم و یک قلک شکسته ی خالی...
حالا بعد از این همه سال به این فکر می کنم که آدم ها هر کدام قلک هایی دارند که در آن چیزهایی مهم تر از پول را پس انداز می کنند.
محبت، وفاداری و عشق را ذخیره می کنند تا در زمان مناسب خرجش کنند. اما گاهی قلکشان را برای آدم اشتباهی می شکنند. کسی که چشمهایش به روی محبت و فداکاری و عشق آن ها بسته ست.
کاش حواسمان باشد قلکمان را برای چه کسی می شکنیم. قلکی که خالی شود خیلی سخت پر می شود...
#حسین_حائریان
@Library_Telegram