کتابخانه تلگرام
79.1K subscribers
2.87K photos
703 videos
10.5K files
1.95K links
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...

ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot

صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
Download Telegram
📕#دجال
#فریدریش_نیچه
📝#عبدالعلی_دستغیب

دجال / فریدریش نیچه


#مروری_بر_کتاب_دجال ،

دجال،باعث آشنایی انسان با تفکر نیچه راجع به مسیحیت می‌شود. او که کشیش زاده است، چرا از مسیحیت متنفر می‌شود؟

مقدمه عبدالعلی دستغیب در سال ۱۳۵۱ بر کتاب «دجال»: «فریدریش نیچه در سال ۱۸۴۴ در روسیه به دنیا آمد و در سال ۱۹۰۰ از دنیا رفت. پدر فریدریش از کشیشان لوتری بود و اجداد مادری او نیز همگی کشیش بودند. همدرسان او به وی «کشیش کوچک» خطاب می‌کردند و یکی از آنان وی را «عیسی در محراب» نامید. لذت او در این بود که در گوشه‌ای بنشیند و انجیل بخواند و گاهی آن را چنان با رقت و احساس بر دیگران می‌خواند که اشک از دیدگانشان می‌آورد. وی از چهار سالگی شروع به خواندن و نوشتن و در ۱۲ سالگی شروع به سرودن شعر کرد. نیچه در همان محل تولد به تحصیل پرداخت. او پس از عید پاک ۱۸۶۵ تحصیل در رشته الهیات را (در نتیجه از دست دادن ایمانش به عیسی مسیح) رها می‌کند. نیچه در یکی از آثارش با عنوان «آنارشیست» می‌نویسد: «در حقیقت تنها یک مسیحی واقعی وجود داشته‌ است که او نیز بر بالای صلیب کشته شد». نیچه به مسیحیت خالص و پاک که به زعم او «در تمام دوران» امکان ظهور دارد احترام فراوان می‌گذارد. نیجه به استادی دانشگاه منصوب شد و به درجه دکتری رسید. اما سرانجام در سال ۱۸۸۹ به دلیل ضعف سلامت و سردردهای شدیدش مجبور به استعفاء از دانشگاه و رها کردن کرسی استادی شد و بالاخره در سال ۱۹۰۰ پس از تحمل یک‌دوره سرطان مغزی از دنیا می‌رود. او معتقد بود سر دردهایش نتیجهٔ درد زایش افکار نو می‌باشد.»

#در_مقدمه_کتاب آمده است که برخی از متفکرین غربی بر این باورند که بسیاری، از کتاب‌ها و تفکرات نیچه سوء استفاده کرده‌اند و ما نباید از سوء استفاده‌های دیگران، نیچه را داوری کنیم. یکی از فیلسوفان می‌گوید: «اگر کتاب‌ها را به میزان سوء استفاده‌ای که مردم می‌توانند از آنها داشته باشند، داوری کنیم آیا چه کتابی بیش از «کتاب مقدس» مورد سوء استفاده قرار گرفته است؟» فهم مطالب نیچه تخصص خاصی بدون پیش‌داوری می‌خواهد. مثلاً هنگامی که نیچه می‌گوید: «انسان نمی‌تواند برای سود کوشش کند، فقط انگلیسی می‌تواند»، منظورش فلسفه اخلاق فیلسوفان انگلیسی است نه افراد انگلیسی. [این تفکر نیچه برخواسته از تفکر دین سابق او یعنی مسیحیت است، مسیحیت معتقد است که انسان وارث خطای آدم و حواست و روح او ضعیف است و نمی‌تواند نجات یابد مگر با ایمان به مسیح که فلسفه بعثت و صلیبش،‌ نجات روح گناه‌آلود انسان است. نیچه این نظریه را نمی‌پذیرد و راه آن را پیروی از نظریه فیلسوفانی می‌داند که متکی بر عقل خود هستند نه باور‌های کلیسا].

فلسفه اخلاق نیچه ضد مسیحیت است و مسیحیت را ویرانگر غریزه‌های شریف و اصیل انسان می‌داند. [یکی از عقاید کلیسای کاتولیک این است که تجرد بهتر از تأهل است و مردان و زنان کلیسا را از ازدواج منع می‌کنند. در حالی که غریزه جنسی،‌ یکی از غرایزی است که خداوند در انسان جهت حفظ نسل انسان‌ها قرار داده است و اگر به درستی ارضاء نشود، به انحرافات زیادی کشیده می‌شود. آمار بالای فساد جنسی کشیشان ناشی از این تفکر غلط است. ضمن اینکه میل به داشتن فرزند، یک میل طبیعی است که با قانون منع ازدواج این میل نیز سرکوب می‌شود.]

نیچه از کوهستان به شهر می‌آید تا به مردم بگوید: «خدا مرده است» خدا یعنی ارزش‌های کهنه. [توجه داشته باشیم که این گفته نیچه یک بیان الهیاتی است. کدام الهیات را نیچه نقد می‌کند و با ارزش‌های آن مخالف است؟ الهیات مسیحی که در آن رشد و نمو کرده است.]

«دجال» یکی از آخرین کتاب‌های نیچه است. آثار شوریدگی و دیوانگی نبوغ در آن آشکار است. اساساً‌ این از ویژگی‌های سبک نیچه است که سخنان نغز خود را با شور و هیجان می‌نویسد و به همین دلیل عده‌ای از پژوهندگان آثار آخرین او را که سرشار از داوری‌های شاعرانه است، بیشتر می‌پسندند. کانون کتاب «دجال» حمله به مسیحیت است. دجال موجودی شر است که آمدنش قبل از ظهور حضرت عیسی پیشگویی شده است: «ای‌ بچه‌ها، این‌ ساعت‌ آخر است‌ و چنانکه‌ شنیده‌اید که‌ دجال‌ می‌آید، الحال‌ هم‌ دجالان‌ بسیار ظاهر شده‌اند و از این‌ می‌دانیم‌ که‌ ساعت آخر است»‌ (رساله اول یوحنا ۲: ۱۸). و یا در عبارتی دیگر آمده است: «هر روحی‌ که‌ عیسی‌ مسیح‌ مجسم‌ شده‌ را انکار کند، از خدا نیست‌ و این‌ است‌ روح‌ دجال‌ که‌ شنیده‌اید که‌ او می‌آید و الان‌ هم‌ در جهان‌ است» (رساله اول یوحنا ۴: ۳).
.#درخواستی

https://telegram.me/Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب

بـشر خـودش واقعيت است، اما به اشتباه خـود را علت در نظر مى گيرد،
و به جستجوى واقعيت مى رود و اين
واقعيت را خـدا مى نامد !

📕 #چنین_گفت_زرتشت

#فریدریش_نیچه

@Library_Telegram
☕️قطعه ای از کتاب

خداوند حدسی بیش نیست.
ولی من مایلم که شما حدس‌های خود را بدان‌چه قابل تصور است محدود سازید. همه را به چیزی تبدیل کنید که قابل تصور، دیدن و لمس کردن باشد. آن‌گاه شما ٬تا‌نهایت‌٬ از حواس خود پیروی نموده‌اید.
اگر خدایان می‌بودند، چگونه تاب می‌توانستم آورد که خدا نباشم؟ پس، خدایان نیستند.
خدا اندیشه‌ای‌ست که هر راست را کژ می‌کند و هر ایستاده‌ای را دچار دوار(سرگیجه). چه؟ زمان در گذر است و هر گذرا دروغ؟
من شر ضدِ بشر می‌خوانم، همه‌ی آن آموزه‌ ها درباره‌یِ یکتا و کامل و بی‌جنبش و بی نیاز را !

[گوته می گوید: ((هر آنچه گُذرا است خیالی بیش نیست.)) در مقابل، نیچه می گوید:]
هر آنچه پایدار است جز مَجازِ شاعرانه نیست!
و شاعران بسی دروغگویند.

آفریدن این است: نجاتِ بزرگ از رنج، و مایه‌ی آسایشِ زندگی. اما رنج و دگرگونیِ بسیار باید تا آفریننده ای در میان آید.

احساس ها همه در من رنج اند و در بند. اما #خواست‌ام همیشه چون آزادی بخش و شادی بخش به سوی ام می آید.
#خواستن آزادی بخش است!

📕 #چنین_گفت_زرتشت / در جزایر شادکامان

#فریدریش_نیچه

@Library_Telegram
انسان موجود عجیبی است!
اگر به او بگویید در آسمان خدا یکصد میلیارد و نهصد و نود و نه ستاره وجود دارد، بی‌چون و چرا می پذیرد.
اما اگر در پارکی ببیند روی نیمکتی نوشته‌اند رنگی نشوید، بی درنگ انگشت خود را به نیمکت می کشد تا مطمئن شود!



#فریدریش_نیچه

@Library_Telegram
«ﺑﻪ ﻣﻦ ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﻢ ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩﯼ ﻣﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ِ ﻓﻀﻮﻝ ﻭ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭِ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ. ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﮐﺸﯿﺶ ﯾﺎ ﮐَﺲِ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﻮﺭ ﻣﻦ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﺪ، ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻦ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺗﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﺑﺖ ﭘﺮﺳﺖِ ﺧﺎﻟﺺ ﺑﻪ ﮔﻮﺭ ﺭَﻭﻡ.‏»


🤵 #فریدریش_نیچه

آخرین روز های نیچه خطاب به خواهرش

(ﻭﯾﻞ ﺩﻭﺭﺍﻧﺖ، ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻓﻠﺴﻔﻪ، ﻓﺼﻞ ﻧﻬﻢ)

@Library_Telegram
☕️ قطعه‌ای از کتاب

زرتشت درختی را که جوان کنارش نشسته بود گرفت و چنین گفت:

تکان دادن این درخت با دست آسان نیست، امّا باد ناپیدا بر آن زور می‌آورد و به هر سو که می‌خواهد می‌خماندش.

دست‌های ناپیدا از همه سخت‌تر بر ما زور می‌آورند و ما را می‌خمانند.

📕 #چنین_گفت_زرتشت

#فریدریش_نیچه

@Library_Telegram
☕️ قطعه‌ای از کتاب

خود را سرزنده نگاه داشتن در گیر و دارِ یک کارِ دلگیر و بی‌اندازه پُرمسئولیت، کم هنری نیست: و البته، چه چیزی ضروری‌تر از سرزندگی؟ کاری که شادمانی در آن دست اندر کار نباشد هرگز درست از آب درنمی‌آید. تنها دلیل نیرومندی، سرشاریِ نیروست.

📕 غروب‌ بت‌ها

#فریدریش_نیچه

@Library_Telegram